عامل انتقال[۵۹]
سازمان یا موسسه ای که انتقال فناوری رامدیریت می کند
آژانس دولتی، دانشگاه، شرکت خصوصی
کانال انتقال[۶۰]
حامل رسمی یا غیر رسمی که از طریق آن فناوری انتقال می یابد
لیسانس، کپی رایت، فرد به فرد
مورد انتقال[۶۱]
محتوا و شکل چیزی که منتقل می شود ، موجودیت انتقال
فرایند ، فن ، دانش
گیرنده انتقال[۶۲]
سازمان یا موسسه ای که مورد انتقال را دریافت می کند
شرکت ، موسسه ، سازمان ، مصرف کننده ، گروه
محیط تقاضا[۶۳]
محیط تحت تاثیر عوامل (بازاری یا غیر بازاری) مرتبط با نیاز به مورد انتقال یافته
عوامل موثر: تکنولوژی های جایگذین، محصولات مشابه، قیمت تکنولوژی جدید
این مدل که در شکل (۲-۹) آمده است ، معیارهایی برای سنجش میزان اثربخشی بر می شمرد که عبارتند از بوزمن[۶۴] (۲۰۰۰):
مشارکت بیرونی: در مواردی که سازمان فناوری را از دیگری تهیه کرده است میزان مشارکت سنجیده میشود.
اثر بازار[۶۵]: آیا انتقال منجر به یک اثر تجاری مانند یک محصول یا خدمت ، سود و یا تغییر در سهم بازار شده؟
توسعه اقتصادی[۶۶]: همانند اثر بازار است، با این تفاوت که اثر را در سطح منطقه ای یا ملی می سنجد و نه در سطح یک .شرکت
پاداش سیاسی[۶۷]: براساس انتظار برای دریافت پاداشی سیاسی مانند تامین مالی بیشتر عمل می کند.
هزینه های فرصت[۶۸]: نه تنها استفاده های جایگزین از منابع سنجیده میشود بلکه تاثیرات بر سایر ماموریت های انتقال دهنده و یا گیرنده نیز مورد توجه قرار میگیرد.
سرمایه انسانی علمی و فنی[۶۹]: تاثیر انتقال فناوری را بر میزان بهبود مهارت های فنی و علمی ، سرمایه اجتماعی و زیر ساخت های مرتبط بررسی میکند.
در شکل زیر مدل اقتضایی اثربخشی انتقال فناوری بوزمن[۷۰] (۲۰۰۰) نشان داده شده است
عامل انتقال
کانال انتقال
مورد انتقال
محیط تقاضا
گیرنده انتقال
شکل۱-۱- مدل مفهومی پژوهش. (Bozeman, 2000)
بوزمان برای هریک از عوامل تاثیر گذار بر اثربخشی انتقال تکنولوژی چند مولفه مشخص می کند، برای عامل انتقال جایگاه تکنولوژی، ماموریت شرکت، منابع شرکت، محل جغرافیایی، طراحی (ساختار) سازمانی و شیوه مدیریت را عنوان می کند، که با توجه به هریک از این عوامل و تغییرات آنها، میزان تاثیر گذاری بر انتقال تکنولوژی متفاوت است. او همچنین برای کانال انتقال عواملی مانند پتنت (حق امتیاز)، لایسنس (پروانه، جواز)، روش های غیر رسمی (غیر قانونی)، انتقال شخصی و محدودیت های سیاسی را ذکر می کند.
بوزمان برای مورد انتقال، دانش علمی (دانشی که مسبب آن تکنولوژی شده)، تکنولوژی فیزیکی، طراحی فنی و فوت وفن (تکنیک های ضمنی آن تکنولوژی) و برای گیرنده انتقال، منابع، قابلیت های بازاری، تجربه تولید، استراتژی های کسب و کار و ظرفیت جذب را بیان می کند.همچنین در مورد محیط تقاضا به عواملی مانند میزان تقاضای موجود، پتانسیل تقاضا و ویژگی های اقتصادی محیط (میزان باور پذیری و مقبولیت قیمت تکنولوژی جدید) اشاره می کند.
تیزلی و رابینسون[۷۱](۲۰۰۵) رویکرد پردازش اطلاعات را نسبت به انتقال فناوری اثربخش ارائه کرده اند. آنها معتقدند که یک ارائه متقاعد کننده از اثربخشی انتقال فناوری مدلی از کارآفرینی دانش بنیان در درون الگوی پردازش اطلاعات است. آنها انتقال فناوری را زمانی کامل و موثر میدانند که برای دریافت کننده آن ارزش ایجاد کرده و بر قابلیت های آن بیافزاید. بدین منظور دریافت کننده باید به شکلی فعال درگیر فرایند انتقال گردد. انتقال موفق مستلزم این است که دریافت کننده اطلاعات حیاتی را هم از منابع داخلی سازمان و هم از خارج از مرزهای سازمان جمع آوری کند. در این مدل، مقدار اطلاعات[۷۲] به کیفیت اطلاعاتی که از شبکه منابع مرتبط کسب شده است اشاره دارد. اغنای اطلاعات[۷۳] توانایی اطلاعات در بهبود درک از طریق انواع مختلف واسطه ها است. هنگامیکه دریافت کننده قابلیت پردازش اطلاعات خود را بهبود می بخشد، یه یک شایستگی[۷۴] در مورد الزامات انتقال فناوری میرسد. در عین حال که این شایستگی منجر به انتقال موثر فناوری میگردد ، عدم شایستگی عدم کارایی هایی ایجاد می کند که در نهایت منجر به عدم اثربخشی میگردد. آنها اثربخشی انتقال فناوری را درجه ای که فعالیت های انتقال فناوری بهره وری دریافت کننده را افزایش دهد و در نتیجه منجر به ارتقای رضایت و عملکرد گروه های دریافت کننده گردد، تعریف می کنند (تسلی و همکاران، ۲۰۰۵). آنها اثربخشی را ترکیبی از سه متغیر وابسته پروژه گرا می دانند. آنها شامل “بهره وری شخصی[۷۵]“، “رضایت[۷۶]” و “اثریخشی پروژه[۷۷]” می باشند. مدل مورد نظر آنان به شکل زیر است:
اغنای اطلاعات
تحلیل پذیری (ابهام)
مقدار اطلاعات
تنوع (عدم اطمینان)
قابلیت های پردازش اطلاعات
الزامات پردازش اطلاعات
شایستگی
اثربخشی انتقال فناوری
۲۵ دقیقه
۲۸
۶۵
سبزی فروش
راهنمایی
طلاق
۴
۲۰ دقیقه
۲۹
۶۸
بیکار
ابتدایی
فوت همسر
۲
۱۵ دقیقه
۳۰
۶۳
خیاط
بیسواد
فوت همسر
۴
۱۵ دقیقه
۴-۲. بخش دوم: نتایج و بررسی یافتههای قسمت کمی
مقدمه
در بخش دوم این فصل از تحقیق جهت ارائه یافتههای پژوهش از نرم افزار spss استفاده نموده و به تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پژوهش که از طریق ابزار پرسشنامه جمعآوری شده اند و برگرفته از مقولات و مفاهیم استخراج شده از مصاحبه ها و ادبیات نظری بود، استفاده شده است. در قست اول این بخش به تحلیلهای تک متغیره[۱۹۶](جداول توصیفی) داده های پژوهش پرداخته شده است که شامل طبقه بندی، خلاصه و نمایش داده ها از طریق انواع جداول، نمودارها و شاخص های آماری گرایش به مرکز و گرایش به پراکندگی است(حبیبپور، صفری شالی،۱۳۹۱: ۱۶۰) و در قسمت دوم تحلیلهای دو متغیره[۱۹۷] (آزمون فرضیه ها) که تحلیلهایی هستند که جزء خانواده آمار استنباطی بوده و در آنها، با دو متغیر سروکار داریم (همان) بررسی می شود و در قسمت سوم به تحلیلهای چندمتغیره[۱۹۸] (تحلیل رگرسیون) پرداخته شده که شامل مجموعه ای از روشهای آماری میباشد که به مشاهده و تحلیل چندین متغیر آماری در یک زمان می پردازد(همان: ۱۶۱). قسمت چهارم هم به تحلیل مسیر اختصاص دارد که از طریق آن مدل نظری تحقیق مبنی بر الگوی روابط علی بین متغیرها مورد آزمون قرار میگیرد( منصورفر، ۱۳۸۵: ۲۲۳-۲۲۲).
۴-۲-۱. نتایج توصیفی
این قسمت از پژوهش به بررسی نتایج توصیفی اختصاص دارد. آمار توصیفی با خلاصه کردن داده ها، ویژگیهای مهم آن را نمایان میسازد تا ایدههای لازم را در ذهن پژوهشگر برای مرحله دوم تحلیل آماری(آمار استنباطی) ایجاد کند(حبیبپور، صفری شالی،۱۳۹۱: ۱۶۲). لذا بدین منظور ابتدا به بررسی مشخصات فردی پاسخگویان پرداخته و سپس متغیرهای وابسته و مستقل پژوهش را در قالب جداول تک بعدی توصیف خواهیم کرد.
۴-۲-۱-۱ مشخصات فردی پاسخگویان
۴-۲-۱-۱-۱. سن
جدول شماره(۴-۹): توزیع فراوانی، فراوانی نسبی و فراوانی تجمعی پاسخگویان بر حسب سن
میزان سن پاسخگویان
فراوانی
فراوانی نسبی
فراوانی تجمعی
همانطور که در جدول ۴-۹ دیده میشود با انجام آزمون پیرسون در سطح اطمینان ۹۵ درصد، مقدار ۰۰۱/۰Sig = به دست آمد. چون مقدار ۰۵/۰ Sig< میباشد، لذا فرض صفر رد و فرض مقابل را پذیرفته می شود. یعنی رابطهی معناداری بین حس اجتماعی بودن و درگیری کارکنان در کار وجود دارد. و از آنجا که میزان ضریب همبستگی پیرسون برای این آزمون ۳۲۷/۰ میباشد، لذا نوع رابطه مثبت میباشد. بدین ترتیب فرضیه فرعی دوم تحقیق در سطح اطمینان ۹۵% تأیید میگردد.
۴-۲-۲-۳- فرضیه فرعی سوم
فرضیه فرعی سوم تحقیق به صورت زیر بیان شده است:
فرضیه فرعی سوم: بین تطابق با ارزشهای سازمانی با درگیری کارکنان در کار رابطه وجود دارد.
شکل ریاضی فرض آماری به صورت زیر است:
آزمون فرضیه
در جدول ۴-۱۰ نتایج محاسبه ضریب همبستگی بین تطابق با ارزشهای سازمانی و درگیری کارکنان در کار ارائه گردیده است:
جدول۴-۱۰: مقادیر ضریب همبستگی
فرضیه فرعی سوم
تعداد
نوع آزمون
ضریب همبستگی
Sig
نتیجه آزمون
رابطه بین تطابق با ارزشهای سازمانی و درگیری در کار
۱۶۱
پیرسون
۴۱۲/۰
۰۰۱/۰
تایید فرضیه
همانطور که در جدول ۴-۱۰ دیده میشود با انجام آزمون پیرسون در سطح اطمینان ۹۵ درصد، مقدار ۰۰۱/۰Sig = به دست آمد. چون مقدار ۰۵/۰ Sig< میباشد، لذا فرض صفر رد و فرض مقابل را پذیرفته می شود. یعنی رابطهی معناداری بین تطابق با ارزشهای سازمانی و درگیری کارکنان در کار وجود دارد. و از آنجا که میزان ضریب همبستگی پیرسون برای این آزمون ۴۱۲/۰ میباشد، لذا نوع رابطه مثبت میباشد. بدین ترتیب فرضیه فرعی سوم تحقیق در سطح اطمینان ۹۵% تأیید میگردد.
۴-۲-۲-۴- فرضیه اصلی
فرضیه اصلی تحقیق به صورت زیر بیان شده است:
فرضیه اصلی: بین معنویت در کار با درگیری کارکنان در کار در کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان قم رابطه وجود دارد .
شکل ریاضی فرض آماری به صورت زیر است:
آزمون فرضیه
در جدول ۴-۱۱ نتایج محاسبه ضریب همبستگی بین تطابق با ارزشهای سازمانی و درگیری کارکنان در کار ارائه گردیده است:
جدول۴-۱۱ : مقادیر ضریب همبستگی
فرضیه اصلی
تعداد
نوع آزمون
ضریب همبستگی
Sig
نتیجه آزمون
نتایج شبیه سازی نمونه های نوع نشان می دهند که درهرصورت، افزایش ضخامت هرکدام ازفلزات پایه باعث افزایش بار اعمالی قابل تحمل خواهد شد. نتایج نمونه های نوع نشان می دهند که بیشینه بار اعمالی آنها با افزایش ضخامت ورق های پایه چندان تغییر نمی کند. درآخر برای نمونه های نوع نیزبا افزایش ضخامت (به جز درنمونه دوم)، افزایش بار بیشینه را خواهیم داشت. مطالب جامع تری درمورد نتایج این جدول وجود دارد که درادامه پس ازبررسی مکان والگوی اولین زوال، ارائه خواهند شد.
۸-۱- مکان والگوی اولین زوال:
براساس شبیه سازی های انجام شده درنرم افزار آباکوس، مشاهده شد که الگوی زوال درهر نوع جوشکاری شبیه به یکدیگر بوده است. بنابراین تنها یک الگوی زوال برای هرنوع جوشکاری دراشکال (۸-۴) تا (۸-۶) نشان داده شده است. فاکتورهایی نظیرتمرکز تنش، اختلاف تغییر شکل درمرزها، اختلاف دراستحکام وچکش خواری می توانند دراین الگوهای زوال نقش داشته باشند.
همانطورکه درشکل (۸-۴) دیده می شود، زوال درنمونه های نوع جوشکاری ابتدا درمرز ناحیه جوش با فلزپایه DP590 شروع شده سپس با زاویه به ناحیه جوش منتشر می شود. تمرکز تنش ورفتار متفاوت تغییر شکل درمرز بین ناحیه جوش وفلزپایه DP590 می تواند دو دلیل اصلی این رخداد باشد.
در نمونه های با جوشکاری نوع ، زوال درفلز پایه آلومینیوم وبه دورازخط جوش درامتداد موازی با خط جوش اتفاق افتاد (شکل (۸-۵)). به دلیل آنکه نیروی اعمالی برآیند درهرسه مقطع نواحی جوش وفلزات پایه یکسان می باشد، بنابراین همزمان با تغییرشکل، زوال دراثرتمرکزکرنش درناحیه ای شروع می شود که دارای استحکام (ضخامت ضرب درتنش) کمتری است ودراینجا فلزپایه آلومینیوم می باشد. نتایج نشان داده شده درجدول (۸-۱) نشان می دهند که درنمونه هایی که دارای ضخامت آلومینیوم یکسانی هستند (شماره های (۱) و(۲) ازیک طرف وشماره های (۳) و(۴) ازطرفی دیگر)، نتایج بدست آمده کاملا بسیار شبیه به یکدیگرهستند اما با افزایش ضخامت آلومینیوم، افزایش درنتایج مشهود می باشد.
شکل (۸-۶) نشان می دهد که زوال درنمونه های با جوشکاری نوع ، ابتدا درمرز ناحیه جوش وفلزپایه آلومینیوم شروع شده وسپس به ناحیه با استحکام کمتر یعنی ناحیه آلومینیوم منتشر می شود. البته درشروع زوال دراین نوع جوشکاری ها، هردوفاکتور استحکام وچکش خواری به طور همزمان موثر می باشند. به نظر می رسد بدلیل آنکه محل اتصال مرز جوش وآلومینیوم با ضلع پایین ناحیه گلویی، نزدیک ترین نقطه به محل خمیدگی ناحیه گلویی می باشد، زوال دراین نقطه شروع شده است. دراینجا نیزدو فاکتورتمرکز تنش واختلاف دررفتار تغییر شکل می تواند باعث کاهش باراعمالی درنمونه شماره (۲) شده باشد. البته افزایش استحکام وچکش خواری ناحیه جوش نیز درافزایش بار اعمالی برآیند درنمونه شماره (۴) موثر می باشد.
شکل (۸-۴): نتایج شبیه سازی شده ازمکان والگوی اولین زوال درتست کشش تک محوره درنمونه-
های با جوشکاری نوع .
آن ها همچنین وظایف دفاتر مدیریت پروژه را در سه سطح استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی مورد مطالعه قرار دادهاند. سپس نتیجهگیری کردهاند که مدیریت دانش یکی از وظایف اصلی PMO در کلیهی سطوح آن میباشد.
(Desouza, K.C., Evaristo, J.R., 2006)
۲-۲-۴-۱-۱- کارکردهای سطح استراتژیک
در سطح استراتژیک، وظیفهی PMO اطمینان از این است که پروژهها با موارد ذیل هم راستا هستند:
اهداف استراتژیک سازمان: به منظور آنکه پروژههای متقبل شده با اهداف بلندمدت کسب و کار در یک راستا باشند، آن ها اطمینان میدهند که اعضای تیم و پروژه پیوند مستقیمی با برنامههای عملیاتی استراتژیک سازمان دارند و با فرایند، انتخاب، اولویت و اجرای پروژه هم راستا هستند؛
رشد استراتژیک سازمان: برای آنکه پروژههای متعهد شده سهم مثبتی در رشد کسب و کار داشته باشند و پشتیبانی تصمیم پروژه از استراتژی توسعهی کسب و کار مداوم باشد؛
مدیریت دانش اثربخش و کارآمد: به منظور بهبود خط مشیها، شیوهها و متدلوژیهای مدیریت پروژه از طریق بکارگیری مکانیسمهای کسب دانش کارآمد، تسهیم دانش، انتقال دانش و استفاده مجدد از دانش.
۲-۲-۴-۱-۲- کارکردهای سطح تاکتیکی
در سطح تاکتیکی، وظایف PMO اطمینان از موارد ذیل است:
پیوستگی نزدیک بین ابتکارات پروژه: به منظور ایجاد هماهنگی بین پروژههای مختلفی که از سوی سازمان تقبل شدهاند. این امر مستلزم پیگیری نزدیک هر پروژه به منظور تحویل نتایج مورد نظر در زمان و بودجه مقرر است؛
ثبات در کیفیت محصولات و خدماتی که توسط پروژهها حاصل میشود: با نظارت بر پروژهها به منظور پیروی سفت و سخت از استانداردها و روشهای معین؛
تسهیم دانش میان اعضای پروژهها به منظور اطمینان از ارتباطات شفاف بین تیمهای پروژه.
۲-۲-۴-۱-۳- کارکردهای سطح عملیاتی
در سطح عملیاتی، PMO در قبال موارد زیر پاسخگوست:
انجام ارزیابی پروژهها: با ایجاد فرایند بررسی عملیاتی، تایید درخواست افزایش بودجه و یا منابع و اطمینان از انجام پروژهها به روشی کارآمد؛
یکپارچگی دانش حاصل از پروژهها: با حصول اطمینان از اینکه اطلاعات برای کمک به تصمیمگیری در فرآیندهای اجرایی خاص به آسانی در دسترس هستند؛
دانش تخصصی مدیریت پروژه: با ارائه خدمت به عنوان منبع اصلی دروس آموخته، تجارب برتر و متدلوژیهای استاندارد؛
پایش دائمی رضایت مشتریان: گزارش وضعیت واقعی پروژه به تصمیمگیرندگان و ایجاد هماهنگی ارتباطی در میان مشتریان داخلی و خارجی.
بنا بر بررسی پیشینه تحقیقات صورت گرفته حول کارکردها و وظایف دفاتر مدیریت پروژه، دریافتیم که پژوهش یاد شده، نخستین پژوهشی بوده که وظایف دفاتر مدیریت پروژه را از دیدگاه مدیریت دانش بررسی کرده است.
در ادامه سایر دیدگاهها در زمینهی کارکردهای عمومی دفاتر مدیریت پروژه را مرور خواهیم کرد.
۲-۲-۴-۲- کارکردهای PMO از دیدگاه گروه پی.ام سلوشنز
مطابق آخرین پژوهش گروه مشاورین پی.ام سلوشنز که در سال ۲۰۱۴ صورت گرفته است،۱۰ کارکرد برتر دفاتر مدیریت پروژه در جهان به شرح ذیل میباشند:
پایش و کنترل پروژه / طرح؛
پیادهسازی/ مدیریت متدلوژی و استانداردهای مدیریت پروژه؛
پیادهسازی/ مدیریت سیاستها، رویهها و الگوهای پروژه؛
مربیگری و تربیت در زمینه مدیریت پروژه؛
شروع کردن پروژه / طرح؛
برنامهریزی پروژه / طرح؛
خاتمه دادن پروژه / طرح؛
هماهنگی چندین پروژه؛
پیگیری وضعیت سبد پروژه (نظارت بر عملکرد)؛
همسوسازی پروژهها با اهداف استراتژیک.
(PM Solutions, 2014)
۲-۲-۴-۳- کارکردهای PMO از دیدگاه راد و لوین
از دیدگاه دیگر راد و لوین کارکردهای دفتر مدیریت پروژه را به دو دسته کلی کارکردهای «پروژهمحور[۵۷]» و «سازمان محور[۵۸]» مطابق جدول ۲-۶ تقسیمبندی کردهاند.
(Rad, Parviz.F and Levin, G., 2002) (متینکوشا، ۱۳۹۱)
جدول ۲-۶- کارکردهای دفتر مدیریت پروژه از دیدگاه راد و لوین
کارکردهای پروژهمحور | کارکردهای سازمانمحور |
تقویت و تکمیل نمودن[۵۹]: جبران کردن کمبود منابع تیم پروژه | ارتقاء : حمایت از فرهنگ مدیریت پروژه سازمان |
ارشاد: هدایت اعضای تازهکار و غیر ماهر تیم | آرشیو : ذخیره کردن اطلاعات عملکرد پروژهها |