شکل ۱‑۴- مراحل پلیمریزاسیون پلیپیرول[۵۹]
، به عنوان یون مخالف یا آنیون دوپینگ میباشد.
پلیمریزاسیون پلیپیرول توسط اکسیداسیون مونومر آغاز می شود و سبب تولید رادیکال کاتیون می شود. پلیمریزاسیون از طریق مکانیسم اتصال رادیکال- رادیکال حاصل می شود(شکل ۱-۵).
شکل ۱‑۵- مکانیسم پلیمریزاسیون پلیپیرول[۵۹]
پلیمریزاسیون شیمیایی پیرول، یک روش مناسب برای تشکیل کامپوزیتهای رسانا در محیط آبی میباشد [۵۹-۶۱] که در آن، واکنش بین مونومر پیرول با یک اکسیدکننده مناسب در محلول صورت میگیرد. در پلیمریزاسیون شیمیایی، کلرید آهن ( ) اکثرا به عنوان اکسیدکننده و آب به عنوان محلول اصلی استفاده می شود [۵۹]. اگر از کلرید آهن به عنوان اکسیدکننده استفاده شود یونهای مخالف آن است که به دلیل حرکت نسبی یون کلرید، پلیمر حاصل پایدار نیست درنتیجه با اضافه کردن دوپنت میتوان باعث بهبود خواص الکتریکی و پایداری محیطی پلیمر شد [۶۲].
مزایای پلیمریزاسیون الکتروشیمیایی عبارتند از : خالص بودن پلیمر، تولید یک مرحله ای پلیمر به طور مستقیم در سطح الکترود و امکان جداسازی پلیمر از روی آن، کنترل میزان پلیمر شدن و امکان تغییر ماهیت الکترولیت که تغییر عمدهای را در میزان رسانایی و مورفولوژی فیلمهای پلیمر ایجاد می کند. از معایب این روش ناچیز بودن بهرهی واکنش و عدم امکان کنترل ساختار به هنگام رشد زنجیر پلیمری نام برد. در پلیمریزاسیون شیمیایی امکان کنترل ساختار به هنگام پلیمریزاسیون و بهره واکنش بیشتر از مزایا و آلوده بودن پلیمر حاصل و چند مرحله ای بودن فرایند تولید از معایب این روش است. در تهیه پلیمرهای رسانا از طریق پلیمریزاسیون شیمیایی، مشابه با پلیمریزاسیون الکتروشیمیایی ، اکسایش مونومر نقش مهمی دارد. در پلیمریزاسیون الکتروشیمیایی، اکسایش مونومر در سطح الکترود و به دنبال آن رشد زنجیر، موجب تشکیل پلیمر می شود و در پلیمریزاسیون شیمیایی نیز مونومر با اکسندهی مناسب اکسید شده و زنجیرها در همان شرایط رشد پیدا می کنند. پلیمریزاسیون شیمیایی معمولا سریعتر و آسانتر انجام میپذیرد [۶۳].
کاربرد پلیمر رسانای پلیپیرول
از پلیپیرول و مشتقات آن در تهیه ابزار و وسایلی که به علت جذب امواج مایکروویو در صفحه رادار غیر قابل مشاهده میشوند، استفاده می شود. همچنین به صورت لایهی نازک در ابزارهای حسی، روکش آنتیاستاتیک جهت جلوگیری از تخلیه الکتریکی در برابر امولسیونهای فتوگرافیک استفاده می شود [۶۳]. ماهیت این پلیمرها باعث شده است که آنها علاوه بر رسانایی الکترواکتیو هم باشند. رسانایی این پلیمرها باعث شده که در مواد آنتیاستاتیک با تولید گرما باعث اثر حفاظتی امواج الکترومغناطیسی شوند. همچنین به دلیل داشتن ماهیت الکترواکتیو میتوانند صفحههای نمایش الکتریکی، ابزارهای انتشار دهنده نور( )[۱۳] ، محرکها و بیوسنسورها به کار روند [۶۴-۷۲]. این پلیمر به دلیل قیمت کم، سنتز راحت، فعالیت کاتالیزوری بالا و ثبات زیست محیطی قابل توجه، به عنوان الکترود مقابل در سلولهای خورشیدی مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است[۲۵-۲۸, ۷۳].
پارچههای رسانای پوششدهی شده با پلیپیرول
با انجام پلیمریزاسیون پلیپیرول بر روی سطح پارچه یک فیلم نازک و یکنواختی تشکیل می شود. ضخامت فیلم پلیمر رسانا در طول سنتز شیمیایی به زمان سنتز و غلظت واکنشدهنده بستگی دارد. پارچههای پوششداده شده با پلیمرهای رسانا در مقایسه با پارچههای پوششدهی شده با فلزات دارای وزن کمتر و انعطافپذیری بیشتری میباشند [۶۳].
برای پلیپیرول اکسیدکنندههای مختلفی مثل کلرید آهن( )[۷۴, ۷۵]، پتاسیم پرسولفات[۷۶]، پرکلرات آهن [۷۷] و آمونیوم پرسولفات[۷۸] استفاده می کنند که خصوصیات فیزیکی، مورفولوژی و الکتروشیمیایی پلیپیرول تحت تاثیر مادههای اکسیدکننده میباشد [۷۷].
همچنین مادههای دوپهکننده مختلفی شامل پاراتولوئن سولفونیک اسید [۷۹]، آنتراکینون دوسولفونیک اسید، دونفتالن سولفونیک اسید و تری کلروبنزن سولفونیک اسید[۸۰, ۸۱] میتوان برای پلیپیرول استفاده کرد. براساس تحقیقهای صورت گرفته بر روی سیلیکون، نشان داده شد که خصوصیات الکتریکی پیرول به دوپنت مورد استفاده بستگی دارد. اسیدهای سولفونیک آروماتیک مثل بنزن سولفونیک اسید، چهار تولوئن سولفونیک اسید، نفتالن سولفونیک اسید و آنتراکینون دو سولفونیک می تواند به مخلوط یون مخالف و پلیمر اضافه شود [۸۲, ۸۳]. پلیمرهای ذاتا رسانا میتوانند در حجم زیاد با هزینه کم به وسیله پلیمریزاسیون شیمیایی تهیه شوند. در پلیمریزاسیون شیمیایی که مبنی بر اکسیداسیون مونومر توسط نمک فلزی مانند کلرید آهن میباشد رنج بالایی از رسانایی بدست می آید که رسانایی پلیمرهای حاصل به زمان پلیمریزاسیون، دما و غلظت مونومر و اکسیدکننده بستگی دارد [۷۵].
تکمیل منسوج توسط نانولولههای کربنی
نانولولههای کربنی
نانولولههای کربنی که در سال ۱۹۹۱ توسط ایجیما کشف شدند، یکی از چهار حالت شناخته شده کربن بر روی زمین هستند[۸۴]. نانولولههای کربنی از رول شدن صفحات گرافنی دارای اتمهای کربن با هیبرید SP2، تشکیل شدند. نانولولههای کربنی تک دیواره از یک صفحهی گرافنی که به دور خودش پیچیده شده، تشکیل شد که دو انتهایش می تواند با مولکول شبه فولرن بسته شود. نانولولههای کربنی چند دیواره شامل یک لولهی مرکزی با قطر نانومتری میباشد که توسط لایه های گرافنی هم مرکز، مشابه حلقههای تنهی درخت، احاطه شده است. فاصلهی بین این صفحات تقریبا برابر و در حدود ۰.۳۴ نانومتر میباشد[۸۵]. از آنجایی که صفحههای گرافنی را میتوان به شکلهای مختلفی لوله کرد، انواع مختلفی نانولولهی کربنی وجود دارد. از طریق دنبال کردن رد الگوهای مربوط میتوان نانولولههای زیگزاگی[۱۴] ، صندلی راحتی[۱۵] و کایرال[۱۶] را میتوان از هم تشخیص داد[۱۱].
به دلیل ویژگیهای ساختاری، شیمیایی، مکانیکی، حرارتی، نوری و الکترونیکی منحصربفرد نانولولههای کربنی، علاقه زیادی به استفاده از آنها در محدوده وسیعی از کاربردها و زمینهها وجود دارد. ابسن و تاکادا عیوب ساختاری نانولولههای کربنی را به سه گروه تقسیم بندی کردند: توپولوژیکی[۱۷]، پیوندزنی دوباره[۱۸] و عیوب اتصال ناکامل. بیشتر ویژگیهای نانولوله مثل رسانایی و پهنای باند، شدیدا تحت تاثیر این عیوب قرار میگیرند[۸۶]. نانولولههای کربنی توسط سه تکنیک اصلی، قوس الکتریکی، تجزیه شیمیایی بخار و کندوسوز لیزری سنتز میشوند. در صورت استفاده از هریک از این روشها برای حذف نانوذرات گرافیت، کربن آمورف، نانو کپسولهای کربنی چند پوستهای، فولرنها و کاتالیستهای فلزی به دست آمده به همراه نانولولههای کربنی، انجام مرحله خالصسازی ضروری میباشد. روش خالصسازی در دو گروه اصلی طبقه بندی می شود: تکنیکهای شیمیایی مثل اکسیداسیون شیمیایی، اکسیداسیون فاز مایع و تکنیکهای فیزیکی مثل فیلتراسیون، سانتریفوژ، کروماتوگرافی، اولتراسونیکیشن[۱۹] و حرارتدهی در دمای بالا. لازم به ذکر است که بیشتر روشهای خالصسازی نامبرده برای نانولولههای کربنی تک دیواره و چند دیواره، باعث تخریب آنها شده و در مقیاس زیاد تاثیری در حذف ناخالصیها ندارند. روشهای چندمرحلهای به کار گرفته می شود تا به نانولولهها آسیب کمتری وارد شود[۱۱].
کاربرد نانولولههای کربنی
نانولولههای کربنی به دلیل خصوصیات بی نظیرشان به یکی از مهیج ترین مواد در سال های اخیر تبدیل شدند. مخصوصا خصوصیات الکتریکی نانولولههای کربنی باعث استفاده ی آن ها در ترانزیستورها، شناسایی فرکانس رادیویی، حسگرها و…. شده است. یکی از بیشترین کاربردهای نانولوله های کربنی استفاده ی از آنها در ساخت الکترودهای شفاف است. ایندیم قلع اکسید به عنوان ماده ی متداول و غالب برای الکترودهای شفاف است که می تواند با نانولوله ها که ارزان تر است جایگزین شود. نانولوله ها علاوه بر کاهش قیمت برای این نوع ابزارها باعث انعطاف پذیری آن ها هم می شود. همچنین میتوانند در کاربردهایی نظیر سلولهای خورشیدی [۱۷]، ابزارهای الکترونیکی و سنسورها[۸۷]، جاذب برای جذب فلزات () در آب [۸۸] و در زمینه های بسیاری از علم مواد مورد استفاده قرار گیرند.
تهیه پارچه رسانا توسط نانولولههای کربنی
برای لایهنشانی و تهیه فیلم از نانولولههای کربنی روشهایی نظیر غوطهوری، اسپری، پوششدهی دورانی ، فیلتراسیون خلا، چاپ، رسوبدهی شیمیایی بخار، کندوپاش، الکترواسپری و… استفاده می شود[۸۷].
در روش اسپری، دیسپرسیون نانولولهها بر روی سطح گرم شده زیرلایه اسپری می شود و درنتیجه لایهی نازکی از نانولولهها بر روی سطح تشکیل می شود. محصولات جانبی فرار و حلالها تبخیر شده و از سطح زیرلایه جدا می شود. از مزایای اصلی این روش توانایی تشکیل لایه های ضخیم و لایهنشانی در مقیاس زیاد میباشد[۸۷].
روش غوطهوری یکی از آسانترین روشهاست که به تکنیک و تجهیزات پیچیدهای نیاز نمی باشد. در این روش زیرلایه با سرعت ثابتی در ظرف محتوی دیسپرسیون نانولولهها وارد شده مدتی در آن غوطهور میماند سپس با سرعت ثابتی خارج شده و خشک می شود. میزان ضخامت لایهی تشکیل شده به ویسکوزیته دیسپرسیون، زمان غوطهوری، سرعت خروج و برهمکنش بین دیسپرسیون با زیرلایه، بستگی دارد. به منظور بهبود در چسبندگی بین سطح زیرلایه و دیسپرسیون انجام یکسری عملیات آماده سازی بر روی سطح زیرلایه ضروری است[۸۷]
در روش پوششدهی دورانی، زیرلایه بر روی یک صفحهای با دمای معین قرار میگیرد. سپس مقدار کمی دیسپرسیون بر روی مرکز زیرلایه قرار داده می شود. در اثر چرخش صفحه با سرعت بالا، به دلیل نیروی گریز از مرکز، دیسپرسیون بر روی سطح زیرلایه پخش می شود. ضخامت فیلم معمولا به ویسکوزیته محلول، سرعت زاویهای و میزان چرخش بستگی دارد[۸۷].
شکل ۱‑۶- روش پوششدهی الف) غوطهوری، ب) دورانی[۸۷]
روش فیلتراسیون خلا یکی از سادهترین روشها برای جداکردن کامپوزیت نانولولههای کربنی از حلال میباشد. در این روش به دلیل ایجاد اختلاف فشار در دو طرف قیف بوخنر، حلال جدا شده و فیلم فشردهای از نانولولهها بر روی سطح ایجاد می شود. با این وجود فیلمهای تشکیل شده توسط فیلتراسیون خلا کاملا ضخیم میباشند که در کاربردهای خاص نمی توانند مورد استفاده قرار بگیرند[۸۷].
یکی از روشهای مورد علاقه چاپ نانولولههای کربنی است. همچنین روشهای چاپ متنوعی مانند چاپ تخت، چاپ آیروسل، چاپ انتقالی و چاپ تماسی برای رسوب نانولوله بر روی زمینه های مختلف ارائه شد ولی مطلوب ترین شکل چاپ، چاپ جوهرافشان است. چاپ جوهرافشان مزایای بینظیری نسبت به دیگر روشهای چاپ ارائه میدهد. این روش نیاز به پیشسازی شابلون ندارد و فرایند چاپ سریع و با هزینه کم انجام می شود. علاوه براین با توجه به روشهای دقیق الگودهی، به مراحل پس از چاپ نیازی نیست. علاوه براین مواد متعدد به طور همزمان با بهره گرفتن از چند کارتریج جوهر می تواند رسوب کند و مقدار ماده هم می تواند با دقت زیاد کنترل شود. برای انجام این چاپ نیاز به یادگیری سختافزار یا نرمافزار خاصی نیست و راحت است. از معایبش این است که امکان گرفتگی نازل وجود دارد و اینکه به طور کلی قابل کنترل نیست، مخصوصا حجم قطره و فاصله نمیتواند تنظیم شود. وقتی که نانولولههای کربنی بر روی زمینه مورد نظر چاپ میشوند و حلال تبخیر می شود، شبکه های نانولوله به صورت رندوم بر روی زیرلایه باقی میماند. بعضی از نانولولههای کربنی ممکن است بدون داشتن تماس با دیگر نانولولهها کاملا مجزا و تک قرار بگیرند که در این صورت الکترونها در نانولوله حبس میشوند. درنتیجه نانولولهی مجزا نمیتواند تاثیری در هدایت فیلم چاپ شده داشته باشد. بعضی از نانولولههای کربنی ممکن است در تماس با دیگر نانولولههای کربنی قرار بگیرند. ایجاد یک مسیر الکترونی ضروری است تا الکترون بتواند از یک نانولوله به نانولولهی دیگر بروند و درنتیجه باعث ایجاد جریان و نهایتا رسانایی در فیلم چاپ شده میشوند[۸۹].
شکل ۱‑۷- نحوه قرارگیری نانولولهها[۸۹]
همانطور که انتظار میرود مقدار جریان با تعداد مسیرهای الکترونی رابطه مستقیم دارد. این حاکی از این است که طول نانولولههای کربنی نقش مهمی در رسانایی لایه نازک ایفا می کند. اگر طول نانولولهها کوتاه باشد امکان تماس آنها با هم کمتر و درنتیجه رسانایی کمتر می شود. چاپ چندلایه رسانایی را افزایش میدهد چون هر لایهی اضافی باعث ایجاد شبکه متراکمتر و درنتیجه مسیرهای الکترونی بیشتری تولید می کند[۸۹]. هچ و همکارانش نشان دادند که با افزایش طول نانولولهها رسانایی هم افزایش مییابد. دیسپرسیونکنندهها توسط مهار تماس نانولولهها میتوانند باعث کاهش رسانایی شبکه نانولوله شوند. انواع مختلف نانولولهها هم در میزان هدایت موثر است. فرایند خشک کردن هم می تواند در توزیع و جهتیابی نانولولهها تاثیرگذار باشد. تهیه دیسپرسیون نانولولهی کربنی خیلی مهم است. علاوه بر دیسپرسیون، کشش سطحی و ویسکوزیته از ویژگیهای مهم برای جوهر نانولولهی کربنی است. به دلیل نیروی واندروالس بین نانولولهها، براحتی انباشته شده و رسوب می کنند که خیلی نامطلوب است چون باعث گرفتگی نازل جوهرافشان می شود[۸۹, ۹۰].
برای تزریق جوهر از نازل جوهر باید کشش سطحی کم داشته باشد به دلیل حجم خیلی کم جوهری که میخواهد تزریق شود داشتن کشش سطحی کم بسیار ضروری است. اگر کشش سطحی خیلی بالا باشد قطرههای جوهر ممکن است در نازل کارتریج باقی بماند که این به شدت نامطلوب است. حلالهای آلی کشش سطحی کمی دارند به همین دلیل به عامل ترکننده نیازی ندارند ولی آب کشش سطحی خیلی بالایی دارد که مولکولهای سطح فعال معمولا به عنوان عامل ترکننده هم استفاده میشوند. در مایعی مثل آب مولکولهای سطح فعال در فصل مشترک بین آب و هوا جمع میشوند که درنهایت باعث کاهش چسبندگی بین مولکولهای آب در سطح و درنتیجه کاهش کشش سطحی میشوند[۸۹].
روشهای تهیه دیسپرسیون نانولولههای کربنی
دیسپرسیون نانولولههای کربنی عاملدار
مرحله اول عاملدار کردن نانولولههای کربنی است که این امر مستلزم یک فرایند شیمیایی است که در اثر آن مولکولها به دیواره های نانولولهی کربنی متصل میشوند. یکی از متداولترین روشهای استفاده از نانولولههای کربوکسیله است. در کربوکسیله کردن گروه های کربوکسیل طی یکسری روشهای شیمیایی به دیواره های نانولولههای کربنی متصل میشوند. برخلاف نانولولههای کربنی که آبگریز هستند، گروه های کربوکسیل آبدوست هستند و احتمال تجمع نانولولهها را کاهش می دهند. در طی عاملدار کردن ممکن است به دیواره های نانولولهها آسیب جدی وارد میشودکه باعث کاهش رسانایی آنها می شود[۹۱].
دیسپرسیون نانولولههای کربنی بر پایه حلالهای آلی
روش دیگر برای تهیه دیسپرسیون نانولولهها استفاده از حلالهای آلی است که در این روش دیگر نیازی به عامل دار کردن نانولولهها نیست و خود حلال همانند دیسپرسکنندهها عمل می کند. مولکولهای حلال آلی به دلیل برهمکنش هیدروفوبی با پیوند قوی واندروالس بین نانولولهها مقابله می کنند. به دلیل کشش سطحی کم خود حلالها نیاز به اضافه کردن عامل ترکننده برای جوهرهایی بر پایه حلالهای آلی نیست. حلالهای آلی فرار هستند که باعث ایجاد مشکل در آماده سازی و استفادهی جوهر در کارتریج میشوند جز اینکه کارتریج به خوبی مهر و موم شده باشد. وقتی که حلال تبخیر شود فقط نانولولهها باقی میمانند که باعث گرفتگی نازل می شود. مشکل دیگری که در مواجهه با حلال آلی وجود دارد این است که اثر بدی روی سلامتی و محیط میگذارد. حلالهای آلی بعضی از پلیمرها بسیار خورنده هستند که کارتریج استفاده شده باید در برابر آن مقاوم باشد. این خاصیت خورندگی همچنین انتخاب زیرلایه را هم محدود می کند[۹۰].
دیسپرسیون نانولولههای کربنی با آب
دیسپرسیون نانولوله با آب دوستدار محیط زیست است و به آسانی ذخیره می شود و کار کردن با آن امنتر است. به دلیل آبگریز بودن سطح نانولولهها و همچنین وجود نیروی واندروالس قوی بین آنها باعث انباشته شدن آنها در آب می شود. یکی از راههای رفع این مشکل کمک گرفتن از سطح فعالها و پلیمرها است. سطح فعال یک سر آبدوست و یک دم آبگریز دارد که با دم آبگریز جذب نانولولهها می شود و به دلیل داشتن سر آبدوست باعث ایجاد دافعه بین نانولولهها می شود. پلیمرها هم زنجیری بلند از مونومرها هستند که به صورت هلیکس دور نانولولهها میپیچند و مانند سطح فعالها عمل می کنند[۸۹].
تهیه منسوج رسانا توسط نانوذرات فلزی
توسعه لایهنشانی احیایی فلزات و آلیاژها در سالهای گذشته قابل توجه بوده و هنوز هم ادامه دارد. این فرایند برای کاربردهای گوناگونی مانند دیسکهای مغناطیسی، مدارهای چاپی، روکشدهی روی نیمههادیها، روکشدهی روی غیرهادیهایی مانند منسوجات، باتریها و وسایل پزشکی بررسی شده است. بیشتر این کاربردها وابسته به لایهنشانی مس، نیکل و نقره است که کاربردهای اساسی آنها شامل فلزکاری سطوح غیرهادی، لایهنشانی احیایی پوشش های کامپوزیت و لایهنشانی احیایی نقره، طلا و سایر فلزات است [۹۲].
تکنیکهای فلزدار کردن
برای پوششدهی منسوجات با فلزات روشهای مختلفی مثل رسوبدهی تحت خلا[۲۰]، کندوپاش[۲۱]، آبکاری الکتریکی[۲۲] و آبکاری الکترولس۴ یا لایهنشانی احیایی وجود دارد [۹۲].
روش کندوپاش بهبود یافته و در میزان ضخامت در آن قابل کنترل است. اگرچه این روش مزایایی همچون یکنواختی، قوی بودن پیوند بین فیلم و زیرلایه میباشد و دوستدار محیط زیست است اما گران و دارای نرخ رسوبدهی کمی است [۹۲]. رسوبدهی در خلا یک روش نسبتا ارزان برای تولید الیاف پوششدهی شده با فلز است اما چسبندگی بین فلز و الیاف ناپایدار است. علاوه بر این، انجام این فرایند مشکل است و الیاف تولید شده به این روش مقاومت کمی در برابر خوردگی دارند و برای پوشش هم مناسب نیستند. روش آبکاری الکتریکی هم به علت قیمت بالا و مشکل بودن فرایند، در صنعت نساجی زیاد مورد استفاده قرار نمیگیرد. لایهنشانی احیایی یک روش جایگزین میباشد که در این لایه های فلزی به اندازه کافی نازک هستند و در طی فرایند آسیبی به پارچه وارد نمی شود [۹۲].
لایهنشانی احیایی و پیشرفت آن در نساجی
لایهنشانی احیایی
این روش در سال ۱۸۳۵ با کاهش نمکهای نقره بوسیلهی اکسایش آلدهیدها انجام شد. این پیشرفت تا سال ۱۹۴۶ حفظ شد. این فرایند یک روش موثر برای رسوب فیلمهای فلزی روی سطوح بدون استفاده از انرژی الکتریکی میباشد. برخلاف آبکاری الکتریکی که در آن الکترونهای خارجی اعمال شده به عنوان عامل کاهنده عمل می کنند در این روش، با وقوع واکنش شیمیایی بین عامل کاهنده و یونهای فلزی حاضر در محلول، رسوبدهی فلز انجام می شود [۹۲].
مزایای روش لایهنشانی احیایی عبارتند از:
-
- بسیار انعطافپذیر است و تقریبا برای هر زیرلایهای مناسب است.
-
- این نوع رسوبدهی ساده و ارزان است.
-
- پوششدهی با ضخامت یکنواخت انجام می شود.
-
- در این روش الیاف با عملکرد بالا بدست می آید بدون اینکه تغییر قابلتوجهی در سایر خصوصیات مثل انعطافپذیری، چگالی ایجاد شود[۹۲].
مکانیزم فرآیندلایهنشانی احیایی
مکانیزم فرایند بر پایه کاهش شیمیایی یون فلزی توسط عامل کاهنده میباشد. رسوب لایهی فلزی بر روی مواد غیر رسانا مثل زیرلایهی پلیمری، توسط این روش به معنی ایجاد سایتهای کاتالیتیکی برروی سطح غیر رسانا برای آغاز واکنش شیمیایی است[۹۳]. در این سایتها معمولا پالادیم جذب می شود. جذب شیمیایی پالادیم می تواند توسط دو روند شیمیایی متفاوت انجام شود. یکی از این فرآیندها شامل دو مرحله حساسسازی و فعالسازی میباشد. در طی حساسسازی، سایتهای فعال با غوطهوری زیرلایه در محلول کاهشی ایجاد میشوند. کلریدقلع یک حساسکننده است. حمام حساسسازی معمولا شامل کلریدقلع و اسیدکلریک است. گاهی اوقات به منظور جلوگیری از اکسایش یونهای قلع(II) کمی قلع در داخل محلول حساسسازی استفاده می شود. مرحله فعالسازی شامل تهیه کاتالیست است. برای فعالسازی زیرلایه در حمامی حاوی یونهای فلزی گرانبها، معمولا پالادیم، غوطهور میشود.
روش دیگر برای جذب شیمیایی پالادیم، یک فرایند یک مرحله ای است که زیرلایه در محلول کلوئیدی مخلوط کلریدقلع و کلریدپالادیم فعالسازی شده است. یک مرحله سریع برای برداشت لایهی قلع و سپس ایجاد کاتالیست فعال برای رسوب بیشتر فلز، ضروری است. واکنشهایی که رخ میدهد و منجر به شروع پوششدهی فلزی می شود در معادلهی۱-۱ و ۱-۲ نشان داده شده است[۹۴].
معادله ۱-۱
معادله ۱-۲
فرم در حال بارگذاری ...