وبلاگ

توضیح وبلاگ من

برآورد فقر چند بعدی در ایران- قسمت ۳۲

  • رضوی، سید حسن (۱۳۸۲)، روستا فقر و توسعه، فصلنامه وزارت جهاد کشاورزی مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی، (۱)، ۱۷۳-۱۷۲٫

 

  • شاهمرادی، نوشین (۱۳۹۱)، اندازه‌گیری فقر چندبعدی در استان کرمانشاه، پایان‌نامه کارشناسی ارشد علوم‌ اقتصادی، دانشگاه الزهرا (س).

 

  • کیانی، منصور، عطار، خلیل و حبیبی، ژیلا (۱۳۹۰)، اندازه‌گیری و تحلیل اقتصادی فقر شهری کشور و استان­های ۳۰ گانه، ارائه‌شده در همایش نیم‌قرن با اقتصاد خانوار، مرکز آمار ایران.

 

  • فصلنامه اقتصاد مسکن (۱۳۷۴).

 

  • محمدی­فرد، زهرا (۱۳۸۹)، اندازه‌گیری فقر چندبعدی در شهر تهران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا.

 

  • محمودی، وحید (۱۳۹۰)، اندازه‌گیری فقر در ایران، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، (۲۴).

 

  • مرکز آمار ایران، نتایج طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی کشور، سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰٫

 

  • مددی، علی (۱۳۸۷)، اندازه ­گیری فقر­چند­بعدی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه صنعتی شریف.

 

  • نیلی، مسعود (۱۳۹۰)، اقتصاد و عدالت اجتماعی، (۳)، ۶۶٫

 

  • Assadzadeh, A., Paul, S. (2001). Poverty, Growth and Redistribution, a Case Study of Iran. UNU WIDER.

 

  • Bourguignon, f., Chakravarty, S.R. (2003).The Measurement of Multidimensional Poverty Comparsion. journal of economic Inequality.

 

  • Bennett, Ch., Singh, Sh. (2010). Multidimensional poverty: Measurement, Estimation, And INFERENCE.

 

  • Chen, Sh., Ravallion, M. (2007). Absolute Poverty Measures for the Developing World(1981-2004). World Bank Policy Research Working, 4211.

 

  • Duclos, J., Sahn, D., & Younger, S. (2005). Robust Multidimensional Poverty Comparison. Journal Of Econometrics.

 

  • Emma Santos, M. (2009). Multidimensional Poverty in Bhutan:Estimates and Policy Implications. Oxford Poverty and Human Development Initiative (OPHI).

 

  • Fields, G. (2001). Distribution and Development: A New Look at Developing World. MIT Press Cambridge MA.

 

  • Jan, D., Eberle, Ph., Jan, A., Ghaffar, A., & Khan, M. (2009). Absolute Poverty in Pakistan: Where are the Poor Concentrated?. Sarhad J. Agric. Vol, 25.

 

  • Maasoumi, E. (2006). the Information Basis of Multivariate Poverty, Department Of Economics. University Of Oxford.

 

  • Maasoumi, E. (1986).The Measurement and Decomposition of Multidimensional Inequality. Journa of Econometrics.

 

  • Maasoumi, E. (1999). Multidimensional Approaches to Welfare Analysis ; in J. Silber,editor, Handbook on Income Inequality Analysis,Kluwer Academic Publishers. Dordrecht and Boston.

 

  • Veles, E., & Robles, M. (2008).Determining the Parameters of Axiomatically Derived Multidimensional Poverty.

 

  • Sen, A. (1998). Development as Freedom. Oxford University Press.

 

  • Sen, A. (1973).On Economic Inequality. Oxford: Clarendon Press.

 

  • Tsui, K.Y. (1999).Multidimensional Inequality and Multidimensional Generalized Entropy measures. An Axiomatic Derivation; Social Choice and Welfare.

 

پیوست
پیوست ۱ مناطق شهری استان­های ایران سال ۱۳۸۸
مرکزی
گیلان
مازندران
آذربایجان­شرقی
آذربایجان­غربی
کرمانشاه
خوزستان
فارس
کرمان
خراسان­رضوی
اصفهان
سیستان­و­بلوچستان
کردستان
همدان
چهار­محال­بختیاری
لرستان
ایلام
کهکیلویه­و­بویراحمد
بوشهر
زنجان
سمنان
یزد
هرمزگان

آگاهی از انرژی بر اساس فعالیت فردی کاربر در تلفن همراه۹۳- قسمت ۸

قاشق
چاقو
چنگال
۲-۴-۵-چالش­ها
تشخیص خودکار فعالیت­های فیزیکی روزانه با بهره گرفتن از داده حسگرهای پوشیدنی(مانند شتاب سنج) نقطه چالش برانگیز کار شده است. چندین محدودیت وجود دارد مانند تعداد، مکان و ماهیت حسگرهایی که افراد می­بایست آنها را تحمل می­ کنند­. فاکتورهایی که باعث پیچیدگی کار تشخیص شده ­اند می ­تواند به صورت زیر طبقه ­بندی شوند [۴۳].
۲-۴-۵-۱-پیچیدگی فعالیت­ها
پیچیدگی فعالیت­ها می ­تواند زیاد باشد و به فاکتورهای گوناگونی شامل تعداد فعالیت­ها، نوع فعالیت­ها و پیچیدگی داده آموزشی جمع شده برای این فعالیت­ها بستگی دارد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۴-۵-۲-تعداد فعالیت­ها
افراد تعداد زیادی از فعالیت­های گوناگون را در زندگی روزمره انجام می­ دهند بنابراین یک سیستم تشخیص فعالیت باید قادر به تشخیص مجموعه وسیعی از فعالیت­ها باشد.
۲-۴-۵-۳-نوع فعالیت
فعالیت­هایی مانند دراز کشیدن و نشستن ایستا هستند و برای تشخیص ساده هستند. بعضی از فعالیت­ها ماهیت دوره­ای دارند مانند پیاده­روی و دویدن با این حال وضعیت­هایی مانند نشستن و ایستادن خیلی شبیه­اند و مشخص کردن آنها هنگامی در محیط هم­پوشانی دارند خیلی سخت­اند. بعلاوه متمایز کردن فعالیت­های با شباهت­های بالای حرکتی مانند پیاده­روی در راهرو، بالارفتن از پله­ها و پایین رفتن از پله به خاطر الگوی حرکتی مشابه شان خیلی مشکل می­باشد.
بعلاوه تشخیص تعداد زیادی از فعالیت­هایی که هم خیلی متفاوتند و هم ویزگی­های مشابه دارند در زمان مشابه باعث می­ شود مشکل تشخیص سخت­تر شود. در این حالت شباهت زیاد میان فعالیت­ها درسراسر همه مجموعه فعالیت­ها یکچارچه نیست. به عبارت دیگر یک زیرمجموعه از فعالیت­ها با شباهت زیاد میان فعالیت­هایی از دیگر زیر مجموعه­ها خیلی متفاوتند مشترکند. برای مثال نشستن و ایستادن خیلی شبیه­اند اگرچه انها نسبت به پیاده­روی خیلی متفاوتند.
برای انجام یک فعالیت استانداردی وجود ندارد برای مثال یک شخص ممکن است روی یک نیمکت به شکلی دراز بکشد که قابل طبقه ­بندی به نشستن یا دراز کشیدن نباشد. یک فرد ممکن است فعالیت­های پویا مانند پیاده­روی در یک محیط متفاوت در زمان­های متفاوت انجام دهد به طور خلاصه فرد فعالیت­هایی را به شیوه ­های مختلف انجام می­دهد که طبقه ­بندی کردن آنها سخت هستند. بنابراین تشخیص فعالیت­هایی که برای آنهای داده آزمایشی یا آموزشی در شرایط آزمایشگاهی جمع­آوری می­شوند نسبت به آنهایی که داده­هایشان در شرایط واقعی جمع­آوری می­شوند راحترترند.
۲-۴-۵-۴-نیازمندیهای داده آموزشی
الگوریتم­های تشخیص می ­تواند براساس نوع و مقدار داده آموزشی که آنها نیاز دارند ارزیابی شوند. یک حالت ایده­آل الگوریتم تشخیص این است که عملکرد باید مستقل از فرد باشد و برای افراد جدید نیاز به داده آموزشی نداشته باشد. به دلیل تنوع بسیار در روش­هایی که افراد فعالیت­هایشان را انجام می­ دهند، تشخیص فعالیت مستقل از فرد در یک مجموعه گوناگون فعالیت­ها سخت است.
۲-۴-۵-۵-نیاز به دقت
مهمترین روش در تشخیص فعالیت بر ثبت داده ­های فعالیت­ها به منظور آموزش یک الگوریتم یادگیری به ماشین تکیه می­ کند. بدست آوردن چنین داده­هایی به ویژه همراه با جزییاتی که به اندازه کافی دقیق باشد، خسته کننده، وقت­گیر، اشتباه­زا و حتی ممکن است در برخی موارد غیر­ممکن باشد در نتیجه طرح آن به یک مانع قابل توجه برای پیشرفت در این زمینه منتهی می­ شود.
۲-۴-۵-۶-فعالیت طولانی مدت و سطح بالا
همانطور که می­دانید بخش مهمی از کار تشخیص فعالیت علاوه بر تمرکز بر فعالیت­های نسبتا کوتاه که می­توانند در عرض چند دقیقه و یا ثانیه به پایان رسد، تشخیص فعالیت­هایی است که ساعت­ها یا حتی چندین روز انجام می­پذیرد. بررسی فعالیت­های در مقیاس­های زمانی بزرگتر به چند دلیل جالب و چالش برانگیز است.
اول، در حالی که هنوز در تشخیص فعالیت در مقیاس­های زمانی کوچک در بسیاری از جهات درک ضعیفی وجود دارد، فعالیت­های بلند مدت و سطح بالا نیز کمتر بررسی شده ­اند. به عنوان مثال، نه اجماعی در مورد چگونگی تعریف
فعالیت­های سطح بالا وجود دارد و نه نوعی از الگوریتم برای استفاده از مدل، یادگیری و تشخیص آنها ارائه شده است.
در مقیاسهای زمانی بزرگتر، انواعی از فعالیت­های مختلفی در مقیاس کوچکتر وجود دارد. به عنوان مثال، فعالیت­هایی مانند کار و یا رفتن به خرید از بسیاری فعالیت­های فرعی تشکیل شده است. علاوه بر این چالش­ها، ثبت طولانی مدت نیاز به تکنیک­های جدید حاشیه­نویسی دارد. علاوه بر این نمی­ توان آنها را در محیط­های آزمایشگاهی بررسی کرد یعنی باید در محیط­های روزمره که نیاز به سخت­افزار قوی دارد انجام شود.در نهایت، آنها نیاز به الگوریتم­های کارآمد به منظور رویارویی با مقادیر زیادی از داده ­ها دارند.
زمینه ­های کاربرد بحث مذکور جنبه­ های صنعتی و برنامه ­های کاربردی در زمینه سرگرمی و بازی، بهداشت و درمان و کمک به زندگی می­باشد. هدف اصلی در کنترل فعالیت­ها شخصی در حسگرهای پوشیدنیو محاسبات آگاه از متن به طور کلی ما را قادر می­سازد با توجه امید به زندگی طولانی­تر و کاهش نرخ زاد و ولد و افزایش چشمگیر جمعیت سالمندان در جوامع بشری در سراسر جهان و چالش­هایی بوجود آمده برای سیستم­های مراقبت­ بهداشتی موجود نیاز مبرم به برنامه ­های کاربردی مرتبط با سلامت و فن­آوری برای پیری را می طلبد. یک نوع از سیستم­های طراحی شده برای افراد مسن که هدف آن تشخیص خطر بشکل بالقوه است.

 

    • به عنوان مثال تشخیص اینکه یک شخص افتاده است.

 

    • یا وقتی علائم حیاتی بدن نشان می­دهد که تهدید سلامت قریب الوقوع است.

 

    • کمک به بیماران مبتلا به آلزایمر و غیره…

 

۲-۴-۶-نیازمندی­های حسگر
سیستم­های تشخیص فعالیت که تعداد کمی از حسگرها برای تشخیص فعالیت بکار می­برند برای استفاده ساده و
راحت­تر هستند و نسبت به سیستم­هایی که از تعداد زیادی حسگر استفاده می­ کنند سیگنال­های کمتری می­بایست آنالیز شوند و همچنین نیازمندیهای محاسباتی کمتر دارند.
۲-۴-۷-مکان حسگرها
برای جمع­آوری داده ­های فعالیت­ها، حسگرها معمولا در قسمت­ های مختلف بدن انسان نصب می­شوند. برای نظارت بر فعالیت­های بلند مدت یک سیستم نباید مانع از فعالیت­های فیزیکی روزانه افراد شود و یا آنها را به یک الگوی ثابت زندگی مجبور می­ کند. بنابراین یک سیستم ایده­ال می­بایست اجازه دهد که حسگرها آزادانه حمل می­شوند در حالی که قادر به تشخیص فعالیت با دقت بالا باشد. بطورکلی خروجی یک شتاب­سنج قابل پوشیدن بستگی به مکانی دارد که در آن جا قرار داده شده است و می ­تواند حتی برای فعالیت مشابه در مکان­های مختلف بدن باشد.
۲-۴-۸-تشخیص بلادرنگ
الگوریتم­های تشخیص فعالیت به خصوص آنهایی که روی دستگاه­های که در دست جا می­شوند اجرا می­شوند،
می­بایست به قدر کافی سریع و سبک باشد تا با بهره گرفتن از منابع محدود شده در حد ممکن (مانند حافظه و قدرت محاسباتی) قادر به اجرای کار تشخیص بطور بلادرنگ باشد. سیستم­هایی که از چندین حسگر استفاده می­ کنند به دلیل آنالیز جریان داده چندگانه، زمان پردازش و پیچیدگی این سیستم­ها بطور مشخص افزایش پیدا می­ کند.
بعلاوه بیشتر رویکردهای طبقه ­بندی فعالیت با بهره گرفتن از حسگرهای پوشیدنی شامل یک پروسه چند مرحله­ ای می­باشند. تعدادی از برش­های زمانی کوچک (به عنوان پنجره در نظر گرفته می­ شود) به طور پیوسته در نظر گرفته می­ شود. برای هر پنجره یک یا چند ویژگی بکار گرفته می­ شود که سیگنال این ویژگی­ها به عنوان ورودی الگوریتم طبقه ­بندی استفاده
می­شوند. همچنین از مکانیزم یادگیری و نتیجه ­گیری استخراج طبقه بندی ویژگی برای اجرا بلادرنگ تشخیص فعالیت استفاده می­ شود.
۲-۴-۹-الگوی فعالیت انسان
تاریخ طولانی مطالعات روی فعالیت انسان در ادبیات جامعه شناختی شامل استفاده مکرر از اصطلاح بودجه زمانی
می­باشد. یک بودجه زمانی ماشبه بودجه پولی شخص می­باشد که مقدار زمانی که فرد صرف می­ کند را جمع­آوری
می­ کند. اطلاعاتی که در یک بودجه زمانی است شامل زمانی که فعالیت شروع می­ شود و زمانی که پایان می­یابد، ماهیت فعالیت، افرادی که حاضرند و فعالیت می­ کنند و مکان دقیقی که فعالیت در آنجا اتفاق می­افتد، می­باشد. فاکتورهای موثر در الگوی فعالیت انسانی متنوع می­باشند. جنسیت، سن، نژاد، سطح تحصیلات، مکانی که فعالیت در آن اتفاق می­افتد، روز هفته، فصل سال، شرایط شغلی، مذهب، وزن و…

تحلیل گفتمان خط‏‏مشی‏های عمومی مرتبط با بازنشستگی در جمهوری اسلامی ایران و ترسیم آینده‏های بدیل- قسمت ۷

بازنشستگی به معنای امروزی یکی از زیرمجموعه‏هایتامین اجتماعی است، که اعضای جامعه را در مقابل پیری حفاظت می‏کند.تامین اجتماعی به مثابه مفهومی مدرن، از جمله مفاهیمی است که در طول حرکت تدریجی و طبیعی جامعه غربی، به رشد و شکوفایی رسیده است. بنابراین این مفهوم،از محصولات مدرنیته محسوب می‏شود که با تجربه‏ی تاریخی اروپا درآمیخته است. مدرنیته، به معنی بازاندیشی و نگرش انتقادی، حاصل دیالکتیکی است که در درون جامعه غربی پدیدار شد. در درون جامعه غربی در یک سو، عادت‏واره‏ها، انگاره‏ها، و گفتمان‏های سنتی حامی ثبات، مثل نهاد کلیسا، و در سوی دیگر انگاره‏ها، عادت‏واره، و گفتمان‏های حامی تغییر، مثل روشن‏فکران وجود داشت. اگرچه داستان مدرنیته در غرب پرماجرا، پرکش‏مکش، و خونبار بود اما چون این کش‏مکش پدیده‏ای درونی بود،سرانجام به آرام و قرار رسید. یعنی گفتمان حامی تغییر بر گفتمان حامی سنت غلبه کرد و مدرنیته سربرآورد. مفاهیمی مثلتامین اجتماعی، بازنشستگی، و رفاه با پسوند اجتماعی برآمده از تحولات پس از رنسانس، انقلاب صنعتی و فضای گفتمانی مدرن هستند(یزدانی، ۱۳۸۲:۳۲).یعنی بر اثر تسلط گفتمان مدرنیته،تامین اجتماعی، و زیرمجموعه‏های آن هم در منظومه گفتمانی مدرنیته، انسجام یافتند. وقتی بازنشستگی در جوامع غربی مطرح شد کهسایر مفاهیم آن از قبیل چهارچوب‏های حقوقی، طبقات دیرپا، انباشت سرمایه بطور طبیعی ایجاد شده بود و بازنشستگی نیز در یک کلیت منسجم و هدف‏مند و معنادار جای گرفت.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۰۱ بحث بازنشستگی مطرح می‏شود. در واقع زمینه‏های شکل‏گیری قوانین بازنشستگی، انقلاب مشروطه و ظهور دولت- ملت به مثابه مفاهیم مدرن(به اعتقادی برخی شبه مدرن) است. مفاهیم مدرن مثل “دولت – ملت” و قوانین جدید از قبیل “تامین اجتماعی و بازنشستگی"، در دوره پس از مواجه جامعه ایران با غرب و به دنبال تاثیرپذیری از آن مطرح شده است. به اعتقاد برخی در تاریخ معاصر،اولین مواجه ایران با غرب به جنگ‏های ایران و روسیه مربوط می‏شود.از پی‏آمدهای این جنگ‏‏ها، توجه به غرب صنعتی، و اعزام دانشجو با قصد اکتساب دانش‏ مدرن بود(مرادی و پژوم، ۱۳۵۳:۹۰-۱۱۵). اولین مواجه در شرایط پراضطرابی رخ داده است. در یک طرف مواجه عقب‏ماندگی مفرط، تسلیم از سر حقارت و شیفتگی بود که زمینه را برای تجدد آمرانه فراهم می‏کرد. درطرف دیگر، غرب مدرن، استعمارگر و سلطه‏جو بود. در این برهه روشنفکران به مثابه گروه استراتژیککه نقشی کلیدی در گذار به مدرنیته داشته‏‏اند، نسبت به غرب دوگونه احساس متناقض داشته‏اند یکی نگاهی دردمندانه و ستم کشیده و استعمارشده به غرب قاهر، مثل برده‏ای که خواستار رهایی از ظلم ارباب ظالم است، ونگاه دیگر این است که برده رهایی خود را در تسلیم بی‏چون و چرای خود نسبت به اربابمی‏بیند و خود را در آغوش او رها می‏سازد(فاضلی وسلیمانی،:۱۳۹۱:۵). در این شرایطمبهمو نامتوازن، مفهوم مدرن دولت – ملت و تبعات مدرن آن مانندتامین اجتماعی و زیرمجموعه‏های آن از قبیل بازنشستگیبه عنوانزیرمجموعه‏های مفاهیم مدرن(یا شبه مدرن) وارد جامعه ایران می‏گردند. در این دوره در ایران هنوز اقتضائات مناسب از قبیلانباشت سرمایه، وجود طبقات دیرپا، نظام‏های حقوقی حامی مالکیت، و غیره بوجود نیامده بود(کاتوزیان، ۱۳۸۹:۳۲-۳۷).بنابراینبرخی از روشنفکران آن دوره، برای مهیا‏سازی الزامات و اقتضائات مفاهیم مدرن، خانه‏تکانی(بیرون انداختن سنت‏ها، آداب و هنجارهای بومی) برای اخذ تمدن غرب،و حتی تجدد آمرانه راصورت‏بندی کردند(فاضلی، سلیمانی قره گل، ۱۳۹۱). اما به دلیل این که ایننوع تجدد آمرانه،ریشه در تحولات درونی جامعه نداشت، در پی‏ریزی اقتضائاتو الزامات مدرنیته در مقایسه با غرب توفیق چندانی پیدا نکرد.
همانگونه که شبه‏مدرنیته در مقایسه با غرب نتوانست در جامعه‏ی ایرانی خانه و آشیانه آرامی بیابد، محصولات آن هم از جملهتامین اجتماعی و بازنشستگی تحت تاثیر جریان‏های اجتماعی و سیاسی دایم دچار بی‏قراری و از جاشدگی[۱]گردیده است. این مفهوم در بستر کلان اجتماعی و سیاسی، دچار تحولات معنایی گوناگونی شده است. خط مشی‏های بازنشستگی، قوانین مصوبه، و غیره تجسد عینی تحولات معنایی هستند.
این پژوهش در پی فهم تحولات معنایی بازنشستگی وارتباط آن با خط مشی‏هادرفضایی اجتماعی است.همچنین در تلاش است تا بر اساس فهم گفتمانی وضعیت موجود را تبیین سازد، و با صورت‏بندی جدید گفتمانی، آینده‏های بدیلی را مطرح سازد.
۱-۲- بیانمساله
مقولهتامین اجتماعی با زیرمجموعه‏هایش از جمله بازنشستگی به مثابه یک پدیده اجتماعی تاریخ‏مند،بعد از انقلاب صنعتی در اروپا حاصل تسلط گفتمان مدرنیته در غرب بشمار می‏رود. وقتی که در جوامع غربی انباشت سرمایه، چهارچوب‏های حقوقی مدافع سرمایه،وبه تبع آن طبقات اجتماعی دیرپا و “مکتب سرمایه‏داری” شکل گرفت، در درون گفتمان مدرنیته، گفتمان‏های رفاهی راست مدرن و چپ مدرننیزشکل گرفتند. در واقعنظامتامین اجتماعی با زیرمجموعه‏هایش (از جمله بازنشستگی ) در بستر گفتمان زمینه‏ای غربی خود، واکنشیبود طبیعی برای استمرار تولید و بهره‏وری، افزایش سود و سرمایه وجلوگیری از شورش طبقه کارگر،و کاهش فاصله طبقاتی ….
در همین راستا، سیاست‏های بازنشستگینوعی عکس العملطبیعی به تحولات اجتماعی و اقتصادی جوامع غربی محسوب می‏شد. در کشورهای باگفتمان رفاهی لیبرال، خط‏مشی‏های بازنشستگی با دیدگاه حداقلی از نظر حمایتی بودن و به مثابه تور ایمنی و خاص گرایانه، و متناسب با اهداف محوری سرمایه‏داری یعنی” استمرار سود و سرمایه و آزادی‏های فردی” شکل گرفت، در مقابل در کشورهای با نظام‏های رفاهیسوسیالیسم، خط‏مشی‏های عمومی حول اهداف محوری ” کاهش فاصله طبقاتی و گسترش عدالت اجتماعی” با دیدگاهی حداکثری نسبت به حمایت‏ها‏ی اجتماعی، جهت دهی شدند. البته در مقابل دو دیدگاه افراطی و تفریطی، دیدگاه سومی به عنوان"راه سوم” شکل گرفت که گفتمان رفاهی حد وسط ومیانه دو گفتمان فوق بود.لذا خط مشی‏های بازنشستگی در این گفتمان حول “سوسیال دمکراسی” مفصل‏بندی گردید.
تبعات حاصل از انقلاب صنعتی به کشورهای پیرامونی از جمله ایران را نیز در برگرفت. با توجه به این کهگسترش راه آهن، کارخانجات،و صنعتی شدن نیاز به نیروی انسانی داشت، براین اساس، مدیران عالی کشور از سیستم‏هایتامین اجتماعی موجود در کشورهای صنعتی الگوبرداری کردند. بنابراینتامین اجتماعی با تمام زیرمجموعه‏هایش از جمله بازنشستگی به عنوان پدیده‏ای وارداتی تحت تاثیر گفتمان تجدد آمرانه در سال ۱۳۰۱ مورد استفاده قرار گرفت.بدین ترتیب بازنشستگی به مثابه مفهومی مدرن نه بر خاسته از مطالبات تاریخی و طبیعی جامعه ایرانی، بلکه به عنوان پدیده وارداتی وارد جامعه ایرانی شد.
تداوم سلطه گفتمان تجدد آمرانه در ایران باعث شد، تا در دهه پنجاه بر اثر درآمدهای نفتی بر دولت، معناهای” توزیع‏کننده منابع و امتیازات” تثبیت شود، در حالی که در بستر تحولات گفتمانی غرب، دولتعمدتاً “تنظیم‏کننده” معنایابی گردید. معنای “دولت توزیع‏کننده منابع و امتیازات” هم با اقتدارگرایی تجدد آمرانه و با تلقی ذهن جمعی جامعه از دولت به معنای منبعی پایان ناپذیری از ثروت و قدرت قوام یافت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، نوعی گفتمان مبنی بر جبران نیازهای مسکوت مانده تاریخی بر جامعه ایرانی تثبیت شد. تحت تاثیر این گفتمان هم زمینه بروز مطالبات انباشته رفاهی از طرف مردم فراهم شد، و هم سوژه‏های دولتی تحت تاثیر این گفتمان، با انگیزه خدمت، آرمان‏گرایی به جبران نیازهای رفاهی پرداختند، که البته این گفتمان دستاوردهای قابل تحسینی نیز در بر داشته است. استمرار سلطه گفتمان “دولت توزیع‏کننده منابع و امتیازات” در این برهه زمانی،پدیده‏ای به نام” دولت پر تکفل” را در ایران بوجود آورد. که این معنای از دولت ” پرتکفل” تاکنون استمرار داشته است.
از سوی دیگر، بر اثرپیشرفت‏های حوزه پزشکی و سلامت در ایران نیز به تبع کشورهای صنعتی، امید به زندگی بالا رفت و نسل اول و دوم شاغلین بازنشست شدند. بالا رفتن امید به زندگی موجب افزایش دوره زمانی پرداختی‏ها و کاهش دوره زمانی دریافتی‏های صندوق‏های بازنشستگی گردید، به طوری که طولانی شدن دوره پرداخت موجب عدم تعادل در ورودی‏ها و خروجی‏ها و سرانجام ورشکستگی بسیاری از صندوق‏های بازنشستگی شد. بر اساس محاسبات آکچوائری هموارهباید صورت کسر یعنی ورودی‏ها نسبت به خروجی‏ها بیشتر باشد تا صندوق‏ها در افق زمانی بلندمدت پایداری داشته باشند و بتوانند به مطالبات بازنشستگان پاسخ دهند، اما رخداد چنین شرایطی صندوق‏ها را به سوی بحران مالی و لزوم مداخله عوامل خارج از صندوق مثلکمک‏های دولت از محل منابع عمومی سوق داد، افزایش امید به زندگی در ایران نیز مانند سایر کشورها بطور طبیعی صندوق‏های بازنشستگی را به سوی بحران مالی،کشور را به سوی بحرانی شدن بارتکفل ناشی از سالمندی و بازنشستگی، و نسل آینده را در گردابه آینده‏های فاجعه‏آمیز ناشی از بحرانی شدن تعهدات بی‏پشتوانه، و اضمحلال منابع بین‏نسلی فرو می‏برد. اما درجامعه ایرانیعلاوه بر پیش ران امید به زندگی که برای بحران بازنشستگی پیشرانی جهانی محسوب می‏شود، خط مشی‏هایی از قبیل بازنشستگی زودهنگام در زمینه بازنشستگیتدوین گردید کهبرخلاف انتظار، نه تنها در راستای پیش ران افزایش امید به زندگی، بار تکفل را مهار نکرد، بلکه شدتبحران را بطور فزاینده شتاب بخشید. این خط مشی‏ها در چهارچوب‏های کارشناسیتامین اجتماعی مدرن و استانداردهای جهانی قابل توجیه و تبیین نیستند. بنابرایندرک، و تبیین آنهادر فضای سیاسی و اجتماعی زمینه‏ای خودامکان‏پذیر است.
در حقیقت با توجه به برون‏دادها، پی‏آمدها، و اثرات خط‏مشی‏های بازنشستگی، ایجاد توازن بین منافع کوتاه‏مدت نسل کنونی، و منافع بلندمدت نسل آینده، از دشوارهای سیاست‏گذاری در بازنشستگی محسوب می‏شود.
رجوع به شکل ۱-۱ در واقع می‏توان دشواری سیاست‏گذاری در این حوزه را ایجاد توازن بین دو طرف نسل حال و آینده تصور کرد.
شکل (۱-۱) دشواره ماهیتمسالهبازنشستگی(منبع این شکل استنباط محقق از موقعیتمساله‏خیزی سیاست‏گذاری ودشواری ایجاد توازن بین ذی‏نفعان حال و آینده در حوزه بازنشستگی است).
حال با توجه به این که خط‏مشی‏های بازنشستگی در زمره خط‏مشی‏های عمومی محسوب می‏شود، و خط‏مشی‏های بازنشستگیبه عنوان خط‏مشی‏های عمومی در درونامکان‏ها و چهارچوب‏های گفتمان‏های سیاسی و اجتماعیرقم می‏خورند، بنابراین خط‏مشی‏های عمومی مرتبط با بازنشستگی در فضا و بستر زمینه‏ای خود یعنی گفتمان‏های سیاسی و اجتماعی مورد مطالعه قرار می‏گیرد. برهمین اساس سئوالات پژوهش که از جنس گفتمانی است، عبارتست از
سئوال اول: مفهوم بازنشستگی در بستر گفتمان‏های بعد از انقلاب چگونه بازنمایی شده است؟
و
سئوال دوم:با توجه به شرایط گفتمانی موجود چه آینده‏های بدیلی در حوزه بازنشستگی برساخته می‏شود؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
پیش‏ران بحران بازنشستگی در جهان امروزی، سال‏مندی و پیرشدن جمعیت جهانی است. پیر شدن جمعیت تاثیرات زیادی بر هزینه‏ های عمومی می‏گذارد. در واقع پیش‏ران پیری جمعیت، مستعد این است که به سناریوهای نامطلوبی مانند افول رشد اقتصادی، و کشمکش جوانان و سالخوردگان برای تصاحب منابع عمومی در آینده، منجر شود(Jackson,2006:3-10). این پیشران جهانی از طریق افزایش طول عمر و کاهش میزان مرگ و میر، باعث می‏شود تا افراد بالای ۶۵ سال از مرز یک میلیارد و دویست میلیون نفر در سال ۲۰۴۰ فراتر روند(شکوری، ۱۳۸۸: ۵-۱). در حقیقت این پیشران، نوعی هشدار در باره بار سنگین هزینه‏ های ناشی از بازنشستگی در آینده است. به اعتقاد برخی از صاحب‏نظران، غفلت از فشارهای مالی در سیستم‏های بازنشستگی ناهماهنگ با روندها، علاوه بر اقتصاد داخلی کشورها، صدمات جدی را حتی بر اقتصاد جهانی وارد می‏سازد(Bongaarts,1997). بنابراین لازم است تا پارامترها و سیستم‏های بازنشستگی در راستای هماهنگی با پیشران‏های جمعیتی متحول شوند.
شواهد حاکی از تغییرات ساختاری در جمعیت ایران یعنی مسن شدن جمعیتدر ایراننیزدارد. مطابق آمار نسبت سالمندی(تعداد افراد بالای ۶۵ سال به جمعیت ۱۵ تا ۶۴) در سال ۱۳۸۸از ۷ درصد، به ۳/۱۲ درصد در سال ۱۴۰۸، و ۳/۲۹ در سال ۱۴۲۸ می‏رسد. امید به زندگی مردان و زنان به ترتیب از ۷۰ و ۷۳ سال به ترتیب ۲/۷۲ و ۷۶ در سال ۱۴۰۰ می‏رسد(مرکز آمار ایران، ۱۳۸۸).
همانگونه که بیان شد، پیش‏ران بحران بازنشستگی از قبیل سالمند شدن جمعیت، کاهش میزان باروری، افزایش امید به زندگی همانند دیگر کشورها در ایران نیز وجود دارد. و این پیش‏ران‏ها طبیعتاٌ در ایران نیز به سناریو بحران سالمندی و بازنشستگی منجر می‏شود، لذا انتظار این است که سیاست‏های بازنشستگی در مهار بارتکفل اصلاح گردند. اما در سال‏های گذشته سیاست‏هایی از قبیل کاهش میانگین سن بازنشستگی برغم افزایش امید به زندگی(عطاریان، ۱۳۹۰: ۷)، سیاست کاهش سنوات خدمت و کاهش پرداخت کسورات(روغنی‏زاده، ۱۳۸۴:۱۲۶)، افزایش تعداد بازنشستگان بدون توجه به معیارهای اقتصادی(عطاریان، ۱۳۹۰:۱)، و سیاست شمول گسترش بازنشستگی پیش از موعد(روغنی زاده، ۱۳۸۴: ۱۸۶) نه تنها در جهت مهار بار سنگین هزینه‏ های بازنشستگی نبوده است، بلکه این سیاست‏ها موجب پیشی گرفتن مصارف از منابع گردیده است و وابستگی صندوق‏های بازنشستگی را به بودجه عمومی بیشتر کرده است. ادامه این روند موجب انباشت تعهدات و هزینه‏هابرای آیندگان، برداشت بی‏رویه از منابع بین نسلی و به خطر افتادن عدالت بین نسلی و شکل‏گیری سناریوهای نامطلوب برای آینده کشور می‏گردد. از آنجایی که ادامه وضع موجود در افق زمانی میان‏مدت و بلندمدت میسر نیست، و تحمیل فزاینده بار صندوق‏های بازنشستگی بر بودجه عمومی در افق زمانی میان‏مدت خارج ازسطح آستانهتحمل و ظرفیت بودجه عمومی و منابع بین نسلی کشورها است، بنابراینمحققان بسیاری در سطح جهان و در داخل کشورایران خواستار اصلاحات پارامتریک از قبیل اصلاح پارامترهای سن، سنوات، و یا تغییر سیستم بازنشستگی شده‏اند. محور کلیدی محققان پیشین یافتن پارامترهای بهینه و سیستم بهینه است. در واقع تحقیقات پیشین عمدتاٌ بر محل بروزمساله که سطحی‏ترین لایه‏ این پدیده اجتماعی است تمرکز کرده‏اند. اما با توجه به این که سیاست‏های بازنشستگی در فصای سیاسی و اجتماعی سیاست‏گذاران(مثل دولت‏ها و مجالس) وضع می‏گردند، نمی‏توان آنها را صرفاٌ در درون صندوق‏های بازنشستگی و به مثابه یک پدیده درون‏سازمانی خلاصه کرد. چه بسا بسیاری از پیشنهادات اصلاحی در بازنشستگی از قبیل اصلاح پارامترها وسیستم‏هاکه از منظر کارشناسی و منطق آکچوائری و درون‏سازمانی مطلوب تلقی می‏شوند و از طرف کارشناسان فنی توصیه می‏شوند، اما هیچگاه به اجرا درنمی‏آیند زیرا این پدیده دارای ابعاد برون‏سازمانی نیز است. چه بسا درون صندوق‏های بازنشستگی در مواردی، محل ظهور و بروزمسالهباشد، امامنشاء و ریشه و تبارمساله در جای دیگر و بیرون از سازمان باشد. یعنی محل ظهور و محل تولیدمساله بازنشستگیهمیشه یکی نیست. این تحقیق ابعاد برون‏سازمانی پدیده بازنشستگی از جمله گفتمان‏های حاکم بر فضای سیاست‏گذاری را مورد بررسی قرار می‏دهد.
با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی دربهمن ۱۳۵۷ بازنشستگی به عنوان زیر مجموعه‏ای ازتامین اجتماعیدر اصل ۲۹ قانون اساسی تجلی پیدا کرد. این اصل به یکی از محوری‏ترین اصول در مباحث بازنشستگی، رفاه و مباحث اجتماعی تبدیل گردید.
در طول دهه‏های پس از پیروزی انقلاب، در راستای پویایی و تکامل نظام جمهوری اسلامی ایران، گفتمان‏های مختلف بنابر فضای گفتمانی و برای پر کردن خلاء‏های گفتمان‏های قبلی حاکم شده است. آنها شامل گفتمان انقلاب اسلامی(دفاع مقدس)، دولت هاشمی با گفتمان سازندگی، دولت خاتمی با گفتمان اصلاحات، و دولت احمدی‏نژاد با گفتمان اصول‏گرایی عدالت‏محور بوده‏اند(اخوان کاظمی، ۱۳۸۹: ۸۹).تامین اجتماعی و زیرمجموعه‏های آن نیز از جمله بازنشستگی، در هر فضای گفتمانی، متناسب با هر گفتمانمعنا، و مفصل‏بندی ویژه خود را داشته است. متفاوت بودن این مفهوم در بستر گفتمان‏های مختلف منجر به جهت‏گیری‏های متفاوتی در سیاست‏های بازنشستگی شده است.مطالعات اولیه نشان می‏دهد که جایگاه مفاهیمی مانند عدالت اجتماعی وتامین اجتماعی و زیرمجموعه‏های مانند بازنشستگی در گفتمان‏های سیاسی و اجتماعی سیاستگذاران جمهوری اسلامی به لحاظ تحلیل گفتمانی(مضامین، روابط،و فاعلان اجتماعی) یکسان نبوده است و در ترسیم فضای گفتمانی هر دوره، با توجه به دال مرکزی آن، راه رسیدن بهتامین اجتماعی متفاوت بوده است و مفصل‏بندی گفتمانی بازنشستگی نیز متفاوت بوده است.. اما امروزه جامعه ایرانی بحران‏های بزرگی را پشت سر گذاشته است و به شرایط نسبتاً با ثباتی رسیده است که مانایی، پایداری، پابرجایی، آینده‏محوری از نیازهای آن بشمار می‏رود. شکل‏گیری مباحثی از قبیل چشم‏انداز ۲۰ ساله، و آینده‏پژوهیموید همین مطلب است. بنابراین برای تحقق جامعه‏ای پایدار و بلندمدت، لازم است تاگفتمان متناسب با آن شکل گیرد، تا در راستای آن، هم سیاست‏هابا توجه به مفهوم عدالت بین نسلی تدوین شود، و هم تاثیرات وپی‏آمدهای سیاست‏ها و تصمیمات بر نسل‏های آتی مورد ارزیابی قرار گیرند. از این رو، این تحقیق نه تنها از نظر مقایسه فضای گفتمانی حاکم بر سیاست‏های بازنشستگی، بلکه از منظر ارائه گفتمانی با توجه به نشانه‏های اصلی عدالت بین نسلی نیز اهمیت دارد.بازنشستگی با عوامل و نیروهای بسیاری از قبیل تغییرات جمعیتی، منابع عمومی و بودجه دولتی، و مهم‏تر از همه نسل‏های آینده در تعامل است. غفلت ازریشه‏های گفتمانیمساله بازنشستگی،مستعد تولید گردابه‏هایی است که این گردابه‏ها در هر دور تناوب، بحران‏هارا تشدید می‏کنند.تحلیل گفتمان کمک می‏کند تا کمبودهای گفتمان‏های حاکم شده از منظر آینده‏پژوهی مورد توجه قرار گیرد، و بر همین اساس برای پًر کردن خلاء‏های تاریخی، گفتمانی برای آینده‏ی مطلوب حاصل شود.چراکه امکان اصلاح سیاست‏ها با رویکرد مراقبت از منابع بین نسلی در بستر هرگفتمانی وجود ندارد.
کاربست تحلیل گفتمان در پژوهش‏های آینده‏پژوهانه از اهمیت خاصی برخوردار است. گفتمان‏های مختلفی که در شرایط تاریخی و اجتماعی ایران در برهه‏ای از زمان توانسته‏اند خود را هژمونیک کنند، در شرایط محیطی مساعد،امکان فعال شدن را پیدا می‏کنند. با شناخت فضای گفتمانی، و ترسیم قطب‏بندی‏های اصلی می‏توان آینده‏های بدیل ناشی از فرض‏های تسلطگفتمانی را تصور کرد. یا حتی از ترکیب قطب‏های اصلی، گفتمان‏های نوپدید را پیش‏بینی کرد.
۱-۴- اهداف تحقیق
صرف‏نظر از هدف مستقیم رساله که پاسخ‏گویی در راستای موضوع تحقیق است، از دیدگاه دیگر این تحقیق در پرتو پاسخ به سئوال اصلی، اهداف خود به صورت ذیل بررسی و پی‏جویی می‏کند
اهداف این تحقیق به چند دسته زیر قابل تقسیم است:
۱-۴-۱-هدف اول
تییین چگونگی بازنمایی مفهوم بازنشستگی و تحولات خط مشی‏های آن در بستر گفتمان‏های زمینه‏ای سیاسی و اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی
۱-۴-۲- هدف دوم
ترسیم آینده‏های بدیل بر اساس برسازی گفتمانی
۱-۵- سئوالات تحقیق
بنابراین سؤالاتاصلی این پژوهش عبارت است از:
دال بازنشستگی در قوانین برنامه توسعهو مصوبات مجلس شورای اسلامی(بعد از انقلاب) چگونه بازنمایی شده است؟
با توجه به شرایط گفتمانی، چه آینده‏های بدیلی برساخته می‏شود؟
۱-۶- روش تحقیق
تاملبرمساله بازنشستگی نشان می‏دهد، که این پدیده را نمی‏توان در سطح درون صندوق‏های بازنشستگی، سازمانتامین اجتماعی خلاصه و محدود کرد، چراکه بسیاری از مشکلاتی که در درون صندوق‏ها و در صطح لایه مشهود پدیده، ظاهر شده است،نه به دلیل کارشناسی و تکنیکی بوده، بلکه در لایه‏های عمیق‏تر، یعنی گفتمان‏های سیاسی و اجتماعی ریشه دارند. بر همین اساس، برای غلبه بر اغواگری‏های فریبنده، و قیل و قال‏های محل ظهور، و فهم عمیق تری از عوامل اساسی‏تر که ناپیدا هستند، نظریه گفتمان مورد استفاده قرار می‏گیرد.
برهمین مبنی، در این تحقیق تلفیفی از نظریات لاکلاو و موفه، و فرکلاف استفاده می‏شود. نظریه لاکلاو و موفه، به این دلیل استفاده می‏شود که از طریق نظام پدیده نشانه شناسی می‏توان تحولات معنایی را در سیر تاریخی مورد بررسی قرار داد.موقتی بودن سرشت رابطه دال و مدلول دراین نظریه، ما را به این آگاهی رهنمود می‏سازد، که تثبیت معناها امر طبیعی نیست، بلکه برساختی است، بنابراین با درک موقتی بودن ماهیت وضع موجود، امکان برسازی‏های تازه و بدیع، و گشودن آینده‏های بدیل وجود دارد.همچنین درک دال‏های خالی و به حاشیه رانده شده در میدان گفتمانی، درباره ظهور آینده‏های متفاوت، دلالت‏های ارزشمندی را به همراه دارند.و نظریه فرکلاف به این دلیل استفاده می‏شود که پدیده را د رهر دوره مستقل از سایر دوره‏هامورد بررسی قرار می‏دهد. در این نظریه می‏توان رابطهدوسویه عوامل گفتمانی و غیرگفتمانی را در ساخت اجتماعی واقعیت‏های اجتماعی مورد بررسی قرار داد. اما دلیل دیگری که موجب می‏شود تا از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان ابزار تحلیل بهره گرفته شود، این است که تحلیل انتقادی فرکلاف در سطحتوصیف(سازوکارها) باقی نمی‏ماند، بلکهبه سطح تبیین(چرایی)با توجه به ساختار اجتماعی نیز می‏رسد.
پژوهش حاضر از نوع کیفی استزیرا، روش اجرای پژوهش به شیوه تحلیل گفتمان است. با توجه به این که در این پژوهش، هدف بررسی و مقایسه‏ گفتمان‏های بازنشستگی در دوره‏های پس از انقلاب اسلامی است، به نظر می‏رسد تحلیل گفتمان مناسب باشد. تحلیل گفتمان یا تحلیل کلام که از منظر روش در زمره تحلیل‏های کیفی قرار می‏گیرد، بطور کلی به مطالعاتی اطلاق می‏شود که زبان نوشتاری، گفتاری یا نشانه‏ای یا هرگونه پدیده نشانه‏شناختی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‏دهند(سلطانی، ۱۳۸۴:۶۱). تحلیل گفتمان ریشه در معناکاوی دارد وقصد آن کشف معنای نهفته در پدیده‏های اجتماعی است. در واقع جنبه‏ی اندیشه‏ای و معنایی پدیده اجتماعی از طریق تحلیل گفتمان مورد مطالعه قرارمی‏گیرد.
جامعه مورد مطالعه (یا جامعه آماری) این تحقیق به شیوه تحلیل گفتمان مورد بررسی قرار می‏گیرد. این شیوه در واقع غیر مداخله‏گرانه و غیر واکنشی است چراکه اسناد و متون مورد مطالعه و تحلیل، از قبل ثبت و ضبط گردیده است، و پژهش‏گر در تدوین یا جهت‏گیری آن‏هادخالتی ندارد. متون مورد بررسی یا جامعه آماری پژوهش شامل مصوبات مجلس شورای اسلامی وقوانین برنامه‏های توسعه (پیرامون بازنشستگی)[۲]که شامل پنج قانون برنامه و هشت دوره مصوبات مجلس شورای اسلامی است.
از آنجا که هدف تحلیل گفتمان تعمیم یافته‏ها نبوده، بلکه دست‏یابی به دلالت‏ها است، بنابراین در این پژوهش همه جامعه (همه جامعه آماری) مورد مطالعه قرار گرفته شده است.برای تحلیل داده‏ها از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه و روش فرکلاف استفاده می‏شود. در روش لاکلا و موفه هر متن در مقایسه با سایر متون مورد بررسی قرار می‏گیرد. مثلا قانون برنامه چهارم و پنجم با هم مقایسه می‏شود. اما در روش فرکلاف هر متن به عنوان واحدی مستقل مد نظر قرار می‏گیرد، که در آن وجه ایجابی و سلبی، پیش‏فرض‏های متن، جان کلام متن، و…مورد مطالعه قرار می‏گیرد.
در پژوهش حاضر، جهت جمع‏آوریداده‏هاو اطلاعات از روش اسنادی استفاده شده است.
قلمرو زمانی این تحقیق مربوط به سال‏های پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۲ استو قلمرو مکانی آن کشور جمهوری اسلامی ایران است.
۱-۸- نوآوری تحقیق
نوآوری این پژوهش دست یابی به فهمی گفتمانی و روایی از پدیده بازنشستگی در بستر زمینه‏ای تحولات اجتماعی، و ترسیم آینده‏های بدیل بر اساس معنایابی گفتمانی است.

شناسایی-عارضه-ها-و-مشکلاتی-که-سازمان-به-آنها-مبتلا-است-با-توجه-به-وزن-و-اهمیت-آنها- قسمت ۷

میانگین عدد فازی مثلثی M
(۲-۱۳)
(M) =  : انحراف معیار عدد فازی مثلثی M
μM(X)
۱
X d c b a º
شکل ۲-۵ اعداد فازی مثلثی و ذورنقه ای
MM(X)
۱
X c b a º
μM(X)
برای اعداد فازی ذوزنقه ای M و M=(a , b , c , d ) ، میانگین و انحراف معیار به صورت زیر قابل محاسبه است :
پایان نامه - مقاله
(۲-۱۴)

(۲-۱۵)

در مقایسه دو عدد فازی، هر کدام که میانگین بزرگتری داشته باشد ، آن عدد فازی ، بزرگتر است. در صورت تساوی میانگینها ، هر کدام که از انحراف معیار کمتری برخوردار باشد ، بزرگتر محسوب می شود.
روش مرکز ناحیه[۳۲] (نقطه ثقل)
روش دیگر برای قطعی سازی عدد فازی، «روش مرکز ناحیه» است که طرز محاسبه آن برای عدد فازی مثلثی M= (a,b,c) به صورت زیر است:
(۲-۱۶)
مرکز ناحیه عدد مثلثی M
برای این دو روش مثالی زده می شود.
مثال۳: سه پروژه سرمایه گذاری را براساس «معیار قابلیت انجام به موقع » مقایسه می کنیم. اعداد فازی هر یک به صورت زیر است:
u1=(5 , 6 , 8.4) , u2=(2 , 3 , 5) , u3 = (۱ , ۴ , ۴)
پروژه ها را از نظر قابلیت انجام به موقع با روش میانگین و مرکز ناحیه (نقطه ثقل یا گرانیگاه) مقایسه می کنیم .

۵۱%=

چون  است.
پس
روش مرکز ناحیه به صورت زیر خواهد بود:

CA(u2) = 3/3
CA(u3) = 3
پس بر این اساس هماست یعنی عدد فازی u1 بزرگتر از اعداد فازی u2 وuبزرگتر از u3 است.
نتایج روش مرکز ناحیه برای عدد مثلثی شبیه به روش میانگین آن است.
۲-۵-۷ دلایل چند در مورد لزوم بکارگیری تکنولوژی فازی
۱- در بسیاری موارد قضاوتهای مدیریتی و نظریات تجربی که به طور ذاتی مسایل ذهنی هستند، باید مکمل بکارگیری دانش ساخت یافته و دقیق در مدلسازی باشد. دخالت دادن چنین مفاهیم نا دقیقی در تعاریف و مفاهیم دقیق و قطعی جز به کمک امکانات و ابزار های فازی امکان پذیر نیست.
۲- اغلب تصمیم ها در سیستم های مدیریتی در محیط های انسانی و به طور تقریبی اتخاذ می شوند به نحوی که اجزای و اهداف تشکیل دهنده ی آنها را نمی توان به طور دقیق اندازه گیری کرد، پس استفاده از مفاهیم فازی در این مورد گریز ناپذیر است.
۳- درک ناقص یا محدود شده از پدیده و محیط مورد مطالعه از یک طرف و لزوم بدست آوردن نتایج مطلوب از طرف دیگر نیز کاربرد نظریه فازی را ایجاب می کند.
۴- کیفیت و کمیت ناقص اطلاعات بدست آمده از سیستم مورد مطالعه ، ابهام و عدم دقت نظارت اشخاص ذیربط و به طور کلی اریبی داده های توصیف کننده رفتار سیستم ، همه و همه باعث قوت گرفتن تفکر کار با تلرانسهای فازی به جای مقادیری دقیق عددی برای تطابق بیشتر با واقعیات محیط مسأله در ذهن هر فردی می شود.
۵- تئوری فازی، مجموعه ای از مفاهیم و روش های منطبق با استاندارد های ریاضیات کلاسیک است که یک قالب ریاضی به روند تفکر و تصمیم گیری مبهم و نادقیق انسان می دهد.
۶- قطعاً در مدلهای تصمیم گیری بهتر است که کمتر به تصمیمات ناشی از گزاره های دو ارزشی پایبند باشیم زیرا در غیر این صورت چون پاسخ هر تصمیمی مثبت یا منفی است و احتمال تصمیم گیری غلط وجود دارد. بنابراین نظریه فازی ابزاری مفید در مقابله با بسیار از مسایل واقعی کنترل و تصمیم گیری پیچیده ، تحت روابط کیفی و تقریبی بین متغیر ها و نیز دسترسی محدود به اطلاعات نادقیق و مبهم می باشد. در اینجا به طور مختصر به مهمترین عوامل در مشکلات و محدودیت های منطق فازی می پردازیم:

بررسی تاثیر تعارض در محیط کار بر فرسودگی شغلی با توجه به نقش جو سازمانی (مورد مطالعه کارکنان گمرک شهرستان مهران)۹۴- قسمت ۸

توجیحات فردی
احساس تضاد
تعارض
افزایش عملکرد
کاهش عملکرد

نتایج
رفتار
مخالفت بالقوه
بروز تعارض
شکل ۲-۱ فرایند تعارض، منبع: (قلی­زاده، ۱۳۸۹)
مراحل تعارض
بیشتر تعارضات‌ طی‌ مراحل‌ خاص‌ ایجادمی‌شوند که‌ آگاهی‌ از آنها می‌تواند برای‌ مدیریت‌ تعارض‌ راهگشا باشد. بنابراین تعارض‌ را می‌توان‌ به‌ مراحل‌ زیر تقسیم‌ کرد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
شرایط پیشین‌در این مرحله ، مخالفت بالقوه است (رابینز، ۱۳۸۹). در تضاد کمیابی منابع، نگرش مخالف، اختیارات قانونی مبهم، موانع ارتباط، نیاز برای همراهی و اجماع، تعارضات اولیه حل نشده، عدم شناخت خود و دیگران پیش زمینه‎هایی است که زمینه تضاد را فراهم می‎کند شرایطی‌ که‌ بطور بالقوه‌ تعارض‌زا هستند.
تعارض ادراک‌زمانی‌ که‌ شرایط پیشین‌ واقعا به‌پایه‌ای‌ برای‌ اختلاف‌ بین‌ افراد با گروه­ ها تبدیل‌شوند مرحله‌ تعارض ادراک‌ به‌ وجود می‌آید مثلاً شما نظری دارید و دیگری نظری مخالف با نظر شما دارد. در اینجا اگر شما تشخیص دهید که این فرد با شما موافق نیست، این را تضاد ادارک شده۱ گویند. البته‌ این‌ ادارک‌ ممکن‌ است‌ فقط توسط یکی‌ ازطرفین‌ تعارض‌ صورت‌ گیرد.
احساس‌ تعارض‌: زمانی‌تعارض‌ احساس‌ می‌شود که‌ به‌ عنوان‌ تنشی‌مطرح‌ شود که‌ شخص‌ را برای‌ انجام‌ عمل‌ به‌منظور کاهش‌ احساسات‌ ناخوشایندبرانگیزاند. گاهی کسی نمی‎گوید با شما مخالفم ولی طوری با شما رفتار می‎کند که احساس می‎کنید این فرد با شما مخالف است؛ این را تضاد حس شده۲ می‎گوییم برای‌ اینکه‌ تعارض‌ حل‌ شود، همه‌طرفین‌ تعارض‌ باید آن‌ را درک‌ و احساس‌ کنندکه‌ نیاز دارند کاری‌ را در مورد آن‌ انجام‌ دهند (رابینز، ۱۳۸۹).
رفتار آشکار: این زمانی اتفاق می­افتد که‌ رفتاری ‌آشکار در مقابل تعارض ظهور کند دو نوع تضاد و تعارض ادراکیو احساسی بر یکدیگر اثر می‎گذارند. گاهی اول احساس می‎کنیم، بعد دنبال اطلاعات می‎‎رویم و شناخت پیدا می‎کنیم و گاهی برعکس. از تعامل این دو، تعارض رفتار آشکار می‎شود. به‌ هنگام‌ رفتار آشکار در مقابل تعارض، دو راه‌حل‌ وجود دارد که‌ یکی‌ از آن­ها سرکوب‌ کردن‌ تعارض‌ است‌. دراین‌ حالت‌ هیچ‌ تغییری‌ در شرایط ایجادکننده‌تعارض‌ داده‌ نمی‌شود و فقط رفتارهای‌ تعارضی‌آشکار کنترل‌ می‌شود. دوم‌ حل‌ تعارض‌ که‌ در اینجاسعی‌ براصلاح‌ و تغییر شرایط ایجاد کننده‌ تعارض‌ است‌. سرکوب‌، راه‌ حل‌ موقتی‌ و سطحی‌ حل‌تعارض‌ است‌ و در واقع‌ تعارض‌ حل‌ نشده‌ است‌.
تحلیل و فرونشانی و حل تعارض: بسته‌ به‌ اینکه‌ ما چه‌راهی‌ را برای‌ مواجهه‌ با تعارض‌ به‌ کار ببریم‌نتایج‌ و پیامدهای‌ خاصی‌ نصیبمان‌ خواهد نمود.
ره آوردها: با توجه به رابطه‌ بین‌ سطح‌ تعارض ‌و عملکرد اگر تضاد و تعارضی در حد متوسط باشد، موجب افزایش عملکرد گروهی و درصورت زیاد و کم بودن، باعث کاهش عملکرد می‎شود (رضائیان، ۱۳۸۰).
۲-۱۷ زیان­های ناشی از تعارض
۱- هدر رفتن وقت وانرژی سازمان:اگر در سازمان بین گروه­ ها اختلاف نظر،تضاد یا تعارض وجود داشته باشد،آن سازمان باید مقدار زیادی از وقت خود را صرف حل این نوع مسائل کند،در حالی که چنین نیروهایی باید صرف تأمین هدف­هامی­شدند (دفت، ۱۳۸۸).
۲- قضاوت نادرست:یکی از ره­آوردهای تحقیقاتی که بر روی گروه­ ها انجام شده گویای این است که اگر گروه­ ها با هم اختلاف نظر داشته یا با هم در تضاد باشند افراد نسبت به هم بدبین می­شوندونوع قضاوتی که درباره یکدیگر می­کنندنادرست است.کسانی که با هم اختلاف نظر دارندو درگیر تقابل وتفرقه هستندنمی­توانند نظرها و عقیده­های تازه وسازنده طرف مقابل(گروه رقیب)را درک کنند.
۳- اثرات زیانبار بر بازنده:یکی دیگر از نتایج جانکاه تضاد وتعارض این است که این بازی خطرناک عده­ای بازنده دارد.گروه یا دایره­ای که می­بازد دستخوش تغییرات بسیار شدید قرار می­گیرد.د افراد بازنده می­کوشند حقایق را کتمان کنندیا آن را وارونه جلوه دهند.شاید آنان دست به نوعی عقب نشینی بزنند؛بیشتر در پی یک سپر بلا می­گردند و ای بساکه این شخص(کسی که سپر بلا قرار می­گیرد)همان رئیس گروه یا یکی دیگر از اعضای سازمان باشد (دفت، ۱۳۸۸).
۴- هماهنگی ضعیف:اعضای گروه برای تأمین هدف­های واحد خود انرژی زیادی مصرف می­ کنند،ولی وضع نباید به گونه ­ای باشد که آنان تمام انرژی خود را صرف این هدف­هاکنندوخودرا کاملا ناتوان سازند.هدف­های گروه باید همسووهم جهت هدف­های سازمان گردند.چون در سازمانی که اختلاف بین گروه­ ها شدید باشد،افراد واعضای گروه هیچ نوع همکاری نخواهند کرد،تماس گروه­ ها به پایین­ترین حد خود می­رسد.اگر در سازمانی مسأله تضاد و تعارض شدت پیدا کند،افراد به هدف­های گروه ودایره خود اولویت می­ دهند وآن را از هدف­های سازمان برتر می­شمارند؛ و از مصالحه و ساززش هیچ خبری نیست (دفت، ۱۳۸۸).
تعارض ممکن است اثرات منفی دیگری هم داشته باشد:

 

    • ایجاد فشار و تنیدگی روحی

 

    • ضایع کردن هماهنگی بین افراد و گروه­ ها

 

    • اتلاف انرژی نیروها

 

    • کاهش اثربخشی سازمانی

 

    • تبدیل شیوه مدیریت از حالت مشارکتی به حالت استبدادی (مشبکی، ۱۳۸۷).

 

۲-۱۸ ارزیابی منشأ تعارضات سازمانی
تعارض‌ها خود به خود به وجود نمی‌آیند، بلکه عواملی سبب آن­ها شده است. برای این که بهتر بتواند شیوه برخورد با تعارض را انتخاب کنید، نخست باید بدانید که منشأ بروز تعارض چه بوده است. به بیان دیگر لازم است منشأ و منبع تعارض را تعیین کنید.
دو مجموعه به منزله منشابرای تعارض سازمانی مدنظر قرار می­گیرد:
منشأهای سازمانی:

 

    • توزیع منابع کمیاب

 

    • ابهام نقش، وظیفه و مسئولیت

 

    • روابط متقابل بین رابطه­ های کاری و اشخاص

 

    • سیستم­های پاداش

 

    • متمایزسازی بخش­ها و قسمت ­ها از یکدیگر

 

منشأهای روابط بین شخصی:

 

    • عدم اعتماد نسبت به یکدیگر

 

  • خصوصیت شخصیتی
 
مداحی های محرم