امروزه ورزش از انجام یک فعالیت بدنی صرف فراتر رفته و در کشورهای مختلف توسعهی نسبتاً زیاد داشته است تا جایی که ورزش در اکثر کشورها به مثابهی یک تجارت و صنعت به شمار میرود و دولت مردان در کشورهای پیشرفته ورزش را به عنوان یک تجارت و صنعت مهم در کنار سایر صنایع به حساب میآورند. به عنوان مثال طبق آمار اعلام شده صنعت ورزش در آمریکا در سال 1987 با درآمدی معادل 2/50 میلیارد دلار در رده بیست و سوم قرار داشت و در ده سال بعد یعنی در سال 1997 به رده یازدهم به رقمی معادل152 میلیارد دلار رسید. این افزایش در سال 1999 به رقمی معادل 213 میلیارد دلار و و رتبهی ششم ارتقاء یافت. (پیتز و استوتلار 2002)
تأثیرات کلان اقتصادی ورزش نظیر سهم ورزش در تولید ناخالص داخلی (GDP) و ملی (GNP) یا سهم آن در ایجاد اشتغال، کشورها را بر آن داشته تا هر ساله به صورت دقیق و منظم تأثیر ورزش را بر روی اقتصاد کشور خود ارزیابی و تعیین نمایند. از آن جمله می توان به کشورهایی چون اسکاتلند، انگلستان، ایالات متحده آمریکا، کانادا و هنگ کنگ اشاره نمود که سهم صنعت ورزش از کل تولید ناخالص داخلی آنها به ترتیب برابر با 8/1، 7/1، 1/2، 2/1، 5/1 درصد بود است(5).
با نگاه علمی و تفکر سیستماتیک به این صنعت است که مسئولین بازاریابی بازیهای المپیک زمستانی 1998 ناگویای ژاپن موفق به جذب 3 میلیارد بیننده در سراسر جهان شدند به طوری که جلب نظر این عده، گردش مالی فراوانی را برای سرمایه گذاران و دولت مردان این کشور به ارمغان آورده است. همچنین جلب چنین سرمایه هایی است که مبلغ قرارداد حق پخش بازی های المپیک 2004 و 2008 را تنها به شبکه سی. بی. اس بالغ بر 3/2 میلیارد دلار می نماید(31).
از دیگر نکات نگاه علمی به این صنعت است که بالغ بر 4500 شرکت در زمینه بازاریابی ورزشی در ایالات متحده فعال می باشند که این تعداد به طور متوسط سالانه حدود 7/2 میلیارد دلار صرف تحقیقات در زمینه بازاریابی و جذب اسپانسر برای رویدادهای ورزشی می نمایند. این در حالی است که در زمینه اسپانسر شیپ و تبلیغات نیز قاره پهناور آسیا با بیشترین جمعیت در بین قاره های جهان تنها 20% این بازار بزرگ را در اختیار دارد که از این مقدار، بیشترین میزان مربوط به کشور ژاپن با 13% از کل ارقام رد و بدل شده (2/2 میلیارد دلار) است و مجموع کشورهای خاورمیانه کشورهای خاورمیانه به همراه هم (با سهم حدودا 110 میلیون دلار) حتی از 1% این بازار بزرگ بی بهره اند(29).
لازمه هر گونه تصمیم گیری و اتخاذ استراتژی راهبردی شناخت وضعیت موجود از طریق تجزیه و تحلیل عوامل محیطی و عوامل درونی تأثیر گذار بر سازمان می باشد. در یک سازمان عناصر آمیخته بازاریابی نقش به سزایی در تدوین استراتژی بازاریابی بر عهده دارند واز اینرو سازمانها همواره سعی دارند با کنترل این عوامل، سیر دستیابی به اهداف خود را هموار سازند(30).
ترکیب جمعیت شناختی از قبیل سن، جنس، شغل، سطح تحصیلات، درآمد سرانه، وضعیت تأهل از جمله موارد بسیار مهمی هستند که بازاریابان ورزشی را در اتخاذ تصمیماتشان تحت تأثیر قرار می دهد. سطح فرهنگ، میزان انتظارات و توقعات مصرف کنندگان محصولات ورزشی با ترکیب جمعیت شناختی آنان مرتبط است. برای مثال درآمد سرانه مردم هر کشور در میزان اثرگذاری عوامل آمیخته بازاریابی و تحلیل نقش هر یک از این عوامل تأثیرگذار است. در کشورهایی با درآمد سرانه بالا، مفهوم کیفیت محصول و چگونگی ارائه خدمات و شیوه تبلیغات و نوع فعالیت تشویقی و ترویجی، سیاست های قیمت گذاری و کانال های توزیع این محصولات متفاوت است. همچنین باشگاه ها در کشورهای پیشرفته جهان مانند آلمان در اروپا و چین در آسیا نهادی مستقل هستند، لیکن باشگاههای ورزشی در ایران تا حدود زیادی به دولت وابسته اند. بدیهی است که سیاستگذاری ها، سیستم تنظیم بودجه بازاریابی و تبلیغات و اهداف سازمانی آنها و عزل و نصب رؤسا، مدیران و مربیان با یکدیگر متفاوت باشد. تمامی این تفاوتها منجر به آن می گردد که با وجود اصول ثابت شده ایی در علم بازاریابی، اثرگذاری و اثر پذیری عوامل آمیخته بازاریابی یکدیگر، در هر جامعه ایی متفاوت بوده و از قواعد خاصی که تابع شرایط خاص فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه ایی است، پیروی نماید.
به این ترتیب تمامی خریداران و مصرف کنندگان محصولات ورزشی تحت تأثیر عوامل گوناگون آمیخته بازاریابی قرار گرفته و بر روی آن ها تأثیرگذار هستند. همچنین تصمیم گیری آن ها برای مصرف وابسته به نوع محصول و ویژگی آن، شیوه ها و سیاست های قیمت گذاری و روش های پرداخت، امکانات و تسهیلات توزیع و روش های ترویجی و تشویقی شرکت ها و سازمان است.
بازاریاب حرفه ای با در نظر گرفتن تمامی عوامل مؤثر بر فرآیند تصمیم گیری خرید و مصرف و نیز با انعطاف پذیری و انطباق با شرایط بازار و نیازها و واکنش های مشتریان خود می کوشد تا سهم بازار خود را نسبت به دیگر رقبا افزایش دهد(18).
وجود رابطه قوی بین رضایتمندی مشتریان و سودآوری مورد پذیرش واقع شده و تأمین و ارتقای رضایتمندی مشتریان به هدف عملیاتی بسیار مهم سازمان ها تبدیل شده است. بنابراین شرکت ها همواره باید ناظر و مراقب تعامل بین خود و مشتریانشان باشند و با شناخت و درک صحیح از نیازها و ارزش های مد نظر مشتریان کالاها و خدمات با ارزشی را به آنان ارائه کنند تا با جلب نظر مشتریان رضایتمندی لازم را ایجاد کنند(23).
لذا پرداختن به بحث بازاریابی ورزشی با حجم عظیم سرمایه ای که در صنعت ورزش جذب می گردد و ایجاد نگرش علمی و سیستماتیک به این پدیده، کاری است که کشورهای پیشرفته و پیشتاز در امر بازاریابی ورزشی جهان، پیش از ما آغاز کرده و در ضمن ایجاد گردش پولی و رونق اقتصادی حاصل از آن فواید اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی منتج از این صنعت بهره مند می گردند. نگاه اقتصادی و صنعتی به ورزش و متعاقب آن نگرش سیستمی به بازاریابی ورزشی از ضروریات این حوزه می باشد و به نظر می رسد که وقت آن رسیده باشد تا با نگاهی علمی به بازاریابی صنعت ورزش کشور پرداخته و با ارائه الگوهای سیستماتیک و مبتنی بر تفکر و استنتاج علمی، در ارائه مشاوره های تصمیم گیری مدیران در این حوزه مشارکت نمود(31).
باید توجه نمود که کشور ایران از گردونه ی رقابت ها بازمانده و سالها به بحث بازاریابی و علی الخصوص «بازاریابی ورزشی» توجهی ننموده است، اما آنچه که حیات سازمان تربیت بدنی و فدراسیونهای ورزشی به آن وابسته است چیزی جز کسب درآمد و احیای بازاریابی نیست(1).
در دهه های اخیر، اغلب دولتها حتی در برخی از کشورهای پیشرفته که با کسری بودجه مواجه هستند برای مقابله با چنین مشکلی اداره بسیاری از بخشهای دولتی را به بخش خصوصی واگذار نموده اند. سرمایه گذاری های ورزشی نیز از این امر مستثنی نیستند(30).
در ایران نیز بر طبق اصل 44 قانون اساسی و برنامه توسعه لازم است که باشگاههای ورزشی به درآمدزایی بپردازند.
ورزش بسکتبال در کشورهای اروپایی و حتی آسیایی سالانه مبالغ کلانی را از محل پخش تلویزیونی، تبلیغات، حامیان مالی، بلیط فروشی و سایر منابع از آن خود می کند اما در ایران نه تنها از کسب درآمد حق پخش تلویزیونی مسابقات محروم است بلکه از سایر منابع بهره کافی نبرده است. مروری بر پیشینه پژوهش در داخل کشور حاکی از فقدان انجام پژوهشی در زمینه بازاریابی بسکتبال است. اندک پژوهشهای انجام گرفته در خصوص بازاریابی ورزشی هر کدام به نوعی وجود محدودیتهایی را برای درآمدزایی و توسعه صنعت ورزش کشور خاطر
نشان نموده اند و سایر پژوهشگران را به بررسی و پژوهش در این مقولات توصیه نموده اند.
مدیران بازاریابی بسکتبال کشور برای ارتقای وضعیت فعلی بازاریابی محصولات آن نیازمند یافتن پاسخ سؤالات ذیل می باشند: چه عواملی در ارتباط با محصول در توسعه بازاریابی بسکتبال کشور مؤثرند؟ از کدام روش های تدریجی برای کنترل و ارتقای رفتار خرید مصرف کنندگان می توان بهره گرفت؟ مناسب ترین سیستم توزیع و مؤثرترین شیوه انتقال محصول کدام است؟ کدام یک از روش های قیمت گذاری بهترین نتیجه را در پی خواهند داشت؟ و بالاخره مهم ترین و حساس ترین عناصر و مؤلفه های آمیخته بازاریابی در بسکتبال کدام اند؟
سؤال اصلی در این پژوهش عبارت است :
وضعیت هر یک از عناصر آمیخته بازاریابی و رتبه بندی آن ها در باشگاه های لیگ برتر بسکتبال ایران چگونه است؟
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
توسعه ورزش و دستاوردهای اقتصادی آن در عرصه های مختلف، موجب پیدایش صنعت ورزش شده است. بنگاهها و مؤسسات تجاری صنعتی و گردشگری در بازاریابی کالا و خدمات خود ارتباطات وسیعی را با عرصه ها و رویدادهای ورزشی برقرار کرده اند تا حدی که نقش ورزش در توسعه اقتصادی جوامع و ملل در قرن بیست و یکم در مقایسه با بازرگانی های سایر صنایع سطح جهانی به عنصر مهمی در بازار اقتصادی جهان تبدیل شده است. مولین(1983) اشاره داشت که هر گونه فعالیت ورزشی آماتور و حرفه ای که موجبات افزایش ارزشی افزوده کالا و خدمات ورزشی را فراهم کند صنعت ورزش محسوب می شود(41).
توجه به ارقام نجومی رد و بدل شده در صنعت ورزش در کلیهی زمینههای مربوط به آن اعم از بازار مسابقات، بازار باشگاه های تندرستی و سرگرمی، بازار لوازم و تجهیزات ورزشی، تبلیغات، کالاهای ورزشی و غیرورزشی، حمایتکنندههای مالی، خرید و فروش، نقل و انتقال بازیکنان و… و همچنین مشارکت صنعت توریسم و ورزش به ویژه هنگام برگزاری مسابقات بینالمللی از جمله بازیهای المپیک، مسابقات جهانی، مسابقات بین قارهای، جام جهانی فوتبال، جام ملتهای آسیا، بازیهای آسیایی و لیگ های قهرمانی کشورها، منبع بسیار پردرآمد و سودآوری است که میتواند موجب رونق اقتصادی و رشد و شکوفایی ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ورزشی کشورها گردد. از طرف دیگر عدم توجه به این صنعت سودمند که هم از جنبهی مالی و هم بعد معنوی و سلامتی برای جامعه کارساز است، می تواند باعث رکود ورزش و در نتیجه خدشه دار شدن سلامت جوانان باشد چرا که بیشترین مخاطبان ورزش را نوجوانان، جوانان و قشر فعال جامعه (18 تا 42 سال) تشکیل میدهند(1).
امروزه ورزش بسکتبال از محدوده زمین و باشگاه فراتر رفته است. هر روز شاهد پیشرفت و توسعه همه جانبه این رشته ورزشی در دنیا هستیم. برگزاری مسابقات لیگ جهانی در هر سال و همچنین تورنمت های مختلف این رشته در سال، نزدیک شدن سطح رقابت بین کشورهای حاضر در این مسابقات، پیچیدگیها و معادلات خاص حاکم بر بازار رقابتی این گونه مسابقات ، شرایط ویژه ایی را برای کشورهای حاضر در این مسابقات رقم زده است.
همگامی با سایر کشورهای پیشرفته در زمینه بازاریابی ورزشی و پر کردن هر چه بیشتر و سریع تر فاصله زمانی 20 ساله در زمینه تحقیقات در بازاریابی ورزشی، توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای کشور از طریق افزایش توانمندی کشور در تولید و ارائه بهینه محصولات ورزشی به بازار داخل و خارج از کشور محقق را بر آن داشت تا با توصیف عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی که ارکان و اساس بازاریابی را در هر صنعتی تشکیل داده و شامل عنصرهای محصول، مکان، ترویج، قیمت می باشد و نیز رتبه بندی مؤلفه های هر یک در بین تیم های موجود در لیگ برتر فدراسیون بسکتبال ایران، به راهکارهای مدیریتی جهت ارائه راهنمایی و کمک به ساختارمند کردن تصمیمات مدیران سازمان های ورزشی در حوزه بازاریابی بسکتبال و شناخت عناصر آمیخته بازاریابی در لیگ برتر بسکتبال کشور دست یابد.
1-3- اهدف تحقیق
الف- هدف کلی :
هدف کلی این پژوهش بررسی و رتبه بندی آمیخته بازاریابی در باشگاه های لیگ برتر بسکتبال ایران است.
ب- اهداف اختصاصی :
1- تبیین عامل محصول آمیخته بازاریابی در لیگ برتر بسکتبال کشور
2– تبیین عامل مکان آمیخته بازاریابی در لیگ برتر بسکتبال کشور
3- تبیین عامل ترویج آمیخته بازاریابی در لیگ برتر بسکتبال کشور
4- تبیین عامل قیمت گذاری آمیخته بازاریابی در لیگ برتر بسکتبال کشور
5- رتبه بندی باشگاه های لیگ برتر بسکتبال کشور بر اساس آمیخته باز اریابی (4p) به روش پرومیتی
6- رتبه بندی باشگاه های لیگ برتر بسکتبال کشور بر اساس هر یک از عناصر آمیخته بازاریابی به روش پرومیتی
1- 4- سؤالات تحقیق
1- وضعیت عامل محصول آمیخته بازاریابی لیگ برتر بسکتبال کشور چگونه است؟
2- وضعیت عامل مکان آمیخته بازاریابی لیگ برتر بسکتبال کشور چگونه است؟
3- وضعیت عامل ترویج آمیخته بازاریابی لیگ برتر بسکتبال کشور چگونه است؟
4- وضعیت عامل قیمت گذاری آمیخته بازاریابی لیگ برتر بسکتبال کشور چگونه است؟
5- رتبه بندی باشگاه های لیگ برتر بسکتبال کشور بر اساس آمیخته باز اریابی (4p) به روش پرومیتی چیست؟
6– رتبه بندی باشگاه های لیگ برتر بسکتبال کشور بر اساس هر یک از عناصر آمیخته بازاریابی به روش پرومیتی چیست؟
1– Pitts & Stotlar (2002)
” Principal of sport marketing”
2- Gross Domestic Product
3– Gross National Product
ویژگیهای آنتروپومتریکی، مانند توده بدنی، قد، قد نشسته، فاصله دو دست، ضخامت یا عمق سینه، دور سرو دور سینه از جمله متغیرهای مورد نظر در سنجش و اندازهگیری صفات و ویژگیهای بدنی هستند. درک روشن از ارتباط بین ویژگیهای ساختاری بدن و عملکردها، میتواند هم در شناسایی استعدادهای ورزشی و هم در روند آماده سازی ورزشکاران کمک کننده باشد. (آقا علینژاد، رجبی، 1391) شناخت ویژگیهای آنتروپومتریک و فیزیولوژیک برای هر رشته ورزشی بسیار مهم است و در واقع تعیین کننده قابلیتهای عملکردی ورزشکار در رشته مورد نظر میباشد. آگاهی از این خصوصیات برای مقایسه یک ورزشکار با نتایج قبلی خودش و برای مقایسه با دیگر ورزشکاران و همچنین برای شناخت ضعفها و برطرف کردن آنها و سرانجام تصمیمگیری برای طراحی صحیح برنامههای تمرینی، ضروری است. (Abdossaleh et al, 2008)
هندبال که ورزشی پرتحرک و در ردیف ورزشهای خشن معرفی شده در مدت یکساعت و یا حتی بیشتر بازی میشود و از مجموعهای از مهارتها و حرکات مثل دویدن- راه رفتن- پریدن – توقف کردن – عقب و جلو رفتن – پرتاب کردن و برخوردهای فیزیکی در دفاع و حمله… تشکیل شده است. (آقاعلینژاد، 1386).
ورزش والیبال یکی از پر طرفدارترین ورزشهای جهان و پر افتخارترین ورزش گروهی ایران است. و پس از فوتبال از نظر تعداد بازیکن و علاقمندان و بینندگان دومین ورزش محبوب جهان به حساب میآید. این رشته ورزشی از ورزشهای اینتروال با شدت تناوبی است که از تمرینات پلیومتریک در آن بسیار سود میبرند (Mario et al, 2006). و با توجه به اطلاعات کسب شده و موارد مشاهده شده از موفقیت و یا عدم موفقیت برخی از بازیکنان این سئوال در ذهن ایجاد میشود که چرا در شرایط مساوی تمرینی برخی از بازیکنان پیشرفت بسیار خوبی دارند و برخی هیچ موفقیتی کسب نمیکنند؟ و اینکه چه عاملی میتواند در ایجاد این تفاوت مهم باشد؟ برای تشویق و هدایت افراد برای شرکت در تمرینات ورزشی باید به چه مواردی دقت کرد که بتوان پیشگویی صحیحی از موفقیت آنها در آینده داشت؟
آگاهی از ویژگیهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک ورزشکاران نخبه در یک رشته ورزشی خاص ممکن است به منظور بهینه کردن برنامههای تمرینی، با توجه به نیازمندیهای رشته مورد نظر، مفید باشد. از سوی دیگر کمبود شناخت عمیق و کافی از ورزشکاران نخبه، علاوه بر اینکه امکان تشخیص تفاوتهای فردی بین آنها را میسر نمیسازد، همچنین ممکن است منجر به این شود که افرادی با قابلیتها و ویژگیهای فیزیکی نامناسب انتخاب شوند. بنابراین از نظر تئوریک آشنایی با نیازهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک یک ورزشکار نخبه امکان استعدادیابی علمی را میسر میسازد. (Bandyopadhyay, 2007)
اصلیترین عوامل استعدادیابی عوامل وراثتی و محیطی هستند. آستراند (1990)، در بین عوامل وراثتی ویژگیهای آنتروپومتری و فیزیولوژیکی را در شروع ضروری تر میداند. در بین عوامل محیطی رشد مهارتهای پایه، تمرین، امکانات و برگزاری مسابقات ورزشی مطرح شدهاند. بنابراین معیارهای شناسایی استعدادهای ورزشی به ترتیب ویژگیهای آنتروپومتری، فیزیولوژیکی، مهارتی و روانی- اجتمایی هستند. از نظر زمانی در مرحله اول اندازههای آنتروپومتری و سپس ویژگیهای فیزیولوژیکی سنجیده میشوند و در هدایت افراد مستعد در مرحله دوم در جریان مسابقات و تیمهای محلی مهارتهای ورزشی فراگیری و توسعه مییابند. و در مرحله سوم در باشگاهها و تیمهای ملی ویژگیهای روانی- اجتمایی تقویت میشوند). اگر چه مطالعات زیادی در مورد ویژگیهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک ورزشکاران رشتههای ورزشی مختلف وجود دارد. (Bayios et al, 2006)
به هر حال مطالعات کمی در مورد نیمرخ فیزیولوژیک و آنتروپومتریک بازیکنان والیبال و مقایسه آن با بازیکنان هندبال وجود دارد. (Eston et al, 2006)
اهداف تحقیق به دو بخش:
1-هدف کلی 2- هدف اختصاصی تقسیم میشود.
بررسی و مقایسه تاثیر ابعاد آنتروپومتریک اندام فوقانی بر قدرت دست برتر والیبالیستها و هندبالیستهای دختر نوجوان شهرستان دامغان
1 -بررسی تاثیر گستردگی انگشتان بر قدرت دست
2-بررسی تاثیر ابعاد دست بر قدرت دست
3-بررسی تاثیر طول انگشتان بر قدرت دست
4-بررسی تاثیر پارامترهای محیطی بر قدرت دست
هدف کاربردی: در نظر گرفتن ابعاد آنتروپومتریک در کنار سایر عوامل به عنوان عاملی جهت استعداد یابی و مقایسه قدرت دست هندبالیستها و والیبالیستها
به دو بخش فرض کلی و فرضیههای اختصاصی تقسیم میشود:
فرض کلی: ابعاد آنتروپومتریک اندام فوقانی بر قدرت دست و الیبالیستها و هندبالیستهای دختر نوجوان شهرستان دامغان تاثیر دارد و قدرت دست والیبالیستها از هندبالیستهای مورد تحقیق حاضر بیشتر است.
Talent
Speed
Power
Ballance
Action&Reaction time
Neuro-muscularcoordinan
Physical Fitness
Cardio-Pulmonary Endurance
Muscular strenght
Muscular Endurance
Flexibility
Body composition
عنصر کلیدی برای بهره گیری از زندگی شاد و سالم، به فعالیت واداشتن مغز است. عملکرد شناختی با فعال نگه داشتن مغز، بهبود می یابد. یکی از مهم ترین روش هایی که سبب فعال نگه داشتن مغز می شود تمرین و فعالیت های ورزشی است (69). برنامه های حرکتی و بازی های هدفمند همراه با سایر فعالیت های تربیتی و پرورشی بستری مناسب برای تمرین و تکرار برخی از مفاهیم ذهنی و شناختی، در دوره دبستانی است. پژوهشگرانی مانند کفارت، هارتمن، جین آیرز، حرکت و فعالیت را اساس یادگیری و پایه ای برای تحول ذهنی می دانند. آنان تفکیک ناپذیری نیروهای روانی و جسمانی را در به اجرا درآوردن هر گونه الگوی حرکتی آن هم در مراحل اولیه آموزش به منزلۀ یک اصل اساسی مورد تاکید قرار می دهند (25). فعالیت های ورزشی سبب تسهیل پردازش اطلاعات و بهبود بهداشت روان در کودکان می شوند (84). جالب آن که، آن بخش از مغز که حرکت را پردازش می کند، همان بخشی است که یادگیری را پردازش می کند (11). شگفت آور آن است که در مغز فقط یک مرکز حرکتی وجود ندارد .حرکت و یادگیری، کنش متقابل و دایمی دارند و در واقع، آن بخش از مغز که تقریباً در تمام یادگیری ها درگیر است؛ یعنی، مخچه، بسته به نوع نرمش بدنی، به فعالیت زیاد وا داشته می شود. بنابراین با کمی اندیشه درباره ی این سخن، چنین بر می آید که تفکر و اندیشه و به عبارتی فعالیت های ذهنی، نمی توانند از فعالیت ها و توانایی های حرکتی پایه جدا باشند (11).
ریتم، خصوصا در شکل موسیقی به عنوان قسمتی از آموزش انسان ها و فرهنگ های مختلف، امری مهم تلقی می شود. در آمیختگی این حرکت های ورزشی به موسیقی و اشعار و ترانه های موزون و آهنگین، بر اثربخشی این روش در کار با کودکان می افزاید. موسیقی بر شکل پذیری و فعالیت قشر مغز تاثیر قابل توجهی دارد و از آن جا که در کودکان با اختلالات یادگیری، راه های حسی مختلفی که بخشی از آن ناشی از محدودیت های عصب شناختی است، وجود دارد؛ استفاده از موسیقی و ریتم در قالب بازی و ورزش های حرکتی موزون به طور همزمان سبب افزایش و ازدیاد شاخه های عصبی می گردد. به عبارتی، تحریک حسی طولانی مدت، باعث افزایش سیناپس های مغزی شده و در نهایت، به ادراک حسی در سطوح بالا می انجامد (19). حرکات یا تمرینات ریتمیک، یکی از روش های تمرینی مورد علاقه کودکان و به ویژه نوجوانان است. این حرکات و فعالیت ها، ذاتی هماهنگ دارند و اجرای صحیح آن ها نیازمند اجرای منظم حرکات مختلفی با توالی های مشخص است. از آن جا که این حرکات اغلب با موسیقی های شاد و به صورت دسته جمعی انجام می گیرد، افراد انگیزه بیشتری برای شرکت در آن دارند ( 43 ).
بین شناخت و موسیقی ارتباط وجود دارد، چی هو و چون ( 2003) حرکات ریتمیک نظام مند و منظم را در پردازش حافظه مؤثر می دانند. کولیر و لوگان(2000) نیز بر این باورند که عملکرد حافظه کوتاه مدت با بهره گیری از تحریکات موزون شنیداری متناوب، بهتر از زمانی است که تحریکات بینایی به کاربرده می شود. گفته می شود موسیقی از راه تصویرسازی ذهنی، تقویت حافظه را به دنبال دارد ( 45). میربها نیز به نقل قول از گاردنر بیان می کند که موسیقی را می توان به عنوان یکی از عوامل سازمان دهندۀ فرآیندهای شناختی کودکان مطرح کرد ( 53). مطالعات مختلفی عملکرد شناختی و انعطاف پذیری مغز را با ورزش و فعالیت های حرکتی مرتبط می دانند. در آمیختگی این حرکت های ورزشی به موسیقی و اشعار و ترانه های موزون و آهنگین بر اثر بخشی این روش در کار با کودکان می افزاید (39).
یکی دیگر از روش های حرکت درمانی که در سال های اخیر مورد توجه متخصصین ورزشی قرار گرفته است و به طور وسیعی در حال فراگیر شدن می باشد، ورزش پیلاتس است. پیلاتس در سال ۱۹۳۰، توسط ژوزف پیلاتس پایه گذاری شد. این ورزش شامل تمرین هایی است که روی پیشرفت انعطاف و قدرت در تمام اندام های بدن تمرکز دارد، بدون آن که عضلات را حجیم کند، یا آن ها را از بین ببرد. این ورزش، مجموعه ای از تمرینات تخصصی و ترکیبی از هردو عنصر جسم و ذهن است. در واقع ورزش پیلاتس یک روش مناسب برای تمرین آگاهی ذهن- بدن و کنترل حرکات وضعیتی است (33). از مزایای گسترده پیلاتس می توان افزایش قدرت عضلانی، استقامت قلبی عروقی، انعطاف پذیری، توجه و تمرکز، حس عمق، کنترل بدن و از همه مهم تر، به وجود آوردن یک اثر ذهن و بدن نام برد (80). تحقیقات نشان دادند که این شیوه تمرینی سبب افزایش ترشح سروتونین، که یکی از میانجی های عصبی مهم و اثرگذار بر عملکرد مغز است، می شود (24).
تحقیقات زیادی درباره اثر تمرینات ایروبیک و پیلاتس به صورت مجزا صورت گرفته است، ولی بر اساس یافته های محقق تحقیقی در خصوص مقایسه تاثیر این دو نوع تمرین بر عملکردهای شناختی دیده نشده است. لذا این پژوهش یافتن پاسخ سؤالات زیر را به دنبال خواهد داشت:
سال های اول کودکی برای همه کودکان سال های سرنوشت ساز است، اما برای کودکی که از نظر فیزیکی، رفتاری، رشدی یا خصوصیات یادگیری انحراف هایی از هنجار دارد، این سال ها تعیین کننده تر و حساس تر است. یافته های پژوهشی متعدد این نکته را تایید می کند که سال های اول زیر بنای یادگیری در سراسر زندگی است. اگر در خلال این سال های سرنوشت ساز فرصتی برای رشد ذهنی و هیجانی کودکان فراهم نشود، زمان گرانبهای یادگیری برای همیشه از دست می رود (20).
از آن جا که دانش آموزان به عنوان رکن اساسی نظام آموزشی کشور در دستیابی به اهداف نظام آموزشی، نقش و جایگاه ویژه ای دارند، بنابراین توجه به این قشر از جامعه از لحاظ آموزشی و سلامت جسمانی- روانی، موجب باروری و شکوفایی هر چه بیشتر نظام آموزشی جامعه می گردد (42).
با توجه به اهمیت برنامه ریزی های لازم جهت کاهش مشکلات این قبیل از کودکان و عوارض و پیامدهای منفی از کاهش سلامت روانی آن ها به عنوان نیروهای جوان، فعال و آینده ساز کشور ، و با توجه به این که این گروه با وجود آن که در اکثر مواقع از هوش طبیعی برخوردارند، نمی توانند پیشرفت تحصیلی مطلوبی داشته باشند و در نهایت یا به سختی به تحصیل ادامه می دهند و یا ترک تحصیل می کنند، که این به نوبه خود، صدمات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و عاطفی- روانی بسیاری برای ایشان و جامعه به دنبال دارد, درمان به موقع و مداخله فشرده هم برای کودکان دچار ناتوانی , هم برای خانواده های آنان و هم برای جامعه مزایایی دارد. از آن جمله:
1- عملکرد شناختی تعدادی از کودکان را افزایش می دهد.
2- در تمامی زمینه های رشد (جسمانی ، شناختی ، زبان و گفتار ، روانی اجتماعی ،خودیاری و….) پیشرفت های چشمگیری ایجاد می کند.
3- از ناتوانی های ثانویه جلوگیری می کند .
4- تنش خانواده را کاهش می دهد.
5- وابستگی را کاهش می دهد
6- از نیاز به خدمات آموزش ویژه در سن مدرسه می کاهد.
7- در هزینه های بنیادی بهداشت و آموزش ملی و اجتماعی صرفه جویی می کند (25).
با توجه به این که پژوهشگران بیشتر به بررسی تاثیر فعالیت های ورزشی ریتمیک بر افراد سالم پرداخته اند. و همچنین برخی پژوهشگران تمرین و فعالیت های ریتمیک، را از جنبه تاثیری که بر وجوه گوناگون زندگی اجتماعی می گذارد مورد مطالعه قرار داده اند. برخی دیگر آن را از منظر اثر گذاری بر رشد عاطفی مطالعه کرده اند. اما آن جنبه ارزیابی که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است تاثیر فعالیت های حرکتی ریتمیک بر عملکرد شناختی کودکان به ویژه کودکان دارای اختلال یادگیری است. همینطور علی رغم مزایای تمرینات پیلاتس و نقش مهمی که می توانند بر سلامت جسمانی و روانی ایفا کنند از لحاظ پژوهشی در ایران بیشتر بر جنبه تاثیرات آن بر کمر درد پرداخته شده است و اثرات این تمرینات بر عملکرد های شناختی مورد توجه کافی قرار نگرفته است. همچنین به علت وجود باورهاى منفى و غلط مبتنی بر این که درس تربیت بدنی، درسی تفننی و حاشیه ای است، بسیاری از دانش آموزان از فواید فراوان توسعه ی عصبی بر اثر ورزش، محروم مانده اند.
لذا با توجه به اهمیت موضوع و از طرفی نبود مطالعات کافی در این زمینه ا نجام پژوهشی که بتواند با انجام مداخلات مناسب در زمینه ی رشد وبهبود هرچه سریع تر عملکرد های شناختی در کودکان دارای اختلال یادگیری گام نهد؛ ضروری به نظر می رسد.
بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری
فرضیه، اساس و پایه هر تحقیقی را تشکیل می دهد. در ذهن محقق حدسیاتی شکل می گیرد و محقق بدنبال یک مساله ناشناخته حرکت می کند. فرضیه، جهت دهنده فعالیت های پژوهشگر است (18).
بر این اساس فرضیه هایی در این تحقیق مورد آزمایش قرار گرفته است:
– Learning Disruption
– Samuel Kirk
– Diagnostic and Statistical Manual
-Tanner
– Centers for Disease Control and Prevention
– Kfart
–Hartmann
– Jean Ayers
– Rhythm
– Chyhv and Chvn
– Kvlyr & lvgan
– Gardner
یکی از اختلالاتی که باعث تاخیر در رشد حرکتی کودکان می شود، فلج مغزی می باشد. فلج مغزی به یک گروه از اختلالات غیر پیشرونده دایمی رشد حرکتی و پاسچر اختصاص دارد که که در رشد مغز جنین و یا طفل رخ می دهد (12). افراد دارای فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک از اختلال در اندام های تحتانی رنج می برند به طوری که ضعف در عضلات اندام های تحتانی 50% واریانس سرعت راه رفتن را کودکان دایپلژی اسپاستیک را توضیح می دهد (13). CP علاوه بر اختلالات دایمی در رشد حرکتی باعث محدود کردن کارکردهای روزانه نیز می شود (14). اخیرا” یک مدل جدید به نام ICF (طبقه بندی بین المللی کارکرد) از کارکرد انسان و ناتوانی توسط سازمان جهانی بهداشت توسعه یافته که به تعامل بین وضعیت تندرستی و عوامل زمینه ای اشاره دارد. الگوی ICF ناتوانی و تندرستی کارکرد انسان را با توجه به کارکردها و ساختارهای بدن (کارکردهای فیزیولوژیکی و بخش های آناتومیکی)، فعالیت (اجرای یک تکلیف و یا عمل) و مشارکت (درگیری در موقعیت های زندگی) توصیف می کند. درون این چارچوب عوامل محیطی و فردی به عنوان عوامل زمینه ای وجود دارد که ممکن است بر وضعیت تندرستی (کارکردها و ساختارهای بدن، فعالیت و مشارکت) کودک فلج مغزی تاثیر بگذارد (6).
برطبق مدلICF، ضعف عضلانی به عنوان یکی از اجزای ساختار بدنی یک اختلال شایع در کودکان CP می باشد که این ضعف عضلانی با فعالیت و کارکرد حرکتی درشت ارتباط دارد (15). اغلب کودکان مبتلا به فلج مغزی ضعف عضلانی قابل توجهی را در مقایسه با همسالان سالم خود نشان می دهند (16, 17). مطالعات اخیر نشان داده که در کودکان CP ضعف عضلات نسبت به اسپاستیسیته یک ارتباط قوی تری با محدودیت های جابجایی دارد (18). به همین دلیل تمرکز از اسپاستی به سمت ضعف عضلانی تغییر یافته است. کودکان با CP به خاطر آسیب هایی نظیر ضعف و اسپاسم عضلانی در انجام فعالیت هایی مانند راه رفتن و دویدن مستقل دچار مشکل می شوند. این عوامل میزان مشارکت این کودکان را در فعالیت بدنی روزانه محدود می کند (19, 20). بر طبق مدل ICF، محدویت های ساختار و کارکرد بدنی می تواند بر مشارکت افراد در فعالیت های ورزشی اوقات فراغت و فعالیت های روزمره اثر بگذارد. مطالعات اخیر نشان می دهند کودکان با CP محدودیت مشارکت بیشتری را نسبت به کودکان بدون ناتوانی تجربه می کنند (21-23). علاوه بر این، کودکان cp مقایسه با کودکان بدون ناتوانی در فعالیت های اوقات فراغت مشارکت کمتری داشته و بیشتر در فعالیت های خانه و تفریحی آرام و فعالیت هایی که جنبه جسمانی و اجتماعی کمتری دارد مشارکت بیشتری دارند (24, 25). با توجه به اینکه CP بزرگترین و بیشترین گروه تشخیصی تحت درمان در توانبخشی کودکان می باشد (26)، بنابراین مداخلات به منظور بهبود وضعیت تندرستی در این جمعیت مهم می باشد.
با توجه به ضعف عضلانی در کودکان cp، یکی از بهترین روش های افزایش قدرت عضلانی، کارکردهای حرکتی درشت و در نهایت بازگشت آن ها به روند عادی زندگی استفاده از تمرین های مقاومتی فزاینده می باشد که در برنامه های تمرینی و نوتوانی بیماران مبتلا به اختلالات عصبی – عضلانی رواج پیدا کرده است (16, 27). اصول این گونه تمرینات در دستورالعمل کالج آمریکایی طب ورزش (ACSM) و انجمن ملی قدرت و آمادگی بدنی (NSCA ) به طور خلاصه توضیح داده شده است (28). این گونه تمرینات نسبت به آنچه که با نمو و رشد طبیعی مرتبط می باشد، می تواند باعث تحریک افزایش قدرت و بزرگتر عضله شود (29). اثر برنامه های مقاومتی فزاینده به منظور بهبود وضعیت تندرستی (قدرت عضلانی، کارکرد حرکتی درشت و توانایی راه رفتن) کودکان با CP هنوز دارای نتایج بی ثبات و پراکنده می باشد. یک سری از مطالعات مروری نشان داده اند که تمرین قدرتی باعث بهبود وضعیت تندرستی کودکان با CP می شود (30). با این وجود بر اساس مطالعات مروری اخیر محققان نتیجه گرفتند که تمرینات مقاومتی فزاینده در حال حاضر بر بهبود وضعیت تندرستی این کودکان اثربخش نمی باشد (31) و مطالعات جدید نیز عدم اثر بخشی این گونه تمرینات را گزارش کرده اند (32, 33). این نتایج متناقض باعث شده تا بحث های زیادی را در آینده در مورد اثر تقویت عضله برای این گروه از بیماران به وجود آورد. بر اساس شواهد موجود، هیچ کدام از نویسندگان این مطالعات مروری پیشنهاد نکرده اند که تمرینات مقاومتی فزاینده به عنوان یک بخشی از تمرین برای کودکان با CP متوقف شود (34, 35). این عوامل باعث شده محققان به نتایج اثربخش در مورد اثر این نوع برنامه ها بر وضعیت تندرستی دست پیدا نکنند (31). در نتیجه سوالات در مورد اثر بخشی تمرینات مقاومتی فزاینده بر وضعیت تندرستی کودکان CP باقی مانده است.
عضلات کودکان و نوجوانان CP ضعیف هستند و تردیدی مبنی بر ضعف عضلانی در اندام های تحتانی این کودکان وجود ندارد (36). یک تصور منطقی و معقول این که عضلات ضعیف قادر به تقویت هستند و یک دامنه و قلمرویی برای تقویت آن ها وجود دارد (15). پس چرا نتایج با ثبات و اثربخشی در مورد اثرات تمرینات مقاومتی فزاینده بر وضعیت تندرستی کودکان CP به دست نیامده است؟ برای توانایی کسب افزایش نگرش در این زمینه ما باید محتوای مداخلات این مطالعات را بررسی کنیم. توضیح احتمالی برای نبود اثرات مثبت این گونه تمرینات بر وضعیت تندرستی ممکن است نقص و کاستی های روش شناسی، طرح های مطالعاتی ناقص، تفاوت در روش برنامه های تمرینی و همچنین تغییرات زیاد در ویژگی های تمرینی مانند نوع تمرین، شدت تمرین و دوره تمرین به عنوان عناصر کلیدی PRE باشد. دلیل و توضیح احتمالی دیگر برای عدم بهبود توانایی جابجایی و کارکرد حرکتی درشت در این مطالعات ممکن است این باشد که بهبود قدرت برای بهبود توانایی جابجایی و کارکرد حرکتی درشت کمتر از آن مقداری بوده که بتواند این کارکردها را افزایش و یا این که تعداد عضلات به منظور افزایش قدرت محدود بوده است(33).
ویژگی تمرین:
در اکثر مطالعات انجام شده از تمرینات چند مفصله (مانند بالا رفتن جانبی، نشستن به ایستادن، اسکات و …) نسبت به تمرینات تک مفصله (مانند اکستنشن زانو) به منظور تقویت عضلات ضعیف شده کودکان CP استفاده شده است (33، 34). با توجه به دستوراالعمل های تمرینات مقاومتی افزایش قدرت باید با استفاده از ترکیب تمرینات تک مفصله – چند مفصله و انقباضات کانسنتریک – اکسنتریک انجام شود (30). بنابراین ممکن است تمرین مقاومتی شامل فقط تمرینات چند مفصله دارای اثربخشی محدودی بر تقویت عضلات بسیار ضعیف شده باشد، زیرا تغییرات در عملکرد تکلیف ممکن است به منظور جبران بسیاری از عضلات ضعیف شده رخ دهد (37). بنابراین در تحقیق های انجام شده، تمرین هایی که به طور مداوم یک گروه عضلانی خاص را تقویت کند، وجود ندارد. علاوه بر این، در اکثر این تحقیقات از اصول ویژگی تمرین استفاده نشده و بیشتر تمرینات انجام شده بر عضلات اکستنسور متمرکز بوده که باعث محدودیت اثر بخشی این گونه تمرینات بنابراین در تحقیق حاضر از تمرینات تک مفصله و چند مفصله و اصول ویژگی تمرینی مناسب استفاده شده است تا اثربخشی این گونه تمرینات افزایش یابد.
شدت تمرین:
شدت تمرین (بار تمرینی) و حجم تمرین (تکرار) به منظور تقویت عضله مهم می باشد. با این وجود شدت تمرین شاید به منظور طراحی برنامه های تمرین مقاومتی دارای اهمیت بیشتری باشد، به دلیل این که شدت تمرین محرک اصلی برای تغییرات در قدرت عضلانی می باشد. در اکثر تحقیقات انجام شده از شدت های تمرینی %50 -20 تکرار بیشینه استفاده شده است. بر طبق دستورالعمل NSCA، شدت تمرین به منظور افزایش قدرت عضلانی باید بین % 85 – 35 تکرار بیشینه باشد (30). با توجه به وزنه های کم (از نظر وزن) استفاده شده در این تحقیق ها مشخص می شود که تمرینات دارای شدت پایینی بوده است (34). بر اساس شواهد موجود، مدت تمرین باید به اندازه کافی طولانی و دارای شدت بالای مناسبی باشد تا امکان به حداکثر رساندن سازگاری عصبی و هایپرتروفی عضله ممکن شود (29). بنابراین در تحقیق حاضر از شدت تمرینی بر اساس دستورالعمل NSCA استفاده شده است.
مدت (دوره) تمرین:
در اکثر این تحقیقات مدت تمرین بین 10- 5 هفته بوده و نشان دهنده این است که پروتکل تمرینی بر اساس دستورالعمل NCSA نبوده است (34). بر طبق دستورالعمل NCSA یک برنامه تمرینی مقاومتی باید بین 20 – 8 هفته به طول بینجامد (30). بر اساس شواهد موجود، مدت تمرین باید به اندازه کافی طولانی باشد تا امکان به حداکثر رساندن سازگاری عصبی و هایپرتروفی عضله ممکن شود (29). بنابراین در تحقیق حاضر مدت تمرین 12 هفته در نظر گرفته شده تا با اصول مربوط به سازگاری و افزایش قدرت همخوان باشد.
زمینه (محیط) تمرین:
در اکثر تحقیقات قبلی، پروتکل های تمرینی به صورت ثابت بوده و حرکات به صورت انفرادی انجام شده است. همچنین برنامه های تمرینی آن ها به گونه ای نبوده که که باعث لذت بردن کودکان و افزایش انگیزه کودکان از محیط تمرین در جهت حداکثر مشارکت تمرینی شود (33، 34). براساس شواهد موجود، شرکت کنندگان باید به طور کافی مشارکت کامل و تلاش بیشینه ارادی در طول تمرین داشته باشند (38). بر طبق مدل ICF یک از عوامل اثرگذار بر وضعیت تندرستی کودکان CP عواملی فردی می باشد. این عوامل می تواند شامل لذت بردن از تمرین و داشتن انگیزه بالا جهت حداکثر مشارکت تمرینی باشد. لذت بردن از تمرین به دلیل این که می تواند باعث بهبود پایداری و دنبال کردن تمرین شود، بسیار مهم تلقی می شود (38). انگیزش یک انرژی روانی ذاتی یا نیرویی است که سطح پافشاری ما را به منظور دنبال کردن تکالیف یا فعالیت های چالشی جهت می دهد. با توجه به این کودکان cp به منظور انجام فعالیت های بدنی انگیزش کمی دارند، بنابراین فراهم کردن یک محیطی که باعث افزایش انگیزش به منظور درگیری در هر کدام از کارهای درمانی (بازتوانی) یا فعالیت های معنی دار روزانه و همچنین باعث اثر بخش تر شدن برنامه های درمانی شود، ضروری می باشد(39).
یکی از تمریناتی که می تواند باعث افزایش لذت بخش تر کردن تمرین شود و انگیزه شرکت کنندگان جهت مشارکت کامل در برنامه های تمرین مقاومتی را افزایش دهد، تمرینات مقاومتی گروهی می باشد. این گونه تمرینات باعث حمایت و پشتیبانی و انگیزش به منظور افزایش قدرت و استقامت عضلانی، انعطاف پذیری، آمادگی قلب – عروقی، ترکیب بدن و هر مهارت های حرکتی مرتبط با حوزه های آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت می شود. در مجموعه تمرینات گروهی می توان از موسیقی برای تحریک و انگیزش شرکت کنندگان و افزایش تجربه تمرینی استفاده نمود (40). موسیقیی که اثرات مثبت را تحریک و باعث افزایش لذت شود احتمالاً باعث افزایش سطح پایبندی (دنبال کردن) تمرین می شود (41). یک عامل انرژی زایی به عنوان یک تاثیر بیرونی با توانایی افزایش ظرفیت بدن و نیروی ذهنی با حذف علایم خستگی تعریف می شود که موسیقی نیز به عنوان یکی از این کمک های انرژی زایی می باشد (42, 43). بنابراین عدم توجه به عوامل روانشناختی ذکر شده می تواند از دلایل اثربخش نبودن تمرینات مقاومتی بر سطح تندرستی کودکان CP باشد. در تحقیق حاضر از تمرینات مقاومتی فزاینده به شیوه گروهی و همراه با موسیقی مهیج به منظور لذت بخش تر کردن تمرین و افزایش انگیزه جهت حداکثر مشارکت استفاده شده است.
در تحقیق حاضر از تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقی استفاده شده است تا یک محیط انگیزشی و لذت بخش به منظور اثربخش تر کردن تمرینات مقاومتی فراهم آورده شود (44, 45). در این تحقیق اثر بخشی یک برنامه تمرین مقاومتی نسبتا” طولانی که مبتنی بر اصول PRE و تکالیف کارکردی ویژه و از همه مهمتر در تعامل با همسالان در مدرسه می باشد بر وضعیت تندرستی کودکان CP مورد ارزیابی قرار گرفته شده است.
بنابراین محقق در این تحقیق به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر می باشد :
1- آیا تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی قدرت عضلانی کارکردی اندام تحتانی کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک را افزایش می دهد؟
2- آیا تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی توانایی راه رفتن وکارکرد های حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک را افزایش می دهد؟
3- آیا تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی اسپاستیک را افزایش می دهد؟
با توجه به تحقیقات انجام شده، در مورد تاثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر وضعیت تندرستی (قدرت عضلانی،کارکرد حرکتی درشت و توانایی راه رفتن) کودکان فلج مغزی نتایج متناقض وجود دارد (30, 32, 33, 46) . نقص های روش شناسی، طرح های مطالعاتی ناقص و عدم استفاده از یک پروتکل تمرینی متناسب با اصول تمرین مقاومتی (32, 47, 48) مانند ویژگی تمرین، شدت تمرین و مدت تمرین باعث شده که محققان به نتایج جامع و اثر بخشی در مورد تاثیر این گونه تمرینات بر وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی دست پیدا نکنند (49, 50) . با توجه به این که داشتن انگیزه و لذت بردن از محیط تمرین جهت حداکثر مشارکت تمرینی و اثرگذاری بیشتر این گونه تمرینات ضروری می باشد، هیچ کدام از تحقیقات مربوط به تمرینات مقاومتی یک محیط دارای جو انگیزشی و حمایتی را به منظور افزایش مشارکت کودکان جهت انجام تمرینات فراهم نکرده اند. بنابراین استفاده از تمرین مقاومتی گروهی با ضمیمه موسیقایی احتمالاً می تواند باعث بهبود شرایط تمرینی و اثر بخش تر شدن تمرینات مقاومتی بر وضعیت تندرستی شود. با توجه به این که کودکان به منظور انجام تمرینات نیاز به انگیزه بالایی دارند، بنابراین تحقیق در مورد تاثیر تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی بر وضعیت تندرستی کودکان CP وجود ندارد.
ضعف عضلانی به عنوان یک اختلال شایع در افراد CP با فعالیت و کارکرد حرکتی درشت ارتباط دارد (51). کودکان CP به خاطر آسیب هایی مانند ضعف و اسپاسم عضلانی در انجام فعالیت هایی نظیر راه رفتن و دویدن مستقل دچار مشکل می شوند که میزان مشارکتشان را در فعالیت جسمانی و اجتماعی روزانه محدود می کند (19, 20) . بنابراین تمرین های مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی می تواند به افزایش قدرت عضلات اندام های تحتانی، کارکرد حرکتی درشت و به دنبال آن ها مشارکت در فعالیت های جسمانی روزانه کودکان CP کمک کند.
CP بزرگترین گروه تشخیصی تحت درمان در توانبخشی کودکان می باشد. در سراسر جهان در هر سال تقریبا” یک در پانصد کودک متولد شده مبتلا به CP هستند که آن را به عنوان شایع ترین اختلال جسمانی در کودکان تبدیل کرده است (26). با این شیوع، برنامه های مداخله ای مناسب (تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی) می تواند به کنترل پیشرفت بیماری، بهبود کارکردها و ساختار های بدنی (قدرت عضلانی) کمک کند.
کودکان با فلج مغزی اسپاستیک خفیف در سن مدرسه می توانند به صورت مستقل راه بروند اما توانایی راه رفتن آن ها نسبت به همسالان سالم کمتر می باشد (48) که با افزایش سن مشکلاتی را برای این افراد به وجود می آورد که به از دست رفتن توانایی راه رفتن منجر می شود (52, 53). از این رو مداخله ی موثر (تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی) برای کودکان فلج مغزی خفیف به منظور حفظ یا بهبود توانایی حرکت در سن مدرسه و همچنین جلوگیری از دست رفتن توانایی راه رفتن در سنین بالاتر دارای اهمیت می باشد (49).
کودکان با ناتوانی های جسمانی به دلیل محدودیت های ساختار،کارکرد بدنی و فعالیت های حرکتی در زندگی روزانه با خطر تجربه محدودیت هایی مواجه هستند که به منظور مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت با مسکلاتی روبرو هستند (8). این کودکان نسبت به همنوعان سالم خود در فعالیت های اوقات فراغت مشارکت کمتری فعالیت های آن ها اغلب مبتنی بر خانه، غیرفعال و دارای تنوع کم می باشد. سطوح پایین فعالیت بدنی بزرگترین نگرانی برای کودکان دارای اختلال می باشد (54) و تعدادی از مطالعات نشان داده اند که کودکان CP در مقایسه با کودکان نرمال از سطوح پایین تر فعالیت بدنی برخوردار می باشند (8). بنابراین طراحی چنین برنامه های مداخله ای برای کودکان CP که از نظر کارکردی در خطر هستند می تواند به افزایش مشارکت آن ها در فعالیت بدنی کمک کند.
افزایش فعالیت جسمانی در سنین اولیه مدرسه کودکان CP (12-6 سال) ممکن است دارای اهمیت ویژه ای باشد، به دلیل این که الگوهای فعالیت جسمانی کسب شده در دوران سال های کودکی، اساس انتخاب شیوه زندگی را در دوران بزرگسالی فراهم می کند (55). بنابراین طراحی تمرینات مقاومتی گروهی می تواند باعث افزایش سبک زندگی فعال، عدم وابستگی، ظرفیت انجام کار و کاهش خطر های سلامتی شود تا در آینده نیاز برای رفتن به آسایشگاه کاهش یابد (11).
به دلیل بسیاری از چالش های مربوط به معلولیت جسمی مزمن (درد، فقدان آگاهی یا اطلاعات و امکانات ناکافی)، حفظ عملکرد جسمانی و توانایی راه رفتن در نوجوانان فلج مغزی مشکل است. با توجه به این که میل به تحرک مستقل یکی از چالش های مربوط به جامعه جوانان فلج مغزی است (56)، اهمیت طراحی تمرینات مقاومتی گروهی که بتواند انگیزه مشارکت در فعالیت بدنی این جامعه را بالا ببرد به طور فزاینده بیشتر می شود.
درک اثرات جامع تمرینات مقاومتی فزاینده می تواند راهنمایی و دستورالعمل هایی را برای مطالعات و تمرین های بعدی این کودکان فراهم کند. از همه مهم تر، این اطلاعات ممکن است به منظور روشن شدن و پی بردن به اثرات واقعی تمرینات ورزشی مقاومتی فزاینده بر تقویت عضلانی، کارکرد های حرکتی درشت و همچنین تعیین برنامه های تمرینی و شناسایی دستورهای تمرینی مانند مدت، شدت، حجم و تواتر تمرین به منظور گنجاندن این گونه تمرینات در برنامه های ورزشی و نوتوانی کودکان CP دارای اهمیت می باشد. علاوه بر این، کاربردهای بالینی این تحقیق می تواند به اصلاحات بیشتر در برنامه های تقویتی عضلانی کودکان CP کمک کنند.
با توجه به مقدار هزینه های مراقبتی که در طول زندگی برای افراد CP نیاز می باشد، طراحی برنامه تمرین مقاومتی گروهی می تواند به بهبود ساختارها و کارکردهای بدن، کارکرد حرکتی درشت و مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت کمک کند و به دنبال آن هزینه های مراقبتی این افراد را کاهش دهد.
پس از افزایش رشد و نمو در کودکی، افراد با CP ممکن است که هنگام حرکت به سمت نوجوانی اولیه کاهش در عملکرد حرکتی درشت را نشان دهند (57). بعضی از مطالعات کاهش در تعداد افراد فلج مغزی که بعد از سن 18 سالگی راه می روند را گزارش کرده اند. با توجه به این که بعضی از این افراد قبل از این سن توانایی راه رفتن مستقل را داشتند، ولی به دلیل عدم برنامه های مداخله ای مناسب توانایی راه رفتن آن ها از بین رفته است (58-60). بنابراین برنامه های مقاومتی گروهی به منظور حفظ قدرت عضلانی، عملکرد حرکتی و توانایی راه رفتن در سنین بعدی زندگی دارای اهمیت زیادی می باشد.
تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
1- تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر قدرت عضلانی کارکردی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
2- تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
3- تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر کارکردهای حرکتی درشت کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
4- تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
12هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
1- 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر قدرت عضلانی کارکردی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
2- 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر توانایی راه رفتن کودکان مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
3- 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر کارکردهای حرکتی درشت کودکان مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
4- 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
1-6-1 محدودیت های تحت کنترل
. Motor development
. Task
. Biological
. Enviromental
. Cerebral palsy
. Non progressive
. Spasticity
. Spastic diplegic
. Gross motor function
. International classification of function
. Body function and structure
. Activity
. Participation
. Progressive resisstance exercise
. Group resisstance exercise
1.American College Strength manual
.National Strength and Conditioning Association
. Type of exercises
. Single-joint exercises
. Multi-joint exercises
. Concentric contractions
.Eccentric contractions
. Intensity
. Volume
. Duration
. Exercise setting
.Motivation
.Ergogenic effect
در مطالعات اولیه برای فراهم کردن توضیحی در مورد تاثیرات مختلفی از جهت تمرکزهای گوناگون، تئوری رمزگذاری مشترک ادراک و عمل استفاده شد. بر طبق این تئوری بازنمایی های ذهنی مشترک برای ادراک و عمل وجود دارد. هر دو به رخ دادهای بیرونی اشاره دارد، هم چنین تنها شکلی است که اجازه کدگذاری مناسب را می دهند. حرکات وقتی که در رابطه با نتیجه مورد نظر( به عنوان مثال با تمرکز بیرونی ) نسبت به زمانی که در رابطه با الگوهای خاص حرکتی (به عنوان مثال با تمرکز درونی) برنامه ریزی می شدند موثرتر بودندکه این یافته ها با فرضیه کدگذاری مشترک همسو میباشد (9، 10). با این حال به دلیل اینکه این نظریه نسبتا انتزاعی است و تفاوت های اثر یادگیری از کانون توجه بیرونی در مقابل توجه درونی را به طور خاص نمی تواند پیش بینی کند و این نظریه همچنین هیچ کدام از مکانیسم های زیربنایی این اثر را توضیح نمیدهد، پس فرضیه «عمل محدود شده» یا «عمل خودکار» و «منابع محدود ظرفیت حافظه» ولف، مک نوین و شیا (2001) (11)، و فرضیه «نقاط گره» هاسنر و اهرلن اشپیل (2006)، به عنوان فرضیه های آزمون پذیر پیشنهاد شد(4). بر طبق فرضیه عمل محدود شده، تمرکز درونی باعث یک نوع کنترل آگاهانه می شود که افراد در سیستم کنترلی خود به وسیله تداخل با فرایندهای کنترل خودکار محدود می شوند. در مقابل تمرکز بیرونی خودکاری بیشتر را از طریق کنترل به وسیله به کار بردن فرآیندهای کنترل رفلکسی، سریع و ناخودآگاه ترویج می دهد. بر طبق این فرضیه ها راهبردهای بیرونی تمرکز توجه (توجه به ابزار فعالیت و محرک های خارجی) را در مقایسه با راهبردهای درونی (وضعیت و چگونگی حرکت اندام) در اجرا و یادگیری مهارت، کارآمدتر می دانند و معتقدند دستورالعمل های تمرکز توجه بیرونی در افراد مبتدی مفید تر است. مطالعات ارتباط دستورالعمل تمرکز بیرونی و اندازه های مختلفی از خودکاری را که شامل نمایشی از کاهش دامنه ظرفیت توجه تنظیمات مکرر حرکتی و کاهش زمان پیش حرکتی می باشد را نشان می دهدکه به برنامه ریزی حرکتی کارامدتری منجر می شود (12، 13). از جمله تحقیقات حامی فرضیه های فوق می توان به تحقیقات آزمایشگاهی در تکالیف تعادلی از قبیل پژوهش لندرز، ولف، والمن وگوادوگنلی (2005) (14)، ولف (2008) در تکلیف بالانس آکروبات (15)، مقدم (1384) (16)، شفیع نیا (1385) (17)، و در تحقیقات میدانی به پژوهش های ال بود و بنت در پرتاب آزاد بسکتبال (2004) (18)، کاستاندئا و گری (2007) در ضربه بیسبال (19)، طهماسبی (1382) درضربات فوتبال (20)، دانغیان وشجاعی (1386) در پرتاب آزاد بسکتبال (21)، اشاره کرد.
در حالیکه همواره تمرکز بیرونی بسیار موثرتر از تمرکز درونی نشان داده شده است، اولین پرسشی که تحقیق کنونی در پی پاسخ گویی به آن است، فاصله کانون توجه بیرونی است. با توجه به اینکه هر مهارت می تواند بیشتر از یک اثر بر محیط داشته باشد و هرکدام از این اثرات در فاصله های متفاوتی از فرد قرار دارند، و توجه به هریک می تواند اثر متفاوتی بر اجرای حرکتی داشته باشد، لذا تحقیق کنونی در صدد است تا به این سوال پاسخ دهد که چه فاصله ای از کانون توجه بیرونی برای اجرای مهارت حرکتی در افراد مبتدی می تواند مفیدتر باشد. نتایج پژوهش های آزمایشگاهی مرتبط با تکلیف تعادلی عمدتا حاکی از آن است که توجه بیرونی به فواصل دورتر از بدن برای اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی در افراد مبتدی مفیدتراست (22،23). اما نتایج در تکالیف میدانی همچنان که ولف (2007) بیان می دارد، سوال بر انگیز است (24)، برخی فواصل نزدیک تر به بدن را مفیدتر می دانند مانند تمرکز برچوب گلف در مقایسه با مسیر توپ (25) و تمرکز بر مسیر قوس سر چوب گلف در مقایسه با مسیر پرتابی توپ و هدف (26) و برخی تمرکز توجه به فاصله دورتر را مفیدتر می دانند برای مثال ال ابود و بنت تمرکز توجه بر حاشیه حلقه بسکتبال را در مقابل توجه به دست مفیدتر دانستند (18) و پورتر و همکاران در تکلیف پرش طول نشان دادند تمرکز توجه بیرونی دور نسبت به تمرکز توجه بیرونی نزدیک، موجب افزایش مسافت پرش شد (27). بنابراین نمی توان فاصله مشخصی از کانون توجه بیرونی را برای اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی ذکر کرد و تحقیق بیشتری نیاز است تا بتوان به نتایج قطعی در این زمینه دست یافت.
دومین پرسشی که در تحقیق حاضر به دنبال بررسی آن هستیم این است که آیا تفاوت های فردی (ترجیح افراد) در انتخاب کانون توجه، در برتری و شاید اثر بخشی آن برای انواع تمرکز ها تاثیر دارد؟ در مطالعات قبلی که هدف تعیین این مطلب بود که آیا یادگیرندگان به اثر بخشی تمرکزهای مختلف حساس می باشند اگر به آنها این شانس را بدهیم که به طور مستقیم مقایسه شوند؟ در مطالعات این انتخاب در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت تا تمرکزهای درونی یا بیرونی را که خود ترجیح می دهند انتخاب کنند. به عبارت دیگر از شرکت کنندگان خواسته شد تا خود اعلام نمایند که کدام نوع از تمرکزها برای آنها بهتر می باشد و نتایج نشان داد که افراد تمرکز بیرونی را نسبت به درونی ترجیح میدهند (12). در مورد اینکه افراد در حین اجرا بیشتر کدام نوع از تمرکز بیرونی را ترجیح میدهند انتخاب کنند تنها یک مطالعه توسط مک کی و ولف صورت گرفته است که نشان دادند افراد تمرکز دیستال را نسبت به تمرکز پروگزیمال ترجیح می دهند (28). اما با توجه به اینکه تنها یک مطالعه در این زمینه انجام شده است هنوز اثر نوع ترجیح فرد در تمرکز بیرونی بر اجرا ثابت نشده است. در حالی که اثرات مسافت توجه بیرونی و الگو ترجیهی مبهم می باشد ما در این تحقیق به دنبال این موضوع هستیم که آیا اثر فاصله بر اجرا به تمرکز ترجیهی فرد بستگی دارد یا به طور ضمنی تر افراد مبتدی برای اجرا بهینه، تمرکز بیرونی دور را در مقابل تمرکز بیرونی نزدیک ترجیح می دهند انتخاب کنند یا برعکس.
سومین پرسشی که در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ گویی به آن هستیم این است که آیا ارتباطی در سطح عصبی عضلانی به وجود می آید که بتواند تفاوت های عملکردی تحت شرایط تمرکزهای مختلف بیرونی را پاسخ دهد؟ طبق فرضیه عمل محدود سازگاری به توجه بیرونی باعث کارایی حرکت بیشتر شده و فعالیت عضلانی (EMG) کاهش مییابد. همواره تحقیقات نشان داده اند تمرکز بیرونی باعث کاهش فعالیت عضلانی نسبت به تمرکز درونی می شود (29)، اما مطالعه ای روی اثر مسافت و الگو فعال شدن EMG عضلات انجام نگرفته است و اینکه اگر طبق فرضیه عمل محدود تکیه بر تمرکز بیرونی باعث کارایی بیشتر و اقتصاد حرکت در اجرا نسبت به تمرکز درونی می شود، آیا الگو فعال شدن عضلات در اثر مسافت توجه متفاوت است؟ به بیان دیگر کدام نوع از تمرکز بیرونی (دور یا نزدیک) باعث کاهش فعالیت عضلانی، کارایی و اقتصاد حرکتی بیشتری در اجرا می شود.
در نهایت با توجه به مطالب ذکر شده، تلاش تحقیق حاضر در جهت پاسخ گویی به چند پرسش اساسی است: اول اینکه آیا بین دستورالعمل های فواصل گوناگون تمرکز توجه بیرونی در اجرا مهارت حرکتی افراد مبتدی تفاوتی وجود دارد؟ دومین سوال تحقیق حاضر این است که آیا تفاوت های فردی در انتخاب کانون توجه بیرونی و ترجیح افراد در برتری و شاید اثر بخشی آن بر انواع تمرکزها تاثیر دارد؟ سومین سوال تحقیق حاضر این است که آیا ارتباطی در سطح عصبی عضلانی به وجود می آید که بتواند تفاوت های عملکردی که تحت شرایط تمرکزهای بیرونی مختلف به وجود می آید را پاسخ دهد؟ پژوهش حاضر در راستای فرضیه های ذکر شده و پاسخ گویی به سوالات مطرح شده فوق انجام گرفته است.
در حال حاضر شواهد برای برتری تاثیر کانون توجه دور از بدن نسبت به کانون توجه نزدیک به بدن فقط به تعداد کمی از مطالعات و مهارت ها (گلف، صفحه تعادل، پرتاب دارت) محدود شده و در زمینه انتخاب کانون توجه بیرونی ترجیحی افراد در حین اجرا تنها یک مطالعه توسط مک کی و ولف (2012) انجام شده است (28). به دلیل کمبود تحقیقات و به اثبات نرسیدن اثر ترجیحی تمرکز بیرونی و مبهم بودن اثر مسافت تمرکز بیرونی بر اجرا نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه می باشد (5). در مطالعات قبلی یک مشکل بالقوه این بود که ترجیحات اجرا کننده ممکن است مبتنی بر بازخورد در مورد نتیجه ای از عمل باشد، به این معنی که افراد ممکن است کانون تمرکزی (به عنوان مثال بیرونی) را ترجیح داده اند، که منجر به عملکرد موثرتر شده است. پس نیاز می باشد اجرای شرکت کنندگان در شرایطی که هیچ آگاهی از نتیجه اجرا برای آنها فراهم نشده است سنجیده شوند تا نتایج مربوط به اثر بخشی کانون تمرکز توجه با دقت بیشتری بررسی شود. تمام مطالعات در مورد الگوی فعال شدن عضلات در وضعیت های مختلف کانون توجه، مربوط به برتری کانون توجه بیرونی در مقابل کانون توجه
درونی و کاهش فعالیت عضلانی در حین اجرا و اقتصاد حرکت بهتر می باشد. اما مطالعه ای در مورد اثر مسافت توجه بیرونی، انواع مختلف توجه بیرونی و الگوی فعال شدن EMG عضلات صورت نگرفته است پس نیاز به انجام مطالعه در این زمینه و مشخص کردن کارایی بهتر عضلانی و اقتصاد حرکت در اجرا با توجه به مسافت و نوع تمرکز بیرونی می باشد (29).
تمرکز توجه فرد می تواند اثر معنادار و چشمگیری روی اجرا مهارت حرکتی داشته باشد. هنگامی که فردی مهارتی را اجرا می کند تمام چیزهایی که توجه وی را معطوف می کند، تعیین کننده چگونگی روانی و سیالی حرکت، همسانی حرکت، دقت پاسخ و در نهایت نحوه اجرای مهارت می باشد (5). دانستن اینکه به چه چیز توجه شود، چگونه بنا بر نیاز توجه از یک مساله به مساله دیگر معطوف گردد و دانستن چگونگی شدت بخشیدن به میزان توجه یا تمرکز یک فرد، مهارت های اساسی برای اجرا و عملکرد مطلوب است. این مهارت ها را می توان به ورزشکاران آموخت و مسئولیت انجام آن با مربیان می باشد (30).
توجه در زمینه های متعددی همچون مربی گری، کاردرمانی و آموزش به کارگرفته می شود. اهمیت توجه در علوم ورزشی به دستورالعمل دهی مربوط می شود. دستور العمل به فرد اجرا کننده برای متکی شدن به موثرترین نوع توجه، باعث بهترین عملکرد در حین اجرا و رسیدن به هدف حرکت با اقتصاد حرکتی بالا می شود. مربی می تواند با آموزش هایی در مورد چگونگی اختصاص دادن ظرفیت توجه به یادگیرنده، بر یادگیری مهارت و عملکرد تاثیر داشته باشد. مربیانی که از این جنبه پیشرفت مهارت آگاه هستند، ممکن است قادر باشند ابزارهای موثرتری برای هدایت توجه کارآموزان بکارگیرند(31). پس شناخت روابط و عوامل زیر بنایی توجه مربی را در هدایت بهتر شاگرد برای رسیدن به هدف حرکت کمک خواهد کرد.
اهداف تحقیق:
هدف کلی:
تعیین تاثیر افزایش مسافت توجه بیرونی و الگوی ترجیحی انتخابی فرد بر دقت اجرا ومیزان فعالیت EMG عضلات.
اهداف اختصاصی:
فرضیه های تحقیق:
فرض کلی:
افزایش مسافت توجه بیرونی و الگوی ترجیحی انتخابی فرد بر دقت اجرا ومیزان فعالیت EMGعضلات در پرتاب دارت تاثیر دارد.
فرضیات اختصاصی:
محدودیت های این تحقیق شامل دو دسته هستند:
محدودیت های تحت کنترل پژوهشگر
محدودیت های غیرقابل کنترل پژوهشگر
. Attention
. Constrained Action Hypothesis
. .Nodal Point Hypothesis
. Electromyography