وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی جامعه شناختی شاخص های کیفیت زندگی روستایی و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان

فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه :
داشتن زندگی مطلوب و با کیفیت همواره آرزوی بشر بوده است. کیفیت زندگی یکی از مهم ترین مسایل پیش روی جهان امروز می‌باشد. « همچنین ارتقاء کیفیت زندگی از مهم ترین هدف‌های حکومت‌ها و دولت‌های مختلف در سطح جهان محسوب می‌شود (حسین زاده و میزایی، ۱۷،۱۳۷۶).
مفهوم کیفیت زندگی به‌طور هم زمان در حوزه‌های مختلف علوم نیز گسترش یافته است. به این ترتیب در انتهای قرن بیستم مفهوم کیفیت زندگی یکی از موضوعات اساسی مورد علاقه پژوهشگران علوم مختلف همچون شهرسازی، جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی و روان شناسی بوده است. اندازه‌گیری کیفیت زندگی می‌تواند برای ارزیابی سیاستهای گذشته و همچنین پایه گذاری استراتژی‌های برنامه‌ریزی ناحیه‌ای در آینده مورد استفاده قرار گیرد. بخش قابل توجهی از مطالعه های انجام شده در مورد کیفیت زندگی به نواحی شهری اختصاص دارد امّا از دهه های اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان، عقب‌ماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است، «به‌طوری که فقر روستایی تقریباً ۶۳ درصد از کل فقر جهانی را شامل می‌شود». درایران فقر مطلق کاهش یافته، امّا فقر نسبی به خصوص در مناطق روستایی افزایش یافته است (حیدری ۱۳۹۰). و این چالش بزرگ و مهمی است که باید هر چه زودتر با شناخت علل و عوامل آن به چاره اندیشی پرداخت. این پژوهش با هدف بررسی جامعهشناختی شاخص های کیفیت زندگی روستایی و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان، تدوین، و شاخص‌های عینی و ذهنی کیفیت زندگی را بررسی کرده است.
پایان نامه
۱-۲- بیان مساله
«کیفیت زندگی، مفهومی پیچیده و چند بعدی است که تحت تأثیر موءلفه‌هایی چون زمان و مکان، ارزشهای فردی و اجتماعی قرار دارد و از این رو معانی گوناگونی برای افراد و گروه های مختلف بر آن مترتب است. برخی آن را به عنوان قابلیت زیست پذیری یک ناحیه، برخی دیگر به عنوان اندازه‌ای برای میزان جذابیت و برخی به عنوان رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی، شادکامی، رضایتمندی و مواردی از این دست تعبییر کرده اند (اپلی و منون[۱] ۲۰۰۷ به نقل از رضوانی و همکاران ۱۳۸۷). در واقع مفهوم کیفیت زندگی یک متغیر ترکیبی می‌باشد که از چندین متغیر متأثر می‌گردد. تغییر در سطح درآمد مردم، شرایط زندگی، وضع سلامت، محیط، فشار روحی و روانی، اوقات فراغت، شادمانی خانوادگی روابط اجتماعی و چندین متغیر دیگر نظیر آن به شکل مرکب، کیفیت زندگی و تغییرات آن را تعیین می‌کند» (جاجرمی و کلته[۲] ۱۳۸۵: ۵و۶).
«هرچند که ارتقای کیفیت زندگی در مقیاسهای فردی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه برنامه‌ریزان بوده است، اما در دهه‌ های اخیر با اولویت یافتن اهداف اجتماعی و تدوین آنها در قالب برنامه‌های توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی درباره کیفیت زندگی در برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گزاری‌های کلان کشورهای پیشرفته راه‌یافته است. باگسترش رویکرد انسانی و ورود مفهوم کیفیت زندگی در پژوهشها یا نوشتارهای توسعه پایدار، مراکز و مؤسسههای بسیاری به مطالعه مفهوم کیفیت زندگی، شاخصهای سنجش و چگونگی ارتقای آن پرداختهاند »(امیدی، ۱۳۸۷، ۴) و گستره مربوط به کیفیت زندگی و سنجش آن شاید در هیچ زمانی به اندازه امروز وسیع نبوده است.
کیفیت زندگی مردم و مکانهای روستایی به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت اجتماعی و… وابسته است. هرچند کیفیت زندگی مردم و مکانهای شهری نیز بدین عوامل وابسته است، اما با چالشهای مربوط به سنجش رفاه و زندگی بهتر در مناطق روستایی بسیار تفاوت دارد. برخی از این چالش به شرایط اقتصادی وابستهاند، اما برخی دیگر به چارچوب سازمانی و نهادی موجود در نواحی روستایی مربوط می‌شود. عواملی مانند مقیاس کوچک و تراکم کم سکونتگاه های روستایی، کاهش اشتغال و درآمد در بخش کشاورزی، امکانات کشاورزی، فاصله زیاد و انزوای جغرافیایی روستاها، راه‌های ارتباطی و شبکه حمل و نقل نامناسب، و ناکارآمدی سیاستهای لازم برای بهبودکیفیت، زندگی روستایی را پیچیدهتر میکند.
با توجه به این که بیش از ۳۰% جمعیت ایران در روستا‌های کشور زندگی می‌کنند و بار مسئولیت تأمین بسیاری از نیازمندیهای غذایی مردم شهر نشین را بر عهده دارند و بدین جهت از نقشی بی بدیل و راهبردی در رشد و توسعه کشور و به ویژه حفظ استقلال آن حداقل در حوزه ی غذایی برخوردار هستند. استان همدان یکی از استانهای مهاجرپذیر و مهاجر فرست می باشد که از نظر مهاجرفرستی از روستا به شهرستانهای استان و سایر استانها بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است .
و طی اعلام فرمانداری استان این عامل ناشی از تنگناها و محدودیتها، بحران آب در بخش کشاورزی این عامل بسیار موثری در کاهش اشتغال روستاییان در این بخش و در نهایت روی آوردن به مشاغل غیرکشاورزی و در نتیجه کاهش سطح کیفیت زندگی آنها و تلاش در جهت مهاجرت برای یافتن مشاغل و درآمد کافی برای بهبود زندگی آنها شده است. این تگنا در روستاهای شهرستان همدان خصوصا بخش مرکزی طبق اعلام فرمانداری در سایت اختصاصی خود مشهودتر بوده بطوریکه در این روستاها بیشترین مشاغل، مشاغل تولیدی، خانگی و غیرکشاورزی بوده و بعضا بعلت پایین بودن کیفیت زندگی به حاشیه شهر و یا (حواشی استان تهران، کرج، قم، اصفهان،کرمانشاه ) مهاجرت کردند.
آگاهی از سطح کیفیت زندگی آن ها، شاخص‌های کیفیت زندگی آنان و عوامل تأثیر گذار برآن از نهایت اهمیت برخوردار است و برای زمینه سازی در راستای دستیابی به دوران رشد و شکوفایی کشور از الزامات آغازین می‌باشد و عدم توجه و اهتمام لازم در این زمینه می‌تواند خسارات جبران ناپذیری حتی در حد تهدید امنیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال کشور در پی داشته باشد. از این روی و در راستای تحقق فرایند یاد شده، این پژوهش در پی این پرسش‌های زیر پاسخ داده است:
۱- کیفیت زندگی روستاییان در مناطق روستایی شهرستان همدان در چه حدی است؟
۲- متغیرهای اجتماعی (سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی واجتماعی) تا چه اندازه بر کیفیت زندگی روستاییان تاثیر دارند؟
۳- تاءثیرگذاری متغیرهای زمینهای (درآمد سرا نه، تحصیلات و بعد خانوار) بر کیفیت زندگی روستاییان چقدر است؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص و یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه‌ریزان بوده است. در واقع بهبود کیفیت زندگی در هر جامعهای، یکی از مهمترین اهداف سیاستهای عمومی آنجامعه میباشد. مطالعاتکیفیت زندگی میتواند به شناسایی نواحی مسأله‌دار، علل نارضایتی مردم،اولویتهای روستاییان در زندگی، تأثیر عوامل اجتماعی- جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاستها و راهبردها در زمینه ی کیفیت زندگی کمک کند. یک دلیل مهم برای توجه به مفهوم کیفیت زندگی، درتخصیص مؤثر منابع محدود و کمیاب نهفته است. با توجه به منابع معین، سیاست‌گزاران می‌بایست بهترین راه را برای توزیع آنها در راستای نیازها و اولویتهای مردم بیابند. این امر میتواند بوسیله کاربرد نتایج تحقیقات مرتبط، به عنوان ورودی به فرایند تصمیمسازی و سیاست‌گزاری تحقق یابد. «به بیان دیگر چنین تحقیقاتی وسیله و ابزار تولید توصیههای سیاستی مناسب برای مسئولان هستند» (النگین[۳] و همکاران ۲۰۰۱). اجرای طرح‌ها تخصصی شناخت کیفیت زندگی، تصمیمگیران را در درک بهتر پیچیدگی مشکلات و شناسایی توانایی های بهبود کیفیت زندگی در نقاط مختلف روستایی، یاری میکند.
با این نگرش، لزوم و ضرورت انجام این پژوهش به خوبی قابل تبیین است، بویژه که یافته‌های آن می‌تواند به فرایند شناخت لازم و کافی از مناطق روستایی و تصمیم سازی، تصمیم گیری، سیاستگزاری و برنامه ریزی‌های علمی و واقع بینانه براساس آن، به مسئولین مربوط یاری رساند.
۱-۴- اهداف پژوهش :
۱-۴-۱- هدف کلی :
بررسی جامعه شناختی شاخص‌های کیفیت زندگی روستاییان و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان.
۱-۴-۲- اهداف جزیی :
۱-تعیین سطح زندگی بر اساس شاخصهای عینی کیفیت زندگی و عوامل اجتماعی موثر برآن در مناطق روستایی شهرستان همدان
۲- تعیین سطح کیفیت زندگی بر اساس شاخصهای ذهنی کیفیت زندگی و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان.
۳- تعیین تاثیر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن بر کیفیت زندگی روستاییان
۴- تعیین تاثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی بر کیفیت زندگی روستاییان
۵- تعیین تاثیر میزان احساس محرومیت نسبی (عینی و ذهنی) بر کیفیت زندگی روستاییان
فصل دوم
مبانی نظر ی
مقدمه
برای اولین بار در تاریخ زندگی بشر، کمتر از نیمی جمعیت دنیا در مکان های روستایی زندگی می‌کنند. علاوه بر تعداد ساکنین روستاها در قرن حاضر، سطح روستا نشینی نیز در جهان کاهش یافته است. چنان که بر اساس پیش بینی ها انتظار می رود در سال ۲۰۲۵، حدود ۳۵ درصد از جمعیت جهان در نواحی روستایی زندگی کنند (اشل و الیجاسک[۴] ۱۹۹۹). طی سالیان اخیر و بعد از تحولات کمی (افزایش جمعیت شهرها و نرخ شهرنشینی و کاهش جمعیت روستا) در دهه های گذشته ابعاد کیفی زندگی روستایی مورد توجه قرار گرفت. لذا امروزه کیفیت زندگی روستایی یکی از مسائل مورد توجه محققان دانشگاهی، سیاستگذاران و دستاندرکاران و تصمیمگیران مختلف است.
بحث کیفیت زندگی در ادبیات توسعه پایدار و برنامه ریزی توسعه اجتماعی و مباحث اقتصاد نوین مطرح شده و جایگاه ویژه ای یافته است و دولت ها در سطح ملی و محلی و نیز موسسات متعددی بر روی سنجش و شاخص‌سازی آن کار می کنند (خوارزمی ۱۳۸۴). در طول بیست سال گذشته محققان بسیاری با توجه به روابط بین علوم اجتماعی و برنامه ریزی محیطی، سنجههای عینی محیطی و پاسخهای ذهنی مردم به آن ها (سنجه های ذهنی) را برای سنجش کیفیت محیطی پیشنهاد کردهاند (کمپ[۵] و همکاران ۲۰۰۳)، از طرفی این محققان مدعی هستند که این قبیل مطالعات در چهارچوب تحقیقات کیفیت زندگی انجام می گیرد.
محققان گرایشهای مختلف علمی، کیفیت زندگی را از دهه ۱۹۳۰ مورد مطالعه قرار دادهاند. هر یک از این محققان درصدد بودهاند که نواحی مختلف جغرافیایی مانند روستاها و شهرها را بر اساس شاخصهای کیفیت زندگی که خود طراحی کرده اند، مورد مطالعه قرار دهند. در کنار این دسته از محققان، سازمانهای بین‌المللی مانند سازمان جهانی بهداشت[۶]، سازمان ملل[۷] و برنامه توسعه سازمان ملل[۸] هر یک سنجههای مورد نظر خود را در رابطه با کیفیت زندگی ارائه دادهاند. اما تا به حال علوم رایج موفق به طراحی یک رویکرد ترکیبی که بتواند ابعاد متعدد شاخصهای فیزیکی، فضایی و اجتماعی را بیان کند، نشده اند (کمپ و همکاران ۲۰۰۳). مفهوم کیفیت محیطی و مفاهیم مرتبط چون کیفیت زندگی روستایی، پایداری و سایر مفاهیم، مورد توجه بسیاری از برنامههای تحقیقاتی، سیاست گذاران و تصمیم گیران می باشد. کیفیت زندگی می تواند در دو بعد عینی و ذهنی با شاخصهای مربوط به هر یک از دو دسته از شاخص ها اندازه‌گیری شود. شاخص های عینی در سطوح روستا، محله، شهر و ناحیه کاربرد بیش تری دارد. از طرفی دیگر، شاخص های ذهنی بیش تر در سطح افراد جامعه شهری و روستایی استفاده می شود و در آن رضایت مندی شخص از زندگی و تجارب حاصل شده مورد بررسی قرار میگیرد (سیک[۹] ۲۰۰۰).
۲-۲- تعاریف و مفاهیم
به طور کلی میتوان گفت که مفهوم «کیفیت محیط زندگی» و یا «کیفیت زندگی روستایی» با هدف اصلاح و تکامل مفهوم توسعه از توسعه صرف کمی و اقتصادی به توسعه پایدار روستایی مطرح و مورد توجه قرار گرفت. در واقع این مفهوم پاسخی به توسعه صرف اقتصادی در مقیاس ملی و توسعه صرف کالبدی در مقیاس روستایی بود و به نوعی موید توجه به شاخص ها و معیارهای اجتماعی، کیفی و اقتصادی پایدار در عرصه برنامه ریزی روستایی و در تعامل با شاخص های کالبدی کارکردی است (مهدیزاده ۱۳۸۲: ۲۹۴).
مفهوم کیفیت در مقابل مفهوم کمیت قرار می گیرد.کمیت را یک مفهوم فیزیکی و قابل برآورد دانسته و کیفیت را مفهومی انتزاعی می دانند. به طوری کلی کیفیت و کمیت دو روی یک سکهاند که از یک طرف با هم در تضاد هستند و از طرف دیگر نمی توان یکی را بدون دیگری تصور کرد. اندازه، میزان و جنسیت پدیده و یا سامانه و. .. که قابل اندازه گیری است و با اعداد بیان میشود را کمیت گویند. به عبارت دیگر کمیت هر پدیده، تظاهر بیرونی و خنثای آن میباشد. اما کیفیت چگونگی یک پدیده است که تأثیر عاطفی و عقلانی خاصی بر انسان میگذارد و خاصیتها و ویژگی‌های اصلی یک چیز را بیان میکند (کوکبی و همکاران ۱۳۸۴)
واژه کیفیت زندگی سرچشمه روشنی ندارد. کیفیت زندگی اگر چه جذابیت و معنی عام دارد، یک تعریف پذیرفته عام ندارد. هر عبارتی که در تعریف کیفیت زندگی به کار رود، کیفیت زندگی یک فرد به حقایق عینی و خارجی زندگیاش و دریافت ها و ادراکات درونی و ذهنی او از این عوامل و نیز از خودش وابسته است (لطفی ۱۳۸۸).
مفهوم کیفیت زندگی چند مشخصه جالب توجه دارد: الف: تنها به زندگی انسانی ارجاع دارد. ب: به ندرت در (صیغه) جمع به کار رفته (یعنی به صورت کیفیات زندگی) است. ج: به عنوان یک عبارت عام و غیر قابل تقسیم می باشد که معنایش می تواند ناب و خالص باشد. د: مشکل است که آن را به هر رده مجزا از علوم مرتبط با جامعه شناسی طبقه بندی نمود (لطفی ۱۳۸۸).
اصولا، کیفیت زندگی، واژهای پیچیده، چندبعدی و کیفی در رابطه با شرایط و وضعیت جمعیت، در یک مقیاس جغرافیایی خاص (روستا ،شهر، منطقه، محله، بخش و…) است که هم متکی به شاخصهای ذهنی یا کیفی و هم متکی به شاخص های عینی یا کمی است (وظیفهدوست و امینی ۱۳۸۸). کیفیت زندگی از دیدگاه های متفاوتی تعریف شده است و اگرچه اجماع بسیار کمی درباره تعریف کیفیت زندگی وجود دارد اما بعضی از مهم ترین این تعاریف به شرح زیر هستند:
- کیفیت زندگی یک مفهوم پهناور است که در بردارنده برداشتهایی از یک زندگی خوب و دارای رضایتمندی و شادمانی است. اغلب مفهوم زندگی رضایتمند و زندگی شاد، در مفهوم رفاه یا خوشی که در بردارنده رضایت از زندگی و احساسات مثبت و منفی است، ترکیب میشود.
- برخی این واژه را مترادف با رفاه می دانند. دیگران آن را بیانی از رفاه میدانند که به وسیله مقدار کالاهای عمومی و پراکنش آن ها مشخص میشوند (مک کریا[۱۰] و همکاران ۲۰۰۴)
- مقوله کیفیت زندگی به شکل وسیعی با مفهوم رفاه ارتباط پیدا می کند. رفاه مفهومی است که توصیفکننده بهزیستی، تأمین زندگی و فقر زدایی است و لذا در ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی هم‌چون عدالت اجتماعی قرار می گیرد (باری ۱۳۸۰: ۶).
- کیفیت زندگی، واژهای پیچیده در ارتباط با شرایط و وضعیت جمعیت، در یک ناحیه است. در برگیرنده‌ی ابعاد روانی است که شاخص هایی هم چون رضایت، شادمانی و امنیت را در بر میگیرد (شاخصهای ذهنی). در برخی موارد، رضایت های اجتماعی نیز نامیده میشود. همچنین در برگیرنده ابعادی محیطی که در برگیرنده سنجه هایی هم چون مسکن، دسترسی به خدمات و امنیت محیطی است (شاخصهای عینی). در برگیرنده جنبه های دیگری چون توجه به فرصتهای اجتماعی، امیدهای اشتغال، ثروت و اوقات فراغت است. برخی آن را مترادف با رفاه می‌دانند (سیف الدینی ۱۳۸۱: ۳۷۵).
- کیفیت زندگی، یک مفهوم کلی است که تمام جنبه های زیستی را، شامل رضایت مادی، نیازهای حیاتی، به علاوه جنبه های انتقالی زندگی نظیر توسعه فردی، خودشناسی و بهداشت اکوسیستم را پوشش میدهد (دوب[۱۱] ۱۳۷۷: ۹۲).
- یک تعریف ساده و عملی از کیفیت زندگی این است که افراد به طور کلی از زندگیشان رضایت داشته باشند، به عبارت دیگر کیفیت زندگی معادل احساس رضایت کلی از زندگی گرفته شده است (کوکبی و همکاران ۱۳۸۴).

بررسی اثر مایع یونی (۱-هگزادسیل-۳-متیل لیمیدازولین کلرید) بر استخراج جیوه در محیط مایسلی

انتخاب مناسب یک فعال کننده سطحی می تواند ساختاری با یک قسمت درونی و یک قسمت بیرونی و یک فصل مشترک باردار ایجاد نماید. پتانسیل الکتریکی در سطح مایسل یا نزدیک به آن ممکن است به اندازه چند صد میلی ولت متفاوت از توده محلول باشد. این موضوع باعث می شود که یونها و گونه های بدون بار با تجمعات مایسلی بر هم کنش داشته و به همین دلیل مایسل ها می توانند تاثیر زیادی بر تعادل و سرعت واکنشها داشته باشند. حلالیت مواد فعال کننده سطحی به دلیل تشکیل تجمعات دینامیکی آنها به دما بستگی دارد. حلالیت این مولکولها در دمای پایین کم بوده ولی با افزایش دما به تدریج زیاد شده و در محدوده دمایی معین یک رشد سریع از خود نشان می دهند. این افزایش ناگهانی حلالیت مولکولهای فعال کننده سطحی با دما به واسطه تشکیل مایسل ها است و دمایی را که حلالیت فعال کننده سطحی به نقطه CMC می رسد دمای کرافت می نامند.
به منظور تمایز بین بر همکنشهای مختلف لازم است که خواص محلول ماده فعال کننده سطحی از قبیلCMC ، شکل و اندازه مایسل، حلالیت و دمای کرافت مورد بررسی و جستجو قرار گیرد.
غلظت بحرانی مایسل شدن معمولاً از طریق تجربی و با رسم منحنی تغییرات خواص فیزیکی و شیمیایی محلول فعال کننده ها نظیر هدایت الکتریکی، کشش سطحی، حلالیت، ضریب شکست، چگالی، خواص اسپکتروسکوپی و فلوریمتری و یا طیف سنجی UV-VIS بر حسب غلظت فعال کننده سطحی تعیین می شود.
۱-۱-۴ انواع مایسل ها
مایسل ها را به دو دسته کلی مایسل های معمولی و مایسل های معکوس تقسیم بندی می کنند. در حلالهای قطبی گروه های آبگریز دم مولکولهای فعال کننده سطحی به سمت درون و گروه های آب دوست سر به سمت حلال قطبی جهت گیری می کنند و موجب تشکیل توده های مایسلی می گردند که این حالت مایسل معمولی نامیده می شود. فرایند تجمع در حلالهای غیر قطبی به نحوی است که گروه های انتهای مولکول های فعال کننده سطحی به سمت درون مجموعه جهت گیری می کنند و هسته آب دوست مایسل را تشکیل می دهند و دنباله های غیر قطبی (گروه های دم ) در بر همکنش با حلال باقی می مانند. این مایسلها را مایسل معکوس می نامند (شکل ۱-۵) [۹].
شکل ۱-۵ انواع کلی مایسل : الف: مایسل معمولی یا نرمال، ب: مایسل معکوس
مایسل های معمولی و معکوس بر اساس طبیعت گروه سر مولکولهای فعال کننده سطحی تشکیل دهنده خود به چهار دسته مایسل های کاتیونی، آنیونی، زوج یونی و غیر یونی تقسیم می شوند. نحوه دیگر تقسیم بندی مایسل ها بر اساس منومر های تشکیل دهنده آنها صورت گرفته است. بر این اساس مایسل هایی که ساختمان آنها از فعال کننده های یکسان تشکیل شده است مایسل های ساده و مایسل هایی که از فعال کننده های مختلف تشکیل شده اند مایسل مرکب نامیده می شوند.
۱-۱-۵ مکانیسم تشکیل مایسل
زمانی که ماده فعال سطحی در آب حل می شود، پل های هیدروژنی ساختمان آب شکسته می شوند که این فرایند با صرف انرژی همراه است. با پخش شدن ماده فعال سطحی در آب، مولکول های آب در اطراف زنجیره هیدروکربنی آن، آرایش منظمی ایجاد می کنند که در مقایسه با آب خالص، این پدیده منجر به کاهش آنتروپی می شود و این امر از نظر انرژی نامطلوب است. برای افزایش بی نظمی و کسب انرژی، مولکول های آب زنجیره ای هیدروکربنی را از خود دور می کنند. در این وضعیت، منومرهای ماده فعال سطحی به یکدیگر نزدیک شده و تشکیل فرم تجمع یافته ای به نام مایسل را می دهند. تشکیل مایسل سبب افزایش آنتروپی سیستم می گردد. بنابراین عامل پیش برنده تشکیل مایسل در مواد فعال سطحی، افزایش آنتروپی می باشد. غلظتی که در آن اولین مایسل در محلول ظاهر می شود غلظت بحرانی مایسل نامیده می شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
فرم مایسل به حلالی که در آن تشکیل می شود بستگی دارد. در حلال های قطبی مانند آب و اتیلن گلیکول، مایسل به فرم معمولی (نرمال) تشکیل می شود. در حلال های غیر قطبی مانند بنزن، سیکلوهگزان، هگزان و. . . مایسل تشکیل شده دارای فرم وارونه (معکوس) است.
۱-۱-۶ طبقه بندی سورفکتانتها
سورفکتانتها را می توان بر اساس ساختمانشان و طبیعت گروه سر در آنها به دسته های زیر تقسیم کرد:
الف)مواد فعال کننده سطحی آنیونی : دسته ای از مواد فعال کننده سطحی هستند که قسمت قطبی مولکول را یک آنیون تشکیل می دهد. یعنی گروه سردر آنها دارای بار منفی است. نمک های قلیایی یا قلیایی خاکی اسیدهای کربوکسیلیک، نمک های استری اسید سولفوریک و اسید فسفریک از این دسته اند.
ب) سورفکتانتها کاتیونی : دسته ای دیگر از مواد فعال کننده سطحی هستند که قسمت قطبی مولکول را یک کاتیون تشکیل می دهد. یعنی گروه سر در آنها دارای بار مثبت است. نمک های سولفونیم، نمکهای دی پلی آمینها از این جمله اند.
ج)سورفکتانتها غیر یونی : گروه سر در آنها فاقد بار الکتریکی بوده و اغلب از مشتقات پلی اکسی اتیلن و پلی پروپیلنی می باشد. در واقع در این ترکیبات، جزء محلول در آب شامل گروه های هیدورکسیل با یک زنجیر می باشد مثل پلی اکسی اتیلن و تتراکتیل فنیل اتر.
د) سور فکتانتها دو یونی : در آنها بخش قطبی مولکول شامل هر دو بار الکتریکی مثبت و منفی است. این مواد در اکثر حلالهای آبی نامحلول بوده و دارای خاصیت جذب بر روی سطوح بار دار می باشند. بسته به pH محلول میتوانند به عنوان معرف هایی با سطح فعال آنیونی، کاتیونی یا غیر یونی عمل نمایند وبه دو دسته زیر تقسم می شوند:
۱- سورفکتانتها سطحی دو یونی حساس به pH : که کربوکسیلات های ایمیدازول و یا -nاکتیل بتائین ها از این دسته اند.
این دسته از مولکولها در pH پایین، خواص کاتیونی و در pH بالا، خواص آنیونی از خود نشان می دهند، ولی در نقطه ایزوالکتریک عموما به شکل زوج یون حضور دارند.
۲) سورفکتانتها دو یونی غیر حساس به pH : سولفوبتائین ها از این دسته بوده ودر کلیه محیط ها به شکل یونی حضور دارند. بعضی معرف های فعال کننده سطح در طبیعت مانند دی آلکیل گلیسریل فسفریل شولین[۴] همچنین دارو هایی همچون مشتقات فنوتیازین[۵] مانند کلرپرمازین[۶] نیز جزء این دسته مواد هستند [۹].
۱-۱-۷ میزان چربی دوستی و آب دوستی[۷] HLB) )
تمایل نسبی یک سورفکتانت به فاز روغنی یا فاز آبی با کمیتی به نام “HLB” تعیین می گردد، HLB عددی بین صفر تا بیست است که نشان می دهد سورفکتانت به کدام فاز تمایل بیشتری دارد. هر چه این عدد به صفر نزدیکتر باشد سورفکتانت آبگریزتر (چربی دوست ) و هر چقدر به بیست نزدیکتر باشد سورفکتانت مورد نظر آبدوست تر می باشد.
HLBیک بیان تجربی برای رابطه گروه های هیدروفیل و هیدروفوب یک سورفکتانت می باشد.
ارزش یک ماده فعال سطحی (سورفکتانت) با عدد HLB مشخص می شود. موارد استعمال سورفکتانت ها بر اساس مقدار HLB آنها معین می شود. مقدار HLBاز رابطه زیر قابل محاسبه است:
HLB = 20 [1- S/A]
که درآن AوS به ترتیب ارزش اسیدی و ارزش صابونی است[۱۱ و ۱۲].
۱-۱-۸ عدد اجتماع (N):
تعداد مولکول های سورفکتانت که در تشکیل یک مایسل شرکت دارند را عدد تجمع مایسلی گویند که مقدار آن در شکل مایسل های تشکیل یافته، موثر است[۱۱]. سایز و پراکندگی مایسلها حساس به تعدادی فاکتور داخلی (ساختار هیدروفوبیک و نوع گروه سر ) و فاکتور بیرونی (دما، فشار، حجم الکترولیت و (pH می باشد[۹]. مثلاً برای دو خصلتی های غیر یونی در محیط آبی کاهش دما باعث بزرگ شدن قطر مایسل می شود که این امر به دلیل گرمازایی افزایش یک منومر به ساختمان مایسل در دماهای پایین می باشد[۹].
البته لازم به ذکر است که اختلاف های منحصر به فردی بین مایسلهای یونی و غیر یونی هم وجود دارد از دیدگاه کلی مایسلهای تشکیل شده از سورفکتانت غیر یونی دارای CMC کمتر و عدد اجتماع بیشتر نسبت به مایسلهای مبتنی بر سورفکتانتهای یونی می باشد دلیل این امر هم فقدان دافعه الکترواستاتیکی در سورفکتانتهای غیر یونی می باشد که در این تحقیق از سورفکتانت غیر یونی استفاده شد.
۱-۱-۹ کشش سطحی:
مانند نیروی واندروالس است و جهت آن به طرف داخل مایع بوده که موجب مقاومت سطح مایع در مقابل فروبردن یا خارج نمودن جسمی از آن مایع می شود. سورفکتانت به وسیله شکستن نیروهای نگهدارنده مولکولهای آب کشش سطحی آن را تغییر میدهد و بواسطه تغییر کشش سطحی، یک محلول خیس بهتری را می سازد. تشکیل مایسل ها سبب می شود که ماده غیرقابل حل در حلال با اتصال به مایسلهای سورفکتانت (موجود در حلال ) بین مولکولهای حلال پخش و در آن حل گردد [۱۱].
۱-۱-۱۰ روش های عملی مطالعه محلول های سورفکتانتها
همانگونه که قبلا ذکر شده غلظت بحرانی مایسلی شدن CMC)) را می توان با بررسی تغییر در خواص فیزیکوشیمیایی محلول های فعال کننده سطحی با افزایش غلظت آنها تعیین نمود. برخی از خواص فیزیکی برای این منظور پیشنهاد شده است شامل خاصیت پاک کنندگی، گرانروی چگالی، هدایت الکتریکی، کشش سطحی، فشاراسمزی، کشش در فصل مشترک، پخش نور و ضریب شکست می باشند. روش های پیشرفته تری شامل پراش اشعه ایکس، روش های رزونانس اسپین- الکترون ((ESR، طیف سنجی رزونانس مغناطیسی هسته (NMR)، گرما سنجی، روش های کروماتوگرافی، روش های نور سنجی، طیف سنجی فلورسانس و طیف سنجی جذب مرئی- فرابنفش نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
روش های اسپکتروسکوپی متداول برای تعیین CMC درمحلول های آبی، با بهره گرفتن از افزودنی هایی صورت می گیرد که در جذب مرئی- فرابنفش یا نشر فلورسانس تغییری ایجاد می کند. در این بررسی ها مقدار ثابتی از یک ترکیب آلی مانند یک رنگ به محلول اضافه شده و غلظت سورفکتانت افزایش داده می شود و سپس مقدار جذب یا نشر محلول در مقابل غلظت فعال کننده سطحی رسم می گردد. نقطه میانی (شکست) مشاهده شده در منحنی،CMC را نشان می دهد. کاربرد های وسیع و متنوع مواد فعال کننده سطحی لزوم مطالعه این گونه ترکیبات را شدیداً افزایش داده است. سورفکتانت را می توان بطور مجزا یا بصورت مخلوط مورد مطالعه قرار داده مخلوط سورفکتانت در بیشتر موارد بهتر از یک سورفکتانت خالص عمل می کنند. حضور یک سورفکتانت دیگر تشکیل مایسل و اندازه آن را تحت تاثیر قرار می دهد مثلاً افزودن یک سورفکتانت غیر یونی به محلول سورفکتانت یونی بطور موثر می تواند غلظت بحرانی مایسل شدن را کاهش یا افزایش دهد [۹].
۱-۱-۱۱ استخراج در محیط مایسلی [۸] (MME)
بدون توجه به اندازه و شکل تجمع سورفکتانت ها، دم های هیدروکربنی با ایجاد یک هسته غیر قطبی تشکیل مایسل را سبب شده و ترکیبات هیدروفوبیک و کوالانسی که از ابتدا در محلول آبی وجود داشته اند در محیط غیر قطبی توزیع می شوند. کل فرایند به استخراج مایع ـ مایع معمولی شبیه است، تنها تفاوت موجود این است که فاز آلی در فاز آبی با تبدیل محلول همگن اولیه به یک محلول نا همگن با تجمع سوسپانسیون های پراکنده شده تشکیل می شود.
وقتی که شرایط محلول بطور مناسبی تغییر کنند، جداسازی می تواند برای محلول مایسلی آبی روی دهد. به عبارت دیگر، منومرهای سورفکتانت تجمع می کنند و درحالی که نور مرئی از خود نشر می کنند از آب جدا می شود.
این کدر شدن به این صورت تعریف می شود که وقتی یک محلول مایسلی تا بالای نقطه ابری شدن آن حرارت داده می شود بطور ناگهانی به دلیل کاهش حلالیت سورفکتانت در آب کدر خواهد شد که به این فرایند برگشت پذیر فرایند ابری شدن گویند.
مطالعاتی چند نشان داده است که یک چنین جداسازی فازی از رقابت میان آنتروپی (که عمل امتزاج مایسل را در آب مطلوب می سازد ) و آنتالپی (که جداسازی را مطلوب می سازد) بوجود می آید. ابری شدن و جداسازی فازی یک فرایند برگشت پذیر می باشد [۱۲].
در این بررسی از سورفکتانت غیر یونیTriton X-114 به دلیل داشتن نقطه ابری شدن پایین(۲۳ درجه سانتیگراد) استفاده گردید.
۱-۱-۱۲ مواردی از ویژگی های مهمی که باعث افزایش کاربردهایMME می شود :
الف- فاکتورهای پیش تغلیظ که قابل مقایسه یا برتر از روش های دیگر هستند.
ب - سورفکتانت های تجاری از لحاظ محیطی مناسب و از لحاظ هزینه مقرون به صرفه هستند، مقادیر مورد استفاده برای روش های استخراج نسبت به مقادیر حلال های آلی مورد استفاده در استخراج های معمولی ناچیز می باشد.
معمولاً پس از جداسازی فاز بوسیله سانتریفوژ، لوله های حاوی نمونه در یک حمام یخ خنک می شوند تا ویسکوزیته مایسل افزایش یابد، مایع ویسکوز شده در ته لوله آزمایش می چسبد و فاز آبی بالای آن قرار می گیرد و فاز آبی را با سرریز کردن می توان خارج کرد. برای از بین بردن کامل آب تبخیر تحت نیتروژن، ارگون یا هلیم انجام می شود.
البته محدودیت های چندی در MME وجود دارد که در اصل از دستکاری فاز غنی سورفکتانت ناشی می شود. از آنجایی که این فاز ویسکوز است نمی تواند بطور مستقیم به دستگاه های تجزیه ای معمولی تزریق شود. از این رو برای کاهش ویسکوزیته آن را با یک حلال آلی یا آبی رقیق می کنند. بنابراین با این کار به فاکتورهای پیش تغلیظ تئوری و از قبل پیش بینی شده آسیب می رسد. بنابراین کرموفورهای دارای سورفکتانت از طریق همپوشانی با سیگنال آنالیت با تشخیص uv تداخل پیدا می کند. این مسئله را می توان از طریق رقیق کردن فاز غنی از سورفکتانت با محلول آلی پیش از دستگاه اندازه گیری حل کرد. [۱۳و۱۴].
۱-۱-۱۳ بهینه کردن پارامترهای MME
به منظور رسیدن به دامنه گسترده ای از کاربردها MME، چندین پارامتر را باید بهینه کرد. برای گونه های آلی، پارامترهای مناسب برای بهینه کردن، از خواص محیط سورفکتانتی که بکار برده می شود ناشی می شود. به هر حال، برای گونه های معدنی، تشکیل کمی کمپلکس هیدروفوییک برای MME بهتر یک پیش نیاز می باشد. خواص سیستم سورفکتانت باید با دقت بیشتری با در نظر گرفتن متغیرهای تشکیل کمپلکس بهینه شوند. جدا از گزینش عامل کی لیت کننده مناسب، پارامترهای متداول برای گونه های آلی و غیر آلی که جهت رسیدن به آزمایش موفق با اهمیت هستند عبارتند از pH، قدرت یونی٬ نوع و غلظت سورفکتانت، دما٬ زمان تعادل و سانتریفوژ می باشند[۱۵و۱۶].
۱-۱-۱۴ روش اجرای MME در تجزیه و گونه شناسی یونهای غیر آلی
استفاده از MME در تجزیه فلزی دومین کاربرد مهم گزارش شده [۱۷و۱۸] می باشد. معمولاً مراحل روش آزمایشگاهی آن هم بصورت زیر می باشد :
۱ -فلز با یک لیگاند مناسب جهت تشکیل یک کمپلکس هیدروفوبیک واکنش می دهد.
۲- ابری شدن از طریق افزایش دما یا با افزودن نمک ایجاد می شود.

مقایسه فراوانی اختلال وسواس فکری– عملی در کودکان مبتلا و غیر مبتلا به یبوست عملکردی مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان امیرکبیر در سال ۱۳۹۳- قسمت ۵

مثلاً یک فکر وسواسی در مورد آسیب زدن به کودک ممکن است با یک عمل وسواسی ذهنی بصورت تکرار دعائی خاص به دفعات خاص دنبال شود. معهذا، بعضی از پژوهشگران و پزشکان معتقدند که عده‌ای از بیماران فقط افکار وسواسی دارند و اعمال وسواسی ندارند. چنین بیمارانی ممکن است افکار تکراری در مورد یک عمل جنسی یا پرخاشگری داشته باشند که برای خود بیمار قابل سرزنش است. برای تسهیل بهتر است obsession را یک فکر و compulsion را یک رفتار تلقی کنیم(۱۵).
پایان نامه
جدول ۱-۱ : ملاک‌های تشخیصی DSM-IV-TR برای اختلال وسواسی – جبری

 

A : وجود فکر وسواسی (obsession) یا عمل وسواسی (compulsion) : فکر وسواسی، بطوری که با (۱)، (۲) ، (۳) و (۴) تعیین می‌شوند :
(۱) افکار، تکانه‌ها یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم به زمانی در طول اختلال برای شخص، مزاحم و نامتناسب شمرده می‌شوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود می‌آورند.
(۲) افکار، تکانه‌ها و تصاویر ذهنی فقط نگرانی ساده در مورد مسائل زندگی واقعی نمی‌باشند.
(۳) شخص می‌کوشد این افکار یا تکانه‌ها را نادیده گرفته یا از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با عمل یا فکری دیگر خنثی نماید.
(۴) شخص واقف است که افکار، تکانه‌ها یا تصاویر ذهنی وسواسی حاصل ذهن خود او هستند (مثل تزریق افکار از خارج تحمیل نمی‌شوند)
اعمال وسواسی، بطوری که با (۱) و (۲) تعیین می‌شوند :
رفتارها (مثل شستن دستها، منظم کردن و وارسی) و اعمال ذهنی (مثل دعا، شمارش، تکرار کلمات به آرامی) تکراری که شخص احساس می‌کند در پاسخ به افکار وسواسی، یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنها است ، مجبور است آنها را انجام دهد.
رفتارها یا اعمال ذهنی برای خنثی سازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یک اتفاق یا رویداد ترسناک طرحریزی می‌شود؛ معهذا این رفتارها یا اعمال ذهنی رابطه‌ای واقعگرایانه با آنچه قرار داشت خنثی شده یا پیشگیری شود ندارند، یا آشکارا افراطی هستند.
B : زمانی در طول اختلال، شخص به افراطی یا غیر منطقی بودن افکار و اعمال وسواسی وقوف پیدا کرده است. توجه : این موضوع در مورد کودکان ممکن است صدق نکند.
C : افکار و اعمال وسواسی ناراحتی شدید ایجاد می‌کنند ؛ وقتگیر هستند یا بطور قابل ملاحظه در برنامه‌های معمول، عملکرد شغلی یا فعالیت‌های اجتماعی و روابط با دیگران تداخل می‌نمایند.
D : اگر یک اختلال محور I دیگر وجود داشته باشد، محتوی افکار و اعمال وسواسی محدود به آن نیست (مثل اشتغال ذهنی با غذا در اختلال خوردن، کندن مو در تریکو تیلومانیا، نگرانی در مورد ظاهر در اختلال بدریختی بدن؛ اشتغال ذهنی با داروها در اختلال مصرف مواد ؛ اشتغال ذهنی با ابتلا به یک بیماری جدی در خودبیمار انگاری؛ اشتغال ذهنی با انگیزه‌ها و تخیلات جنسی در زمینه یک پارافیلیا یا نشخوار ذهنی با احساس گناه در صورت وجود اختلال افسردگی اساسی)
E : ناشی از تأثیر مستقیم یک ماده (مثل داروهای نسخه شده یا مورد سوء مصرف) یا یک اختلال طبی عمومی نمی‌باشد.

افکار و اعمال وسواسی ویژگی‌های اساسی OCD هستند. یک فکر یا عقیده خود را مصرانه و مستمر وارد هشیاری آگاهانه شخص می‌سازد. افکار وسواسی تیپیک مربوط به OCD عبارتند از افکار در مورد آلودگی (دستهای من آلوده‌اند) یا تردیدها (فراموش کردن بخاری را خاموش کنم).
احساس اضطراب شدید با تظاهر اصلی پدیده همراه شده و غالباً منجر به اقدامات تدافعی در مقابل فکر یا تکانه اولیه می‌گردد، فکر یا عمل وسواسی خود ناپذیر است، یعنی نسبت به تجربه شخص از خود به عنوان یک موجود روانی، غریب و بیگانه می کند. بدون اعتنا به وضوح و اجبار فکر و عمل وسواسی، شخص به پوچی و غیر منطقی بودن آنها واقف است، شخص مبتلا به فکر و عمل وسواسی میل شدیدی برای مقاومت در مقابل آنها احساس می‌کند. معهذا، تقریباً نیمی از بیماران مقاومت اندکی در مقابل اعمال وسواسی خود نشان می‌دهند. تقریباً ۸۰% بیماران عمل وسواسی خود راغیر منطقی و احمقانه می‌شمارند. گاهی افکار و اعمال وسواسی ارزش فوق العاده برای بیمار پیدا می‌کنند مثلاً ممکن است بیماران مصرانه اظهار کنند که نظافت جبری از نظر اخلاقی درست است، حتی اگر به دلیل صرف وقت برای نظافت کار خود را از دست داده‌اند(۱۵).
۱-۲-۱-۹- الگوهای علائم
نمایش افکار و اعمال وسواسی در بزرگسالان و نیز کودکان و نوجوانان ناهمگون است. علائم هر بیمار ممکن است با گذشت زمان همپوشی پیدا کرده یا تغییر یابد؛ اما اختلال وسواسی جبری چهار الگوی عمده دارد.
- آلودگی : شایعترین الگو وسواس آلودگی است که با شستشو دنبال می‌شود یا با اجتناب جبری از شیء فرضاً آلوده همراه است. شیء ترساننده غالباً چیزی است که اجتناب از آن ممکن نیست (مثل ادرار، مدفوع، میکروب‌ها و گرد وغبار) چنین بیمارانی ممکن است از فرط شستشو پوست دست‌های خود را بسابند یا به دلیل ترس از میکروب قادر به ترک خانه نباشند. هر چند اضطراب شایعترین پاسخ هیجانی به شیء ترساننده است، شرم و نفرت وسواسی نیز شایع است. بیماران مبتلا به وسواس آلودگی معمولاً معتقدند که آلودگی از یک شیء به شیء دیگر، از فردی به فرد دیگر با تماس جزئی انتشار می‌یابد.
- تردید بیمار گونه : دومین الگوی شایع وسواس شک و تردید است، که با اقدام جبری برای امتحان کردن دنبال می‌شود. فکر وسواسی معمولاً متضمن یک خطر یا خشونت است (مثل فراموش کردن بستن شیر گاز یا قفل کردن در) امتحان کردن ممکن است مستلزم چندین بار بازگشت به خانه و سرزدن به اجاق گاز باشد. چنین بیمارانی عدم اعتماد به نفس وسواسگونه داشته و همیشه به خاطر فراموش کردن یا ارتکاب چیزی احساس گناه می‌کنند.
- افکار مزاحم : سومین الگوی شایع افراد وسواسی افکار مزاحم بدون اعمال وسواسی است. این افکار وسواسی معمولاً افکار تکراری نوعی عمل جنسی یا پرخاشگرانه است که بیمار آنها را قابل سرزنش می‌داند.
- تقارن : چهارمین الگوی شایع نیاز به تقارن و دقت است. که می‌تواند به کندی وسواسی منجر شود. چنین بیمارانی ممکن است ساعت‌ها صرف خوردن غذا یا اصلاح صورت خود بکنند.
- سایر الگوهای علائم : افکار وسواسی مذهبی و احتکار جبری نیز در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی – جبری شایع است. وسواس کندن مو و جویدن ناخن ممکن است اعمال وسواسی مربوط به اختلال وسواسی جبری باشند.
- معاینه وضیت روانی : یافته‌های عمده در معاینه وضعیت روانی مبتلایان به اختلال وسواسی – جبری اختلال افسردگی است. چنین علائمی تقریباً در ۵۰ درصد بیماران وجود دارد بعضی از بیماران صفات شخصیتی مربوط به وسواس دارند. در اکثریت موارد چنین نیست. میزان تجرد، بخصوص در مردهای وسواسی بالاتر از حد متوسط است. میزان ناهماهنگی زناشویی نیز در این بیماران بالاتر است.
شرط تشخیصی DSM-IV-TR در مورد احساس ناراحتی فردی و تخریب کارایی OCD را از افکار و عادات عادی یا کمی افراطی تفکیک می‌کند(۱۵).
۱- اهمیت فوق العاده افکار
حالت احساس مسئولیت زیاد وشدید منجر به وجود آمدن افکار خودکار وباورهایی می شود که بر اساس آن فرد می پندارد که افکارش بی اندازه مهم هستند. در واقع بسیاری از مردم که مبتلا به وسواس هستند ،معتقدند که صرف وجود داشتن یک نوع فکر می تواند موجب بروز عمل بدی شود ویا داشتن چنین افکاری بسیاروقیح وزشت می باشد.
۲- خطر بیش از اندازه بزرگ جلوه کردن
یکی دیگر از جنبه های معنی دادن به وسواس خود این است که میزان تهدیدی که از طرف وسواس خود احساس می کنید را بیش از اندازه بزرگ جلوه دهید ودر نتیجه توان وقدرت سازگاری خود را کمتر فرض کرده ودر جستجوی کمک نباشید .بنابراین ،اگر شما ترس از ابتلا به بیماری ایدز (HIV) را داشته باشید، هر کجا لکه قرمز رنگی را ببینید با تصور اینکه آن لکه خون آلوده به HIV می باشد ،این امر در شما پدیدار می شود که شما هیچ وقت قادر نیستید خود را از این جریان محافظت کنید.
۳- ناتوانی در تحمل عدم قطعیت
بسیار از افراد مبتلا به وسواس معتقد هستند که آنها نیاز دارند با قطعیت کامل بدانند که چیز بدی اتفاق نخواهد افتاد. بعضی دیگر هم معتقدند که آنها قادر به سازگاری با تغییرات غیر قابل پیش بینی نیستند ، وآنها دوست دارند که گفته شود، به طور یقین تغییرات بدی روی نخواهد داد .افرادی که مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی هستند ،معتقدند که اگر آنها کوشش زیادی به خرج بدهند واعمال خاصی را با روش معینی اجرا کنند ،می توانند به قطعیت کامل برسند .در واقع این نوع طرز تلقی ها جزءسیاست وبینش آنها می باشد. ولی واقعیت این است که کوشش زیاد برای حصول اطمینان ، باعث افزایش شک،وتردید بوده ودر نتیجه فرد بیش از پیش دچار عدم قطعیت خواهد شد.
۴- کمال گرایی
بعضی از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی معتقدند که بهترین راه حل برای انجام دادن کارها وامور،این است که آنها را به طور کامل وبدون عیب ونقص انجام داد وانجام دادن کارها لازم وضروری است. این افراد معتقدند که شکست در قسمتی از امور به معنی شکست کامل در آن امور می باشد .این نوع باورها باعث می شوند که رفتار فرد تحت تاثیر قرار گرفته وتغییر کنند واو تبدیل به فردی غیر فعال وغیر خلاق شود. به عنوان مثال ،صرف کردن ساعتهای متمادی برای اصلاح کردن یک امر که فرد می داند درست است ولی فکر می کند که به اندازه کافی خوب نیست باعث از دست دادن هدف واقعی ونهایی می شود کمال گرایی ویژگی بسیار رایج اختلال وسواس فکری-عملی می باشد وکسانی که مبتلا به وسواس هستند علاقمندند که همه چیز را در کنترل خود داشته باشند.
۵- احتکار وجمع آوری وسایل
اولین ویژگی احتکار این است وابستگی عاطفی شدیدی به مالکیت دارد .در واقع می توان گفت افرادی که وسواس احتکار دارند در واقع می خواهند با مالک بودن به آنها هویت خود را آشکار سازند . وقتی فردی مبتلا به وسواس احتکار است ،می تواند مالکیت خود را به چیزهای دیگری گسترش دهد که بخواهد از طریق آنها هویت خود را آشکار سازد.بنابراین چنین فردی وقتی مالکیت خود را نسبت به چیزها از دست می دهد در واقع احساس می کند که قسمتی از خودش را از دست داده است. فردی که مبتلا به وسواس احتکار است دوست دارد همه را در کنار وهمراه خود داشته باشد وبا انجام دادن چنین کاری فکر می کند که از بروز اضطراب ونگرانی جلوگیری می کند ویژگی دیگر وسواس احتکار ،آشفتگی ودر هم ریختگی است.برای اینکه فرد همه چیز را در اطراف. خود قرار می دهد وفضایی برای سازندگی عادی باقی نمی گذارد.
۶- توجه Attention
اگر فرد مبتلا به وسواس است، احتمالاًبه موقعیت هایی که فکر می کند خطرناک هستند توجه بیشتری نشان می دهد.در واقع می توان گفت که این امر همانا بزرگ کردن موقعیتهاست.در واقع این امر همان حلقه معیوب می باشد،بدین معنی که هر چقدر به افکار مزاحم خود توجه نشان دهید به همان اندازه بیشتر از وجود آنها آگاهی پیدا کرده وآنها را بزرگتر وموثرتر خواهید یافت وبه همین ترتیب تاثیرشان بیشتر خواهد شد.
۷- تفسیر اطلاعات مبهم
فردی که مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی باشد بیشتر از افراد عادی ،اطلاعات مبهم را به طور خطرناک تفسیرمی کند،به عنوان مثال اگر شما نسبت به بیماری ایدز وسواس داشته باشید ،وقتی لکه قرمز رنگی را در پیاده رو ببینید ،احتمالاًبیشتر از افراد دیگر آن را به عنوان لکه خون تصور خواهید کرد.در نتیجه بیش از دیگران آنر ا آلوده دانسته وخطرناک خواهید خواند.باید خاطر نشان سازیم که تفسیر اطلاعات مبهم از ویژگی های منحصر به فرد وسواس نیست ،بلکه در تمام بیماریهای اضطراب نیز دیده می شود .
۱-۲-۱-۱۰- سبب شناسی وسواس فکری – عملی‌
۱-۲-۱-۱۰-۱- عوامل زیست شناختی
- ناقل های عصبی : سیستم سروتونرژیک آزمایش‌های بالینی بسیاری که با داروهای مختلف به عمل آمده تأیید کننده این فرضیه است که بی‌نظمی (سیستم) سروتونین در پیدایش علائم افکار وسواسی و اعمال وسواسی در این اختلال در کار است. داده‌ها حاکی است که داروهای سروتونرژیک مؤثرتر از داروهایی هستند که بر سایر سیستم‌های نورترانسمیتر مؤثر واقع می‌گردند، معهذا اینکه سروتونین در علت اختلال وسواسی – جبری هم دخیل است یا خیر فعلاً معلوم نیست. مطالعات بالینی غلظت‌های متابولیت‌های سروتونین – مثلاً ۵- هیدروکسی ایندول استیک اسید (۵-HIAA) را که در مایع مغزی نخاعی (CSF) و میل ترکیبی و تعداد مکان‌های وابستگی پلاکتی ایمی پرامین حاوی تریتیوم (که به مکان‌های وابستگی پلاکتی ایمی پرامین حاوی تریتیوم (که به مکان‌های جذب مجدد سروتونین وابستگی پیدا می‌کند) را ارزیابی کرده و یافته‌های متفاوتی از این معیارها در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی – جبری گزارش کرده‌اند. در یک مطالعه غلظت ۵-HIAA در CSF پس از درمان با کلومیپرامین کاهش یافت و توجه به سیستم سروتونرژیک را مطرح ساخت(۱۴).
- سیستم نورآدرنالین : در حال حاضر قرائن اندکی مبنی بر اختلال سیستم نورآدرنرژیک در OCD وجود دارد. گزارش‌های روایتی حاکی از بهبود علائم OCD با بهره گرفتن از کلونیدین خوراکی است، دارویی که میزان نوراپینفرین آزاد شده از پایانه‌های عصبی پیش سیناپسی را کاهش می‌دهد.
- نوروایمیونولوژی : به رابطه مثبت بین عفونت استرپتوکوکی و OCD ابراز شده است. عفونت استرپتوکولی بتا همولیتیک گروه A ممکن است تب روماتیسمی ایجاد کند و ۱۰ تا ۳۰ درصد بیماران مبتلا به کره سیدنهایم شده و خصوصیات وسواسی – جبری نشان می‌دهند.

مطالعه سبک زندگی سلامت محور زنان واقع در سنین باروری (۴۹ – ۱۵ ساله ) در شهر شیراز- قسمت ۴۹

همان­طور که قبلاً نیز اشاره شد، در جدول زیر مجموعه عوامل مستقل معنادار، در چند گام وارد معادله­ رگرسیون شده است. برازش کلی مدل بر اساس آماره­ی F مشخص شده است. با توجه به مقدار آزمون (۱۶/۵۱) و سطح معناداری (۰۰۰/۰=sig)، میتوان نتیجه گرفت از بین متغیرهای مستقل معنادار به ترتیب چهار متغیر خودکارآمدی سلامت، سلامت عمومی، میزان مطالعه داشتن در حوزه­ سلامت و آگاهی از رفتار سلامتی توانستند در مجموع ۴۶/۰از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند.
در گام اول قوی­ترین متغیر، که به عبارتی موثرترین متغیر معنادار باقیمانده در مدل نیز می­باشد، خودکارآمدی­سلامت است که به­تنهایی ۳۸درصد از تغییرات متغیر­وابسته را تبیین می­ کند (۳۸/۰=R2). همچنین مقدار ضریب همبستگی بین خودکارآمدی سلامت و سبک زندگی سلامت محور (۶۱/۰r =) نشان می­دهد که رابطه­ قوی و مستقیمی بین آن­ها وجود دارد. در گام دوم، متغیر سلامت عمومی خود گزارش شده به عنوان دومین متغیر معنادار در مدل باقی ماند. گام دوم در مجموع ۴۲ درصد از تغییرات سبک زندگی سلامت محور را تبیین می­ کند (۴۲/۰=R2). همچنین مقدار ضریب همبستگی در گام دوم نشان دهنده رابطه قوی و مستقیم می­باشد (۶۵/۰r =). در گام سوم، متغیر معنادار باقی مانده در مدل، میزان مطالعه در حوزه­ سلامت می­باشد. این مرحله، ۴۵ درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می­ کند (۴۵/۰ = R2). ضریب همبستگی این مدل نیز قوی و مستقیم می­باشد (۶۷/۰r =). در گام نهایی، متغیر آگاهی از رفتار سلامتی باقی ماند. این مرحله با (۴۶/۰=R2) نشان می­دهد که ۴۶ درصد از تغییرات سبک زندگی سلامت محور توسط این مرحله تبیین می­ شود.
جدول ۵-۲-۱۵ نتایج رگرسیون گام به گام سبک زندگی سلامت محور

 

R2 R Sig t مقدار ضریب Beta ضرایب استاندارد نشده متغیرهای مستقل مراحل
Std.Error B
۳۸/۰ ۶۱/۰ ۰۰۰/۰ ۹۶/۸ ۴۵۰/۰ ۲۹۴/۰ ۶۳/۲ خودکار آمدی سلامت گام اول
۴۲/۰ ۶۵/۰ ۰۰۰/۰ ۲۲/۵ ۲۵۹/۰ ۲۷۷/۰ ۴۴/۱ سلامت عمومی گام دوم
۴۵/۰ ۶۷/۰ ۰۰۱/۰ ۴۹/۳ ۱۵۶/۰ ۴۵/۱ ۰۹/۵ میزان مطالعه در حوزه سلامت

بررسی رابطه بین ساختار رقابت محصول و سیاست تقسیم سود در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۲

از دید بعد وقتی تحقیقات می تونن گذشته نگر یا آینده نگر باشن. کلا اگر داده های جمع آوری شده در مورد اتفاق های باشه که در گذشته رخ داده طرح تحقیق رو می توان گذشته نگر به حساب آورد. از این رو تحقیق حاضر یه تحقیق گذشته نگر به حساب میاد.
براساس چگونگی جمع آوری داده ها هم تحقیقات می تونن تاریخی، توصیفی، اتحاد، تجربی یا علّی باشن. تحقیق توصیفی شامل مجموعه روش هاییه که هدف اون توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسیه. تحقیقات اتحاد شامل تحقیق هاییه که در اونا تلاش می‏شه رابطه بین متغیرهای جور واجور با به کار گیری ضریب اتحاد کشف و توضیح داده بشه. در تحقیقات اتحاد هدف اصلی مشخص کردن نوع، اندازه و مقدار رابطه بین دو یا چند متغیر می باشه (سرمد و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۹۲-۷۵). با در نظر گرفتن تقسیم بندی فوق، این تحقیق از نوع توصیفی و اتحاد می باشه. از دید هدف از نوع تحقیقات کاربردیه.
۳-۳ قلمرو وقتی و مکانی تحقیق
در این تحقیق جامعه آماری کلیه شرکتای قبول شده در بورس اوراق بهادار تهران در صنایع و گروه های مختلفه. اطلاعات و داده های آماری مربوط به شرکتای قرار گرفته شده در نمونه آماری در فاصله وقتی سالای ۱۳۸۶تا ۱۳۹۱ جمع آوری شده.
۳-۴ نمونه گیری و حجم نمونه
در این تحقیق، جامعه مورد بررسی شرکتهای قبول شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال ۱۳۸۶ تا آخر سال ۱۳۹۱ه.
با در نظر گرفتن طول دوره مورد بررسی جهت انجام آزمون فرضیه ها و انتخاب داده های مورد بررسی از فیلتر زیر استفاده میکنیم:
۱- سال مالی شرکت به ۲۹ اسفند ختم شه و شرکت در دوره مورد مطالعه، سال مالی خود رو تغییر نداده باشه.
واسه برابر سازی جامعه آماری از این فیلتر استفاده می شه چون بعضی از شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران سال مالی منتهی به تاریخای فرق داره که می تونه در یافته ها به دست اومده اثر داشته باشه.
۲- اطلاعات لازم واسه محاسبه متغیرهای تحقیق در سالهای مورد بررسی در دسترس باشه.
۳- شرکتا جزء بانکا و موسسات مالی (شرکتای سرمایه گذاری، واسطه گری مالی، هلدینگ و لیزینگا) نباشن.
بانکها و موسسات مالی دارای وجود متفاوت فعالیت و هم اینکه گزارشگری متفاوت نسبت به دیگر شرکتها هستن بنابر این نمیشه اونا رو با دیگه شرکتها ترکیب کرد مثلا بانکها دارای درآمد مشاع هستن که در دیگه شرکتها هم اینکه درآمدی رو نداریم.
۳-۵ فرضیه‌های تحقیق:
فرضیه اصلی ۱ : بین ساختار رقابت محصول و سیاست تقسیم سود رابطه معنی داری هست.
فرضیه های فرعی بدست اومده از فرضیه اصلی ۱ :
رقابت در صنعت می تونه بر سیاست تقسیم سود شرکتها اثر داشته باشه، شرکتهایی که در رقابت شدید با بقیه رقبا قرار دارن نیازمند وجه نقد و پشتوانه مالی بیشتری هستن که باید تامین کنن یکی از شکل های جور واجور تامین مالی شرکت، تامین مالی از داخله این نوع تامین مالی ارزون ترین نوع تامین مالیه چون در این نوع تامین مالی شرکتها به جای تقسیم سود مبادرت به به کار گیری وجه نقد مورد نظر در عملیات جاری شرکت می کنن تا در رقابت با دیگه رقبا عقب نیافتند. با در نظر گرفتن مطالب ارائه شده فرضیاتی به صورت زیر تبیین می شه:
فرضیه فرعی ۱–۱: بین متغییر هرفیندال هریشمن و سیاست تقسیم سود رابطه معنی داری هست.
فرضیه فرعی ۲ – ۱ : بین متغییر لرنر و سیاست تقسیم سود رابطه معنی داری هست.
فرضیه فرعی ۳ – ۱ : بین متغیر لرنر کاهش شده و سیاست تقسیم سود رابطه معنی داری هست.
۳-۶ مدلای آماری تحقیق:
در این تحقیق از سه مدل زیر واسه آزمون فرضیه ها استفاده گردیده:
جدول ۱-۳: مدل فرضیه های فرعی

 

 

مدل فرضیه های فرعی مدلهای تحقیق
۱ – ۱ DRit = α + β۱ (HHI) + β۲ (DRit-1) + β۳ (size) + β۴ (GROWTH) + β۴ (b/m) + єi
۲ - ۱ DRit = α + β۱ (LI) + β۲ (DRit-1) + β۳ (size) + β۴ (GROWTH) + β۴ (b/m) + єi
۳ - ۱ DRit = α + β۱ () + β۲ (DRit-1) + β۳ (size) + β۴ (GROWTH) + β۴ (b/m) + єi

 

جدول (۱-۳)
متغیرهایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرن عبارت از:
۳-۶-۱ متغییرمستقل
متغیرای جداگونه در این مطالعه، رقابت بازار محصوله که از راه معیارهای زیر اندازه گیری می شه:
متغییر هر فیندال- هیرشمن : مثل پژوهشای دالیوال و همکاران (۲۰۰۸ )، گرولن و میچائیلی(۲۰۰۸ )، فولسوم( ۲۰۰۹ )، هی(۲۰۰۹ )، مارسی اوکیتیت و پارکت (۲۰۰۹ )، به عنوان ملاک امتحان رقابت استفاده شده و به صورت زیر محاسبه می شه:
در این رابطه کل فروش شرکت i در صنعت jه، اما از اونجایی که براساس دسته بندی بورس تهران، شرکتای موجود تو یه صنعت فعالیت مشابهی رو انجام نمی دن، واسه اینکه یه ملاک امتحان با معنی از رقابت بازار محصول بدست آید، به جای صنعت از طبقه صنعت استفاده می شه.