تحقیقات مختلف نشان داده اند عناصر آمیخته بازاریابی می تواند بر متغیرهای مختلف در بازاریابی ورزشی تاثیر بگذارد. عواملی چون وفاداری، تصمیم خرید ، رضایت مندی و … توسط محققان مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. در این میان یکی از متغیرهایی که می تواند مد نظر محققان قرار گیرد رفتار مشتری و مصرف کننده است، وونگ فونگ و یا حیا سیدک (2008) نشان دادند که رابطه مثبت و معناداری بین نام تجاری (برند)، کیفیت محصول، قیمت، سبک، تبلیغات، کیفیت خدمات و محیط فروشگاه با وفاداری به نام تجاری پوشاک ورزشی وجود دارد(15). همچنین بهنامی فر(1389) در پژوهش خود با عنوان “بررسی عوامل آمیخته بازاریابی مؤثر بر خرید تلویزیون (ال سی دی) در خانوارهای شهر تهران” به این نتیجه دست یافت که مصرف کننده در خرید خود به تمامی عناصر آمیخته بازاریابی از قبیل ویژگی های محصول، قیمت، کانال های توزیع و فعالیت های ترفیعی توجه دارد و از بین عناصرآمیخته بازاریابی محصول بیشترین و قیمت کمترین تأثیر را بر خرید مشتریان داشته است(16). علاوه بر این، گراوند و همکاران (1389) در پژوهش خود نشان دادند که رضایت مندی خریداران تابعی از متغیرهای کیفیت، قیمت، تبلیغ و توزیع است که به عنوان متغیرهای مداخله گر، با ایجاد و تأمین خواسته های مشتریان، تصمیم به خرید از این شرکت ها را موجب می شود(17).
همانطور که مشاهده شد یکی از متغیرهایی که تحت تاثیر آمیخته بازاریابی قرار دارد، رفتار خرید مشتریان است. فانک (2008) رفتار مصرف کننده ورزشی را بدین صورت تعریف کرده است: فرآیندی است که در آن افراد اقدام به انتخاب، خرید، استفاده تولیدات و خدمات ورزشی می نمایند(18). لذا رفتار خرید مصرف کننده همواره به عنوان یک موضوع مهم بازاریابی مطرح بوده است و شامل مولفه های خرید مجدد، تبلیغات دهان به دهان و خرید رسانه ای می باشد(19)، علاوه بر این اساس رفتار مصرف کننده شامل 5 مرحله 1. شناسایی مشکل
2. جست و جوی اطلاعات 3. ارزیابی گزینه ها 4. تصمیم خرید 5. رفتار پس از خرید است(20). بدین منظور اگر شرکتی بتواند از شیوه ای که مصرف کنندگان در برابر انواع و اقسام محصولات، تولید، قیمت و تبلیغات واکنش نشان می دهند آگاه شود، نسبت به شرکت های رقیب از امتیاز بزرگی بهره مند خواهد بود. بازاریاب ها باید بتوانند این مطلب را درک کنند که در جعبه سیاه خریدار چه چیز وجود دارد. محرک های بازاریابی از محصول، قیمت، توزیع و ترویج تشکیل می شود. محرک های دیگر عبارتند از : عوامل اصلی که در محیط خریدار وجود دارند یا رخ می دهند، آنها عبارتند از عوامل اقتصادی، فناوری، سیاسی و فرهنگی. تمام این محرک ها وارد جعبه سیاه خریدار می شوند و در آنجا به مجموعه ای از واکنش های قابل مشاهده خریدار تبدیل می گردند. این واکنش های قابل مشاهده به صورت انتخاب محصول، انتخاب نام و نشان تجاری خاص، زمان خرید و مقدار خرید پدیدار می شوند (21).
بازاریابی موفق با درک چرایی رفتار مصرفکننده آغاز میشود، رفتار مصرفکننده شامل فرایندهای روانی و اجتماعی گوناگونی است که قبل و بعد از فعالیتهای مربوط به خرید و مصرف وجود دارد. سازمانی که از چگونگی واکنش مصرفکنندگان نسبت به ویژگیهای مختلف کالا، قیمت و دستاویزهای تبلیغاتی آگاهی داشته باشد در مقابل رقبای خود از امتیاز ویژه برخوردار است، چنین است که سازمانها و مراکز آموزشی دربارهی ارتباط بین محرکهای بازاریابی و واکنش مصرفکننده پژوهشهای بسیاری به عمل آوردهاند (8). کلیه تصمیمات و فرایندهای بازاریابی بر پایهی درک رفتار مصرفکننده میباشد و تصور اتخاذ تصمیمات کلیدی بر پایهی عدم درک رفتار مصرفکننده غیرممکن است. بدون دسترسی به دانش رفتار مصرفکننده و داشتن درک صحیح از آن پیش بینی واکنش نسبت به نیازها و تمایلات مشتریان امکانپذیر نیست (9)، از این رو تلاش علم بازاریابی بر این است که شیوههای رفتار مصرفکننده را تحت تاثیر قرار دهد. این تلاشها برای سازمانها، مشتریان و جامعه تاثیرهایی را به همراه دارد (3). عامل کلیدی و اساسی سقوط یا شکست سازمانهای ورزشی عدم اجرا و به کارگیری استراتژی صحیح مدیریت رفتار مشتری و تکنیکهاست. رفتار مخاطب ورزشی به عنوان یک فرایند تصمیمگیری و فعالیت فیزیکی است که شخص را وادار به مشاهده، تصمیمگیری، استفاده و در اختیار قرار گرفتن محصولات و خدمات ورزشی، تماشای رقابتهای ورزشی یا شرکت در تمرینات ورزشی مینماید(10).
بنا به موارد فوقالذکر در اهمیت توجه به رفتار خرید مخاطب ورزشی هیچ شکی وجود ندارد. یکی از مقولاتی که میتواند بر روی رفتار خرید مخاطب ورزشی تاثیرگذار باشد مقوله نوستالژی است نوستالژی عبارت است از؛ “احساسی شیرین و تلخی که بیشتر همراه با شادی و آرامش است اما توام با غم از دست دادن اوقات خوش گذشته”. شناخت بهتر از پیشینه و نتایج نوستالژی میتواند برای بازاریابان ورزشی ارزشمند باشد، به شرطی که قادر به القاء نوستالژی به منظور دامن زدن به یک نتیجه خاص باشند. به عنوان مثال، لباس ورزشی ورزشکاران حرفهای گذشته معمولا مورد استفاده قرار میگیرند تا به هواداران در مرور شکوه گذشته تیمشان کمک کند (پیشینه برای نوستالژی)، و میتواند آنها را برای خرید آن لباسها تشویق کند (نتایج نوستالژی).
ورزش نیز در مرکز بازاریابی نوستالژیکی وجود دارد. بسیاری از تبلیغات پخش شده در طول چهل و چهارمین دوره مسابقات NFL از نوستالژی به عنوان یک تاکتیک بازاریابی در اوج اقتصاد ضعیف استفاده کرد (11).
استفاده از مفهوم نوستالژی در ورزش میتواند نیابتی یا شخصی باشد. در نوستالژی نیابتی فرد خودش آن عامل نوستالژیکی را تجربه نکرده و از افراد دیگر در مورد آن شنیده و یا از طریق رسانهها با آن آشنا شده است. اما در نوستالژی شخصی فرد خودش مستقیما عامل نوستالژیکی را تجربه کرده است. تجربه نوستالژیک همچنین یادآوری عوامل نوستالژیکی را شامل میشود (مانند؛ افراد، اماکن، تجربیات). این عوامل به عنوان محرک نوستالژی شناسایی شدهاند. مفهوم عوامل نقش تجربه نوستالژیکی را بازی میکند که در تعریف نوستالژی از نظر فایرلی (2003) به آن پرداخته شد (12). بسیاری از این عوامل شامل افراد (مانند؛ اعضای نزدیک خانواده، خویشاوندان، همکلاسیها، دوستان، معلمان، مربیان، شرکا و شرکای سابق)، اقلام (مانند؛ عتیقهجات، البسه، جواهرات، اسباب بازیها، کتب و ماشینها) و رخدادها (مانند؛ تعطیلات آخر هفته، جشنهای تولد، تولدها، تجدید دیدارها) میباشد (13). محققان همچنین به این نتیجه رسیدهاند که افراد برای موسیقی (7)، فیلمها (14)، اماکن یا آثار ورزشی (مانند؛ سالنهای ورزشی مشاهیر و موزهها) و تجربههای اجتماعی (مانند؛ شرکتکننده، تماشاگر و داوطلب در ورزش) حس نوستالژیک پیدا میکنند (15). نوستالژی دارای مولفههای مختلفی است این مولفهها عبارتند از نوستالژی برانگیخته، آشنایی با عامل نوستالژیکی و تاثیرپذیری نوستالژیکی. تجربه نوستالژیک میتواند بوسیله چند چیز برانگیخته شود. این محرکها عبارتند از : افراد، اشیاء، تجارب، اماکن و خلق و خو. هاولنا و هولاک (1996) محرکهای نوستالژیک را به سه بخش طبقهبندی کردهاند: افراد، اشیاء و تجارب (13)، که در چندسال اخیر اماکن (16) و خلق و خوی (17) نیز به این طبقهبندی اضافه شدند. محتملترین تفاوت بین سطوح تجربه در میان نوستالژی شخصی و نیابتی نشان می دهد که افراد ممکن است سطوح مختلف آشنایی با عواملی که موجب نوستالژی میشوند داشته باشد. این سطوح مختلف آشنایی ممکن است که تحت تاثیر تجربه نوستالژیکی باشد (6).
از دیگر مولفههای نوستالژی که شناخت آن اهمیت دارد، تاثیرپذیری فرد از نوستالژی است. تاثیرپذیری نوستالژیکی یعنی اینکه چقدر احتمال دارد یک نفر حس نوستالژیکی داشته باشد (7). کسانی که بیشتر از نوستالژی تاثیر میپذیرند، احتمال بیشتری میرود که حس نوستالژیک داشته باشند و ممکن است با کسانی که کمتر تاثیر میپذیرند تفاوتهایی داشته باشند. بنابراین، قابل فهم است که یک فرد بسیار مستعد احتمال بیشتری دارد که از تبلیغات نوستالژیکی تاثیر بپذیرد (6). اساس و پایهی بازاریابی نوستالژی که رابطهی نزدیکی با رفتار مصرفکننده دارد از پژوهشهای مربوط به روابط بین خریدار و فروشنده در کسب و کارهای متوسط و نسبتا بزرگ بیرون آمده است. در این روش سازندگان و فروشندگان محصولات ورزشی میتوانند به گونهای محصول خود را عرضه کنند که خریدار را به یاد روزهای خوش گذشته بیندازد و میل به خرید را افزایش دهد. مطالعات نشان میدهد که نوستالژی میل به خرید فرد را افزایش میدهد (18) (19)، دید و نگرش مثبتتری نسبت به تبلیغات و نام تجاری ایجاد میکند (18) (20)، تداعی برند را افزایش میدهد (21) و همچنین نشان دادهشده که نوستالژی بین مردم و اشخاص پیوند و وابستگی ایجاد میکند (14). ساخت معیاری که رابطه سن با نوستالژی را بسنجد سخت است، زیرا هر فردی برای آیتم متفاوتی حس نوستالژیک دارد. مطالعه ارتباط بین نوستالژی گروهی با سن آسانتر است اما میتواند مشکلساز نیز باشد زیرا گروههای مختلف همسن و سال نیز ممکن است نظرات متفاوت داشته باشند (6). این احتمال وجود دارد که جنسیت پیشینهای از نوستالژی باشد، به طور قطع امکانپذیر است که شئی، فرد، مکان یا یک تجربه نوستالژیکی میتواند نشان دهد که جنسیت جزء مولفههای نوستالژی است یا نه (6).
بازار ورزشی در طول 20 سال گذشته بهطور قابل ملاحظهای نقش خود را در اقتصاد بسیاری از کشورها افزایش دادهاست، همچنین خرید و فروش کالاهای ورزشی در بین سالهای 1990 تا 2007 از 50 میلیون دلار به 90 میلیون دلار (79 درصد) افزایش یافته است (22). وجود خیل مشتاقان ورزش در مسابقات ورزشی و هواداران متعصب که بیوقفه خواهان خدمات مناسب، سریع و متنوع ورزشی میباشند باعث
شده ورزش به عنوان یک صنعت پرطرفدار و پردرآمد شناخته شود (23). در این حالت بازاریابان دست به هر کاری میزنند تا مشتریان را جذب کنند و میزان تولیدی خود را بالا ببرند تا به سود بیشتری برسند، یکی از این راهها استفاده از نوستالژی است. در جامعه کنونی ما قشر ورزشکار از محبوبیت نسبتا بالایی برخوردار است و میتوانند روی رفتار مردم تاثیرگذار باشند. استفاده از وجهه ورزشی یک ورزشکار برای فروش محصولات ورزشی در بین مصرفکنندگان و مخصوصا طرفدارانش میتواند کارساز باشد. در سراسر دنیا فوتبال ورزش گروهی جذاب و دیدنی میباشد و میلیونها تماشاگر در جای جای این کره خاکی به صورت مستقیم و غیره مستقیم نظارهگر آن میباشند. در ایران نیز فوتبال به عنوان پرطرفدارترین رشته ورزشی شناسایی شدهاست. بازیکنان به عنوان جزء اصلی این رشته ورزشی میتوانند تاثیر بسزایی در تماشاگران داشتهباشند، در این میان بازیکنانی که دارای تکنیک، تعصب نسبت به باشگاه و وطن و از همه مهمتر بااخلاق و سهیم در کار نیک باشند بیشتر روی تماشاگران تاثیر میگذارند و به نوعی تماشاگران آن را به عنوان یک اسطوره و الگو قبول میکنند. در این مطالعه علی کریمی به عنوان مصداقی برای نوستالژی انتخاب شدهاست. دلیل انتخاب وی به عنوان مقوله نوستالژیکی در پژوهش حاضر عبارتاست از: تکنیک بسیار عالی، تعصب به باشگاه خود، بازی در یکی از بهترین لیگهای اروپایی (آلمان)، دارای اخلاق خاص و خوب، سهیم شدن در کار نیک و از همه مهمتر احترام به هواداران.
بنابراین پژوهش حاضر در نظر دارد تاثیر نوستالژی که شامل مولفههای نوستالژی برانگیخته، میزان آشنایی با مقوله نوستالژی و تاثیرپذیری نوستالژی است را بر تمایل به خرید بسنجد. و در صورتی که تاثیر مذکور تایید شود میتوان با دستکاری مولفههای نوستالژی بر تمایل به خرید مصرفکنندگان محصولات ورزشی تاثیر گذاشت و از مزایایی مانند فروش محصولات ورزشی مربوط به شخصیت نوستالژیک (البسه، کفش، بلیط و …)، دیگر آیتمهای نوستالژیکی (کتاب، مجله، روزنامه، فیلم و …) و … بهرهمند شد.
در هدف مطالعه، نوستالژی برانگیخته، میزان آشنایی با شخصیت نوستالژیکی، تاثیرپذیری نوستالژیکی، سن و جنسیت به عنوان پیشبین برای نوستالژی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. تمایل به خرید نیز به عنوان پیامدی برای نوستالژی مورد مطالعه خواهد گرفت.
بدین منظور در پژوهش حاضر محقق در نظر دارد با برانگیختن حس نوستالژیک دانشجویان هوادار علی کریمی به اندازهگیری تمایل به خرید آنها بپردازد. در این میان متغیرهای میزان آشنایی هواداران با شخصیت نوستالژیکی و تاثیرپذیری نوستالژیکی به عنوان پیشبین برای نوستالژی برانگیخته در نظر گرفته خواهد شد.
ضرورت و اهمیت پژوهش
با توجه به ضرورت و اهمیت حفظ و نگهداری مشتریان محصولات ورزشی در راستای نیل به اهداف استراتژیک، باشگاهها باید به عواملی مانند رفتار خرید مصرفکنندگان و شناسایی عوامل اثرگذار بر ارزشهای مصرفکنندهگان و راههای ایجاد یک تاثیر عمیق بر آنها توجه کنند. همچنین آنها باید از عواملی که این رابطه را تحتتاثیر قرار می دهد آگاهی لازم را داشته باشند و تاحد امکان آنها را تحت کنترل خود دربیاورند. شناسایی بازار محصولات ورزشی و انتخاب بازار هدف یکی از اصلیترین وظایف بازاریابان ورزشی است که از مزیتهای پرداختن به این پژوهش میباشد، در این شرایط روسای فدراسیونها، سازمانها، شرکتهای دولتی و خصوصی و غیره میتوانند مشتریان خود را شناسایی کنند و آنها را به بخشهای مختلف تقسیم کنند و برای هر قسمت با توجه به نیازها و تمایلات مصرفکنندگان محصولات را تولید کنند. با استفاده از مولفههای سن و جنسیت میتوان مشتریان را بخشبندی کرد زیرا احتمال دارد که افراد با سنین و جنسیت متفاوت به شیوههای مختلفی برانگیخته شوند، و این بخشبندی میتواند به بازاریابان کمک میکند که مشتریان خود را شناسایی کنند و میزان تمایل به خرید آنها را تخمین بزنند.
با بررسی پیشینه مولفههای نوستالژی مشخص شد که در مطالعات صورت گرفته تناقض وجود دارد، ریسنویتز، اییر و کاتلر (2004) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که تجربه نوستالژیکی با سن رابطه مستقیمی ندارد (24). با این وجود، دیگر محققان معتقدند که سن میتواند عاملی برای نوستالژی باشد و به احتمال زیاد با افزایش سن حس و تجربه نوستالژیکی افزایش میابد (7). ریسنویتز و همکاران (2004) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که زنان برای نوستالژیک شدن نسبت به تبلیغات تاثیر بیشتری میپذیرند (24). ویلسون (2004) در پژوهشی به این نتیجه دست یافت که به احتمال زیاد مردان حس نوستالژیکی بیشتری دارند (25). درنتیجه پژوهشگر بر آن شد که این تناقضها را به چالش بکشد. با توجه به اینکه نوستالژی ورزشی حیطه جدید مدیریت ورزشی در ایران میباشد و به احتمال زیاد تا بهحال پژوهشی در این زمینه صورت نگرفتهاست، به نظر میرسد پرداختن به آن و تعیین میزان چگونگی اثر آن بر تمایل به خرید مصرفکنندگان از ضرورت برخوردار میباشد.
با این تفاسیر و نتایج ارائه شده احتمال دارد که اگر مشتریان بیشتر با مصداق نوستالژیکی آشنا باشند حس نوستالژیکی در آنها بیشتر برانگیخته میشود و شاید تمایل به خرید آنها بیشتر شود. همچنین احتمال دارد که هر چه افراد برای مقوله نوستالژیکی تاثیرپذیرتر باشند انگیختگی و در نتیجه تمایل به خرید آنها نیز بیشتر شود. بنابراین از آنجا که شناخت مشتریان ورزشی برای موفقیت سازمان ورزشی و برنامهریزی جهت بهبود آن بسیار مهم است. پژوهشگر بر آن است تاثیر بازاریابی نوستالژی را بر رفتار خرید مشتریان کالاهای ورزشی بسنجد و مدلی از تاثیرپذیری تمایل به خرید مشتریان محصولات ورزشی از تاکتیکهای بازاریابی نوستالژی ارائه دهد، که انجام این پژوهش میتواند به طور کلی برای بازاریابان ورزشی، مدیران فدراسیونها، باشگاهها و سازمانهای ورزشی و شرکتهای تبلیغاتی مفید باشد و راهنمایی برای پژوهشگران آینده گردد.
در ایران نیز با توجه به محدودیتهای تحقیقات و پژوهشهای علمی و ورزشی که تقریبا منحصر به پایان نامههای تحصیلی است، حجم پژوهشهای انجام شده در زمینه آمادگیهای بدنی قابل توجه است. به طور آشکار، هدف از اجرای تمرینات: کسب آمادگیهای بدنی برای شرکت در رقابت قهرمانی، بدست آوردن سازگاریهای لازم است که بدن را در به کارگیری مهارتهای خاص تقویت آماده و ورزیده کند.
تمرین صحیح، سبب افزایش توانایی ورزشی میگردد و فرد ورزیده توانایی لازم برای انجام فعالیت ورزشی سنگین و طولانی رابدست خواهد آورد (نیکبخت و دکتر حجت ا… ، 1372).
افزایش قابلیتهای جسمانی وحرکتی که زیربنای آموزش و تکامل مهارتهای ساده و پیچیده را تشکیل می دهد، زمینه ساز پیشرفت سریع عملکرد و سهولت اجرای تکنیکها، تاکتیکها و بکارگیری مؤثر عضلات و اندامهای مختلف بدن با صرف حداقل انرژی و زمان میباشند.
معدودی از رشتههای ورزشی از جمله ورزش پاورلیفتینگ است که دارای حرکات مختلفی از قبیل ضربه زدن، خم شدن، دویدن و عکس
العمل است که این حرکات گاه آرام وگاه سریع انجام میگردد.
برای اجرای صحیح و در سطح بالای این رشته ورزشی تمام قابلیتهای جسمانی بدن (سرعت، توان، چابکی، قدرت و…) باید تقویت گردد (محمد علی نژاد، 1361).
در کشور ما نیز تلاشهایی جهت تقویت قابلیتهای جسمانی بدن ورزشکاران انجام گردیده و برای آماده سازی تیمهای ملی از مربیان خاص آمادگی جسمانی استفاده میشود، اما در رقابتهای بین المللی موفقیت چشمگیری نداشتند.
درسال 1375 سازمان تربیت بدنی در راستای دستیابی به روشهای بهینه برای ارتقاء کیفیت آمادگی جسمانی ورزشکاران تیمهای مختلف ورزشی و دستیابی به حد مطلوب و استانداردهای بین المللی به تأسیس پایگاههــای ورزشی قهرمانی همت گماشت. این پایگاهها مکانهایی برای اندازه گیری ابعاد بدن و قابلیتهای جسمانی ورزشکاران میباشد و در حال حاضر انتخاب اعضای تیمهای ملی در هر یک از رشتههای ورزشی منوط به این است که ورزشکاران از عهده انجام آزمونهای آمادگی جسمانی و حرکتی آن رشته خاص برآیند.
اجرای موفقیت آمیز آزمونها مجوزی جهت اعزام قهرمانان به مسابقات خارج از کشور بوده است. ولی سئوال این است که آیا ارتباطی بین اجرای این آزمونها با کسب موفقیتهای ورزشی وجود دارد؟ برای پاسخ به این سئوال به اجرای چنین تحقیقی اقدام گردیده است.
کیفیت استخوانها بهتدریج با افزایش سن رو به زوال میگذارد. عنصر عمدۀ دخیل در سختی و شکل بهوجود آورندۀ استخوان، مادۀ معدنی کلسیم میباشد. این ماده حتی قبل از تولد نیز در استخوانها ذخیره میشود و تا سن 30 سالگی، استخوانهای یک فرد سالم به نهایت فشردگی خود میرسد. در بدن توازنی از کلسیم وجود دارد، مثلاً کلسیم بدن از طریق گردش خون خارج شده و با کلسیم تازه که از طریق خوراک روزانه بهدست میآید، جایگزین میشود. با افزایش سن، بهویژه در افرادی که فعال و متحرک نیستند، گردش خون کُند و رژیم غذایی محدود دارند، کاهش کلسیم از استخوان، از ذخیره کلسیم تازه بیشتر است و بهتدریج کلسیم استخوانها کاهش یافته و شکننده می شوند و وضعیتی به نام پوکی استخوان را بهوجود میآورند. در شروع اعمال بار، استخوان یک پاسخ خطی از خود نشان میدهد که این تغییر شکل یا در طول استخوان است یا در شکل زاویهای آن و مقدار آن بیشتر از تقریباً 3% نیست که این میزان تغییر شکل در ناحیه الاستیک منحنی تنش – کرنش اتفاق میافتد زیرا هنگامی که بار خارجی برداشته شود استخوان به طول و شکل اولیهاش برمیگردد. سختی یا ضریب الاستیک بهوسیلۀ شیب منحنی تنش- کرنش در ناحیه الاستیک تعریف میشود. با ادامۀ اعمال بار بافت استخوان دچار ترکهای ریزی شده که به این ناحیه از منحنی تنش – کرنش ناحیۀ پلاستیک میگویند زیرا هنگامی که بار خارجی برداشته شود استخوان به طول و شکل اولیهاش برنمیگردد. ناحیه بعد از نقطۀ تسلیم ناحیه پلاستیک است. برای مواد سخت مانند استخوان ناحیه پلاستیک تقریباً کوچک است، اما برای برای مواد دیگر این ناحیه میتواند بزرگتر باشد. اگر اعمال نیرو در این ناحیه ادامه پیدا کند سرانجام ساختار استخوان در نقطۀ شکست میشکند. سطح زیر منحنی تنش – کرنش میزان انرژی که یک استخوان جذب میکند تا بشکند را نشان میدهد(11).
از سوی دیگر محققان نشان دادند که افزایش سن با کاهش تدریجی حساسیت استخوان به سیگنالهای شیمیایی و فیزیکی همراه است(12). در تحقیقات آزمایشگاهی و پژوهشهایی که روی حیوانات زنده صورت گرفت نشان داده شد که تحریک مکانیکی میتواند مانع از تشکیل استئوکلاست شود. تحقیقات زیادی در زمینه نقش فعالیت ورزشی به عنوان یک محرک مکانیکی اعمال کننده بار انجام شده است(13). تحقیقات زیادی در زمینه پاسخ استئوژنیک به فعالیتهای مختلف نظیر دویدن، شنا، پرش و تمرین مقاومتی انجام شده است(12, 14-16). نتایج این تحقیقات حاکی از آن بود که فعالیت ورزشی باعث ایجاد اثر استئوژنیک میگردد و این امر وابسته به نوع فعالیت و بار اعمال شده به استخوان میباشد. کولن و همکاران (2001) نشان دادند که هرچه میزان کشش وارد شده به استخوان بیشتر باشد اثر بیشتری در تحریک برای تشکیل استخوان خواهد داشت(17). در عین حال تحقیقات کمی در زمینه نقش فعالیت ورزشی بر پارامترهای بیومکانیکی استخوان انجام شده است.
بنابراین با توجه به اهمیت پارامترهای بیومکانیکی (سختی، حداکثر مقاومت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل) در بررسی وضعیت استخوان و همچنین اهمیت انجام فعالیت ورزشی در پیشگیری و درمان غیر دارویی برای پوکی استخوان در سنین پیری و از آنجایی که سالمندان اغلب به انجام ورزش هایی مانند پیاده روی و دویدن با ریتم یکنواخت می پردازند و دردسترس نبودن اطلاعات کافی در زمینه نقش فعالیت استقامتی بر پارامترهای بیومکانیکی استخوان، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال بود که آیا یک دوره تمرین استقامتی هشت هفتهای بر سختی، حداکثر مقاومت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل استخوان ران موشهای نر سالمند تأثیرگذار است؟
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
انسان در طی زمان و گذر از فراز و نشیب زندگی، دگرگونیهای جسمی و روانی متعددی را تجربه مینماید. این دگرگونیها و یا به عبارتی تغییرات فیزیوپاتولوژیک، تعادل درونی فرد را بر هم زده، موجب بروز بیماری میگردند. گاهی بیماری بدون علامت واضح و مشخصی پیش میرود و با بروز عوارض (مانند بیماری استئوپروز در سالمندان) آشکار میگردد. همیشه این سؤال در ذهنها مطرح است که چرا گروهی از افراد، در زندگی، حتی در دوران پیری از یک سلامت نسبی برخوردار هستند و گروهی دچار معلولیت و بیماری بوده و نیازمند به خدمات بهداشتی – درمانی هستند. برای یافتن پاسخ این سؤال باید تحقیقات وسیعی در زمینههای مختلف ( فرد، محیط و عامل بیماری) انجام شود. چرا که واضح است عوامل متعددی بر سلامت و بیماری مؤثرند. این مسأله بیانگر همین امر است که سالمندان به لحاظ جسمی، روانی و حتی نوع جنسیت با یکدیگر متفاوت هستند. اگر به آمار بیماریهای مزمن در چند دهۀ اخیر نظری داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که بیماریهای مزمن بر خلاف بیماریهای حاد و عفونی رو به افزایش هستند، به خصوص در نزد سالمندان، به طوری که اغلب سالمندان (80%) به یک بیماری مزمن ( مانند بیماریهای قلبی – عروقی، ریوی، سرطان، آرتریت روماتوید و استئوپروز) مبتلا میباشند و به یک سری مراقبتها و خدمات بهداشتی – درمانی خاص نیاز دارند.
با توجه به میزان بروز و شیوع بیماریهای مزمن در نزد سالمندان و عوارض ناشی از آنها، ابعاد مشکلات جسمی، روانی و بهداشتی سالمندان بسیار زیاد و وسیع میباشد. بهطوری که بالاترین رقم مراجعان و استفاده کنندگان از خدمات بهداشتی – درمانی را گروه سالمندان تشکیل میدهند. از طرفی، آمار جمعیتی بیانگر این واقعیت است که جمعیت سالمندان جهان به سرعت رو به افزایش میباشد. در سال 1991 سازمان جهانی بهداشت (WHO) اعلام داشت که بیماریهای سرطان، سکتۀ قلبی، سکتۀ مغزی و استئوپروز چهار دشمن اصلی جامعه بشری هستند و همچنین آمار بیماریهای مزمن نشان داده است که استئوپروز یک بیماری بسیار شایع در نزد سالمندان، بخصوص زنان میباشد و در اغلب موارد هم با شکستگی استخوان همراه است. شکستگیهای مکرر استخوانی در نزد سالمندان نه تنها موجب بیحرکتی، معلولیت و احیاناً مرگ میشود، بلکه مشکلات اقتصادی و مسائل عدیده دیگری را هم برای سالمندان، خانوادهها و همچنین مراقبان به همراه میآورد. بهطور کلی میتوان گفت که بیماری استئوپروز، زندگی هزاران سالمند را تحت ثأثیر خود قرار داده است.
استخوان یک دستگاه پویا میباشد که فرآیند مادامالعمر شکلگیریرا طی مینماید و سلولهای استخوانی بهطور مداوم تجدید ساختارمیدهند. سلولهای بافت استخوانی (استئوبلاستها و استئوکلاستها) مانند همۀ سلولهای زنده در فعالیت خود، تحت تأثیر سن و تعدادی از محرکهای فیزیولوژیکی دیگر ( از جمله استرس، وزن و هیپوکلسیمی و غیره) قرار میگیرند.
در سنین 18 سالگی میزان تشکیل استخوان جدید بهوسیله استئوبلاستها به بالاترین مقدار خودمیرسد و تا سنین 35 تا 40 سالگی این روند ادامه دارد، اما از سنین 40 سالگی به بعد تدریجاً تراکم استخوان شروع به کم شدن (تحلیل) مینماید. بهطوری که در هر ده سال، حدود 3% کاهش تراکم استخوانی رخ میدهد. اما گاهی این روند کاهش تراکم استخوانی در نزد عدهای، خیلی زودتر و جدیتر از حد طبیعی خود اتفاق میافتد. روند تحلیل تراکم استخوانها موجب سبک و پوک شدن استخوانها میشود و در این حالت است که استخوان شکننده میشود و با کوچکترین ضربهای میشکند. شکستگیهای خودبه خودی استخوانی در سالمندان مکرر دیده میشود و عمدتاً در نواحی مهرههای پشتی، مچ دست، ترقوه و سر استخوان ران رخ میدهد. حدود 3/1 شکستگیهای استخوانی (به دلیل پوکی استخوان) مربوط به شکستگی سر استخوان ران میباشد.
با توجه به افزایش سالمندان و با توجه به اینکه دستآوردهای علمی اخیر بیانگر این امر واقعی و مهم است که استئوپروز نتیجهای از یک فرآیند پیری است که هم قابل پیشگیری و هم غیر قابل درمان است، تحقیق حاضر سعی دارد میزان تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی را بر سختی، حداکثر مقاومت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل استخوان ران بررسی کند.
1-4. فرضیههای تحقیق
1-4-1. فرضیه کلی
هشت هفته تمرین استقامتی بر سختی، حداکثر مقاومت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل استخوان ران موشهای نر سالمند تأثیرگذار است.
1-4-2. فرضیههای اختصاصی
1-5. اهداف تحقیق
1-5-1. هدف کلی
تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر سختی، انرژی شکست، حداکثر مقاومت و درصد تغییر شکل استخوان ران موشهای نر سالمند
1-5-2. اهداف اختصاصی
. Cullen
. Homeostasis
.World Health Organization
. Formation
در ورزش قهرمانی نیز، وزن بدن موضوعی است که مورد توجه و نگرانی قهرمانان زیادی در رشته های مختلف ورزشی می باشد.نیاز برای کنترل وزن در رشته های وزنی مانند جودو ، کشتی و…بسیار بارزتر از دیگر رشته های ورزشی می باشد،چراکه ورزشکاران این رشته ها (نظیر جودوکاران) چنین اعتقاد دارند که مسابقه دادن در یک گروه وزنی پایین تر، موجب برتری های زیادی نسبت به حریفان می گردد. (10).
با اینحال متخصصین و دانشمندان به تحقیقات خود در این زمینه ادامه می دهند. نتیجه این مطالعات شناخت مسیرها، مکانیسم ها و میانجی هایی است که احتمالاً کلید حل معما باشند. از مهمترین این میانجی ها AGRP می باشد.
AGRP نروپپتاییدی است که گفته می شود منبع اصلی ترشح آن هسته های کمانی هیپوتالاموس می باشد. این پپتاید در شرایط مختلف فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی رفتارهای متفاوتی داشته و اعمال بسیاری به آن نسبت داده می شود. احتمالاً مهمترین نقش AGRP نقش آن در تعادل و هموستاز انرژی باشد. به طوری که مطالعات نشان داده اند در شرایطی مثل تعادل منفی انرژی AGRP دچار افزایش شده و باعث افزایش رفتار دریافت غذا و تعادل مثبت انرژی می شود. در تحقیقات محدودی اثر شرایط تعادل انرژی منفی مثل گرسنگی ، بر پپتایید فوق آورده شده است .
از طرفی یکی از شرایطی که به نظر می رسد به شدت تعادل انرژی سلول را به هم می زند، تمرین و فعالیت بدنی است. در طی تمرین نیازهای انرژی عضله به طور فاحشی افزایش می یابد. این نیازها بایستی به طریقی برآورده شوند تا عضله بتواند به فعالیت خود ادامه دهد. از طرفی در اثر تمرینات منظم و طولانی سازگاری هایی در بدن رخ می دهند که بسیاری از جنبه های آن ناشناخته است.
مطالعه مکانیسم ها و ساز و کارهای این پاسخ ها و سازگاری ها به تمرین همواره از موضوعات مورد علاقه محققین بویژه در حوزه فیزیولوژی ورزش بوده است. ولی مطالعه این مباحث بویژه در سطح سلولی و زیر سلولی در آزمودنی های انسانی با محدودیت ها و مشکلات زیادی روبروست. به همین دلیل بسیاری از محققین حیوانات آزمایشگاهی را برای این منظور انتخاب می کنند. ولی با این حال انجام تحقیقات روی مدلهای حیوانی در برخی از اذهان نمی تواند کاربرد صد درصدی برای انسان داشته باشد و از آنجایی که بررسی روی نمونه های انسانی و و در واقع خون و متابولیتهای موجود در آن که می توانند به تمرین پاسخ مناسبی دهند برای انجام مطالعه انتخاب شدند.
تنظیم انرژی سلولی و تعادل انرژی بدن به نظر امری ساده بوده که برخی فکر می کنند، تغییر در نسبت کالری دریافتی و مصرف آن ،که به تغییرات در وزن(کاهش یا افزایش) می انجامد را می توان به عنوان شاخصی مهم در نظر گرفت،در حالیکه مطالعات جدید نشانگر این است که این تغییرات دارای فرایند پیچیده تری است که مستلزم درگیری سازو کارهای مختلفی می باشد.در مقوله چاقی و اشتها تنها اکتفا کردن به پدیده ساده تغییر وزن جایگاهی ندارد و امروزه متخصصین به دنبال عواملی فراتر از ایننگاه ظاهری هستند. از زمان کشف نروپیتایدها، و بویژه کشف AGRP در سال 1997 دانش بشری از تنظیم وزن، اشتها و تعادل انرژی افزایش زیادی یافته است. بسیاری از متخصصینی که در زمینه سلامت، بهداشت و به خصوص تنظیم وزن مطالعه میکنند امیدوارند با شناسایی جنبههای مبهم و ناشناخته این نروپپتایدها و عوامل موثر بر آنها به روشهای درمانی کارآمد و کشف داروهای جدید مبارزه با امراضی چون چاقی دست یابند (11).
همانگونه که گفته شد یکی از مهمترین نروپپتایدهای اشتهاآور و البته شاید مهمترین آنها پروتئین وابسته به آگوتی یا AGRP میباشد.
AGRP اولین بار در سال 1997 توسط شاتر کشف گردید. AGRP انسانی یک ژن نسبتاً کوتاه به طول 1.1 kb بوده که بر روی کروموزوم 16 q 22 و در موش بر روی کروموزوم 8D1 -D2(36) قرار دارد. شامل چهار اگزون بوده و یک پروتئین 132 اسید آمینهای را رمزدهی میکند که اورتولوگ آن در جوندگان پروتئینی 131 اسید آمینهای است. AGRP علاوه بر انسان ورت در گونههای دیگر جانداران از قبیل خوک، گوسفند، ماهی، بلدرچین ژاپنی و کبوتر هم شناسایی شده است. در بسیاری از این گونهها نقش AGRP در هموستاز انرژی مشخص گردیده است (12). AGRP هم در انسان و هم دررت در هیپوتالاموس و به طور اختصاصی در هستههای کمانی آن (Arc) بیان میشود. در انسان وجوندگان پس از هیپوتالاموس به نظر میرسد که غده آدرنال (بخش مرکزی و قشری) بالاترین تظاهر mRNA این مولکول را داشته باشد. علاوه برآن در انسان AGRP mRNA در هستههای زیر تالاموسی، ریهها، بیضهها و در جوندگان در ریه، بیضه، تخمدان و عضلات اسکلتی مشاهده شده است. نقش AGRP در این بافتهای محیطی ( واز جمله عضله اسکلتی) هنوز مشخص نگردیده است (13).
AGRP یک ژن کاندید برای چاقی انسان و یک پپتاید اشتهاآور و تحریک کننده قوی اشتها میباشد که در رفتار دریافت غذا، انتخاب غذا، تنظیم وزن و هموستاز انرژی نقش دارد به طوری که سطح پلاسمایی آن در افراد چاق بیشتر از افراد معمولی است. AGRP نقش بسیار مشابهی در هر دو گونه انسان ورت ایفا میکند و در گردش خون سیستمی و پلاسمای انسان ورت قابل تشخیص است.
مکانیسم دقیق عمل AGRP همچنان ناشناخته مانده است ولی تحقیقاتی برای شناخت آن انجام شده است. یکی از مکانیسم ها ارتباط ژن آگوتی با یون کلسیم (Ca2+) است . جدیدا جنبه دیگری از عمل یون کلسیم مورد توجه قرار گرفته است، در صورتی که هر وقت صحبت از یون کلسیم به میان میآید ناخودآگاه مکانیسم انقباض عضله و یا اثر آن بر تراکم استخوانی درذهن تصور میشود. به طوری که گفته میشود ذخایر چربی بدن توسط کلسیم داخل سلولی تحت تأثیر قرار میگیرد. بانی این نظریه را بایستی زمل دانست. مطالعات همهگیر شناسی وی و سپس آزمایشات بالینی وی بر روی افراد چاق و همچنین ادامه مطالعات تجربی وی و محققین دیگر بر روی حیوانات آزمایشگاهی همگی از ارتباط معکوس بین کلسیم دریافتی و وزن بدن حکایت دارند. وی معتقد است کلسیم داخل سلولی فرایندهای لیپولیز و لیپوژنز را در سلول تنظیم میکنند به طوری که افزایش غلظت کلسیم داخل سلولی در بافت آدیپوز باعث تحریک همزمان لیپوژنز و مهار لیپولیز میشود (14). بنابراین غلظت کلسیم داخل سلولی نقش مهمی در اختلالات متابولیکی همراه با چاقی از قبیل پرفشار خونی، مقاومت انسولینی و دیابت نوع II ایفا میکند. به طوری که افراد چاق نسبت به افراد غیر چاق دارای غلظت کلسیم داخل سلولی بیشتری میباشند. همچنین عنوان شده که بین کلسیم دریافتی روزانه انسان (که یکی ازتعیین کننده های اصلی غلظت کلسیم داخل سلولی میباشد) و LDL و مجموع کلسترول پلاسما ارتباط معکوسی وجود دارد (15). در ادامه مطالعات زمل و همکاران عنوان کردند که دو عامل اصلی بر غلظت کلسیم داخل سلولی اثر میگذارند: پروتئین آگوتی و انسولین، به طوری که این دو باعث افزایش غلظت کلسیم داخل سلولی و در نتیجه فعال شدن روند لیپوژنز در سلول میشوند. مطالعاتی که بر روی موشهای تراریخته که دارای تظاهر بالای ژن آگوتی بودند نیز نشان داد که این گونهها دچار چاقی و عوارض آن میشوند و آگوتی این عمل را در انسان و موش(رت) از طریق سیگنالینگ کلسیم انجام میدهد. انسولین داخل سلولی توسط کلسیم تنظیم میشود و کلسیم نیز توسط سیگنالینگ انسولین تنظیم میشود ( 16).
با تحقیقاتی که در حدود بیست سال گذشته انجام شده است، مشخص شده که تمرینات ورزشی تغییرات فیزیولوژیک قابل ملاحظه ای در سیستم ایمنی ایجاد می کند.در حالیکه تعاملهای سیستم ایمنی – عصبی – اندوکرینی با استفاده از روشهای گوناگون روانی مورد بررسی قرار گرفته است ولی تمرینات ورزشی فرصت بیشتر و بهتری را برای برقراری این ارتباط با استفاده از روشهای ایجاد استرس بدنی فراهم کرده است.(17).
پاسخهای سلولهای خونی نسبت به یک جلسه تمرینی شدید ورزشی در تحقیقات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است و مشخص شده که تعداد نوتروفیلها در طی و پس از تمرینات ورزشی افزایش یافته ولی غلظت لنفوسیتها طی تمرین ورزشی افزایش یافته ولی پس از دوره طولانی مدت کار و فعالیت بدنی دچار کاهش (کمتر سطوح پایه) می گردد.
عوامل مختلفی می تواند تعادل انرژی در سلول را بهم بزند که یک نمونه بارز آن تمرینهای ورزشی و فعالیت بدنی می باشد.تمرین تغییرات متابولیکی خاصی را در سلول ایجاد نموده ،شارژ انرژی سلولی را بهم زده و متابولیسم انرژی را در سلول افزایش می دهد.
در تحقیقاتی محدودی که تا کنون انجام شده تغییرات سطوح پلاسمایی AGRP مورد بررسی قرار گرفته است، به علاوه تا کنون تحقیقات بسیار محدودی در مورد بیان ژن AGRP در لنفوسیت و ترشح این پپتایید توسط لنفوسیتها انجام شده است و همچنین پاسخ این هورمونها در ورزشکاران و در تمرینات شدید و طولانی مورد بررسی قرار نگرفته است مخصوصا تحقیقاتی در این زمینه بر روی ورزشکاران رشته های وزنی مانندجودو (که کنترل وزن دراین رشته ها را می توان به عنوان یکی از عوامل موفقیت نام برد)وجود ندارد.همچنین با توجه به مناسب نبودن تمرینات تعداد و شدت جلسات تمرینی جودو که به صورت سنتی در کشور ما رواج دارد و با توجه به مطالعات اولیه انجام شده دراین زمینه(در مورد میزان شدت تمرینات مختلف از طریق اندازه گیری ضربان قلب) به این نتیجه رسیدیم که پروتکلهای سنتی (3جلسه در هفته)و پروتکل تمرین جودو+ تمرین دایره ای مبتنی بر فنون جودو(به عنوان تمرینی ترکیبی جهت افزایش آمادگی مهارتی برای اجرای فنون و آمادگی بیشتر برای مسابقه) را در مورد تاثیر آنها بر متغیرهای مختلف مورد بررسی قرار دهیم وما در این تحقیق در صدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی هستیم که آیا بر اثر یک دوره تمرینات شدید و طولانی مدت جودو و تمرین دایره ای مبتنی بر فنون جودو ، مقادیر ژنی این پپتایید تغییر می کند؟
بنابراین از مجموع مباحث ذکر شده در فوق چنین برمی آید که ما در این تحقیق در صدد پاسخگویی به یک سوال اساسی میباشیم: آیاتمرین جودو و تمرین مبتنی بر فنون جودو بر مقادیر AGRP اثر میگذارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
از آنجایی که بررسی روی بافتهای انسانی (عضله و…) و متابولیتهای موجود در آن از دشواری زیادی برخوردار است و از طرفی انجام تحقیقات روی مدلهای حیوانی در برخی از اذهان نمی تواند کاربرد صد درصدی برای انسان داشته باشد،مطالعه روی سلولهای خونی برای انجام تحقیق انتخاب شد ، که حاوی هسته لازم هستند و می توانند به تمرین پاسخ مناسبی دهند. مطالعات بر روی بیان ژنهای متفاوت بر روی لنفوسیت ها و زیر گروههای آن انجام شده است و انجام تحقیق در این خصوص می تواند از سهولت بیشتری برخوردار باشد.از آنجایی که AGRP
هورمون اشتها آور است و در تحقیقات اخیر نشان داده شده است که این هورمون می تواند در تعادل انرژی مشارکت کند و به تغییرات انرژی به ویژه در شرایط تعادل انرژی منفی پاسخ می دهد و در این شرایط دچار افزایش می گردد، ما را بر این داشت تا در جودوکاران به عنوان یک مدل انسانی که غالبا با کاهش وزن مکرر و تحلیل انرژی مواجه هستند ، این مطالعه را انجام دهیم و تغییرات مربوط به AGRP را در راستای سازگاری متابولیتی لنفوسیت ها مورد ارزیابی قرار دهیم واز آنجایی که AGRP ، پپتایید جدیدی است و به تازگی کشف شده و معرفی آن از یک دهه نیز کمتر است، تحقیقات زیادی در زمینه اثر ورزش بر این پپتایید صورت نگرفته است.هیچ تحقیقی در مورد بیان ژن AGRP در لنفوسیت انسان در ورزشکاران رشته جودو انجام نشده است ،بعلاوه در مطالعاتی که انجام شده این پپتایید طی یک دوره تمرینات طولانی مدت مقاومتی مورد مطالعه قرار نگرفته است.
1-4 اهداف تحقیق:
1-4-1 هدف اصلی:
تاثیر هشت هفته تمرین جودو و تمرین دایره ای مبتنی بر پایه فنون جودو بر مقادیرپروتئین وابسته به آگوتی (AGRP) پلاسمای جودوکاران مرد تمرین کرده
اهداف اختصاصی:
1-مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر مقادیر AGRP پلاسمای مردان جودوکار تمرین کرده
2- مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر درصد چربی مردان جودوکار تمرین کرده
3- مقایسه تاثیرهشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر BMI مردان جودوکار تمرین کرده
1-4-3 اهداف فرعی
1-5 فرضیه های تحقیق:
1- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر مقادیر AGRPپلاسمای مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد
2- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر درصد چربی مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد
3- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای برBMI مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد
1-5-1 فرضیه های اصلی:
1-6 محدودیت های تحقیق:
1-6-1 محدودیت های در کنترل محقق:
از آزمودنیهای تمرین کرده استفاده شد و نوع تمرینات و شدت آن در کنترل بود.
1-6-2 محدودیت های خارج از کنترل محقق:
متغیر های مخل و مزاحم در حین تحقیق تحت کنترل قرار گرفتند ولی با این وجود مسایلی چون آسیب دیدگی آزمودنیها طی تمرین، مریض شدن آنها و تحت کنترل گرفتن رژیم غذایی(اندازه گیری تقریبا دقیق انرژی دریافتی و مصرفی) و فعالیتهای خارج از وقت تمرین(علی رغم توضیح و تاکید بر رعایت نکات خاص گفته شده برای آزمودنیها) را می توان به عنوان محدودیتهای غیر قابل کنترل ذکر کرد.
– Anorexia
– Weight loss
– Feeding & Satiety
– ُSensory input
4– Neurotransmitter
– Anabolic effector system
– Orexigenic
– Agouti – related protein
– NeuropeptideY
– Melanin – concertrating hormone
– Orexin
– Catabolic effector system
– Anorexigenic
–Pro – opiomelanocortine
–-Cocaine – and. Amphetamine – regulated transcript
-Corticotrophine – releasing transcript
–Candidate Signalling molecules
– Shutter
– Relatively short gene
.- Exon
–Encode
– Japanese quil
– Express
– Potent stimulant of Feeding
– Michael B. Zemel