به دنبال نظریه سه عاملی آیزنک، جفری گری (1982) با الهام از نظریه آیزنک، تئوری عصب روانشناختی شخصیت خود را تحت عنوان «نظریه حساسیت به تقویت» (RST)[54] مطرح کرد که یک نظریه زیست محور بوده و همانند نظریه آیزنک جهت تبیین تفاوتهای فردی به نقش عوامل زیستی/ عصبی اشاره میکند (متیوس و گلیلند[55]، 1999؛ آتشکار، فتحیآشتیانی و آزاد فلاح، 1387). الگویی زیستی که گری از شخصیت ارائه کرد شامل سه سیستم مغزی- رفتاری است و فعالیت هر یک از آنها به فراخوانی واکنشهای هیجانی متفاوت نظیر ترس و اضطراب میانجامد (فهیمی، علی مهدی، بخشیپور و محمود علیلو، 1390). این سه سیستم عبارتند از: 1- سیستم بازداری رفتاری (BIS)[56]، 2- سیستم جنگ/گریز (FFS)[57]، 3- سیستم فعال ساز رفتاری (BAS)[58]. با توجه به نظریه گری (1982)، پایههای زیستی تکانشگری در سیستم فعالسازی رفتاری و اساس اضطراب در سیستم بازداری رفتاری قرار دارد (جکسون[59]، لوین[60]، فارنهام[61]، 2003).
از دیگر کسانی که نظریه آیزنک را مبنایی برای نظریه خود قرار دادند، مک کری و کاستا بودند. به نحوی که نظریه آنها یکی از کارآمدترین و جامعترین نظریههای مطرح شده در باب شخصیت است. آنها مفاهیم نظریه سه عاملی آیزنک را گسترش دادند و مدل 5 عاملی شخصیت که شامل روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی به تجربه[62]، باوجدان بودن[63] و توافق[64] است را به وجود آوردند (باگبی[65]، کاستا، مککری و همکاران، 1999).
در ادامه واتسون و کلارک[66] (1991) مدل سه بخشی هیجان را مطرح کردند که متشکل از عاطفه مثبت[67]، عاطفه منفی[68] و برانگیختگی فیزیولوژیکی[69] میباشد. عاطفه مثبت پایین (نداشتن احساس لذت، بیعلاقگی، بیمیلی و …) به عنوان علامت اختصاصی برای اختلالهای افسردگی و عاطفه منفی نیز به صورت علامت غیراختصاصی در اختلالهای اضطرابی و افسردگی در نظر گرفته میشوند. سومین بخش این نظریه، عامل برانگیختگی فیزیولوژیکی، شاخص اختصاصی اضطراب میباشد (بخشیپور رودسری، دژکام، مهریار و بیرشک، 1383).
نظریه پرداز سرشتی دیگر کلونینجر (1986) است که مدل او، جنبههای ژنوتایپی شخصیت را بررسی میکند. در نظریه وی شخصیت متشکل از دو سازهی بنیادی سرشت و منش در نظر گرفته شده است که شامل 4 بعد سرشتی و 3 بعد منشی است. بخش سرشتی عبارتست از: آسیبپرهیزی[70]، نوجویی[71]، وابستگی به پاداش[72] و پشتکار[73]. ابعاد منشی به تفاوتهای فردی در مفهوم خود و روابط شیای اشاره دارد که منعکسکنندهی اهداف و ارزشهای فردی میباشد و شامل سه بعد خود راهبری[74]، مشارکت[75] و خود تعالی بخشی[76] میباشد (زوهر[77]، 2007؛ فریت، وان و هرینگن [78]، 2000؛ عبدالهزاده جدی، هاشمی نصرتآباد و بخشیپور، 1390).
در سالهای اخیر مدلی تحت عنوان مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) توسط لارا و همکاران (2012 الف) ارائه گردیده است که بسیاری از مفاهیم مطرح شده توسط آیزنک، گری، کاستا و مککری، واتسون و کلونینجر را در بر دارد. مدل AFECT تلفیقی از مفاهیم سرشت عاطفی و هیجانی میباشد که شامل ویژگیهای هیجانی خاص و ویژگیهای عاطفی کلی است. ویژگیهای هیجانی به عنوان سیستمی مرکب از فعالسازی، بازداری، حساسیت، مقابله و کنترل در نظر گرفته میشود. تعامل این ابعاد هیجانی مستقل یک الگوی رفتاری و خلقی ثابت را ایجاد میکند. سرشت عاطفی به 12 نوع دستهبندی میشود. افسردگی، اضطراب، بیتفاوتی (انواع درونی شده)، ادوارخویی، ملالت و بیثباتی (انواع بیثبات)، وسواسی، هیجانزدگی، سرحالی (انواع پایدار)، تحریکپذیری، بازداری زدایی و سرخوشی (انواع بیرونی) (فوسکالدو و همکاران، 2013).
در واقع، رویکرد سرشت عاطفی چشمانداز کلیتری از سرشت را فراهم کرده و چگونگی خلق و رفتار را در طول زمان نشان میدهد. به عنوان مثال، سرشت عاطفی ادواریخویی با نوسانات خلقی و واکنشهای عاطفی نامتناسب که فرض میشوند ناشی از تعاملات صفات هیجانی خاص از جمله حساسیت هیجانی، تمایل و خشم بالا در ترکیب با کنترل و مقابله پایین باشد، مشخص میگردد. لذا ارزیابی صفات هیجانی، ارزیابی ا دقیق و خاص را فراهم میکند در حالی که طبقهبندی انواع عاطفه بصورت مقولهای یک چشمانداز کلی از سرشت و خلق را ارائه میدهد که برای ارتباطات آسان میتواند مفید باشد (فوسکالدو و همکاران، 2013).
با توجه به این که مدل AFECT بیانگر صفات سرشتی مبتنی بر هیجانات و عواطف است میتواند بسیاری از اختلالهای روانپزشکی را از منظر بالینی و مبنا تبیین کند. این مدل مطرح میکند که در ابعاد عاطفی همچون وسواس، ملالت و هیجانزدگی میزان کنترل بالاست و به طور مثال در بعد افسردگی کنترل و مقابله پایین، حساسیت و بازداری بالا هستند و یا در سرخوشی بازداری پایین است اما، اراده و تمایل بالا میباشند. مدل AFECT قادر به تبیین بسیاری از اختلالات محور یک و دو راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی میباشد (لارا و همکاران، 2012 الف). از جمله شایعترین اختلالهای روانپزشکی در جمعیت عمومی، اختلالات اضطرابی هستند. که این اختلالها با عوارض زیادی همراهند و اغلب مزمن شده و نسبت به درمان مقاوم میباشند (کاپلان و سادوک، 1392).
اختلالهای اضطرابی به عنوان پنجمین طبقه تشخیصی در DSM- 5 مطرح شدهاند و اختلال اضطراب جدایی، لالی انتخابی، فوبی خاص، اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی خاص)، اختلال وحشتزدگی، حمله وحشتزدگی (تصریح کننده)، آگورافوبیا، اختلال اضطرابی فراگیر، اختلال اضطرابی ناشی از مواد یا دارو، اختلال اضطرابی ناشی از سایر شرایط پزشکی، سایر اختلالهای اضطرابی مشخص و اختلال اضطرابی نامشخص را در بر میگیرد (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013). با توجه به سیر مزمن، شیوع بالا و همراهی اختلال اضطراب فراگیر با سایر اختلالهای روانشناختی، این اختلال به عنوان یکی از مهمترین اختلالهای ناتوانکننده برای بزرگسالان مطرح شده است (رومر و اورسیلو، 2002). اختلال اضطراب اجتماعی یکی از سه اختلال روانی شایع بعد از افسردگی اساسی و اعتیاد به الکل است (حسنوند عموزاده، شاعری و اصغری مقدم، 2013). همچنین با در نظر داشتن این نکته که اختلال وحشتزدگی و آگورافوبیا به تازگی در DSM-5به عنوان دو اختلال مجزا مطرح گردیدهاند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013)، در مطالعهی حاضر از میان اختلالهای طبقهی اضطرابی، به بررسی اختلالهای مذکور و اختلال فوبی خاص بر مبنای ابعاد مدل AFECT پرداخته خواهد شد.
به طور کلی، با توجه به این که هدف از ایجاد مدل ترکیبی سرشت هیجانی و عاطفی ارائه تعاریف روشنی از سلامتی و اختلالهای روانی است که بتوان این تعاریف را به آسانی در فعالیتهای بالینی به کار برد (لارا و همکاران، 2012 الف)، بنابراین، میتوان با شناسایی ابعاد هیجانی و عاطفی در اختلالهای اضطرابی و تمایز اختلالهایی که در یک طبقه قرار دارند، به درمان هر چه مؤثرتر این اختلالها پرداخت. با در نظر داشتن این نکته که مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) فاقد پیشینهی پژوهشی در جامعهی ایرانی است و ارزیابی از این مدل تاکنون صورت نگرفته است لذا، هدف تحقیق حاضر رسیدن به پاسخی برای دو سؤال پژوهشی زیر است:
– آیا ابعاد هیجانی و عاطفی مطرح شده در مدل AFECT در جامعه ایرانی از اعتبار و روایی قابل قبولی برخوردار است؟
– آیا مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلالهای طبقه اضطرابی در جمعیت غیربالینی از برازش کافی برخودار میباشد؟
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
شخصیت یک کلیت روانشناختی است که ویژگیهای خاص انسانها را مشخص میسازد. به عبارت دیگر، نظریههای شخصیت بیاناتی در مورد ماهیت انسان هستند. نظریهپردازان شخصیت، دیدگاههای مختلفی پیرامون ماهیت انسان و تفاوتهای فردی مطرح کردهاند. در این راستا، دیدگاههای زیستشناختی و مبتنی بر هدف در مورد ماهیت انسان، بنیادی اساسی برای تفسیر شخصیت تدارک میبینند. نه تنها در شخصیت بلکه در روانشناسی، انسان به عنوان موجودی زیستی تلقی میشود. از این منظر، گسترش درکی روشن از ویژگیهای اساسی انسان و چگونگی بروز این ویژگیها در رفتار انسان، ضروری است (نعمت طاوسی، 1391). رگهها و ابعاد شخصیتی از مهمترین عوامل مداخلهگر در اختلالهای روانشناختی هستند. به منظور تبیین ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و مستعد بودن افراد در برابر اختلالهای روانشناختی، الگوهای نظری مختلفی مانند نظریه آیزنک و گری به کار گرفته شده است (متیوس و گلیلند، 1999).
در سالهای اخیر مدل AFECT به عنوان یکی از کوششهایی که ساختارهای زیربنایی شخصیت را مورد توجه قرار میدهد، جایگاه ویژهای در گسترهی روانشناسی پیدا کرده است. گسترش روزافزون پژوهشهای بینرشتهای در قلمرو علوم زیستی و روانی، ضرورت پرداختن به نظریههایی از این نوع را دو چندان میکند. توجه به مفاهیم این نظریه نه تنها تبیینهای جدیدی را در روانشناسی برجسته میسازد، بلکه چشماندازهای جدیدی را در حیطههای دیگر از جمله آسیبشناسی روانی و جسمانی، ترسیم میکند. در این مدل به جای شرح نشانهها و تشخیص اختلالها و جدا کردن آنها از یکدیگر، امکانی برای درک بیشتر نشانهها و اختلالها و فراوانی همپوشی و ارتباط آنها با یکدیگر فراهم میشود، بنابراین با استفاده از این مدل میتوان برخی از رگههای مهم شخصیت، که به آسانی در چهارچوب مدلهای پیشین قرار نمیگیرند را تبیین میکرد (لارا و همکاران، 2012 الف).
اضطراب بیماری نیست بلکه نشانهای برای وجود یک اختلال روانپزشکی و روانشناختی است، در واقع، درجه بهینهای از اضطراب وجود دارد که سبب عملکرد بهتر میشود (کاپلان و سادوک، 1392). اختلالهای اضطرابی عبارتند از اختلالهایی که در ویژگیهایی از ترس و اضطراب بیش از حد و اختلالهای رفتاری مرتبط مشترک هستند. این اختلالها از جمله شایعترین اختلالهای روانپزشکی در جمعیت عمومی هستند (کاپلان و سادوک، 1392)، بنابراین نیاز است تا ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. در این میان، با توجه به این که مدل AFECT در برگیرنده ی ابعاد هیجانی و عاطفی است که میتوانند در مورد انواع اختلال های روانی به کار گرفته شوند لذا میتوان از این مدل برای بررسی ابعاد این اختلالها استفاده کرد. این در حالی است که پژوهشی در زمینهی چگونگی ارتباط ابعاد مطرح شده در این مدل با این اختلالها صورت نگرفته است.
از این رو در این پژوهش سعی بر آن خواهد بود که مدل AFECT شرح داده شده و برازش آن در جامعه دانشجویان ایرانی مورد بررسی قرار گیرد تا در نهایت این نتیجه حاصل شود که آیا ابعاد بیان شده در مدل AFECT در جامعهی ایرانی نیز شناسایی میشوند و این که نشان داده شود اختلالهای اضطرابی شامل، اختلال فوبی خاص، وحشتزدگی، اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا با توجه به این مدل کدام ابعاد را در بر گرفته و آیا طبقهبندی آنها به چند اختلال مجزا درست بوده یا با یکدیگر همپوشی دارند؟ در مجموع، با توجه به مطالب ذکر شده در بالا میتوان چنین استنباط نمود که مدل (AFECT) با ارائهی دیدگاه یکپارچهای از ساختارهای ذهنی و کمک به درک ارتباط بین سیستمهای هیجانی/ شناختی با اختلالهای روانی، میتواند ابزاری مفید برای مطالعهی سرشت، هم در زمینههای بالینی و هم پژوهشی فراهم کند.
4 -1 اهداف پژوهش
1- 4 -1 هدف کلی: بررسی نقش مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلالهای اضطرابی بر مبنای DSM- 5
2-4-1 اهداف اختصاصی
– تعیین اعتبار و پایایی[79] مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی در جامعهی ایرانی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال فوبی خاص.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال فوبی خاص.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال وحشتزدگی.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال وحشتزدگی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب فراگیر.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال اضطراب فراگیر.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب اجتماعی.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال اضطراب اجتماعی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال آگورافوبیا.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال آگورافوبیا.
5 -1 سؤالات پژوهش
با توجه به فقدان پیشینهی پژوهشی خارجی و داخلی در این زمینه، نمیتوان در مورد ارتباط مدل AFECT با اختلالهای طبقهی اضطرابی فرضیهای مطرح ساخت. لذا در مطالعهی حاضر، سؤالات پژوهشی مطرح گردیده است:
1- آیا مدل AFECT در جامعهی ایرانی از اعتبار و پایایی قابل قبول برخوردار است؟
2- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال فوبی خاص رابطه وجود دارد؟
3- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال فوبی خاص را دارند؟
4- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال وحشتزدگی رابطه وجود دارد؟
5- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال وحشتزدگی را دارند؟
6- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب فراگیر رابطه وجود دارد؟
7- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال اضطراب فراگیر را دارند؟
8- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب اجتماعی رابطه وجود دارد؟
9- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش بینی علائم اختلال اضطراب اجتماعی را دارند؟
10- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال آگورافوبیا رابطه وجود دارد؟
11- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش بینی علائم اختلال آگورافوبیا را دارند؟
6-1 متغیرهای پژوهش
در تحقیق حاضر، مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) با 6 بعد هیجانی و 12 بعد عاطفی به عنوان متغیرهای پیشبین و اختلالهای اضطرابی (فوبی خاص، اختلال وحشتزدگی، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا) به عنوان متغیرهای ملاک بررسی شدهاند.
در قتل و جراحات هرگاه دلیلی مبنی براینکه شخص معینی، مرتکب قتل یا جرح شده وجود نداشته باشد و لوث محقق شود یعنی قاضی به ارتکاب قتل یا جرح از سوی متهم خاصی ظن پیدا کند، مدعی میتواند «قتل یا جرح» (ماده 139، قانون مجازات اسلامی) را به وسیله ی قسامه اثبات کند گفتنی است با توجه به صراحت ماده 139 قانون مجازات اسلامی، ایراد ضرب بدون جراحت با قسامه قابل اثبات نیست و در جراحات نیز مستنداً به ماده 254 همان قانون قصاص با قسامه ثابت نمیشود و فقط موجب پرداخت دیه میگردد.
هرگاه تعداد کسانی که لوث علیه آنها حاصل شده بیش از یک نفر باشد ونتوان مرتکب یا مرتکبین را از میان آن ها تعیین نمود وتصور این باشد که یکی از چند نفر از آنها مرتکب جنایت شده اند، لوث به شکل مردد محقق است. اما اقامه قسامه موکول به تعیین مرتکب توسط مجنی علیه یا ولی دم است. تعیین مرتکب مستلزم شناخت هویت شناسنامه ای اونیست. بلکه انتساب جنایت به وی ملاک است.
اگرچه قانون مجازات اسلامی اقامه ی قسامه به شکل مردد را اجازه داده است، ولی نمی توان هیچ یک را مجازات نمود. در این فرض، اگر براساس خواست قاضی همگی بربرائت خود سوگند یاد کنند، تبرئه می شونداگر جنایت ارتکابی قتل باشد، دیه از بیت المال به اولیاء دم پرداخت می شود ودر صورتی که آسیب به عضو یا منفعت باشد، همه ی متهمان به نسبت مساوی دیه را پرداخت می نمایند. چنانچه همگی یا برخی از اتیان سوگند امتناع کنند، ضامن پرداخت بطور مساوی هستند، اگر ممتنع یک نفر باشد، ضامن پرداخت تمام دیه خواهد بود.
طبق ماده333 اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد ثابت باشد وقسامه به همین گونه علیه آنان اقامه شود، جنایت برعهده یکی از چند نفر، به صورت مردد اثبات می شود وقاضی از آنان می خواهدکه بر برائت خود سوگند بخورند. اگر همگی از سوگند خوردن خودداری ورزند یا برخی از آنان سوگند یاد کنند وبرخی نکنند، دیه بر ممتنعان ثابت می شود. اگر ممتنعان متعدد باشد، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم می شود. اگر همه ی آنان بربرائت خود سوگند یاد کنند، در خصوص قتل، دیه از بین المال پرداخت می شود ودر غیر قتل، دیه به نسبت مساوی میان آنها تقسیم می گردد.
اما اگر لوث علیه چند نفر به شکل مردد محقق باشد، شاکی می تواند از آنان مطالبه اقامه قسامه نماید. در این فرض، شاکی جانشین قاضی در ماده 333 خواهد بود وبه همان ترتیب عمل خواهد شد. در صورت امتناع همه یا برخی از آنان از اقامه ی قسامه، ملزم به پرداخت دیه خواهند بود ودر صورتی که ممتنع یک نفر باشد، تمامی دیه برعهده اوست. در غیر این صورت دیه به نسبت مساوی تقسیم می شود. ضمن این که در صورت اقامه ی قسامه از سوی همگی در قتل، دیه بر عهده بیت المال خواهد بود.
و طبق ماده 334 اگر لوث علیه دویا چندنفر به شکل مردد ثابت باشد، چنانچه شاکی از آنان در خواست اقامه کند و هریک از آنان از اقامه ی قسامه امتناع نمایند، پرداخت دیه بر ممتنع ثابت می شود ودر صورت تعدد ممتنعان ، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم می شود. اگر همگی اقامه قسامه کنند، در قتل ، دیه از بیت المال پرداخت می گردد.
در صورت اثبات قتل عمدی با قسامه، مرتکب قصاص می شود. ولی در جنایت عمدی بر اعضاء ومنافع، با اقامه ی قسامه ، جنایت اثبات، ولی حق قصاص با آن ثابت نمی شود(ماده 456 ق. م. ا).
نصاب قسامه برای اثبات قتل عمدی، سوگند پنجاه مرد از خویشاوندان وبستگان مدعی است وبا تکرار سوگند، قتل ثابت نمی شود(ماده336)استثناء وارد بر ضرورت مرد بودن سوگند خورندگان، ناظر بر سوگند شاکی است که در صورتی که زن باشد می تواند اداء سوگند نماید.
به نظر می رسد باتوجه به ماده 336 ق. م. ا نیازی به این که به مرد بودن شاکی اشاره کند وجود نداشته است. در صورتی که شاکی از اقامه ی قسامه خودداری واز متهم مطالبه نمایدومتهم امتناع ننمایدمفاد ماده338 ق. م. ا مجرا خواهد بود. دونکته در این خصوص قابل ملاحظه است: نخست این که نصاب مقرر در ماده 336 برای قتل عمدی ونصاب های مقرر در ماده 456 برای جنایت بر اعضاء ومنافع برای اقامه قسامه از سوی شاکی ، برای متهم نیز یکسان است. دوم، بر خلاف اقامه ی قسامه برای اثبات قتل عمدی که تکرار در آن پذیرفته نیست، اگر تعداد خویشاوندان وبستگان متهم کمتر از نصاب باشد، تکرار قسم تا تحقق نصاب(پنجاه قسم) برای برائت مجاز است. به عنوان مثال اگر در مجموع پنج نفر باشند، هر کدام ده قسم می خورند تا به نصاب پنجاه قسم برسد ودر صورتی که متهم جز خودش، هیچ اداء کننده سوگندی نداشته باشد پنجاه قسم می خورد وتبرئه می شود. باتوجه به اطلاق اصطلاح خویشاوندان وبستگان مدعی در ماده 336، نسبی یا سببی بودن آن ها وبه همین ترتیب درجه وطبقه ی آن ها موثر نیست.
طبق ماده 335 چنانچه لوث تنها علیه برخی از افراد حاصل شود وشاکی علیه افراد بیشتری ادعای مشارکت در ارتکاب جنایت را نماید، جنایت به مقدار ادعای مدعی، در موردی که لوث حاصل نشده است اثبات می شود مانند آنکه ولی دم مدعی مشارکت سه نفر مرد در قتل عمدی مردی باشد ولوث فقط علیه مشارکت دو نفر از آنان باشد، پس از اقامه ی قسامه علیه آن دونفر، حق قصاص علیه آن دو به مقدار سهمشان ثابت است. اکر ولی دم بخواهد هر دو نفر را قصاص کند، باید به سبب اقرار خود به اشتراک سه مرد، دو سوم دیه را به هریک از قصاص شوندگان بپردازد.
رجوع شاکی از اقرار به شرکت افراد بیشتر پذیرفته شده نیست مگر اینکه از ابتداء شرکت افراد بیشتر را به نحو تردید ذکر کرده باشد وکسانی که در قسامه اتیان سوگند کرده اند نیز شرکت افراد دیگر را در ارتکاب جنایت نفی کرده وبر ارتکاب قتل توسط افراد کمتر سوگند یاد کرده باشند. لوث، چیزی بیشتر از قرائن واماراتی که موجب ظن قاضی شده نیست. از یک سو به دلیل فقدان اقرار، شهادت وعلم قاضی به قسامه متوسل شده ایم واز سوی دیگر ، با ظن مواجهیم ونه یقین. این وضعیت، اعتبار کافی برای اثبات جنایت را ندارد. لذا از نظر قانون اداء سوگند از سوی اشخاص دیگر (شاکی واقوام وبستگان او) نقصان و ضعف لوث را جبران می کند. بنابراین، اداء کنندگان سوگند که به عنوان مثال در قتل باید پنجاه نفر باشند، به چیزی قسم یاد کنند که حتی شاهد آن نبوده اند.
بحث تعارض میان ادعای شاکی در قتل و مواردی مانند آن، پیش از اجرای قسامه و پس از اجرای آن در تعداد قاتلان و افراد دخیل به صورت انفرادی یا اشتراکی و نیز پیامدهایی که این تعارض در چگونگی قصاص و نحوه ی اخذ دیه از مجرمین دارد، از جمله مواردی است که در قوانین کیفری ایران مغفول مانده است. شاکی مدعی است که تعداد مجرمان کم تر یابیشتر از آن است که لوث در مورد آنان محقق شده است و به تبع آن لوث، قسامه اجرا می گردد. در زمان کنونی که بسیاری از جرمها را می توان از راههای علمی ثابت کرد، صحیح نیست ما به
سراغ قسامه برویم و جرم را با سوگندهایی که بیشتر، دروغ و بی اساس هستند اثبات کنیم. بررسی لوث علیه دو یا چند نفر آن هم به شکل مردد دارای نواقص زیادی در قوانین موجود هست که انجام چنین تحقیقاتی در جهت احیای عدالت و شناسایی نقاط ضعف و قوت این قوانین دارای اهمیت می باشد.
بررسی لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد
به نظر می رسد کلیه نکات و جوانب مختلف لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد در قانون مجازات اسلامی مطرح نشده است.
1-1-5- معنا ومفهوم لوث
لوث به معنای قوت و شدت و شبه دلیل است (دلیلی است که تمام نیست) ودلالت آن بر وقوع رویدادهای از رویدادهای ناقص است لوث بینه تام نمی باشد. همچنین گفته اند لوث در لغت هم به معنی ظن قوی میباشد و مراد از ظن قوی ظنی است قریب به علم که برای حاکم نسبت به وقوع قتل از طرف متهم حاصل می گردد. از تلفیق مواد 313 و314 ق. م. ا چنین استنباط می شود که لوث، محور ورکن رکین قسامه واقامه معلق احراز آن است.
1-2-5- لوث به شکل مردد
هرگاه تعداد کسانی که لوث علیه آنها حاصل شده بیش از یک نفر باشد ونتوان مرتکب یا مرتکبین را از میان آن ها تعیین نمود وتصور این باشد که یکی از چند نفر از آنها مرتکب جنایت شده اند، لوث به شکل مردد محقق است.
روش تحقیق از نوع کتابخانه ای و به صورت کیفی (تحلیلی) انجام گرفت.
جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات محقق با مراجعه به همه ی منابع شناسایی شده از قبل، مطالب مهم و مورد نیاز خود از طریق نت برداری و فیش برداری با ذکر دقیق مشخصات منبع مورد استفاده قرار خواهد داد. اطلاعات جمعآوری شده که در فیشها ثبت شدهاند با یک نظم منطقی دستهبندی شده و با یک دستهبندی مناسب و منطقی ثبت میشوند. در این روش اصولاً از طریق مطالعه ی منابع منبع و جنبی مسئله در کتابخانه، مسئله را با توجه به نظارت اساتید و با نظر به نتایج تحقیقات تحت بررسی قرار دادیم.
در پرسش اصلی مزبور ما در جهت یافتن رابطه ای میان متغیر های پژوهش خواهیم بود. این امر با فرضیه پردازی مناسب و اجرای آزمون های آماری در دسترس می باشد.
1-5- اهداف پژوهش
پژوهش حاضر درصدد است تا از طریق جمعآوری اطلاعات لازم به بررسی تاثیر محدودیت های مدیریت بر هدایت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد بر این اساس اهدافی بشرح ذیل مطرح میگردد.
1-5-1- اهداف علمی پژوهش
با توجه به مطالب اشاره شده هدف علمی پژوهش که مطابق با فرضیه و عنوان پژوهش می باشد به شرح زیر است:
هدف اصلی : بررسی ارتباط تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارایی سرمایه گذاری
اهداف فرعی :
1-5-2- اهداف کاربردی پژوهش
اولین کاربرد هر پژوهش جنبه نظری و توسعه رشته مورد پژوهش می باشد که زمینه لازم را برای توسعه تئوری های آن رشته و حرکت به سمت سیستم های سازگارتر و کاراتر را مهیا می سازد٬ اما نتایج این پژوهش با توجه به هدف کلی آن می تواند برای گروه های زیر مفید واقع شود:
1-6- تبیین فرضیه های پژوهش
برای پاسخ به سوال مطرح شده و با توجه به اهداف پژوهش یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی به شرح ذیل طراحی شده است:
فرضیه اصلی: بین تخصص حسابرس در صنعت خاص وکارایی سرمایه گذاری ارتباط وجود دارد.
فرضیه فرعی:
1-7- نوآوری پژوهش
در حالی که به نظر می رسد استخدام حسابرسان متخصص صنعت به نفع شرکتهای صاحبکار است٬ با این حال فقط تحقیقات محدودی انجام شده است که به طور مستقیم نشان دهنده مزایای استفاده از حسابرسان متخصص صنعت است.
بعلاوه تاکنون در ایران پژوهشی در رابطه با ارتباط بین تخصص حسابرس و کارایی سرمایه گذاری انجام نشده است. لذا این پژوهش می تواند با برسی رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارآیی سرمایه گذاری دارای نوآوری باشد. این پژوهش باعث توسعه و بسط مبانی نظری در این مورد خواهد شد.
1-8- روش پژوهش
این پژوهش از لحاظ روش شناسی از نوع تحقیقات همبستگی و از نوع هدف کاربردی می باشد. این پژوهش ها برای کسب اطلاع از وجود رابطه بین متغیرها انجام می پذیرد ولی درآنها الزاما کشف رابطه علت و معلول مورد نظر نیست. در این پژوهش ها پژوهشگر می خواهد بداند که آیا بین دو گروه اطلاعات رابطه و همبستگی وجود دارد یا خیر. یعنی اینکه آیا تغییر در یکی با تغییر در دیگری همراه است یا خیر، و اگر چنین ارتباطی وجود دارد از چه نوع بوده و میزان آن چقدر است. به علاوه با توجه به اینکه از اطلاعات تاریخی در آزمون فرضیات آن استفاده خواهد شد در گروه تحقیقات شبه تجربی طبقه بندی می گردد. همچنین پژوهش حاضر به لحاظ معرفت شناسی از نوع تجربه گرا و به لحاظ نوع مطالعه میدانی- کتابخانه ای با استفاده از اطلاعات تاریخی پس رویدادی (استفاده از اطلاعات گذشته) می باشد و به لحاظ تحلیل آماری٬ این پژوهش از تکنیک رگرسیون چند متغیره استفاده خواهد نمود.
1-9- قلمرو زمانی و مکانی پژوهش
در این پژوهش جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در صنایع و گروه های مختلف می باشد. داده های آماری مربوط به شرکت های قرار گرفته شده در نمونه آماری در فاصله زمانی سال های 1385تا1390 جمع آوری شده است.
رضایت و حفظ کارکنان باکیفیت یک جزء اساسی از تلاشهای سازمانی است و با موفقیت سازمانی در ارتباط است. موضوع کارکنان باکیفیت در سازمانها به دلیل هزینههای بالا آنها بهخصوص در بخش خدمات بسیار موردتوجه بوده است.
در ارتباط با جایگزینی کارکنان باکیفیت، سازمانها ازلحاظ هزینه استخدام، آموزش و هزینه یادگیری که بهنوبه خود، رضایت شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهد، (براون و میچل، 1993) دچار مشکل هستند. در یک مطالعه توسعهای، جون و چوی[1] (2012) ثابت کردند که رضایت کارکنان منجر به رضایت مشتری میشود. بنابراین، برای داشتن مشتریان راضی، لازم است کارکنان راضی باشند. شابیر[2] (2014) استدلال کرده بود که مفهوم بازاریابی داخلی عنوان میکند که برای داشتن مشتریان راضی، شرکت باید کارکنان راضی داشته باشد. بهطور مشابه، واری و لوئیس[3] (2000) نشان دادند که بازاریابی داخلی میتواند خلاقیت کارکنان، نوآوری و عملکرد را ارتقا دهد. معرفی شیوههای بازاریابی داخلی و رضایت شغلی کارکنان میتواند نهتنها عملکرد بلکه تعهد کارکنان نسبت به ارائه خدمات را بهبود بخشد.
شناخت رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی
کارکنان از طریق نقش میانجی سرمایه روانشناختی
گسترش تکنولوژی و جهانیشدن کسبوکار رقابت سختی در میان شرکتهای کسبوکار ایجاد کرده است و این تکامل ، نهتنها در صنایع تولیدی، بلکه در صنایع خدماتی هم قابلتوجه است. کارکنان باکیفیت بهعنوان عامل افتراق منحصربهفرد و واقعی برای یک سازمان عمل میکنند. امروزه، سازمانهای خدماتی، توجه خود را به سمت جذب و نگهداری مشتریان داخلی خود (رفیق و احمد[4]، 2000) معطوف میکنند. محیطهای کسبوکار بسیار رقابتی کارکنان باکیفیت بالا را بهعنوان دارایی باارزش سازمان میشمارند. آنها عامل متمایزکننده و مزیت رقابتی برای سازمان میباشند.
کار در سازمانهای دولتی- خدماتی مثل شهرداریها ازنظر انسانی / کاری فشرده است و منابع مالی آن در بیشتر بخشها متعهد به پرسنل خود هستند. در بخش خدمات، این مسئله با توجه به این واقعیت که اثربخشی سازمان عمدتاً وابسته به کارکنان باکیفیت آن میباشد از اهمیت خاصی برخوردار است. اهداف شهرداریها ارائه خدمات به شهروندان و توسعه و آبادانی هر شهر میباشد. شهرداریها بخشهایی بسیار تعاملی هستند که در آن درجه تعامل کارکنان و مشتریان در مقایسه با دیگر سازمانهای ارائهدهنده خدمات بالا میباشد. بنابراین، رضایت کارکنان باکیفیت در شهرداریها عنصر حیاتی برای بررسی میباشد.
دو بعد وجود دارد که تبیینگر نقش مفهوم بازاریابی داخلی میباشند. این بعدها؛ سطح ادغام و اهداف سازمانی میباشند. در شهرداریها، هر دو بعد دارای جهتگیریهایی درازمدت / استراتژیک میباشند؛ بنابراین، نقش بازاریابی داخلی (IM) در این صنعت حیاتی است. در بخش خدمات، یک عامل حیاتی برای رضایت مشتریان خارجی مبتنی بر رضایت مشتری داخلی هستهای (بهعنوان ارائهدهندگان خدمات هستهای بهعنوانمثال خدمات شهری ) میباشد. در صنایع خدماتی زمانی که کارکنان انگیزه نداشته و راضی نیستند در این صورت کیفیت خدمات آنها دچار مشکل میشود و نارضایتی در میان مردم ایجاد میشود(زیتامل[5] و همکاران، 1990). بنابراین، بهمنظور بهبود محیط کار شهرداریها، برای رسیدن به تحقیق و توسعه چشمگیر و ارتقای عملکرد خدمات، نیازهای کارکنان باید برآورده شود.
رویکردهای اعمال بازاریابی داخلی مشتمل بر توانمندسازی، ارتباطات، پاسخگویی و انتشار اطلاعات میباشد که به کارمندان قدرت میدهد و آنها را در قبال کیفیت خدمات مسئول میسازد. کارکنان توانمند احساس رضایت میکنند و در شغل خود بهترند. باقدرت دادن به آنها ، آنها مسئولیت بیشتری در قبال دستیابی به هدفهای سازمانی خواهند داشت. باوجود ارتباطات رسمی و غیررسمی سرعت انجام خدمات افزایش خواهد یافت. با انتشار اطلاعات کارکنان از طریق کانالهای معتبر به اطلاعات سازمانی دسترسی خواهند یافت و با پاسخگویی سازمان در قبال نیازها و خواستههای آنها میزان رضایت و تعلقخاطر آنها به سازمان افزایش خواهد یافت. نتایج برخی از مطالعات تجربی نشان میدهد که در درون سازمان، تصمیمگیری مشارکتی کارکنان ، نهتنها سطح تعهد آنها بلکه رضایت شغلی آنان را نیز
بهبود میبخشد (کیم[6]، 2009). هنگامیکه کارکنان در تصمیمگیری دخیل باشند، آنها تبدیل به بخشی از سازمان بهطورکلی خواهند شد و اهداف خود را با اهداف سازمانی همتراز خواهند نمود.
محیط بسیار پیچیده و رقابتی امروز مستلزم توجه بیشازپیش سازمان به کارکنان بهعنوان مشتریان داخلی است. کارکنان زمانی میتوانند خدمت را بهصورتی عرضه نمایند که مشتریان راضی شوند که نیازهای ایشان از سوی سازمان برآورده شده باشد. این موضوع همان منطقی است که در مطالعه بری، هنسل و بورک[7] (1976) بدان اشارهشده و بهکارگیری بازاریابی داخلی را در جهت دستیابی به قابلیتهای سازمانی در پاسخگویی به حمایت اثربخش از مصرفکننده، توصیه مینماید. نقش بازاریابی داخلی این است که کارکنان خط مقدم را متقاعد سازد تا بپذیرند که ارزشها، اهداف و مقاصد سازمان میتوانند برای سازمان و مشتریان بهاندازه کارکنان مفید باشند. بازاریابی داخلی و گرایش بازاریابی داخلی درواقع فرآیند تشخیص و برانگیختن خواستهها و نیازهای کارکنان بهعنوان پیشنیاز خواستهها و پیشنیازهای مشتریان میباشد (لینگز[8]، 2004). از سوی دیگر سازمانهای دولتی – خدماتی همچون شهرداریها که با مردم سروکار زیادی دارند و میتوانند در رضایت مردم از دولت نقش مهمی را ایفا کنند. به این دلایل ما در این تحقیق به بررسی رابطه بازاریابی با رضایت شغلی در بین کارکنان شهرداری ارومیه سعی در تبیین این رابطه و ارائه پیشنهادهایی در راستای افزایش رضایت شغلی کارکنان که به دنبال خود ارائه بهتر خدمات به مشتریان و شهروندان را خواهد داشت، خواهیم پرداخت.
هدف اصلی:
هدف فرعی:
اهداف کاربردی:
4- دانشجویان
بارنز، فکس و موریس (2004) اشاره کردند، که بازاریابی بهطور سنتی بر مشتریان بیرونی تمرکز میکند، اما در سالهای اخیر بر نیاز به درک مشتریان داخلی و ارتباطاتشان با سازمان و مشتریان بیرونی تأکید میشود. بازاریابی داخلی لازمه موفقیت بازاریابی بیرونی میباشد. با ارضا نیازهای مشتریان داخلی، سازمان با کارکنانش یک کل میشود؛ متعاقباً کارکنان تمایل مییابند، تا نیازهای مشتریان بیرونی را برآورده سازند. بازاریابی داخلی که از مدیریت بازاریابی در صنعت خدمات ناشی میگردد، تأکید مینماید که سازمانها بایستی با کارکنان خود همانند مشتریان داخلی رفتار نماید، احترام بگذارد تا کارکنان شایسته را جذب ، توسعه ، ترغیب و حفظ نماید. بازاریابی داخلی برای سازمان حائز اهمیت میباشد، چراکه آن با رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان در ارتباط میباشد(تینگ، 2011).
برحسب رضایت شغلی، بازاریابی داخلی با کارکنان همانند مشتریان و مشاغلشان همانند محصولی رفتار میکند که نیازها و خواستههای مشتریان را برآورده میسازد. بنابراین منطقی است که معتقد باشیم که آن میتواند به رضایت منجر گردد(تینگ، 2011).
واژه شاخص به معنای وسیله تشخیص است و عدد شاخص عددی است که بوسیله آن تغییرات ایجاد شده دریک پدیده را در فاصله دو زمان مختلف یا دو مکان مختلف بررسی می کنیم. بنابراین میتوان گفت شاخص
عددی است برای اندازه گیری و سنجش تغییرات عوامل مختلف در فواصل زمانی یا مکانی.
شاخص قیمت سهام برای اولین بار در سال 1884 در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت، در آن زمان روش محاسبه بسیار ساده و به صورت میانگین ساده حسابی بود بدین طریق که قیمت سهام انتخابی را با هم جمع کرده وسپس به تعداد سهام تقسیم می نمودند. این روش توسط چارلز داو[1] ابداع گردید که توسط آن میانگین قیمت سهام 11 شرکت راه آهن به دست می آمدو به عنوان شاخص قیمت ها در صنعت راه آهن مورد استفاده قرار می گرفت. در سال 1897 تعداد شرکتها به 20 شرکت افزایش یافت و این روش محاسبه به عنوان تنها روش محاسبه شاخص تا سال 1928 ادامه داشت و در این تاریخ شاخص دیگری طراحی و جایگزین روش محاسبه قبلی شد .(www.djindexes.com)
شاخص قیمت سهام یک کمیت آماری است که جهت اندازهگیری افزایش یا کاهش در قیمت سهام و اوراق قرضه و بازار بکار برده میشود. این شاخصها در قالب شاخص کل، شاخص صنعت و شاخص شرکت ، محاسبه و منتشر میگردند.
برای سهامداران یا سرمایه گذاران این سئوال مطرح است که آیا امکان تمرکز برروی چند عامل مهم برای تصمیم گیری درمورد خریدوفروش سهام وجود دارد؟
آیا می شود بدون درنظر گرفتن اصول ومعیاری وبراساس حدس و گمان به بازده ای منطقی در مورد خریدو
فروش سهام دست یافت؟
آیا می توان با انجام پژوهشی جامع در رابطه با معیارهای بهینه اقدام به رتبه بندی شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار اقدام نمود؟
سئوالاتی از این قبیل همیشه ذهن سرمایه گذاران را به خود مشغول کرده است. بنابراین در این راستا شناخت عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری سرمایه گذاران مهم می باشد.عوامل تبیین کننده تصمیم گیری در مورد سهام متعدد هستند و شناخت آنها گذشته از مزیتهایی مانند کاهش ریسک، افزایش شفافیت درباره اطلاعات مورد نیاز، به تبع آن افزایش نقد شوندگی و بهبود فرایند کشف قیمت و گسترش بازار سرمایه را برای سرمایه گذاران و بازار سرمایه کشور به همراه دارد و موجبات فراهم آمدن زیرساخت های لازم برای رتبه بندی شرکت ها در بورس اوراق بهادار و به دنبال آن تلاش هرچه بیشتر شرکت ها برای قرار گرفتن در رتبه های بالاتررا از طریق گزارشگری مالی مناسب و غیره را در بر خواهد داشت.
تحقیق حاضر می خواهد با استفاده ازمعیارهایی کارا 30 شرکت برتر بورس را انتخاب و بر اساس اطلاعات آنها شاخص جدیدی راطراحی کند.
به بیان دیگر شناسایی شرکتهای ممتاز یا دارای موقعیت برتر اغلب بر پایه یک یا چند معیار از معیارهای زیر انجام می شود:
از آنجایی که در بورس اوراق بهادار تهران شاخص 50 شرکت فعالتر و شاخص 30 شرکت بزرگ انتشارمی یابند این تحقیق در نظر دارد شاخص 30 شرکت برتر را براساس معیارهای شاخص های بزرگ دنیا طراحی وکارایی شاخص طراحی شده را نسبت به 2 شاخص پیش گفته که قبلا در بورس تهران طراحی گردیده بررسی نماید. در نهایت این تحقیق در راستای پاسخ به این سئوالات باشد که:
1-تفاوت کارایی شاخص 30 شرکت برتر با شاخص 50 شرکت فعالتر چگونه است؟
2- تفاوت کارایی شاخص 30 شرکت برتر باشاخص 30 شرکت بزرگ چگونه است؟
3- تفاوت بازدهی شاخص 30 شرکت برتر با شاخص 50 شرکت فعالتر چگونه است؟
4- تفاوت بازدهی شاخص 30 شرکت برتر با شاخص 30 شرکت بزرگ چگونه است؟
با گسترش بازار سرمایه کشور بخشی از داراییهای افراد در قالب سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس می باشد.که سرمایه گذاران علاقهمندند با بکار انداختن وجوه خود کسب بازده کنند و در کنار آن ماهیت فعالیت تجاری بگونه ای است که کسب بازده مستلزم تحمل ریسک است. بهعبارت دیگر ریسک یکی از دغدغه های جدی سرمایه گذاران در بازار های مالی است. به علت تغییرات نامطلوب عوامل بازار از قبیل نرخ بهره، نرخ ارز و قیمت اوراق بهادار سرمایه گذاران عمدتا در معرض ریسک بازار قرار دارند. بنابر این باید آن را شناخت و همراه با حذف ریسک های غیرضروری،ریسک های همراه با فرصت را مدیریت نمود(آدمی،1390).
مهم ترین استفاده شاخص سهام،کاهش دادن ریسک سرمایه گذاری می باشد. ترکیب دو دارائی پر ریسک که عواید آنها دارای همبستگی منفی با یکدیگر است یک بدره(مجموعه) سهام بسیار کم ریسک را به وجود می آورد، زیرا هنگامی که یک دارائی عملکرد خوبی داشته باشد، دیگری عملکرد ضعیفی خواهد داشت و بالعکس. برای اینکه تقاضای قدرتمند در مورد عملکرد بازار سهام مورد ارزیابی قرار گیرد،شاخص های زیادی
بنیان نهاده شده است.این شاخص ها برای این طراحی شده اند تا افت و خیزهای گسترده قیمتهای بازار سهام به شکل کمی در آید، حال ممکن است که این شاخص برای بخشی از بازار یا همه بازار باشد.یک چنین شاخص هایی بنا به دلایل زیر اهمیت دارند:
شاخص قیمت سهام،نشان دهنده وضعیت کلی اقتصاد کشور است.افزایش این شاخص به معنی رونق و بهبودی در اوضاع و احوال اقتصادی و کاهش آن گویای بحران و رکود است (احمدپور و همکاران، 1386).
محاسبه شاخص قیمت سهام مستلزم در اختیار داشتن اطلاعات کامل پایه ای و آخرین اطلاعات از تغییرات قیمتهای سهام و حجم معاملات آنهاست. به این جهت این شاخص معمولاً توسط سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار یا موسسات تخصصی مستقل از بورس محاسبه می شود.
هدف این تحقیق طراحی شاخصی سازگار با بورس اوراق بهادار تهران است تا شاخص به شیوهای دقیق وضعیت بورس وشرکتهای بورسی را
نشان دهد.
تغییرات شاخص کل قیمت سهام به دنبال تغییرات در مقدار سهام مورد معامله و تغییرات قیمت آنها پدید می آید.این تغییرات ناشی از عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی می باشد.
منظور از عوامل درون سازمان، وضعیت داخلی شرکتها با توجه به سرمایه گذاریهای جدی ، سودآوری، زیان دهی، تصمیمات مجمع عمومی و مدیریت شرکتهااست.
منظور از عوامل برون سازمانی اثرگذار بر قیمت سهام شرکتها، قوانین مالی و مالیاتی، بحران های سیاسی و اقتصادی داخلی، ثبات یا بی ثباتی حکومت ها، جنگها و تهدیدهای سیاسی منطقه ای یا بین المللی می باشد.
شاخص کل قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران، در قسمت تحقیقاتی سازمان کارگزاران بورس، تهیه می گردد.
1-4)اهداف تحقیق
این تحقیق در پی رسیدن به اهداف علمی و کاربردی زیر می باشد:
1-4-1) اهداف کاربردی
این تحقیق می تواند نقش مهمی جهت هدفمند کردن فعالیت ها در حوزه های زیر داشته باشد:
مدیران بازار سرمایه
نگرش جامع به وضعیت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه بورس اوراق بهادار و مبنای مقایسه وضعیت بازار در بازه های زمانی متفاوت .
صندوق های سرمایه گذاری
تاکید و توجه بیشتر به شرکتهای منتخب در این تحقیق برای تشکیل پرتفوی جهت سرمایه گذاری.
شرکت های مشاور مالی و اقتصادی
شناسائی شرکتهایی که از نظر سودآوری، نقدشوندگی و بازدهی وضعیت بهتری دارند و توصیه به سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در آن شرکتها.
بورس اوراق بهادار تهران
طراحی شاخص های جدید و بهینه براساس معیارها و فرمولهای شاخص های معتبر جهانی.
سرمایه گذاران
هدف این شاخص راهنمائی سرمایه گذاران برای شناسایی و سرمایه گذاری در شرکتهایی است که سودآوری و نقدشوندگی وبازدهی بیشتری دارند.
1-4-2) اهداف علمی
1- ایجاد پایگاه قابل اتکائی برای تصمیم گیری سهامداران بورس با توجه به معیارهای برتر.
2- ایجاد زیر ساختی برای رتبه بندی شرکت های بورسی به صورت منطقی با توجه به معیارهای برتر.
3-طراحی و فراهم نمودن برنامه کامپیوتری برای تحلیل بنیادی و انتخاب سهام برتر.
1-5) سئوالات تحقیق
1- تفاوت بازدهی سهام شاخص30 شرکت برتر بابازدهی سهام شاخص 50 شرکت فعالتر چگونه است؟
2- تفاوت بازدهی سهام شاخص30 شرکت برتر بابازدهی سهام شاخص 30 شرکت بزرگ چگونه است؟
1-6) فرضیه های تحقیق
1- بازدهی سهام شاخص30 شرکت برتربابازدهی سهام شاخص 50 شرکت فعالتر تفاوت دارد
2- بازدهی سهام شاخص30 شرکت برتربابازدهی سهام شاخص 30 شرکت بزرگ تفاوت دارد.
3- بازده سرمایه ((ROE))شاخص 30 شرکت برتر با بازده سرمایه((ROE)) شاخص 50 شرکت فعالتر تفاوت دارد.
1-7) روش شناسی تحقیق
دستیابی به هدف های تحقیق (نظریه سازی) میسر نخواهد بود مگر زمانی که جستجوی شناخت با روش شناسی
درست صورت پذیرد.
جامعه آماری تحقیق و نمونه شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات مبانی نظری و ادبیات تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده می شود که از کتب لاتین و فارسی، پایان نامه ها و بخصوص مقالات لاتین مجلات معتبر مالی پایگاه های اطلاعاتی بدست می آید.اطلاعات مورد نیاز بر اساس نوع آنها از منابع مختلف سازمان بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری می شوند. به منظور جمع آوری داده های مورد نظر، از نرم افزار ره آورد نوین و بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده می شود.