انگیزش درونی به مواردی اطلاق میشود که پاداش مورد انتظار فرد در قبال رفتاری معین یک منبع درونی است. یعنی فرد برای رسیدن به تقویتهای درونی عمل ویژهای را انجام میدهد، هر چند این عوامل درونی با عوامل بیرونی سازگاری داشته باشند یا نداشته باشند و حتی موجب تنبیه فرد شوند. انگیزش درونی زمانی معنی پیدا میکند که منبع تقویت کننده رفتار یا منبع پاداش دهنده یک عامل بیرونی است. به عبارتی فرد برای رسیدن به یک حالت یا شرایط معین بیرونی رفتاری را انجام میدهند.
به عنوان مثال دو نفر دانشآموز که هر دو برای قبولی در امتحان تلاش میکنند، حتی اگر رفتار و نتیجه عملکرد آنها یکسان باشد، انگیزش آنها ممکن است کاملاً متفاوت باشد و دانشآموزی که برای گرفتن جایزهای ویژه که از طرف والدینش وعده داده شده، تلاش میکند، از یک انگیزش بیرونی تبعیت میکند. دانشآموز دیگر که برای رسیدن به لذت حاصل از موفقیت تلاش میکند، دارای یک انگیزه درونی است.
۲-۱-۲۳- انگیزش پیچیده
انگیزههای پیچیده، انگیزههایی هستند که از دو عامل اصلی ۱٫ سایقهای ذاتی و زیستی و ۲٫ سایقهای آموخته تشکیل شدهاند.
به عبارتی تأثیر عوامل مختلفی چون زیستی، اجتماعی و محیطی در این نوع انگیزش دیده میشود، مانند میل جنسی.
میل جنسی: میل جنسی یک انگیزه پیچیده است و اساس آن را سایق ذاتی تشکیل میدهد، یعنی سایقی زیستی که تا حدودی به وسیله هورمونهای خاص کنترل میشود. علاوه بر این میل جنسی تا حدود زیادی تحت تأثیر سایقهای آموخته یا اکتسابی قرار دارد و با فرهنگ خاص و تجارب رشد خاص فرد ارتباط دارند.
از دیگر انگیزههای پیچیده میتوان از انگیزه پیشرفت، پیوندجویی، خودمختاری، تسلط، نماش و پرخاشگری نام برد. مفهوم انگیزههای پیچیده به ما این نکته را یادآوری میکنند که نباید در زمینه رفتار انسانی، تبیینهایمان را بیش از حد ساده بگیریم. کاهش دادن چرایی رفتار به تعدادی سایق ذاتی اگر نگوییم غیر ممکن، دست کم دشوار است.
- انگیزههای هوشیار در مقابل انگیزههای ناهوشیار
انگیزههای هوشیار عموماً در چارچوب هوشیاری فرد عمل میکنند به این معنی که فرد از ریشه رفتارهای مرتبط با آنها آگاهی دارد. اما انگیزههای ناهوشیار عمدتاً خارج از حوزه اراده و آگاهی فرد عمل کرده و رفتار فرد را جهت میدهند. بنا به نظریه روانکاوی، انگیزه ناهوشیار انگیزهای است که فرد خود آن را نهی کرده است و در نتیجه هوشیاری آن را نادیده میگیرد. این انگیزه غریزه، سایق، آرزو یا میلی است که به واسطه مکانیزم دفاعی سرکوبی به سطح ناهوشیار رانده شده است. اما این رانده شدن نیروی آنها را کاهش نداده و اغلب به صورتی بر رفتارهای فرد تأثیر میگذارند. فروید انگیزههای یک نقاش برای نقاشی و یک جراح برای جراحی را از جمله انگیزههای ناهوشیار میداند.
- کاربرد انگیزههای بیرونی در افزایش سطح عملکرد
اهداف مربوط به بالا بردن سطح عملکرد در حوزههای مختلف دیده میشود. به طوری که سیستم آموزش و پرورش به عنوان مثال در افزایش سطح عملکرد به همان اندازه تلاش میکند که برای یادگیری میکند. با توجه به این مطلب که سطح عملکرد جنبههای عملی یادگیری و یا به عبارتی نتیجه فرایند یادگیری را در بر میگیرد، سازمانها، مراکز، کارخانجات و … نیز برای افزایش سطح عملکرد از اصول مربوط به انگیزش بیرونی استفاده میکنند. معمولاً مدیران کارآمد میدانند که با بهره گرفتن از چه منابع انگیزشی میتوان کارآیی کارکنان خود را بالا ببرند و از انواع ارتقاهای شغلی، افزایش سطح درآمد، جوایز و پاداشها که مشوقهایی هستند که باعث فعالسازی سیستم انگیزشی میشوند، کارایی افراد را بالا میبرند. استفاده از این مشوقها معمولا با رعایت سایر اصول مربوط به آن با سرعت بیشتری کارایی فرد را افزایش میدهد.
- کاربرد انگیزش بیرونی در تغییر رفتار
اصول مبتنی بر تغییر رفتار عمدتاً بر پایه رفتارگرایی و استفاده از پاداشها و مشوقها صورت میگیرد. در سطوح پایینتر این تغییر میتواند توسط والدین صورت بگیرد و در سطوح تخصصیتر وارد حوزه روانشناسی بالینی و مشاوره شود. مشاوران روانشناسان بالینی از شیوههایی استفاده میکنند که با ارائه پاداشها و تقویت کنندهها در جهت تغییر رفتارهای نابهنجار تلاش میکنند. استفاده از شیوه اقتصاد پتهای نمونهای از استفاده متخصصان بالینی و مشاوران برای فعالسازی سیستم انگیزشی است.
- معایب و مزایای کاربرد انگیزههای بیرونی
کاربرد انگیزش بیرونی زمانی معنی پیدا خواهد کرد که مطابق با اصول دقیق و صحیح طراحی و اجرا شود و در صورت رعایت این جوانب است که نتایج سریع و کارآمد این سیستم بسیار قابل توجه خواهد بود.
اثر بخشی سیستم انگیزشی بیرونی وابسته به اصولی از جمله توجه به ، انتخاب نوع مشوق، طول زمانی ارائه مشوق و میزان تلاش برای رسیدن به هدف و … است.
تداوم و تکراری بودن پاداش بیرونی ارزش آن را به عنوان محرکی که سیستم انگیزشی فرد را راهاندازی میکند، کاهش خواهد داد. بنابراین استفاده از روال افزایشی در استفاده از این مشوقها اهمیت بسزایی دارد. از سوی دیگر استفاده زیاد و مداوم از این سیستم به ویژه در سنین پایین سبب شکلگیری و عادت به سیستم انگیزشی بیرونی خواهد شد. به این صورت که افراد یاد خواهند گرفت همواره با مشوقهای بیرونی فعالیت کنند و از که سیستمی پایا و مقاوم است، کمتر استفاده خواهند کرد.
- مراکز، سازمانهای و ارگانهای جامعه و کاربرد انگیزش درونی
این مراکز نیز عمدتاً با مساله افزایش سطح عملکرد درگیر هستند. این مراکز چه در فرآیندهای اقتصادی و تولیدی یا چه در شاخههای دیگر فعالیت نمایند به یک اندازه میتوانند از برنامههای مبتنی بر فعالسازی استفاده نماید و سطح عملکرد کارکنان خود و در نتیجه عملکرد مرکز یا سازمان خود را بالا ببرند. مدیران کارآمد با اتخاذ تدابیری از این برنامهها در جریان مدیریت و راهبری خویش استفاده میکنند.
مهمترین مرحلهای که این برنامهها میتوانند، فواید ثمربخشی را موجب شوند در مرحله انتخاب و استخدام کارکنان است. توجه به انگیزشهای درونی افراد عامل بسیار مهمی در پیشبینی میزان کارآیی آنها در طول خدمت خواهد بود. بر پایه این نظر به ویژه در محیط و موقعیتهای شغلی انتخاب کارکنانی که از انگیزش درونی بالاتری برخوردار هستند، بسیار مفید خواهد بود. در میان انگیزش درونی، انگیزش پیشرفت بسیار قابل توجه می کند.
افرادی که دارای انگیزش پیشرفت بالایی هستند به صورت خودجوش عمل میکنند و برنامههای خود را سازمان میبخشند. این افراد معمولاً دقیق و منظمتر از افرادی هستند که انگیزش پیشرفت پایینتری دارند. آنها برنامههای بهتر و پیشنهادات خلاقانهتری ارائه میکنند و روند کار را تحت تأثیر قرار میدهند.
افراد خودانگیخته یا افرادی که دارای انگیزش درونی هستند، نیاز به استفاده مداوم از انگیزشهای بیرونی ندارند. هر چند استفاده از این مشوقها آنها را فعالتر و انگیختهتر میسازد، اما کاهش یا فقدان آنها چندان تأثیری در کاهش انگیزش آنها برای فعالیت و در نتیجه کاهش عملکردشان نخواهد داشت.
توجه به سطح انگیزش درونی افراد در کشورهای پیشرفته معمولاً اهمیت و جایگاه ویژهای در مصاحبههای استخدامی دارد و حتی برای سهولت امر از ابزارها و آزمونهایی برای سنجش سطح انگیزش فرد استفاده میشود. با توجه به این اصل، بحث انگیزش درونی از مباحث هم در یکی از حوزههای تخصصی روانشناسی با عنوان روانشناسی صنعتی و محسوب میشود.
- معایب و مزایای کاربرد سیستم انگیزش درونی
نتایج پایدار و مستمری از کاربرد این سیستم در مقایسه با سیستم انگیزش بیرونی حاصل میشود. اما مدت زمان لازم برای ایجاد و راهاندازی آن اغلب طولانی است و معمولاً با شیوههای تربیتی و مشاوران کودکی و نوجوانی مرتبط است. بر مبنای این نظریه، انگیزه هر عمل و علت بروز هر رفتار خاص تحت تأثیر موارد ذیل معین میشود:
الف) انتظار افراد از نتایج (پاداش یا تنبیه) حاصل از یک رفتار معین (انتظار قبولی در آزمون در نتیجه درس خواندن)
ب) جذابیت آن نتایج در ارضاء نیازهای افراد مذکور (میزان مطلوبیت قبولی در آزمون برای فرد)
ج) اعتقاد به امکانپذیری تحقق نتیجه (اعتقاد به اینکه حتماً از طریق مطالعه میتوان قبول شد)
بنابراین انگیزش نتیجه ادراکی است که با مقایسه آنچه افراد انتظار کسب آن را دارند و آنچه واقعاً به دست میآورند، برایشان حاصل میشود. طبق این نظریه افراد هنگامی اقدام به عمل میکنند که هم احتمال دستیابی به نتیجه مطلوب وجود داشته باشد و هم نتیجه مذکور به اندازه کافی انگیزنده و مشوق آنها باشد. بنابراین هنگامی که احتمال کسب نتیجه دلخواه و مطلوب از رفتار مورد نظر کم است و جذابیت نتیجه مورد نظر نیز زیاد نیست، احتمال انتخاب آن رفتار کاهش مییابد. بنابراین انگیزه انجام کار، به «نتیجه مورد انتظار» و «جذابیت آن نتیجه» بستگی دارد.
انگیزش افراد تابعی از «جذابیت نتایج» و «اعتقاد به اینکه کوشش فرد به انجام کار منجر میشود» و «انجام کار به نتیجه مطلوب ختم میشود» است. مفهوم «جذابیت نتایج» بر شدت نیازی که به وسیله این نتایج برآورده میگردد، دلالت دارد. بنابراین نظریه، میزان تلاش افراد از طریق رابطه ذیل قابل محاسبه است:
M = (E ® P) ´ å [(P ® O) ´ V]
میزان تلاش و کوشش M-
میزان اعتقاد به اینکه تلاشها به انجام کار منجر خواهد شد - ( E ® P )
میزان اعتقاد به اینکه انجام کار به نتیجه مطلوب می انجامد - ( P ® O )
میزان جذابیت نتیجه - V
استفاده از نماد å بر احتمال اقدام فرد از روشهای گوناگون برای رسیدن به نتایج گوناگون دلالت دارد. بنابر رابطه فوق، میزان تلاش تابع احتمال انجام کار، احتمال تحقق هدف و درصد مطلوبیت و جذابیت نتیجه است. بنابراین عملکرد متأثر از انگیزش، توانایی و تلاش است. همچنین رضایت، تابعی از «نتایج کسب شده» و «تصوری که فرد از میزان رعایت عدالت و انصاف در سازمان دارد» است.
پاداشها به دو پاداشهای درونی و پاداشهای خارجی تقسیم میشوند؛ برای مثال، پاداشهای درونی شامل مواردی نظیر چالشی بودن کار، تشخیص و احساس هویت به موجب انجام کار و پیشرفت علمی در حین انجام کار میشود، در حالی که پاداشهای خارجی مواردی نظیر پول، مقام و موقعیت را در بر میگیرد.
قضاوت افراد در میزان عادلانه بودن رفتار سازمانت با کارکنان علاوه بر موارد فوق نیز حائز اهمیت فراوان است. یعنی اگر فرد احساس کند که رفتار سازمان با وی با رفتار سازمان با سایر کارکنان برابر است، پاداش دریافتی را منصفانه تلقی میکند.
نکته دیگر آن است که در نتیجه ارضاء نیازها، اعتقاد به مفید بودن کوششها، از حیث «منجر شدن کوشش به نتیجه جذاب» در قرد تقویت میشود و در نهایت انگیزه فرد برای کوششهای بعدی را تحت تأثیر قرار میدهد. استمرار فعالیت این چرخه باز خود، به تدریج موجب بهبود کیفیت عملکرد میشود. مدیران اجرایی باید به این نکته توجه کنند که سیستم پاداش باید متناسب با «اهداف کارکنان» و «توان و تمایل» آنها طراحی شود.
۲-۱-۲۴- انگیزش بیرونی
انگیزش بیرونی از مشوقها و پیامدهایی مانند غذا یا پول نشأت میگیرند. در واقع انگیزش بیرونی به جای پرداختن به فعالیتی، برای تجربه کردن خشنودی فطری در آن، از پیامدهایی ناشی میشود که از خود آن فعالیت جداست.
- مشوقها و پیامدها
بررسی انگیزش بیرونی، بر دیدگاه شرطیسازی کنشنگر استوار است. اصطلاح شرطیسازی کنشنگر به فرآیندی اشاره دارد که انسان به وسیلۀ آن یاد میگیرد که چگونه به نحو مؤثری در محیط عمل کند. عمل کردن مؤثر در محیط نیز به معنی یادگیری و انجام رفتارهایی است که پیامدهای جالب به همراه دارد و همچنین رفتارهایی از پیامدهای ناخوشایند جلوگیری میکنند.
طرفداران شرطیسازی کنشنگر برای اینکه نشان دهند چگونه مشوقها و پیامدها رفتار را با انگیزه میکنند، الگوی زیر را ارائه میدهند: S: R C
در این الگو علامت اختصاری S نشانه موقعیتی (یعنی مشوق)، R پاسخ رفتاری و C پیامد هستند. دو نقطه بین S و R نشان میدهد که نشانه موقعیتی، زمینه را برای پاسخ رفتاری آماده میکند، ولی موجب آن نمیشود.
ممکن است ارتقا تفکیک اجتماعی، بد نام سازی و مشکلات امنیتی را از بین نمی برد.
هزینه های پایین، حفظ جوامع محلی
بهبود و ارتقاء محلات پر جمعیت
جدول (۲): نقاط قوت و ضعف در روند اصلی مسکن اجتماعی
مسکن اجتماعی بلند مرتبه
مسکن اجتماعی، نوع خاصی از واحدهای مسکونی است که در آن واحدهای آپارتمانی دارای حیاط مشترک هستند و حتی می توانند در هر طبقه به صورت تک واحدی ساخته شوند و در عین حال دارای فضای سبز و پارکینگ به میزان کافی باشند. این نوع مسکن در صورتیکه در رعایت حریم ها و عرصه ها مرتکب اشتباهات شهرسازی و معماری مدرن، همانند طرح فضاهای غیر قابل کنترل و عمومی بدون برنامه ریزی، راهروهای طولانی و… بشوند، می تواند معضلات مهم اجتماعی را تشدید نماید. (افزایش جرم و جنایت و محل اجتماع تبهکاران) این نوع مسکن می تواند تراکم های بالا را بپذیرد و انواع مختلف واحدهای مسکونی از لحاظ متراژ و طبقات و امکانات را ارائه دهد.
مهمترین خصوصیت این نوع مسکن، تجمیع قطعات باز، سبز و استفاده از حداکثر تراکم می باشد. در نتیجه شبکه های دسترسی درجه سه و چهار بسیار کوتاه و کمتر می شوند. همچنین ایمنی بیشتر و رفت و آمد کمتری را دارا می باشند. ضمن اینکه در این نوع مسکن اصولاً خودگرایی بیشتر و در نتیجه کاهش بار خدمات شهرداری ها و نهادهای شهری ذیربط به مانند جمع آوری زباله، تامین آب شرب، نگهداری فضای سبز، دفع آب های سطحی، دفع فاضلاب، روشنایی محوطه و خیابان های درجه سه و چهار و … مطرح می شود، اما ساکنان این واحدهای مسکونی با تشکیل هیات مدیره و تشکیلات خاص فقط موظف به پرداخت هزینه ماهیانه خدمات عمومی فضای مشاع می باشند. مسکن اجتماعی را می توان به دو دسته آپارتمان های بلند و مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط تقسیم نمود.
آپارتمان های بلند
مهمترین دلیل شهرت زندگی در آپارتمان های بلند، مناظر زیبایی است که به ساکنان خود عرضه می دارد. به خصوص طبقات بالاتر که ساختمان های مجاور جلوی دید آنها را نمی گیرند. اما افزایش جمعیت در این مجموعه ها باعث کاهش امنیت شده و به علت عدم آشنایی همسایه ها و ارتباط کم آنها، آسانسورها، راهروها، اتاق رختشویی، پارکینگ و حتی فضاهای باز اگر تحت مراقبت کافی نباشند، ایمن نخواهند بود که در فصل بعد این نوع مسکن به طور مشروح عنوان می گردد.
مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط
مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط یعنی حداکثر هشت طبقه، جایگزین خوب و ماندگاری برای آپارتمان های بلند محسوب می شوند. آپارتمان های با ارتفاع متوسط در اوایل قرن بیستم در کشورهایی که در شرف صنعتی شدن بودند معمول گردید. این مجموعه ها به علت ارتفاع کمتر، به نسبت برج های مسکونی، جمعیت کمتری را دارند. (کشفی، محمد علی؛ حسینی، سید باقر؛ ۱۳۹۱)
کیفیت مسکن و آسیب های اجتماعی
در سبز فایل براساس تحقیقات، مشخص شده است که میان کیفیت مسکن و آسیب های اجتماعی مثل: خودکشی، اعتیاد، طلاق، مشکلات روانی و… رابطه مستقیم وجود دارد. به دلیل رشد جمعیت و گرانی زمین و محدود بودن زمین های مناسب، مسکن گسترش عمودی یافت. بدین سان به دنبال محدود شدن مکان، اضطراب، افسردگی، بی تابی و… پدیدار شد. از دیگر پیامدهای این معضل ناتوانی انسان در دستیابی به موقعیت های مطلوب است، از این رو هر فرد در تطبیق خود با محیط، فشار روانی بسیاری را تحمل می کند (کیهان زاده، ۱۳۸۰، ص ۹۶).
مشکلات عنوان شده زمانی که به ابعاد فرهنگی، اجتماعی و روانی آنها توجه نشد، فزونی یافت. اشراف ساختمان های اطراف، محروم شدن از نور طبیعی و تهویه نامناسب هوا، مسدود شدن دید و چشم انداز و بحران های روانی به لحاظ ازدحام و تراکم، انزوا و گوشه گیری، از بین رفتن محرمیت، قلمرو، سلسله مراتب خصوصی و… مشکلات را برای ساکنان حادتر می سازد.
به دلیل افزایش جمعیت و نیاز به مسکن، ما نیازمند ساختمان های بلند هستیم و از طرفی به منظور کاهش برخی آثار منفی و تبعات زیانبار آن نیازمند ضوابط و معیارهای خاصی هستیم. این مسئله نیازمند دیدی همه جانبه نگر نسبت به مسئله مسکن است، به همین منظور توجه به ابعاد کیفی و کمی تواماً؛ و اعتنا به مسئله از زاویه ویژگی های فرهنگی فضا از اهمیت خاصی برخوردار است، غفلت از این مسئله موجب شکست برنامه ها در این زمینه می شود. پس در راستای این زمینه ها ابتدا به بررسی عوامل تاثیر گذار بر مسکنی که می خواهند نقشی اجتماعی در رابطه با حریم و همسایگی بازی کند می پردازیم. که این عوامل تحت عنوان خلوت و قلمرو تعریف می شوند. (فتحی، سروش، ۱۳۹۱)
آپارتمان نشینی جز جدایی ناپذیر زندگی شهری امروزی ما گردیده است. اما امروز خواسته یا ناخواسته اکثر ساکنین شهرهای بزرگ آپارتمان نشین شده اند. اکثر مردم ما زندگی در خانه ای حیاط دار را به آپارتمان های لانه زنبوری ترجیح می دهند اما این نوع زندگی ناخواسته به صورت یک ایجاب در زندگی امروز در آمده است (کیهان زاده، ۱۳۸۰). از دلایل ایجاد مجتمع های مسکونی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
امنیت بالا
تامین برخی از نیازهای رفاهی
وجود پارکینگ های کافی و مطمئن
وسایل حمل و نقل عمومی
وجود فضاهای جمعی
فضاهای بازی امن برای کودکان
اما امروزه کیفیت زندگی در این مجتمع های مسکونی از سطح مناسبی برخوردار نیست و این مجموعه ها سرانجام رسالت خویش که ایجاد جامعه هایی کوچک، زنده و پویاست، ناتوانند.
محیط و پیرامون مسکن های اجتماعی
تامین رشد اجتماعی عرصه مسکن علاوه بر خود واحد مسکونی، می باید محیط پیرامون آن را نیز در بر بگیرد. چه مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر خود دارای شرایط نامناسبی باشد، نمی تواند نیازهای تبعی ساکنین خود را تامین کند. برای ایجاد یک محیط مسکونی مناسب باید از انجام کارهایی خودداری کرد که به ساخت اجتماعی محله و سلامت و آسایش ساکنین آن لطمه وارد می سازد. انجام دادن این امر جز از طریق شناخت خانواده در رابطه با محیط مسکونی میسر نیست، بنابراین باید نیازهای خانواده ها را از جنبه های کالبدی و اجتماعی بررسی کرد (مشایخی، ۱۳۸۷).
وقتی مجموعه ای مسکونی ساخته می شود در واقع کانونی اجتماعی شکل می گیرد، این کانون برای حفظ ارزش های خود به انسجام مشخصی احتیاج دارد. اگر به این امر بی توجهی شود، بخشی از پیکره اجتماع از آن جدا و ارتباط خود را با آن از دست می دهد. اگر آمیختگی معینی بین سنین و نسل ها، مشاغل و طبقات اقتصادی و خانوارهایی با ابعاد متفاوت شکل بگیرد، به انسجام مطلوب تعبیر می شود (کیهان زاده، ۱۳۸۰). همواره باید توجه کرد که بدون وجود زمینه های لازم، یک محیط مسکونی نمی تواند به راحتی به یک کانون زنده و پر تحرک تبدیل شود که ارتباط بین اهالی آن گسترده و نزدیک باشد و اگر چنین ارتباطی وجود نداشته باشد، بی هیچ تردیدی زندگی در آن محیط دشوار می شود.
فضای باز و بسته شهری
فعالیت های جاری در شهر بسیار متنوع اند. به همان نسبت نیز بستر آنها از تنوع زیادی برخوردار است. هر فعالیت و رفتار یا مجموعه ای از آنها، یا در فضایی باز صورت می پذیرد یا در محدوده ای سرپوشیده که اصطلاحاً فضای بسته خوانده می شود. آن چه در این میان حائز اهمیت می باشد این است که فضا به اندازه توده ساختمانی نیروی سازمان دهنده مهمی در شهر دارد و نباید آن را محدوده ای به جا مانده از ساخت و ساز بناها دانست.
زیرا بخش مهمی از اعمال و فعالیت های انسانی در این فضاها اتفاق می افتد. در میان انواع فضاهای باز و بسته عمومی، فضای باز عمومی دارای اهمیت ویژه ای از دیدگاه حیات جمعی شهروندان هستند در حالی که فضاهای بسته عمومی، دارای انضباط و یا به عبارت بهتر محدودیت های خاص به لحاظ زمانی و مکانی، برای پذیرش و جذب شهروندان می باشد. فضاهای باز عمومی، بیشترین امکانات بالفعل و بالقوه را برای حضور شهروندان دارا می باشد، فضاهای باز عمومی امکان انگیزش انتخاب آزاد میان رفتارها، حرکت ها و اکتشافات بصری را برای تعداد معنی داری از مردم شهر فراهم می آورد (Lynch, 1972, p 108). به عبارت دیگر فضای منعطفی است که خود را به راحتی با گوناگونی رفتارها تطبیق می دهد و زمینه ای خنثی ولی القا کننده را برای کنش های خود انگیخته، فراهم می آورد (پاکزاد، جهانشاه، ۱۳۸۴).
فضای باز در گذشته و حال
سکونتگاه های سنتی
ترکیب کلی بافت های سنتی، متشکل از فضاهای باز و فراخی بود که بدنه های ساختمانی در شکل دادن به آنها نقش اصلی را داشتند. نوربرت شولتز آن را اصول خلق فضاهای باز توسط بدنه های ساختمانی نامیده و اظهار می دارد که این اصول می تواند تعاریف مناسب فضایی برای فضاهای باز به وجود آورد (پوردیهیمی، شهرام، ۱۳۷۸).
زیستگاه های سنتی انسان، ویژگی و شکلی داشتند که اختصاص به خودشان داشت. از این طریق، مکان ها قادر بودند لذتی فراموش نشدنی را برای ساکنان خود فراهم آورند. آغاز، رشد و مقصود خاص هر کدام از این زیستگاه ها، در چهره و مظاهر کالبدی آنها مشهود بود. سیمای شهر، مظهر منحصر به فرد زندگی و فعالیت شهر بود. لذا این امکان را برای ساکنان خود فراهم می کرد تا بتوانند از تجارب بصری غنی برخوردار گردند که به صورت احساس تعلق، شناسایی و محبت بروز می کرد.
بدین ترتیب، فضاهایی با معنی، با هویت، خوانا، متناسب و درخور انسان، به طریقی به وجود می آمدند، که کیفیت لبه ها نقش حساسی را در تعریف آن ها بر عهده داشتند. در این روش، فضا از طریق مشاهده مرزهایش ادراک می گردید. نحوه توزیع فضاهای باز، به نحوی بود که در سرتاسر سکونتگاه پراکنده می شد، تا دسترسی مردم به آنها حداکثر باشد. چرا که این فضاها جزیی از فضای روزمره محسوب می شدند که پاسخگویی به دسته ای از نیازهای مسکونی را بر عهده می گرفتند. به زبان دیگر، چنین شهری از ساختاری پیوسته بهرهمند بود، ساختاری که مهمترین عامل در ایجاد مفهوم تداوم و کیفیتهای وابسته به آن تلقی می گردد. (جورابچی، کیوان، ۱۳۸۲)
سکونتگاه های مدرن
بر خلاف روش شکل گیری زیستگاه های سنتی، مدرنیسم مفهوم جدیدی از فضا را ارائه کرد؛ خودروها بر فضای شهری غلبه یافته و رابطه بین انسان ها و ساختمان ها را تغییر داد و فضای عمومی محصور مانند خیابان ها و میادین را آن چنان که بود، از میان برد.
پیشرفت های فناوری نیز فضای شهر را چند پاره کرده است. تنها احساساتی که به نظر می رسد وجود دارد، احساسات منفی، ناشی از ترس جرم و جنایت می باشد. فضای عمومی به جای آن که به عنوان بخش چند وجهی و باز در زندگی اجتماعی متجلی شود به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهدافی خاص استفاده می گردد (جورابچی، کیوان، ۱۳۸۲).
الگوی توزیع این فضاها بر این نظریه استوار می گردد که فضاهای باز باید متمرکز، بزرگ و پراکنده باشند و از این طریق به بقیه شهر شکل دهند. از نظر طراحان دوره مدرنیسم، فضاهایی با کیفیت خاص تلقی می گردند که تجربه مهمی را در اختیار ساکنان شهر قرار دهند. تجربه ای که شخص باید در آن جذب شود؛ نحوه عمل و برداشت کاملاً متفاوتی با شرایط عادی در این فضاها داشته باشد. بدین ترتیب فضاهای شهری سنتی در توسعه های جدید از بین می روند و به جای آنها هکتار های پوشیده از ساختمان های مجزا و راه های لازم برای دسترسی به آنها جایگزین می گردد.
اصلی ترین هدفی که شهر سازی مدرن در پی ناهنجاری های اجتماعی قرن نوزدهم دنبال می نماید، بهبود کیفیت زندگی فیزیکی در درون واحد مسکونی است. این اصل، خود را به صورت امکان برخورداری بیشتر از طبیعت مطرح می کند و در پی آن، هدف طراحی معماری و شهر سازی مدرن به تامین آفتاب، تهویه و فضای سبز، آن هم فقط در داخل واحد مسکونی تقلیل می یابد. به طوری که اشاره کردیم، نظریه آزاد گذاردن سطح زمین به طور کلی، یکپارچه کردن فضاهای باز برای استفاده های عمومی، حذف فضاهای باز نیمه عمومی در محدوده های مسکونی و فضاهای باز خصوصی در درون واحدهای مسکونی است، که به مهمترین پارادایم جنبش مدرن در شهر سازی و علی الخصوص ساخت مسکن تبدیل می گردد (مصباح کیایی، شهرزاد، ۱۳۹۰).
فضاهای باز در این طراحی ها، ته مانده چیزهایی هستند که پس از ساخت و ساز باقیمانده اند. فضاهایی هستند طراحی نشده که بر حسب اتفاق و بدون قصد به وجود آمده اند و ترکیب آنها پراکنده و فاقد انسجام است، چرا که به کار بردن ساختمان های مجزا و تکراری، شهر را به یک مسئله ساده ریاضی تقلیل می دهد. در این گونه طراحی ها، وجه تمایزی بین جلو و عقب ساختمان ها به وجود نمی آید و فضاها در بخش های مختلف طرح عیناً تکرار می شوند و در محدوده های بستر طرح، به ناچار و به صورت ناگهانی قطع می شوند. نظریه فضایی مدرن که پیشتر توسط لوکوربوزیه تدوین شده بود، ساختمان های انفرادی نمادین و عظیمی را در بر می گیرد که ساختمان های کوتاه اطراف آن را احاطه نموده اند. مشکل در این است که تکرار این بناها با تعداد زیاد و در مقیاس وسیع، باعث از بین رفتن معنا و مفهوم و اهمیت انفرادی آن ها می گردد. در طراحی مدرن، کالبد شهر به اجزاء کارکردی آن تقسیم می شود و این قطعه، قطعه شدن تاثیر منفی بر زندگی شهری بر جای می گذارد، زیرا یکپارچگی شهر در مسلخ عدم ارتباط تعریف شده میان این قطعات، قربانی می گردد(جورابچی، کیوان، ۱۳۸۲).
الف) گرفتن تصمیمهای معقول در رابطه با دادن وام یا اعتبار به گونهای که ریسک گیرنده وام به صورتی دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد؛
ب) با دادن وام به گروه های مختلف درصد زیان کاهش داده شود؛
ج) از اشخاص ثالث مثل بیمه، تضمین گرفته شود (شیوا و میکائیلپور، : ۱۸۶).
۲-۷-۲-۳ ریسک تورم[۱۴]
تورم عبارت است از وضعیتی در اقتصاد که در آن سطح عمومی قیمتها به طور بیرویه، یا بیتناسب، معنیدار و مداوم و غالباً به صورت غیرقابل برگشت افزایش مییابد. ریسک تغییرات سطح عمومی قیمتها به عنوان ریسک قدرت خرید نیز شناخته میشود. هنگامی که سطح عمومی قیمتها افزایش مییابد بدین معناست که با مقدار ثابتی دارایی مالی مقدار کمتری کالا میتوان خرید. به عبارت دیگر، تورم به معنی کاهش قدرت داراییهای مالی به نسبت داراییهای حقیقی است. با افزایش تورم، دارندگان صکوک اجاره چون اجارهبهای ثابتی دریافت میکنند، لذا قدرت خریدشان کاهش یافته و درحقیقت سود دارندگان صکوک کاهش مییابد. درواقع افزایش تورم بازده واقعی سرمایهگذاران را کاهش میدهد و میزان سود یا زیان سرمایهگذاران بستگی به انتظار و پیشبینی آنان از سطح تورم در آینده خواهد داشت. درصورتی که سطح تورم کاهش یابد ریسک کاهش بازده واقعی سرمایهگذاران کاهش مییابد(قلی زاده و دیگران، ۱۳۹۱: ۸).
تورم به معنای مخاطرات مرتبط با زیان سرمایهگذار در اثر کاهش ارزش پول (یا تورم) است (جمشیدی، ۱۳۸۲ :۱۲۳). تورم عبارت از وضعیتی در اقتصاد است که در آن، سطح عمومی قیمتها به طور معنادار و مداوم و اغلب به صورت غیرقابل برگشت افزایش مییابد (تفضلی، ۱۳۷۸ :۵۵۳).
۲-۷-۲-۴ ریسک عملیاتی[۱۵]
ریسک عملیاتی میتواند از قصور و عدم کارایی پرسنل، افراد[۱۶]، تکنولوژی[۱۷] و روند کاری[۱۸] رخ دهد (ابوالحسنی و حسنیمقدم، ۱۳۸۷: ۱۵۲؛ به نقل از قلی زاده و همکاران، ۱۳۹۱).
مهمترین عوامل مؤثر بر بروز ریسک عملیاتی به شرح زیرند:
طراحی سیستم کنترل داخلی مناسب، آموزش کارکنان، بکارگیری تخصصهای لازم متناسب با پیچیدگی امور بانکی، بهترین شیوه برای پوشش دادن این ریسک است. برخی از عوامل مؤثر در این کارکرد عبارتند از: بکارگیری تکنولوژی مناسب و کارآمد، بخصوص در زمینه IT، به کار بردن اصول احتیاطی قراردادها و پیشبینی برخی خطرات احتمالی و تعبیه روشهایی برای مدیریت آن (نیازی، ۱۳۸۴ : ۲۰).
۲-۹-۲-۵ ریسک بازار[۱۹]
ریسک بازار؛ نوسانات نرخهای مختلف در بازار از قبیل نرخ تورم، بهره، ارز، قیمت داراییها و بدهیها و هزینه های ناشی از آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. خطا در پیشبینی این نوع از نوسانات را ریسک بازار مینامند (شایان آرانی، ۱۳۸۰ : ۲۵۲).
ریسکهای عمده بازار به شرح زیرند:
۲-۹-۲-۶ ریسک نرخ ارز[۲۰]
ریسک نرخ ارز عبارت است از احتمال زیان در یک موقعیت غیرپوششی؛ که در اثر افزایش یا کاهش ارزش یک پول خارجی پیش میآید (شیوا و میکائیلپور، ۱۳۸۲ :۱۹۲).
با بهره گرفتن از مدلهای پیشرفته موجود (مثل ارزش در معرض ریسک)، برای پیشبینی و اندازه گیری ریسک و همچنین استفاده از ابزارهای مالی موجود، (مثل ابزار مشتقّه؛ مانند سواپ ارزی، معاملات آتی و سلف بر روی نرخ ارز) میتوان این ریسکها را کنترل نمود. این کار باعث میشود که ریسک ارزی بانک کاهش پیدا کند (نیازی، ۱۳۸۴ : ۲۱).
۲-۷-۲-۷ ریسک نوسانات قیمتها[۲۱]
این ریسک، به علت نوسانها و تغییرهای شدید قیمت داراییها و موجودیهای نزد بانک پدید میآید (ابوالحسنی و حسنی مقدم، ۱۳۸۷ : ۱۶۲). برای مقابله با این مشکل، نیز میتوان به اقداماتی چون سرمایهگذاری در صنایع و تجارتهای مختلف با ریسکهای متفاوت، استفاده از سیستم محاسبه سود به طور متغیر و همچنین ابزارهای مالی مشتقه اشاره نمود (شایان آرانی، ۱۳۸۰ :۲۶۰).
۲-۷-۲-۸ ریسک نوسانات نرخ بهره[۲۲]
احتمال کاهش ارزش یک دارایی بهرهدار (مثل وام بانکی) در اثر تغییرات نرخهای بهره در بازار را ریسک نوسانات نرخ بهره میگویند. تغییر حاصل در ارزشهای دارایی در اثر نوسانات نرخ بهره، تابعی از میزان تغییر در نرخ و سررسید دارایی است. ارائه وامهای بلندمدت با نرخ ثابت بهره از سوی مؤسسات مالی، نمودی از عدم توجه به این نوع ریسک است (شیوا و میکائیلپور، ۱۳۸۲ : ۱۹۱). بارزترین روش های مورد استفاده برای کنترل این ریسک، متغیرکردن نرخ سود تسهیلات بانکی و نرخ سود سپردهها است.
۲-۷-۲-۹ ریسک نقدینگی
این ریسک بیانگر آن است که بانک برای پرداخت مطالبات در زمان سررسید سپردهگذاران و وامگیرندگان خود، از منابع نقدی یا دارایی قابل فروش کوتاهمدت کافی بهرهمند نباشد. این ریسک از سه عامل عدم توانایی اجرای تعهدهای مالی کوتاهمدت، عدم توانایی تأمین منابع مالی کوتاهمدت در هنگام نیاز و نیز عدم توانایی تأمین مالی کوتاهمدت با هزینه های مقرون به صرفه ناشی است (سروش و صادقی، ۱۳۸۶ : ۱۷۱).
از این رو یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک نقدینگی برآورد نیازهای نقدی بانک در آینده است. این برآوردها میتواند بر مبنای سه روش زیر انجام گیرد:
۲-۷-۲-۱۰ ریسک سرمایهگذاری مجدد
یکی از ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری، بخصوص در اوراق بهادار با درآمدهای میان دورهای، ریسک سرمایهگذاری مجدد جریانهای میاندورهای است. به عبارت دیگر، ریسک سرمایهگذاری مجدد، مربوط به داراییهای مالی است که بیش از یک جریان نقدی دارند. بازدهی اینگونه سرمایهگذاریها به نحوه سرمایهگذاری مجدد جریانهای نقدی که در طول دوره سرمایهگذاری دریافت میشوند بستگی دارد. این ریسک در جهت معکوس ریسک نرخ بهره تغییر میکند. به عبارت دیگر افزایش نرخ بهره سبب کاهش قیمت اوراق با درآمد ثابت شده و اثر نامساعد بر ثروت دارندگان آن اوراق میگذارد. درحالی که اثر ریسک سرمایهگذاری مجدد جریانهای نقدی میان دورهای برای سرمایهگذاران مساعد و مطلوب است و دارنده اوراق میتواند جریانهای دریافتی ناشی از سود یا اجارهبها را با نرخ بالاتری سرمایهگذاری کرده و ثروت خود را افزایش دهد.
۲-۷-۲-۱۱ ریسک اعمال اختیارات مهندسان مالی جهت طراحی ابزارهای مناسب
در برخی مواقع به طراحی اوراقی با ویژگیهای خاص اقدام میشود. بر این اساس برخی از اوراق بهادار اسلامی دارای یک سری از اختیارات برای طرفین (ناشر و سرمایهگذاران) هستند. اوراق اجاره به عنوان نوع خاصی از ابزارهای اسلامی نیز میتواند دارای چنین ویژگیهایی باشد. این اختیارات ممکن است برای ناشر اوراق باشد که به آن اختیار بازخرید اوراق گفته میشود. در صورت وجود چنین اختیاری برای ناشر، وی میتواند تا قبل از پایان سررسید یا در زمان های خاص، اوراق را بازخرید کند. وجود این اختیار سبب کاهش ریسک ناشر و افزایش ریسک سرمایهگذاران خواهد شد. درصورتی که ناشر اختیار بازخرید اوراق را داشته باشد و نرخ سود در بازار کاهش یابد، ناشر اقدام به بازخرید اوراق اجاره میکند و درصورت نیاز اوراق جدیدی را با نرخ کمتر منتشر میکند. درحقیقت ناشر با بررسی منافع حاصل از کاهش هزینه های مالی (به دلیل کاهش سود در بازار) و مقایسه آن با صرف قیمتی که برای بازخرید اوراق قبل از سررسید متحمل میشود، تصمیم به بازخرید اوراق و تأمین مالی مجدد از طریق انتشار اوراق جدید کرده و تعهد ثابت خود را کاهش میدهد. در مقابل برای دارندگان اوراق، این ریسک وجود دارد که با کاهش نرخ سود در بازار، ناشر اعلان بازخرید اوراق را کند و بر این اساس سرمایهگذار نتواند بر روی جریانهای نقدی ثابت خود برای دوره های آتی برنامه ریزی کند. به هر حال باید توجه داشت که وجود شرط بازخرید در اوراق سبب افزایش ریسک و به تبع آن بازده مورد انتظار سرمایهگذاران خواهد شد. در طرف مقابل اگر سرمایهگذاران دارای اختیار فروش اوراق باشند، میتوانند در طول سررسید اوراق، درصورت کاهش قیمت اوراق با اعمال اختیار، آن را به ناشر یا بانی بفروشند و بدین ترتیب خود را در مقابل ریسکهای مختلف (ریسک تورم، ریسک سود و …) پوشش دهند. این نوع اختیارات در ابتدای قرارداد اجاره و در قالب شرط ضمن عقد ایجاد میشوند(قلی زاده و دیگران، ۱۳۹۱: ۹).
۲-۷-۳ ریسکهای غیرمالی
۲-۷-۳-۱ ریسک سیاسی
این ریسک از تحولاتی ناشی میشود که به وسیله تصمیم دولتها پدید آمده و به شکلهای گوناگون سرمایهگذاری را با مشکل روبرو میکند. هنگامی که این تغییرها از ناحیه مراجع حقوقی، قضایی یا ادارات دولتی باشد، صرفنظر از اینکه آیا منافع سیاسی یا اقتصادی در پشت صحنه وجود دارد، ریسک به وجود آمده، ریسک سیاسی نامیده میشود. تغییرهای قوانین از جمله قوانین مالیات و قوانین مربوط به صادرات و واردات به ریسک سیاسی خواهند انجامید. سرمایهگذاران داخلی به طور عمده با ریسک سیاسی داخلی[۲۳]روبهرو هستند؛ که به طور عمده از تغییرات قوانین، موردهای لازمالاجرا برای مناطق خاص، قیمتها، اسناد و مدارک مورد نیاز ناشی میشود. افزون بر حادثههای اجتماعی و سیاسی از جمله انتخابات، انقلاب، جنگ، شورشها و اعتصابهای گوناگون، به تناسب، بر ریسک سرمایهگذاری اثر میگذارند (راعی و سعیدی، ۱۳۸۷ : ۷۷).
۲-۷-۳-۲ ریسک دولت
سیطره دولت بر نظامهای اقتصادی باعث کاهش کارآیی اقتصاد از جمله نظام بانکی میشود. تسهیلات تکلیفی و دستوری تعیین نرخ سود تسهیلات و سپردهها به وسیله دولت و بدون توجه به نرخ سود حاصل از عرضه و تقاضا در بازار، باعث افزایش ریسک نقدینگی و ریسک کاهش سپرده برای بانکهای دولتی خواهد شد (ابوالحسنی و حسنیمقدم، ۱۳۸۷ :۱۵۸ به نقل از قلی زاده و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۷-۳-۳ ریسک قوانین مقررات
ریسک قوانین و مقررات یکی از انواع مهم ریسک سرمایهگذاران است. درحالت کلی میتوان این ریسک را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد. ریسک قوانین و مقررات داخلی شامل احتمال تغییر تمامی قوانین و مقررات و مرتبط با انتشار اوراق، قوانین مالیاتی، قوانین خاص (مانند ممنوعیت تملک زمین توسط اتباع بیگانه) و ریسک قراردادهای حقوقی منعقد شده بین طرفهای مختلف است. در این زمینه دو نکته حائز اهمیت است. نکته اول آنکه مسئولیت اجازه انتشار عرضه عمومی اوراق بهادار در بازار اولیه و ثانویه بر عهده سازمان بورس و اوراق بهادار است و درصورتی که این نهاد نظارتی دارای رویه ثابتی در زمینه وضع مقررات مربوطه باشد ریسک قوانین و مقررات کاهش مییابد. نکته دوم آنکه بسیاری از ریسکهای صکوک اجاره را میتوان در قالب عقد قراردادهای حقوقی معتبر پوشش داد. از این رو نوع و میزان اعتبار قرارداد حقوقی منعقد شده بین طرفهای فعال در فرایند انتشار صکوک اجاره بسیار مهم و حائز اهمیت است. این موضوع تحت تأثیر قوانین حقوقی هر کشور است. در موارد معدودی قراردادهای حقوقی منعقد شده، سرمایهگذاران را دچار مشکلاتی کرده است. مهمترین نمونه آن، صکوک اجارهای است که در سال ۲۰۰۲ در مالزی منتشر شد. در این صکوک اجاره به دلیل عدم استفاده از قراردادهای حقوقی معتبر و متناسب با بستر حقوقی کشور مالزی، مشکلات حقوقی متعدد برای سرمایهگذاران و دارندگان صکوک اجاره ایجاد شد. بعد دیگر ریسک قوانین و مقررات خارجی است. هنگامی این ریسک به وجود میآید که اوراق اجاره در سطوح بین المللی منتشر میشود(قلی زاده و دیگران، ۱۳۹۱: ۱۰).
۲-۹-۳-۴ ریسکهای مرتبط با دارایی
الف) ریسک از بین رفتن کلی یا جزئی دارایی
درصورتی که دارایی موضوع قرارداد اجاره به هر دلیل از بین برود سرمایهگذاران (دارندگان صکوک و مالکان اصلی دارایی) دچار زیان خواهند شد. جهت پوشش این ریسک میتوان از پوششهای بیمهای استفاده کرد. باید توجه داشت که تمامی داراییها با چنین ریسکی مواجه نیستند. به عنوان نمونه درصورتی که دارایی زمین باشد با ریسک از بین رفتن دارایی مواجه نخواهد بود. البته اکثر داراییها با چنین ریسکی مواجه هستند. همچنین درست است که بیمه دارایی هزینهای بر بانی متحمل میکند ولی این هزینه، هزینه غیرمتعارفی نیست. به عبارت دیگر تمامی شرکتهای بزرگ موظف به بیمه کردن تمامی داراییهای ثابت خود هستند. بنابراین بیمه کردن به دلیل کاهش ریسک از بین رفتن دارایی، هزینه اضافی بر شرکت تحمیل نمیکند. البته ریسک دیگری که براساس استفاده از بیمه به وجود میآید این است که در عمل معمولاً بیمه ها تمامی خسارت وارد شده را بیمه نمیکنند؛ بلکه درصدی از آن را پوشش میدهند. بنابراین ریسک عدم پرداخت تمام وجه دارایی به سرمایهگذاران، جزء ریسکهای اوراق صکوک به حساب میآید که امکان پوشش آن به روش های مرسوم که امروزه از آنها استفاده میشود و روش سنتی است ممکن نیست(قلی زاده و دیگران، ۱۳۹۱: ۱۱).
ب) ریسک استهلاک تدریجی دارایی:
۱- تفریح ۲- کار ۳- درس ۴- دیدار از فامیل
How important is it to you that your native country and the country you are visiting have similar cultures?
تا چه اندازه نزدیکی فرهنگی مقصد با کشور خودتان مهم است؟
۱- پراهمیت ۲- کم اهمیت ۳- بی اهمیت ۴- تاحدی مهم
If traveling for leisure / fun, how many attractions does the visiting country have in comparison to your native country?
اگر برای تفریح سفر می کنید تا چه اندازه تفریحات کشور مقصد را در کشور خود دریافت نمی کنید؟
۱- کم ۲ - متوسط ۳- زیاد ۴- هیچ
To what extent are the attractions / activities in the visiting country illegal in your native country?
تا چه اندازه تفریحات کشور مقصد را خلاف قانون کشورخود می دانید؟
۱-کم ۲- زیاد ۳- متوسط ۴- هیچ
To what extent are your needs met in the visiting country?
تا چه اندازه خواسته های خود را در کشور مقصد تحقق یافته می بینید؟
۱- کم ۲- زیاد ۳- متوسط ۴- هیچ
How important are the differences in between your native country and visiting country important you?
تا چه اندازه تطابق لباس و پوشش آن کشور با لباس خودی برایتان مهم است؟
۱- زیاد ۲- کم ۳- هیچ ۴-گاهی
Based on your culture, how many differences is there between activities for leisure / fun in your native country and visiting country?
۱ Very. . 2 A little 3. None 4 : some times
تا چه اندازه تفریحات کشور مقصد با معیارهای فرهنگی خودی شما در تضاد است؟
۱- کم ۲- زیاد ۳- متوسط ۴- هیچ
How accessible are the leisure / fun activities in the visiting country?
تا چه اندازه خود را در استفاده از تفریحات مقصد آزاد می بینید؟
۱- کم ۲- زیاد ۳- متوسط ۴- هیچ
Upon your return, how much do you try to bring changes to your native country based on your experiences in the visiting country? (i.e. attractions, amenities, etc.)
در بازگشت تا چه اندازه سعی در یافتن تغییرات مقصد در کشور خود را دارید؟
۱- کم ۲- زیاد ۳- متوسط ۴- هیچ
Upon your return as a tourist from a visiting country, have you ever been questioned / interrogated?
آیا تا بحال در بازگشت به کشور به علتی ناشی از توریسم بودن مورد پرسش یا محاکمه قرار گرفته اید؟
۱- کم ۲- زیاد ۳- گاهی ۴- هیچ
مطالعه میدانی در خصوص جهانگردی و تاثیرات آن بر وقوع جرم
جدول ۴- ۲۴ آزمون F برای معنی داری ضریب همبستگی بین متغیرهای تحصیلات، جنس، سن، استخدام و سابقه باخودکارآمدی ۱۱۴
جدول ۴- ۲۵ مدل اصلی رگرسیون چندگانه برای هر یک از متغیرها (تحصیلات، جنس، سن، استخدام و سابقه باخودکارآمدی) ۱۱۵
جدول ۴- ۲۶ خلاصه مدل رگرسیون برای متغیرهای تحصیلات، جنس، سن، استخدام و سابقه باتعهدسازمانی ۱۱۶
جدول ۴- ۲۷ آزمون F برای معنی داری ضریب همبستگی بین متغیرهای تحصیلات، جنس، سن، استخدام و سابقه با تعهدسازمانی ۱۱۷
جدول ۴- ۲۸ مدل اصلی رگرسیون چندگانه برای هر یک از متغیرها (تحصیلات، جنس، سن، استخدام و سابقه باتعهدسازمانی) ۱۱۸
جدول ۴- ۲۹ خلاصه مدل رگرسیون برای متغیرهای جوّ سازمانی با خودکارآمدی ۱۱۹
جدول ۴- ۳۰ آزمون F برای معنی داری ضریب همبستگی جوّ سازمانی با خودکار آمدی ۱۲۰
جدول ۴- ۳۱ مدل اصلی رگرسیون چندگانه برای هر یک از متغیرها (جوّ سازمانی با خودکارآمدی) ۱۲۰
جدول ۴- ۳۲ خلاصه مدل رگرسیون برای متغیرهای جوّ سازمانی با تعهدسازمانی ۱۲۱
جدول ۴- ۳۳ آزمون F برای معنی¬داری ضریب همبستگی بین متغیرهای جوّ سازمانی با تعهدسازمانی ۱۲۲
جدول ۴- ۳۴ مدل اصلی رگرسیون چندگانه برای هر یک از متغیرها (جوّ سازمانی با تعهدسازمانی) ۱۲۲
جدول ۴- ۳۵ مدل اصلی رگرسیون چندگانه برای هر یک از متغیرها (تعهد سازمانی با خودکارآمدی) ۱۲۳
جدول ۴- ۳۶ اثرات مستقیم و غیر مستقیم جوّ سازمانی بر خودکارآمدی و تعهد سازمانی ۱۲۴
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار۱-۱ مدل مفهومی ۱۰
نمودار ۲- ۱ جوّ مدرسه به عنوان ترکیبی از رفتار مدیر مدرسه و رفتارهای معلمان ۲۱
نمودار ۲- ۲فرایند ایجاد جوّ سازمانی در رویکرد ادراکی ۳۳
نمودار ۲- ۳ فرایند ایجاد جوّ سازمانی در رویکرد تعاملی ۳۴
نمودار ۲- ۴ فرایند ایجاد جو در رویکرد فرهنگی ۳۵
نمودار ۲- ۵ تأثیر باورهای خود کارآمدی بر تلاش و انگیزه افراد ۴۱
نمودار ۲- ۶بازنمایی نموداری تفاوت انتظارات اثر بخشی و انظارات پیامد ۴۳
نمودار ۲- ۷منابع عمده انتظارات خودکارآمدی ۴۶
نمودار ۲- ۸ دیدگاه های نگرشی و رفتاری در زمینه تعهد سازمانی Allen & Meyer 1991 56
نمودار ۲- ۹ ابعاد مختلف تعهد سازمانی از دیدگاههای مختلف ۵۷
نمودار ۴- ۱توزیع فراوانی نمونه ها برحسب «جنسیت» ۸۶
نمودار ۴- ۲توزیع فراوانی نمونه ها برحسب «طبقه سنی» ۸۷
نمودار ۴- ۳ توزیع نمونه ها برحسب «سابقه خدمت» ۸۸
نمودار ۴- ۴ توزیع نمونه ها برحسب «نوع استخدام» ۹۰
نمودار ۴- ۵ توزیع نمونه ها بر حسب««مدرک تحصیلی» ۹۲
نمودار ۴- ۶ توزیع نمرات مربوط به متغیر تعهد سازمانی ۹۴
نمودار ۴- ۷توزیع نمرات مربوط به متغیر جوّ سازمانی ۹۶
نمودار ۴- ۹ هیستوگرام توزیع نرمال مانده ۹۹
نمودار ۴- ۱۰ هیستوگرام توزیع نرمال مانده ۱۰۰
نمودار ۴- ۱۱ میزان اهمیت هر یک از مولفه های جو سازمانی در پیش بینی خود کارآمدی ۱۰۳
نمودار ۴- ۱۲ میزان اهمیت هر یک از مولفه های جو سازمانی در پیش¬بینی تعهدسازمانی ۱۰۷
نمودار ۴- ۱۳میزان اهمیت هر یک از مولفه های تعهد سازمانی در پیش بینی خود کارآمدی ۱۱۰
نمودار ۴- ۱۴ مدل اصلی رگرسیون چندگانه برای هر یک از متغیرها (تعهد سازمانی با خودکارآمدی) ۱۲۴
(هدف-روش-یافته و نتیجه)
چکیده:
پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی علّی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل ۲۳۰۰ نفر کارکنان گمرک ایران بود وبر اساس فرمول کوکران حجم نمونه ۳۲۹ نفرتعیین و سپس با روش نمونهگیری تصادفی ساده ، انتخاب شدند. دادهها با استفاده ازپرسشنامههای جوّ سازمانی هالپین کرافت (۱۹۸۲)، تعهد سازمانی آلن ومییر (۱۹۹۷) و خودکارآمدی شرر (۱۹۸۴) جمعآوری گردید. روش تجزیه و تحلیل، روشهای آمار توصیفی (برای محاسبه شاخصهای مرکزی و شاخصهای پراکندگی) و آمار استنباطی ( روشهای رگرسیون، آزمون معنیدار بودن همبستگی F وشاخص پیش بینی ضریب β ،تحلیل مسیر و همچنین ترسیم مسیر برای نمایش خطی اثرات متغیرها بر یکدیگر) میباشد، البته از نرمافزار۱۹SPSS نیز در موارد مورد نیاز بهره برداری شده است. روایی پرسشنامه ها با توجه به استاندارد بودن آنها از سوی متخصصان، اساتید راهنما و مشاور مورد ارزیابی و بازنگری و تایید قرار گرفت. ضریب پایایی بوسیله آزمون آلفای کرونباخ برای محک اعتبار پرسشنامه های خودکارآمدی ،تعهد سازمانی وجوّ سازمانی به ترتیب۹۲/۰، ۹۷/۰ و ۸۵/۰ بدست آمد. یافته ها نشان داد بین جو ّسازمانی باخودکارآمدی وتعهد سازمانی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد.بعبارتی با اطمینان۹۵ % میتوان گفت که جوّ سازمانی حاکم بر سازمان بر خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان تاثیر گذار میباشد و با بهره گرفتن از آن میتوان در جهت ارتقاء خودکارآمدی و تعهد سازمانی اقدام نمود. از طرفی مشخص گردید جوّ سازمانی حاکم بر گمرک ایران در حد متوسطی بوده ، کارکنان در حد متوسطی به خودکارآمدی خود معتقدند و از باورهای متوسطی نسبت به توانایی خود در انجام وظایف شغلی برخوردارند و دارای تعهد سازمانی به میزان قابل قبولی هستند. همچنین نتایج یافته ها نشان داد متغیرهای جمعیتشناختی (سن، جنس، تحصیلات و سابقه کار) بر جوّسازمانی وتعهد سازمانی کارکنان موثر نمیباشند. ولی رابطه معناداری با خودکارآمدی دارند.
کلید واژه: جوّسازمانی؛ خودکارآمدی؛ تعهد سازمانی ؛گمرک ایران
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه