در بازار داخلی بنگاههای داخلی تامینکننده تقاضای سه بخش خانوارها، دولت و صادرات هستند. رابطه (۵۱) این موضوع را نشان میدهد.
[۵۱]
با توجه به سهم بالا و عمدهی درآمد نفتی در تولید ناخالص داخلی و وابستگی دولت به درآمدهای نفتی، لازم است بخش نفت نیز وارد دستگاه معادلات شود. فرض اولیه این است که میزان صادرات نفت کشور مقدار باثباتی است. برای این منظور، فرایند خود رگرسیون برداری مرتبه اول برای تاثیر درآمد نفت و تکانههای نفتی معرفی می شود
[۵۲] تکانه نفتی را نشان میدهد. تکانه نفتی می تواند ناشی از تغییر در قیمت نفت ( ) و تغییر در مقدار فروش باشد. از اینروی، رابطه (۵۳) نیز تعریف می شود.
[۵۳] با توجه به رابطه فوق تغییر قیمت نفت حاصل تغییر قیمت جهانی نفت ضربدر نرخ ارز حقیقی است. براین اساس، در فصل تحلیل نتایج، تاثیر تکانه نفتی و تکانه نرخ ارز به صورت جداگانه بر متغیرهای پژوهش تبیین خواهند شد.
۳-۲-۱-۴ دولت و بانک مرکزی
بخش دولتی در اقتصاد ایران شامل بانک مرکزی و دولت است. محدودیت نقدینگی بانک مرکزی با توجه به میزان حجم پول، اوراق قرضه و ارزش ذخایر بین المللی مطابق رابطه (۵۴) تعریف شدهاست.
[۵۴] در رابطه (۵۴) مازاد شبه مالی[۴۷] است که به صورت تفاوت عایدی بهدست آمده از ذخایر خارجی منهای عایدی پرداخت شده بابت اوراق قرضه داخلی تعریف می شود.
[۵۵] این مازاد در هر دوره توسط دولت جذب می شود. در پایان هر دوره فرض می شود ثروت خالص بانک مرکزی صفر است.
[۵۶] بانک مرکزی با تغییر در R و B می تواند عرضه پول را در اقتصاد تحت تاثیر قرار دهد. عرضهی پول توسط خانوارها تقاضا می شود. در شرایط قیمتهای داخلی تراز بانک مرکزی عبارت است از:
[۵۷] رابطه (۵۷) رفتار بانک مرکزی را هنگام مداخله در بازار ارز نشان میدهد. بانک مرکزی با خرید و فروش ارز خارجی توانایی مداخله در بازار ارز و در نتیجه اثرگذاری بر ارزش ارز را دارد. دولت عامل اجرای سیاست مالی است. سیاستهای مالی، بیشتر توسط مولفههایی مانند مخارج دولت، سرمایه گذاری، پرداختهای انتقالی و مالیاتها مشاهده میشوند. در مطالعه حاضر، مخارج دولت و مالیات بر درآمد وارد الگو میشوند. دولت بهاندازه مخارجش منهای درآمد حاصل از فروش نفت، اوراق قرضه و سایر داراییهایش می تواند مالیات دریافت کند. بنابراین، محدودیت نقدینگی دولت این است که مجموع درآمدهایش با مخارجش برابر باشد.
[۵۸] در رابطه فوق، سهم دولت از مخارج نفت را نشان میدهد. در کاهای تجربی این ضریب برابر ۸/۰ است. در شرایط حقیقی محدودیت بودجه دولت عبارت است از:
[۵۹] به صورت حقیقی عبارت است از:
[۶۰] از سوی دیگر، مخارج مصرفی دولت در هر دوره، به دو قسمت عمرانی و مصرفی تقسیم می شود. با لحاظ یک تابع با کشش جانشینی ثابت (CES)، مخارج دولت در دوره t به شکل زیر قابل تعریف است.
[۶۱] و بهترتیب مخارج عمرانی و مصرفی را نشان می دهند. همچنین، کشش جانشینی مخارج عمرانی و مخارج مصرفی است. نیز، وزن مخارج مصرفی را در کل مخارج دولت نشان میدهد. قید بودجه دولت در دوره t به صورت رابطه (۶۲) تعریف می شود.
[۶۲] با توجه به تابع مخارج و قید بودجه دولت، تابع تقاضای دولت برای کالاهای مخارج عمرانی و مصرفی به صورت روابط زیر استخراج میشوند.
[۶۳]
[۶۴] البته میتوان بدون استفاده از فرایند بهینهیابی فوق، مخارج مصرفی و جاری را تابعی از سطح درآمد نفت در نظرگرفت[۴۸]. با ورود محدودیت در بودجه خانوارها و ارتباط خانوارها، بانک مرکزی و دولت تراز پرداختها به صورت رابطه زیر تعریف می شود.
[۶۵] حساب سرمایه اقتصاد است. معادله (۶۶) حساب سرمایه را برحسب پول خارجی نشان میدهد.
[۶۶] با توجه به معادله (۶۶) و معادله مصرف داخلی خانوارها، تراز تجاری به صورت رابطه (۶۷) معرفی می شود.
[۶۷]
۳-۲-۱-۵ معرفی سیاست پولی و تعریف تکانههای مورد نظر
با توجه به دستوری بودن تعیین میزان بهره، قاعده تیلور در مورد تعیین بهره نمیتواند نقش بانک مرکزی در سیاستگذاری پولی را منعکس کند. به همین علت، در کشور قاعده تیلور تعدیل شده، یعنی نرخ رشد پایه پولی بهعنوان سیاست پولی بانک مرکزی در نظر گرفته می شود.
[۶۸] در رابطه فوق، تکانههای پولی و تکانههای نرخ ارز را نشان می دهند. تکانه نرخ ارز با توجه به ضریب همبستگی نرخ ارز و پایه پولی تاثیر داده شدهاست. بهمنظور بررسی نقش بانک مرکزی در مدیریت متغیرهای پولی، چارچوب الگوی پژوهش با توجه به سیاستگذاری بانک مرکزی تصریح می شود. سیاست بانک مرکزی تثبیت نوسانات قیمتی و ارزی است. برای این منظور، بانک مرکزی میانگین وزنی واریانس متغیرهای مورد نظرش را حداقل می کند. رژیم پولی “نرخ ارز مدیریت شده” سیاست پولی بانک مرکزی است. در رژیم مدیریت شده ارز، مداخلات متقارن و منظم در بازار اوراق قرضه و نرخ ارز مشاهده می شود. تعیین انحراف کاهش ارزش پول از مسیر بلندمدت است. یعنی، بانک مرکزی می تواند با توجه به میزان انحراف متغیرهای تورم، نرخ ارز و تولید از میزان هدفشان در زمان t، قاعده پولی را برای دخالت در بازار بهمنظور جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی تنظیم کند. در این حالت، تابع مورد نظر در شکل لگاریتمی به صورت زیر تعریف می شود.
[۶۹] تابع فوق در شکل غیر خطی به صورت تابع (۷۰) است. میزان ذخایر بانک مرکزی نیز به صورت نسبتی از تولید ناخالص داخلی وارد معادله شدهاست.
[۷۰] سهم حقیقی ذخایر از تولید ناخالص داخلی در حالت با ثبات اقتصاد را نشان میدهد. برای تعریف نسبت نرخ ارز حقیقی از رابطه استفاده می شود. در آن، میزان تغییر ارزش دلار بر حسب پول ملی را نشان میدهد. برای بررسی تاثیر تکانه فنآوری از رابطه (۷۱) استفاده می شود.
[۷۱] بهمنظور بررسی تاثیر تکانه مخارج دولت بر متغیرهای پژوهش رابطه (۷۲) تعریف می شود.
[۷۲] در رابطه فوق، مقدار با ثبات مخارج دولت و تکانههای مخارج دولت را منعکس می کنند. همچنین فرض بر ایناست که تکانه نفتی نیز مخارج دولت را تحت تاثیر قرار میدهد. البته برای این منظور همبستگی مخارج دولت و درآمد نفتی به صورت ضریبی در تکانه نفتی ضرب شدهاست. تکانههای مخارج مصرفی و مخارج سزمایهگذاری نیز بر اساس تجزیه مخارج دولت به صورت روابط زیر تعریف میشوند.
[۷۳]
[۷۴]
تکانه نرخ ارز علاوه بر تبیین واکنش متغیرها به تغییرات ناگهانی نرخ ارز، در توضیح افزایش درآمد نفت بهعلت تغییر ناگهانی قیمت نفت و تغییر ناگهانی نرخ ارز مفید و مناسب است.
[۷۵] برای حل الگو از روش غیر خطی استفاده می شود. علت استفاده از روش غیر خطی کاهش خطای محاسبات و تعیین دقیقتر ضرایب و پارامترهای مورد نیاز است. به ویژه اینکه برای محاسبه برخی از پارامترهای مورد نیاز الگو اطلاعات کافی وجود ندارد تا با بهره گرفتن از داده های سری زمانی آنها پارامترها را محاسبه و کالیبره کرد. از اینروی، روش حل الگوی پژوهش غیر خطی است. برای برآورد پارامترها نیز از روش بیزی استفاده می شود.
۳-۳ شرایط مانایی الگو
بدلیل وجود تکانه فنآوری و وجود ریشه واحد در سطح قیمتها، الگو مانا نیست. زیرا متغیرها دربرگیرنده روند اسمی و روند تصادفی حقیقی[۴۹] هستند. بنابراین، برای رفع روندهای اسمی و تصادفی حقیقی، قیمت نهادهها به سطح قیمتها و متغیرهای حقیقی مثل سرمایه به فنآوری تقسیم میشوند. جهت حل سیستم معادلات، لازم است پارامترهای معادلات فوق محاسبه شوند. برای محاسبه پارامترها از روش رویکرد بیزی استفاده می شود. با مشخص شدن مقادیر پارامترها و کالیبرهکردن، الگو حل و مقادیر مجهولات استخراج میشوند. سپس، تاثیر تکانههای تصادفی برونزا بر معادلات و پاسخ دستگاه معادلات به تغییرات هر متغیر و تکانههای داده شده تحلیل میشوند. علاوه برآن، در صورت بروز تکانههای موردنظر طول دوره زمانی جهت بازگشت متغیرهای معادلات به مسیر بلند مدت تعادلی بررسی میشوند.
۳-۴ معرفی داده ها
برای محاسبه نسبت با ثبات متغیرها از داده های سری زمانی دوره ۱۳۹۲-۱۳۳۸ استفاده شدهاست. همچنین، برای برآورد پارامترهای مورد نیاز الگو داده های فصلی متغیرها طی دوره ۱۳۹۱-۱۳۷۸ بهکار گرفته شده اند. سال پایه برای هر دو گروه داده های سالانه و فصلی سال ۱۳۸۳ در نظر گرفته شدهاست. ماخذ داده های سری زمانی بانک مرکزی جمهوری اسلامی است که از بخش اطلاعات مربوط به سریهای زمانی گردآوری شده اند. بهمنظور محاسبهی پارامترها و ضرایب مورد نیاز الگو از اطلاعات مربوط به متغیرهای تولید ناخالص ملی، تورم، مصرف، سرمایه گذاری بخش خصوصی، مخارج دولت، مالیاتها، کسری بودجه، صادرات، واردات، نرخ ارز، تولید غیر نفتی و نقدینگی استفاده شدهاست. متغیرهای اقتصاد کلان دارای حرکتهای ادواری هستند. حرکتهای ادواری شامل رکودها و رونقهایی هستند که در طول زمان در رفتار متغیرها مشاهده میشوند. هنگامیکه سیاستهای مناسب و کارآ بهکار گرفته شوند دامنه نوسانات در ادوار تجاری کاهش مییابد. برای استخراج بخش ادواری متغیرها از ” فیلتر هدریک-پرسکات” با احتساب ((λ=۱۰۰ و نرمافزار ایویز (نسخه ۸) استفاده شدهاست. از طریق رگرس کردن هر متغیر بر روند آن متغیر، متوسط میزان رشد آن متغیر بهدست آمدهاست. برای اینمنظور از معادله زیر استفاده شدهاست.
[۷۶] در معادله فوق، متغیر مورد نظر، عرض از مبدا، ضریب روند، روند زمانی و خطای رگرسیون را نشان می دهند. علاوه بر مقدار ضرایب برآورد شده، انحراف معیار هر ضریب و سطح معنیداری گزارش شده اند. در بخش پیوست رساله، نمودارهای شماره (۱) تا (۱۳) رفتار ادواری و روند متغیرهای فوق را نمایش می دهند. در پژوهش حاضر، متغیر تولید ناخالص ملی بهعنوان شاخص ادوار تجاری در نظر گرفته شدهاست. در دوره ۱۳۹۲ – ۱۳۳۸ تولید ناخالص ملی همواره در حال افزایش بوده و مسیر صعودی را طی کردهاست. در بازه زمانی فوق متوسز میزان رشد اقتصادی برابر ۱۷۹/۳ درصد بوده است. برای محاسبه تورم از شاخص قیمتی مصرف کننده استفاده شدهاست. بررسی متغیر تورم نشان میدهد این متغیر در بلندمدت به طور متوسط با نرخی برابر با ۰۴۳/۰ درصد در حال افزایش بوده است. نوسانات ادواری تورم در پایان سال ۱۳۶۸، سال ۱۳۷۳ و ۱۳۸۶ بالاتر از سایر دورهها بوده و در مجموع نوسانپذیری بالایی داشتهاست. مصرف بخش خصوصی ارتباط مستقیمی با تولید ناخالص ملی داشتهاست. از اینروی، نوسانات بخش ادواری مصرف تقریبا مشابه نوسانات تولید ناخالص ملی بوده است. متغیر مخارج مصرفی بخش خصوصی طی بازه زمانی ۱۳۹۲-۱۳۳۸ به طور متوسط با نرخ ۹۰۷/۴ درصد در حال افزایش بوده است. طی سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۳ نوسانات سیکلی مصرف پایین بوده است. اما، پس از سال ۱۳۵۳ تا پایان سال ۱۳۹۲ نوسانات سیکلی بیشتر شده اند. در مجموع مشاهده می شود این متغیر نسبت به متغیرهای تورم اقتصادی و سرمایه گذاری بخش خصوصی مسیر هموارتری را طی کردهاست. سرمایه گذاری بخش خصوصی تا پایان سال ۱۳۵۲ نوسانات کمی داشتهاست. اما از ابتدای سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۲ دارای نوسانات بالایی بوده است. . این متغیر به طور متوسط در دوره مورد مطالعه با نرخ ۵۷/۳ درصد رشد کرده و در بلندمدت از روند صعودی برخوردار بوده است. مخارج دولت در دوره مورد مطالعه از نوسانات بالایی برخوردار بوده است. متوسط میزان رشد مخارج دولت ۹۷۶/۳ بوده است. متغیر کسری بودجه دولت بر اساس تفاوت مخارج و درآمدهای دولت اندازه گیری شدهاست. کسری بودجه از ابتدای دوره تا پایان سال ۱۳۸۲ نوسانات کمی داشتهاست. اما از سال ۱۳۸۲ ببعد نوسانات ادواری کسری بودجه افزایش یافتهاست. افزایش نوسانات درآمد نفتی کشور و نحوه تامین مالی کسری توسط دولت مهمترین دلایل افزایش نوسانات این متغیر هستند. کسری بودجه دولت در دوره مورد مطالعه با نرخ ۲۰/۰ درصد رشد کردهاست. بررسی روند بلندمدت آن حاکیاست که از ابتدای سال ۱۳۷۷ کسری بودجه با شیب تندی رشد کردهاست. صادرات کشور شامل صادرات غیر نفتی و صادرات نفت و میعانات گازی است. در طی سالهای ۱۳۹۲-۱۳۳۸ صادرات کل، صادرات غیر نفتی و صادرات نفت و گاز به طور متوسط بهمیزان ۳۵۶/۱، ۰۵/۰ و ۴۵/۳ درصد رشد کرده اند. این آمارها نشان می دهند که سهم صادرات غیر نفتی از صادرات کل اقتصاد تا چه حد پایین بوده و در مجموع نوسانات کمتری داشتهاست واردات کل نیز با توجه به تاثیر پذیرفتن از صادرات غیر نفتی و تولید کشور، رفتار سیکلی شبیه به نفت و تولید ناخالص ملی داشتهاست. در طی دوره مورد مطالعه واردات کشور دارای به طور متوسط از نرخ رشد ۵۷/۳ درصد برخوردار بوده است. بررسی متغیر نرخ ارز نشان میدهد که بانک مرکزی با توجه به سیاست نرخ ارز مدیریت شده و دخالت در بازار ارز تا ابتدای سال ۱۳۷۰ تا حدود زیادی نوسانات نرخ ارز را کاهش دادهاست. بنابراین خط مشی دولت و بانک مرکزی در بیشتر سالها بر اساس سیاست نرخ ارز میخ شده بوده و مشاهده می شود روند حرکت متغیر نرخ ارز بیشتر به شکل پلهای بوده و در بلندمدت نرخ ارز از سال ۱۳۷۰ ببعد روند صعودی و نوسانات بالایی را تجربه کردهاست. بررسی رفتار ادواری متغیر تولید غیر نفتی حاکیاست در دوره مورد مطالعه دارای نوسانات بالایی بوده است. در بلندمدت روندی صعودی داشته و به طور متوسط با نرخ ۰۷/۰ رشد کردهاست. جدول (۳-۲) متوسط نرخ رشد و سطح معنیداری ضریب برآورد شده را به صورت خلاصه نشان میدهد.
جدول (۳-۲) متوسط نرخ رشد متغیرهای پژوهش در بازه زمانی ۱۳۹۲-۱۳۳۸
نام متغیر | متوسط نرخ رشد متغیر | سطح معنیداری |
فرم در حال بارگذاری ...