۵-۷-۳: سطح برگ پرچم
به منظورتعیین سطح برگ پرچم و برگ زیرین آن در زمان گلدهی از خطوط شماره ۳، ۴ از هر کدام از برگهای مورد نظر تعداد ۱۰ برگ به طور تصادفی از بوته های گندم جدا شده و سطح هر کدام از برگها بهوسیله دستگاه شاخص سطح برگ سنج محاسبه شدند. سپس میانگین اعداد بدست آمده، بهعنوان سطح برگ پرچم و برگ زیرین آن برای هر کرت آزمایشی منظور شد.
۶-۷-۳: شاخص سبزینگی (اسپد)
به منظور تعیین محتوای کلروفیل برگ ها ی گندم ، در سه مرحله شکم خوش، گلدهی و خروج سنبله از دستگاه کلروفیل متر دستی (اسپد) ، استفاده شد. عدد اسپد به عنوان معیاری از میزان کفایت کلروفیل برگ ها میباشد. بدین منظور از هر کرت آزمایشی تعداد سه بوته و از هر بوته ،آخرین برگ توسعه یافته یا برگ پرچم، انتخاب شد و از آن برگ ، از سه نقطه جداگانه آن عدد اسپد قرائت شد. سپس میانگین ۹ عدد به دست آمده به عنوان عدد اسپد برای آن کرت اندازه گیری و محاسبه گردید (رینولدز و همکاران، ۲۰۰۱).
۷-۷-۳: تعیین ماده خشک کل تولیدی در مرحله برداشت
به منظورتعیین میزان ماده خشک کل، در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک، ازهر کرت آزمایشی به مساحت یک متر مربع و از خطوط شماره ۳، ۴ با حذف نیم متر از طرفین بهعنوان حاشیه، نمونههای گیاهی از سطح زمین برداشت شدند. بلافاصله پس از برداشت، وزن تر نمونهها اندازه گیری شد و پس از آن۱۰ بوته بهعنوان نمونه جدا شده و پس از تعیین وزن تر آنها، برای اندازه گیری درصد رطوبت بوته های هر کرت در هنگام برداشت
در آون به مدت ۴۸ ساعت و در دمای حدود ۷۵ درجه سانتی گراد خشک شدند. با احتساب درصد رطوبت در هنگام برداشت، ماده خشک کل تولیدی در هرکرت آزمایشی درواحد سطح محاسبه شد.
۸-۷-۳: عملکرد دانه، اجزاء آن و شاخص برداشت
برای تعیین اجزاء عملکرد، ابتداء تعداد کل سنبلهها، تعداد سنبلههای بارور و غیر بارور درواحد سطح با شمارش مستقیم سنبلههای مربوط به بوته های هرکرت به دست آمد. سپس از کل بوته های برداشت شده از هرکرت تعداد ۲۰ بوته (ساقه سنبله دار) به طور تصادفی جدا شد و صفاتی نظیر ارتفاع بوته، طول میان گره بالائی، طول میان گره زیرین بالائی، طول سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله و تعداد دانه در سنبلچه نیز اندازه گیری و میانگین آنها برای هر کرت آزمایشی در نظر گرفته شد. برای تعیین عملکرد دانه، تمام سنبلههای برداشت شده هرکرت آزمایشی، بعد از جدا سازی از ساقهها، کوبیده شده و پس از بوجاری کامل، جهت حذف رطوبت اضافی به مدت ۲۴ ساعت در آون با دمای حدود ۷۵ درجه سانتی گراد قرار گرفتند. پس از آن وزن دانه های به دست آمده بهعنوان عملکرد دانه (با رطوبت ۱۴درصد) در نظر گرفته شد. سپس برای تعیین وزن هزار دانه نیز دو نمونه ۵۰۰ تایی از دانه های به دست آمده، توسط دستگاه شمارش بذور محاسبه و توزین شد و اساس آن وزن هزار دانه اندازه گیری شد. شاخص برداشت نیز با تقسیم عملکرد دانه به ماده خشک کل، مورد محاسبه قرار گرفت.
۹-۷-۳: نحوه اندازه گیری شاخص قدرت رقابت گیاه زراعی نسبت به علفهای هرز
معمولا از روش تلفیقی یا شاخص رقابت (Competition Index) استفاده می شود. بنابراین برای بررسی میزان رقابت گندم با علفهای هرز از معادله شاخص رقابتی زند و بکی (۲۰۰۵) استفاده و با تغییراتی ( معادله ۳: شاخص رقابتی تغییر یافته ۱ (MCI) شکل گرفته و استفاده می شود:
(معادله ۱) CI=(Vi/Vmean)/(Wi/Wmean)
از آنجایی که حاصل تقسیم میانگین ماده خشک علف هرز (Wmean) بر میانگین عملکرد دانه گندم ( Vmean) در یک آزمایش عدد ثابتی است و تاثیری بر تفاوت اعداد ندارد، قابل صرف نظر است و معادله سادهتر شاخص رقابت تغییر یافته ۳ بدست می آید (MCI):
Vi/Wi=MCI
در معادلات فوق Vi: عملکرد دانه رقم i در حضور علف هرز و Wi ماده خشک علف هرز مربوط به رقم i میباشد.
-
- Modified CoMpetition Index
به منظور ارزیابی اثر تیمارها بر تراکم و زیست توده علفهای هرز، پنج نوبت نمونه برداری از کرتهای آزمایشی انجام گرفت. نمونه برداریها ۱۴روز پس از محلول پاشی در کوادراتهای تقریبی ( به ابعاد ۲۵×۲۵ سانتیمتر مربع) و به فاصله ۱۴ روز یکبار تکرار شد. کوادرات به صورت تصادفی در خطوط کناری کرتها پرتاب شده و سپس علف های هرز در داخل کیسه های پلاستیکی به آزمایشگاه منتقل شده و به تفکیک گونه جدا شدند. در مرحله بعدی پس از شمارش تعداد هر گونه، علف های داخل پاکت ها در آون قرار گرفت و پس از۷۲ ساعت با بهره گرفتن از ترازوهای دقیق دیجیتالی وزن شدند.
۸-۳: محاسبات آماری
کلیه تبدیلات لازم با توجه به نوع متغیرهای اندازه گیری شده انجام و اعداد و ارقام بدست آمده با بهره گرفتن از برنامه ی SAS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. برای مقایسه میانگین اثر تیمارهای آزمایش از آزمون LSD و برای مقایسه میانگینهای اثر متقابل تیمارهای آزمایش از آزمون Lsmeans و روش برش دهی فیزیکی استفاده شد. و ترسیم شکلها در نرم افزار Excel انجام شد.
فصل چهارم
نتایج و بحث
نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که واکنش گندم به سطوح مختلف عناصر غذایی در تراکمهای مختلف با همدیگر متفاوت است. برای پی بردن به این موضوع، تأثیر سطوح عناصر غذایی و تراکم بر صفات مختلف گندم مورد بررسی قرار میگیرد.
۱-۴: اثر تراکم گیاهی با مواد تغذیهای بر صفات زایشی گندم در رقابت گندم با علفهای هرز
۱-۱-۴: عملکرد دانه:
نتایج نشان داد که اثر متقابل تراکم گیاهی با مواد تغذیهای بر عملکرد دانه گندم در رقابت گندم با علفهای هرز در سطح احتمال خطای ۵ درصد معنی دار بود جدول (۱-۴). نتایج برش دهی اثر متقابل تراکم و عناصر مغذی بر مبنای سطوح تراکم بر عملکرد دانه نشان داد که اثر تیمار D1 (تراکم ۴۰۰ بوته در متر مربع) در سطح احتمال خطای ۵ درصد و تیمار D4(تراکم ۷۰۰ بوته در متر مربع) در سطح احتمال خطای ۵ درصد معنی دار بود جدول (۲-۴). همچنین نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل تراکم و عناصر مغذی بر مبنای سطوح تراکم نشان داد که بیشترین میزان عملکرد دانه در تراکم ۴۰۰ و ۷۰۰ بوته در متر مربع از تیمار شاهد ( بدون مصرف کود و بدون علف هرز) بهترتیب با ۳۳/۶۷۴۳ و۶۶۱۰ کیلوگرم در هکتار و کمترین میزان عملکرد دانه در تراکم ۴۰۰ بوته در متر مربع از تیمار با مصرف کود حاوی ۶ عنصر میکرو (در حضور علفهای هرز) با ۳۳/۳۶۹۳ کیلوگرم در هکتار به دست آمد که دارای اختلاف معنی داری با تیمار شاهد در سطح احتمال خطای ۱ درصد بود و کمترین میزان عملکرد دانه در تراکم ۷۰۰ بوته در متر مربع از تیمار با مصرف کود حاوی ۲ عنصر ماکرو (در حضور علفهای هرز) با ۳۴۳۵ کیلوگرم در هکتار به دست آمد که دارای اختلاف معنی داری با تیمار شاهد در سطح احتمال خطای ۱ درصد بود به دست آمد جدول (۳-۴).
افزایش تراکم گیاهی می تواند باعث غلبه آن بر علفهای هرز شود. هر چند این امر ممکن است نتیجه معکوس هم بدهد، زیرا شدت رقابت بین گونه ای با علفهای هرز، اغلب کمتر از شدت رقابت درون گونه ای است (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۰). در این ارتباط مانتی و همکاران (۱۹۹۶) گزارش کردند که با افزایش تراکم گیاهی، کاهش عملکرد گیاهان زراعی ناشی از حضور علفهای هرز بهبود مییابد. زیرا تراکم گیاهی و آرایش کاشت دو عاملی هستند که با تحت تاثیر قرار دادن ساختار کانوپی از طریق تغییر شکل اجزاء اندامهای هوایی همچون اندازه برگها، جهت گیری برگها و نحوه اتصال آنها به ساقه و پیری برگهای پایین تر کانوپی قادر به کاهش پتانسیل تداخل علفهای هرز از طریق افزایش جذب نور کانوپی هستند (گاردنر، ۱۳۸۲). افزایش تراکم گیاه زراعی، با افزایش فشار رقابتی روی علفهای هرز، رشد و تکامل آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. بدین ترتیب باعث افزایش سهم گیاه زراعی از کل موجودی منبع می شود (هریس و وایت، ۲۰۰۷ و احمدوند و همکاران، ۲۰۰۹).
در نتیجه تراکم کاشت می بایست به نحوی انتخاب شود که حداقل رقابت بین بوته های گیاه زراعی به وجود آید و از طرف دیگر فضای خالی در اختیار علف های هرز قرار نگیرد( احمدی و همکاران ، ۲۰۰۷). برخی اعتقاد دارند که گندم به دلیل داشتن خاصیت پنجه زنی، دارای انعطاف پذیری بالایی از نظر تراکم بوته می باشد، به طوری که در دامنه وسیعی از تراکم بوته، تعداد سنبله قابل برداشت و نهایتا عملکرد دانه مشابه خواهد بود. ولی گزارش شده است که اگر عملکرد دانه مورد نظر باشد تراکم بوته مناسبی وجود دارد که در آن تراکم، عملکرد دانه حداکثراست و چنانچه تراکم کم باشد از پتانسیل تولید به نحو بهینه استفاده نمی گردد و در فراتر از تراکم مطلوب نیز مواد فتوسنتزی به جای اینکه صرف تولید دانه بیشتر شوند صرف رشد رویشی یا تنفس گیاه میگردند ( کوچکی و خلقانی، ۱۳۷۴، سرمدنیا و کوچکی، ۱۳۷۲). شیرانی فر ( ۱۳۷۴ ) در آزمایشی به این نتیجه رسید که اثر رقم و تراکم بوته بر روی عملکردهای کل، دانه، کاه و شاخص برداشت معنی دار بود و حداکثر عملکرد دانه در تراکم بوته از ۳۰۰ به ۶۰۰ بوته در مترمربع، افزایش یافت ولی بین سطوح مختلف تراکم، اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
جدول۱-۴: تجزیه واریانس صفات عملکرد و اجزاء عملکرد گندم | ||||||||||
منبع تغییر | درجه آزادی | مجموع مربعات | ||||||||
عملکرد دانه | شاخص برداشت | تعداد سنبله بارور | تعداد سنبله نابارور | تعداد سنبلچه در سنبله | تعداد دانه در سنبلچه | تعداد دانه در سنبله | وزن هزار دانه |
فرم در حال بارگذاری ...