وبلاگ

توضیح وبلاگ من

الزامات قانونی و محافظه کاری حسابداری

محافظه‌کاری شرطی، محافظه کاری است که توسط استانداردهای حسابداری ملزم شده است. یعنی شناخت به موقع زیان در صورت وجود اخبار بد و نامطلوب و عدم شناخت سود در مواقع وجود اخبار خوب و مطلوب. مثلاً کاربرد قاعده اقل بهای تمام شده یا خالص ارزش فروش در ارزیابی موجودی کالا، نوعی محافظه کاری شرطی است. به این نوع محافظه کاری، محافظه کاری سود و زیان و یا محافظه کاری گذشته نگر نیز می‌گویند (رایان،2006). در محافظه کاری غیر شرطی کمتر از واقع نشان دادن ارزش دفتری خالص دارایی ها به واسطه رویه های از پیش تعیین شده حسابداری است و از طریق استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، ملزم نگردیده است. این محافظه‌کاری، به محافظه کاری ترازنامه و یا محافظه کاری آینده‌نگر نیز معروف است.

<img class="alignnone size-full wp-image-590984 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Accounting-280.jpg” alt="حسابداری” width="400″ height=”حسابداری280″ />

 

تحقیقات متعدد انجام شده در سایر کشورها نشان می دهد که احتمال وجود پیگیری های قضایی از سوی سهامداران باعث افزایش محافظه کاری در مدیران شرکت ها می گردد. این محافظه کاری می تواند بر عملکرد شرکت ها و کیفیت صورت های مالی آن ها تاثیر بگذارد. به عنوان مثال قائمی و همکاران (1389) نشان دادند که سودهای محافظه کارانه دارای پایداری کمتری هستند. مشایخی و هجرانی (1392) نشان دادند که محافظه کاری باعث افزایش محتوای اطلاعات حسابداری می شود. در ایران پیگیری های قضایی از سوی سهامداران تجربه نشده است اما برخی قوانین که جنبه تنبیهی/ تشویقی دارند، می توانند بر سطح محافظه کاری مدیران تاثیر بگذارد. از جمله قوانینی که می توان پیش بینی نمود که تاثیر مشابهی داشته باشد، دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران است که به نوعی با رویکرد تنبیهی/ تشویقی موجب تغییر طبقه بندی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار در بازار اصلی و فرعی و تابلوهای اول و دوم تالار اصلی می شود. لذا این تحقیق قصد دارد تاثیر احتمالی این دستورالعمل را بر محافظه کاری مدیران شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون قرار دهد.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

پروژه دانشگاهی

 

 

1-3- اهمیت موضوع

 

 

کیفیت گزارشگری مالی از جمله موضوعات با اهمیت در بازارهای مالی است که می تواند بر نحوه تخصیص بهینه منابع تاثیر گذار باشد. از سوی دیگر وضع قوانین و هزینه های صرف شده برای آن ها با هدف افزایش کارایی در بازار صورت می گیرد. در چنین شرایطی اگر وضع قوانین باعث افزایش محافظه‌کاری در مدیران و کاهش کیفیت گزارش های مالی گردد، در واقع قوانین موضوعه نتوانسته اند به اهداف خود دست یابند.

 

 

در ایران قوانین متعددی وضع می گردد در حالی که به طور معمول تاثیرگذاری این قوانین از سوی محققین مورد بررسی واقع نمی گردد و این در حالی است که در کشورهای پیشرفته شاهد انبوه تحقیقات انجام شده در مورد تاثیرگذاری قوانین مختلف همچون قانون ساربنز-آکسلی(2002) می باشیم. بنابر جستجوهای انجام شده هیچ گونه تحقیقی که به شناسایی آثار قوانین وضع شده در ایران بر کیفیت گزارش‌های حسابداری و به طور خاص محافظه کاری در تهیه آن ها به پردازد، انجام نگرفته است و این اولین تحقیق در نوع خود در ایران است.

 

 

1-4- هدف تحقیق

 

 

هدف اصلی تحقیق عبارت است از شناسایی میزان تاثیرگذاری دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران بر محافظه کاری مدیران شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران.

 

 

 

 

 

1-5- سوال تحقیق

 

 

سوال اصلی: آیا دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران محافظه کاری مدیران در تهیه گزارش‌های حسابداری را افزایش می دهد؟

 

 

سوال های فرعی:

 

 

 

    1. آیا وضع دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران موجب افزایش محافظه‌کاری شرطی توسط مدیران در گزارشگری مالی شده است؟

 

 

    1. آیا وضع دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران موجب افزایش محافظه‌کاری غیرشرطی توسط مدیران در گزارشگری مالی شده است؟

 

 

Basu

 

 

Feltham & Ohlson

 

 

Givoly & Hayn

 

 

Ryan

آزمون محتوای فزاینده اطلاعاتی اجزای ارزش افزوده اقتصادی

در این فصل سعی می شود اطلاعاتی جامع در مورد شاخص های ارزیابی عملکرد مرتبط با رویکرد مدیریت بر مبنای ارزش ارائه گردد ابتدا مسأله‏ی اصلی پژوهش، اهمیت و ضرورت آن مورد بحث قرار می‏گیرد. سپس توضیحاتی راجع به اهداف و فرضیات پژوهش، کاربرد نتایج آن ارائه شده و در نهایت، این فصل با تعریف واژگان کلیدی به پایان خواهد رسید.(Larcker, Value Base Management,2001)

 

 

1-2- تشریح و بیان موضوع

 

 

اقتصاددانان معتقدند که شرکت ها برای ایجاد ثروت باید عایداتشان  بیش از هزینه بدهی و سرمایه باشد( همیلتون – 1777؛ مارشال– 1890) در قرن بیستم این مفهوم تحت عناوین مختلفی مانند سود باقی مانده ارائه شد . سود باقی مانده به عنوان یک معیار داخلی ارزیابی عملکرد (سولومن ،1965) و یک معیار عملکرد برون سازمانی برای گزارشگری مالی معرفی شده است (آنتونی،1973و 1982)  در طی دو دهه گذشته تغییرات قابل ملاحظه ای در رویه های حسابداری مدیریت رخ داده است . تا قبل از آن تاکید سنتی بر کنترل بودجه ای و تحلیل تصمیمات مالی بوده است در حالی که در دوره جدید تاکید بر رویکردهای استراتژی یعنی تاکید بر تشخیص ، اندازه گیری و مدیریت محرک های عملیاتی ومالی ارزش می باشد . مطالعات تجربی نیز مسیر تحقیقات خود را تغییر داده است و توجه خود را معطوف  به تکنیک های جدید مانند معیار های اقتصادی عملکرد نموده است.

حسابداری

این مفاهیم تحت عنوان مدیریت بر مبنای ارزش شناخته می شود. از طرفی دیگر امروزه سرمایه گذاران بیش از پیش خواهان افزایش ثروت خود هستند. تئوری های مالی از مدتها پیش هدف نهایی شرکتها را حداکثر سازی ثروت سهامداران بیان داشته اند. اما در گذشته با توجه به تاکیدی که بر این مطلب می شد این هدف نهایی بدرستی درک نشده و مورد توجه قرار نمی گرفت. به طور سنتی معیارهایی نظیر سود هر سهم به عنوان مهمترین معیارهای اندازه گیری عملکرد و حتی مبنایی برای پاداش در اکثر شرکتها مورد استفاده قرار می گرفت سودهای حسابداری همیشه به دلیل ناتوانی آنها در اندازه گیری بازده اقتصادی مورد انتقاد قرار گرفته است (فیشر 1983) مهمترین نقص سود حسابداری تاثیرات منفی است که به دلیل انتخاب  روشهای حسابداری می تواند برمعیارهای سودآوری بگذارد یعنی با انتخاب روش های حسابداری می توان آنرا تحریف کرد(کاترجی و میکس 1996). اما همانطور که گفته شد امروزه  با پیدایش مفهوم مدیریت بر مبنای ارزش و تحول اساسی در زمینه مالی ، شاخص های مختلفی برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرند. مدیریت بر مبنای ارزش بر 4 مفهوم به شرح زیر تاکید دارد:

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

1) تعریف و کاربرد استراتژی هایی که بالاترین امکان برای ارزش آفرینی را دارند. 2) کاربرد سیستم های اطلاعاتی متمرکز بر ارزش آفرینی و محرک های زیربنایی ارزش. 3) همسوسازی فرآیندها و اقدامات مدیریت سازمان ، یعنی تخصیص منابع و برنامه ریزی ، با اقداماتی که منجر به ارزش آفرینی می گردد. 4) طراحی سیستم های اندازه گیری عملکرد و طرحهای انگیزشی پاداش که مبتنی بر معیارهای ارزش آفرینی باشد.

 

 

1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق

 

 

ازجمله دلایلی که بر سود حسابداری به عنوان معیارارزیابی عملکرد تاکید می کند این است که اطلاعات موجود در سود ، نشانه بهتری از توانایی فعلی و آتی یک موسسه برای ایجاد جریانات نقدی است .اما نکته حائز اهمیت این است که علاوه بر مبلغ سود، کیفیت آن نیز مهم است به عبارت دیگر سود مورد نظر با چه میزان سرمایه گذاری و با چه نرخ بازدهی و با چه نرخ رشدی و … بدست آمده است در واقع سود را می توان از دیدگاه های مختلفی مورد نقد قرار داد در مورد استفاده از معیار ارزش افزوده اقتصادی به جای سود حسابداری می توان گفت : اگر سرمایه بکار رفته در هر سال ثابت باشد ممکن است عدد سود به تنهایی به عنوان میزان سنجش کارایی مفید باشد و با مقایسه سودهای دوره های قبل و سال جاری بتوان قضاوت هایی بر این اساس که سود آوری افزایش یا کاهش داشته است ، به عمل آورد. اما چنانچه سرمایه بکار رفته در هر سال متفاوت باشد باید از معیار دیگری استفاده نمود این مفهوم در معیار ارزش افزوده اقتصادی نهفته است.در بحث ارزش افزوده اقتصادی به کیفیت سود پرداخته می شود.از طرفی دیگر سود حسابداری و به تبع آن،

پروژه دانشگاهی

 معیارهای مبتنی بر سود حسابداری می توانند از طریق تغییر در روش حسابداری تغییر کنند. به عبارتی این روش ها، ترفند هایی هستند که مدیران از طریق آنها، با اعداد و ارقام بازی می کنند.اما ارزش افزوده اقتصادی با تعدیلاتی که پیشنهادمی کند سعی می کند بازی با ارقام را به حداقل برساند. اگر بخواهیم سود حسابداری را از دیدگاه دیگری مورد نقد قراردهیم باید به تعهدی بودن سود حسابداری اشاره نمائیم.اقلامی در محاسبه سود منظور می شوند که ممکن است طبق اصل تطابق شناسائی شده باشند این بگونه ای است که امروزه سهامداران بدنبال پیش بینی جریان نقدی آتی واحد تجاری هستند این مفهوم در معیار جریان نقدی عملیاتی نهفته است.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

1-4 تعین مساله تحقیق

 

 

محتوای اطلاعاتی سود و اجزای آن، همچنین موارد افشاء شده به غیر از سود، به طور گسترده ای در متون حسابداری و مالی، قراردادها(مثل قراردادهای اعتباری) و مدل های ارزیابی، سود نقش اساسی داشته است، محققین  همواره بدنبال عواملی بودند که بتوانند آنها را علاوه بر سود در موارد فوق و سایر موارد مشابه، مورد استفاده قرار دهند و بعبارت دیگر آنها بعنوان رقیبی برای سود شناسایی شوند. بنابراین در این رابطه موضوعات گوناگونی طراحی و آزمون گردیده است که اغلب به محتوای اطلاعات نسبی و افزاینده سود و رقبای آن می پردازند. یکی از رقبای جدید سود در این زمینه، خصوصاً از زمانیکه بیانیه شماره 95 هیأت استانداردهای حسابداری (FASB) در رابطه با لزوم تهیه و افشای صورت گردش وجوه نقد در سه بخش فعالیتهای عملیاتی، سرمایه گذاری و تأمین مالی، اعلام و از جولای 1988 لازم الاجرا گردید، جریان وجوه نقد عملیاتی و بعبارت دیگر سود نقدی بوده است. یکی دیگر از این رقبا، ارزش افزوده می باشد و ظهور آن به زمانی برمیگردد که کمیته معیارهای حسابداری و حسابرسی انجمن حسابداران آمریکا (1991) همچنین برخی تحقیقات بین المللی حسابداری این پیشنهاد را ارائه دادند که صورت ارزش افزوده نیز به همراه سایر گزارشات مالی تهیه و افشاء گردد. در تحقیق حاضر در مدل اول جهت آزمون اطلاعات نسبی متغیر های مالی و اقتصادی از متغیر های ارزش افزوده اقتصادی ،سود خالص وسود عملیاتی بعد از کسر مالیات استفاده شده است، و در مدل دوم جهت آزمون محتوای فزاینده اطلاعاتی اجزای ارزش افزوده اقتصادی چهار متغیر حسابداری به تفکیک، مورد آزمون و بررسی تحلیلی قرار می گیرد.که عبارتند از اندازه شرکت، جریان وجه نقد عملیاتی، اقلام تعهدی و تعدیلات حسابداری.

 

 

از طرف دیگر با توجه به محدودیت های موجود در معیارهای سنتی حسابداری ، نتایج این تحقیق می تواند در موارد زیر برای مدیران مورد استفاده قرار گیرد:

 

 

1- کمک به مدیران جهت شناسایی محرک های ارزش آفرینی .

 

 

2- بهبود معیارهای ارزیابی عملکرد به عنوان بخش مهم از زنجیره ارزش.

 

 

3-ایجاد انگیزه برای مدیران جهت ارزش آفرینی.

 

 

1-5 اهداف تحقیق

 

 

 1-5-1 هدف اصلی تحقیق در مدل اول

 

 

تعیین این که ارزش افزوده اقتصادی نسبت به برخی متغیرهای حسابداری تاثیر بیشتری بر بازده سهام دارند.

 

 

1-5-2هداف اصلی تحقیق در مدل دوم

 

 

تعیین این که اجزای تشکیل دهنده ارزش افزوده اقتصادی نسبت به برخی متغیر های حسابداری تاثیر بیشتری بر بازده سهام دارند.

 

 

1-6 سوال تحقیق

 

 

آیا اجزای تشکیل دهنده ارزش افزوده اقتصادی  نسبت به برخی متغیرهای حسابداری تاثیر بیشتری بر بازده سهام دارند؟

 

 

1-7- فرضیه­های تحقیق

 

 

1-7-1 فرضیه اصلی تحقیق در مدل اول

 

 

ارزش افزوده اقتصادی نسبت به برخی از متغیر های حسابداری تأثیر بیشتری بر  بازده سهام دارند.

 

 

1-7-2 فرضیه اصلی تحقیق در مدل دوم

 

 

اجزای تشکیل دهنده ارزش افزوده اقتصادی نسبت به برخی از متغیر های حسابداری تاثیر بیشتری بر بازده سهام دارند.

 

 

1-8 روش کلی تحقیق

 

 

این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش استقرایی است ، که مبتنی بر اطلاعات واقعی صورت های مالی شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و به جامعه آماری منتخب تعمیم داده می شود. متغیرهای مستقل در مدل اول جهت آزمون محتوای اطلاعاتی نسبی متغیر های مالی و اقتصادی  عبارتند  از ارزش افزوده اقتصادی،سود عملیاتی بعد از کسر مالیات و سود خالص می باشد. متغیرهای مدل دوم جهت آزمون محتوای فزاینده اطلاعاتی اجزای تشکیل دهنده ارزش افزوده اقتصادی عبارتند از اندازه شرکت،اقلام تعهدی، تعدیلات حسابداری و جریان وجه نقد عملیاتی و متغیر وابسته این پژوهش بازده سهام است.رابطه بین متغیر وابسته و متغیرهای مستقل به وسیله مدل رگرسیونی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

بررسی اثرات محافظه کاری حسابداری بر توان تامین مالی

  • با افزایش محافظه کاری حسابداری، توان تامین مالی شرکتها، افزایش می یابد.

حسابداری

 

  • فرضیات فرعی

 

 

1-5-1)مدیریت نقدینگی شرکت

 

 

1-1) با افزایش محافظه کاری حسابداری، مانده وجه نقد نگهداری شده، کاهش می یابد.

 

 

  1-5-2) روش تامین مالی

 

 

1-2) محافظه کاری حسابداری احتمال تامین مالی از طریق بدهی را افزایش می دهد.

 

 

1-5-3) سیاستها و تصمیمات پرداخت به سهامداران

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

1-3) با افزایش محافظه کاری حسابداری، درصد سود تقسیمی افزایش می یابد.

 

 

 

 

 

1-6)قلمرو تحقیق

 

 

1-6-1)قلمرو موضوعی تحقیق

 

 

مبنای نظری این تحقیق برپایه تئوری نمایندگی است و در آن تاثیر رویه های بکار گرفته شده از طرف مدیر بر واکنش تامین کنندگان سرمایه و منابع مالی شرکتهای سهامی بررسی می شود. تحقیق حاضر از جمله تحقیقات حسابداری بر پایه اطلاعات بازار سرمایه می باشد و آزمون فرضیات آن در قلمرو شرکتهای پذیرفته شده  در این بازار است.

 

 

 

 

 

1-6-2)قلمرو زمانی تحقیق

 

 

محدوده زمانی تحقیق شامل 10 سال متوالی از سال 1383 تا 1392 می باشد که بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از داده های واقعی این

پایان نامه های دانشگاهی

 سالها انجام می پذیرد. براساس هدف تحقیق اطلاعات مربوط به دوره فوق بررسی و شرکتهایی که در این دوره افزایش سرمایه داده اند در مدل وارد می شوند.

 

 

 

 

 

1-6-1)قلمرو مکانی تحقیق

 

 

تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران  که شرایط مذکور در بند جامعه آماری را داشته باشند .

 

 

 

 

 

1-7)تعریف واژه گان تحقیق

 

 

محافظه کاری حسابداری: محافظه کاری عبارتست از واکنش سریعتر و به هنگام تر به اخبار بد نسبت به اخبار خوب. هرچه واکنش به اخبار بد بیشتر باشد؛ سطح محافظه کاری بالاتر است.(باسو،1997) بر اساس این تعریف، محافظه کاری شناسایی سریعتر هزینه ها نسبت به درآمدها می باشد. به عبارت دیگر، هزینه هایی که برای تحقق درآمد انجام شده اند؛ سریعتر از درآمدهای مربوطه شناسایی می شوند. از این دیدگاه در این تحقیق جهت سنجش محافظه کاری از یک الگوی رگرسیونی که در آن درآمدهای جاری تابعی از هزینه های دوره قبل می باشد، استفاده شده است.

 

 

توان تامین مالی: عبارتست از میزان دسترسی آسان و سریع به منابع تامین مالی خارجی. میزان توان تامین مالی واحدهای اقتصادی در تصمیمات مالی آنها موثر است و این تصمیمات می تواند نمایانگر قدرت این واحدها در دسترسی به منابع مالی خارجی باشد. در این تحقیق توان تامین مالی تابعی از سه تصمیم مالی، شامل نگهداری وجه نقد، روش تامین مالی و سیاست پرداخت به سهامداران تلقی می شود(لی،2010).

عکس مرتبط با اقتصاد

اهرم مالی:

 

 

نسبت بدهیها به داراییها بعنوان معیاری برای تعیین ساختار سرمایه در شرکتها استفاده می شود. این معیار که به آن اهرم مالی گفته می شود، شاخصی برای ریسک مالی شرکت و توانایی پرداخت بدهیها نیز محسوب می شود(نوروش و دیلمی،1383).

 

 

اندازه شرکت: برای کنترل ویژگیهای متفاوت شرکتهای نمونه آماری در تحقیقات مالی، از یک متغیر کنترلی استفاده می شود. محققان معیارهای گوناگونی برای اندازه شرکتها در نظر گرفته اند. در این تحقیق جهت وارد نمودن اندازه شرکتهای در الگوی آزمون فرضیات از لگاریتم ارزش دفتری کل داراییها استفاده می شود(لی،2010).

 

 

نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری: این نسبت بعنوان شاخص فرصتهای رشد شرکتهای سهامی مطرح می باشد و از تقسیم ارزش بازار سهام منتشره به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بدست می آید. نسبت مذکور در این تحقیق بعنوان متغیر کنترلی بکار می رود(لی،2010).

 

 

Watts, R

 

 

Accounting Conservatism

 

 

Financial Flexibility

ارتباط بین محافظـه کـاری در حسابــداری و ریسـک ورشکستگی

مسئله ورشکستگی و موفق نبودن شرکت ها همواره مشکلی در خور تأمل بوده است. به دلیل اهمیت این موضوع، اندیشمندان حسابداری و مالی در سراسر دنیا در جستجوی روش هایی برای پیش بینی ورشکستگی شرکت ها هستند. وضع نامطلوب مالی شرکت باعث زیان برای اقشار مختلف جامعه و به ویژه سرمایه گذاران می گردد. لذا امروزه پیش بینی ورشکستگی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده است. سرمایه گذاران با پیش بینی ورشکستگی نه تنها از خطر از بین رفتن سرمایه خود جلوگیری می کنند بلکه از آن به عنوان ابزاری برای کاهش خطـر سبد سرمایه گذاری خود استفاده خواهند کرد. مدیران شرکت ها نیز در صورت اطلاع به موقع از خطر ورشکستگـــی می توانند اقداماتی منطقی برای جلوگیری از ورشکستگی اتخاذ نمایند. با توجه به اینکه ورشکستگی هزینه های اقتصادی و اجتماعی سنگینی را بر جامعه تحمیل می کند، از دیدگاه کلان نیز مورد توجه و اهمیت قرار می گیرد. چرا که منابع اتلاف شده در یک واحد اقتصادی بحران زده می تواند به دیگر فرصت های سود آور اختصاص یابد. طی 4 دهه اخیر پیش بینی ورشکستگی یکی از مباحث عمده پژوهشی در ادبیات مالی تبدیل گردیده است. تعدادی از پژوهشگران تلاش کرده اند بر اساس اطلاعات موجود و تکنیک های آماری، بهترین مدل های پیش بینی ورشکستگی را با توجه به محیط های اقتصادی و مالی مختلف کشف نمایند (قدیری مقدم و همکاران، 1388). علم حسابداری، تهیه اطلاعات مفید برای تصمیم گیری اقتصادی را هدف اصلی خود قرار داده است. توانایی پیش بینی ورشکستگی مالی و تجاری، هم از دیدگاه سرمایه گذار خصوصی و هم از دیدگاه اجتماعی، از آنجا که نشانه آشکاری از تخصیص نا درست منابع است حائز اهمیت می باشد. هشدار اولیه از احتمال ورشکستگی، مدیریت و سرمایه گذاران را قادر می سازد تا دست به اقدام پیشگیرانه بزنند و فرصت های مطلوب سرمایه گذاری را از فرصت های نا مطلوب تشخیص دهند (رهنمای رود پشتی و همکاران، 1388). مطابق با تعریف آلتمن (1968)، ورشکستگی زمانی اتفاق خواهد افتاد که شرکت قادر به پرداخت بدهی های خود نیست بنابراین از ادامه فعالیت های تجاری باز خواهد ماند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

 

    • اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

 

 

سرمایه گذاران به عنوان اصلی ترین تأمین کنندگان منابع مالی شرکت ها، خواهان اطلاعات کامل و صحیح در خصوص شرکت ها هستند. اطلاعات حسابداری در صورت های مالی منعکس می گردد، سرمایه گذاران همیشه به طور ثابت و یکنواخت از اطلاعات حسابداری استفاده می کنند بدون آنکه این اطلاعات را از نظر تغییرات انجام شده در روش های حسابداری تعدیل نمایند و یا به نحوه ی محاسبه آن توجهی داشته باشند (هندریکسون، 1982، ص15). حضور سرمایه گذاران عمده، از جمله سازمان های بزرگ دولتی و مؤسسات مالی در بازار سرمایه این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که آیا محافظه کاری می تواند در جهت ارائه ی اطلاعات مالی با کیفیت بالا که موجب کاراتر شدن بازار و تصمیم گیری بهتر استفاده کنندگان از صورت های مالی و موجب تخصیص بهتر سرمایه به صنایع و شرکت های با ارزش افزوده بالاتر شود (حساس یگانه، 1389). در طرف دیگر، با حاکم شدن وضعیت رقابتی بر بازارهای مالی، بسیاری از شرکت ها ورشکسته می شوند. این امر موجب نگرانی صاحبان سرمایه و سایر ذینفعان می گردد و آنان جهت اینکه از سوخت شدن سرمایه خود جلوگیری نمایند به دنبال روش هایی هستند تا بحران های مالی را پیش بینی کنند. یکی از راه هایی که با استفاده از آن می توان اقدام به جلوگیری از به هدر رفتن منابع کرد، پیش بینی ورشکستگی است. بنابراین نخست با ارائه ی هشدارهای لازم می توان شرکت را نسبت به وقوع ورشکستگی آگاه کرد تا آن ها با توجه به این هشدارها اقداماتی منطقی انجام دهند. دوم اینکه سرمایه گذاران فرصت های مطلوب سرمایه گـذاری را از فرصت های نا مطلوب تشخیص دهند و منابع خود را در فرصت ها و مکان مناسب سرمایه گذاری نمایند (اعتمادی، 1387).

حسابداری

 

 

دانلود مقالات

 

 

 

 

    • اهداف پژوهش

       

        • هدف اصلی

       

       



 

 

هدف اصلی پژوهش، عبارت است از میزان تأثیرگذاری محافظـه کاری در حسابـداری بر ریسک ورشکستگـی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طبق مدل آلتمن.

 

 

 

 

 

 

    • اهداف فرعی

 

 

اهداف فرعی که جهت دستیابی به هدف اصلی این پژوهش به کار گرفته می شود به شرح زیر است:

 

 

 

    1. بررسی ارتباط بین محافظه کاری مشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طبق مدل آلتمن.

 

 

    1. بررسی ارتباط بین محافظه کاری نامشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طبق مدل آلتمن.

 

 

    1. بررسی ارتباط بین محافظه کاری مشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه سالم طبق مدل آلتمن.

 

 

    1. بررسی ارتباط بین محافظه کاری مشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه ورشکسته طبق مدل آلتمن.

 

 

    1. بررسی ارتباط بین محافظه کاری مشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه تردید طبق مدل آلتمن.

 

 

    1. بررسی ارتباط بین محافظه کاری نامشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه سالم طبق مدل آلتمن.

 

 

    1. بررسی ارتباط بین محافظه کاری نامشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه ورشکسته طبق مدل آلتمن.

 

 

    1. بررسی ارتباط بین محافظه کاری نامشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه تردید طبق مدل آلتمن.

 

 

 

 

 

 

    • فرضیه های پژوهش

       

        • فرضیه اصلی

       

       



 

 

بین محافظه کاری در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طبق مدل آلتمن ارتباط وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

    • فرضیه های فرعی

 

 

 

 

    1. بین محافظه کاری مشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طبق مدل آلتمن رابطه وجود دارد.

 

 

    1. بین محافظه کاری نامشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طبق مدل آلتمن رابطه وجود دارد.

 

 

    1. بین محافظه کاری مشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه سالم طبق مدل آلتمن ارتباط وجود دارد.

 

 

    1. بین محافظه کاری نامشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه سالم طبق مدل آلتمن ارتباط وجود دارد.

 

 

    1. بین محافظه کاری مشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه ورشکسته طبق مدل آلتمن ارتباط وجود دارد.

 

 

    1. بین محافظه کاری نامشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه ورشکسته طبق مدل آلتمن ارتباط وجود دارد.

 

 

    1. بین محافظه کاری مشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه تردید طبق مدل آلتمن ارتباط وجود دارد.

 

 

    1. بین محافظه کاری نامشروط در حسابداری و ریسک ورشکستگی شرکت های در منطقه تردید طبق مدل آلتمن ارتباط وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

    • تعاریف مفهومی متغیرها

 

 

متغیرها بر اساس نقشی که در پژوهش بر عهده خواهند داشت به دو دسته تقسیم می شوند:

 

 

 

    1. متغیر مستقل

 

 

  1. متغیر وابسته

تأثیر ترکیب هیأت­ مدیره بر محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود

با گسترش شرکت­های سهامی و مطرح شدن تئوری نمایندگی و افزایش وظایف و اختیارات هیأت مدیره شرکت­ها، همواره این امکان وجود دارد که مدیران اقداماتی انجام دهند که در جهت منافع خودشان و عکس منافع سهامداران باشد. این امر ناشی از وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران شرکت می­باشد. به این دلیل که برای مدیران امکان دسترسی انحصاری به بخشی از اطلاعات و نیز تهیه و ارائه اطلاعاتی همچون اطلاعات مالی وجود دارد و سهامداران نمی­توانند اعمال و فعالیت­های مدیران را بطور مستمر مشاهده و کنترل نمایند. استفاده­کنندگان از اطلاعات مالی نیز همواره از عدم تقارن اطلاعات حسابداری ناراضی بوده­اند و همواره به دنبال اطلاعاتی هستند که بتوانند جهت تصمیم­گیری­های منطقی از آن استفاده نمایند. در صورتی که، اطلاعاتی قابل اتکا وجود داشته باشد که بتوان از آن­ها در فرآیند تصمیم­گیری استفاده نمود، آنگاه اطلاعات مذکور، مربوط تلقی خواهند شد. بنابراین، شناسایی ساز و کارهایی که بتواند به ایجاد معیارهای با قابلیت اتکا و کاهش تضاد منافع موجود بین ذینفعان کمک نماید، بسیار حائز اهمیت خواهد بود. این امر منجر به بحث­های متعددی شده است که موضوع حاکمیت شرکتی از اصلی­ترین آن­هاست. حاکمیت شرکتی راهکاری جهت از بین بردن عدم تقارن اطلاعاتی موجود بین مدیران و سهامداران، از طریق تعدیل تضاد منافع، می­باشد و یکی از مهمترین مکانیزم­های آن، بهبود ساختار هیأت­مدیره می­باشد (صدیقی، 1392).

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیرموظف مستقل در هیأت مدیره شرکت­ها و عملکرد نظارتی آن­ها به عنوان افرادی مستقل، به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت کمک می­کند. البته باید توجه داشت که مدیران اجرایی شرکت، نقش مهمی را در ایجاد ترکیب مناسبی از مدیران موظف و غیرموظف، در میان اعضای هیأت­مدیره، ایفا می­کنند. وجود چنین ترکیبی از عناصر اصلی یک هیأت مدیره کارآ و مؤثر محسوب می­شود. زیرا در حالی­که مدیران موظف، اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیت شرکت ارائه می­کنند، مدیران غیرموظف با دیدگاهی غیرحرفه­ای و بی­طرفانه، در مورد تصمیم­گیری مدیران مذکور به قضاوت می­نشینند. بدین ترتیب هیأت­مدیره شرکت با دارا بودن تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم، یک ساز و کار بالقوه توانمند حاکمیت شرکتی به حساب می­آید (طالب نیا و تفتیان، 1388).

 

 

هیأت­مدیره نقش مهمی را در راهبری (حاکمیت) شرکت­ها و سازمان­ها ایفا می­کند. هیأت­مدیره شرکت در برابر نظارت بر کیفیت محتوای اطلاعاتی سود مندرج در صورت­های مالی پاسخگو است، بنابراین، رفتار آن­ها، رفتار مدیران ارشد را به منظور تضمین اینکه اقدامات آن­ها مطابق با منافع سهامداران، سرمایه­گذاران، بدهکاران و سایر اشخاص ثالثی که با شرکت در ارتباطند، کنترل می­کند. برخی از محققان استدلال می­کنند که هیأت مدیره کوچک در مقایسه با هیأت­مدیره بزرگ کارآتر است و همچنین هیأت­مدیره مستقل از کیفیت بالاتری برخوردار است زیرا آن­ها در برابر تأثیر نادرست مدیران از آسیب پذیری کمتری برخوردارند، در واقع هرچه ترکیب هیأت­مدیره از اعضای برون سازمانی بیشتری تشکیل شده باشد، اطلاعات بهتری را ارائه خواهند داد، که ممکن است، این عمل بر کیفیت اطلاعات مالی و در نتیجه سود گزارش شده تأثیرگذار باشد (دیمیتروپولس و آستریو، 2013).

 

 

با توجه به مطالب عنوان شده در بالا، پرسش­های اصلی این تحقیق به صورت زیر مطرح می­شوند:

 

 

1- آیا بین محتوای اطلاعاتی سود و ترکیب هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟

 

 

2- آیا بین کیفیت اطلاعات مالی (به موقع بودن اخبار خوب و بد) و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟

 

 

3- آیا بین کیفیت سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟

 

 

 

 

 

 

    • اهداف تحقیق

 

 

اطلاعات حسابداری یکی از منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم­گیری­های اقتصادی است. این اطلاعات عمدتاً در سه گروه صورت­های مالی، گزارش­های کمی و تجزیه­وتحلیل­های خاص طبقه­­بندی می­شوند. در تصمیم­گیری­های اقتصادی هر یک از اطلاعات می­تواند به تنهایی یا تواماً و یا حتی همراه با اطلاعات خارج از سیستم­های حسابداری بکار گرفته شود. بیشتر سرمایه­گذاران و تدوین­کنندگان قوانین اعتقاد دارند که برخی از ویژگی­های حاکمیت شرکتی (مانند وجود اعضای غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره و اندازه هیأت مدیره) به حفظ منافع سهامداران کمک نموده و هرگونه تضاد منافع بین آن­ها و مدیریت را کاهش می­دهند. بهبود ساختار هیأت­مدیره به عنوان یکی از مکانیزم­های حاکمیت شرکتی، از طریق همسو نمودن منافع مدیران و سهامداران، به سرمایه­گذاران کمک می­نماید و قابلیت اتکای اطلاعات مالی و همگرایی فرآیند گزارشگری مالی را تقویت می­کند. بر اساس مطالعات اکتشافی و بررسی وضعیت موجود در بازار سرمایه ایران، چگونگی تأثیر ترکیب هیأت­مدیره بر محتوای اطلاعاتی سود حسابداری از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین، اولین هدف ما در این تحقیق به صورت زیر می­باشد:

عکس مرتبط با اقتصاد

پروژه دانشگاهی

 

1- بررسی رابطه­ی بین محتوای اطلاعاتی سود و ترکیب هیأت­مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.

 

 

سود یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش بنگاه­های اقتصادی است. به دلیل وجود محدودیت­های ذاتی در حسابداری ممکن است سود گزارش شده در صورت­های مالی منطبق با سود واقعی نباشد برای حل این مشکل از مفهوم کیفیت سود کمک گرفته شده است. مطالعات محققان نشان داد که مدیران جهت گزارش اخبار بد بر مبنای به موقع بودن، انگیزه­های قابل توجهی دارند زیرا آن­ها می­خواهند خود را در برابر مسئولیت­های قانونی ممکن حفاظت نمایند. لذا هدف بعدی ما دراین تحقیق بدین صورت مطرح می­شود:

حسابداری

 

    • بررسی رابطه­ی بین به موقع بودن اخبار خوب و بد در سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.

 

 

اگر مدیریت سود فرصت­طلبانه با استفاده از سیستم­های نظارتی کنترل شود، سودهای حسابداری قابل اتکاتر و حاوی اطلاعات مفیدتری هستند. پیسنل و دیگران(2000)، نشان می­دهند که نظارت قابل انتساب به حاکمیت شرکتی ظرفیت مدیران برای مدیریت سود را کاهش می­دهد. نظارت قابل انتساب به حاکمیت شرکتی توانایی بهبود قابلیت اتکای سودهای حسابداری را دارد، بنابراین قابلیت اطلاع رسانی مفید سودهای حسابداری را بهبود می­بخشد. حاکمیت شرکتی همچنین از طریق هم راستا کردن منافع مدیران و سهامداران و افزایش قابلیت اتکای اطلاعات مالی و درستی فرآیند گزارشگری مالی به سهامداران کمک می­کند. هدف آخر ما در این تحقیق به صورت زیر مطرح می­شود:

 

 

 

    • بررسی رابطه­ی بین کیفیت سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.

 

 

 

 

 

 

    • اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

 

نقش هیأت­مدیره به عنوان یکی از مکانیزم­های حاکمیت شرکتی، در ادبیات مرتبط با آن بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در حاکمیت شرکتی، هدف، برخورداری از یک هیأت­مدیره مؤثر و کارآ است و دستیابی به این هدف، مستلزم ارزیابی خصوصیات هیأت­مدیره است. اثربخشی هیأت مدیره در شرایط مختلف از قبیل اندازه و ترکیب آن بیان شده است. ارزیابی کارآیی هیأت­مدیره می­تواند به سرمایه­گذاران فعلی و بالقوه، تحلیل­گران و تدوین­کنندگان مقررات کمک بیشتری نماید. تحلیل­گران روی ارائه­ی اطلاعات قابل اتکا به سرمایه­گذاران و همین طور دستیابی به تصمیمات سرمایه­گذاری سودآور متمرکز شده­اند. بنابراین، ارزیابی کیفیت هیأت­مدیره می­تواند عملکرد قابل توجهی را با در نظر گرفتن کیفیت صورت­های مالی و ارزش شرکت استنتاج نماید. علاوه بر این، تدوین­کنندگان مقررات در برابر امنیت عملکرد درست بازار از طریق انتشار اطلاعات با ارزش به تمام اشخاص علاقه­مند، پاسخگو هستند. در نتیجه، اطلاعات ناشی از حاکمیت شرکتی می­تواند برای فعالان بازار و اعضای نظارتی سودمند باشد. هدف از ارائه­ی این تحقیق بررسی این موضوع است که چگونه کیفیت محتوای اطلاعاتی سود حسابداری سالانه بر اساس اندازه و ترکیب هیأت­مدیره، در بازار سهام تهران متفاوت است. که بر اساس رابطه­ی بین حاکمیت شرکتی و مربوط بودن حسابداری، دو دلیل اصلی برای انگیزه­ی تحقیق پیرامون این رابطه وجود دارد: انگیزه­ی نخست ما به این دلیل است که این تحقیق از طریق بررسی ساختار حاکمیت شرکتی بر کیفیت محتوای اطلاعاتی اطلاعات حسابداری می­تواند بینش بیشتری را در رابطه با موضوع شفافیت شرکت ارائه دهد. دومین دلیل برای تحقیق در این زمینه، افزایش اهمیت حاکمیت شرکتی دریافت شده از سوی سرمایه­گذاران و تدوین­کنندگان مقررات است. در نتیجه یافته­های این تحقیق می­تواند برای فعالان بازار سرمایه با ارزش باشد چرا که آن­ها بینش اضافی و سودمندی را در رابطه با کیفیت مدیریتی شرکت­ها و تأثیر آن­ها روی مربوط بودن سود ارائه دهد. این تحقیق نخستین تحقیقی است که در بازار بورس تهران به بررسی ترکیبی ساختار هیأت­مدیره بر محتوای اطلاعاتی سود می­پردازد که می­تواند به رشد تحقیقات مربوط به حاکمیت شرکتی اضافه شود.

 

 

 

 

 

– Gillan

 

 

– Dimitropoulos and Asteriou

 
مداحی های محرم