در ایران ارتباطات سنتی از دیرباز و پیش از ورود اسلام، جایگاه و نقش موثری در فرهنگ این سرزمین داشته است. چاپارخانهها، کاروانسراها، بازارها، میدانهای عمومی و قهوهخانهها و حتی جمع گرم و صمیمانه خانوادههای گسترده، مراکزی برای گذران اوقات فراغت، تربیت، اطلاعرسانی، یادگیری و تبادل تجارب و از این دست به شمار میآمد. پس از ورود اسلام و از تلاقی دو فرهنگ ایرانی و اسلامی، این شبکه ارتباطات متحول شد و رسانههایی نوین با کارکردهای جدید به این مجموعه افزوده گردید. مهمترین تحول پدید آمده را باید در افزوده شدن کارکردهای اسلامی و پیدایش رسانههای دینی جستجو کرد. (باهنر، ۱۳۸۵: ۸۴)
به این ترتیب منظور از رسانههای سنتی اسلامی آندسته از وسایل ارتباطی است که با اتکا بر ارتباطات چهرهبهچهره، پیامهای اسلام را به عنوان کارکرد اصلی خود به مخاطبان منتقل میکنند. قدمت این رسانهها به پیش از دوره ظهور رسانههای مدرن چاپی بازمیگردد. مسجد و منبر، مجلس دعا و روضهخوانی، زیارتگاه، حسینیه، تکیه، مهدیه، فاطمیه، هیاتهای مذهبی، تعزیه، مکتبخانه و حوزه علمیه، نماز جمعه و از این دست و حتی خانواده را باید از جمله رسانههای سنتی اسلامی بدانیم که نقش و تاثیر ارتباطی آن ها در تاریخ تحولات جامعه شیعی ایران وحفظ و انتقال معارف ناب اسلامی بسیار با اهمیت بوده و تا امروز نیز به عنوان یک شبکه ارتباطی موثر عملکرده است. (باهنر، ۱۳۸۵: ۸۴)
ابعاد الگوی ارتباطات سنتی در ایران
ارتباطات سنتی دینی تابعی از مشخصه های فرهنگی ایران به شمار میآید و مطالعات حوزه فرهنگ و ارتباطات، شناخت الگوی حاکم بر این نوع ارتباطات را میسر میسازد. این مطالعات نشان میدهد که رسانههای سنتی در ایران از تماس فرهنگهای اسلامی و ایرانی پدید آمدهاند و الگوی حاکم بر ارتباطات سنتی دینی در ایران همواره متأثر از مولفههای فرهنگی ایرانی و اسلامی بوده است. هنجارهای حاکم بر این نوع از ارتباطات برگرفته و همسو با ارزشها و هنجارهای اسلامی است و در طول تاریخ ایران پس از اسلام و با وجود تحولات پدید آمده در این رسانهها هیچگاه مشاهده نشده است که این همسویی هنجاری مخدوش شده باشد. بلکه همواره متأثر از دیدگاههای فقهی و عرفانی اسلام بوده است. از سوی دیگر هنجارهای ارتباطی رسانههای سنتی دینی و غیر دینی در تضاد و تقابل با یکدیگر قرار نداشتهاند و تقسیم آن ها به دینی و غیردینی با نگاه به کارکرد غالب آن ها است و به معنای تفکیک حقیقی هنجارهای ارتباطی ایرانی از اسلامی نمیباشد. (باهنر، ۱۳۸۵ :۱۳۷)
ارتباطگران اصلی در عمده این رسانهها را علمای دین، خطبا و واعظان تشکیل میدهند که اکثریت قریب به اتفاق ایشان دارای لباس روحانیت و برخوردار از معلومات اسلامی هستند. تحولات تاریخی ایران که دراثر حضور رسانههای دینی پدید آمد نشانگر این ویژگی است که ارتباطگران اصلی این رسانهها، نخبگان جامعه اسلامی ایران و مراجع فکری مردم نیز بودهاند. پس از ایشان هنرمندان شامل مداحان و شبیهخوانان تعزیه از جمله این ارتباطگران به شمار میآیند که با توجه به افول شدید تعزیه، مشارکت این قشر اجتماعی نیز در طول تاریخ کاهش یافته است، اگرچه در دوره پس از انقلاب اسلامی، بهویژه دهه اخیر، مداحان مشارکت بیشتری در پیامآفرینی ایفا کردهاند. برنامههای آموزشی، علمی و هنری جدید که در طول سالهای گذشته به مجموعه اقدامات این رسانهها بهویژه برای نسل جوان افزوده شده است، تاحدودی امکان حضور ارتباطگران از سایر پایگاههای اجتماعی مانند معلمان، استادان دانشگاه، نظامیان و هنرمندان غیر بازیگر را فراهم ساخت. شاید نگرانی از حضور غیر روحانیون و در نتیجه انحراف این رسانهها از رسالتهای اصلی خود، اجازه مشارکت جدی سایر اقشار را در پیامآفرینی نداده است. (باهنر، ۱۳۸۵ :۱۳۸)
پیام غالب این رسانهها معرف اسلامی است که تعیین رتبه میزان هر یک از معارف نیازمند تحلیل محتوای پیامهای ارائه شده است. طرح مسائل و رویدادهای روز جامعه، تحلیل و بررسی آن ها و ارائه رهنمودها و توصیههای لازم به مخاطبان بخش دیگری از پیامهارا تشکیل میدهد. همچنین یکی از موضوعات همیشگی در پیامهای دینی این رسانهها، ذکر امام حسین(ع) و مصائب کربلا است.
شکل ارائه پیام و عناصر بیانی به کار رفته در آن متناسب با رسانه دینی مورد استفاده تفاوتهایی پیدا میکند. شاید بتوان گفت که در اغلب ارتباطات این رسانهها که ارتباطگران آن روحانی بودهاند، شکل ارائه پیام نیز سخنرانی و به صورتی یکسویه و بدون مشارکت مخاطبان صورت پذیرفته است و تغییر در این نوع ارتباط و استفاده از گونههای مختلف و جذاب ارتباطات دوسویه را کمتر میتوان سراغ گرفت. سایر فرآیندهای ارتباطی در این رسانهها از اشکال و عناصر بیانی متنوعی سود جسته است و مشارکت مخاطبان در ارتباطات دوسویه ویژگی مهم آنهابه شمار میآید. اشکالی همچون کلاس درس، مداحی، روضهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی، دعا، جشن، نمایش و سایر اشکال هنری با بهرهگیری از عناصر بیانی همچون موسیقی آوازی، موسیقیسازی، حرکات موزون و عناصر نمایشی از آن جمله هستند که امکان حضور اشکالی غیر از سخنرانی و عناصر بیانی به جزکلام را فراهم ساختهاند. (باهنر، ۱۳۸۵ :۱۳۸)
مخاطبان رسانههای دینی مردم هستند و اصولاً آن ها را باید رسانههای مردمی بنامیم. این رسالت برگرفته از رسالت دین اسلام است که برای همه انسانها و به منظور هدایت آن ها آمدهاست.
کارکرد اصلی و تأسیسی رسانههای سنتی اسلامی، کارکرد ارشادی است. به عبارت دیگر، مقصود اصلی ترغیب مردم به سوی ارزشهای اسلامی و تحول در احساسات آن ها به جهت زمینهسازی رفتارهای دینی میباشد. تقدم تزکیه در اسلام و هشدارهای مکرر در روایات و سیره معصومین(ع) درباب هوای نفس و لزوم به مهار کشیدن و مخالفت با آن و تلاش برای عمل دینی از جمله علل این مهم به شمار میآید. (باهنر، ۱۳۸۵ :۱۴۱)
کارکرد آموزشی تنها در مدارس علوم دینی به عنوان هدف تاسیسی به شمار میآید و صورت کلاسیک با برنامههای آموزشی مشخص داشته است. در سایر رسانهها، فراگیری اصول اعتقادی و پارهای دستورات اخلاقی و احکام عملی اسلام پس از کارکرد ارشادی مورد نظر میباشد و از اینرو آموزش و ارتقای سطح دانش و شناخت اسلامی مخاطبان به صورت غیرکلاسیک را از دیگر کارکردهای این ارتباطات باید بدانیم. (باهنر، ۱۳۸۵ :۱۴۱)
رسانههای سنتی دینی همواره محلی برای تبادل اخبار و رویدادها و نیز طرح آخرین اطلاعات دینی جامعه بودهاند. کارکرد اطلاعرسانی رسانههای سنتی بهویژه در دوره حکومتهای جور و فاسد و نیز در مقاطعی که وسایل ارتباط جمعی در دسترس متدینین نبوده یا مشروعیت خود را نزد آن ها از دست دادهاند، اهمیت زیادی داشتهاست. (باهنر، ۱۳۸۵ :۱۴۱)
کارکرد سرگرمی در این رسانهها کمتر از سایر کارکردها بوده است و شاید تنها در مراسم مربوط به اعیاد دینی و تا حدودی در تعزیه این نیاز مخاطبان مورد توجه بوده است.
ویژگی ذاتی ارتباطات سنتی چهرهبهچهره و تأثیرات مربوط به آن به طور طبیعی و عام در همه این رسانهها وجود داشته است. ارتباط مستقیم میان ارتباطگران و مخاطبان، روابط چهرهبهچهره میان مخاطبان با محیط پیرامون، بازخوردهای فوری و تأثیرات مربوط به بیان احساسات، شور و جذبه فردی و جمعی و از این دست که خاص ارتباطات انسانی است، ازتوانمندیهای ارتباطات سنتی به شمار میآید و نیز محدودیتهای آن به لحاظ سرعت، گستردگی، قابلیت دسترسی وکنترل وسازماندهی و … ازجمله زیرساختهای این الگوی ارتباطی محسوب میشود. (باهنر، ۱۳۸۵ :۱۴۲)
دین در ارتباطات مدرن
رابطه میان دین و رسانه، پیشینهای همسان تاریخ رسانهها دارد. اولین کتاب چاپی جهان که در سال ۱۴۵۳ میلادی از سوی گوتنبرگ منتشر شد، انجیل بود. همان طور که مخترع رادیو نیز از بنیان گذاران رادیو واتیکان بود. تاریخ نشان میدهد که هر چقدر تولید پیام در یک رسانه جدید آسان تر و پوشش آن وسیع تر بوده، انگیزه مبلغان مذهبی برای به کار گیری آن بیشتر میشده است.آنچنان که در سال ۱۹۳۱، در شرایطی که هنوز بسیاری از کشورهای جهان فرستنده رادیویی نداشتند تلاشهای واتیکان به ثمر رسید و صدای مسحیت به طور همزمان به سراسر جهان رفت. در مراسم افتتاح این رادیو که روز ۱۲ فوریه سال ۱۹۳۱ با حضور پاپ پیوس یازدهم و مارکنی برگزار شد، مخترع رادیو گفت :
«خداوند متعال این امکان را برای بشر فراهم کرده که نیروهای رازآمیز طبیعت را به خدمت بگیرد و این سعادت را به من ارزانی کرد تا با اختراع این دستگاه، تمام انسانهای باایمان کره زمین بتوانند از طریق آن صدای همایون پدر مقدس را بشنوند.»(محسنیان راد، ۱۳۸۸: ۱۹)
واتیکان پس از آن و به تدریج توانست با ایجاد فرستندههای متعدد، صدای خود را به صورت ۲۴ ساعته به ۳۴ زبان مختلف به سراسر جهان ارسال کند. (محسنیان راد، ۱۳۸۸: ۱۹)
نخستین جمعیتهای دینی که قدرت رادیو و تلویزیون را به عنوان ابزار تغییر و تحول دریافتند سازمانهای بنیادگرا و اونجلیسیتی مسیحی بودند. (باهنر، ۱۳۸۵: ۱۶۸) اونجلیستها نمونه ای عالی از حضور اجتماعی گروههای سازمان یافته در فضای عمومی در آمریکا سکولارترین جامعه در جهان معاصر هستند.
در نقاط دیگر جهان، پخش برنامههای دینی به طرق گوناگون صورت گرفته و همیشه تحت تاثیر دین خاص کشور مربوطه و شرایط سیاسی آن بوده است. تا سال ۱۹۴۴ همه برنامههای دینی در ایتالیا ؛ کاتولیکی بودند، ولی پس از ان، زمانی نیز به برنامههای غیر کاتولیک اختصاص یافت و پروتستانها و یهودیان نیز ساعاتی برای پخش برنامههای دینی خود به دست آوردند. در آفریقا پخش برنامههای مذهبی زمان کمی را به خود اختصاص میدهند . در جهان اسلام تمایز اندکی میان دین و فرهنگ وجود دارد و به همین دلیل، رادیو و تلویزیون دولتی معمولا به پخش برنامههایی میپردازند که فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظایر آن ها، ولی در عین حال دینی هم هستند. هم چنین زمان قابل توجهی به پخش اذان و نماز و گفتههای رهبران سیاسی و مذهبی اختصاص داده میشود. در این شبکهها زمانی به اقلیتهای دینی اختصاص نمییابد، چون در چارچوب شریعت اسلامی، ادیان دیگر حق تبلیغ در کشورهای اسلامی را ندارند. به طور کلی بیشترین میزان پخش برنامههای دینی در دنیا به کشورهای اسلامی تعلق دارند.(محمدی،۱۳۸۲: ۲۲۸-۲۰۵)
الف) تاریخچه تلویزیون مذهبی
ظهور پروتستانیزم در اروپا و گسترش آن در غرب دستاوردهای مهمی در پی داشت که تحولات به وجود آمده در معارف اعتقادی و شیوههای عملی زندگی مسیحیت از جمله آن ها محسوب میشود. جریان پروتستانتیزم در آمریکا،متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی این کشور با فراز و نشیبهایی در تاریخ خود روبه رو گشته و سه فرایند رسمیت باختگی را پشت سر نهاده است . شرایط پدید آمده سبب تحول در جریان اصلی و ظهور حرکتهای احیاگرانه مسیحی گردید تا جایگاه به خطر افتاده دین تثبیت شود.(باهنر، ۱۳۸۵: ۱۶۸)
نخستین فرایند رسمیت باختن در دوران تدوین قانون اساسی آمریکا و جدایی دین و دولت بر اساس این قانون اتفاق افتاد که در اثر آن جریان انجیلگرایی یا اونجلیسم برای حفظ پروتستانیزم پدیدار گشت و به عنوان یک مذهب خودجوش از میان مردم، و نه به صورت رسمی، به تدریج در جامعه آمریکا مسلط گردید، به گونه ای که در اواخر قرن ۱۸ و قرن ۱۹ به عنوان فرقه مسلط پروتستانیزم در جامعه آمریکا شناخته شد . این جریان بر اصالت انجیل و اقتدار آن، تجربه عمیق مذهبی، عمل گرایی و محوریت تصلب تاکید داشت. (باهنر، ۱۳۸۵: ۱۶۸)
دومین فرایند پس از جنگ داخلی آمریکا که با صنعتی شدن جامعه همراه بود. در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ موسسات آموزشی به سرعت رشد کرده و به تدریج از سلطه سازمانهای مذهبی خارج شدند که این در واقع فرایند سکولار شدن آموزش و از دست رفتن هژومونی فرهنگی پروتستانیزم در عرصه عمومی جامعه آمریکا است. اونجلیستها [۱]در این دوره که در واقع در میانه طیف کلیساهای جریان اصلی (لیبرال) و بنیادگرایان تندرو قرار داشتند، در کلیساهای خود باقی ماندند و سعی کردند با حضور در صحنه، فعالیتهای تبشیری خود را ادامه دهند. آن ها، سالها با مدارس مذهبی، انتشارات دینی و از این دست مرتبط بودند و اختراع رادیو را همچون جرقهای برای تجدید حیات اونجلیسم میدانستند. در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شخصیتها و کلیساهای اونجلیستی به تاسیس ایستگاهها و تولید برنامههای رادیویی روی آوردند که البته توام با بحث و جنجالهای بسیاری بود. پیامهای تولیدی از سوی آن ها ساده و مستقیم و شامل ترکیبی از روشهای محافظه کارانه و فرهنگ آمریکایی بود. واکنش فرقههای مذهبی به واقعیت نو ظهور برنامههای رادیویی، خرید و تاسیس ایستگاههای متعدد بود. دولت فدرال برای حدود یک دهه هیچگونه کنترلی را بر برنامهها اعمال نکرد و این سبب نزاع برای دستیابی به فرکانسهای مناسب و نیز جدالهای فکری برنامه سازان مذهبی میشد. شبکه NBC برای نخستین بار در سال ۱۹۲۳ یک برنامه مذهبی را به جای کلیسا از استودیو رادیویی خود برای علاقه مندان پخش کرد. پس از آن شورای فدرال کلیساها نمایندههایی را برای حضور در شورای مشورتی برنامههای مذهبی NBC تعیین کرد . به تدریج شبکههای دیگری همچون ABC,NBS,CBC نیز زمانهایی را برای پخش برنامههای مذهبی اختصاص دادند و در این مسیر نیز محدودیتهای ویژه ای برای فروش زمان پخش به گروههای مذهبی ایجاد کردند و تنها تعدادی از گروههای بزرگ امکان استفاده از این فرصتها را پیدا نمودند. یکی از تجربههای مهم اونجلیستها در این دوره که در پیدایش تله اونجلیسم موثر واقع شد، این بود که آن ها دریافتند کارکرد خوب و موثر برنامههای دینی زمانی است که با فعالیتهای غیر رسانه ای و ارتباطات چهره به چهره همراه شود. به این ترتیب پخش برنامههای رادیویی در فاصله سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ گسترش و تنوع نسبی یافت و بخشهای خبری و نمایشی نیز بدانها افزوده شد و برنامههای دینی برای کودکان نیز پیش بینی و تهیه گردید. (باهنر، ۱۳۸۵: ۱۶۸)
نخستین برنامه تلویزیونی دینی که توسط یک فرقه بزرگ مسیحی تولید شد، برنامه This is the life در سال ۱۹۵۲ بود که هزینه تولید این برنامه در سال ۱۹۵۵ بالغ بر ۷۵۰ هزار دلار گردید. جریان تولید فیلم دینی که از سال ۱۹۴۵ با ساخت فیلم Beyond our own توسط کمیسیون فیل پروتستان آغاز شده بود، در طول دهه ۱۹۵۰ استمرار یافت و همچنین شخصیتهای دینی به طور گسترده در برنامههای گفتگو و مصاحبه رادیو و تلویزیونی شرکت میکردند. دورههای اموزشی، کارگاهها و انتشارات دینی متعددی در حوزه رادیو و تلویزیون دینی صورت پذیرفت. (باهنر، ۱۳۸۵: ۱۶۹)
سومین فرایند رسمیت باختن پروتستانیزم در دهه ۱۹۶۰ واقع شد. در این دهه گسستی میان پروتستانیزم و زندگی آمریکاییان پدیدار گردید و گروهها و جنبشهای ضد فرهنگ پروتستان با تکیه بر خوشگذرانی به جای کار و تلاش، و بیقیدی به جای قانونگرایی و از این دست رشد یافتند. در این دوره اشکال گوناگون دینی پدیدار گردید. در دهه ۱۹۷۰ گروههای پروتستانی گذشته که از دهه ۱۹۶۰ رو به افول نهاده بودند به تدریج اعضای خود را از دست دادند در حالی که برخی گروههای اونجلیستها رو به رشد نهادند که میتوان آن را احیای اونجلیست دانست. جریان نوظهور نئواونجلیسم در مسیر جریان اصلی کلیسا قرار گرفت و اغلب شاخههای مسیحیت از جمله کلیسای روم را تحت تاثیر قرار داد. نئواونجلیستها توجه رسانهها و مؤسسات سکولار را به خود جلب کردند. یکی از عوامل اصلی در این احیای سیاسی و دینی، استفاده از رسانههای الکترونیک برای ایجاد قدرت و سازماندهی بود.نقش این رسانهها، هم در بیداری و آگاهی بخشی به مشارکت کنندگان در این جریان و هم متقاعد ساختن عامه مردم در خصوص این تحول فرهنگی و دینی عظیم بسیار برجسته بود. این پدیده را امروزه تله اونجلیسم مینامند. عوامل اجتماعی و دینی نئواونجلیسم که تحت تاثیر گسترده رادیو وتلویزیون مذهبی و نهادهای چند رسانه ای قرار داشتند، کلیسای الکترونیک نام گرفتند. (باهنر، ۱۳۸۵: ۱۷۰)
امروزه در غرب، سازمانها و آژانسهای متعدد دینی مشغول فعالیت هستند که اغلب آن ها متعلق به پروتستانها، کاتولیکها و یهودیها میباشند. همچنین صدها ایستگاه خصوصی رادیو و تلویزیونی و شبکههای متعدد محلی و ملی در کشورهای مسیحی دستاندرکار تولید و پخش برنامههای دینی هستند. در مجموع میتوان دو کارکرد کلیسای الکترونیک را به قرار زیر تشخیص داد:
تجربه هشتاد ساله دنیای مسیحیت از بهکارگیری وسایل ارتباط جمعی نوین حایز دستاوردهای مهمی درحوزه ارتباطات و دین بوده است که به برخی از نکات مربوطه براساس پژوهشهای کتابخانهای و پیمایشی انجام شده، اشاره مینماییم:
ب) دین در تلویزیون ایران
از زمان راهاندازی نخستین فرستنده رادیویی در ایران حدود۷۰ سال و نخستین فرستنده تلویزیونی بیش از ۵۰ سال میگذرد و در طول این سالها، برنامههای اسلامی همواره بخشی از برنامههای رادیو تلویزیون ایران را تشکیل میدادهاست. پخش این برنامهها پس از تشکیل جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۹۸۰ تاکنون روزافزون بوده و به لحاظ کیفی نیز تحولات چشمگیری داشتهاست. ایران به عنوان تنها کشوری در جهان که رادیو و تلویزیون آن در انحصار حکومت است و تنها کشور جهان که حکومتی دینی آن را اداره میکند، مانند دیگر جوامع، شاهد تحولات سریع دو دهه اخیر در حوزه فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی است. ایرانیان از جمله دست اندرکاران تبلیغ دینی، حدود ۲۴۰ سال دیرتر از مسیحیان با اولین رسانه آشنا شدند و در واقع ۲۴۰ سال رسانه اصلی شان منبر بود. و زمانی هم که رسانه دار شدند، ابزاری شد برای تبلیغ شاهان. احمد شاه قاجار اولین روزنامه ایران منتشر شد. در واقع ۲۴۰ سال، در حالی که میز خطابه در اروپا این فرصت را یافته بود که در کنار رقیبی چون مطبوعات و متعاقباً دیگر وسایل ارتباط جمعی، تفاوت ماهیت خود ورسانهها را دریابد ؛ منبر در ایران کماکان به عنوان رسانه بدون رقیب به حیات خودش ادامه میداد. ضمن آنکه سه تجربه تقریبا موفق را نیز پشت سر گذاشته بود : ماجرای تنباکو، مشروطیت و انقلاب اسلامی. این سه تجربه سوای مزایای که برای منبر داشت، او را دچار تصمیم گیریهایی کرد که حاصلش را میتوان در ماهیت رادیو و تلویزیون دهه۱۳۶۰ دید. این تصمیم گیری از آن جهت به سرعت عملی شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای اولین بار در جهان، یک رسانه سنتی –منبر- برنامه ریزی رسانههای مدرن را در دست گرفت.(محسنیانراد،۱۳۸۸: ۲۲) این جابه جایی به تحمیق جامعه از طریق رویکردهای غرب گرایانه و تجددطلبانه –به جای تمدن طلبانه-پایان داد ولی در عوض رادیو در ایران شبیه رادیو شد.در این دوران، رویکرد سکولار جای خود را به رویکرد محتوا-محور یا معنا-محور داد. «این رویکرد برای رسانهها جنبه ابزاری قائل است؛ دراین رویکرد، دین به عنوان مهمترین نهاد معنابخش در زندگی انسان مطرح میشود با این دیدگاه که «رادیو و تلویزیون به عنوان ابزار، فیحد ذاته، از نظر اسلام، مشروع است و میتوان در تبلیغ دین از آنهااستفاده کرد. در سال ۱۹۸۵ میلادی (۱۳۶۴ شمسی) تلویزیون ایران در جهان بالاترین سهم برنامههای دینی–که اکثراً سخنرانیهای مذهبی و منبری بود- داشت. (محسنیانراد،۱۳۸۸: ۲۲)
۶٫۲٫۲ رسانهای شدن
رسانهها در دنیای امروز، جایگاه قابل توجهی در همه عرصهها پیدا کردهاند و از مفهوم «رسانهای شدن» حوزههای گوناگون سخن گفته میشود. رسانهای شدن فرهنگ، ورزش، سیاست، دین وغیره از جمله مفاهیم جدیدی است که در این راستا به آن توجه شده است. دین رسانهای نیز پی آمد فرایند رسانهای شدن دین در نتیجه گسترش وسایل ارتباط جمعی و رسانههای مدرن است. رسانهای شدن امور، فرهنگ جدیدی را پدید آورده که فرهنگ رسانهای نام گرفته است. در این فرهنگ رسانهای جدید، شیوههای نمایشی پیچیده و جدیدی برای جذب مخاطبان و افزایش قدرت نفوذ و سود استفاده میشود. از جمله جدیدترین شیوهها چند رسانهایها هستند که وجه نمایشی فرهنگ رسانهای را برجستهتر کردهاند.(بشیر، ۱۳۸۵: ۱۴۰)
داگلاس کلنر از جمله اندیشمندانی است که با نگاهی انتقادی به بحث «رسانهای شدن»، به این امور پرداخته است. از نگاه کلنر (۱۳۸۵:۱۸۱) فرهنگ رسانهای برای جذب مخاطبان بیشتر و افزایش قدرت و سود خود، هر روز شیوههای نمایشی و چشماندازهای پیچیده و فنی جدیدتری به کار میگیرد.
دین رسانهای[۲]
انتقال و گسترش مفاهیم دینی از شکل محدود و سنتی آن به مقیاسی گسترده و مدرن، خود تحولاتی گسترده در قشرهای گوناگون جامعه ایجاد کرده است، به گونهای که مخاطبان از قشری خاص در ساختار سنتی به مخاطبان چند قشری و چند جنسیتی در تحولات رسانهای مدرن تبدیل شده و تغییرهای مهم و متفاوتی را در جوامع پدید آورده است. این توسعه مخاطب در دنیای رسانهای دین منجر به تاثیرهای گستردهای در فهم و برداشت قشرهای گوناگون جامعه از دین شده است. در واقع دین رسانهای نوعی ساختار شکنی از فضای سنتی آموزش و تبلیغ دین که محدود به زمان و مکان و نیز محدود به جمعی خاص بوده، میباشد و تحولات مدرن رسانهای ضمن در هم شکستن ساختار تکبعدی سنتی، تاثیرات را بر مخاطبان متنوع خود چند بعدی ساخته است.(نوربخش، ۱۳۹۰: ۷۶۱)
دین رسانهای، گفتمان جدیدی است که طی آن منش ارتباطات دینی و حتی موضوع و کارکرد گفتمان دینی تغییر مییابد. دین رسانهای با بازتولید کردن دین، موجبات بازنمایی دین را فراهم و با تغییر موقعیت دین در افکار عمومی، هویت دینی جدیدی، متاثر از عوامل فرافرهنگی ایجاد میکند و نهادهای دینی سنتی را به چالش میکشد. بدین وسیله دین از سویی رسانه را مورد استفاده قرار میدهد تا خود را در فرهنگ عمومی نشان دهد و از سویی دیگر رسانه نیز ضمن توجه به دین، در فهم دینی اثر میگذارد .
امروزه دین بیش از گذشته به یک بخش از زندگی روزانه انسانها تبدیل شده است که توسط رسانهها به همان اندازه منعکس میشود و تحت تاثیر قرار میگیرد. در طی این پروسه، دین غیر سلسله مراتبی میشود و ارزشهای دینی و اخلاقی، بدین وسیله جزئی از زیباییهای اجتماعی میشوند. رسانهها میتوانند جهان فرهنگ دینی را به سمت علایق بازار یا به سمت سیاست ببرند یا اینکه به وسیله مجموعهها و انجمنها، به عنوان ابزاری مورد سواستفاده قرار بگیرند. (Bauer,2003)
۷٫۲٫۲ تلویزیون، جامعه و مذهب
برای بررسی جایگاه تلویزیون در جوامع امروزی، باید دستکم سه موضوع مهم را مدنظر داشت. نخستین موضوع، تکثر و گوناگونی جامعههای مدرن است. امروزه در بسیاری از جامعههای مدرن و در حال توسعه، تحرک اجتماعی و جغرافیای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سبب شده تا تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی به صورت تودهای درآید. چنین تکثری ارتباط بسیار نزدیکی با رشد نگرشهای سکولار در بسیاری از جوامع مدرن دارد. بنابراین انسجام فرهنگی که در دهه های قبل، در جوامع وجود داشت از بین رفت و انسانها که هویت خود را از نهادها و مؤسسههای فرهنگی به ویژه مذهب و از راه شرکت در ارتباطات گروهی اخذ میکردند، به موجوداتی منفرد و منزوی بدل شدند. در چنین وضعیتی، تلویزیون همچون همدمی مجازی وارد زندگی انسانها شد و جای بسیاری از موسسهها و نهادهای فرهنگی و اجتماعی را تصاحب کرد. همانگونه که والدین بسیاری از وظایف تربیتی خود را به تلویزیون تفویض کردند ؛ نهادهای مذهبی نیز برخی کارکردهای خود را رها ساختند و مردم در جستوجوی آرامشی که از راه شرکت در مراسم مذهبی به دست میآوردند، به تلویزیون روی آوردند. (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۱)
موضوع دوم جایگاهی است که تلویزیون در جوامع امروزی دارد. در این جوامع، تلویزیون مهمترین منبع اطلاعات و ترویج ارزشها است . اکنون بسیاری از بزرگان دین در کنار مواعظ خود، پیروانشان را به کسب اطلاعات از راه رسانههای گروهی فرا میخوانند. ولی کدام رسانه از دیدگاه آن ها رسانهای است که واقعیتها را چنان که حقیقت دارند، بنمایاند ؟
در سراسر جهان یک رویه کلی وجود دارد و آن اینکه در تلویزیونهای دولتی که برای عموم مردم برنامه پخش میکنند، معیار اصلی، حضور جامعه و نهادهای آن در محتوا و بطن برنامهها و احترام به سنتها و آیینهای مذهبی و فرهنگی است. در تلویزیونهای خصوصی، هدف نهایی جذب هرچه بیشتر مخاطبان و کسب منافع بیشتر است ؛ از این رو بسیاری از ارزشهای معنوی نادیده گرفته شده و اخلاقیات قربانی سودجویی میشود. ( رضاییبایندر،۱۳۹۰: ۵۷۲)موضوع سوم، ماهیت رسانه تلویزیون است. تلویزیون به منزله رسانهای دیداری و شنیداری، زندگی انسانها را تسخیر و در اعماق وجود آن ها رخنه کرده و احساسات نوع بشر به شدت تحت تاثیر این رسانه قرار گرفته است. مذهب و عاطفه رابطه نزدیکی با هم دارند، احساسات مذهبی انسانها به وسیله جنبههای احساسی و عاطفی که تلویزیون ایجاد میکند، دستخوش تحولات شگرف شده است. تلویزیون با بهرهگیری از امکانات فنی، حقایق را نسبی جلوه میدهد و با غلبه بر احساسات و افکار انسانها، قدرت تفکر را از آن ها میگیرد. (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۲)
End
۳- دستور If
با بهره گرفتن از دستور if قادر به بررسی شرط خاصی خواهید بود. در صورت برقراری شرط مورد نظر می توانید دستور یا دستوراتی را اجرا کنید. در صورت عدم برقراری شرط مورد نظر قادر به اجرای دستور یا دستوراتی دیگری خواهید بود. هم چنین می توانید اجازه دهید که برنامه روال عادی خود را طی کند. شکل کلی آن به صورت زیر است:
If ( عبارت منطقی) Then عبارت۱ Else عبارت۲
در صورتی که عبارت منطقی مورد نظر دارای نتیجه True باشد دستور مربوط به قسمت then اجرا خواهد شد، اگر عبارت منطقی مورد نظر دارای نتیجه False باشد دستور مربوط به قسمت then اجرا نخواهد شد و در صورتی که از قسمت else استفاده کرده باشید، دستور مربوط به آن اجرا می شود. پرانتز ها اختیاری اند.
شش اپراتور مقایسه ای در EES مورد استفاده قرار می گیرد، که شرح وتفسیر آن به صورت زیر است:
< کمتر از
=> کمتر از یا مساوی با
= مساوی با
< بزرگتر از
=< بزرگتر از یا مساوی با
دو اپراتور منطقی AND و OR هم در EES وجود دارد، که بین دو عبارت منطقی قرار می گیرد.
در اینجا یک نکته حائز اهمیت وجود دارد و آن اینست که این دستورات حتماً باید در داخل توابع و پروسیجرها قرار گیرد وگرنه با پیغام خطا زیر روبرو می شویم.
۴- ساختار دستورات If تودرتو
If تودرتو به گروهی از دستورات اجازه اجرا شدن یا نشدن را میدهد. ساختار کلی if تودرتو به شکل زیر است:
If (عبارت منطقی) Then
دستور۱
…
nدستور
Else
aدستور
…
zدستور
EndIf
گاهی اوقات این دستورات به همین سادگی نیستند، حتی در برنامه های ساده امکان دارد کاملاً گیج کننده شوند. برای تعیین این که کدام دستورات بلوک If ،EndIf ، Else مربوط به یکدیگر می باشند. «مفهوم سطح If » می تواند مفید باشد.
«سطح If » یک دستور، مثلاً s ، به صورت N1-N2 تعریف شده است که :
N1 تعداد دستورات بلوک If از شروع برنامه تا، انتهای دستور S است.
N2 تعداد دستورات EndIf در برنامه S (ولی نه شامل S ) است.
۵- دستور GoTo
با بهره گرفتن از این دستور میتوان کنترل برنامه را به خطی که شامل برچسب است، منتقل کرد. برای نمونه به مثال زیر توجه شود:
Function FACTORIAL(N)
F:=1
i:=1
۱۰: i:=i+1
F:=F*i
If (i<N) Then GoTo 10
FACTORIAL:=F
End
Y= FACTORIAL(5)
که جواب آن ۱۲۰ است.
۶- دستور Repeat
در صورتی که نیاز به اجرای متعدد یک یا چند دستور تا زمان تحقق یافتن یک شرط وجود داشته باشد، بهتر است از دستور Repeat استفاده شود.
شکل کلی دستور به صورت زیر است:
Repeat
عبارت ۱
…
nعبارت
Unil عبارت منطقی
دستور یا دستوراتی که در حلقه Repeat گنجانده شوند تا زمانی که نتیجه عبارت منطقی برابر با False است، تکرار خواهند شد. برای مثال همان برنامه فاکتوریل را با دستور Repeat انجام می دهیم:
Function Factorial(N)
F:=1
Repeat
F:=F*N
N:=N-1;
Until (N=1)
Factorial:=F
End
نشانهها نیز عواملی در تشخیص قسمتهای مختلف شهر هستند با این تفاوت که ناظر درون آن راه نمی یابد. خصوصیات نشانهها باید چنان باشد که بتوان آن را از میان عوامل بسیار بازشناخت. ممکن است نشانهها در داخل شهر باشند یا بهاندازهای دور که مدام جهتی خاص را مشخص دارند.حتی نقطهای متحرک مانند خورشید را که حرکتش منظم و آرام است میتوان به عنوان نشانهای گرفت. برخی نشانهها صرفاً جنبۀ محلی دارند و رؤیت آنان صرفاً از محلی خاص و جهتی معین میسر است.( (لینچ؛۱۳۸۳: ۹۶) یا میتوان آنها را این گونه تفسیر کرد: عنصر یا عناصر یا فضاهای خاص که وجود یا استقرار آنها به عنوان یک فعالیت یا عملکرد خاص در اذهان و تصویر ذهنی مخاطب (فضای شهری) باقی میماند. پس خاص بودن یا اختصاصی بودن از ویژگیهای نشانه است همچنین میتوان گفت نشانهها عواملی هستند که برون آنها به دیدۀ ناظر میآید و مقیاس آنهاممکن است بسیار متفاوت باشد.( لینچ؛۱۳۸۳: ۱۴۴)
ویژگیهای نشانه:
- نشانههای شهری باعث ایجاد، و یا تقویت حس جهت یابی در فضاهای شهری میشود.
- نشانههای شهری باعث ایجاد و یا تقویت حس در خوانایی در فضاهای شهری میشود.
- نشانههای شهری ممکن است که باعث ایجاد فضاهای روانی شوند.(هویت یا قدرت برتر را برساند)
- نشانهها وجه تمایزی نسبت به فضاهای مشابه شان دارند.
۲-۲-۵ محله
اندیشۀ محلۀ شهری در ربع اول این قرن به عنوان یک واحد تحلیل اجتماعی توسط پیش کسوتان جامعه شناسی شهری به کار گرفته شد. در آن زمان این فکر رشد پیدا کرده بود که محله پایۀ درست قلمرو برای یک گروه اجتماعی حامی است که تماسهای شخصی بسیاری بین آنها برقرارخواهد شد.( لینچ؛۱۳۸۴: ۳۲۱) منظور از محله، بخشی از قلمرو شهر با ویژگیهای خاص خود است.(ربانی؛۱۳۸۵: ۱۵۳) پس محله قسمت نسبتاً بزرگی از شهر است که واجد خصوصیات یک دست و مشابه باشد. اجزاء آن به سبب خصوصیات مشترکی که دارند کاملاً شناختی هستند و همواره میتوان سیمای محله را از درون آن تشخیص داد.( لینچ؛۱۳۸۳: ۹۳) معیار محله بیشتر اجتماعی است تا طبیعی، زیرا محله با نظم اقتصادی- اجتماعی شکل میگیرد و در بسیاری از سازمانهای شهری امروزی شاهد فعالیتهای اجتماعی و الگوهای زندگی محلهای هستیم. سازمان خانوادگی و قرابت همسایگی امتیاز بزرگی در بسترهای محلی به شمار میآید. به طور کلی، محله نقش پذیرشی،گروهی و قومی با کارکرد انسجام در حیات شهری دارد و در عین حال تحت تأثیرجنبۀ کالبدی و اجتماعی محلههای دیگر است.(ربانی؛۱۳۸۵: ۱۵۵)
۲-۲-۵-۱ اجزای محله
هر محله در تأمین نیازهای خدماتی و اجتماعی دارای نظامی تقریباً مستقل است و غالباً تأسیسات و تجهیزات مورد نیاز اهالی را در خود جای میدهد. این نهادها و تجهیزات از نظر کالبدی در مکانی قرار میگیرند که حتی الامکان بهترین نحوۀ دسترسی را برای همۀ اهالی فراهم آورد. با توجه به تعاریف مذکور مرکز محله باید در تقاطع راههای اصلی قرار گیرد تا دسترسی همۀ اهالی به یک صورت باشد.(سلطان زاده؛۱۳۶۵: ۲۴۴) معمولاً عواملی که سیمای محلهای را مشخص میکنند آنهایی هستند که محتملاً خصوصیاتی به آن محله میدهند. برای مثال شکل خیابانها، خانهها، طراحی ورودیها و راهها و… میتواند سیمایی متفاوت به آن بدهد و شخص فوراً قادر به شناخت آن میباشد.
در هر یک از محلههای بزرگ و متوسط شهرهای تاریخی، یک مرکز محله وجود داشت. این مراکز از نظر کالبدی و شکل به دو صورت وجود داشتند. نخست به صورت یک راسته یا گذر که کمی از گذرهای دیگر در محل استقرار فضاهای تجاری و اجتماعی عریضتر بودند. نوع دوم مرکز محله به صورت میدانچه بودن. این میدانچهها اغلب در محل تقاطع چند راه یا در کنار راه اصلی محله قرار داشتند و در پیرامون برخی از آنها تعدادی دکان برای عرضۀ کالاهای ضروری روزانه و هفتگی اهالی محله قرار داشت. همچنین مسجد، حمام، آب انبار و بعضی دیگر از فضاهای عمومی محله در کنار همین میدان ساخته میشد. بنابراین میتوان گفت امکانات رفاهی محله، ساکنان محله را از ترددهای مکرر به بیرون از محله جهت رفع نیازمندیها میرهاند و به تعلق آنه به محله شان میافزاید.
بنابر، این تعریف شاید بتوان بر اساس سه عملکرد مهم ذیل فضاها، محله را تقسیم بندی کرد.
- محل رفت و آمد ( راه، کوچه، خیابان و…)
- محل کار و تفریح ( ورزشگاه، ادارات دولتی، مؤسسات خدماتی و…)
- محل خدمات عمومی ( مدارس، مراکز خرید، پارک، مسجد و…) (سلطان زاده؛۱۳۶۵: ۲۴۶)
لینچ در تشریح سیمای محلات کنکاش بیشتری میکند و حقایق بیشتری عرضه میدارد. وی بیان میکند: بعضی از محلات مانند آدمهای تودار و در خود متمرکز هستند، بیآنکه به شهری که در آن واقعاند توجهی داشته باشند. پارهای دیگر از محلات صداقت دارند و با عوامل حول و حوش خود پیوند یافتهاند.( لینچ؛۱۳۸۴: ۳۲۵) از سوی دیگر، باید توجه داشت که در بیشتر نواحی جغرافیایی رفتارها، نگرشها و عقاید اجتماعی - سیاسی مردم تحت تأثیر محله قرار میگیرد.(شکوئی؛۱۳۸۲: ۸۲) همچنین، میتوان گفت مقدار فضای اختصاص یافته به عناصر خدماتی، تأسیسات، کیفیت و نوع فضاهای هر محله علاوه بر مشروط بودن ویژگیهای عام پدید آورنده و شکل دهندۀ شهر و آداب و رسوم و اعتقادات اهالی هر محله، از یک سو، به وضعیت و توان اقتصادی اهالی هر محله و از سوی دیگر، به وسعت واندازۀ محله بستگی داشت. در یک محلۀ متوسط، علاوه بر مسجد و حمام، چند مغازۀ تجاری برای تأمین مایحتاج روزانه و هفتگی اهالی محله وجود داشت. (سلطان زاده؛۱۳۶۵: ۲۴۴)
از آنجا که فضای شهر و امکانات تخصیص یافته در هر جامعه ای، ریشه در فرهنگ آن جامعه دارد، امکانات زیر ساختی و فضاهای محلی میتواند بیانگر هویت محله بوده و آن را از سایر محلات متمایز نماید.
۲-۳ طراحی شهری
بشر از همان ابتدای پیدایش جوامع و مجتمعهای زیستی اولیه در پاسخ به یکی ازاساسیتریننیازهای طبیعی و فطری خویش سعی کرده است محیط و دنیای ساخته شده خود را تحت کنترل درآورد.(بحرینی؛۱۳۷۷: ۱) بنابراین بشر از همان آغاز تمدن و شهرنشینی خود بر اساس فطرت خویش و به پیروی از آنچه در طبیعت میدید تمایل به ایجاد نظم و نظم دهی در آنچه میساخت هدف قرار داد. همان گونه که لوکوربوزیه طراحی شهری را ایجاد نظم و انظباط در محیط شهری میداند. حرفۀ طراحی شهری نیز در چارچوب همان نیاز کلی انسان به نظم و در پاسخ به نیازهای خاصی از جامعه به وجود آمد. به عبارت سادهتر میتوان گفت هدف طراحی، همان هدف شهر است. شهرها به منظور مقاصدخاص و معینی برای ساکنانش ایجاد شده و طراحی شهری میتواند به حصول آگاهانۀ موارد فوق کمک میکند. (بحرینی؛۱۳۷۷: ۱۱)
به عبارت دیگر طراحی شهری عبارت است از سازماندهی فضائی، زمانی، معانی و ارتباطات که به منظور هر چه بهترشدن امکانات موجود شهری انجام میگیرد. یا از دید بارنت که طراحی شهری را یک سیاست عمومی در مورد فضا و شکل میداند. از سوی دیگر، باید دانست که طراحی شهری از نظر تئوری بیشتر به کمیت و کمتر به کیفیت توجه دارد و هدف عمدۀ آن زیباسازی فضای ساختمانهایی است که بعداً به مجموعۀ بزرگتری به نام شهر میپیوندد. در صورتی که شیروانی طراحی شهری را، آن جزء از فرایند برنامهریزی میداند که با کیفیت کالبدی محیط ارتباط پیدا میکند یعنی طراحی کالبدی فضائی محیط. وی تأکید میکند که برنامهریزان و طراحان قادر نیستند، کلیۀ اجزاء و عناصر شهر را طراحی کنند، گرچه ممکن است در مورد شهرهای جدید و یا مجموعههای مسکونی کوچک قابل اعمال باشد لیکن در مورد شهرهای موجود اگرغیر ممکن نباشد، فوق العاده مشکل خواهد بود.(بحرینی؛۱۳۸۳: ۲۹) از نگاهی دیگر، میتوان گفت طراحی شهری هنر خلق امکانات و موقعیتها برای استفاده، مدیریت، و شکل سکونتگاه یا اجزاء مهم آن است. الگوها را در فضا و زمان مناسب مورد تغییر و اصلاح قرار میدهد و توجیه آن تجربه روزمرۀ انسانی، از آن الگوهاست. توجه طراحی شهری معطوف عناصر کالبدی، فعالیت انسانی، نمادها، مدیریت و فرآیندهای تغییر میباشد.( لینچ؛۱۳۸۴: ۳۸۳) با توجه به همۀ تعاریف مذکور، میتوان طراحی شهری را نوعی سازماندهی فضائی دانست که معرف و مبین اطلاعات فرهنگی برای رسیدن به هدفی خاص است، که یکی از آن اهداف میتوان ایجاد یک محیط مناسب برای شهروندانی دانست که از هنگامی که از خواب بر میخیزند تا شب که میخوابند در شهر زندگی میکنند.
۲-۳-۱مبلمان شهری
به مجموعه امکاناتی که درشهرها، خیابانها، میادین، پارکها و فضای باز شهری جهت استفاده عمومی نصب شدهاند اطلاق میگردد. ازجمله نیمکتها، باجههای تلفن، صندوقهای پستی، سطلهای زباله، ایستگاه اتوبوس، ایستگاه تاکسی، سرپناهها و نشست گاه ها و…. که درمکانهای مناسب شهری و متناسب با نحوۀ استفاده به منظور برقراری راحتی، زیبایی و آرامش، رفاه و امنیت شهری قرار دادهاند، مبلمان شهری میگویند. به تعبیر دیگر، مبلمان شهری به نماد تندیس اطلاق میشود که در شهر، خیابان و فضای باز که محل استفاده عموم قرار دارد نصب میشود. به طور کل آنچه در فضاهای عمومی شهر نصب میشود در زمرۀ مبلمان شهری قرار دارد. به طوری که با ورود گردشگر، مسافر و حتی شهروندان تصویری از شهر در ذهن ایجاد میشود.
طراحی و ایجاد مبلمان شهری از عواملی است که در ایجاد هویت زیبایی و شناسه شهر اهمیت فراوان دارد، اما کارشناسان معتقدند ضعف مدیریت شهری عاملی برای نابسامانی در این حوزه است بر اساس اصول شهر سازی مبلمان شهری باید با در نظر گرفتن رفتارهای اجتماعی و فرهنگی شهری مورد نظر طراحی و نصب شوند. از دیدگاه یک نظریه پرداز غربی اگر قرار است شعور شهری شناخته شود باید به مبلمان آن شهر نگاه کرد، اگر این عناصر بتوانند لبخند را به لب مردم بیاورند و برای آنها پیام آور احساس آرامش و امنیت باشند میتوان گفت: عملکرد موفق داشتهاند.
مبلمان شهری به دلیل تنوع و حضور پر رنگی که در جای جای شهر دارد در فضا سازی شهری نقش موثری را ایفاء میکند.
۲-۳-۱-۱ تاریخچۀ مبلمان شهری
با نگاهی گذارا به تاریخچۀ مبلمان شهری میتوان گفت در تاریخ نگاری ایران تاریخچه مدون و جداگانهای از انواع مبلمان شهری و سیر تکاملی آن به چشم نمیخورد و سوابق موجود به صورت پراکنده از میان مدارک تاریخی کشور به دست آمده است. از آنجا که قدمت تمدنهای باستانی در ایران بسیار بیشتر از اکثر نقاط دنیا و به ویژه تمدنهای اروپایی که امروزه در زمینهی عناصر و مبلمان شهری پیشرو هستند میباشد، تظاهر حالات ابتدایی بعضی از عناصر و مبلمان شهری را میتوان به آنها نسبت داد مانند انواع آبنماها در زمان هخامنشی در ایران، لوحهای سنگی، تندیسهای سنگی از پادشاهان و… که نمایانگر قدمت طولانی مبلمان شهری در ایران است. در دوران بعد از اسلام نیز هر زمان که حکومت مقتدری بر سرکار بوده تجلی اقتدار آن در شکوه شهرها به نمایش درآمده است به عنوان مثال در معماری صفویه همواره خانههای ایرانی دارای الگوی سکوی خصوصی در کوچه و خیابان بودند که عابران پیاده نیز از آن استفاده میکردند. نحوۀ زنده شدن معابر با این سکوها تنظیم میشد. بعضی از این عناصر هم ریشه در باورهای مذهبی مردم داشته است نظیر سقاخانهها که در تمام نقاط شهر دیده میشدند. بعد از انقراض حکومت صفویان دولت مرکزی قدرتمندی بر ایران حکومت نکرد و کشور از این زمان به بعد به خصوص در زمان قاجاریه دچار آشفتگی شدید در زمینههای مختلف هم چنین مسایل و عناصر شهری گردید به طوری که فرصتی برای تعبیهی عناصر و مبلمان شهری فراهم نشدکشف و اختراع بعضی از عناصر مانند برق، تلفن و…، همچنین ضعف اقتصادی و درگیریهای سیاسی و داخلی نیز مزید بر علت شد تا کشور با وجود داشتن سابقۀ درخشان و مثال زدنی در طراحی و برنامه ریزی شهری و عناصر آن به دلیل موارد نامبرده از قافله عقب مانده و تا امروز به استثنای حرکتهای پراکنده در بعضی از شهرهای کشور، در زمینهی برنامه ریزی شهری و تجهیزات آن از جمله مبلمان شهری دنباله روی کشورهای پیشرفته باشد.(زنگی آبادی و تبریزی:۴۷)
۲-۴ شهروند و حقوق شهروندی
۲-۴-۱ تعریف شهروندی
همان طور که روشن است شهروندی از مشتقات شهراست. شهروندی را قالب پیشرفتۀ «شهرنشینی» میدانند. به باور برخی از کارشناسان، شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسئولیتهای خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به «شهروند» ارتقاء یافتهاند. از سوی دیگر، شهروندی یک موقعیت عضویت است که شامل مجموعهای از حقوق، وظایف و تعهدات است و بر برابری، عدالت و استقلال دلالت دارد. شهروندی عضویت فعال یا غیرفعال فرد در دولت با حقوق جهانی معین و برابری درتعهدات در سطح مشخص شده است. از دیدگاه تی. اچ. مارشال، شهروندی جایگاهی اجتماعی است که در رابطه با دولت با سه نوع حق شامل حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی همراه است. مفهوم شهروندی منزلتی را نشان میدهد که با قانون اعطا میشود. در عین حال، این مفهوم نشان میدهد که اشخاص به اعتبار جایگاهشان در اجتماع یا واحد سیاسی دارای حقوقی هستند. بر اساس این رویکرد، چون افراد در زندگی مشترکی سهیم میشوند، پس دارای حقوق و وظایفی نیز هستند. از این رو به سبب همان زندگی مشترک، خواه در فعالیت اقتصادی یا امور فرهنگی و تعهد سیاسی، همگان از لحاظ اخلاقی نسبت به یکدیگر وظایفی دارند. شهروندی در واقع شرایط عضویت در واحدی سیاسی)معمولاً دولت ملی( است که از حقوق و امتیازات ویژه کسانی محافظت میکند که وظایف معینی را انجام میدهند. شهروند بودن در یک نگاه به این معناست که شما به یک کشور تعلق داشته و برای زندگی کردن در آن جامعه از حقوقی برخوردار هستید. تبیین مفهوم شهروند به مالک حقوق بودن در جامعه ختم نمیگردد و اعتقاد بر آن است که اصولاً هر حقی با وظیفهای همراه است. صاحب نظرا ن معتقدند این دو عامل، دو بال اصلی شهروند محسوب میشوند. افراد زیادی هستند که در مورد حقوق شان صحبت میکنند، ولی به وظایفی که متعاقب آن میآید، توجه نمینمایند. در حالی که شناخت وظایف هر فرد در قبال جامعه یکی از پیش نیازهای اصلی جریان شهروندی محسوب میشود. ترنر، میافزاید: اساساً شهروند عضوی از یک جامعه شهری است، همان گونه که انتظار استفاده ازخدمات، تسهیلات و حقوق شهروندی دارد، تعهداتی نیز بر گردن دارد که بایستی انجام دهد.(محسنی؛۱۳۸۹: ۱۲۲)
با توجه به مطالب مذکور میتوان شهروندی را به انواعی تقسیم کرد:
شهروندی که که خود را در قبال جامعه مسئول میداند. این شهروند علاوه بر آگاهی از حقوق شهروندی خود به صورت فردی و خودآگاهانه برای زیبایی و سامان دادن جامعه تلاش میکند مثلاً هنگام مواجه با آشغالی که روی زمین افتاده اقدام به برداشتن آن از روی زمین میکند یا در حوادث طبیعی به هم نوعان خود کمک میکند.
شهروندی که به وظایف خود در جامعه آشناست و سعی میکند برای ادای وظیفۀ شهروندی خود به صورت مشارکت محلی و یا حتی در سطح ملی میکند.
شهروندی که حضور خود در جامعه را همراه با نوعی عدالت بینی همراه میکند. این شهروند به صورت پیگیر به مواردی که باید درسطح جامعه برای وی و بقیۀ شهروندان فراهم شود توجه ویژه دارد و در صورت هرگونه سهل انگاری به پیگیری و برطرف کردن این سهل انگاری از طریق مراجع قانونی میپردازد.
در همین راستا جانستون به دو نوع شهروندی اشاره میکند: شهروند مسؤول و شهروند خودمختار. وی بین شهروند مسئوول و شهروند خودمختار مستقل تفاوت قائل میشود. به نظر وی شهروند مسؤول، دارای فعالیتی هماهنگ با دولت و حکومت محلی است، ولی شهروند خودمختار فاقد این عملکرد است و یا ارتباط بسیار کمی با سازمانهای رسمی دارد. (محسنی؛۱۳۸۹: ۱۲۳)
در ادبیات گسترده نظریههای شهروندی، هستۀ مشترک تعاریف ارائه شده از شهروندی به شرح زیر است:
همچنین، در دانشنامۀ سیاسی، شهروند فردی است در رابطه با دولت، که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر در برابر دولت تکلیفهایی به عهده دارد، این رابطه را شهروندی گویند.چگونگی رابطۀ شهروندی را قانون اساسی و قوانین مدنی کشور معین میکند. شهروندی در عین حال منزلتی است برای فرد در ارتباط با یک دولت که از نظر حقوق بین الملل نیز محترم شمرده میشود. مفهوم شهروندی همراه با مفهوم فردیت و حقوق فرد در اروپا پدید آمده است و اساساً کسی شهروند شمرده میشود که تنها فرمانبردار دولت نباشد، بلکه از حقوق فطری و طبیعی نیز برخوردار باشد و دولت این حقوق را رعایت و از آنها حمایت کند.(لطفی حیدر؛۱۳۸۸: ۱۰۴) با توجه به تعاریف مذکور از شهروندی و رابطۀ مستقیم آن با حقوق شهروندی، ازحقوق شهروندی چند نکته مهم استنباط میشود:
با توجه به اینکه آگاهی یعنی شناخت افراد از وظایف وحقوق خود در هر مرحله ای، و تلاش برای برآورده کردن آن در همۀ شرایط زندگی و با توجه به این نکته که حقوق شهروندی یکی از زیر شاخههای آگاهی شهروندی میباشد ما به بررسی هرچه بیشتر این مفهوم(آگاهی) در مفهوم گستردهتر حقوق شهروندی میپردازیم.
۲-۴-۲ معناشناسی حقوق
حق آن رابطۀ حقوقی است که به سبب آن، قانون به یکی از اشخاص این توانایی را میدهد تا به گونهای تک و ویژه بر چیزی معین تسلّط و چیرگی یابد(آن را تصرّف کند) و یا از شخص دیگر انجام دادن یا ندادن چیزی یا کاری معین را بخواهد. بنابراین حق عبارت است از قدرت، امتیاز، سلطه یا خواستهای پیوسته و جدانشدنی که قانون برای یک شخص میشناسد. حقوق هر کشوری برای شخص حقیقی یا حقوقی، در برابر دیگران، امتیازی میشناسد. این امتیاز که برای حفظ منافع اشخاص در جامعه از سوی قانون داده میشود حق نام دارد و جمع آن حقوق است. از حقوق، برداشتها و معانی متعددی مستفاد میشود. اهم آن عبارت است از:
درآذر ماه سال ۱۳۶۷به موجب (قانون نحوه اداره امور شرکت های بیمه) تعداد ۹ شرکت بیمه ملی شده (آریا،امید،پارس،تهران،توانا،حافظ،ساختمان و کار، شرق و ملی) در شرکت بیمه دانا ادغام شده و به موجب همین قانون مقررشد این شرکت ضمن بررسی حسابهاو تسویه دیون دولت و سهامداران شرکتهای ادغامی،بعنوان یک شرکت بیمه تخصصی اشخاص خصوصابیمههای عمردر کشور بود.به دلیل محدودیت حوزه و فعالیت و نبود امکان رقابت با سایرشرکت های بیمه در سال ۱۳۷۵با تصویب ماده واحده ای توسط مجلس شورای اسلامی به بیمه دانا اجاره داده شد همچون سایر شرکت های بیمه ای فعالیت نماید. فعالیت های بیمه دانا عملا از ابتدای سال ۱۳۷۶ آغاز و گسترش یافت.شرکت بیمه دانا طی سال های گذشته باوجود فضای رقابتی حاکم در بازار بیمه کشور توانسته است با تلاش و همت همه جانبه مدیران،کارکنان و نمایندگان خود ضمن حفظ بیمهگذاران قدیمی و جذب بیمه گذاران جدید و افزایش حق بیمه نسبت به سال های گذشته،موقعیت خود را از لحاظ سهم در بازار بیمه به سومین شرکت بزرگ بیمه ای کشور ارتقا دهد.
در حال حاضر بیمه دانا با وجود ۵۰ شعبه، ۱۹۸۳ نمایندگی، ۲۱ شرکت نمایندگی، ۴۵۹ کارگزاری و سه دفتر فرعی با در دست داشتن حدود ۶/۵ درصد بازار بیمه کشور خود را به عنوان سومین شرکت بزرگ بیمه کشور به همگان معرفی کرده است.] وب سایت بیمه مرکزی [
«شرکت بیمه البرز»
شرکت بیمه البرز با هدف اولیه ارائه خدمات بیمه ای مطلوب و با کیفیت به هموطنان و ایجاد تنوع در بازار بیمه و کسب رضایت بیمهگذاران درتاریخ ۲۸تیرماه ۱۳۳۸توسط بخش خصوصی تاسیس و درمدت زمان کوتاهی توانست اعتماد بسیاری از صاحبان سرمایه و کالا را به خود جلب نماید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، بیمه البرز به دلیل عملکرد موفق با همان نام به فعالیت خود ادامه داد. شرکت بیمه البرز هم اکنون با ۵۴ شعبه و بیش از ۱۵۰۰نماینده فعال، ۳۳۷ کارگزار و حدود ۱۳۰۰ نفر نیروی انسانی در سرتاسر کشور آماده ارائه خدمات بیمه ای می باشد. این شرکت در سال های اخیر توانسته است موفقیت های بیشماری را درصنعت بیمه کشور و همچنین در بین دستگاه های اجرایی کشور بدست آورد.کسب رتبه اول در شاخص استفاده از فناوری اطلاعات (IT) در بین شرکت های خصوصی یکی از دستاوردهای این شرکت در سال ۱۳۸۹ بود.
بیمه البرز در سال ۱۳۸۸ به عنوان اولین شرکت بیمه دولتی در بورس پذیرفته شد و ۸۰ درصد سهام آن واگذار شد و بدین ترتیب ازیک شرکت بیمه دولتی به شرکت بیمه خصوصی تغییر مالکیت داد.]وب سایت بیمه البرز [
«شرکت بیمه پاسارگاد»
بیست و نهم بهمن هر سال یادآور صدور پروانه تاسیس شرکتی به بزرگی پاسارگاد توسط بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران است، شرکت بیمه پاسارگاد (سهامی عام) یکی از نخستین شرکت های بیمه خصوصی کشور است که به منظورعرضه خدمات بیمه درسطح استاندارد های جهانی،کسب سود متوازن و همسو با مصالح ملی و فعالیت در زمینه بیمه های زندگی و غیر زندگی (به طور مستقیم و قبولی اتکایی) توسط گروه مالی پاسارگاد تاسیس شد.این شرکت در قالب سهامی عام درتاریخ ۱۸/۱۱/۱۳۸۵ طی شماره ۲۹۰۰۷۰ با سرمایه ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۴۵۰ ریال در اداره ثبت شرکت های تهران به ثبت رسیده و پس از طی تشریفات لازم در تاریخ ۲۹/۱۱/۱۳۸۵ پروانه فعالیت خود را درکلیه رشته های بیمهای تحت شماره ۳۴۶۰۵ از بیمه مرکزی ایران دریافت و فعالیت خود را از تاریخ ۱/۱۲/۸۵ آغاز نموده است. این شرکت توانست در تاریخ ۰۵/۰۸/۱۳۸۶ مجوز قبول اتکایی از موسسات بیمه داخلی را تحت شماره ۲۵۵۹۸ ازبیمه مرکزی ایران دریافت کند و با صدور اولین گواهی قبولی در تاریخ ۱۸/۰۹/۱۳۸۶ فعالیت خود را در این بخش آغاز نماید ]وب سایت شرکت بیمه پاسارگاد [
«شرکت بیمه سامان»
شرکت بیمه سامان در تاریخ ۲۷ بهمن سال ۱۳۸۳ به منظور ارائه خدمات بیمه های بازرگانی در رشته بیمه های اموال ، مسئولیت و اشخاص با سرمایه ۲۰۰ میلیارد ریالی منقسم به ۲۰۰ میلیون سهم با ارزش اسمی یک هزار ریالی در سازمان ثبت شرکت ها با شماره ثبت ۲۴۱۰۵۹ ثبت شد و در تاریخ ۱۱ اسفند سال ۱۳۸۳ مجوز فعالیت خود در رشته های زندگی ، غیر زندگی و بیمه های اتکایی از بیمه مرکزی دریافت نمود و به عنوان ششمین عضو گروه مالی سامان فعالیت خود را آغاز کرد.
بانک سامان ، شرکت سرمایه گذاری بانک سامان ، شرکت سرمایه گذاری مس سرچشمه ، صندوق بازنشستگی شرکت ملی صنایع مس ایران و موسسه حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد به همراه حمعی از اشخاص حقیقی و حقوقی با سوابق طولانی در صنایع مالی و تولیدی اعضای هیأت موسس شرکت بیمه سامان را تشکیل می دهند.
سرمایه فعلی شرکت طی مصوبه مجمع عمومی فوق العاده مورخ آذر ۱۳۹۱ ، به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۴۰۰ ریال افزایش یافت. [ وب سایت بیمه سامان ]
۲-۳ پیشینه تحقیقات انجام شده در زمینه رقابت پذیری
۲-۳-۱ تحقیقات داخلی
۲-۳-۱-۱ هاشم آقازاده و محمد رضا طبیبی ، در صدد کسب شناختی جامع و طبقه بندی شده از مولفه های رقابت پذیری در سطوح مختلف به ویژه سطح بنگاه بوده اند ؛ و در نهایت با نگاهی چند بعدی (شامل ابعاد رویکردهای محتوایی و فرایندی ؛ مولفه– مولفه های تشکیل دهنده ؛ و سطح – سطوح ملی ، صنعت و بنگاه) به گونه ای به شناسایی مولفه های رقابت پذیری در سطح بنگاه پرداخته و به چارچوبی منسجم ، جامع و طبقه بندی شده از این مولفه ها دست پیدا کردند. (آقازاده ، ۱۳۸۶، ص۱۴۱)
۲-۳-۱-۲مهرگان و همکاران ، در تحقیقی به بررسی رقابت پذیری در شرکت های صنایع پتروشیمی پرداختند و به این نتیجه رسیدند که در شرکت صنایع پتروشیمی ایران ،رقابت پذیری در درجه اول وابسته به منابع ورودی است.به عبارت دیگر این شرکت رویکرد خود را به منظور ایجاد رقابت پذیری بر منابع متمرکز کرده است . در حالی که به عقیده صاحبنظران ، شرکت های قدیمی پتروشیمی دنیا عمدتا از طریق جایگاه بنگاه در بازار توان رقابتی خود را افزایش می دهند. (مهرگان ، ۱۳۸۷،ص۳۲)
۲-۳-۱-۳رحمان سرشت و همکارن ، تحقیقی با عنوان « مدل رقابت پذیری صنایع تولیدی در ایران انجام دادند.در این تحقیق تلاش شده است تا با بهره گرفتن از مطالعه صنعت تولید در ایران ، مدلی جهت بررسی ، پیش بینی و ارتقائ رقابت پذیری صنعت و در سطح ملی ساخته شود. عوامل موثر بر رقابت پذیری را مطابق رویکردهای رقابت پذیری می توان در دو گروه عوامل داخلی و خارجی دسته بندی کرد که نتایج تحقیق حاکی از آن است که نقش متغیر” اندازه صنعت” در رقابت پذیری صنایع تولیدی ایران بیشتر از سایر عوامل است، در حالیکه نیروی انسانی و قابلیت های آن ، در حوزه رقابت پذیری و عملکرد صادراتی بسیار ضعیف عمل می کند و در بازه زمانی مطالعه شده ، نقش کمرنگی در رقابت پذیری صنعت داشته است. همچنین دولت یکی از تاثیر گذاران اصلی بر رقابت پذیری صنایع تولیدی در ایران است.(رحمان سرشت ، ۱۳۸۹، ص۷۵)
۲-۳-۱-۴عذرا معصومی در مقاله ای با عنوان «بررسی تاثیر سرمایه انسانی بر رقابت پذیر شدن بانک» به این نتیجه دست یافته است که دستیابی به موقعیت برتر در بازار و حفظ آن به سبب گسترش و تنوع ضایعات و شدت رقابت از یک سو و افزایش انتظارات مشتریان از سوی دیگر به گونه ای فزاینده دشوار شده است. امروزه مزیت سازمان ها برای پیشی گرفتن از یکدیگر نه در بکارگیری فناوری جدید ، بلکه در بالا بودن اعتماد به نفس و میزان تعهد کارکنان به اهداف سازمانی نهفته است. با توجه به رقابتی شدن دنیای امروز و نقش موثر نیروی انسانی در بهبود عملکرد سازمان ها ، هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر عوامل سرمایه انسانی بر رقابت پذیری موسسات مالی است که نتایج نشان داد سرمایه انسانی بر راهبرهای رقابت پذیری (کاهش بهای تمام شده ارائه خدمات ، تمایز خدمات و تمرکز بر مشتری) در بانک تاثیر دارد. (عذرا معصومی ، ۱۳۹۰، ص ۱۲۷)
۲-۳-۱-۵در تحقیقی حق شناس و سعیدی به رتبه بندی عوامل موثر بر رقابت پذیری صنعت فرش کشور پرداخته اند که در این پژوهش سعی بر آن است که با آزمون مدلی یکپارچه و ارائه آن به عنوان مدل نهایی پژوهش ،عوامل تاثیر گذار بر رقابت پذیری رتبه بندی شوند. بدین منظور، یکی از روش های نوین تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس فازی بکار گرفته شد. اجزای مدل مفهومی پژوهش مشتمل بر سه معیار اصلی (منابع ورودی،موقعیت در بازار و توان خلاقیت) و ۴۴ زیر معیار است با روش تاپسیس فازی اولویت بندی شدند که در نهایت شاخص های «سهم بازار»،«تجارت الکترونیک»،«خلق دانش»،«اعتبار صنعت»و «مهارت و تخصص تجار»به عنوان مهمترین و تاثیر گذارترین زیر معیار ها و «رضایت مشتریان»،«آموزش کارکنان»،«گواهینامه های بین المللی»و «تحقیقات بنیادی»به عنوان کم تاثیرترین زیر معیارها شناخته شدند.این نتایج بیانگر آن است که صنعت فرش دستبافت، همچنان در به کارگیری دانش بازاریابی مانند استفاده از فنونی چون بازاریابی اینترنتی،تجارت الکترونیک و آشناسازی تجار با این فنون ، با مشکلات زیادی رو به رو است.(حق شناس و سعیدی ،۱۳۹۰، ص۱۳۲)
۲-۳-۱-۶صفری و همکاران ، تحقیقی با عنوان « اندازه گیری توان رقابتی بانک ها در نظام بانک داری ایران» انجام دادند. متغیر های این تحقیق توان مالی، سهم بازار، سرمایه انسانی، فعالیتهای ارزشی و بین المللی ، فناوری اطلاعات بود.نتایج نشان می دهد، توان مالی از بین همه متغیر ها بیش ترین تاثیر را در رقابت پذیری بانک های ایرانی دارد. همچنین قدرت رقابتی بانک ملی نیز از بانک های دیگر بسیار بیشتر است. در مقام بحث و نتیجه گیری می توان گفت که توان مالی برای بانک های فعال در نظام بانکداری ایران نقشی راهبردی دارد. چنانچه در مدل ارائه شده نیز مشخص شد، این جنبه از رقابت پذیری به میزان ۷۷ درصد در رقابت پذیری تاثیر می گذارد. بنابراین دستیابی به برتری در شاخص های مالی ، عامل اساسی در رقابت پذیری است.(صفری ، ۱۳۹۰، ص۱۸۷)
۲-۳-۱-۷بهرام رنجبران و همکاران ، تحقیقی با عنوان « اندازه گیری رقابت پذیری بنگاه » انجام دادند. نتایج بدست آمده در دو سطح قابل توجه است. سطح اول مربوط به ساختار رقابتی در صنعت نوشیدنی های گازدار است. با بهره گرفتن از فن تحلیل شبکه ای فازی و نظر کارشناسان عوامل تاثیر گذار بر شدت رقابت در بازار نوشیدنی های گازدار و اهمیت آن ها استخراج شده . به نظر می رسد مهمترین عامل تاثیر گذار بر شدت رقابت در بازار نوشیدنی های گازدار ، قیمت کالا های جانشین با درجه اهمیت ۲۴۳/۰ باشد. سطح دوم مربوط به قدرت رقابتی خود بنگاه است. با توجه به امتیازات رقابت پذیری کلی و جزئی بنگاه در هر کدام از عوامل می توان قدرت رقابت پذیری بنگاه در صنعت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد امتیاز رقابت پذیری کلی بنگاه در این صنعت مقدار ۴۵۸/۰ محاسبه شد که در سطح متوسط قرار می گیرد.(رنجبران ، ۱۳۹۱، ص ۶۱)
۲-۳-۱-۸در تحقیقی عباسی و رحیمی کلور،با بهره گرفتن از مدل سازی معادلات ساختاری به تحلیل روابط بین مولفه های رقابت پذیری در شرکتهای بیمه پرداختند .این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین عوامل موثر که شامل(عوامل محیطی، عوامل درون سازمانی و عوامل ایجاد ارزش ادراکی) بر مولفه های رقابت پذیری که شامل (عملکرد بنگاه در قبال بازار، در قبال مشتری و عملکرد درونی بنگاه) در شهر تهران صورت گرفت .بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل های انجام گرفته ، رقابت پذیری در ایجاد ارزش هایی نظیر ؛ ارزش کارکردی، ارزش اجتماعی و عاطفی برای مشتری به عنوان یکی از منابع اصلی رقابتی در شرکت های بیمه در قالب مفهوم ارزش ادراکی می توانند روند رو به رشدی در بهبود وضعیت رقابت پذیری در شرکت های بیمه داشته باشد . ضروری است بعد از تمرکز روی عامل ایجاد ارزش های ادراکی ؛ اقدام به بازبینی اجزاء عوامل درون سازمانی به عنوان یکی از مهره های کلیدی تاثیر گذار در روند رقابت پذیری نمود. سرانجام طراحی یک مدل بومی برای رقابت پذیری به متمرکز شدن روی عوامل محیطی به عنوان سومین عامل اثر گذار تاکید میکند بدین نحو که ؛ شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فنی بین الملل و نیز پویایی های مربوط به مشتری، بنگاه، فناوری و رقابت می توانند در کنار عوامل دوگانه مذکور نقش کاتالیزور را در تسریع روند رقابت پذیری ایفا نمایند. (عباسی و رحیمی کلور ، ۱۳۹۱، ص۷۶)
۲-۳-۲ تحقیقات خارجی
۲-۳-۲-۱کاسمن و تراگوتلو [۶۰]، در تحقیقی به بررسی شرایط رقابتی ۳۸ شرکت بیمه غیر عمر در ترکیه ، طی دوره زمانی ۲۰۰۴ – ۱۹۹۶ پرداخته اند. در این مطالعه ،از شاخص هرفیندال – هیرشمن و نسبت تمرکز چهار بنگاه برای اندازه گیری سهم بازار استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد بازار بیمه در طول دوره مورد بررسی تغییر نکرده و افزایش اخیر در تمرکز نشان دهنده تاثیر معنادار سهم بازار و کارایی شرکتهای فعال در صنعت بیمه ترکیه نبوده است ؛ و با وجود سیاست های آزاد سازی مالی و تجدید ساختار صنعت بیمه ، این صنعت همچنان به صورت انحصاری اداره شده است.(کاسمن و تراگوتلو ، ۲۰۰۷)
۲-۳-۲-۲مازلن و پلاتس[۶۱] ،ضمن بحث و بررسی فرایند تدوین استراتژی تولید ، مدل مفهومی تعیین چشم انداز تولید به گونه ای توسعه داده شده است که متخصصان را قادرمیسازد تا عوامل موثر برسهم تولید در رقابت پذیری سازمان را شناسایی نمایند. همچنین به کارگیری موفقیت آمیز این فرایند را در شش سازمان تولیدی مورد بررسی قرار می دهند. این مقاله فرایندهای تدوین استراتژی و چگونگی تاثیر گذاری تولید بر ایجاد رقابت پذیری در یک سازمان را بررسی میکند. (مازلن و پلاتس ، ۲۰۰۸،ص۳۱۳)
۲-۳-۲-۳واگنر و شالتگر[۶۲]،تحقیقی دررابطه بین عملکرد اقتصادی و محیطی و اثرانتخاب استراتژی محیطی شرکت بررقابت پذیری را بررسی می کنند.آنها استراتژی های محیطی شرکت را برمبنای گرایش به ارزش سهامداران مورد شناسایی قرار داده اند.تجزیهتحلیل نشان می دهد که برای شرکتهایی با استراتژی های مبتنی بر ارزش سهامداران ، رابطه بین عملکرد محیطی و ابعاد مختلف عملکرد اقتصادی بسیار مثبت تر از شرکت های فاقد چنین استراتژی است.(واگنر و شالتگر ، ۲۰۰۹، ص۵۵۷)
۲-۳-۲-۴کتیندامار و کلیت کیوگلو [۶۳]،در تحقیقی به اندازه گیری رقابت پذیری یک شرکت بعنوان یک سیستم پاداش پرداختند که هدف از این مقاله ارائه مدلی برای پر کردن شکاف های درحال توسعه برای اندازه گیری جامع و درک رقابت پذیری شرکت هاست.این مدل به منظور توسعه یک سیستم پاداش برای کمک به شرکت ها در خود ارزیابی رقابت پذیریشان است. با توجه به شرکت به عنوان یک واحد تجزیه تحلیل ،رقابت پذیری اشاره به ظرفیت شرکت به رقابت دربازار خاص،برای افزایش سهم بازار خود ،برای ورود به بازارهای بین المللی است بنابراین رقابتپذیری شرکت بر اساس سه رکن کلیدی : نتیجه رقابتی (خروجی) ، منابع شرکت (ورودی) و فرآیندهای مدیریتی استفاده می شود. نتیجه رقابتی را می توان از طریق داده ها بر رشد،صادرات ، سود و مشتری و جامعه اندازه گیری کرد. منابع کلیدی برای رقابت پذیری را می توان به سه دسته منابع انسانی ، منابع مالی و فناوری و نوآوری گروه بندی نمود و فرآیندها و قابلیت های مدیریتی در یک شرکت شامل رهبری و استراتژی پایدار است.در مجموع مدل اندازه گیری کلی در جمع آوری داده ها در این ۱۰معیار انجام داده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که مدل رقابتی منجر به توسعه کارها در عمل شده و با اندازه گیری رقابتپذیری شرکتها سیاستگذاران و مدیران می توانند به اقتصاد قوی تر و سازنده تر دست یابند.(کتیندامار و کیت کیوگلو،۲۰۱۳، ص۱۲)
۲-۴ الگوی نظری تحقیق
پس از مطالعات و بررسیهای انجام شده و نتایج تحقیقات قبلی،مدل مفهومی تحقیق حاضر متشکل از تاثیر گذاری عوامل محیطی ، عوامل درون سازمانی و عوامل ایجاد ارزش ادراکی روی مولفههای رقابت پذیری بوده است تا با استناد به این امر،چارچوب مدل مفهومی تحقیق براساس رویکرد مدل معادلات ساختاری و با توجه به نقش کلیدی عوامل محیطی (گوران و همکاران ، ۲۰۱۱) ، عوامل درون سازمانی (دس و لامپکین ، ۲۰۰۳) و عوامل ایجاد ارزش ادراکی(سانچز و همکاران ، ۲۰۰۶)روی رقابت پذیری و مولفههای آن شکل گرفته تا از این طریق،به ارزیابی روابط بین متغیرها بر اساس مناسبات نظری مذکور پرداخته شود.
دراین مدل،هر کدام از متغیرهای مکنون (نهفته)دارای چندین سازه می باشند برای مثال،عوامل محیطی با سازه های محیط خردوملی مشخص شده است عوامل درون سازمانی بر اساس سازههای سه گانه عوامل مبتنی برمنابع، عوامل مبتنی بربازار و عوامل مبتنی بردانش و همچنین عوامل ایجاد ارزش ادراکی درونی،ارزش ادراکی رقبا،ارزش ادراکی مشتریان و ارزش ادراکی بازار ، متمایز گردیده اند که هر کدام از متغیر های نهفته در ارتباط با رقابت پذیری مورد ارزیابی در مدل معادلات ساختاری قرار دارد.
خرد - ملی
عوامل محیطی
عملکرد بنگاه در قبال بازار
نگرش مبنتی بر منابع
نگرش مبتنی بر بازار
عوامل درون سازمانی
عملکرد درونی بنگاه
رقابت پذیری
عملکرد بنگاه در قبال مشتری
نگرش مبتنی بر دانش
ارزش ادراکی رقبا وبازاراز بنگاه
عوامل ایجاد ارزش ادراکی
ارزش ادراکی مشتری از بنگاه
نمودار ۲-۲: الگوی نظری تحقیق. ((Goran ; Dess & Lumpkin; Sa’Nchez
۲-۵ جمع بندی
در عصرجهانی شدن،رقابتپذیری موضوعی مهم دربین سیاست گذاران بوده و وسیلهای برای نیل به رشد اقتصادی مطلوب و توسعه پایدار قلمداد می شود. در بازارهایی که رقابت وجود دارد ، شرکت ها مجبورند جهت پیروزی و پیشی گرفتن از رقیب و حفظ سهم بازار و مشتریان خود سخت تلاش کنند. در نتیجه رقابت پذیری ، برای مصرف کنندگان حق انتخاب ایجاد می کند و در پی آن باعث کاهش قیمت ها و افزایش کیفیت محصولات می گردد. رقابت پایدار می تواند مبتنی بر منابع و قابلیتهای درونی سازمانی باشد به طوریکه بر اساس آنها بتوان ارزشهایی را ایجاد نمود که ازدیدگاه مشتریان و درتعامل باعوامل محیطی منحصر به فرد باشد و بتوان از این منابع برای دستیابی به جایگاهی برتر دربازار استفاده نمود،به منظورشناخت منابع و قابلیتهای درون سازمانی باید فرایند تجزیه و تحلیل داخلی در شرکتهای بیمه انجام شود،این فرایند به عنوان بخش حیاطی تدوین استراتژی تلقی می شود و سرانجام بر اساس سازگاری میان قوت ها و فرصت های تعریف شده یا پیش بینی شده بازار ، بنگاه روند استراتژیک خود را ترسیم می نماید.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
مقدمه
دستیابی به هدفهای علمی یا شناخت علمی میسر نخواهد بود،مگر زمانی که با روش شناسی درست صورت پذیرد به عبارت دیگر، تحقیق از حیث روش است که اعتبار می یابد نه موضوع تحقیق. پژوهشگر باید توجه داشته باشد که اعتبار دستاوردهای تحقیق به شدت تحت تاثیر روشی است که برای تحقیق خود برگزیده است.(خاکی،۱۳۹۰،ص۱۵۵)
از اصطلاح روش تحقیق معانی خاص و متمایزی در متون علمی استنباط می شود، بهترین روش تحقیق ، مجموعه ای از قواعد ، ابزار و روش های قابل اطمینان و نظام یافته برای بررسی واقعیتها ، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است. (خاکی ، ۱۳۹۰، ص۲۰)
در این فصل کوشش شده ابتدا روش تحقیق و پس از آن به مواردی همچون جامعه آماری تحقیق ، نمونه آماری و روش نمونه گیری ، حجم نمونه ، روش و ابزار جمع آوری اطلاعات ، تعیین روایی و پایایی ابزار و روش های آماری تجزیه تحلیل داده ها پرداخته شود.
۳-۱ روش تحقیق
این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه جمع آوری داده ها از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. این تحقیق به صورت کمی در دو مرحله انجام می شود. در مرحله اول به صورت کتابخانه ای جهت جمع آوری ادبیات نظری تحقیق و در مرحله دوم به صورت میدانی جهت آزمون شاخص های مذبور در سطح شرکت های بیمه انجام می شود.
۳-۲جامعه و نمونه آماری
۳-۲-۱ جامعه آماری
[۷] S. Das Sarma and P. Punyindu, ArXiv: cond-mat/9701078v1, (1997).
[۸] Antia Mehta and R. A. Cowley, J. Phys.: Condens. Matter ۱۴, ۴۳۸۵-۴۳۹۲ (۲۰۰۲).
[۹] F. D. A. Aarao Reis, Phsica A ۳۱۶, ۲۵۰-۲۵۸ (۲۰۰۲).
[۱۰] T. Halpin- Healy and Y. -C. Zhang, Phys. Rep. ۲۴۴, ۲۱۵ (۱۹۹۵).
[۱۱] Yup Kim, S. Y. Yoon, and Hyunggyu Park, Phys. Rev. E ۶۶, ۰۴۰۶۰۲ (۲۰۰۲).
[۱۲] A. Kolakowska, M. A. Novotny and P. S. Verma, Phys. Rev. E ۷۳, ۰۱۱۶۰۳ (۲۰۰۶).
[۱۳] A. A. Turkin, Y. T. Pei, K. P. Shaha, C. Q. Chen, D. I. Vainshtein, and J. Th. M. De Hosson, J. Appli. Phys ۱۰۵, ۰۱۳۵۲۳ (۲۰۰۹).
[۱۴] T. J. Oliveiraa and F. D. A. Aorao Reis, J. Appl. Phys ۱۰۱, ۰۶۳۵۰۷ (۲۰۰۷).
[۱۵] P. E. Hegeman, H. J. W. Zandvliet, G. A. M. Kip, A. van Silfhout, Surface Science ۳۱۱ L655-L660 (1994).
[۱۶] F. Family, J. Phys. A ۱۹, L441 (1990).
[۱۷] M. J. Vold, J. Phys. 355 Chem. ۶۳, ۶۸ (۱۹۵۹).
[۱۸] M. J. Vold, J. Colloid Interface Sci. ۱۴, ۱۶۸ (۱۹۵۹).
[۱۹] J. M. Kim and J. M. Kosterlitz, Phys. Rev. Lett. ۶۲, ۲۲۸۹ (۱۹۸۹).
[۲۰]M. Kardar, G. Parisi, and Y. C. Zhang, Phys. Rev. Lett. ۵۶, ۸۸۹ ۳۶۳ (۱۹۸۶).
[۲۱]W. Wang and H. A. Cerdeira, Phys. Rev. E ۵۲, ۶۳۰۸ (۱۹۹۵).
[۲۲] H. F. El-Nashar and H. A. Cerdeira, Phys. Rev. E ۶۱, ۶۱۴۹ (۲۰۰۰).
[۲۳] E. Caglioti, V. Loreto, H. J. Herrmann, and M. Nicodemi, Phys. Rev. Lett. ۷۹, ۱۵۷۵ (۱۹۹۷).
[۲۴] K. Trojan and M. Ausloos, Physica A ۳۲۶, ۴۹۲ (۲۰۰۳).
[۲۵] R. Karmakar, T. Dutta, N. Lebovka, and S. Tarafdar, Physica A ۳۴۸, ۲۳۶ (۲۰۰۵).
[۲۶] F. L. Forgerini and W. Figueiredo, Phys. Rev. E ۷۹, ۰۴۱۶۰۲ (۲۰۰۹).
[۲۷] F. L. Forgerini and W. Figueiredo, Phys. Rev. E ۸۱, ۰۵۱۶۰۳ (۲۰۱۰).
[۲۸] Zh. Ebrahiminejad, S. F. Masoudi, R. S. Dariani, and S. S. Jahromi, The Journal of Chemical Physics ۱۳۷, ۱۵۴۷۰۳ (۲۰۱۲).
[۲۹] K. Nielsch, R. B. Wehrspohn, J. Barthel, J. Kirschner, U. Gsele, S. F. Fischer, and H. Kronmller, Appl. Phys. Lett. ۷۹, ۱۳۶۰ (۲۰۰۱).
[۳۰] R. Karmhag, T. Tesfamichael, E. Wackelgard, G. A. Niklasson, and M. Nygren, Sol. Energy ۶۸, ۳۲۹–۳۳۳ (۲۰۰۰).
[۳۱] G. Che, B. B. Lakshmi, E. R. Fisher, and C. R. Martin, Nature (London) ۳۹۳, ۳۴۶–۳۴۹ (۱۹۹۸).
[۳۲] G. Che, B. B. Lakshmi, C. R. Martin, and E. R. Fisher, Chem. Mater. ۱۰, ۲۶۰–۲۶۷ (۱۹۹۸).
[۳۳] B. Lewis and J. C. Anderson, Nucleation and Growth of Thin Films, Academic Press, New York, (1978).
[۳۴] A. K. jonscher, Nature 297, ۶۷۳ (۱۹۷۷); Dielectric Relaxation in solids (Chelsea Dielectric, London, 1983).
[۳۵] A. Mansingh, Bull. Mater. Sci. (India) ۲, ۳۲۵ (۱۹۸۰).
[۳۶] A. R. Long, Adv. Phys. ۳۱, ۵۵۳ (۱۹۸۲).
[۳۷] M. D. Ingram, Phys. Chem. Glasses ۲۸, ۲۱۵ (۱۹۸۷).
[۳۸] S. R. Elliott, Physics of Amorphous Materials, (Longman Scientific, London, 1990).
[۳۹] C. A. Angell, Chem. Rev. ۹۰,۵۲۳ (۱۹۹۰).
[۴۰] M. P. J. van Staveren, H. B. Brom, and L. J. de Jongh, Phys. Rep. ۲۰۸, ۱(۱۹۹۱).
[۴۱] J.C. Dyre and T.B. Schrøder, Rev. Mod. Phys. ۷۲, ۸۷۳ (۲۰۰۰).
[۴۲] H. B¨ottger and V.V. Bryskin, Hopping Conduction in Solids (Akademie-Verlag,
Berlin, 1985).
[۴۳]M. Sahimi, Heterogeneous Materials, Volume I (Springer, New York, 2003).
[۴۴] J. W. Haus and K. W. Kehr, Phys. Rep. ۱۵۰, ۲۶۳ (۱۹۸۷).
[۴۵] J. P. Bouchaud and A. Georges, Phys. Rep. ۱۹۵, ۱۲۷ (۱۹۹۰).
[۴۶] P. Maass, J. Petersen, A. Bunde, W. Dieterich, and H.E. Roman, Phys. Rev. Lett. ۶۶,
۵۲ (۱۹۹۱).
[۴۷] Kremer F and Schönhals A. (eds.): Broadband Dielectric Spectroscopy. (Springer-Verlag, ISBN 978-3-540-43407-8, 2003).
[۴۸] F. Family and T. Vicsek, J. Phys.A ۱۸, L75 (1985).
[۴۹] S. F. Edwards and D. R. Wilkinson, Proc. R. Soc. London A ۳۸۱, ۱۷ (۱۹۸۲).
[۵۰] G. Parisi and Y.-C. Zhang, Phys. Rev. Lett. ۵۳, ۱۷۹۱ (۱۹۸۴).
[۵۱] J.L. Barton, Verres R´efract. ۲۰, ۳۲۸ (۱۹۶۶); T. Nakajima, in 1971 Annual Report,
Conference on Electric Insulation and Dielectric Phenomena (National Academy of
Sciences, Washington, DC, 1972), p. 168; H. Namikawa, J. Non-Cryst. Solids ۱۸, ۱۷۳