این بخش دارای سه قسمت است: ۱ـ مقامه در گذر تاریخ. ۲ـ مقامه های یازجی.
۳ـ ویژگی های مقامه های یازجی.
در قسمت نخست، نویسنده مقامه نویسان دیگر را که در تقلید از بدیع الزمان و حریری به فن مقامه نویسی پرداختهاند، نام میبرد و تصریح میکند که مقامه نویسی به دست حریری به چنان مرتبهای رسید که دیگر کسی نتوانست مقامهای در تراز مقامههای او بنویسد و تنها یازجی در دورۀ معاصر توانست تا حدود قابل توجهی در تقلید دقیق از حریری موفق شود. در قسمت دوم نویسنده، مقامه نویسی یازجی را مورد بررسی قرار میدهد و پس از بیان مطالبی در مورد سرگذشت و آثار او، شکل و ساختار مقامههای او را تبیین میکند. در قسمت پایانی نیز با برشمردن ویژگیهایی از جمله ثروت لغوی، سجع پردازی، اقتباس از قرآن و ادبیات، بازیهای لفظی، فکاهه گویی وگزینش الفاظ غریب، برای مقامههای یازجی تصریح دارد؛ با اینکه یازجی در تقلید از حریری تا حدود قابل توجهی موفق بوده، ولی در برخی از این ویژگیها به ویژه در فکاهه، شیرینی نگارش و سجع پردازی، حریری به مراتب بر او برتری دارد.
۴- ۴. جایگاه کتاب در دیگر تحقیقات
از آن جایی که این کتاب از طرفی یکی از شاهکارهای ادبی زبان عربی را مورد مطالعه قرار داده و از طرف دیگر این تحقیق به دست ادب پژوهی مشهور و توانا به نام شوقی ضیف انجام شده است، مورد استقبال گستردۀ خوانندگان و ادب پژوهان واقع شده و بارها تجدید چاپ شده است. علاوه بر این، مقامه پژوهان بعد از تألیف این کتاب پیوسته از آن بهره برده اند و بدان استناد کرده اند، که در ذیل چند نمونه به عنوان مثال ذکر میشود:
-
- «المقامه فی الأدب العربی و الآداب العالمیه»، نویسنده: حاجی زاده، مهین، نشریه: زبان و ادبیات «اللغه العربیه و آدابها» فروردین ۱۳۸۵ - شماره ۴ (۱۶ صفحه - از ۱۷ تا ۳۲)
-
- «قراءه نقدیه لنص نثری من مقامات الهمذانی المقامه القردیه»، نویسنده: نادر عبدالکریم حقانی، نشریه: تاریخ «الذخائر» شتاء و ربیع ۱۴۲۴ - العدد ۱۷ و ۱۸ (۱۸ صفحه - از ۴۹ تا ۶۶)
-
- «المقامه القردیه الفکره و البناء»، نویسنده: عبدالکریم محمد حسین، نشریه: علوم انسانی «التراث العربی» رجب ۱۴۲۴ - العدد ۹۱، (۲۷ صفحه - از ۴۱ تا ۶۷)
۵- بررسی کتاب «المقامه»
پس از معرفی کتاب، نوبت به بررسی آن میرسد. «هدف اصلی بررسی کتاب آن است که خوانندۀ احتمالی کتاب پیشاپیش آگاه شود که آیا باید کتاب مورد بحث را برای مطالعه برگزید یا خیر؟»[۶].
در این بخش ابتدا به مطالعۀ ساختار شکلی کتاب، و سپس به محتوا و درون مایۀ آن میپردازیم.
۵- ۱. بررسی ساختار شکلی
در این قسمت به بررسی کتاب از جهت ظاهر آن میپردازیم. هدف از این بررسی آن است که ببینیم آیا کتاب شرایط ظاهری یک اثر فنی را رعایت کرده است و آیا از ویژگیهای شکلی یک نوشتۀ علمی برخوردار است یا خیر. در این بخش از مسائلی چون: عنوان کتاب، مقدمه کتاب، فصل بندی کتاب، مصادر و منابع و فهرست کتاب سخن میگوییم.
۵- ۱- ۱. عنوان کتاب
بررسی نام کتاب اولین گام در راه بررسی آن است زیرا عنوانی که نویسنده یک اثر علمی برای کتاب خویش بر میگزیند، باید تصویر روشنی از موضوع و محتوای کتاب ارائه کند. عنوان کتاب حاضر - چنانکه بارها بدان اشاره شده است- «المقامه» نام دارد.
همانطور که از این عنوان کلی کاملا واضح است، این کتاب با هدف بررسی فن مقامه نویسی نگاشته شده است و این عنوان مطلق به خواننده این اجازه را می دهد در پس و پیش واژۀ مقامه، کلمه یا عبارتهایی در ذهن خود تصور کند و تا حدودی حدس بزند که نویسنده قصد دارد فن مقامه نویسی را از چه منظری مورد بحث و تحقیق قرار دهد، و یا اصلا راه به جایی نبرد و به تورق کتاب اقدام کند چون همانگونه که بیان شده خواننده می تواند در قبل و بعد عنوان، چیزی از خود اضافه کند مثلاً پیدایش و تطور مقامه، یا مقامه در ادبیات عربی، یا مقامه در گسترۀ تاریخ، یا ارزش ادبی مقامه و از این قبیل حدسها.
۵- ۱- ۲. مقدمه کتاب
مقدمه هر کتاب شامل معرفی موضوع، بیان تاریخچهای از پیشینۀ کارهای انجام شده و بیان هدف از تألیف آن است. مقدمۀ کتاب «المقامه» مقدمۀ بسیار مختصری است ولی در عین حال، همۀ بخشهای گفته شده را در بر دارد. در این مقدمه، نویسنده هدف اصلی خود را از تألیف این کتاب معرفی مجدد فن مقامه نویسی به نسل های کنونی بیان می کند تا با آشنایی با این منبع زبانی، ثروت زبانی خود را غنا بخشند.
۵- ۱- ۳. فصل بندی کتاب
خواننده قبل و بعد از مطالعۀ کتاب مذکور به خوبی در مییابد که کتاب از فصل بندی نسبتاً منطقی و به هم پیوستهای بر خوردار است، به این صورت که جدای از بخش اول، در بین سه بخش دیگر آن، یک توالی تاریخی مشاهده میکند.
۵- ۱- ۴. مصادر و منابع
از مواردی که موثق بودن یک اثر را اثبات میکند، کتابهایی است که نویسنده در نگارش کتاب خود از آنها استفاده کرده است. خواننده با دیدن مصادر و منابع کتاب و بررسی آنها، به اهمیت کتاب و درجه علمی آن پی میبرد. از این روی، قسمت مصادر یک اثر علمی نقش مهمی در شناساندن آن ایفا میکند.
با این همه، کتاب «المقامه» شوقی ضیف فاقد این بخش است و در انتهای کتاب جز فهرست مطالب، چیز دیگری دیده نمیشود. در پانوشتهای کتاب نیز تنها شرح واژگان دشوار دیده می شود.
این کاستی به خاطر غفلت نویسنده نیست بلکه بدین سبب است که کتاب یادشده اثری آکادمیک به شمار نمیآید و باید آن را حاصل مطالعات شخصی شوقی ضیف دانست، از این رو نباید انتظار داشت که وی برای مطالب خود منبعی ذکر کند. چون شوقی ضیف با توجه به مطالعات و تحقیقات گستردۀ خود در ادب عربی چه بسا خود را صاحب نظر و بی نیاز از ذکر آثار دیگران به عنوان منبع بداند، مانند این است که از «سیبویه» بخواهیم تا مطالب کتاب خود را مستند کند. بنا بر این شاید نتوان از این جهت بر او خرده گرفت. با این وجود در میان بخش های مختلف گاهی نظر دیگران را به منظور تأیید، رد یا نقد و یا سند مطرح می کند.
۵- ۱- ۵. فهرست کتاب
فهرست مندرجات یک کتاب از اجزاء مهم آن شمرده میشود زیرا بیانگر تصویری عام و کلی از کتاب و نشاندهندۀ توالی مباحث نسبت به یکدیگر است. همچنین با نگاهی گذرا به فهرست یک کتاب میتوان به موضوع آن پی برد؛ بنا بر این ترتیب منطقی بخشها و فصول در در ترسیم فضای کلی کتاب و نمایاندن موضوع آن نقش بسیار مهمی دارد.
هر چند در یک نظر کلی فهرست کتاب «المقامه» دارای ویژگی های فوق است ولی نویسنده میتوانسته فهرست مذکور را گسترش دهد تا خواننده تصویر دقیق تری از اجزای آن در ذهن خود تجسم کند.
۵- ۲. بررسی محتوایی کتاب
این قسمت، مهمترین بخش بررسی کتاب حاضر را تشکیل میدهد. درون مایه و مطالب یک اثر و شیوۀ تنظیم آنها برای یک محقق و پژوهشگر از اهمیت بیشتری نسبت به ظاهر شکلی کتاب دارد. به بیان دیگر، میتوان کاستیهای ظاهری یک کتاب را نادیده گرفت، ولی نمیتوان با محتوای ضعیف و نابسامان آن کنار آمد.
در این بخش، به بررسی اسلوب نگارش کتاب، روش کار نویسنده و شیوۀ برخورد او با مطالب، و در نهایت به ویژگیهای علمی کتاب میپردازیم.
۵- ۲- ۱. اسلوب کتاب
از آنجایی که این کتاب نوشتۀ یک ادیب عرب زبان است، از شیوایی و رسایی خاص خود برخوردار است، به طوری که خواننده در خواندن این اثر ـ اگر در زبان عربی از آشنایی لازم برخوردار باشد ـ هیچ گاه دچار مشکل در فهم لفظ و معنا نمی شود. نویسنده به طور کاملاً طبیعی واژهها، عبارات، تعابیر، جمله و اسالیب را انتخاب و در کنار هم چیده است، به گونهای که خللی در ارائۀ معنا و مضمون مورد نظر خود به وجود نیامده است.
نویسنده در کاربرد جملههای اسمیه و فعلیه تقریباً حد تعادل را نگه داشته، هر چند گاهی به استفاده از جملۀ فعلیه تمایل بیشتری نشان داده است. در استفاده از جملات کوتاه و بلند نیز با مهارت خاص به مقتضای مقام و مقال توجه داشته و موفق بوده است. او به خوبی از ادات ربط بین جملات و فقره ها بهره برده است. به طور کلی سبک شوقی ضیف در این کتاب به مانند دیگر کتاب های او سبکی است روان و شیوا بدور از تکلف و پیچش لفظی و معنایی، که کاملاً با معیار های عربی فصیح مطابق است و خواندن و فهم آن برای تقریباً تمام خوانندگان دشوار و ملال آور نیست.
۵- ۲- ۲. شیوۀ نویسنده در تألیف کتاب
شوقی ضیف در تألیف این کتاب شیوهای خاص دارد. مقامه را از نظر معنای لغوی و اصطلاحی و همچنین تطور معنای آن در گذر تاریخ مورد بررسی قرار میدهد. به زمینه ها، عوامل، انگیزه ها، اهداف و آثاری که موجب پیدایش فن مقامه نویسی شده است می پردازد. در مورد مقامه نویسان نیز پس از ارائۀ سرگذشتی از آنها، اهداف و انگیزههای مقامه نویسی آنان را بررسی میکند و پس از آن مقامه های آنها را از نظر موضوع، سبک شناسی، زبانی، شکلی و ساختاری مورد بررسی قرار میدهد. در میان این بررسیها و یا در پایان آنها جایگاه و تأثیر گذاری مقامه نویس و مقامههای او را تبیین می کند.
نویسنده در ارائه و اثبات آراء خود از استناد به متن مقامه ها، متون تاریخی، نظر دیگران و گاهی از استدلال بهره می گیرد. در مواجهه با آراء دیگران نیز به همین سبک آنها را تأیید و یا رد میکند و تلاش دارد بی طرفی و جنبۀ تحقیقی و علمی بحث را رعایت کند. شوقی ضیف برای ارائۀ نمونههایی از مقامهها، بیشتر سعی میکند مقامههایی را عرضه کند که دارای ویژگیهای کامل یک مقامه و فکاهه آمیز باشند، گویا قصد داشته کتاب خود را طوری تألیف کند که علاوه بر داشتن خصوصیات یک اثر تحقیقی از ویژگیهای یک اثر ادبی نیز برخوردار باشد. او واژههای دشوار این مقامهها را در پا نوشت ها توضیح می دهد و در پایان هر مقامه تحلیلی مختصر از آن بیان می کند.
۵- ۲- ۳. رویکرد نویسنده به موضوع
از مواردی که در بررسی یک کتاب در نظر گرفته میشود، مطالعۀ رویکرد نویسنده به موضوع مورد بحث و نحوۀ برخورد او با مسائل است. موضوع کتاب حاضر- چنانکه گفته شد - بررسی فن مقامه نویسی در زبان و ادبیات عربی است. نویسنده کوشیده است تا با دیدی کاملاً علمی به این مسأله بپردازد و از غرض ورزیهای غیر علمی اجتناب کند. ولی خواننده با مطالعۀ مقدمه و متن کتاب خواهد فهمید که نویسنده دید کاملاً جانبدارانه به این فن دارد و آن را یکی از شاهکارهای ادبیات عربی می داند که توانسته بیشتر ادبیات های مرتبط با خود را در دیگر زبان ها تحت تأثیر قرار دهد.
این رویکرد باعث شده است تا نویسنده تنها به محاسن و ویژگی های مثبت فن مقامه نویسی بپردازد و از معایب و تأثیرات سوء آن در فرهنگ و ادب عربی غافل شود و یا به آن توجه لازم نداشته باشد. از معایب و تأثیرات سوء این فن می توان رواج و ترویج فرهنگ گدایی در جامعۀ آن روز و فراهم کردن زمینۀ انحراف زبانی و ادبی (لفظ پردازی و غفلت از معنا) را نام برد. انحرافی که موجبات انحطاط ادب عربی را فراهم آورد. هر چند نویسنده در بخش اول، قسمت ویژگی های مقامه نویسی به لفظ پردازی مقامه نویسی و مقامه نویسان اشاره می کند، ولی آثار سوء این چنین حرکتی به طور دقیق مورد بررسی و ارزیابی قرار نمی گیرد.
۵- ۲- ۴. ویژگیهای کتاب
کتاب «المقامه» دارای خصوصیتها و ویژگیهایی است که بررسی آنها در فهم بهتر این کتاب سودمند است. در زیر به چند ویژگی مهم اشاره میکنیم:
۱- این کتاب دارای قلمی ساده و روان، اما مطابق با معیار های زبان عربی فصیح است. این ویژگی، کتاب مذکور را مناسب عربی آموزان ساخته است.
۲- کتاب «المقامه» کتابی است مختصر و مفید در فن مقامه نویسی که نویسندۀ آن تلاش نموده است تقریباً تمام مطالب مهم و دانستنی در مورد این فن را به صورت کاملاً علمی و با بیانی شیوا تحلیل کند.
۳- این کتاب علاوه بر جنبه های علمی و قلم ساده و روان، دارای ویژگی های یک اثر ادبی نیز می باشد. چون شوقی ضیف تلاش نموده است مقامه هایی را به عنوان نمونه مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد که از جهتی دارای بیشتر ویژگی های یک مقامه و فکاهه آمیز باشند و از جهتی دیگر از بهترین مقامه های مقامه نویس مشهور محسوب شود. تا خواننده علاوه بر آگاهی از فن مقامه نویسی، از خواندن آن نیز لذت برده باشد.
۴- یکی دیگر از ویژگی های این کتاب شیوۀ ارائۀ آراء خود نویسنده و نظرات دیگران است. شوقی ضیف تلاش دارد تا در ارائه و اثبات آراء خود، جوانب علمی و بیطرفی را رعایت کند. او برای اثبات رأی خود و یا اثبات و یا رد نظر دیگران از استناد به متن مقامه ها، سرگذشت مقامه نویسان، نظر تاریخ نگاران پیشین، و استدلال منطقی و جدلی بهره می برد.
۵- کسانی که آثار شوقی ضیف را مطالعه کرده باشند به خوبی دریافته اند که او نسبت به شیعیان و ایرانیان نظر مثبتی نداشته است و حتی گاهی در مورد آنها دچار غرض ورزی و عدم رعایت بیطرفی شده است[۷]. در این کتاب نیز وقتی سرگذشت بدیع الزمان همدانی را بیان می کند، در همان آغاز با اطمینان کامل بدیع الزمان را یک عرب به شمار می آورد و نظر کسانی را که او را فارس دانسته اند، نادرست می داند. این در حالی است که در همین سرگذشتی که خود برای بدیع الزمان می نگارد، تصریح می کند او در ایران به دنیا آمده و تمام عمر خود را در سرزمین های اطراف خراسان زیسته است؛ ولی با نا دیده گرفتن این واقعیتها که برای ایرانی بودن این مقامه نویس کافی است، او را به اصل و نَسَب عربی منسوب می کند. شاید خواسته است به زعم خود، با این کار بر افتخارات اعراب بیافزاید، ولی این چنین کارها به طور قطع نمی تواند عملی باشد.
بخش دوم: ترجمه کتاب «المقامۀ»
مقدّمۀ نویسنده
فرم در حال بارگذاری ...