دسترسی به اینترنت پدیده ای رو به گسترش است و هر روز تعداد بیشتری از افراد در زمره استفاده کنندگان اینترنت قرار می گیرند. اینترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، مدرسه، ادارات و حتی در مراکز خرید، در بین کاربران اینترنت جوانان و نوجوانان بیشترین استفاده از آن را دارند. نتایج تحقیقات انجام شده در ایالات متحده نشانگر آن است که استفاده از اینترنت در میان جوانان و نوجوانان بیش از گروه های دیگر است (بولن و هری، 2000). همزمان با دسترسی روز افزون و گسترده مردم به اینترنت شاهد نوعی وابستگی در نوجوانان هستیم. همانند تمامی انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی اضطراب، افسردگی، کج خلقی، بی قراری، تفکرهای وسواسی، کناره گیری، اختلالات عاطفی و از هم گسیختگی روابط اجتماعی همراه است. از طرفی در عین حال که روابط افراد (بویژه نوجوانان و جوانان) در جهان مجازی افزایش می یابد، در مقابل از روابط آنها در جهان واقعی کاسته می شود و احتمال افت عملکرد آموزشی آنان نیز می رود ( سامسون و کین، 2005؛ به نقل از غفاری، 1385).
پوت نام[1](1999) معتقد است که طی 35 سال گذشته کاهش چشم گیری در ارتباطات اجتماعی افراد در آمریکا رخ داده است. مردم کمتر به رأی گیری می روند، کمتر به کلیسا می روند، کمتر موضوعات سیاسی را با همسایه ها در میان می گذارند یا کمتر عضویت گروه های داوطلبانه را قبول می کنند، مهمانی شام کمتری دارند و کمتر به منظورهای اجتماعی دور هم جمع می شوند . این موضوع پیامدهای عمده ای برای جامعه و فرد به دنبال دارد، زیرا وقتی مردم با یکدیگر در ارتباطات اجتماعی قرار گرفته باشند، سالمتر و سازگارتر زندگی می کنند. مطالعات نشان می دهد که 14 درصد از کاربران اینترنت، جزو کاربران آسیب پذیر اینترنت هستند که دچار علائم رفتارهای وسواسی، حالت روان پریشی، افسردگی و جزء آنها می گردند( فریس[2]، 2002). بسیاری از مواقع بیش می آید که جوانان شیوه عملکرد بزرگترها را درک نکرده اند اما به محض اعتراض، نافرمانی یا عصیان با تنبیه و سرکوب روبرو می شوند و این باعث شده آنان به سمت محرک ها ، مخدرها و جانشین ها روند تا تشویق خود را کاهش دهند. بهر حال پدیده اعتیاد به اینترنت همزمان با افزایش دسترسی روزانه مردم به منابع روی خط شایعتر می شود. شبکه جهانی[3] (وب) سرگرم کننده، اطالاع دهنده و مفید است. اما برای بسیاری از افرادی که در آن معتادند نوع این استفاده در حال تبدیل شدن به آسیب ها و نابه نجاری های روانی و رفتاری است. اما در ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه هنوز مطالعات و تحقیقات در حوزه اعتیاد به اینترنت و عوامل پدید آورنده یا مستعد کننده آن در ابتدای مسیر قرار داد و نیاز به پژوهش های گسترده و کاربردی در این زمینه بویژه روی افراد و گروه های که در معرض خطر بیشتری قرار دارند، کاملاً احساس می گردد. بنابراین، آن چه مهم و اساسی است بررسی عوامل مرتبط با بروز این اعتیاد در بین گروه های در معرض خطر است.
شکی نیست که اینترنت پیشتاز انقلاب صنعتی جدید است. یک تکنولوژی جدید، همانند یک رابطه جدید است؛ یعنی در ابتدا جذاب و سرگرم کننده است، اما نهایتاً نیازمند صرف انرژی و زمان فراوان برای حفظ آن هستیم. دست یابی به یک شبکه جهانی، افراد را با انبوهی از اطلاعات و نشریات الکترونیکی روبرو می کند که با استفاده از ارتباط سنتی امید دستیابی به آنها را نداشته است. به نظر واضح می رسد که اینترنت می تواند مورد حسن استفاده یا سوء استفاده به صورت اعتیاد قرار گیرد، عوامل روانشناختی فراوانی بر قدرت و جذابیت اینترنت دلالت دارند به نظر می رسد که همان ویژگی هایی که تشکیل دهنده قدرت اینترنت هستند همگی قابلیت اعتیاد آور را هم دارا می باشند.
از طرف دیگر روانشناسان معتقدند هر رفتاری که فرد از خود نشان می دهد تحت تاثیر عوامل بسیاری همچون عوامل محیطی، عاطفی و شخصیتی می باشد مقصود از عوامل شخصیتی در واقع همان ویژگی های شخصیتی[4] است که می تواند یک فرد را مستعد بروز یک سری از رفتارها نماید، در صورتی که ممکن است آْن فرد با ویژگی های شخصیتی متفاوتی دست به چنین رفتارهایی نزند. بنابراین عوامل شخصیتی یکی از مهمترین عواملی است که قادر است در شناخت پیچیدگی های رفتار انسان در موقعیت های مختلف کمک شایان توجهی نماید و از این رو نمی بایست از چشم محققان دور بماند.
شخصیت[5] در روانشناسی به عنوان یک مفهوم رایج و متداول اما در عین حال پیچیده و دشوار شناخته شده است. مفهوم شخصیت از دیدگاه های نظری و سطوح انتزاعی مختلفی سرچشمه گرفته است و هر کدام از این سطوح، سهم قابل توجه و منحصر به فردی در فهم ما از تفاوت های فردی دارند. امروز در روانشناسی دیدگاه های متعدد و متفاوتی از شخصیت وجود دارد. شخصیت را معمولاً الگویی از ویژگی های فردی در زمینه تفکر، هیجان و رفتار توأم با مکانیزه های روان شناختی آشکار و پنهان تعریف می کنند.
شخصیت شامل ویژگی های بین فردی منحصر به فرد و متمایزی است که افراد در موقعیت های گوناگون آنها را بروز می دهد. شخصیت هر فرد جنبه آشکار منش وی است که به گونه ای بر دیگران اثر گذار بوده و به شکل گیری بسیاری از جنبه های زندگی او کمک می کند. نظریه روانکاوی و شخصیت ریشه های اعتیاد فرد به اینترنت را مرتبط با تکانه های روحی با کمبود های عاطفی دوران کودکی، ویژگی های شخصیتی و یا سایر اختلالات و خلق و خوها می داند. طبق این دیدگاه بسته به حوادث دروان کودکی و یا ویژگی های شخصیت در سن بلوغ فرد برای توسعه یک رفتار اعتیاد آمیز و یا هر رفتار دیگری مستعد می شود. در این حالت آنچه که اهمیت دارد موضوع یا فعالیت نیست بلکه فرد بر مبنایی است که فرد تحت آن معتاد می شود ( دوران[6] 2003). مک کری[7] و کوستا[8] از بین تمام عوامل و ویژگی های شخصیتی، پنج عامل شخصیتی اصلی را شناسایی نموده اند که شامل روان رنجور خویی[9]، برون گرایی[10]، گشودگی به تجربه[11]، سازش پذیری[12] و وظیفه شناسی[13] است و معتقدند که ویژگی های شخصیت را می توان بر اساس این پنج عامل دسته بندی نمود.
توصیف مجازی که کاربران از ویژگی های رفتاری و شخصیتی خود در فضای « چت روم» اطلاعات، شناسایی اولیه از مخاطب گفتگو، توصیف انتخابی و گاه مبالغه آمیز و یا نادرست از برخی ویژگی های رفتاری و شخصیتی و نشان دادن همدردی و همسویی برای جلب پشتیبانی و حمایت عاطفی مخاطب از جمله زمینه های نشان دهنده تدارکات و آمادگی های « پشت صحنه ای» افراد، برای نمایش « روی صحنه» خود هستند. ماهیت غیر رودروی ارتباطات الکترونیکی اینترنتی همچنین می تواند انگیزه بیشتری را برای کاربران آن در بازی هویت، رفتارهای آزمایشی و ارایه تصویری غیر واقعی فراهم سازد که ریسک «شرمندگی» در آن کمتر است (ذکایی، 1383).
از جمله موضوعاتی که انسان در مورد آن به تفکر می پردازد، خود و جایگاه خود در جهان است که آن نیز، از تغییرات امروزی جهان در امان نمانده و تغییراتی بسیار عمیق در باورها و ارزش ها و سبک زندگی مردم جهان به وجود آورده است. زیرا ویژگی های جوامع کنونی نظیر وجود تکنولوژی پیشرفته، اینترنت و توسعه ارتباطات، پیچیدگی روابط انسانی و … نوجوانان و جوانان را با انبوهی از اطلاعات رو به رو کرده و یافتن هویتی منسجم و کار آمد را بیش از پیش برای آنها مشکل نموده است (لطف آبادی 1385).
شکل دهی هویت و ورود به دنیای بزرگسالان و حساسیت و توجه به آثار و پیامدهای استفاده از اینترنت و محیط های مجازی در این دوره اهمیت ویژه ای دارد. در این پژوهش ما به دنبال بررسی رابطه بین خود کنترلی و اعتیاد به اینترنت نیز می باشیم. مفهوم خود کنترلی که در سال 1974 توسط اشنایدر گسترش یافت. به این معنا است که یک شخص در موقعیت خود چقدر انعطاف پذیر یا چقدر پایدار است (کاشال و کوانتس، 2006). اشنایدر می گوید: مردم در یک بحث کلی به دو دسته تقسیم می شوند: افراد با خود کنترلی بالا و افراد با خود کنترلی پایین که هر کدام ویژگی هایی دارند (کجلدال، 2003). برخی از افراد نسبت به موقعیت اجتماعی حساس هستند و ظاهر خود را متناسب با موقعیت رایج تنظیم می کنند. این افراد را با خود کنترلی پایین که تمایل دارند فکر و احساس خود را بیان نمایند، تا این که آن را
متناسب با موقعیت سازمان دهی کنند (ایشنایدر، 1974).
خود کنترلی عبارتست از تعارض درون فردی بین منطق و هوس، بین شناخت و انگیزه و بین برنامه ریز درونی و عمل کننده درونی. که غلبه قسمت اول هر کدام از این زوج ها بر قسمت دوم است (ردوالت، مادریان و چنی، 1998). افرادی که می توانند هدف های واقع گرایانه را اولویت بندی کنند و در زمان تصمیم گیری میان عواطف و عقل تعادل برقرار کنند، خود کنترل هستند (خواجه موگهی و علاسوند، 1389). تفاوت های مهم فردی و قابل سنجش وپیگیری های رفتاری را خود کنترلی می نامند. خود کنترلی بیانگر میزان مطابقت ویژگی های رفتاری خود با شرایط و موقعیت موجود است (کوبی[14]و همکاران، 2001). خود کنترلی یک ویژگی شخصیتی بی مانند است که در اشخاص گوناگون متفاوت است، یعنی افرادی که خود کنترلی بالایی دارند، هر کدام با توجه به اینکه تا چه حد خود کنترلی دارند، واکنش های متفاوت نشان می دهند و رفتارهای متفاوت دارند.
به نظر می رسد افرادی که خود کنترلی پایین تری دارند به پیامد رفتارهای خود، کمتر می اندیشند و سعی در ارضا، فوری امیال خود دارند، از این رو این گونه افراد به پیامدهای اعتیاد نمی اندیشند و سعی در لذت بردن آنی دارند. از سوی دیگر خود کنترلی سطح بالا شامل عناصری از خود نظارتی، برنامه ریزی و نظم بخشی هیجانی است که این عناصر در افراد دارای سطوح خود کنترلی بالاتر می توانند از روی آوردن به اعتیاد اینترنت ممانعت به عمل آورند (ون در[15] وهمکاران، 2009). بعضی از مطالعات و بررسی های قبلی پیشنهاد کرده اند که خود کنترلی کمتر، در رابطه با انواع متفاوت رفتارهای اعتیاد آمیز است که شامل اعتیاد به اینترنت نیز می شود. عقیده دارد که فرد با خود کنترلی بالا، از تعهد افزون تری نیز برخوردار است بنابراین به نظر می رسد چنانچه افراد دارای خود کنترلی سطح بالاتر با خود عهد ببندند که از اینترنت استفاده نکنند راحت تر می توانند به تعهدات خود وفادار باقی بمانند اما فرد دارای سطح خود کنترلی پایین تر احتمال دارد که نسبت به تعهدات خود وفاداری کمتری داشته باشد و به راحتی تعهد خود نسبت به عدم استفاده از اینترنت را زیر پا بگذارد ( راسکین و تری ، 1988).
با توجه به مباحث مطرح شده و اهمیت بررسی مبحث اعتیاد به اینترنت و عوامل تاثیر گذار بر آن در جامعه ایران به خصوص در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه ، مساله مورد بررسی در این پژوهش پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ویژگی های شخصیتی و خود کنترلی در بین دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم مطقه 13 شهر تهران می باشد. به این منظور محقق در این پژوهش به دنبال دست یافتن پاسخ علمی به این سوالات است:
آمارها در ایران نشان می دهد که تعداد کاربران اینترنت در کشور در سال 1383 بیش از 6 میلیون نفر بوده است. به گزارش بخش خبر سایت اخبار فناوری اطلاعات در ایران (1387) تعداد کاربران اینترنت در چهار سال اخیر 25 برابر شده است و این تعداد روز به روز در حال افزایش است. این در حالی است که تعداد مطالعات صورت گرفته در این زمینه از تعداد انگشتان دست هم تجاوز نمی کند. بنابراین، لزوم و اهمیت بررسی و پژوهش های گسترده در این زمینه با مد نظر قرار دادن شیوع روز افزون این فناوری و مشکلات ناشی از آن کاملاً احساس می شود. با توجه به صدمات و خسارات جبران ناپذیری که پدیده اعتیاد به اینترنت به دنبال دارد و از آن جایی که اقدامات تغییر رفتار در سطح فردی و اجتماعی طولانی مدت و پر هزینه است، به نظر می رسد پیشگیری بهترین رویکرد برای کاهش اینگونه رفتارهای تهدید کننده سلامت در سطح جامعه باشد. از این رو برنامه ها و اهداف آموزشی و پیشگیرانه در رابطه با اعتیاد به اینترنت نوجوانان و جوانان مورد توجه بسیاری از پژوهشگران اجتماعی قرار گرفته است و بدین منظور بسیار حائز اهمیت است که بتوان آنهایی که در معرض بیشترین خطر درگیری در این گونه رفتارها و یا اختلالات هستند را شناسایی نمود. با وجود آنکه نمی توان از نظر دور داشت که استفاده از اینترنت در دنیای امروز یک ضرورت است، اما این گونه رفتارها و یا اختلالات هستند را شناسایی نمود. با وجود آنکه نمی توان از نظر دور داشت که استفاده از اینترنت در دنیای امروز یک ضرورت است ، اما این ابزار می تواند علاوه بر به کار گیری درست و به جا ، به صورت نادرست و نابجا مورد استفاده قرار گیرد. و شرایطی را فراهم آورد که ترک آن مشکلاتی را برای کاربر به وجود آورد . چگونگی استفاده می تواند به ویژگی های شناختی ، عاطفی و شخصیتی و هویتی کاربر مرتبط باشد . اطلاعات فراوانی در حوزه اعتیاد به اینترنت و سایر کشورهای جهان صورت گرفته و عوامل بسیاری را نیز در ظهور این اختلال شناسایی کرده اند. اما به منظور برنامه ریزی مبتنی بر پژوهش در هر جامعه ای ، توجه به تفاوت های فرهنگی و اجتمالی ضروی است. به عبارت دیگر با تکیه بر نتایج مطالعات خارجی نمی توان به کار آمدی مداخلات پیشگیرانه امیدوار بود.
تعیین ارتباط بین ویژگی های شخصیتی ، اعتیاد به اینترنت از هدف های این پژوهش است ، در صورت معناداری، دانشی را در اختیار مشاوران ، مسئولان و خانواده ها قرار می دهد که بر امر استفاده از اینترنت توسط نوجوانان و جوانان نظارت داشته باشند، در کنار برخی عوامل زمینه ساز ، ویژگی های شخصیتی آْنها را نیز مورد بررسی قرار دهد، با شناسایی دقیق و طبقه بندی علمی نوجوانان و جوانانی که مبتلا به اینترنت بوده و یا در معرض اطلاع به آن قرار دارند، مداخلات پیشگیرانه و یا درمانی ، بیشتر در این حوزه متمرکز کنند و سرگردانی منبع در مسیرهای نادرست ، طولانی مدت و یا ناکارآمد جلوگیری نمایند و بر اساس نوع ویژگی شخصیتی برای میزان و چگونگی استفاده از اینترنت برنامه ریزی نمایند. و نظارت مستمر را اعلام کنند، همچنین می تواند راه گشای برنامه های مداخله ای در این گروه بوده و در جهت تقویت هر چه بیشتر عوامل محافظت کننده و برطرف ساختن عوامل خطر به کار گرفته شوند. بنابراین آگاهی از ارتباط بین ویژگی های شخصیتی، خود کنترلی با اعتیاد به اینترنت هم برای درمان و هم برای پیشگیری می تواند مفید باشد .
بنابراین ضرورت تحقیق و کسب آگاهی درباره اعتیاد به اینترنت، ویژگی های شخصیتی و خود کنترلی افراد همانند دیگر آسیب های روانی و اجتماعی ضروری است تا از نتایج حاصله برای کمک به افراد در معرض خطر استفاده نمود. گسترده و پیچیدگی مسئله اعتیاد به اینترنت بستر پرسش های بسیاری است که پژوهش های بیشتری را ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید، به ویژه در کشور ما کشوری جوان محسوب شده و دارای آمار زیاد تحصیل کرده در سطح زیر دیپلم می باشد و در حیطه پژوهش در این اثر هنوز در ابتدای راه هستیم. از این رو جا دارد که با انجام تحقیقاتی وسیع در حوزه روانشناسی و جامعه شناسی اینترنت، با ارائه مباحثی که در جوامع پیشرفته مهم و حیاتی قلمداد می شوند، جامعه را از آفت های واقعی آن مطلع ساخته، در صورت امکان از بروز برخی از مشکلات پیشگیری کنیم .
1-بین خود کنترلی و اعتیاد به اینترنت رابطه منفی وجود دارد.
2-بین ویژگی های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت رابطه منفی وجود دارد.
با توجه به این که از پرسشنامه جهت جمع آوری داده استفاده شده است، محدودیت های ذاتی پرسشنامه همچون نگرش سطحی به رویدادهای واقعی و مقیاسی بودن پاسخ ها، در واقعی بودن نتایج اعمال محدودیت می کند (خاکی 1391)
قرایی مقدم (1375) نیز مینویسد: ساخت نظام آموزشی هر کشور دربرگیرندهی مجموعهای از نیازهای سازمانهای رسمی آن کشور بوده و عملکرد نظام آموزشوپرورش که مدیران آموزشی اداره آن را بر عهدهدارند نهتنها ازنظر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مهم است بلکه ازنظر تأثیری که بر تحرک شغلی و انتظارات دارد از اهمیت تعیینکنندهای برخوردار است. همین آموزشوپرورش بهترین وسیله برای ایجاد تغییر ارزشها و رفتارها به شمار رفته و باعث میشود که افراد بهتناسب استعداد و رغبتی که دارند برای انجام خدمتهای اجتماعی و اقتصادی و کسب مشاغل و درنتیجه آسایش فردی مهیا شوند. ازاینرو از آغاز قرن اخیر هیچ کشوری بدون توسعه در مؤسسات آموزشی و مدیران آموزشی تحصیلکرده و مجرب مراحل توسعه و پیشرفت را طی نکرده است (صاحبی، 1391، 7-8). معلمان در نظام آموزشی و نظام اجتماعی هر کشور نقش مهمی را ایفا میکنند. بهطور متوسط در کشورهای جهان نیمی از جمعیت هر کشور تحت تأثیر نظام آموزشی و در رأس آن در تعامل با معلمان هستند. این قشر در اکثر جوامع پیشرفته از جایگاه اجتماعی ممتازی برخوردار بوده که نشان از اهمیت شغل آنها دارد. هر کشوری که قصد پیشرفت دارد باید در آن معلم از ثبات شغلی، امنیت شغلی و هویت شغلی مطلوبی برخوردار باشد تا بتواند دانشآموزان را که آیندهساز هر کشوری هستند خوب تعلیم و تربیت کند و زمینه توسعه و پیشرفت کشور فراهم شود.
زندگی انسان در این جهان همواره با اضطراب و دلهره همـراه بـوده اسـت. انسـان هـا معمـولا در اثـر عوامل گوناگون دچار میزانی از اضطراب و دلهره هستند. استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات بسیار استفاده می شوند. در روان شناسی، اضطراب مرحله ی پیشرفته تر استرس مزمن است، که هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در می آید که برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن او به اهدافش شود و یا در انجام کار های روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند(پارجمنت ، 2007). افسردگی نیز یکی از نابسامانی های بنیادین روانی است ( مهریار، 1382). حالتی است که بر احساسات، افکار، رفتار، و سلامت جسمانی فرد تأثیر ژرفی گذاشته ( سالمانز ،ترجمه: خلخالی زاویه، 1382) و چگونگی ادراک او از خود و محیطش را دگرگون می سازد ( کاپلان و سادوک ، ترجمه: پورافکاری، 1375). این دگرگونی تا اندازه ای است که وی در کنترل خود و پیرامونش، احساس درماندگی می کند (سلیگمن ، 1975). یکی از بیماری هایی که به دلیل ماهیت کم توان کننده اش می تواند فرد را به افسردگی برساند، مولتیپل اسکلروزیس (ام. اس.) می باشد (آبراموویتز، ترجمه: همت خواه،1384). این بیماری یکی از قدیمی ترین و در عین حال مهمترین بیماری های مغز و نخاع است (باردلی و همکاران ، 2004) که با دوره های پیشرونده ی کاهش و افزایش بیماری، علایم سه گانه ی آسیب زا شامل التهاب ازبین رفتن پوشش عصب ها (میلین) و جراحت دستگاه اعصاب مرکزی تشخیص داده می شود (هوشر و گودین ، 2005). از بین رفتن پوشش عصب در بخشی از مغز که کنترل احساسات را به عهده دارد، پیش بینی ناپذیر بودن حمله های بیماری، کاهش توانمندی های پیشین و مشکلاتی نظیر از دست دادن کار و در آخر عوارض ناشی از مصرف داروهایی که در درمان به کار می روند از جمله دلایل افسردگی در بیماران ام.اس. است ( آبراموویتز، ترجمه: همت خواه، 1384) که به نوبه ی خود سویه های بسیاری از زندگی فرد را دگرگون می نماید. یکی از این سویه ها، کاهش مقابله ی سودمند با دشواری های زندگی است. این کاهش مهارت مقابله به سهم خود می تواند افسردگی بیمار را بیشتر از پیش نماید و این چرخه همچنان ادامه یابد (ارنلت و رودولف ، 2006). شدت افسردگی بیمار بر کیفیت زندگی، توانمندی های بدنی (پیتون و همکاران ، 2006)، سویه های شناختی، شناختی، و بازگشت دوباره ی بیماری (لوپز و همکاران ، 2006) تأثیر ویران کننده ای می گذارد. الگوی بیماری و شیوه ی برخورد با آن در بیمار ام.اس. که دچار افسردگی شده است در برابر بیماری که به افسردگی دچار نشده یا آن را مهار کرده، بسیار ناهمانند است (کورنچ و همکاران ، 2000). ناامیدی و خستگی از دیگر پیامدها و چه بسا نشانه های افسردگی می باشد. ناامیدی ای که بیمار را از مقابله ی سودمند و ادامه ی درمان باز می دارد (وینسمن و اسچووتز ، 2004) و همین امر سبب می شود با آغاز حمله ی دیگر بیماری فرد به درمان دارویی گستردهتر و حتی بستری درازمدتتر نیاز داشته باشد (پتن و متس ، 2002). چنین آسیب های گسترده ای می توانند در افزایش افسردگی فرد سهم بسزایی داشته باشند که با افزایش افسردگی خطر اقدام به خودکشی با هدف پایان دادن به این دشواری ها نیز افزایش می یابد (مختاری، 1384). انجمن حمایت از بیماران ام.اس. ( 2006) در گزارش های خود بیان کرد که خطر خودکشی در بیماران .ام اس. به طور معمول 7/7 برابر بیشتر از جمعیت عادی است. افکار خودکشی در بیماران ام.اس.
ایرانی 30 درصد است که از این میان اقدام به خودکشی 5 برابر بیشتر از جمعیت عادی است و این میزان به ویژه در 5 سال نخست بیماری و در سنین 40 تا 50 سال نمایان می شود (ملکوتی، 1385 ). از این رو توجه جدی به دشواری های بیماران به ویژه افسردگی و اضطراب ایشان ارزنده می نماید. روان شناسان کوشیده اند برای پیشـگیری و درمـان اضطراب، روش های گوناگونی را به افراد آموزش دهند. اما به نظر می رسدکه استفاده از روش های سنتی و ساده برای درمان اضطراب و افسردگی کافی نیست، لذا اهمیت مذهب و بـه کـارگیری روش هـای معنـوی در چنـد دهـه گذشته به صورت روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. شواهدی وجود دارد که عموم مـردم بـه طـور فزاینـده ای بـه معنویـت تمایـل دارنـد و بررسـی هـای همگانی افزایش قابل ملاحظه در علاقه به امور معنوی را تایید می کنند. مطالعات آزمایشی نیز نشان می دهـد که بین مذهب و معنویت و سلامت روانی رابطه معنا داری وجود دارد، با این حـال دلایـل ایـن ارتبـاط مـبهم است. از آنجایی که شیوه های رویارویی با افسردگی و اضطراب بیماران ام اس ناهمانند است و پژوهش های اندکی ( به ویژه در ایران) در زمینه ی سودمندی معنادرمانی در کاهش افسردگی بیماران ام.اس. انجام شده است، پژوهش کنونی با هدف کاهش افسردگی بیماران ام.اس. بر آن است تا سودمندی شیوه ی معنادرمانی را در کاهش افسردگی بررسی نماید.
بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماری های سیستم عصبی مرکزی می باشد که درآن غلاف میلین به صورت پیشرونده تحلیل می رود. آمار دقیقی از میزان مبتلایان به این بیماری در ایران در دسترس نیست ، اما به طور تقریبی بین 30تا 40 هزار نفر در ایران دچار این بیماری هستند. بسیاری از بیماری های مزمن، از جمله MS با خطر بالای افسردگی و نامیدی همراهند.
اضطراب احساس ناخوشی، نگرانی و یا تنشی است که فرد در پاسخ به شرایط تهدید کننده و یا فشارزا ارائه می کند. اضطراب میتواند خفیف و یا چنان شدید باشد که فرد را به هراس افکند، به طور طبیعی اضطراب گذراست اما هرگاه مدت زمان آن طولانی شود و یا در غیاب فشارهای روانی و یا تهدید ادامه یابد، آنگاه باید به عنوان یک مشکل تلقی شود. افسردگی حالتی است که انسان در دراز مدت احساس سختی و ناراحتی می کند، پریشان حال و مضطرب می باشد و زندگی را کسالت بار و دلتنگ کننده احساس میکند. فرد افسرده در رابطه با هیچ چیز احساس خشنودی، رغبت و لذت نمی کند. برای انسان های افسرده شروع کردن کارها بسیار سخت و مشکل بوده و خیلی زود خسته می شوند.(کاراکویان، 2010). یکی از مداخلات مطرح در مبحث سلامت روان، معنا درمانی است که در اثربخشی آن مطالعات مختلف اثبات شده است و می تواند فرد را در یافتن معنای زندگی یاری داده و سبب کاهش تنش ها و مشکلات روانشناسی وی گردد. معنای زندگی یکی از مقوله هایی است که انسان حقیقت جو در پی آگاهی یافتن به ماهیت آن است. معناداری زندگی، کاملاً به نگرش انسان به زندگی بستگی دارد. برای آن که زندگی فردی معنادار شود، وی باید معنای زندگی را درک نماید. یکی از معروف ترین تعریف مبنای زندگی، توسط فرانکل در سال 1984 ارائه شده است. وی معتقد است که هنگامی که انسان به فعالیت های مورد علاقه اش می پردازد، با دیگران ملاقات می کند، به تماشای آثار هنری- ادبی می پردازد و یا به دامان طبیعت پناه می برد، وجود معنا را در خود احساس می کند. همچنین هنگامی که احساس می کند که وجود و هستی اش به یک منبع لایزال پیوند خورده است و خود را متکی به چارچوب ها و تکیه گاه های گسترده و قابل اتکایی مانند مذهب و فلسفه ای که برای زندگی کردن انتخاب کرده است، می بیند، معنا را درمی یابد و آن را احساس می کند. معنای زندگی اشاره به نوعی از احساس ارتباط با خالق هستی، داشتن هدف در زندگی، تعقیب و نیل به اهداف با ارزش و رسیدن به تکامل دارد. معنای زندگی در اصل ماهیت شناختی دارد، چرا که دربردارنده باورهای افراد در مورد وجود یک هدف غایی در زندگی، اعتقاد به معنویات و زندگی اخروی است. در واقع، داشتن معنا در زندگی، یکی از پیش بینی کننده های رفاه انسان و رضایت از زندگی می باشد(دهداری وهمکاران، 1392). مطالعات نشان می دهند که مفهوم معنای زندگی ارتباط تنگاتنگی با سلامت و رفاه روان شناختی افراد دارد (ملتون، 2008). در واقع، معنادار بودن زندگی سبب پایین آمدن سطح عواطف منفی مانند اضطراب و افسردگی می شود و در نهایت سبب کاهش خطر ابتلا به بیماری های روانی می گردد.
راستای مداخلات روان شناختی، معنا درمانی گروهی دنیای کوچکی از دنیای واقعی است که در آن اعضا با هدف کشف خودشان به عنوان اینکه علایق وجودی مشترک دارند، شرکت می کنند. این روش یک سفر خود اکتشافی است که برای کسب توانایی بودن با خود حقیقی، گسترش دید نسبت به خود و دنیای اطراف و روشن سازی آنچه که به زندگی فعلی و آینده معنی می دهد صورت می پذیرد. در این گروه، افراد احساس می کنند به طور عمیقی می توانند در راه های معنادار زندگی باهم باشند (کوری، 1995).
ان آنجایی که معنا درمانی و شرکت در گروه برای ایجاد حس همدردی و جلوگیری از تنهایی در افراد موثر است، پژوهشگر در صدد است با به کار بردن تکنیک های این روش تاثیر آنها را در کاهش علائم روانشناختی افراد مبتلا، بررسی نماید.
آیا معنا درمانی میزان اضطراب، استرس و افسردگی بیماران ام. اس را کاهش می دهد؟
1-تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ام اس.
2- تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش اضطراب بیماران مبتلا به ام اس.
3-تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش استرس بیماران مبتلا به ام اس.
1- معنادرمانی گروهی بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ام اس موثر است.
2- معنا درمانی گروهی بر کاهش اضطراب بیماران مبتلا به ام اس موثر است.
3- معنا درمانی گروهی بر کاهش استرس بیماران مبتلا به ام اس موثر است.
انرژی هستهای علوم و فنون هستهای ازجمله فنآوریهای پیشرفته و برتر در جهان معاصر میباشد. در جهان امروز تأثیر این علوم در گسترش دانش بشری تأمین انرژی، حفظ منابع طبیعی، جلوگیری از آلودگیهای زیستمحیطی و کمک به رفاه و پیشرفت زندگی بشر در عرصههای مختلف پزشکی، کشاورزی صنعتی و … غیرقابلتردید بوده و بهدرستی میتوان آن را از محورهای اصلی در توسعه پایدار و از مؤلفههای مهم پیشرفت هر کشور به شمار میآید اولین تلاشهای ایران برای دستیابی به فناوری صلحآمیزی هستهای به دهه 50 میلادی یا دقیقاً به 5 مارس 1957 که اولین موافقتنامه همکاریهای هستهای بین ایران و ایالاتمتحده امضاءشده بازمیگردد. در حقیقت ایالاتمتحده آمریکا نخستین کشوری بود که ایران را نسبت به دستیابی به انرژی هستهای ترغیب نمود و اولین زمینههای دستیابی به این فناوری را برای ایران ایجاد کرد. آن کشور در سال 1967 اولین رآکتور تحقیقاتی 5 مگاواتی آب سبک را برای ایران در دانشگاه تهران نصب و راهاندازی کرد. موافقتنامههای مشابهی نیز با برخی از دیگر کشورهای غربی ازجمله آلمان + فرانسه حتی در زمینه غنیسازی به انعقاد درآمد.
اعضای قرارداد با آلمان جهت ساخت اولین نیروگاه هستهای ایران در بوشهر و سرمایهگذاری در شرکت «اورودیف» فرانسه دو اقدام جدی دیگر ایران برای برخورداری صلحآمیز از انرژی هستهای بوده است. امضای معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) در سال 1968 گام بسیار مهمی بود که ایران برای تضمین صلحآمیز بودن حرکت خود در مسیر دستیابی به فناوری هستهای اتخاذ نمود. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران کلیه کشورهای مورداشاره اجرای موافقتنامهها و قراردادهای خود ازجمله ساخت نیروگاه بوشهر را به حالت تعلیق درآوردند.
بهناچار دولت جمهوری اسلامی ایران ادامه تلاش برای دسترسی به انرژی صلحآمیز هستهای را بهتنهایی دنبال نمود و راه دیگری جز تلاش برای نیل به خودکفایی و استقلال در فناوری پیچیده هستهای برای خود ندید. تلاش ایران جهت دستیابی به فناوری هستهای برای مقاصد صلحآمیز ناشی از سیاست مستمری بوده است که دقیقاً بر اساس محاسبات منافع ملی و اقتصادی کشور و با در نظر داشتن نیازهای آتی توسعه ایران به منابع پایدار انرژی از 50 سال پیش انتخابشده و دنبال شده است.
هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران از توسعه هستهای تولید انرژی هستهای است طی سه دهه گذشته با توجه به روند رو به رشد توسعه اجتماعی و اقتصادی در ایران استراتژی بهرهبرداری از منابع فسیلی از دو عامل محدودکننده متأثر بوده است ازیکطرف ارتقای سطح زندگی و بهبود شاخصهای اقتصادی نیازمند تأمین روند صعودی تقاضای انرژی در کلیه بخشهای داخلی است و از سوی دیگر اقتصاد ملی به میزان قابلتوجهی وابسته به درآمدهای نفتی است. رهایی از این دو عامل متضاد مستلزم ایجاد یک استراتژی درازمدت و تجدیدنظر درروند استفاده بیرویه از منابع فسیلی در کشور است. جمهوری اسلامی ایران در زمینه تولید سوخت هستهای نیز توانائی لازم را کسب نموده است. جمهوری اسلامی ایران بنا به ملاحظات ذیل نمیتواند بهصرف برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز برای تأمین انرژی خود تنها متکی به سوختهای فسیلی است:
– این منابع متعلق به نسلهای آتی کشور نیز میباشند و نسل حاضر حق استفاده بیرویه از آنها را ندارد.
– استفاده از این منابع در صنایع تبدیلی نظیر پتروشیمی بهمراتب ارزشافزوده بیشتری برای کشور در پی دارد.
– مصرف این منابع در داخل کشور بهعنوان سوخت بهشدت درآمد حاصله از صادرات نفت خام و گاز طبیعی را تحتالشعاع خود قرار داده است در صورت ادامه روند مصرف انرژی بهصورت فعلی تا چند دهه دیگر ایران بهعنوان یکی از واردکنندگان نفت خام و برخی فرآوردههای مرتبط با آن درخواهد آمد.
تأمین منابع انرژی هستهای جهش علمی و صنعتی اتکا به کارشناسان داخلی، تربیت نسل جدید دانشمندان و مدیران هستهای، بومیسازی فنآوری هستهای در ساخت راکتورهای هستهای و اجرای طرحهای هستهای با کمترین هزینه ازجمله دستاوردهای این فنآوری بومی بوده است. اهداف دستیابی به فنآوری هستهای نیازمند ساختاری نوین در همه زمینهها و نیز وجود انسانهای فرهیخته با باورهای عمیق نسبت به کارشان است. امروز، موضوع کاملاً صلحآمیز هستهای ایران آزمون تعیین سرنوشت برای شورای امنیت، سازمان ملل متحد و بهخصوص اعضای دائم آن است چراکه تصمیمات آنان نشان میدهد که تا چه حد پایبند به مقرراتی هستند که خودشان وضع کردهاند. ایران نیز از دهها سال قبل قراردادها و موافقتنامههای متعددی با دولتهای آمریکا کانادا، فرانسه و آلمان در زمینههای استفاده غیرنظامی و صلحجویانه از انرژی اتمی و همکاریهای علمی، فنی و صنعتی، پژوهش علمی و توسعه تکنولوژی داشته است که برخی از آنها به دلایل گوناگون حتی یا سیاسی ملغی و بعضاً به حالت تعلیق درآمده است فعالیت هستهای ایران بیش از یک ربع قرن سابقه دارد امروز به دلیل فضاسازی غیرعادلانه و سیاسی آمریکا بهعنوان مسئله مهم روز جهانی مطرح و در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل قرارگرفته است و جمهوری اسلامی ایران ظرف سالهای گذشته باهدف شفافسازی، ابهامزدایی و اعتمادآفرینی، همه فعالیتهای صلحآمیز خود را به مدت دو سال و نیم بهطور داوطلبانه متوقف نموده و حاصل این اقدام ارزنده به گزارش نوامبر 2005 «آقای البرادعی» انجامید که رسماً عدم انحراف ایران از مقررات آژانس را به آگاهی جهانیان رساند.
آنچه برای جامعه جهانی و آژانس بینالمللی انرژی هستهای مسلم است آن است که بیش از آنکه فعالیتهای صلحآمیز و تحت کنترل ایران تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی است و فشار سیاسی و تهدیدات آمریکا علیه ایران میتواند صلح و همزیستی مسالمتآمیز و معاهده NPT و اصول منشور ملل متحد را که پیوسته بر حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات تأکید دارد مخدوش نماید. در دکترین دفاعی ایران سلاح هستهای هیچ جایگاهی ندارد، ملت ایران همیشه ملت آرامشخواه، صلحدوست و صلحطلب است و هیچگاه اهل زورگویی و تجاوز نبوده است اما در مقابل زورگویی و تجاوز بااقتدار و شجاعت ایستاده است دسترسی به انرژی هستهای و استفاده صلحآمیز از آنیک نعمت خدادادی و حق تمامی ملتها ازجمله ملت ایران است. امروز کسانی فعالیتهای صلحآمیز هستهای ما را زیر سؤال میبرند و مدعی هستند که خود بزرگترین نقضکننده حقوق بینالملل و حقوق بشر به شمار میروند آنها اجازه نمیدهند که دیگر کشورها از فنآوری صلحآمیز هستهای برخوردار شوند و سعی دارند این فنآوری را در انحصار خود قرار داده و به دیگر کشورها زور بگویند. پافشاری ملت ایران بر حق برخورداری از انرژی هستهای تجلی خواست ملی و نمونهای از حضور آگاهانه مردم درصحنه است انرژی هستهای بهعنوان دستاوردی بومی مایه افتخار ملت ایران و دنیای اسلام است.
با توجه به اینکه در تقویم سازندگی کشورمان ایران، بعد از 8 سال دفاع مقدس، گاز محور توسعه در کشور قلمداد شده واجرای پروژه های گازرسانی از آمار ارقام بالایی نسبت به سایر پروژه ها مورد توجه دولت قرارگرفت، لذا به علت وسعت وگستردگی پروژه ها در سطح کشور از جمله پر مخاتره ترین پروژه های کشور محسوب میگردد. شناسایی عوامل ریسک، آگاهی از احتمال وقوع و نوع یا میزان تاثیرات آنها به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت ریسک، گامی مهم و استوار در جهت ارزیابی و اقدام به موقع و مناسب به ریسکها، به جهت کاهش حوادث، کاهش انواع زیان های پروژه می باشد. با توجه به وسعت پروژه های اجرایی، شناخت و تجزیه وتحلیل ریسکها به صورت کیفی و تجربی بدون استفاده از نرم افزارهای پیشرفته مدیریت ریسک پروژه مانند، Pert Master نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.
داشتن زندگی عاری از خطر آرزو و هدف همه مردم در اعصار بوده است، زیرا میل به ایمنی و امنیت بخش تفکیک ناپذیری از ماهیت همه انسانها میباشد. از طرفی بشر همواره در تلاش برای بهبود زندگی و راحتی بیشتر بوده و در این راه سعی کرده با ایجاد تغییر در طبیعت، متغییرهای آن را به خدمت خود درآورد، که در این راه همراه با دستیابی به مواد، تجهیزات، دستگاهها و به عبارتی ساده به خدمت گرفتن فن آوری نوین به همان اندازه نیز با خطرات بیشتر و همچنین جدیدتری مواجه گردیده است.
در گذشته برنامه های ایمنی معمولا بر اساس یک فلسفه “بعد از واقعه”به بررسی وکنترل حوادث میپرداختند. بدین معنی که مهندسی ایمنی بعد از وقوع یک حادثه وارد عمل میشد و سعی می کرد علل حادثه را مشخص کرده و از نتایج حاصله به عنوان پایه ای برای پیشگیری حوادث مشابه استفاده کند.
با توسعه و گسترش سیستمهای حساس و بسیار پیچیده مثل کلاهک های اتمی، تاسیسات گازی دیگر نمی توان به حوادث اجازه وقوع داد تا بعد از وقوع به بررسی علل پرداخت. بنابراین سعی میشود روشهایی برای تجزیه و تحلیل حوادث و ریسکها ابداع شود که بتوانند پتانسیل وقوع خطر را قبل از عملیات یک سیستم شناسایی کنند.
جهان امروز سرشار از عدم قطعیت ها و ریسکها است و شرط بقا و موفقیت، آگاهی ازشناخت محیط و تصمیم گیری صحیح، سریع و به موقع است. در صورت عدم شناسایی عوامل ریسک زای درونی و بیرونی در پروژه یا خطای تصمیم گیری مدیریتی افزایش انواع هزینه ها را به دنبال خواهد داشت.
انجام پروژه با کمترین هزینه، با کمترین خطر، با کیفیت و کمیت عالی درحداقل زمان از مهمترین اهداف مدیریت یک پروژه میباشد، بنابراین مدیریت ریسک با فرآیند سیستماتیک و بر اساس نظام بندی تجربیات مدیران و عوامل موثر در پروژه بر احتمال وقوع هر پیشامد و
شناسایی تاثیرات پیشامد و تدبیر فعالیتهای جایگزین، به منظور جلوگیری از انحراف پروژه اعمال میگردد. لذا با بکار گیری درست این تکنیک اهداف کلان پروژه قابل حصول و نتایج موفقیت آمیز خواهد شد.
پروژه های گازرسانی با کدام ریسکها مواجه هستند؟
مدیریت ریسک های موجود در پروژه ها ی گازرسانی چه نتایجی را بدست می آورد؟
مدیریت ریسک با اجرای پروژه های گازرسانی رابطه معنا داری دارد.
فرآیند مدیریت ریسک ، باپروژه های گازرسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی دارای رابطه میباشد.
ریسکهای موجود در پروژه های گازرسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی دارای رابطه اولویت بندی میباشند.
هدف کلی تحقیق حاضر شناسایی ریسک های موجود در پروژه های گازرسانی شرکت گازاستان آذربایجان غربی والویت بندی مناسب این ریسک ها می باشد . در راستای این هدف ،اهداف ذیل دنبال میشود:
1-تعیین ریسک های مواجه شده در پروژه های گازرسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی.
2-تعیین وشناسایی ومعرفی فرآیند مدیریت ریسک در پروژه های گازرسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی
3-اولویت بندی و انتخاب استراتژی های مناسب ریسکها وفواید حاصل از آنها در پروژه های گاز رسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی.