D= -LnI
مقدار D بین صفر و بینهایت متغیر است. اگر دو جمعیت دارای فراوانی آللی مشابهی باشند، مقدار شباهت ژنتیکی بین دو جمعیت به ۱ نزدیک شده و فاصله ژنتیکی به صفر نزدیک می شود. در مقابل اگر دو جمعیت در هیچ آللی مشترک نباشند، I معادل صفر و D بینهایت خواهد بود.
در طی ۲۰ سال گذشته زیست شناسی مولکولی تحولی شگرف در تحقیقات بومشناسی پدید آورده است. در طول این مدت استفاده از روشهای مولکولی برای شناسایی ژنتیکی موجودات، جمعیتها و گونه ها در آزمایشگاهها متداول گشته و توانسته است اطلاعات جدید و فراوانی را در زمینه بوم شناسی و تکامل گیاهان، جانوران، باکتری ها، جلبکها و قارچها فراهم آورد. بوم شناسی شاخهای از زیست شناسی است که به مطالعه روابط بین گونه ها و برهم کنش آنها با محیط فیزیکی پیرامونشان می پردازد. فعالیتهای بوم شناسی بهخصوص در سطح مولکولی کمک شایانی به پایش ذخایر ماهیان می کند و با توجه به خروجیهای حاصل از اطلاعلات آن میتوان تصویر روشنی از شرایط کنونی و آینده ذخایر ماهیان متصور شد. تنوع ژنتیکی منابع دریایی اهمیت حیاتی برای مدیریت و حفاظت از آنها داشته و به عنوان اولین پیشنیاز برای حفظ سازگاری جمعیتها در شرایط محیطی در حال تغییر محسوب میگردد (دیز و پرسا، ۲۰۰۹). حفظ تنوع ژنتیکی گونه های دریایی نقش بسیار مهمی در پایداری و بقای اکوسیستم با اهمیت دریای خزر دارد. اکثر مطالعات در دریای خزر بر روی گونه های صرفاً اقتصادی مثل ماهی سفید، کلمه و کپور انجام پذیرفته است. شگماهی براشنیکووی از راسته شگ ماهیان از جمله ماهیانی است که به فراوانی در آبهای جنوبی دریای خزر پراکنش یافته و اثر غیرقابل انکاری بر هرم اکولوژیکی دریای خزر دارد. علیرغم فراوانی و پراکنش گسترده شگماهیان در دریای خزر تاکنون هیچ مطالعه ای بر وی ژنتیک جمعیت ذخایر شگماهیان این دریا صورت نگرفته و اطلاعات اکولوژیکی در مورد آنها محدود است. با توجه به اینکه شگماهیان بخاطر رژیم غذایی پلانکتونخواری در سطوح اولیه هرم اکولوژیکی و زنجیره غذایی قرار میگیرند، لذا حفظ این ماهیان در سلامت اکوسیستم دریای خزر مطمئنا” می تواند اثرات قابل توجهی داشته باشد. از اینرو با توجه به موارد ذکر شده، این ضرورت احساس شد تا از وضعیت ساختار جمعیتی گونه A. braschnikowi بهعنوان یکی از گونه های بومی راسته شگماهی شکلان در دریای خزر اطلاعاتی در دسترس قرار گیرد. بی شک این تحقیق زمینه ساز مطالعات متعدد دیگری بر روی دیگر گونه ها و جنسهای شگماهیان دریای خزر خواهد شد.
با توجه به موارد ذکر شده تحقیق حاضر با هدف پاسخ به سؤالات زیر صورت پذیرفت:
۱- آیا نشانگرهای ریزماهواره مورد استفاده در این پژوهش از توانایی و کاربرد لازم جهت شناسایی آللها و نشان دادن میزان تنوع ژنتیکی شگماهی براشنیکووی برخوردارند؟
۲- تنوع ژنتیکی شگماهی خزری در سواحل جنوبی دریای خزر چگونه است؟ آیا مناطق مورد بررسی از نظر ژنتیکی از یکدیگر متمایز هستند یا همپوشانی از خود نشان می دهند؟ آیا شباهتها یا فاصلههای ژنتیکی متأثر از فواصل جغرافیایی بین مناطق نمونهبرداری میباشند؟
۱- نشانگرهای مورد استفاده در تحقیق حاضر کارایی لازم را برای جداسازی و تشخیص جمعیتهای احتمالی از شگماهی براشنیکووی در دریای خزر دارند.
۲- شگماهی براشنیکووی (A. braschnikowi) در دریای خزر از تنوع آللی و ژنتیکی مناسبی برخوردار است ولی بین مناطق مورد بررسی تمایز اندکی وجود دارد.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۱-۲- مروری بر مطالعات انجام شده در داخل کشور
خـارا (۱۳۸۳) با استفـاده از روش PCR-RFLP روی قطعـهای از ژنـوم میتوکنـدریایی به طـول bp3500 شـامـل tRNA-glu، tRNA-lu، N/D 5/6 و Cyt b توانست ماهی سیم دریای خزر (Abramis brama) را از ماهی سیم دریاچه سد ارس جدا کند. نتایج نشان دادند که ماهی سیم دریای خزر دارای تنوع بیشتری نسبت به ماهی سیم سد ارس میباشد.
بر اساس مطالعات صورت گرفته ساختار ژنتیکی ماهی شیپ Acipenser nudiventris سواحل جنوبی دریای خزر و رودخانه اورال با بهره گرفتن از روش میکروستلایت مورد بررسی قرار گرفت (صفری و همکاران، ۱۳۸۶). در این بررسی ۱۰۴ نمونه ماهی شیپ از دو منطقه نمونه برداری شمال (ناحیه رودخانه اورال) و جنوب (نواحی انزلی ، کیاشهر، سفیدرود، نوشهر، بابلسر و گرگان) دریای خزر از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ جمع آوری شدند. چهار جفت پرایمر مورد استفاده پنج جایگاه ژنی تولید کردند که سه جفت از آنها پلی مورف بود. میزان متوسط هتروزیگوسیتی مورد انتظار (۸۶/۰) و میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده (۶۸۵/۰) بود. آنالیز تنوع ژنتیکی بیشترین اختلاف را بین نمونه های هر ناحیه ۶۴%، اختلاف بین مناطق نمونه برداری ۳۲% و اختلاف بین نواحی نمونهبرداری ۴% نشان داد. بیشترین شباهت بین نمونههای اورال و نوشهر و کمترین شباهت بین نمونههای سفیدرود و کیاشهر مشاهده شد. بر طبق نتایج به دست آمده جمعیت ماهی شیپ سواحل جنوبی دریای خزر از اورال جدا میباشد و به نظر میرسد بیش از یک جمعیت در حوضه جنوبی دریای خزر وجود دارد.
در بررسی صورت گرفته توسط کیوان شکوه تنوع ژنتیکی در ماهی کلمه (Rutilus rutilus caspius) نمونه برداری شده از مناطق تالاب انزلی و خلیج گرگان با بهره گرفتن از روش RAPD مورد ارزیابی قرار گرفت. در مجموع ۹۴ باند در هر دو منطقه دیده شد و هر دو جمعیت درصد مشابهی از پلی مورفیسم را نشان دادند و میزان فاصله ژنتیکی Nei نیز بین نمونهها کم بود (D = 0.04) که علت آنرا ناشی از برنامههای باسازی ذخایر صورت گرفته در این گونه دانستند (کیوان شکوه، ۲۰۰۶).
در مطالعه ای ساختار جمعیتی ماهی سیاه کولی (Vimba vimba persa) با بهره گرفتن از نشانگرهای ریزماهواره بین دو رودخانه حویق و گرگانرود بررسی شد. میانگین تعداد آلل در هر جایگاه ۷۵/۶ و میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار به ترتیب ۸۱۷/۰ و ۷۳۵/۰ بهدست آمد و براساس مقادیر محاسبه Fst اعلام کردند که دو جمعیت معنیدار از ماهی سیاهکولی در سواحل شرقی و غربی دریای خزر وجود دارد. میزان Fst به میزان ۰٫۰۶۱ و جریان ژنی Nm نیز ۳٫۶۰۱ محاسبه گردید (محمدیان و همکاران، ۱۳۸۹).
مقایسه ژنتیکی ماهی سفید دریای خزر (Rutilus frisii kutum) با بهره گرفتن از ۱۰ جفت نشانگر ریزماهواره بین رودخانههای گرگانرود و چشمه کیله وجود تنگنای ژنتیکی را برای این گونه نشان داد (رضایی و همکاران، ۱۳۸۹). میانگین تعداد آللها در سطح جمعیتها ۹۵/۷ بود که پایینتر از مقدار مشاهده شده برای ماهیان رودکوچ است. مقدار هتروزیگوسیتی مشاهده شده در گرگانرود ۸۰/۰ و در چشمه کیله ۷۴/۰ بهدست آمد. میزان فاصله ژنتیکی بین مناطق را بسیار کم و ۰۳/۰ اعلام کردند.
قلیچپور و همکاران (۱۳۸۹) به مقایسه ساختار ژنتیکی دو جمعیت کپور معولی (Cyprinus carpio) در مناطق قرهسو و انزلی با بهره گرفتن از هشت نشانگر ریزماهواره با بهکار بردن ۵۶ نمونه پرداختند و اعلام کردند که جمعیتهای مورد بررسی از تنوع ژنتیکی و غنای آللی قابل قبولی برخوردارند. تمایز ژنتیکی اندک بین دو منطقه (۰٫۰۱۷) نیز بهدست آمد که علت آن را مهاجرت طبیعی ماهیان عنوان کردند.
کشیری و همکارن (۱۳۸۹) به بررسی چندشکلی ریزماهوارهای در جمعیتهای طبیعی گونه در معرض تهدید ماهی کلمه (Rutilus rutilus caspius) در سواحل استان گلستان پرداختند و از ۱۰ جایگاه ژنی استفاده کردند. میزان آلل متوسط ۳/۱۰ و متوسط هتروزیگوسیتی ۶۷/۰ را برای این مطالعه بیان داشتند و دلیل انحراف بالا از تعادل هاردی- واینبرگ را ناشی از کسری هتروزیگوسیتی مشاهده شده دانستند واحیای محلهای تخمریزی این گونه را در حفظ تنوع ژنتیکی مناسب این گونه مؤثر بیان کردند.
بررسی تنوع ژنتیکی ماهی کفال طلایی (Liza aurata Risso, 1810) با بهره گرفتن از نشانگرهای ریزماهواره در سواحل استان گلستان نیز از دیگر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه است. در این مطالعه نشان دادهشد که تمایز بارز ژنتیکی بین دو منطقه گمیشان و میانکاله وجود نداشته است و میزان نسبتا بالایی از جریان ژنی وجود داشته است (قدسی و همکاران، ۱۳۹۰). همچنین محافظت و بازسازی زیستگاهها را در افزایش اندازه جمعیت و کاهش خطر آسیبپذیری این گونه در آینده مؤثر دانستند.
یو و همکاران (۲۰۰۱) به بررسی تنوع ژنتیکی میگوی ببری مشکی (Penaeus monodon) در چهار منطقه جغرافیایی و دو منطقه پرورشی و ارتباط آن با تراکم پرورش و مانگروها در فیلیپین پرداختند. تمامی نشانگرهای مورد استفاده چند شکلی نشان دادند و ۱۸۴ آلل مختلف در مجموع لوکوسها مشاهده کردند و رنج آللی را از ۶ تا ۵۴ آلل در لوکوسها بیان کردند. رنج هتروزیگوسیتی را از ۴۷/۰ تا ۰۰/۱ و تعداد ژنوتیپها را از ۵ تا ۷۰ در هر لوکوس گزارش نمودند. شاخص Fst نیز تمایز ژنتیکی معنیداری را بین چهار جمعیت وحشی نشان داد و همچنین تمایز ژنتیکی بین چهار منطقه میگوی وحشی همبستگی مثبتی را با وضعیت مانگروها و تراکم پرورش نشان داد.
بارتفئی در سال ۲۰۰۳ بررسی بر روی ساختار ژنتیکی دو استوک کپور پرورشی (Cyprinus carpio) با بهره گرفتن از ۴ مارکر میکروستلایتی و ۱۰ مارکر RAPD انجام داد. دادههای حاصل از میکروستلایت جزئیات بیشتری از تنوع ژنتیکی را نشان دادند اما دادههای حاصل از هر دو مارکر نبود تنوع ژنتیکی بارز بین دو استوک را نشان داد. تعداد میانگین الل در لکوس برای استوکها ۹ و ۵/۹ به دست آمد، مقدار هتروزگوسیتی مورد انتظار ۸۳/۰ و ۸۱/۰ و هتروزگوسیتی مشاهده شده نیز برای هر دو جمعیت ۶۹/۰ به دست آمد (بارتفئی، ۲۰۰۳).
در مطالعه ای بر روی دو گونه Alosa alosa و Alosa fallax هشت جفت نشانگر ریزماهواره دینوکلئوتید طراحی و استفاده شدند. تعداد آلل در لوکوس از ۳ تا ۹ عدد برای A. alosa و از ۲ تا ۷ برای A. fallax بهدست آمد. همچنین میزان هتروزیگوسیتی را برای این دو گونه به ترتیب از ۲۶/۰ تا ۹۲/۰ و ۲۴/۰ تا ۷۲/۰ اعلام کردند (فاریا و همکاران، ۲۰۰۴).
بر اساس مطالعه صورت گرفته در سال ۲۰۰۴ بر روی قزلآلای رنگبن کمان پرورشی (Oncorhynchus mykiss) از سه منطقه تعداد ۱۵۲ نمونه را با بهره گرفتن از ۹ لکوس میکروستلایتی پلیمورف مورد بررسی تنوع ژنتیکی قرار دادند که بر اساس نتایج حاصله تعداد ۱۲۶ الل در کل لکوسها به دست آمد. تعداد ۲۴-۹ و بطور متوسط ۱۴ آلل در هر لکوس مشاهده شد، و مقدار هتروزیگوسیتی مشاهده شده نیز از ۳/۹۶-۱/۴۲ با مقدار متوسط ۵/۷۱ متغیر بود. انحراف از تعادل هاردی-واینبرگ در تمام جمعیتها دیده شد که علت آن را وجود زیر ساختارهایی در جمعیتها دانستند که منجر به اثر Wahlund شده بود (سیلورستین، ۲۰۰۴).
از جمله تحقیقات صورت گرفته در خارج از کشور میتوان به بررسی شش جمعیت از کپور معمولی (Cyprinus carpio) با بهره گرفتن از ۳۰ جفت نشانگر ریزماهواره اشاره کرد. در این مطالعه میانگین تعداد آلل در هر لوکوس ۷ و تعداد آلل مؤثر بین ۰۴/۱ تا ۷۲/۴ بود. همچنین اعلام کردند که بین نتایج حاصل از آنالیز خوشهای و فواصل جغرافیایی همبستگی وجود دارد (لی و همکاران، ۲۰۰۷).
در تحقیقی بر روی شگماهی آمریکایی (Alosa sapidissima) از ۱۶ جفت نشانگر ریزماهواره استفاده شد (جولیان و بارترون، ۲۰۰۷). تعداد آلل مشاهده شده در هر لوکوس را از ۸ تا ۳۲ و بطور متوسط ۴/۱۵ آلل در هر لوکوس گزارش کردند. میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده را ۱/۸۱% اعلام کردند.
هشت نشانگر ریزماهواره در تحقیقی بر روی ماهی سیچلاید (Pseudocrenilabrus multicolor victoria) در آگاندا طراحی و استفاده شد و رنج آللی را برای این ماهی ۴ تا ۱۹ آلل و میزان هتروزیگوسیتی را برای آن ۸۵/۰ اعلام کردند و این نشانگرها را برای استفاده در مطالعه ساختار جمعیتهای این ماهی در آگاندا مناسب اعلام کردند (کریسپو و همکاران، ۲۰۰۷).
بر اساس بررسی صورت گرفته بر روی ماهی قزلآلای رنگینکمان ۱۴ مارکر میکروستلایتی برای بررسی تنوع ژنتیکی این گونه مورد استفاده قرار گرفت که بدین منظور از ۶ جمعیت پرورشی نمونهگیری شد، با بررسی نتایج تعدادالل موثر ۸۹/۲-۵۳/۱ با میانگین ۱۲/۲ الل در هر لکوس به دست آمد.بر اساس نتایج حاصل از فاصله ژنتیکی Nei، دو گروه ژنی مختلف شناسایی شد (گراس، ۲۰۰۷).
از ۹ لکوس اختصاصی برای مقایسه تنوع ژنتیکی ماهی Tinca tinca در دو جمعیت وحشی و چهار جمعیت اهلی استفاده شد. تعداد هفت لکوس با رنج اللی ۱۹-۲ پلی مورفیسم نشان دادند، جمعیتهای وحشی درصد بالاتری از تنوع را نشان دادند اما این تفاوت معنی دار نبود، درمجموع تنوع ارزیابی شده بر اساس Fst در مقایسه بین تمام نمونهها معنیدار بود (کوهلمن، ۲۰۰۷).
در تحقیقی که بر روی صدف Haliotis discus انجام شد از هفت نشانگر پلیمورف میکروستلایتی برای بررسی جمعیتهای پرورشی این گونه استفاده شد، بر اساس نتایج حاصله به طور متوسط تعداد ۸۳/۶ الل در هر لکوس مشاهده شد و میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده و قابل انتظار نیز به ترتیب ۷۱/۰ و ۷۰/۰ به دست امدند. با مقایسه نتایج حاصل از این تحقیق با بررسیهای صورت گرفته بر روی گونههای مشابه مشخص شد که در این جمعیتها کاهش غنای اللی به میزان ۵۸-۱۱% آلل در هر لکوس رخ داده است. که علت آنرا کم بودن تعداد مولدین که منجر به افزایش انحراف ژنتیکی شده و همچنین افزایش احتمال درونآمیزی دانستند.(مرچنت، ۲۰۰۸).
بائی و همکاران (۲۰۰۸) از شش جایگاه ژنی ریزماهواره در بررسی بر روی تنوع ژنتیکی چهار جمعیت پرورشی باس دهان بزرگ (Micropterus salmoides) استفاده کرد و نتایج حاصل از آنرا با نمونههای وحشی مقایسه کرد، تعداد آلل در هر جایگاه در هر چهار جمعیت مشابه و میانگین آن ۱۷/۲ بهدست آمد که کمتر از مقدار آن در جمعیتهای وحشی ۵۵/۵ بود. همچنین میانگین مقدار هتروزگوسیتی مشاهده شده در جمعیتهای پرورشی (۳۷/۰) در مقابل ۵۱/۰ جمعیتهای وحشی بود. با توجه به کاهش شدید تنوع آللی و کاهش هتروزیگوسیتی که همراه با علائمی از کاهش Ne نیز بود به این نتیجه رسیدند که تنگنای ژنتیکی رخ داده است.
در تحقیق که بر روی میگوی چینی (Fenneropenaeus chinensis) انجام شد از هفت نشانگر ریزماهواره برای بررسی ساختار ژنتیکی آن در هفت منطقه استفاده شد و در مجموع ۱۰۹ آلل در کل جایگاهها بهدست آمد. نتایج حاصل از انالیز AMOVA و فاصله ژنتیکی سه منطقه با جمعیتهای مجزا را نشان داد (منگ، ۲۰۰۹).
بر اساس مطالعات صورت گرفته در سال ۲۰۰۹ بر روی صدف آب شیرین Hyriopsis cumingii از هشت نشانگر ریزماهواره برای بررسی ساختار ژنتیکی در دو منطقه پرورشی و چهار منطقه وحشی استفاده شد که در مجموع ۹۶ الل در شش منطقه دیده شد، نتایج تنوع ژنتیکی بالاتری را در جمعیتهای وحشی در مقایسه با جمعیتهای پرورشی نشان دادند در حالیکه جمعیتهای پرورشی میزان بالاتری از درونآمیزی (f=0.10-0.11) را در مقایسه با جمعیتهای وحشی (f=0.02-0.10) نشان دادند. AMOVA نشان داد که تنوع درون جمعیتها ۹۵/۸۲ % و تنوع بین جمعیتها ۱۸/۴% میباشد. (لی و همکاران، ۲۰۰۹).
نتایج حاصل از آنالیز نشانگرهای دی ان ای ریزماهواره تمایز ژنتیکی بین جمعیتهای وحشی و پرورشی گوازیمماهی (Polydactylus sexfilis) در هاوایی نشان نداد (پان و یانگ، ۲۰۱۰). در این مطالعه از ۱۵ نشانگر ریزماهواره استفاده کردند که در این بین شش نشانگر که چندشکلی بالایی نشان داده بودند برای آنالیزهای بعدی استفاده شدند. در مجموع ۳۷ آلل در سطح شش جایگاه در دو جمعیت شناسایی شد. شاخص Fst در این مطالعه ۰۰۱/۰ و مقدار هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار به ترتیب ۶۶/۰ و ۷۵/۰ بهدست آمد. نتایج حاصل از آنالیز تنگنای ژنتیکی نشان داد که جمعیت هچری با تعداد کافی مولد یافت شده به طوری که ضریب درونآمیزی بسیار پایینن (۰۷/۰-۰۵/۰) در هر دو جمعیت مشاهده شد.
ساختار جمعیتی ماهی مرمری صخرهای (Sebastiscus marmoratus) در چهار منطقه جغرافیایی با بهره گرفتن از ۱۱ جفت نشانگرهای ریزماهواره توسط سان و همکاران (۲۰۱۱) بررسی گردید. ۸۲ آلل مختلف در این مطالعه شناسایی و بازه وزنی آن از bp101 تا bp255 گزارش شد و میانگین تعداد آلل مؤثر را ۴۳/۴ بود. همچنین میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده را ۶۴/۰ و هتروزیگوسیتی مورد انتظار را ۶۵/۰ اعلام کردند. شاخص جدایی جمعیتها بطور میانگین ۱۵/۰ و انحراف بالا از تعادل هاردی-واینبرگ را به دلیل هتروزیگوسیتی بالا بیان کردند.
راجاسکار و همکاران (۲۰۱۲) به بررسی تنوع ژنتیکی جمعیتهای وحشی (دو جمعیت) و پرورشی (یک جمعیت) سوف آسیایی غولپیکر (Lates calcarifer) با بهره گرفتن از ۱۰ نشانگر رپید (RAPD) پرداختند. در این مطالعه ۵۸۹ باند مشاهده شد که ۱۲/۹۳% آنها چندشکلی نشان دادند. میزان تنوع ژنتیکی در جمعیتهای وحشی بیشتر از پرورشی اعلام گردید و الگوی دندروگرام با بهره گرفتن از روش UPGMA نیز دو جمعیت وحشی را بر روی یک کلاد و جمعیت پرورشی را بروی کلاد جداگانه ای دیگر قرار داد.
فصل سوم
مواد و روشها
۳- مواد و روشها
تعداد ۱۴۰ نمونه شگماهی براشنیکووی از سواحل مناطق انزلی (E: 49°۲۶’, N: 37°۲۵’)، گمیشان (E: 54°۰۴’, N: 37°۰۴’)، محمودآباد (E: 52°۱۵’, N: 36°۳۷’)، میانکاله (E: 53°۳۵’, N: 36°۴۸’)، ساری (E: 53°۰۳’, N: 36°۳۳’) (هرمنطقه ۲۸ نمونه) در پاییز تا دی ماه سال ۱۳۹۲با استفاده از صید پره نمونهبرداری و از هر ماهی باله دمی جهت استخراج DNA قطع و داخل تیوپهای حاوی الکل ۹۶% فیکس شدند. سپس تمامی نمونهها به آزمایشگاه ژنتیک و بیوتکنولوژی آبزیان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان جهت انجام آزمایشات منتقل شدند.
شکل ۱-۳- نقشه مناطق نمونه برداری ماهی A. braschnikowi در سواحل جنوبی دریای خزر در مطالعه حاضر
در فرایند استخراج DNA به روش فنول- کلروفرم از محلولها و بافرهایی استفاده می شود که نحوه آماده سازی آنها در زیر آمده است:
≤ ۱ j=1,2,…,n , ur,vi≥۰
مدل۱- مدل نسبت CCR ورودی محور
به طوری که :
Z0 واحد تحت بررسی
میزان ورودی iام برای واحد jام ( m,…۱,۲,=i )
میزان خروجی rام برای واحد jام ( r=1,2,…,s )
وزن داده شده به خروجی rام ( قیمت خروجی rام )
وزن داده شده به ورودی iام ( هزینه ورودی iام )
۲-۷-۲ مدل اولیه[۴۵] ( مضربی ) CCR ورودی محور
مدل فوق یک مدل کسری است اما در عمل شکل مضربی آن که خطی است مورد استفاده قرار می گیرد.
فرم مضربی CCR به دنبال حداکثر نمودن مجموع موزون خروجیها ی واحد تحت بررسی است وقتی که مجموع موزون ورودی ها ثابت و برابر با مقداری مانند یک باشد. این فرم به صورت زیر نوشته می شود:
Max Z0 =
Subject to:
-
Ur , vi ≥ ۰ j=1,2,…,n
مدل ۲- مدل مضربی CCR ورودی محور
محدودیت آخر هم بیان می کند که کارایی واحد مورد نظر (و همچنین سایر واحدها) نباید از مقدار یک یا صددرصد بیشتر شود. بنابراین محدودیت آخر به ازای تمام واحدهای مورد بررسی نوشته می شود. وزنی که از حل این مدل برنامه ریزی خطی بدست می آید (Ur , vi ) مقدار کارایی واحد تحت بررسی را مشخص می کند. برای ارزیابی کارایی هر واحد تصمیم گیری باید مدلهای مشابه نوشته و حل شود.
در مدل مضربی فوق، متغیرهای تصمیم مساله غیر منفی هستند؛ به این معنی که اگر وزن یک ورودی یا خروجی در هرکدام از واحد های تصمیم گیری صفر شود، آن ورودی یا خروجی در تعیین کارایی بی اثر خواهد بود. برای پرهیز از حذف این اثر، باید مقدار متغیر های تصمیم مدل، از یک مقدار بسیار کوچک مثل ϵ بزرگتر در نظر گرفته شود. براین اساس مدل مضربی CCR ورودی محور به صورت زیر اصلاح شد (Banker,Charnes,cooper,1984):
Max Z0 =
Subject to:
-
Ur , vi ≥ ϵ j=1,2,…,n
ϵ مقدار کوچک بزرگتر از صفر است.
مدل ۳- مدل مضربی CCR اصلاح شده ورودی محور
کلیه متغیر های مدل ۲ و ۳ نیز مثل مدل ۱ تعریف می شود.
۲-۷-۳ مدل ثانویه[۴۶] ( پوششی ) CCR ورودی محور
چارنز، کوپر و رودز دریافتند که اگر تعداد واحدهای مورد بررسی نسبت به تعداد ورودی ها و خروجی ها مناسب نباشد، در عمل کارایی تعداد زیادی از واحدها ۱۰۰% خواهد شد و روی مرز کارا قرار
میگیرند. لذا برای افزایش قدرت تفکیک پذیری مدل، رابطه تجربی زیر پیشنهاد شد (مهرگان،۱۳۸۷) :
(مجموع تعداد ورودی ها و خروجی ها) ۳ تعداد واحدهای مورد بررسی
علاوه بر رابطه فوق، کوپر و همکارانش گفته اند اگر n تعداد واحدهای تصمیم گیری،m تعداد ورودی ها و s تعداد خروجی ها باشد در آنصورت رعایت رابطه زیر توصیه می شود: (Cooper,2011)
از آنجا که هر واحد مورد بررسی یک محدودیت به مدل فوق اضافه می کند، عملا تعداد محدودیتها بیشتر از تعداد متغیرها است و حل مسأله ثانویه این مدل که به مدل پوششی یا ثانویه CCR مشهور است، از نظر پیچیدگی محاسبات، مناسب تر خواهد بود. لذا اگر متغیر متناظر با محدودیت اول در مدل ۲ با Ѳ و متغیر های متناظر با سایر محدودیت ها با نشان داده شود، ثانویه مدل ۲
می شود:
Min y0 = Ѳ
i= 1,2,…,m
r=1,2,…,s
مدل۴ – مدل پوششی یا ثانویه CCR ورودی محور
در مدل فوق y0 واحد تحت بررسی و سایر متغیر ها مشابه مدل شماره ۱ تعریف می شود.
با توجه به توضیحاتی که برای اصلاح مدل مضربی CCR ورودی محور گفته شد، مدل فوق نیز به صورت زیر اصلاح گردید (Banker,Charnes,cooper,1984):
Min y0 = Ѳ - ϵ (
s.t: r=1,2,…,s
i= 1,2,…,m
مدل۵ – مدل پوششی یا ثانویه CCR اصلاح شده ورودی محور
در مدل فوق مازاد متغیر کمکی کمبود در میزان ستاده تولید برای ستاده مشخص شدهr را نشان می دهد و متغیر کمکی دیگری است که ورودی i استفاده شده از آن را بیان می دارد. سایر متغیر ها نیز مشابه مدل قبل تعریف می شود.
یک واحد تصمیم گیرنده در مدل فوق وقتی کاراست که :
اولاً= ۱ و ثانیاً باشد (مهرگان،۱۳۸۷) .
۲-۷-۴ مدل نسبت CCR خروجی محور
بر اساس آنچه در خصوص تفاوت مدل های ورودی محور و خروجی محور گفته شد، می توان مدل شماره ۱ را به شرح زیر به صورت یک مدل خروجی محور نوشت (Charnes,Cooper,Rhodes,1978) :
Min f0 =
S.t. ≥ ۱ j=1,2,…,n , ur,vi≥۰
1-6-4 مشکلات انجام تحقیق
با توجه به سیاستهای موجود درسازمان مورد مطالعه، ضعف در روحیه ارائه اطلاعات مورد نظر در حین مراحل جمع آوری اطلاعات یکی از مشکلات مهم در مسیر اجرای تحقیق بوده است. مشکل دیگر دانش مرتبط با پروژه هایی بود که به صورت ضمنی و سینه به سینه منتقل شده بود و در جایی به صورت مکتوب و متمرکز وجود نداشت. مشکلی دیگری نیز به چشم می خورد و آن نبود روحیه ارائه اطلاعات تفصیلی در رابطه با پروژه های انجامی در نرم افزاری بود که برای امر مدیریت اطلاعات پروژه ها تهیه شده بود.
1-7 تعریف عملیاتی متغییرهای مستقل یا وابسته
با توجه به مدل مفهومی تحقیق، تعریف متغییرها ارائه می گردد:
عملکرد مورد انتظار: به عنوان درجهای که فرد اعتقاد دارد بهره گیری از سیستم می تواند به تحقق اهداف در عملکرد شغلیاش کمک کند؛ تعریف می شود.
تلاش مورد انتظار: درجهای از سهولت مرتبط با بهره گیری از سیستم است.
تأثیرات اجتماعی: درجهای از درک فردی است که اعتقاد دارد اشخاصی که مهم میداند معتقدند او باید از سیستم جدید استفاده کند(Ajzen, 2002).
تسهیل شرایط: درجهای که فرد اعتقاد دارد زیر ساختهای فنی و سازمانی برای حمایت از بهره گیری از سیستم وجود دارد (Goodhue & Thompson, 1995).
اعتماد[1]:روان شناسان اعتماد را پدیده ای فردی می دانند .جامعه شناسان ساختار اجتماعی می دانند (McKnight, Choudhury& Kamcmar, 2002). در منابع روان شناسی اعتماد به عنوان درک درباره ی علایق دیگران و خواسته ی مرتبط با آنها به گونه که برای افراد قابل درک باشد تعریف شده است(Rousseau, Sitkin, Burt & Camerer, 1998, p. 394).
قصد رفتاری [2] : بیانگر شدت نیت یا اراده ی فردی برای انجام رفتار هدف (در این تحقیق بهره گیری از سیستم مدیریت اطلاعات پروژه)است (Morris & Dillon, 1997, p. 61). رابطه قصد رفتاری با رفتار نشان می دهد، افراد تمایل دارند در رفتارهایی درگیر شوند که قصد انجام آنها را دارند بنابرین رفتار همیشه بعد از قصد رفتاری و متصل به آن است(Conner & Armitage, 1998, p. 1431).
فصل دوم
ادبیات موضوع و مدل مفهومی پژوهش
در این فصل ادبیات موضوع و پیشینهای از تحقیقات انجام شده مطرح می گردد و در انتها به جمع بندی و ارائه مدل مفهومی پرداخته می شود. نخست به مبحث رفتار و قصد انجام رفتار و بعد سلسله مراتب باورها، نگرش ها و رفتارها بررسی می شود. در ادامه به توضیح پدیده های سيستم، اطلاعات و مديريت پرداخته شده است و بعد به بررسی متخصصان اطلاعاتي که شامل تحليلگر سيستمها، مديران پايگاههاي داده، متخصصان شبکه، برنامهنويس ها و اپراتورها پرداخته می شود. بعد از بررسي اجزاي MIS به سيستمهاي اطلاعات مديريت در حالت کلي پرداخته ميشود. سيستمهاي پشتيباني تصميم(DSS) ، سیستم مدیریت اطلاعات پروژه و اداره مجازی از این دسته سیستم ها می باشند که مورد بررسی قرار گرفته اند.
چون مبنای فناوریهای مدیریت اطلاعات پروژه مبتنی بر فناوری اطلاعات میباشد از این رو استفاده از آنها در قالب پذیرش فناوریهای اطلاعات مطرح بوده و بخشی از ادبیات موضوع نیز به ارائه مدلها در بحث پذیرش فناوریهای اطلاعات اختصاص یافته است.
در بخش بعد، مجموعه ای که جامعه مورد نظر تحقیق بوده با نام مرکز همکاری های فناوری ریاست جمهوری معرفی می گردد.
پس از بررسی پیشینه ی تحقیق و مدلهای پذیرش فناوری اطلاعات، نظریه یکپارچهی پذیرش و استفاده از فناوری به عنوان مدل مفهومی تحقیق انتخاب و سازههای شکل دهنده هر یک معرفی گردید. در انتها با توجه به ادبیات بررسی شده، در بخش جمع بندی، مدل مفهومی تحقیق تکمیل می گردد.
2-2 ادبیات نظری و پیشینه پژوهش
2-2-1 رفتار و قصد انجام رفتار
قصد رفتاری اینگونه تعریف میشود: انتظار برای رفتارکردن به شیوهای خاص در رابطه با اکتساب،کنارگذاری و مصرف کالا یا خدمات. از آنجا که نیتهای رفتاری پیش بینی کننده رفتار واقعی هستند. اندازه گیری نیتهای رفتاری برای محققین اهمیت دارد. مطالعه باورها و نگرشها رابطه آنها با رفتار استفاده دارای پیامدهای مهمی در راهبرد ارتقا است.
2-2-2 سلسله مراتب باورها، نگرشها و رفتارها
باورها، نگرشها و رفتارها می توانند به طور غیر مستقیم از طریق سلسله مراتب تاثیرات شکل بگیرند و نوع فرایند استفاده ای را که به طور سلسله مراتبی اجرا شده است را کنترل می کنند. جدول ذیل فرایند متفاوت استفاده و چهار طبقه به وجود آمده را در جدول 2-1 ارائه می کند:
جدول 2 1. سلسله مراتب چهار گانه تاثیرها
| سلسله مراتب چهارگانه تاثیرها | |
| فرایند استفاده | سلسله مراتب تاثیرها |
| درگیری ذهنی بالا | باورها – نگرش – رفتار |
| درگیری ذهنی پایین | باورها – رفتار – عاطفه |
| تجربی / بی برنامه | عاطفه- رفتار – باور |
به مجموعه ای از اجزاء که با یکدیگر در تعامل باشند وهدف خاصی را دنبال کنند سیستم می گویند با توجه به این تعریف یک سیستم اولا بیش از یک عضو دارد ثانیا اجزاء وقطعات یک سیستم باید باهم ارتباط منطقی داشته باشند به عنوان مثال ساعتها ، ماشین ها ودوچرخه ها همگی سیستم می باشند زیرا بیش از یک قطعه دارند وقطعات نیز با هم ارتباط منطقی دارند اما یک صخره نمی تواند یک سیستم باشدلازم به توضیح است یک ساعت مچی خراب که دیگرزمان صحیح را نشان نمی دهد نیز یک سیستم است ولی یک سیستم معیوب مانند سازمانی که درست عمل نمی کند.
مورد دیگری که در تعریف سیستم قابل تامل است قصد مشترک برای دستیابی به یک هدف می باشد هر سیستم برای دستیابی به یک یا چند هدف طراحی می شود وتمام اجزاء به جای دستیابی به اهداف شخصی برای دستیابی به اهداف کل سیستم فعالیت می کنند.
سیستم هایی که شامل انسان می باشند(مانند سازمانها )برخلاف سیستم های مکانیکی از پیچیده گی زیادی برخوردارند زیرا انسان ها در فرهنگ ، خلق وخو ، روابط انسانی و ….. متفاوتند همه این موارد بر روی عملکرد سیستم های انسانی اثر میگذارند وکارمدیران در سیستم های انسانی برای دستیابی به اهداف سازمان به مراتب مشکل تر خواهد بود.
داده / اطلاعات / پردازش [۹]
اطلاعات به داده های خامی گفته می شود که بعد از پردازش نتیجه خاصی را ارائه دهند. افراد زیادی داده واطلاعات را به جای هم بکار میبرند این مسئله در مکالمات غیر رسمی قابل قبول است ولی باید بین این دو تفاوت قائل شد .داده چیزی است که برای تصمیم گیری ، محاسبه ویا اندازه گیری مورد استفاده قرار می گیرد . به عنوان مثال داده ممکن است تعداد ساعت کارکردهر یک از کارکنان شرکت باشد وقتی این داده ها پردازش شد می تواند به اطلاعات منجرشود برای نمونه وقتی ساعت کارکرد هر یک از کارکنان در نرخ دستمزد ساعتی وی ضرب شود حاصل آن درآمدناخالص فرد خواهد بود و وقتی درآمد های ناخالص کلیه کارکنان با هم جمع شودحاصلجمع عبارت است از کل مبلغ قابل پرداخت شرکت به کارکنان . حال این ارقام یک اطلاعات برای مدیر شرکت به حساب می آید پس اطلاعات به مدیر چیزی رامی گوید که وی قبلا نمی دانسته است.نکته قابل توجه در بحث داده و اطلاعات این است که اطلاعات استخراج شده از یک سیستم می تواند داده ای برای سیستم دیگر منظور شوددر مثال قبل ارقام مجزا برای هر یک ازکارکنان اطلاعات به حساب می آیند زیرا هر عدد به کارمند می گوید در ماه گذشته چه مقدار پول بدست آورده است ولی برای مدیر قسمت این ارقام فقط داده است ومدیر می خواهد بداند که مبلغ حقوق پرداختی شرکت چقدر می باشد بنابراین این ارقام فردی می بایست برای تولید این اطلاعات مجددا پردازش شود.
پردازش داده ها می تواند توسط دست ویا به کمک ابزار مانند ماشین حساب ویاکامپیوتر انجام شود که به آن سیستم پردازش داده[۱۰] گفته می شود. معمولا بین زمانی که داده ها جمع آوری می شوند وزمانی که به اطلاعات تبدیل می شوند فاصله زمانی وجود دارد. به عنوان مثال داده های حقوق بگیران تا پایان دوره پرداخت یعنی هنگامی که لیست حقوق بگیران آماده شود نگهداری می گردد ودرپایان ماه به اطلاعات تبدیل می شود وهمچنین اطلاعات تولید شده برای استفاده کاربر می باید ذخیره سازی وحفاظت شود تا در صورت نیاز به آن مراجعه کنند بنابراین نگهداری وذخیره اطلاعات در سازمان از اهمیت خاصی برخوردار است که این مهم جزء وظایف مدیریت پایگاه داده ها[۱۱] می باشد که یکی از اجزاء مهم سیستم اطلاعات مدیریت MIS به شمار می رود.با بکارگیری وسیع کامپیوترها در امر پردازش وذخیره سازی داده ها وایجاد سیستم های اطلاعات مدیریت MISدر عصر حاضراطلاعات بیشترین توجه را به خود جلب کرده است.
در پایان این قسمت بایدگفت گردش اطلاعات در سازمان ها از ارزش بالایی برخوردار شده است ودر واقع این گردش در سازمانها مشابه گردش خون در بدن انسان است همانطور که اگر در بدن انسان به عضوی خون نرسد آن قسمت از کار می افتد ودرنهایت اعمال سایر اعضا نیز مختل میشود در سازمانها نیز مختل شدن روند گردش اطلاعات منجر به روند عدم اجرای وظایف کامل یک قسمت ویا تمامی قسمت های سازمان خواهد شد.
۲-۲- ۳ چرخه فرایند مدیریت
همانگونه که توضیح داده شد MIS از سه کلمه سیستم،اطلاعات و مدیریت تشکیل شده است . در بالا در مورد دو کلمه سیستم و اطلاعات توضیح داده شد و اکنون به تجزیه و تحلیل کلمه مدیریت می پردازیم.
مدیریت یعنی فن و دانش انجام کار توسط دیگران ، این تعریف توسط پایه گذاران علم مدیریت عنوان شده است . اما در علم مدیریت روز ، مدیریت بصورت یک چرخه فرایند تعریف می گردد.
این چرخه از
برنامه ریزی ،
سازماندهی ،
نظارت ،
کنترل ،
رهبری ،
و نوآوری تشکیل شده است .
در مبحث برنامه ریزی اهداف، استراتژی و ماموریت سازمان مشخص می شود و براساس آن سازماندهی مناسبی جهت نیل به اهداف تعریف میگردد. در مبحث سازماندهی مباحث انواع ساختار سازمانی مورد بررسی قرار میگیرد که شامل ساختارهای سلسله مراتبی ، افقی، کارگروهی و غیره است که براساس نوع فعالیت و محیط، مورد استفاده شرکتها و موسسات مختلف قرار میگیرند. بعد از مشخص کردن ساختار سازمانی مباحث مربوط به نظارت و کنترل مطرح می گردد.
منظور ازنظارت اطمینان مدیر یا مدیران از چگونگی انجام کار در حین انجام آن است و به منظور اطمینان خاطر از اینکه خروجی های ایجاد شده با تعاریف اولیه انجام شده دربرنامه ریزی مطابقت داشته باشد، مبحث کنترل مطرح می شود . در بخش کنترل یک بازخورد[۱۲] (فیدبک) به بخش برنامه ریزی وجود دارد تا در صورتیکه مشکلی بوجود آمده باشد آنرا حل کنند.
در ادامه چرخه فرایند به رهبری می رسیم. پس از تصمیم گیری در سازمان توسط مدیران عالی معمولاً بعضی یا تمامی تصمیم ها عملی نمی شوند و این بدین خاطر است که از طرف بدنه سازمان در مقابل این دستورات و تصمیمات مقاومت وجود دارد. برای برطرف نمودن این مشکلات مدیران نقش رهبری را پیدا می کنند و برای ایجاد رهبری باید نظریات سازمان بصورت جمع بندی شده ای در اختیار مدیران قرار گیرد و مدیر آنها را درتصمیمات خود لحاظ کند.بعبارتی چون سازمان نقش خود را در اجرای تصمیمات حس می کند دیگر با تصمیمات گرفته مقابله نمی کند.
مهمترین مرحله چرخه فرایند نوآوری است که بدون وجود آن چرخه مدیریت پویا نخواهد بود. در صورتیکه نوآوری وارد این چرخه فرایند شود این حلقه از حالت سکون خارج و بصورت حلقه ای درمی آید که مرتباً در حال رشد و ارتقاء خواهد بود.
از عواملی که در موفقیت رهبری سازمان موثر می باشد عوامل فشار بر مدیریت است. دیده شده مدیری در یک سازمان موفق بوده اما عملکرد همان مدیر در سازمان دیگر ناموفق بوده است . این موضوع به عوامل فشار بر مدیر یک سازمان بر میگردد .
این عوامل عبارتند از:
دولت ،
سهامداران ،
بازار (مشتری ، رقبا) ،
کارکنان ،
اعتبار دهندگان ،
استاندارد گذاران ،
تامین کنندگان،
و مقامات محلی.
هرکدام از این موارد می توانند عامل فشار مثبت و یا منفی به عملکرد مدیران باشد . دولت با وضع قوانین ، سهامداران با طرح خواسته های خود ، مشتریان با توجه به اینکه انتظار محصولات و خدمات بهتر و ارزانتری را دارند ، رقبا با ارائه محصولات و خدمات جدید، کارکنان بعنوان عامل فشار داخلی (اگر کارکنان یک سازمان پویا باشند حرکت مدیر به سوی اهداف سازمان سریعتر خواهد بود و اگر این روند بر عکس باشد کارکنان حرکت مدیر را کند می کنند)، اعتبار دهندگان بعنوان تامین کننده منابع مالی مانند بانک ها، استاندارد گذاران با مباحثی مانند ایزو و غیره ، تامین کنندگان به عنوان فراهم کننده مواد اولیه و قطعات و در آخر مقامات محلی با طرح مسائل خاص خود، می توانند عوامل فشار مثبت و منفی بر مدیریت یک سازمان باشند.
با توجه به نکات فوق باید گفت مدیریت کار مشکلی است و بدون داشتن اطلاعات کامل و دقیق از سازمان، بدون سیستم های جامع و یکپارچه اطلاعات مبتنی بر کامپیوترهای پیشرفته و سریع با بستر مناسب انتقال اطلاعات در یک سازمان ، نمی توان توقع داشت مدیران آن سازمان موفق عمل کنند. زیرا یکی از عوامل موفقیت، تصمیم به موقع و بجاست و آن حاصل نمی شود مگرآنکه اطلاعات قابل اطمینان، بموقع، دقیق و مرتبط با موضوع به مدیر داده شود و این ضرورت پیاده سازی سیستم های اطلاعات مدیریت در سازمان را توجیه می کند .
۲-۲-۴ چگونگی ایجاد سیستم اطلاعات مدیریت در سازمان
در قسمت های قبل ضمن تعریف و معرفی سیستم های اطلاعات مدیریت و زیر ساخت های لازم جهت ایجاد آن به سرویس های سیستم های گزارشات مدیریت، سیستم های تصمیم گیری مدیریت و سیستم های اطلاعات مدیران ارشد نیز اشاره شد.
در این قسمت به این سوال پاسخ می دهیم که چگونه یک سیستم اطلاعات مدیریت را در سازمان ایجاد کنیم.
برای ایجاد سیستم اطلاعاتی در یک سازمان دو راه حل وجود دارد.
در روش اول سیستم اطلاعات مدیریت مخصوص یک سازمان تولید میشود . برای این کار لازم است گروهی از کارشناسان سیستم، نرم افزار، سخت افزارو تکنولوگهای سازمان با تجزیه و تحلیل کامل و دقیق سازمان بصورت قدم به قدم و بررسی کلیه زیر سیستم ها توسط متخصصین امرکلیه مراحل تولید یک سیستم اطلاعتی شامل مطالعه مقدماتی جهت شناخت وضعیت موجود، طراحی وضعیت موجود، طراحی گردش اطلاعات منطقی سیستمها، طراحی بانکهای اطلاعاتی و ارتباط زیر سیستمها با یکدیگر (ارتباط سیستمهای تولید، فروش، خرید، مالی، نیروی انسانی و…با یکدیگر) و در نهایت برنامه نویسی آنها انجام می گردد. همانگونه که مشهود است این روش بسیار زمانبر و پرهزینه خواهد بود اما در نهایت نتیجه کارمطلوب و کاملاً مطابق با نیازهای سازمان خواهد بود.
در روش دوم خرید یک بسته سیستم اطلاعاتی آماده و سفارشی کردن آن است بدین معنی که از نرم افزارها و سیستم هائی که در سازمانهای مشابه مورد استفاده قرار گرفته و توسط شرکتهای معتبر ارائه و پشتیبانی میگردند استفاده شود. لازم به توضیح است که این نرم افزارها توسط کارشناسان داخل و خارج سازمان همخوان با نیازهای سازمان شده و سپس مورد بهره برداری قرار می گیرند. در این روش علاوه بر کاهش چشمگیر زمان ، هزینه های کمتری نیز به سازمان تحمیل می شود. در این روش احتمال می رود که در پایان، قسمت های از سیستم اطلاعات مدیریت کاملاً مطلوب نباشد که آنرا نیز می توان با بازنگری های بعدی به حد مطلوب رساند.
یک مثال ساده در زندگی روزمره به تفهمیم موضوع فوق کمک می کند . برای تهیه یک منزل مسکونی به دو روش میتوان عمل کرد . در روش اول با تحقیقات لازم و صرف وقت زمین مناسب خریداری شود و سپس طی مراحل قانونی نقشه ساختمان با جزئیات کامل توسط گروهی طراح و معمار ترسیم می شود (که مطمئناً نیازها و سلایق سفارش دهنده در آن منظور شده است) . در مرحله بعد پیمانکاری معتبر و توانا جهت ساختن بنا انتخاب میگردد و عملیات ساخت آغاز می شود و کلیه جزئیات از جمله جنس و نوع لوازم مورد مصرف حتی جزئیاتی مانند رنگ کاشی ها با در نظر گرفتن نظریات سفارش دهنده انتخاب خواهد شد . در پایان این مراحل یک منزل مسکونی که نیازها و سلیقه های سفارش دهنده در آن دیده شده است تحویل خواهد شد. اما باید دقت شود عواملی چون زمان بیشتر ، هزینه زیاد ، پیگیری های مکرر و … از جمله شرایط این روش خواهد بود.
در روش دوم خرید یک منزل مسکونی آماده از شرکتهای ساختمانی انبوه ساز معتبر است که بعد از پیگیریها و کارشناسی های لازم در مدت زمان کمتر و هزینه پائین تر این کار امکان پذیر است و در نهایت با تغییرات جزئی نه کلی در ساختمان (سفارشی کردن آن) میتوان حد نسبتاً مطلوبی را با توجه به خواسته های مصرف کننده در آن ایجاد کرد.
روش اول یعنی تهیه سیستم های اطلاعات مدیریتی از صفر واستفاده ازنیروهای متخصص جهت آن کاری بس وقت گیر وپرهزینه است . به گفته یکی از صاحب نظران ” تصور اینکه تعدادی متخصص کامپیوتر یک سیستم مدیریتی مجتمع وکامل را برای یک شرکت بزرگ تهیه کنند ونام آنرا سیستم های اطلاعات مدیریت بگذارند نامعقول ومسخره است” .
از حدود ۲۰ سال قبل عملا ایجاد سیستم های اطلاعات مدیریت به این روش انجام نمی گیرد وشرکت های تولیدی وتجاری به روش دوم روی آورده اند یعنی استفاده از بسته های نرم افزاری[۱۳] های بهم مرتبط که تمام سطوح عملیاتی سازمان از قبیل مالی ،خرید ،حسابداری ، پرسنلی ،برنامه ریزی تولید و … را پوشش دهد وعلاوه برآن فعالیت های یک سازمان که در بخش های متفاوت انجام می شود را با یکدیگر مرتبط سازد به اینگونه بسته های نرم افزاری ERP گویندکه توسط فروشندگان مختلفی در دنیا عرضه می شود.
nterprise
esource
lanning
E
“…اگر یک هنرپیشه بدقیافه و “دافعه برانگیز” چادر سرش کند و یک هنرپیشه زیبا و مقبول جوانان، بیحجاب یا کم حجاب باشد، هر دو در جهت تغییر و تضعیف سمبلهای مذهبی در جامعه کار میکنند. هنرپیشه بدقیافه با “حجاب” تداعی و متقارن میشود و به حجاب بار ارزشی منفی میدهد. هنرپیشه زیبا و مقبول به “کمحجابی” بار ارزشی مثبت میبخشد و در بینندگان این نوع پوشش را یک پوشش “خوب” و “مجاز” یا “مشروع” جلوه میدهد و از آن طریق در پی “همانندی” و “تقلید” بینندگان از هنرپیشهها، این نوع پوشش در جامعه رواج مییابد.”
ت) دگرگونیهای فرهنگی
نفوذ فرهنگ سرمایهداری، بافت و ساختار سنتی جامعه ایران را به شدت متزلزل ساخته و در فضایی برزخی میان سنت و مدرنیسم در مداری پاندولی رها کرده است. ملموسترین نمود این آشفتگی فرهنگی را در تظاهر رفتاری جوانان میتوان دید. برخی از این دگرگونگیهای فرهنگی عبارتند از: چیرگی فردگرایی و تقدم تمایلات فردی بر مصالح جمعی، میل به اباحیگری و تساهل و تسامح، تکثرگرایی، لذتجویی، تنوعخواهی، مدگرایی، تجربه حضور در محیطهای مختلط، افزایش تحریکات جنسی، احساس نیاز شدید به برقراری روابط جنسی تحت تاثیر افزایش تحریکات و التهابهای ناشی از رقیق شدن فاصلههای جنسیتی، فاصله افتادن میان بلوغ طبیعی و بلوغ اجتماعی، محدود شدن امکان ازدواج در شرایط سنی مناسب، تحریک هیجانها با وجود محدودیت در مسیر ارضای درست آنها، آنومیک شدن فضای هنجاری به دلیل گسترش جریانهای فرهنگی و تجربه زیستن در فضاهای میان فرهنگی. ابتذال در پوشش و آرایش از جمله نمودهایی است که تحت تاثیر این زمینهها و شرایط و دیگر عوامل محیطی بویژه در میان اقشاری که اثرپذیری بیشتری دارند، جلوهگر شده است.
ث) اثرپذیری از شبکههای ارتباطی[۴۳]
شبکههای ارتباطی و گروههایی که فرد درگیر تعامل پیوسته و مستقیم با آنهاست، نقش بسیاری در الگودهی و تثبیت هنجارها ایفا میکند. از برخی پژوهشها چنین بر میآید که همبستگی بالایی میان نوع پوشش مادر و دوستان فرد با پوشش خود فرد وجود دارد. ۷/۹۰% دختران مادرانی که دارای پوشش روسری، مانتو و شلوار بودند، چنین پوششی داشتند، و ۷/۵۰% فرزندان مادران چادری نیز پوششی مشابه داشتند. همچنین حدود ۷۰% از دخترانی که صمیمیترین دوستانشان دارای چادر بودند، چنین پوششی را برگزیده بودند و ۷۳% از دخترانی که نزدیکترین دوستانشان دارای روسری و مانتو و شلوار بودند، خود همین گونه بودند. متغیر دیگر، میزان مذهبی بودن والدین است که بر شکلگیری نگرش منفی یا مثبت فرزندان نسبت به حجاب کاملا اثر دارد. بر اساسی برخی پژوهشها هر قدر والدین مذهبیتر باشند، نگرش دختران آنها به حجاب اسلامی مثبتتر است. از سوی دیگر، هر قدر میزان رعایت حجاب در خانواده بیشتر باشد، وضع حجاب فرزند نیز بسوی الگوی مطلوب میل میکند.
ج)تقلیل ازدواج[۴۴]
براساس تجارب به دست آمده بشری و نیز آیات و روایات اسلامی از ازدواج و پیوند زناشویی به عنوان یکی ازعمدهترین عوامل باز دارندهی ایجاد وگسترش فسادوفحشا وناهنجاریهای اجتماعی وفرهنگی نام برده شده و عزوبت مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته و بستر ساز گناه و معصیت تلقی شده است.
تأخیر و تقلیل ازدواج زمینه های پاسخگویی به نیازها و مطالعات عاطفی، غریزی و جنسی نسل جوان را از بین برده و آسیب ها و انحرافات گوناگونی را در زندگی فردی و اجتماعی آنان به وجود می آورد. جوامع مدرن شهری به دلایل عدیده اغلب در چرخه باطل تقلیل ازدواج و گسترش فساد و روابط نامشروع و خودآرایی و بی حجابی فرو غلتیده و سرمایه های کلان و امکانات فراوانی را به منظور کاهش آثار و عوارض ناگوار آن اختصاص می دهند.
فرایند فوق اگر چه به طور محدود تر به دلایل ذیل در کلان شهرهای کشور ما نیز ملاحظه می شود که می بایست اهتمام به رفع آن نمود:
د) امکان ارتباط های نامشروع
قابل دسترس بودن، کم هزینه بودن و عدم برخورد قاطع و قانونی با بزهکاری ها و تشکیل دهندگان باندهای فساد و فحشا نیز در بی انگیزه شدن نسل جوان برای انجام پیوند زناشویی مشروع و در نتیجه تقلیل ازدواج و آثار و پیامدهای آن از جمله روابط ناسالم زنان و مردان و نیز خودآرایی و بدحجابی در بین گروهی از زنان و دختران ضعیف النفس شده است.
ر )نقش روشنفکران
اگر چه لایه های بسیار وسیعی از روشنفکران همواره در خدمت رشد وکمال و بالندگی افراد جامعه بوده و در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نقش هدایتی، مدیریتی مفیدی را به عهده داشته اند، اما نباید از فعالیت شمار اندکی از روشنفکران مرعوب و مترجم فرهنگ فرنگ که به عنوان کارگران فکری غرب ماتریالیست به شمار می آیند غفلت ورزید.
این گروه از روشنفکران به دلیل کپی برداری از قرائت لیبرالیستی روشنفکری سکولار بعد از رنسانس در اروپا، خود آگاه و ناخودآگاه در پی به حاشیه راندن دین، مسجد، روحانیت و به دنبال آن ها حذف اصول و مقدمات دینی و اخلاقی و از جمله حجاب و پوشش اسلامی از ذهن و زندگی مردم به ویژه نسل جوان بوده است.
این افراد بیش از آن که بر علم، صنعت و تکنولوژی غرب تکیه داشته باشند ، برمد، لباس و طرز رفتار، پندار و باورهای غربیان تأکید داشته اند و چنان وانمود می کردند که چاره ی رفع واماندگی شرق، شستشوی کامل شخصیت و تخلیه ی خود از محتوای فرهنگ، تاریخ و دین خویش و پر کردن آن با فرآورده های فکری و عقیدتی غرب است.
س)خانواده[۴۵]؛ به تحقیق نخستین و مؤثرترین محیط آموزشی و تربیتی انسان، محیط خانوادگی و اولین مربیان و معلمان او پدر و مادر می باشند. خانواده به مثابه هسته ی اصلی و اولیه ی جامعه بوده و حالات فکری و روانی انسان را شکل می دهد. خانواده با کودک از تولّد تا سالیانی چند در تماسی مستقیم و انحصاری می باشد. عدم رعایت پوشش اسلامی از سوی مادر و ارتباط پدر و مادر با نامحرم بدون عنایت به موازین اخلاقی واسلامی به شدّت در کاهش حساسیت های اعضای خانواده به ویژه فرزندان نسبت به هنجارها و ارزش های دینی تأثیرگذار خواهد بود.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده، خانواده ی اکثر قریب به اتفاق دختران و زنان بدحجاب و بزهکار یک یا چند ویژگی ذیل را داشته اند:
در این میان مادر به جهت برخورداری از موقعیت ویژه و استثنایی در مقایسه با سایر اعضای خانواده تاثیر فوق العاده ای را در تعیین رویکرد فرزندان به مسأله ی حجاب و پوشش و اخلاق اسلامی دارد. چرا که نه ماه ارتزاق از جان و جوهر مادر (در رحم) و حدود دو سال تغذیه از شیره ی وجودی مادر و ارتباط تقریباً انحصاری مادر با کودک در این دوره (حدود ۳ ساله) باعث گردیده مادر حتی در مقایسه با پدر از نقش مهم تر و عمیق تری در گرایش فرزندان به امور اخلاقی، تربیتی و پذیرش عفاف و حجاب به عنوان مؤلفه ممتاز زن مسلمان از سوی دختران جوان برخوردار باشد.
اینجاست که رسول گرامی اسلام می فرمایند: سعادت و شقاوت هر کس از زمانی شروع می شود که در رحم مادر زندگی می کند. و نیز امام صادق (ع) می فرمایند: «خوشبخت کسی است که مادرش دارای گوهر گرانبهای عفت باشد».
بنابراین بسیاری از مفاسد اخلاقی و رفتارهای نابهنجار، نظیر زنا، بی عفتی، بدحجابی و … ثمره ی تلخ نهالی است که ریشه اش در میان خانواده های بی ایمان و بی اعتقاد و لاابالی (به طور اعم) و مادران بی توجه به دین و ارزش های اخلاقی (به طور اخص) رشد نموده است. در این زمینه آگاهی رسانی به مادران از مهمترین راهکارهای فرهنگی است
بندچهارم: عوامل سیاسی
زمینههای سیاسی بیشتر به عملکرد نظام سیاسی کشور و سازمانهای فعال در موزد حجاب و بازتاب آن در قلمروهای رفتارهای افراد و توع تعامل میان فرد و نهاد سیاسی مربوط است. برخی کاستیها در ایجاد زمینه و گسترش بیحجابی موثر بودهاند که از آن جمله به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
الف) ضعف نگاه راهبردی به موضوعهای فرهنگی:
تبیین نکردن سیاستهای فرهنگی به صورت مرحلهای و طراحی ساز و کارهای لازم برای اجرایی شدن آن در همین راستاست.
ب) تعدد و تنوع سازمانهای مسئول با فعالیتهای گاه متعارض
ناهماهنگی میان مجموعههای مدیریتی نظام و عملکرد برخی دستگاههای فرهنگی کشور در زمینهسازی برای ابتذال و دامن زدن به برخی سیاستهای ضدفرهنگی، با سیاستهای دستگاه قضایی مبنی بر جرم تلقی کردن این سنخ تظاهرات، تباین آشکار دارد.
پ) ارائه نکردن تعریف مشخص از پوشش الزامی زنان متناسب با ضرورتهای فرهنگی جامعه اسلامی در سبز فایل و نیاز شهروندان
تلاش نکردن برای معرفی الگوهای پوششی متناسب با سلیقههای مختلف و تاکید بیش از اندازه بر گونه خاصی از حجاب (چادر) در تمامی مراکز و مناطق بدون داشتن توجیه کافی.
ت) نداشتن تلاش جدی و برنامهریزی شده برای اقناع فرهنگی
در سالهای گذشته، شماری از نهادهای فرهنگی نظام تحت تاثیر برخی جریانات کور فرهنگی و سیاسی، بجای تشریح فلسفه حجاب، پاسخگویی مستقیم و غیرمستقیم به شبهات، انتقال فرهنگ حجاب از طریق مجاری و کانونهای مختلف آموزشی و تربیتی، در مسیر تایید و تقویت اباحیگری و فرهنگ تساهل و تسامح، بعنوان ویژگی جداییناپذیر جامعه مدنی و بیاعتنایی به ارزشهای اختصاصی با عنوان تکثرگرایی فرهنگی، گام برداشتند. بیاعتنایی به مفاسد اخلاقی و ابتذال در پوشش و آرایش در سازمانهای دولتی، استفاده از زنان و دختران در روابط عمومیها و بخشهای پررفت و آمد اداری، سوءاستفاده از جذابیتهای زنان در فعالیتهای هنری و اقتصادی، ترویج ضمنی فرهنگ تشابهمحور و بیتوجهی به تفاوتهای زنانه و مردانه در سطوح مختلف، اعطای مجوز چاپ و انتشار به رمانهای جنسی، ترویج هنر مبتذل، میدان دادن به حضور چهرههای لاابالی در برخی کانونهای اثرگذار، تولید و عرضه لباسهای نامتناسب، تجویز و و توصیه روابط پیش از ازدواج، تزریق فرهنگ کلانشهرها و طبقات بالای جامعه به سراسر جامعه و به طور کلی میدان دادن به طرح استاندارهای جدید و تشویش در ذهنیت هنجاری جامعه، بخشی از این سهلانگاریهاست[۴۶].
ج)توزیع ناعادلانه ثروت
در یک نگاه سطحی بنظر می رسد رابطه بسیار ضعیفی بین مسأله ی رواج بد حجابی و توزیع ناعادلانه ثروت وجود دارد. امّا با نگاهی عمیق و محقّقانه در خواهیم یافت که: دارایی های جامعه همچون خونی است که می بایست به طور عادلانه در کلیه ی اعضای بدن جریان داشته باشد و اگر به بخشی از اعضا خون کمتر و به بعضی دیگر بیشتر برسد باعث بیماری و احیاناً مرگ بدن (جامعه) خواهد شد. افراد جامعه وقتی به دو گروه محروم و برخوردار تقسیم شد، هر دو گروه دچار آفت ها و آسیب های مختلف روحی، روانی و اخلاقی می شوند.
اینجاست که استاد مطهری نیز با نگاهی عالمانه و محقّقانه تأکید می کند که: «یکی از اموری که قطعاً در فساد اخلاق (و بدحجابی و بی عفتی) تأثیر دارد و روحیه را مسموم و بیمار می کند، شیوع بی عدالتی های اجتماعی است،» وی می افزاید: من تأکید می کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر وجود دارد که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد.»
بانگاهی کوتاه به (حتی) سطح ظاهری کلان شهرها این واقعیت تلخ به روشنی مشاهده خواهد شد که به رغم همه ی تلاش های سخت و صادقانه ی بعضی از مدیران کشور روند رو به افزایش شکاف طبقاتی در جامعه عملاً افراد جامعه را به دو گروه فقیر و غنی (محروم و مغرور) تقسیم نموده است. حاصل این شکاف چیزی نیست جز بروز و گسترش ناهنجاری های متعدد اجتماعی که بارزترین آن ها رواج اشرافیت و خودآرایی، بدحجابی و روابط نامناسب برخی از زنان و مردان در جامعه[۴۷].
فصل دوم:حجاب از منظر دین اسلام وبررسی ابعاد شرعی حجاب
اسلام در باب «حجاب» که از ضروریات آن است دستوراتی درباره الگوی پوشش و حدود آن صادر کرده؛ برای مثال، فرد مسلمان از پوشیدن لباس های شهرت و تفاخر نهی شده و در مقابل استفاده از مقنعه های بزرگ و روسری سفارش شده است.
بطور کلی تمامی مباحث مطرح شده در باب حجاب و پوشش اسلامی زنان به دو محور اساسی باز می گردد: نخست رعایت حد پوشش به معنای حفظ عورت ودیگری پرهیز از خودآرائی نامشروع است.
علاوه بر معیارها و احکام مطرح شده در حدود پوشش اسلامی، برخی از مصادیق پوشش زنان در قالب آیات و روایات بیان شده است با ذکر مطالبی که بیان گردیدبه بررسی مسئله حجاب وپوشش در اسلام وشناخت ابعاد آن وبطور کلی به بررسی شان زن در دین مبین اسلام می پردازیم.
مبحث اول:مقام وحرمت دختران وزنان از دیدگاه اسلام وبررسی فلسفه حجاب
گفتار اول:نگاه اسلام به زن وشان او در اجتماع
«حجاب» و «عفاف» دو ارزش راستین برای انسانها ـ به ویژه خداجویان و دینباوران پاک سیرت ـ محسوب میشود. حجاب مانع ظاهری است که چون صدف، گوهری گرانسنگ در آغوش خود حفظ میکند و نشان از بهای والا و چشمگیر آن دا رد و عفاف حالتی درونی و نفسانی است که از شعله کشیدن هوا و هوس وپیشروی شهوت جلوگیری میکند.این دو ویژگی برگرفته از اعتقادات ناب دینی و باورهای پاک الهی است؛ یکی «پوشش ظاهری» است و دیگری «کوشش باطنی»؛ یکی «نماد بیرونی» در دیدگان افراد جامعه دارد و چون بیرقی برافراشته و شعاری نمایان همگان را به صلاح و رستگاری فرا میخواند و دیگری «نمود درونی» در سازماندهی اعضا و مدیریت چشم و گوش و دل و دیده دارد تا هر یک در مرحلهای صحیح و سازنده به کار گرفته شوند و در مرزهای ممنوع الهی متوقف گردند. آن عظمت و این عزّت موجب گردیده که افزون بر «حقالناس» بودن حجاب، «حقُاللّه» نیز محسوب میشود و علاوه بر حفظ مصالح عمومی جامعه ـ که رسالتی سنگین برای پاکسرشتان و آسمانیصفتان است ـ طاعت و اطاعت پروردگار مهربان نیز دانسته شود تا هدفی والا و بالا یعنی: «مصون ماندن از گزند نگاه های هدفدار و مسموم و جلوگیری از لغزشها و سقوطهای هلاکتبار» فراهم شود. از اینرو در نگاه سراسر بصیرت و بینش خردورزان، حجاب هرگز «محدودیت» نخواهد بود، بلکه «مصونیت» از حوادث زیانبار پیدا و ناپیدای جامعه محسوب میشود.
این نگرش از آنرو است که در سلسله معارف پاک و تابناک اسلام دختران و زنان ستایش بسیاری گردیده و چونان گوهری گرانبها و دُرّی درخشان و چشمنواز، لبریز از جاذبه و عظمت و زیبایی و عزّت دانسته شدهاند.
اخلاق نبوی، رفتار علوی این نگاه و نگرش شایسته به وجود بانوان و دختران در پندار، گفتار و رفتار پیشوایان پاک و سخنان تابناک آنان به روشنی احساس میشود. به این سخن امام علی(ع) بنگریم که
حجاب مانع ظاهری است که چون صدف گوهری گران سنگ در آغوش خود حفظ میکندو نشان از بهای والاو چشمگیر آن داردو عفاف حالتی درونی و نفسانی است که ازشعله کشیدن هوا و هوس و پیشروی شهوت جلوگیری میکند.[۴۸]
بطور کلی توصیه های اسلام در خصوص پوشش زنان مسلمان از ویژگیها و امتیازات خاصی برخوردار است که تأمین کننده شخصیت و منزلت وجودی زن میباشد. لیکن به لحاظ اهمیت و حساسیت این مسئله، اسلام قواعد کلی را برای تبیین الگوی مناسب پوشش زنان ارائه نموده است.
گفتار دوم:فلسفه حجاب وپوشش در اسلام وایرادات وارده به آن
درابتدا لازم است قبل از بررسی فلسفه حجاب و ضرورت وجودی حجاب از منظر دین اسلام , لغت و مفهوم حجاب را ازجهات گوناگون موردتحلیل قرار داده ونظرات اندیشمندان ومتفکرین علوم دینی رادراین زمینه دریابیم تا بتوانیم در ادامه تحلیلی صحیح از فلسفه حجاب بیان نماییم.
بنداول:مفهـوم لغـوی حجـاب
«حجاب» واژه عربی است و زبان شناسان عرب، برای آن، دو معنای اصلی بر شمرده اند: