خرید ناگهانی یا بدون برنامهریزی یکی از جنبههای رفتاری مهم مصرفکننده است که نکته جالب و مهمی برای درک فعالیت بازاریابی دربر دارد.
در ادبیات بازاریابی ، خریدهای ناگهانی را بهعنوان خریدهای بدون برنامهریزی بیان و تعریف میکنند. اما خرید ناگهانی فراتر از اینهاست؛ درواقع تجربه یک تمایل و اشتیاق برای خرید است. این اشتیاق یک احساس ناگهانی و شدید بوده، اغلب وسوسهانگیز است)نجفی پیراسته و منافی، 1387).
همچنین این نوع خرید را یک رفتار ناگهانی، اجباری و از روی لذت تعریف کردهاند که در آن سرعت فرایند تصمیمگیری برای خرید مانع تفکر و سبک و سنگین کردن اطلاعات مربوط به گزینههای قابل انتخاب است.
رشد تجارت الکترونیکی و افزایش جوامعی که به مشتریگرایی اهمیت میدهند باعث افزایش زمینه برای خریدهای ناگهانی میگردد. بر روی این نوع از خریدها در کشورهایی غیر از کشورهای غربی تحقیقات بسیار کمی انجام گردیده است. بهعنوانمثال در ایالاتمتحده آمریکا نسبت به بقیه کشورها این نوع رفتار بیشتر دیدهشده و تحقیقات زیادی نیز بر روی آن انجام گردیده است ولی هیچکدام از این تحقیقات تأثیر عوامل فرهنگی، فردی و محیطی را باهم بر روی این نوع خرید نسنجیدهاند)کیسن و لی, 2002).
خرید ناگهانی بهعنوان یک پدیده مهم در دنیا و بهعنوان یکی از جنبههای مهم رفتار مصرفکننده شناخته شده است. در سال 1997 این نوع خرید بهتنهایی سالیانه 4.2 میلیارد دلار از خریدهای مشتریان را فقط در آمریکا تشکیل میداد(موگلنسکی, 1998) و همچنین تا 80% خریدهای مشتریان را در طبقه خاصی از کالاها به خود اختصاص داده است (آبراهامز, 1998 و اسمیت, 1996). ماتیلا و ویرتز نیز در سال 2008 خریدهای ناگهانی و بدون برنامهریزی در فروشگاهها را 27 الی 62 در صد توصیف نمودهاند. برخی مطالعات نیز نشان داده است که خود خریداران نیز 30 الی 40 درصد خریدهای خودشان را ناگهانی توصیف کردهاند (هاسمن, 2000) همچنین این موضوع نیز در تحقیقاتی اثبات گردیده که خریدهای ناگهانی یا برنامهریزی نشده در محصولات جدید بهمراتب بیشتر از محصولات قدیمی و جاافتاده در بازار است (اسفیلیگوج, 1996).
با توجه به ادبیات موجود ذکر این نکته ضروری است که اگر مصرفکنندگان به هنگام نیاز و کاملاً منطقی اقدام به خرید محصولات مصرفی خود نمایند بسیاری از محصولات میبایستی از سبد تولیدکنندگان حذف و درنتیجه اقتصاد بازار با شکست مواجه خواهد شد که این موضوع بهوضوح اهمیت و نقش خریدهای ناگهانی را در بازارهای مصرفی نشان میدهد(عبدالوند، حیدرزاده و رهنما, 1389).

با توجه به این موضوع تولیدکنندگان برای حضور در دنیای رقابتی و پایدار ماندن در عرصه تولید و کاهش فشارهای خارجی نظیر کاهش درآمدها و بودجه ، لازم است تا متغیرهای مؤثر بر خریدهای ناگهانی را شناخته و با تقویت آن سعی در افزایش فروش و سود خود نمایند(حجازی، غلامی و اسدی، 1388) همچنین به خاطر افزایش این نوع از خریدها در فروشگاههای کنونی تحقیقات دانشگاهی نیز در این زمینه طی دهه اخیر افزایش چشمگیری یافته است(جونز و همکاران, 2003).
با توجه به این مطالعات و با عنایت به اینکه خریدهای ناگهانی درصد بالایی از خریدهای مشتریان را به خود اختصاص داده است, بازاریابان و فروشندگان معاصر باید با فرایند این نوع خریدها آشنا شده و عوامل مؤثر بر این نوع خریدها را بشناسند. به همین دلیل است که خردهفروشان نیز از خیلی قبلتر به قدرت خریدهای ناگهانی که در بسیاری از خریدها در کانون توجه است در سودآوری پی بردهاند (ماتیلا و ویرتز, 2008) و بدین منظور نیز از تکنیکهایی مثل طراحی فروشگاه، بستهبندیهای جذاب و … برای افزایش خریدهای ناگهانی استفاده کردهاند (هویر و ماسینیس, 1997).
با توجه به مطالب بالا میتوان دریافت که بررسی نقش متغیرهای گوناگون بر خریدهای ناگهانی در مراکز خرید چقدر از اهمیت بالایی برخوردار است. در مورد فروشگاههای زنجیرهای شهروند نیز این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است, زیرا که روزانه هزاران نفر از این فروشگاهها خرید و قسمتی از درآمد خود را در این فروشگاهها هزینه مینمایند. با مشخص شدن عوامل مؤثر بر خریدهای ناگهانی بازاریابان و متصدیان این فروشگاه نیز میتوانند با برنامهریزی اقدامات لازم را برای افزایش این نوع خریدها انجام دهند.
بدین ترتیب بازاریابان و فروشندگان با این کار در امر فروش و بازاریابی موفقتر از قبل عمل کرده و گامی مؤثر در جهت رونق بخشیدن به بازارهای مصرفی و اقتصاد بر خواهند داشت.
در این تحقیق به بررسی و تأثیر متغیرهای فرهنگی استقلال یا فردگرایی و وابستگی یا کثرتگرایی, محیط فیزیکی فروشگاه، ویژگیهای شخصیتی برونگرایی و نوآوری و همچنین وضعیت روحی و روانی مشتریان بر خریدهای ناگهانی خواهیم پرداخت. با توجه به مطالب مطرحشده سؤال اصلی تحقیق با عنوان ” تأثیر عوامل فرهنگی, فردی و محیطی بر رفتار خریدهای ناگهانی چگونه است؟ ” مطرح میگردد. بدیهی است با شناسایی تأثیر این عوامل، مدیران و مسؤولین ذیصلاح فروشگاه میتوانند در راستای افزایش فروش و سودآوری این مجموعه گام بردارند.
هدف اصلی این تحقیق که از عنوان آن نشأتگرفته، عبارت است از:
تعیین چگونگی تأثیر عوامل فرهنگی, فردی و محیطی تأثیرگذار بر خریدهای ناگهانی و چگونگی ارتباط میان این عوامل
اهداف جزئی تحقیق عبارتاند از:
تعیین چگونگی تأثیر ویژگیهای فردی مشتریان بر خریدهای ناگهانی
سؤال اصلی تحقیق:
تأثیر عوامل فرهنگی, فردی و محیطی بر خریدهای ناگهانی چگونه است؟
سوا لات فرعی تحقیق:
روششناسی تحقیق
کل 1-1: مدل مفهومی تحقیق
منبع: عبدالوند, حیدرزاده, رهنما و خوشپنجه, (2011)
این تحقیق ازنظر چگونگی به دست آوردن دادههای موردنیاز از نوع تحقیق توصیفی و از شاخه تحقیقات پیمایشی است. تحقیق توصیفی شامل جمعآوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سوا لات مربوط به وضعیت فعلی موضوع موردمطالعه میشود.
در این تحقیق بر آنیم تا اطلاعات مربوط به عوامل مؤثر بر خریدهای ناگهانی را با نمونهگیری تصادفی از جامعه خریداران فروشگاههای شهروند و توزیع پرسشنامه میان اعضای نمونه به دست آورده و تحلیل کنیم.
گویهها با مقیاس لیکرت که از انواع رتبهای یا ترتیبی است اندازهگیری شدهاند و از تبیین مدل معادلات ساختاری در نرمافزار لیزرل برای تجزیهوتحلیل دادهها مورداستفاده قرارگرفتهاند.
جامعه آماری این تحقیق تمامی خریداران فروشگاههای شهروند تهران میباشند که با توجه به تعداد زیاد و قابلشمارش نبودن آنها نامحدود در نظر گرفتهشدهاند. ازآنجاکه ساختار جمعیت اصلی، متشکل از قشرها و طبقات گوناگون است بهطوریکه هر قشر و طبقهای متفاوت از دیگر قشرها و طبقات است و تنها افراد داخل هر طبقه با توجه به یک ویژگی مشترک باهم مشابه هستند، لذا از روش نمونهگیری تصادفی استفاده میشود.
حجم نمونه با توجه به نامحدود در نظر گرفته شدن جامعه با استفاده از فرمول زیر محاسبهشده است:
که در آن:
n: حجم نمونه آماری
P: نسبت وجود صفت در جامعه آماری است. در اینجا p =0.5 است.
q یا 1-p: نسبت عدم وجود صفت آماری در جامعه آماری است در اینجا چون p =0.5 است،q =1-p =0.5 به دست میآید.
z: مقدار z برابر 1.96 است.
d: مقدار خطا است که .05 برای آن در نظر گرفتهشده است.
متغیرهای تحقیق
خریدی است که بدون برنامهریزی یا فکر قبلی انجام میشود اغلب یک واکنش احساسی به یک محرک است. در این تحقیق با استفاده از این رویکرد اقلامهایی را که پاسخدهنده قبل از ورود به فروشگاه برای خرید به آن برنامهریزی کرده بود و موقعی که خریدار از فروشگاه خارج میشد تمامی خریدهایی که جزء لیستهای برنامهریزیشده نبودند بهعنوان خریدهای ناگهانی مدنظر قرار گرفتند(روک, 2000).
در این تحقیق عوامل فرهنگی با دو مؤلفه جمعگرایی و فردگرایی اندازهگیری میشوند. جمعگرا به افرادی اطلاق میشود که همیشه در هنگام تصمیمگیری خود را بهعنوان عضوی یکپارچه از یک گروه دیده و تحت تأثیر نظرات آنها تصمیم میگیرند. در مقابل فردگرا به شخصی اطلاق میشود که خود بهصورت مستقل و تحت ترجیهات خودشان تصمیمگیری مینمایند(کیسن و لی, 2002)
آن دسته از خصوصیاتی که باعث میشود افراد از یکدیگر متمایز شده و در وضعیتهای خاص با توجه به آن رفتاری از افراد بروز کند(کیسن و لی, 2002). در این تحقیق صفات فردی متعددی را شناسایی قرار گرفت تا بتوان با این صفات که در ارتباط با خرید ناگهانی میباشند بتوان آن ویژگیها را سنجید که ویژگیهای فردی شامل مؤلفههای “برونگرایی- نوآوری” بودند.
حالتهای عاطفی (احساسی) و شناختی از تجربه مصرفکنندگان در فروشگاه که ممکن است هوشیاری کامل را هنگام خرید نداشته باشند. خریداران ناگهانی بیشتر با محرکهایی نظیر محیط فیزیکی تحت تأثیر قرار میگیرند(پوسترل, 2003). در این تحقیق محیط فروشگاه با مؤلفههای “نمای فروشگاه و عامل هیجان” هرکدام با سؤالاتی موردسنجش قرارگرفته شدند تا از این طریق به تأثیر محیط فروشگاه بر خریدهای ناگهانی رسیده شد.
یک حالت احساسی در یکزمان بخصوص است وضعیت روحی- روانی در یکلحظه از زمان بهوسیله فرد احساس میشود و ممکن است با احساساتی که فرد در یکزمان دیگر تجربه میکند متفاوت باشد. از آنجائی که وضعیتهای روحی- روانی زودگذر هستند و بهوسیله مسائل کوچک یا دیدن چیزی در هر وضعیت خریدی تحت تأثیر قرار گیرند، در این تحقیق وضعیت روحی- روانی را با سه مؤلفه (لذت، انگیختگی و نفوذ) با طرح سؤالاتی موردسنجش قرار گرفت(گاردنر, 1985).
محدودههای تحقیق
محدوده مکانی این تحقیق شامل فروشگاههای شهروند شهر تهران میباشند.
محدوده زمانی این تحقیق از اواسط سال 1392 تا اواخر همان سال است.
مطالب این تحقیق در پنج فصل ارائه شده است. فصل اول به کلیات تحقیق و مختصری از مطالب فصول آتی تحقیق میپردازد که مورداشاره واقع شد. مبانی نظری و تحقیقات تجربی داخلی و خارجی جهت حمایت از فرضیات و مدل تحقیق در فصل دوم مرور میشود. در ادامه, در فصل سوم به توضیح دربارهی جامعه و نمونه، جمعآوری دادهها و روش تجزیهوتحلیل دادهها میپردازیم. تجزیهوتحلیل دادهها، در فصل چهارم انجام میگیرند. درنهایت در فصل پنجم به خلاصه و نتیجهگیری و ارائهی پیشنهادهای مستند به یافتهها میپردازد.
توسعه دانش مدیریت پروژه در سازمانها گامیمهم و ارزنده در توسعه توانمندی آنها برای توفیق در عرصه بازار رقابتی میباشد. در چنین شرایطی ضرورت استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه بیشتر میشود تا افراد بتوانند در محیطی آزاد با تمام وجود، مسئولانه تلاش کنند و مدیران پروژهها در شرکتهای پیمانکاری و بالاخص شرکتهای پیمانکاری عمومیقادر باشند پروژههای ملی را با زمان و هزینه ای قابل قبول و مناسب به سرانجام برسانند. با توجه به موارد فوق توجه به وضعیت سازمانها از منظر میزان بلوغ ، امری ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد(فراهانی،منتظری،1385).
البته ناگفته نماند به میان آمدن کلمه مدیریت پروژه، نباید فقط برای شنونده پروژه های بزرگ صنعتی و تجاری تداعی شود. چون غالبا مدیریت پروژه بیشتر برای فعالیتهای سنگین و طولانی مثل راه سازی، خودرو سازی، شرکتهای هواپیما سازی و مشابه این، برای افراد ملموس بوده است. در حالی که در دنیای فعلی هر کار ریز و درشتی را می توان با مدیریت موفق پروژه به اتمام رساند.
این پژوهش در رابطه با پروژه های نرم افزاری که در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی قم بررسی و تهیه شده است، مراحل کاری کلیه فرایندهای نرم افزارهای رومیزی، موبایلی و یا پیاده سازی سایتهای وبی را مدیریت می نماید.
1-1 شرح موضوع پژوهش و منطق پشتوانه آن
جهت موفق شدن پروژه ها، نیاز است عوامل موثر در این رابطه را شناسایی کنیم. عوامل موفقیت پروژه ها را می توان، تعادل نسبی بین سه عامل مهم زمان انجام کار، منابع مورد استفاده و رضایتمندی مشتری یا ذی نفع دانست.
جهت بهتر مدیریت کردن پروژه، ابتدا نیاز است تعاریفی از پروژه داشته باشیم. در این زمینه به مواردی اشاره می گردد.
1-2 زمینه پژوهش
حال با توجه به بیانات فوق، موارد اشاره شده زیر، زمینه ساز انجام این پژوهش می باشد:
1-3 پرسش های پژوهش
اما در این تحقیق سعی شده است عوامل کلیدی موفقیت مدیریت پروژه جهت افزایش عملکرد مدیر پروژه، بررسی و تعیین شوند. با انجام این تحقیق عواملی مشخص می شوند که با اجرای صحیح و کامل آنها، خروجی های سازمان، عملکرد کارکنان و مدیران پروژه بهتر و بیشتر شود.

1-4 اهداف پژوهش
هدف اصلی این تحقیق که کاربردی می باشد به منظور موفقیت مدیریت پروژه های نرم افزاری و بررسی عملکرد مدیران پروژه ها در راستای پیشبرد اهداف سازمانی، در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی قم (نور) می باشد.
در هر صورت این تحقیق به منظور رسیدن به اهداف زیر انجام شده است :
1-5 سابقه و ضرورت انجام پژوهش
در سالهای اخیر، مدیریت پروژه به عنوان یکی از روشهای بسیار موثر در پیگیری و بررسی پیشرفت پروژه های سازمانی می باشد.
با اجرای صحیح مدل ارائه شده در این تحقیق، اجرای موفق مدیریت پروژه در سازمان باعث کنترل کیفی محصولات و افزایش بهروری در تولید و کارائی نیروهای سازمانی میگردد. در حال حاضر با توجه به پیشرفت های سریع تکنولوژیIT و امور نرم افزاری در دنیا، کشور ایران نیاز دارد تا با بکارگیری سیستم های نرم افزاری و هوشمند سازی آن، فاصله خود را با دیگر کشورها کمتر نماید، که همواره برنامه نویسی و پیاده سازی سیستم های مذکور نیاز به متخصصین زبده و مجربی دارد. با توجه به تخصص گرایی در امور نرم افزاری دسکتاپ و وب، هوشمندسازی متون و پیاده سازی کتابخانه های دیجیتال همواره پژوهش ها و پروژه های تولیدی علوم اسلامی در این مرکز دارای حساسیت کاری بالا می باشد. لذا پیاده سازی موفقیت آمیز سیستم مدیریت پروژه در این مجموعه می تواند باعث ارتقا سطح کیفی و کمی نرم افزارهای ارائه شده به مخاطبین خود در کشور پهناور ایران اسلامی و جهان اسلام گردد.
در تحقیق حاضر با توجه به مطالب فوق الذکر به بررسی نقطه نظرات کارشناسان ارشد فنی و نرم افزاری، برنامه نویسان زبده ،همچنین خبرگان علوم اسلامی و صنعت IT، پژوهشگران حوزه و دانشگاه، در این زمینه پرداخته تا به اهداف تحقیق دست یابیم.
1-6 فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی :
عوامل کلیدی موفقیت مدیر پروژه، باعث موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات می شود.

فرضیه های فرعی تحقیق :
فرضیه اول: مهارت مدیریت مدیر پروژه،برموفقیت پروژههای فناوری اطلاعات، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه دوم: روش مدیریت مدیر پروژه،بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه سوم: مدیریت زمان مدیر پروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات،تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه چهارم: تسلط به موضوع پروژه مدیر پروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه پنجم:مدیریت کیفیت مدیر پروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات، تاثیرمثبت و معنیداری دارد.
فرضیه ششم :مدیریت ریسک مدیرپروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات،تاثیر مثبتومعنیداری دارد.
فرضیه هفتم :مدیریت هزینه مدیر پروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات،تاثیر مثبتو معنی داری دارد.
فرضیه هشتم : مدیریت ارتباط با ذینفعان مدیر پروژه، بر موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات ، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه نهم : پیگیری منظم و رصد مستمر مدیر پروژه، بر موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات ، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه دهم : برآورد صحیح و دقیق محدوده و محتوا مدیر پروژه، بر موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات ، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
1-7 متغیرهای تحقیق
1-7-1 متغیرهای وابسته تحقیق:
موفقیت پروژه شامل ابعاد کاهش شکست در پروژه، تحویل پروژه در زمان پیش بینی شده، تحویل پروژه با هزینه کمتر پیش بینی شده، بهبود بهره وری، بهبود در همراستا نمودن پروژه با اهداف استراتژیک.
1-7-2 متغیرهای مستقل تحقیق:
عملکرد مدیر پروژه : فعالیتهایی که یک مدیر پروژه در راستای پیشبرد پروژه ها جهت رسیدن به اهداف سازمانی انجام می دهد که در این تحقیق متغیرهای زیر در نظر گرفته شده است :
مهارت مدیریت، روش مدیریت، مدیریت زمان، تسلط به موضوع پروژه، مدیریت کیفیت، مدیریت ریسک، مدیریت هزینه، مدیریت ارتباط با ذینفعان، پیگیری منظم و رصد مستمر، برآورد صحیح و دقیق محدوده و محتوا.
1-8 روش گردآوری اطلاعات :
روش گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر ازدو بخش تشکیل شده است که عبارتند از :
1-8-1 مطالعات کتابخانه ای :
برای بررسی ادبیات موضوعی تحقیق به طور عمده از کتب، مقالات، مجلات و منابع لاتین و فارسی حاصل از جستجو در اینترنت، بانکها و منابع اطلاعاتی و کتابخانه ها استفاده شده است.
1-8-2 تحقیقات میدانی
به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نظر و سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه استفاده شده است.
پرسشنامه مذکور مشتمل بر دو بخش است :
الف: نامه همراه : دراین قسمت هدف اصلی از انجام این پژوهش بیان شده و هدف از گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه و ضرورت همکاری پاسخ دهنده در ارائه داده های مورد نیاز و همچنین واژه نامه و اهداف پرسشنامه تشریح شده است.
ب: سوالهای پرسشنامه : سوالات پرسشنامه شامل دو بخش است. بخش اول شامل اطلاعات مربوط به پاسخ دهنده و بخش دوم شامل سوالات اصلی تحقیق است. اگر وسیله جمع آوری اطلاعات از صفت جامعیت و مانعیت برخوردار نباشد و یا به عبارتی نتواند، همه آنچه را که مد نظر است به درستی اندازه گیری نماید و یا نتواند مانع شود تا آنچه را که نمی خواهیم بسنجیم در یافته ها دخالت نماید، نتایج حاصله دور از واقعیت خواهد بود. به لحاظ پیشگیری از این امر، باید اعتبار علمی پرسشنامه، محقق گردد. در این پژوهش برای افزایش روایی محتوایی پرسشنامه از ابزارهای ذیل استفاده شده است.
1-9 ساختار کلی پایان نامه :
این پایان نامه از پنج فصل تشکیل شده است.
تعیین رابطه بین فرار مالیاتی و بدهی شرکتدر شرکت هایی که ترکیب اعضای غیر موظف هیأت مدیره در هیأتشان بیشتر است
Desai &Darmapala (2006)
به دانش موجود در مورد فرار مالیاتی می افزاید
فرضیات تحقیق بصورت زیر بیان می شوند:
فرضیه اصلی:
فرضیه اول:بین فرار مالیاتی شرکت با بدهی رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
فرضیه دوم:بین ترکیب اعضای غیر موظف هیأت مدیره یک شرکت و بدهی شرکت رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه سوم: در شرکت هایی که ترکیب اعضای غیر موظف هیأت مدیره در هیأتشان بیشتر است بین فرار مالیاتی و بدهی شرکترابطه معنیداری وجوددارد.
قلمرو مکانی:این تحقیق در بورس اوراق بهادار تهران انجام می گیرد.
قلمرو زمانی:دوره زمانی این تحقیق از سال 1390 تا انتهای1392 می باشد.
قلمرو موضوعی:از آنجایی که موضوع تحقیق بررسی تاثیرفرار مالیاتی شرکت ها بر سیاست های بدهی ، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد،موضوعات مورد بررسی عبارتند از: فرار مالیاتی و سیاست بدهی شرکت می باشد.
این تحقیق از نوع تحقیقات تجربی بوده که با توجه به عدم امکان کنترل کلیه متغیرهای مربوط نمی تواند از نوع تحقیقات تجربی محض باشد و با توجه به تجزیه وتحلیل اطلاعات گذشته این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی می باشد. همچنین از نوع ماهیت کاربردی بوده و با توجه به این که هدف از این تحقیق بررسیتاثیرفرار مالیاتی شرکت ها بر سیاست های بدهی شرکت ها می باشد، لذا تحقیق حاضر از نوع همبستگی است. نمونه گیری تحقیق به صورت هدفمند می باشد. بدین صورت که در هر مرحله از بین کلیه شرکتهای موجود، شرکتهایی حذف شده که دارای شرایط تحقیق نباشند، و در نهایت کل شرکتهای باقی مانده برای انجام آزمون انتخاب خواهندشد.
در این تحقیق، ابتدا با استفاده از روشهای کمی شامل ابزارهای موجود در آمار توصیفی، نظیر میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی پیرسون دادههای مورد استفاده تجزیه و تحلیل میشود. سپس آزمون ریشه واحد برای بررسی آزمون پایایی متغیرها و همچنین آزمون همخطی برای بررسی اینکه بین متغیرها همخطی وجود نداشته باشد انجام خواهیم داد.در نهایت نیز برای آزمون فرضیه های این تحقیق و تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل و بدهی شرکتها از مدل های اقتصاد سنجی استفاده خواهد شد و فرضیه های مربوطه از طریق تحلیل همبستگی به روش رگرسیون چند متغیره با تکنیک داده های ترکیبی استفاده خواهد شد. همچنین قابل ذکر است که با توجه به استفاده از روش رگرسیون خطی، به منظور جلوگیری از برآورد رگرسیون کاذب،آزمون های نرمال بودن، خودهمبستگی و ناهمسانی واریانس برای جملات اخلال انجام خواهد شد و در صورت لزوم نیز اقدامات لازم به عمل خواهد آمد. در همهفنون آماری نیز از نرم افزار Eviews استفاده میشود.

هرچند “مسلچ و پاینز” در توسعه مفهوم فرسودگی شغلی نقش مؤثری داشته اند، ولی این مفهوم برای نخستین بار در دهه 70 میلادی توسط “هربرت فرویدنبرگر” بیان شد.( نیکلیک، 2005)
فرسودگی شغلی تنها مسئله ی برخاسته از ضعف یا ناتوانی محض در کارمندان نیست، بلکه مرتبط با محیط کار و عدم هماهنگی بین خصوصیات ذاتی افراد و ماهیت شغلشان نیز هست. به هر میزان عدم هماهنگی بیشتر باشد به همان میزان پتانسیل فرسودگی شغلی بالا می رود . (مسلچ، 2005) به طوری که نتایج تحقیقات نشان داده است ، فرسودگی شغلی موجب تباهی در کیفیت کار و خدمات می گردد
که به وسیله کارکنان ارائه می شود و می تواند عاملی برای ترک کار ، غیبت ، کاهش روحیه و مسئولیت پذیری گردد . علاوه بر این فرسودگی شغلی با نگرانی های شخصی مثل خستگی جسمی ، بی خوابی ، افزایش مصرف دارو و مسایل خانوادگی همبستگی دارد. (دمروت، 2009، 64)
“مسلچ” و “جکسون” در سال 1982 تعریفی جامع از فرسودگی شغلی ارایه نمودند؛ این دو پژوهشگر فرسودگی شغلی را سندرمی روان شناختی می دانند که ترکیبی از سه مؤلفه تحلیل عاطفی ،
مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی است که در میان افرادی که با مردم کار می کنند به میزان های متفاوت اتفاق می افتد(هاکانن،2006) در واقع گروهی فرسودگی شغلی را با استرس شغلی یکی
می دانند در حالی که برخی دیگر استرس شغلی را دلیل اصلی فرسودگی شغلی بیان می کنند؛ وجه اشتراک تعاریف ارایه شده این است که تمامی متخصصان به نوعی فرسودگی شغلی را در ارتباط با استرس شغلی می دانند. (فاربر،2003) “فرویدنبرگر” به عنوان اولین کسی که از واژه فرسودگی شغلی با مضمون امروزی آن استفاده کرده است، فرسودگی شغلی را یک حالت خستگی مفرط که از کار سخت و بدون انگیزه و بدون علاقه ناشی می شود. ( فرویدنبرگر،1975)
تحلیل عاطفی نوعی احساس تخلیه ی جسمی و روحی است که به واسطه ی فشارهای شغلی ایجاد
می شود؛ به گونه ای که فردی که قبلاً دارای انگیزه، پرانرژی، سرزنده و پرنشاط بوده، احساس می کند کارش خسته کننده و بی معنا شده است. از طرفی مسخ شخصیت عبارت است از پاسخ منفی و سنگدلانه، عاری از احساس و همراه با بی اعتنایی مفرط نسبت به مشتریان و ارباب رجوع؛ یعنی از دست دادن تمامی علاقه و احساسات عاطفی در برابر مراجعان و یا پاسخ گویی به آنان، به صورت غیر انسانی. (مک گراث، 1989) در مورد مولفه کاهش کفایت شخصی باید گفت که این مولفه به این معناست که فرد احساس می کند عملکرد وی با موفقیت همراه نیست؛ در واقع می توان گفت که در این رابطه موفقیت ادراکی مطرح است نه موفقیت واقعی. (مسلچ ، لیتر،2005)
شواهد تحقیقاتی نشان می دهد که فرسودگی شغلی با غیبت های مکرر، بازنشستگی زودرس، عملکرد نامناسب و عزت نفس پایین و از لحاظ روانشناختی با علائم افسردگی رابطه دارد . علاوه بر آن ، تحقیقات متعدد دیگری نیز نشان می دهند که فرسودگی شغلی با علا ئم روان شناختی از قبیل افسردگی، اضطراب و مشکلات جسمانی از همبستگی مثبت و بالایی برخوردار است. (رستمی و همکاران، 1387)

مدت زمان طولانی است که توانایی یک سازمان در نوآوری، به عنوان یکی از عوامل اصلی بقا و موفقیت شناخته شده است. (وانگ و احمد، 2004، 304)
امروزه نوآوری و نوجویی به یک مسأله حیاتی برای حفظ مزیت رقابتی ، بخصوص در سازمان های بالغ و بزرگ تبدیل شده است. سازمان هایی که قادر نیستند به طور مستمر نوآور باشند، راهی جز نابودی و زوال نخواهند داشت. بدین ترتیب اهمیت نوآوری و نوجویی برای حفظ مزیت رقابتی واقعیتی بدیهی به نظر می رسد.(الونن و همکاران، 2008، 160)
محققان علوم اجتماعی و رفتاری علاوه بر آنکه ریشه های اقتصادی ، کمبود سرمایه ، منابع مالی و از این قبیل موارد را در ضعف نوآوری دخیل می دانند ولی باید سازمانها را بعنوان عناصر اصلی اثربخش که در فرآیند های اقتصادی و اجتماعی جوامع بطور موثری دخیل هستند و ظهور خلاقیت و نوآوری در آنها می تواندعامل مهمی در رشد اقتصادی باشد به حساب آورد . موانع پیش روی نوآوری بطور کلی در سازمانها به دو بخش تقسیم بندی می شوند یکی عوامل فرهنگی که شامل ارزشها و سنت ها و نوع تلقی افراد آن سازمان را مشخص می نماید و دیگری عوامل انسانی منظور همانهایی که در سازمان ها
نظریه پرداز ، مبتکر و یا حاملان و مجریان نوآور محسوب می شوند .

یکی از اساسی ترین موانع در راه تغییر و نوآوری در سازمان جهاد کشاورزی استان قم نبود نگرش انتقادی در سطح سازمان است زیرا تغییر با تردید و سوال و نهایتاً تعارض آغاز می گردد و بنابر این مدیریت سنتی از انتقاد و تعارض دوری می جوید علت این است که تحمل انتقاد و تغییر ریشه در فرهنگ و خرده فرهنگ های سازمان جهاد کشاورزی استان دارد و آن نیز ریشه در فرهنگ های خانوادگی می تواند محسوب نمود . این ارزشهای ضد انتقادی را از دوران کودکی به آنها تلقین
نموده اند . از جمله موانع دیگر نوآوری در سازمان جهاد کشاورزی استان قم می توان به عوامل ساختاری ، سلسله مراتب اداری ، محیط درون سازمانی ، تعامل با محیط بیرون و سلسله فرآیند های داخلی سازمان دانست ، ساختاری که جایگاه مدیران را درآن موقعیت تثبیت
می نماید و لذا هرگونه تغییر را چالشی برای موقعیت و ثبات و دوام مدیریت خود می دانند. همچنین می توان به این نکته اشاره کرد که ایجاد محیط استرس زا می تواند مانع بروز نوآوری شود.
در این تحقیق محقق به دنبال پاسخ به این سوال است که ” فرسودگی شغلی چه تاثیری می تواند بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان قم داشته باشد ؟ “
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
از طرفی، اهمیت نوآوری و نوجویی برای رقابت با این حقیقت بیان شده است که ثروت تولید نوآوری جایگزین ثروت تولید منابع شده است. هاسمر (1996) معتقد است که نوجویی برای یک شرکت که بخواهد نوآور باقی بماند یک امر ضروری است. بسیاری از ادبیات های مشهور، مثل ادبیات های دانشگاهی، بر اهمیت نوآوری برای موفقیت یک سازمان تأکید می کنند . روپل و هارینگتون معتقدند که جو سازمان و احساس مدیر از اعتماد در اتخاذ بعضی از نوآوری های تکنولوژیکی مؤثر است. با این همه تاکنون تحقیقات تجربی کمی برای تأیید یا رد این پیشنهاد صورت گرفته است.(روپل و هارینتون، 2000، 313)
بنابراین به نظر می رسد شناخت اثرات فرسودگی شغلی بر ابعاد مختلف نوآوری سازمانی، برای بسیاری از مدیرانی که در جستجوی حفظ مزیت رقابتی هستند، مفید باشد.
1-4- اهداف تحقیق
سنجش تاثیر فرسودگی شغلی بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی
استان قم
سنجش تاثیر عامل تحلیل عاطفی بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان قم
سنجش تاثیر عامل مسخ شخصیت بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان قم
سنجش تاثیر عامل کاهش کفایت شخصی بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان قم
1-5- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی
فرسودگی شغلی بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان قم
موثر است.
فرضیه های فرعی
تحلیل عاطفی بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان قم موثر است.
مسخ شخصیت بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان قم
موثر است.
کاهش کفایت شخصی بر نوآوری در سازمان در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان قم موثر است.
1-8- قلمرو تحقیق
1-8-1 – قلمرو موضوعی
بررسی مباحث مربوط به فرسودگی شغلی کارکنان و نوآوری در سازمان و رابطه این دو با هم، قلمرو موضوعی این تحقیق را تشکیل می دهند.
1-8-2 – قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق، سازمان جهادکشاورزی استان قم می باشد.
1-8-3 – قلمرو زمانی
قلمرو زمانی بین بهمن1392 تا شهریور 1393 می باشد.
1-9- تعریف نظری واژگان کلیدی تحقیق
فرسودگی شغلی: فرسودگی شغلی را سندرمی روان شناختی می دانند که ترکیبی از سه مؤلفه تحلیل عاطفی ، مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی است که در میان افرادی که با مردم کار می کنند به میزان های متفاوت اتفاق می افتد(هاکانن،2006). فرسودگی شغلی را یک حالت خستگی مفرط که از کار سخت و بدون انگیزه و بدون علاقه ناشی می شود. ( فرویدنبرگر،1975)
تحلیل عاطفی: تحلیل عاطفی نوعی احساس تخلیه ی جسمی و روحی است که به واسطه ی فشارهای شغلی ایجاد می شود؛ به گونه ای که فردی که قبلاً دارای انگیزه، پرانرژی، سرزنده و پرنشاط بوده، احساس می کند کارش خسته کننده و بی معنا شده است.
مسخ شخصیت: مسخ شخصیت عبارت است از پاسخ منفی و سنگدلانه، عاری از احساس و همراه با
بی اعتنایی مفرط نسبت به مشتریان و ارباب رجوع؛ یعنی از دست دادن تمامی علاقه و احساسات عاطفی در برابر مراجعان و یا پاسخ گویی به آنان، به صورت غیر انسانی. (مک گراث، 1989)
کاهش کفایت شخصی: در مورد کاهش کفایت شخصی باید گفت که این مولفه به این معناست که فرد احساس می کند عملکرد وی با موفقیت همراه نیست؛ در واقع می توان گفت که در این رابطه موفقیت ادراکی مطرح است نه موفقیت واقعی. (مسلچ ، لیتر،2005)
در دهه های اخیر، کاربرد اقدامات فرهنگ کیفیت محوری توسط تولید کنندگان کالاها و ارائه دهندگان خدمات به شدت گسترش یافته است. زیرا آن، عاملی مهم در موفقیت سازمانهای خدماتی است. امروزه، کیفیت خدمت به دلیل ارتباط معنی دار آن با افزایش سود و سهم بازار، کاهش هزینه ها، سودآوری، رضایت مشتری، حفظ مشتری و تضمین استمرار خرید خدمت تبدیل به یک موضوع مهم پژوهشی شده است (خسروی ، 1387).
موجودیت بانکها و رشد آنها برای ایفای هر چه بهتر نقش خود در صحنه اقتصادی هر کشور، تا حد زیادی به رضایت مشتریان به ارتباط با بانکها بستگی دارد. از این رو ارائه خدمات با کیفیت به ویژه در دنیای رقابتی امروز امر مهمی به شمار می رود. توجه به فرهنگ کیفیت محوری چندین مزیت دارد؛ اول، فرهنگ کیفیت محوری به رضایت مندی مشتری و در نتیجه افزایش وفاداری و سهم بازار منجر می شود. دوم، فرهنگ کیفیت محوری عنصری اساسی در بازاریابی رابطه مندی مشتری به شمار می رود. بنابراین کسب مزیت رقابتی از طریق فرهنگ کیفیت محوری، مستلزم شناخت الزامات کیفیت از منظر مشتریان است (Wang & Soha,2011).

حال در این تحقیق تاثیر فرهنگ کیفیت محوری بر رضایت مشتریان در بانکهای کشاورزی استان گیلان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این تحقیق محقق به دنبال پاسخ به این سوال است که « فرهنگ کیفیت محوری بر رضایت مشتریان در بانکهای کشاورزی استان گیلان چه تاثیری دارد؟»
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
مشتریان، افراد یا فرایندهایی هستند که محصول نتایج یک عملکرد را مصرف می کنند یا به آنها نیاز دارند و از آنها بهره می برند. چون هر عملکردی در یک سازمان به یقین دارای هدفی است، بنابراین دارای مشتریانی نیز است. رضایت مشتری به عنوان عاملی مهم در موفقیت سازمانها محسوب می شود. رضایتمندی مشتری یکی از موضوعات مهم نظری و تجربی برای اکثر بازاریان و محققان بازاریابی است. رضایت مندی مشتری را می توان به عنوان جوهره موفقیت در جهان رقابتی امروز در نظر گرفت. بنابراین اهمیت رضایت مندی مشتری و نگهداری وی و تدوین استراتژی برای سازمانهای مشتری مدار نمی تواند دست کم گرفته شود. در نتیجه، رضایت مندی مشتری با نرخ در حال رشدی مورد توجه سازمانها قرار گرفته است (ضیایی و همکاران، 1391).
سازمانها با روشهای مختلف تعدادی مشتری برای خود دست و پا می کنند، اما حفظ آنها به راحتی میسر نخواهد بود، به همین دلیل بازاریان که تا دیروز در اندیشه شکار مشتریان خود بودند امروزه به رضایتمندی و حفظ آنها بیشتر تمایل پیدا کرده اند. توجه به حفظ مشتری، زمینه ساز رشد و بقای سازمان می شود، در حالی که زیان از دست دادن یک مشتری، به صورت سود نصیب سازمان رقیب خواهد شد (استکی و عطافر، 1391).
در دنیای رقابتی امروز، جاری ساختن فرهنگ کیفیت به معنای کامل آن می تواند ضامن بقای سازمانها در عرصه پر رقابت بازارهای جهانی باشد. بنابراین سازمانی در عرصه کسب و کار موفقتر خواهد بود که ضمن در اختیار داشتن پشتوانه علمی و تخصصی لازم، نگرش کاملتر و عمیقتری به رعایت اصول و مبانی حفظ و صیانت از حقوق مشتریان از طریق ایجاد حداکثر کیفیت ممکن داشته باشد و خود را ملزم به اعاده این حقوق بداند. به طور کلی می توان گفت، کیفیت و تعهد به بهبود مستمر برای موفقیت پایدار ضروری هستند (برزگری، 1386).
فرهنگ سازمانی نشان دهنده مجموعه ای ازارزشها،باورها،هنجارها وتفاهم هایی است که سازمان در آنها با کارکنان وجوه مشترک دارند.(ال دفت-1380)
فرهنگ کیفیت محوری زیرمجموعه ای از فرهنگ سازمانی به شمار می رود که هدف ان ارتقاءمستمر کیفیت است(بازرگان،1387).
فرهنگ کیفیت محوری نگرش ومجموعه ای از ارزشهای بکارگرفته شده توسط یک شرکت به منظور بهبود سطح کیفیت درخدمات خود دانست.این امر به بهبود کیفیت ،روابط با مشتریان،بهبود ارتباط بین کارکنان وبه منظور بهبود نگرش کارکنان می انجامد بهترین راه برای ایجاد وحفظ یک فرهنگ کیفیت محوری از طریق اموزش منظم وجلسات اموزشی است (jornal eau,2006).
تعریف فرهنگ کیفیت محوری برای خدمات بانکها بسیار سخت تر از تعریف آن برای کالاهای فیزیکی و مصرفی است زیرا کیفیت کالاهای مصرفی بر اساس اندازه گیری برخی از شاخص های فیزیکی صورت می گیرد. در صورتی که تعیین شاخص های استاندارد برای کیفیت خدمات بانکها با پیچیدگی های زیادی همراه است. زیرا خدمات مختلف بر اساس نیازهای مشتریان دارای تنوع زیادی بوده و تا حد زیادی به عرضه کننده آن وابسته است (صحت و همکاران، 1391).
بر اساس تعریف بری و همکاران (1988)، کیفیت خدمت به طور کلی عبارت از انطباق خدمت با ترجیحات مشتری است. بر اساس این تعریف، تفسیر مشتری از کیفیت مهم است و نه تفسیر مدیریت از آن. ایوانز و لیندسی (2009) نیز معتقدند که رضایتمندی مشتری، از دریافت کالاها یا خدماتی که نیازهای وی را تأمین نموده و یا از آن فراتر می روند، حاصل می شود (Neal & Biberman,2009).
بر اساس پژوهشی که انجمن دانشگاه های اروپا انجام داده است فرهنگ کیفیت از دو عنصر مشخص تشکیل می شود؛ 1) عنصر فرهنگی و روانشناختی که از طریق ارزشهای مشترک، باورداشتها، انتظارات و تعهد افراد به کیفیت شکل می گیرد و 2) عنصر ساختاری و مدیریتی که فرایندهای معین را برای اجرای ارزیابی و بهبود کیفیت مهیا می سازد (مشایخی، 1389).
رایت (2008) در مطالعه ای نشان داد که سازمانها برای یافتن مشتری جدید بایستی پنج برابر در مقایسه با حفظ مشتریان موجود وقت صرف نمایند و هزینه پرداخت کنند. تعداد پژوهشهای رویگردانی به ویژه در بخشهای مالی نیز نشان دهنده اهمیت موضوع ترک مشتریان در این بخش می باشد (Reichheld & Sasser,2010.
1-3- اهداف تحقیق
1-3-1- هدف اصلی
هدف اصلی این پژوهش « بررسی تاثیر فرهنگ کیفیت محوری بر رضایت مشتریان در بانک های کشاورزی استان گیلان» میباشد.
1-3-2- اهداف فرعی
اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از:
1-4- فرضیه های تحقیق
1-4-1-فرضیه اصلی
فرضیه اصلی این پژوهش را چنین در نظر میگیریم که «فرهنگ کیفیت محوری بر رضایت مشتریان در بانک های کشاورزی استان گیلان تاثیر معناداری دارد».
1-4-2-فرضیه های فرعی
فرضیههای فرعی در نظر گرفته شده در این پژوهش عبارتند از:
1-5- قلمرو تحقیق
1-5-1- قلمرو مکانی
پژوهش حاضر دربانک های کشاورزی استان گیلان انجام شده است.
1-5-2-قلمروزمانی
داده های این پژوهش مربوط به دوره زمانی مهر 1392 تا فروردین ماه 1393 می باشد.
1-6- چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نطری بنیانی است که تمامی پژوهش بران استوار میشود این چارچوب شبکه ای است منطقی،توصیفی مشتمل برروابط موجود میان متغیر هایی که درپی اجرای فرایندهایی چون مصاحبه،مشاهده وبررسی پیشینه شناسایی شده است.چارچوب نظری روابط میان متغیرها راروشن میسازد،نظریه هائی که مبانی این روابط هستند می پرورانند ونیز ماهیت وجهت این روابط را توصیف میکند.همانگونه که بررسی پیشینه مبنای چارچوب نظری را تشکیل میدهد،یک چارچوب نطری خوب نیز درجای خود مبنای منطقی لازم برای تدوین فرضیه های ازمون پذیر را فراهم میاورد (سکاران،1381،ص94.95).
امروزه صاحب نطران مدیریت ومدیران اجرائی براهمیت ونقش به سزائی که فرهنگ سازمانی درراستای تحقق اهداف وپیشبرد امور سازمانها واقف بوده، بنابراین درصدد شناسائی ونیز چگونگی بکارگیری روشهای مفید جهت تقویت جنبه های مثبت ان هستند(زارعی متین-1388)
فرهنگ کیفیت نگرشی نو به بهبود کارائی وانعطاف درسازمان است.اهداف اولیه ان درگیر کردن همه کارکنان در همه بخشهای سازمان به کارگروهی است،تا خطا حذف شود واز ضایعات جلوگیری شود.درحقیقت فرهنگ کیفیت تضمین میکند که کارها درگام نخست صحیح انجام شود.
مدل فرهنگ کیفیت روش متفاوتی را درنحوه نگرش به شیوه ارائه خدمات وتولید فراهم میسازد ویک نوع فرهنگ مشارکتی را توسعه میبخشد که در ان هر یک از کارکنان میتواند مستقیمآ درحوزه های مرتبط با کارش وتصمیم سازی دراین مورد مشارکت کند.(رادفورد-نوری،2003)
براساس پژزهشی که انجمن دانشگاههای اروپا انجام داده است فرهنگ کیفیت از دو عنصر مشحص تشکیل میشود.عنصرفرهنگی وروانشناختی که از طریق ارزشهای مشترک،باورداشتها،انتظارات وتعهد افراد به کیفیت شکل میگیرد وعنصرساختاری ومدیریتی که فرایندهای معینی رابرای اجرای ارزیابی وبهبود کیفیت مهیا میسازد.(ژورنال انجمن دانشگاهی اروپا-2008)
درهمین راستا دکتر حسن زارعی متین وهمکاران درپژوهشی ابعاد قرهنگ سازمانی شایسته را برای سازمانهای مشتری محور در 7 بعد و23 مولفه مورد بررسی قراردادند.این ابعاد برگرفته از مجموعه گسترده ای از متون فرهنگ سازمانی و با توجه به انواع مدلهای فرهنگ سازمانی معرفی شده توسط اندیشمندان مدیریت ازقبیل الگوی دیویس 2007،پیترز وداترمن،رابینز،ویلیام جی،اوچی،اویلی وچاتمن،مدل کودین،الگود هافستد وهاریسون،الگوی شاین،الگوی هایمویتز،الگوی چارلز هندی،الگوی دنیسون و…وهمچنین بادرنطر گرفتن اهمیت نقش مشتری به عنوان عامل کلیدی موفقیت درسازمان میباشد.
1-7- تعریف متغیرهای تحقیق
مشتری: مشتری کسی است که برای رفع خواسته های خود به سازمان مراجعه می کند و سازمان این خواست ها را به صورت سودمند پاسخ می دهد.
رضایت مشتری: عبارت است از ارزیابی مثبت و احساس مطلوب و خوشایندی که مشترک از دریافت خدمات به دست می آورد.
فرهنگ سازمانی: نشان دهنده مجموعه ای ازارزشها،باورها،هنجارها وتفاهم هایی است که سازمان در انهابا کارکنان وجوه مشترک دارند.(ال دفت-1380)
فرهنگ کیفیت محوری: زیرمجموعه ای از فرهنگ سازمانی به شمار می رود که هدف ان ارتقاءمستمر کیفیت است(بازرگان، 1387).
نگرش مثبت نسبت به تغییر: تعامل عواطف، شناختها و گرایشهای رفتاری با توجه به چیزی، فردی یا گروهی دیگر، یک رخداد یک فکر و مانند آن است. نگرش را پاسخ از پیش کسب شده کاملا موافق یا مخالف نسبت به یک چیز نیز تعریف کرده اند (1983Ruch,)
نوآوری: ریسکپذیری سازمان و رغبتی که به این امر نشان میدهد و میزان تشویق افراد به خلاقیت و نوآوری است.
بهبود مستمر کیفیت: دیدگاه یا نگرشی است که بهبود را بصورت قدم به قدم وگام به گام دنبال میکند