ج- توانمندسازی منابع انسانی بهمنظور ارائه محصول با کیفیت و استانداردهای جهانی
د- بهدست آوردن ابتکار عمل از طریق پیشبینی و پیگیری فرصتهای جدید و سهم داشتن در بازارهای نوظهور
ه- بهکارگیری گرایش به رقابت تهاجمی و توانایی جهت شناسایی و استفاده از فرصتها قبل از رقبا(دهقان، ۱۳۹۱).
به نظر ونکاترمن ابتکار عمل از سه طریق صورت میگیرد: پیگیری فرصتهایی که ممکن است با عملیات جاری سازمان مرتبط باشد یا نباشد، معرفی محصولات و برندهای جدید قبل از رقبا، متوقف ساختن رویههای کاری قدیمی و بهکارگیری روشهای نوین جهت تولید محصولات و نیز بهبود سیستمها و فرآیندهای سازمانی.
اغلب محققان، داشتن ابتکار عمل را جزء مفهوم کارآفرینی قلمداد میکنند که نقش مهمی را در بهبود عملکرد سازمانی ایفا میکند. در واقع، سازمان مبتکر و فعال در محیط رقابتی یک رهبر و پیشرو است و نه پیرو. بهدلیل اینکه فرصتهای جدید را شناسایی و از آن بهرهبرداری لازم را به عمل میآورد. همینطور ابتکار عمل داشتن سازمانها، مستلزم مهارتهای مدیریتی و کارآفرینی و نیز خود اثربخشی است تا سهم بیشتری از بازار محصول را به خود اختصاص دهند(کردانیچ و دیگران، ۱۳۸۶).
چنین سازمانهایی، بهطور هوشمندانه حوادث و تغییرات آینده را در بازار پیشبینی کرده و از طریق ارائه محصولات و خدمات، تکنولوژی و رویههای جدید کاری موجب بقا و توسعه آن میشوند. به علاوه با توسعه رفتار مبتکرانه سازمانها، بهطور مستمر فرآیندهای تولید محصول را جهت ایجاد و افزایش ارزش به مشتریان بهکار میگیرند. بهمنظور اینکه سازمانها، عملکردی کارآفرین داشته باشند مجبورند در پیشبینی تغییرات عوامل محیطی و ایجاد نوآوریهایی در شکل دادن به محیط و استفاده از مزیت رقابتی ابتکارعمل داشته باشند. عوامل موجود در محیطهای سازمان شامل سیاستهای دولت، شرایط اقتصادی و اجتماعی، ثبات سیاسی، رقابت، تکنولوژی و گرایشات فرهنگی در سطوح ملی و بینالمللی و تحلیل وضعیت موجود و مدیریت آگاهانه است.
تمامی این عوامل بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر سازمان تاثیر میگذارند و در نظر گرفتن آنها در صنعت سازمانی ضروری است بهدلیل اینکه ماهیت کسبوکار سازمانها اقتضا میکند تغییرات و رویدادهای آینده پیشبینی شود تا بتوان از فرصتهای موجود در آینده به نحو مناسب بهرهبرداری کرد و استراتژیهایی جهت حفظ عملیات سازمانها و بهبود آن بهکار گرفته شود(کارناوال[۵۵]، ۲۰۰۹).
بهرغم پیشرفتهای سریع در تکنولوژی اطلاعاتی، عدم اطمینان در حال افزایش است و اطلاعات منبع اصلی در عرصه رقابت محسوب میشود. از این رو، داشتن مهارتهای اجرایی بالا، چشمانداز و استراتژی نیاز اساسی سازمانها جهت مبتکر شدن است. ارتباطات رسمی و غیررسمی مدیران عالی و نیز منافع متقابل با موسسات دولتی و غیردولتی، اتحادیهها، سرمایهگذاری مشترک و نظایر آن برای ابتکار عمل سازمانها جهت تغییرات در محیطشان مفید هستند. بنابراین ابتکار عمل شامل پیشگامی و پاسخگویی سریع به خواستهها و نیازهای مشتریان در محیط رقابتی است. نتایج برخی پژوهشها نشان میدهد که ابتکار عمل با مبارزات رقابتی رابطه نزدیکی دارد. در این حالت، ابتکار عمل مستلزم آن است که سازمان الگوی رقبا بوده و در دستیابی به بازارهای جدید، افزایش سهم بازار یا غلبه بر موانع موجود با سازمانهای مشابه رقابت کند. جهت پاسخگویی مبتکران به محیط رقابتی، سازمانها باید نقاط قوت و ضعف رقبایشان را تجزیه و تحلیل کنند و بر تولید محصولات دارای ارزش افزوده بالا متمرکز شوند تا بتوانند با عرضه محصولات با کیفیت و قیمت مناسب، سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند(آنتونیک[۵۶]، ۲۰۰۸).
به علاوه ابتکار عمل داشتن، بر شناخت سازمانها نسبت به اهمیت زمان تاکید داشته و به موفقیت سازمانها در ارائه و تولید محصولات و خدمات به بازار، زودتر از رقبا کمک میکند. بنابراین جهت حفظ رهبری بازار، سازمانها باید محصولات و خدمات جدید و متنوعی را از طریق نوآوری و ابتکار عمل تولید و به بازار عرضه کنند(فریر و کالینگز[۵۷]، ۲۰۱۲).
۲-۵-۵ قابلیت هماهنگی و استراتژی بازاریابی:
یکی از اهداف مهم مدیریت زنجیره تأمین، یکپارچه سازی می باشد. یکی از شاخص های اصلی و مهم که نشان از کاربری مدیریت زنجیره تأمین دارد، این است که اعضای یک زنجیره تأمین، چقدر اطلاعات مورد نیاز را در اختیار سایر اعضا قرار می دهند(اشتدلر[۵۸]، ۲۰۱۰). جریان اطلاعات مناسب و یکپارچه میان اعضای زنجیره تأمین موجب ایجاد زنجیره تأمین اطلاعاتی می شود. یک زنجیره تأمین با ترکیب حرکت کالا با جریان اطلاعات مالی و عملیاتی بین طرفین مربوطه یکپارچه می شود.
زنجیره تأمین یکپارچه = حرکت کالا + جریان اطلاعات
در مدیریت زنجیره تأمین واژه یکپارچگی بدین معناست که چگونه نهادها و اعضای مختلف یک زنجیره تأمین، به صورت یک مجموعه واحد عمل کنند (براون و همکاران[۵۹]، ۲۰۱۰). سطح بالاتر یکپارچگی زمانی است که اعضای زنجیره تأمین خودشان، برخی از جنبه های فعالیت ها و تولیداتشان را با سایرین هماهنگ کنند. (ماکوئی، ۱۳۸۹). در روند سیر تکاملی صنایع تولیدی، برخی کارخانه هاى پیشرو احساس کردند که اگر تنها به نگرش های سنتی مدیریت زنجیره تأمین وابسته باشند، فروش آنها طبق انتظار نخواهد بود. شرک تها امروزه برای باقی ماندن در بازار جهانی، به دنبال راه هایی برای بهبود انعطاف پذیری و قدرت پاسخ دهی خود هستند و سعی دارند از طریق تغییر در راهبردهای عملیاتی خود و به کارگیری رو ش ها و فناورىهایی که شامل اجرای مدیریت زنجیره تأمین و فناورى اطلاعات می باشد، به رقابت بپردازند. شرکت ها امروزه برای کمک به بهبود عملکرد زنجیره تأمین، بیشتر بر سیستمها و فناورى اطلاعات تأکید دارند(ژانگ لی[۶۰]، ۲۰۰۴). باید گفت که تشریک اطلاعات و برنامه ریزی عملیاتی، کلیدهای موفق در زمینه یکپارچه کردن زنجیره تأمین می باشند. مدیریت زنجیره تأمین کارا، زمانی موفق است که بتواند نیازهای مشتری را به طور کامل برآورده ساخته و برای او ایجاد ارزش کند و در عین حال، سود درازمدت شرکای تجاری را تضمین کند(شفیعزاده، ۱۳۸۳). در حقیقت، هدف ایجاد یک مدل برنده برنده است. شراکت در زنجیره تأمین در حقیقت رابطه ای است که بین دو عضو مستقل در کانال های تأمین از طریق به اشتراک گذاشتن اطلاعات در سطوح مختلف جهت دستیابی به اهداف و منافع خاصی از جمله کاهش هزینه های کلی و موجودیها شکل داده می شود. بقا در بازار رقابتی جهانی امروزه، به راهبرد بازار وابسته نیست، بلکه به توانایی شرکت در مقابله با شرایط متغیر و عدم قطعیت در هر دو طرف شرکای بالا دستی و پایین دستی بستگی دارد و این امر مستلزم بازنگری در مدیریت بین سازمانی با بهره گرفتن از ابزار فناورى اطلاعات می باشد(هنس و دیگران، ۱۳۹۰).
در خلال دهه گذشته یکی از موضوعات اصلی در ادبیات مدیریت زنجیره تأمین، نقش یکپارچگی به عنوان یک عامل مهم در رسیدن به موفقیت میباشد(شفیعزاده، ۱۳۸۳). زنجیره تأمین یکپارچه متفاوت از زنجیره تأمین سنتی است. یک زنجیره تأمین سنتی به علت این که بر جریان اطلاعات گسسته یا مجزا تأکید دارد، یکپارچه نیست. سابث[۶۱] بیان داشت که یک زنجیره تأمین سنتی(غیر یکپارچه) حداقل دو اشکال دارد. ابتدا، در نتیجه عقب افتادگیهای پلکانی در زنجیره تأمین، دقت پیشبینی به علت افزایش در عدماطمینان تقاضا به عنوان یک نتیجه از جریان های اطلاعات منفصل، کاهش خواهد یافت (اثر شلاق چرمی) پیش بینی نادرست معمولاً موجودی اضافی را برای تأمینکنندگان و تولیدکنندگان به همراه دارد. دوم، معمولاً به علت این که فرآیندهای کسبوکار در سرتاسر بخشهای زنجیره تأمین به صورت یکپارچه مرتبط نیستند، یک زنجیره تأمین سنتی به آهستگی به تغییرات تقاضا واکنش نشان میدهد. در نتیجه چنین رویکردی، اغلب با سطوح بالاتری از عدماطمینان محیطی روبرو می شود؛ بنابراین ادبیات زنجیره تأمین از نیاز برای یکپارچگی بیشتر جهت روبرویی با عدماطمینان محیطی حمایت می کند(براون و همکاران[۶۲]، ۲۰۱۰). میتوان بیان داشت که توافق زیاد در مورد اهمیت استراتژیک یکپارچگی تأمین کنندگان، تولیدکنندگان و مشتریان تاریخچهای بیش از یک دهه دارد زنجیره تأمین یکپارچه، درجهای است که تولیدکننده به طور استراتژیکی با شرکای زنجیره تأمین تشریکمساعی کرده و به صورت گروهی فرآیندهای داخل و خارج سازمان را مدیریت می کند(سعیدی کیا و همکاران، ۱۳۸۸).
حلقه های زنجیره تامین به صورت پایه ای، مأخذ: (سعیدی کیا و همکاران، ۱۳۸۸).
هدف زنجیره تأمین یکپارچه، دستیابی به جریانهای مؤثر و کارا از محصولات و خدمات، اطلاعات، پول و تصمیمات جهت فراهم کردن بیشترین ارزش برای مشتری با هزینه کم و سرعت بالا میباشد. هماهنگی عملیاتی تنها میتواند منجر به سودهای عملیاتی شود اما هماهنگی استراتژیکی، سودهای استراتژیکی و عملیاتی را فراهم می کند. با توجه به تحقیقات گذشته، در این تحقیق دو بعد یکپارچگی داخلی و نیز یکپارچگی خارجی که شامل یکپارچگی تأمینکننده و یکپارچگی مشتری می شود، به عنوان ابعاد زنجیره تأمین یکپارچه در نظر گرفته شده اند. یکپارچگی داخلی، به هماهنگی، تشریکمساعی و یکپارچگی لجستیک با مناطق وظیفه ای دیگر برمیگردد، در حالی که یکپارچگی خارجی به یکپارچگی فعالیتهای لجستیک شرکت با مشتریان و تأمینکنندگان شرکت مربوط می شود(شفیعزاده، ۱۳۸۳).
۲-۵-۵-۱ یکپارچگی داخلی
یکپارچگی داخلی به مجموعه ای از فعالیت های تولیدی سازگار با یکدیگر اشاره دارد که در ارتباط متقابل اهداف تولیدی را حمایت می کنند یکپارچگی داخلی به عنوان فرآیندی از تعامل بین بخشی و تشریک مساعی بین بخشی تعریف شدهاست که موجب می شود تا بخشها در یک سازمان منسجم با هم کار کنند. یکپارچگی داخلی، درجهای است که یک تولیدکننده، استراتژی های سازمانی، عملیات و فرآیندهای مربوط به تشریکمساعی و فرآیندهای همزمان را به منظور برطرف کردن نیازهای مشتریان ساختاردهی می کند. در یک سازمان، سیستم اطلاعات تمام بخشها را با هم مرتبط می کند، بنابراین همه بخشها قادرند تا اطلاعات به موقع و دقیق را از بخشهای دیگر به دست آورند و در این صورت سطح بالایی از یکپارچگی را کسب خواهند کرد. به علاوه باید ارتباطات یکپارچه بین بخشها برحسب فرآیندهای کسب وکار و نیز روابط قوی که تعاملات و تشریکمساعی را در کل بخشها حمایت می کند، وجود داشته باشد(براون و همکاران[۶۳]، ۲۰۱۰).
۲-۵-۵-۲ یکپارچگی خارجی
یکپارچگی خارجی تطبیق اهداف و سیاستهای تولیدی با نیازهای بازار و نیازهای رقابتی شرکت با توجه به محدودیتهای محیطی میباشد(بنتون و لانگ[۶۴]، ۲۰۰۵). یکپارچگی خارجی بین شرکت و شرکای خارجی آن اتفاق میافتد، که این اهمیت هماهنگی خریدار/ فروشنده را برای ایجاد مطلوبیت مشخص مینماید(شفیعزاده، ۱۳۸۳). بارات و اولیویرا[۶۵]، پیشنهاد می کنند که یکپارچگی وقتی اتفاق میافتد که دو یا چند شرکت مسئولیت برنامه ریزی مشترک مبادلهای، مدیریت، اجرا و اطلاعات اندازه گیری عملکرد را با هم به اشتراک بگذارند. یکپارچگی رو به جلو و رو به عقب و یکپارچگی مشتری و تأمین کننده همگی در این طبقه قرار می گیرند(هنس و دیگران[۶۶]، ۲۰۰۹). در این تحقیق، یکپارچگی خارجی (یکپارچگی مشتری و تأمینکننده) درجهای است که تولیدکننده با شرکای خارجی خود، برای ساختاردهی استراتژی های برون سازمانی، فرآیندها و عملیات در فرآیندهای گروهی و هماهنگ شرکت می کند(ماکوئی، ۱۳۸۹).
۲-۵-۵-۳ یکپارچگی و انسجام اطلاعات
اطلاعات عامل کلیدی در موفقیت زنجیره تامین محسوب می شود. زیرا دیدگاه کلانی را که برای اتخاذ تصمیمات بهینه مورد نیاز است فراهم می کند. تصمیمگیری با بهره گرفتن از اطلاعات مربوط به کل زنجیره تامین می تواند به اتخاذ تصمیماتی بیانجامد که سود و مزیت کل زنجیره را حداکثر می سازد و متعاقبا منجر به سود بالاتر برای هر یک از شرکتها در زنجیره می گردد(عظیمی و همکاران، ۱۳۸۶).
این امر نیازمند اطلاعات صحیح و به هنگام درباره همه فرایندها وسازمان های فعال در زنجیره تامین می باشد. برای مثال به منظور تعیین برنامه های تولید، برای تولید کننده دانستن میزان موجودی انبار درون شرکت کافی نیست. مدیر همچنین نیازمند دانستن روند تقاضا و حتی فعالیتهای سایر تامین کنندگان زنجیره می باشد. با داشتن این گستره اطلاعات می توان برنامه های تولید و سطح موجودی کالا را به گونه ای تنظیم کرد که سودآوری کل حداکثر گردد. اما چالش اساسی که در این رابطه زنجیره تامین با آن مواجه است، یکپارچه کردن اطلاعات از تمام بخش های زنجیره، ایجاد پایگاه داده و دسترسی مناسب (زمان دسترسی و کیفیت اطلاعات) می باشد(ریچارد[۶۷]، ۲۰۱۰).
۲-۵-۶ استراتژی بازاریابی و هویت برند:
طراحی استراتژی بازاریابی از طریق تجزیه و تحلیل موقعیت، فرصت های بازار را شناسایی و با تعریف بخش های مختلف بازار و تشخیص نقاط قوت و ضعف سازمان، شرایط رقابت را ارزیابی می کند. هدف گیری بازار، تجزیه و تحلیل موقعیت، ایجاد روابط بازاریابی و معرفی و توسعه بازار جدید؛ مجموعه اطلاعاتی است که در طراحی استراتژی بازاریابی نقش مهمی را ایفا می کنند. در استراتژی های روابط بازاریابی، هدف این است که از طریق همکاری گروه های درگیر، سطح بالایی از رضایتمندی مشتریان حاصل گردد(بیک و دیگران، ۲۰۰۹). هدف یک شرکت آن است که توان خود را برای جلب مشتریان افزایش داده و از طریق همکاری، وضعیت خود را با تغییرات سریع محیط کسب و کار وفق دهد. ایجاد روابط بلند مدت با مشتریان شیوه ای است که شرکت ها از طریق آن مزیت رقابتی به دست می آورند. به همین ترتیب، ایجاد روابط پایدار با تامین کنندگان، اعضاء کانال های توزیع و بعضی اوقات حتی رقبا کمک می کند تا ارزش برتری به مشتری ارائه شود(باخاریس و تیگو[۶۸]، ۲۰۱۱). هویت برند در واقع جوهر اصلی هر برند است. هر شرکت با تعریف هویت برند خود این پیام را به شرکای تجاری، مشتریان و کارکنان سازمان خود میدهد که ما چگونه سازمانی و با چه اهدافی هستیم. به بیان دیگر شرکت با تعریف این هویت تصویر ذهنی مطلوب خود را برای شکل گیری در ذهن مشتری در آینده ترسیم مینماید(رحمانی و دیگران، ۱۳۸۹). هویت بخشی به هر برند فرآیندی است که مستلزم تعریف این هویت، عینیت بخشیدن به آن در نمادها و لوگوهای تجاری سازمان (رنگ، فرم و …) و نیز پایش دائم کلیه فعالیتهای عملیاتی و تبلیغاتی سازمان برای همسو بودن با آن هویت است. به طور مثال یک شرکت خدمات پرداخت الکترونیک میخواهد در ذهن مشتریان خود به عنوان شریکی قابل اطمینان نقش بسته و با توجه به اهمیت عامل اطمینان در مبادلات مالی، به انتخاب اول مشتری در فضای رقابتی خود تبدیل گردد(برتون[۶۹]، ۲۰۰۹). در واقع قابل اعتماد بودن و پایداری شرکت در شرایط مختلف اقتصادی و توان مالی آن بهعنوان اجزای تشکیلدهنده هویت شرکت عمل نموده و میبایست کلیه فعالیتهای شرکت از نحوه برخورد پرسنل مرکز تماس آن با مشتریان، نحوه و مدت زمان رفع مغایرتهای مالی ایشان، ادبیات، پوشش و نحوه ارائه خدمات کارشناسان پشتیبانی، نام و علامت تجاری و …. در ارتباطی هدفمند و یکپارچه با یکدیگر برندی را شکل دهند که این تصویر را به صورت پایدار خلق نمایند(بهات و دیگران[۷۰]، ۲۰۱۲). تصویر برند: کلیه فعالیتهای سازمان در عرصه های گوناگون بازاریابی، پشتیبانی خدمات، تبلیغات و… منجر به نوع خاصی از ادراک در مشتری نسبت به شرکت میگردد که به آن تصویر ذهنی میگوییم. در واقع روح اصلی حاکم بر تصویر ذهنی مشتری از شرکت، همان ویژگیهای اصلی خدمات اوست. در مثال قبل، چنانچه ویژگی اصلی برند شرکت قابل اعتمادبودن تعریف و شرکت در توسعه و ترویج این مفهوم در نام تجاری خود موفق بوده باشد؛ ویژگی اصلی مورد اشاره همین ویژگی خواهد بود. میخواهیم در این بخش بگوییم که دوست داریم هنگامی که مشتری به ما فکر میکند و یا نام تجاری ما را مشاهده مینماید، چه چیزی در ذهن او نقش ببندد. مکانیسم تشکیل تصویر ذهنی در مشتری عبارت است از ترکیب پیچیدهای از کلیه علائم، نشانه ها و پیامهای ارسالی به مشتری که در کلیه فعالیتهای سازمان تجلی مییابد. اهمیت این امر از آن جهت است که از یک طرف میبایست کلیه کارکنان سازمان در تمامی سطوح با درک اهمیت ارتباط خود با مشتریان (در هر مرحله و هر سطح) نسبت به انطباق این ارتباط با تصویر ذهنی مشتریان از شرکت اقدام نموده و از طرف دیگر شرکت نیز با برقراری ارتباط مداوم و مستمر بین تمامی واحدهای مرتبط با مشتری، نسبت به هماهنگ سازی و ایجاد درک واحد از تصویر ذهنی مطلوب اقدام نماید(برتون[۷۱]، ۲۰۰۹).
هر مشتری در ذهن خود یک یا چند ویژگی از ویژگیهای شخصیت انسانی را به هر برند اختصاص میدهد. در خصوص ویژگیهای شخصیت انسانی مطالعات گستردهای صورت پذیرفته که در نهایت پنج ویژگی به عنوان اصلی ترین آنها معرفی میگردند که عبارتند از: شایستگی دلفریب خشونت صمیمیت هیجان(بهات و دیگران[۷۲]، ۲۰۱۲)
۲-۶ مدل مفهومی پژوهش:
شایستگی های مدیریت زنجیره تأمین کارآفرینانه
نمودار ۱-۱ مدل مفهومی پژوهش منبع:(چین و دیگران، ۲۰۱۳)
۲-۷ تحلیل مدل:
شایستگی SCM کارآفرین
ما شایستگی SCM کارآفرین را به عنوان یک مفهوم چند بعدی که نشان دهنده میزان پذیرش شایستگی SCM از سوی شرکتها برای رقابت درزنجیره تامین را توصیف می کنیم. این مفهوم به این نکته دلالت می کند که شرکت ها دارای قابلیت های ناملموس وفرآیندهای است که عامل موفقیت SCM آن محسوب می شود، که در نهایت به عملکرد برتر منجرمی شود.
گرایش نوآوری
شرکتها با گرایش نوآورانه قوی تمایل دارند مالک شایستگی ها و چشم اندازهای مجزایی شوند. مدیران این شرکت ها نشان دادند که گرایش نوآوری بر بررسی فعال کسب و کار جدید از طریق زنجیره تامین دلالت می کند. شرکتهای با منابع محدود وملموس که می خواهند استراتژی های SCM را دنبال کنند ممکن است به حالت نوآورانه قوی برای به دست گرفتن ابتکار عمل جهت دنبال کردن فرصت های جدید در بازارهای پیچیده و با ریسک بالا نیازداشته باشند. گرایش نوآوری سرعت و رشد فرآیندها، شیوه ها و فعالیت های تصمیم گیری مرتبط با فعالیت های زنجیره تامین نیزافزایش می دهد و بنابراین ممکن است به عملکرد شرکت کمک کند.
شاخص های خطرپذیری
نقش حساس شاخص های ریسک پذیری به نظر می رسد که تقریبا در تمام ادبیات شرکت ها حضور پیدا کند. فعالیت های ریسک پذیر عملکرد سازمانی برتری برای شرکتهای کارآفرین بوجود می آورند. شرکتها در زنجیره تامین پیچیده به جریان یکپارچه وهماهنگ کالاها، خدمات، اطلاعات و صندوق پول، یا چیزهای دیگری نیاز دارند و با ریسک تامین قابل توجهی مواجه هستند. درسال ۲۰۰۸ هشت نوع ریسک برای SCM از قبیل تامین، عملیاتی، تقاضا، امنیت، ماکرو(کل)، سیاست، رقابت، و منابع شناسایی کردند. شرکت های تولیدی با ویژگی های کارآفرینی ریسک پذیر ممکن است استراتژیهای سود رسانی را دنبال کنند که به وسیله آنها بتوانند در SCM نفوذ کنند. رفتار شرکتی یا ریسک پذیری ممکن است زمانی نتیجه بدهد که شرکت ها در زنجیره های تامین درگیر باشند یا کالا و خدمات به اعضای جدید زنجیره تامین ارائه بدهند.
گرایش فعالانه
اکثر شرکت ها از لحاظ صنعت، فهرست یا رده تولید و چگونگی رقابت آنها در زنجیره تامین بسیار فعال هستند. گرایش فعالانه را به عنوان تمایل شرکت ها به ایجاد نوآوری های فعالی تعریف می کنیم که بتوانند رقبای خود را از سر راه بردارند. فعال بودن شامل توانایی یک شرکت در یکپارچه سازی اطلاعات زنجیره تامین و شکل دادن به محیط خود از طریق معرفی محصولات جدید ، فن آوری و تکنیکهای اجرایی می باشد. این رویکرد همچنین شامل کسب فرصت های جدید درمحیط و اقدام غافلگیرانه در پاسخ به فرصتها می باشد. یک شرکت فعال فرصت های جدید را کسب و از آنها استفاده می کند. رفتار فعالانه وقتی رخ می دهد که برای تصمیم گیران شفافیت وجود داشته باشد، که این نیز براقدامات کارآفرینی و یادگیری داخل زنجیره تامین تاثیر می گذارد. بنابراین، گرایش فعالانه، شایستگی SCM کارآفرینانه را در پی دارد.
مهارت سرمایه ارتباطی
مدیران شرکت ها غالبا بر اهمیت داشتن رابطه اجتماعی با مشتریان و تامین کنندگان تاکید داشتند که ادبیات هم به مهارت ارتباط سرمایه ای اشاره می کند. در این راستا، فعالیت شبکه های اجتماعی استراتژی برای افزایش منافع شخصی از طریق روابط متقابل محسوب می شود. منافع جریان اطلاعات در چنین فعالیت هایی به طور گسترده ای مورد تأکید می باشد. در اصطلاحات SCM، مهارت سرمایه ارتباطی نماد توانایی ارتباط برقرار کردن با اعضای زنجیره تامین است که ورودی های لازم را کنترل میکنند، به خصوص کارآفرینانی که به اندازه کافی می توانند رفتارشان را پیش بینی کنند. مهارت سرمایه ارتباطی از طریق کانال های ارتباطی رسمی و غیر رسمی ، به اشتراک گذاری اطلاعات مابین اعضای زنجیره تامین کمک می کند. علاوه بر این، فعالیت های ارتباطی در یک زنجیره تامین مانند تعامل با خریداران و تامین کنندگان، ارائه کالا و خدمات خاص شرکت را تسهیل میکند، که ممکن است شامل ایجاد آگاهی ازمحصول ،نشان دادن صفات و ویژگیهای آن پ، و یا اصلاح آن به منظور براورد نیازهای منحصر به فرد باشد. در زنجیره تامین، مهارت سرمایه ارتباطی نه تنها چگونگی تعامل یک شرکت با یک شریک خاص پ، بلکه چگونگی ارتباط آن را با شرکتها در یک زنجیره تامین را نشان می دهد، از این رو، آن می تواند شایستگی SCM شرکتهای تولیدی را گسترش بدهد.
قابلیت هماهنگی
پیشینه قبلی اشتراک گذاری اطلاعات را به عنوان یک عامل قابلیت هماهنگی در زنجیره تامین مورد بررسی قرار داد. به اشتراک گذاری اطلاعات درباره هزینه های نیروی کار و جنس (مواد)، تامین کنندگان و توزیع کنندگان و دیگر شرایط بازار برای شرکت های تولید ی بدلیل اینکه سودآورى دیگر اعضای زنجیره تامین را نشان می دهد امری حیاتی است. این شایستگی به توانایی ادغام فرایندهای کلیدی کسب و کار در میان اعضای زنجیره تامین جهت ارائه کالاهای مناسب ، خدمات و اطلاعات اشاره دارد. یک ارتباط نیز ممکن است بین استفاده از قابلیت هماهنگی و پرمایگی اطلاعات مشترک بوجود آید. قابلیت هماهنگی میان اعضای زنجیره تامین آثار مثبت و مستقیمی بر روی همکاری داخلی و خارجی دارد و به اشتراک گذاری اطلاعات یک بعد کلیدی از همکاری می باشد. قابلیت هماهنگی بطورمثبتی با یکپارچه سازی سیستم ها و یا توانایی استفاده از اشتراک گذاری اطلاعات برای مقاصد مشترک مرتبط است. علاوه بر این، اشتراک گذاری اطلاعات بین شرکای زنجیره تامین باید مشارکتی باشد و شرکا را قادرسازد تا به منافع قابلیت هماهنگی دست پیدا کنند. قابلیت هماهنگی فرآیندهای تولیدی را جهت افزایش بهره وری هزینه ، افزایش بهره وری کارکنان، کاهش بی ثباتی و حذف اسراف تسهیل می سازد. داشتن قابلیت هماهنگی برای شرکتهای شریک به این معناست که اشتراک گذاشتن اطلاعات می تواند روابط را توسعه بدهد. این رو، قابلیت هماهنگی عاملی که از شایستگی های SCM کارآفرینانه پشتیبانی می کند.
شایستگی های SCM کارآفرینانه و استراتژی های بازاریابی SCM
شایستگیهای SCM کارآفرینانه نشان دهنده قابلیت های شرکت ها جهت بکار گیری موثر SCM است و تاثیر مثبتی بر استراتژیهای SCM دارد. علاوه براین، رابطه بین کارآفرینی ومدیریت استراتژیک تایید شده، و بنابراین شایستگی SCM کارآفرینانه برای شرکت های تولیدی با منابع محدود بسیار مهم است به حدی که آنها به شرکت اجازه می دهند شایستگی خود را در زنجیره تامین جهت توسعه استراتژی های با کیفیت و با کارایی اعمال کنند. شرکت های تولیدی سعی می کنند به تولیدات برتری دست پیدا کنند که با اولویت های خریداران صنعتی مطابقت داشته باشند و از طریق SCM به طور موثر به خریداران دست پیدا کنند. با این حال، بازار جهانی رقابتی نشان می دهد که خریداران در حال حاضر بهتر سازماندهی می شوند و بیشتر متقاضی هستند. از آنجایی که تحقق شایستگی SCM کارآفرینانه در شرکتها متفاوت است، شرکت هایی که شایستگی بیشتری دارند برای دستیابی به مزایای بیشتر باید ازمنابع خود بطورکارآمد و موثری استفاده کنند.
استراتژیهای SCM و عملکرد برند و شرکت
توانایی شرکتها جهت موفقیت در بازارهای رقابتی تا حد زیادی تابع شایستگی ها و قابلیتهای داخلی آنها می باشد. نظریه اقتصاد تکاملی توانایی برتر شرکتها در توسعه قابلیتهای خاص سازمانی ، که از شایستگی های اساسی تشکیل شده است را شرح می دهد. در زنجیره تامین، شرکت ها تلاش می کنند تا کالاها را با مقداری عرضه کنند که خریداران بیشتر عرضه می کنند. انگیزه برای ارزش برتر خریدار شرکت های تولیدی را بر آن داشته که فرهنگ کسب و کاری را ایجاد و حفظ کنند باعث پرورش رفتار کسب و کار لازم بشود. اگر چه شیوه های عملیاتی معمولا از ادغام دانش منحصر به فرد شرکت ناشی می شود. استراتژی های SCM نیز فعالیت های کسب وکار با کیفیت و کارایی بالایی را که در آن یک شرکت ماهر می شود، انعکاس می دهد. بنابراین، شرکتهای کارآفرین قادر به انجام امور تولیدی برای ایجاد ارزش در استراتژیهای SCM های خود می باشند و به طبع استراتژیهای SCM به منبع اصلی مزیت عملکرد برند و شرکت تبدیل می شود
شایستگی SCM کارآفرینانه و عملکرد برند و شرکت
تئوری منبع مدار بر این فرض است که به دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی پایدار یک کارکرد از منابعی است که شرکت برای رقابت به ارمغان می آورد و این منابع ، منبع اصلی موفقیت یک شرکت را فراهم می آورد.. تحقیق حاضر رابطه بین منابع و عملکرد بهتری را بررسی کرده است که ناشی ازاین ادعا است که عدم تجانس منابع به شایستگی متغیر و سطح عملکرد منجر می گردد. شرکتها با منابع با ارزش، بی نظیر و ثابت به طور کلی در بازار برتر هستند. بنابراین، تفاوت شایستگی و عملکرد مداوم می تواند در شرکتهایی با شایستگی متفاوت لحاظ بشوند. شرکتهایی که مزیت کارآفرینی دارند از مزیت انحصاری برای ایجاد موانع موقعیت منابع لذت می برند. تاثیر مثبت کارآفرینی بر عملکرد بازار شرکت نیز مورد بررسی قرار گرفته شده است. هنگامی که چرخه زندگی کالا به سرعت در محیط زنجیره تامین مدرن کوچک می شود، شرکتها باید بر تکنولوژی انحصاری به منظور ارائه محصول یا کالای با کیفیت بالا به بازار رقابت بسرعت و به صورت کارآمد تکیه کنند. برای پشتیبانی کردن از این ایده ها، ما ادعا می کنیم که شایستگی SCM کارآفرینانه یعنی گرایش نوآوری، شاخص های ریسک پذیری، گرایش فعالانه ، گرایش مهارت سرمایه ارتباطی و قابلیت هماهنگی تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکتهای تولیدی می گذارد. بررسی پیشینه تحقیق ما نیز نشان می دهد که شایستگی به خصوص برای عملکرد شرکت های تولیدی مهم است.
مدل
ضریب استاندارد نشده
ضریب استاندارد شده
T
آزمون
معناداری
B
انحراف استاندارد
Beta
۱
(ثابت)
۳۳۱/۵۴
۱۷۰/۱۳
۱۲۵/۴
.۰۰۰
مدرسه محوری
۹۲۰/
۰۶۷/
۷۴۶/
۷۹۶/۱۳
.۰۰۰
A متغر وابسته : توسعه حرفه ای
با توجه به اینکه همبستگی بین مدیریت مدرسه محور با توسعه حرفه ای مدیران ودبیران با شدت همبستگی قوی ومستقیم مشخص گردید معنی دار شدن F در جدول فوق (F=190.345, df=1, 152, p=0.000<0.05) نشان می دهد که رابطه خطی بین متغیر وابسته و متغیرهای پیش بین وجود دارد وبا توجه به اینکه مقدار استقلال خطاها در آزمون دوربین واتسون برابر۱٫۷۷۷ می باشد ولذا با توجه به شرط استقلال خطاها جهت استفاده از آزمون رگرسیون بین ۱٫۵ و۲٫۵ می باشد شرط استقلال خطاها برقرار است. بنابراین رگرسیون معتبر است. ولذا برای پیش بینی متغیر وابسته (توسعه حرفه ای ) از روی متغیر مستقل (مدیریت مدرسه محوری) از رگرسیون خطی ساده استفاده می گردد ، در جدول فوق R2 (ضریب تبیین) نشان دهنده تبیین متغیر وابسته برحسب متغیر پیش بین است. مقدار ۰٫۵۵۶ = R2 نشان می دهد که حدود ۵۵٫۶ درصد از واریانس متغیر وابسته توسعه حرفه ای از واریانس متغیر پیش بین مدرسه محوری تبیین می شود. با توجه به اعداد و مقادیر به دست آمده در جدول فوق معادله خط رگرسیون به صورت زیر نوشته می شود:
توسعه حرفه ای=(مدرسه محوری*۹۲۰/.)+۵۴٫۳۳۱
مطابق جدول بالا، سطوح معنی داری برای متغیر مستقل مدرسه محوری، کوچکتر از ۰٫۰۵ به دست آمده اند، بنابراین، این ضرایب تاثیر معنی داری در معادله رگرسیون دارند. به عبارت دیگر رابطه همبستگی مدیریت مدرسه محوری با توسعه حرفه ای معنی دار است. هم چنین برای ثابت رگرسیون نیز سطح معنی داری کوچکتر از ۰٫۰۵ به دست آمده است که نشان می دهد ثابت رگرسیون نیز تاثیر معنی داری در معادله رگرسیون دارد.
ضریب B برای مدرسه محوری مثبت به دست آمده است که نشان می دهد رابطه بین مدیریت مدرسه محوری با توسعه حرفه ای مستقیم است. به بیان دیگر با افزایش مدیریت مدرسه محوری، توسعه حرفه ای افزایش می یابد. ضریب B نشان می دهد که با افزایش یک واحد مدیریت مدرسه محوری، به اندازه ۰٫۹۲ واحد به توسعه حرفه ای افزوده می شود.
۴-۵-۱۶ فرضیه ۱۵- پیش بینی توسعه حرفه ای مدیران و دبیران از روی مولفه های مدیریت مدرسه محوری.
جداول۴-۲۳: آزمون پیش بینی توسعه حرفه ای مدیران ودبیران از روی مولفه های مدیریت مدرسه محوری
مدل رگرسیون
مدل
در فصل سوم، پیشینه موضوع، مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در راستای موضوع رساله و مبانی نظری ارائه شد. در مطالعات انجام شده مشخص شد که تعداد بسیار کمی از مطالعات در زمینه صادرات گاز با رویکرد نظریه بازی انجام شده است و هیچ مطالعهای که در چارچوب نظریه بازی به طور مختص به خط لوله نابوکو و نقش انتقال گاز کشورهای حاشیه خزر و عراق بپردازد تا زمان نگارش این رساله، وجود ندارد. در مبانی نظری نیز در خصوص نظریه بازی و تفکیک انواع بازیها و همچنین نظریه بازی همکارانه و انواع راه حلهای این نوع بازی مطالبی ارائه شد.
در فصل حاضر بازی مورد نظر در رساله، تعریف و ارائه میشود. برای تعریف بازی باید بازیگران، استراتژی ها و پیامدهای بازیکنان بررسی شوند. بعد از معرفی بازی، با بهره گرفتن از راه حل های ارائه شده در فصل پیش، بازی ائتلافی مورد نظر حل و قدرت چانهزنی هر کدام از کشورها مشخص میشود.
از آن جایی که مسأله اصلی، چانهزنی میان کشورهای صادرکننده جهت صادرات از طریق خط لوله نابوکو میباشد و همچنین به دلیل اینکه خطوط لوله از ترکیه به سمت اروپا اجرا شده یا در حال اجرا میباشد و مشکلی از این بابت وجود ندارد، بدین ترتیب مجموعه بازیگرانی که در شبکه درگیر هستند، N = {.. , ..i , .. } است که در آن N تعداد کل بازیگران میباشد. شبکه N= {TU,IR,IQ,TN,AZ } شامل ایران، عراق، ترکمنستان، آذربایجان، ترکیه است. بازیگران ائتلافهایی را تشکیل میدهند.
مهمترین کشوری که در این زمینه فعال میباشد، کشور ترکیه (TU) میباشد و پل ارتباطی کشورهای تولیدکننده با مصرف کننده میباشد و بدون این کشور، اجرای خط لوله نابوکو امکان پذیر نمیباشد. لذا، درآمدی را که این کشور به عنوان منتقل کننده از این پروژه، کسب میکند، به عنوان منفعت این کشور، در نظر می گیریم. در کنار ترکیه، کشورهای تأمین کننده گاز میباشند (IR, IQ, TN, AZ) و امکان اینکه هر کدام یا برخی از این کشورها بتوانند به تنهایی وارد پروژه شوند، وجود دارد. در بازی مورد نظر، ایران و ترکمنستان برای تشکیل ائتلاف گازرسانی به کشورهای اروپایی از طریق ترکیه رقابت میکنند و هر کدام بتوانند منافع بیشتری را برای کشورهای تقاضاکننده داشته باشند، میتوانند ائتلاف را تشکیل بدهند.
در این نوع بازی، برای کمی کردن، نیاز است که توابع مشخصه تعریف شوند تا بتوان منافع بازیگران را بدست آورد. برای کشورهای ایران و ترکمنستان، تابع مشخصه به شکل تابع سود گازرسانی به کشورهای اروپایی مطرح میباشد. با توجه به فاصله ای که کشورها برای گازرسانی دارند و فروض کمی محاسبه سود، می توان ارزش حال گازرسانی هر کدام از کشورها را محاسبه نمود و به عنوان منفعت نهایی ائتلاف، در نظر گرفت. همچنین، ارزش منافع هر بازیگر به تنهایی، صفر میباشد، زیرا در ائتلاف گازرسانی، باید حداقل یک مصرف کننده و یک منتقل کننده وجود داشته باشد، لذا حداقل تعداد لازم برای تشکیل یک ائتلاف دو بازیگر میباشد.
برای محاسبه سود کلی اجرایی شدن صادرات گاز به اروپا، ارزش حال پروژه فوق محاسبه میشود. اطلاعات هزینه، به شرح ذیل استخراج شده است[۱۵۵].
جدول۴-۱- هزینههای سرمایهگذاری برای صادرات گاز به اروپا
| عنوان | واحد اندازه گیری | مقدار |
| ظرفیت خط لوله | میلیارد مترمکعب در سال | ۳۰ |
| طراحی بخش پایین دستی (CAPEX) | میلیون دلار | ۳۰۰ |
| هزینه هر اینچ خط لوله در خشکی (CAPEX) | هزار دلار | ۸۶٫۸ |
| هزینه هر اینچ خط لوله در مناطق فراساحلی (CAPEX) | هزار دلار | ۱۰۱٫۹ |
| هزینه عملیاتی سالانه (OPEX) | درصد از هزینه سرمایه ای کل | ۸% |
Source: Oil and Gas Journal’s Annual Pipeline Economics Special Report 2013
قیمت نیز بر اساس ارزش گاز تحویلی به اروپا محاسبه میشود. به این صورت که قیمت گاز تحویلی آلمان در سالهای اخیر گرفته شده است. بیشتر واردات گاز آلمان از روسیه میباشد و خط لوله نابوکو رقیبی برای خط لوله روسیه محسوب میشود، لذا می توان حداکثر قیمت دریافتی را بر مبنای قیمت گاز تحویلی آلمان لحاظ کرد. البته، قیمت گاز صادراتی از روسیه به آلمان به دلیل انحصار روسیه بالا است و در صورت اجرا شدن نابوکو این قیمت کاهش خواهد یافت. قیمت گاز تحویلی آلمان در سال ۲۰۱۳، به طور میانگین ۱۰٫۶ دلار در هر میلیون بی تی یو میباشد. منتهی باید تغییرات این قیمت را نیز در سالهای گذشته در نظر گرفت. نکته جالب اینکه قیمت گاز انگلستان NBP که در رقابت تعیین میشود، به همین قیمت گرایش ها پیدا کرده است که نشان از درستی این قیمت در تعیین ارزش گاز میباشد. بنابراین، برای پروژه در نظر گرفته شده، قیمت گاز را میانگین قیمت گاز تحویلی آلمان از روسیه برای پنج سال گذشته در نظر گرفت که برابر با ۹٫۵ دلار در هر میلیون بی تی یو یا ۳۶۰ دلار در هر هزار متر مکعب میباشد. همچنین هزینه انتقال گاز را نیز معادل هزینه انتقال گاز اعمال شده در کشور اکراین لحاظ می کنیم که ۳٫۰۵ دلار به ازای هر میلیون مترمکعب در۱
۰۰ کیلومتر در سال ۲۰۱۳ بوده است[۱۵۶].
نمودار ۱-۱.پهنای کامل نصف ماکسیمم انرژی(FWHM) 662KeVپرتو گامایدر آشکارساز، ۵۵KeV را نشان می دهد.
پهنای کامل نصف ماکسیمم انرژی(درصدی) در آشکارسازهای NaI(Tl) ، از ۷ الی ۱۰ درصد است و برای با انرژی ۱۴۰ کیلو الکترون ولت در حدود ۴۲/۰ درصد میباشد[۱,۲].
همانطور که دیده می شود انرژی قدرت تفکیک به انرژی فوتون اولیه وابسته است. هر چقدر انرژی آن بیشتر باشد درصد انرژی قدرت تفکیک کمتر می شود و به عبارت دیگر تفکیک بهتری خواهیمداشت، زیرا درصد بیثباتی آماری کاهش پیدا می کند.
۱-۱-۱-۲-۲-۱-۲ راندمان آشکارسازی[۲۱]:
آشکارسازی یا راندمان آشکارسازی، نسبت آهنگ شمارشهای جذبشده به آهنگ شمارشهای گسیل شده از نمونه رادیواکتیو مورد نظر می باشد.
آهنگ شمارش و آهنگ گسیل به دلایلی که در ذیل مطرح میشوند با یکدیگر تفاوت دارند:
اگر بخواهیم بازده را برحسب عوامل وابسته که در بالا ذکر شد به صورت ریاضیاتی بنویسیم خواهیم داشت:
(۱-۲) =بازده(efficiency)
بهره ذاتی است و بازده بهرۀ پیک فوتونی یا کسر فوتونی[۲۳] است . بهره هندسی و فراوانی تابش ذرهای است که آشکارساز نسبت به آن واکنش نشان میدهد.
۱-۱-۱-۲-۲-۱-۲-۱ بهرۀ ذاتی[۲۴] :
این پارامتر عبارت است از نسبت تعداد تابشهای آشکارشده بوسیلۀ آشکارساز به تعداد کلیه تابشهای گسیلی از آشکارساز.
=
= (۳-۱)
این کسر شامل تمام فوتونهایی است که با اثر فوتوالکتریک و یا پراکندگی کامپتون جذب شدهباشند. بهرۀ ذاتی به نوع و انرژی تابشها و ضریب تضعیف خطی و ضخامت آشکارساز وابسته است و این نیز بدیهی بهنظرمیرسد زیرا هرچه جذب فوتون گسیلشده به آشکارساز بالاتر باشد، بهرۀ ذاتی بیشتر می شود و وقتی انرژی فوتون کم باشد و یا ضریب تضعیف خطی یا ضخامت آشکارساز زیاد باشد، جذب زیادی خواهیم داشت و بهرۀ ذاتی بالامیرود. نمودار (۱-۲) تأثیر ضخامت و انرژی بر بهرۀ ذاتی را نشانمیدهد.
نمودار ( ۱-۲ ) نمودار بهره ذاتی برحسب انرژی فوتون پرتو گاما را نشان میدهد.
این امر به آن دلیل است که بهرۀ ذاتی پرتو گاما با انرژی پایین برای آشکارسازهای NaI () برابر یک میباشد و با بالارفتن انرژی این مقدار به صفر میل پیدا می کند و برای آشکارسازهای گازی نیز نزدیک صفر (۱/۰ درصد) میباشد.
۱-۱-۱-۲-۲-۱-۲-۲ بازده فوتوپیک[۲۵] و کسر فوتونی[۲۶]:
در مورد این پارامتر می توان گفت که کسری از شمارشها فوتوپیک را میسازند.
= (۴-۱)
این پارامتر از تمام عواملی که در اثر فوتوالکتریک مؤثرند، تأثیر میپذیرد از جمله اندازه، ترکیبِ آشکارساز و انرژی پرتو گاما، اما اصولاً از پهنای PHA تأثیر میپذیرد. اگر پهنای پنجرۀ PHA را افزایش دهیم نیز افزایش پیدامیکند.[۲]
۱-۱-۱-۲-۲-۱-۲-۳ بهرۀ هندسی[۲۷]:
چشمۀ رادیواکتیو در تمام جهات با چگالی برابر و به طور یکنواخت از خود تابش گسیل می کند. اگر یک آشکارساز در مکانی مقابل آن چشمه قرارگیرد تنها کسری از تمام تابشها به آن برخورد می کنند که به زاویه فضایی آشکارساز نسبت به چشمه بستگی دارد. به طورکلی میتوان گفت بهره هندسی، نسبت تعداد تابشهای برخوردکننده به آشکارساز، به تعداد کل تابشهای گسیل شده از چشمه است.
=(۵-۱)
برای آشکارساز دایروی به شعاع r که فاصله آن از چشمه R است، عبارتست از:
=(۶-۱)
در فواصل کوچک مساحت آشکارساز را بهصورت S=Ωr2 و Ω=۲π(۱-cosθ) Ω در نظرمیگیریم و در نتیجه بهرۀ هندسی (۱-cosθ)/۲ میگردد. وقتی آشکارساز به چشمه چسبیده و در مقابل آن است (θ=۹۰o) بهره هندسی پنجاه درصد می شود و در آشکارسازهای مایع که چشمه درون آشکارساز است ((θ=۱۸۰o است و بهرۀ هندسی صد درصد میگردد. شکل (۱-۵) این مطلب را روشن میسازد.
شکل(۱-۵) نمایش بازده هندسی،آشکارسازD با سطح دایرهای که r در اینجا شعاع آشکارساز است. (A)آشکارسازD که در فاصلۀ R از چشمه قرارگرفتهاست و بازده هندسی چهار برابر وقتی است که آشکارساز در فاصله ۲r از چشمه قرار گرفته باشد. (B) در اینجا آشکارساز و چشمه در تماس با یکدیگرند و بازده هندسی پنجاه درصد است © در این شکل چشمه کاملاً درون آشکارسازی قرار دارد که یک آشکارنده ایده آل است و بازده آن تقریباًصد درصد است.
۱-۱-۱-۲-۲-۱-۳ زمان مرده[۲۸]:</st rong>
سیستمهای شمارنده برای آن که رویدادی را آشکار و ثبت نمایند مدت زمانی را صرف می کنند که در طی این مدت هر رویدادی که اتفاق بیفتد را نمیبینند و آن را نمیشمرندکه این مدت، زمان مرده نامیده می شود. وقتی که سیستم به حال اول باز میگردد تنها یک اتفاق را می تواند ببیند و مجدد با زمان مرده روبرو هستیم. شمارشهایی که در این مدت از دست میروند اتلاف زمان مرده[۲۹] نامیده میشوند. در دوربینهای سوسوزن اگر دو رویداد به طور همزمان اتفاق بیفتد دامنۀ آن دو با هم جمعمی شود و تشکیل یک پالس میدهد که بیرون از تنظیمات PHA است و حذف می شود که به آن pulse pile up می گویند.
زمان مردۀ یک شمارنده از اجزای خود شمارنده ناشیمی شود، مثلاً از لامپهای PM یا از PHA، یا از رابط کامپیوتر و اجزای دیگر. زمان مردۀ آشکارسازهای گایگرمولر از آشکارسازهای سوسوزن و نیمهرسانا بیشتر است و همچنین زمان مردۀ آشکارسازهای سوسوزنِ جامد از مایع بیشتر میباشد. سیستمها برحسب چگونگی پردازش پالسهای پیوسته با زمان مردۀ مختص به خود، به دو گروه تقسیم میگردند:
در سیستمهای Paralyzable، اگر اتفاقی در مدت زمان مرده صورتگیرد زمان مردۀ آن اتفاق، حتی اگر خود آن رویداد شمرده نشود، با زمان مردۀ فعلی جمع میگردد. در واقع در این نوع سیستمها زمان مرده، طولانیتر خواهدشد. این سیستمها برای نمونه ای با نرخ شمارش بالا، که نخواهیم شمارش تحت تأثیر آن قرار بگیرد، استفاده می شود.
در سیستمهای Nonparalyzable، باز هم رویدادهای ثانویه در زمان مرده شمرده نمیشوند ولی مدت زمان مرده تغییرنکرده و افزایش پیدا نمیکند. در نمودار (۱-۳) تفاوت بین این دو سیستم مشخص شده است.
بعضی از اجزاء در آشکارسازها و شمارندهها paralyzableو برخی دیگر Nonparalyzable میباشند.
ارتباط آهنگ شمارش جذب شده و آهنگ شمارش واقعی و زمان مرده T در سیستمهای paralyzable و Nonparalyzable اینگونه تعریف میگردد:
سیستم های paralyzable: (1-7) =
سیستم های Nonparalyzable: (1-8)
نمودار (۱-۳) منحنیهای آهنگ شمارش واقعی و آهنگ شمارش مشاهده شده برای سیستمهای nonparalyzable و paralyzable با زمان مرده را نمایش میدهد[۲].
زمان مرده در سیستمها مشکل جدی به وجود میآورد، چندین راه برای رفع آن وجود دارد.
راه اول: ابتدا برای و معلوم نموداری همچون نمودار یا برحسب اکتیویتههای معلوم رسم میگردد و زمان مردۀ سیستمها با بهره گرفتن از دو رابطۀ بالا بدست می آید. سپس مجهول با معلوم و زمان مردۀ محاسبه شده، بدست آمده و تعدیل میگردد.
راه دوم: استفاده از دو چشمۀ رادیواکتیو که یکبار جدا و بار دیگر با هم تحت شمارش قرار میگیرند، است. زمان مرده از یکی از این سه اندازه گیری با بهره گرفتن از معادله مناسب بدست میآیند.
PeopleSoft
Oracle
Autres
Baan
تاریخچه SAP AG
در سالهایحدود ۱۹۷۲-۱۹۷۵، پنج تن از مدیران آی بی ام، در شهر مانهین[۲۴] آلمان، سیستمی را پایه گذاری کردند که امروزه به نام SAP معروف است. هدف موسسین شرکت SAP (یا همان شرکت SAP AG)، تولید نرم افزارهای یکپارچه تجاری برای سازمانهای بزرگ صنعتی بود. این ایده اولیه موسسین، سبب تولید یکی از مهمترین محصولات نرم افزاری جهان گردید به طوریکه رویکرد سازمانهای بزرگ را نسبت به پیاده سازی و استفاده از سیستم های اطلاعاتی تغییر داد.
هفت سال پس از تاسیس، این کمپانی اولین نرم افزار سازمانی خود موسوم به R2 را راه انداخت که درحیطه یک پایگاه داده برای کامپیوترهای بزرگ مرکزی طراحی شده بود. در سال ۱۹۹۲ محصول نرم افزاری SAP R/3 معرفی شد و همین امر سبب رشد چشم گیر SAP گردید. با این نرم افزارSAP بازار نرم افزارهای سازمانی را به دست گرفت و در صدر پنج شرکت بزرگ فروشنده سیستم های یکپارچه منابع سازمانی (ERP) قرار گرفت به طوریکه در آن سال ۳۲% از بازار نرم افزاری ERP به SAP تخصیص داده شد. درسال ۱۹۹۹، SAP AG سومین کمپانی بزرگ نرم افزاری مستقل جهان محسوب می شد که بیش از ۱۱۰۰ مشتری داشته و نرم افزارهایش در بیش از ۲۰۰۰۰ نسخه در ۱۰۰ کشور توزیع گردیده بود.
درسال ۱۹۹۹، SAP سرویسهای ERP خود را گسترش داد و برای صنایع مختلف، راه حل های جامع ارائه نمود. در نهایتSAP برای خدمات تجارت الکترونیک، طرحی نو ایجاد کرده و کارکردهایی برای پشتیبانی از کاربری تجارت الکرونیک به سیستم خود اضافه نمود.[۶]
امروزه SAP دارای ۲۹۰۰۰ کارمند در ۵۰ کشور دنیا است و بیش از ۸۴۰۰۰ بار نرم افزارهای مختلف آن نصب شده و ۲۴۴۵۰ مشتری آن در ۱۲۰ کشور دنیا از آن استفاده می کنند.
.توزیع کننده ها
توزیع کننده ها[۲۵] یک برنامه کنترلی می باشد منابع سیستم SAP را مدیریت می نماید و اطلاعاتی که به لایه ارائه[۲۶] ارسال می گردد و یا به لایه مراحل کاری[۲۷] می رسد را مونیتور می نماید
شکل (۲-۱) – توزیع کننده ها
وظیفه اصلی توزیع کننده ها به شرح زیر می باشد:
۱- بالانس نمودن بار تراکنشهای که به مراحل کاری ها می رسد
۲- مدیریت بوفر[۲۸] در حافشه اصلی
۳- برقراری ارتباط با لایه ارائه
۴- سامان دهی ارتباطات فرایندها
روند فرایند در توزیع کننده ها
۱- در مرحله اول تمامی درخواست ها را دریافت نموده و در یک صف قرار می دهد و بعد آنها را یکی یکی ارسال مینماید
۲- توزیع کننده ها در خواستها را در مراحل کاری های خالی مکان یابی می نماید – اجرا واقعی درخواستها در مکان یابی می نماید – اجرا واقعی درخواستها در مراحل کاری ها صورت می گیرد
۳- در انتهای اجرا , نتیجه مراحل کاری به SAPGUI ارسال می گردد
نکات فنی در ارتباط با توزیع کننده ها
۱ کانال ارتباطی از طریق سوکتهای استاندارد [۲۹]TCP/IP صورت می کیرد..
۲ توزیع کننده ها ها دارای سرور داخلی [۳۰]APPC می باشد که با درخواستهای رسیده از مراحل کاری ها تعامل دارند
هر سرور[۳۱] دارای یک توزیع کننده ها و چندین مراحل کاری می باشد
سیستم های تشکیل دهنده ERP
سیستم های ERP شامل مجموعههای گوناگون و متعددی است که یکپارچگی آنها اهمیت و ارزشی مضاعف را برای سازمان و شاخه های مختلف آن پدید می آورد :
مجموعه اطلاعات پایه سازمان
مجموعه اطلاعات پایه کنترل پروژه
مجموعه اطلاعات پایه تولید/ سرویس
مجموعه اطلاعات پایه لجستیک و تدارکات
مجموعه اطلاعات پایه منابع انسانی
مجموعه اطلاعات پایه مالی
مجموعه زیر سیستم های لجستیک
مجموعه زیر سیستم های تولید
مجموعه زیر سیستم های مالی
مجموعه زیر سیستم های مدیریت منابع انسانی
مجموعه زیر سیستم های اطلاعات فنی
مجموعه زیر سیستم های اداری
لازم به ذکر است که این تقسیم بندی مطلق نیست و می تواند در سازمان های مختلف به تناسب نوع و وسعت فعالیت هایی که در حال انجام است تغییر کند. هر یک از این سیستم ها با یک پایگاه اطلاعات واحد در ارتباط است. و اطلاعات خود را با دیگر سیستم ها به اشتراک میگذارد. با توجه به نوع فعالیت (توزیع جغرافیایی) بزرگی و پیچیدگی سازمانی که سیستمERP میخواهد در ان پیاده گردد، زیر سیستم های یک ERP تعیین میشود و با توجه به نیازهای سازمان عملیات انطباق[۳۲] صورت میگیرد. تا این مجموعه کلیه نیازهای عمومی و خاص انها را براورده سازد.و سپس آموزش و پیاده سازی انجام گیرد.
۲-۲-۷ معماری و ساختار برنامه ریزی منابع سازمانی
سیستم هایی که ERP را در سطح کارخانه ها یا سازمانها پیاده سازی میکنند به صورت لایه ای پیاده سازی میشوند. بنابراین یک نرم افزار که ERP را در سطح یک کارخانه یا سازمان پیادهسازی می کند باید عملیات زیر را پشتیبانی کرده و قسمتهای زیر را یکپارچه کند :
کنترل مالی [۳۳]
صورت حساب مواد[۳۴]
برنامه ریزی نیازمندی ها[۳۵]
حساب هزینه ها[۳۶]