کاوش پیشینه و ادبیات تحقیق، نهتنها پژوهشگر را یاری میکند تا تمام متغیرهای مربوطه را در تحقیق خود بگنجاند بلکه آمیزش زیرکانه اطلاعات بهدستآمده از طریق ابزارهای گردآوری اطلاعات با آنچه در مطالعات پیشین، توسط دیگران، ارائهشده است را آسان میکند. بهبیاندیگر، بررسی پیشینه، چارچوب بنیادی خوبی برای ادامه پروژه تحقیقی، فراهم میآورد. ازاینرو، پیشینه کاوی خوب، پایههای ایجاد یک چارچوب نظری جامع که از محل آن فرضیههایی برای آزمون به دست میآید را مهیا میسازد (سکاران، 1391). علاوه بر این، ادبیات مناسب میتواند بستری را ایجاد نماید تا استفادهکنندگان از تحقیق، بتوانند با بررسی روند و خاستگاه تحقیق به درک بالاتری ازآنچه انجامشده است برسند. ازآنجاکه در این تحقیق به مباحثی چون نشاط کاری در بین کارکنان پرداخته میشود مباحث مطرحشده در این فصل، حولوحوش مفاهیم تئوری موجود و مرتبط با اجزای نشاط کاری و عوامل زمینهساز نشاط کاری، ابعاد نشاط کاری پرداخته میشود. بهگونهای که در ابتدا به تعاریف مختلفی که از نام نشاط کاری در دست است پرداخته میشود سپس شرح مختصری از روند نشاط کاری ارائه میشود و اجزای آن نیز، تشریح میگردد. با ورود به مبحث نشاط کاری، تعاریف، رویکردها و تئوریهای مربوط، مطرح میشود و در ادامه بحث، نشاط کاری و منابع انسانی و متغیرهای چند اخصه MCDM ها بهعنوان بخشی از ادبیات تحقیق، موردبررسی قرار میگیرد.
2-2 چارچوب نظری تحقیق
سالهاپیش پژوهشگرانکشورهایصنعتیدر اصولروابطانسانیالتونمایودریافتهبودندکهتنظیممیزانروشنایی،دما،رطوبتوسروصدای محیطبرافزایشکار آییافراداثرمستقیمدارد.بنابراین،میتوان نتیجهگرفتکهیکراهساده امامؤثردرافزایشبهرهوریدرمحیط کاراستفادهازنیرویانسانیشادوبانشاطاست.درنظرگرفتن محیطیشادباتوجهبهروابطانسانیشادبسیارمؤثرترازشرایط جبرواجباروایجادمحیطخشککاریاست. افرادباخواستهها وآرزوهاییبهسازمانمیپیوندند؛هماهنگیوهمسوییسازمانبااینآمالدرافرادایجادشادیمینماید،اینشادیوخوشنودیخودباعثنوآوری،خلاقیتدرکار،افزایشمیزان تولیدوخدماتووفاداریافرادبهسازمانشدهوازاینرهیافتسازمآنهمازسلامتو پویاییبرخوردارمیشود.
را در افزایش با توجه به بررسی مباحث نظری و مطالعه تحقیق پژوهشگران میتوان سه دسته از عوامل نشاط کاری مؤثر دانست. این سه دسته عبارتاند از:
1- عوامل سازمانی
با توجه به چالشهایی که سازمانها امروزه با آن مواجه هستند، ایجاد سازمان شاد یکی از نیازهای استراتژیک برای موفقیت در بلندمدت است (زارعی متین و همکاران، 1388).
مدیر یک مجموعه، میتواند با اندیشههای سالمش محیطی شاد، بانشاط و با بهرهوری بالا را در سازمان به وجود آورد و همین مدیر میتواند با اندیشههای تنگنظرانه یا بهدوراز عزتنفس، افسردگی، اضطراب و در پی آن رخوت و کسالت را در کارکنان به وجود آورد.
از عوامل سازمانی حائز اهمیت در نشاط کاری میتوان به انتخاب صحیح و بهجای کارکنان، پرداخت حقوق و دستمزد مناسب، متناسب بودن روابط انسانی در محیط کار، امنیت شغلی، برنامهریزی کاری مناسب، سرکشی مداوم مسئولین به کارکنان و گوش فرادادن به مشکلات آنها، استفاده از توانمندیها و تخصصهای کارکنان و … اشاره کرد.
2- عوامل اجتماعی
عوامل مربوط به محیط اجتماعی پیرامون فرد چون تشکلهای فکری و ایدئولوژیکی که کارمند در آن عضو است، ارتباطات در جریان پیرامون فرد، فرهنگ رفتاری و هنجارهای اجتماعی پذیرفتهشده در محیط زندگی و بالأخص خانواده تأثیر بسزایی روی نشاط کارمند دارند. محکم و استوار بودن پایههای نظام خانواده، ارتباط صمیمی با آشنایان، دوستان و خانواده و آشنایی باروحیه ایثار و ازخودگذشتگی ازجمله عوامل اجتماعی مؤثر بر نشاط هستند.
3- عوامل فردی
تحقیقات جدید نشاندهنده این است که آنچه باعث ناخشنودی فرد در محیط کار میشود، رویدادهای منفی که برای وی اتفاق میافتند نیستند، بلکه نحوه نگرش او به این رویدادهاست. نشاط در محل کار یک عنوان جدید محرک تفکر است که ذهن را از منفی نگری دور نموده و شمارا وادار به مقاومت در برابر برچسب بد» گذاشتن بر شرایط و دیدن آنها بهعنوان شرایط خنثی میکند (راو، 2010).
2-4 عواملزمینهسازنشاطاجتماعی
عواملمهمیمانندصفاتشخصیتی،مؤلفههایشناختی،گرایشهایاعتقادیومحیطی، تربیتی،جمعیتی،زمینهسازنشاطبهشمارمیروند. بررسیهایبسیاریهمبستگیویژگیهایوراثتی،صفاتشخصیتی،شناختی ومذهبیبانشاطراگزارشکردهاند. فارنهاموچن،بهنقلازآرجیل (٢٠٠١)درتحقیقاتخودپیبردهاندکهبرونگراییبانشاطهمبستگیمثبتورواننژندیباآنهمبستگیمنفیدارد.سایرمطالعاتنیزاینموضوعرامحققساختهاند. بررسیمجموعهاینگونهتحقیقات،برروابطزمینهایژنتیکیوصفاتشخصیتیدرنشاطتأکیدمیکنند (ایزاوا،٢٠٠۴:٢). عواملشناختینیزنقشمؤثریدرایجادنشاطایفامینمایند. اینعواملوعواملدیگریکهدربروزنشاطتأثیرگذارهستنددر این فصلموردبحثقرارمیگیرد.
2-5 نقشمحیطدرایجادنشاط اجتماعی
تجاربارتباطیواجتماعیدراوایلدورهکودکینیزممکناستدرشادکامساختنیاعدمنشاطشخصیتافراددردورههایبعدیرشداثربگذارد. درپژوهشی،مالتاستاوهمکاران (١٩٨۶)دریافتندکهمادرانبهنوزادانخودآموزشمیدهندکهچگونهاحساساتشانرابهشیوهاجتماعیمطلوبیبیانکنند. اینابرازاحساساتدرتجربههیجاناتمثبتتأثیرمیگذارد. کیفیتروابطعاطفیخانوادهدردورانکودکیودورههایپسازآندربروزقابلیتهایمربوطبههیجاناتمثبتونشاطبسیارمؤثراست (تامپسون،١٩٩٩،بهنقلازآرجیل،٢٠٠١)
نظریهامید
یکیاززمینههایاصلیومهمدربه وجودآمدناحساسنشاطوشادی،وجودامیدنسبتبهخود،زندگیوآیندهاست. احساساضطرابیانگرانیباعدمامیدبهآیندهرابطهمستقیمدارد. امیدبهآیندهدستیافتنبههدفیاانتظاردستیابیبههدفاست،بهگونهایکهشو “تئوریامیدراتئوریانگیزشنامیدهاست (کمپل،١٩٨١).
ازنظر اشنایدر امید فرایندی است که طی آن افراد ابتدا اهداف خود را تعیین میکنند، سپس راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف خلق میکنند و بعدازآن انگیزه لازم برای به اجرا درآوردن این راهکارها را ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ میکنند. اشنایدر و همکاران (1991) یک نظریه ترکیبی مبتنی بر هدف را مطرح کردند که بسط یافته مدل تکبعدی سنتی بود و برای اولین بار زمینهای را برای امکان سنجش معتبر و قابلاعتماد امید در افراد گشود. نظریه امید اشنایدر بر سه مؤلفه مرکزی بنیان گذاشتهشده است: اهداف، گذرگاهها و عامل
اهداف: اشنایدر (2000) با توجه به مصاحبههای متعددی که با افراد داشت معتقد است مردم در این ادعا که هر کاری که انجام میدهند سعی دارند در آن هدفی را دنبال کنند یککلام بودند. اهداف نقاط پایان و یا زنجیره عمل ذهنی را ایجاد میکنند، آنها مرجع تئوری امید هستند (اشنایدر، 1994، اشنایدر و چیونز و سیمپسون 1997)
– اهداف اساس نظریه امید هستند که میتوانند کوتاهمدت یا بلندمدت باشند و ازنظر اهمیت طبقهبندی شوند، اهداف بایستی برای تسخیر ذهن هشیار ما به حد کافی ارزشمند باشند و نیز اهداف امیدوار نه نوعی عدم حتمیت به همراه خوددارند. یک سر این زنجیره-اطمینان قطعی- اهدافی با احتمال نائل شدن 100% است، آنها نیاز به امید ندارند. در سر دیگر این زنجیره، اهداف غیرقابلدفاع (که احتمال نائل شدن به آنها 0% است) وجود دارند که بیش از اینکه مفید باشند غیرمولد هستند. درواقع تحقیقات این بحث را تأیید میکند که به نظر مردم امید، یک کامیابی است که درم واقعی که احتمال رسیدن به هدف در حد متوسط است وجود دارد (آوریل و همکاران، 1990 به نقل از اشنایدر،2000).
در نظریه امید، اهداف منبع اصلی هیجان هستند، هیجان مثبت ناشی از دستیابی به هدف یا تصور نزدیک شدن به آن است، درحالیکه هیجان منفی ناشی از شکست در دستیابی به هدف یا تصور دور شدن از آن است (اشنایدر، 2002). با توجه به پیوند بین دستیابی به هدف و عاطفی مثبت، ممکن است به نظر برسد که بهترین راهکار، تعیین اهداف آسان و کاملاً قابلدستیابی است؛ اما افراد دارای امید بالا معمولاً به دنبال اهدافی هستند که دارای میزانی متوسط از دشواری باشند (اشنایدر، 1994).
– تفکرات گذرگاه؛ تواناییهای درک شده شخص هستند که راههای عملی را برای اهداف خواستهشده به وجود میآورند. تفکر گذرگاه اغلب قابلمشاهده در گفتار درونی از قبیل «من راهی برای انجام این کار پیدا خواهم کرد» است اگرچه تفکر گذرگاه خواستار تنها یک گذرگاه قابلاستفاده به هدف خواستهشده است، اما افراد دارای سطوح امید بالاتر اغلب قادر به تصور چندین گذرگاه هستند و از تفکر واگرا استفاده میکنند این راههای متناوب هنگامیکه فرد مجبور به مقابله با مانع یا مشکل دررسیدن موفقیتآمیز به اهداف میشود، تعیینکننده هستند. تفکر گذرگاه توانایی ادراکشده فرد برای شناسایی و ایجاد مسیرهایی به سمت هدف است (اشنایدر، 1994) ازآنجاکه برخی از طرحها و نقشهها ممکن است با شکست مواجه شوند، افراد دارای امید بالا، بهمنظور مقابله با موانع احتمالی، چندین گذرگاه را در نظر میگیرند (اشنایدر، 1991، 1996، ایرولیگ و همکاران، 1998). لازم به ذکر است که آثار سودمند امید، ناشی از توانایی واقعی در ایجاد گذرگاهها نیست بلکه ناشی از این ادراک است که چنین گذرگاههایی در صورت لزوم میتوانند تولید شوند اشنایدر و همکاران، (1991) نشان دادهشدهاند که رفتار هدفمند از آن طریق بر افکار فعلی و بلندمدت مربوط بهسوی هدفها و نقش کارگزاری فردی در نیل به این هدفها؛ و میزان ارزشگذاری به هدفها جاری تأثیر میگذارد.
– تفکرات عامل؛ بهعنوان افکاری تعریف میشود که بدان وسیله افراد با توجه به تواناییشان گذرگاههایی انتخاب کنند و به تلاش خود ادامه دهند. مؤلفه انگیزشی نظریه امید است که به شخص اطمینان میدهد قادر به شروع و تحمل تلاشهای ضروری برای دنبال کردن گذرگاه خاص است یا نه. عامل مستقیماً شناختهای افراد را در مورد توانایی آنها برای شروع و تحمل رفتارهای هدفگرا منعکس میکند و با گفتارهای درونی مانند «من میتوانم این کار را انجام دهم «و «من قصد ندارم متوقف شوم«مشخص میشود (اشنایدر لاپوینته، کروسون و ارلی، 1998). البته باید توجه داشت اهداف افراد بدون عزم حرکت به سمت آن و حفظ تلاش لازم برای نیل به آن قابلدسترسی نخواهد بود.
در نظریه امید، رسیدن موفقیتآمیز به هدف، هیجانات مثبت را فرامیخواند و شکست در دستیابی هدف باعث هیجانات منفی میشود. این هیجانات، بهنوبه خود گذرگاههای فرد و مؤلفه عامل را درباره تعقیب هدف آینده تغییر میدهند، هیجانات مثبت که از هدف موفق نتیجه میشود فرد را به کوشش و انتخاب اهداف آیندهی چالشانگیز تری سوق میدهد، در مقابل هیجانات منفی مطابق با شکست در دستیابی به اهداف خاص ممکن است باعث بیمیلی فرد برای تلاش کردن و پیشرفت آینده شود. بنابراین توانایی فرد برای تعریف کردن هیجانات منفی که از شکستها و مصیبتهای شخصی ناشی میشود مستقیماً تفکر گذرگاه و تفکر عامل اهداف آینده را تحت تأثیر قرار میدهد.
چندین مطالعه در طول دهه گذشته اهمیت امید را در جمعیت بزرگسالان نشان داده، پژوهشها نشان داده که افراد دارای امید بالاتر از تفکرات مثبت، عزتنفس و اعتمادبهنفس بیشتری نسبت به کسانی که امید کمتری دارند، برخورد دارند. افراد با سطح امید بالا احساسات را باانرژی بیشتری گزارش میکنند خودشان را به شکل مثبتتری معرفی میکنند (کوری و همکاران، 1997). افراد دارای سطح امید بالا اصولاً از مزایای سلامتی قابلاطمینان بهرهمند هستند. برای مثال هارنی (1990) گزارش داده است افرادی که امید بالایی دارند علاقه بیشتری به شرکت در تمرینات جسمانی دارند. امید همچنین در افرادی که در حال بهبود یافتن از صدمهها و بیماریهای مختلف هستند مؤثر شناختهشده است. همچنین پژوهشها تحمل درد را با امید مرتبط میدادند یعنی افراد با امید بالا دو برابر بیش از همتاهای کم امید خود درد را تحمل کردهاند (اشنایدر و براون، 1998) امید با پیشرفت تحصیلی نیز ارتباط دارد و چندین مطالعه این امر را نشان داده است. دانشجویان دانشگاه که امید بالایی دارند درمجموع نمرات بالاتری نسبت به سایر دانشجویان کسب کردهاند (چانگ، 1998؛ کوری، مافیر، سون داگ و ساندستدت، 1999). یک مطالعه دیگر گزارش میدهد که سطوح بالای امید در دانشجویان دانشگاه پیشبینی کننده معدل کل بالاتر، شانس بالاتری برای فارغالتحصیلی و احتمال کمتر برای مشروط شدن بوده است (اشنایدر، شوری، جیونز و ویلکلاند، 2002) همسان با این یافتهها اشنایدر (2000) نشان داد که دانشجویان بعد از دوره لیسانس که امتیاز بالاتر در مقیاس امید گرفتند مهارت سازگاری بهتری دارند و راهبردهای بهتری را برای دورههای تحصیلات انتخاب میکنند در طول عملکرد افراد هم در کلاسهای مدرسه هم دانشگاه امید پیشبینی کننده مهمی از پیشرفت ورزشی دانشجویان بود، امید بالا با عملکرد برتر ورزشکاران مرتبط بوده است (کوری و دیگران 1997). مطالعه دیگر توسط (براون، کوری، هاگستروم و ساندستدت، 1999) نشان داد که دختران با امید بالا در اردوی ورزشی تابستانی بیشتر مایل به داشتن اهداف خاص مرتبط با پیشرفت ورزشی بودند. مطالعه مشابهی گزارش کرد که دختران با سطح امیدواری بالاتر درباره تسلیم شدن افکار کمتری دارند. مطالعات این حد مهم به پژوهشگران دلیلی برای این باور ایجاد کردهاند که سازهی امید موضوعی ارزشمند وابسته به زمان است که باید برای درک بهتر آن تلاش کرد (وال، 2006).
متأسفانه واقعیت این است که افراد بسیاری وجود دارند که ممکن است به دو دلیل توانایی فکر کردن از روی امیدواری درباره آینده را از دست بدهند: اول اینکه آنها از زمان تولد هرگز محبت، مراقبت و توجهی که به آنها اجازهی ایجاد تفکر امیدوارانه را بدهد دریافت نکردهاند. دوم اینکه ممکن است که در آغاز یاد میگیرند که امیدوارانه فکر کنند، اما امیدشان بهوسیله وقایع پراسترس زندگی در طول دوران رشد تخریب میشود بااینوجود روانشناسی مثبتگرا معتقد است امید را میتوان ایجاد و ارتقا داد.
نظریهلذتگرایی
بر اساسایننظریهنشاطوخوشبختیفقطیکاحساساست.زندگیشاد،لذتانسانراافزایشدادهوغمانسانراکممیکند.
طیفنگاری نظریههای لذتگرا
لذتگرایی از دوره یونان باستان تا به امروز بهصورتهای گوناگونی تقریر شده است:
یکی از سادهترین و سطحیترین انواع لذتگرایی نظریهای است که معتقد است هر چیزی که دارای لذت حسی باشد ذاتاً خوب است؛ و ارزش هر چیز دیگری تنها باهمین معیار سنجیده میشود. اصول مکتب لذتگرایی شخصی را میتوان بهطور خلاصه چنین برشمرد (مصباح یزدی،
1384):
گفتهشده آریستپوس شاگرد سقراط به چنین دیدگاهی قائل بوده است. او که مؤسس مکتب کورنائی است لذت را هدف اخلاق میداند ولی افراط را در این زمینه نادرست میشمارد.(کاپلستون، 1368)
اپیکور برخلاف آریستپوس کوشیده است تقریر عمیقتری از لذتگرایی به دست دهد. بهطور خلاصه میتوان اندیشه اخلاقی اپیکور را در پنج اصل خلاصه کرد:(مصباح یزدی، 1384)
اپیکور با قبول اینکه لذت روحانی بر لذت جسمانی ترجیح دارد، معتقد بود برآورد عقلانی در باب منابع لذت و درد دستیابی انسان را به زندگیای که در آن لذت دیرپا بر درد گذرا غالب باشد، ممکن میسازد. (لارنسی سی، 1378).
چنانچه در دو تقریر گذشته از لذتگرایی مشاهده شد، متعلق لذت در آن دو، خود شخص یعنی فاعل اخلاقی بود. اشکال عمده این نوع لذتگرایی این است که تنها لذت خود انسان را معیار درستی میشناسد. توجه به این نکته برای «جرمی بنتام «و شاگردش «جان استوارت میل «بسیار مهم بود که تنها لذت من نیست که اهمیت دارد بلکه سعادت یا نفع شخصی هرکسی که نسبتی با عمل من دارد نیز مهم است. این ایده پایه نظریهای شد که علیرغم تفاوتهای عمدهاش با لذتگرایی شخصی تقریری دیگر از لذتگرایی به دست دهد. بنتام و میل یک لذتگرا بودند و مانند نیاکان لذتگرایشان به این اصل اساسی معتقد بودند که لذت تنها خیر و الم تنها شر است. این نکته بهوضوح در جملات آغازین کتاب مبانی اخلاقیات و قانونگذاری بیانشده است. در ابتدای این کتاب آمده: «طبیعت، بشر را تحت سیطره دو ارباب مطلق، لذت و الم قرارداده است. فقط به دلیل آنهاست که آنچه را باید انجام دهیم، خاطرنشان میکنیم و آنچه را میخواهیم انجام دهیم، تعیین میکنیم. «(پالمر، 1385).
لذتگرایی خاصی که این دو بدان قائل بودند به سودگرایی یا قاعده نفع عمومی مشهور است. اصل محوری در سودگرایی این است که اصول اخلاقی حاکم بر اعمال ما باید با توجه به تأثیرشان بر همه افراد ذیربط داوری شوند، خواه به بیشترین سعادت برای بیشترین افراد بینجامد یا نه. ازنظر بنتام معیار اخلاقی درست اصل سود است و غایت اخلاقی که در تمام اعمال باید به دنبال آن باشیم همانا بیشترین غلبه ممکن خیر بر شر در کل جهان است. (فرانکنا، 1383).
تفاوت عمده لذتگرایی تبلوریافته در سودگرایی با لذتگرایی شخصی در این است که در سودگرایی لذت همه موردتوجه است. در این تقریر از لذت نکته بسیار مهم نحوه محاسبه لذت و تعیین بیشتر یا کمتر بودن آن است. بنتام هفت معیار را برای بررسی و اندازهگیری لذتها معرفی میکند. پیشفرض اساسی سخن بنتام این است که لذت و المهای انسانی قابلاندازهگیری کمیاند و بدین ترتیب میتوان بر اساس نوعی محاسبه اخلاقی حکم به صواب و یا خطا بودن اعمال کرد. حاصل جمع لذتها یا المهای موردبحث منتظر است با میزان لذت یا المی که این اعمال در بردارند.
محاسبه لذت در دیدگاه بنتام بر این نظر مبتنی است که لذتها و المهای انسانی قابلاندازهگیریاند؛ و بدین ترتیب میتوان بر اساس نوعی «محاسبه لذت اخلاقی«حکم به صواب و یا خطا بودن اعمال کرد؛ حاصل جمع لذتها یا المها متناظر است با میزان لذت یا المی که این اعمال در بردارند. بنتام میپذیرد که تجربه لذت بسیار پیچیده است و لذتهای خالص اندک شمارند و بالاخره اینکه بیشتر لذتها با درد عجین شدهاند. بر این اساس و با در نظر گرفتن همه این عوامل بنتام هفت شاخص برای محاسبه لذت معرفی میکند. وی معتقد است برای یک انسان فینفسه بر طبق شرایط چهارگانه زیر مقدار لذت یا الم بیشتر یا کمتر خواهد شد: (فرانکنا، 1383).
زمانی که مقدار لذت یا المی بهمنظور ارزیابی گرایش عملی که بهوسیله آن ایجادشده است، ملاحظه میشود، باید به دو شرط زیر نیز توجه جدی کرد:(پالمر، 1385)
نظریهخواستهها
بر اساسایننظریهنشاطوخوشبختیبهمعنایدستیابیبهخواستههااستوزمانیکهفردخواستهخودتعریف«دستیابیبهشادیورهاییازغم«رادرقالبمیکندنظریهخواستهها،نظریهلذتگراییرانیزدربرمی گیرد (سلیگمن،٢٠٠٢).
نظریهدستیابیبهارزشها
بر اساسایننظریهنشاطیکاحساسفردینیست،بلکهواقعیتیمستقلازاحساساتفردیاستوعبارت استازدستیابیبهچیزهاییکهازنظرعمومواقعاًارزشمندبهحسابمیآیند. مثلاًاگرکودکانخیابانیاحساسنشاط،خوشبختیورضایتکنندممکناستبر اساسنظریهلذتگرایییانظریهخواستههاشادوخوشبختبهحسابآیندامابر اساسایننظریه،افرادیشادوخوشبختقلمدادنمیشوند (دارلینگواستینبرگ،1993)
اگر درست بودن را به خوب بودن تعبیر کنیم، میتوانیم سه نامزد اصلی برای نظریه ارزش لیبرالی تشخیص دهیم. نخستین نظریه که پیشتر مطرح شد کمالگرایی جان استوارت میل است. ازآنجاکه کمالگرایی نظریهای درباره کنش صحیح است – اینکه درستی مشتمل بر چیزی است که میل «فایده به وسیعترین معنای کلمه«میخواند، یعنی شکوفایی انسانی میتوان کمالگرایی را رویکردی به اخلاقیات دانست. بااینحال، آشکار است که این رویکرد نظریهای در باب ارزش یا خیر را نیز پیشفرض میگیرد: غایت ارزش انسانی شکوفایی شخصیت یا داشتن یک زندگانی خودمدار است. رقیب این نظریه عینیتگرایی ارزش، دو رویکرد لیبرال دیگر هستند: پلورالیسم (تکثرگرایی) و سوبژکتیویسم (ذهنیگرایی)
بررسی کارایی کارکنان شرکت آب و فاضلاب شهر تهران نشاندهنده روحیه ضعیف کاری، عدم اطمینان به خود در محقق ساختن وظایف محوله، نارضایتی از سیستمهای ارتقای شغلی، عدم وجود تمایل در بهبود کارایی، آثار افسردگی کاری در کارکنان و عدم وجود نشاط و وجود استرسهای فیزیکی در محیط کار است. ازاینرو بر آن شدیم فاکتورهای مؤثر درونسازمانی تأثیرگذار بر کارکنان در سازمان آب و فاضلاب شهر تهران را شناسایی و رتبهبندی نماییم و در این راه به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که چرا عزتنفس در بین کارکنان شرکت آب و فاضلاب پایین است؟ آیا فاکتورهای نامبرده بر عزتنفس سازمانی در شرکت آب و فاضلاب استان تهران تأثیر دارد؟ این تأثیر به چه میزان است؟ کدامیک تأثیر بیشتری دارد؟ در این تحقیق برای شناسایی عوامل از نتایج تحقیقات پیشین و برای بررسی میزان اثرگذاری از روشهای کمی تصمیمگیری چند معیاره (MCDM) استفاده خواهد شد.
.2.1اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
تلاطم، بینظمی، رقابت شتابان و عدم اطمینان از ویژگیهای مهم محیط کار در قرن بیست و یکم هستند. درنتیجه این وضعیت، امروزه بسیاری از سازمانها با تغییری بیسابقه یک سیستم کاری مشارکتجو را به کار بستهاند. این نگرش مشارکتجو شامل سپردن قدرت به کارکنان، تصمیمگیری مشارکتی و دموکراسی در محیط کار است. برنامههای مشخص این نگرش برای جلب مشارکت کارکنان عبارتاند از توسعه شغلی، غنای شغلی، دوایر کنترل کیفیت، کیفیت برنامههای زندگی کاری، کمیتههای مشترک کارکنان و مدیریت، برنامههای مدیریت کیفیت جامع، طرحهای مشارکت کارکنان و گروههای خودگردان. هریک از برنامههای فوق، به طریقی، بر سازمان اثری مثبت داشته که در سطوح فردی و سازمانی، دارای پیامدهای سودمندی بوده است. سیستمهای کاری مشارکتجو در صورتی میتوانند موفق شوند که کارکنان مایل باشند انرژیهای بالقوه خود را برای انجام کار آزاد ساخته و خود هدایتگری و خودکنترلی فراوانی را اعمال کنند. متأسفانه بسیاری از سازمانهایی که از مدل سنتی به مدل مشارکتجو تغییر مییابند متوجه میشوند که کارکنانشان نمیتوانند بلافاصله بهطور مستقل و مسئولانه کار کنند. این امر موجب طرح دو پرسش مهم میگردد: این کارکنان خود هدایتگر و خودکنترل چه کسانی هستند؟ و سرپرستان چگونه میتوانند موجد این رفتارها باشند؟ پاسخ سؤال اول در مفهوم عزتنفس نهفته است. اساساً، نحوه نگرش کارکنان به خودشان در محیط کار میتواند قویاً طرز تلقی، انگیزش و رفتارهای کاری آنها را تحت تأثیر قرار دهد. سرپرستان، این مسئولیت رادارند تا این نگرش را درک کنند و آن را جهت ارتقا سطح عزتنفس کارکنان در محیط کار مورداستفاده قرار دهند. پاسخ سؤال دوم این است که سرپرستان میتوانند عزتنفس کارکنان را از طریق شناخت مجموعهای از شرایط سازمانی (مانند ساختار و منابع) و رفتارهای سرپرستی (مانند سپردن قدرت، آموزش و تشویق) و استفاده از آنها ارتقا دهند. عزتنفس افراد در طول زندگی، چندین تصور مختلف از خود پیدا میکنند. عزتنفس یک خودآگاهی مهم و یک عامل قوی در ترغیب شخص به کار، تعیین ظرفیت خود هدایتگری و خودکنترلی و تمایل به رفتارهای کاری سودمند است. عزتنفس یک ارزیابی از خود است که میزان اعتقاد فرد به قابلیت، اهمیت، موفقیت و ارزش خویش را منعکس میکند. عزتنفس یک قضاوت شخصی در مورد باارزشمندبودن خویش است، عزتنفس یک طرز تلقی از مقبولیت یا عدم مقبولیت خویش است که نهایتاً خود را بهصورت میزان علاقهمندی (بیعلاقگی) شخص به خویشتن نشان میدهد. افراد دارای عزتنفس کم، شکست بزرگتری را برای خود پیشبینی میکنند، سریعتر تسلیم میشوند، توان مقابله با شرایط سخت را ندارند و برای کسب مهارتهای لازم، بهمنظور عملکرد شغلی موفقیتآمیز، کمتر تلاش میکنند. بهطور خلاصه، کارکنان دارای عزتنفس سازمانی دقیقاً همان کارکنانی هستند که یک سازمان مشارکتجو، اگر طالب رقابت در بازار جهانی تلاطم و غیرمطمئن امروزی است، به آنها نیاز دارد. این کارکنان فعالترند، در شرایط بی اطمینانی احتمالاً مسائل پیچیده بیشتری را حلوفصل میکنند، مسئولترند و خود هدایتگری و خودکنترلی بیشتری دارند. مسلماً عزتنفس بالای کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان تهران باعث راندمان کاری بالاتر و بهرهوری از نیروی کار به شکل مطلوب خواهد شد که متأسفانه برخلاف تحقیقات فراوان خارجی کمتر موردتوجه مدیران و پژوهشگران داخلی قرارگرفته که محقق در این تحقیق به دنبال پر کردن این خلأ پژوهشی است.
1. 1. سؤالات تحقیق
سؤال اصلی
-عوامل موثر برعزت نفس کارکنان شرکت آب و فاضلاب شهر تهران چیست؟
.- کدام یک از عوامل تاثیر بیشتری بر عزت نفس کارکنان در شرکت آب و فاضلاب شهر تهران دارد؟
1. 2. اهداف مشخص تحقیق
هدف اصلی
شناسایی و رتبه بندی عوامل درون سازمانی موثر بر عزت نفس
اهداف فرعی
بالا بردن میزان راندمان کاری و بهره وری در بین کارکنان شرکت آب و فاضلاب شهر تهران
بالا بردن میزان رضایت شغلی کارکنان شرکت آب و فاضلاب شهر تهران
بالا بردن اعتماد به نفس در میان کارکنان شرکت آب و فاضلاب شهر تهران
1. 3. قلمروی تحقیق
یکی از ویژگیهای هر تحقیق، تحدید کردن آن است تا معلوم گردد تحقیق بهجای نگرش کلی، به حل یک مسئله خاص در یک موضوع و مکان خاص میپردازد. لذا این تحقیق نیز در قلمروهای زیر تحدید گردیده است:
قلمروی موضوعی تحقیق: این تحقیق جز تحقیقات منابع انسانی بهحساب میآید که متغیرهای آن بر اساس مدل عزتنفس کارکنان که از 6 بعد حمایت و احترام مافوق، ساختار سازمان، حمایت همکاران، منابع کافی، عوامل روانشناختی و کار با محتوا تشکیلشده است.
1. 4. تعریف متغیرهای تحقیق
تعریف مفهومی متغیرهای تحقیق
عزتنفس کارکنان
میزان ارزشی است که فرد برای خود قائل است. عزتنفس به چگونگی احساس فرد درباره ویژگیهای مختلف خود مرتبط میشود (وگفیلد و کارپاتین، 1991)
ساختار سازمان
ساختار سازمانی، راه یا شیوهای است که بهوسیله آن، فعالیتهای سازمانی تقسیم، سازماندهی و هماهنگ میشوند. سازمانها ساختارهایی را به وجود میآورند؛ تا فعالیتهای عوامل انجام کار را هماهنگ کرده و اعمال اعضا را کنترل نمایند. ساختار سازمانی در نمودار سازمانی نمایان میشود. نمودار سازمانی نیز یک نماد قابلرؤیت از کل فعالیتها و فرایندهای سازمان است (اعرابی، 1385).
حمایت و احترام مدیر: در سازمان، کارمندانی که مدیر با آنها رابطه بیشتری دارد، در امور مختلف نظر آنان را جویا میشود، آنان را حمایت میکند، در امور سازمانی آنان را مشارکت میدهد و… در بین سایر کارکنان، ارزشمند، قابلاعتماد و دارای احترام به نفس سازمانی بالایی هستند
کار با محتوا: مشاغلی که غنی هستند و تواناییهای فکری و خلاقیت را به چالش میکشانند و به کارمندان کمک میکنند تا مهارت جدید بیاموزند و کارهای خود را به بهترین روش انجام دهند، عزتنفس سازمانی بالایی را به وجود میآورند
منابع کافی: کارکنان میتوانند بالاترین سطح انگیزش و توانایی را داشته باشند، اما اگر منابع لازم جهت انجام کارشان را در اختیار نداشته باشند، این انگیزش و توانایی به هدر خواهد رفت و درنتیجه نمیتوانند موفقیت کسب کنند، چنین تجاربی اغلب به سطوح پایینی از عزتنفس سازمانی منجر میشود.
حمایت همکاران: عضویت در یک گروه ناهماهنگ، عزتنفس سازمانی اعضای گروه را به نحوی منفی تحت تأثیر قرار میدهد. برعکس اگر همکاران یک کارمند حامی او باشند، فرصت برای موفقیت شغلی بیشتر خواهد بود.
1.
کاوش پیشینه و ادبیات تحقیق، نهتنها پژوهشگر را یاری میکند تا تمام متغیرهای مربوطه را در تحقیق خود بگنجاند بلکه آمیزش زیرکانه اطلاعات بهدستآمده از طریق ابزارهای گردآوری اطلاعات با آنچه در مطالعات پیشین، توسط دیگران، ارائهشده است را آسان میکند. بهبیاندیگر، بررسی پیشینه، چارچوب بنیادی خوبی برای ادامه پروژه تحقیقی، فراهم میآورد. ازاینرو، پیشینه کاوی خوب، پایههای ایجاد یک چارچوب نظری جامع که از محل آن فرضیههایی برای آزمون به دست میآید را مهیا میسازد (سکاران، 1391). علاوه بر این، ادبیات مناسب میتواند بستری را ایجاد نماید تا استفادهکنندگان از تحقیق، بتوانند با بررسی روند و خاستگاه تحقیق به درک بالاتری ازآنچه انجامشده است برسند. ازآنجاکه در این تحقیق به مباحثی چون عزتنفس در بین کارکنان پرداخته میشود مباحث مطرحشده در این فصل، حولوحوش مفاهیم تئوری موجود و مرتبط با اجزای عزتنفس و رابطه آن با اعتمادبهنفس و طبقهبندی انواع اعتمادبهنفس، ابعاد
عزتنفس پرداخته میشود. بهگونهای که در ابتدا به تعاریف مختلفی که از نام عزتنفس در دست است پرداخته میشود سپس شرح مختصری از روند عزتنفس ارائه میشود و اجزای آن نیز، تشریح میگردد. با ورود به مبحث عزتنفس، تعاریف، رویکردها و تئوریهای مربوط، مطرح میشود و در ادامه بحث، منابع انسانیو متغیرهای چند شاخصه MCDM ها بهعنوان بخشی از ادبیات تحقیق، موردبررسی قرار میگیرد.
1. 1. چارچوب نظری تحقیق
تعریف عزتنفس:
عزتنفس، عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموعهی افکار، احساسات، عواطف و تجربیات ما در طول زندگی ناشی میشود. میاندیشیم که فردی باهوش یا کودن هستیم ، احساس میکنیم که شخصی منفور یا دوستداشتنی هستیم، موردقبول و اطمینان هستیم یا خیر؟ خود را دوست داریم یا نداریم؟
مجموعه این برداشتها و ارزیابیها و تجاربی که از خویش داریم باعث میشود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن، یا برعکس احساس ناخوشایند بیکفایتی داشته باشیم. همهی افراد، صرفنظر از سن، جنسیت، زمینهی فرهنگی و جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزتنفس هستند. عزتنفس، برابر است با خودباوری واقعی؛ یعنی: خود را آنگونه که هستیم باور کنیم و برای خشنودی خودمان و دیگران تلاش نماییم. عزتنفس واقعاً بر همه سطوح زندگی اثر میگذارد. در حقیقت، بررسیهای گوناگون حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزتنفس ارضاء نشود، نیازهای گستردهتری نظیر نیاز به آفریدن، پیشرفت و یا درک و شناسایی استعدادهای بالقوه محدود میماند. به خاطر بیاورید هنگامیکه کاری را به بهترین نحو به پایان رساندهاید چه احساس خوشی به شما دست داده است. افرادی که احساس خوبی نسبت به خوددارند، معمولاً احساس خوبی نیز نسبت به زندگی خواهند داشت. آنها میتوانند با اطمینان به خود و اطرافیان، با مشکلات و مسئولیتهای زندگی مواجه شوند و از عهده آنها برآیند(بیابانگرد، 1373).
عزتنفس
تجاربی که انسان در راستای هر مؤلفه به دست میآورد، نقش اساسی را در ارزیابی از خود ایفا میکند. این فرایند ارزیابی یا قضاوت، توصیفهای درونی از خود را میسر مینماید که عزتنفس نام میگیرد و بهمنزله بیانیهای در چگونگی احساس فرد درباره خویش محسوبمیشود. «عزتنفس سالم» را میتوان مورد تقویت قرارداد و یا اینکه آن را از مسیر اصلی منحرف ساخت. شخص با عزتنفس قویتا حدودی قادر است که در خود جنبههای مثبت پنج مؤلفه عزتنفس را تحقق بخشد. در صورت فقدان مؤلفههای مزبور شخص دچار ناپایداری، بیهودگی و ناتوانی میشود (میرعلی یاری، ۱۳۷۹).
پنج مؤلفه عزتنفس از دیدگاه جامعنگر «اینرونر» (۱۹۸۲)، در ارتباط با نظریه خود نشأتگرفته است. در اینجابهاختصارتوصیفهایی در رابطه با هر مؤلفه عرضه میشود. توصیف موارد توسط «بربا» (۱۹۸۹)، مطرحشده است:
امنیت: احساس اطمینان قوی است که شامل این نکات میشود: احساس راحتی و ایمنی، وقوف در آنچه از وی انتظار میرود، توانایی وابستگی به افراد و موقعیتها و درک قواعد و محدودیتها.
دارا بودن احساس قوی امنیت (میتوانم از پشتیبانی دیگران برخوردار شوم)، پایهای است که ساختار مؤلفههای دیگر بر آن اساس پایهریزی میگردد. ازاینرو کودکان باید قبل از انجام هر عملی نسبت به آن اطمینان خاطر حاصل نمایند. چنانچه کودک احساس ناامنی و خطر نماید (نسبت به آنچه از من انتظار میرود، مطمئن نیستم) در جذب مؤلفههای دیگر عزتنفس با مشکل مواجه خواهد شد. (میرعلی یاری، ۱۳۷۹).
رابطه عزتنفس و اعتمادبهنفس:
باوجوداینکهاعتمادبهنفسمیتواند در عزتنفس شرکت داشته باشد اما این دو با یکدیگر مترادف نیستند، بلکه عزتنفس، اشاره به قضاوت ارزشی فرد نسبت به خود دارد درحالیکه اعتمادبهنفس به اثربخشی (خودکار آیی) و اطمینان نسبت به عملکرد خود مربوط میشود (ولز، 1373). بین این دو رابطه مستقیمی وجود دارد بهطوریکه اگر در انسان اعتمادبهنفس درستی وجود داشته باشد، عزتنفس نیز وجود خواهد داشت (به نقل از اسلامی نسب، 1373).
1. 1. 1. 1 دیدگاه اسلام و قرآن:
ازنظر اسلام، انسان موجودی شریف و باارزش است. انسان جانشین خداوند درروی زمین است.
چنانچه در آیه شریفه سوره بقره آمده:
(انی جاعل فی الارض خلیفه فی ذل)
مردن باعزت از زندگی با ذلت بهتر است (مطهری،1391).
علی (علیهالسلام) در وصیتنامهای که به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی (ع) مینویسد، میفرماید: پسرکم! نفس خود را گرامی و محترم بدار از اینکه به پستی دچار بشود زیرا اگر از نفس خود چیزی را باختی و از دست دادی دیگر هیچچیز نمیتواند جای آن را پر کند. نیز وقتی امام سجاد (ع) میپرسند: از همه مردم بااهمیتتر کیست؟ میفرمایند: کسی که در مقابل نفس خودش برای هیچچیز اهمیت قائل نباشد و تمام دنیا را با خودش برابر نمیکند (مطهری،1391).
همچنین در دعای ابوحمزه ثمالی که از امام سجاد (ع) واردشده آمده است که:
((الحمدالله الذی و کلنی الیه فاکرمنی و لم یکلنی الی الناس فیهینونی)): ستایش خدا را که کار مرا به حضرتش واگذاشت و گرامی داشت و به غیر (مردم) وانگذاشت تا خوارم گرداند (هیئت تحریریه انتشارات نبوغ، 1378).
1. 1. 1. 2 نظریه راجرز:
راجرز معتقد است که احساس عزتنفس در اثر ((نیاز به نظر مثبت[5])) به خود به وجود میآید. نیاز به نظر مثبت دیگران شامل برخوردها، طرز برخورد گرم و محبتآمیز، احترام، صمیمیت، پذیرش و مهربانی از طرف محیط و بخصوص اولیاء کودک میشود. راجرز معتقد است که کودک از آغاز همان زندگی احتیاج به محبت و مهربانی دارد، لیکن اولیاء به کودک بهطور مشروط مهر و محبت کنند و یا نظر مثبت بدهند، کودک تجربههایی را با خود پندارش هماهنگ نباشد طرد و انکار میکند (شاملو، 1374).
همچنین راجرز عقیده دارد که نیاز به قدردانی دیگران و نیاز به قدردانی خویشتن با شدتی که ممکن است داشته باشند سبب میشود که آدمی معتقد گردد به اینکه دارای ارزشی هست که او را در فراز و نشیب زندگی یاری میکند (شاملو، 1374).
1. 1. 1. 3 دیدگاه آلپورت:
آلپورت این نظریه را قبول کرد که هر مردی یک نوع حس جدایی از دیگران دارد که مربوط به عزتنفس و اعتماد به خود است که یک حس درونی است. همچنین او عقیده دارد که در طی 3 سال اول زندگی، کودک شروع به شکل دادن حس خود جسمانی حاکی از هویت خود در عزتنفس هست. آلپورت نیز یکی از صفات پخته نسبتاً کامل را چنین بیان میکند، بر نفس (تمایلات و هیجانات) خود مسلط باشد. خویشتن را آن چنانکه هست قبول داشته باشد (سیف، 1377).
مهم ترین منابع آلایندهی هوا، منابع ناشی از فعالیتهای انسانی هستند که از میان این منابع، منابع آلایندهی متحرک شامل انواع وسایل نقلیه و سپس منابع آلایندهی ثابت شامل منابع صنعتی، تجاری و…. در اولویت میباشند که از میان منابع ثابت نیز، منابع صنعتی نقش پر رنگ تری را در آلوده کردن هوا ایفا می کنند (اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان، 1381). از یک سو وجود لاینفک جنبههای زیست محیطی گوناگون از قبیل انتشار گرد و غبار و انتشار گازهای آلاینده (نظیر دیاکسید گوگرد, اکسید ازت و دیاکسید کربن) در فرآیند تولید سیمان و از سوی دیگر با افزایش رشـد صنعت سیـمان در کشور، کارخانجات سیمان سـهم عمدهای را در افزایـش آلودگی محیط زیست به خود اختصـاص میدهند. هوای آلوده به آلایندههای زیست محیطی صنعت سیمان میتواند به مناطق مسکونی مجاور و مناطق دور دست منتشر شود که اثرات آن در مناطق نزدیکتر از مزاحمتهای ساده گرفته تا بیماریهای خطرناک و دیر علاج نظیر بیماریهای تنفسی, قلبی- عروقی و غیره است و در حد جهانی در مسائلی مثل تخریب لایهی اوزن، بارانهای اسیدی و گرمایش زمین میتواند تاثیر گذار باشد. از طرفی افزایش تولید سیمان جهت تامین زیرساختهای توسعه امری ضروری است و باید با در نظر گرفتن اصل توسعه پایدار در کارخانجات سیمان، شرایط تولید به نحوی اصلاح گردد که کمترین زیان زیست محیطی را به همـراه داشته باشد (بهادری،1388).
استفاده از سیستمهای کنترل آلودگی و روشهای تصفیه دهنده از شیوههای عمومی کنترل آلودگی محیط زیست به شمار میروند. از آن جا که هزینه های خرید، راهبری و نگهداری تجهیزات سامانه های کنترل آلودگی هوا زیاد است، انتخاب نوع سامانه کنترل باید درست و با دقت زیاد صورت گیرد تا در حالی که جوابگوی مقررات است، کمترین هزینه را هم بر صنعت تحمیل کند (غیاث الدین،1385). از طرفی اغلب اوقات اطلاعات در مورد پارامترهای سیستم های کنترل آلودگی هوا در دسترس نیست و تخمین های سختی می بایست زده شود (He et al.,2009; Chang et al.,2006 & Page et al.,2008) و یا این که قسمت زیادی از اطلاعات در دسترس از قبیل دانش ضمنی تصمیم
گیرندگان ممکن است کمیت پذیر نباشند (Lu et al., 2009). لذا در این تحقیق از رویکرد تصمیم گیری چند شاخصه فازی که جزء شناخته شده ترین شاخه تصمیم گیری هاست، استفاده شده است. به این ترتیب می توان پارامترهایی از قبیل دانش، تجربه، قضاوت و تصمیم گیری انسان را وارد مدل نمود و روشن است که نتایج چنین مدل هایی به دلیل لحاظ کردن شرایط واقعی در مدل، دقیق تر و کاربردی تر خواهد بود.
مشهد از جمله کلانشهرهای ایران است که با آلودگی شدید هوا مواجه بوده و از طرفی وجود سه نیروگاه، کارخانهی سیمان، کارخانجات مواد غذایی و دیگر کارخانجات سبب شدهاند تا مشهد به عنوان یکی از قطبهای صنعتی کشور محسوب شود (اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان،1381). همان طور که گفته شد صنایع سیمان سهم عمدهای را در افزایش آلودگی هوا به خود اختصاص میدهند و به همین جهت در این تحقیق مسئلهی آلودگی هوا در کارخانهی سیمان شرق مشهد مورد توجه قرار گرفته و برای ارائهی مدلی جهت انتخاب تجهیزات مناسب کنترل آلودگی هوا تلاش خواهد شد.
1-3 اهداف تحقیق
بر اساس آنچه ذکر شد اهداف اصلی این تحقیق را می توان به صورت زیر بیان نمود:
1-4 سوالات تحقیق
با توجه به توضیحات بالا سوال های اساسی این تحقیق به صورت زیر است:
1-5 روش انجام تحقیق
این تحقیق از لحاظ نوع تحقیق از تحقیقات کاربردی و از نظر گرد آوری داده ها، مبتنی بر روش پیمایشی است. گردآوری اطلاعات در این تحقیق ابتدائا متکی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی تحقیقات پیشین بوده و سپس با استفاده از ابزارهای مصاحبه، چک لیست و پرسش نامه صورت گرفته است.
به طور کلی فرآیند انجام تحقیق به شرح زیر می باشد:
در مرحله اول با مطالعات کتابخانه ای، جستجو در سایت های معتبر علمی و بررسی متون علمی موجود در خصوص مسائل مدیریت محیطی و به ویژه مدیریت کیفیت هوای منطقه ای و تکنیک های تصمیم گیری، ادبیات تحقیق گردآوری می شود. سپس با توجه به ادبیات تحقیق، مصاحبه با خبرگان و استفاده از پرسش نامه و چک لیست، معیارها و شاخص های مهم و موثر در انتخاب تجهیزات کنترل آلودگی هوا و هم چنین تجهیزات ممکن و قابل کاربرد جهت کنترل آلودگی به عنوان گزینه های مدل، استخراج می شوند. پس از شناسایی معیارها و شاخص ها، با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در دو محیط قطعی و فازی نسبت به وزن دهی معیارها و در نهایت رتبه بندی گزینه ها و انتخاب گزینه مطلوب جهت کنترل آلودگی هوا اقدام خواهد گردید.
1-6 جامعه آماری
مسئلهای که از مدتها پیش کشور ما با آن روبهرو بوده و مورد توجه محققین و مسئولین امر قرار گرفته است نیز در خصوص همین مقوله میباشد. امروزه ناکارآمدی نظام سنتی بودجهریزی بر همگان اثبات گشته و تلاش برای تغییر نظام بودجهریزی کشور از اهم امور تلقی میگردد(جلال آبادی و همکاران 1384، پورطالعی و آتشک 1389) به طوری که نه تنها در برنامه چهارم توسعه این مهم مورد توجه قرار گرفته بلکه در برنامه پنجم توسعه در بند 193 صراحتاً ذکر شده است که وزارتخانه ها و موسسات دولتی موظفاند برنامه اجرایی و عملیاتی خود را در قالب بسته های اجرایی برنامه پنجم تهیه کنند. علاوه بر این در بند 195 دولت مکلف شده است که تا پایان سال دوم برنامه زمینههای تهیه بودجه به روش عملیاتی را فراهم کند به گونهای که بودجه سال سوم برنامه به روش مذکور تهیه گردد.
نظام بودجهریزی عملیاتی به عنوان یک نظام مدیریتی برای ارتقای کارایی و اثربخشی مصرف منابع سازمانی مورد توجه جدی دولت ها در سطوح ملی و محلی بوده است. در این نظام اعتبارات بودجهای بر مبنای عملکرد واحدهای سازمانی در راستای تولید خروجیها ( محصولات و خدمات ) یا همان اهداف کوتاه مدت و یا دستیابی به پیامدها و یا همان اهداف بلندمدت، تخصیص مییابد و بدین ترتیب سازمان به سمت افزایش شفافیت در نحوه مصرف منابع برای انجام فعالیتها، تولید خروجیها و دستیابی به اهداف و استراتژیها و نیز پاسخگویی بیشتر سوق مییابد.
بر اساس تعریفی که توسط صندوق بین المللی پول از بودجهریزی عملیاتی عنوان شده است، بودجهریزی عملیاتی عبارت است از:
روشها و ساز وکارهایی که ارتباط بین اعتبارات تخصیص یافته به دستگاههای اجرایی را با خروجی ها و پیامدهای آنها از طریق بکارگیری اطلاعات عملکردی در تخصیص منابع تقویت می سازد.( گروه پنکو)
با توجه به آنچه گفته شد این پژوهش قصد دارد به طراحی مدلی برای بودجه ریزی عملیاتی بپردازد که در این راستا از تلفیق دو تکنیک بهره خواهد گرفت.
روش تهیه بودجه فعلی در کشور ما، روش افزایشی بوده و در این روش بودجه هر دستگاه اجرایی و دولتی بدون انجام هیچگونه ارزیابی از عملکرد گذشته ، فقط با افزایش درصدی به بودجه سال قبل تهیه وتصویب میشود. این نوع اختصاص بودجه به دستگاهها دارای توجیهات علمی، عملی و قانونی نبوده و فاقد قانونمندیهای رایج در کشورهای پیشرفته است. لذا تغییر رویکرد بودجهریزی برای دستیابی به اهداف پیش بینی شده و جلوگیری از اسراف و تبذیر و توجه به نتایج مبالغی که هزینه میشود لازم و ضروری می باشد که با عنایت به خصوصیات و ویژگیهای رویکرد بودجهریزی عملیاتی ، این رویکرد در دستور کار مسئولین کشور قرار گرفته و الزامات قانونی آن نیز در قوانین بودجه سنواتی و برنامه چهارم توسعه آورده شده است تا اولا” ماموریتها و فعالیتهای دستگاههای اجرایی الویت بندی شوند و در ثانی ضمن توزیع مناسب منابع اعم از مادی و معنوی، از به هدر رفتن آنها جلوگیری شود( احمدی،1382).
1-3 اهداف
این تحقیق در پی تحقق اهداف زیر می باشد:
1-4 سؤالات تحقیق
با توجه به اهداف تحقیق و تعریف مسئله سوالات پیش روی تحقیق بدین شرح می باشند:
1-5 روش انجام تحقیق
در این تحقیق تلاش خواهد شد تا با ترکیب دو دسته تکنیک و در دو مرحله مدلی برای بودجه ریزی با رویکرد عملیاتی ارائه شود. در مرحله نخست با استفاده از تکنیک انگاره نگاری شناختی معیارهای تخصیص بودجه شناسایی می شوند.تکنیک انگاره نگاری شناختی برای اولین بار در سال 1948 مطرح شد(مرچانت، 1999). یک انگاره شناختی نمایشی است از تفکر درباره یک مسئله که از فرایند انگاره نگاری
حاصل میشود. در سالهای اخیر استفاده از انگاره های شناختی جهت ترسیم و بررسی ساختار شناختی اعضای سازمان ها که با مسایل پیچیده روبرو هستند، مورد توجه بسیار قرار گرفته است. انگاره های شناختی دارای ساختار سلسله مراتبی هستند که اغلب به شکل گراف های وسیله- هدف می باشند که عباراتی از جنس هدف در رأس این سلسله مراتب قرار می گیرد(ادن، 2004).
یک انگاره شناختی معمولا به صورت عبارات متنی کوتاهی نمایش داده میشود که با پیکانهایی یک سویه به هم مرتبط شدهاند. به طور کلی فرض بر این است که عبارت واقع شده در انتهای پیکان منجر به عبارتی میشود که در نوک پیکان قرار دارد یا اینکه لااقل آن را تحت تاثیر قرار میدهد(ادن، 2004).
تحقیق مورد بحث در پی آن است که با استفاده از این تکنیک معیارهای تخصیص بودجه و گزینه های داوطلب دریافت بودجه را شناسایی کند.
از سویی دیگر در اغلب موارد، به نظر می رسد که یکی از رویکردهای مفید در تخصیص بودجه اولویت بندی گزینههای داوطلب دریافت بودجه از طریق ارزیابی آنها در خصوص مجموعهای از معیارها باشد(تنگ، 2009)، لذا خروجی مرحله اول در واقع ورودی مرحله دوم تلقی می شود، در این مرحله تلاش می شود که با به کارگیری تکنیکهای تحلیل سلسله مراتبی در یک سطح ورودیها و در سطح دیگر فعالیتهای سازمان از منظر تخصیص بودجه اولویتبندی شوند.
1-6 روش گردآوری دادهها و اطلاعات
در این تحقیق از روشهای کتابخانهای ( کتاب، مقالات و متون اینترنتی) و مصاحبه و پرسشنامه برای گردآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز استفاده میشود. بدین ترتیب که ابتدا با مطالعه منابع کتابخانهای فصل ادبیات تحقیق کامل میشود و طرحی اولیه برای پژوهش حاضر ریخته میشود و سپس از طریق مطالعه اسناد و مدارک سازمانی مرکز آمار ایران و نیز انجام مصاحبههای نیمه باز، اطلاعات مورد نیاز برای فرایند طراحی و تحلیل مدل فراهم میآید.
1-7 زمان و مکان انجام پژوهش:
از نظر زمانی این پژوهش در بهار و تابستان 1390 انجام شده است و از نظر قلمرو مکانی در مرکز آمار ایران به عنوان مورد مطالعه انجام شده است.
1-8 مفاهیم و واژگان کلیدی
بودجه ریزی عملیاتی: بودجه ریزی عملیاتی نوعی سیستم برنامه ریزی ، هزینه یابی و ارزیابی است که بر رابطه بودجه هزینه شده و نتایج مورد انتظار تاکید می ورزد . بنابر این تعریف ، درچهارچوب بودجه ریزی عملیاتی بخشهای مختلف اداری بر اساس استانداردهای مشخص تحت عنوان شاخصهای عملکرد پاسخگو هستند و مدیران در تعیین شیوه نیل به نتایج از اختیار عمل بیشتری برخوردارند(حسن آبادی و نجارصراف،۱۳۸۶).
انگاره نگاری شناختی: عبارت انگاره نگاری شناختی به سه شیوه کوناکون مورد استفاده قرار گرفته است. در حالت اول به صورت عنوان توصیفی رشته ای می باشد که به تحقیق پیرامون این مسئله می پردازد که افراد چگونه اطلاعات فضایی در مورد یک محیط را فراگرفته، به خاطر می سپارند و پردازش می کنند. در حالت دوم به عنوان یک عبارت توصیفی برای فرایند اندیشیدن درمورد روابط فضایی به کار رفته است. در حالت سوم به عنوان یک اسم توصیفص برای یک رویکرد روش شناسانه در درک شناخت به طورکلی، استفاده شده است که این رویکرد شامل ساخت نقشه هایی از فرایند شناخت می باشد(کی چینگ و فریوندسچ، 2000). در تحقیق حاضر تعریف سوم از انگاره نگاری شناختی مدنظر خواهد بود.
نقشه شناخت: هراری(1972) و همکارانش معتقدند یک نقشه شناخت نمایشی از تفکر درباره یک مسئله است که از فرایند انگاره نگاری حاصل می شود. نقشه ها شبکه ای از گره ها و پیکان ها به عنوان خطوط ارتباطی هستند(نوع خاصی از گراف جهت دار) که جهت پیکان رابطه علیت مورد نظر فرد را نشان می دهد.
تصمیمگیری چندمعیاره: بهینه کردن مسایل با در نظر گرفتن چندین معیار را تصمیمگیری چندمعیاره گویند. مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره به دو دسته کلی مدلهای تصمیمگیری چندهدفه و مدلهای تصمیمگیری چند شاخصه تقسیم میشوند( اصغرپور،1385).
تصمیمگیری چندشاخصه: تصمیمگیری چند شاخصه را میتوان ارزیابی چندمعیاره نامید. این دسته از روشها فضای تصمیم را گسسته تصور میکنند. هر چند که برای این مسائل جواب بهینه وجود ندارد اما با وجود گزینههای محدود از پیش تعیین شده، هدف مسئله انتخاب گزینه برتر بر مبنای شاخصهای چندگانه است( اصغرپور،1385).
از جمله عوامل مؤثر برکیفیت در سازمانها را میتوان عوامل زیر دانست:
1). سخت کوشی: بالا بردن سطح کیفیت در ابتدای کار برای کارکنان و مدیران با مشکلاتی مواجه است. لذا باید روحیه سخت کوشی را در آنان تقویت نمود و احساس کارکنان را در جهت ایجاد ارتقاء کیفیت بالاتر برانگیخت تا در این راستا مجددانه کوشش نمایند.
2). مدیریت کیفیت جامع: کیفیت باید جامع و فراگیر باشد. یعنی باید تمام بخش های سازمان خود را ملزم به اجرای آن بدانند و نتیجه این فعالیت های سرتاسری در سازمان منجر به کیفیت بالای خدمات یا محصول می شود. در این صورت سازمان به صورت افقی و عمودی درگیر فعالیت های کنترل کیفی خواهد شد.
3). آموزش: یکی از عوامل مؤثر در تداوم کیفیت خدمات مؤثر آموزش های مداوم ، مناسب و مستمر است که باید به کارکنان در اجرای فرایندهای کار ارائه نمود. اصولا باید سطح تجربه و آموزش لازم برای کسب اطمینان از توانایی کارکنان را تعیین و آنان را از نتیجه کار مطلوب و خوب و باکیفیت آگاه ساخت که این امر خود ایجاد شوقی است برای تداوم کار .
4). جلب نظر مشتری: تلقی هر واحد مشتری واحد قبلی در فرایند ارائه خدمات عامل دیگری از ایجاد کیفیت مؤثر است. رضایت مشتری در گرو کیفیت خدمات است و اگر کیفیت براساس رضایت مشتری فراهم آید ، سود به خودی خود حاصل می شود.
5). استقرار مدیریت کیفیت جامع: هر سازمان جهت تحقق امر کیفیت نیاز به مدیریت کیفیت جامع دارد. مدیریت مربوطه باید منابع ضروری و لازم مثل نیروی انسانی و مهارتهای تخصصی لازم ، تجهیزات جهت طراحی و تولید و بازرسی ، آزمایشهای ضروری و نرم افزارهای کامپیوتری را که برای اجرای سیاستهای کیفیتی و رسیدن به اهداف کیفیت ضروری است، تأمین نماید تا خدمات با کیفیت بالا ارائه گردد.
6). برنامه ریزی بر مبنای بازاریابی: یکی از عوامل مؤثر در ارتقاء کیفیت خدمات، توجه به نظر مشتریان پس از ارائه خدمات است. چه بسا که خیلی از ایرادات و مشکلات در همین مقطع ایجاد می شود. اگر به نقطه نظرات مشتری توجه شود و آن نظرات در برنامه ریزی گنجانده شود قطعا به کیفیت مطلوب نزدیک می شویم(دژخواه،1391 : 167-168).
مشتریان هتل ها همواره منتظر دریافت خدمات با کیفیت هستند به همین جهت موضوع استانداردسازی خدمات در واحدهای اقامتی از اهمیت بسیار بالائی برخوردار است . از مهمترین نتایج کیفیت خدمات می توان جلب رضایت مشتریان و تبدیل آنان به مشتریان وفادار و نیز افزایش سهم بازار را نام برد. تداوم فعالیت همه واحدهای خدماتی از جمله هتل ها مشروط به استاندارد سازی خدمات در راستای برآورده کردن انتظارات مشتریان است .
پیش نیاز ورود به حوزه ی ارتقای کیفیت خدمات هتل ها،شناسائی دقیق انتظارات مشتریان است. در نتیجه جایگاه کیفیت خدمات در صنعت هتلداری به دلیل توجه به مشتریان به عنوان سرمایه های اصلی هتل ها بسیار حیاتی است .
در راستای دستیابی به خدمات استاندارد و جلب رضایت مشتری در وهله ی اول باید انتظارات مشتریان را تعریف کرد و عوامل مؤثر بر انتظارات آنها را شناسائی نمود تا استاندارد سازی به درستی انجام شود. همچنین شناسایی انتظارات مهمانان، می تواند متولیان واحدهای اقامتی را در ایجاد استانداردهای مورد نظر مشتریان یاری رساند که این مهم راهبرد کسب درآمدهای بیشتر بشمار می آید .
در این راستا باید توجه نمود که انتظارات مشتریان ایستا نیست بلکه دائماً در حال تغییر است از جمله اینکه می تواند به نوع مشتری ، شرایط محیطی و یا با توجه به نوع خدمات متفاوت باشد.
گروه هتلهای هما، شرکتی خدماتی در ایران است که دارای تعدادی هتل پنج ستاره در شهرهای مختلف ایران میباشد. این شرکت، یکی از شرکتهای تابعه سازمان تأمین اجتماعی است. مالک پیشین این مجموعه، هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، ایران ایر بود. این گروه در سال ۱۳۵۷ توسط دولت ایران تأسیس شد و اداره مجموعهای از هتلهای مصادره شده را بر عهده گرفت. این گروه در حال حاضر دارای پنج هتل با بیش از ۸۰۰ اتاق در چهار شهر مختلف ایران است(ماهنامه داخلی گروه هتل های هما،1391).
ارتقاء کیفیت خدمات این هتل ها می تواند منجر به رضایت مشتریان شده و در همین راستا، هدف این تحقیق این است که با توجه به شرایط و انتظارات مشتریان این مجموعه در شناسایی عوامل مؤثر در افزایش و ارتقاء کیفیت خدمات این مجموعه پرداخته و به ابعاد احتمالا جدیدی از کیفیت خدمات دست یابد.
1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
امروزه جهانی شدن و تسهیل گری، نه تنها اقتصاد کشورهای در حال توسعه، بلکه اقتصاد کشورهای پیشرفته را نیز تحت تأثیر قرار داده است. سازمانها، تمرکز خود را از حداکثر کردن سود صرف به سوی کسب منافع بیشتر از طریق افزایش رضایت مشتریان تغییر داده اند. فشارهای رقابتی باعث شده سازمان ها تنها به فرایندهای تولید توجه نکنند و به شیوه های تحویل محصولات خود نیز توجه کافی داشته باشند . در طول دو دهه گذشته سناریوی کسب و کار به طور چشمگیری تغییر یافته است(ست،2005). به طوری که توجه به خدمات، حتی از سوی سازمانهای تولیدکننده کالاهای ملموس نیز مورد توجه قرار گرفته است. اما باید به این مهم نیز توجه داشت که ماهیت خدمات به گونهای است که نیازمند حضور مشتری در فرایند ارائه آن بوده و گاهی مستلزم همکاری فعالانه از سوی مشتری می باشد. در چنین سازمانهایی، ممکن است عدم همکاری لازم از سوی دریافت کننده خدمت، باعث شود کارکنان سازمان قادر به ارائه خدمات مطلوب و شایسته به آنها نباشند. بنابراین، تلاش در جهت ترغیب مشتریان به همکاری صمیمانه با سازمان، میتواند گامی مؤثر در جهت ارتقای کیفیت خدمات باشد. بدیهی است این امر، باعث رضایت مشتریان شده و منافع بلند مدتی همانند سودآوری، بقاء و موفقیت را برای سازمان به همراه خواهد داشت. البته باید به این نکته اذعان کرد که میزان مشارکت مشتریان در فرایند ارائه خدمت، بسته به نوع سازمان و ماهیت آن متفاوت است(گرانروس، 2000).از این رو ضرورت دارد تا در این پژوهش به بررسی این موضوع بپردازیم که عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما کدامند؟
1- 4. اهداف تحقیق
1- 4- 1. هدف اصلی
هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین عوامل مؤثر بر ارتقا کیفیت گروه هتل های هماست.
1-4-2. اهداف فرعی
الف. تعیین نقش سخت کوشی بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما
ب. تعیین نقش مدیریت کیفیت جامع بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما
ج. تعیین نقش آموزش کارکنان بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما
د. تعیین نقش جلب نظر مشتریان بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما
ه. تعیین نقش استقرار مدیریت کیفیت جامع بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما
و. تعیین نقش برنامه ریزی بر مبنای بازاریابی بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما
ز. تعیین اولویت این عوامل بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما
1-5. سوال های تحقیق
1-5-1. سوال اصلی
عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما کدامند؟
1-5-2. سوالهای فرعی
1.آیا سخت کوشی بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما تأثیر دارد؟
1-6. مدل مفهومی
یک مدل، دستگاهی است متشکل از مفاهیم، فرضیه ها و شاخص ها که کار انتخاب و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای آزمون فرضیه را تسهیل می کند. با توجه به مطالعات انجام شده مدل مفهومی زیر ارائه میشود:
1-7. فرضیه های تحقیق
فرضیه 1. سخت کوشی بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما تأثیر معناداری دارد.
فرضیه 2. مدیریت کیفیت جامع بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما تأثیر معناداری دارد.
فرضیه 3. آموزش کارکنان بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما تأثیر معناداری دارد.
فرضیه 4. جلب نظر مشتریان بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما تأثیر معناداری دارد.
فرضیه 5. استقرار مدیریت کیفیت جامع بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما تأثیر معناداری دارد.
فرضیه 6. برنامه ریزی برمبنای بازاریابی بر ارتقاء کیفیت گروه هتل های هما تأثیر معناداری دارد.
1-8. قلمرو تحقیق
الف: قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی تحقیق حاضر گروه هتلهای هما و جامعه آماری آن کارکنان این مجموعه و مشتریان آن در تابستان سال 1393 هستند.
ب: قلمرو زمانی:
جمع آوری داده های تحقیق حاضر که از نوع تحقیقات مقطعی است،در سال 1393 انجام گرفته است.
ج: قلمرو موضوعی:
قلمرو کلی تحقیق حاضر مبحث بازاریابی و به طور خاص تحقیق مذکور در خصوص عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت است.
1-9. تعاریف مفهومی و عملیاتی تحقیق
1-9-1. کیفیت خدمات: کیفیت خدمات عبارت است از توانایی و ظرفیت برآورده کردن خواسته ها. به عبارت دیگر کیفیت یک محصول بستگی به این دارد که محصول مورد نظر تا چه حدی الگوهای ترجیحات مصرف کننده را برآورده باشد(کرباسیان،1390: 62).برای عملیاتی نمودن این مفهوم و سنجش آن در تحقیق حاضر از پرسشنامه16 سوالی استفاده گردیده است.
1-9-2. سخت کوشی:منظور از سخت کوشی، برانگیختن احساس کارکنان در جهت ارتقاء کیفیت بالاتر است. برای سنجش و عملیاتی نمودن این مفهوم از گویه های 1 و 2 پرسشنامه عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات استفاده گردیده است.
1-9-3.مدیریت کیفیت جامع: مدیریت کیفیت جامع ساختار نظام یافتهای است که بر بهبود مستمر کلیه فعالیتهای درونی یک سازمان تأکید می کند. هدف نهایی مدیریت کیفیت جامع بهبود کیفیت محصولات و خدمات، از طریق بهبود منابع انسانی، فرآیندها و تجهیزات موجود و به موازات آن کاهش هزینه های حوزه عملیاتی است. برای سنجش و عملیاتی نمودن این مفهوم از گویه های 3 الی 6 پرسشنامه عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات استفاده گردیده است.
1-9-4.آموزش کارکنان: آموزش کارکنان عبارت از بهبود نظام مند و پی در پی شاغلین از نظر دانشها، مهارتها، توانائیها و رفتارها است که به رفاه آنها کمک میکند و شرایط بهتری را برای احراز مقام بالاتر فراهم میآورد (محمدی،1382). برای سنجش و عملیاتی نمودن این مفهوم از گویه های 7 الی 10 پرسشنامه عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات استفاده گردیده است.
1-9-5. جلب نظر مشتریان: منظور تلقی مثبت هر واحد مشتری واحد قبلی در فرایند ارائه خدمات است که منجر به استفاده مجدد مشتری از آن خدمت می گردد. برای سنجش و عملیاتی نمودن این مفهوم از گویه های 11 الی 13 پرسشنامه عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات استفاده گردیده است.
1-9-6. استقرار مدیریت کیفیت جامع: منظور بکارگیری و استقرار اصول و فنون مدیریت کیفیت جامع در سازمان است. برای سنجش و عملیاتی نمودن این مفهوم از گویه های 14 الی 16 پرسشنامه عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات استفاده گردیده است.
1-9-7. برنامه ریزی برمبنای بازاریابی: تلاش آگاهانهای است برای بهدستآوردن نتایج مثبت در مبادله با بازارهای هدف و برنامه ریزی مبتنی برآن(کاتلر،1385). برای سنجش و عملیاتی نمودن این مفهوم از گویه های 17 الی 20 پرسشنامه عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات استفاده گردیده است.
Guo
Kotler
Seth