پیش از آمدن معز الدوله بویهی به بغداد، حنابله قدرت زیادی داشتندو آشوبهای زیادی بر ضد مخالفان خود در بغداد به وجود میآوردند.گزارش شده است که آنها در سال ۳۲۳ قدرت فوق العادهای به دست آوردند.الراضی که این زمان خلیفه بودبا این فرقه مخالفت بسیار نشان داد.
ده سال بعد که معز الدوله وارد بغداد شد، آنها پشتوانه حکومتی خود را از دست دادند و تا یک صد و اندی سال بعد، تنها با اتکای به تودههای حامیخود، به آزار شیعیان و سایر مخالفان خود پرداختند.یک بار در سال ۴۴۷ درگیری مفصلی میان حنابله و شافعیان در بغداد در گرفت.نکته شگفت درباره حنابله، مخالفتشان با شیعه و حمایتشان از دولت اموی است. حنابله سخت با فلسفه مخالف بوده و هر نوع تمایلات فلسفی را با زندقهگری یکسان میشمردند.آنها عقاید کلامیخویش را تنها بر اساس روایات نقل شده مبتنی کرده و محتوای آنها را حتی اگر از نظر عقل مردود بود، میپذیرفتند.به همین دلیل، یکی از عقاید رایج آنها، بر اساس یک حدیث، آن بود که همه بهشتیان، در روز قیامت، خداوند را با چشم سر خواهند دید.این مسأله حتی مورد قبول اشعریها نیز قرار گرفت.حنابله بر اساس حدیث دیگری، اظهار میکردند که خداوند روز قیامت روی عرش مینشیند، و پیامبرش را نیز در کنارش مینشاند! در بسیاری از روایاتی که آنان به پیامبر (ص) منسوب میکردند، برای خدا دست، پا و یاحالتهایی مانند خندیدن ثابت شده بود!
آنها از نظر سیاسی نیز سخت وفادار به «سلطان» بوده و هر گونه شورش و مبارزه بر ضد سلطان، حتی اگر فاسق و فاجر باشد، غیر شرعی عنوان میکردند.بر همین اساس، در مواردی، حتی قیام امام حسین (ع) بر ضد یزید را نیز غیر شرعی میدانستند! اهل حدیث که چندان انضباط فکری و عقیدتی، در میان خود نداشتند، به مرور و در بیشتر مناطق، جای خود را به اشاعره، یعنی پیروان ابو الحسن اشعری دادند.این تحول تا آنجا پیش رفت که در دورههای بعد، اهل حدیث یا حنابله بسیار محدود شدند و تا به امروز، هنوز اقلیت بسیار کوچکی را تشکیل میدهند.
قرن چهارم و پنجم، قرن گسترش اندیشههای اعتزال بود.این مذهب در شهرهای جنوبی ایران، به ویژه خوزستان، توسعه مردمیشگرفی به دست آورد.مقدسی نوشته است که بیشتر مردم خوزستان معتزلیاند، اما در بغداد، اعتزال محدود به شماری عالم بود که بیشتر به کارهای فرهنگی و علمیمیپرداختند. معتزله از یک سو، مورد طعن سنیان بودند و از سوی دیگر، آل بویه به دلیل داشتن مذهب تشیع، میانه چندانی با آنان نداشتند.به تدریج، بسیاری از معتزله تحت تأثیر شیعه قرار گرفته و سخت به اهل بیت و امام علی (ع) اظهار علاقه کردند.نزدیکی معتزله و شیعه، معلول شرایط ویژهای بود که آل بویه ایجاد کردند، هر چند پیش از آن نیز نزدیکی برخی از روش های عقلی میان دو مکتب راه را برای نزدیکی آنها هموار کرده بود.به همین دلیل، در قرن چهارم بسیاری از شیعیان ـ عمدتا زیدی مذهبان ـ معتزلی بوده و مذهب زیدیه و معتزله بسیار به یکدیگر نزدیک شده بود.امامیمذهبان فاصله خود را با معتزله حفظ میکردند.
صاحب بن عباد یک عالم شیعه ـ به احتمال نزدیک به یقین امامیمذهب ـ با معتزله مناسبات خوبی داشت و در اشعار خود، به گرایش شیعی ـ معتزلی خود افتخار میکرد.مجلس وی، همیشه مملو از عالمان شیعه و معتزلی بود.گفتنی است که وی سخت طرفدار شعر عربی بود و با این که ایرانی بود، هیچ تلاشی برای زبان فارسی و احیای آن نداشت.
حضور معتزله در شهرهای ایران نیز مشهود بود.در شهر ری، معتزلیان فراوانیزندگی میکردند.یکی از مشهورترین عالمان آنها قاضی عبد الجبار همدانی (م ۴۱۴) بود که در زمان صاحب بن عباد به سمت قاضی القضاه ری منصوب شد.بحثهای زیادی با عالمان شیعه داشت و ردیههای زیادی میان وی و برخی از علمای شیعه بر ضد یکدیگر نوشته شد.او دست کم، مهمترین متفکر معتزلی در روزگار خود به شمار میآید.
از مهمترین رهبران معتزله در این قرن، ابو علی جبائی (م ۳۰۳) و فرزندش ابو هاشم جبائی (م ۳۲۱) بود که گر چه پیش از عصر بویهی میزیستند، اما اندیشههای آنها در قرن چهارم بسیار رایج بود.معتزله، یک گرایش عقلانی ـ مذهبی است که تقریبا به جز در مواردی اندک، نتوانسته است هواداری تودههای مسلمان را جذب کند.میراث معتزله در ری، پس از سقوط آل بویه، توسط غزنویها ضربه اساسی خورد.بعدها، مذهب اعتزال، در قرن هفتم هجری به طور کامل از میان رفت.با این حال، میراث با ارزشی در هر زمینه از عالمان معتزلی بر جای ماند.این میراث بیش از همه مورد استفاده شیعیان قرار گرفت.
در حاشیه مسأله پیدایش دولتهای مقتدرو فرقه های شیعی، در قرن چهارم، نکات ذیل، میتواند سودمند بنماید:
۴.پرورش و توجه به علوم شیعه از نکات قابل توجه در حکومتهای شیعی در این دوره است.حضور عالمان و فقهای شیعه در حکومتهای شیعه این فرصت را بدست میداد تا عالمان در کنار و یا در مقابل هم به رد یا تشکیک مساعی درعقاید خود و یا مسائل مختلف بپردلزند. همین امر سبب بوجود امدن فرقه ها و عقاید مختلف بانظرات و دید گاه های متفاوت میشد.نتیجه این امر تشکیل جلسات و حلقه های درس با عقاید و سلایق گوناگون بود.در حاشیه مسائل مربوط به حکومتهای شیعه میتوان این نتکته را نیز مثبت ارزیابی نمود.
یکی از معروف ترین خاندان های بنام ایرانی، خاندان بابویه از خاندانهای قدیمیشهرقم بودند،که بیش از سیصد سال در مرکز ایران دانشمندان ناموری از میان آنها برخاستند.بابویه جد اعلای شیخ صدوق میباشد. این خاندان ازخاندانهای مهم علمیشیعی درقرون سوم تا هفتم است.اصل این خاندان از قم بودند ولی سپس بسیاری از افراد آن به ری کوچیده اند،زمان این کوچ معلوم نیست،اما به نظر میرسد که این انتقال با استقرار شیخ صدوق در ری آغاز شده باشد. شیخ منتجب الدین رازی (متوفی بعدازسال۶۰۰ هجری)،آخرین فرد سرشناس این خاندان بوده است.
بابویه به ضم با وفتح واو وسکون ی، ویا با بویه، به معنی بابا،پدر،پیر،مرشد که یک نام کهن ایرانی وسامیاست، و بعداز ظهور اسلام نیز افرادی به این نام موسوم بودند.
این خاندان با تربیت و پرورش دادن علما و محدثان بزرگ وبنام اسلامیتوانستند سهم عمده ای در رشد وگسترش تشیع در ایران ایفا کنند. به طوریکه یکی ازکتب اصلی چهارگانه واساسی تشیع ویکی از مهم ترین کتب حدیثی شیعه امامیه یعنی کتاب من لا یحضره الفقیه توسط شیخ صدوق،که یکی از مهم ترین اعضای این خاندان است تالیف شده،.علاوه بر آن بسیاری از کتب معروف شیعه که به نشو ونمای تشیع در ایران کمک کرده توسط چندی از علمای این خاندان به رشته تحریر درآمده است.علاوه بر نقش علمیمستقیم افراد این خاندان و خدمات بلا واسطه آنان به تشیع، بسیاری از علمای مشهور حدیث وفقه و دانشمندان ناموری نیز از محضر علمای این خاندان تلمذ نمودند.که نمونه آن میتوان به شیخ مفید و شیخ طوسی وچندین تن دیگر ازعلما میتوان اشاره نمود.علاوه بر این عالمان شیعی که از محضر علمای این خاندان بهره بردند،بسیاری از علمای اهل سنت نیز از علوم این عالمان بهره میبردند،مانند ابن عساکر ویا رافعی.(خضری،احمدرضا، ۱۳۸۴ش:۲۱۴).
درطول قرون دوم تاششم که تاریخ تشیع همواره دارای فراز ونشیب هایی بوده، خاندان بابویه و بسیاری دیگر از ازخاندانهای شیعی بودند که تشیع را از این بحرانها وخطرات نجات دا دند،وبا علمداری علمیخود توانستند علوم شیعی را از بسییاری از مهلکه ها به سلامت به در برند.
همانطور که گفته شد، در غیبت صغری و کبری که بیشترین زمینه برای بسیاری از انحرافات فراهم بود،اقدامات همین علما ودانشمندان بود که جلوی بسیاری از کج رویها را مسدود کرد. درحقیقت علمای این خاندان و چه بسا علمای دیگر از خاندانهای دیگر با تالیف کتب ارزنده خود،وهمچنین برگزاری جلسات درس وبحث بسیاری از نقاط تاریک را درذهن جویندگان علوم اهل بیت روشن میکردند. درمورد شخصیتهای علمیوهمچنین علما وزندگی عالمان این خاندان،بیشترین اطلاعات حاصله از کتاب الفهرست،شیخ منتجب الدین است که خود آخرین عالم این خاندان است.اگرچه سلیمان بحرانی نیز در کتاب خود با نام فهرست آل بابویه وعلماءالبحرین به تعدادی چند از عالمان این خاندان اشاره نموده،اما اطلاعات جمع آوری شده از این دو منبع برای ما اکتفا نمیکند وما ناگزیر از استفاده از بسیاری از کتب رجال هستیم.
دراین رساله برآنیم تا به شرح حال و معرفی چند تن از معروف ترین عالمان ورجال این خاندان بپردازیم:
ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، فقیه روشن ضمیر و محدث فرزانه قم در نیمه دوم قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری قمری یعنی در زمان غیبت صغرای امام زمان ارواحنا فداه زندگانی گرانمایه داشت. گر چه لقب « ابن بابویه» بیشتر به فرزندش ابو جعفر محمد ( شیخ صدوق متوفی ۳۸۱ق) گفته میشود ولی پدر و نیز فرزند دیگرش ابو عبداللّه حسین بدین لقب شهرت داشتهاند و در کتابهای تراجم و نوشتههای علم رجال، پدر و دو فرزندش به « ابن بابویه» معروفاند.
بابویه، نام جد بزرگ او یک نام کهن ایرانی است که در روزگار پس از ظهور اسلام نیز افرادی به این نام موسوم بودهاند. برخی این کلمه را منسوب به « بابُو» یعنی بابا، پدر، پیر و مرشد میدانند و در زبان عربی هم به ضم با و فتح واو و سکون یاء تلفظ میشود. بنابراین « ابن بابویه» به معنای پسر بابا میشود و هم اکنون نیز در میان خانوادههای ایرانی تعبیر « فرزند بابا» یا « پسر بابا» به فرزند مورد احترام و علاقه پدر بسیار شهرت دارد(حاج سید جوادی،احمد،۱۳۷۱ش:۳۰۵).
علی بن حسین به « صدوق اول» نیز معروف است که هر جا « صدوقین» یا « ابنا بابویه» گفته شود او و فرزندش ابو جعفر محمد در نظر است و تصور اینکه شیخ صدوق و برادرش مراد باشد اشتباه است. (امین عاملی،محسن،۱۳۵۴ق، ج ۲ :۲۶۱).
ابن بابویه قمیاین عالم بزرگ علم و حدیث در قم،حرم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) چشم به جهان گشود و به حیات پر بار علمیو معنوی خویش ادامه داد. گر چه تاریخ ولادتش معلوم نیست ولی با توجه به نامهای که از امام حسن عسکری (ع)دریافت کرد و در آن نوشته از او تجلیل شده است، حاکی از منزلت علمیو فقهی این محدث بزرگ شیعی در عصر امامت امام یازدهم (ع)دارد. بنابراین در سال شهادت امام عسکری (ع)یعنی سال ۲۶۰ق، حداقل بیست بهار از عمر خود را سپری کرده است و سالروز تولد وی ممکن است از سال ۲۳۵ق، به بعد باشد.(مدرس تبریزی،محمدعلی،۱۳۴۶ش : ۴۳۵).فقیه بزرگوار ابن بابویه قمی، در جوار بارگاه ملکوتی فاطمه معصومه (س)،از فقها و محدثان بنام ومشهورقم که از قلّههای فرازمند فرهنگ تشیع به شمار میآمدند و در فقه، حدیث و دیگر علوم و معارف اهل بیت عصمت و طهارت(ع) سرآمد روزگار بودند، بهره برد و به سرعت در حدیث و فقه و دیگر علوم اسلامیو نیز در تقوا و پارسایی و فضائل اخلاقی از چهرههای بینظیر تاریخ اسلام گشت. نامهای که یازدهمین پیشوای انسانها (ع)برای وی نگاشت جایگاه رفیع ابن بابویه قمیرا در بین دیگر دانشمندان و فقهای قم و نیز موقعیت خاص و احترامیکه در نزد ائمه معصومین(ع) داشت آشکار میسازد.
امام عسکری (ع)پس از حمد و ثنای ربوبی و صلوات و سلام بر پیامبر (ص)و عترت طاهرینش خطاب به او مینویسد: ( یا شیخی و معتمدی و فقیهی ابا الحسن علی بن الحسین القمیوفّقک اللّه لمرضاته و جعل من صلبک اولادا صالحین برحمته).
ای فقیه بزرگوار و مورد اعتمادم ابوالحسن علی بن حسین قمی! خداوند تو را بر انجام افعال پسندیده حق توفیق دهد و از نسلت به رحمت و کرمش فرزندان شایستهای به وجود آورد.
امام (ع)در ادامه این پیام که به حق منشور عبادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برای یک زندگانی شرافتمندانه انسانی است، در روزگار پر از مخاطره و گردابهای جهالت و هوسها چنین وصیت میکند:
تو را وصیت میکنم به تقوای الهی، بپا داشتن نماز و پرداخت زکات زیرا نماز کسانی که زکات نمیدهند پذیرفته نمیشود، و تو را وصیت میکنم به گذشت از گناه دیگران، فرو بردن خشم، صله رحم، همدردی با برادران و کوشش در انجام نیازمندیهای آنان در هنگامه کارها، هم پیمانی با قرآن، خوش خلقی و امر به معروف و نهی از منکر چرا که خداوند متعال میفرماید:
« لا خیر فی کثیر من نجویهم الاّ من أمر بصدقه او معروف او اصلاح بین النّاس».(سوره نساء :۱۱۴).
در بسیاری از گفتگوهای درگوشی آنان خیری نیست جز آن کس که به صدقه یا معروفی امر کند و یا میان مردم اصلاح نماید.
و بر تو باد به نماز شب خواندن! زیرا پیامبر اکرم (ص)بهامام علی (ع)چنین سفارش کرد و فرمود:
ای علی! بر تو باد به نماز شب خواندن - و این جمله را سه بار تکرار نمود - و هرکس نماز شب را سبک بشمارد از ما نیست. پس توصیه مرا بکار بند و شیعیانم را بر انجام آن فرمان ده تا عمل کنند. و بر تو باد به صبر و انتظار فرج زیرا پیامبر اسلام (ص)فرمود: برترین اعمال امت من انتظار فرج است. امت من و شیعیان ما همواره اندوهگین خواهند بود تا فرزندم که پیامبر (ص)بشارت ظهور او را داده است قیام کند؛ او زمین را پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده است سرشار از عدالت و برابری خواهد بود.
ای شخصیت بزرگ من! ( ابن بابویه قمی) پس صبر کن و شیعیانم را به صبر دستور ده، زیرا زمین از آن خداوند است به هرکس از بندگانش که بخواهد واگذار میکند و فرجام نیک از متقین خواهد بود.
والسلام علیک و علی جمیع شیعتنا و رحمه اللّه و برکاته.(زرکلی،خیرالدین،۱۹۵۴م،: ۴۳۹). (شوشتری، نورالله، ۱۳۷۶ق : ۴۳۵ ).( موسوی خراسانی،محمدباقر،۱۳۵۶ش،: ۲۷۴).
در فضل و بزرگواری و مراتب دانش و تقوای ابن بابویه قمی، همین نکته کافی است که امام حسن عسگری(ع) با تعابیر زیبا و افتخارآمیز تصریح به وثاقت و پاک سرشتی این ستاره شیعی بنماید و یادکردی ارزشمند از این محدث داشته باشد. این ستایشها از جانب امام که خشنودی و رضایت قلبی ایشان را از عالمان دین آن عصر آشکار میسازد، در سایه اخلاص و معنویت این فقیه و راوی در راه خدا بدست آمده است.
صفحات زرّین زندگانی این مرد الهی، نگاه تحسین برانگیز تذکرهنویسان را نیز به خود مجذوب ساخته،وهمگان با جملات برخاسته از اندیشه و فکر و بدون اغراق او را ستودند.
نجاشی مینویسد: ابوالحسن علی بن حسین بن موسی ابن بابویه( رضوان خدا بر او باد) در روزگار خویش بزرگ، پیشوا و پیشرو، فقیه و مورد اعتماد قمیها بود، آنگاه هیجده اثر از آثار این محدث را میشمارد.(النجاشی،احمدبن علی، ۱۴۰۸ق،ج۲ :۸۹).
شیخ طوسی مینویسد: ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی( رضوان خدا بر او باد) فقیه بزرگوار و شخصیت مورد اعتمادی بود. آنگاه بیست کتاب از آثارش را نام برد و طرق روایی خویش را از کتابهای این محدث یادآور میشود.( طوسی،۱۴۲۲ق: ۹۳).
علامه حلّی و علامه مامقانی دو رجالی سرشناس نیز با عباراتی نظیر نجاشی و شیخ به ستایش این محدث و فقیه برآمدهاند.( علامه حلّی،حسن بن یوسف،۱۴۱۷ق : ۱۷۸). (مامقانی،عبدالله،۱۳۴۹ش: ۲۸۳).
موسوی خوانساری مینویسد: ابوالحسن علی بن حسین، استاد و پدر شیخ صدوق، صاحب همان رساله معروفی است که شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه از آن حدیث نقل کرده است. وی از فقهای بزرگ شیعی و پویندگان ثابت و استوار راه نبوت و خاندان عصمت و طهارت (ع) بود و مشعل دار هدایت انسانها بر همان راه؛ غیرت دینی داشت و در برابر تهاجمات نا اهلان، مرزبان مرزهای اعتقادی شیعه بود. از استادان بزرگوار شیعی و از ارکان شریعت بشمار میرفت. دارای کرامات و مقامات بلند اخلاقی و در خویشتن داری و حفظ نفس بسیار کوشا بود. در نهایت بزرگ منشی این عسکری (ع)بدست مبارکش رسید. (موسوی خوانساری، محمدباقر، ۱۳۵۶ش، ج ۴ : ۲۷۳).
شیخ عباس قمیمحدث بزرگ از او چنین یاد کرده است: ابوالحسن علی بن حسین، از استوانههای بزرگ محدثین، دانشمند و فقیه بلندمرتبه که در روزگار خویش بزرگ قمیها، فقیه دین شناس و مورد اعتمادشان بوده است. فضل و بزرگواری از او میدرخشد و نامه شریف امام عسکری (ع)شاهد صادقی است بر قلههای فرازمند کرامت و عظمت او که در نوشتهاش خطاب کرده است: یا شیخی و معتمدی و فقیهی یا ابا الحسن . (قمی، شیخ عباس،۱۳۵۰ ج ۱ :۲۲۲).
سید حسن صدر درشمار دانشمندان و مفسرانی که در تفسیر قرآن از آنان اثری به یادگار مانده است مینویسد: از زمره دانشورانی که در تفسیر قرآن از آنان اثری به یادگار مانده علی بن بابویه پدر شیخ صدوق است. وی بزرگ شیعیان در قم و از شخصیتهایی بود که مولای ما امام حسن عسکری (ع)با او مکاتبه داشت. زندگانیاش مشحون از کرامات و حکایات ارزنده و یکی از آثارش کتاب « التفسیر» است.( صدر، سید حسن،۱۹۴۰م: ۲۳۱).
و ثاقت ابن بابویه قمیتا بدانجا رسید که مورد اطمینان تمامیفقهای شیعه قرار گرفت که از یک سو برخی از فقهای شیعی با توجه به سخن معصوم در حق این شخصیت قلمشان توانای نوشتن نداشت و از سوی دیگر، دانشمندان اهل سنت چون ابن ندیم را واداشت که قلم به ستایش از او بردارد و بنویسد: علی ابن بابویه قمی، از فقهای شیعه و شخصیت مورد اطمینای است.( ابن ندیم،محمد بن اسحاق،۱۳۴۶: ۳۶۳).
ابن بابویه قمی،در بین مردم قم از موقعیت خاصّی برخوردار بود و تعبیر دو رجالی معروف شیعی نجاشی و علامه حلّی از او به « شیخ القمیین فی عصره»، « متقدمهم» و « فقیههم» (النجاشی،احمدبن علی،۱۴۰۸ق: ۸۹) و( حلی،حسن بن یوسف،۱۴۱۷ق: ۱۷۸).آشکار میسازد که او منصب مرجعیت و پیشوایی شیعیان قم و اطراف آن را در روزگار خویش داشته است. به سبب همین مقام و منزلت دین و اجتماعی ارزشمند و بس خطیر این فقیه است که امام عسکری (ع)از سامرّا برای شخص ایشان پیام میفرستد و به او وصایایی دارد که در ابتدا خود عمل کند و آنگاه شیعیان و پیروان راستیناش را بر انجام آنها فرمان دهد.
شهید ثانی در اعتبار وصحت نقل احادیث ابن بابویه اظهار میکند که :هرگاه علمای شیعه برای یک موضوع،نصی از خود احادیث پیدا نمیکردند فتواهای دینی این عالم را همچون نص اخبار معصوم مینگریستند.( افندی،عبدالله بن عیسی،۱۳۶۶ش:۶۰۷). این جلب اعتماد به این دلیل بود که وی فتاوی خود را به صورت تلخیص احادیث بیان میکرد، نه اینکه از آنها استنباطی داشته باشد.( خضری،احمد رضا، ۱۳۸۴ش،ج۲ :۲۱۵).
او علاوه بر این مسؤولیت بزرگ دینی که پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان بود و پرچم هدایت و ارشاد شیعیان را بر دوش داشت؛ به کار تجارت نیز مشغول بود. از آغاز تحصیل که در شهر قم فقه میآموخت دارای مغازهای بود و در آنجا به تجارت اشتغال داشت. صاحب ثروت و مال بود و از این راه امرار معاش مینموده است. آن طور که فرزندش ابو عبداللّه حسین نقل کرده است، این شغل را تا اواخر عمر پربارش و نیز در زمان تصدّی مرجعیت داشته است(. طوسی،محمدبن حسن،۱۳۸۰ق :۴۰۳ ).
۰/۱۷۷
-۰/۳۴۱
-۳/۸۸۱
۰/۰۰۰
۰/۹۶۸
۱/۰۳۳
تصدی حسابرس
۰/۶۳۷
۰/۲۹۷
۰/۱۸۶
۲/۱۴۳
۰/۰۳۵
۰/۹۹۶
۱/۰۰۴
a. Dependent Variable: محافظه کاری۲
در نهایت با توجه به جدول ضرایب میتوان معادله مدل رگرسیون را با بهره گرفتن از متغیرهای باقی مانده در مدل که sig ان کمتر از ۵ درصد است به صورت ذیل تدوین نمود
(دوره تصدی حسابرس)۰/۶۳۷+(نوع اظهارنظر حسابرس) ۶۸۶/۰- + (بازده داراییها) -۴/۵۹ + -۱/۳۸۴ y= = محافظه کاری
این نتایج نشان میدهد به ازای یک واحد تغییر یا افزایش در متغیرهای بازده داراییها، نوع اظهارنظر حسابرس و دوره تصدی حسابرسی به ترتیب ۵۹۰/۴-، ۶۸۶/۰- و ۱۸۱/۰ واحد در محافظهکاری شرکتها قابل پیشبینی میباشد.بر اساس یافتههای این تابع اگر تأثیر متغیرهای بازده داراییها، نوع اظهارنظر حسابرس و دوره تصدی حسابرسی را ثابت نگه داریم (ساعی، ۱۳۸۱)، متوسط محافظهکاری معادل ۳۸۴/۱- است
از طرفی برای اینکه مشخص شود سهم هر یک از متغیرها در تبین متغیر وابسته به چه میزان میباشد، جهت تفسیر بهتر مدل از معادله رگرسیون استاندارد (بدون نوشتن a (عرض از مبدأ)) استفاده میشود. این ضرایب همان ضرایب بتا است که نسبت موثر بودن و اهمیت هر یک از متغیرهای مستقل را نشان میدهد (مولوی، ۱۳۸۶).
(دوره تصدی حسابرسی) ۱۸۱/۰ + (نوع اظهارنظر حسابرس ) ۳۴۱/۰- +(بازده دارایی ها) ۴۱/۰ - y= = محافظه کاری
تابع (مدل) رگرسیونی استاندارد بیانگر آن است که متغیر بازده داراییها سهم بیشتری در تبیین محافظهکاری شرکتها دارد.
۴-۴) نرمال سازی
جهت استفاده از رگرسون ابتدا باید پیش فرض هایی را مد نظر قرار داد. در هر مدل رگرسیون خطی چند پذیره داریم که با فرض درستی آنها ، نتایج رگرسیون معتبر هستند و در غیر این صورت با مدل دیگری را جایگزین ساخت. این پذیره ها(مفروضات) عبارتند از:
۱ - نرمال بودن
۲ – ثابت بودن واریانس ها
۳ – مستقل بودن
۴ - هم خطی
مفروضات رگرسیون از طریق آزمون باقیمانده های مدل مورد بررسی قرارمی گیرند .
۴-۴-۱) تعریف فرضیه ها
در این تحقیق رابطه چهار متغیر مستقل با دو متغیر وابسته بررسی می شود بنابراین دو فرضیه اصلی و ۸ فرضیه فرعی مطرح می شود ، به طوری که متغیرهای کیفیت حسابرس، اندازه حسابرس، دوره تصدی حسابرس و نوع اظهارنظر حسابرس به عنوان متغیر مستقل و محافظهکاری (روش اول و روش دوم) به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته میشود. لذا دو فرضیه اصلی وجود دارد که فرضیه اصلی به صورت عمومی مطرح می شود.
فرضیه اصلی ۱: بین برخی ویژگیهای حسابرس (کیفیت حسابرسی، اندازه حسابرسی ، دوره تصدی حسابرس، نوع اظهارنظر حسابرس) با محافظه کاری حسابداری (روش اول) رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه اصلی ۲: بین برخی ویژگیهای حسابرس (کیفیت حسابرسی، اندازه حسابرسی ، دوره تصدی حسابرس، نوع اظهارنظر حسابرس) با محافظه کاری حسابداری (روش دوم) رابطه معنی داری وجود دارد.
همچنین تعداد ۳ متغیر کنترل به شرح ذیل به مدل وارد می شود تا رابطه متغیر های اصلی با حضور و بدون حضور آنها مورد بررسی قرار گیرد :
۱-اندازه شرکت، ۲- اهرم مالی و ۳- بازده داراییها
ابتدا به بررسی مناسب بودن داده ها می پردازیم. برای این کار ابتدا کلیه متغیر ها را وارد مدل کرده و بر اساس آن چند متغیر تشخیص ایجاد می کنیم .
این متغیر ها شامل:
۱-متغیر پیش بینی شده بر مبنای کلیه متغیرها
شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی بدلیل برخی اشتراکات در ایفاء وظایف سازمانی در ارتباط با خلع سلاح هسته ای و تلاش هر دو نهاد برای امحاء تسلیحات کشتارجمعی همواره رابطه متقابلی با یکدیگر داشته اند. در حالی که از یکطرف، در مواردی شورای امنیت بعنوان تضمین کننده تصمیمات آژانس وارد عرصه شده است، از طرف دیگر در مواردی دیگر آژانس در حقیقت بعنوان رکن فرعی شورای امنیت در تضمین صلح و امنیت بین المللی فعالیت نموده است. این رابطه نزدیک و تنگاتنگ میان دو نهاد در اسناد بین المللی مرتبط با مسایل خلع سلاح هسته ای بویژه معاهده منع تکثیر سلاحهای هسته ای سال ۱۹۶۸ و اساسنامه سازمان بین المللی انرژی اتمی سال ۱۹۵۶ متبلور است.
معاهده منع تکثیر در ماده ۳ آژانس را نهاد متولی ارائه فن آوری هسته ای صلح جویانه و ناظر بر عدم انحراف فعالیتهای هسته ای دولتها بسمت مصارف نظامی موضوع قرار داده است، بعلاوه شورای امنیت نیز بعنوان نهاد تضمین کننده امنیت کشورهای غیر هسته ای[۱۴۸] می بایست عمل کند. تعامل این دو نهاد مهم بین المللی با پایان جنگ سرد و گسترش مفهوم تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی و تسری آن به مقولاتی همانند سلاحهای کشتار جمعی از جمله خلع سلاح هسته ای پر رنگ تر نیز گردیده است. جهان مشخصا شاهد آن بود که شورا در سال ۱۹۹۱ وضعیت سلاحهای کشتار جمعی عراق را تهدیدی علیه صلح و امنیت تلقی نمود و بر آن اساس تجویزاتی را صادر کرد که آژانس در تایید اجرای آنها فعالانه اقدام نمود. همچنین ضرورت وجود ارتباط سازمانی از ابتدای تاسیس آژانس نیز مطمح نظر موسسان این نهاد بین المللی بوده است و مشخصا در اساسنامه آژانس درج گردیده است. اساسنامه دو مبنا را جهت ارتباط آژانس با شورای امنیت معرفی می نماید.
اول اینکه بموجب ماده III اساسنامه آژانس می بایست “چنانچه در ارتباط با فعالیتهایش مسایلی مطرح گردند که در صلاحیت شورای امنیت قرار دارد، آژانس می بایست شورای امنیت را بعنوان رکن مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی از آن مطلع سازد. ” مطمئنا این مقرره راسا مبنای حقوقی برای در دستور کار قرار گرفتن یک موضوع در شورای امنیت نخواهد بود چرا که چه بسا مساله ای از دیدگاه آژانس به صلح و امنیت بین المللی مرتبط بوده حال اینکه شورای امنیت بعنوان مسئول اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی با آژانس در آن خصوص هم عقیده نباشد. باید بخاطر داشت که ماده ۳۹ منشور اختیارات انحصاری را برای شورا جهت در احراز وضعیتهای نقض صلح، تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی و تجاوز مقرر داشته است. بعلاوه نه تنها آژانس بلکه مجمع عمومی، خود شورای امنیت، دولتهای عضو (ماده ۳۵) و دبیر کل سازمان ملل متحد نیز می توانند توجه شورای امنیت را نسبت به اختلافات یا وضعیتهایی که ممکن است صلح و امنیت بین المللی را بمخاطره افکنند برای رسیدگی جلب نمایند. بعبارتی اطلاع آژانس به هیچ نحو به مفهوم رسیدگی قطعی موضوع در شورا نخواهد بود. [۱۴۹]
دوم اینکه بموجب ماده XII اساسنامه آژانس چنانچه در جریان بازرسی ها، بازرسان آژانس دریافتند که فعالیتهای هسته ای یک دولت عضو یا به منظور اهداف نظامی انجام پذیرفته اند و یا اینکه منطبق با شرایط و مفاد پادمان منعقده با دولت مذکور نمی باشند، “می بایست هرگونه عدم پایبندی را به مدیر کل گزارش نموده که وی موارد گزارش شده را به شورای حکام ارسال خواهد داشت. شورای حکام از دولت یا دولتهای مورد بازرسی درخواست خواهد کرد عدم پایبندی هایی که درمی یابد بوقوع پیوسته اند را اصلاح کند. شورای حکام این عدم پایبند را می بایست به دولتهای عضو، شورای امنیت و مجمع عمومی ملل متحد گزارش نماید. در صورت کوتاهی دولت یا دولتهای مورد بازرسی در اتخاذ اقدامات اصلاحی کامل ظرف مدت زمان معقول شورای حکام یک یا هر دو اقدام ذیل را بعمل خواهد آورد: الف: توقف یا تعلیق مستقیم کمکهای آژانس یا هر یک از دولتهای عضو و تقاضای بازگشت مواد و تجهیزات ارائه شده به دولت مورد بازرسی یا تعدادی از دولتهای عضو. آژانس همچنین می تواند بر اساس مادهXIX برخورداری از امتیازات و حقوق عضویت دولتی که عدم پایبندی داشته است را معلق نماید.
بر این اساس رسیدگی به وضعیت یک کشور که در حالت عدم پایبندی قرار داشته است مشخص می باشد. مراحل مذکور عبارتند از احراز عدم پایبندی توسط بازرسان، گزارش به دبیرکل آژانس، انعکاس موضوع به شورای حکام، درخواست برای اتخاذ اقدامات اصلاحی در مدت زمان معقول و در صورت عدم تمکین دولت موضوع تصمیم آژانس، اتخاذ اقدامات تنبیهی همانند موارد مذکور در ماده XII می تواند در دستور کار قرار گیرد. گزارش به دولتهای عضو اساسنامه و شورای امنیت نیز بعنوان یک پروسه شکلی و نه با هدف ایجاد آثار و تبعات حقوقی برای دولت عدم پایبند مطرح است. بدیهی است حد اعلای سازوکارهای موجود در اساسنامه آژانس جهت واکنش همان مواردی است که در ماده XII ذکر شده اند. همچنین در ماده IV موافقتنامه همکاری ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز آمده است که آژانس می بایست هرگونه مورد عدم پایبندی را طبق ماده XII اساسنامه اش به شورای امنیت گزارش کند.
سوم اینکه در کنار مبنای اساسنامه ای فوق، ارجاع موضوعات توسط آژانس به شورای امنیت، ماده ۱۹ موافقتنامه پادمان ایران و آژانس نیز به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه می دهد که"چنانچه پس از بررسی اطلاعات مربوطه که توسط مدیر کل گزارش شده اند، دریابد آژانس در وضعیتی قرار ندارد که تایید نماید هیچ گونه انحرافی از مواد هسته ای که می بایست طبق این موافقتنامه مورد راستی آزمایی قرار گیرند بسمت تسلیحات هسته ای یا سایر ادوات منفجره هسته ای وجود نداشته است، می تواند گزارشهایی را ارسال نماید[۱۵۰] و همچنین در صورت امکان اِعمال، سایر اقدامات مذکور در آن پاراگراف را اتخاذ کند. به هنگام اقدام در این خصوص، شورای حکام می بایست درجه اطمینان حاصله از اقدامات پادمانی که اِعمال شده اند را لحاظ داشته و به دولت ایران هرگونه فرصت معقول جهت ارائه هرگونه اطمینان مجدد را اعطا نماید.
این نوع گزارش دهی توسط آژانس و اقدام احتمالی توسط شورای امنیت را باید با درنظرگرفتن برخی از قواعد حقوقی بویژه قاعده البینه علی المدعی که در زمره اصول کلی حقوقی نیز قرار دارند، مورد تفسیر قرار داد. چرا که عدم توانایی در اثبات انحراف در فعالیتهای هسته ای می بایست علی الاصول به مفهوم عدم انحراف فرض شده و همواره بار اثبات به منظور اقدام مورد نیاز است. با این حال با توجه به اهمیت موضوع گسترش تسلیحات هسته ای بنظر می رسد که دولتها پذیرفته اند در شرایط استثنایی در صورت عدم توانایی ناشی از عدم کفایت سازوکارهای بازررسی آژانس بتواند موضوع را به شورای امنیت گزارش نماید.[۱۵۱]
مبحث سوم:
مشروعیت ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت
جدول(۶-۸):مواد و تجهیزات اولیه تولید…………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۴
جدول(۶-۹): برآورد هزینه های دستمزد نیروی انسانی………………………………………………………………………………………….۱۱۶
جدول(۶-۱۰) : برآوردهزینه های تعمیر ونگهداری………………………………………………………………………………………………….۱۱۷
جدول (۶-۱۱): میزان واردات درسالهای ۸۸-۱۳۸۵٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۱۱۷
جدول(۶-۱۲): میزان تقاضا در سالهای ۸۸-۱۳۸۵٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۱۱۸
جدول (۶-۱۳): پیش بینی میزان تولید پستهای سیار در سالهای ۹۵- ۱۳۹۰٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۱۱۸
جدول(۶-۱۴): هزینه های سرمایه گذاری………………………………………………………………………………………………………………۱۲۲
جدول(۶-۱۵): هزینه های قبل از بهره برداری………………………………………………………………………………………………………۱۲۳
جدول(۶-۱۶): برآورد سرمایه درگردش………………………………………………………………………………………………………………….۱۲۴
جدول(۶-۱۷): سرمایه گذاری کل………………………………………………………………………………………………………………………….۱۲۴
جدول(۶-۱۸): برآوردهزینه استهلاک……………………………………………………………………………………………………………………۱۲۵
جدول(۶-۱۹): هزینه های تولید سالیانه………………………………………………………………………………………………………………..۱۲۶
جدول(۶-۲۰): حساسیت نرخ داخلی بازگشت سرمایه با iRR= 47.100%…………………………………………………..128
جدول(۶-۲۱): حساسیت هزینه های سرمایه گذاری با نرخ iRR=36.100%…………………………………………………129
جدول(۶-۲۲): حساسیت هزینه های سرمایه گذاری با نرخ iRR=31.700%………………………………………………..129
جدول(۶-۲۳): حساسیت قیمت فروش با iRR=19.800%…………………………………………………………………………….130
جدول(۶-۲۴): حساسیت قیمت تمام شده با iRR=4.000……………………………………………………………………………….131
فهرست نمودارها
نمودار (۳-۱): الگوی کلی انجام تحقیق حاضر…………………………………………………………………………………………………………….۴۲
نمودار (۳- ۲): مدل ساختاری مفروض عوامل موثر در ارتقاء سطح تکنولوژی…………………………………………………………..۵۹
نمودار (۴- ۱) مدل اولیه ساختاری مفروض عوامل موثر در ارتقاء سطح تکنولوژی…………………………………………………..۶۴
نمودار (۴- ۲) : نمودار میزان همبستگی مستقیم اجزای مدل تجربی اولیه ارزیابی شده………………………………………….۶۶
نمودار (۴- ۳): نمودار همبستگی اجزای مدل تجربی نهایی……………………………………………………………………………………….۶۸
نمودار (۴- ۴): نمودار میزان همبستگی مستقیم اجزای مدل تجربی نهایی ارزیابی شده…………………………………………۶۹
نمودار (۵-۱): نمایش نتایج آزمون فرضیات در مورد وضعیت همبستگی مدل نهایی……………………………………………………۹۵
مقدمه و کلیات
۱- فصل اول: مقدمه و کلیات[۷]
فصل اول
مقدمات و کلیات
دنیای امروزه دائما “در حال تغییر است و سرعت این تغییرات روز به روز بیشتر می شود. تکنولوژی های جدید ی ظهور می کنند و معادلات اقتصادی را برهم می زنند. سیستمهای مدیریتی نیز باید خود را با این تغییرات منطبق و سازگارنمایند. مهمترین ویژگی دنیای امروز سرعت تحولات تکنولوژیک عنوان شده است. این موضوع با تغییر در قلمرو و بکار گیری تکنولوژی های نوین همراه است. بدیهی است که رقابت های جهانی بر اساس تحولات تکنولوژیک صورت می گیرد. بسیاری از کشورها بودجه چشمگیری برای ترویج تکنولوژی و توسعه آن اختصاص میدهند، ولی استفاده کارآ از تکنولوژی جدید مهمتر از اختراع آن است. در سر تا سر دنیا، شرکتها معمولا"برای تکنولوژی جدید تولید کالاهای نو یا ایجاد شیوههای جدید تولید پول زیادی هزینه میکنند. منطق اقتصادی در این مورد بسیار ساده است با افزایش بهرهوری و در نتیجه ارتقای استانداردهای تکنولوژی، پیش از آنکه این امر برای شرکتها مفید باشد به نفع جامعه خواهد بود. درنتیجه هزینه کمتری را به بودجه دولتها تحمیل می کنند. بنا براین با توجه به ویژگی های تکنولوژی امروزه، ضروری به نظر می رسد که شرکتها هرچه بیشتر نقش خود را در روند حرکت تکنولوژی و بهبود وضعیت آن در تمام سطوح فنی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نشان دهند.
مرحله G
راهبری پیادهسازی
نظارت مرتبط به معماری برای پیادهسازی فراهم میشود. تهیه و صدور قراردادهای معماری (انجمن راهبری پیادهسازی). از پیادهسازی پروژه مطابق با معماری اطمینان حاصل میشود.
مرحله H
مدیریت تغییر معماری
یک فرایند نظارت مستمر و مدیریت تغییر برای کسب اطمینان از اینکه معماری در پاسخ به نیازهای سازمان و به حداکثر رساندن ارزش معماری برای کسبوکار است.
در ادامه هر یک از مراحل چرخهی توسعهی معماری را با جزئیات بیشتر و در قالب مجموعهای از اهداف، مراحل، ورودیها و خروجیها مورد بررسی قرار میدهیم.
۳-۵-۱- مرحلهی مقدماتی[۳۳]
این مرحله برای آمادهسازی و فعالیتهای ابتدایی مورد نیاز برای پاسخگویی به جهتگیری کسبوکار برای یک معماری سازمانی جدید میباشد که از جمله میتوان به تعریف چارچوب معماری سازمان خاص و تعریف اصول اشاره کرد. مرحلهی مقدماتی، سازمان را برای انجام موفق یک پروژهی معماری سازمانی آماده میکند.
اهداف:
ورودیها:
ورودیهای مرحلهی مقدماتی در سه گروه قابل بررسی هستند. مراجع خارج از سازمان نظیر توگف و سایر چارچوبهای معماری، ورودیهای غیر مرتبط با معماری و ورودیهای مرتبط با معماری. از جملهی ورودیهای غیر مرتبط با معماری میتوان به اصول کسبوکار، اهداف کسبوکار، راهبرد فناوری اطلاعات، راهبرد کسبوکار و پیشرانهای کسبوکار اشاره کرد. موارد زیر به عنوان ورودیهای مرتبط با معماری شناخته میشوند[۶۲]:
مراحل:
خروجیها: