استرسورها
مرتبط با موقعیتهای ارزیابی اجتماعی
هشدار
غیرواقعی
هشدار
واقعی
هشدار
اکتسابی
ادراک مهارتهای اجتماعی ضعیف
درک اضطرابی شامل توجه متمرکز به خود
آسیبپذیری روانشناختی خاص (ارزیابی اجتماعی آسیبزاست)
فوبی اجتماعی
شکل ۲-۳- مدل هافمن و بارلو (۲۰۰۴)
۲-۱-۱-۲-۶- مدل رپی و اسپنس (۲۰۰۴)
این مدل، مدلی جامع بر اساس رویکرد ابعادی به اختلال اضطراب اجتماعی محسوب میشود. رپی و اسپنس (۲۰۰۴) فرض میکنند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی اختصاصی و مشترک به صورت هیجانمداری عمومی (عاطفه منفی یا نوروتیسم) ابراز میشوند. از موضع رپی و اسپنس (۲۰۰۴) عوامل ژنتیکی در سببشناسی این اختلال مهم هستند. اگرچه عوامل ژنتیکی به صورت کلی در دیگر اختلالات هیجانی نیز نقش دارند، ولی این احتمال وجود دارد که سهمی از واریانس به مسائل اجتماعی و محیطی مربوط باشد.
علاوه بر این، عاطفه منفی پایین (برونگرایی و جامعهپذیری پایین) به عنوان ویژگی اختلال اضطراب اجتماعی میباشد و آن را از سایر اختلالات اضطرابی جدا میکند. رپی و اسپنس (۲۰۰۴) معتقدند که برای اغلب افراد دو یا بیشتر عوامل ژنتیکی به صورت مشترک در سوق دادن فرد به سمت اضطراب اجتماعی نقش دارند. این عوامل به صورت تنظیمگر[۱۵۱] عمل میکنند؛ تنظیمکننده به درجهای از اضطراب اجتماعی در فرد اشاره دارد که تا حدودی ثابت و پایدار است. عوامل بسیاری به ویژه عوامل محیطی باعث نوسان فرد در طول پیوستار میشود؛ اما هر حرکت در این پیوستار به آسانی رخ نمیدهد. این اندازه از ثبات به این معنا نیست که تنظیمگر ثابت و غیرقابل تغییر است. قدرت عوامل محیطی که گاهی خود را در تغییرات پایدار در نوع بروز اختلال اضطراب اجتماعی (در باورها، سوگیریها، سبکهای رفتاری و حتی نوروبیولوژی)، بسته به زمان وقوع (دورههای خاص آسیبپذیری)، میزان اثر (شدت آن عامل و معنای آن برای فرد) و مزمن بودن آن (طول دوره) نشان میدهد. رپی و اسپنس (۲۰۰۴) معتقدند که هر گونه تغییرات در نحوه بروز اختلال اضطراب اجتماعی که به علت عوامل محیطی رخ میدهد، کم و موقتی است؛ به عبارت دیگر، وقتی عوامل محیطی متوقف میشود، تمایل به برگشت به سمت تنظیمکننده رخ میدهد.
تاثیر عواملی چون تعاملات والد/کودک نیز در اختلال اضطراب اجتماعی قابل توجه است. حمایت افراطی والدین و الگوگیری فرزندان از آن ها به طور معنیداری در افراد تاثیر میگذارد. چنین تعاملاتی همچنین از طریق ایجاد باورهایی مثل (دیگران منتقد هستند، من مهارت ندارم)، به تداوم مساله کمک میکنند. رپی و اسپنس معتقدند که تعامل والد/کودک به صورت فرایند چرخشی رخ میدهد که در آن سرشت کودک به نوبه خود بر نحوه رفتار والد با فرزند تاثیر میگذارد و در مواقعی که این چرخه به صورت معیوب شکل میگیرد، به تشدید مشکل می انجامد. با بزرگ شدن کودکان تاثیر همسالان نیز بر رفتارهای آن ها بیشتر میشود. کودکان هیجانی و کنارهگیر به احتمال بیشتری طرد شده و نادیده گرفته میشوند یا مورد آزار و اذیت همسالان خود قرار میگیرند. این عوامل واریانس زیادی از ابتلا به اضطراب اجتماعی تبیین میکند.
تجربههای منفی زندگی و تجربههای یادگیری خاص نیز موقعیت فرد را در پیوستار تحت تاثیر قرار میدهد. رپی و اسپنس (۲۰۰۴) در اشاره به نقش رفتارهای اجتماعی، اختلال در عملکرد اجتماعی را که به دلیل اضطراب رخ میدهد را از مهارتهای اجتماعی ضعیف میدانند که به دلیل کمبود توانایی اجتماعی (نقص دانش یا نقص در درونی کردن دانش و عمل به آن) از هم متمایز میکنند. طبق این مدل، کمبود توانایی اجتماعی نقش علی کمتری در اختلال اضطراب اجتماعی دارد اما از آن جاییکه مهارت اجتماعی یک عامل درونی است، بر روی محیط تاثیر خواهد گذاشت و در بلندمدت اضطراب اجتماعی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این مدل همچنین به نقش عوامل فرهنگی در اضطراب اجتماعی تاکید کرده است. معیارها و هنجارهای فرهنگی در بروز اضطراب اجتماعی نقش ویژهای دارند؛ به عبارت دیگر، پیوستار زیربنایی اضطراب اجتماعی در فرهنگها به نسبت ثابت است. در فرهنگهای مختلف اهمیت رفتار اجتماعی، نقش جنسیت و تعریف مشکل متفاوت است. طبق این مدل، تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی یا اختلال شخصیت اجتنابی بستگی به این دارد که فرد در چه جایگاهی از این پیوستار قرار بگیرد و اختلال چه میزان از ناراحتی، تداخل و آسیب را در زندگی فرد ایجاد کند (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴).
عوامل ژنتیکی
سطح فعلی اضطراب اجتماعی
شدید متوسط ناچیز
عملکرد مختل اجتماعی
پیامدهای اجتماعی ناخوشایند و حوادث منفی زندگی
تاثیرات همسالان
تاثیرات والدین
مهارتهای اجتماعیضعیف
تشخیص SAD
APD
تداخل در زندگی / آستانه تشخیصی
APD
اهداف زندگی
جنسیت
سن
دیگر اجتماعپذیری هیجانپذیری
تاثیرات فرهنگی
شکل ۲-۴- مدل رپی و اسپنس (۲۰۰۴)
۲-۱-۲- سوگیریهای فرایند پردازش اطلاعات در اضطراب اجتماعی
همانطور که پیش از این اشاره شد، اجتناب از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی یکی از عوامل اساسی در حفظ و تداوم اضطراب اجتماعی محسوب میشود (ولز و پاپاجورجیو، ۱۹۹۸)؛ اما امروزه با پیشرفت جوامع و همراه با آن گسترده شدن روابط اجتماعی، اجتناب از موقعیتهای اجتماعی گریزناپذیر به نظر میآید. برمبنای این دو گزاره، این سوال پیش میآید که چرا بهرغم مواجهه افراد مضطرب اجتماعی با موقعیتهای به زعم آن ها تهدیدکننده، اضطرابشان کماکان پایدار میماند؟
در پاسخ، پردازش منفی اطلاعات اجتماعی به عنوان یک تبیین قویاً محتمل مطرح میشود (هیرچ و کلارک، ۲۰۰۴). سوگیری پردازش اطلاعات[۱۵۲] شیوه خاص پردازش اطلاعات در حیطه کارکردهای شناختی از قبیل توجه، تفسیر، حافظه و قضاوت تعریف میشود که در راستای تهدیدآمیز بودن موقعیتهای اجتماعی بروز مییابد. فرد با اضطراب اجتماعی به دلیل تحریفهای موجود در فرایند پردازش اطلاعات، تهدید بیشتری را ادراک کرده، به سمت رفتارهای مرتبط با اضطراب سوق داده میشود و اختلال تداوم مییابد (هیرچ و کلارک، ۲۰۰۴). با درنظر گرفتن نقش سوگیریها در تداوم اضطراب اجتماعی، پرداختن به سوگیریهای پردازش اطلاعات به عنوان مکانیزم علی اختلال اضطراب اجتماعی حائز اهمیت می کند. علاوه بر این با توجه به هدف پژوهش حاضر و تمرکز بر سوگیری توجه و سوگیری تفسیر، در این بخش به این دو مؤلفه کلیدی به تفصیل پرداخته خواهد شد.
۲-۱-۲-۱- سوگیری توجه در اضطراب اجتماعی
سوگیری توجه، توجه نشان دادن به شیوههای ناسازگارانه تعریف میشود که توجه بیرونی و درونی را دربرمیگیرد (کلارک و ولز، ۱۹۹۵).
سوگیری توجه نسبت به محرکهای اضطرابزا در مقایسه با محرکهای خنثی در اختلالات اضطرابی، یافتهای است که مطالعات پژوهشی متعددی از آن حمایت میکنند (بار-هیم[۱۵۳]، لیمی[۱۵۴]، پرگامین[۱۵۵]، باکرمن-کراننبرگ[۱۵۶] و ونایجزندورن[۱۵۷]؛ ۲۰۰۷؛ موگ[۱۵۸]، فیلیپات و بردلی[۱۵۹]، ۲۰۰۴؛ ویلیامز، واتز، مکلئود و متیوز، ۱۹۹۷). لازم به ذکر است که این نابههنجاری توجهی در انواع خاص اختلالات اضطرابی جنبه اختصاصی مییابد؛ یعنی افراد به محرکهایی حساسیت نشان میدهند که نگرانیهای آن ها را منعکس میسازد. در حمایت از این فرضیه، گستره وسیعی از پژوهشها اثبات میکنند که افراد با اضطراب اجتماعی در مقایسه با اطلاعات خنثی، توجه خاصی به اطلاعات تهدیدکننده اجتماعی مبین طرد و عدم پذیرش از جانب دیگران دارند (بوگلس[۱۶۰] و مانسل[۱۶۱]، ۲۰۰۴؛ پیشیار[۱۶۲]، هریس[۱۶۳] و منزس[۱۶۴]، ۲۰۰۴؛ موگ، فیلیپات و بردلی، ۲۰۰۴). این توجه انتخابی، پردازش ترجیحی اطلاعات اجتماعی منفی را به بهای نادیده گرفتن اطلاعات اجتماعی مثبت، تسهیل میکند. در نتیجه سوگیری توجه میتواند اضطراب را افزایش دهد، منجر به ارزیابی منفی وقایع اجتماعی شود، از عدم تایید باورهای مرتبط با ترس جلوگیری کند و در نهایت اختلال را تداوم بخشد (رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷؛ کلارک، ۲۰۰۱؛ هافمن، ۲۰۰۷).
با این مقدمه در خصوص سوگیری توجه، ضروری است که به دو حیطه نظری پرداخته شود: مؤلفههای سوگیری توجه و مکانیزم بروز سوگیری توجه.
۲-۱-۲-۱-۱- مؤلفههای سوگیری توجه
مؤلفهها و الگوی سوگیری توجه، بسته به مدت زمان ارائه محرک و به تبع آن مرحله پردازش اطلاعات (خودکار یا راهبردی) تعریف میشود. بر این مبنا سه مؤلفه قابل تفکیک است:
۱) توجه تسهیل شده[۱۶۵]. این مؤلفه به سرعتی اشاره دارد که توجه فرد به سمت محرک تهدیدکننده جلب میشود. مطالعات نشان دادهاند که در مرحله پردازش خودکار، محرکهای تهدیدکننده سریعتر از محرکهای غیر تهدیدکننده ردیابی میشوند.
۲) دشواری در بازگیری توجه[۱۶۶]. به درجهای که محرک تهدیدکننده توجه را تسخیر میکند و تغییر توجه از تهدید به محرک دیگر را مختل میسازد، اطلاق میشود؛ به این معنا که بازگیری توجه از محرکهای تهدیدکننده نسبت به محرکهای خنثی دشوارتر است.
فرم در حال بارگذاری ...