عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد . بنابراین، عملکرد سازمانی یک سازه ی کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد . عملکرد سازمانی را درجه ای که سازمانها به اهداف کسب و کارشناسان میرسند تعریف کرده اند . عملکرد به چگونگی انجام وظایف ،فعالیتها و نتایج حاصل از آنهااطلاق میشود . عملکرد را می توان نتایج قابل اندازه گیری تصمیمات و اقدامات سازمان دانست که نشان دهنده ی میزان موفقیت و دستاوردهای کسب شده است (عالم تبریزی و همکاران، 1388). مولین در تعریف خود از سنجش عملکرد بر چگونگی مدیریت و ارزش آفرینی به شرح زیر تأکید دارد:« ارزشیابی چگونگی مدیریت سازمان ها و ارزش آفرینی آن ها برای مشتریان و دیگر ذینفعان».(مولین، 2012)
سرمایه اجتماعی به عنوان شرکت در فعالیت های اجتماعی و شهروندی اطلاق می شود که اعتماد بین افراد جامعه را نیز شامل می شود(دراکر و کاپلان، 2013). اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، روابط و پیوندهای اجتماعی به عنوان مولفه های سرمایه اجتماعی تاثیرات مفیدی در رشد و توسعه دارند. (کاسانی و کاسانی ، 2011). سرمایه اجتماعی باعث بهبود مشارکت افراد با یکدیگر خواهد شد(اکسبی، 2010).سرمایه اجتماعی محور اصلی بخش مهمی از مباحث مدیریتی سازمانها محسوب شده، مدیرانی موفق قلمداد میشوند که بتوانند در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتری نائل شوند. با توجه به اهمیت سرمایه اجتماعی برای سازمانها، باید عواملی را که میتوانند با بالا رفتن میزان این سرمایه رابطه داشته باشند، مشخص کرد(بودیو ، 2010). تحقیقات نشان می دهد که سرمایه اجتماعی بالاتر و انسجام اجتماعی بیشتر به بهبود شرایط جامعه و سازمان کمک می کند (کیم و کاواچی، 2010) سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی که ممکن است افراد، گروهها و جوامع برای نیل به نتایج مطلوب آن را بکار گیرند، قلمداد می شود، و آن مفهومی است که در بسیاری موارد توسط تحلیل گران اجتماعی برای توصیف طیف وسیعی از فرآیندهای اجتماعی بکار برده می شود و به درک این پرسش که چرا برخی افراد، گروهها و طبقات مردم به نتایج سیاسی ، اقتصادی و یا اجتماعی مثبت تری نسبت به دیگران نایل می شوند، منجر میشود(نوقانی ، 2010). در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار می شوند(ماتیجسی ، 2010). مدیران و کسانی که بتوانند در سازمان، سرمایهاجتماعی ایجاد کنند، راه کامیابی شغلی و سازمانی خود را هموار میسازند. بهبود مکانیزم سرمایه اجتماعی باعث بهبود عملکرد سازمانی و ارتقا بهره وری سازمان خواهد شد(تاگو ، 2013).
تسهیم دانش عبارت است از مجموعه رفتارهایی که شامل تبادل دانش و اطلاعات وکمک کردن به دیگران در این خصوص است( یوسفی و همکاران،1389). هدف نهایی از تسهیم دانش کارکنان، تلاش برای انتقال و تبدیل تجربیات ودانش همه افراد به دارایی ها و منابع سازمانی، به منظور افزایش و پیشبرد اثربخشی سازمانی است. سالوپک بر این عقیده است که اگر خواهان این هستیم که افراد در سازمان آن چه را که یاد می گیرند تسهیم کنند باید شرایطی در سازمان فراهم و ایجاد شود که در آن، تسهیم شرایط نتیجه مزیت فردی با شد(سالوپک، 2010).
پیرامون ارتباط سازه های تحقیق می توان گفت که انتقال اطلاعات و دانش در سطح کلان و خرد بین افراد و سازمانها، بستگی به افرادی دارد که این انتقال را تسهیل و تسریع می کنند. در نتیجه، تمام عواملی که مشوق ارتباط بین فردی یا مانع آن باشند، بر مبادلات اطلاعاتی افراد نیز تأثیرگذار خواهند بود. به همین دلیل، اهمیت ارتباطات و تعاملات مبتنی بر اعتماد میان افراد در گسترش و کاربرد دانش، مورد تأکید قرار گرفته است. چنان چه سازمانی بتواند هر چه بیشتر تعاملات اثربخش را در میان کارکنان خویش در داخل گروهها و واحدهای سازمانی افزایش دهد، بیشتر می تواند نسبت به اثربخشی مبادلات اطلاعاتی میان افراد خویش و در نتیجه، مدیریت اثربخش دانش سازمانی اطمینان حاصل کند(بهات، 2001)بنابراین ایجاد و گسترش فرهنگ و جوی در سازمان که این نوع ارتباطات و تعاملات را ترغیب کند، از ضرورتهای مدیریت دانش است. بر این اساس، پژوهشگران بر آن شده اند تا ارتباط میان سرمایه اجتماعی و ابعاد، فرایندها و فعالیتهای گوناگون مدیریت دانش را در سازمان، آزمون و تبیین کنند. بنابراین مدیریت سازمان ها باید با تکیه بر دانش برتر ،اتخاذ تصمیمات معقول تر در موضوع های مهم و بهبود عملکرد های مبتنی بر دانش را پیدا کنند. یکی از گام های راهبردی فرآیند مدیریت دانش، تسهیم دانش است. در واقع، سازمان ها به طور مشخص باید نوع مناسب دانش مربوط به فرآیندهای خود را تحت کنترل و مدیریت در آورند و دانش را منبعی مهم برای ایجاد و حفظ مزیت رقابتی در سازمان در نظر گرفته و به طور ویژه، به تسهیم دانش حاصل برای بهبود عملکرد فرآیندهای سازمان دولتی در محیط رقابتی توجه کنند(کینگ ، 2005) . نقش تسهیم دانش در مدیریت دانش سازمان های دولتی چنان مهم است که بعضی از نویسندگان اظهار می دارندکه وجود “مدیریت دانش برای پشتیبانی از تسهیم دانش است ” از دلایل اهمیت تسهیم دانش این است که تسهیم دانش موجب بهبود عملکرد وارایه خدمات به مشتریان وکاهش هزین ه ها،زمان توسعه خدمات ومحصولات جدید و زمان تأخیردرتحویل خدمات وکالاها به مشتریان و در نهایت کاهش هزینه های مربوط به دسترسی به انواع ارزشمند دانش در داخل سازمان می شود(کینگ، 2005) بنابراین می توان گفت مدیریت دانش و تسهیم دانش و سرمایه اجتماعی و روابط بین افراد مفاهیمی هستند که ارتباط تنگاتنگی با بهره وری ، اثربخشی و عملکرد کارکنان و سازمان ها دارند.لذا با توجه به مسائل گفته شده این سوال مطرح می شود که آیا بین سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش و عملکرد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد؟
اهمیت مقوله دانش در دهههای اخیر رشد روزافزونی داشته است که این امر ناشی از تمرکز بر دانش به عنوان یکی از منابع استراتژیک سازمان میباشد. امروزه سازمانها یکی از راههای تمایز خود از سازمانهای دیگر را در افزایش میزان دانش بنیانی سازمانی خود جستجو میکنند تا بتوانند از طریق آن به سطوح بالاتری از کارایی و نوآوری دست یابند. توانایی سازمانها در یکپارچه سازی و هماهنگ نمودن دانش به عنوان یکی از راههای دستیابی و حفظ مزیتهای رقابتی تلقی میگردد. به جهت افزایش اهمیت دانش در سازمانها، مقوله مدیریت دانش به عنوان یک مبحث مهم وارد سازمانهای امروزی گردیده است. مدیریت دانش، فرآیندی است که به واسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش)، توزیع و انتقال دانش، مهارتهایی را کسب میکنند (ابطحی و صلواتی 1385). اهمیت مدیریت در سازمانها لزوم به کارگیری استراتژیهایی را در این زمینه ضروری نموده است. مکاتب مختلفی از استراتژیهای مدیریت دانش در سازمانها وجود دارد که هر کدام از جنبههای مختلف به بیان استراتژیهای مدیریت دانش پرداختهاند. در بیشتر سازمانها به دلیل فقدان سیستمی که اولاً کارکنان را به مستند کردن تجارب و دانایی های کاری خود وادار کند و ثانیاً قادر باشد تا شرح مشاغل را با اطلاعات علمی روز تنظیم کند و در اختیار کارکنان قرار دهد، دستیابی به دانش لازم برای اجرای نقش ها و وظایف مختلف تا اندازهای مشکل به نظر میرسد. اگرچه میتواند نقش تسهیل کننده در پذیرش مدیریت دانش در یک سازمان داشته باشد، از طرفی ممکن است به عنوان مانعی عمده در مقابل این امر قرار گیرد زیرا مدیریت دانش زمانی به طور موفقیت آمیز در است به عنوان مانعی عمده در مقابل این امر قرار گیرد(کاویسولتراکول، 2010).
1-4) چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری پیرامون موضوع تحقیق بر گرفته از تحقیقات تیاگودر سال 2013 است.متغیر مستقل تحقیق سرمایه اجتماعی بوده که از سه بعد ساختاری و رابطه ای و شناختی تشکیل شده است.متغیر میانجی تحقیق تسهیم دانش و متغیر وابسته تحقیق عملکرد سازمانی می باشد. مدل تحقیق بصورت زیر است:
1-5) فرضیه های تحقیق :
1-6 ) اهداف اساسی از انجام تحقیق :
1-7) تعریف متغیرهای تحقیق
مدیریت دانش
مدیریت دانش رویکردی ساختیافته است که رویه هایی برای شناسایی، ارزیابی، سازماندهی، ذخیره سازی و به کارگیری دانش به منظور تأمین نیازها و اهداف سازمان را در خود جای میدهد. مدیریت دانش عبارت است از: به کاربرگیری و اهرم قراردهی دانش و دیگر سرمای ههای فکری سازمان به صورت نظام مند برای حداکثرسازی میزان اثربخشی و بازدهی دانش محور افراد، تی مها و سازمان(کینگ، 2005) مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد (تاکوچی، 1995). همچنین در تعریف مدیریت دانش مالهوترا بیان میدارد که مدیریت دانش، فرآیندی است که به واسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش)، توزیع و انتقال دانش، مهارتهایی را کسب میکنند . بلانت معتقد است مدیریت دانش فرآیند است که سازمانها از آن طریق اطلاعات جمع آوری شده خود را به کار میگیرند (ابطحی و صلواتی 1385، 34). تعداد فزاینده ای از سازمانها برای بدست آوردن مزیت رقابتی به مدیریت دانش بعنوان یک راه حل رو آورده اند تا قابلیت های متمایز اصلی خود را افزایش دهند (بهات ، 2001) . سازمانها از این رو به مدیریت دانش علاقه مند می باشند تا بوسیله آن کارائی فرایند های خود را افزایش دهند ، اثر بخشی و کیفیت خدمات خود را بهتر کنند و برای مشتریان خود راه حل ها و محصولات ابتکاری فراهم کننده از اینرو مشارکت مدیریت دانش در موفقیت کلی سازمانها به طور گسترده ای مورد تصدیق قرار گرفته است (لانگ ، 2001).
تسهیم دانش
تسهیم دانش عبارت است از فرهنگ تعاملات دانش محور که شامل تبادل دانش ضمنی و صریح، تجارب و مهار تهای کارکنان بین واحدهای سازمانی یا در کل سازمان می شو د(جونگ ، 2006).
تسهیم دانش به عنوان یک فعالیت پیچیده اما ارزش آفرین، پایه و اساسبسیاری از راهبردهای مدیریت دانش در سازمانهاست(ریگ ، 2005). تسهیم دانش، شبیه رفتارهای شهروند سازمانی است که به طور اختیاری و داوطلبانه در سازمان ها انجام می شود. یکی از شیوه های اندازه گیری مدیریت دانش، توسط میزان تسهیم دانش )شامل دانش آشکار و ضمنی( است که در سازمان ها انجام می شود. ( یوسفی و همکاران،1389). یاهیا و گوه (2002) پی بردند که تسهیم و توزیع دانش به طور مثبتی با مدیریت دانش همبستگی دارد. تسهیم غیررسمی دانش در سازمان ها می تواند خیلی موثر باشد(یاهیا و گوه ، 2002) . به طور مثال کارکنان شرکت تری ام دانش را از طریق گفتن داستان تسهیم می کنند. کارکنان شرکت بریتیش پترولیوم نیز دانش را به طور چهره به چهره با افراد کارخانه های دیگر این شرکت، تسهیم می کنند(اسچلیگو ، 2007 ).تسهیم دانش هنگامی رخ می دهد که یک فرد مایل به کمک و یادگیری از دیگران در توسعه شایستگی های جدید است( یوسفی و همکاران،1389).
سرمایه اجتماعى
سرمایه اجتماعى، مجموعه هنجارهاى موجود در نظام هاى اجتماعى است که موجب ارتقاى سطح همکارى اعضاى آن جامعه می شود و سطح هزینه ها ى تبادلات و ارتباطات را کاهش می دهد(فوکویاما،1979).
سرمایه اجتماعی مجموعه ای از شبکه ها، هنجارها و ارزش ها می باشد که همکاری درون گروهی و بین گروهی را جهت کسب منافع متقابل و رسیدن به اهداف مشترک تسهیل میکند(مارموت و بیل، 2011).
پالدام سرمایه اجتماعی را به عنوان چسبی که جامعه را در کنار هم نگه می دارد توصیف کرده و رویکردهای تئوریک به این موضوع را به سه گروه اصلی اعتماد، تمایل به همکاری و شبکه ها تقسیم بندی می کند(پالدام، 2009). به عقیده گودرهام ، سرمایه اجتماعی کارایی انتقال دانش را افزایش میدهد، زیرا که آن، رفتار جمعی را ترغیب می کند. ایده اصلی آنان این است که انتقال دانش، کلیدی است برای بدست آوردن شایستگی، صلاحیت و یک مزیت برای سازمان محسوب میشود. آنان با استفاده از مدل ناهاپیت و گوشال مدلی را ارائه کرده اند که سرمایه اجتماعی می تواند برای انتقال دانش در همکاری های چندملیتی بکار برده شود(گودرهام و همکاران ، 2007 ).
سرمایه شناختی:
این بعد در برگیرنده میزان اشتراک کارکنان درون یک شبکه اجتماعی در یک دیدگاه، یا درک مشترک میان آنان است؛ و مانند ارتباطاتی به ماهیت ارتباطات میان افراد در یک سازمان، می پردازد و شامل موارد زیر میگردد: زبان و کدهای مشترک و روایتهای مشترک (ناهاپیت و گوشال ، 1998 ).
این بعد ماهیت روابط در یک سازمان را در بر میگیرد. به عبارت دیگر، در حالیکه بعد ساختاری بر این امر متمرکز میگردد که آیا کارکنان در یک سازمان، با هم در ارتباط هستند یا خیر، بعد ارتباطی بر ماهیت و کیفیت این ارتباطات متمرکز می گردد . این بعد شامل اعتماد هنجارها ، تکالیف و انتظارات و احساس هویت میشود(ناهاپیت و گوشال، 1998 ).
این بعد الگوی کلی و روابطی راکه در سازمانها یافت میشود در نظر دارد . بدین معنا که این بعد، میزان ارتباطی که افراد با یکدیگر در سازمان برقرار میکنند را در بر می گیرد(ناهاپیت و گوشال، 1998 ).
عملکرد سازمانی
معروف ترین تعریف عملکرد توسط نیلی و همکاران ارائه شده است : « فرایند تبیین کیفیت اثربخشی و کارایی اقدامات گذ شته ».( نیلی،2005). مطابق این تعریف، عملکرد به دو جزء تقسیم می شود: 1) کارایی که توصیف کننده ی چگونگی استفاده سازمان از منابع در تولید خدمات یا محصولات است، یعنی رابطه بین ترکیب واقعی و مطلوب دروندادها برای تولید بروندادهای معین؛ 2) اثربخشی که توصیف کننده ی درجه ی نیل به اهداف سازمانی است . این اهداف معمولاً در قالب مناسبت (درجه ی انطباق بروندادها با نیازهای مشتریان)، در دسترس بودن )جنبه هایی نظیر فراوانی، ارائه در میان گروه های اولویت دار، و فاصله ی فیزیکی) و کیفیت )درجه ی تحقق استانداردهای مورد نیاز) تببین می شوند(دلری و ورسینگتن،1996). عملکرد سازمانی را درجه ای که سازمانها به اهداف کسب و کارشناسان میرسند تعریف کرده اند . عملکرد به چگونگی انجام وظایف ،فعالیتها و نتایج حاصل از آنهااطلاق میشود . عملکرد را می توان نتایج قابل اندازه گیری تصمیمات و اقدامات سازمان دانست که نشان دهنده ی میزان موفقیت و دستاوردهای کسب شده است(عالم تبریزی و همکاران،1388).
1-7) قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق: موضوع این تحقیق ” بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی ، تسهیم دانش و عملکرد سازمانی ” است.
قلمرو مکانی تحقیق: قلمرو مکانی تحقیق کارکنان شرکت های بیمه ایران در استان گیلان می باشد.
قلمرو زمانی تحقیق: قلمرو زمانی تحقیق شش ماه دوم 1393 می باشد.
1-8) نتیجه گیری :
در این فصل ما به بررسی کلیات و شالوده تحقیق پرداختیم.ومسئله تحقیق و اهمیت و ضرورت این تحقیق در کارکنان شرکت های بیمه ایران در استان گیلان را بیان نموده و فرضیات و اهداف تحقیق را بررسی نمودیم. چارچوب نظری تحقیق و مدل تحقیق را نیز تشریح نموده و در سپس هریک از متغیرهای تحقیق را نیز تعریف نمودیم .
آیا ارتباط معناداری بین فرهنگ سازمانی و بهرهوری نیروی انسانی اداره اوقاف استان آذربایجان غربی وجود دارد؟
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از اهداف اصلی هر سازمانی، دستیابی به بهره وری است. برای رسیدن به این هدف، راهی جز توسل به نوعی دیدگاه سیستمی، بومی و کاربردی وجود ندارد. موفقیت های چشمگیر دهه اخیر سازمان هایی با حداقل امکانات از یک سو و شکست سازمان هایی با بهترین توانایی های مادی از سوی دیگر، بیانگر نقش قابل توجه عوامل غیرمادی و معنوی در موفقیت آنها بوده است که در این میان فرهنگ سازمانی به عنوان عامل مؤثر در عملکرد سازمان تلقی می گردد. البته عوامل درون سازمانی مانند فرهنگ کار، فرهنگ سازمانی، انتخاب درست کارکنان، انگیزش کارکنان، بهداشت روانی، رهبری اثربخش و عوامل دیگر، به عنوان عوامل اساسی به تنهایی ما را به هدف نهایی سازمان که افزایش بهره وری است، نمیرسانند؛ بلکه این عوامل را به صورت سیستمی باید مورد توجه، و ارتباط متقابل آنها را با یکدیگر مورد بررسی قرار داد. فرهنگ در یک سازمان، به مثابه شخصیت در یک انسان است. وجود یک فرهنگ قوی و منسجم، افراد ضمن کسب آگاهی بیشتر پیرامون اهداف و استراتژیهای سازمان نسبت به ارزش ها و هنجارها، احساس مسئولیت، تعهد و از کار احساس رضایت می کنند، که این در کنار مدیریت قوی موجب بهبود روحیه، انگیزش عملکرد سازمانی بهره وری کارکنان می گردد. فرهنگ غنی سازمان همانند یک نیروی غنی و انرژی زا، سازمان را به وسیله نیروی انسانی کارا هدایت نموده، احساس و ادراک یکسان به اهداف سازمان داده، انگیزه ای قوی در افراد، ایجاد و اخلاقیات و معنویات را در محیط، نظام مند میگرداند، به طوری که تعدادی از پژوهشگران معتقدند فرهنگی که برای مقام و شان افراد، ارزش قائل است موجب تقویت روحیه و عملکرد شغل می شود.
1-4. اهداف تحقیق
اهداف کلی:
اهداف کاربردی:
1-5. روش تحقیق
تحقیق حاضر بر حسب هدف، از نوع کاربردی و برحسب روش در زمره تحقیقات همبستگی قرار میگیرد. روش اجرا بدین صورت است که پس از شناسایی متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق و شاخصهای اندازهگیری آنها، پرسشنامه محقق ساخته تدوین گردیده و پس از جمعآوری اطلاعات، با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل میگردد.
1-6. جامعه آماری تحقیق
جامعه آماری این پژوهش کارکنان اداره اوقاف آذربایجان غربی به تعداد 122 نفر میباشند.
1-7. سوالات تحقیق
سوال اصلی:
آیا فرهنگ سازمانی ارتباط معناداری با بهرهوری نیروی انسانی اداره اوقاف استان آذربایجان غربی دارد؟
سوالات فرعی:
1-8. فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی تحقیق:
فرهنگ سازمانی ارتباط معناداری با بهرهوری نیروی انسانی اداره اوقاف استان آذربایجان غربی دارد.
فرضیات فرعی تحقیق:
فرضیه فرعی 1: درگیرشدن در کار ارتباط معناداری با بهرهوری نیروی انسانی اداره اوقاف استان آذربایجان غربی دارد.
فرضیه فرعی 2: سازگاری ارتباط معناداری با بهرهوری نیروی انسانی اداره اوقاف استان آذربایجان غربی دارد.
فرضیه فرعی 3: انطباقپذیری ارتباط معناداری با بهرهوری نیروی انسانی اداره اوقاف استان آذربایجان غربی دارد.
فرضیه فرعی 4: رسالت ارتباط معناداری با بهرهوری نیروی انسانی اداره اوقاف استان آذربایجان غربی دارد.
فرضیه فرعی 5: انطباقپذیری مهمترین بعد موثر بر بهرهوری نیروی انسانی اداره اوقاف استان آذربایجان غربی است.
1-10. تعریف مفهومی متغیرهای تحقیق
بهرهوری سازمان: نسبت خروجی به ورودی، بهرهوری نیروی انسانی و سرمایه (کتابچی و چلیک، 2013).
فرهنگ سازمانی : فرهنگ سازمانی شیوه انجام گرفتن امور را در سازمان برای کارکنان مشخص میکند؛ ادراکی یکسان از سازمان است که وجود آنها در همه اعضای سازمان مشاهده می شود(عامری، 1387)
درگیر شدن در کار : سازمانهای اثربخش افرادشان را توانمند میسازند، سازمان را بر محور تیمهای کاری تشکیل میدهند و قابلیتهای منابع انسانی را در همه سطوح توسعه میدهند(رحیمنیا و علیزاده، 1387).
سازگاری: رهبران و پیروان در رسیدن به توافق مهارت یافتهاند و فعالیتهای سازمانی به خوبی هماهنگ و پیوسته شده است(رحیمنیا و علیزاده، 1387).
انطباقپذیری: سازمانهایی که به خوبی منسجم هستند به سختی تغییر مییابند. لذا یکپارچگی درونی و انطباقپذیری بیرونی را می توان مزیت رقابتی سازمان به حساب آورد (رحیمنیا و علیزاده، 1387).
رسالت: سازمانهای موفق درک روشنی از اهداف و جهت خود دارند و چشم انداز و اهداف خود را به روشنی ترسیم کردهاند(رحیمنیا و علیزاده، 1387).
Spins
Productivity
Organizational culture
در دهه های اخیر بسیاری از دولتها، مسئولین اقتصادی و صاحبنظران با حساسیت بیشتری به گسترش صنعت گردشگری روی آورده اند و در تلاش هستند سهم بیشتری از بازار جهانی این صنعت را برای جوامع خود به ارمغان بیاورند. گردشگری در چند دهه اخیر به یکی از مهمترین بخش های فعالیت اقتصادی کشور ها تبدیل شده است. بر اساس پیش بینی سازمان جهانی جهانگردی (WTO ) تا سال2020 درآمد حاصل از توریسم بین الملل به1/6 میلیارد دلار برسد. این صنعت بعنوان یک سیستم جهانی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است ( اژدری،ص 3 ).
برای دستیابی به موفقیت در مدیریت توسعه جهانگردی، برنامه ریزی جهانگردی در تمام سطوح ضروری است. تجربه بسیاری از مناطق جهانگردی در دنیا در درازمدت نشان داده است که روش برنامه ریزی شده برای توسعه جهانگردی می تواند بدون ایجاد مشکلات مهم، فوایدی به همراه آورد و بازارهای جهانگردی رضایت بخشی را حفظ کند. مکان هایی که در آنها گردشگری، بدون برنامه ریزی توسعه می یابد، اغلب دچار مشکلات اجتماعی ومحیطی می شوند. این مسائل برای ساکنان، زیان آور و برای بسیاری از جهانگردان ناخوشایند است و موجب ایجاد مشکلاتی در داد وستد وکاهش منافع اقتصادی می شود. این مکان های جهانگردی غیر قابل کنترل، نمی توانند به طور موثر با مناطق جهانگردی برنامه ریزی شده، رقابت کنند ( سازمان جهانی جهانگردی، 1390، ص11و12 ).
جهانگردی فعالیتی نسبتاٌ پچیده است که چندین بخش جامعه واقتصاد را شامل می شود. این امر، بدون برنامه ریزی ممکن است باعث ایجاد صدمات ناخواسته وغیر منتظره ای شود. اکنون جهانگردی فعالیت نسبتاٌ جدیدی در بسیاری از کشورها به شمار می رود. برخی از دولت ها واغلب بخش خصوصی در چگونگی گسترش جهانگردی به طور صحیح تجربه ای ندارند یا دارای تجربه کمی هستند. در کشورهایی که جهانگردی رونق زیادی ندارد برنامه ریزی، می تواند رهنمون های لازم را برای توسعه آن فراهم کند. برای مناطقی که جهانگردی دارند، برنامه ریزی اغلب برای حیات دوباره بخشیدن به این بخش وحفظ کارایی آینده آن لازم است ( ابراهیم زاده، 1390، 11و 12 ).
مراحل تدوین مدیریت استراتژیک و فرایند مدیریت استراتژیک دربرگیرنده سه مرحله می باشد: تدوین استراتژی ها، اجری استراتژی ها و ارزیابی استراتژی ها. مقصود از تدوین استراتژی این است که مأموریت شرکت تعیین شود وشناسایی عواملی که در محیط خارجی، سازمان را تهدید می کند یا فرصت های را به وجود می آورند، اغلب، اجرای استراتژیها را مرحله عملی مدیریت استراتژیک می نامند. مقصود از اجرای استراتژی ها این است که کارکنان و مدیران بسیج شوند واستراتژی های تدوین شده را به مرحله عمل در آورند. اغلب، چنین تصور می شود که در مدیریت استراتژیک مرحله اجرایی مشکل ترین مرحله می باشد و ایجاب می کند که افراد خود را متعهد به سازمان نمایند، از خود گذشتگی کنند و نوعی خود کنترلی اعمال نمایند. موفقیت مرحله اجرایی استراتژیها بدین امر بستگی دارد که مدیران بتوانند در کارکنان ایجاد انگیزه نمایند، واین نوعی هنر (و نه یک علم) است. اگر استراتژی هایی تدوین شوند ولی هیچ گاه به اجرا درنیایند، نوع اقدام چیزی جز عملی بیهوده نخواهد بود ( دیوید، 1388، 26 ).
در مدیریت استراتژیک ارزیابی استراتژی ها آخرین مرحله به حساب می آید. مدیران نیاز شدید دارند که بدانند استراتژی های خاص و مورد نظر آنان در چه زمانی کارساز واقع نمی شود؛ اصولا ارزیابی استراتژی ها بدین معنی است که باید در این مورد اطلاعاتی را گردآوری کرد. همه استراتژی ها دستخوش تغییرات آینده قرار می گیرند، زیرا عوامل داخلی وخارجی به صورت دائم در حال تغیر هستند. برای ارزیابی استراتژی ها سه فعالیت عمده به شرح زیر انجام می شوند: ( 1 ) بررسی عوامل داخلی وخارجی که پایه واساس استراتژی های کنونی قرار گرفته اند، ( 2 ) محاسبه وسنجش عملکردها و ( 3 ) اقدامات اصلاحی( دیوید، 1388، 26 و 27 ).
شهرستان جیرفت، قابلیت بالایی را در زمینه گردشگری تاریخی و طبیعی دارا می باشد. در بخش گردشگری طبیعی این شهرستان قابلیت بالایی را در زمینه گردشگری کویر، گردشگری کوهستانی و گردشگری حیات وحش دارد.بازار گردشگری کویر اصولاٌ کشورهای اروپایی، آسیای شرقی و آمریکا می باشد که گردشگران این کشورها به دلیل شرایط خاص محیطی ، علاقه زیادی به دیدن کویر دارند . علاوه بر این ، این گردشگران علاقه خاصی به آثارتاریخی از خود نشان می دهند. گردشگری کوهستانی و حیات وحش که در برگیرنده مواردی مثل کوهنوردی ، اسکی ، شکار و… می باشد بیشتر جذب کننده گردشگران کشورهای عرب همسایه است در این پژوهش سعی شده است که با بررسی و مطالعه موردی شهرستان جیرفت، با بهرهگیری از برنامه ریزی استراتژیک و مدلهای تصمیمگیری از جمله روش SWOT و QSPM ارائه گردد. در نهایت با توجه به پتانسیل های شهر مورد مطالعه این امید دور از دسترس نیست که با یک برنامهریزی مدون شرایط جهت توسعه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی فرا ناحیه ای که با حوزههای مختلف نظیر تاریخ کهن، اقتصاد، کشاورزی، فرهنگ، محیط زیست و… در تعامل است فراهم آید و زمینه توسعه را که باعث رشد و پیشرفت اقتصادی- اجتماعی میگردد، حاصل نماید.
اساسآ این مطالعه از طریق بررسی ادبیات مدیریت استراتژیک در گردشگری و بیان کردن یک چارچوب و مدل مدیریت استراتژیک در موقعیت شهرستان جیرفت می تواند به ارتقاء دانش نظری برنامه ریزان و مدیران گردشگری درباره ادبیات مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک در صنعت گردشگری کمک فراوانی بکند و منجر خواهد شد که برنامه ریزان و توسعه دهندگان جاذبه های گردشگری در شهرستان جیرفت با اثربخشی بیشتری به امر تدوین استراتژی های توسعه بپردازند. از لحاظ کمک تجربی که این مطالعه می تواند داشته باشد این است که یافته های این مطالعه حاوی توصیه های استراتژیک مشخص برای جاذبه های گردشگری است . تا از طریق آن بتواند موقعیت رقابتی خود را بهبود بخشیده و به صورت مناسب به تدوین استراتژی های توسعه در چارچوب توسعه گردشگری بپردازد.
گردشگری یکی از مهمترین فعالیت های انسانی معاصر است که همراه با بوجود آوردن تغییرات شگرف در سیمای زمین، اوضاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، منش و روش زندگی انسان ها را دگرگون می سازد و تحولات بنیادی نیز در اوضاع و شرایط اقتصادی، فرهنگی و آدای و رسوم مردم بوجود می آورد( محلاتی، 1380، ص 13).
برای موفقیت در زمینه گردشگری، یک منطقه باید از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی پایداری داشته و به منظور داشتن پایداری، باید به دقت برنامه ریزی و مدیریت شود و عوامل مختلف را در ملاحظات خود مورد توجه قرار دهد ( کلیر جی، 2002، ص1).
از طرفی ارائه چهارچوب مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک و توصیه های استراتژیک می تواند مقصد ها و جوامع گردشگری را قادر سازد تا به شیوه ای منسجم، هماهنگ شده و متعادل به معرفی فاکتورهای بحرانی موفقیت و نیروهای تاثیر گذار عمده محیطی در فرایند برنامه ریزی گردشگری بپردازند، به طوری که هیچ کدام از مقصد ها و جوامع گردشگری ایران در شرایط فعلی قادر به انجام این مهم نخواهند بود. همچنین مطالعات در زمینه مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک مقصد های گردشگری به ویژه در ایران بسیار محدود می باشد. این مطالعه با ارائه آگاهی های جدید در مورد مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک در چهارچوب جوامع گردشگری می تواند به بهبود موقعیت رقابتی و رشد پایدار مقصد های گردشگری کمک ویژه ای بکند.
در گذشته نگرش این بود که برنامه ریزی گردشگری فرآیندی ساده است که در آن بایستی فقط هتل های جدید افتتاح کرد، راههای دسترسی مناسب ایجاد کرد و به تبلیغ پرداخت . اما پس از آن و هنگامی که مقصدها با اثرات منفی اجتماعی وزیست محیطی توسعه بدون برنامه ریزی گردشگری روبه رو شدند به فکر روی آوردن به روش های کنترل شده وبرنامه ریزی شده گردشگری افتادند (اینسکیپ(1991 )، ص 15 ).
در جنوب استان کرمان سرزمین گسترده جیرفت با زمین های حاصلخیز و آب و هوای متنوع و گوناگون و هیاهوی رودخانه پربرکت هلیل و
وجود چشمه سارهای روان و آب های زیر زمینی فراوان و مردمانی پرتلاش در طول تاریخ تمدن های پیاپی را بوجود آورده و به عللی این تمدن ها در دوره هایی از حیات بشری نابود شده اند اما فرزندان خلقش دوباره و چند باره بر جایگاه و منازل اجدادشان تمدن های جدیدی را به منصه ظهور رسانده اند و در اوایل قرن بیست و یکم میلادی و اواخر قرن چهاردهم هجری شمسی مردم جیرفت تمدن و فرهنگ کم مانندی را بوجود آورده اند که در دنیا به هند کوچک یا هند ایران شهرت دارد( جیرفت در آیینه تاریخ ص 15).
شهرستان جیرفت، با تاریخ پرفراز و نشیب و مردمی آزادیخواه، همواره در حیات سیاسی و اقتصادی ایران، نقشی بارز و مؤثر داشته، که حکومت ها ناچار بودند به آن توجه نمایند. گرچه این اعتنا، برای آبادی منطقه و رفاه مردم نبوده، و صرفاً برای بهره کشی اقتصادی و فیزیکی، به نفع عمال حکومتی ، و انباشتن خزانه ایالت، و تاًمین هزینه ریخت و پاش دربارها بوده است( جیرفت در آیینه تاریخ ص 20).
مطالعات در زمیه مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک جاذبه های گردشگری به ویژه در ایران بسیار محدود می باشد. این مطالعه با ارائه آگاهی های جدید در مورد مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک در چارچوب گردشگری می تواند به بهبود موقعیت رقابتی در رشد پایدار مقصد های گردشگری کمک ویژه ای بکند.
1-5- سوال های پژوهش
1-6- اهداف پژوهش
1-7- قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی این تحقق از مهرماه 1392تا شهریور 1393 می باشد.
1-8- قلمرو مکانی تحقیق
قلمرو مکانی این تحقیق حوزه شهرستان جیرفت می باشد.
1-9- استفاده کنندگان از نتایج تحقیق
استفاده کنندگان از نتایج این تحقیق شامل برنامه ریزان و سیاستگذاران شهرستان جیرفت به خصوص برنامه ریزان و متولیان بخش گردشگری شهرستان و دانشجویان و محققانی که علاقمند به تحقیق و پژوهش در مورد این شهرستان و همچنین گردشگران می باشند.
1-10- جامعه آماری و نمونه آماری
جامعه آماری شامل جامعه ی میزبان و متخصصان و صاحبنظران گردشگری بخش دولتی و بخش خصوصی( صنعت گردشگری) می باشد.
نمونه آماری عبارتست از تعدادی افراد که صفات آنها با صفات جامعه مشابهت داشته، معرف جامعه بوده اند و از تجانس و همگنی با افراد جامعه برخوردار باشد(حافظ نیا، 1382).
نمونهگیری فرآیند گزینش و انتخاب تعدادی از اعضای جامعه است، طوری که بررسی نمونه و درک خصوصیات یا ویژگیهای آزمودنیهای نمونه، قادر به تعمیم خصوصیات یا ویژگیها به عناصر جامعه باشد. ویژگیهای جامعه از قبیل میانگین، انحراف معیار و واریانس جامعه به عنوان پارامترهای جامعه مطرح هستند( الوانی و همکاران، 1383).
نمونه آماری شامل 15 نفر از متخصصان و صاحبنظران بخش دولتی و خصوصی صنعت گردشگری و همچنین تعداد 384 نفر از جامعه ی میزبان می باشد.
1-11- تعریف مفاهیم و واژه گان اختصاصی تحقیق
1-11-1-جاذبه گردشگری: هر پدیده یا عامل انگیزشی که در یک ناحیه- مقصد، جذابیت ایجاد کرده و منجر به مسافرت مردم از نقاط مختلف به مقصد گردشگری می شود را جاذبه می گویند. جاذبه های گردشگری را در ادبیات گردشگری به سه دسته: فرهنگی، طبیعی و انسان ساخت تقسیم بندی می کنند که هر یک از آنها طیف متنوع و مختلفی از پدیده های را شامل می شوند.
معیارهای جذابیت: برای آنکه یک اثر به عنوان جاذبه گردشگری معرفی و تلقی گردد، وجود ویژگی هایی مانند ارزش بصری، سابقه تاریخی، اعتبار و سندیت، ارزش تفریحی و ورزشی، مذهبی، هنری و … در نهایت به عنوان مهمترین عامل، حداقلی از تقاضای گردشگری( داخلی، خارجی و محلی)، لازم و ضروری است. لذا جاذبه اثری است که علاوه بر ارزش های مطلق، مورد توجه گردشگران در وضع موجود قرار گرفته باشد. باید در نظر داشت که هر اثر به صورت بالقوه بایستی دارای پتانسیل جاذبه باشد و می بایست با آمایش فضایی، شرایط از قوه به فعل درآمدن را برای اثر مذکور فراهم نمود.
جاذبه های طبیعی: به کلیه عناصر و پدیدهای طبیعی با توجه به معیار جذابیت مطرح شده که دارای ارزش های فوق باشد، جاذبه ی طبیعی می گویند.
جاذبه های فرهنگی: به کلیه عناصر و ابعاد و پدیده های فرهنگی دارای ارزش و حائز تعاریف معیار جذابیت، جاذبه فرهنگی می گویند.
جاذبه های انسان ساخت: به کلیه عناصر و پدیده های مصنوع دارای ارزش و حائز تعاریف معیار جذابیت، جاذبه انسان ساخت گفته می شود.(ابراهیم زاده و دیگران،(1391)،ص 99-98).
جاذبه گردشگری( تعریف عملیاتی): مشخصه خاص و ویژه مکانی معین، از لحاظ ظاهری و فرهنگی، که بازدیدکنندگان با دیدن آن نیازهای تفریحی مورد نظر خود را از جهات مختلف تامین کنند. این مشخصه ها شامل ویژگی های آب و هوایی، فرهنگی، گل و گیاه، چشم انداز ها یا ویژگی های منحصر بفرد مکانی، همچون تالار های اجرای برنامه، موزه یا یک آبشار و … می شوند.
1-11-2-برنامه ریزی: یعنی انتخاب هدف های « درست» و سپس انتخاب مسیر، وسیله یا روش « درست و مناسب» برای تامین این هدف ها. هر دو جنبه برنامه ریزی در فرآیند مدیریت اهمیت حیاتی دارند( استونر، 1375، ص 34).
برنامه ریزی: یعنی آنکه از میان گزینه های گوناگون به برگزیدن راه های کنش آینده سازمان پرداخته شود و برای هر یک از بخش های سازمان نیز چنین گزینشی صورت بگیرد. به عبارت دیگر برنامه ریزی میان جایی که هستیم یا جایی که می خواهیم بدان جا برویم پلی می سازد و موجب می شود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمی گیرد، پدید آید( کونتز و همکاران، 1372،ص 164).
1-11-3-استراتژی: شندلر و هانفر استراتژی را فعالیتهای تأمین کننده هماهنگی میان منابع داخلی و استعدادهای سیستم یا فرصت و تهدیدهای محیط بیرونی تعبیر کرده اند. چندلِر نیز از راهبرد به عنوان تعیین اهداف کلان و اجرایی عمده بلندمدت سازمان، اتخاذ مسیرهای عملیاتی و تخصیص منابع ضروری برای دستیابی به آن اهداف یاد کرده است (مرادی مسیحی،1384، 2و3).
1-11-4-برنامه ریزی استراتژیک: برایسون برنامه ریزی استراتژیک را تلاشی سازمان یافته و منظم برای اتخاذ تصمیمات بنیادی و انجام اقدامات اساسی که سرشت و سمت گیری فعالیت های یک سازمان با دیگر نهادها را در چارچوب قانونی شکل می دهد، تعریف می کند.
جانسون وشولز: برنامه ریزی استراتژیک را تجزیه و تحلیل استراتژیک، گزینش استراتژی و اجرای استراتژی تعریف می کنند.
فرای و استونر : برنامه ریزی استراتژیک، ابزار مدیریتی توانمندی است که برای کمک به شرکت های کوچک طراحی می شود تا آنها به صورت رقابتی خود را با تغییرات پیش بینی شده محیط تطبیق دهند. خصوصاٌ، فرآیند برنامه ریزی استراتژیک یک نگرش و تجزیه و تحلیلی از شرکت و محیط مربوط به آن ارائه می کند، شرایط فعلی شرکت را توضیح می دهد و عوامل کلیدی موثر بر موفقیت آن را شناسایی می کند.
برنامه ریزی استراتژیک: ابزاری است که سازمان ها را قادر می سازد ضمن شناخت محیط و پیگیری مداوم آن مسیر مناسبی را جهت ادامه فعالیت و یا رشد و گسترش در پیش گیرند. پیچیدگی روزافزون محیط، افزایش چالش های محیطی، شناخت توانایی انجام برنامه ریزی راهبردی را برای کلیه سازمان های انتفاعی و غیر انتفاعی ضروری کرده است( رحمان سرشت 1379 و جمشید نژاد: پیشگفتار).
برنامه ریزی استراتژیک( تعریف عملیاتی): فرآیندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت می گیرد. این فرآیند افراد و منابع زیر را شامل می شود. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه می خواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرآیند را برنامه ریزی استراتژیک می گویند.
1-11-5- جیرفت: یکی از شهرستان های استان کرمان که در قسمت جنوبشرقی استان کرمان واقع شده است. این شهرستان دارای تمدنی بزرگ و کهن و یکی از پیشگامان تمدن بشری به شمار می رود و به دلیل برخورداری از طبیعت زیبا و باغات پرثمر به هند ایران لقب گرفته است..
از طرف دیگر (Burgelman, 2004) تواناییهای نوآوری فناورانه را به عنوان مجموعه جامعی از ویژگیهای شرکت که استراتژیهای نوآوری فناورانه را تسهیل و پشتیبانی میکنند تعریف میکند. پژوهشگران زیادی رویکردهای متنوعی برای ارزیابی تواناییهای فناورانه سازمانها ارائه نمودند: برای ارزیابی تواناییهای نوآوری فناورانه (Christensen, 1995) رویکرد دارایی که شامل ارزیابی تحقیق علمی، ارزیابی نوآوری محصول و ارزیابی زیباشناسی طراحی را ارائه نمود،(Burgelman, 2004) رویکرد فرآیندی برای ارزیابی تواناییهای نوآوری فناورانه ارائه نمود و برای ارزیابی آنها ابعاد تواناییهای شرکت در، تخصیص و در دسترس بودن منابع، درک بازار و استراتژیهای نوآورانه رقبا، درک توسعههای تکنولوژیکی مرتبط با شرکت، تأثیرات فرهنگی و ساختاری بر روی فعالیتهای نوآوری داخلی و توانایی مدیریت استراتژیک برای بررسی فعالیتهای نوآوری داخلی در نظر گرفت. (Chiesa, 1996) نیز رویکردی فرآیندی برای ارزیابی تواناییهای نوآوری فناورانه ارائه نمود که ابعاد آن عبارت بودند از: توانایی تولید مفهوم، توانایی فرآیند نوآوری، توانایی توسعه محصول، توانایی اکتساب فناوری، توانایی رهبری، توانایی بکارگیری منابع و توانایی در استفاده مؤثر از سیستمها و ابزارها. (R. Yam, Guan, Pun, & Tang, 2004) نیز با رویکردی متفاوت یعنی رویکرد وظیفهای (عملیاتی) را برای ارزیابی تواناییهای نوآوری فناورانه ارائه نمود که ابعاد آن توانایی یادگیری، توانایی تحقیق و پژوهش، توانایی تخصیص منابع، توانایی ساخت، توانایی بازاریابی، توانایی سازمان و توانایی برنامهریزی استراتژی است.
نوآوری را نیز (Lukas & Ferrell, 2000) پذیرش یک ابزار، سیستم، سیاست، برنامه، فرآیند، محصول یا خدمت جدید که میتواند در داخل سازمان ایجاد شود و یا از بیرون خریداری شود و برای سازمان، جدید باشد» تعریف مینماید. (Manu, 1992)، نوآوریهای مدیریتی و فنی را به سه دسته کلی نوآوری در محصول، نوآوری در فرآیند و نوآوری مدیریتی تقسیمبندی کرده است و بر این اساس نوآوری سازمانها را سنجیده است.
نوآوریهای مدیریتی شامل ساختار سازمانی و فرآیندهای مدیریتی هستند که به طور غیر مستقیم با فعالیتهای اصلی کاری مرتبط میشوند (F. Damanpour & Evan, 1984). نوآوریهای محصول، محصولات یا خدمات جدیدی هستند که برای رفع نیاز یک مصرفکننده ارائه میشوند و نوآوریهای فرآیندی عوامل جدیدی هستند که به عملیات تولیدی یا خدماتی یک سازمان ارائه میشوند؛ مانند مواد اولیه، شرح وظایف و مکانیزمهای کاری و جریان اطلاعات (Utterback & Abernathy, 1975).
همانطور که بیان شد (Zeng et al., 2010) چهار بعد برای شبکههای همکاری بیان نمود. (R. Yam, W. Lo, E. P. Y. Tang, & A. K. W. Lau, 2011) همکاری با سازمانهای پژوهشی را یکی از منابع نوآوری در نظر گرفتند و ارتباط آن با توانایی نوآوری فناورانه را مورد ارزیابی قرار داند.یام و همکارانش وجود ارتباط میان همکاری با سازمانهای پژوهشی و چند بعد از تواناییهای نوآوری فناورانه را اثبات نموند.
بطور فزایندهای بر نوآوری بعنوان فرآیندی که از تراکنشهای گوناگون بین بازیگران مختلف بدست میآید نگاه میشود(Doloreux, 2004).
برهمکنشهای نوآوری که در بسیاری از تئوریهای مدرن دیده میشود، دستهبندی منطقهای از صنایع را توضیح میدهد که از مفاهیمی مانند شبکهی منطقهای و منطقه صنعتی استفاده میکند(A. R. Markusen, 2003) . بعضی از مطالعاتی که بر روی تجزیه و تحلیل شبکه در نوآوری تمرکز کردهاند نشان میدهند که علم و دانش فناورانه و فعالیتهای ثبت اختراع هر دو در مراکزی مانند دانشگاهها، مؤسسات تحقیقاتی و شرکتها ایجاد و منتشر میشود (Maggioni, Nosvelli, & Uberti, 2007)، (Maggioni & Uberti, 2008). با توسعه دستهبندی منطقهای، همکاریهای نوآوری زیادی برای شرکتها در شبکههای منطقهای و مناطق صنعتی ایجاد میشود(Zeng, Xie, & Tam, 2010b).همانطور که (R. C. M. Yam, W. Lo, E. P. Y. Tang, & A. K. W. Lau, 2011)بیان میکند سازمانهای بیرونی میتواند منبعی برای نوآوری باشند.
پیچیدگی فرآیندهای نوآوری منجر به رشد شگرف در استفاده از شبکههای خارجی توسط سازمانها شده است. به این دلیل شبکههای همکاری در سالهای اخیر مورد توجه بسیار قرار گرفتهاند. این شبکههای همکاری شامل سازمانهای دولتی، همکاری بین بنگاههای اقتصادی، مؤسسات واسطه در انتقال دانش و فناوری بین سازمانها و بنگاههای اقتصادی و مؤسسات تحقیقاتی خصوصی و دولتی میشود(Zeng et al., 2010b). شرکتهای به دلایل گوناگون از جمله کاهش ریسک نوآوری، کبود منابع نوآوری و … به استفاده از نهادهای خارج از شرکت روی آوردهاند. از طرف دیگر این نهادها بعنوان منابع نوآوری بر روی تواناییهای نوآوری فناورانه بنگاهها نیز مؤثر هستند. این تواناییهای نوآوری فناورانه نیز بر عملکرد نوآوری و در نتیجه عملکرد بنگاه مؤثر هستند. شبکههای همکاری بعنوان بعد خارجی برای نوآوری و تواناییهای نوآوری فناورانه بعنوان بعد داخلی بر روی نوآوری سازمانها تأثیرگذار هستند.
نوآوری اغلب به این دلیل به وجود میآید که به چالشهای سازمانی یا فناوری پاسخ دهد. بنابراین نوآوری ابتدا در شرکتهای به وجود میآید که برای پاسخ به این چالشها تحت فشار شدیدتری قرار دارند(Kraatz, 1996). از این دیدگاه یک راه کمک به شرکتها برای رسیدن به پایداری در شرایط بحران اقتصادی، تدوین سیاستهای حمایتگر از نوآوری میباشد. اولین گام در تدوین سیاستهای مناسب برای حمایت از نوآوری در سازمانها بررسی عواملی که بر تلاشهای نوآورانه شرکتها اثر میگذارد و همچنین بررسی چگونگی تأثر این عوامل میباشد(Keizer, Dijstra, & Halman). صنایع نرمافزاری در ایران یکی از صنایع پر چالش و پر رقابت محسوب میگردد در نتیجه شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری این سازمانها به آنها برای تدوین سیاستها و استراتژیهای مناسب برای مقابله با این چالشها از طریق نوآوری و عوامل مؤثر بر آن و کسب مزیت رقابتی بسیار مهم و حیاتی میباشد.
در این پایاننامه ابتدا برآنیم تا ابعاد مجموعههای شبکههای همکاری، توانایی نوآوری فناورانه و نوآوری را در شرکتهای نرمافزاری در ایران شناسایی نمائیم و سپس با استفاده از تکنیک همبستگی متمرکز به بررسی ارتباط متقابل این سه مجموعه پرداخته و از این رو نگاهی عمیقتر به ارتباط ابعاد این سه مجموعه با یکدیگر خواهیم داشت.
1- 3- سوابق تحقیق
(Lui & Cui, 2012)بیان میکند که توانایی نوآوری فناورانه شرکت به سطح دانش ضمنی که به اشتراک میگذارد بستگی دارد. او دانش ضمنی را اساس و کلید شکلگیری توانایی نوآوری سازمان میداند.
(R. C. M. Yam et al., 2011)به بررسی ارتباط منابع نوآوری، تواناییهای نوآوری فناورانه و عملکرد سازمان پرداختهاند. در این پژوهش آنها رابطه بین سیستمهای نوآوری منطقهای و سیستم نوآوری شرکت را بر اساس این استدلال که شرکتهایی که بتوانند بهتر از منابع دانش موجود در سیستم نوآوری منطقهای استفاده کنند بخاطر تأثیر این منابع بر تواناییهای نوآوری فناورانه این سازمان عملکرد بهتری دارند را بررسی نمودند. آنها منابع نوآوری را به دو گروه اطلاعات خارجی و سازمانهای خارجی تقسیم نمودند. سازمانهای خارجی عبارتند از سازمانهای تحقیقاتی، دانشگاهها و شرکتهای مشاورهای. آنها برای بررسی فرضیات خود از روش معادلات ساختار یافته بهره جستند. (Zeng et al., 2010b)نیز به بررسی شبکههای همکاری و عملکرد نوآوری بنگاههای کوچک و متوسط پرداختند. آنها با بررسی 137 شرکت کوچک و متوسط تولیدی چین ارتباط بین شبکههای همکاری و عملکرد نوآوری را با استفاده از روش معادلات ساختار یافته سنجیدند. آنها در این پژوهش دریافتند که ارتباط مثبت معنیداری بین همکاری بین شرکتی، همکاری با مؤسسات واسطه، همکاری با مؤسسات تحقیاتی و عملکرد نوآوری سازمانهای کوچک و متوسط وجود دارد. این پژوهش همچنین نشان داد که همکاری و ارتباط با مؤسسات دولتی تأثیر معنیداری بر عملکرد نوآوری سازمان ندارد.
(Tsai, 2009a) نیز به بررسی اینکه چگونه تواناییهای جذب بر روی رابطه بین انواع شرکا با عملکرد نوآوری محصول میپردازد. آنها همچنین به بررسی تأثیر ظرفیت جذب در توضیح رابطه بین شبکههای همکاری و عملکرد نوآوری محصول میپردازد. علاوه بر این آنها به بررسی ظرفیت جذب بر روی استفاده از دانش خارجی برای نوآوری محصول پرداختند. درحالیکه پژوهشهای پیشین پیشنهاد میکردند که همکاری با شرکای مختلف راهی مؤثر برای بهبود نوآوری محصول است(Nieto & Santamaría, 2007). این پژوهش به اهمیت توانایی جذب در اثربخشی شبکههای همکاری پرداخت. آنها در این پژوهش دریافتند که 1- توانایی جذب، تأثیر همکاری عمودی بر روی عملکرد تکنولوژیکی محصولات جدید یا بهبود یافته را تعدیل مینماید. 2- تأثیر توانایی جذب بر روی ارتباط بین همکاری تأمینکنندگان و عملکرد محصولات جدید با تغییرات بر اساس اندازه شرکت و نوع صنعت متغیر است. 3- توانایی جذب ارتباط بین همکاری مشتری و عملکرد محصولاتی که بطور حاشیهای تغییر داده شدهاند اثر منفی دارد. 4- توانایی جذب بر روی ارتباط بین همکاری رقبا و عملکرد محصولات جدید با تغییر حاشیهای برای سازمانهای بزرگ اثر مثبت دارد. 5- توانایی جذب تأثیر منفی بر روی ارتباط بین همکاری با سازمانهای تحقیقاتی و عملکرد تکنولوژیکی محصولات جدید یا بهبود یافته دارد و در مقابل تواناییهای جذب تأثیر مثبت بر روی اثر همکاری با سازمانهای تحقیقاتی با عملکرد محصولات تغییر یافته حاشیهای دارد.
(Koellinger, 2008)به بررسی ارتباط بین فناوری، نوآوری و عملکرد سازمان پرداخت است. کلینگر پژوهش خود را در شرکتهای فعال در صنعت کسب و کار الکترونیک در اروپا انجام داد و به بررسی رابطه بین استفاده از تکنولوژیها بر اساس اینترنت، انواع نوآوری و عملکرد سازمان را بررسی نمود. او با بررسی 7302 شرکت اروپایی با استفاده از روش error component model به نتایج زیر دست یافت: فناوریهای بر پایه اینترنت توانمندسازی مهم برای نوآوری در سال 2003 بود. همچنین تمامی انواع نوآوری شامل نوآوریهای محصول و فرآیند که توسط اینترنت توانا شدهاند و یا آنهایی که توسط اینترنت توانا نشدهاند بطور مثبت با گردش مالی و رشد استخدام شرکت در ارتباط بودند.
(Nieto & Santamaría, 2007) با بررسی شرکتهای تولیدی در اسپانیا به این نتیجه رسیدند که شبکههای همکاری در دستیابی به نوآوری محصول با درجه بالاتری از تازگی بسیار مهم هستند. همکاری با تأمینکنندگان ، مشتریان و سازمانهای تحقیقاتی اثری مثبت بر روی تازگی نوآوری دارد درحالیکه همکاری با رقبا اثر منفی دارد.
(حسینی, 1389) با استفاده از مصاحبه چهره به چهره با 111 نفر از مدیران 60 شرکت فعال در استان تهران دریافتند که ارتباط مثبت و معنیداری بین نوآوری فناورانه و دو نوع فناوری در محصول و نوآوری در فرآیند وجود دارد. سن شرکت و فشار رقبا دارای اثر مثبت معنیدار بر نوآوری رادیکال دارد. این در حالی است که وجود واحد تحقیق و توسعه و عامل آموزش، اثر منفی بر نوآوری فناورانه از نوع رادیکال دارد. نوآوری فناورانه از نوع تدریجی، تحت تأثیر مثبت متغیرهای توانایی تولید شرکت، همکاری درونی در شرکت و وجود اطلاعات بود درحالیکه سرمایه ثابت تأثیر منفی بر آن داشت.
1- 4- اهداف تحقیق
1- 4- 1- هدف اصلی تحقیق
سنجش ارتباط بین مجموعههای توانایی نوآوری فناروانه، شبکه همکاری و نوآوری در مجموعه شرکتهای گروه توسن
1- 4- 2- اهداف فرعی تحقیق
1- شناسایی روابط بین مجموعه شبکههای همکاری و مجموعه تواناییهای نوآوری فناورانه در شرکتهای تولیدکننده نرمافزار
2- شناسایی روابط بین مجموعه شبکههای همکاری با مجموعه نوآوری در شرکتهای تولیدکننده نرمافزار
3- شناسایی روابط بین مجموعه تواناییهای نوآوری فناورانه با مجموعه نوآوری در شرکتهای تولیدکننده نرمافزار.
1- 5- روش شناسی تحقیق
این پژوهش از نوع «کاربردی» و از منظر روش پیمایشی میباشد. افق زمانی قابل بررسی در این تحقیق «تک مقطعی » است. مراحل انجام تحقیق به ترتیب زیر خواهد بود:
شکل 1-1- ساختار گزارش تحقیق
در مرحله 2 با مطالعهی مفاهیم «شبکههای همکاری»، «تواناییهای نوآوری فناورانه»، «نوآوری»، «شرکتهای تولیدکننده نرمافزار» و تکنیک
همبستگی متمرکز به چارچوب نظری زیر رسیدیم.
مرحله3 : در مورد گردآوری دادهها نیز باید گفت که دادهها به روش پرسشنامه ای جمع آوری میشود.
مرحله 4: تحلیل دادهها توسط تکنیک همبستگی متمرکز و با استفاده از نرم افزار STATISTICA صورت خواهد گرفت.
مرحله 5: در این مرحله گزارش نهایی تهیه میشود و نتیجه گیری حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات تدوین شده و پیشنهادات لازم ارائه میشوند.
1- 5- 1- روشهای گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها
در این تحقیق از روشها و ابزارهای ذیل جهت جمع آوری اطلاعات و دادهها استفاده میشود :
1- بررسی کتابخانهای و مطالعه متون تخصصی با استفاده از منابعی نظیر کتابهای موجود در حوزه تکنولوژی و نوآوری و همچنین مقالات علمی و پایاننامههای داخلی منتشر شده در مورد ادبیات موضوع به منظور شناسایی عوامل مؤثر در ارزیابی تواناییهای نوآوری فناورانه، عوامل مؤثر در شبکههای همکاری و نوآوری مورد بررسی قرار میگیرند.
2- استفاده از پرسشنامه به عنوان اصلیترین ابزار جمع آوری اطلاعات. به منظور شناسایی ارتباط میان شبکههای همکاری و تواناییهای نوآوری فناورانه، شناسایی ارتباط میان شبکههای همکاری و نوآوری و شناسایی ارتباط میان تواناییهای نوآوری فناورانه و نوآوری پرسشنامهای طراحی و در اختیار خبرگان قرار میگیرد. روایی این پرسشنامه با استفاده از نظرات خبرگان تأیید شده میشود.
از روشهای زیر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه استفاده میگردد:
پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ بررسی میگردد.
روش تحلیل عاملی برای پالایش دادهها و بدست آوردن روایی سازه
همچنین روش همبستگی متمرکز برای شناسایی روابط خطی میان مجموعههای نام برده بکار گرفته خواهد شد. در ادامه به اختصار روش تحلیل همبستگی متمرکز توضیح داده میشود:
تحلیل همبستگی متمرکز(CCA) را میتوان به نوعی تعمیم رگرسیون چند متغیره دانست؛ زیرا در آنجا رابطه یک متغیر وابسته با تعدادی متغیر مستقل سنجیده میشود، در حالی که در روش همبستگی متمرکز رابطه تعدادی وابسته با تعدادی متغیر مستقل سنجیده میشود. ورودی این روش باید مقادیر متغیرهای دو گروه برای مشاهدات متعدد باشد که مقیاس اندازه گیری آنها لزوماً متریک خواهد بود. اصولاً همبستگی کانونی روش مناسبی برای شناخت روابط بین دو مجموعه از متغیرهاست که در آن یک مجموعه را مستقل (یا پیش بینی کننده) و مجموعه دیگر را وابسته (یا معیار) مینامند. بنابراین هدف این تحلیل تعیین اثرات مجموعه متغیرهای پیش بینی کننده بر متغیرهای معیار است.
برای روشن شدن روند این تکنیک فرض کنید مجموعه متغیرهای پیش بینی کننده شامل Pمتغیر (x1,……,.xp) و مجموعه متغیرهای معیار شامل q متغیر ((y1 ,……,yq باشد، متغیرهای X در بین خود دارای همبستگی متقابل هستند و متغیرهای Y نیز در داخل خود همبستگی دارند و همچنین میان متغیر های x و y نیز به صورت دو به دو همبستگی وجود دارد. روش همبستگی کانونی تلاش میکند بردارهایی را به صورت زیر تعریف کند:
W1=a11x1+ a12x2+………. +a1pxp
V1= b11y1+b12y2+………. +b1qyq
این بردارها ترکیبات خطی از دو مجموعه متغیرها محسوب میشوند و هدف آن است که ضرایب a11,……..,a1pو b11,……….,b1qچنان تعیین شوند که همبستگی میان w1وv1یعنی مقدار c1 حداکثر شود. w1وv1را متغیر متمرکز و c1را همبستگی متمرکز مینامند. در قدم بعد مقادیر v2,w2 را به شرح زیر تعیین میکنیم به نحوی که همبستگی میان w2 و v2 یعنی c2 حداکثر شود و w2 وv2با w1 وv1 غیر همبسته باشند .
W2=a21x1+ a22x2+………. +a2pxp
V2= b21y1+b22y2+……….+b2qyq
این روال ادامه مییابد wm وvm نیز تعیین شوند و مقدار m حداکثر برابر حداقل p وq است، ضمن اینکه مقادیر 1c و c2 و c3 و……..cm به تدریج کاهش مییابند. توجه داریم که برای نتایج همبستگی متمرکز ، ابتدا باید به تحلیل جدولهای همبستگی بین متغیرها پرداخت و سپس برای تعیین اثرات ناشی از تغییر همزمان چند متغیر، ضرایب متغیرهای w وv را بررسی کرد. فرض کنید که ماتریس همبستگی (q+p).(q+p) بین متغیر های x1 و x2 و ……و xp و y1 وy2….وyq به صورت زیر از روی متغیرها و در مشاهدات موجود حاصل شده است (علی احمدی & قاضی نوری, 1380).
1- 5- 2- جامعه آماری، روش نمونهگیری، حجم نمونه
جامعه آماری این پژوهش شرکتهای نرمافزاری زیر مجموعه شرکت توسن (کیش ور) است. این شرکت در زمینه نوشتن نرمافزارهای بانکداری (Core Banking) برای بانکها فعالیت مینماید. شرکت توسن دومین شرکت نرمافزاری خصوصی ایران و بزرگترین شرکت در حوزه نرم افزارهای بانکداری داخل ایران میباشد. این شرکت دارای 11 شرکت تابعه است. شرکت توسن در سال 1378 با هدف ایجاد بستری مستقل و بومی جهت طراحی و تولید محصولات و راه حلهای نوین در عرصه های مختلف الکترونیکی کشور مانند بانکداری الکترونیکی، تاسیس گشته است. تا سال 1387، این شرکت با نام کیش ویر در حال خدمت رسانی به جامعه بانکی ایران بوده و در سال 1387، تمامی محصولات، خدمات و وظایف کیش ویر به این شرکت منتقل گردید.در حال حاضر بیش از 500 نفر پرسنل و کارشناس فنی، در زمینههای مختلف علوم کامپیوتر و بانکداری در این شرکت مشغول بکار میباشند. محصولات این شرکت در اکثر بانکهای خصوصی و برخی بانکهای دولتی و اکثر مؤسسات مالی و اعتباری کشور در حال استفاده میباشد (http://www.tosan.com) . با توجه به تعداد افراد خبره شاغل در این شرکت که حدود 198 نفر در نظر گرفته شده است و جدول نمونهگیری مورگان (KREJCIE & MORGAN, 1970) تعداد اعضای نمونه مورد نیاز برای جامعه آماری حدود 132 نفر در نظر گرفته خواهد شد.
همچنین از فرمول زیر برای تعیین اندازه نمونه استفاده گردید:
«جامعه آماری» به کل گروه افراد، وقایع، یا چیزهایی اشاره دارد که محقق میخواهد به تحقیق دربارهی آنها بپردازد و «گروه نمونه» مجموعهی کوچکی از جامعهی آماری است مشتمل بر برخی از اعضا که از اعضای جامعهی آماری انتخاب شدهاند. در واقع، گروه نمونه یک مجموعه فرعی از جامعه است که با مطالعهی آن محقق قادر است نتیجه را به کل جامعه آماری تعمیم دهد (سکاران, 1381).
جامعه آماری دربرگیرندهی خبرگان شامل مدیران، رؤسای بخش و کارشناسان مجموعه شرکتهای گروه توسن میباشد. تعداد خبرگان در 11 شرکت مورد بررسی حدود 198 نفر برآورد شد. برای تعیین حجم نمونه نیز از رابطه زیر استفاده گردید:
در این فرمول، N تعداد اعضای جامعه آماری؛ z مقدار متغیر نرمال واحد متناظر با سطح اطمینان که در این تحقیق سطح اطمینان 95% در نظر گرفته شده است؛ s انحراف معیار جامعه و e سطح خطا است
1- 6- الگوی مفهومی و فرضیههای تحقیق
فرضیات اصلی:
1- در شرکتهای تولید کننده نرمافزار بین مجموعه شبکههای همکاری و مجموعه تواناییهای نوآوری فناورانه رابطه معنیداری وجود دارد.
2- در شرکتهای تولید کننده نرمافزار بین مجموعه شبکههای همکاری با مجموعه نوآوری رابطه معنیداری وجود دارد.
3- در شرکتهای تولید کننده نرمافزار بین مجموعه تواناییهای نوآوری فناورانه با مجموعه نوآوری رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیات فرعی:
1- در شرکتهای تولید کننده نرمافزار میان ابعاد شبکههای همکاری و ابعاد تواناییهای نوآوری فناورانه رابطه معنیداری وجود دارد.
2- در شرکتهای تولید کننده نرمافزار میان ابعاد شبکههای همکاری و ابعاد نوآوری رابطه معنیداری وجود دارد.
3- در شرکتهای تولید کننده نرمافزار میان ابعاد تواناییهای نوآوری فناورانه و ابعاد نوآوری رابطه معنیداری وجود دارد.
سؤالات:
1- در میان ابعاد شبکههای همکاری به ترتیب کدام بعد بیشترین نقش را در ایجاد رابطه معنیدار میان دو مجموعه شبکههای همکاری و تواناییهای نوآوری فناورانه دارد؟
2- در میان ابعاد شبکههای همکاری به ترتیب کدام بعد بیشترین نقش را در ایجاد رابطه معنی دار میان دو مجموعه شبکههای همکاری و نوآوری دارد؟
3- در میان ابعاد تواناییهای نوآوری فناورانه به ترتیب کدام بعد بیشترین نقش را در ایجاد رابطه معنی دار میان دو مجموعه تواناییهای نوآوری فناورانه و نوآوری دارد؟
در ادامه الگوی مفهومی پیشنهادی در شکل (1-2) آورده شده است.
2) تعیین تأثیر بدهی های کوتاه مدت، بر کارایی سرمایهگذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
3) تحلیل میزان تأثیرگذاری سطح بدهی های کوتاه مدت، بر شدت اثر کیفیت گزارشگری مالی بر کارایی سرمایهگذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
1-5- کاربرد نتایج پژوهش
گزارش های مالی منبع اطلاعاتی مناسبی برای مدیران به شمار می رود. هر چه گزارش های تهیه شده دارای کیفیت بهتر و مناسب تری باشند، تصمیمات اتخاذ شده بر اساس آنان صحیح تر می باشد، چرا که اعمال مدیران توسط سرمایه گذاران و اعتباردهندگان شرکت رصد می شود (امیدی، 1390). کیفیت گزارشگری مالی بالاتر از طریق اطلاعات حسابداری، مشکلات عدم کارایی سرمایه گذاری را کاهش می دهد. زمانی که کیفیت گزارشگری مالی نقش کم رنگ تری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی دارد، بدهی های کوتاه مدت، جایگزین معتبری برای نظارت بر مدیران و کارایی سرمایه گذاری می باشند. این که تا چه حد گزارش های مالی در زمینه تصمیم های سرمایه گذاری راه گشاست در این پژوهش بررسی گردیده است.
<img class="alignnone size-full wp-image-591021 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Accounting-298.jpg” alt="حسابداری” width="400″ height=”266″ />
کیفیت گزارشگری مالی از جمله موضوعات چالش برانگیزی است که می تواند عامل مربوطی در مطالعات آتی در خصوص مدیریت سرمایه گذاری باشد. از سوی دیگر با توجه به اینکه در بازارهای نو ظهور، منبع اصلی تأمین مالی شرکت ها بدهی خصوصی است، بررسی سررسید کوتاه بدهی و بهبود آن می تواند برای سیاست گذاران بورس در این کشورها قابل توجه باشد.
نتایج این پژوهش می تواند برای مدیران مالی، سرمایه گذاران، مشاوران مدیران مالی و دیگر ذینفعان سودمند و گامی در جهت تصمیم گیری آگاهانه باشد. امید است نتایج حاصل از این پژوهش، یاری گر سایر پژوهشگران در انجام پژوهش های ایشان باشد.
1-6- فرضیه های پژوهش
این پژوهش مشتمل بر سه فرضیه به شرح زیر است:
1) کیفیت گزارشگری مالی بر کارایی سرمایهگذاری، تأثیر مثبت دارد.
2) بدهی های کوتاه مدت بر کارایی سرمایهگذاری، تأثیر مثبت دارد.
3) سطح بدهی های کوتاه مدت، بر شدت اثر کیفیت گزارشگری مالی بر کارایی سرمایهگذاری، تأثیر دارد.
1-7- روش پژوهش
به دلیل اینکه نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در فرآیند تصمیم گیری مورد استفاده قرار گیرد، این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است. همچنین این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی همبستگی است، زیرا در این نوع پژوهش ها محقق به ارزیابی ارتباط بین دو یا چند متغیر می پردازد. از سوی دیگر پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی (نیمه تجربی) است، یعنی بر مبنای تجزیه و تحلیل اطلاعات گذشته و تاریخی صورت های مالی شرکت ها انجام می گیرد. همچنین این پژوهش از نوع تحلیلی- علی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های ترکیبی می
باشد.
در این پژوهش، به منظور آزمون فرضیه ها از مدل های رگرسیونی چندمتغیره با استفاده از داده های ترکیبی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود که در ادامه به تشریح آنها پرداخته می شود. به منظور بررسی تاثیر کیفیت گزارشگری مالی و سررسید کوتاه بدهی بر کارایی سرمایه گذاری (اهداف اول و دوم)، از مدل (1-6) و به منظور تعیین تاثیر سطح بدهی کوتاه مدت بر میزان این اثر گذاری (هدف سوم) از رابطه (1-8) استفاده می شود.
قبل از این که، مدل های استفاده شده به منظور آزمون فرضیه ها تشریح گردند، نحوه محاسبه دو متغیر اصلی پژوهش، کیفیت گزارشگری مالی به عنوان متغیر مستقل و کارایی سرمایه گذاری، متغیر وابسته پژوهش، توضیح داده می شود. (لازم به ذکر است در فصل سوم، کلیه متغیرها و مدل های پژوهش، به تفصیل، بیان می شوند).
نحوه اندازه گیری کیفیت گزارشگری مالی، با استفاده از دو معیار FRQ-Fransi,t و FRQ-FFi,t، به شرح زیر می باشد:
الف) معیار اول کیفیت گزارشگری مالی
معیار اول، FRQ-Fransi,t، کیفیت اقلام تعهدی است که به وسیله فرانسیس و همکاران (2005) ارائه شده است، برای برآورد این معیار از الگوی رگرسیون مقطعی سالانه شماره (1-1) استــفاده می شود؛ پس از برآورد این مدل قدر مطلق جزء پسماند، محاسبه و در 1- ضرب می شود ((FRQ_Frans i,t = – .
TACi,t = β0 + β1CFOi,t-1 + β2CFOi,t + β3CFOi,t + 1 + β4ΔSi,t + β5PPEi,t + Ɛi,t (1-1)
TACi,t = جمع اقلام تعهدی جاری شرکت i در پایان سال t تقسیم بر جمع دارایی های شرکت i در پایان سال t-1 است و از رابطه شماره (1-2) قابل محاسبه می باشد:
TACi,t =ΔCAi,t-Ci,t-ΔCLi,t + ΔBLi,t (1-2)
ΔCAi,t = تغییر در دارایی های جاری شرکت i در طی سال های t و t-1.
Ci,t = وجوه نقد شرکت i در پایان سال t .
ΔCLi,t= تغییر در بدهی های جاری شرکت i در طی سال های t و t-1.
ΔBLi,t = تغییر در بدهی های بانکی کوتاه مدت شرکت i در طی سال های t و t-1.
و در رابطه (1-1):
CFOi,t = جریان وجوه نقد عملیاتی شرکت i در پایان سال t.
CFOi,t-1 = جریان وجوه نقد عملیاتی شرکت i در پایان سال t-1.
CFOi,t + 1 = جریان وجوه نقد عملیاتی شرکت i در پایان سال t + 1.
ΔSi,t = تغییرات سالانه فروش شرکت i در طی سال های t و t-1.
PPEi,t = ارزش دفتری دارایی های ثابت مشهود شرکت i در پایان سال .t
(با تقسیم متغیرهای رابطه شماره (1-1) بر جمع دارایی های شرکت i در پایان سالt-1، کلیه متغیرها هم مقیاس می شوند).
ب) معیار دوم کیفیت گزارشگری مالی
معیار دوم، FRQ-FFi,t، اقلام تعهدی اختیاری است که توسط فاما و فرنچ (1997) ارائه شده است. برای برآورد این معیار از الگوی رگرسیون مقطعی سالانه شماره (1-3)، اســــتفاده می شود: پس از برآورد این مدل قدر مطلق جزء پسماند، محاسبه و در 1- ضرب می شود (FRQ_FF i,t = – ).
TACCi,t = β0 + β1(ΔSi,t-ΔRECi,t) + β2PPEi,t + β3ROAi,t + Ɛi,t (1-3)
سمت راست رابطه شماره (1-3) کل اقلام تعهدی شرکت و سمت چپ آن اقلام تعهدی غیر اختیاری را نشان می دهد. مابه التفاوت این دو سمت معادله (Ɛi,t) نشان دهنده اقلام تعهدی اختیاری است (حبیب و همکاران، 2011).