بعدکیفیت
۷۴۸/۰
کل پرسشنامه
۹۳۸/۰
۳-۶ روش تجزیه وتحلیل داده ها
داده ها بعنوان آگاهیهای خام و پردازش نشده، ابتدایی ترین شناخت پژوهشگر پیرامون پاسخهای احتمالی هستند که در رابطه با مسئله تحقیق مطرح شده اند لذا پژوهشگر پس از دستیابی به این داده ها، با توجه به ماهیت آنها و ساختار و قالب فرضیه ها، با این سوال روبرو می شود که از چه طریقی این داد ه ها را طبقه بندی، پردازش و در نهایت تحلیل کند تا بتواند فرضیه ها را که حالت پاسخهای احتمالی و موقتی برای مسئله تحقیق دارا هستند تعیین تکلیف نماید.
برای تجزیه و تحلیل داده ها، با توجه به ماهیت آنها، روش های مختلفی وجود دارد که پژوهشگرباید به کاربرد و سنخیت این روشها توجه کند تا در نهایت بتواند استنتاجها و نتیجه گیریهای معتبر و دقیقی را به عمل آورد.
پس بطور کلی می توان گفت در تجزیه و تحلیل داده ها یک بعد کمی وجود دارد که آن محاسبات آماری خاص است و یک بعد کیفی،که آن تحلیلها، استدلالها، واستنتاجهایی است که بر نتایج محاسبات آماری صورت می پذیرد تا بتوان در نهایت آن را به جامعه آماری تعمیم داد (خاکی، ۱۳۷۸،۱۶۰).
لذا بعد از آنکه جمع آوری داده ها با پرسشنامه بعمل آمد برای هر فرضیه جدول ویژه ای تهیه و مجموعه پاسخها، همراه با مجموع امتیازات و میانگین امتیازات در آن منعکس گردید تا امکان مقایسه مجموع میانگین هر مجموعه با میانگین تئوریکی آن فراهم شود که برآن اساس بتوان نتیجه لازم جهت بررسی فرضیه و اینکه آیا امکان اجرای استعلام الکترونیکی بین دستگاه های دولتی استان مرکزی در بستر شبکه ملی اطلاعات وجود دارد یا خیر؟
۳-۶-۱ آمار توصیفی
هنگامی که توده ای از اطلاعات کمی برای تفسیر گردآوری میشود، ابتدا لازم است آنها بصورتی که به روشنی قابل فهم و انتقال باشند، سازمان بندی و خلاصه شوند. روش های آمار توصیفی به همین منظور بکار برده میشوند. غالبا مفید ترین و در عین حال اولین قدم در سازمان دادن به داده ها مرتب کردن آنها براساس یک ملاک منطقی است. بنابراین با استفاده مناسب از روش های آمار توصیفی میتوان ویژگیهای یک دسته ازاطلاعات را بصورتی دقیق بیان کرد. روش های آمار توصیفی همیشه برای تعیین و بیان ویژگیها یا اطلاعاتی که پژوهشگران جمع آوری کرده اند، بکار برده میشوند (دلاور، ۱۳۹۲، ۲۵).
۳-۶-۲ آمار استنباطی
غالبا هدف اصلی پژوهشگر، کسب اطلاع در باره گروه های کوچک نیست، بلکه علاقه مند است که از طریق یافته های این گروه، اطلاعات لازم در باره جامعه ای که این گروه کوچک را از آن انتخاب کرده است، کسب کند. هدف پژوهشگر، اغلب عبارت است از تعمیم اصول و یافته ها به نحوی که قادر باشد حوادث را تبیین و پیش بینی کند. لذا به این دلیل از گروه کوچک استفاده میکند که قادر باشد چنین نتیجه ای را برآورد یا استنباط کند.علیهذا با بهره گرفتن از آمار استنباطی میتوان از طریق یافته های حاصل از گروه های کوچک، در باره گروه های بزرگ به استنباط پرداخت. اما باید توجه داشت که در این استنباط اندکی بی اطمینانی وجود خواهد داشت. اما آمار استنباطی پژوهشگر را قادر می سازد تا میزان این بی اطمینانی را برای گروه های بزرگ، محاسبه کند. آمار استنباطی علم تصمیم گیری عاقلانه براساس استفاده از اطلاعاتی است که کامل نیستند (دلاور، ۱۳۹۲، ۲۶). . و این تحقیق تلاش میکند با تعمیم یافته های خود تصمیمات بخشی از دستگاه های اداری یک استان را به کل استان و با این استدلال که دولت بصورت متمرکز در امور فناوری اطلاعات تصمیم گیری و اقدام میکند پس با تحلیل استنباطی میتوان نظر گروهی از خبرگان دستگاه های دولتی را به دیگر استانها نیز تعمیم داد.
۳-۶-۲-۱ جدول توزیع فراوانی
توزیع فراوانی عبارت است از سازمان دادن دادهها یا مشاهدات به صورت طبقات همراه با فراوانی هر طبقه. برای تشکیل یک جدول توزیع فراوانی باید دامنه تغییرات، تعداد طبقات و حجم طبقات توسط فرمولهای مربوطه محاسبه شده و سپس اقدام به نوشتن جدول توزیع در دو ستون X (ستون طبقات) و F (فراوانی طبقات) شود. جدول توزیع فراوانی یک روش اقتصادی و در عین حال آسان برای نمایش انبوهی از دادههای نامنظم است. اما در طبقه بندی کردن، برخی از اطلاعات به علت خطای گروه بندی از دست میروند که در محاسبه شاخصهای آماری نیز منعکس میشود (دلاور، ۱۳۹۲، ۴۱).
۳-۶-۲-۲ آزمون کلموگروف اسمیرنف (k-s)
نوعی آزمون نیکوئی برازش برای مقایسه یک توزیع نظری با توزیع مشاهده شده است. از این آزمون برای مقایسه دوجامعه مستقل، تعیین نوع داده ها و مشخص نمودن نرمال بودن یا غیر نرمال بودن داده ها استفاده میشود (مومنی و فعال قیومی، ۱۳۹۱، ۸۸).
۳-۶-۲-۳ آزمون فرید من[۴۶]
وقتی دادههای مربوط به k گروه نمونه جور شده، حداقل در سطح مقیاس ترتیبی باشند، «آزمون فریدمن برای تجزیه واریانس دوطرفه از طریق رتبهبندی» بکار میرود تا این فرضیه را که k گروه نمونه همه از یک جامعه آماری مشترک آمدهاند، بسنجیم (کاظمنژاد و همکاران، ۱۳۸۰).
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱ مقدمه
تجزیه و تحلیل داده ها برای بررسی صحت و سقم فرضیه در هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است و امروزه در بیشتر تحقیقاتی که مبتنی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد پژوهش می باشد تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلیترین و مهمترین بخشهای پژوهش محسوب می شود. داده های خام با بهره گرفتن از نزم افزارهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار داده می شوند. همانطور که در فصل سوم این پایان نامه بیان گردید برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. دستگاه های دولتی استان مرکزی متشکل از ادارات کل و مدیریتهای زیرمجموعه قوای مقننه، قضائیه، مجریه، بانکهاو نهادهای مستقل میباشندوهدف این پژوهش دستگاه های دولتی زیرنظر قوه مجریه و بانکها میباشد که از نظر نیاز به تبادل اطلاعات، مراجعین متعددی را شامل میگردندو اغلب از بودجه های استانی استفاده میکنند و برخی هم از بودجه های ملی برخوردارند وگزارش عملکرد مالی خود را به استان نمی دهند. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از هر دو روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده است.
۱- جهت توصیف متغیرهای تحقیق در قالب جدول و نمودار از آمار توصیفی جنسیت , سن , میزان تحصیلات، سنوات خدمت , و همچنین توصیفی کلی از وضعیت زیرساخت فناوری اطلاعات در دستگاه های دولتی هدف وتعداد تقریبی مراجعین و حجم استعلام کتبی هر دستگاه استانی در پرسشنا مه با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS آورده شده است.
۲- در قسمت آمار استنباطی نیز , برای تحلیل داده ها جهت قضاوت در مورد فرضیات پژوهش پس از مشخص شدن نرمال یا غیر نرمال بودن داده ها به تناسب از آزمونهای میانگین یک جامعه آماری و آزمون فریدمن استفاده شده است.
۴-۲ آمارتوصیفی جمعیت شناسی
۴-۲-۱ جنسیت پاسخ دهندگان
با عنایت به ارقام استخراج شده از پرسشنامه ها، تعداد۷۷پرسشنامه دریافت شده که ۵۹نفراز پاسخگویان را مردان تشکیل داده اند که معادل ۶/۷۶درصد میباشد و تعداد ۱۸نفر از پاسخگویان را زنان که ۴/۲۳درصد جامعه آماری را تشکیل داده اندو نشان دهنده آن است که اشتغال مردان نسبت به زنان در حوزه فناوری اطلاعات تقریبا ۳ به ۱ میباشد که این اطلاعات در جدول ۴ -۱ و نمودار ۴-۱ ارائه شده است.
جدول ۴-۱ نسبت جنسیت پاسخگویان
جنسیت
فراوانی
درصد
درصدداده های معتبر
درصدتجمعی
۴-۲۴-۹-عدم تمایل مسافر به زیارت کسی ۲۳۰
۴-۲۴-۱۰-آگاه نبودن مسافر از نظامات خانقاهی و اخراج نکردن او از خانقاه ۲۳۰
۴-۲۴-۱۱-اهلیّت نداشتن مسافر و بیرون کردن او از خانقاه ۲۳۱
۴-۲۴-۱۲-دریوزه کردن خادمان ۲۳۱
۴-۲۵-آداب به گرمابه رفتن ۲۳۲
۴-۲۵-۱-پرداخت مزد حمّامی ۲۳۲
۴-۲۵-۲-سالک باید در بدو ورود به حمّام پای چپ را مقدّم میکرد ۲۳۲
۴-۲۵-۳-نیّت کردن برای پاکی و طهارت جهت نماز خواندن ۲۳۳
۴-۲۵-۴-احتراز از نماز خواندن در حمّام ۲۳۳
۴-۲۵-۵-حکم سخن گفتن در حمّام ۲۳۳
۴-۲۵-۶-سپاس حقّ متعال بعد از حمّام کردن ۲۳۴
۴-۲۵-۷-تصوّر کردن دوزخ در حمّام ۲۳۴
۴-۲۵-۸-غروب به حمّام رفتن مکروه است ۲۳۵
۴-۲۵-۹-احتراز از قرائت قرآن در حمّام ۲۳۵
۴-۲۵-۱۰-احتراز از سلام کردن در حال رفتن به حمّام ۲۳۵
۴-۲۵-۱۱-قناعت در حمّام ۲۳۶
۴-۲۵-۱۲-ضرورت خلوت بودن حمّام ۲۳۶
۴-۲۵-۱۳-پرداخت مزد بیشتر به حمّامی جهت خالی کردن حمّام ۲۳۶
۴-۲۵-۱۴-ضرورت پوشیدن شلوار در حمّام ۲۳۷
۴-۲۵-۱۵-صلّا دادن جهت حمّام کردن دسته جمعی ۲۳۷
۴-۲۵-۱۶-رعایت آداب حمّام دسته جمعی ۲۳۷
۴-۲۵-۱۷-به کار گرفتن دلّاک در حمّام ۲۳۸
۴-۲۵-۱۸-بیرون آمدن از حمّام با پای راست ۲۳۸
۴-۲۵-۱۹-رعایت کردن آداب حمّام از راه طب ۲۳۹
نتیجهگیری ۲۴۰
فهرست منابع ۲۴۲
ABSTRACT: 246
چکیده
آیین، آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم
به وسیلهی:
آسیه السادات افشین
در این رساله چنان که از عنوان آن پیداست به بحث و بررسی آیین، آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم پرداخته شده است. قبل از ورود به بحث اصلی، در باب خانقاه مطالبی به رشته تحریر در آمده است. یک فصل از این رساله هم به موضوع ادبیات خانقاهی اختصاص یافته است. در فصل چهارم این رساله که مربوط به آیین ها و رسوم خانقاهی است، تمامی این آیین و رسوم از کتب معتبر اهل تصوف و خانقاه نشینان استخراج گردیده و تعریف شده است. شیوه ی ترتیب این آیین ها برحسب اهمیّت آنها صورت گرفته است. مثلا اوّلین آیین «سماع» است چون بیشترین آداب و رسوم در این کتاب ها مربوط به سماع و شیوه ی اجرای این رسم صوفیانه بوده است، در ضمن بعد از تعریف این آیین ها موارد وشواهد به صورت مستند به کتاب های اصلی ارجاع داده شده است.
واژهی های کلیدی: تصوف، خانقاه، شیخ، مرید، آیین و آداب.
مقدمه
قبل از این که به کانون های خانقاهی و مراکز تجمع صوفیان و آیین،آداب و رسوم آن بپردازیم، ضرورت دارد که به مطالبی چند در مورد چگونگی پیدایش و ظهور مسلک صوفیان و هم چنین سیر آن در بین مسلمانان اشاره کرده، سپس به شناخت موضوع اصلی اقدام کنیم. موضوع عرفان و تصوف اسلامی که از زمان پیدایش و تحوّلات مربوط به آن بیش از دوازده قرن میگذرد از مسائل مهّم فرهنگ و تمدّن اسلامی میباشد. توجّه به موضوع عرفان و تصوف در کشورهای اسلامی توسط محققان شرقی و غربی از مدّت ها قبل آغاز و پیگیری شده است. از آنجا که بخش مهّمی از فرهنگ دینی و اجتماعی مسلمانان در بطن مسائل عرفانی قرار گرفته و شناخت فرهنگ اسلام بدون شناخت موضوع عرفان و تصوف آن ممکن نیست. پس این مهّم، پژوهش در مقولهی عرفان و تصوف را ایجاب کرده است. از سویی هم به دلیل این که قسمتی از تاریخ ادبی و دینی سرزمین ایرانیان تحت قلمرو مسائل عرفانی قرار دارد، لازم است برای شناخت هرچه بیشتر فرهنگ وتمدّن این سرزمین تحقیق و بررسی کافی به انجام رسد.
مسلک تصوف تقریباً از نیمهی دوّم قرن دوّم با ظهور مشاهیری از صوفیان هم چون: ابراهیم ادهم ۱۶۰ هـ .ق و فضیل عیاض ۱۸۷هـ.ق و شقیق بلخی۱۹۶هـ .ق پایه گذاری شده و در قرن سوّم بوده که توانسته خود را به عنوان مسلکی معروف و مشخص و مستقل معرفی کند.بعد از آن آیین تصوف در طول عمر خود مراحل مختلفی را تجربه کرده و در عین پای بندی به مذهب اسلام توانسته تا حدودی موجب تولّد و پیدایش فرهنگ عرفانی ایران و هند و مسیحی گردد. تا قرن هفتم وهشتم این سیر تکاملی چه در ایران و چه در دیگر نواحی اسلامی به حیات خود ادامه داده و بعد از آن هم تا در دوران معاصر، اکثر سخنان صوفیان پیشین تکرار و تشریح گردیده است.
میتوان اذعان کرد که برای تصوف تعریفی جامع و مانع وجود ندارد چرا که هرعارف و محققی از زاویهی دید خود به این مقوله نگریسته و از آن تعبیری به دست داده است. چنان که میتوان گفت هر فرد صوفی بیانگر نوعی تصوف است. گروهی اصل لغت تصوف وصوفی را عربی و مشتق از صفا و صوفیه و منسوب به اهل صفّه دانستهاند. برخی از روایت ها در مورد طایفهی صوفیه به قرار ذیل است:
۱-«انتساب به صفّه که گروهی از اصحاب رسول اکرم(ص) در صفّهی مسجد پیغمبر سکونت داشتند، که در نهایت فقر زندگی میکردند. » ( همایی، مقدمهی مصباح الهدایه، ۱۳۸۲: ۶۷)۲-«اشتقاق از کلمهی صفا به مناسبت آن که صوفیان در اثر ریاضت به صفا و روشنی درون دست یافته و آیینهی دلشان بر اثر مکاشفات و مشاهدات روشن و صافی میگردد. » (بختیاری، ۱۳۸۲: ۱۵)در هر حال منشأ کلمهی صوفی هر چه که بوده باشد محصول این نحلهی فکری یعنی عرفان و تصوّف بوده است که این مقوله خود متضمن دو بخش عمده میباشد: یکی موضوع جهان بینی و مکاشفات عارفان و سالکان است. دیگری در بردارندهی برنامه های عملی و مراسم و نظامات مربوط به کانونهای خانقاهی است. چنان که همین سلسله برنامه ها و حرکت عارفان و مریدان در رأس آنها منجر به پیدایش مراکز خانقاهی شده اند . دراین کانو
ن ها علاوه بر استفاده از برنامه های مربوط به سیر و سلوک هم چون: عبادت، چلّه نشینی، ذکر، سماع و دیگر فعالیّتهای مربوط به مسلک تصوف مانند: مجالس وعظ و ارشاد عمومی نیز در آنجا دایر بوده است. هم چنین برخی از خانقاه ها با وجود داشتن تشکیلاتی وسیع و منابع اقتصادی به صورت مسافر خانه های رایگان مورد استفادهی صوفیان مقیم و مسافر و گاه مسافران معمولی و غیر صوفی قرار میگرفت.
این رساله در پنج فصل تنظیم شده است. بخش نخست به کلیات موضوع و طرح مسأله میپردازد. بخش دوّم مبحثی است کلی در مورد خانقاه (لغوی، تاریخی، و…) بخش سوّم در مورد ادبیات خانقاهی بحث میکند. بخش چهارم متضمن بدنهی اصلی تحقیق میباشد که در آن آیین، آداب و رسوم خانقاه و اهل خانقاه نشین با ارائه شواهد و مداخلی تشریح شده است. بخش پنجم این پژوهش به ارائه نتیجهای عمیق و در ضمن آن توصیه و پیشنهادهایی را به محقّقان و پژوهشگران و علاقمندان در این زمینه میدهد
فصل اول
کلیات
۱- کلیات
هدف پژوهش
هدف از نگارش این رساله مطالعه و تحقیق و بررسی آیین، آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم میباشد. درست است که اهل ادب بخصوص فارسی زبانان با واژهی خانقاه و تصوف و ادبیات عرفانی آشنایی دارند. امّا واقعیت امر آن است که هنوز دربارهی بسیاری از اصطلاحات و آیین و رسوم مربوط به خانقاه تحقیق و پژوهشی همه جانبه و مستقل صورت نگرفته است. آنچه گفتهاند سخنان پراکندهای است که در غالب آثار اهل تصوف تکرار شده است. در این پژوهش تلاش خواهد شد، از آثار دست اول و معتبر اهل عرفان و تصوف و خانقاه نشینان، این اصطلاحات و آیینها با مستندات و سخنان خود آنان، جمع آوری و دستهبندی شوند و با نظم و ترتیبی منظّم و مرتّب گردند. چنان که نتیجهی این تحقیق بتواند مورد استفادهی پژوهشگران و محققان قرار گیرد.
پیشینه پژوهش
خانقاه و آیین های مربوط آن از قدیم الایّام یعنی از زمان پیدایش تفکر عرفان و تصوف از جنبه های مختلفی در کتاب های مربوط به عرفان و تصوف توسط طرفداران یا خود اهل عرفان و تصوف و حتّی مخالفان آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. و در این مورد تاکنون آثاری نگاشته شده است. چنان که گوناگونی این کتاب ها نیز به تعدد جریانات مختلف تفکّر بشری فراوانی چشمگیر ی دارند. که از این قبیل کتب میتوان کتاب هایی چون: اورادالاحباب و فصوص الاآداب تألیف ابوالمفاخر یحیی باخرزی. عوارف المعارف تألیف شیخ شهابالدین سهروردی. اللمع فی التصوف تألیف ابونصر سراج طوسی. مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه تألیف عزّ الدین محمد کاشانی. رساله ی قشیریه تألیف ابوالقاسم قشیری. کشف المحجوب تألیف ابوالحسن علی بن عثمان هجویری. و از جمله کتابهای دوران معاصر، جستجو در تصوف ایران تألیف عبدالحسین زرین کوب. مبانی عرفان و احوال عارفان تألیف علی اصغر حلبی. تاریخ خانقاه تألیف محسن کیانی. ارزش میراث صوفیه تألیف عبدالحسین زرین کوب را ذکر کرد. در ذیل به جمع بندی کتبی که در این زمینه نگاشته شده است پرداخته میشود. در کتاب اورادالاحباب و فصوص الآداب به اهّم آیین، آداب و رسوم صوفیان و خانقاهیان از قبیل: آداب سماع، آداب طعام خوردن، آداب حمّام رفتن و خدمت در آن، آداب مرید باشیخ و شیخ با مرید و… اشاره شده است. در کتاب عوارف المعارف هم به آدابی چون: مسافرت کردن صوفیان، آداب ورود به خانقاه و شهر، تنبیه انضباطی مریدان و درویشان خاطی و … اشاره شده است. در کتاب اللمع فی التصوف به آدابی چون: پوشیدن لباس، آداب هم نشینی و صحبت در تصوف و آداب گرسنگی در تصوف و … اشاره شده است. در کتاب مصباح الهدایه هم آدابی چون: پوشیدن خرقه و انواع آن، خلوت و چلّه نشینی، آداب خفتن و آداب صرف طعام و … اشاره شده است. در کتاب رساله ی قشیریه به آدابی چون: در خلوت و عزلت، در سماع ، در صحبت و در احکام سفر و… اشاره شده است. در کتاب کشف المحجوب نیز به آیینی از قبیل: سماع، احکام سفر، سؤال و گدایی، آداب تأهل و تجرّد، آداب طعام خوردن صوفیان و… اشاره شده است. در کتاب مبانی عرفانی و احوال عارفان به انواع خرقه های صوفیان و مجالس عرس صوفیان و … اشاره شده است. در کتاب تاریخ خانقاه به آدابی هم چون: ریاضت، چلّه نشینی، سماع تنبیه انضباطی درویشان و… پرداخته شده است. در کتاب ارزش میراث صوفیه به عواید و درآمد خانقاهها، خانقاه وشیخ، قوّالی و سماع و ظاهر ژندهی مشایخ، خرقه و خانقاه اشاره شده است.
روش تحقیق
۷۲/۱۰
۴۷۷/۰
۰۰۰/۰
تأیید
با توجه به داده های جدول، ضریب معناداری در این رابطه برابر با ۷۲/۱۰میباشد، همچنین ضریب مسیر محاسبه شده برابر با ۴۷۷/۰ و مثبت میباشد، لذا میتوان در سطح اطمینان۹۵/۰ معنادارای این رابطه را بیان نمود بدین معنا که هماهنگی بین بخشی، چابکی استراتژیک را در صنعت دارو تحت
تأثیر قرار میدهد.
یکی از اشکالات وارده به نرمافزار پی.ال.اس، نداشتن شاخص برای سنجش نکویی برازش مدل میباشد؛ اما با توجه به یافتههای نرم افزار، درجه آزادی مدل به صورت دستی حساب شد و نتیجه به صورت ذیل میباشد:
میزان مورد قبول برای درجه آزادی بیشتر از۳۶/۰ میباشد(آماتو و همکاران[۱۶۱]،۲۰۰۴). از آنجایی که این میزان برای مدل محاسبه شده برابر با ۳۶/۰ است، میتوان گفت مدل تحقیق از درجه آزادی مناسبی برخوردار میباشد.
نتیجه گیری و پیشنهادها
شاید یکی از مهمترین بخشهایی تحقیق، فصل نتایج و پیشنهادهای آن باشد. بیشتر کوششهایی که در فرایند تحقیق صورت میگیرد، در واقع برای دستیابی به نتایج و پیشنهادهای تحقیق است. چرا که هدف از انجام تحقیق، یافتن راه حل برای مشکلاتی است که وجود دارند و یا در طی تحقیق و پژوهش بروز می کنند و شناسایی میشوند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازارگرایی بر چابکی استراتژیک با تأکید بر نقش فرهنگ سازمانی( تعدیلگر) صورت گرفت. بدین منظور، در این تحقیق طی چارچوبی منظم و در خلال پنج فصل به بررسی این موضوع پرداخته شد که در فصل اول به بیان مسأله تحقیق، اهداف، ضرورت و فرضیه های تحقیق و تعاریف مفهومی پرداخته شد.
در فصل دوم، مبانی نظری و پژوهشی متغررهای تحقیق آورده شده است. مبانی نظری و پژوهشی بازارگرایی، چابکی استراتژیک و فرهنگ سازمانی به تفصیل بیان شده اند. در نهایت با مطالعه عمیق ادبیات تحقیق، چارچوب مفهومی معقول و منطقی ارائه شد.
در فصل سوم، به روش تحقیق اشاره شده است. نتایج تحقیق موقعی قابل اعتماد، اطمینان و تعمیم هستند که با روش مناسب بدست آمده باشند. جامعه آماری، نمونه آماری، روش نمونه گیری، روش برآورد حجم نمونه، روش جمع آوری اطلاعات و روشهای آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات در فصل سوم شرح داده شده اند.
در فصل چهارم، به آزمون فرضیه ها پرداخته شده و به نتایج تحقیق اشاره شده است، ولی تبیین و چرایی نتایج تحقیق امری است که در فصل پنجم مورد بررسی قرار میگیرد.
به طور خلاصه در این فصل نتایج حاصل از پژوهش با توجه به داده های جمع آوری شده و آزمونهای آماری ارائه میگردد و سپس پیشنهاداتی بر مبنای یافتههای تحقیق و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه خواهد شد.
در نمونه مورد مطالعه در این تحقیق،۷/۴۹ درصد از پاسخگویان را خانم ها تشکیل داده بودند. از نظر توزیع سنی، جامعه آماری تحقیق(شرکتهای فعال در صنعت دارو) جامعه تقریبآ جوانی است چرا که ۲/۳۵ درصد از نمونه آماری را افراد بین۳۱ تا۳۵ سال تشکیل می دهند.بررسی وضعیت تحصیلی نشان میدهد که ۵/۴۶ درصد افراد نمونه آماری دارای لیسانس هستند و این امر بیانگر آن است که شرکتهای دارویی بررسی شده از نظر تحصیلات در وضعیت مناسبی قرار دارند. تحلیل وضعیت سابقه کار نیز نشان داد که ۷/۳۸ درصد از کارمندان، سابقه کاری کمتر از پنج سال دارند که نشان از تعدیل نیروی مناسب این شرکتها دارد.
در این بخش خلاصهای از نتایج آمار استنباطی اشاره می شود.
پایایی که با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ سنجیده می شود، باید بالاتر از ۷/۰ بوده و این مقدار محاسبه شده برای پژوهش بالاتر مقدار قابل قبول بوده است.
برای بررسی روایی همگرای سازههای تحقیق، از سه معیار پایایی ترکیبی، میانگین واریانس استخراجی و بار عاملی استفاده شد که میزان قابل قبول برای پایایی ترکیبی بالاتر از ۷/۰، برای میانگین واریانس استخراجی و بار عاملی بالاتر از ۵/۰ میباشد. نتایج این یافته ها نشان داد که همه سازهها از نظر روایی همگرا در حد بسیار قابل قبولی میباشند.
به منظور بررسی فرضیه ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید که سعی می شود مروری بر نتایج بدست آمده صورت پذیرد.
فرضیه اصلی: بازارگرایی، چابکی استراتژیک را در شرکتهای فعال در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد.
آزمون آماری این فرضیه نشان میدهد که این فرضیه مورد تأیید قرار گرفته و همچنین ضریب مسیر محاسبه شده برای این رابطه مثبت بوده بدین مفهوم که این رابطه یک رابطه مثبت و معنادار میباشد.
بازارگرایی به عنوان مقدمهای برای موفقیت سازمانی شناخته شده است(هان، کیم، اسریواستاوا،۱۹۹۹). بازارگرایی شرکت را به داشتن کسب اطلاعات از محیط و داشتن دیدگاهی وسیعتر ترغیب می کند. این اطلاعات می تواند در داخل سازمان تسهیم شود و آگاهی بیشتری برای کاربران کلیدی فراهم آورد. در نهایت این اطلاعات برای پیش بینی نیازهای بازار، پاسخگویی به اقدامات رقبا و پاسخ به نیازهای مشتریان فعلی، بکار برده شود(رکس ای مک کلر،۲۰۰۹).
چابکی به معنای پیدا کردن راه هایی جدید برای پاسخ مؤثر و سریع به تغییرات بازار، تقاضاهای مشتربان برای کالاها و خدمات، میباشد(شریفی و ژانگ،۲۰۰۷). سازمانهای چابک با تغییر، عدم قطعیت و غیرقابل پیش بینی بودن، پاسخ مناسب به محیط بازار عجین شده اند. بنابراین این سازمانها با نگرشهایی مجزا برای رویارویی با این تغییرات نیازمندند. این نگرشها شامل: پاسخگویی، شایستگی، انعطاف پذیری/قابلیت انطباق و سرعت میباشند(تی سنگ، تورنگ لین،۲۰۱۱).
بنابراین لازمهی پیاده سازی چابکی در سازمان، بازارگرایی میباشد، بدین معنا که هر قدر سازمانی بازارگرا باشد، چابک نیز خواهد بود و راه هایی مؤثرتر برای پاسخگویی به نیازهای بازار بکار خواهد گرفت. در مطالعه ای که توسط زلباست، گرین جی آر، ابشیر و ساور در سال۲۰۱۰ انجام شد، تأثیر مثبت بازارگرایی بر چابکی استراتژیک تأیید شد که یافتههای تحقیق نیز این رابطه مثبت را تأیید مینماید. بنابر این یافته، فرضیات فرعی تحقیق نیز مطابق نتایج آماری تحقیق و مطالعه انجام شده تأیید شده اند.
فرضیه اصلی دوم: فرهنگ سازمانی، رابطه بین بازارگرایی و چابکی استراتژیک را در شرکتهای فعال در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد.
از آنجا که ضریب معناداری این رابطه پایینتر از حداقل قابل قبول بود، این رابطه رد شد.
گب هاردت و همکاران[۱۶۲](۲۰۰۶) در تحقیقات خود باین نتیجه رسیدند که بازارگرایی و توانایی بازارگرا شدن بطور فزایندهای در فرهنگ سازمانی ریشه دارد و عواملی که بعنوان پیشزمینههایی برای بازارگرایی پیش بینی شده اند مانند تأکید مدیران عالی، سیستم پاداش و تمرکز ممکن است نقشی کمرنگتر از فرهنگ داشته باشند.
سازمانهای موفق دنیا به ویژه آنهایی که تا سطح بالای ایمنی راه پیمودهاند، مدعی هستند که به بسیاری از این موفقیتها از راه تقویت فرهنگ سازمانی خود، دست یافتهاند. با توجه به اهمیت مبحث فرهنگ سازمانی در هر سازمانی، بدیهی است که موفقیت در پیادهسازی شیوه های نوین و تکنیکهای جدید مدیریتی، مستلزم پشتیبانی از طرف فرهنگ سازمانی است. تحقق اهداف هر سازمان در گرو هماهنگی فرهنگ سازمانی به عنوان شاخص وضعیت نیروی انسانی با اهداف و استراتژی های تدوین شده است(ابزری، مهدی؛ دلوی، محمدرضا، ۱۳۸۸).
جوهان لیواری و نتا لیواری (۲۰۱۱) به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و روشهای چابک پرداختند و به این نتیجه رسیدند که هر فرهنگی به جز فرهنگ سلسله مراتبی، کاربرد روشهای چابک را افزایش میدهد.
همچنین که از نتایج تحقیقات پیداست، فرهنگ سازمانی نقش بهسزایی در بازارگرا و چابک شدن سازمان دارد، اما بنا بر یافتههای تحقیق، فرهنگ سازمانی نمیتواند رابطه این دو را تعدیل نماید. دلیل این امر را میتوان نوع فرهنگ حاکم بر سازمانهای ایرانی دانست؛ فرهنگ بیشتر این سازمانها بنا بر طبقه بندی دنیل دنیسون(۲۰۰۶) سلسله مراتبی است؛ این فرهنگ بر ثبات و پایداری تأکید دارد و کانون توجه خود را به داخل سازمان معطوف میدارد. لذا با توجه به ویژگی این نوع فرهنگ در سازمانهای ایرانی، میتوان تعدیلکننده بودن فرهنگ سازمان در رابطه بازارگرایی و چابکی را مردود دانست.
فرضیه فرعی اول: مشتریگرایی، چابکی استراتژیک را در شرکتهای فعال در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد.
یافتههای آزمون نشان از تأیید شدن این فرضیه داشت چرا که ضریب معنی داری این رابطه مثبت و قابل قبول بود.
نارور و اسلاتر(۱۹۹۰) و شاپیرو(۱۹۹۸) بازارگرایی را هماهنگی و انسجام منابع شرکت و هدایت آنها برای ایجاد ارزش برتر برای مشتریان، تعریف می کنند. مفهوم مشتریگرایی آنها مجموعه ای از باورهایی که علایق مشتری و سپس دیگرا سهامداران را در درجه اول اهمیت قرار میدهد را توصیف می کند که این امر با دیدگاه نارور و اسلاتر(۱۹۹۰) هماهنگی دارد. بنابراین هر چه سازمانی مشتریگراتر باشد، بدین معناست که تلاش بیشتری در جهت تشخیص نیازهای مشتری و در نتیجه پاسخگویی سریعتر به این نیازها، مینماید. لذا بدیهی است که مشتریگرایی، چابکی استراتژیک را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین یافتههای این تحقیق، نتایج تحقیقات پیشین(زلباست، گرین جی آر، ابشیر و ساور ،۲۰۱۰). مبنی بر اثرگذاری مثبت مشتریگرایی بر چابکی سازمان را تأیید می کند.
فرضیه فرعی دوم: رقیبگرایی، چابکی استراتژیک را در شرکتهای فعال در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد.
با توجه به نتایج آزمون فرضیه، ضریب معناداری این رابطه نیز مثبت بود اما این رابطه مورد تأیید قرار نگرفت.
رقیب گرایی دانشی است درباره رقیب که به شرکت اجازه میدهد درباره رقبا، نقاط قوت و ضعفشان اطلاع بدست آورند(زارکو، روییز، یوستا،۲۰۱۱). ) رقابت گرایی به عنوان جز دوم بازارگرایی سبب ایجاد فرصتی برای مقایسه با شرکتهای دیگر برای مثال با عرضهکنندگان می شود (دو و آگراول،۲۰۰۷). بنابراین سازمانهای بازارگرا در راستای تحقق هدف بازارگرایی خود بایستی به رقبا توجه خاصی داشته باشند و اقدامات آنها را بطور مداوم بررسی نمایند. بنابراین بدیهی بنظر میرسد که رقیبگرایی سبب چابکی سازمان می شود اما با توجه به نوع شرایط حاکم بر سازمانهای دارویی ایران و تحریم صنعت دارو در ایران، این شرکتها نتوانستند توجه کافی به رقبا مبذول دارند و در نتیجه رقیبگرایی نمیتواند سبب چابکی در این شرکتها شود.
فرضیه فرعی سوم: هماهنگی بین بخشی، چابکی استراتژیک را در شرکتهای فعال در صنعت دارو تحت تأثیر قرار میدهد.
نتایج آماری این رابطه نیز حاکی از تأیید شدن این رابطه بود چرا که ضریب معنی داری این فرضیه مثبت بود.
هماهنگی بین بخشی به درگیری کارکنان برای ایجاد ارش برتر برای مشتریان و سهامداران، اطلاق می شود(دو و آگراول،۲۰۰۷). بنظر میرسد هرقدر سازمانی به دنبال بازارگرایی باشد، بخشهای مختلف آن برای تحقق هدف بازارگرایی(خلق ارزش برتر برای مشتریان) تلاش بیشتری مینمایند. لذا بازارگرایی سبب هماهنگی بین بخشهای مختلف یک سازمان شده و سازمان با سرعت و کیفیت بیشتری می تواند به اهداف خود تحقق بخشد.
کیفیت مهم برندهای قدرتمند، ارائه یک هویت برند واضح و روشنی است که به خوبی تعریف و تشریح شده باشد (مک کورمک[۴۰] و همکاران، ۲۰۰۴). تعریف هویت برند، موضوع بسیار مهمی در مدیریت برند است، زیرا هرچه برند گسترش و تنوع یابد، مشتری نیز به این احساس بیشتر می گراید که با برندهای مختلف، نه واحد روبرو است. اگر هر محصول، بدون آنکه به ارزش ها و اصول در نظر گرفته شده برای یک نام پایبند باشد، بخواهد مسیر خود را بپیماید، دیری نخواهد پایید که در بازار شکست خواهد خورد. به همین دلیل است که بسیاری از شرکت ها، توجه ویژه ای برای حفظ هویت برند خود دارند.
هویت برند در ساده ترین نوع آن، این گونه تعریف می شود که: هویت، از یک منبع واحد بیرون می آید و بر حسب نمادها، پیام ها، و … به محصول منتقل می شود اگر محصول و تجربه های ارتباطی پیوسته با آن، مسیر خود را بپیمایند، به دشواری می توان گفت که تمامی این مسیرها از منبع برند یکسان ناشی می شود. هویت هر برند، جوهر و اصالت آن است. اگر شرکتی بخواهد تصویری ماندگار برای خود ایجاد کند، باید ابتدا هویت برند خود را به وجود آورد، سپس بر مبنای این هویت، پیام ها، که تصویر ذهنی هر نام را می سازند، منتشر شوند (آشکرافت[۴۱] و همکاران، ۲۰۱۲).
هویت برند عبارت است از معنا و مفهوم برند که توسط شرکت مطرح و ارائه شده است (جینس[۴۲] و همکاران، ۲۰۰۹). به اعتقاد آکر (۲۰۰۲)، هویت برند، مجموعه ای منحصر به فرد از تداعی های برند است که استراتژیست های برند خواهان ایجاد آن هستند. این تداعی ها، آن چه که برند بر آن دلالت دارد و نیز قول و وعده ای که به مشتریان می دهد می باشد. در واقع، اساس و جوهره برندسازی آن است که شرکت ها، باید تلاش کنند که برندهایی با تداعی های قوی و قدرتمند، مطلوب و منحصر به فرد بودن، بیافرنند (کستلیک[۴۳]، ۲۰۰۸).
هویت برند، چارچوبی را برای یکپارچگی کل برند فراهم می آورد. از طریق آن، می توان حدود موقعیت گذاری را تعیین کرد، ابزار بیان آن را قانون مند ساخت و از فردیت و دوام آن اطمینان یافت. مفهوم هویت به ما گوشزد می کند که یک برند نمی تواند به هر نوع موقعیت گذاری تن بدهد. یک برند ممکن است در ابتدای تولد خود ظرفیت پذیرش هر چیزی را داشته باشد، ولی زمان و نمادهایی را که می پذیرد یک معنا، یک قلمرو، و در نتیجه مرزهایی برای آن قلمرو می بخشند. به طور خلاصه، معنای ریشه شناختی[۴۴] آن، محدودیت هایی را تحمیل می کند. هویت نام تجاری، برخی از موقعیت گذاری ها را ممنوع و برخی را تضمین می کند. موقعیت گذاری باید باور پذیر و برای نام تجاری مورد نظر، قابل توجیه باشد (کاپفر، ۱۳۸۵).
۲-۲-۳- ابعاد هویت برند
به اعتقاد آکر و جواچمستلر[۴۵] هویت برند شامل چهار بعد می باشد که عبارت است از:
برند به عنوان یک محصول
برند به عنوان یک سازمان
برند به عنوان یک شخص
برند به عنوان یک سمبل (جینس و همکاران، ۲۰۰۹).
کاپفر معتقد است، مفهوم هویت بر پایه ی سه کیفیت فرمول بندی می شود: دوام، انسجام، واقع گرایی. هویت، آن گونه که در مورد تصویر برند صادق است، مستعد آرمان گرایی، بی ثباتی، و یا فرصت طلبی نیست. کاپفر، هویت برند را به صورت اجزای یک منشور بیان کرده است، که عبارتند از: پیکر، شخصیت، فرهنگ، رابطه، بازتابش، خود انگاره.
۲-۲-۳-۱- پیکر
یک برند، در وهله اول، یک پیکر دارد. ترکیبی از ویژگی های مستقل که ممکن است یا قابل رؤیت باشند (با ذکر برند، بی درنگ به ذهن آیند)، یا نهفته (گرچه، با این حال، قابل تشخیص). پیکر، اساس یک برند است و کیفیت خود را از محصولات کلیدی، یا برجسته ی برند می گیرد.
۲-۲-۳-۲- شخصیت
شخصیت برند عبارت است از: مجموعه ای از ویژگی های انسانی که به گونه ای با برند مرتبط می شود (به آبادی،۱۳۸۸). هر برند، شخصیتی دارد. اگر، همان گونه که غالباً اتفاق می افتد، یک برند را با فردی همانند سازی کنیم، به تدریج تصویری از آن فرد می سازیم که ضمناً از محصولات یا خدمات حرف می زند.
یک راه آسان شخصیت دادن به یک برند آن است که برای آن یک سخنگو، یک ستاره یا یک حیوان فراهم کنیم. کاپفر ادراک مصرف کنندگان از شخصیت یک برند، در قالب پنج بعد اصلی شکل می گیرد که هر یک، با جنبه های مختلف مطرح می شوند.
شکل ۲-۵، ابعاد ادراک مصرف کنندگان از شخصیت برند
۲-۲-۳-۳- فرهنگ
برند، فرهنگ خود را دارد. محصول، تجسم فیزیکی و ناقل این فرهنگ است. فرهنگ، بر نظامی از ارزش ها دلالت دارد و یک منبع الهام و انرژی برای برند است. بعد فرهنگی به اصول پایه ای حاکم بر علائم بیرونی برند (یعنی محصولات و ارتباطات) مربوط است. بعد فرهنگی، اتصال بین برند و شرکت را، به خصوص زمانی که هر دو، نام واحدی دارند، برقرار می کند (مانند آی بی ام و رنو).
۲-۲-۳-۴- رابطه
یک برند، یک رابطه است و اغلب فرصت تبادلی غیر ملموس بین افراد را فراهم می آورد. این امر به ویژه در مورد برندها بخش خدمات، صادق است.
۲-۲-۳-۵- بازتابش
یک برند، تصویر یک مشتری را بازتاب می دهد. اگر از مصرف کنندگان اتومبیل سؤالاتی درباره دیدگاه هایشان نسبت به جنبه های مختلف یک اتومبیل پرسیده شود، واکنش فوری آنان این است که درباره ی مناسب ترین نوع افرادی که آن را می رانند فکر می کنند. یک مرد خانواده، یک فرد مسن و… . غالباً بین این بازتابش و هدف برند ابهامی وجود دارد. هدف، خریداران یا استفاده کنندگان بالقوه برند را توصیف می کند. بازتابش لزوماً هدف نیست، بلکه تصویری است از آن هدف که برند به جامعه ارائه می کند؛ یعنی، نوعی همانند سازی است. اگر یک برند، بازتابش مشتریانش را که به اسم آن الصاق شده است، مدیریت نکند، رقیبان این کار را خواهند کرد.
۲-۲-۳-۶- خودانگاره
بعد ششم هویت برند، خودانگاره مشتریان است. اگر بازتابش، آینه بیرونی هدف باشد، خودانگاره، آینه ی درونی خود هدف است. ما از طریق نگرش خود نسبت به برندها معین، نوعی رابطه درونی با خودمان برقرار می کنیم. بنابراین، یک برند به عنوان یک انگیزه اجباری برای “خود بهبودی[۴۶]” عمل می کند (به آبادی، ۱۳۸۵).
۲-۲-۴- دیدگاه های تعیین هویت برند
به اعتقاد کستلیک[۴۷] در زمینه شیوه تعیین هویت برند دو دیدگاه وجود دارد که عبارت است از:
دیدگاه مبتنی بر منابع و
دیدگاه بازاریابی در تعیین هویت برند.
۲-۲-۴-۱- دیدگاه مبتنی بر منابع در تعیین هویت برند
بر اساس این دیدگاه، به منظور تعیین هویت برند، شرکت ها باید مشخص کنند که داوطلب انجام چه کاری می
باشند که این، حول محور آرمان و مطلوب شرکت و در سطح وسیع تر حول محور دیدگاه[۴۸] شرکت است. از آنجا که هویت شرکت باید درست، صادقانه و واقعی باشد، بنابراین، همواره باید بر مبنای شایستگی های اصلی شرکت باشد. شکل (۲-۶). بر طبق این دیدگاه، هویت برند، از منابع و مهارت های رؤسای شرکت نشأت می گیرد. به اعتقاد طرفداران دیدگاه مبتنی بر منابع در تعیین هویت برند، توجه زیاد به خواسته های مشتریان و بازارگرایی زیاد (دیدگاه امروز بازاریابی) می تواند زیان بار باشد؛ چرا که ممکن است مشتریان، کالا یا خدمتی را تقاضا کنند که با کسب و کار اصلی شرکت تناسبی نداشته باشد و نیز ممکن است مزایایی را طلب نمایند که با هویت برند شرکت ناسازگار باشد (کستلیک، ۲۰۰۸).
دیدگاه مبتنی بر منابع
مزایای رقابتی از منابع و قابلیت ها نشأت می گیرد
هویت برند
هویت و موضع سازی برند متناسب با منابع شرکت است
شکل ۲-۶، دیدگاه مبتنی بر منابع در تعیین برند
۲-۲-۴-۲- دیدگاه بازاریابی در تعیین هویت برند
دیدگاه امروز بازاریابی، تمرکز بر مشتری است. دیدگاه بازاریابی در تعیین هویت برند دارای کاربردها و نتایج مهمی برای مدیران است. پیام اصلی این دیدگاه آن است که، شرکت ها باید درک بهتری از تأثیر برند خود بر ذهن مشتری داشته باشند. پیام دیگر آن این است که، شرکت ها باید تصمیم بگیرند در هنگام رویارویی با تغییر در نیازهای مصرف کنندگان، آیا و چگونه باید استراتژی نام تجاری خود را تغییر دهند. همچنین، این تغییر در تصمیمات استراتژیک و تغییر در استراتژی برند شرکت، با هویت برند و منابع اصلی و زیر بنایی شرکت سازگار است؟
دیدگاه مبتنی بر منابع
مزایای رقابتی از منابع و قابلیت ها نشأت می گیرد.
(عرضه)
هویت برند
تناسب هویت با منابع
(تقاضا)
نیازهای مشتریان
دیدگاه امروز بازاریابی
تعیین هویت بر مبنای دیدگاه بازاریابی
رهبران شرکت باید میان نیازهای مشتری و هویت شرکت توازن ایجاد نمایند.
شکل ۲-۷، دیدگاه بازاریابی در تعیین هویت برند
یکی از ریسک های توجه نامحدود به نیازهای مشتریان، آن است که ممکن است در بلندمدت موجب پراکنده شدن تصویر برند شرکت و مشکل شدن ایجاد رابطه با مشتریان است.
بر اساس دیدگاه بازاریابی در تعیین هویت، هویت و نیازها دارای اثر متقابل می باشند که در ادامه به شرح آن می پردازیم:
از نیاز مشتری تا هویت برند: یک رابطه منطقی میان نیاز و عرضه وجود دارد. بازاریابی موجب می شود که نیاز مشتری توسط کالا برآورده شود. اگر نیازها تغییر کنند، محصولات (و در سطح وسیع تر هویتی که محصول نماینده ی آن بود) باید تغییر کند.
از هویت تا نیاز مشتری: این رابطه دو جنبه دارد. اول، با توجه به این که یکی از وظایف بازاریابی، آموزش به مشتریان است، شرکت ها می توانند بر ادراک و نیازهای مشتریان تأثیر بگذارند و از سوی دیگر، مشتریان نیز می توانند از نیازهای برآورده نشده خود آگاه شوند. جنبه دوم از رابطه بین هویت برند و نیازهای مشتری مفهومی تر است: افراد با شرکت هایی که می شناسند ارتباط برقرار کنند. این نکته در تعریف کلر از ارزش ویژه برند بر مبنای مشتری نیز دیده می شود: اثربخشی ابزارهای بازاریابی در مورد برندی که مشتری با آن آشنا باشد بسیار بیشتر از برندی است که مشتری آن را با آن آشنایی ندارد (لند و تیلور[۴۹]، ۲۰۱۰).
به طور کلی، هویت، نماینده ارزشی است که برند بر آن دلالت دارد. بنابراین اساس هویت برند، در فرایند ایجاد و حفظ رابطه با مشتریانی که جذب آن ارزش ها شده اند می باشد. این امر، دلالت بر آن دارد که تغییر در هویت، نه فقط با تغییر در نیازهای مشتریان، بلکه با تغییر در ارزش ها و منابع داخلی و زیربنایی سازمان، ایجاد
می شود. نکته مهم آن که، حتی اگر تغییر در ارزش های زیربنایی، قادر به تغییر هویت شود، تغییر در هویت ممکن است موجب ایجاد شک و تردید درباره ثبات و پایداری و نیز در صداقت و قابل اعتماد بودن برند شود که این می تواند موجب کاهش رابطه بین مشتریان هدف و برند شود. بنابر این نقطه نظر، با توجه به تئوری تعهد-اعتماد، می توان گفت، اعتماد، عاملی کلیدی در ایجاد روابط متعهدانه بوده و شهرت، رابطه مثبتی با اعتماد دارد (رنستام، ۲۰۱۳). بنابراین، شرکت ها باید در نظر داشته باشند که برای ایجاد اعتماد، ضروری است که مشتریان هدف بدانند که ” آنها چه کسانی هستند” (شکل ۲-۸).
*گروه همسالان
*انواع بازیها
از آنچه در فصل دوم بیان شد جهت طراحی و تنظیم طرح تحقیق و پرسشنامه استفاده شد و از پیشینه تحقیقات نیز به منظور منظور مقایسه نتایج استفاده می گردد.
فصل سوم:
روش اجرای تحقیق
۳-۱ ) روش تحقیق
این تحقیق از نوع توصیفی است و از روش زمینه یابی بهره جسته است . روش زمینه یابی با سه هدف عمده توصیف ، کشف و تبیین انجام می شود که تبیین عبارتست از برقراری رابطه ای درونی بین متغیرهای مختلف( دلاور ، ۱۳۸۸ ، ۱۰۲ ) بنابراین می توان گفت روش زمینه یابی بیشتر برای کشف رابطه و مستند سازی فرضیه هایی به کار می رود که به صورت علت و معلولی صورت بندی می شوند . .جهت استفاده از این روش از ابزارهایی استفاده می شود که در تحقیق حاضر از یک نوع پرسشنامه استفاده می شود .
۳-۲ ) روش های جمع آوری اطلاعات
مهمترین روش های گردآوری اطلاعات ، در این تحقیق بدین شرح است :
مطالعات کتابخانه ای : جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع ، از منابع کتابخانه ای ، مقالات ، کتاب های مورد نیاز و نیز از شبکه جهانی اطلاعات (Internet ) استفاده شده است . همچنین جهت تهیه مولفه های تاثیر گذار در هویت ایرانی - اسلامی علاوه بر استفاده از مبانی نظری، مصاحبه هایی با صاحبنظران دینی و جامعه شناسی فرهنگی نیز صورت گرفته است که پرسشنامه بر اساس مجموعه این یافته ها طراحی شده است .
تحقیقات میدانی : به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل ، از روش پرسشنامه استفاده شده است .
۳-۳ ) جامعه آماری :
جامعه آماری شامل۱۰۷۷ نفر معاون پرورشی می باشد که از این میان ۷۸۸ نفر خانم و ۲۸۹ نفر آقا می باشند و این تعداد کل معاونین پرورشی مناطق نوزده گانه تهران می باشد .
جدول شماره ۳-۴ به تفضیل مناطق و تعداد معاونین پرورشی را در هر منطقه نشان می دهد .
منطقه خانم آقا
منطقه ۱ ۴۳ ۱۹
منطقه ۲ ۴۵ ۲۰
منطقه ۳ ۴۰ ۱۵
منطقه ۴ ۴۸ ۱۹
منطقه ۵ ۵۰ ۲۱
منطقه ۶ ۴۸ ۱۲
منطقه ۷ ۴۵ ۱۳
منطقه ۸ ۳۸ ۱۲
منطقه ۹ ۴۲ ۱۸
منطقه ۱۰ ۴۰ ۱۴
منطقه ۱۱ ۴۲ ۱۴
منطقه ۱۲ ۴۱ ۱۴
منطقه ۱۳ ۳۵ ۱۳
منطقه ۱۴ ۳۵ ۱۳
منطقه ۱۵ ۳۸ ۱۲
منطقه ۱۶ ۳۸ ۱۵
منطقه ۱۷ ۳۵ ۱۵
منطقه ۱۸ ۴۲ ۱۴
منطقه ۱۹ ۴۳ ۱۶
جمع ۷۸۸ ۲۸۹
جدول ۳-۱ ) توزیع جامع آماری
۳-۴ ) نمونه آماری
با بهره گرفتن از جدول کرجسی و مورگان و مطابق با حجم جامعه ۲۸۵ نفر می باشد .
۳-۴-۱ ) روش تعیین نمونه
برای دستیابی به اهداف مورد نظر ابتدا ازمیان مناطق نوزده گانه تهران ، از روش خوشه ای استفاده شده است و طبق محدوده جغرافیایی ۵ منطقه به صورت شمال ( منطقه یک ) ، جنوب ( منطقه ۱۹) ، شرق ( منطقه چهار ) ، غرب ( منطقه پنج ) و مرکز ( منطقه ۶) انتخاب شدند. و در مرحله بعد ، برای انتخاب معاونین پرورشی از میان مدارس ، مدارس به صورت تصادفی انتخاب شدند .
منطقه خانم آقا
منطقه ۱ ۴۳ ۱۱
منطقه ۴ ۴۶ ۱۳
منطقه ۵ ۵۰ ۱۲
منطقه ۶ ۴۸ ۸
منطقه ۱۹ ۴۳ ۱۱
جمع ۲۳۰ ۵۵
جدول ۳-۲) جدول توزیع نمونه انتخابی
۳-۵ ) ابزار جمع آوری اطلاعات
ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده است .در این تحقیق از یک پرسشنامه دو بخشی استفاده شده است که هرکدام دارای ۵۵ سوال بوده است و هر بخش دارای یک سوال باز نیز بوده است .
بخش الف هویت ایرانی را در قالب پنج مولفۀ شناخت تاریخ و اسطوره های ایران ، شناخت از زبان و ادبیات فارسی ، القای غرور ایرانی ، صلح دوستی و مهربانی ایرانی و علاقمندی به علم و دانش سنجیده شده است .
تاثیر عامل والدین در این شاخصها در سوالات ۱و ۲ روی این پنج عامل با پنج سوال برای هر یک ( در مجموع ده سوال )و با زیر مولفه های تحصیلات و عرق ملی والدین سنجیده شده است .
تاثیر نظام آموزشی در سوالات ۳ و ۴ و ۵ با زیر مولفه های صلاحیت حرفه ای معلمان ، برنامه درسی و و وضعیت ظاهری ( معماری و تزئینات ) در قالب ۱۵ سوال سنجیده شده است .