وبلاگ

توضیح وبلاگ من

شناسایی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزشی

امروزه ورزش از ضروری­ترین نیازها و اساسی­ترین نهادهای جوامع بشری است، به طوری­که کمتر کشوری را می­توان یافت که فاقد سازمان ورزشی باشد (وثوقی و خسروی نژاد، 1388). ورزش و فعالیت­های مربوط به آن، بخش عمده­ای از زمان و انرژی افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاه مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. چنانکه بررسی ورزش در یک جامعه، بدون آگاهی از ارزش و کیفیت ریشه­های فرهنگی آن امکان پذیر نیست (شفر،1992). شناخت انسان به عنوان اصلی­ترین عنصر تشکیل­دهنده سیستم اجتماعی همواره مورد توجه محققان بوده است. اینکه چرا انسان به گونه­های مختلفی رفتار کرده و در شرایط مشابه رفتارهای متفاوتی را از خود نشان می­دهد، در حیطه انگیزش قرار دارد. انگیزش شاخصی از هیجان و گرایش رفتاری است که به صورت مستقیم با فعالیت­های تبلیغاتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و به طور غیر مستقیم با تجربه­های شخصی به وجود آمده و موجب بروز رفتار می­گردد. نظریه­پردازانی نظیر هرزبرگ (1950)، انگیزش را به عنوان یک عامل اثرگذار بر رفتار انسان­ها در برآورده کردن نیازها و خواسته­هایشان اعلام کرده­اند. چلیپ (2000)، اظهار می­دارد که عوامل انگیزشی، عواملی هستند که بر تمایلات افراد اثر داشته و سبب حضور آنان در مسابقات می­شوند (به نقل از تجاری و ترک فر، 1390). مطالعات نیز نشان داده است که ورزش بر انگیزش انسان­ها اثر­گذار و باعث افزایش ارتباط، غرور اجتماعی و اتحاد اجتماعی در بین گروه­ها شده و تماشاگران نیز به عنوان ارکان اصلی مسابقات ورزشی با خصوصیات رفتاری و اجتماعی متفاوت به تماشای مسابقات می­روند (پارکز و همکاران، 2003 ). انسان­ها، ورزش را به دلایل مختلفی تماشا می­کنند. برای برخی از تماشاگران، رویداد­های ورزشی سرگرمی فراهم می­کند. برای دیگران، تماشای ورزش یک فعالیت اجتماعی است که در آن افراد از زمینه­های فرهنگی و ملی مشابه جمع می­شوند تا یک تجربه­ی اجتماعی داشته باشند. برای برخی از طرفداران متعصب، تماشای ورزش مورد علاقه یا تیم­شان شبیه به یک تجربه­ی مذهبی است (جول و همکاران، 2011). به طور معمول گروهی از هواداران یک تیم ورزشی، با هماهنگ کردن کوشش­ها و فعالیت­های خود سعی می­کنند توفیق بیشتر تیم خود را دنبال کنند و تحقق بخشند. این کار برای آنها یک ارزش است. آنان گاهی در این هدف­گیری از هیچ کوششی حتی به قیمت ایجاد ناهنجاری و آسیب­های اجتماعی فروگذار نمی­کنند (کاظمی و همکاران، 1386). هواداران، افرادی هستند که به ورزش، تیم و یا ورزشکار خاصی علاقه دارند و امور مربوط به آنها را دنبال می­کنند. اکثر افرادی که یک مسابقه ورزشی را تماشا می­کنند، هوادار یکی از بازیکنان، یکی از دو تیم و یا در کل ورزش موردنظر هستند، ولی عده­ای از تماشاچیانی که رویدادهای ورزشی را از نزدیک یا از طریق وسایل ارتباط جمعی مشاهده می­کنند اغلب میل ندارند که به یک تیم یا ورزشکار نسبت داده شوند. در واقع هواداران، با ورزش و تیم مورد نظر خود رابطه هیجانی برقرار می­کنند. صفابخش (1382) اظهار نمود که 7/67 درصد از تماشاگرانی که برای تماشای مسابقات به ورزشگاه می­روند، هوادار نیز هستند (به نقل از واعظ موسوی و مسیبی، 1386). حضور در جمع باعث مى­شود تا افراد نسبت به اعمال خود کمتر احساس مسئولیت کنند. به بیان دیگر، جمع آنها را در مقام افراد از نظرها پنهان مى­سازد. بنابراین هنگام همکاری با دیگران شاید مایل باشند اعمالی انجام دهند که به تنهایی مستعد و قادر به انجام آنها نباشند، در نتیجه هر چه افراد به عنوان فرد، کمتر قابل تشخیص باشند بیشتر احتمال دارد که اعمال پرخاشگرانه از خود بروز دهند (کوئن، 1990). به عبارت دیگر هنگامی­ که هواداران از یکدیگر جدا باشند جلوه­ی خشونت کمتر خواهد بود (آبالاسی و کوجوکاریو، 2012). امروزه تماشاگران جایگاه ویژه­ای یافته­اند که این موضوع باعث شده است بررسی ابعاد مختلف حضور آنان در ورزش بیش از پیش اهمیت پیدا کند. یکی از این ابعاد، رفتار تماشاگران در ورزشگاه­ها در زمان برگزاری بازی­های مهم و حساس و نیز بعد از این بازی­هاست که همواره بیشترین توجه را در این زمینه به خود اختصاص داده است، زیرا این رفتارها به دلیل پیروی از هنجارهای خاص “رفتارهای جمعی”،  گاه منجر به آسیب­هایی شده­اند. (فتحی نیا، 1389). در واقع تماشاگران ممکن است در زمان مسابقات حساس، در موقعیتی قرار بگیرند که رفتار­های ناهنجار و پرخاشگرانه­ای از خود بروز دهند. خشونت و پرخاشگری پدیده­های روانی- اجتماعی هستند. از نظر مفهومی پرخاشگری، هرگونه رفتار هدایت شده نسبت به افراد است که با قصد آسیب رساندن باشد (آندرسون و بوشمن، 2002). خشونت و پرخاشگری ورزشی را می­توان رفتاری دانست که خارج از قواعد و هنجارهای ورزشی رخ می­دهد، موجب آسیب عمومی می­شود و ارتباط مستقیمی با اهداف رقابت ورزشی ندارد (تری و جکسون، 1985). پدیده­ی خشونت در سه سطح قابل تحلیل است: سطح اول مربوط به خشونت و پرخاشگری تماشاگران و هواداران مسابقات است که در قالب هواداری از تیم­های محبوب­شان علیه یکدیگر و گاه در مورد اموال و دارایی­های عمومی انجام می­پذیرد، سطح دوم خشونت و پرخاشگری علیه بازیکنان است و سطح سوم خشونتی است که بین بازیکنان در زمین مسابقه روی می­دهد. در بین سطوح سه­گانه ذکر شده، سطح اول به دلیل دامنه و عواقب وسیع­تر، در پژوهش­ها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است (فتحی نیا، 1389).

عکس مرتبط با اقتصاد

 

لینچ (1991) اظهار می­دارد که شروع با تأخیر، یکی از دلایل برای رفتار ناشایست تماشاگران فوتبال است. همچنین ویکفیلد و همکاران (1996) نتیجه گرفتند که تجمع، راحتی صندلی و کیفیت اسکوربورد می­تواند به اندازه کافی تماشاگران را راضی نگه دارد تا با میل و علاقه، دوباره به ورزشگاه برگردند. در کشور ما نیز چندین تحقیق در این زمینه انجام شده است. رحمتی و محسنی ( 1382) متغیرهای اهمیت و حساسیت بازی، رتبه تیم مورد علاقه در جدول مسابقات و حرکات خشونت­آمیز و پرخاشجویانه بازیکنان را از عوامل اصلی پرخاشگری کلامی در میان تماشاگران معرفی کرده­اند. نورعلی وند (1386) مهم­ترین عوامل اثرگذار بر رفتارهای اوباشگرانه تماشاگران را هیجان­طلبی، گروه همسالان و تحریک مطبوعات ورزشی معرفی کرده است. هرچه ورزش در کشور ما به سمت جلو حرکت می­کند، بروز خشونت، ناهنجاری و مشکلات در میان تماشاگران افزایش پیدا می­کند که این موضوع به یک معضل اساسی در جامعه ورزش تبدیل شده است. روند رو به رشد ورزش و افزایش چشمگیر استقبال تماشاگران از این رویداد اجتماعی محققان را بر آن داشته که شیوه­ها و اصولی را طراحی نمایند که معایب ورزش را کاسته و بر جنبه­های مثبت آن بیافزاید (حسینی و همکاران، 1389). یکی از جنبه­های مثبت در ورزش تقویت رفتار بهنجار و مثبت هواداران از قبیل «احترام به قوانین حاکم بر سالن و رعایت نظم، عدم استفاده از الفاظ زشت و رکیک ، توجه و حفظ اموال عمومی ورزشگاه و …» می­باشد (شیلدز و همکاران، 2005).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

بی­شک ورزش­های گروهی نسبت به سایر ورزش­ها از تعداد هواداران بیشتری برخوردار می­باشند. بدیهی است هندبال به عنوان یک ورزش تیمی، یکی از پرطرفدارترین رشته­های ورزشی در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر می­باشد که در مسابقات، افراد زیادی برای تماشای بازی در سالن حضور می­یابند. سالن هندبال نیز مانند استادیوم­های فوتبال یکی از مکان­هایی است که خشونت و پرخاشگری هواداران در آن به وفور دیده شده است.

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

 

با توجه به شواهد موجود، تحقیقات قبلی تنها عوامل اثر­گذاری که موجب خشونت و پرخاشگری تماشاگران می­شود را مورد بررسی قرار داده­اند و کمتر پژوهشی در زمینه شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود رفتار پرخاشگرانه هواداران ارائه شده است. بنابراین تحقیق حاضر سعی دارد تا به شناسایی عوامل مختلفی که موجب بهبود رفتار هواداران مسابقات لیگ برتر هندبال می­شود، بپردازد. همچنین با تعیین اینکه کدامیک از این عوامل بیشترین تأثیر را در بهبود رفتار هواداران ورزش در مسابقات لیگ برتر هندبال دارد، به مسئولین و مدیران این امکان را خواهد داد که اقدامات لازم را به منظور بهبود رفتار هواداران رشته­ی هندبال در پیش گیرند و رفتار مثبت را در آنها تقویت کنند. لذا هدف اصلی از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش در مسابقات لیگ برتر هندبال و در نتیجه کمک به فرهنگ­سازی در جهت اجرای هر چه بهتر مسابقات ورزشی می­باشد.

 

 

1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

ورزش و فعالیت­های مربوط به آنها در جوامع امروزی بسیار مهم هستند. در میان پدیده­های اجتماعی، ورزش به دلیل جاذبه­های خاص مخاطب بیشتری دارد. یکی از مهم­ترین پایه­های ورزش که شناسایی شده است، هواداران می­باشند (کامکاری و همکاران، 2013). خشونت­ها و اغتشاشات در ورزش کشور و به خصوص در میان هواداران در حال رشد است. خشونت در ورزش چه توسط بازیکنان و یا تماشاگران، علاوه بر محدودیت­هایی که برای یک تیم یا یک کشور از طرف مجامع ملی و بین­المللی بوجود می­آورد، تبعات منفی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را نیز به همراه دارد. از نظر فرهنگی این­گونه برخوردهای ناشایست می­تواند وجهه­ی فرهنگی مردم یک جامعه را نزد دیگر جوامع تغییر داده و سبب ارائه تصویر نامناسب از ارزش­های یک جامعه گردد. علاوه بر آن ممکن است ضررهای مالی و جانی به همراه داشته باشد (لهسایی­زاده و همکاران، 1387). در حالی­که نهادهای حاکم بر ورزش، بسیاری از استراتژی­ها را برای رسیدگی به رفتار ناشایست تماشاگران ابداع کرده­اند، تحقیقات کمی بر روی ماهیت رفتار تماشاگران در سطح جامعه­ی ورزشی برای اطلاع رسانی این استراتژی­ها انجام شده است. پرداختن به رفتار ناشایست تماشاگران باید به سمت افزایش ورزش­های سازمان­یافته و تفریح و سرگرمی و مشارکت داوطلبانه اداره و هدایت شود ­(هوی، 2005).  با ناهنجاری­های موجود در محیط­های ورزشی باید به صورت منطقی، خردمندانه و علمی برخورد کرد. چه بسا پاره­ای تدابیر نامناسب نه تنها جو مسابقات و هواداران را بهبود نمی­بخشد بلکه باعث بروز تشنج و درگیری­های حاشیه­ای نیز می­گردد. بنابراین در درجه اول باید هواداران موجود در محیط­های ورزشی را از نظر خصایل عرفی، اجتماعی و روان­شناختی مورد بررسی و بازبینی دقیق قرار داد و بر مبنای شناخت درست نسبت به آنان برای رفع ناهنجاری­ها تلاش نمود. از طرفی تنها تلاش برای کاهش ناهنجاری­ها چندان اثربخش نخواهد بود بلکه توجه به رفتار­های بهنجار و تقویت آنها به همراه رفع ناهنجاری­ها، تأثیر بسزایی بر رفتار هواداران خواهد داشت. اینکه چه عواملی بر رفع ناهنجاری­ها و بهبود رفتار هواداران تأثیرگذار بوده و اینکه چه عواملی موجب بروز رفتار مثبت می­شود، سؤالی است که ذهن مدیران باشگاه­ها و مسئولین ورزشی را به خود مشغول کرده است. علاوه بر شناخت عواملی که موجب بهبود رفتار هواداران می­شود، اولویت­بندی کردن این عوامل نیز کمک بسیاری به مسئولین خواهد کرد. پژوهش­های گذشته تنها عواملی را که موجب خشونت هواداران می­شود مورد بررسی قرار داده­اند و مطالعات محدودی در زمینه­ی رفتار هواداران هندبال انجام گرفته است. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر در نظر دارد عواملی را که موجب بهبود رفتار هواداران مسابقات لیگ برتر هندبال می­شود و رفتار مثبت و بهنجار را در آنها افزایش می­دهد، شناسایی و مورد بررسی قرار دهد تا با شناخت و اولویت­بندی این عوامل، راهکارهای جامعی را در اختیار مسئولین ورزش قرار دهد. همچنین با استفاده از نتایج این پژوهش، امکان برنامه­ریزی بهتر به منظور برگزاری مسابقات هندبال فراهم گردد و نیز موجب ارتقاء فرهنگ و ارزش­های جامعه­ی ورزش و بالطبع محیط اجتماعی شود.

 

1-4. اهداف تحقیق

 

 

1-4-1. هدف کلی

 

 

هدف کلی از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران لیگ برتر هندبال است.

 

 

1-4-2. اهداف اختصاصی

 

 

 

    • تعیین گویه­های تبیین­کننده­ی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش

 

 

    • ارائه­ی یک ابزار معتبر جهت بررسی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش

 

 

    • تعیین مهم­ترین گویه­های مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش

 

 

    • تعیین مهم­ترین عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش

 

 

    • ارائه­ی یک مدل در مورد عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش

 

 

 

1-5. سؤالات تحقیق

 

 

1- چه گویه­هایی تبیین­کننده­ی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش است؟

 

 

2- آیا می­توان ابزاری معتبر برای تعیین عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش ارائه نمود؟

 

 

3- مهم­ترین گویه­هایی مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش کدام است؟

 

 

4- مهم­ترین عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش کدام است؟

 

 

5- در زمینه­ی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش می­توان پیشنهاد نمود؟

 

 

1-6. محدودیت­های تحقیق

 

 

1-6-1. محدودیت­های قابل کنترل

 

 

 

    • آزمودنی­های این پژوهش را هواداران زن و مرد مسابقات لیگ برتر هندبال ایران تشکیل دادند.

 

 

    • دوره­ی زمانی این پژوهش در نیم­فصل لیگ برتر 93-92 بوده است.

 

 

 

1-6-2. محدودیت­های غیر قابل کنترل

 

 

 

    • عدم کنترل محقق بر جلوگیری از اعمال نظر شخصی آزمودنی­ها در پاسخ به سؤالات

 

 

    • عدم ایجاد شرایط یکسان برای تمام آزمودنی­ها هنگام تکمیل پرسشنامه

 

 

    • احتمال برداشت متفاوت آزمودنی­ها از سؤالات به دلیل عواملی از قبیل عدم توجه و دقت

 

 

    • محدود بودن تحقیقات در زمینه­ی بررسی رفتار هواداران هندبال

 

 

 

1-7. پیش فرض­های پژوهش

 

 

 

    • آزمودنی­ها با آگاهی و صداقت به همه سؤالات پاسخ داده­اند.

 

 

  • مجموعه سؤالات تحقیق توانسته است به خوبی اهداف تحقیق را تبیین نماید و توسط نمونه­ها قابل درک بوده است.

مقایسه اثر تمرینات ایروبیک و یوگا بر آمادگی جسمانی و برخی عوامل فیزیولوژیک زنان غیر ورزشکار

پیشرفت تکنولوژی فعالیت انسان را از بدنی به فکری هدایت کرده­است. انسان امروز به میزان زیادی عدم فعالیت را تجربه می­کند که یک امر مهم در پیدایش بیماری­های مختلف است. این امر موجب به خطر افتادن سلامتی و کاهش عملکرد اعضای حرکتی، قلبی- عروقی،  دستگاه تنفس و دیگر اندام­های بدن می­گردد. کاهش توانایی­های عملکردی بدن انسان در دنیای مدرن، با افزایش بیماری­های فشارخون و چاقی همراه است. این بیماری­ها از جمله مواردی هستند که با فعالیت­های بدنی منظم می­توانند درمان شوند (21).

 

 

یکی از روش­های جدید که در این زمینه می­تواند مؤثر واقع شود، ورزش یوگا است. تمرینات یوگا باعث بهبود قابل ملاحظه­ای شاخص­های سلامت عمومی و قلبی­-­ عروقی و همچنین موجب بهبود جنبه­های مرتبط با سلامتی و آمادگی جسمانی می­گردد، بدون اینکه دارای اثرات جانبی نامطلوب خاصی باشد (22). همچنین تمرینات یوگا در بهبود عوامل روانی و کاهش اضطراب و استرس اثرگذار است (23). بر طبق نتایج تحقیق شستوپال شرکت دانشجویان درکلاس­های یوگا فواید جسمانی و روانی مثبتی را از طریق افزایش تغییرات در خود پنداری و عزت نفس و مولفه­های انعطاف پذیری و استقامت فراهم می­آورد(24). تمرینات یوگا علاوه بر بهبود چشم­گیر در انعطاف­ تنه و همسترینگ (25)، سبب افزایش قدرت و بهبود کارایی تنفس می­شود(26، 27). در بیماران مبتلا به سرطان، انجام تمرینات یوگا می­تواند علائم بیماری را کنترل کرده، استرس را کاهش دهد و کیفیت زندگی بیماران را ارتقاء بخشد (28). تمرینات یوگا باعث کاهش فعالیت سامانه­ی عصبی مرکزی و خودکار در طی تمامی حالت­های پراسترس می­شود و با کاهش فعالیت سامانه عصبی سمپاتیک سبب کاهش کاتکولامین پلاسما می شود، حتی در برابر برخی از تمرین­ها مانند پرانایاما، بسیاری از عوامل زیستی­ـ شیمیایی مانند کولین استراز سرم، لیپید سرم، کلسترول سرم و قند خون کاهش پیدا می­کند(29). در اغلب فعالیت­های بدنی، هدف انجام حرکات جسمانی بدون دخالت فکر است، اما در یوگا چنین نیست زیرا هدف نهایی انجام هر حرکت در کمال هوشیاری فکر می­باشد یا به عبارتی با اندیشه متمرکز، هر حرکت با بهره­گیری از فکر و فارغ از هر احساس دیگری انجام می­شود به همین جهت روح و جسم در تمرینات یوگا توام می­شوند (11). در طول جلسات یوگا تمرین ها در وضعیتی اجرا می شوند که در یک زنجیره از توالی حرکات به یکدیگر متصل هستند که این زنجیره­ها بدون تکرار است. شواهد نشان می­دهد که اجرای منظم این توالی حرکات باعث بیشتر شدن انعطاف پذیری جسمی، قدرت عضلات و افزایش زنده­دلی و کاهش فشارهای روانی می­شود و بیماری قلبی- عروقی را کاهش می­دهد (30).

 

 

اساس ورزش ایروبیک از حرکات موزون و سنتی کشورهای اروپایی است. شیوه تمرینی ایروبیک موجب توسعه و افزایش آمادگی هوازی می­شود و این مسأله موجب افزایش قدرت، سرعت و هماهنگی بین اعصاب و عضلات، انعطاف پذیری و چابکی می­شود. در اجرای حرکات ایروبیک تمرکز ذهنی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مسأله موجب رشد ذهنی و توسعه خلاقیت می­شود (31). بررسی­ها نشان می­دهد که فعالیت بدنی (هوازی) با تکرار­، شدت و مدت مناسب و بر اساس برنامه­های منظم، مزایای چشمگیری در برداشته و در مواردی موجب پیشگیری از گسترش برخی بیماری­ها می­شوند. اگر چه تمرینات هوازی می­تواند موجب بهبود عملکرد سیستم­ها و بخش­های مختلف بدن از قبیل تنفس و انتقال اکسیژن، قلب و عروق، سیستم عصبی، سیستم غدد داخلی، حجم خون عضله و ترکیب بدن می­شود ولی اغلب از بعد سلامتی نیز مورد توجه است و می­تواند منجر به کاهش فشارخون، چربی، کلسترول و تری­گلیسرید، ناراحتی­های ارتوپدی و بیماری­های قلبی شود (1). کوپر محقق و فیزیولوژیست معروف معتقد است که، تمرینات ورزشی هوازی کلیدی است برای گشودن دری که آن را تندرستی جسمانی و روانی می­نامند. به نظر تعدادی از محققان همچون بلو و کاواناف، نقش معجزه آمیز دویدن در کاهش افسردگی انکارناپذیر است(32). شرکت در فعالیت­های بدنی ریتمیکی، هماهنگی همه­ی اندام­ها و دستگا­ه­های بدن را بالا می برد و نقش محافظتی بر توانایی عملکردی قلبی- عروق، دستگاه تنفس، غدد، اعضای حرکتی و دستگاه­ عصبی دارد. طبق تحقیقات انجام شده توسط نویسنده­های مختلفی همچون دوراسکویک و همکاران (1992)، پاتون و همکاران (1996)، اسچمیت و همکاران (2001)، چمبلیس (2005) و کوستیک و همکاران (2006) تأثیر مثبت فعالیت­های بدنی ایروبیک در جهت بهبود کیفی توانایی­های عملکردی، ترکیب بدنی و قدرت عضلات را تأیید کرده­اند (21).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

با توجه به توسعه­ی زندگی شهر نشینی و بیماری­های ناشی از آن و اثرات مختلف تمرینات یوگا و ایروبیک روی سیستم­های مختلف بدن، نیاز به انجام تحقیقات بیشتری در این زمینه احساس می­شود، لذا در این تحقیق، محقق برآن است که تأثیر تمرینات ویژه­ی یوگا و ایروبیک را روی میزان ترکیب بدنی، توان هوازی، فشارخون، ضربان قلب، شاخص­های ریوی، توان بی­هوازی، انعطاف­پذیری و قدرت دست زنان غیرورزشکار دچار اضافه وزن را را مورد مطالعه و اثرات این دو ورزش را باهم مورد مقایسه قرار دهد. با شناخت تأثیرات مثبت فیزیولوژیکی این ورزش­ها می­توان گام مثبتی در جهت پیشگیری و درمان برخی بیماری­ها برداشت و باعث ارتقاء سلامت جسمی و روانی شد.

 

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

پایه و بنیان یک زندگی موفق و سرشار از تلاش و سازندگی، سلامتی است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی, سلامتی عبارت است از سلامتی جسمانی, روانی و اجتماعی فرد. سلامتی همواره به عنوان تعادل فیزیولوژیکی و تعادل پویای عناصری که شکل دهنده و عمل کننده ارگانیسم وجودی انسان در رابطه با نیازمندی­های بیرونی هستند, تعریف شده است. این تعادل پویا با نیروی جسمانی و روانی و با کارائی بیومکانیک غدد مترشحه داخلی و با قدرت منسجم, غیر ارادی دستگاه عصبی به حیات خود ادامه می­دهد (18). کاهش قابل ملاحظه­ای در فعالیت­های بدنی افراد جامعه به علت داشتن زندگی ماشینی دیده می­شود. مردم روز به روز بی­تحرک­تر شده و بسیاری از افراد فقط در اوقات فراغت امکان انجام فعالیت­های بدنی و ورزشی را پیدا می­کنند. این امر علاوه بر اینکه منجر به آتروفی عضلات و ضعف جسمانی کل ارگانیسم انسان می­شود, احتمال ابتلا به بیماری­های قلبی- عروقی ناشی از تصلب شراین را برای آن­ها شدید می­نماید, لذا تحرک فیزیکی از وسایلی است که برای این افراد ارزش بالایی پیدا می­کند (1). از طرف دیگر, بررسی عوامل فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی نه تنها به دلیل پیشگیری از بیماری­های جسمانی و روانی بلکه به دلیل بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی نیز دارای اهمیت است. روشن است که ارزش اقتصادی فشار روانی و عدم تناسب عوامل فیزیولوژیکی بدن افراد، در مواردی چون مخارج مربوط به دوران غیبت از کار، هزینه­ی ترخیص بیمار و صورت حساب بیمارستان و غیره، کاملا در خور توجه است (33). همچنین تمرینات یوگا و ایروبیک برای زنان که نمی­توانند در محافل عمومی ورزش کنند، می­تواند مفید باشد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دانلود مقالات

 

 

فعالیت بیش از اندازه سیستم عصبی سمپاتیک باعث تنش، بی­خوابی ونهایتا انواع بیماری مهلک مانند سرطان می­شود. هاتایوگا قادر به کنترل فعالیت سیستم سمپاتیک خواهد بود که با کنترل این سیستم می­توان ضربان قلب را آهسته کرد (34). بدن با عملکرد طبیعی ریه­ها، اکسیژن موردنیاز خود را دریافت و دی­اکسید کربن را دفع می­کند. با وجود این در افراد زیادی دیده شده­ است که اختلال در عملکرد ریوی باعث می­شود که انتقال اکسیژن در خون مختل و تحمل فعالیت ورزشی آنها محدود می­شود. علت اختلال در عملکرد ریوی می­تواند آسم، انواع حساسیت­ها، نایژه تنگی ناشی از ورزش و غیره باشد. یوگا باعث عمیق نفس کشیدن و موزون شدن آن می­شود و اختلالاتی مانند پرتهویه­ای و تنگی نفس را درمان یا از پیشرفت آن جلوگیری می­کند (35). با انجام فعالیت بدنی که توام با دقت و تنفس باشد، احشا و غدد مترشحه داخلی تحریک و عملکرد آن­ها بهبود می­یابد. حرکت و تنفس توام جریان خون را بهبود می­بخشد و در مرحله اول بر دستگاه اعصاب مرکزی و خودکار اثر گذار است (36). اثرات تمرینات یوگا بر افسردگی، اضطراب، اختلالات مرتبط با استرس (37) و نیز بی­خوابی مزمن به روشنی بیان گردیده است (38). شاواسانا به عنوان قسمتی از تمرینات یوگا قادر به افزایش توانمندی فرد در موقعیت­های استرس زا می­باشد (39).

 

 

شرکت کردن در تمرین­های بدنی ریتمیک، عملکرد همه اندام­ها و دستگاه­های بدن را بالا می­برد و به محافظت توانایی­های عملکردی قلبی­_­عروقی، دستگاه تنفس، غده، اعضای حرکتی و دستگاه عصبی کمک می­کند. علاوه بر آن، فعالیت­های فیزیکی که در حین تمرین انجام می­شوند یک اثر کاهنده بر فشارخون سرخرگی و بیماری پرفشارخونی دارد(21). کالج طب ورزش آمریکا، توصیه می­کند که همه کسانی که می­خواهند توانایی­های قلبی­-­تنفسی خود را حفظ و بهبود بخشند، باید 5-3 بار در هفته با استفاده از فعالیت­های ریتمیک ایروبیک که گروه زیادی از ماهیچه­ها را فعال می­کند، از قبیل راه رفتن، دویدن، دوچرخه­سواری، رقص­های ایروبیک به تمرین بپردازند، شدت تمرین باید حدود 65- 55 % حداکثر ضربان قلب و مدت تمرینات باید 60-20 دقیقه باشد. اگر شدت تمرین کمتر از این مقدار باشد، طول مدت تمرین باید افزایش یابد (40).

 

 

تحقیقات زیادی در مورد منافع و اثرات مثبت یوگا و تمرینات هوازی به ثبت رسیده است. بهبود بسیاری از بیماری­های نظیر آسم، سل ریوی، سندرم روده­ی تحریک پذیر، افسردگی خفیف، پرفشارخونی، استئوآرتریت و دردهای مزمن کمری، توان بخشی بیماران پس از سکته قلبی، سندرم یائسگی، دیابت، بیماریهای قلبی – عروقی و بهبودی بیماران پس از انجام تمرینات یوگا گزارش شده است (41). همچنین نتایج قابل ملاحظه­ای در مورد اثرات تمرین­های هوازی بر افزایش بهره هوشی، افزایش سطح انرژی به منظور انجام فعالیت­های طولانی مدت، بهبودی در هضم غذا، اثربخشی در کنترل و کاهش وزن بدن، کنترل افسردگی، اضطراب و هیجان­ها و همچنین روشی مؤثر برای مقابله با عوارض قلبی و عروقی مشاهده شده است (42).

 

 

امروزه بیشتر از پیش اثرات تمرینات ورزشی یوگا و ایروبیک بر همه آشکار شده است. با توجه به اثرات تمرین یوگا و ایروبیک بر روی سیستم­های مختلف بدن, در این تحقیق سعی شده است که تأثیر این تمرینات ورزشی بر روی پارامترهای گوناگون ترکیب بدنی، فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی زنان غیر ورزشکار مورد بررسی و اثرات این روش­ها با هم مورد مقایسه قرار گیرد. با توجه به توسعه روز­افزون ورزش یوگا و ایروبیک در داخل کشور، به نظر می­رسد، تعیین اثرات تمرینات یوگا در مقایسه با تمرینات ایروبیک بر عوامل فیزیولوژیکی و شاخص­های آمادگی جسمانی از اهمیت برخوردار باشد تا با توجه به اهداف تمرین کردن, یک برنامه­ی تمرینی مناسب برای افراد گوناگون تدوین گردد. این پژوهش می­تواند ضمن بررسی علمی تمرینات یوگا و ایروبیک و اثرات آن، توجه اندیشمندان داخلی کشور را جلب کرده و اطلاعات مفیدی در اختیار متخصصان تربیت بدنی و علوم ورزشی قرار دهد.

 

 

1-4- اهداف تحقیق

 

 

1-4- 1- هدف اصلی

 

 

مقایسه­ی تاثیر تمرینات یوگا و ایروبیک بر برخی عوامل فیزولوژیکی و آمادگی جسمانی  زنان غیر ورزشکار.

 

 

1-4- 2-  اهداف جزئی یا فرعی تحقیق

 

 

1- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر وزن بدن زنان غیر ورزشکار.

 

 

2- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر درصد چربی زنان غیر ورزشکار.

 

 

3- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر وزن چربی زنان غیر ورزشکار.

 

 

4- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر وزن بدون چربی زنان غیر ورزشکار.

 

 

5- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر نسبت کمر به لگن زنان غیر ورزشکار.

 

 

6-  مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر توان هوازی زنان غیر ورزشکار.

 

 

7- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر فشار خون زنان غیر ورزشکار.

 

 

8-  مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر ضربان قلب زنان غیر ورزشکار.

 

 

9-  مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر ظرفیت حیاتی اجباری زنان غیر ورزشکار.

 

 

10-  مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر حجم بازدمی بافشار در یک ثانیه زنان غیر ورزشکار.

 

 

11-  مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر حداکثر تهویه­ی  ارادی زنان غیر ورزشکار.

 

 

12- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر توان بی­هوازی زنان غیر ورزشکار.

 

 

13- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر انعطاف­پذیری زنان غیر ورزشکار.

 

 

14- مقایسه­ی اثر تمرینات یوگا وایروبیک بر قدرت دست زنان غیر ورزشکار.

 

 

1-5- پیش فرض­های تحقیق

 

 

 

    1. آزمودنی­ها در زمان اندازه­گیری آزمون­ها در شرایط مناسب روانی قرار داشته­اند.

 

 

    1. آزمودنی­ها با انگیزه­ی کافی در تمرینات شرکت کردند و تمرینات را با دقت لازم انجام دادند.

 

 

  1. آزمودنی­ها متعهد شدند که به غیر از فعالیت­های بدنی مشخص شده در هیچ فعالیت­ بدنی دیگری شرکت نکنند.

مقایسه­ ی دو تکنیک جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی بر عملکرد حرکتی زانوی ورزشکاران

در این تحقیق که به بررسی تأثیر دو تکنیک جراحی بر عملکرد حرکتی زانوی ورزشکاران می­پردازد. در این بررسی عملکرد حرکتی زانو ورشکاران که در دو گروه ، تکنیک جراحی ترنس­پورتال و تکنیک جراحی ترنس­تیبیا، قرار گرفتند را از نظر حداکثر گشتاور زانو، لاکسیته­ی قدامی زانو، پرش ضربدری و پرسشنامه­ی IKDC ارزیابی شدند. برای اینکه بتوان این بررسی را انجام داد باید در مورد زانو، لیگامنت متقاطع قدامی و انواع تکنیک­های جراحی اطلاعات کافی در اختیار داشته، و نیز مطالعاتی که در این زمینه و یا زمینه­های مشابه انجام شده است را مورد بررسی قرار داده به همین علت در ادامه توضیح اجمالی در این موارد داده می­شود.

 

 

2-2 مفصل زانو

 

 

مفصل زانو، بزرگترین و پیچیده­ترین مفصل انسان است که برای حرکت و ثبات طراحی شده است. با اینکه این مفصل، یک مفصل لولایی محسوب می­شود، اما در سه صفحه حرکت دارد.(همان منبع، 250) مفصل زانو همراه با مفصل ران و مچ پا، بدن را در وضیعت ایستاده حمایت کرده و به عنوان واحد عملکردی اندام تحتانی در هنگام فعالیتهایی همچون راه رفتن و دویدن به حساب می­آید.( Pearle & Etal, 2005, 353) با توجه به نقش زانو در فعالیت­های عملکردی، وجود ثبات مطلوب در این مفصل کاملاً بدیهی و ضروری می­باشد و موفقیت ورزشکار وابسته به توانایی او در دویدن، پریدن و تغییر جهت دادن با نرخ و سرعت بالا، مطابق با تغییراتی که در محیط اتفاق می­افتد می­باشد.(Williams & Etal, 2001, 545)

 

 

ایجاد نقشهای ثبات و حرکت زانو به ساختار و عملکردش بر می­گردد.(Libid, 385) این در حالی است که مفصل زانو چون از یک طرف در بین دو اهرم بلند بدن( استخوان های فمور و تیبیا) قرار گرفته و از طرف دیگر توسط لیگامنت­ها و عضلات بسیاری احاطه شده است.(Libid, 367) این ساختار پیچیده برای به وجود آوردن اثر متقابل بین نقشهای حرکتی و ثباتی مفصل ضروری است.(Libid, 387) وجود این خصوصیات در زانو باعث می­شود همواره با نیروها و گشتاورهای بسیار شدیدی مواجه باشد. تأمین ثبات مفصل در طی چنین فعالیتها و شرایطی، به عنوان “ثبات دینامیک و عملکردی” زانو تعبیر شده و عبارت است از توانایی حفظ ثبات در مفصل زانو در مواجه با تغییرات سریع نیروهایی که در زمان فعالیت بر این مفصل اعمال می­شود.(Libid, 546، Griffin & Etal, 2005, 149) و در اکثر موارد، ترکیب و ادغام عضلات خم­کننده و باز­کننده­ی مفصل زانو با لیگامنت­های قوی آن موجب استحکام خوب و مؤثر مفصل زانو می­شود.(همان منبع، 249)

 

 

حال به بررسی این ثبات عملکردی زانو می­پردازیم، به ترکیبی از نیروهای استاتیک و دینامیک که در این ثبات مشارکت دارند می­رسیم(Libid, 142) در واقع ثبات عملکردی مفصل حاصل مقاومت غیر­فعال لیگامنت­ها، طرح هندسی (ژئومتری) مفصل، عضلات­ فعال و نیروهای فشاری وارد بر استخوانهاست.(Jacobs, 2005, 205) که در توضیح آن می­توان بیان کرد لیگامنت­های اطراف زانو به صورتی غیر­فعال از مفصل حمایت می­کنند زیرا فقط در اثر کشش متحمل بار(فشار) می­شود و موجب فراهم کردن ثبات و پایداری استاتیکی(ایستا) مفصل زانو می­شود، در حالیکه عضلات، فعالانه از مفصل محافظت می­کنند و بار تنش بر آنها تحمیل می­شود که این به خودی­خود باعث ثبات و پایداری دینامیکی زانو می­شود.(Majewski & Etal, 2006, 185)

 

 

2-3 ثبات عملکردی زانو و عوامل مؤثر آن

 

 

ثبات غیر فعال زانو از سوی چهار لیگامنت که شامل دو لیگامنت جانبی و دو لیگامنت صلیبی تأمین می­شود که اینها از مفصل فمور-تیبیا(ران-درشت­نی) محافظت می­کنند. این لیگامنت­ها به حفظ وضعیت نسبی درشت نی و ران(تیبیا و فمور) کمک می­کنند، به گونه­ای که سطح تماس آنها در زمان و مکان مناسب حفظ شود.(Libid, 187)

پروژه دانشگاهی

 

 

 

دو لیگامنت خارجی که در دو طرف مفصل زانو قرار دارند، عبارتند از:

 

 

 

    1. لیگامنت جانبی داخلی(MCL)

 

 

    1. لیگامنت جانبی خارجی(LCL)

 

 

 

لیگامنت­های صلیبی که در درون مفصل، در فضای بین دو لقمه قرار دارند، عباتند از:

 

 

 

    1. لیگامنت صلیبی قدامی(ACL)

 

 

    1. لیگامنت صلیبی خلفی(PCL).(ه)

 

 

 

چگونگی به کارگیری فیبرها در هر کدام از این لیگامنت­ها بسته به زاویه و صفحه­ای که در آن، مفصل زانو تحت بار قرار می­گیرد، متفاوت می­باشد و در اکثر موارد چندین لیگامنت به صورت همکار در تأمین ثبات مفصل زانو شرکت دارند، اما با توجه به شرایط یکی از آنها بیشترین مقاومت را در یک راستا تحمل می­کند. (Libid, 546، Bulter & Etal, 1980, 260، Kirkendall & Etal, 2003, 65) مثلاً لیگامنت صلیبی قدامی 85% مقاومت پسیو در مقابل جابه­جایی قدامی تیبیا بر روی فمور را تحمل می­کند. (Libid, 189)

 

 

2-4 لیگامنت متقاطع قدامی

 

 

لیگامنت متقاطع قدامی و لیگامنت متقاطع خلفی از لیگامنت­های خیلی مهم مفصل زانو هستند که از یک طرف به استخوان فمور و از طرف دیگر به استخوان تیبیا متصلند و به صورت متقاطع (ضربدری) از بخش داخلی مفصل زانو عبور می­کنند.(Libid, 251)

 

 

 

    1. Anterior Cruciate Ligament(ACL)

 

 

    1. Transportal Technique(TP)

 

 

    1. Transtibial Technique(TT)

 

 

    1. Functional test(Cross hop)

 

 

    1. International Knee Document Committee(IKDC)

 

 

    1. Medial Collateral Ligament(MCL)

 

 

    1. Lateral Collateral Ligament(LCL)

 

 

    1. Anterior Cruciate Ligament(ACL)

 

 

  1. Posterior Cruciate Ligament(PCL)

بررسی تطبیقی دادرسی منصفانه در جرائم اطفال

کودکی دوران پایه گذاری شخصیت انسان است و طفل در دنیای امروز از جایگاه فردی ویژه‌ای برخوردار می‌‌باشد و به عنوان یک موجود انسانی کامل و مستقل از بزرگسالان ، شخصیت ، روان و جسم  وی در حال شکل گیری و رشد است ، لذا به همین لحاظ در برابر بزهکاری ، کژ مداری و بزه‌دیدگی از دیگر افراد جامعه آسیب پذیر تر می‌باشد.

 

 

اطفال در مقاطع سنی خاصی مشمول قواعد حقوق کیفری می‌باشندو از این رو در مقابل اعمالی که برخلاف قانون انجام می‌دهند دارای مسئولیت کیفری هستند و همچنین حد فاصل بین سن بلوغ طفل و سن مسئولیت کیفری تام ، بهترین زمان برای ارایه‌ی اقدامات اصلاحی و تربیتی است . از طرفی دیگر ناتوانی جسمانی و عقلانی ایجاب می‌کند که قانونگذار حمایتهای حقوقی خاص خود را نسبت به آنان روا دارد . تبلور این حمایتها را به ویژه در مرحله‌ی دادرسی می‌توان مشاهده کرد، اگر چه در حال حاضر برخورداری متهمین از دادرسی عادلانه در حقوق غالب کشورها به عنوان اصل مسلمی پذیرفته شده است اما تضمین این اصل در مورد اطفال بزهکار به لحاظ ویژگی‌هایی که در آنها وجود دارد بیشتر مورد توجه است.

 

پایان نامه

 

 

 

در این راستا ، رعایت دادرسی عادلانه در مورد اطفال نیازمند یک سیاست افتراقی و متفاوت در مقایسه با بزهکاران بزرگسال می‌باشد و پیش بینی تشکیلات خاص همراه با تشریفات ویژه رسیدگی به بزه‌کودکان در حقوق کیفری شکلی نشانگر به رسمیت شناختن نظام عدالت ویژه کودکان است

 

 

در ایران پس از قانون مجازات عمومی 1304 که طی چند ماده به بیان نحوه‌ی دادرسی اطفال نابالغ و اطفال ممیز پرداخته اولین قانون مربوط به تشکیل دادگاههای اطفال بزهکار در سال 1338 به تصویب رسید و مورد توجه دادگاهها و استفاده احکام آنها قرار گرفت . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قانونگذار با الگو پذیری از حقوق اسلامی با اتخاذ شیوه‌ای جدید در قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 و آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378 رویکرد جدیدی را نسبت به بزهکاری  اطفال و نوجوانان نشان داده است، اما اهمیت توجه به اطفال و نوجوانان بزهکار و دادرسی عادلانه نسبت به آنان اقتضای آن را داشت ، که یک قانون مستقل در رابطه با نحوه‌ی رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان با راهکارهای جدید و اتخاذ روش‌های مؤثرتر به تصویب برسد که این اندیشه باعث ارائه لایحه قانون رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان گردید

 

 

لایحه قضایی « رسیدگی  به جرایم  اطفال  و نوجوانان » که چند سالی است فرآیند تصویب را می‌گذارند و تا به حال تصویب نشده است دارای نو آوری‌های شکلی مربوط به سازمان و تشکیلات قضایی رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان و همچنین تشریفات رسیدگی از جمله پیش بینی دادسرا و دادگاههای ویژه اطفال و نوجوانان، واگذاری تحقیقات مقدماتی به دادسرا و منع دخالت ضابطین دادگستری ، قابل گذشت دانستن کلیه جرایم تعزیری و باز دارنده اطفال و نوجوانان ، رفع آثار کیفری آنان ، الزامی نمودن حضور وکیل در جرایم سنگین و اجازه تعویق صدور رأی دادگاه و …  است می‌تواند برخی معیارها و ملاک‌های شیوه‌های رسیدگی عادلانه اطفال بزهکار باشد.

 

 

در بعد بین‌المللی نیز، سازمان ملل متحد از سال 1959 تا کنون ، اسناد متعددی را در قالب اعلامیه ، قطعنامه و معاهده به طور اختصاصی و تفصیلی به کودکان و نوجوانان ناسازگار و بزهکار اختصاص داده است و سیاست جنایی افتراقی سازمان ملل متحد در قبال اطفال بزهکار غیر قابل انکار است. بنابراین جهت تشریح دادرسی عادلانه در تمامی مراحل رسیدگی می‌توان از اسناد بین المللی سازمان ملل متحد همچون « کنوانسیون حقوق کودک » ، « قواعد حداقل استاندارد سازمان ملل  متحد برای دادرسی ویژه‌ی نوجوانان » یا  « قواعد پکن»، «استانداردهای سازمان ملل متحد برای حمایت از نوجوانان محروم از آزادی»  بهره گرفت . لذا تشکیل پرونده شخصیت ، غیر علنی بودن محاکمه ، قابل انعطاف بودن دادرسی ، تنوع تدابیر و پاسخ‌ها که ویژگی‌های بارز آن‌ها پرورشی ، امدادی ، حمایتی ، مراقبتی و نظارتی بودن آنهاست، از جمله خصوصیات مهم حقوق کیفری اطفال در این اسناد محسوب می­شود.

 

 

 

    • اهداف تحقیق:

 

 

 

1)با مطالعه ویژگیهای دادرسی منصفانه به صورت تطبیقی در قوانین کیفری ایران و کنوانسیون های بین المللی مربوط به حقوق کودک جایگاه ایران را در رعایت اصل دادرسی منصفانه نسبت به اطفال بزهکار  مشخص نماید.

 

 

2)در پی ارائه‌ی پیشنهادات و راه‌حل‌هایی باشیم تا قانونگذار بتواند با استفاده از آن شیوه‌ای از دادرسی را در مورد اطفال بزهکار به کار گیرد که کمترین آسیب متوجه اطفال بزهکارشده و به فرایند اصلاح و باز پروری آنها  کمک نماید.

 

 

4-سوالات تحقیق:

 

 

میزان انطباق دادرسی اطفال بزهکار در آیین دادرسی کیفری ایران با شیوه های دادرسی مندرج در اسناد بین المللی مربوط به حقوق کودک چگونه است ؟

 

 

5-فرضیه های تحقیق:

 

 

آنچه مسلم است  اینکه مقررات مربوط به دادرسی اطفال در آئین دادرسی رسیدگی به جرایم در ایران در بسیاری از موارد منطبق، هماهنگ و همسو با شیوه‌های دادرسی مندرج در کنوانسیون‌های بین المللی در مورد اطفال است.

 

 

6-روش تحقیق:

 

 

روش انجام پژوهش، توصیفی – تحلیلی می‌باشد و تبیین مفاهیم، پیشینه و اصول دادرسی عادلانه نیز جنبه توصیفی دارند . به همین منظور، برای انجام کار با مراجعه مکرر  به مراکز دانشگاهی و کتابخانه های معتبر، کتب مورد نیاز شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفت.

 

 

اطفال موضوع دادرسی منصفانه

 

 

موضوع دادرسی اطفال با سه گروه از اشخاص زیر 18 سال مرتبط است و حمایت ها نسبت به سه دسته از اطفال و نوجوانان به شرح ذیل در سیستم دادرسی اعمال می شود.

 

 

 

    • اطفال و نوجوانان در معرض خطر

 

 

 

2- اطفال و نوجوانان قربانی و شاهد جرم

 

 

3- اطفال و نوجوانان بزهکار

 

 

طبیعی است هر کدام از این اطفال نیازمند توجه خاص  و ارائه حمایت ها و کمک های ویژه هستند که ممکن است با دسته دیگر فرق نماید.

پروژه دانشگاهی

 

 

 

گفتار اول: اطفال و نوجوانان در معرض خطر

 

 

برخی از اطفال همچون اطفال بد سرپرست و اطفال در شرایط فقر، اطفالی که والد یا والدین معتاد دارند و نسبت به وضعیت طفل خود بی توجه هستند و یا از او سوء استفاده می کنند در معرض خطر بزهکاری قرار دارند. با توجه به اینکه این اطفال هنوز مرتکب جرمی نشده‌اند، لذا نمی توان بر اساس قانون کیفری با آنها مواجه شد. بنابراین با توجه به وضعیت آنها ضروری است که اقدامات و تدابیری در جهت پیشگیری از بزهکاری آنها اندیشیده شود.

 

 

سازمان ملل متحد در رهنمودهای خود برای پیشگیری از بزهکاری نوجوانان تدابیر خانوادگی، آموزشی، اجتماعی، رسانه های گروهی و… را ذکر نموده و در تدابیر آموزشی با توجه خاص به اطفال و نوجوانان در معرض خطر نظامهای آموزشی را مکلف می کند که برنامه‌های خاص پیشگیری، برخورد و ابزار تربیتی و آموزشی را تهیه و مورد استفاده قرار دهند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

برای حمایت از این اطفال و پیشگیری از بزهکاری آنها با توجه به این که خانواده واحد مرکزی و مسئول اولین مرحله پرورش اجتماعی اطفال می‌باشد، باید تدابیری اتخاذ شود تا خانواده ها فرصت آموزش، نقش و وظایف خود را به عنوان سرپرست در امر رشد و مراقبت از اطفال بیابند و همچنین والدین را نسبت به مسائل اطفال و نوجوانان هوشیار کرد.

 

 

و در صورتی که تلاش جامعه برای کمک به خانواده با شکست روبرو شد باید خانواده جایگزین و نظام فرزند خواندگی مورد توجه قرار گیرد تا رشد سالم و صحیح  اطفال در یک محیط خانوادگی با ثبات و مساعد، تامین و از خطر بزهکاری نجات یابد.

 

 

گفتار دوم: اطفال و نوجوانان قربانی و شاهد جرم

 

 

اطفال و نوجوانان  قربانی و شاهد جرم  نیازمند اقدامات پیشگیرانه  نیستند و مرتکب تخلفی نشده‌اند  بلکه نیازمند ارائه حمایت خاص  هستند. این اطفال که به طور ویژه آسیب پذیر هستند، نیاز به حمایت  خاص، کمک و حمایت متناسب با سن بلوغ و نیاز های مشترک شان به منظور پیشگیری  از فشارهای روحی بیشتر که ممکن است از مشارکتشان در فرایند دادرسی کیفری ناشی شود دارند. این امر موجب شد که قطعنامه 27/2004 در مورد اصول راهنمای دادرسی برای کودکان قربانی و شاهد جرم توسط اعضای سازمان ملل متحد تصویب شود. در این اصول در ماده 9 کودک قربانی و شاهد جرم به شرح ذیل تعریف  شده است:  «کودک قربانی و شاهد جرم  به معنای  کودکان نوجوانان  زیر 18 سال  یعنی کسانی  که قربانی جرم یا شاهد جرم بدون توجه به نقششان در تخلف یا اقدام مجرمانه یا گروه مجرمان متهم هستند، می‌باشد.» و در ادامه سند مذکور، حقوقی مانند :1) حق داشتن رفتاری توام با احترام و از سردلسوزی با کودک 2- حق محافظت شدن در برابر تبعیض 3- حق مطلع شدن 4- حق دفاع از خود و بیان دیدگاهها 5- حق زندگی خصوصی 6- حق محافظت شدن در برابر فشارهای طول فرایند دادرسی 7- حق سلامت 8- حق جبران خسارت 9- حق اقدامات پیشگیرانه ویژه و… در طی فرایند دادرسی برای این اطفال و نوجوانان لحاظ شده است.

 

 

در میان این اطفال برخی در حین قربانی شدن شاهد جرم علیه خویش بوده اند، برخی شاهد جرم توسط دیگری علیه فرد دیگر بوده و برخی نیز به عنوان ابزار در دست مرتکب واقعی جرم قرار گرفته اند.

 

 

 گفتار سوم: اطفال و نوجوانان بزهکار

 

 

برای تعیین حدود و ثغور مفهوم «طفل بزهکار» تعریف جامع و کامل از طفل بزهکار و نیز بزهکاری  اطفال، امری ضروری است. در گفتار حاضر برای پی بردن به منظور واضعان اسناد بین المللی، به بررسی این ماموریت می پردازیم.

 

 

الف. طفل

 

 

طفل یا صغیر در اصطلاح حقوق به کسی گفته می شود که از نظر سن به نمو جسمی و روحی لازم برای زندگی اجتماعی نرسیده باشد. البته در حقوق داخلی کشورها سن معینی برای اطفال در نظر گرفته می شود که نشان دهنده رشد جسمی و روحی است.

 

 

از نظر معاهده حقوق کودک، منظور از طفل، فرد زیر 18 سال است مگر اینکه  سن بلوغ طبق قانون قابل اجرای داخلی کمتر تشخیص داده شود.

 

 

بنابر این طبق این معاهده تشخیص این که طفل کیست، نسبت به قوانین داخلی هر کشور متفاوت خواهد بود. البته باید توجه داشت در بعضی از کشورها، طفل شخصی است که از نظرسنی پایین تر از معیار مشخص شده در معاهده حقوق کودک است و این مساله خود، موجب نادیده گرفتن حقوق طفل خواهد شد.

 

 

در معاهده مذکور اصطلاح طفل به کار برده شده است، ولی در دیگر اسناد سازمان ملل متحد که ناظر به اطفال بزهکار می‌باشد اصطلاح نوجوان جایگزین گردیده و در هنگام تعریف مقرر شده است. « نوجوان، کودک یا فرد جوانی است که در نظام حقوقی خاص، ممکن است به علت ارتکاب جرم، به نحوی با او رفتار شود که متفاوت با نحوه رفتار با بزرگسالان باشد.» و در جایی دیگر آمده است: «هر شخص زیر 18 سال نوجوان نامیده میشود.» در معاهده حقوق کودک سن طفل،  زیر 18 سال تبیین شده ولی چون منوط به حقوق داخلی در این زمینه شده است بنابر این باید معیارهای مناسب ملی در نظر گرفته شود و منافع اطفال نیز لحاظ گردد.

 

 

به این منظور در نظامهای حقوقی  که مفهوم سن مسئولیت کیفری را برای نوجوانان  پذیرفته اند، شروع آن سن  نباید در سطح بسیار پایینی باشد و  واقعیتهای مربوط به بلوغ عاطفی، ذهنی و عقلی باید مدّ نظر قرار گیرند.

 

 

ماده 1 معاهده حقوق کودک، سن طفل را به طور کلی بیان نموده و در این زمینه بین وضعیت حقوقی و کیفری اطفال تفاوتی قائل نگردیده است.

 

 

اما با تجزیه و تحلیل مواد و مفاد معاهده کودک استنباط می گردد که واضعان این معاهده در مواردی که به حقوق کیفری اطفال اشاره می کنند، سن 18 سال را ملاک می دانند  و این مورد را به قوانین داخلی و ملی منوط  نمی‌نمایند. بند الف ماده 37 معاهده حقوق کودک تصریح می نماید که برای اطفال زیر 18 سال نباید مجازات سنگین (مثل اعدام) در نظر گرفت و همچنین مجازات حبس ابد بدون امکان بخشودگی و عفو در این مورد را ممنوع اعلام می دارد که خود مثبّت این ادعا است.

 

 

با توجه به این موارد در می‌یابیم که مقررات اسناد سازمان ملل متحد که برای اطفال بزهکار در نظر گرفته شده، مربوط به افراد تا سن 18 سال است.

بررسی عوامل خانوادگی موثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان در استان گیلان

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه مورد بررسی از نظر میزان دلبستگی والد- فرزندی، کنترل و نظارت والدینی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و وجود سابقه انحراف در والدین تفاوت معنادار وجود دارد، اما در زمینه مراقبت و اعتماد والدینی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

ساکی، ماندانا و همکاران (1388) بررسی عوامل خانوادگی و شخصیتی مؤثر بر بزهکاری در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر خرم آباد. دانشگاه علوم پزشکی لرستان.

 

 

آسیبهای اجتماعی از معضلاتی هستند که قطعاً مانع پیشرفت و توسعه اجتماعی و هرز رفتن نیروی فعال و جمعیت جوان کشور خواهند شد و عدم توجه به این انرژی خسارات جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت.محیط خانواده نخستین مرکزی است که کودک استعدادها و توانمندیهای خود را در آن محیط رشد و پرورش می دهد. کودکی که محیط خانواده برایش امن نباشد کمتر مقید اصول و قوانین اخلاقی است.پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل خانوادگی و شخصیتی موثر بر بزهکاری در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر خرم آباد انجام گرفته است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه نوجوانان مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر خرم آباد و دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستانهای پسرانه شهر خرم آباد می باشد. نمونه گیری در گروه مورد به روش سرشماری و در گروه شاهد به روش تصادفی خوشه ای انجام گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه دو قسمتی شامل مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد 90 SCL استفاده گردید.

 

 

یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین سابقه مردودی، وضعیت اقتصادی خانواده، در قید حیات بودن والدین، شغل و تحصیلات پدر، شغل و تحصیلات مادر، ارتباطات بین فردی اعضای خانواده و والدین و وجود کشمکش، درگیری و تعارض در خانواده دوگروه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

همچنین نتایج تحقیق نشان داد ویژگیهای عاطفی و شخصیتی واحدهای مورد پژوهش شامل پرخاشگری، اضطراب، افسردگی، اختلال خود بیمار انگاری، اختلال وسواسی جبری، اختلال هیستریک، اختلال سایکوتیک،پارانوئیدی و فوبیادر گروه مورد و شاهد تفاوت معنی داری وجود دارد

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

دانلود مقالات

 

 

بحث و نتیجه گیری: با عنایت به این امر که محیط خانواده مهمترین عامل تربیتی کودک محسوب شده و هیچ یک از آسیبهای اجتماعی خارج از تأثیر خانواده پدید نیامده است، هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر آن که از خانواده سالمی برخوردار باشد.

 

 

علومی یزدی،محمد تقی (1383) تحلیلی بر عوامل مؤثر در شکل گیری نگرش های نوجوانان بزهکار. دانشگاه یزد. نشریه جغرافیا «تحقیقات جغرافیایی، شماره 74 (علمی- پژوهشی)

 

 

در این مقاله، کوشش شده است استدلال گردد که نوزاد انسان در بدو تولد نه حقوقدان است و نه رفتار ضد اجتماعی دارد ولی هرگاه محیط خانوادگی و اجتماعی او ناسالم باشد، احساسها و شناختهای او نسبت به خود، دیگران و مقررات اجتماعی ناسالم خواهد شد.پردازش احساسها و شناختها را«نگرش»خوانده‌ایم و با اجرای دو طرح پژوهشی در استان یزد به این نتیجه رسیده‌ایم که بزهکاران نوجوان اکثرا قربانیان جهل خانوادگی و جبر محیط اجتماعی خود هستند، به طوری‌که می‌توان آنان را«بزه‌دیده» نامید.نظر به این که در همه کشورهای جهان به‌طور نسبی این بزه‌دیدگان کم‌سال وجود دارند، سازمان ملل متحد(یونیسف)اخیرا(در سال 1999)این افراد را در طرحی به نام«طرح حکمیت برای کودکان»مورد حمایت قرار داده است.در استانهای ایران می‌توان با ارجای صحیح اصل سی‌ام قانون اساسی و نظارت مداوم بر اجرای ماده 77 «آیین‌نامه اجرایی مدارس»میزان بزهکاری کودکان و نوجوانان و گرایش بی‌رویه آنان به کجروی‌های اجتماعی را کاهش داد.

 

 

هاشمی نیا، فاطمه؛ خواجه نوری، بیژن (1386) رابطه اوقات فراغت و بزهکاری نمونه مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز. دانشگاه شیراز.

 

 

بزهکاری نوجوانان از مسائل مهم در حوزه‌ علوم اجتماعی محسوب می‌شود. همچنین، فعالیت‌های اوقات فراغت نوجوانان نیز از موضوعات مهمی هستند که متخصصین علوم اجتماعی و انسانی آنان را مورد مطالعه قرار می‌دهند. مطالعه‌ حاضر به بررسی رابطه‌ ‌فعالیت‌های اوقات فراغت و بزهکاری در بین یک نمونه‌ تصادفی شامل 610 نفر دانش‌آموز دختر و پسر دبیرستان‌های شهر شیراز پرداخته است. پرسش‌نامه تحقیق حاضر از شامل از دو مجموعه‌ سؤالات در خصوص میزان گذران اوقات فراغت و فعالیت‌های بزهکارانه بوده است. پایایی گویه‌های گذران اوقات فراغت برابر با 83/0 و پایایی گویه‌های بزهکاری برابر با 88/0 بوده است. نتایج نشان داده است که بین فعالیت‌های اوقات فراغتی سازمان یافته و رفتارهای بزهکارانه رابطه‌ منفی وجود دارد اما بین فعالیت‌های فراغتی سازمان نیافته و بزهکاری رابطه‌ معنا‌دار مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل رگرسیونی با چهار متغیر وقت تلف کردن، جنسیت، جامعه‌پذیری بدون نظارت و اوقات فراغت سازمان‌یافته بر روی هم 23 % تغییرات متغیر بزهکاری را تبیین کرده است.

 

 

زمانی، غلامرضا و همکاران (1390) سنجش تاثیر عوامل خانوادگی بر بزهکاری نوجوانان در کانون اصلاح تربیت «مطالعه موردی شهر شیراز در سال 1389». همایش ملی آسیب شناسی مسائل جوانان

 

 

امروزه گسترش بزهکاری درجامعه ما ازحساسیت ویژه ای برخوردار است بطوریکه چنان رعب و وحشتی رادربین عموم به وجود آورده است که نظرهرمحققی را به خود جلب کرده از انجا که کاهش تعهد وابستگی عاطفی به خانواده و رابطه با دوستان بهنجار و تضعیف باورها و عقاید دینی بزهکار را درجهت انجام به مصمم می کند بران شدیم که دراین تحقیق تاثیر عوامل خانوادگی بربزهکاری نوجوانان را بسنجیم بهدلیل محدودیت جامعه آماری این پژوهش بصورت تمام شمار دربین 84نفرازپسران کانون اصلاح و تربیت شیراز صورت پذیرفت چارچوب نظری این پژوهش ازتلفیق دو نظریه کنترل اجتماعی هیرشی و پیوند افتراقی ساترلند تشکیل شده است اعتبار پرسشنامه با استفاده ازاعتبارصوری و پایایی آن با استفاده ازالفای کرونباخ ارزیابی گردیده است و الفای کرونباخ کل 78درصد میب اشد به لحاظ روش شناس یتحقیق حاضر از نوع علی و ابزارگرداوری داده هاپرسشنامه می باشد. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان داد که از بین عوامل مختلف خانوادگی میان دلبستگی به خانواده دوستان تعهد و کنترل مستقیم و غیرمستقیم و بزهکاری رابطه ای معناداری برقراری است و این عوامل می تواند بزهکاری را تبیین نماید.

 

 

سادات مشکانی، زهرا (1378) آزمون تجربی نظریه التقاطی در بزهکاری کودکان و نوجوانان تهران بزرگ. دانشگاه علوم پزشکی تهران.

 

 

بزهکاری نوجوانان مسئله ای اجتماعی است که موجب ناراحتی و رنج خانواده ها و باعث مشکلاتی برای نهادهای اجتماعی و موسسات دولتی می گردد. به منظور پیشگیری از این رفتار نابهنجار، آگاهی کامل از علل بزهکاری ضروری به نظر می رسد. در این مقاله، به بررسی میدانی موضوع بزهکاری نوجوانان که به جرم بزهکاری در تهران بزرگ در سال 1371 دستگیر شده اند، پرداخته ایم. چارچوب نظری این بررسی، یک نظریه التقاطی است که از تلفیق دو نظریه کنترل اجتماعی هیرشی و پیوندهای افتراقی ساترلند و کرسی به وجود آورده ایم تا در تعیین علتها، هم نیروهای درونی و هم نیروهای بیرونی موثر در بزهکاری را به حساب آوریم. از بین 140 پسر و 15 دختر زیر 18 سال که در آن سال دستگیر شده بودند، با 90 پسر و همه دختران مصاحبه سازمان یافته به عمل آوردیم و چهار متغیر مربوط به معرف اعمال بزهکارانه و 81 متغیر مستقل را که شامل خصوصیات فردی، وضع زندگی و مهاجرت، نظام حمایتی خانواده، باورها و عملکردها، ارتباط با بزهکاران و سرگرمیها و گذران اوقات فراغت بودند، اندازه گیری کردیم. از روش آماری تحلیل عاملی برای تحویل داده ها به ابعادی کوچکتر استفاده کرده ایم. اجرای یک تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها سه عامل بر شدت بزهکاری اثر دارند و می توانند آن را تبیین کنند. این سه عامل عبارت بودند از: “وابستگی نوجوانان به خانواده”، “باورها و نگرشها” و “ارتباط با بزهکاران”. یافته های بررسی، فرضیه پژوهش را مبنی بر اینکه کنترل اجتماعی و پیوندهای افتراقی با بزهکاران به تنهائی یا به طور توام بر بزهکاری نوجوانان اثر دارند را تایید کرد.