با توجه به این امر که امروزه تجارت بین الملل حجم عمدهای از مبادلات را به خود اختصاص داده است و بر اساس بررسی ها، حدود سی درصد تجارت بین الملل مربوط به معاملات صورت گرفته میان اجزای شرکتهای چندملیتی است، عدم کنترل این فعالین می تواند توازنات اقتصادی را بیش از پیش بر هم زند. و در صورتی که چندملیتی بتواند بدون هیچ مانع و تعهدی به انجام فعالیت بپردازد، عرصه نه تنها برای فعالین داخلی کشورهای میزبان تنگ می گردد، بلکه خود دولتها نیز در مضیغه قرار گرفته و ایشان روز به روز امکان استثمار بیشتری را بدست می آورند.
این در حالی است که از سوی دیگر اگر مکانیزم کامل و موفقی در خصوص کنترل این شرکتها وجود داشته باشد، حضور ایشان نه تنها ضرر نداشته بلکه به لحاظ فواید دیگری از قبیل ایجاد اشتغال، بالابردن سطح رفاه و فناوری، افزایش تخصص، بالا بردن سطح سواد، سرمایه گذاری، پرداخت مالیات و … موجب رشد کشورهای میزبان خواهند شد.
بنابراین، مسألهی مهم پس از تبین موضوع این است که چگونه بتوان ترتیب و توازنی میان رابطه ی شرکتهای چند ملیتی، دولت مادر، دولت میزبان و عرصه بین المللی ایجاد کرد. که هدف از این پایان نامه پرداختن به روزآمدترین راه موجود یعنی بهره جویی از دستور العمل های بین المللی، در کنار حقوق داخلی می باشد.
.2 اهمیت موضوع
با توجه به اهمیت جذب و تشویق سرمایه گذاری در کشور، که وجود قانون جذب سرمایه گذاری خارجی و همچنین سازمان تاسیس شده بر اساس این قانون، بی شائبه و بی شک می توان گفت که سرمایه گذاری خارجی از مهمترین مسائل اقتصادی و حقوقی کشور است. از سوی دیگر تعهدات متقابل دولت و شرکت خارجی تنها از سوی قوانین داخلی مورد بررسی قرار گرفته شده است، و نگاه جامعی که بتواند دستور العمل های اصلی موجود در این زمینه را بررسی نماید پیش از این دیده نشده است. به بیان کاملتر می توان گفت آگاهی ما از این دستور العمل ها ناقص می باشد. و این نیاز دیده می شود که با قوانین و مقررات این نوع شرکتها در سطح بین المللی و در کنار حقوق داخلی آَشنا شویم.
.3 پرسشهای اساسی
.4 فرضیه ها
.5 پیشینه ی تحقیق و نوآوری
در عرصه ی بین المللی، مسأله ی دستور العمل ها به لحاظ جامعیت و نظمی که به شرکت ها می بخشد دارای پیشینه بلند مدتی بوده است، با توجه به این امر، مطالعات و تحقیقات گوناگونی در این خصوص به ویژه در سازمانهای بین المللی و کشورهای پیشرفته مانند ایالات متحده، کانادا و کشورهای اروپایی صورت پذیرفته است و مقالات و کتب زیادی نیز در خصوص موضوع به رشته ی تحریر در آمده است که از برخی
از آنها در این پایان نامه استفاده شده است. تأثیر این توجه را میتوان در تدوین قوانین و مقررات مختص به موضوع در کشورهای مختلف دید.
همچنین، برخی نهادهای بین المللی و از جملهی مهمترین آنها سازمان توسعه و همکاری اقتصادی تحقیقات گستردهای در این خصوص صورت داده است و با تدوین خطوط راهنما تلاش زیاد کرده است به یکنواخت سازی قواعد امر مدد رساند که تا حد زیادی، نیز به موفقیتهایی نایل شده است.
بر عکس، در کشور ما، تا کنون، مسأله چندان مورد توجه قرار نگرفته است و تا آن جا که ما جستجو کردیم مطالب موجود نیز مساله را از دیدگاه خاصی مورد بررسی قرارداده و دارای رویکردی جامع و با نگاه تجارت بین الملل نبوده است. که همین خود انگیزهای جدی برای نگارش این پایان نامه شد. این پایان نامه به مثابه اولین گام برای بررسی های اختصاصی و دقیق است و تنها به منزله فتح بابی از اقیانوسی عظیم می باشد. امید است از این پس، اساتید و دانشجویان به موضوع توجه بیشتری کنند و تحقیقات اختصاصی در خصوص موضوع صورت گیرد.
.6 روش تحقیق
شاید، در علوم انسانی و به ویژه حقوق صحبت از روش تحقیق چندان مناسب نباشد، چرا که، غالباً در این قبیل رشته ها، فرد پژوهشگر با طرح مسأله به دنبال یافتن پاسخ آن در لا به لای کتب، مقالات و به طور کلی، منابع کتابخانه ای میپردازد و در صورتی که موضوع از جنبه ی عملی برخوردار باشد با دستاندرکاران امر مانند قضات، مأموران اجرا و افرادی که در قانونگذاری دخیل هستند به گفتگو مینشیند تا اطلاعات به دست آمده را با تجربهی آنها بیامیزد و نتایج کار را عملیتر و قابل استفاده تر کند. در نهایت، دستاورد این تلاش در یک قالب نوشتاری به شکل طرح و بررسی مسأله، بیان روشها و تحلیل آنها و در نهایت، بیان راهکار ارایه میگردد.
اثری که در دست شما قرار دارد از این قواعد کلی مستثنا نیست. شاید در یک جمله بتوان روش تحقیق را توصیفی تحلیلی و تا اندازهای، تطبیقی و ابزار به کار گرفته را عمدتاً منابع کتابخانهای و اینترنتی ابراز داشت.
.7 طرح پایان نامه و توجیه آن
این پایان نامه در دو چهار بخش شده است: در بخش اول، بیشتر، به بیان کلیات در خصوص تعریف و ساختار شرکت های چندملیتی، مسائل خاص مطروحه در خصوص شرکتهای چندملیتی پرداخته شد. در فصل دوم، با توجه با توجه به تفاوت های این سه دستور العمل به تببین و شناخت هر یک از آنها پرداخته شد و وظایف کلی دولت و شرکت در مقابل یکدیگر نیز مطرح گردید. به لحاظ مفصل بودن این مبحث و نیاز به رئوس بندی خاص آن، این بخش از بخش سوم مجزا گردید تا این دو بخش را بتوان بطور شفاف تری ملاحظه کرد.
بخش سوم نیز که تمرکز اصلی این پایان نامه می باشد، به بیان وظایف شرکتهای چند ملیتی در مقابل کشور های میزبان اختصاص داده شده است، که در ذیل آن مباحث و موضوعات اصلی شرکتهای چند ملیتی انعکاس داده شده است. این مباحث و موضوعات اصلی به نوعی در هر سه دستور العمل ذکر شده است، با این تفاوت که در دستور العمل سازمان بین المللی کار تاکید بر روی حقوق کارگری و کارفرمائی است، دستور العمل سازمان ملل کلی گرا بوده و تاکید بر نظم حقوقی دارد، و دستور العمل OECD نیز جامع ترین دستور العمل می باشد و اعم از هر دوی آنها می باشد. از اینرو در بررسی های انجام شده تحت هر مبحث، ابتدا به بیان نقطه نظر سازمان ملل، سپس سازمان بین المللی کار و در آخر نیز دیدگاه OECD منعکس شده است. با توجه به عنوان این پایان نامه، دستور العمل OECD مورد تمرکز اصلی ما می باشد، از اینرو پس از مقایسه هر یک از دستور العمل ها در انتها تفسیری که در خصوص این دستور العمل وجود دارد را نیز منعکس نموده ایم. این بخش پنج فصل دارد، در فصل اول وظایف شرکت و دولت در مقابل یکدیگر بررسی شده است، که می توان گفت وظایف آشکار سازی اطلاعات، پرداخت مالیات، و مبارزه با ارتشاء از وظایف صریح شرکت در مقابل دولت می باشد. در فصل دوم وظایف شرکتها در برابر جامعه بررسی شده است که شامل سه مبحث اصلی است: حقوق کار و روابط صنعتی، علم و فناوری، و مسائل حقوق رقابت. در فصل سوم وظایف شرکت در برابر مصرف کننده بررسی، در فصل چهارم در برابر محیط زیست، در فصل هفتم در برابر حقوق بشر بررسی شده است.
در آخرین بخش نیز تاثیرات احتمالی دستور العمل ها و همچنین مسائل کلی را که یک شرکت در هنگام ورود به ایران با آن مواجه است را در حقوق داخلی ایران بررسی نموده ایم. می توان گفت این بخش به عنوان مکملی برای توضیحات دستور العمل ها می باشد. در فصل مسائل سرمایه گذاری، در فصل دوم حقوق کار و مسائل بیمه، در فصل سوم مالیات، و در فصل چهارم به بررسی حل و فصل اختلافت میان شرکت ها و دولت ایران پرداخته ایم.
الف) بیان و تشریح مسئله تحقیق
صنعتی همچون زنبورداری، زمینهای برای ارتقای سطح اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و سیاسی کشور میباشد. از آنجاییکه ایران دارای تنوع آب و هوایی است میتوان در فصول متفاوت سال به نحو مطلوب به زنبورداری پرداخت. در واقع میتوان این رشته را یکی از بهترین زمینهها جهت اشتغالزایی دانست و البته به گونهای است که محدودیت جنسیتی ندارد؛ چه بسا زنبورداران خانمی که در این امر بسیار موفق عمل کردهاند. صادرات عسل و دیگر محصولات زنبور عسل میتواند یکی از زمینههای رشد اقتصادی کشورمان باشد. همچنین عملکرد خود زنبورعسل برای محیط زیست بسیار مفید است.
قاعدتا دستیابی به نتایج مطلوب فوق، برنامهریزی کلان، توجه بیش از پیش مسولان ذیربط و بکارگیری متخصصان این عرصه را میطلبد. متاسفانه واقعیت امر به گونه دیگر است. سود جویی افراد دخیل در این شغل (بطور مستقیم یا غیر مستقیم) باعث رکود و حتی کسادی در امور زنبورداری شدهاند. همچنین متاسفانه با بکارگیری روشهای نامناسب و غیراصولی در پرورش زنبور عسل، علاوه بر تولید محصولات نامرغوب، کاهش جمعیت زنبورعسل را منتج شده است.
یکی از علل این وضعیت نامطلوب، قانونگذاری و مقررات پراکندهای است که عموما کارشناسی شده و اصولی نیستند و بعضا قوانین و مقررات متروکی هستند که فقط موجب تراکم قوانین شدهاند. به عبارتی، ما به قوانین و مقررات جامع و مانعی احتیاج داریم که علاوه بر این که تمام مراحل پرورش زنبورعسل (از زمان صدور مجوز پرورش زنبور عسل گرفته تا عرضه محصولات به مصرف کننده) را در بر میگیرد، قاعده و نظم اصولی بر این قوانین و مقررات حاکم باشد و منطبق با واقعیت جامعه ما باشد تا بتوان در جهت پیشرفت این شغل پیش رفت. چراکه نقشهای متعددی در این صنعت دخیلاند و تنها زنبوردار نیست که باید مورد توجه قرار گیرد؛ چه بسا زنبوردار محق است در مقایسه با دیگر افراد دخیل در این امور از حمایت بیشتری برخوردار باشد؛ زیرا در اکثر موارد زحمت اصلی را زنبوردار میکشد و در عوض بیشترین اجحاف در حق وی اتفاق میافتد. بعضا مامورین دولتی بجای اینکه بر اساس قانون و اصول زنبورداری با زنبورداران برخورد کنند، متاسفانه شاهد هستیم که یا به هیچ عنوان به این قوانین وقعی نمینهند و یا اجرای آنها را منوط به تامین منافع شخصی خود میدانند و از آنجا که زنبوردار، مرجع صالحی برای احقاق حق خویش نمیشناسد، مجبور به تسلیم است. گروه سومی که نه تنها موجب تضییع حقوق زنبوردار میشود، بلکه حقوق مصرفکننده را نیز نادیده میگیرد تولید کنندگان مواد اولیه و یا عرضه کنندگان داروهای غیرمجاز هستند که متاسفانه برخورد جدی با آنها نمیشود. در واقع مشکل در مرحله قانونگذاری میباشد؛ مسامحه در برخوردبا اینگونه ناهنجاریها در مواد قانونی، جریح شدن مرتکبان را باعث میشود.
از طرفی صرف وجود قوانین ومقررات کافی نمیباشد؛ چراکه نمود قوانین اصولی در اجرای صحیح آنهاست. در واقع نهادهای ذیربط دولتی در این فرآیند (پیشرفت صنعت زنبورداری)، نقش مهمی ایفا میکنند. اگرچه زیربنای یک مجموعه منظم، قوانین و مقررات اصولی است، چگونگی اجرا واعمال این قوانین نیز به همان اندازه حائز اهمیت میباشد. نقش نهادهای غیردولتی و بعضا خصوصی، در این راستا غیرقابل انکار است؛ تاثیر این نهادها در تعدیل و سادهسازی قوانین و مقررات، از جمله عملکردهایی است که نباید از نظر دور داشت. تا جاییکه این نهادها را میتوان ناظران دقیقی بر عملکرد دستگاههای اجرایی دانست؛ چراکه این نهادها بیشتر به نفع زنبوردار وزنبورداری فعالیت میکنند اما متاسفانه کمرنگی این نهادها در قوانین ومقررات، مشهود است.
در آخر مقامات قضایی زبان گویای قوانین مکتوب هستند و چگونگی رسیدگی به اختلافات و ناهنجاریهای ارتکابی در این شغل حائز اهمیت است. برخی جرایم با قوانین عام جرمانگاری شدهاند و در مورد برخی دیگر سیاست افتراقی در پیش گرفته شده است. بررسی این موضوع نیز حائز اهمیت است که آیا این قوانین عام در برخورد با متخلفان و کنترل رفتارهای آنان کفایت میکنند یا لازم است با آنان نیز بهصورت افتراقی برخورد شود؟
این نکات، پایه کارِ این رساله قرار داده شده و در مقام قیاس با نظام حقوقیِ برخی ایالات آمریکا بر میآییم و در ضمن بررسی دغدغههای حقوقی این نظام و میزان دقت قانونگذار به تصویب قوانین اصولی، در پایان، پیشنهادات مقتضی و متناسب با جامعه و نظام حقوقی وسیاسی کشورمان، ارائه خواهد شد.
ب) ضرورت و اهمیت تحقیق
صنعت زنبورداری رو به نابودی است چراکه زنبور و زنبوردار رو به کاهش است. زنبور موجودی است بسیار حساس و به همان اندازه مفید؛ اما متاسفانه اتفاقاتی که در اطراف زنبور و زنبورستان میافتد به دلیل حساسیت زنبور باعث نابودی جمعیت زنبورستان میشود. بسیاری از اتفاقاتی که شاید برای ما بسیار روزمره و عادی باشد اما ناخواسته به نابودی جمعیت زنبورستان کشیده میشود و همچنین، دیگر اتفاقاتی که عامدا ارتکاب مییابد. متعاقب این افعال سهوی و عامد، کسادی شغل زنبورداری شاهد هستیم و زنبورداران برای تامین معاش خود به ناچار از طرق غیر طبیعی به افزایش میزان محصول خود میپردازند و یا در کنار زنبورداری به شغل دیگر مشغول میشوند و به تدریج رعایت بسیاری از مسائل ضروری در پرورش زنبورعسل، به دست فراموشی سپرده میشود. از این منظر است که احتیاج به قوانین اصولی حس میشود که با پر کردن خلاهای قانونی، از ارتکاب این افعال جلوگیری میشود. علیالخصوص اینکه در مقام قیاس با قوانین نظام دیگر، بهتر و دقیقتر میتوان به نتیجه مطلوب رسید.
پ) سوالات تحقیق
آیا سیاست جنایی ایران و آمریکا در قبال جرایم و تخلفات زنبورداری، سیاست جنایی منسجمی میباشد یا خیر؟
آیا برای مقابله با جرایم و تخلفات صنعت زنبورداری نیازمند نوعی سیاست جنایی افتراقی میباشیم یا کلیات سیاست جنایی برای برخورد با این پدیده دارای کارآمدی کافی است؟
ت) روش تحقیق
این تحقیق از نظر روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی میباشد. بر اساس یافتههای میدانی، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، با جمعی از زنبوردارانِ با سابقهی یک منطقه، به بررسی میزان آگاهی آنان از جرایم و تخلفاتِ ارتکابی در حوزهی شغلیِ آنها پرداخته میشود و متعاقبا نحوهی برخورد و پاسخگویی به اینگونه ناهنجاریها نیز مورد توجه قرار میگیرد.
ث) فرضیات تحقیق
به نظر میرسد در ایران نتوان مدعی سیاست جنایی منسجمی در این زمینه شد چراکه قانونگذاریها پراکنده و بعضا متناقضاند و در زمینه اجرایی و پیشگیری نیز به آن سطح فرهنگی رشد نیافتهایم؛ کاملا برعکس این امر در سیاست جنایی فدرال آمریکا مشاهده میشود که مسائل حساس را به خوبی شناسایی کرده و در سیاست جنایی خود جای دادهاند.
در مورد سیاست جنایی افتراقی نیز میتوان به این نکته توجه داشت که جرایم ارتکابی در این شغل، صرفا صنفی نیست بلکه برخی جرایم و تخلفات عام نیز در ارتباط با این شغل ارتکاب مییابد که به نظر میرسد با اینگونه جرایم و تخلفات بر اساس کلیات سیاست جنایی برخورد شود. اما دیگر جرایم و تخلفاتی که مختص این شغل است افتراقی رسیدگی شود.
ج) ساماندهی تحقیق
آنچه در این رساله محور بحث قرار گرفته، نوع برخورد، در مقابله با جرایم و تخلفات ارتکابی در این صنعت میباشد که در مباحث سیاست جنایی نیز بسیار حائز اهمیت میباشد؛ کنشی یا واکنشی بودنِ برخوردهای یک نظام قضایی، از معیارهایی است که قالب سیاست جناییِ آن
نظام را تعیین میکند. بر همین مبنا، در بخش اول به اقدامات کنشی پرداخته شده، ابتدا سیاست جنایی تقنینی در فصل یک بررسی شده که متعاقبا در مبحث یک و دو، اقدامات کنشی مشترک و افتراقی، مورد بحث قرار میگیرد، تا بتوان بهتر به سوالِ مورد نظر این رساله پاسخ داد. و در فصل دوم سیاست جنایی اجرایی و قضایی، با زیرمجموعهی نهادهای دولتی و غیر دولتی، در مبحث اول و دوم، گنجانده شده است. در بخش دوم اقدامات واکنشی، با همان عناوین فصل یک و دو از بخش اول، تکرار شده، با این تفاوت که در فصل اول، سیاست جنایی تقنینی واکنشی، به دو مبحث واکنش کیفری و غیرکیفری، تقسیم شده، و در بخش دوم، سیاست جنایی اجرایی و قضایی، به تناسبِ مباحث فصل قبل، عاملان پاسخگو، به کیفری و غیر کیفری، تقسیم شدهاند.
پیشگفتار:
دانش سیاست جنایی برای نخستین بار توسط اندیشمندی آلمانی به نام « فوئر باخ» در کتابی با عنوان «حقوق کیفری» به سال 1803 بکار برده شد. در وهله نخست صرفاً تمرکز نگاه بر مقولهی کیفردهی و واکنش بود و در گام بعدی در کنار این واکنش، کنش نیز افزوده شد و در نتیجه دامنهی مقابله، جلوهای دوگانه، واکنشی-کنشی، به خود گرفت.(ساعد، 1390)
گذر زمان و رشد آموزهها به فعالانِ این گستره آموخت که خارج از فضای «واکنش»، میتوان به نوعی، از رهگذر «کنش» نیز، به پاسخگویی پرداخت و در کنار «کیفر»، ابزارهای دیگری که جنبهی کنشیِ آن غالب باشد، میتوان به کار گرفت؛ بنابراین، سیاست جنایی در مفهوم اخیر، دربرگیرندهی شماری از آیینهایی است که هیات اجتماع در مقابله با پدیدهی جنایی از رهگذر آنها، به اتخاذ پاسخهایی اعم از کیفری و غیرکیفری اهتمام میورزد. به دیگر بیان، سیاست جنایی تاملی معرفت شتاختی در خصوص پدیدهی مجرمانه، درک آن و ابزارهایی است که در مواجهه با رفتارهای مجرمانه و کژروانه عملی میگردد (لازرژ، 1382، ص 41). در واقع روابط حقوق جزا و سیاست به دو شکل متجلی میشود؛ اول، استفاده از ابزارها و روشهای کیفری توسط حقوق جزا در فعالیتها و یا در جهت اهداف سیاست کلی. دوم، سیاست متخذه و معمول توسط یک دولت؛ یعنی اصول، اهداف و روشهای معمول به وسیلهی قوای عمومیِ یک کشور به منظور مبارزه با بزهکاری است (لِواسور، 1970، ص 4) .
علم حقوق، علم محض نیست؛ با عامل پیچیدهای به نام “انسان” سر وکار دارد که میبایست رفتارهای وی را، در هر شرایطی پیشبینی کند و برای آن ضمانتاجرا قرار دهد تا به هنجارهای جامعه آسیبی نرسد. انسان در رابطه با حقوق فردی خود با محیط پیرامون با مشکلاتی روبروست؛ مثل رابطه با حیوانات (لورینگ،1375، ). در پی اهلی سازی حیوانات، پیشرفتهای اقتصادی و گسترش علم زیستمحیطی که برای یک جامعه در پی دارد، نظام قانونگذاریِ آن جامعه را، ناگزیر به تصویب قوانینی میکند که از طرفی خط و مشیِ اصولیِ نگهداری آنها را تعیین کند و از طرف دیگر، با پیشبینی ضمانتاجرا در قبال عدم رعایت خط و مشیهای اصولی، از آنها پاسداری کند؛ در واقع در برخورد بین «انسان» و «دیگر عوامل موثر در تولید قوانین جدید»، باید تعادلی در برخورد بین آنها برقرار شود تا هر دو، از رهگذر تقنینی شدن رابطه منتفع گردند و تعادل وتناسب حفظ گردد ودر صورتیکه رابطه صحیح نباشد، قوانینی جهت رفع و اصلاح این روابط وجود داشته باشد (لورینگ، 1375، )؛ چراکه ازمهمترین کارکردهای قانونگذاری اصلاح ذاتالبین است.
آنچه در این رساله به طور خاص منظورِ نظر است برخورد انسان با زنبور، پرورش، بهرهبرداری و توسعهی آن است که به تعبیری بحث، در حیطهی صنعت زنبورداری است و از آنجا که پرداختن به تمام مسائل قانونگذاری در این حیطه خارج از حوصلهی یک رسالهی مقطع کارشناسی ارشد است، غالبا میپردازیم به بحث بایدها و نبایدهای مورد توجه قانونگذار که به تناسب اهمیتِ آن ضمانتاجراهای متفاوتی برای آن در نظر گرفته است؛ در واقع به بررسی حمایت قانونگذار از این صنعت در زمینهی کیفری خواهیم پرداخت. حمایت کیفری از صنعت زنبورداری، در کنار جرمانگاری و پیشبینی ضمانتاجرای مناسب، با یافتن خلأها و جبران آنها امکانپذیر میباشد. پس پاسخ به این سوال لازم مینماید که آیا قوانین موجود، پاسخگوی صنعت زنبورداری هست؟ چراکه خلا تقنینی مانع شکوفایی این صنعت میباشد.
گرچه اساتید بزرگ حقوق جزا بر این باورند که مطالعات تطبیقی، غالبا در حد کنارِ هم گذاشتنِ نظامهای مختلف خلاصه شده و تقلیل مییابد، بدون آنکه واقعا بتوان –ورای رویتپذیرترین موارد همگرایی و ناهمگرایی- عناصرِ نزدیک شدن ممکن (سازگار) و عناصرِ مغایر (ناسازگار) را استنباط و استخراج کرد (مارتی، 1381، 15)، اما ما، به دنبال یافتن خلأهای قانونی، موثرترین روش، تطبیقِ یک نظام حقوقی با نظام حقوقی دیگر میباشد که علاوه بر رسیدن به این مهم، میتوان به نقاط قوت و ضعف یک نظام قانونگذاری پی برد.
بر مبنای همین تفکر، تعدادی از ایالتهای کشور آمریکا را انتخاب کردیم تا دقیقتر بتوانیم تفاوت نگرشها را نسبت به این امر بیابیم.
در مجموع، به روند قانونگذاری و پرداختن به افعال و ترک افعالی که برای آنها ضمانتاجرا در نظر گرفته شده است، سیاست جنایی تقنینی میگویند و در مقابل به بازخورد، در برابر این جنبه از قانونگذاری، در نقش قوه قضاییه، سیاست جنایی قضایی گفته میشود. با این اوصاف، چنانکه با دو گزینهی «دولت» و «جامعه» در امر پاسخدهی به پدیدهی مجرمانه مواجه هستیم، بدینسان با دو پاسخ نسبت به این پدیده هم رویاروی هستیم: پاسخ دولتی و پاسخ جامعوی.
در پاسخِ دولتی، که از رهگذرِ ساختارِ رسمی، و برخاسته از هیات سیاسی حاکمه نشات میگیرد، نهادهای دولتی قضایی و اداری نظر به سیاست کلان حاکم بر خویش و با عنایت به سیاستها و راهبردهای از پیش تعیین شده نظام سیاسی در برابر «جرم» و «انحراف»، از خود پاسخی به نمایش میگذارد، که مبتنی بر اصل وزین و بنیادین «قانونی بودن» است.
با این حال، در پاسخ جامعوی، نوع واکنش به گونهای دیگر نمودار میگردد و اگر چه میتوان در این وادی نیز نهادهایی اما غیررسمی و مردم بنیاد متصور گشت، ولی از واکنشی، نظیر نهادِ دولت، خبری نیست. در این وضعیت که به نوعی چهره غالب امر به معروف و نهی از منکر به صورت خاصی نمایان میشود. جامعه در پرتو ارزشها و هنجارهای راسخ و نهادینهی خویش، به شهروندان میآموزد که به چه اعمالی دست یازند و از عدم دستیازی به کدامین نباید سرباز زنند. و در صورت تخلف نیز با چه پاسخهای احتمالی جامعه که در قالب «پاسخهای جامعوی» متبلور میگردند، مواجه خواهند شد.
عنوان این رساله –سیاست جنایی- در واقع ویژگیِ رشته مطالعاتی جدیدی را بیان میکند که به دلیل ضرورتِ مضاعفِ توسعهی محدودهی مطالعاتی نسبت به حقوق کیفری در معنای دقیقِ آن، چنین نامگذاری شده است. از یک سو؛ ضرورت یک رویکرد کلی که اجازه میدهد نه تنها از طریق ضمانتاجرای کیفری، بلکه با ضمانتاجراهای مدنی و اداری، آیینهای میانجیگری، اقدامهای تامینی و اقدامهای دفاع اجتماعی و به طور وسیعتر با سیاستهای پیشگیری، علیه رفتارهای مجرمانه یا منحرفانهی مختلف، بهتر مبارزه شود. از سوی دیگر، ضرورت مقایسهی نظامهای حقوقی متفاوت است که اجازه میدهد تا به شناختِ متقابلِ بهترِ سنتهایِ حقوقیِ مختلف دست پیدا کرد؛ شناختی که امروزه –به لحاظ جهانی شدنِ حقوق- به امری بسیار ضروری تبدیل شده است. نهایتا در تقسیمبندی مطالب، این منظر، مورد توجه قرار گرفته، و بر اساس برخوردهای کنشی (بخش اول) و برخوردهای واکنشی (فصل دوم) به تفصیل مطالب پرداخته شود؛ مضافا اینکه، جهت دستیابی به شناختِ متقابلِ بهترِ سنتهایِ حقوقیِ مختلف، سیاستجنایی ایالات آمریکا، در مقایسه با سیاست جنایی ایران در این زمینه، ذکر خواهد شد.
) Criminal Policy /politics of crime / politique criminelle
مبحث نخست: تعریف
گفتار نخست: تعریف حقوقی
برای شناخت و درک مشخصههای هر چیز میتوان به پدید آورندهی آن شیء مراجعه کرد و تعریفی دقیق از آن را به دست آورد. بنتام به عنوان اولین فردی که به این اصل اشاره کرده و به آن اعتقاد دارد در کتاب نظریههای کیفرهای خود مینویسد: «مقداری آزادی عمل به قضات داده شود و این نه به منظور تشدید مجازات، بلکه برای کاهش آن در مواردی است که گمان میرود یک فرد نسبت به فرد دیگر دارای خطر یا مسئولیت کمتری است» بنتام با تبیین نظریهی خود، اوضاع و احوالی که کاهش مجازات را موجب میشود را عواملی از قبیل طبقهی اجتماعی، پیشینه، وضع تندرستی، وضع مالی، آموزشی، روابط خانوادگی و وضع جهانی میداند.
بنابراین برای رفع مشکلات اصلی قانونی بودن جرم و مجازات، از جمله انعطافناپذیر بودن آن، اصل فردی کردن به قضات اجازه میدهد با توجه به شخصیت و ویژگیهای مجرم برای وی مجازاتی متناسب بین حداقل و حداکثر مجازات پیشبینی شده در قانون، در نظر بگیرند. فردیکردن مجازات را میتوان اینگونه تعریف کرد: تقنین، اعمال و اجرای مجازات متناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی، روانی و اجتماعی فرد مجرم، همچنین با توجه به موقعیتی که فرد در آن مرتکب بزه گردیده است و مؤلفههایی از این قبیل که به اعتبار ماهیت جرم ارتکابی و یا ویژگیهای مجنیعلیه، از طرف مقنن پیشبینیشده و از سوی قضات اعمال میگردد و امکان دارد حسب مورد منجر به تخفیف تشدید، تعلیق مجازات و … شود.
اولین قانونی که این اصل در آن تجلی پیدا کرد قانون جزای سال 1810 ایتالیا میباشد که به قاضی اختیار داد با توجه به خصوصیات و شرایط حال مجرم بین حداقل و حداکثر پیشبینی شده در قانون مجازاتی برای او انتخاب کند. بدین ترتیب این اصل وارد قانونگذاریهای سایر کشورها نیز شده و از سوی قضات اعمال و از سوی دستاندرکاران اجرایی، اجرا میشود و ضمانت اجرای کیفری، دیگر حقیقتی مطلق و ثابت نیست بلکه واقعیتی است که میتواند با تأثیر از شرایط درونی – ذهنی بزهکار یا اوضاع و احوال پیرامونی – محیطی او نسبی و متغیر باشد از این رو قانونگذار باید ضمن پیشبینی جهتها، کیفیتها و شرایطی که جرم ممکن است در جریان آنها رخ دهد به دادرس اختیار دهد تا کیفر را متناسب با این شرایط یا اوضاع و احوال تعیین کند.
گفتار دوم: تعریف فقهی
همانطور که میدانیم انواع مجازاتها در قوانین موضوعه ایران ومنابع فقهی به چهار دسته کلی حدود ، دیات ، قصاص و تعزیرات تقسیم بندی شدهاند. در خصوص مجازاتهای مستوجب حد و قصاص و دیه با عنایت به ویژگیهای ثابت و غیر قابل تغییر و دخل و تصرف بودن
مجازاتهای مذکور اصل فردی کردن مجازات در مورد آنها جز در موارد بسیار جزئی جریان ندارد لذا موضوعات عمده این نوشتار به بررسی جریان اصل مذکور در مورد مجازاتهای تعزیری اختصاص دارد .با توجه به اینکه طبیعت و خصوصیت مجازات تعزیری بر شامل بودن طیف وسیعی از مجازاتها و انتخاب و اعمال مجازات متناسب با خصوصیات مجرم و مصلحت وی و اصلاح و تادیب مجرم استوار است ، لذا هماهنگی و هممعنایی عمیقی مابین مفاهیم فردی کردن مجازات و تعزیر وجود دارد و در این قسمت سعی کردهایم به تعریف مختصری از تعزیر بپردازیم.
بند نخست: در لغت
تعزیر از ریشهی عزر به معنای منعکردن و بازداشتن و نیز سرزنشکردن آمده است.
تعزیر در اصل به معنای جلوگیری و بازداشتن است ، لذا تأدیبی که به صورت کمتر از حد باشد تعزیر نامیده می شود؛ چرا که باعث بازداشتن مجرم از تکرار جرم می شود.
در قرآن کریم تعزیر به معنای نصرت و یارینمودن آمدهاست. آیه 9 از سوره فتح « و تعزّروه و توقّروه » و آیه ی 12 از سوره مائده « و آمنتم برسلی و عزّرتموهم » این معنا را تداعی میکند. برخی از فقها نیز تعزیر را به معنای فوق گرفتهاند و معتقدند معنای تأدیب از همان معنا سرچشمه میگیرد، زیرا ادب کننده(تعزیرگر) در مقام یاری نمودن بزهکار برآمده و وی را از آنچه به زیان اوست دور می دارد. و این یاریرساندن به دو گونه است یا زیان را از شخص دور میکند و یا وی را از زیان رساندن باز میدارد.
بند دوم: در اصطلاح
تعاریف متعددی از سوی فقها برای واژهی تعزیر بیان شدهاست. صاحب ریاض اینگونه تعریف نموده که « و اذا لم تقدّر سّمی تعزیراً ، و هو لغه التأدیب» اگر مجازات معین نشد تعزیر است که معنای لغوی آن تأدیب است. صاحب شرایع نیز این تعریف را ارائه کرده است «کل ما له عقوبه مقدره سمّی حداً و ما لیس کذلک سمّی تعزیراً » هر آنچه که مجازات معینی داشت، نامش حدّ است و آنچه که به این صورت نباشد تعزیر نام دارد.
شهید ثانی در تعریف تعزیر مینویسد «والتعزیر لغهً التأدیب و شرعاً عقوبهُ او اهانهُ لاتقدیر لها بأصل الشرع غالباَ» معنای لغوی تعزیر تأدیب است و معنای شرعی آن مجازات یا نکوهشی است که از طرف شرع تعیین نشدهاست.
با توجه به مراتب فوق نتیجه میگیریم که تعزیر همان رأفت و شفقت را دربردارد و مقصود از آن رحمت است و هرگز به معنای تعذیب نیست. از این نظر، عقوبت های اسلامی(تعزیرات) که منظور از آنها پاک شدن جامعه از آلودگیهاست، از نقطهی رحمت الهی سرچشمه می گیرد. بنابراین هدف از تعزیر پاک شدن گناهکار از آلودگی به گناه و بازداشتن وی از آلودهشدن مجدد به گناه در اثر پاک شدن و اصلاح و تنبه است و این دقیقاً همان هدف اصل فردی بودن مجازات است، که در حقوق عرفی به دنبال آنیم.
–[1] Individuality in punishment
– صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، جلد دوم، چاپ هفتم،کتابخانه گنج دانش، تهران، 1376، ص 137.
– راب وایت، فیونا هینر، جرم و جرم شناسی، ترجمه علی سلیمی، چاپ سوم،پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تهران، 1386، ص 95.
– ژان پرادل، تاریخ اندیشههای کیفری، ترجمه علیحسین نجفی ابرند آبادی، چاپ اول، انتشارات سمت، تهران، 1381، ص 72.
– رایجیان اصلی، مهرداد ،لایحه قانون مجازات اسلامی در پرتو اصول بنیادی حقوق کیفری، فصلنامه حقوق و مصلحت، شماره 2 ، بهار 1388، ص 61.
– ژان پرادل، تاریخ اندیشههای کیفری، همان، ص 64 ، به نقل از جرمی بنتام، نظریهی کیفرها، ص 83.
– همان، ص 64.
– صانعی، پرویز ، حقوق جزای عمومی ،همان ، ص 138.
– رایجیان اصلی، مهرداد ،لایحه قانون مجازات اسلامی در پرتو اصول بنیادی حقوق کیفری ،همان ، ص 61.
-زبیدی در تاج العروس تعزیر را به معنای دوم یعنی ملامت و سرزنش آورده است. محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه ،بخش جزایی، چاپ یازدهم، مرکز نشر علوم اسلامی، تهران، 1388، ص196.
–[11] ابن اثیر، مبارک بن ابی الکرم، نهایه فی غریب الحدیث، جلد سوم، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، ص228.
-راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، با تحقیق محمد سید گیلانی، دارالمعرفه، بیروت، بی تا، ص345.
-قبله ای خویی، قواعد فقه 2 بخش جزا، چاپ دوم، انتشارات سمت، تهران، 1390، ص101.
-طباطبایی، علی بن محمد، ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل، جلد دوم، مؤسسهی آل البیت، قم، 1404 هـ.ق، ص459.
-حلّی، جعفر بن حسن(محقق اول)، شرایع الاسلام فی الحلال و الحرام، یک جلدی، چاپ بیروت، چاپ سنگی، ص344.
-جبعی عاملی، زین الدین بن علی(شهید ثانی) مسالک الافهام، جلد دوم، چاپ افست، ص423.
–[17] محقق داماد، مصطفی، قواعد فقه، بخش جزایی،همان، ص198.
هرسازمانی در پی آن است که به بهترین شکل به اهداف خود برسد.تحقق اهداف سازمانی بستگی به تمام عواملی دارد که در آن سازمان باهم در تعامل هستند و ازجمله مهم ترین عوامل انسانی نیروی انسانی است . نیروی انسانی عامل پیچیده ای است که دارای انگیزه و نگرش های متفاوتی می باشد (رئوفی،1383) .یکی از مسائل مهمی که در هر سازمان مورد توجه قرار بگیرد , خشنودی و رضایت شغلی کارکنان آن است که از مهمترین منابع سازمان به حساب می آید.(مرائی ، 1379)در عصر پرتلاطم کنونی که سازمانها بسوی تخصصی شدن پیش می روند و در رقابت تنگاتنگ به فعالیت خود ادامه می دهند، جهت بقاء علاوه بر ابزار و تجهیزات به نیروی انسانی متعهد به عنوان اصلی ترین و ضروری ترین عامل نیازمند می باشند(زکی،1383). تعهد سازمانی یک فرایند پویای تعامل بین شخص و محیطش بوده(لیو،2008،ص119). و یک ساختار چند بعدی است که می توان آن را یک حالت روانی دانست که پایبندی اشخاص را به سازمان منتقل می کند(آلن و می یر،1990،ص14).عدم رضایت و عدم احساس تعلق و وفاداری کارکنان به سازمان , تاخیر , غیبت (روانی و فیزیکی ) و ترک سازمان را به همراه دارد همچنین از سایر منابع از قبیل تجهیزات و مواد اولیه استفاده بهینه نمی شود و در نتیجه باعث کاهش کارائی و بهره وری سازمان خواهند شد.که علاوه بر هزینه های متعدد در روحیه سایر کارکنان نیز تاثیر دارد.. هنگامی که کارکنان از شغل خود رضایت ندارند به بهانه های مختلف در محل کار حاضر نمی شوند یا در صدد یافتن سازمان دیگری بر می آیند , در مقابل هنگامی که کارکنان راضی هستند منظم تر در محل کار خود حاضر می شوند و رضایت کارکنان برجابه جایی و غیبت آنان اثر می گذارد,.( مورهد و گریفین ، 1374) یکی از از شاخص های سنجش میزان برتری سازمانها نسبت به هم، کارکنان شاغل در آن سازمانها هستند که میزان وفاداری و تعهدشان باعث می شود وظایف محوله را با کیفیت بالاتری به انجام برسانند. این امر موجب افزایش عملکرد، بهره وری و اثربخشی سازمان می شود. (زکی،1383).در این میان یکی از ارکان سازمانی که تحت تأثیر عملکرد کارکنان و رضایت شغلی آنها قرار می گیرد تعهد سازمانی می باشد.. بسیاری از تحقیقات انجام گرفته حاوی این نکته می باشند که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک وبدنی و توان ذهنی در وضعیت بهتری قرار دارند و از نظر سازمانی،سطح بالای رضایت شغلی منعکس کننده جو سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب و ماندگاری کارکنان می شود. از دلایلی که اهمیت بررسی و مطالعه تعهد سازمانی را نمایان می سازد، این است که سازمانهایی با اعضایی در سطوح بالای تعهد سازمانی، معمولا از عملکرد بالاتر، غیبت و تاخیر کمتری از سوی کارکنان خود برخوردارند و با توجه به اهمیت تعهد رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان مشاغل حساس از جمله کارکنان فرودگاه می باشد لذا پژوهش حاضر با هدف رابطه رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان شاغل فرودگاه بندر عباس طراحی گردید
1-3.اهمیت وضرورت پژوهش
تعهد سازمانی یکی از موضوعات بسیار مهم در تحقیقات سازمانی به شمار می آید که می تواند هم از جنبه تئوریک و هم از جنبه عملی مورد استفاده قرارگیرد،سازمانها به ایجاد محیطهایی کاری با تعهد بالا برای پرسنل خود علاقه مند هستند،زیرا تحقیقات نشان داده است که باتعهد سازمانی بالا سازمانها به نتایج ارزشمندی ازقبیل کاهش تغییر وتبدیل، بالارفتن انگیزش کارکنان،افزایش حمایت سازمانی و بهبود سطح رفتارها و… دست خواهند یافت(لابات مدین،2007،ص197).تعهد سازمانی به عنوان یکی از اصول رفتار سازمانی، در دهه های اخیر موضوع بسیاری از متون رفتار سازمانی و مورد توجه تعداد زیادی از محققان در این زمینه بوده است که همواره سعی نموده اند مساله فوق را از ابعاد مختلف بررسی و آن را برروی عملکرد سازمان اندازه گیری نمایند، تعهد و پایبندی می تواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشد، کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند نظم بیشتری در کار خود دارند و مدت بیشتری در سازمان می مانند و بیشتر کاری کنند، مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را در سازمان حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با استفاده از مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند .مدیران می توانند از مزایای تعهد کارکنان در راستای برخورد با مشکلات سازمانی استفاده نموده و با در نظر گرفتن و شناسایی میزان تعهد سازمانی موجود از آن به عنوان عاملی در جهت بالا بردن سطح رضایت شغلی استفاده نمایند(لابات مدین،2007،ص197). بر اساس تحقیقات ویلیام و همکاران ،رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر ساخته های مرتبط اما متمایز استوار است. اما به منظور فراهم آوردن مبنایی برای تصمیمات مدیران
نیروی انسانی در زمینه های برنامه ریزی،جذب و نگهداری نیروی انسانی و کاهش هزینه های ناشی از ترک خدمت کارکنان از سازمان ، به صورت مشترک مورد سنجش قرار می گیرند. که از اهمیت ویژه ای برخوردار است(بزرگ زاده 1998) .
پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان
تحقیقات نشان داده که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر ،از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت بهتری قرار دارند و از نظر سازمانی ، سطح بالای رضایت شغلی منعکس کننده جو سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب و ماندگاری کارکنان می شود(رابینز 1995) . شناسایی ارتباط رضایت شغلی با تعهد سازمانی در این پژوهش از آن جهت دارای اهمیت فراوان می باشد که می تواند مورد استفاده مدیران منابع انسانی و همچنین سایر افرادی که به نحوی در اداره سازمانها نقشی دارند قرارگرفته و عاملی در جهت رشد و بهبود سازمان و برطرف کردن بعضی از کاستیها باشد.
1-4.اهداف پژوهش
1-5-4.هدف کلی:
1-5-4.اهداف جزئی:
1-5.فرضیات پژوهش
1-5-1.فرضیه اصلی
1-5-2.فرضیات فرعی
1-6.تعاریف
1-6-1.تعاریف نظری
تعهد سازمانی: عبارت است از التزام برای انجام کامل یک وظیفه یا عمل برای شخص و یا چیزی در آینده(زنگرر،2001،ص14). یا به عبارت دیگر وابستگی و پیوستن فرد به سازمان به نحوی که ارزشهای آن سازمان را پذیرا بوده وبه عضویت و باقی ماندن در آن سازمان تمایل دارد.(سامرز،1995،ص 16).
رضایت شغلی:
رضایت شغلی در رابطه با اثر بخشی و کارایی تعریف میشود. اثر بخشی میزان توافقرفتار سازمانی با انتظارات سازمانی است و کارایی تابعی از توافق رفتار سازمانی با نیازها و مقاصد شخصی میباشد. رضایت به رابطه میان انتظارات سازمانی و نیازهای فردی اشاره میکند. درواقع،رضایت موقعی در حد مطلوب خواهد بود که انتظارات سازمان با نیازها و تمایلات شخص توافق و همخوانی داشته باشد( علاقه بند، 1369، ص 103 ) از نظر «دیویس» و «نیوا ستورم»، رضایت شغلی شامل مجموعه ای از احساسات سازگار نسبت به شغل است. این احساس زمانی حاصل میشود که خواستهها، نیازها، آرزوها و تجربههایی که شاغل هنگام ورود به سازمان با خود دارد از طریق شغل برآورده شود . به این ترتیب بین توقعات شاغل و برآورده شدن آنها توازن برقرار میشود در نتیجه شاغل نگرشی مثبت به شغل پیدا میکندکه موجب رضایت او میشود.
1-6-2.مفاهیم عملیاتی
تعهد سازمانی:
عبارت است از امتیازی که فرد از پرسشنامه تعهد سازمانی (ocq). ابداع شده توسط پورتر،مودای و استیرز کسب می کند
Ketchum and Trist
امروزه سازمانها با حجم انبوهی از اطلاعات و دانش روبرو هستند که اداره و بهره برداری صحیح از آن به دغدغهای بزرگ برای این سازمانها تبدیل شده است. اما در این میان سازمانهایی موفق هستند که به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوریهای نوین، از فرصتهای ایجاد شده به نفع خود استفاده کنند. ( بهات، ٢٠٠١، ٧٨ )
مدیران سازمانهای دانش محور، فناوری اطلاعات را به عنوان نیروی محرکه و عامل موثر در پیشرفت و موفقیت مدیریت دانش و غلبه بر چالشها به کار میگیرند. آنچه موجب تسهیل فرایند مدیریت دانش و تبدیل آن به مزیت رقابتی شده است، نقش پشتیبانی کننده فناوری اطلاعات است. فناوری اطلاعات به عنوان مهمترین عامل تواناساز فرایند مدیریت دانش (سرینیواسان، ٢٠٠۴:۶٨) با سرعت و دقت بالا اجرای فرایند مدیریت دانش را به طور چشمگیری بهبود بخشیده است. ( لی و هنگ، ٢٠:٢٠٠٢ )
آثار فنّاوری اطلاعات در سازمانها، منطق گرایی و توجیه عقلانی است که به عنوان اتوماسیون سازی شناخته میشود. امکان دستیابی فزاینده به اطلاعات، بهبود ابزار دسترسی، تحلیل، ذخیره و اطلاعات مبادله شده، میتواند علاوه بر منطق گرایی محض، آثاری از جمله قدرت تصمیم گیری، کیفیت درتصمیمات و کارآیی داشته باشد.
امروزه اطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت و تسلط بر جریانهای اقتصادی و مدیریتی نقش مهمی را برعهده دارد. یکی از اساسی ترین و حیاتی ترین کاربردهای اطلاعات را میتوان در زمینههای مدیریت مشاهده کرد. بکارگیری اطلاعات صحیح، دقیق و بموقع در تصمیم گیریها، برنامه ریزیها و دیگر مسایل مدیریت میتواند در سرنوشت سازمان بسیار مؤثر باشد. در عصر دانش کنونی گسترش و پیچیدگی سازمانهای تخصصی، نظامهای سنتی مدیریت اطلاع رسانی را غیرکارآمد ساخته است و وجود سیستمهای پیشرفته در گردآوری، سازماندهی و اشاعه اطلاعات و یا به عبارت دیگر فناوری نوین اطلاعاتی بیش از پیش احساس میشود. ( حق پناهان، 1384ص45 )
تغییرات سریع و دائمی در زمینهی فناوری اطلاعات و اینترنت سازمانها را مجبور ساخته تا از روشهای سنتی تجارت فاصله گرفته و در جهت بکارگیری روشهای نوین گام بردارند تا بتوانند در محیط رقابتی جدید جایگاه خود را حفظ نمایند. با توجه به افزایش اهمیت دانش در سازمانها و ظهور روشهای نوین به منظور استفاده از این دانش که منجر به دستیابی به مزیت رقابتی برای سازمانها میگردد.
تنها سازمانهایی قادر به باقی ماندن در فضای رقابتی تجاری امروز میباشند که بتوانند به بهترین نحو گنجینه دانش خود را مدیریت و استفاده نمایند. (لورن پلونکت و رابرت فوریه ترجمه طوسی، 1388)
کاربرد فناوری اطلاعات حتی شیوه و سبک رهبری و هدایت مدیران سازمانها را تحت تاثیر قرار داده است. به زعم مورگان ( 2010 ) فناوری اطلاعات توانسته است با در اختیار قرار دادن ابزارهای بهره مندی از اطلاعات، روشهای تصمیم گیری مدیران را تغییر دهد. مدیران با تسلط بر فناوری اطلاعات میتوانند از شیوههای رهبری سنتی فاصله گرفته و با روشهای نوین در مورد مسائل سازمانی خود تصمیم گیری نمایند. این موضوع در مورد مدیران سازمانها و فدراسیونهای ورزشی نیز صادق بوده و کاربست فناوری اطلاعات توانسته است سبک رهبری مدیران را از آمرانه به سوی رهبری تحول گرا و مشارکتی تغییر دهد.
اسکات ( 2011 ) اعتقاد دارد که فناوری اطلاعات، گزینههای متعددی را برای برنامه ریزی، نظارت، کنترل و حتی بودجه ریزی در اختیار مدیران مالی و سازمانی قرار داده و سبب میگردد تا با اطمینان و نظارت دقیق تر از نظام پیشنهادات کارکنان استقبال نمایند.
به زعم الوندی ( 1389 ) استفاده از فناوری اطلاعات، هزینههای سازمان را نظم بخشیده و این موضوع امکان اعتماد سازمانی و اطمینان از کارایی کارکنان را در بخشهای یک فدراسیون به وجود میآورد. این موضوع نهایتأ تغییر و چرخش سبک رهبری را در سازمانهای یاد شده به وجود میآورد.
به اعتقاد محمدی ( 1389 ) با بکارگیری فناوری اطلاعات در ساختار سازمانهای ورزشی، میزان تعهد سازمانی و انضباط مالی در میان کارکنان افزایش یافته که این مسئله خود لازمه ی تغییر سبک رهبری را در سازمان بوجود میآرود. لذا سؤال اصلی و پرسش آغازین که در این پایانامه به دنبال پاسخ گویی به آن میباشیم، این است که آیا فناوری اطلاعات ( (IT در سبک رهبری مدیران ورزشی اداره ورزش و جوانان براساس تحلیل swot تاثیر گذار است ؟
1-3- اهمیت موضوع تحقیق :
شناسایی نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدات سازمان از جمله عوامل اصلی موفقیت و بالندگی یک سازمان یا فدراسیون ورزشی به شمار میرود. فدراسیونهای ورزشی اگر بخواهند در حالتی رشد و بالندگی خود را داشته و آن را حفظ نمایند میبایستی، دقیقأ به نقاط ضعف و قوت خود توجه نمایند. در این میان کاربست فناوری اطلاعات همواره دارای مزایا و تهدیداتی است که میتواند سازمانهای ورزشی را کارآمد یا ناکارآمد جلوه گر نماید. فناوری اطلاعات ضمن تغییر سبک رهبری میتواند موجبات افزایش اعتماد سازمانی در میان کارکنان و پرسنل یک فدراسیون ورزشی را به دنبال داشته باشد. از طریق کاربرد فناوری اطلاعات و تغییر سبک رهبری به شیوهای منطقی و اصولی، هزینههای فدارسیون نظم یافته و در اغلب موارد این هزینهها کاهش مییابد. اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق از آنجا ناشی میشود که با بررسیهای به عمل آمده مشخص گردید که تاکنون تحقیق کاملی پیرامون تأثیر فناوری اطلاعات بر سبک رهبری مدیران ورزشی با استفاده از مدل swot انجام نشده است و لذا این تحقیق را شاید بتوان بعنوان عاملی در جهت توسعه در این زمینه به شمار آورد.
علاوه بر این اهمیت انجام این تحقیق ازآنجا است که نتایج و یافتههای آن میتواند مورد استفاده مدیران سازمانهای ورزشی و محققان و پژوهشگران قرار گیرد. همچنین در زمینه تأثیر فناوری اطلاعات بر سبک رهبری مدیران، با کمبود اطلاعات مواجه میباشیم که انجام این تحقیق میتواند بخشی از این خلا را برطرف سازد.
انگیزه انتخاب این موضوع از سوی محقق، این است که مشاهده گردید که مدیران ورزشی اداره ورزش و جوانان که از فناوری اطلاعات بیشتر استفاده نموده اند ضمن انتخاب سبک رهبری مناسب ، توفیق بیشتری در انجام وظایف خود داشته اند. این موضوع سبب گردید که بررسی نماییم آیا بین کاربرد فناوری اطلاعات توسط مدیران ورزشی اداره ورزش و جوانان و سبک رهبری آنها رابطه معنادار وجود دارد ؟
1-4- هدفهای تحقیق :
هدف کلی این تحقیق تعیین رابطه بین سبک رهبری مدیران ورزشی اداره ورزش و جوانان استان گلستان با میزان استفاده آنها از فناوری اطلاعات براساس تحلیل swot میباشد.
اهداف فرعی :
1-5- سؤالات تحقیق :
1-6- فرضیههای تحقیق :
1-7- تعریف متغیرهای تحقیق :
فناوری اطلاعات : ( تعریف نظری )
فناوری اطلاعات متشکل از چهار عنصر اصلی اساسی ( انسان، ساز و کار، ابزار، ساختار ) است به طوری که در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی که از بهم پیوستن این عناصر ایجاد میشود جریان یافته و پیوسته تعالی و تکامل سازمان را در مسیرخود قرار میدهد. [سپهری، 138تعریف عملیاتی :
به منظورسنجش میزان بکار گیری فناوری اطلاعات در این تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده و نمره پاسخ دهنده نشان دهنده وضعیت بهره مندی از فناوری اطلاعات توسط وی میباشد.
مدیریت مشارکت :
« مدیریت مشارکتی عبارت است از دخالت و ورود کارکنان در ردههای مختلف سازمان در فرایند تبیین مشکل و تجزیه تحلیل موقعیت و دستیابی به راه حلها، به طوری که کارکنان در دستیابی به راه حلها از قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردار بوده و با سرپرستان و رؤسای خود هم فکری میکنند. » ( Robbins، 34:2005 )
تعریف عملیاتی :
به منظور سنجش مدیریت مشارکتی در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و تعداد 6 سؤال ( سؤالات شماره 1 تا 6 ) به این خرده مقیاس اختصاص دارد و نمره پاسخ دهنده مشخص کننده سبک رهبری فرد در این نوع از مدیریت میباشد.
مدیریت تحول گرا : ( تعریف نظری )
عبارتست از هرگونه تصمیم گیری، کنترل و نظارت و بازبینی با هدف ایجاد تحول و تغییر در ساختارهای یک سازمان. ( مصدق راد، 1380 )
تعریف عملیاتی :
به منظور سنجش مدیریت تحول گرا در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و تعداد 6 سوال ( سؤالات شماره 7 تا 12 ) به این خرده مقیاس اختصاص دارد و نمره پاسخ دهنده مشخص کننده سبک رهبری فرد در این نوع از مدیریت میباشد.
مدیریت تعامل گرا : ( تعریف نظری )
عبارت است از اعمال برنامهها و شیوههایی به منظور دریافت نظرات و بازخورد کارکنان و مراجعان نسبت به شیوهها، رویههای اجرایی و برنامههای پیاده شده در یک سازمان. ( گیوریان، 1388)
تعریف عملیاتی :
به منظور سنجش مدیریت تعامل گرا در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و تعداد 6 سوال ( سؤالات شماره 13 تا 18 ) به این خرده مقیاس اختصاص دارد و نمره پاسخ دهنده مشخص کننده سبک رهبری فرد در این نوع از مدیریت میباشد.
مدیریت آمرانه : ( تعریف نظری )
در رهبری به سبک آمرانه، شخص مدیر تمام تصمیم گیریها و برنامه را به طور انفرادی پایه ریزی نموده و امکان مشارکت کارکنان و مراجعان جهت ارائه پیشنهادات یا وجود نداشته یا عملأ در اجرا به نقطه نظرات ارائه شده توجهی نمیگردد. ( طوسی، 1383 )
تعریف عملیاتی :
به منظور سنجش مدیریت آمرانه در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و تعداد 6 سوال ( سوالات شماره 18 تا 24 ) به این خرده مقیاس اختصاص دارد و نمره پاسخ دهنده مشخص کننده سبک رهبری فرد در این نوع از مدیریت میباشد.
فدراسیون ورزشی :
سازمانی جهت برنامه ریزی برای برگزاری مسابقات و پیشبرد معرفی یک رشته ورزشی خاص که دارای ساختار سازمانی و شیوه مدیریت ویژه میباشد. ( یاراحمدی، 1388 )
مدیر ورزشی :
اداره امور ورزشی توسط کارکنان و افراد تحت سرپرستی بر اسا س یک برنامه از پیش تعیین شده را مدیریت ورزشی گویند. ( یاراحمدی، 1388 )
تعریف عملیاتی :
در این تحقیق منظور از مدیریت ورزشی به رؤسای فدارسیونهای ورزشی و معاونان آنها در سطح استان گلستان اطلاق میگردد.
2-1-
فناوری اطلاعات یک مؤلفه حیاتی زندگی مدرن است. امروزه در جوامع پیشرفته فناوری اطلاعات شاهرگ بیشتر سازمانها و مراکز تجاری محسوب میشود و برای ارتباطاتی که جامعه مدرن را پشتیبانی میکند، نقش اساسی دارد. نقش فناوری اطلاعات نیز در امر بهره وری بیش از پیش رو به افزایش گذاشته است. با پیشرفتهای فوق العاده و سریع در فناوری اطلاعات فرصتهای یادگیری و دسترسی به منابع علمی و آموزشی وسیع و فراگیر تر شده است. بکارگیری فناوری اطلاعات در جهت ایجاد توسعه نیروی انسانی نه تنها موجب تسریع و آسان تر شدن این فرآیند شده است، بلکه باعث ایجاد روشهای جدید در توسعه نیز شده است. در نتیجه استفاده از این فناوری، آگاهیها و توانایی کارکنان افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این فناوری با قابلیتهای خاص ( محاوره ای، تصویری، صوتی و غیره ) زیر ساختهای قوی و مطمئن فرآیند توسعه را پشتیبانی میکند. ( مبارکی، 1381 )
امروزه اطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت و تسلط بر جریانهای اقتصادی و مدیریتی نقش مهمی را برعهده دارد. یکی از اساسی ترین و حیاتی ترین کاربردهای اطلاعات را می توان در زمینههای مدیریت مشاهده کرد. بکارگیری اطلاعات صحیح، دقیق و به موقع در تصمیم گیریها، برنامه ریزیها و دیگر مسائل مدیریت میتواند در سرنوشت سازمان بسیار مؤثر باشد. در عصر دانش کنونی گسترش و پیچیدگی سازمانهای تخصصی، نظامهای سنتی مدیریت اطلاع رسانی را غیرکارآمد ساخته است و وجود سیستمهای پیشرفته در گردآوری، سازماندهی و اشاعه اطلاعات و یا به عبارت دیگر فناوری نوین اطلاعاتی بیش از پیش احساس میشود. ( بون و همکاران، 2006 )
در دنیای پیشرفته و پر از تغییرات معاصر، سازمانها برای امکان ادامه فعالیت و حضور مؤثر در صحنه رقابتهای فشرده، به نحو فزایندهای محتاج تبادل و توزیع و استفاده صحیح از اطلاعات میباشند. رشد روز افزون علوم مختلف و گستردگی و پیچیدگی روابط سازمانی در عرصه داخلی و خارجی مدیریت امروز را ناگزیر از توجه جدی برای انتخاب شیوه برخوردی مناسب با ابزاری مهم به نام ” اطلاعات ” کرده است. در جهت افزایش بهره وری در سازمانها با انتخاب و گزینش شیوهها و روش هایی مناسب، سازمانها میبایست با بهترین و کمهزینهترین روشها که در عین حال دارای کارایی بالا هم باشند، اطلاعات مورد نیاز خود را تولید یا جمع آوری کنند و با ابزارهایی مناسب اعم از نیروی انسانی و یا ابزارهای الکترونیکی آنها را پردازش و قابل گزارش گیری نمایند و گزارشهای خروجی از طریق اطلاعات را در اختیار واحدها و اجزا خود قرار دهند تا در انتخاب سیاستها و برنامه ریزی درون تشکیلاتی خود، از آنها استفاده کنند ضمن این که به صورت ناخودآگاه هماهنگی و همسانی لازم بین اجزاء از نظر سطح دسترسی به اطلاعات صورت خواهد گرفت.
در مدیریت اطلاعات، به سازمان به عنوان یک سیستم نگاه میشود که مجموعه منظمی از عناصر به هم وابسته که برای رسیدن به هدفی مشترک با هم در تعامل اند را شکل میدهد. همان طور که میدانیم هر سیستم با تعریفی که از آن شد دارای اجزایی میباشد که هر یک از این اجزاء در رسیدن کلی سیستم به اهداف برنامه ریزی و تعیین شده مؤثر هستند. ( دفت، 212:2002 )
گسترش سازمانها، پیچیده شدن فعالیتها، ورود رقباء جدید به صحنه، گسترش فعالیت سازمانها از نظر جغرافیایی، کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی در فعالیتهای صنعتی و تجاری، شکل گیری اقتصاد جهانی و جهانی شدن، روندی است که در طی چند دهه به مرور بر سازمانها حاکمیت یافت و سازمانهای گوناگونی را بالإجبار به طراحی ساز و کارهایی وادار کرد تا بتوانند خود را همگام با تغییرات سازماندهی کنند و ادامه حیات دهند.
انفجار اطلاعات موجب مسائل بسیار حادی شده و بطور کلی بر شیوههای جاری کنترل اطلاعات تأثیر گذاشته است. به رغم وجود انبوه دادهها در برخی موارد، نیاز بیشتری به استفاده از فناوری اطلاعات در پردازش و سازماندهی اطلاعات در سازمان داریم. ما دچار سیلی از اطلاعات شدهایم با این وجود اغلب خود را در وضعیتی مییابیم که در آن در یک موضوع خاص، شدیداً نیازمند اطلاعات بیشتری هستیم. وجود فناوری ارتباطات نوین، منابع غنی اطلاعاتی، ابر شاهراههای الکترونیکی، پایگاههای دادهای بسیار گسترده، شبکهها و بسیاری دستاوردهای دیگر، این نوید را میدهند که در آینده بتوان به هر نوع اطلاعات مورد نیاز بی درنگ دست یافت. ولی در واقع آن چه بسیار مورد نیاز است اطلاعات دقیق تر در زمان مناسب و سریع میباشد. استفاده از فناوری اطلاعات در شرکتهای بیمه گر توانسته است، افزایش سطح کیفیت و انتظارات بیمه گذاران را به همراه داشته باشد. ( مراتی، 1383 )
در این فصل نخست به بررسی مفاهیم فناوری اطلاعات پرداخته و سپس در بخش دوم این تحقیق به بیان رابطه بین فناوری اطلاعات و کیفیت خدمات در شرکتهای بیمهای پرداخته میشود.
بخش اول : فنا وری اطلاعات ( IT )
2-2- تعاریف مفاهیم اولیه
فناوری ( تکنولوژی )
فناوری اطلاعات متشکل از چهار عنصر اصلی اساسی ( انسان، ساز و کار، ابزار، ساختار) است به طوری که در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی که از بهم پیوستن این عناصر ایجاد میشود جریان یافته و پیوسته تعالی و تکامل سازمان را در مسیر خود قرار میدهد. (سپهری، 1383)
فناوری، کاربرد علم برای حل مشکلات عملی است از این رو تکنولوژی متکی بر دانش است.
دانش نوعی معرفت و شناخت است در حالی که فناوری کاربرد این شناخت است.
علم زمینهای ایجاد میکند تا فناوری در آن رشد کند. توسعه جامعه تنها با ارتقاء سطح فناوری امکان پذیر است. فناوری مجموعهای از عوامل سخت افزاری یا تجهیزات، تواناییها و مهارتهای انسانی، دانش فنی، و تواناییهای مدیریتی و سازماندهی است. افزایش سطح فناوری مستلزم رشد ارتقاء هماهنگ و سازگار تمام اجزاء آن است که از طریق انتقال و توسعه داخلی فناوری اتفاق میافتد. نقش مدیریت در فرآیند انتقال و توسعه فناوری مهم و تعیین کننده است و میتوان آن را در چهار سطح کلان : 1ـ بخش علوم 2ـ تکنولوژی 3ـ بنگاهها 4ـ خود حرفه و تخصص مدیریت مطرح کرد .
فناوری را قابلیت کاربرد علوم در تأمین خواستههای مادی و ذهنی بشر میدانند. با پیشرفت علوم زمینههای بالقوه جدیدی برای ارتقاء فناوری پیدا میشود. میزان کالا و خدمات تولید شده سرانه در جوامعی که به پیشرفتهای تکنولوژیکی جدید دست یافته اند از جوامع سنتی و عقب مانده فاصله زیادی گرفته است. در واقع توان کشورها و یا مؤسسات صنعتی و خدماتی در صحنه رقابتهای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی به توان تکنولوژیکی آنها بستگی دارد. (سپهری، 1383 )
تنها با ارتقاء سطح تکنولوژی در جامعه است که افراد آن میتوانند به تولید بیشتر کالا و خدمات دست یابند و باعث کارآیی و اثربخشی سازمان خود شوند و با نظام دهی مناسب در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی موجبات زندگی بهتر را برای خود فراهم نمایند. در صحنه رقابتهای اقتصادی، سازمانها و مؤسساتی که به تکنولوژی برتر دست مییابند، امکان بقاء و رشد را مییابند و سازمانها و مؤسساتی که از نظر تکنولوژی عقب بمانند از صحنه خارج میشوند. ( اسکات، 1990 )
2-3- مفهوم فناوری اطلاعات
تعاریف مختلفی برای فناوری اطلاعات وجود دارد برخی از آنها عبارتند از :
الف- فناوری اطلاعات تلفیقی از دستاوردهای مخابراتی، روشها و راهکارهای حل مسأله و توانایی راهبری با استفاده از دانش کامپیوتری است.
ب- فناوری اطلاعات شامل موضوعات مربوط به مباحث پیشرفته علوم و فناوری کامپیوتری، طراحی کامپیوتری، پیاده سازی سیستمهای اطلاعاتی و کاربردهای آن است.
ج- فناوری اطلاعات تلفیقی از دانش سنتی کامپیوتر و فناوری ارتباطات به منظور ذخیره، پردازش و تبادل هر گونه داده (اعم از متن، صوت، تصویر و. . . ) است.
د- فناوری اطلاعات واژهای کلی است که برای وسعت بخشیدن به محصولات و خدمات الکترونیکی حاصل از نوآوریهای مخابراتی و رایانهای استفاده میشود.
ه- فناوری اطلاعات مجموعهای از سخت افزار، نرم افزار و فکرافزار است که گردش و بهره وری از امکانات را امکان پذیر میسازد.
و- فناوری اطلاعات عبارت است از همه شکلهای فناوری که برای ایجاد، ذخیره سازی و استفاده از شکلهای مختلف اطلاعات تجاری، مکالمات صوتی، تصاویر متحرک، دادههای چند رسانهای و. . . به کار میرود. ( مالونی، 2007 )
2-4- عناصر اصلی فناوری اطلاعات
2-5- تعریف جامع
فناوری اطلاعات شاخهای از فناوری است که با استفاده از سخت افزار، نرم افزار و شبکه افزار، مطالعه و کاربرد داده و پردازش آن را در
زمینههای ذخیره سازی، دستکاری، انتقال، مدیریت، کنترل و داده آمایی خودکار امکان پذیر میسازد. ( دفتر فناوری اطلاعات و ارتباطات، 1389 )
2-6- کاربردهای فناوری اطلاعات
توسعه فناوری اطلاعات در سازمانها و کاربرد فناوری اطلاعات را میتوان از رویکردهای گوناگون، تجزیه و تحلیل کرد. این رویکردها منجر به ارائه مدل هایی برای تبیین چگونگی کاربرد این فناوری شده اند. پارهای از این مدلها به مراحل کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانها اشاره میکنند. پارهای دیگر تنها به گونههای کاربردهای این فناوری میپردازند، بدون آن که الزامأ در پی تعیین مراحلی برای آن باشند. ( زوبوف، 55:2009 )
2-7- مدلهای کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانها
زوبوف در اثر کلاسیک خود ( در عصر ماشین هوشمند ) با این توضیح، به تفاوت این فناوری با انواع پیشین فناوریهای ماشینی اشاره میکند. فناوری اطلاعات در همان حالی که برای بازتولید، گسترش و بهبود فرآیند جایگزینی عامل انسان با ماشین بکار میرود، دادههایی را نیز درباره خود فعالیتهای ماشینی شده ثبت میکند و جریانهای جدیدی را از اطلاعات پدید میآورد. این جریانهای جدید اطلاعات میتوانند برای بسیاری از تحلیلها در سازمان بکار روند. بدین ترتیب این فناوری هم از اطلاعات استفاده کرده و هم آن را تولید میکند.
این ویژگی فناوری اطلاعات که زوبوف آن را دوگانگی میخواند باعث میشود که این فناوری از یک طرف در خودکارسازی عملیات و انجام فرآیندهایی که انسان انجام میدهد با پیوستگی و کنترل بیشتر بهکار رود و از طرف دیگر به طور همزمان اطلاعاتی را درباره فرآیندهای عملیاتی و مدیریتی سازمان تولید کند. زوبوف این ظرفیت فناوری اطلاعات را که منطق معمولی خودکارسازی را از دور خارج کرده است، آگاهسازی مینامد. سومین کاربرد فناوری اطلاعات که زوبوف به آن اشاره میکند دگرگونسازی است. از نظر وی ظرفیت آگاهسازی فناوری اطلاعات میتواند چنان تغییراتی بنیادین ایجاد کند که ویژگیهای ذاتی کار را متحول سازد. ( زوبوف، 55:2009 )
– مزایا
2-10- محدودیت ها
2-11- انتخاب فناوری اطلاعات مناسب
تنها در چند سال اخیر سیستمهای IT بطور چشمگیری تغییر کرده اند و این موضوع موجب شده است که بسیاری از سازمانها مجهز به ترکیبی از سیستمهای قدیمی فناوری و جدیدتر باشند. سیستمهای کنونی IT توسط فناوری اینترنت هدایت میشوند بطوری که اکثر سازمانها به دنبال استفاده از این وسایل و راه اندازی اینترانت « وب سایت خصوصی » در شبکههای محلی هستند. (مالونی، 2007)
2-12- استفاده بهینه از فناوری اطلاعات
از مهارتهای استراتژیک افراد، استفاده بهینه از قدرت نظامهای IT است در صورتی که یک سازمان بخواهد رقبای خود را پشت سر بگذارد این مهارت به یک نیاز اساسی تبدیل میشود. در طی 10 الی 15 سال گذشته ما افزایش نمایانی را در استفاده از رایانه در شرکتها و مؤسسات آموزشی دیده ایم. در ابتدا رایانهها به عنوان یک چیز فرعی مورد استفاده قرار میگرفتند اما اکنون بسیاری از این سازمانها از رایانه نه فقط به عنوان یک وسیله اصلی و الحاق شده به موضوعات مورد استفاده خود، بلکه به عنوان یک موضوع اصلی و اساسی مورد استفاده قرار میدهند . Sandra , downes , 2000, 2))
ویلیام آرتوماس معتقد است که استفاده از فناوری بی درنگ و مستقیماً با دریافت، استنباط و تجزیه و تحلیل دانستهها ( مفروضات ) و اطلاعات دیگری که میتواند باعث اصلاح و بهبود تصمیم گیری و عملکردهای دیگر در یک سازمان شود همراه است ( William-R. thomas, 2003, 7-8 ).
2-13- نقش فناوری اطلاعات در سازمان
سازمانها و مؤسسات از فناوری اطلاعات به عنوان منبعی برای پردازش و دستیابی به اطلاعات بهره جسته اند و این فناوری، سازمانها را در جمع آوری، نگهداری، بازیافت و بکارگیری اطلاعات در حل مسائل خود یاری کرده است. فناوری اطلاعات علاوه بر تبدیل داده به اطلاعات، دانش برتریهای رقابتی بسیاری را برای سازمانها به ارمغان آورده است از آن جمله :
فناوریهای اطلاعاتی نوین که پیوندهای بین همه گذرها را از جمله پست الکترونیکی و شبکه جهانی گستر را ممکن میسازد، مسائل جالبی برای سازمانهای سلسله مراتبی و سنتی پدید میآورد در حالی که نشان داده اند که استفاده از پست الکترونیکی بر جریان و جهت ارتباطات در سازمانها اثر میگذارد. ( See Sproull And kiesler, 1991 )
– MIS = Management Information System.
– www= world wide web