خاتمه
اختتام کتاب: یقول مولفه الفقیر الی الله فی الاخره و الاولی عبده محمد المدعو علم الهدی ابن محسن بن مرتضی جعله الله من المتقربین الیه زلفی. و اذا اقد نجز ما وعدنا ایراده فی هذا الکتاب منحه للابرار و تذکره لاولی الالباب. فلنختم الکلام حامدین لمسبب الاسباب وملهم الحق و الصواب فی کل باب مصلین علی خاتم الانبیاء و عترته الاصفیاء الذین اتاهم الله مفاتیح الحکمه و فصل الخطاب مستقلین من الذنوب التی قد و اجهتها اوجه الانتقام و الخطایا التی قد لاحظتها اعین الاصطلام مستغفرین من الاقول التی لا یوافقها الاعمال. من الاعمال التی تغیرت بها الاحوال. اللهم فامنن علیّ بالفرج و تطول علیّ بسهوله المخرج. و ادللنی برافتک علی سمت المنهج و ازلقنی بقدرتک عن طریق الاعوج واحمل کشف الضر عنی علی مطایا الاعجال و اصرف عنی ضیق العلائق بسعه الافضال فان کسری لا یجبره الا لطفک و حنائک وفقری لا یغنیه الا عطفک واحسانک وروعتی لا یسکنها الا امانک و ذلتی لا یعزها الا سلطانک فلا تکلنی الی غیر الوثوق بترک طرفه عین و لا تسبلنی ما انعمت به علی من التمسک بحبل الثقلین واجعل ذالک عصمه تعصم نفسی عن الجنوح الی ما سواک و صلوه تسلی قلبی عن الاخلاد و الی مالهی علی طاعتک و رضاک.
فهرست منابع و مآخذ و تصحیح
قرآن کریم.
نهجالبلاغه.
ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید بن. شرح نهج البلاغه. ج ۶، قم: مرعشی نجفی، ۱۴۰۴هـ.ق.
ابی فراس، ورام بن. مجموعه ورام. ج ۱، قم: مکتب فقیه، ]بیتا[.
بابویه قمی، ابی جعفر محمد بن علی. الفقیه. ج ۴، قم: جامعه مدرسین،۱۴۱۳هـ.ق.
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد. غرر الحکم. قم: دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶.
شیخ طوسی. التهذیب. ج ۶ ، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ]بیتا[.
حر عاملی. وسائل الشیعه. ج ۲۷، قم: مؤسسه آلالبیت، ۱۳۶۷هـ.ق.
دیلمی. ارشاد القلوب. قم: رضی، ۱۴۱۲هـ.ق
ابی الحسن محمد بن الحسین بن موسی الموسوی البغدادی. خصائص الائمه. مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۴۰۶هـ.ق.
سعید اهوازی، حسین بن. کتاب الزهد. ج ۲۹، ]بیجا[: ابوالفضل حسینیان، ۱۴۰۳هـ.ق.
حرانی، حسن بن شعبه. تحف العقول. قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۴هـ.ق.
شعیری، تاجالدین. جامع الاخبار. قم: رضی، ۱۳۶۳.
شیخ صدوق. من لا یحضره الفقیه. ج ۱، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۱۳هـ.ق.
شیخ صدوق. کمالالدین. ج ۱و۶، قم: جامعه مدرسین مؤسسه نشر اسلامی،]بیتا[.
شیخ صدوق. معانی الاخبار. قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۱.
قتال نیشابوری، محمد بن حسن. روضه الواعظین. ج ۲، قم: رضی، ]بیتا[.
کلینی، محمد بن یعقوب. کافی. ج ۱، قم: انصاریان، ]بیتا[.
کلینی، محمد بن یعقوب. اصول کافی. ج ۲، ]بیجا[: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵.
مجلسی، محمدباقر.. بحار الانوار. ج ۱۰، بیروت: دارالوفاء، ]بیتا[.
نوری، محدث. مستدرک الوسائل. ج ۳، قم: آلالبیت، ]بیتا[.
Abstract
The present essay is a correction and research of principles of faithes and noble nanners book, molla mohsen feiz kashani’s compilation. This book han’t published yet and we got on to the book correction and researcn after provioling this copy. We introduced feiz kashani and his book breifly and then corrected and researched on book Unfortunately, the present books imperfect and haven’t all of beleifs and it is not clear that if the late feiz has written it or not, but it is eliminated. However the existent part is beleifs and ethics and noble manners that corrected and presented. This book which is farsi and included beleifs and ethics in safavi era founded less with such antiguity. In this research resources and references of noble verses, men of science’s narratives and sayings a are reflected follouning pages. The copies hasnait brought becanse firstly compiler’s written copy is accessible and secondly there isn’t another copy.
Key words: Feiz kashani, Priciples of faithes, Noble, Manners.
- رجوع شود به: ریاض العلماء ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۵، ص ۱۸۰؛ قصص العلماء، ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ص ۳۲۲؛ الفوائد الرضویه ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۲، ص ۶۳۳؛ الذریعه ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۲۵، ص ۱۳؛ روضات الجنات ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۶، ص ۷۹؛ الکنی و الالقاب ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۳، ص ۳۹؛ ریحانه الادب ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۴، ص ۳۶۹؛ طبقات اعلام الشیعه ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۵، ص ۴۹۱؛ فرهنگ بزرگان ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ص ۵۶۹. ↑
- مقدمه محجه البیضاء ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۴، ص ۵ _ ۹. ↑
- الذریعه» پیشین، ج ۲، ص ۱۹۸، شماره ۷۶۰. ↑
- محمد بن یعقوب کلینی، کافی])بیجا[: انصاریان، ]بیتا[)، ج ۱، کتاب الحجه، باب ۶ باب انه لو لم یبق فی الارض…، ح ۳، ص ۹۵. ↑
- همان، باب ۵ ان الارض لاتخلو من الحجه، ح ۱۰، ص ۹۵. ↑
- همان، ج ۱، کتاب الحجه، بابٌ نادر، ح ۲، ص ۲۱۲. ↑
- کمال الدین، (قم: جامعه مدرسین مؤسسه نشر اسلامی،]بیتا[)، ج ۱، ص ۳۱۸، ب ۲۵، ح ۶. ↑
- محمد بن یعقوب کلینی، کافی، پیشین، ج ۱، کتاب الحجه، باب ما عند الائمه من آیات الانبیاء، ح ۱، ص ۱۲۱. ↑
- روم/۱۴. ↑
- فروع الکافی، پیشین، ج ۳، کتاب الجنائر، باب ما یعاینُ المومن و الکافر، ح ۴، ص ۶۶۸ و ۶۶۹، مضمون روایت را آورده است. ↑
- الضحی/۵. ↑
- التهذیب (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ]بیتا[)، ج ۶، کتاب القضایا و الاحکام، باب ۹۲ من الزیاده فی القضایا، ص ۳۰۲، ح ۵۲. ↑
- کافی، پیشین، ج ۱، کتاب فضل العلم، باب ۶۷، اختلاف الحدیث، ح ۱۰، ص ۶۲. ↑
- حر عاملی، وسائل الشیعه ])بیجا[: ]بینا[، ]بیتا[)، ج ۲۷، ص ۵۴. ↑
- الفقیه (قم: جامعه مدرسین،۱۴۱۳هـ.ق)، ج ۴، کتاب الحدود، باب ۷۵، نوادر الحدود، ح ۵۱۴۹، ص ۷۱، در مصدر عزوجل هم دارد. ↑
- وسائل الشیعه، پیشین، ج ۱۶، ص ۱۱۲. ↑
- همان. ↑
- مجلسی، بحار الانوار (بیروت: دارالوفاء، ]بیتا[)، ج ۱۰، باب ۲۵، نادر فیما بین الصدوق…، ص ۳۹۴. ↑
- محدث نوری، مستدرک الوسائل (قم: آلالبیت، ]بیتا[)، ج ۳، کتاب الصلاه، باب ۸، وجوب اتمام الصلاه و اقامتها، ص ۳۲، ح ۴، ج ۲؛ کتاب الصلاه، پیشین، باب فضل الصلاه، ح ۹، ص ۷۳۲. ↑
- کافی، پیشین، ج ۲، کتاب الصلاه، پیشین، باب فضل الصلاه، ح ۱، ص ۷۳۲. ↑
- همان، ج ۲؛ کتاب الصلاه، پیشین، باب فضل الصلاه، ح ۱، ص ۷۳۲. ↑
- صدوق، من لا یحضره الفقیه (قم: جامعه مدرسین، ۱۴۱۳هـ.ق)، ج ۱، باب ۳۰، فضل الصلاه، ح ۶۲۴ (سومین حدیث باب)، ص ۵۴. ↑
- وسائل الشیعه» پیشین، ج ۴، ص ۱۵. ↑
- من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج ۱، باب ۳۰، فضل الصلاه، ح ۶۴، ص ۵۵، حدیث امام صادق علیه السلام. ↑
الفقرُ: مبتدا و مرفوع با اعراب ظاهری. الموتُ: خبر و مرفوع با اعراب ظاهری. الاکبرُ: صفت و مرفوع به تبعیت از موصوف.
معانی: از یک جملهٔ خبری اسمیه تشکیل شده است که بر ثبوت دلالت دارد. هدف فایده خبر و تحذیر مخاطب است.
بیان: تشبیه بلیغ وجود دارد.[۱۵۳]
بدیع: در تشبیه کردن فقر به مرگ نوعی مبالغه نیز به کار رفته است.
امام (×) فرمود: «فقر مرگ بزرگتر است.»
تشبیه تنگدستى به مردن به دلیل آن است که شخص بىچیز از خواستهها و مقاصدى که سرمایهٔ زندگى مادى است بریده و به خاطر از دست دادن آنها غمگین است. این که فقر از مرگ بزرگتر است به این معناست که در طول زندگى بر شخص تنگدست، غمها و سختیهاى تنگدستى پیاپى وارد میشود ولی غم مردن یک باره است و این نوعى مبالغه در سختى فقر و تنگدستى است. تشبیه فقر درمقام شکایت به مرگ از دو وجه است: وجه آشکار در شدت بلای فقر است و وجه خفی و پنهان آن گمنام شدن فقیر و خوار شمردن او درمیان خلق است و از این لحاظ فقر بزرگتر از مرگ است[۱۵۴]. درحدیثی از پیامبر نیز در بارهٔ فقر چنین آمده است:
«نزدیک است که فقر،کفر به بار آورد.»[۱۵۵]
«مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِى حَقَّهُ فَقَدْ عَبَدَهُ.»
عَبََد: عَبدَ ـ یعبُدُ ـ عباده: بندگی کرد.[۱۵۶]
مَنْ: اسم شرط، مبنی برسکون. قَضَی: فعل ماضی، مفرد مذکر غائب، مبنی، ثلاثی مجرد.
مَنْ: مبتدا و مرفوع محلاً. قَضَی: فعل شرط، مجزوم محلاً. حقَّ: مفعول به و منصوب با اعراب ظاهری.
مَنْ: مضاف الیه، مجرور محلاً. لایقضی: فعل مضارع و فاعل آن «هو مستتر». حقّ: مفعول به و منصوب با اعراب ظاهری. ف: فاء جزاییه، غیر عامل و مبنی بر فتح. قدْ عَبّدَهُ: فعل ماضی، جواب شرط و مجزوم محلاً. فعل شرط و جواب شرط: خبر «مَنْ » و مرفوع محلاً.
معانی: از جملات خبری تشکیل شده است، بین جملهٔ شرط و جواب شرط شبه کمال اتصال وجود دارد، پس وصل به «واو» صورت نگرفته است. غرض ارشاد، تأدیب و تحریک همت است.
امام (×) فرمود: «هر که حق کسى را ادا کند که او حقش را ادا نکرده باشد، خود را بندهٔ او ساخته است.»
مقصود امام (×) اداى حق در بین دوستان است و به راستى که چنین است، زیرا اداى حق کسى که رعایت حقش را نمىکند، نه به خاطر سودجویى و نه به دلیل دفع زیان اوست، بلکه به خاطر خود او، و یا ترس از او، و یا به امید طمع که همه اینها شکلى از بندگى است زیرا معناى بردگى آن است که بنده و برده، اختیار چیزى را ندارد و خواستهاش در گرو خواست صاحب او است. بر این اساس، هرکس حقوق دیگرى را محترم شمارد و بدون ترس و یا امید گرفتن پاداش به او خدمت کند، خواسته یا ناخواسته، خود را برده و شخص مقابل را مولا قرار داده است.[۱۵۷]
نظریه ها و تئوریهای متعددی در باب تبیین موضوع مشارکت اجتماعی وجود دارد که با رهیافتهای مختلف و مبتنی بر بینش و متدلوژی خاص خود به شرح و تفسیر موضوع پرداخته اند. نظریه های اختیار عاقلانه، عمل جمعی، تفسیرگرایی، ساختارگرایی و کارکرد گرایی، نظریه همراه ساختن، نظریه مشورتی نظریه درمان، آموزشی، نظریه قدرت جامعه و… هرکدام از منظری به کالبد شکافی مشارکت پرداخته اند.
کنش مشارکتی افراد را محصول اغراض، معتقدات و انتخاب عاقلانه آنها می داند و بر این اعتقاد اختیار عاقلانه نظریه است که بروز اعمال دسته جمعی، وجود نهادهای با دوام اجتماعی و شرکت در فعالیتها و برنامه های اجتماعی، حاصل جمع محاسبات عقلانی افراد می باشد (سعیدی، ۱۳۸۱: ۲۰).
طرفداران تئوری عمل جمعی قائل به نوعی تناقض میان عقلانیت فردی و عمل جمعی هستند. آنان محصول عمل جمعی را از کالاهای همگانی( کالاهایی که غیر قابل قسمت کردن است و کسی را نمی توان از استفاده کردن از نوع آن محروم کرد مثل آب و هوا( میدانند و معتقدند که انسانهای عاقل و نفع طلب بدنبال منافع عمومی گروه خود نیستند. آنها از جمله مکنون اولوسن بر این باور هستند که در رفتار گروهی و مشارکتی، انگیز های عقلانی برای طفیلی گری و سربار دیگران شدن وجود دارد. بدین صورت که هریک از مشارکت کنندگان که می توانند در تامین نفع مشترک سهیم شوند ترجیح می دهند که خودشان سربار دیگران شوند اما دیگران چنین تصمیمی نگیرند.
تفسیرگرایان هنجارها، ارزشها، مبانی فرهنگی، باورها و رویکردهای مذهبی، دینی را مبنای تصمیمگیریهای افراد برای مشارکت، همکاری و همیاری در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی می دانند. بنابراین برای فهم افعال و رفتارهای مشارکتی یا غیر مشارکتی به فهم معانی و ارزشهایی که رفتارکنندگان به آنها استناد می کنند نیازمندیم.
کارکردگرایان نهادهای مشارکتی را بر حسب آثاری که بر نظام اجتماعی می گذارند تبیین می کنند، سازمانها، گروهها و تشکل ها، نهادهایی هستند که از مشارکت کنندگان تاثیر می پذیرند و از سویی دیگر بر همدیگر و به نوبه خود بر جامعه تاثیر می گذارند. از این دیدگاه مشارکت و نهادهای مشارکتی زمانی در جامعه گسترش می یابد که در بقا و تعادل جامعه اثرگذار باشد.
از نظر ساختارگرایان ساختارهای اجتماعی و نظام ها، رفتارهای مشارکتی را هدایت یا محدود می کنند و عامل مشارکت را در نظامهای مدیریتی جستجو می کنند و این گروه ساختار ها و چارچوبهای قانونی را دارای نقش اساسی در گسترش مشارکت می دانند و به همین دلیل بر نهادینه شدن مشارکت و وجود چارچوب های قانونی تاکید می نمایند.
نظریه قدرت محله ای به بعد اعمال قدرت در محله توجه می کند و قدرت محوری ترین موضوع در این تئوری است.
نظریه همراه ساختن معتقد است که اصولا ساکنین محلی و مردم قادر نیستند که نقش سازنده ای در جهت انجام پروژه ایفا نمایند، لذا مشارکت آنها تنها در جهت کاهش ضدیت آنها با انجام پروژه ها از طریق دخالت صوری آنها می تواند باشد.
نظریه مشورتی ارتباط با مردم و شهروندان جهت آشنایی با افکار و ارزشهای آنها را یکی از مقتضیات برنامه ریزی می داند و بر سه روند تاکید دارد: اطلاع رسانی به ساکنین در مورد گزینه های موجود، اخذ نظرات شهروندان و لحاظ نمودن افکار جامعه در طرحها و برنامه های نهائی (علوی تبار، ۱۳۷۹).
نظریه درمان- آموزشی اجتماعی معتقد است که مشارکت مردمی زمینه آموزش و تربیت شهروندان را مهیا می سازد و بر این اصل استوار است که تنها با مشارکت دادن و دخیل کردن ساکنین محلی شهروندان می توانند قدرت بهبود بخشیدن به وضعیت خود را به دست بیاورند(طالبی نژاد، ۱۳۹۱).
۲-۲-۱۲-تشکلهای غیردولتی ؛ کارآمد ترین الگوی مشارکت اجتماعی
تشکلهای غیردولتی بهعنوان نهادهایی توانمند در تحقق الگوی مشارکت اجتماعی، از آن رو در دنیای امروز اهمیت پیدا کرده اند که می توانند الفبای نقش مردم را در قالب شهروند مقتدر و حلقه واسط بین حکومت و مردم تا شعاع حضور در صحنههای زنده اجتماعی و سیاسی جامعه بتابانند. این در حالی است که جلوه های تحول یافته زندگی در جامعه، افزایش نقش مردم را در امور مربوط به خود اجتناب ناپذیر کرده است. وجود فاصله و شکاف عمیق بین نگرش و باورهای نسل های دیروز و امروز در بسیاری از کشورها، دسترسی فعال و سازنده نسل های امروز را به سطوح مدیریت جامعه با دشواری مواجه می سازد. برای جبران این نقصان بوده که طی نیم قرن گذشته، سازمان و مؤ سسات مختلفی با هدف جلب مشارکت نسل های امروز در امور اجتماعی، صنفی و سیاسی یکی پس از دیگری شکل گرفته اند. برخی نظریات جامعه شناسی، سابقه شکل گیری و ایجاد نهادهای مدنی و تشکل های غیردولتی را در لابه لای اسناد به جامانده از شش هزار سال پیش جست وجو می کنند. زمانی که افراد به دلیل غلبه همبستگی مکانیکی و وجدان جمعی برای حل مسائل و مشکلات خود در زمینه آبیاری، کشاورزی و دامپروری به صورت گروهی و غیررسمی، سازمان هایی را تشکیل دادند. روی دیگر سکه در جایی نقش می بندد که با توسعه صنعت در جامعه مدرن، دموکراسی شکل میگیرد و بسترشکل گیری سازمان های غیردولتی به موازات دموکراسی در کشورهای مختلف جهان، پی ریزی میشود. مهم تر اینکه، بسترسازی و ایجاد نهادهای مدنی و تشکل های غیردولتی در جوامع مدرن و دموکراتیک به منظور تبیین مبانی جامعه مدنی بسیار حایز اهمیت شمرده میشود. ارتقای مشارکت نهادهای غیردولتی و مؤ سسات خیریه در برنامه های فقرزدایی و شناسایی کودکان یتیم و خانواده های زیر خط فقر در کلیه مناطق کشور توسط مدیریت های منطقه ای و اعمال حمایت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای افراد یاد شده و توسط آنان و دستگاه ها و نهادهای مسئول در نظام تامین اجتماعی از جمله سیاست های کلی که اجرای آنها براساس ماده ۹۵ برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دولت واگذار شده است. براساس این ماده، دولت مکلف است به منظور استقرار عدالت و ثبات اجتماعی، کاهش نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، کاهش فاصله میان دهک های درآمدی و توزیع عادلانه درآمد در کشور، کاهش فقر و محرومیت و توانمندسازی فقرا از طریق تخصیص کارآمد و هدفمند منابع تامین اجتماعی و یارانه ای پرداختی، برنامه های جامع فقرزدایی و عدالت اجتماعی را به اجرا بگذارد. در ماده ۹۵ قانون برنامه چهارم توسعه، آنجا که بحث توانمندسازی جوامع محلی به میان می آید، مستقیماً از نهادهای غیردولتی به عنوان شرکای دولت در پروژه های فقرزدایی نام برده شده است. علاوه بر مشخص کردن جایگاه همکاری آنها، تعامل آنها با بدنه دولت به طور مشخص با نهاد نظام تامین اجتماعی است.
۲-۲-۱۳- تشکل های غیردولتی در بستر جامعه مدنی
تشکل های غیردولتی در قالب گروههای خیرخواهانه و داوطلبانه مردمی، سال هاست که در حیات اجتماعی ایران حضور داشته اند. قدیمی ترین این گروهها، تشکل های مذهبی و مهم ترین آنها تشکل هایی هستند که در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی شکل گرفته اند و تا ثیرات مهمی را در مناسبات سیاسی و اجتماعی ایران بر جای گذاشته اند.
دکتر حسین آقاجانی، جامعه شناس معتقد است: شکل گیری تشکل های غیردولتی، آنجا که حلقه واسط بین حکومت و مردم به شمار می روند، نتایج بسیار مطلوبی را برای نظام های اجتماعی به همراه خواهند داشت. از این رو کلیه نظام های اجتماعی در تلاش هستند که تعداد تشکل های غیردولتی را در محدوده خود افزایش دهند یا زمینه های ایجاد آنها را فراهم کنند. وی می گوید: با توجه به استقبال عمومی از قالب های امروزین مشارکت اجتماعی، تنوع اهداف و موضوعات فعالیت تشکل های غیردولتی دیگر مانند مؤ سسات خیریه سنتی تنها در حیطه موضوعات محدودی از قبیل رسیدگی به محرومان و نیازمندان، امور درمانی و قرض الحسنه و… خلاصه نمیشود و به مواردی از قبیل دین، آموزش، بهداشت، محیطزیست، اشتغال، توسعه، فرهنگ، هنر، جوانان، کودکان، زنان، سالمندان، موضوعات تخصصی و عملی اشاعه یافته است. این جامعه شناس با اشاره به تغییرات ناگزیر جامعه انسانی و خیزش از همبستگی مکانیکی به سمت همبستگی ارگانیکی می گوید: در دنیای امروز، توسعه یافتگی فرآیندی است که باید دولت ها و ملت ها با یکدیگر آن را طی کنند. در عمل ثابت شده است دولت ها توانایی بسط یک توسعه پایدار و مداوم را بدون مشارکت کامل مردم ندارد و حتی در مسیر توسعه یافتگی، جوامع نقش مهم تری نسبت به دولت ها دارند. دیدگاه توافقی با این عقیده که بر ضرورت ایجاد تشکل های غیردولتی در بستر جامعه پافشاری می کند، اندیشه را به سمت تلاشی هدایت می کند که نهادهای جامعه مدنی به صورت غیردولتی، آگاهانه و داوطلبانه، صرف کسب قدرت برای حوزه عمومی و در اختیار گرفتن مدیریت و ابتکار عمل زندگی اجتماعی خود می کنند.
دکتر کیان تاج بخش، جامعه شناس در تکمیل این دیدگاه می گوید: جامعه مدنی عبارت از مجموعه ای از انجمنها، گروهها، نهادها و سازمان هایی است که به صورت غیردولتی، آگاهانه و داوطلبانه و بدون کسب قدرت سیاسی و جای گرفتن در نهاد قدرت نسبت به برآوردن خواست ها و نیازهای خود و ذینفعشان تلاش می کنند. وی همچنین می گوید: انجمنها و نهادهای جامعه مدنی نسبت به اداره امور و برآوردن نیازها و ضروریات جامعه و نیز تحکیم دموکراسی و بسط آن به دیگر حوزهها مبادرت می کنند. از این روست که ارتباط محکم تشکل های غیردولتی با ضعف و تقویت پایه های جامعه مدنی آشکار میشود. البته باید این نکته را هم افزود که گسترش تشکل های غیردولتی معادل تحقق جامعه مدنی نیست. یعنی جامعه مدنی، شرط لازم برای گسترش این تشکل ها به شمار می رود نه شرط کافی. این جامعه شناس در توجیه این که چرا تشکل های غیردولتی در ایران به لحاظ آماری پا نمی گیرند، می گوید: یک علت به میزان انگیزه مردم برمی گردد که به طور داوطلبانه، تمایل به تلاش برای ایجاد تشکل های غیردولتی و گسترش آنها دارند یا خیر. مردم شاید انگیزه زیادی برای مشارکت در گروههای قومی، فراقومی و فرامنطقه ای نداشته باشند که این ما را به علت دوم هدایت می کند. این که افرادی که انگیزه کافی برای شکل گیری و گسترش تشکل های غیردولتی دارند و در این گروهها مشارکت می کنند، با مشکلات زیادی مواجهند. بخشی از این مشکلات هم به موانع و محدودیت های دولتی برمی گردد. در این میان، بسیاری از جامعه شناسان ادعا می کنند که پیشبرد برنامه های جامعه مدنی در جهت توسعه پایدار به صورت قطعی نیازمند همکاری و مشارکت دولت هاست. این مشارکت از یک سو از ممانعت دستگاه های دولتی جلوگیری می کند و از دیگر سو، دولت میتواند تسهیل کننده فعالیتهای جامعه مدنی باشد. در جوامع توسعه یافته، دولت نه تنها حامی جدی فعالیتهای غیردولتی است بلکه بسیاری از کارهایی که نیازمند جلب مشارکت مستقیم مردمی است، به این سازمان ها واگذار میشود. دکتر آقاجانی، جامعه شناس می گوید: به طور قطع، مشارکتی که از سوی سازمان های غیردولتی در زمینه های متعدد رفاه اجتماعی انجام میشود، میتواند نوعی پویایی در جامعه به وجود بیاورد. جرا که در جامعه مدنی، گروهها و سازمان هایی هستند که می توانند در پیشبرد برنامه های دیگر سازمان های جامعه مدنی، همکاری کنند. این همکاری ممکن است به صورت مشارکت مستقیم یا در قالب تبادل تجربیات و توانمندسازی صورت بگیرد.
۲-۲-۱۴- حیطه عملکرد تشکل های غیردولتی
سازمان غیردولتی در مفهوم کامل NGO، متشکل از گروهی از افراد داوطلب است که بدون وابستگی به دولت و به صورت غیرانتفاعی و عام المنفعه با تشکیلات سازمان یافته در جهت اهداف و موضوعات متنوع فرهنگی، اجتماعی، خیریه ای، تخصصی و صنفی فعالیت می کنند. اهداف و موضوعات مورد توجه این سازمان ها، مختص به گروه و قشر خاصی نیست و حضور تمامی افراد را در عرصه های مختلف رشد و توسعه کشور، امکان پذیر می کند. دکتر آقاجانی می گوید: تشکل های غیردولتی برای فعالیت خود نیازمند فاکتورهایی هستند که این فاکتورها و ویژگی ها در صورتی که به طول کامل رعایت شوند، تضمین کننده موفقیت و پایداری تشکل های غیردولتی نیز هستند. وی خودجوشی و نیاز طبیعی، تعهد و هدف مشترک، قانونمندی، برنامه و فعالیت مشخص، جلب مشارکت و عضویت، هویت و شخصیت مستقل و مشارکت و مسئولیت پذیری را از جمله فاکتورها و ویژگی های تشکل های غیردولتی برای فعالیت ذکر می کند و می گوید: ساختار تشکل ها و سازمان های غیردولتی با مشارکت مردم و دموکراسی رابطه ویژه ای دارد. هرچه قدر در جوامع، دموکراسی بیشتر باشد، سازمان های غیردولتی نیز زمینه بیشتری برای گسترش پیدا خواهند کرد و در مقابل هرچه قدر نفوذ ساختارهای دولتی در مؤ سسات رفاهی و اجتماعی غیردولتی کم رنگ تر باشد، توسعه این سازمان ها و تشکل ها بیشتر خواهد بود. براساس آخرین آمار، حدود ۲۲۰۰ تشکل غیردولتی در ایران، مشغول فعالیت هستند که در حوزههای مختلف به کار مشغولند. نگاهی به دستاوردهای توسعه سازمان های غیردولتی جوانان نشان می دهد که تقاضاهای محوری جوانان در تا سیس نهادهای مدنی، همان اولویت ها و دغدغه های اصلی کشور و برنامه ریزان است. به گونه ای که آمارها نیز حاکی از آن است که بیشترین فراوانی سازمان های غیردولتی جوانان با ۲۷ درصد به موضوع فعالیت علمی و پژوهشی که پیش درآمد توسعه کشور است، اختصاص دارد. چندی پیش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در گزارشی عنوان کرده بود که سازمان های غیردولتی جوانان با موضوع میراث فرهنگی، گردشگری، هنری و ادبی هر کدام با ۱۶ درصد در جایگاه دوم و فعالیتهای اعتقادی و مذهبی با ۱۳ درصد در رتبه سوم قرار دارد که نشان دهنده تعلق خاطر جوانان به فرهنگ بومی ایرانی و اسلامی است. همچنین سازمان های غیردولتی جوانان با موضوع فناوری اطلاعات، دختران و زنان، کارآفرینی و اشتغال، مواد مخدر و ایدز در طی سال های ۸۲ و ۸۳ دارای رشد جهشی بوده اند. ضمن آنکه اعتبارات اختصاص یافته به سازمان های غیردولتی جوانان طی سال های ۸۰-۷۹، نشان دهنده آن است که سال گذشته، تشکل های استان تهران با ۷۷۵ میلیون ریال دریافت کننده بیشترین و تشکل های استان هرمزگان با ۴۲ میلیون ریال کمترین اعتبار را دریافت کرده اند. استان گلستان با ۴۹۶ میلیون ریال، کرمانشاه با ۴۴۱ میلیون ریال و استان قم با ۴۲۶ میلیون ریال بیشترین اعتبارات را در حوزه تشکل های غیردولتی دریافت کرده اند. براین اساس، سال گذشته کلیه تشکل های غیردولتی جوانان در سراسر کشور در مجموع اعتباری معادل ۱۰ میلیارد و ۱۸۳ میلیون ریال دریافت کرده اند که در مقایسه با سال ۷۹ معادل ۸ میلیارد و ۸۷۲ میلیون و ۹۰۲ هزار ریال افزایش و در مقایسه با سال ۸۲ معادل ۹۸۶ میلیون و ۴۵۰ هزار ریال کاهش داشته است. چرا که میزان اعتبارات تشکل ها در سال ۸۲ معادل ۱۱ میلیارد و ۱۷۰ میلیون و ۴۵۰ هزار ریال بوده است. فارغ از دنیای آمار و ویژگی ها و کارکردهایی که برای تشکل های غیردولتی برشمرده میشود، توجه به امتیازات و صلاحیت هایی که جامعه مدنی برای تشکل های غیردولتی قایل میشود، کارکرد اجتماعی تشکل ها را بیش از پیش محسوس می کند، چنان که امروزه، بسیاری از امور حل ناشدنی دستگاه های دولتی از طریق این سازمان ها با سهولت تحقق می یابد (حسینی، ۱۳۹۲).
۲-۲-۱۵-ویژگی های سازمان های غیر دولتی
از گروههای داوطلب مردمی تشکیل می شود یعنی به اجبار عضو نشده اند. گروهی کار می کنند و بصورت تشکل دارای ساختار میباشند. غیر دولتی هستند یعنی در چهارچوب کلی حکومت تعریف نمی شوند. غیر انتفاعی اند یعنی افرادی که آنرا تاسیس کرده اند از طریق فعالیت در آن کسب درآمد نمی کنند و سود نمی برند. هدف این سازمان ها رفع نیاز کل یا گروههایی از جامعه است و هدف اصلی آنها خدمت رسانی تعریف شده است.
مشارکت پذیری اعضای جامعه به عنوان نیاز اجتناب ناپذیر عصر ما همه ابعاد انسانی را در سطوح مختلف فکری، عاطفی و رفتاری تحت پوشش قرار می دهند. فرایند مشارکت پذیری از رویکردهای متفاوتی قابل توجه است اما نظام مند بودن کنش اجتماعی ایجاب می کند تا شرایط و موانع فرهنگی مشارکت پذیری اعضای جامعه بررسی شود. امروزه مقوله مشارکت مردم شرط توفیق هر نوع برنامه و رهیافت کلان اقتصادی، اجتماعی و توسعه بشمار می رود و علت این امر نیز گستردگی و تنوع زمینه های مشارکت است بنا براین هرگز نمی توان به برداشتی محدود از مفهوم فراگیر مشارکت اکتفا کرد. لذا مشارکت، کنش هدفدار، ارادی، اختیاری وارزشی بین کنشگر و زمینه اجتماعی و محیطی او به منظور نیل به هدف معین ومشترک است، همانطور که ملاحظه میشود و در این تعریف ارادی بودن مشارکت مورد تأکید است که در نتیجه مشارکت کننده را از حالت غیر فعال خارج می سازد، مشارکت شامل فعال بودن موقعیت و امکان تحت تأثیر قرار گرفتن فرد در آن موقعیت است که در این صورت این امر چیزی بیش از سهم داشتن است به عبارت دیگر روش های مشارکتی باید به عنوان مجموعه ای از ابزار ضروری دیده شود که می توانند مکملی برای دیگر روش های پژوهش و توسعه متداول باشند و نه جایگزینی برای آنها. هدف از مشارکت، توانمند سازی افراد برای مشارکت خود جوش است در واقع مشارکت فرایندی است که موجب تحرک بخشی منابع محلی، بکارگیری گروههای متنوع اجتماعی در تصمیم گیری، درگیری مردم محلی در تعریف مشکلات، جمع آوری و تحصیل اطلاعات و اجرای پروژه ها میشود. در این فرصت به برخی مباحث پایه ای در ارتباط با مفهوم مشارکت، تاریخچۀ مشارکتهای مردمی در ایران، مشارکتهای مردمی و توسعه، مشارکتهای مردمی در سازمان بهزیستی سهم مشارکتهای مردمی در پنج ساله گذشته درهزینه های سازمان، دسته بندی روش های تعامل با خیرین و…. اشاره شده است. مفهوم مشارکت : از حیث لغوی به معنی درگیری و تجمع برای منظور خاص نظیر مسابقه، گفتگو، ملاقات ومانند آن می باشد. در مورد معنای اصطلاحی مشارکت بحث فراوان است ولی در مجموع می توان جوهرۀ اصلی آن را درگیری، فعالیت و تأثیر پذیری دانست. مشارکت در زبان فارسی در قالب مفاهیمی از قبیل همکاری، تشریک مساعی، تعاون، مبادله افکار و… به کار رفته است. از بعد جامعه شناختی، مشارکت به معنی تعلق فرد در گروه و سهمی که در آن دارد تلقی می گردد و همچنین به معنی شرکت فعالانه در گروه در جهت به ثمر رسانیدن یک فعالیت اجتماعی است. تاریخچه مشارکتهای مردمی درایران : پیشینه مشارکت در امر یاری رسانی و امداد به دیگران در ایران به زمان های دور تر از آنچه در اسناد و مدارک برجای مانده است بر می گردد. ریشه های این گونه همیاری ها به دشواریهای زندگی در طبیعت خشن و طاقت فرسای سرزمین ما مربوط میشود. کمبود دائمی آب در اغلب نقاط ایران، تابستانهای داغ کویر و جنوبی کشور، زمستانهای سخت مناطق کوهستانی، طوفانهای ویرانگر، سیل، زلزله و ناامنی های اجتماعی و سیاسی ناشی از کانونهای متعدد قدرت منطقه ای از جمله عواملی بودند که مردم این سر زمین کهن را به تعاون و دستگیری یکدیگر ترغیب کرده و در گذرزمان موجب تحکیم این مساعدت دائمی گردیده است. در آیین های باستان ایرانیان به روش های مختلف به امر دستگیری و امداد تشویق و ترغیب شده اند. مذهب زرتشت به ((نیکی)) فراخوانده و از ((شر)) باز می دارد و مردم را به سوی همدستی در نیکی ها که خوشایند اهورا مزدا است دعوت می کند. در دین مبین اسلام نیز کمک و مساعدت به تنگدستان، افراد سالخورده، ایتام و زنان بی سرپرست مورد تأکیدفراوان است. با تدبر در آیات نورانی قرآن و احادیث متعدد نبوی و ائمه اطهار علیهم السلام این نتیجه حاصل میشود که دین مبین اسلام بیشتراز سایر ادیان به امر کمک و مساعدت به نیازمندان تأکید و توصیه نموده است. در مطالعه زندگینامه پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار ما شاهد مصادیق کمک به افراد نیازمند، محروم و مستمند هستیم. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی معمار کبیر انقلاب با توجه به آرمانهای مقدس نظام حضور مردم و مشارکت آنان را زمینه ساز توفیق و سربلندی نظام جمهوری اسلامی در تمامی عرصه ها تبیین فرمودند و از آنجائیکه کمک به محرومین و محروم نوازی از ارزشهای دین مبین اسلام است و این ارزش عطر هدایت قرآن و بوی دل انگیز ولایت عدالت پرور ائمه معصومین (ع) را برای مسلمین تداعی می کند مشارکت مردم را در زدودن فقر ومحرومیت امری اساسی وتعیین کننده تشخیص و بر همین اساس سازمان بهزیستی را جایگاهی برای سازماندهی ارزش های اعتقادی و تعمیق آن در رفتار و بینش افراد جامعه و تلاش برای تحقق عملی اهداف و دستورات دینی و باورهای فرهنگی و هدایت این عمل ارزشی در بین مردم عزیز کشورمان در جهت مشارکت آنان در این عرصه تبیین فرمودند.
مشارکتهای مردمی وتوسعه : توسعه را به مثابه یک تحول تاریخی تعریف می کنند که این تحول همه جنبه های زندگی را در بر میگیرد و دارای ابعاد متفاوت است. ابعاد متفاوت این تحول تاریخی شامل جنبه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زندگی میشود بنابراین است. توسعه شامل یک نوع پیشرفت که عبارت است از تحول و دگرگونی از وضعی به وضع دیگر و یا تغییرساختار ماهیت و عملکرد در جهت یافتن روند بهره وری همه اقشار جامعه از منابع و امکانات موجود و تلاش و مشارکت کلیه افراد در تسریع و انطباق توسعه با نیازها وحرکت در جهت یافتن محتوی مطلوب به ویژه بهره مندی اقشار کم درآمد و محروم از دستاوردهای توسعه و توزیع مطلوب درآمدها و تحقق عدالت اجتماعی است.
۲-۲-۱۶-مشارکتهای مردمی در سازمان بهزیستی
به عنوان حلقه واسط بین خیرین و نیکوکاران با محرومین و نیازمندان جامعه با توجه به ضرورت حفظ عزت نفس و حرمت محرومین، نیات خیر مردم را در جهت کمک و مساعدت به افراد نیازمند عملی می سازد. بدین سان مشارکتهای مردمی و فعالیتهای این حوزه در معاونت مشارکتهای سازمان بهزیستی بصورت کمی وکیفی با فراهم نمودن زمینه های اجرایی لازم مطابق با قابلیتها و پتانسیل های بالقوه و بالفعل موجود در کشور به منظور تقویت و توسعه امور مشارکتهای مردمی متناسب با سیاستها وروند آتی حوزه مورد توجه می باشد به گونه ای که با شناخت بیشتر پیرامون قابلیتهای محیطی، برنامه ریزی علمی وکاربردی با بهره گیری از نقطه نظرات افرادصاحب نظر درصد است تا حداکثر بهره برداری لازم را در توسعه فرهنگ مشارکت و جذب کمکهای مردمی از طریق شیوه نوین طرح تحقیقاتی شناسایی خیرین و ارتباط معنا دار با مخاطبین در اجرای طرحهای مختلف حوزه گامی مؤثر برداشته شود. باعنایت به اهمیت مشارکتهای مردمی در امور رسیدگی به وضعیت نیازمندان جامعه، سازمان بهزیستی برای توسعه این امر اقدام به ایجاد ((حوزه مشارکتهای مردمی)) نموده تا به این ترتیب با استفاده ازمجموعه ای ارگانیک در سطوح صف و ستاد، هدایت برنامه های فقر زدایی و خود اتکایی محرومان جامعه را با مشارکت مردم در دست بگیرد) سعادت، ۱۳۷۲).
۲-۲-۱۶-۱- بخش مشارکتهای مردمی
۱-توسعه دهنده شبکه ارتباطی و حمایتی مردمی کارآمد برای انجام کارهای عمیق، ماندگار، زود بازده و اثر بخش در میان اقشار آسیب پذیر جامعه با رعایت اصول کفایت، جامعیت ومطلوبیت
۲- پیشتاز در احیاء و ترویج سنت های حسنه اسلامی و تأثیر گذار بر تقویت همبستگی های ملی، اجتماعی و حفظ همگرایی مردم با نظام اسلامی و تأمین اصل عدالت و رضایت اجتماعی.
۳- دارای تعامل مؤثر و سازنده با سازمانها و نهادها، متکی به مشارکتهای مردمی و منابع اختصاصی و بهره گیرنده از منابع عمومی حوزه مشارکتهای مردمی با الهام از تعالیم و احکام نورانی اسلام و زنده و نمایان نگاه داشتن اندیشه دینی و فرهنگی و حمایتی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری و تحقیقات و تجربیات تبلور آن در تمام سیاستگذاریها و برنامه ریزی ها با توجه به اهداف چشم انداز ۲۰ ساله قانون برنامه پنجساله چهارم سیاست های کلی حوزه مشارکتهای مردمی به شرح ذیل است.
امور اعتماد سازی و جلب مشارکتهای مردمی
۱- ترویج فرهنگ انفاق، احسان، ایثار، اکرام یتیم،… . وسنت های حسنه اسلامی
۲- بسیج همبستگی های مردمی و تقویت رضایتمندی عمومی و همگرایی مردم با نظام
۳- بهره مندی از همدلی و توانائیها و منابع عظیم مردم در جهت مبارزه با فقر و محرومیت
۴- گسترش و عمق بخشیدن به روحیه تعاون و مشارکتهای عمومی
۵- ارتباط و حمایت ممکن از نهادهای عام المنفعه عمومی و مؤسسات و خیریه های مردمی
۶- حفظ وتقویت عوامل اساسی اعتماد مردم و رهبری
روش های تعامل و: در راستای تلاش به منظور زدودن چهره فقر از جامعه اسلامی فراهم نمودن زمینه های مختلفی جهت جذب کمک های مردمی با نگرش به اینکه در جامعه ای که بر طبق الگوی اسلامی و بر اساس وحدت عقیدتی و مکتبی تشکیل می گردد و باورهای فرهنگی و ملی نیز حس نوع دوستی و دگر دوستی را تقویت می کند افراد جامعه خود را در برابر نیازها، مشکلات و گرفتاریهای برادران و خواهران خود بی تفاوت احساس نمی کنند بلکه بر اساس توصیه ها و فروض دین مبین اسلام و عرق ملی در جهت یاری آنان گام بر می دارند بر همین اساس باور اخذ کمک های مردمی ومشارکت آنان در تحقق. نوع دوستی جشن عاطفه ها - جشن نیکو کاری - ازدواج جوانان - کمک به حوادث غیر مترقبه وجنگ زده گان - همدردی وخیرات برگزاری همایش خیرین (محلی، منطقه ای، ملی) سازماندهی نیروهای افتخاری های مردمی:هدایت آن به اقشار فقیر و نیازمند جامعه اقدام می گردد. جشن عاطفه ها - جشن نیکو کاری - ازدواج جوانان - کمک به حوادث غیر مترقبه وجنگ زده گان - همدردی وخیرات برگزاری همایش خیرین (محلی، منطقه ای، ملی) سازماندهی نیروهای افتخاری و هسته های مردمی معرفی طرح ها : هدایت آن به اقشار فقیر و نیازمند جامعه اقدام می گردد. طرح نیروهای افتخاری : نیروهای افتخاری شخصیتها و افراد خیری هستند که بر حسب علاقه بصورت داوطلبانه بدون دریافت هر بحمد الله تلاش های صورت گرفته در جهت فراهم نمودن زمینه مشارکت مردم در فقر زدایی وتوسعه پس از دو دهه تلاش نتایج ارزشمندی را در پی داشته است که میتواند الگوی مناسبی برای همه دوستداران جامعه در جهت نیل به ارزشهای والای انسانی باشد) عبدلی, ۱۳۹۰(
| یکی از انتقادات عمده نظام های مردم سالار، عدم مشارکت مؤثر عامه مردم در خط مشی گذاری عمومی و سلطه متخصصات وکارشناسان در این زمینه می باشد. در این نظامها به دلایل مختلف مانند پیچیدگی مسایل، هزینه بر بودن، عدم اطمینان و تأخیر و کندی، مشارکت مردم کنار گذأشته شده و در تصمیمگیریهای عمومی به نظرات تخصصی بسنده می شود. برای رفع این نقیصه و مشارکت عامه مردم در خط مشی گذاری عمومی مدلی ارائه گردیده است که در آن دو شاخص مشارکت وجود دارد: یکی هدف و منظور أز مشارکت و دیگری ماهیت موضوع مورد تصمیم. با بهره گرفتن از این مدل، تصمیم گیرندگان قادر خواهند شد استراتژی ها و راه کارهای مشارکت مردمی در خط مشی گذاری عمومی را به گونهای طراحی کنندکه هم در آگاه ساختن مردم مؤثر باشد و هم کیفیت خط مشی های اتخاذ شده را بهبود بخشد. |
مشارکت اجتماعی یکی از رموز موفقیت جمهوری اسلامی ایران بوده است. مشارکت مردم عامل مهم پیروزی انقلاب اسلامی بود که در طول دو دهه پس از انقلاب، به ویژه فرایند انتخاب دولت فعلی، و نیز در طول جنگ ۸ ساله با عراق و دوره بازسازی پس از آن تداوم یافته است.
تاریخ ایران سرشار از مشارکت اجتماعی است و یکی از الگوهای آن تشکل مردمی (CBO) است که از بطن همکاری مردم برای رفع نیازهای اقتصادی و ارائه خدمات اساسی ظاهر شده است. این تشکلها در مقابله با حوادث ناگوار و پر کردن شکاف هایی که دولت ها از عهده آن بر نمی آیند، شبکه امنیت اجتماعی را برای طبقات محروم ایجاده کرده اند. این تشکلها ریشه در فرهنگ و سابقه بشردوستانه ایرانی ها و روحیه آزادیخواهی و ارزش های دینی آنان دارد. این سازمان ها در شرایط مختلف زمانی تاب آورده اند و با وجود سیاست ها و محدودیت های مختلف هنوز به حیات خود ادامه می دهند.
۲-۲-۱۷-نقش مشارکت در تحول اداری
بعد از پشتسر گذاشتن دو برنامه پنجسالهتوسعه، بستری که بیش از همه بایستی موجباترشد و توسعه را فراهم کند، نظام اداری کشور است. به عبارت دیگر توسعه اقتصادی، اجتماعیو سیاسی بستگی بسیار زیادی به توسعه نظاماداری دارد. حال اینکه نظام اداری در طی دو برنامه توسعه تا چه میزان توسعهیافته، خارج از این بحث است، اما آنچه مشخص است اینکه در شرایط کنونی اساسیترین نیاز کشور به منظور بسترسازی برای توسعه همهجانبه، توسعه و تحول نظام اداری حاکم است. در حالوهوایکنونی که جامعه به سمت نهادینه کردن هرچهبیشتر مردمسالاری پیش میرود، و در حالی کهتلاش در جهت مشارکت هرچه بیشتر مردم در سرنوشت خود از طریق قانونمند کردن امور و زنده کردن قوانین به فراموشی سپرده شدهسرعت گرفته است، کارکنان شاغل در نظام اداریدر این فرایند نقش بهسزایی دارند. مشارکتکارکنان در مدیریت و برنامهریزیهای اداری نیز بایستی به موازات سایر نهادهای جامعه افزایشیابد. مشارکت در سازمانها امروزه بسیار بیشتر از گذشته نقش و اهمیت خود را بروز داده است چرا که از برنامههای اساسی دولت، تمرکزگرایی، واگذاری تصدی و پویایی نظام اداری از طریقجلب الگوهای مشارکت. همانگونه که تحقق مشارکت در سطح ملی و سازمانی به تحقق پیششرطهای خاصی بستگیدارد، الگوهای مشارکت نیز در دو دستهبندیملی یا کلان و سازمانی یا خرد قرار میگیرند. البته در بعضی موارد بعضی از الگوها را نمیتواندقیقا در یکی از این دسته ها قرار داد چراکه در هردو سطح قابل بکارگیری هستند اما به منظور تشریح کلی آنها و ارائه یک تصور و ذهنیت، اینطبقهبندی انجام شده است.
الف-الگوهای مشارکت در سطح ملی.
الگوهایمشارکت ملی را معمولا باید در برنامههای کلان میانمدت و بلندمدت دولت جستجو کرد. معمولا در سیاستها و راهبردهای عمومیمکانیزمهایی نیز برای افزایش کارایی و بهرهوریتولید، خدمات و در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی اندیشیده میشود. در شرایط حاضر که از یک طرف کشور، نیاز به تحولیعظیم در نظام اداری حاکم دارد و از طرف دیگر ضرورت توجه جدی به افزایش توان اقتصادیبه دلیل وابستگی شدید به نفت اجتنابناپذیر می کند، جستجو برای یافتن شیوههای عملی و موثر مردمی کردن نظام اداری بسیار ضروریاست. ازاینرو به عنوان نمونه الگویی در زیر ارائه میشود که هدف آنها توسعه مشارکت در تمام بخشهای جامعه است.
این نوع مشارکت در دو سطح ملی و محلیتحقق مییابد. در سطح ملی، رأی مستقیم مردمدر انتخاب نمایندگان عالی خود در مجلسقانونگذاری و مجلس خبرگان(کشورهای دیگر مجلس سنا)متبلور میشود و در سطح ملی در انتخاب شوراها.
نام انگلیسی: Saffron
نام محلی: زفرون Zaferun
بخش مورد استفاده: خامه و کلاله
پراکنش: گیاه بومی منطقه نیست ولی اخیرا کشت می شود.
مشخصات گیاه:گیاهی علفی، چندساله به ارتفاع ۱۰ تا ۳۰
سانتیمتر، پیاز دار، پیاز نسبتا بزرگ و کروی، پوشش پیاز شبکه ای یا فیبری دراز، گلها ۲-۱ عدد، کاسه دارای رگبرگهای ارغوانی رنگ، جام گل بنفشرنگ، کرکدار، پرچمها زرد، میله سفید، خامه سه شاخه، معطر، نارنجی کمرنگ. گیاه فاقد میوه.
خواص درمانی: نازایی مردان، ضد عفونت، مقوی بدن، شب ادراری، نشاط آور، خون ساز.
مصارف درمانی: زعفران، پسته، مغز گردو و فندق، عسل، دارچین و میخک را مخلوط کرده و برای پیشگیری از نازایی مردان استفاده می کنند. مخلوط زعفران، نبات و چند گیاه را همراه خرما که پوست کنده و هستهاش را جدا می کنند، به صورت شیاف در عفونتهای رحم استفاده می کنند.
زعفران، هل و نبات را مخلوط کرده، میکوبند. پس از نرم شدن، در روغن حیوانی حل کرده و بهعنوان داروی نوزاد به او میخورانند. زعفران و سیاهدانه و فلفل را برای سقط جنین میخورند. برای درمان گوشدرد و یا سنگینی گوش، قدری زعفران را با کمی روغن خام مخلوط کرده و در گوش میچکانند. برای درمان سردی زعفران، هل و زنجبیل را با هم و یا جدا داخل چای دم می کنند و با نبات فراوان میخورند. جهت تسکین دنداندرد، زعفران را در سرکه خوابانیده و به صورت دهانشویه مصرف می کنند.
طریقه مصرف: دمکرده، ضماد، پودر به صورت خوراکی
طب کهن: «مزاج آن در اول خشک و در دوم گرم است. خوردن زعفران رنگورو را صفا دهد. ورم را میگدازد، بر باد سرخ مالند مفید است. زیان به سر رساند. خوابآور است و مایه تیرگی حواس شود. شراب با زعفران مستیآور است که حرکت را سلب نماید. زعفران داروی ورم داخل گوش است. دیده را جلا میدهد. اشکریزی را منع کند. تیرگی چشم را برطرف کند. با به چشم کشیدنش کبودی چشم که از بیماریها پیدا شده علاج شود. شادیافزا و توانبخش قلب است. بیمارانی که از التهاب حجاب حاجز و پیچش شکم رنج میبرند، زعفران یا روغن آنرا بوی کنند به خواب روند و نفس روان شود و ابزار تنفسی را نیرو بخشد. دلبهمآور است. مخالف ترشی است که اشتها را در معده برانگیزد و از اینرو زعفران اشتها را از بین میبرد. ولیکن با حرارتی که دارد کبد و معده را تقویت کند و معده را دباغ دهد و قبض گرداند. بعضی گویند که زعفران برای طحال خوب است. شهوتانگیز است. ادرار بول کند. زعفران را با موم یا زرده تخممرغ و دوچندان روغن زیتون قاطی کنند، در علاج سخت شدن زهدان و بهم آمدن دهانه آن و قرحههای(زخم) پلید زهدان نافع است. گویند اگر سه مثقال زعفران را یکمرتبه بخورند از شادی سکته کنند و میمیرند».(بوعلیسینا، ۱۳۹:۱۳۶۸)
قیاس: اثر سقطزایی زعفران که مصرف سنتی نیز دارد، به تایید رسیدهاست. اثر ضد درد زعفران، مصارف سنتی آنرا در درمان گوشدرد و دنداندرد تایید می کند.
زنجبیل anjebil Z
نام انگلیسی: Ginger
نام محلی: زنجفیل Zanjafil
بخش مورد استفاده: ریزوم
پراکنش: این گیاه به صورت خودرو در ایران وجود ندارد.
مشخصات گیاه: گیاهی علفی، رونده و پایا با ریزومهای غدهای که زیرزمین گسترش مییابد. ساقه تا ارتفاع ۶۰ سانتیمتر، سبزرنگ. برگها باریک، سرنیزهای، گلها برروی دمگلی که از ریشه رشد میکند ظاهر می شود. برروی یک سنبله بلند و خمیده، گل بهرنگ سفید یا زرد است. پس از پژمرده شدن قسمت هوایی گیاه، ریزوم را از زمین خارج نموده، بعد از شستن و قطع ریشه های کوچک، در داخل نوعی تشتک چوبی آویخته، به هم اصطکاک و مالش میدهند. بهاین ترتیب قسمت سطحی ریزومها، تحت اثر تماس برداشته می شود و آماده برای خشک شدن در مقابل نورخورشید و یا در دستگاههای مخصوص میگردد(زنجبیل خاکستری). گاهی اعمال مذکور تکمیلتر صورت میگیرد. بدیننحو که قسمت خارجی ریزوم را که در واقع ناحیه چوب پنبهای آن است، بهوسیله ماشینی مخصوص یا به کمک چاقو به طور کامل یا ناقص از آن جدا میسازند. سپس آنها را در هیپوکلرید یا آب آهک قرار داده، پس از خشک شدن، تحت اثر بخار انیدرید سولفورو میگذارند، تا رنگ سفید حاصل کند. بدین نحو زنجبیلی بدست می آید که زنجبیل سفید نامیده می شود. زنجبیل خاکستری دارای سطح خارجی خشن با خطوط مشخص است. زنجبیل سفید، عاری از پوسته خارجی و دارای سطحی صاف است.
خواص درمانی: مقوی نیروی جنسی، ضد اسهال، درد مفاصل، ضدنفخ، رفع سردی مزاج، سرماخوردگی و سردرد شدید.
مصارف درمانی: زنجفیل، گردو و پسته را برای تقویت جنسی میخورند. زنجفیل، فلفل و دارچین را بهعنوان ادویه گرم در درمان بلغم استفاده می کنند. زنجفیل را برای درمان اسهال و درد مفاصل دم می کنند. عرق زنجبیل را بهعنوان ضدنفخ، رفع سردی مزاج، محرک و نیروبخش مصرف می کنند.
زنجفیل را برای درمان سردرد به پیشانی زده و با پارچهای میبندند. زنجفیل را درون آب کرده و در هنگام سردرد بر روی پیشانی میگذارند. زنجبیل و دارچین را جوشانده و در سرماخوردگی و سردرد شدید بهکار میبرند. برای تسکین و درمان درد سینه(سینگ درد) از زنجبیل استفاده می شود. زنجبیل را به صورت دمکرده برای درمان بیماریهای دستگاه تنفسی، گوارش و دفع ادرار بهکار میبرند. زنجبیل، دارچین و زردچوبه را بههمراه دنبه گوسفندی در محل پادرد میگذارند. برای تقویت معده، ضد نفخ، چاشنی غذا و در شیرینیجات استفاده می شود. همراه با چند گیاه دیگر برای دردهای استخوانی و روماتیسم مورد استفاده قرار میگیرد. زنجفیل و شیره انگور را جوشانده و برای جلوگیری از شبادراری مصرف می کنند. زنجبیل و روغن زرد را برای درد مفاصل به صورت موضعی استفاده می کنند. دارچین، زنجبیل را برای درمان سردرد به پیشانی میمالیدند. در روستای ناوند برای درمان گوشدرد مقداری زنجبیل به پشت گوش میمالند. برای درمان برفک دهان نوزاد، زنجبیل را به سنگ صافی سائیده، سپس به برفک دهان کودک میمالند.
یکی از گیاهان تشکیل دهنده در تهیه داروی چلگییا čel giyâ زنجفیل است. برای تهیه شیاف(شاف šâf) در درمان یبوست نیز از زنجفیل استفاده می کنند. این دارو برای رفع بواسیر نیز بهکار میرود. این دارو برای تقویت رحم ضعیف زنانی که نطفه سقط می کنند هم بهمصرف میرسد. بهعلاوه در زمان حاملگی نیز اگر رحم ضعیف باشد و احتمال سقط برود، از این دارو استفاده میشود. داروی دیگری نیز برای رفع کوفتگی بدن زائو در زمان حاملگی و زایمان بهمصرف میرسد که از ترکیبات آن زنجفیل میباشد. در میان مردم رسم این است که کودکان را چندین بار شیاف زنجفیل میکنند. این عمل برای جلوگیری از بواسیر و نیز کرمک احتمالی انجام می شود. ابتدا زنجفیل را در مقداری آب میسایند. سپس چوب نازکی را که بر سرش مقداری پنبه پیچیدهاند، به آب زنجفیل آغشته کرده و به مقعد کودک فرو می نمایند. این دارو سوزش بسیار دارد.
روش مصرف: دمکرده، جوشانده، تازه و یا به صورت پودر خوراکی
طب کهن: «مزاج در آخر سوم گرم و در دوم خشک است. گرمای زیاد دارد. ولی از آنجاکه رطوبت زاید دارد درگرمی بخشی درنگ می کند. لیکن گرمیبخشی قوی و نیز نرمکننده – ملین – و بادشکن است. اگر زنجبیل را با عسل مربا سازند، عسل قسمتی از رطوبت آنرا بر میچیند و خشکتر می شود. هوش و حافظه را زیاد کند، رطوبتهای اطراف سر و گلو را میزداید. خوردن و یا در چشم کشیدن زنجفیل تیرگی چشم را که از رطوبت باشد، علاج می کند. هاضم است و سرمای کبد و معده را سرحال آرد. برچیدن رطوبتهای معده و تریهایی را که از خوردن میوه به معده روی آورند، علاجش با زنجفیل است. شهوتانگیز، ملین و ملایم است. پادزهر حشرات موذی است».(بوعلیسینا،۱۳۳:۱۳۶۸)
«زنجبیل دارای اثر نیرودهنده، مقوی معده، بادشکن و ضد اسکوربوت(بیماری کمبود ویتامین c) است و اگر بر روی پوست مالش داده شود، ایجاد تحریک و قرمزی می کند. اعراب آنرا محرک قوه باء میدانند.
زنجبیل از ادویه خوراکی است و استفاده از آن، بین همه ملل معمول است. از زنجبیل بهمنظور خوشطعم ساختن نان قندی و برخی از اغذیه استفاده بهعمل می آید».(زرگری، ۵۵۵:۱۳۷۶)
«زنجبیل معمولا برای سرماخوردگیهای سخت که تمایل به قی و استفراغ در بیمار ایجاد می کند، تجویز میشود. برای التهاب سینه، سرفه، استسقا و اسهال کاربرد دارد. بوداده و سرخشده آن تا حدیکه قسمت خارجی آن سیاه شود، برای معالجه خونریزی رودهها بهکار میرود. قاعدهآور است و بینظمی و تاخیر در عادت ماهانه را رفع می کند. مقوی حافظه و هاضمه، معده و کبد است. گرفتگیهای کبد را باز میکند».(میرحیدر، ۳۴۸:۱۳۸۲)
قیاس: اثر ضد درد بهخصوص در سردردهای میگرنی و اثر ضد روماتیسم، مصرف سنتی زنجبیل را در درمان سردرد و دردهای مفصلی تایید می کند.
| سپرز دارو seporz dâru نام انگلیسی: Maidenhair spleenwort نام محلی: اسفرزه Esfarze بخش مورد استفاده: اندامهای هوایی پراکنش: در تمام منطقه رشد می کند. |
محاسبه اوزان نهایی سطوح: برای محاسبه وزن نهایی مؤلفههای هر سطح( ) میبایست حاصلضرب ماتریس بردار ویژه روابط درونی در بردار ویژه همان سطح در وزن نهایی سطح بالاتر ضرب شود.
( (2009,Semih, Selin, Elif
رابطه 3-10:
در صورتیکه برای یک سطح ماتریس وجود نداشت، لازم است یک ماتریس یکه هم درجه جایگزین آن گردد. به عبارت دیگر میبایست از فرمول زیر استفاده شود.
رابطه 3-11:
Crisp ( ) = (2m+l+u)/4 رابطه 3-12:
برنامه ریزی آرمانی راه حرکت همزمان به سوی چندین هدف را نشان میدهد. در برنامه ریزی آرمانی مجموع انحرافهای هر هدف نسبت به آرمانی که به ازای همان هدف تعیین شده حداقل می شود. یکی از برترین مزایای برنامه ریزی آرمانی این است که امکان رسیدن به چندین هدف که واحد اندازه گیری متفاوتی دارند و در تضاد هستند را فراهم می کند.
اندیسها:
=i شماره استراتژی
پارامترها:
=مقادیر مورد نیاز منابع انسانی برای اجرای اثربخش استراتژی iام
=مقادیر مورد نیاز منابع سازمانی برای اجرای اثربخش استراتژی iام
=مقادیر مورد نیاز منابع تکنولوژیکی برای اجرای اثربخش استراتژی iام
=H میزان منابع انسانی در دسترس سازمان
O= میزان منابع سازمانی در دسترس سازمان
T= میزان منابع تکنولوژیکی در دسترس سازمان
= مقدار آرمانی کل منابع استراتژی i ام (میزان کل منابعی که برای اجرای موفق هر استراتژی باید تخصیص داده شود)
مقدار منابع تخصیص یافته به استراتژی iام در واقعیت
ضریب اصلاح منابع برای استراتژی i ام
=n تعداد هدفهای مسئله
متغیرهای تصمیم:
کمبود منابع در استراتژی i ام
اضافه منابع در استراتژی i ام
مقدار منابع انسانی برای پشتیبانی از استراتژی های کیفیت=HR
=ORمقدار منابع سازمانی برای پشتیبانی از استراتژی های کیفیت
مقدار منابع تکنولوژیگی برای پشتیبانی از استراتژی های کیفیت=TR
= مقدار بهینه منابع انسانی برای استراتژی iام
= مقدار بهینه منابع سازمانی برای استراتژی iام
= مقدار بهینه منابع تکنولوژیکی برای استراتژی iام
در این پژوهش، هدف به شکل یک تابع ارائه می شود که میبایست حداقل شود. این توابع هدف، انحرافات نامطلوب بین منابع مدیریت کیفیت تخصیص یافته به استراتژی های کیفیت و میزان مطلوب این منابع برای تخصیص به منظور اجرای موفق هر استراتژی هستند که سعی می شود با بهره گرفتن از مدل سازی برنامه ریزی آرمانی این انحرافات به صفر برسد.در این برنامه ریزی آرمانی، تابع هدف به صورت زیر تعریف می شود:
رابطه 3-13: Minimise
برای بدست آوردن کمبود و اضافه منابع، محدودیتهای آرمانی به صورت زیر تعریف میشوند که در شکل 3-2 نشان داده شده است:
و محدودیتهای سیستمی به صورت زیر تعریف میشوند و در شکل 3-2 نشان داده شده است:
HR=H
OR=O
TR=T
شکل3-2 روش تحلیل شبکه ای و برنامه ریزی آرمانی استفاده شده
مرحله 4
مرحله 2
مرحله 1
منابع:
سازمانی
انسانی