
ساختار اجتماعی
رؤیای آمریکایی
آنومی فشار برای موفقیت مادی
سلطه اقتصاد در تعادل نهادی قدرت
کنترل های نهادی ضعیف
رفتار اجتماعی
سطوح بالای جرم
شکل ۳-۶- مدل تحلیلی ارتباط بین سازمان اجتماعی کلان و جرم؛
منبع: (مسنر و روزنفلد، ۸۵:۲۰۰۷ به نقل از؛ بیرن و مزراشمیت، ۲۰۱۱: ۱۲۱).
نقد: تحلیل های مبتنی بر نظریه های فشار در تبیین بزهکاری و رفتارهای پرخطر نقطه شروع خوبی است، اما از ضعف هایی نیز برخوردارند. برای نمونه، دورکیم در تبیین رفتار انحرافی عوامل فرهنگی مانند قومیت را در نظر نگرفته است، در حالی که عوامل فرهنگی می تواند تأثیر بسیار زیادی بر رفتار بزهکارانه داشته باشد. مرتون بیشتر رفتار بزهکارانهی گروه های فقیر و محروم جامعه را بررسی نموده، در حالی که گروه های ثروتمند و متعلق به طبقات متوسط و بالا نیز مرتکب بزهکاری و رفتار پرخطر می شوند. این نظریه ها، همچنین آرزوهای طبقات فرودست و فرادست جامعه را یکسان فرض می کنند. در نهایت، این نظریه ها نقش نظام کنترل اجتماعی را نادیده می گیرند.
۳-۲-۴-۱-۳- نظریه انحراف فرهنگی
نظریه انحراف فرهنگی، سومین شاخه از نظریه های ساختاری است که عناصری را از هر دو نظریه بیسازمانی اجتماعی و فشار باهم ترکیب می کند. مطابق با این نظریه، به دلیل فشار و انزوای اجتماعی، فرهنگ خاص طبقهی پایین در محله های بی سازمان و از هم گسیخته به وجود می آید. این خرده فرهنگ های مستقل[۱۹۷] مجموعه ی مشخصی از ارزش ها و باورها را دربر می گیرد که در تضاد با هنجارهای اجتماعی مرسوم و متعارف هستند. رفتار مجرمانه بیانگر همنوایی با ارزش ها و سنت های خرده فرهنگی طبقهی پایین و نه به عنوان طغیان علیه جامعه می باشد. ارزش های خرده فرهنگی در فرآیندی که انتقال فرهنگی[۱۹۸] نامیده می شود، از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود(سیگل، ۲۰۱۲: ۱۹۳). نظریه های هنجارهای رفتاری سلین، خرده فرهنگ بزهکارانه کوهن، فرهنگ طبقهی پایین میلر، فرصت افتراقی کلووارد و اهلین و کد(رمز) خیابان اندرسون در ادامه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
فقر:
- فقدان فرصت
- آنومی
جامعه پذیری:
- جوانان طبقه پایین به شکلی جامعه پذیر می شوند که برای اهداف و ایده های طبقه متوسط ارزش قایل شوند. اما، محیط زندگی شان مانع دستیابی به موفقیت ها در آینده می گردد.
خرده فرهنگ:
- فرصت های بلوک شده(مسدود)، باعث شکل گیری گروه هایی با سبک های زندگی و ارزش های متفاوت می شود.
ارزش های انحرافی:
- خرده فرهنگ جدید ارزش هایی را ایجاد و حفظ می کند که توسط فرهنگ بهنجار، انحرافی و نابهنجار قلمداد می شوند.
جرم و بزهکاری:
- اطاعت از ارزش های خرده فرهنگی، جوانان را در رفتارهای مجرمانه مانند مصرف مواد و خشونت درگیر می کند.
حرفه های مجرمانه:
- برخی از اعضای گروه بزهکار، می توانند موقعیت خود را به شکل حرفه ی مجرمانه در بیاورند، بقیه مصرف کننده ی مواد یا مرتکب اعمال خشونت آمیز می شوند.
شکل ۳-۷- عناصر نظریه انحراف فرهنگی. منبع: (سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۴).
۳-۲-۴-۱-۳-۱- نظریه هنجارهای رفتاری تورستن سلین
این مفهوم که طبقهی پایین در واکنش به فشار، فرهنگ خاصی را به وجود می آورد، به کار کلاسیک تورستن سلین[۱۹۹] در سال ۱۹۳۸ با عنوان تضاد فرهنگی و جرم[۲۰۰] برمی گردد. وی در این اثر تلاش نمود تا ارتباط بین سازگاری فرهنگی و مجرمیت را نشان دهد(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۳).
سلین بر این باور است که جرم نتیجه برخورد فرهنگها و ناشی از تعارض موجود بین آنها است؛ یعنی تضاد موجود بین قوانین یک کشور و هنجارهای رفتاری[۲۰۱] خاص یک گروه قومی یا نژادی. هنگامی که تعارض فرهنگها به وجود می آید، اطاعت از هنجارهای خردهفرهنگی میتوانند به عنوان عملکرد مجرمانه خود را نشان دهند. این نوع از تعارضها، فرهنگهای موازی را به وجود میآورند که باعث ایجاد دو گروه از هنجارهای متناقض و مغایر هم میشوند. آشفتگی و تشویش آنان می تواند افراد را وادار کند که دست به ارتکاب جرایم بزنند(کسن[۲۰۲]، ۱۳۸۵: ۹۴-۹۵).
موضوع اصلی این واقعیت است که اغلب ما متعلق به چندین گروه اجتماعی هستیم. در یک جامعه پیچیده، تعداد گروه هایی که افراد به آنها تعلق دارند – خانوادگی، همسالان، شغلی و مذهبی – فراوان است. تضاد هنجارها زمانی است که قواعد واگرای رفتار کم و بیش موقعیت خاص زندگی را مدیریت و هدایت می کنند که در آن شخص خود را می یابد. مطابق با دیدگاه سلین، تضاد فرهنگی زمانی رخ می دهد که قواعد بیان شده در قانون جنایی با هنجارهای رفتاری یک گروه خاص برخورد پیدا می کنند(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۳).
سلین کمتر در پی اثبات نظریه خود است زیرا او تنها به ارائه مثالهایی اکتفا می کند که تضاد موجود بین قوانین و هنجارهای رایج در درون گروه های خاص را نشان می دهند. وی قانون ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی در ایالات متحدهی آمریکا را یادآوری می کند که در دهه ۱۹۲۰ اجرا میشد و مغایر با خواستهی تعداد بیشماری از آمریکاییها بود. وی همچنین به مشروعیت شرطبندی، وجود برخی باورها در میان اقلیتهای قومی و نژادی که عنوان میکردند تعرض به آبرو بایستی با خون پاک شود و یا خون با خون شسته می شود و اینکه فرد زناکار بایستی به مجازات مرگ محکوم شود و خرید و فروش کالاهای مسروقه در بین برخی از خانوادههای فقیر اشاره می کند(کسن: ۱۳۸۵: ۹۵).
۳-۲-۴-۱-۳-۲- نظریه خرده فرهنگ بزهکارانه آلبرت کوهن
کوهن[۲۰۳] در کتاب خود تحت عنوان پسران بزهکار[۲۰۴] (۱۹۵۵)، نظریه خرده فرهنگی را با تفکیک نمودن رفتار انحرافی جوانان از انحرافات اجتماعی بزرگسالان و تأکید بر بزهکاری پسران طبقات پایین تدوین کرد. کوهن در پاسخ به این سؤال که چرا خرده فرهنگ بزهکارانه وجود دارد و به جوانان منتقل می شود؟ نظریهای کلی درباره چگونگی پیدایش خرده فرهنگ بزهکار ارائه می دهد(احمدی، ۱۳۸۴: ۷۲). نظریه خرده فرهنگی به طور کلی استدلال می کند که رفتار بزهکارانه ریشه در واقعیت جمعی خرده فرهنگ بزهکارانه دارد. به همین خاطر، محققان باید پویایی های خاص فرهنگی که آن خرده فرهنگ-کدهای صحبت کردن و رفتار، سبک های لباس پوشیدن، عواطف مشترک، مسایل مشترک – را مشخص می کند، شناسایی کنند(فرل[۲۰۵]، ۲۰۰۹: ۲۲۵).
بحث اصلی کوهن این است که عضویت در طبقهی اجتماعی با ارزش های اجتماعی و سبک های زندگی ارتباط دارد. ارزش طبقهی پایین از طریق آنچه که وی آن را تعامل و کنش طبقه – محور می نامد، به وجود می آید. با توجه به شیوه های تربیت کودک در طبقهی متوسط و طبقه کارگر(پایین)، احتمالاً افراد متعلق به طبقه پایین به کودکان می آموزند که رفتار باید خودانگیخته و پرخاشگرانه باشد. ارزش های این طبقه بر زمان حال با تأکید اندکی بر برنامه ریزی درازمدت تمرکز می کنند. اجتماعی شدن یا آموزش در طبقات پایین به ملایمت پیش می رود و کودک یاد می گیرد از دستورات پیروی کند. برخلاف این، کوهن بیان می کند که در طبقه ی متوسط، اجتماعی شدن و تربیت کودک با تأکید بر ارزشها و سبک های زندگی اغلب متضاد با مواردی است که در طبقه ی پایین مطرح می باشد. ارزش های طبقه متوسط شامل پویایی ذاتی و جاه طلبی، مسؤولیت پذیری فردی، پیشرفت و موفقیت، کامروایی معوق، کنترل رفتار خشن، تمرین تبعیت از قانون و احترام به اموال دیگران می باشد(برگ و استیوارت[۲۰۶]، ۲۰۰۹: ۲۲۹).
در حالی که دو نظام ارزشی طبقاتی متفاوت وجود دارد، در مدرسه عمدتاً ارزش های طبقهی متوسط حاکم است. در نتیجه جوانان متعلق به طبقهی پایین، خودشان را با معیارهای مقیاس طبقهی متوسط ارزیابی می کنند(شومیکر، ۱۳۸۹: ۱۸۰). جوانان طبقهی پایین که نه تنها با ارزشهای طبقهی متوسط خو نگرفته اند، بلکه کاملاً با آن بیگانه اند. بنابراین مدرسه به مکانی تبدیل می شود که شکست افراد را تضمین می کند. بر مبنای ارزشهای مدرسه، کسی موفق می شود که خصایص طبقه ی متوسط را داشته باشد، در حالی که جوانان طبقهی پایین فاقد چنین ویژگی هایی هستند و در رقابت با جوانان طبقه متوسط شکست می خورند. این شکست احساس ناکامی و سرخوردگی را در آنان ایجاد می کند، در نتیجه جوانان طبقهی پایین که دچار ناکامی شده اند، در منطقه هایی که زندگی می کنند، خرده فرهنگ های بزهکار را به وجود می آورند(ممتاز، ۱۳۸۱: ۱۰۰-۱۰۱).
کوهن اظهار داشت که بزهکاری پسران عمدتاً محصول شکاف انتظارات طبقهی متوسط از آنها و آنچه ایشان خودشان فکر می کردند می توانند انجام دهند می باشد. در واقع بزهکاری پسران طبقهی کارگر ناشی از فشار هدف – وسیله ای طبقهی متوسط بر آنها است و این در حالی است که خانواده به آنها کمک اندکی در انطباق با مدرسه و کسب تلقی مثبت نسبت به آن می کند. بنابراین، کوهن معتقد است نه تأکید نامتوازن بر اهداف و وسایل فرهنگی، بلکه شکاف بین آنها موجبات انحراف پسران را فراهم مینماید(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۳-۱۷۴).
۳-۲-۴-۱-۳-۳- نظریه فرهنگ طبقه پایین والتر میلر
میلر[۲۰۷] نیز از منظر خرده فرهنگی به رفتارهای بزهکارانه جوانان طبقهی پایین می پردازد. از نظر وی، نظام فرهنگی طبقهی پایین برحسب محتوای نمادین آن، یا چیزی که با عنوان علایق کانونی[۲۰۸] مطرح می شود، متمایز می گردد. علایق کانونی شبیه به ارزش هایی است که عناصر یک فرهنگ را نشان می دهد و توجه عمیقی را به خود جلب می کنند(برگ و استیوارت، ۲۰۰۹: ۲۳۰). نظریه میلر مبتنی بر ویژگی های طبقاتی جوانان طبقات پایین جامعه است و خرده فرهنگ های بزهکاری که بزهکاران طبقات پایین جامعه به وجود می آورند، پاسخ به خرده فرهنگ طبقه خود است(احمدی، ۱۳۸۴: ۷۴).
میلر معتقد است که پسران طبقهی پایین از خرده فرهنگ خود تبعیت می کنند. آنها زمانی در چشم جامعه کلان، بزهکار جلوه می کنند که بخواهند رفتار مقبول خرده فرهنگ خود را در پرتو ارزش های این خرده فرهنگ ها نشان دهند(میلر، ۱۹۵۸ به نقل از، محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۴).
علایق کانونی یا ارزش های خرده فرهنگ طبقهی پایین به شرح زیر است:
۱- دردسر طلبی[۲۰۹]: در اجتماعات طبقهی پایین، افراد براساس میزان درگیری واقعی یا بالقوهشان در ایجاد دردسر و مشکل ارزیابی می شوند. رفتارهایی مانند درگیری و نزاع، مصرف مشروبات الکلی، و رفتارهای جنسی منجر به بروز دردسر می شوند.
۲- سرسختی[۲۱۰]: مردان طبقهی پایین در پی شناخته شدن و به دست آوردن شهرت به خاطر مبارزه طلبی و سرسختی شان هستند. آن ها از لطافت و نرم خویی اجتناب کرده و به جای آن به دنبال کسب توانایی فیزیکی، قابلیت درگیری و دعوا و مهارت ورزشی هستند. افرادی که نتوانند این توانایی ها را کسب کنند، باید ننگ صفاتی مانند ضعیف، بی عرضه و بی اراده و سست را بپذیرند.
۳- زرنگی[۲۱۱]: اعضای طبقهی پایین خواهان شناخته شدن به عنوان افرادی زیرک و زبل و همچنین باهوش و زیرک هستند. آن ها همچنین توانایی فریب مخالفان شان را دارای میباشند. گرچه تحصیلات رسمی در میان آن ها ارزش به حساب نمی آید، اما داشتن تکنیکهای بقا و مهارت هایی برای بازی هایی مانند قمار، فریب دیگران و دانست راه هایی برای فرار از مجازات برای شان ضروری است.
۴- هیجان طلبی[۲۱۲]: اعضای طبقهی پایین تلاش می کنند تا به سرگرمی و هیجان دست یابند تا بدین وسیله زندگی بی روح و سرد خود را تغییر دهند. جستجو و تلاش برای هیجان طلبی ممکن است منجر به قماربازی، درگیری، مست شدن و فعالیت های جنسی گردد.
۵- تقدیرگرایی[۲۱۳]: شهروندان طبقهی پایین معتقدند که زندگی شان در دستان نیروهای معنوی قدرتمندی است که سرنوشت آن ها را رقم می زنند. خوش شانس بودن، به دست آوردن ثروت مناسب و بردن جوایز بزرگ از جمله رؤیاهای روزانه ی این افراد است.
۶- خودمختاری[۲۱۴]: مستقل بودن از نهادها و افرادی مانند پلیس، معلمان، والدین از ضروریات زندگی افراد طبقهی پایین محسوب شده و از دست دادن کنترل نوعی ضعف غیرقابل قبول برای آن ها به شمار می آید که با سرسختی شان ناسازگار است(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۴).
برای تحقق این ارزش ها است که پسران تجربه و کیفیات شخصی خاصی را پرورش می دهند و از این رهگذر به بزهکاری گرایش پیدا می کنند. آنها از این طریق زندگی را با والدین و همسالان شان تجربه نموده و جامعه پذیر می شوند. این جامعه پذیری هم از فرهنگ طبقهی متوسط متنفر است و این افراد به غفلت از هنجارها و ارزش های فرهنگ غالب می پردازند. بدین ترتیب، از نظر میلر، بزهکاری پسران محلات بدنام، محصول جامعهپذیری در خردهفرهنگ بزهکارانه خصوصاً در محلات بدنام است(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۴).
Merkes, M. (2010). Mindfulness-based stress reduction for people with chronic diseases. Australian Journal of Primary Health; 16(3), 200-210.
Modinos, G., Ormel, J., & Aleman, A. (2010). Individual differences in dispositional mindfulness and brain activity involved in reappraisal of emotion. Social Cognitive and Affective Neuroscience, 5(4), 369–۳۷۷٫
Morgan, J. K., Izard, C. E., & Hyde, C. (2014). Emotional Reactivity and Regulation in Head Start Children: Links to Ecologically-Valid Behaviors and Internalizing Problems. Social Development Issues, 23(2), 250-266.
Morone, N. E., Lynch, C. S., Greco, C. M., Tindle, H. A., & Weiner D. K. (2008). “I felt like a new person.", the effects of mindfulness meditation on older adults with chronic pain: qualitative narrative analysis of diary entries. Journal of Pain, 9(9), 841-848.
Murphy, C. M., & O’Farrell, T. J. (1994). Factors associated with marital aggression in male alcoholics. Journal of Family Psychology, 8(3), 321–۳۳۵٫
Nagele, E., Jeitler, K., Horvath, K., Semlitsch, T., Posch, N., Herrmann, K. H., Grouven, U., Hermanns, T., Hemkens, L. G., & Siebenhoferm, A. (2014). Clinical effectiveness of stress-reduction techniques in patients with hypertension: systematic review and meta-analysis. Journal of Hypertension, 32(10), 1936-1944.
Nauman, E. (2014). Can Mindfulness Make Romantic Conflict Less Stressful? Retrieved from http://greatergood.berkeley.edu/article/item/can_mindfulness_reduce_conflict _in_relationships.
Neacsiu, A. D., Bohus, M., & Linehan, M. M. (2014). Dialectical Behavior Therapy: An Intervention for Emotion Dysregulation. In: Gross, J.J. (ed.), Handbook of Emotion Regulation. New York: Guilford.
Neuser, N. J. (2010). Examining The Factors of mindfulness: A confirmatory Factot Analysis of the Five Facet mindfulness Questionnaire. School of professional psychology paper, 128.
Nyklicek, I., & Kuijpers, K. (2008). Effects of mindfulness-based stress reduction intervention on psychological well-being and quality of life: Is increased mindfulness indeed the mechanism? Annals of Behavioral Medicine, 33, 331-340.
Ogles, B. M., Lunner, K. M., & Bonesteel, K. (2001). Clinical significance: History, application and current practice. Clinical Psychology Reviwe, 21, 421-446.
O’Kelly M., & Collard, J. (2012). Using Mindfulness with Couples: Theory and Practice. In Vernon, A. (Ed.), Cognitive and Rational-Emotive Behavior Therapy with Couples : Theory and Practice Hardcover. New York: Springer.
O’Leary, K. D., Heyman, R. E., Jongsma, A. E. Jr. (2014). The Couples Psychotherapy: Treatment Planner. New Jersey: Wiley.
O’Leary, K. D., Malone, J., & Tyree, A. (1994). Physical aggression in early marriage: prerelationship and relationship effects. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 62(3), 594–۶۰۲٫
O’Leary, K. D., & Smith, D. A. (1991). Marital interactions. Annual Review of Psychology, 42, 191–۲۱۲٫
Paulson, S., Davidson, R., Jha, A., & Kabat-Zinn, J. (2013). Becoming conscious: the science of mindfulness. Annals of the New York Academy of Sciences, 1303, 87-104.
Penton-Voak, I. S., Thomas, J., Gage, S. H., McMurran, M., McDonald, S., & Munafò, M. R. (2013). Increasing Recognition of Happiness in Ambiguous Facial Expressions Reduces Anger and Aggressive Behavior. Psychological Science, 24(5), 688–۶۹۷٫
Peterson, J. L., & Zill, N. (1986). Marital disruption, parent-child relationships, and behavior problems in children. Journal of Marriage and the Family, 48, 295-307.
Piet, J., Wurtzen, H., & Zachariae, R. (2012). The Effect of Mindfulness-Based Therapy on Symptoms of Anxiety and Depression in Adult Cancer Patients and Survivors-A Systematic Review and Meta-Analysis. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 80(6), 1007-1020.
Pignata, S., Boyd, C., Gillespie, N., Provis, C., & Winefield, A. H. (2014). Awareness of Stress-reduction Interventions: The Impact on Employees’ Well-being and Organizational Attitudes. Stress Health, .
Pinsof, W. M. (2002). The death of til death do us part: The twentieth century’s revelation of the limits of human pair-bonding. Family Process, 41, 133–۱۵۷٫
Ponnet, K. (2014). Financial Stress, Parent Functioning and Adolescent Problem Behavior: An Actor-Partner Interdependence Approach to Family Stress Processes in Low-, Middle-, and High-Income Families. Journal of Youth and Adolescence, 43(10), 1752-1769.
Prasko, J., Diveky, T., Kamaradova, D., Sandoval, A., Jelenova, D., Vrbova, K., Sigmundova, Z., & Vyskocilova, J. (2011). Therapeutic letters - changing the emotional schemas using writing letters to significant caregivers. European Psychiatry, 27, 1.
Proulx, C. M., Helms, H. M., & Buehler, C. (2007). Marital Quality and Personal Well-Being: A Meta-Analysis. Journal of Marriage and Family, 69, 576–۵۹۳٫
Ramel, W., Goldin, P.R., Carmona, P.E., & McQuaid, J.R. (2004). The effects of mindfulness meditation on cognitive processes and affect in patients with past depression. Cognitive Therapy and Research, 28, 433-455.
Rice, T.R., & Hoffman, L. (2014). Defense Mechanisms and Implicit Emotion Regulation: A Comparison of a Psychodynamic Construct with One from Contemporary Neuroscience. Journal of the American Psychoanalytic Association, 62(4), 693-708.
Robles, T. F., Shaffer, V. A., Malarkey, W. B., & Kiecolt-Glaser, J. K. (2006). Positive behaviors during marital conflict: Influences on stress hormones. Journal of Social and Personal Relationships, 23(2), 305–۳۲۵٫
Rosenzweig, S., Reibel, D.K., Greeson, J.M., Edman, J.S., Jasser, S.A., McMearty, K.D., & Goldstein, B.J. (2007). Mindfulness-based stress reduction is associated with improved glycemic control in type 2 diabetes mellitus: a pilot study. Alternative Therapies in Health and Medicine, 13(5), 36-38.
Rothbart, M.K., Sheese, B.E. (2014). Temperament and emotion regulation. In: Gross, J.J., editor. Handbook of Emotion Regulation. New York: Guilford, pp. 331–۳۵۰٫
Salmon, P. G., Sephton, S. E., & Dreeben, S. J. (2011). Mindfulness-Based Stress Reduction. In Herbert, J. D., Forman, E. M. (Ed.), Acceptance and Mindfulness in Cognitive Behavior Therapy: Understanding and Applying the New Therapies. New Jersey: Wiley.
Schwartz, D., & Proctor, L. J. (2000). Community violence exposure and children’s social adjustment in the school peer group: The mediating roles of emotion regulation and social cognition. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 68(4), 670–۶۸۳٫
Segal, Z. V., Williams, J. M. G., & Teasdale, J. D. (2002). Mindfulness Based Cognitive Therapy for Depression: A New Approach to Preventing Relapse. New York: Guildford Press.
Seligman, M. E. P. (1995). The effectiveness of psychotherapy: The Consumer Reports Study. American Psychologist, 50(12), 965–۹۷۴٫
Shamir, H., DuRocher Schudlich, T. & Cummings, E. M. (2001). Marital conflict, parenting styles, and children’s representations of family relationships. Parenting: Science and Practice, 1(1-2), 123–۱۵۱٫
Sharma, M., & Rush, S. E. (2014). Mindfulness-Based Stress Reduction as a Stress Management Intervention for Healthy Individuals: A Systematic Review. Journal of Evidence-Based Complementary & Alternative Medicine, 19(4), 271-86.
Song, T. M., An, J. Y., Hayman, L. L., Woo, J. M., & Yom, Y. H. (2014). Stress, depression, and lifestyle behaviors in Korean adults: A latent means and multi-group analysis on the Korea health panel data. Behavioral Medicine, 17, 1-10.
Song, Y., & Lindquist, R. (2014). Effects of mindfulness-based stress reduction on depression, anxiety, stress and mindfulness in Korean nursing students. Nurse Education Today, 35(1), 86-90.
Strand, E. B. (2004). Interparental conflict youth maladjustment: The buffering effects of pets. Stress, Trauma and Crisis, 7, 151-168.
Sun, T.F., Kuo, C.C., & Chiu, N.M. (2002). Mindfulness meditation in the control of severe headache. Chang Gung Medicine Journal, 25(8), 538-541.
Teasdale, J.T., Segal, Z.V., Williams, J.M.G., Ridgeway, V.A., Soulsby, J.M., & Lau, M.A. (2000). Prevention of relapse/recurrence in major depression by mindfulness-based cognitive therapy. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 68(4), 615–۶۲۳٫
Tosi, H.L. & Tosi, D. (1970). Some correlates of role conflict & ambiguity among public school teachers. Journal of Human Relations, 18: 1068-1075.
Turner, J. C. (1982). Towards a cognitive redefinition of the social group. In: H. Tajfel (ed.), Social Identity and Intergroup Relations. Cambridge: Cambridge University Press.
Unger, D. G., Brown, M. B., Tresel, P. A., & McLeod, L. E. (2000). Interparental conflict and adolescent depressed mood: The role of family functioning. Child Psychiatry and Human Development, 31 (1), 23-41.
Van den Broucke, S., Vandereycken, W., & Norre, J. (1997). Eating Disorders and Marital Relationships. London: Routledge.
Van Orden, K.A., Braithwaite, S., Anestis, M., Merrill Timmons, K., Fincham, F.D., Joiner, T.E., & Lewinsohn, P. M. (2012). An exploratory investigation of marital functioning and order of spousal onset in couples concordant for psychopathology. Journal of Marital and Family Therapy, 38, 308-319.
Varvogli, L., & Darviri, C. (2011). Stress Management Techniques: evidence-based procedures that reduce stress and promote health. Health Science Journal, 5(2), 74-89.
Vieten, C., & Astin, J. (2008). Effects of a mindfulness-based intervention during pregnancy on prenatal stress and mood: Results of a pilot study. Archives of Women’s Mental Health, 11(1), 67–۷۴٫
Voerman, J.S., Vogel, I., de Waart, F., Westendorp, T., Timman, R., Busschbach, J.J., van de Looij-Jansen, P., de Klerk, C. (2015). European Journal of Pain, .
Voydanoff, P. (2005). Social Integration, Work-Family Conflict and Facilitation, and Job and Marital Quality. Journal of Marriage and Family, 67, 666–۶۷۹٫
Walker, A. P. (2000). Parenting Stress: A comparison of mothers and fathers of Disabled and Non-Disabled children. Doctor of Philosophy (Clinical Psychology), Dissertation for PhD, University of North Texas.
Walsh, J. J., Baliant, M. G., Smolira, D. R. SJ., Fredericksen, L. K. & Madsen, S. (2009). Predicting individual differences in mindfulness: The role of trait anxiety, attachment anxiety and attentional control. Personality and Individual differences, 46(2), 94- 99.
پلیمریزاسیون توسط مخلوطی از رادیکالهای ایجاد شده ناشی از آغازگر، که در آب میباشد آغاز میشود. مونومرها توسط ماده فعال سطحی در یک محیط آبی مخلوط شده و میسلهایی را ایجاد میکنند که در حقیقت تهیه یک پیش امولسیون[۱۵] میباشد. سپس رادیکالهای ناشی از آغازگر توسط یکی از روشهای
۱- درون میسل (میسلار) ۲- همگن (هموژن) ۳- قطرهای به شروع پلیمریزاسیون و تشکیل ذرات میپردازند (اسکوگلاند[۱۶]، ۱۹۹۵).
مونومرهای اکریلیکی از قبل به صورت مخلوط درست میشوند (پیش امولسیون) و در حین واکنش توسط آب و ماده فعال سطحی وارد میسلها میشوند. در این مرحله یکی از روشهای زیر توسط آغازگر تشکیل ذرات شیرابه را میدهند که مخلوط کلوییدی ذرات پلیمری در محیط آبی میباشد.
انواع مواد فعال سطحی آنیونی، غیریونی، آمفوتریک و فعال استفاده میشوند.
مواد فعال سطحی آنیونی متداول عبارتند از:
۱- نمکهای الکیل اریل سولفونات،
۲- نمکهای الکیل دی فنیل اتر سولفونات،
۳- نمکهای الکیل سولفات،
۴- نمکهای الکیل دی فنیل اتر سولفونات،
۵- نمکهای پلی اکسی اتیلن الکیل اتر سولفات،
۶- نمکهای دی الکیل سولفو سوکسینات،
۷- نمکهای الکیل سولفات،
۸- نمکهای پلی اکسی اتیلن الکیل اتر سولفات،
۹- نمکهای پرفلورو الکیل سولفات،
۱۰- صابونهای اسید چرب،
۱۱- نمکهای الکنیل سوکسینیک اسیدها.
مواد فعال سطحی کاتیونی متداول عبارتند از:
الکیل آمینهای زنجیر بلند،
نمکهای آمونیوم کواترنری زنجیر الکیل بلند.
مواد فعال سطحی غیر یونی متداول عبارتند از:
پلی اکسی اتیلن الکیل اترها،
پلی اکسی اتیلن الکیل اریل اترها،
استرهای اسید چرب پلی اکسی اتیلن گلیکول.
مواد فعال سطحی آمفوتریک متداول عبارتند از:
مشتقات پلی وینیل الکل،
نشاسته و مشتقات آن،
سلولز و مشتقات آن،
الیگومرهای پلی اکریلیک اسید.
این نوع مواد فعال سطحی همراه مواد فعال سطحی غیریونی دیگر یا به تنهایی به عنوان عامل امولسیون کننده عمل میکنند (ون هرک، ۲۰۰۵).
رشد زنجیرها و تشکیل ذرات پلیمری با یکی از واکنشهای زیر انجام میشود:
درون میسل (میسلار): آغازگر وارد میسلها شده و مرحلهی انتشار انجام میشود تا مونومرهای درون میسلها، ذرات پلیمر رشد یافته و متورم شده را تشکیل دهند.
همگن (هموژن): رادیکالهای ایجاد شده در فاز آبی با اضافه کردن مونومرها انتشار مییابند. سپس الیگومرهای محلول در آب را ایجاد میکنند. تا زمانی که به حد حل شدگی در آب برسند و سپس فاز محلول را ترک کنند. این ذرات سپس خود را به مواد فعال سطحی میرسانند و پایدار میشوند و مونومرها را جذب میکنند که باعث ادامه پلیمریزاسیون میشوند.
قطره ای: آغازگر وارد قطره های کوچک مونومر میشود و باعث انتشار پلیمریزاسیون میشود.
شکلهای ۱-۱ و ۱-۲ تمامی این سه مرحله را به تصویر میکشند.
شکل ۱- ۱ نمایش اجزای مختلف پلیمریزاسیون در روش ناپیوسته (ون هرک، ۲۰۰۵).
شکل ۱- ۲ نمایش اجزای مختلف پلیمریزاسیون در روش نیمه پیوسته (ون هرک، ۲۰۰۵).
پایان: در این مرحله پس از رشد زنجیرها و تشکیل ذرات توسط یکی از واکنشهای ترکیب زنجیرها و یا تسهیم نامتناسب رشد زنجیرها متوقف میشود (کرندال و همکاران، ۱۹۹۵ ؛ ون هرک ؛ دیلارد[۱۷] و همکاران، ۲۰۰۰).
۱-۱-۶ سینتیک هوموپلیمریزاسیون امولسیونی رادیکالی
سرعت پلیمری شدن که معادل با سرعت انتشار بیان میشود به توان اول غلظت رادیکال آزاد ([R˙]) بستگی دارد. بر طبق نظریه اسمیت-اوارت با فرض حالت پایا با مساوی قرار دادن سرعتهای آغاز (Ri) و پایان (Rt) میتوان این غلظت را از عبارت سرعت حذف کرد.
R → ۲R˙ M +R˙ RM˙
(۱-۱) Ri = Rt = kt [R˙] یا [R˙] = (Ri / kt)1.2
که در این رابطه kt ضریب سرعت پایانی است. معادله ۱-۱ با این فرض به دست میآید که غلظت رادیکال آزاد با گذشت زمان به طور قابل ملاحظهای تغییر نمیکند و نیز هیچ واکنش بازدارنده وجود ندارد. با جاگذاری معادله ۱-۱ در رابطه Rp عبارتی برای سرعت به دست میآید (مهدویان و همکاران، ۱۳۸۷ ، ص ۷۱).
RM˙n + M1 RM˙n+1
شکل کلی
خیلی زیاد
زیاد
متوسط
کم
خیلی کم
امتیاز بندی
۵
۴
۳
۲
۱
۳-۱۱-آزمونهای آماری در تحلیل استنباطی:
آزمون اولویت بندی فریدمن
آزمون مقایسه چند نمونه وابسته، به این روش انجام میشود. این آزمون مشابه ناپارامتری تحلیل واریانس با اندازههای تکراری است. دادهها در این آزمون عبارتند از مقادیر متغیرها به ازای مشاهدات مختلف. فرض میکنیم k متغیر را میخواهیم آزمون کنیم و برای هر متغیر، n بار اندازهگیری خاصی را تکرار کردهایم. در هر سطر، مقادیر را از ۱ تا k رتبه میدهیم. رتبه مشاهدات درون سطر i ام است. این رتبهدهی را در تمام سطرها تکرار میکنیم. مجموع رتبههای هر متغیر را با به ازای j=1,…,k به دست میآوریم. مقدار مبنای آماره آزمون قرار میگیرد.
آزمون همبستگی
یکی از تعاریف اساسی در علم آمار تعریف همبستگی و رابطه بین دو متغیر میباشد. بطور کلی شدت وابستگی دو متغیر به یکدیگر را همبستگی تعریف میکنیم. ممکن است علاوه بر شدت همبستگی جهت همبستگی نیز مورد نیاز پژوهشگر باشد. بطور کلی ضرایب همبستگی بین ۱- تا ۱ تغییر میکنند و رابطه بین دو متغیر میتواند مثبت یا منفی باشد. محاسبه ضرایب همبستگی تا حدود زیادی متاثر از مقیاس اندازهگیری متغیرها است. در صورتی که هر دو متغیر کمی باشند، دو ضریب همبستگی معروف، به نام پیرسون در حالت پارامتریک (در صورتی که متغیرها دارای توزیع نرمال باشند) و ضریب همبستگی اسپیرمن در حالت ناپارامتریک(در صورتی که متغیرها دارای توزیع نرمال نباشند) وجود دارند و با توجه به مقدار سطح معنی داری، فرض صفر مورد آزمون قرار میگیرد.
تحلیل رگرسیون ساده و چند گانه
در آمار برای بررسی و آزمون تاثیر یک یا چند متغیر مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون ساده یا چندگانه استفاده می نمایند. خروجی این تحلیل ضرایب هر یک از متغیرهای مستقل و سطح معنی داری آنها است.
آزمون فرض مقایسه میانگینهای دو گروه
در مواردی که منظور پژوهشگر آزمودن برابری میانگینهای دو گروه، با توجه به یک متغیر وابسته باشد، در صورتی که گروهها مستقل باشند از آزمون t استیودنت برای گروههای مستقل استفاده میشود. با بهره گرفتن از یک نمونه تصادفی از دو جامعه و محاسبه میانگین و انحراف معیار نمونه ها، آماره آزمون t استیودنت
تشکیل و با توجه به مقدار سطح معنی داری، فرض صفر مورد آزمون قرار میگیرد.
آزمون فرض مقایسه میانگینهای چند گروه (آزمون تحلیل واریانس یکطرفه- آزمونF )
هر گاه بخواهیم برابری بیش از دو میانگین را مورد آزمون قرار دهیم از تحلیل واریانس استفاده میکنیم. در مواردی که یک متغیر مستقل داشته باشیم و آزمودنیها به طور تصادفی به بیش از دو گروه تقسیم شده باشند، تحلیل واریانس یکطرفه به کار برده میشود. در تحلیل واریانس یکطرفه فرض صفر برای برابری تمام میانگینهاست و فرض مقابل این است که حداقل میانگین دو جامعه با هم متفاوت است. آماره این آزمون، F میباشد و با توجه به مقدار سطح معنیداری، فرض صفر مورد آزمون قرار میگیرد.
۳-۱۲-قلمرو پژوهش:
الف- قلمرو مکانی: حوزه ستادی وزارت نیرو
ب- قلمرو زمانی: قلمرو زمانی محدود زمانی این تحقیق ۱۹/۳/۹۲ لغایت ۱۹/۹/۹۲ و زمان توزیع و جمع آوری پرسشنامه
ج- قلمرو موضوعی: قلمرو موضوعی از دو قسمت تشکیل شده است
۱) سرمایه اجتماعی شامل سه بعد ساختاری، شناختی و ارتباطی میباشد.۲) عوامل رضایت شغلی شامل وجود عوامل سازمانی، ماهیت کار، محیط کار و عوامل فردی میباشد.
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل آماری
۴-۱-مقدمه
تحلیل های آماری بر دو گونهاند: الف) تحلیلهای توصیفی و ب) تحلیل های استنباطی . محقق از دو طریق به تحلیل دادهها میپردازد: ۱- توصیف جامعه از طریق داده های نمونه و ۲- آزمون فرضیه.
در فصل حاضر با بهره گرفتن از دادههای حاصل از پرسشنامه، در ابتدا توصیف مشخصات فردی افراد مورد پژوهش با بهره گرفتن از جداول فراوانی و نمودارهای مناسب آمده است. در ادامه جداول فراوانی، میانگین و انحراف معیار وضعیت شاخصهای ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و مولفه رضایت شغلی از دیدگاه افراد مورد پژوهش تهیه شده است. در ادامه اولویت بندی شاخصهای ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و مولفه رضایت شغلی از دیدگاه افراد مورد پژوهش مشخص شده است. در پایان فرضیههای پژوهش از جمله بررسی تاثیر ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی بر رضایت شغلی و همچنین بررسی وضعیت رضایت شغلی در جنسیت ها، تحصیلات، موقعیتهای شغلی، سوابق کاری و … مختلف مورد آزمون قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیلهای آماری داده ها ارائه شدهاند.
در ذیل به ترتیب نتایج تحلیلهای توصیفی و استنباطی مذکور آمده است.
۴-۲- آمار توصیفی مشخصات فردی افراد مورد پژوهش
- جنسیت
جدول شماره ۱- توزیع فراوانی پاسخ افراد مورد پژوهش
ردیف
جنسیت
فراوانی