ضرورت ارتقای علمی جوامع اسلامی در جهان کنونی، امری غیرقابل انکار است. ایجاد زمینههای تبادل علمی با سایر جوامع به منظور بهرهبرداری بجا از دستآوردهای آنها و نیز ترویج آرا و اندیشههای علمی خویش در محافل علمی جهان، یکی از گزینههای ضرورت بخشی به تولید اندیشه است. رکود علمی حاکم بر جوامع اسلامی که پس از دوران شکوفایی تمدن اسلامی اتفاق افتاد، زمینه را برای پیشرفت و استفاده جوامع غربی از پتانسیلهای علمی مسلمین فراهم آورد، به گونهای که بلافاصله پس ازا ین رکود، شاهد بالا گرفتن پیشرفتهای علمی در غرب بودیم از این روی بیجا نیست اگر بگوییم رکود مسلمین در حوزههای علمی، یکی از علل عمده تسلط جوامع غربی بر آنها بود. (همتی،1386)
بدیهی است نجات از این وضعیت به گونهای که ملل اسلامی بتوانند در پیشرفت جهان علم و اندیشه، دخیل بوده و نقش بسزا داشته باشند و بلکه بسان دوران شکوفایی تمدن اسلامی، دیگران را سفرهنشین علم خویش کنند، در گرو بها دادن به علم و اندیشه در حوزههای مختلف آن و در یک کلام تحقق یک نهضت و خیزش عمومی در راستای تولید علم است.
تحقق تحول علمی و ایجاد علم برای جوامع اسلامی خصوصاً جامعه دینی ایران از جهاتی به شرح ذیل ضرورت دارد: (عاملی،1383)
1- جهانی شدن اسلام که هدف عالیه حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ است، متوقف بر اموری است. یکی از مهمترین آنها، آن است که جوامع اسلامی بتوانند در حوزههای مختلف علمی از غرب سبقت گرفته و در علوم مختلف، صاحب رأی و نظر نوین گردند. بدیهی است یکی از نتایج عمده این توسعه علمی در سطح بینالمللی، جهانی شدن اسلام است. زمانی مسلمین میتوانند در محافل علمی جهان خود را نشان دهند و توجه جهان غرب را به خود جلب کنند که از یک نشاط علمی به روز و کارآمد برخوردار باشند و نیازمندی جهان غرب به علم و فکر مسلمین احساس گردد. آنجاست که اسلام میتواند به عنوان دین جامع و پیشرو در تمام شؤونات بشری، خود را جاودانه به دنیا معرفی کند و شاهد قدرت واقعی خود در جذب انسانها به سوی خود، باشد در غیر اینصورت در بر پاشنه سابق (یعنی دوران رکود تمدن اسلامی) خواهد چرخید. (عاملی1383)
2- فرهنگ مدرن غرب بر بنیادهای اومانیستی و سکولاری مبتنی بوده و به دنبال ساختن تمدنی با همان صبغه و نگاه خاص خویش است. بدیهی است جهانی سازی این فرهنگ و تمدن که الآن غرب در پی آن است، و لازمهاش ورود به جامعه دینی ما نیز هست، چه بسا هویت دینی و فرهنگی ما را تحت الشعاع قرار داده و باعث جذب نخبگان به سوی این فرهنگ شود. قهراً نتیجه چنین بحران هویتی که متوجه جامعه ما میشود از دو حال خارج نیست یا موجب استحاله نخبگان در این فرهنگ وارداتی است و یا گرفتار آمدن آنها در دام تردید و انزوا نسبت به فرهنگ دینی و ملی خود است. از این رهگذر است که ارتقاء کیفی علم و اندیشه و غنی سازی فرهنگ و تمدن اسلامی جهت صیانت مسلمین از انفعالپذیری نسبت به فرهنگ و تمدن غرب، در قالب نهضت تولید علم که منتهی به احیاء تمدن فراگیر اسلامی باشد، امری ضروری خواهد بود. بدیهی است هرگاه یک خیزش عمومی در راستای توسعه علمی و فرهنگی به وقوع بپیوندد و در سایه آن اندیشمندان و نخبگان به جای پرداختن به شرح و بسط مطالب وارداتی و تقلید از آنها به تولید علم و نظریه جدید بیندیشند و از ساحت گزارهها به ساحت نظریهپردازی و تولید گزاره پیش بروند، شاهد انقلابی عظیم در حوزههای مختلف علمی خواهیم بود.
(رفیع پور1381)
در سند چشمانداز هر کشوری نقش برجستهای به حوزه علوم انسانی در ارتقای زندگی ملی آن کشور داده شده است. بیتردید ارتقای تولیدات این حوزه از دانش میتواند مسیر پیشرفت عالمانه کشور را به سمت اهداف عالی آن هموار سازد اما خلق این نوع دانش در کشور ایران دچار نوعی کندی است اگرچه دیرینگی این حوزه به قدمت حضور آدمی بر روی کره خاکی است. تمدن افزون بر 2500 ساله ایران نیز تجلی پیشینه این حوزه از دانش بشری است اما با وجود این در مقایسه با علوم تجربی و طبیعی تولیدات حوزه علوم انسانی و اجتماعی چشمگیر نیست. (دانایی فرد1388)
مدیریت به عنوان شاخهای از علوم انسانی در توسعه جوامع بویژه کشورهای در حال توسعه نقش کلیدی و موثر دارد. جوامع در حال توسعه و از جمله ایران به منظور بهرهگیری موثر از امکانات و منابع خود به انتقال تئوریها و دانش مدیریت کشورهای غربی و دیگر جوامع پیشرفته اقدام می نمودند بعد از گذشت زمان متوجه شدند که این روش نه تنها به بهبود وضع کشورشان کمکی نکرده است بلکه مشکلی بر مشکلات قبلی اضافه شده است. به عبارت دیگر کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما میوههای تمدن جدید را به وفور و سیلآسا وارد کردهاند، از محصولات تکنولوژیکی گرفته تا نهادهای سیاسی و اقتصادی اما چون قالبهای حقوقی، اخلاقی، فلسفی مناسب این محصولات که باید حول آنها وجود داشته باشد همراه آن انتقال نیافته و چون جایگاه و اقلیم یا محیط زیست مناسبی نتوانستهاند در این جوامع پیدا کنند لذا نقششان بیشتر تخریبی بوده است تا سازندگی و جهتگیری و چارچوب ذهنی این تئوریها قطعا جوابگوی مسائل مدیریت کشورها نبوده است هرچند ممکن است برخی از فنون و تکنیکهای موجود مدیریت در اداره سازمانها کاربرد داشته باشد و ضوابط منظمی را برای بهرهوری موثر در اختیار بگذارد اما حتی اقتباس و اتخاذ تعدیل شده این فنون زمانی موثر خواهد بود که در چارچوب تئوری بومی مدیریت که بر پایه ویژگیهای جامعه تنظیم و تدوین شده باشد، به کارگرفته شوند. (ایران زاده 1381)
تحولات سریع و شگرف در تمامی ابعاد زندگی فردی، اجتماعی و حرفهای، مدیران امروز را با چالشها و فرصتهای متعددی روبرو ساخته است مواجهه خردمندانه با این چالشها و بهرهبرداری از فرصتها جز با یک نگاه تیزبین، موشکافانه و عالمانه ممکن نیست. زیرا پا به عصری نهادهایم که نظریه و نظریهپردازی و به ویژه دانش حاصل از آن اهمیت ویژهای در حل مسائل بشری یافته و کلید کامیابی فرد، سازمان و ملتها گشته است لذا آموزش و نظامهای آموزشی و تولید کننده دانش اهمیتی بیش از پیش یافته و مدیریت آنها از عوامل تایین کننده کیفیت آموزش به طور اخص وکامیابی ملتها در دستابی به توسعه به طور اعم میباشد بدیهی است مدیرانی در این عرصه موفقترند که از دانش بیشتر و متناسب با جامعه خود برخوردار باشند. (حیدری 1389)
تعیین دقیق و درست چالشهای تولید دانش در کشور ما ضرورتى اکید دارد. چرا که هرگونه تحرکى در عرصه تولید دانش پیشاپیش مستلزم شناخت درست چالشهای آن است.
با توجه به اینکه در کشور ما میزان تولید دانش در حوزه مدیریت در مقایسه با حوزه علوم تجربی و طبیعی بسیار کند است و این در حالی است که در سالهای اخیر به علت استقبال بخشهای مختلف جامعه تقاضا برای تحصیل در این عرصه افزایش یافته و شماری از دانشگاهها به گسترش دوره تحصیلات تکمیلی (ارشد، دکتری) در حوزه مدیریت روی آورده اند براین اساس پژوهش حاضر در صدد است ، ضمن تاکید برضرورت مشارکت و فعال شدن نهضت تولید دانش مدیریت در کشور که شرط حیاتی برای حفظ و تقویت موجودیت، هویت و استقلال و اقتدار کشور است، تحلیلی بر فرصتها و چالشهای موجود درفرایند تولید و توسعه دانش مدیریت در نظام آموزش عالی کشور داشته باشد.
بررسی روند توسعه کشورهای پیشرفته نشان دهنده آن است که این کشورها به اهمیت و جایگاه تولید علم کاملاً واقف بودهاند و برای تحقق آن به برنامهریزیهای استراتژیک متوسل شدهاند. بدون تردید کشور ما نیز باید برای تحقق اهداف سند چشمانداز، تولید علم را در محور برنامههای توسعه خود قرار دهد. در حقیقت، علم محوری و دانایی مداری بعنوان ستاره راهنمای حرکت دستگاههای اجرایی کشور محسوب میشوند و البته اتخاذ این رویکرد با توجه به مجموعه تحولات بینالمللی کاملاً منطقی به نظر میرسد؛ چرا که برخورداری از روشها، نظریهها و اندیشههای جدید، کلید حل مشکلات و زمینهساز تبدیل تهدیدها به فرصتها میباشد. از آنجایی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز به این مهم توجه کردهاند ضرورت توجه به علم و خطمشیهای رسیدن به آن در کشورمان به شدت احساس میشود. ایران کشوری عظیم و در منطقهای حساس و ژئوپلیتیک واقع شده و از اینرو از داخل و خارج با چالشهایی مواجه است که از جمله پیامدهای آن مطرح شدن مسئله ضرورت توانمندی برای ایران اسلامی میباشد. از آنجا که حرکت لازمه رشد و حیات بوده و بحث از لزوم قدرتمند شدن جدیدی به نظر میرسد، شاید پرداختن به تولید علم ضرورت توانمندی باشد. رشته مدیریت از جمله رشتههای علوم انسانی است که بخاطر اهمیت آن در مسایل مدیریتی و رهبری سازمانها و جوامع از اهمیت ویژهای برخوردار است و توجه صاحبنظران و دانشمندان زیادی را به خود جلب کرده است. در این میان تولید دانش در ایران همواره با موانعی روبرو بوده است که رشته مدیریت از این حیث مستثنی نبوده است. اهمیت رشته مدیریت در امر زمامداری و نیز در امر مدیریت سازمانها و لزوم بازنگری در مبانی مدیریت غربی و همخوانی با ایدههای اسلامی موجب گردیده است تا تولید دانش در رشته مدیریت از اهمیت ویژهای برخوردار شده و شناسایی فرصتها و موانع تولید دانش مدیریت ضرورت یابد. امروزه ضرورت پالایش رشتههای علوم انسانی و اجتماعی بویژه مدیریت در ایران از طریق تولید دانش از مسائل اساسی محسوب می شود و نظام آموزش عالی کشور که متصدی تولید دانش است بایستی اهمیت خود را بر تولید دانش در این زمینه قرار دهد. (جاوید 1389) تحقیقات زیادی در زمینه تولید دانش انجام شده است لیکن تحقیق جامعی که به بررسی چالشها و فرصتهای تولید دانش در رشته مدیریت و با استفاده از روش دلفی و اجماع نظر خبرگان صورت گیرد در میان تحقیقات مشاهده نشد و لذا این مورد می تواند وجه تمایز این تحقیق با تحقیقات دیگر در این موضوع باشد.
پرسش 1: فرصت ها و چالشهای تولید دانش در حوزه مدیریت در کشور ایران کدامند؟
پرسش 2: تولید دانش مدیریت درنظام آموزش عالی ایران چگونه است؟
پرسش 3: موانع ذاتی و عرضی تولید دانش در کشور ما چیست؟
501 اهداف پژوهش
1-5-1 هدف کلی: شناخت و تبیین فرصتها و چالشهای موجود در زمینه تولید دانش مدیریت در نظام آموزش عالی ایران.
1-5-2 هدفهای فرعی:
6.1 تعریف مفاهیم و اصطلاحات
دانش
بکمن (1998) دانش را اینگونه تعریف می کند. 1- اطلاعات قابل کاربرد برای حل مشکل 2- اطلاعات سازماندهی وتحلیل شده برای قابل فهم ساختن اطلاعات. 3- دانش از حقایق، اعتقادات، چشماندازها، مفاهیم، قضاوتها، انتظارات، روشها و دانش تجربی تشکیل شده است.. (حیدری،1389)
از نظر رابطه منطقی میتوان گفت که دانش معادل (Knowledge) در فلسفه و شناختشناسی حوزه زبان انگلیسی مجموعه جامعتر و کلّیتری نسبت به علم فقط معادل (Science) بوده و علم میتواند به نحوی زیر مجموعه دانش به عنوان تمامی آگاهیهای انسانی تلقی شود.
در حوزه زبان فارسی، دانش یا علم باز هم دربرگیرنده تمامی گونهها و حوزههای شناخت و آگاهی در عامترین معنای خویش است.(همتی،1386)
مدیریت
استونر مدیریت را فرایند برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کوششهای اعضای سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین سازمانی تعریف کرده است. (قرائی مقدم 1382)
در این پژوهش منظور از مدیریت، مدیریت دانش میباشد به عبارت دیگر خلق دانش و بکار بستن اصول مدیریت دانش نظیر سرمایهگذاری بالا یرای دانش، استفاده از مدیران دانش، و استفاده از راه حلهای چندگانه و……
فرصت
به شرایط و موقعیتهایی اطلاق میگردد که میتواند به پیشرفت توسعه منجر گردد. به عبارت دیگر فرصت به موقعیتهایی اطلاق میشود که اولا قابل کنترل باشند ثانیا این موقعیتها پیامدهای مثبتی برای فرد به همراه داشته باشند. (علی احمدی،1382)
در این تحقیق منظور از فرصت: وجود نیروی جوان و مستعد در حوزه مدیریت، حمایت رهبر معظم انقلاب از تولید دانش بومی، پذیرش زیاد دانشگاهی در رشته مدیریت، سرمایهگذاری دولت در بخش تولید علم، سیاستهای دولتی وزارت علوم محرک تولید دانش، ارزشهای دینی اسلامی در ایران.
تهدید
تهدید به هر موقعیت غیرقابل کنترل با پیآمدهای منفی اطلاق میشود. به عبارت دیگر تهدید به موقعیتهای برونی و محیطی اطلاق میشود که میتواند به عنوان مانعی در برابر پیشرفت و توسعه قرار گیرند. (علی احمدی1382)
در این تحقیق منظور از تهدید موانع بیرونی است که بر فرایند تولید دانش تاثیر می گذارد نظیر تحریمهای بینالمللی و محدودیت در دسترسی به منابع مختلف،عدم همخوانی تئوریهای غربی با جهانبینی اسلامی.
موانع ذاتی تولید دانش
موانعی که ناشی از ویژگیها و خصایص پژوهشگر و موضوع پژوهش ناشی میشوند. این موانع میتوانند از وضعیت معرفتی، روحی و خلقی پژوهشگران ناشی شوند یا در اثر ویژگیهای درونی موضوع پژوهش باشند.
در این تحقیق این موانع شامل : تغیر رفتارو تغیرات مداوم در حوزه علوم انسانی، وجود موانع زیاد بوروکراسی در تحقیق و توسعه در علوم مدیریت در ایران، عدم ثبات رویه در رفتارهای انسانی در حوزه علوم انسانی میباشد.
واژه آمادگی جسمانی مفاهیم گسترده ای دارد و در نوشتار های مختلف به شکل های گوناگون تعریف شده است. به طور متداول، کیفیت و امکانات بدن انسان در تطابق با فعالیت های بدنی، آمادگی جسمانی خوانده می شود[5]. شرکت در فعالیت های بدنی منظم یکی از بهترین راه های بهبود سلامت عمومی از قبیل سلامت بدنی، روانی و سلامت هیجان است. فعالیت بدنی شاخص اولیه سلامت است که نقش حیاتی در افزایش آمادگی جسمانی و رفتارهای مرتبط با سلامت، طول عمر، بهبود کیفیت مرتبط با سلامت زندگی، افزایش مدیریت کنترل وزن وکاهش خطر مرگ و میر ناشی از بیماری است[6 [. هدف اصلی آمادگی جسمانی افزایش قابلیت های آمادگی عملی ورزشکاران و توسعه قابلیت های آنها تا بالاترین حد هنجارها است[7].
توانمندی ها و شایستگی های اجتماعی و هیجانی از عوامل تاثیر گذار بر کیفیت روابط اجتماعی و موفقیت در حوزه های گوناگون زندگی و حرفه ای به شمار می روند. خواستگاه این دسته از پژوهش ها، مفهوم هوش هیجانی است [8].
هوش هیجانی بعنوان عامل موفقیت در زندگی فردی، اجتماعی و حرفه ای شناخته شده است[9]. برادبری و گریوز(2005) بیان کردند کسانی که هوش هیجانی خود را به کار می گیرند با محیط اطراف خود سازگاری بیشتری دارند، اعتماد به نفس بالایی نشان می دهند و از توانایی های خود آگاهند. پژوهش ها نشان می دهد که این سازه (EIQ) موجب توسعه ارتباط سالم و کیفیت زندگی و شغلی مربیان ورزش می شود[10].
گفته می شود که شطرنج فعالیت بالقوه ی بی حد و حصری برای ذهن است. شطرنج، فعالیت های ذهنی که در طی عمر مورد استفاده قرار می گیرد را توسعه می دهد. تعدادی از فعالیت های شطرنج را می توانیم این طور نام ببریم: حل مسئله، تمرکز، تفکر، طراحی استراتژی، تحلیل، خلاقیت، ارزیابی و ترکیب. از شطرنج می توانیم بطور موثر بعنوان ابزاری برای آموزش حل مسئله و استدلال استفاده کنیم[11].
گلادیس در تحقیقق خود به این نتیجه رسید که رابطه مثبت بین فعالیت بدنی و هوش هیجانی وجود دارد[12]. از آنجایی که شطرنج یک نوع بازی است که کم تحرک بوده و بیشتر با قدرت تفکر و خلاقیت سر و کار دارد و کمتر به آیتم های آمادگی جسمانی می پردازد، دراینجا این پرسش مطرح می شود آیا اشخاصی که به این رشته ورزشی روی می آورند ممکن است از لحاظ بدنی دچار افت شوند و آمادگی جسمانی خود را فدای تقویت قدرت ذهنی و خلاقیت کنند یا خیر؟ ازسوی دیگر، این سوال نیز مطرح می شود که این افراد به دلیل شرایط این بازی و کمبود ارتباط با حریف، ازچه مقدار هوش هیجانی برخوردارند و آیا هوش هیجانی در این بازی تاثیر گذار است ؟ این تحقیق برآن است به مقایسه آمادگی جسمانی و هوش هیجانی در افراد شطرنج باز نخبه و مبتدی بپردازد تا از این طریق به وجود یا عدم وجود تفاوت آمادگی جسمانی و هوش هیجانی در این رشته پی ببرد.
1-3 ضرورت و اهمّیت تحقیق
واضح است که تربیت هم جنبه روانی دارد و هم جنبه جسمانی و این دو همچون بال های یک پرنده ای هستند که بدون یکی از آنها پرواز و رسیدن به اوج برایش امکان پذیر نمی باشد. در حقیقت پرورش روح و جسم جدا از همدیگر نمی باشند و وجود یکی پیش نیازی است برای دیگری، چنان که افلاطون می گوید: روح و جسم همچون دو اسب یک ارابه اند، مادامی که یکی از این دو بلنگد هرگز ارابه به مقصد نمی رسد.[5].
آنچه زیر بنای تمامی فعالیت های حرکتی انسان را تشکیل می دهد، میزان آمادگی جسمانی است. داشتن آمادگی جسمانی بالا نه تنها در انجام حرکات بنیادی ما را یاری می دهد، بلکه در یادگیری و اجرای بهتر مهارتهای ورزشی نیز موثر است[13]. آمادگی جسمانی جوانان، مساله ای بنیادی و حیاتی است که سلامت و تندرستی آنها را تضمین می-کند. تحقیقات نشان داده اند که، بین میزان آمادگی جسمانی دانش آموزان و سلامت ذهنی و عاطفی آنان رابطه مستقیمی برقرار است و همچنین بین میزان آمادگی جسمانی دانش آموزان و موفقیت و پیشرفت تحصیلی آنان همبستگی زیادی وجود دارد[14].
پیشرفت روانشناسی ورزش عمری 90سال دارد و با تلاش های تریپلت توام بوده است، اما فقط در دو دهه گذشته تاکید زیادی بر روی مولفه های روانی در ورزشکاران در تحقیقات آزمایشگاهی شده است و به عنوان یک تاثیر عمده بر اجرای ورزشی بطور میدانی مورد ارزیابی قرار می گیرد دلیلی وجود ندارد که رشد سریع مطالعات روانشناسی ورزش که در دهه 1970 شکوفا شد، در آینده نیز ادامه پیدا نکند، بنابراین منطقی است که فرض کنیم آینده روانشناسی ورزش روشن خواهد بود. زیرا توده مردم خواهان ورزش و برد آن هستند و به اهمیت روانشناسی در یاری رساندن به ورزشکاران در اجرای مهارت های ورزشی و کسب موفقیت پی برده اند، بدین لحاظ اهمیت اجتماعی و عملی این علم نمایان تر گشته است، این بدان معناست که مطالعه علمی روان شناسی ورزش لزوما بایستی در دانشگاه ها عملی گردد و به روان شناسان بیشتری به عنوان مشاورانی که در بالا بردن سطح اجرای مهارت های ورزشی ورزشکاران کمک می نمایند مورد نیاز می باشد[15]. در فرمول بندی جدید نقش عوامل موثر در ورزش، هوش هیجانی عامل تاثیر گذار مهمی شناخته شده و به دلیل بررسی های پراکنده ای در زمینه خرده آزمون های مرتبط با هوش هیجانی صورت گرفته است، ضرورت و اهمیت مطالعه کلی در این حیطه بسیار برجسته به نظر می رسد. روان شناسان ورزش در تحقیقات خود در مورد هوش هیجانی و مولفه های آن به نتایجی دست یافته اند، اما مطالعه و بررسی در خصوص میزان هوش هیجانی و زیر مولفه های آن بیشتر به منظور مطالعه توان پیش بینی هوش هیجانی در موفقیت تحصیلی در دانش آموزان و ارتباط آن با هوش شناختی بوده است[16].
آمادگی جسمانی جوانان، مساله ای بنیادی و حیاتی است که سلامت و تندرستی آنها را تضمین می-کند. تحقیقات نشان داده اند که، بین میزان آمادگی جسمانی دانش آموزان و سلامت ذهنی و عاطفی آنان رابطه مستقیمی برقرار است و همچنین بین میزان آمادگی جسمانی دانش آموزان و موفقیت و پیشرفت تحصیلی آنان همبستگی زیادی وجود دارد[14].
تحقیقات نشان داده رشته ورزشی شطرنج عملکرد تحصیلی را بهبود می بخشد[ 17]. برخی تحقیقات دیگر بیانگر این است که بین آمادگی جسمانی و پیشرفت تحصیلی[18] و بین هوش هیجانی با موفقیت ورزشی رابطه مثبت وجود دارد[8]. اما درباره رشته شطرنج و ارتباط یا تاثیر احتمالی میزان هوش هیجانی براین ورزش تحقیقی مشاهده نشده است. با انجام این تحقیق می توان به جایگاه هوش هیجانی در این رشته پی برد و با استفاده از نتایج آن در جهت آموزش بهتر این رشته و در نتیجه پیشرفت در آموزش آن و پیشرفت تحصیلی افرادی که به این رشته می پردازند، گام برداشت.
با توجه به این نکته ضروری است با انتخاب دو گروه از شطرنج بازان نخبه و مبتدی و مقایسه هوش هیجانی و آمادگی جسمانی آنان، به تفاوت های این دو مقوله در شطرنج بازان پی برد.
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلّی
هدف کلی این تحقیق مقایسه متغیرهای آمادگی جسمانی وابسته به تندرستی و مولفه های هوش هیجانی شطرنج بازان نخبه و مبتدی می باشد.
1-4-2 اهداف اختصاصی
1 . مقایسه متغیرهای آمادگی جسمانی وابسته به تندرستی شطرنج بازان نخبه و مبتدی
1-5 فرضیّههای تحقیق
5 . بین مؤلفه های درون فردی شطرنج بازان نخبه و مبتدی تفاوت وجود دارد.
1-6 قلمرو تحقیق
1-6-1 قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق شامل کلیه افرادی که در استان خراسان شمالی درهیئت های شطرنج به بازی شطرنج می پردازند.
1-6-2 قلمرو زمانی
تحقیق کنونی در بهمن ماه 1391 در جریان مسابقات قهرمانی شطرنج استان خراسان شمالی، بمناسبت دهه فجر، صورت گرفته است.
1-6-3 سن و جنس شرکت کنندگان
شرکت کنندگان های این تحقیق مردان 18تا 35 سال که به بازی شطرنج می پردازند، می باشند.
1-6-2 محدودیتهای تحقیق
1-7 تعریف واژه ها و مفاهیم
1-7-1 آمادگی جسمانی
تعریف نظری – آمادگی جسمانی به مجموعه ای از قابلیّت های انسان که پایه ای و بنیادی هستند، اطلاق می شود. این دسته از قابلیت ها، به خودی خود در انسان وجود دارند و آموزش پذیر نیستند، ولی در اثر تمرین بهبود می یابند. [19]. آمادگی جسمانی به مجموعه ای از قابلیّت انجام فعالیّت های بدنی متوسط تا سنگین بدون ایجاد خستگی و حفظ این قابلیّت در سرتا سر زندگی اطلاق می شود[7]. واژه آمادگی جسمانی مفاهیم گستردهای دارد و در نوشتارهای مختلف به شکلهای گوناگونی تعریف شده است به طور متداول، کیفیت و امکانات بدن انسان در تطابق با فعالیتهای بدنی، آمادگی جسمانی خوانده میشود [20].
تعریف عملیاتی- در این تحقیق منظور از آمادگی جسمانی مجموع 4 نمره کسب شده در فاکتورهای آمادگی قلبی تنفسی، استقامت عضلانی عضلات کمربند شانه ای، استقامت عضلات شکم، انعطاف پذیری عضلات کمر و همسترینگ می باشد.
1-7-2 آمادگی قلبی- تنفسی
نظری- عبارت است از توانایی دستگاه گردش خون(قلب) و دستگاه تنفس(ششها) برای سازگار شدن با یک فعالیت معین عمومی متوسط تا شدید از قبیل دویدن و شنا کردن گفته می شود که در هنگام فعالیت نیازهای غذایی(گلوکز) و تنفسی (اکسیژن) عضلات فعال را تامین کند و در هنگام بازگشت به حالت اولیه با سرعت بیشتری منابع از دست رفته را بازسازی نماید[21].
عملیاتی- در این تحقیق منظور از آمادگی قلبی تنفسی یعنی دویدن دو 1600 متر در کمترین زمان می باشد. که فرد شرکت کننده در آزمون باید 4 دور مسیر 400متری دور پیست دو و میدانی را طی کند و زمان سپری شده، رکورد وی محسوب می شود.
1-7-3- استقامت عضلانی
نظری- عبارت است از توانایی ادامه دادن به فعالیت جسمانی یا مقاومت در برابر خستگی عضلانی است[22]. یا توانایی یک عضله یا گروهی از عضلات برای تکرار انقباض عضلانی در مقابل یک نیرو یا نگه داشتن انقباض برای مدت زمان طولانی[23].
عملیاتی– در این تحقیق منظور از استقامت عضلانی، استقامت عضلات شکم و کمربند شانه ای می باشد. در استقامت عضلات شکم هر تعدادی که فرد بتواند ازحالی خوابیده به پشت برخاسته و آرنج های دست را به زانوهایش در حرکت درازونشست برساند و به حالت اول (درازکش پاها خم و دست ها برروی سینه به حالت ضربدر) برگردد، رکورد او محسوب می شود. دراستقامت عضلانی کمربند شانهای که با بارفیکس سنجیده می شود، فرد باید با دست های کشیده زیر میله با رفیکس قرارگیرد و سعی کند چانه خود را به میله برساند و سپس دوباره به جای خود برگردد.که در این حالت تعداد تکرارهای صحیح وی ثبت می گردد.
1-7-4- انعطاف پذیری
نظری- عبارت است از ایجاد وسعت دامنه حرکتی بیشتر حول مفصل از طریق کشیدن عضلات [24] یا توانایی حرکت آزادانه، بدون محدودیت و بدون درد در سرتاسر دامنه حرکتی یک مفصل یا گروهی از مفاصل[25].
عملیاتی- در تحقیق حاضر منظور از انعطاف پذیری، انعطاف پذیری عضلات همسترینگ و کمر می باشد. فرد باید در حالت نشسته کف پاها را به تخته انعطاف چسپانده و در حالیکه زانوها صاف هستند، با دست کشیده بر روی تخته به جلو خم شود و خط کش رابا دو دست تا ای که می تواند به سمت جلو پیش ببرد و در انتهای حرکت 2ثانیه مکث کند. مقدار جابجایی خط کش رکورد فرد محسوب می شود.
1-7-6- هوش هیجانی
نظری – یک دسته از توانایی های غیر شناختی که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد[27].
عملیاتی – هوش هیجانی از لحاظ عملیاتی سازه ای است که براساس نمره فرد در پرسشنامه هوش هیجانی بار- اُن مشخص می گردد.
1-7-7 شطرنج باز نخبه
فردی است که در سطح شهرستان دارای مقام باشد و تجربه شرکت در مسابقات استانی و یا کشوری را داشته باشد ( در این تحقیق واژه نخبه مترادف با واژه ماهر است).
1-7-8 شطرنج باز مبتدی:
فردی است که به تازگی شطرنج را فرا گرفته و حداقل کلاس سطح مقدماتی شطرنج را گذرانده و دارای مقام در این رشته نباشد.
[1]– Bradberry and Grivaes
– Emotional intelligence quotient
-Triplet.
از آنجا که حفظ ارزش های موجود در جامعه ،موجب ثبات و ماندگاری در فرهنگ و اخلاق آن جامعه محسوب می شود، وجدان عمومی همواره ارتکاب اعمالی که این ارزش ها را کم رنگ یا محو نماید مورد سرزنش و نکوهش قرار می دهد. دولت ها به شیوه های مختلف از جمله جرم انگاری در این زمینه و قرار دادن ضمانت اجرا و برخورد با مهاجمین نسبت به این ارزش ها ،در حفظ و صیانت آن می کوشند و باتوجه به آنکه این دسته جرایم با اعتقادات،آداب ورسوم،باورهاو مذهب جوامع ارتباط دارند،بیش از پیش وجدان عمومی را جریحه دار می سازند.در تمامی جوامع بشری به افرادی که رفتارهای خلاف اخلاق و عفت دارند یا از این راه کسب درآمد می کنند به دیده حقارت می نگرند. این امر نشان دهنده آن است که عقلا این رفتارها را مذمت می کنند و دراین مذمت تفاوتی میان جوامع دینی و غیر دینی نبوده و برهمین اساس در غالب کشورها اعم از کشورهای متمدن و پیشرفته که مسائل اخلاقی و جنسی را برای خود بحران محسوب نمی کنند و یا کـشورهایی که به علت اعتقــادات مذهبی ،خود را مقید به اجرای فرامین الهـــی می دانند (نظیر ایران)، روش ها و شیوه های گوناگون پیش بینی شده است تا بدین وسیله از اشاعه اعمال خلاف عفت جلوگیری شود . اما این دسته جرایم در مقایسه با سایر جرایم از حیث زمان و مکان به شدت در نوسان بوده است. چنان که مشاهده می کنیم امروزه با پیشرفت علم فناوری و پیدایش رایانه و به دنبال آن فضای مجازی اینترنت،این جرایم شکل نوینی به خود گرفته است و از حالت سنتی خارج شده و تحول چشم گیری را در قلمرو حقوق کیفری ایجاد نموده اسـت و همین امر حقوق جزای کلاســیک و آیین دادرسی آن را با چالش جدی مواجه نموده اسـت و باعث شده است دولت ها در حــقوق کیفری رایانه ای همچون حقوق کیفری سنتی برای حفظ ارزش ها و فرهنگ جوامع خود به جرم انگاری در این زمینه اقدام نمایند. مجرمین جرایم رایانه ای علیه اخلاقیات همچون سایر جرایم سایبری ، با بهره گیری از خصوصیات منحصر به فرد دنیای مجازی همچون قابلیت دسترسی آسان کاربران به آن،استطاعت داشتن همگان در پرداخت بهای آن و ناشناس ماندن مصرف کنندگان آن بهره جسته و از این فضا به عنوان ابزاری برای توسعه و تسهیل تهاجم خود به ارزش ها و باورهای جامعه استفاده می کنند .
قانون گذار ایران نیز با اســتعانت از فرهنگ اســلامی ـ ایرانی و با توجه به گسترش فناوری و استــفاده روزافزون از دنیــای مجازی و رایانه و به منـظور حفظ اخلاق و عفت و جـلوگیری از اشاعه فــساد، به جرم انگاری در زمینه اعمال ضد اخلاقی و منافی عفت در فضای مجازی پرداخته و اقدام به وضع قوانین و مقرراتی در این حیطه نموده است و در این راستا مقنن مواد 14 و 15 از فصل چهارم قانون جرایم رایانه ای را به جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی اختصاص داده است.
قانون گذار در گذشته و حال تعریفی از جرم علیه عفت و اخلاق عمومی ارائه نکرده است و تنها به ذکر مصادیق آن پرداخته است که این امر در مورد جرایم رایانه ای نیز صادق است. براساس مواد قانون اخیرالذکر،مواردی همچون اشاعه فحشا ومنکرات ،تحریک و تشویق و ترغیب
یا دعوت به فساد و فحشا و ارتکاب جرایم منافی عفت و انحرافات جنسی،انتشار و توزیع و معامله محتوای خلاف عفت عمومی (مبتذل و مستهجن)،تطمیع افراد به دستیابی محتویات مستهجن و مبتذل و استفاده ابزاری از افراد در تصاویر و محتوا و تحقیر و توهین به جنس زن ،آموزش ارتکاب جرم و روابط نامشروع و غیر قانونی، قوادی،هرزه نگاری، می تواند به عنوان مصادیق جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی محسوب شود و افرادی که به این امور مبادرت می پردازند طبق قانون ،مورد مجازات و پیگیری قرار خواهند گرفت.
نکته حائز اهمیت آن است که این دسته جرایم مستقیماً با مخدوش کردن کیان خانواده در ارتباط هستند اما به نظر می رسد با توجه به مواد 14 و 15 ق.ج.ر ،تناسبی میان جرم ارتکابی و مجازات آن نمی باشد و این در صورتی است که مجازات علیه عفت و اخلاق عمومی که به شکل سنتی انجام می گیرد در قانون مجازات اسلامی ، از حدت و شدت بیشتری برخوردار بوده در حالیکه در دنیای مجازی با توجه به اینکه طیف عظیمی از افراد می توانند قربانی این دسته جرایم قرار گیرند مجازات سبک تری در نظر گرفته شده است و این امر ناهـماهنگی میان مـواد قانون مجـازات اسلامی و قانون جرایم رایانه ای را به ذهن متـبادر می سازد.
در میان جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی ،قوادی و هرزه نگاری از اهمیت ویژه ای برخوردار هسـتند و شاید بتوان بیــان کرد سایر جرایم در این حوزه ،زیر مجموعه این دو جرم محـسوب می شوند.
با عنایت به ماده 242قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قیادت به معنای جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا و لواط است که براساس شرع برای آن مجازات حد در نظر گرفته شده است.اگرچه منظور از جمع کردن ، آوردن طرفین فحشا در یک مکان است و ظاهرا دلالت بر حضور فیزیکی نزد قواد دارد اما مرتبط کردن می تواند تنها معرفی و آشنا نمودن طرفین با یکدیگر باشد در نتیجه جرم قوادی بدون حضور قواد نیز قابل تصور است.با این مطلب، می توان بیان نمود مجرمان در فضای مجازی به آسانی می توانند به قیادت بپردازندو بدون آن که نامی از آن ها به جای بماند قادر هستند نه تنها دو نفر بلکه میلیون ها انسان را در سراسر جهان به یکدیگر مرتبط سازند این در حالی است که مقنن در تدوین قانون به این امر التفات خاص نشان نداده است و باید گفت مجازات تعیین شده با جرم انجام شده تناسب ندارد.
یکی دیگر از مهم ترین جرایم در حیطه جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی ، هرزه نگاری است و به مجموعه ای از رفتارهای مجرمانه گفته می شود که شامل تولید،طراحی،ارائه، انتشار و مورد معامله قرار دادن محتویات شنیداری و دیداری اعم از تصویر و نوشته و صوت می شود که عفت عمومی را جریحه دار می سازد.پیدایش دنیای مجازی این جرم را از حالت کلاسیک خارج نموده و ابزار مناسبی برای سوء استفادکنندگان جنسی فراهم می کند .وب سایت های اینترنتی قدیمی ترین و در عین حال رایج ترین شیوه دستیابی به هرزه نگاری در فضای مجازی است که دولت ها به خصوص ایران ،قصد دارند با فیلتر کردن این وب سایت ها به مقابله با آن ها بپردازندکه باید بیان نمود اگرچه فیلترینگ لازم بوده اما به طور موقت می تواند جلوی سوء استفاده را بگیرد و راه کار مناسبی نبوده چرا که افراد با عضویت در گروه های اینترنتی که مطالبشان از طریق ایمیل ردو بدل می شود و امکان دسترسی به آن برای هیچ کس غیر از دارنده آن امکان پذیر نیست، قربانی این جرایم قرار می گیرند. همچنین اتاق های گفت و گو و حتی تلفن همراه امروزه می تواند وسیله ارتکاب این جرم باشد. آمارهای بدست آمده دردنیا نشان دهنده آن است که بزه دیدگان این جرم عموما کودکان و نوجوانان هستند و بیشترین سرمایه هرزه نگارها بر روی این گروه است. البته بزرگسالان نیز می توانند قربانی این جرم قرار گیرند و از آنجا که این جرم تهدیدی علیه کانون خانواده را محسوب می شود،می تواند بنیان خانواده و روابط افراد به خصوص زوجین را دستخوش تزلزل نماید.در واقع هرزه نگاری باعـث لطمه زدن به جامعه و اقشار مختلــف آن می گرددو از این حیث ذیل عنوان جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی عنوان می شود.
با توجه به اینکه متاسفانه تاکنون تحقیق جامع و کاملی در زمینه جرایم رایانه ای علیه عفت و اخلاق عمومی در حقوق جزای ایران ارائه نشده است برآن شدیم تا ضمن این تحقیق زوایای مختلف این حوزه مورد بررسی واقع شده و با تعمق و تامل بیشتر به قوانین ،چنانچه خلا قانونی احساس می شود عنوان گردد چرا که این دسته جرایم فضای مجازی را برای تمامی افراد ناامن می سازد و بازتاب آن نسبت به جرایم سنتی علیه عفت و اخلاق عمومی به مراتب بیشتر است و قربانیان آن نیز جمع کثیری از جامعه جهانی را تشکیل می دهند .
یک شرکت ، تحت هدایت و رهبری اعضای هیات مدیره اش اداره می شود سپس هدایت و رهبری از هیات مدیره به مدیر عامل و از مدیر عامل به مدیران ارشد ، به منظور مدیریت و سازماندهی کارهای روزانه شرکت ، انتقال می یابد. بدین ترتیب ، هیات مدیره به نمایندگی از سوی سهامداران شرکت ، کار نظارت و کنترل بر شرکت را انجام می دهد.در حالی که حاکمیت شرکتی مؤثر و کارآمد مسئول تمام کسانی است که با ذینفعان ارتباط برقرار می کنند، این هیات مدیره است که در رأس امور، مسئولیت هماهنگی را بر عهده دارد و از وجود فرهنگ و فضای مناسب در سیستم اطمینان حاصل می کند.
کلید ایجاد یک حاکمیت شرکتی مؤفق ،اطمینان از گسترش اصول پایداری، مسئولیت، پاسخگویی، انصاف، شفاف سازی و اثربخشی در سازمان است. امروزه با بروز تغییرات مداوم در سبد ذینفعان سازمان ها و از طرفی پویای های حاکمیتی موجود در فضای کسب و کار، تغییرات گسترده ای در سطوح حاکمیتی و رهبری سازمان ها رخ داده است. هیات مدیره ها یکی از ارکان حاکمیت در سازمان های امروزی به شمار می روند که بیشتر از آنها به عنوان اهرم اجرایی اصول حاکمیتی سازمانی و مسئول نظارت و سیاست گذاری در شرکت ها یاد می شود. (هوس،2007).
اعضای هیات مدیره ها بیشتر توسط مالکان سهام انتخاب می شوند، در حالی که در برخی سیستم های حاکمیتی نوین، مجموعه نظرات کارکنان، نهادهای دولتی، سرمایه گذاران و عرضه کنندگان نیز در انتخاب آنان تأثیر گذار است. اثربخشی هیات مدیره مستقیماً به ارتباطات بین اعضای هیات مدیره ، بین هیات مدیره و مدیریت اجرایی و بین هیات مدیره و سایر ذینفعان مرتبط است.دلیل این موضوع، آن است که مسئولیت های اصلی هیات مدیره یعنی فراهم کردن هدایت و نظارت، روی رفتار سایرین تأثیر می گذارد. این تأثیر و نفوذ می تواند به طور مناسبی اعمال شود تنها اگر تصمیمات به شکلی شفاف و متقاعدکننده اعلام شوند. بنابراین اعضای هیات مدیره که مسئول تصویب موضوعات مهمی مانند راهبرد ، انتصاب مدیران رده بالا و ریسک پذیری شرکت هستند ، بصورت جمعی تصمیم می گیرند. بنابراین، صمیمیت، دقت و صحت ارتباطات در درون هیات مدیره، کیفیت تصمیم گیری جمعی را بهبود می بخشد.
در تعریف هیات مدیره ها می توان این گونه عنوان کرد که هیات مدیره ها غالباً گروهی از افرادی هستند که حق نظارت ،کنترل، سیاست گذاری های کلان و “حاکمیت ” بر یک سازمان خاص را در اختیار دارند (هلمس،2005). این مجموعه از افراد (در قالب یک تیم کاری اثربخش) می بایست سلامت سازمانی را در حوزه های متنوعی همچون عملکرد مالی مناسب شرکت، قانونی بودن فعالیت ها، تناسب فرایندها و اقدامات صورت پذیرفته سازمانی با اهداف راهبردی سازمان را تضمین کنند.
بر اساس تعریفی ازاینگلی و وان دروالت (2003) ، ترکیب هیات مدیرها به مجموعه ای از منابع انسانی اطلاق می گردد که بر اساس تخصص، تجربه و دانش آنان در مورد مسائل سازمان، برای خلق ارزش افزوده ای جمعی برای سازمان گرد هم آمده اند. نکته کلیدی در ترکیب اثربخش هیات مدیره، حصول اطمینان از این امر است که افرادی صندلی های تصدی عضویت در هیات مدیره را تصاحب کنند که از مهارت، تجربه و دانش کافی به منظور تحلیل مسائل سازمان و چاره جویی برای پاسخگویی آنها برخوردار باشند. نادلر و همکارانش(1389) معتقدند که برای ایجاد ترکیبی بهینه در هیات مدیره و انتخاب اعضایی مناسب می بایست سه عنصر کلیدی ویژگی های فردی، مسئولیت نمایندگی و مجموعه مهارت ها و تجارب اعضاء مدنظر قرار گیرد.(لگزیان و همکاران،1390).
1-2 موضوع و مسأله تحقیق
اساسی ترین و مهمترین مکانیزیم حاکمیت شرکتی ، هیات مدیره است که در ادبیات حاکمیت شرکتی و در کشورهای توسعه یافته و نوظهور بسیار به آن پرداخته شده و مورد توجه بوده است. آنچه در مبحث هیات مدیره در مرکز توجه بوده است ویژگی های آن است که ترکیب ، خصوصیات ، ساختار و فرایند را در بردارد.
در این پژوهش سعی بر این است که تأثیر ترکیب تنوع هیات مدیره بر کیفیت گزارشگری مالی و ریسک شرکت مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین،پرسش اصلی که این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ برای آن می باشد، به این صورت است که چه ترکیبی از هیات مدیره بر کیفیت گزارشگری مالی و ریسک تاثیر می گذارد؟
1-3 اهداف و ضرورت پژوهش
در طول سال های اخیر، در بحث های عمومی و در تحقیقات دانشگاهی ترکیب تنوع در هیات مدیره به یک موضوع پرطرفدار تبدیل شده است. (پیتر و همکاران، 2012).هیات مدیره مهم ترین عامل درکنترل و نظارت بر مدیریت شرکت و محافظت از منافع سهامداران قلمداد می شود.(فاما و جنسن،1983).
بررسی مبانی نظری و اهداف گزارشگری مالی مبین این موضوع است که یکی از اهداف گزارشگری مالی کمک به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان برای پیش بینی جریان های نقدی آتی است. در بسیاری از تحقیقات از قبیل بیمن و ورکچیا (1996)، فیرفیلز و دیگران(1996)، ادمتی و پلیدرر(2000)، بارث و دیگران(2001)، ایسلی و اوهارا (2003)و میخائیل و دیگران(2003)، دقت اطلاعات مالی بعنوان معیار اندازه گیری کیفیت گزارشگری مالی مورد استفاده قرار گرفته است. دقت اطلاعات مالی بیانگر توانایی اجزای سود تعهدی حسابداری برای پیش بینی جریان های نقدی موردانتظار آینده می باشد.بنابراین بالا بودن دقت و توان پیش بینی کنندگی اجزای سود تعهدی از شاخص های تعیین محتوای اطلاعاتی و کیفیت بالای گزارشگری مالی می باشد.(کوهن،2004).
به منظور حفظ و پایداری حاکمیت شرکتی و دستیابی به موفقیت کسب و کار، مدیریت ریسک باید نظام مند اجرا شود. به همین دلیل، این نکته که مدیریت ریسک می بایست در نگرش مدیران نسبت به کسب و کار منعکس شده و در همه ی فرایندهای کسب و کار نهادینه شود، حائز اهمیت است. نقش هیات مدیره، اطمینان یافتن از این موضوع است که روندهایی که توسط مدیریت در این حیطه ایجاد شده اند، درست، صحیح و قابل اعتماد می باشند.برای انجام مدیریت ریسک، هیات مدیره به موارد ذیل احتیاج دارد:(امیدوار،1391).
محاسبه ریسک های بالقوه و احتمال مقابله با آنها باید به طور مرتب در دستور کار هیات مدیره قرار گیرد.در دنیای کسب و کار، ریسک ها ممکن است در سه طبقه مورد تحلیل قرار گیرند:
معمولاً هیات مدیره ها ریسک های مالی مانند سطح اعتباری مشتریان یا موجودی را مکرراً پیگیری می کنند. با این حال، بازنگری نظامند همه ریسک های بالقوه و همه برنامه های کاهش ریسک از نشانه های عملکرد مناسب هیات مدیره است. .(همان منبع).
با توجه به اینکه هیات مدیره و موضوعات مرتبط با آنها چندان مورد توجه محققان داخل کشور قرار نگرفته است از این رو این موضوع محقق را بر آن داشت تا تأثیر بین ترکیب تنوع هیات مدیره و کیفیت گزارشگری مالی و ریسک را مورد بررسی قرار دهد.
1-4 پرسش پژوهش
آیا ترکیب تنوع هیات مدیره بر کیفیت گزارشگری مالی و ریسک تاثیر دارد؟
1-5 فرضیه های پژوهش
1-6 روش شناسی پژوهش
1-6- 1 نوع پژوهش
تحقیق حاضر مطاله ای کاربردی با تأکید بر روابط همبستگی و تحلیلی می باشد. تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شود و باتوجه به چگونگی گردآوری داده، تحقیق توصیفی – استنباطی به شمار میرود.
1-6-2 نحوه جمعآوری اطلاعات
اطلاعات مربوط به ویژگی های هیات مدیره و اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از طریق مراجعه به گزارش های هیات مدیره و صورتهای مالی حسابرسی شدهای که در وبگاه کدال و نیز نرمافزار گزارش سهام تدبیر پرداز و رهآورد نوین استخراج شده است.
1-6-3 تجزیه و تحلیل دادهها
در پژوهش های علمی،تجزیه و تحلیل داده های آماری مرحله مهمی از پژو هش تلقی می شود، زیرا پژوهشگر در این مرحله به نتیجه نهایی خواهد رسید. یعنی با استفاده از یک روش تحقیق، داده ها تجزیه و تحلیل، فرضیه ها آزمون و در نهایت نتیجه گیری انجام خواهد شد.(خاکی،1378).
تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق و آزمون فرضیات آن توسط نرم افزارهای Excel و Eviews انجام شده است ؛به این ترتیب که پس از استخراج اطلاعات متغیرهای مورد بررسی از منابع یاد شده ،این اطلاعات در کاربرگ های ایجاد شده در محیط این نرم افزار وارد شده ،سپس محاسبات لازم برای دستیابی به متغیرهای مورد بررسی انجام شده است و در پایان نیز برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار Eviewsاستفاده شده است.
1-6-4 جامعه آماری
جامعه آماری به مجموعهای از اشخاص، اشیاء، مکانها، رویدادها و اموری اطلاق میشود که در یک یا چند صفت مشترک باشند. هدف اصلی هر پژوهش، کشف اصول و قوانین کلی حاکم بر یک جامعه آماری است.(آذر و مومنی، 1385). جامعه آماری این پژوهش تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار میباشند.
1-6-5 نمونه آماری
روش آماری مورد استفاده برای انتخاب نمونه این پژوهش روش غربالگری است که با توجه به شرایط زیر طی سالهای 1388-1392 مورد بررسی قرار گرفته است.
با توجه به مجموع شرایط فوق، 126 شرکت در دوره زمانی 1388 تا 1392به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند.
1-6-6 تعریف متغیرها
متغیر های مستقل:
متغیر های وابسته:
1- کیفیت گزارشگری مالی : نماد شاخص کیفیت گزارشگری مالی ،کیفیت اقلام تعهدی است که برای محاسبه آن از مدل دیچو و دی چاو (2002) استفاده شده است.
کانون توجه مدل اقلام تعهدی دیچو و دیچاو (2002) بر اقلام تعهدی سرمایه درگردش استوار است، زیرا جریان نقدی مربوط به سرمایه در گردش عموماً ظرف یکسال محقق میشود. براین اساس، سود عملیاتی برابر با جریان نقدی و اقلام تعهدی مربوطه میباشد .که در این مدل نشان میدهد که جریان نقدی پس از اینکه مبلغ مورد نظر شناسایی شد رخ میدهد. نشان میدهد که جریان نقدی در همان دورهای دریافت یا پرداخت میشود که در سود شناسایی شدهاند. نشان میدهد که وصول یا پرداخت جریان نقدی قبل از اینکه درآمد یا هزینه در سود شناسایی شود، صورت میگیرد.
2- ریسک : برای اندازه گیری ریسک شرکت از معیار بتا استفاده شده است و برای محاسبه ضریب بتا از بازده سهام شرکتهای نمونه و بازده پرتفوی بازار استفاده می شود.
متغیر های کنترلی:
با توجه به تحقیقات قبلی صورت گرفته، در این پژوهش از اندازه شرکت و اهرم مالی بعنوان متغیرهای کنترلی استفاده شده است.
1- اندازه شرکت ( SIZE): برای محاسبه اندازه شرکت از روش های متفاوتی استفاده می شود . مثلاً برخی مجموع دارایی های شرکت را بکار می برند. فروش نیز درپارهای اوقات به عنوان اندازه شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق همانند فاما و فرنچ ( 1992 ) لگاریتم ارزش بازار شرکت به عنوان اندازه شرکت مورد استفاده قرار گرفته است .
: اندازه شرکت i در پایان سال t
: لگاریتم ارزش بازار شرکت i در پایان سال t
2- نسبت اهرمی(leverage) : که برای محاسبه آن از رابطه زیر استفاده شده است:
: نسبت اهرمی شرکت i در پایان سال t
: ارزش کل بدهیهای شرکت i در پایان سال t
: ارزش بازار شرکت i در پایان سال
در شرکت هایی که میزان اهرم بالایی دارند به سبب وجود هزینه های نمایندگی بین اعتباردهندگان و سرمایه گذاران و مشکلات بین این دو گروه نیاز بیشتری به محافظه کاری وجود دارد، همچنین به لحاظ تبیین مالیاتی نیز، نیاز به محافظه کاری و مدیریت سود و به طور کلی دستکاری در گزارشهای مالی بیشتر خواهد شد.
1-6-7 قلمرو مکانی و زمانی پژوهش
قلمرو مکانی پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس و قلمرو زمانی سالهای 1388-1392 میباشد.
1–7 چارچوب نظری پژوهش
ترکیب تنوع هیات مدیره : در چارچوب “نظریه وابستگی منابع ” (ففر و سالانسیک ،1975،بیسینگر و باتلر،1985، زهرا و پیرس،1989،بوید،1990،جانسون و دیگران،1996) اظهار می دارند که هیات مدیره عمومی(هیات مدیره ای که صدای اکثریت سهامداران را با خود همراه دارد) نه تنها بر مدیریت شرکت نظارت و کنترل دارد ، بلکه علاوه بر آن دانش کارشناسی و تجربه لازم برای ایجاد ارزش بیشتر برای شرکت را به ارمغان می آورد. وانس،1983 نیز اظهارات مشابهی دارد و بر نقش هیات مدیره فراگیر و در چارچوب تئوری وابستگی منابع مبتنی بر نقش هیات مدیره در به وجود آوردن ارزش بلند مدت برای شرکت تأکید دارد.آن گونه که پژوهش ها نشان می دهد اثربخشی هیات مدیره تابعی از عوامل مختلف نظیر ترکیب هیات مدیره، تعداد اعضای غیرموظف، درصد مالکیت سهام هیات مدیره، تجربه و تحصیلات هیات مدیره، استقلال هیات مدیره و سایر عوامل می باشد. تمامی عوامل ذکر شده از عناصر مهم و مؤثر بر مفهوم اصول راهبری شرکت می باشند.کلیه صاحبنظران متفق القولند که یک هیات مدیره مؤثر و کارا، هیات مدیره ای است که ضمن شایستگی حرفه ای و استقلال، باعث حمایت و تضمین منافع سهامداران خواهد شد(جلیلی و مشیری،1387).
زهرا و پیرس (1989) سه نقش اساسی را برای هیات مدیره ها در نظر می گیرند و بر این باورند که هیات مدیره ها می بایست در راستای ایفای مؤثر این نقش ها گام بردارند.نقش های مد نظر آنها به شرح زیرند :
نقش کنترل: شامل نظارت بر عملکرد مدیران اجرایی و فرایند پاداش دهی به آنها.
نقش استراتژیک: شامل تعیین اهداف و سیاست های بلندمدت شرکت باتوجه به میزان منابع ضروری و در دسترس برای اجرای این گونه استراتژی ها.
نقش خدماتی: شامل معطوف کردن توجه سازمان به جامعه از لحاظ این که سازمان با محیط خارجی ارتباط برقرار کرده و امکان دستیابی به منابع حیاتی را برای خود مهیا سازد.
کیفیت گزارشگری مالی : کیفیت گزارشگری مالی عبارت از دقت اطلاعات گزارش شده برای تشریح بهتر عملیات شرکت است. در عمل، اطلاعات مربوط به جریان وجه نقد شرکت از جمله اطلاعات مورد علاقه سرمایهگذاران است. این تعریف از کیفیت گزارشگری مالی منطبق بر تعریف هیئت تدوین استانداردهای حسابداری است که عنوان میکند یکی از هدف های گزارشگری مالی، آگاه کردن اعتباردهندگان و سرمایهگذاران بالقوه برای کمک به تصمیمگیری منطقی و ارزیابی جریان وجه نقد مورد انتظار شرکت است.(بیدل و هیلاری،2009)
یکی از مهمترین وظایفی که حاکمیت شرکتی می تواند بر عهده بگیرد اطمینان دهی نسبت به کیفیت فرایند گزارشگری مالی است.کمیته بلوربیون(1999) در گزارش خود از حسابرسان مستقل خواسته است تا علاوه بر بررسی قابل قبول بودن رویه های حسابداری استفاده شده در گزارشگری مالی در مورد کیفیت آنها نیز با کمیته حسابرسی شرکتهای گزارشگر مذاکره کنند.(حساس یگانه و باغومیان،1385).
کیفیت گزارشگری مالی برمبنای دو رویکرد نیازهای استفادهکننده و حمایت از سرمایهگذار تعریف میشوند. رویکرد اول بر مبنای نیازهای استفادهکننده است و کیفیت با توجه به سودمندی گزارش ها برای استفادهکنندگان تعیین میشود. در رویکرد دوم، بر حمایت از سرمایهگذاری تأکید شده و کیفیت بهطور عمده برحسب « افشای کامل و منصفانه» برای سهامداران تعریف میشود.(خواجوی و همکاران،1391).
ریسک : یکی از عوامل مهم در ارزشگذاری شرکت ها، ریسک اطلاعات است. ریسک به دوبخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تقسیم می شود.از عوامل مهم ایجاد ریسک سیستماتیک تحولات سیاسی و اقتصادی، چرخه های تجاری، تورم و بیکاری است .این عوامل مربوط به بازار است و تقریباً بطور نسبی بر تمام شرکت ها اثر می گذارند و قابلیت کنترل و مدیریت این ریسک غیرممکن یا ضعیف است.ریسک غیرسیستماتیک از عواملی از قیبل کالا و خدمات تولیدی شرکت یا صنعت، اقدامات رقباء، نوع مدیریت و ساختارهای هزینه های شرکت بوجود می آید. این دسته عوامل قابل کنترل، قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک می گویند و ریسک هایی مانند ریسک تجاری، ریسک نقدینگی و ریسک ناتوانی در پرداخت در این طبقه قرار می گیرد.(جهانخانی،1389).
هر چقدر کیفیت گزارش های مالی افزایش یابد و از استانداردها و ضوابط معتبر در تهیه و حسابرسی گزارش ها استفاده شود، اعتماد استفادهکنندگان اطلاعات افزایش و ریسک اطلاعات کاهش خواهد یافت. براساس چارچوب نظری هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی، اطلاعات مالی برای سودمند واقع شدن در تصمیمگیری ها، در درجه نخست باید مربوط و قابل اتکا باشند. اطلاعات برای مربوط بودن باید بموقع تهیه و ارائه شوند و ارزش پیشبینیکنندگی و ارزش بازخورد داشته باشند. قابل اتکا بودن نیز شامل ارائه صادقانه، تأییدپذیری و بیطرفی میشود.بنابراین، شاخص اصلی کیفیت اطلاعات مالی از منظر تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری دو ویژگی مربوط بودن و اتکاپذیری است و این دو بُعد، اطلاعات را برای تصمیمگیرندگان سودمند میکند.
بر اساس تئوری نمایندگی، مدیران (نمایندگان) شرکت ممکن است تابع مطلوبیت خود را به قیمت زیر پاگذاری منافع سهامداران حداکثر نمایند.از این رو سهامدارارن کنترل و نظارت بر مدیریت شرکت را به هیات مدیره واگذار نموده اند.(فاما و جنسن،1983).از این رو در این پژوهش سعی بر این است که تأثیر ترکیب تنوع هیات مدیره بر کیفیت گزارشگری مالی و ریسک سنجیده شود.
1-8 نوآوری تحقیق
تحقیق پیرامون ترکیب تنوع اعضای هیات مدیره طی چند سال اخیر از جمله حوزه های با اهمیت در تحقیقات دانشگاهی بوده است، اگرچه در سایر کشورها تحقیقات فراوانی راجع به این موضوع صورت گرفته است، اما هیات مدیره و موضوعات مرتبط با آن چندان مورد توجه محققان داخل کشور قرار نگرفته است.قبلاً در مورد زمینه موضوع تحقیق،یعنی تأثیر ترکیب تنوع هیات مدیره بر کیفیت گزارشگری مالی و ریسک پژوهشی در ایران انجام نشده است.بنابراین این موضوع نوآوری لازم را داشته و زمینه را برای انجام تحقیقات بیشتر فراهم می نماید.
1- 9 تعریف اصطلاحات کلیدی
1- 10 استفاده کنندگان نتایج پژوهش
1-11 ساختار کلی پژوهش
در این فصل ابتدا، مفاهیم نوآوری و عملکرد نوآورانه مطرح شده است، سپس، تکنیک شبکه عصبی به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر نوآوری بیان شده است. و در نهایت پیشینه پژوهش در قالب پژوهشهای داخلی و خارجی ارائه گردیده است.
2-2- معرفی نوآوری
در طول 30 سال گذشته، نوآوری مورد توجه محققان و متخصصان بوده است (گاتیگنن و همکاران، 2002 ؛ دامان پور، 1987). چراکه ورود به عرصه نوآوری زمینه را برای گسترش سطح رقابت و ایجاد فرصت رشد سودمند هموار می سازد و موجب ارائه مطلوبیت بیشتر برای مصرف کننده میشود. به عبارت دیگر، نوآوری هم به عنوان یک عامل مهم برای درجه رقابت پذیری و پیشرفت سازمانها و هم به عنوان عاملی برای شناسایی عناصر کلیدی ارتقاءی نوآوری فرآیندها و محصولات به حساب میآید و سازمانها برای داشتن مزیت رقابتی طولانی مدت، باید نوآوری را بی وقفه و به طور مداوم به کار گیرند تا بتوانند ارتقاء یابند. اهمیت نوآوری، پژوهشگران را برای شناسایی نیرو محرکهای مختلف نوآوری، برانگیخته است (اسلاملو، 1392).
2-2-1-نوآوری
نوآوری اشاره به کاربرد جدید دانش، ایده، روش و مهارتهایی دارد که میتواند قابلیتهای منحصر بهفرد و اهرمهای جدیدی برای رقابت سازمانی ایجاد کند(اندرسون و همکاران، 2008,شاهین و عباس زاده ، 2013). از آنجایی که امروزه مشتریان دقت بیشتری در انتخاب خود دارند بنابراین انتظار دارند محصولات تنوع بیشتری داشته باشد و نوآوری بیشتری در آنها دیده شود(شاهین و همکاران، 2013) پس در بازارهای جهانی، سازمانها باید توانایی تشخیص چالشهای نو و پیکر بندی مجدد تکنولوژیها، شایستگیها و سرمایههای دانشی خود را جهت ایجاد مزیت رقابتی پایدار داشته باشند(تیس، 2000).
در تعریفی دیگر نوآوری عبارت است از، ظرفیت کلی سازمان در معرفی محصولات جدید به بازار یا گشودن بازاری جدید به همراه ترکیب راهبردی با در برداشتن رفتارها و فرآیندهای نو (نورث و اسمال بون، 2000). معمولاً محققان بر این باورند که مفهوم فرآیند نوآوری را درک کردهاند. اما در حقیقت بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در حوزههای مرتبط با نوآوری، تعاریف و طبقهبندیهای متفاوتی از نوآوری را ارائه دادهاند. درواقع مفهوم نوآوری توجه تعداد زیادی از محققان را به خود جلب کرده است. این مفهوم برای اولین بار توسط شومپیتر در سال 1934 ارائه شده است که با توصیف نوآوری به رسمیت شناخته شده است و به عنوان فرآیند ایجاد نام تجاری جدید، محصولات، خدمات و فرآیندها و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی بوده است. از آن به بعد دانشمندان مختلفی به تشریح متفاوتی از این مفهوم، برای بقای طولانی مدت سازمانها پرداختهاند و آن را به عنوان عامل بسیار مهمی در نظر گرفتهاند. ادبیات گذشته دو نگرش به نوآوری داشته است، 1- نگرش هدف محور، که تمرکز بر روی نوآوری به خودی خود 2- نگرش موضوع محور، تمرکز بر روی موضوعاتی مانند کشور، صنعت، سازمانها و گروهها که ابداع و اجرا کننده نوآوری هستند.
از آن به بعد دانشمندان مختلفی، تشریح متفاوتی از این مفهوم برای بقای طولانی مدت سازمانها داشته اند و آن را به عنوان عامل بسیار مهمی در سازمانها در نظر گرفتهاند(خان و همکاران، 2009).
مفهوم نوآوری از دهه 60 تا هزاره سوم دارای مفاهیم متفاوتی بوده است که این مفاهیم در جدول1-2 ارائه شده است.
جدول 1-2 مفهوم نوآوری از دهه 60 تا هزاره سوم (منطقی، 1384)
دوره زمانی | مفهوم نوآوری |
نوآوری دهه 60 | ارائه محصول جدید به بازار، تمرکز بر پژوهش و توسعه، عمدتا نوآوری بنیادی(بنیادی)، تمرکز کم بر مشتری |
نوآوری دهه 70 | توجه به مشتری، نوآوری از روی تنوع در محصول، نوآوری تدریجی |
نوآوری دهه 80 | بازاریابی (به دلیل رقابت بیشتر )، نوآوری در خدمات |
نوآوری دهه 90 | پیدایش نوآوری مبتنی بر دانش، نوآوری بنیادی، نوآوری در خدمات |
نوآوری هزاره سوم | توسعه فراگیر نوآوری مبتنی بر دانش |
همانطور که اشاره شد فرآیندهای مختلف نوآوری، خروجیهای متفاوتی را بهدنبال دارد. بعضی از این نتایج در محصولات و تغییر در آنها یا در خدمات و یا در روش انجام امور توسط سازمانها میباشد. اگر سازمانی به دنبال بقا در محیط متغیر و پویا باشد، لازم است در انواع مختلف نوآوری سرمایه گذاری نماید، چرا که انواع مختلف نوآوری، به روشهای متفاوتی سازمان را تحت تاثیر قرار داده و نتایج متفاوتی را به دنبال دارد(سیگاو و همکاران، 2006). پژوهشگران طبقه بندی نوآوری را به روشهای گوناگونی انجام دادهاند. با توجه به مطالعات گذشته، گونه شناسیهای متفاوتی از نوآوری ارائه شده است، که پنج نوع نوآوری را در مطالعات تجربی شناسایی کردهاند. این نوآوریها عبارتند از نوآوری تدریجی در محصول، نوآوری تدریجی در فرآیند، نوآوری بنیادی در محصول، نوآوری بنیادی در فرآیند و نوآوری اجرایی(هرمان و همکاران، 2007). جهت تمایز بین این پنج نوع نوآوری، نیاز به بحث در مورد تفاوتهای بین نوآوری اجرایی و فنی، نوآوری تدریجی و بنیادی و نوآوری در فرآیند و محصول است.
در ابتدا نوآوری به نوآوری اجرایی و فنی تقسیم بندی میشود. نوآوری اجرایی به کاربرد ایدههای جدید جهت بهبود ساختار و سیستم سازمانی و نفود فرآیندها به ساختار اجتماعی یک سازمان اشاره دارد(دامانپور، 1987; وراواردنا، 2003). در مقابل نوآوری فنی بهکارگیری تکنولوژی جدید که با محصولات و فرآیندها یکپارچه هستند، تعریف میگردد(یانگهونگ و همکاران، 2005). معمولا نوآوری اجرایی ناشی از نیازهای درونی سازمان، جهت هماهنگی و ساختاردهی میباشد در حالیکه عمدتا نوآوری فنی پاسخی به عوامل محیطی همچون شرایط نااطمینان بازار یا دانش فنی میباشد(گارتنر و همکاران، 1984). نوآوری اجرایی از رویکرد بالا به پایین استفاده میکند، یعنی مدیران سطوح بالای سازمان خود را به فعالیتهای مرتبط متعهد میدانند در حالی که نوآوری فنی از رویکرد پایین به بالا استفاده میکند یعنی جایی که تکنسینهای سطوح پایین درگیر انجام کارها هستند(دفت، 1978). نوآوری اجرایی نیازمند بهکارگیری هزینهها و دربردارنده شکستهای سازمانی است و فعالیتهای کاری پایهای را بهطور مستقیم و مشتریان را به طور غیر مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد(ویراواردنا، 2003). با توجه به درجه و موضوع تکنولوژی، نوآوری فنی به نوآوری بنیادی و تدریجی و نوآوری فرآیند و محصول تقسیم بندی میشود.
نوآوری فنی با در نظر گرفتن ویژگیهای سطح تغییر(حداقلی یا حداکثری) مشتریان و بازار هدف(مشتریان موجود یا جدید) و میزان ریسک(کم یا زیاد) میتواند به دو دسته تدریجی و بنیادی تقسیم بندی شود. نوآوری تدریجی به حداقل کردن تغییرات تکنولوژیهای موجود بر حسب طراحی، کارکرد، قیمت، کیفیت و ویژگیهای نیازهای مشتریان موجود اشاره دارد(گارسیا و کلانتون، 2002; دی پروپریز، 2002)، در حالیکه نوآوری بنیادی به عنوان بکارگیری تکنولوژیهای نو جهت ایجاد تقاضا، زمانی که بازارها و مشتریان شناسایی نشدهاند تعریف میگردد(جانسن و همکاران، 2006). نوآوری تدریجی بر پالایش، گسترش، افزایش و بهرهبرداری از مسیرهای تکنولوژیکی، مهارتها و دانش رایج تمرکز دارد(گاتیگون و همکاران، 2002)، در حالی که نوآوری بنیادی همچون ویران کننده شایستگیها( تیس و همکاران، 1997) بر کشش بازار یا استراتژیهای رانش فنی، تمرکز دارد(لی و همکاران، 2008). نوآوری تدریجی در بردارنده سطح کمتری از ریسک و فواید و منافع کمتری است، در مقابل نوآوری بنیادی، نیازمند سطح بالاتری از ریسک و عدم اطمینان میباشد(کوبرگ و همکاران، 2003). در مطالعهای مشخص شد که نوآوری بنیادی تنها ده درصد از نوآوریهای جدید را در بر دارد در حالیکه سهم نوآوری تدریجی حدودا 90 درصد میباشد(روزول و گاردینر، 1988).
برای یک سازمان بسیار مهم است که تصمیم بگیرد در چه موضوعی یا چه محصولی باید برای ایجاد یک موقعیت جدید در بازار، نوآور شود. موضوع نوآوری هم مرتبط با محصول است و هم فرآیند. نوآوری محصول به تغییرات در پایان محصولات و خدمات در حال ارائه اشاره دارد درحالیکه نوآوری فرآیند، تغییرات در روش محصولات یا خدمات در حال تولید میباشد(دی پروپریز، 2002). وقتی درجه و موضوع نوآوری مورد بررسی قرار می گیرد، نوآوری محصول میتواند به نوآوری بنیادی و نوآوری تدریجی در محصول دستهبندی گردد(ریچ ستین و سالتر، 2006). نوآوری رادیکال در محصول، به عنوان نوآوری مرتبط با معرفی محصولات یا خدماتی است که دربردارنده تفاوت تکنولوژیک از تکنولوژی موجود در محصولات کنونی است، درحالیکه نوآوری تدریجی در محصول، به معرفی محصولات یا خدماتی که دارای ویژگیهای جدید و یا تعدیلات و منافعی در تکنولوژیهای موجود مربوط به محصولات کنونی میباشد، اشاره دارد(والی و وازکوئز-بوستلو، 2009).
نوآوری در فرآیند بهعنوان تغییر در روشی است که یک سازمان در محصولات یا خدمات خود انجام میدهد(کوبرگ و همکاران، 2003). نوآوری فرآیند با نتایج و ماهیت فرآیندهای تولیدی، که بهرهوری و کارآمدی فعالیتهای تولیدی را ارتقاء میبخشد در ارتباط است. این نوآوری به معرفی اجزای جدیدی در مواد اولیه، ماشینآلات، فرآیندها، مشخصههای کار و مکانیسمهای گردش کار کمک میکند(دامانپور، 1991). زمانیکه درجه و موضوع نوآوری مطرح میگردد، نوآوری در فرآیند به دو دسته نوآوری بنیادی و تدریجی در فرآیند، تقسیمبندی میشود(ریچ ستین و سالتر، 2006). نوآوری بنیادی در فرآیند، به نوآوری مرتبط با کاربرد اجزای بهبود یافته یا جدید، در محصولات یا خدمات سازمان، با هدف تولید با کمترین هزینه و بالاترین کیفیت اشاره دارد. در مقابل نوآوری تدریجی، نوآوری مرتبط با کاربرد اجزایی است که بطور جزیی یا حداقلی در عملیات خدماتی یا تولیدی یک سازمان با هدف تحقق هزینههای پایینتر یا بالا بردن کیفیت محصول بهبود یافتهاند(ریچ ستین و سالتر، 2006).
(سیگاو و همکاران، 2006 ) در برخی از مطالعات مربوط به نوآوری، بر انواع نوآوری مانند محصول- فرآیند، ادرای – فنی و بنیادی- تدریجی تمرکز کردهاند. از انواع دیگر نوآوری که بسیار استفاده میشود و اغلب با فرصتهای پیش روی سازمان که در اثر پیشرفتهای فناوری ایجاد میشود، ارتباط دارد، نوآوری فناوری است که این نوع از نوآوری شامل نوآوریهایی است که با استفاده از فناوری آغاز میگردد(دامانپور و همکاران، 1984). از انواع دیگر نوآوری میتوان به نوآوری بازار، نوآوری رفتار، نوآوری راهبردی، نوآوری معماری، نوآوری مکان و نوآوری در دیدگاه اشاره نمود که در ادامه بصورت مختصر تعریف می شوند:
نوآوری بازار شامل رویکردهای جدید سازمان برای تطبیق ورود و گسترش در بازار هدف میباشد(نورث و اسمال بون، 2000).
نوآوری رفتار در میان افراد و تیمها نشان داده میشود و مدیریت را قادر میسازد تا فرهنگ نوآوری و قدرت پذیرش ایدههای جدید و نوآوریها را ایجاد نماید(نورث و اسمال بون، 2000).
نوآوری راهبردی به توانایی یک سازمان در اداره کردن اهداف سازمانی جاهطلبانه و همچنین مشخص کردن ناهماهنگیهای موجود میان این آرزوها و منابع موجود بهمنظور گسترش منابع محدودی چون خلاقیت، اشاره دارد(لی و همکاران، 2010).