۱۴.۵۵۴
مشغولیت اجتماعی
۱۹۲۱.۹۷۳
۱۴۸
۱۲.۹۸۶
همانطور که جدول (۴-۱۹) نشان می دهد بین میانگین حواس پرتی در بین افراد بهنجار و معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰ p<) و میانگین حواس پرتی در بین افراد بهنجار کمتر از معتاد است.
فصل پنجم
تفسیرونتیجهگیری و جمعبندی
۵-۱مقدمه
در این فصل ابتدا تمامی یافته های پژوهش به ترتیب فرضیه ها بررسی می شوند و سپس با نتایج پژوهشهای مرتبط قبلی که در ارتباط با نتایج پژوهش حاضر است مقایسه و در نهایت به تفسیر و تبیین یافته ها پرداخته می شود. این کار از طریق تفسیر روابط درونی داده های پژوهش و معنی دادن به نتایج پژوهش دنبال می گردد. در پایان فصل محدودیتهای اجرای پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده ارائه شده است.
۵-۲ بحث و نتیجهگیری:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های هویت، سبک های مقابلهای و سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری در معتادان و افراد بهنجار صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیهها به شرح زیر میباشد:
اولین فرضیه پژوهش به بررسی بین سبک های هویت معتادان و افراد بهنجار پرداخت.
نتایج نشان داد بین میانگین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری، سردرگم و تعهد در بین افراد بهنجار و معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۱/۰ p<) و میانگین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد در بین افراد بهنجار بیشتر از معتاد است، این در حالی است که میانگین سبک هویت سردرگم در بین افراد بهنجار کمتر از معتاد است. این یافته ها در راستای نتایج پژوهش های سلیمانیان و همکاران(۱۳۹۲) و فیلد و تیفانی (۲۰۱۴) قرار دارد. همچنین این نتایج در برخی از مولفه با نتایج مطالعات احمدی و همکاران (۱۳۸۹) و فتحی و همکاران (۱۳۹۲) مغایر بود.
احمدی و همکاران (۱۳۸۹) در نتایج مطالعه خود گزارش کردند افراد سو ءمصرف کننده مواد، نمرات بالاتری در سبک هویت یابی هنجاری و سردرگم/ اجتنابی داشتند، در حالی که افراد بدون سوء مصرف مواد بیشتر دارای سبک هویت یابی اطلاعاتی بودند. همچنین فتحی و همکاران (۱۳۹۳) در نتایج بررسی خود گزارش نمودند که سبک هویت اطلاعاتی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از دانشجویان معتاد بود و سبک هویتی هنجاری و سردرگم/ اجتنابی در دانشجویان معتاد بالاتر بود.
میتوان گفت که چون افراد دارای هویت موفق از بحران عبورکرده و به تعهداتی دست پیداکرده است، بنابراین کمتر در معرض خطر اعتیاد می باشند. تعهد به ارزشهای ایدئولوژیک و خانوادگی و مذهبی و شغلی به عنوان یک عامل محافظ عمل میکند و در پیشگیری ازگرایش افراد به اعتیاد مؤثر است. در واقع افراد دارای هویت رشدیافته و دارای تعهد (دارای سبک هویتیابی اطلاعات)، آگاهانه و به طور فعال به جستجوی اطلاعات و ارزیابی آنها میپردازند و سپس اطلاعات مناسب خود را مورد استفاده قرار میدهند. این افراد نسبت به دیگران از آمادگی بیشتری برای حل مسائل و مشکلات شخصی برخوردارند و از راهبردهای مقابله ای متمرکز بر مساله استفاده می کنند. بنابراین احتمال کمتری دارد که به معضل سوء مصرف مواد گرفتار شوند. همچنین افرادی که از سبک هویتیابی هنجاری استفاده می کنند در مواجهه با موضوعات هویت و تصمیم گیری ها، با انتظارات و دستورات افراد مهم و گروه های مرجع، هم نوایی می کنند. آنها ارزش ها و عقاید را میپذیرند و درونی می کنند، تحمل کمی برای مواجهه با موقعیت های جدید و مبهم دارند و نیاز بالایی برا ی حفظ ساختار خود نشان می دهند. این افراد به جستجوی اطلاعات نمی پردازند، مگر این که این اطلاعات به وسیله ی منبع معتبر (مثل والدین) تایید شود که این عامل می تواند در پرهیز از مصرف مواد از سوی آنان تاتیر گذار باشد. چرا که این افراد بیشتر براساس الگوهای خانوادگی (والدین) رفتار کرده و کمتر نوجویی می کنند و براساس نتایج مطالعات افراد نوجو بیشتر در خطر مصرف مواد قرار دارند(میرسعادتی، ۱۳۸۹).
اما افراد دارای سبک هویت سردرگم /اجتنابی تا حد ممکن سعی در اجتناب از پرداختن به موضوعات هویت و تصمیم گیری دارند. در موقعیت های تصمیم گیری، آن ها اطمینان کمی به توانایی شناختی خود دارند و معمولاً قبل از تصمیم گیری احساس ترس و اضطراب دارند و معمولاً از راهبردهای تصمیم گیری نامناسب مانند اجتناب کردن، بهانه آوردن، دلیل تراش، روی آوردن به مواد و … استفاده میکنند. این افراد با شیوه مقابله ای هیجان مدار، راهبردهای تصمیم گیری نامناسب، خودآگاهی محدود، جهت دهی توسط دیگری، راهبردهای ضعیف اسنادی و شناختی، واکنش های اضطراب ناتوان کننده و کنترل بیرونی، واکنش نشان می دهند که این عوامل در سوق دادن آنان به مصرف مواد تاثیر دارد و براساس نتایج پژوهش ها این سبک هویت با عزت نفس پایین، واکنش های افسردگی و روان رنجوری بالا، مصرف مشروبات الکلی و سوء مصرف مواد و دارو در سنین پایین به طور مثبت، همبستگی نشان داده است و با درون گرایی، نیاز برای شناخت، توافق، گشودگی و وظیفه شناسی به طور منفی همبسته است.
همچنین در خصوص عدم همخوانی نتایج مربوط به برخی از مولفه ها، می توان بیان کرد پژوهش محمدی و همکاران (۱۳۸۹) بر روی نوجوانان دارای سوء مصرف مواد صورت گرفته و پژوهش فتحی و همکاران (۱۳۹۲) نیز در خصوص افراد معتاد و غیر معتاد به اینترنت صورت گرفته است که این عامل می تواند نتایج به دست آمده را تحت تاثیر قرار دهد.
فرضیه دوم پژوهش به بررسی تفاوت بین سیستم فعال سازی/بازداری معتادان و افراد بهنجار پرداخت.
نتایج به دست آمده در این راستا نشان داد بین میانگین سائق، پاسخ به پاداش و سیستم بازداری رفتاری در بین افراد بهنجار و معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰ p<) و میانگین سائق، پاسخ به پاداش و سیستم بازداری رفتاری در بین افراد بهنجار بیشتر از افراد معتاد است. این یافته های در راستای نتایج مطالعات جانسون و همکاران (۲۰۰۳)، نیزورسکی و گارب[۲۴۲] (۲۰۰۷)، عبدالهزاده جدی و همکاران (۱۳۸۹)، عبدی و همکاران (۱۳۹۰)، عابی و همکاران (۲۰۱۲) و معصومی (۱۳۹۲) قرار داشت.
جانسون و همکاران (۲۰۰۳) در تحقیق خود نشان دادند که نمرههای BAS بالا پیشبینیکننده سوء مصرف مواد و وابستگی به آن میباشد. عبداله زاده جدی و همکاران (۱۳۸۹) در بررسی خود نشان دادندکه بین سیستم های مغزی/ رفتاری با سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد. در پژوهش مشابه ی عبدی و همکاران(۱۳۹۰) نشان دادند که نمره های خرده مقیاس BAS دو گروه سومصرف کننده مواد و سیگاری بالاتر از نمره های افراد سالم بود، ولی دو گروه سوء مصرف کننده مواد و سیگاری تفاوتی از این نظر نداشتند. درخرده مقیاس BIS نمره های گروه سیگاری بالاتر از دو گروه دیگر بود. نتایج مطالعه معصومی (۱۳۹۲) نشان داد بین سیستمهای مغزی/ رفتاری، نظم جویی هیجان و طرحوارههای ناسازگار در وسوسه مصرف مواد در افراد معتاد رابطه وجود دارد.
در خصوص تبیین این یافته می توان بیان نمود رویکرد اعتیاد به عنوان بیماری مغزی از موفق ترین و مقبول ترین رویکرد زمینه ساز پژوهش های معتدد در چارچوب نظری مختلفی شده است. در چارچوب آسیب شناسی روانی گری با طرح نظریه سیستم های مغزی – رفتاری، اختلالات را بازتاب کم و بیش واکنشی در یکی از این سیستم ها و یا مشکلات کنشی در یک یا هر دو سیستم می داند. در زمینه اعتیاد ها بیشترین توجه به فعالیت نظام فعال سازی رفتاری معطوف است. نظام فعال سازی رفتاری به عنوان زیربنای گرایش های رفتاری و عاطفی، فرد را مستعد اختلالهای از جمله سوئ مصرف مواد میکند. یعنی افرادی که BIS غالبی دارند، بیشتر از مقابله هیجان مدار در برابر مسأله مدار استفاده میکنند که زمینه ساز افسردگی و اضطراب است و در صورت تداوم شروع مصرف مواد هم دور از ذهن نمیباشد.
همچنین، طبق نظریه انگیزشی گری (۱۹۸۷) سیستم بازداری رفتاری یک سیستم عصب شناختی است که با ضعف آن نشانههای لذت و سرخوشی فعال شده و موجب تجربه احساس رهاشدگی در فرد میشود. حساسیت کم سیستم بازداری رفتاری میتواند حالت خوشی فزاینده و گرایش به فقدان بازداری را در فرد ایجاد کرده و آمادگی وی برای تجربه موادمخدر و انحراف افزایش مییابد. به اعتقاد فاولس (۲۰۰۱) سیستم فعالساز رفتاری روی آورد و انگیزش خوشایند را کنترل میکند و انگیزش خوشایند با حالات عاطفی سرخوشی همراه است. افراد دارای سوء مصرف مواد از سیستم فعالساز رفتاری قویتری برخوردارند. به نظر میرسد این افراد به دلیل برخورداری از این سیستم، برای گرایش به موادمخدر آسیبپذیرتر باشند. لذا به نظر میرسد که چنین تبیینی برای سوء مصرف افراد درست باشد.
در نهایت فرضیه سوم و چهارم پژوهش مربوط به تفاوت بین سبک های مقابله ای (و مولفه های آن) در افراد معتادان و افراد بهنجار بود. نتایج به دست آمده در این خصوص نشان دادند بین میانگین سبک های مقابله ای اجتنابی و مساله مدار در بین افراد بهنجار و معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰ p<) و میانگین سبک مقابله ای مساله مدار و اجتنابی در بین افراد بهنجار بیشتر از معتاد است، این در حالی است که میانگین سبک مقابله ای هیجان مدار و همچنین مولفه حواسپرتی سبک اجتنابی در بین افراد بهنجار کمتر از معتاد است. این نتایج با یافته های پژوهش سیمونز و کاروی (۲۰۰۵)، شعاع کاظمی (۱۳۸۷)، اوراکی (۱۳۸۹)، بخشی پور رودسری و همکاران (۱۳۸۷)، کیامرثی و ابوالقاسمی (۱۳۹۰) و لنارت و ویکتور (۲۰۱۳) همخوانی داشت. نتایج تحقیقات اوراکی (۱۳۸۹) نشان داد که بین سبک مقابلۀ و خشم با میل مصرف مواد همبستگی معنیداری وجود دارد. افراد دارای سبک مقابله هیجانی و عصبانیت زیاد، میل بیشتری به مصرف مواد مخدر داشتند. همچنین کیامرثی و ابوالقاسمی (۱۳۹۰) در پژوهشی نشان دادند که بین راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله مساله مدار با استعداد سوء مصرف رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که راهبردهای مقابله با استرس و هیجان خواهی می تواند سوء مصرف را پیش بینی کند. سیمونز و کاروی (۲۰۰۵) در نتایج بررسی خود گزارش کردند که نوع راهبردهای مقابلهای مورد استفاده، پیش بینی کنندۀ مصرف مواد در آینده می باشد.
روش های مقابلهای هیجان مدار از ویژگی های افرادی است که سلامت روانی و سازگاری اجتماعی خوبی ندارند. این روش های مقابلهای به منظور پرهیز از درگیری با مساله و انکار واقعیت شکل گرفته و با افزایش میزان مصرف مواد ارتباط معنی داری دارند. روش های مقابله با استرس و استعداد سوء مصرف مواد یک رابطه دو طرفه است، یعنی افرادی که در مقابله با مشکلات راهبردهای مقابلهای مساله مدار (سبک مقابله آرام کننده) که شامل پیگیری تنش های میانجی حاصل از یک مساله با تلاش جهت ادراک آن بدون مواجهه مستقیم با آن مساله می شود و رویاویی را انتخاب می کنند به حل مشکل نائل میشوند و این موفقیت به عزت نفس بالا منجر شده و سلامت روانی و عدم گرایش به راه های نامناسب مانند مصرف مواد را در پی دارد. در واقع این افراد با شناخت صحیح از مواد و پی آمدهای آن، در برخورد با مشکلات زندگی، از راهبرد مسئله مدار استفاده کرده و نسبت به مواد احساس خوبی نخواهد داشت. اما افرادی که در مقابله با مشکلات، راهبردهای مقابلهای هیجان مدار را انتخاب می کنند، به حل مشکلات نائل نمی گردد و این موفقیت به عزت نفس پایین منجر شده و آسیب های روانشناختی را به دنبال دارد. همچنین این نتایج را می توان به این گونه تبیین نمود که راهبردهای مقابلهای مساله مدار و رویاویی که بر دستکاری موقعیت آشفته تمرکز دارد و شامل مواجهه مستقیم با مسائل تجربه شده می شود، از طریق عزت نفس به عنوان مکانیزم واسطه ای به انطباق پذیری مثبت منتهی می شود. در صورتی که راهبردهای مقابلهای هیجان مدار، عزت نفس پایین و روش های مقابلهای با تجارب منفی ناکارآمد (مانند مصرف مواد) همراه می شود.
۵-۳نتیجه گیری کلی
هدف این پژوهش مقایسه سبک های هویت، سبک های مقابلهای و سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری در معتادان و افراد بهنجار می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از تفاوت معناداری بین سبک های هویت، سبک های مقابلهای و سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری در افراد معتاد و بهنجار میباشد. به نحوی که میانگین سائق، پاسخ به پاداش و سیستم بازداری رفتاری در بین افراد بهنجار بیشتر از افراد معتاد است. همچنین از بین سبک مقابله ای، سبک مساله مدار و اجتنابی در بین افراد بهنجار بیشتر و سبک مقابله ای هیجان مدار در افراد معتاد است. علاوه بر این سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد در بین افراد بهنجار بیشتر و سبک هویت سردرگم در بین افراد بهنجار کمتر از معتاد است. در نتیجه می توان چنین گفت که سبکهای سبک هویت سردرگم و سبک مقابله ای هیجان مدار از جمله متغیرهای روانشناختی منفی هستند که می تواند تاثیر زیادی بر مصرف مواد داشته باشند، بنابراین نیازمند برنامه ریزی مناسب و جامع جهت تعدیل و اصلاح این متغیرها می باشد.
۵-۴محدودیتهای پژوهش
با توجه به این که نمونه آماری در این پژوهش شامل مردان مصرف کننده و همچنین مردان عادی بود، عدم استفاده از دو جنس یکی دیگر از محدودیت های پژوهش می باشد.
عدم کنترل مدت مصرف مواد از محدودیت های پژوهش حاضر می باشد. چرا که براساس شدت و وخامت مصرف مواد بر نوع نگرش و راهبردهای افراد می تواند تاثیر داشته باشد.
از آنجایی که این پژوهش بر روی افراد معتاد و عادی شهر اردبیل صورت گرفته است و میتواند تحت تأثیر ویژگی های خاص فرهنگی و منطقه ای قرار گرفته باشد بنابراین، این پژوهش در تعمیم نتایج به عمل آمده به مناطق دیگر محدودیت دارد.
به علت اینکه در جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است و همانند دیگر پژوهشهای خود گزارشی امکان سوء گیری در نتایج ممکن است وجود داشته باشد، تعمیم نتایج پژوهش را با محدودیت مواجه می سازد.
۵-۵پیشنهادات
پیشنهاد می گردد در بررسی های آتی هر دو جنس مورد بررسی قرار گیرد. چرا که براساس پژوهش ها نوع سبک های اسنادی و مقابله ای بین دو جنس متفاوت می باشد.
پیشنهاد میشود پژوهشی در همین راستا در مناطق دیگر صورت گیرد تا در تعمیم کلی نتایج اطمینان بیشتری به دست آید.
پیشنهاد میشود در پژوهش های آتی برای اطمینان بیشتر از نتایج به دست آمده، مدت مصرف مواد افراد مصرف کننده کنترل گردد.
پیشنهاد میشود علاوه بر پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش از پرسشنامه های دیگری نیز که دارای اعتبار و پایایی بالایی هستند استفاده شود.
۵-۶پیشنهاد کاربردی پژوهش
با توجه اینکه فعالیت بالای سیتم فعال سازی رفتاری می تواند عامل در حساسیت بیشتر افراد به نشانه های پاداش و در نهایت گرایش بیشتر افراد به سوء مصرف مواد باشند، بنابراین پیشنهاد می گردد تا مراکز ترک اعتیاد، مراکز درمان سرپایی و … با شناسایی معتادانی که سیتم فعال سازی رفتاری بالای دارند، برنامه های رفتاری و آموزشی خاصی برای پیشگیری در این خصوص ارائه دهند.
با توجه به نقش سبکهای مقابله در افراد مصرف کننده مواد، پیشنهاد می گردد از آموزش های جهت اصلاح راهبردهای مقابله ای، منبع کنترل و سبکهای اسناد این افراد صورت گیرد.
با توجه به اینکه تعداد افراد دارای هویت سردرگم در گروه معتاد بیشتراست و اینکه هویت سردرگم (معوق) پیش درآمدی به سوی هویت رشدیافته است و این افراد در مرحله عبور از بحران قرار دارند، و پیشگیری از بروز اعتیاد از این منظر قابل وصول است، بنابراین پیشنهاد می شود برنامه های آموزش خانواده و مداخلات درمانی در سیستم ارتباط خانواده به افراد کمک کرد تا از بحران عبورکنند و زمینه رسیدن به تعهدات در آنها فراهم شود.
با در نظر گرفتن این مطلب که افراد مصرف کننده مواد از سبک مقابله هیجانی بیشتری برخوردارند، پیشنهاد می گردد که در مؤسسات ترک اعتیاد جهت کمک به درونی کردن ارزش ها در افراد و همچنین تقویت مرکز کنترل درون، استفاده بیشتر از راهبردهای مقابله رویارویی و آرام کننده و همچنین یه کارگیری سبک اسنادی مثبت در آنها اقدامات لازم صورت گیرد و از این عوامل در جهت ترک سریع افراد معتاد استفاده شود.
منابع:
منابع فارسی
آذری، آرمان. (۱۳۹۲). مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، پایگاه هویت ومکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار. پایان نامه جهت دریافت مدرک کارشناسی ارشد رشته روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل.
آقا سلطانی ، سوسن؛ (۱۳۸۷)، بررسی رابطه بین هویت و خلاقیت در میان دانشجویان ، سال اول دانشگاه تبریز. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان.
قابل استفاده در محیط بیرونی در بالای سطح زمین و مقاوم در برابر آتش.
جدول ۱-۲- استانداردهای اروپایی پیرامون شرایط متفاوت مصرف فرآورده های تیمار شده به صورت زیر میباشد:
HC 1
قابل استفاده در بالای سطح زمین در رطوبت کمتر از ۲۰ درصد و استفاده باپوشش ضد آب.
HC2
قابل استفاده در بالای سطح زمین در شرایطی که رطوبت گاهاً بالای ۲۰ درصد و همچنین افزایش ریسک تر شوندگی، استفاده با پوشش ضد آب.
HC3
قابل استفاده در بالای سطح زمین بدون پوشش و در شرایط رطوبتی بالای ۲۰ در صد که به صورت مکرر وجود داشته باشد.
HC4
قابل استفاده در تماس با زمین و آب و در شرایط با ریسک رطوبتی بالا و رطوبت پایدار بالای ۲۰ درصد.
HC5
قابل استفاده در محیطهای آب و حتی آب شور و شرایط رطوبتی مداوم بالای ۲۰ درصد.
دوز کشنده میانه LD 50[4]معیاری برای سمیت می باشد که در حقیقت مقدار ماده شیمیایی است که میتواند از طریق خوردن، تزریق، و یا از طریق پوست، تحت شرایط کنترل شده آزمایشگاهی، ۵۰ درصد تعداد حیوانات مورد آزمایش را از بین ببرد. دوز کشنده میانه LC 50 نیز مقدار ماده شیمیایی موجود در هوا، که قادر است ۵۰ درصد تعداد حیواناتی که با آن ماده در تماس هستند را از بین ببرد (های کاریا،۲۰۰۱؛ میونگر، ۲۰۱۱).
فصل دوم:
تاریخچه حفاظت چوب
چوب، با وجود خواص بی همتای خود دارای معایبی نیزمیباشد. بشر با پی بردن به این معایب تلاشهای فراوانی برای اصلاح و حفاظت این ماده پر ارزش نموده است. برخی درختان دارای دوام طبیعی بالایی هستند که ازگذشته برای مصارف گوناگون مورد استفاده قرار گرفتهاند. در ادامه به قسمتی از تاریخچه حفاظت چوب اشاره شده است (جدول ۲-۱).
درپیش از میلادمسیح بومیان استرالیایی از چوب مقاوم به قارچها و موریانه، برای ساخت تابوت استفاده میکردند. در حدود ۴۰۰۰ سال پیش از میلادمسیح، نوح به فرمان خدا در ساخت کشتی از قیر جهت تیمار استفاده نمود. یونانیان در حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح سوراخهایی در ستونهای چوبی ایجاد میکردند و درون آنها را با روغن پر میکردند تا نفوذ عمیق رخ دهد و سپس ستونها را بر روی پایه های سنگی قرار میدادند تا خشک بمانند (جدول ۲-۱).
۷۹ سال بعد از میلاد مسیح پلینیوس سکوندوس[۵]در کتاب خود به تیمار چوب آلات توسط روغن سدر به جهت مبارزه با پوسیدگی و حشرات اشاره کرده. در ۸۰ سال بعد از میلادمسیح، چوب توسط دود تیمار گشت. مایاس[۶] در حدود ۷۰۰ سال بعد از میلاد مسیح معبدی را در گواتمالا با یک چوب مقاوم به موریانه ساخت. در حدود سال ۱۲۲۵ تا ۱۲۲۵، کنراد ون مگن باخ[۷]، کشف کردکه چوب تیمار شده با دود به راحتی تخریب نمیگردد. در ایران قدیم نیز از کند سوز کننده ها برای حفاظت ارابه های جنگی و برج و بارو های چوبی استفاده میشده و نیزآثاری از وجود برخی از روغنها در اشیای چوبی مقابر و امام زادهها و مساجد در حدود ۷۰۰ سال پیش دیده میشود(پارساپژوه و همکاران، ۱۳۷۵).
در سال ۱۴۴۵ فرانکن اسپیگل[۸]جوشاندن چوبآلات کلیسا در محلول آب نمک را بررسی نمود. در سال ۱۵۰۰ راهبههای کلیسای سان دومنیو[۹] موریانهها را توسط کلریدجیوه(II) و اکسیدآرسنیک کنترل کردند.
لئوناردو داوینچی[۱۰] در سال ۱۵۱۹-۱۴۵۲ تابلو هاین قاشی چوبی خود رابا کلریدجیوه(II) و اکسیدآرسنیک(III) اندود کرد. در سال ۱۵۹۰ بیش از ۱۰۰ کشتی از نیروی دریایی اسپانیا به وسیله کرم کشی[۱۱]نابود گردید.
در سال ۱۶۵۷ یوهان گلوبر[۱۲] روشی ابداع کرد که چوب آلات در آتش کربونیزه و با قطران اندود و سپس در اسیدپیرولیگنس[۱۳](ممحصولی حاصل از تقطیر چب) فرو برده میشدند.
در سال ۱۷۰۵، هومبرگ[۱۴] داروساز، کلریدجیوه (II) را برای مقابله با حفاران چوب پیشنهادکرد. ماده ای که به او نسبت دادند یعنی اسیدبوریک، امروزه یکی از مهمترین مواد حفاظتی چوب محسوب میگردد(جدول ۲-۱).
در سده هجدهم و نوزدهم، تثبیت اشیای فرهنگی گران بها نظیر چوب محراب کلیسا که به شدت توسط حشرات صدمه دیده بودند، به صورت ابتدایی از راه آغشتگی با چسب انجام میشد. در حدود سال ۱۸۰۰ پرتروم[۱۵] به عنوان یک حشرکش شناخته شد .
ناپلئون در سال ۱۸۱۰ ادعا میکرد که کشتیهای جنگی را باید از گرده بینه های قطع شده در زمستان ساخت. معبد مایاس و کلیسای چوبی نروژ با قدمت ۸۰۰ ساله مثالهایی از توسعه حفاظت چوب در ساختمانها در گذشته میباشد. اولین روشهای حفاظت شیمیایی چوب شامل زغال کردن، ذخیره در آب نمک، قلم موزنی با روغن کرئوزوت یا قیر بود. در سده هجدهم، سد های بلند هلند توسط حمله شدید کرمهای کشتی صدمه دیدند. در سال ۱۸۱۲ کیان[۱۶] آزمایشات خود را با ماده کلریدجیوه(II) به عنوان یک ماده حفاظتی مناسب شروع کرد.
در سال ۱۸۱۵ مراقبت از ناوگان سلطنتی بریتانیا بسیارمشکل شده بود، زیرا بایستی ۶۰۰ تا ۸۰۰ کشتی از ۱۰۰۰ کشتی به صورت ذخیره نگهداری میشد تا در صورت بروز جنگ از آنها استفاده گردد.در سال ۱۸۱۷ یک مهندس عمران به نام ویلیام چپ من[۱۷]عمر مفیدیک کشتی در این خطوط را تنها ۷ تا ۱۰ سال برآورد کرد. همچنین در این سال توماس وید[۱۸] کلریدروی را به عنوان ماده حفاظتی معرفی نمود. در سال ۱۸۲۵ فارادی[۱۹]هگزا کلروسیکلوهگزان را کشف کرد.در اواخر سال ۱۸۳۰ روشی بر پایه جابهجایی شیره گیاهی توسط آگوست بوشری[۲۰] ابداع گردید که ماده حفاظتی مورد استفاده در این روش سولفات مس بود (جدول ۲-۱).
در سال ۱۸۳۱ یک فرانسوی به نام ژان روبرت برآنت[۲۱] روشی برای اعمال مواد حفاظتی در یک محفظه بسته تحت فشار به ثبت رسانید. در این روش ابتدا یک خلاء برای خروج هوا از سلولها اعمال میشد و سپس ماده حفاظتی توسط فشار به درون سلولها تزریق میگشت. پیش از آن حفاظت چوب با قلم مو و یاخیساندن اعمال میشد.
در سال ۱۸۳۲ روش کیانیزه کردن[۲۲] توسط جان هوارد کیان[۲۳] داروساز انگلیسی ابداع شد که این نشانهای از شروع حفاظت مدرن چوب بود. در این روش چوب آلات با کلریدجیوه(II) در ظروف سر باز سنگی خیسانده میشدند، در صورت استفاده از ظروف فلزی، این ظروف دچار خوردگی میشدند. این روش در مقیاس کم در اروپا به ویژه در جنوب آلمان برای تیمار تراورس مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۸۳۵ مول[۲۴] توانست چوب را با بخار کرئوزوت تیمار کند. در سال ۱۸۳۶ فرانز مول[۲۵] امتیازتیمار چوب با تار و کرئوزوت را دریافت نمود.
در سال ۱۸۳۸ جان بتل[۲۶] روشی عملی برای تیمار چوب آلات توسط کرئوزوت تحت فشار ابداع کرد. در این روش یک خلاء ابتدایی و سپس فشار و در پایان مرحله خلاء نهایی وجود داشت. در پایان فرایند سلولها پر از کرئوزوت میشدند به همین دلیل این فرایند سلول پر نام گرفت. در این روش جذبی در حدود ۴۳۰ کیلوگرم بر متر مکعب حاصل میشد. در سال ۱۸۴۰ آنا روسائر[۲۷] پودر حشره کش ابداع نمود. در سال ۱۸۴۱ اردامن[۲۸] ترکیب پنتا کلرو فنل را ابداع نمود. در سال ۱۸۴۷ سر ویلیام برت[۲۹] سیلندر تحت فشار بزرگی را در لندن راه اندازی کردکه توانایی تحمل ۱۰۵×۹٫۵ نیوتن بر متر مربع فشار را داشت. این روش که برنرتیزه[۳۰] نام گرفت مستلزم اشباع تحت فشار چوب آلات با کلریدروی بود که به دلیل ارزان بودن کلریدروی، این روش مورد قبول راه آهن آمریکا و اروپا بود.
در سال ۱۸۴۸ لکور[۳۱] چوب را در معرض آمونیوم کلراید گرم و اسید پیرولیگنئوس قرار داد. پیش از ۱۸۵۰ اشباع توسط گاز ازن و دی اکسیدکربن ابداع گشت. در سال ۱۸۵۵-۱۸۵، استیفتر[۳۲] محراب کلیسای کفرمارت[۳۳]را در اتریش با نمک طعام تیمارکرد، که به طور کامل در مقابل حشرات بی اثر بود. در سال ۱۸۶۳ بریتانیایکبیر بزرگترین مصرف کننده کلریدجیوه (II)، این مسئله به دلیل سمیت این ماده بود و توانست این ماده را جایگزین مواد شیمیایی مشابه کند.
در سال ۱۸۸۰ روش بولتونیزه کردن توسط سر ساموئل بگستر بولتون[۳۴] اختراع شد. این روش امکان متعادل سازی چوب آلات خشک نشده را که آماده برای تیمار بتل بودند را، با بهره گرفتن از کرئوزوت داغ فراهم میکرد.
در این تحقیق از تعریف روسل و مهرابیان به عنوان مفهوم هیجانات خرید استفاده شده است.
۳-۱۱-۱ قصد خریدآنی
قصد خرید آنی اشاره دارد به تمایل مشتری برای خرید کالایی به صورت آنی، که هنوز به وقوع نپیوسته و در واقع در مرحله تمایل قرار دارد، ممکن است خریدآنی صورت گیرد یا نگیرد (گریس و یوجی، ۲۰۰۸).
۴-۱۱-۱ ریسک ادراک شده
مشتریان هنگام خرید با سطوح بخصوصی از ریسک مواجهند. سطوح ریسک برای انواع مختلف محصول و برای افراد مختلف متفاوت است (هوور، گرین، سیگرت[۳۶] ۱۹۷۸). تصمیمی که با ریسک همراه شود، با چالش انتخاب درست مواجه می شود و جنبه های مختلف ریسک بر ارزیابی، انتخاب و رفتار فرد تاثیرگذار است ( بوسکبرگر، بیگر، لیسر[۳۷]، ۲۰۰۷). ریسک ادراک شده در نتیجه مواردی از قبیل، پذیرش محصول جدید، انتخاب فروشگاه، تاثیر تبلیغات، بدست آوردن اطلاعات، استفاده از اطلاعات دهانبهدهان و در نهایت وفاداری به برند به وجود می آید (اسکانینگر[۳۸]، ۱۹۷۶). در مدلهای موجود در ادبیات، دو ریسک مورد استفاده قرار گرفته، یکی عدم اطمینان از پیامد، و دیگری عدم اطمینان از نتیجه و اهمیت چیزهایی که از دست دادهایم (داولینگ، استیلن[۳۹] ۱۹۸۵ ).
بطور کلی، هرگاه ریسک ادراک شده زیاد باشد خرید آنی اتفاق نیافتاده، و زمانی که ریسک ادراک شده کم باشد خریدآنی بوقوع میپیوندد (گریس و یوجی، ۲۰۰۸).
۵-۱۱-۱ واکنش پس از خرید
در این تحقیق رفتار پس از خرید از جنبه تمایل به استفاده یا عدم استفاده از کالای خریداری شده مورد تحقیق است (ویرویلت،۲۰۰۹).
۱۲-۱ موانع و محدودیتهای تحقیق
۱۳-۱ آشنایی با فروشگاههای تخفیفی جانبو
شرکت ” اورست مدرن پارس” یکی از فعالان در بازار پر رقابت خردهفروشی است. این شرکت که زیر نظر مسئولان ترکیهای خود اداره می شود، از سال ۱۳۹۱ پا به این عرصه گذاشته و فعالیت خود را در سه سطح هایپر مارکت، فروشگاههای “آل این آل[۴۰]” و فروشگاههای زنجیرهای “فرنا[۴۱]” و فروشگاههای تخفیفی “جانبو[۴۲]” آغاز کرده. در حال حاضر تمرکز بیشتر این فروشگاه بر فروشگاههای تخفیفی “جانبو” است. و در دو سطح دیگر تنها یک یا دو فروشگاه به صورت آزمایشی تاسیس کرده. تعداد شعبات فروشگاههای جانبو در سطح شهر تهران روز به روز رو به افزایش است و مدیران این شرکت قصد دارند تعداد آنها را به حدود ۱۰۰ فروشگاه برسانند. در این فروشگاهها اغلب کالاهای مصرفی از قبیل خوراکی، پوشاک و لوازم التحریر و … به فروش میرسد. نام این فروشگاه به دلیل ارزان بودن قیمت اجناسش نسبت به سایر خرده فروشیها، فروشگاههای تخفیفی نام گرفته است. مدیران این فروشگاهها به منظور پایین آوردن قیمت تمام شده اجناس داخل فروشگاه، از چیدمان خارج از کارتن این اجناس خودداری کرده و آنها را با کارتنهای باز در داخل قفسهها میگذارند، به همین دلیل فضای داخلی فروشگاه چندان چشم نواز و جذاب نیست. و به نظر میرسد علت فروش پایین آن در روزهای ابتدایی تاسیس همین موضوع باشد. به همین دلیل مدیران فروشگاه به منظور افزایش فروش خود، رو به افزایش خریدهای آنی از فروشگاه و کاربرد شیوه های افزایش این نوع خرید آوردهاند.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه
در یک محیط خردهفروشی، خریداران همیشه تصمیمات خرید خود را بر پایه تاثیرات دیداری از محیط خرید میگیرند و محیط فروشگاه تاثیر قابل توجهی بر رفتار خرید آنان دارد (آندرهیل، ۲۰۰۰). رفتار مشتریان ممکن است به صورت آنی بروز پیدا کند. یک خرید همیشه نتیجه یک عمل منطقی نیست و ممکن است بسیار فوری و در یک آن انجام شود. به طور خاص، خرید آنی، تمایل ناگهانی به خرید کالایی بدون برنامه قبلی است (گریس و یوجی، ۲۰۰۸). بنابراین شناخت متغیرهایی که تمایلات و تصمیمات خرید آنی مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار میدهد و نقش این عوامل در بروز این نوع رفتار خرید، برای خردهفروشان از اهمیت اساسی برخوردار است.
خرید آنی موضوع تحقیقات بسیاری از محققانی بوده که در زمینه رفتار مصرف کننده فعالیت میکردهاند (سیلورا و همکاران، ۲۰۰۸). این تنها به دلیل پیچیدگی این موضوع نیست، بلکه به دلیل رواج گسترده آن در بین طیف گستردهای از محصولات متفاوت است (کالا، ۲۰۱۱; شارما، ۲۰۱۰). این رفتار جالب توجه و پیچیده از سوی مشتریان، موضوع تحقیق در علوم مختلف از قبیل رفتار مصرف کننده، بازاریابی، روانشناسی و اقتصاد بوده است. با این وجود، خرید آنی اغلب به عنوان یک پدیده ناشناخته اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. خرید آنی متاثر از عوامل مختلفی از قبیل عوامل جمعیتشناختی، فرهنگی، فردی و محیطی است (میهیک و کورسان، ۲۰۱۰). تحقیقات در حوزه رفتار مصرف کننده نشان میدهد که اکثر خریداران غالبا در خریدهای آنی درگیر میشوند و بیش از نیمی از خریداران مراکز فروش، خریدهای خود را بطور آنی انجام میدهند (نیکولز و همکاران، ۲۰۰۱). همچنین بیان شده که بیش از دو سوم فروش سوپرمارکتها و در گروه خاصی از کالاها ۸۰ درصد از کل خرید کالا به صورت آنی صورت گرفته است (آبراهام، ۱۹۹۷ اسمیت، ۱۹۹۶ کاسن و لی، ۲۰۰۲). بر طبق آمار منتشر شده در آمریکا، ۶۰ درصد از خریدهای سوپر مارکتها و همچنین بیش از یک سوم همه خریدهای فروشگاههای زنجیرهای بطور آنی اتفاق میافتد. همچنین آبریت بیان میکند که ۹۰ درصد مردم در موقعیت خرید آنی خرید میکنند (آبریت وهمکاران، ۱۹۹۰). این امر بیانگر این است که خرید آنی برای سود خردهفروشان از اهمیت حیاتی برخوردار است (بلنگر وهمکاران، ۱۹۸۷).
بسیاری از خرده فروشان بر این امر اذعان دارند که محیط فروشگاه بر رفتار خرید مشتریان تاثیر بسزایی داشته و می تواند احتمال بروز رفتارهای خاص از جانب مشتریان را افزایش دهد. بسیاری از این عناصر رفتار خریداران را از طریق تاثیرگذاری بر احساسات آنان تحت تاثیر قرار می دهند، برخی از آنان ممکن است عکس العمل مستقیم از سوی خریداران را به دنبال داشته باشند (ماتیلا و ویرتز، ۲۰۰۸). افراد با مشاهده رفتار دیگران و انجام خریدهای خود به تجربیات زیادی در این زمینه میرسند. اما علی رغم این موضوع، افراد بینش زیادی در مورد رفتار خود ندارند و به عنوان مصرف کننده بیشتر آنها از عوامل خارجی موثر بر خرید و همینطور فرایندهای درونی خودشان که منجر به تصمیم خرید می شود آگاهی زیادی ندارند. از این رو هدف اصلی این پژوهش بدست آوردن درک عمیقتر از نقش محرکهای درونی در رفتار خرید مصرف کننده، بخصوص رفتار خرید آنی در محیطهای خرده فروشی است.
در این فصل به پیشینه های موجود در مورد رفتار خرید آنی و نقش مستقیم و غیر مستقیم محرکهای درونی در بروز این نوع رفتار از سوی مشتریان پرداخته شده است. در بخش اول رفتار خریدآنی، بخش دوم محرکهای درونی و بخش سوم مطالعاتی که تاکنون صورت گرفته است.
مبانی نظری تحقیق
۱-۲ رفتار مصرف کننده
تحولات پیچیده و پرشتاب جهانی در عرصه های علم، فناوری، ارزشها و معیارها بسیاری از سازمانهای موفق جهان را بر آن داشته است تا اهداف، روشها و ساختار خود را در جهت شناخت هر چه بیشتر مشتریان هدایت کنند (ویلک[۴۳]، ۲۰۰۰). رفتار مصرف کننده موضوعی بحث برانگیز و چالشی است و در بر گیرنده افراد و آنچه خرید میکنند، چرایی و چگونگی خرید آنها، بازاریابی و آمیزه بازاریابی و بازار است. رفتار مصرف کننده پدیده ظریفی است، زیرا رفتار افراد همواره واضح و آشکار نیست و لذا عملکرد آنها به عنوان مصرف کنندگان، بسیاری اوقات قابل پیش بینی نبوده و حتی قابل تشریح هم نیست (انگل و بلکول، ۱۹۸۲).
رفتار مصرف کننده فعالیتهای ذهنی، احساسی و فیزیکیای که افراد هنگام خرید، استفاده و دور انداختن محصولات و خدماتی که برای ارضای نیازها و امیالشان بهکار می گیرند را شامل میشود. به عبارت دیگر، رفتار مصرف کننده شامل مجموعه ای از فرایند های روانی و فیزیکی است که قبل از خرید آغاز و بعد از مصرف نیز ادامه مییابد(کاتلر، آرمسترانگ و ساندرز[۴۴]، ۲۰۰۰). تعریف دیگری از رفتار مصرف کننده توسط موون ارائه شده است که رفتار مصرف کننده را بعنوان مطالعه واحدهای خرید و فرایندهای مبادله که شامل اکتساب، مصرف و کنارگذاری کالا، خدمات، تجارب و ایده ها میباشد، تعریف می کند. با این تعریف ساده دستهای از مفاهیم بسیار مهم معرفی شده اند. اولین مفهوم بیان شده شامل مبادله میباشد. مصرف کننده به ناچار در یک طرف فرایند مبادله قرار میگیرد که در آن منابع در بین دو طرف جابجا می شود. بعلاوه منابع دیگری همچون احساسات، اطلاعات و موقعیتها نیز میتوانند بین طرفین مبادله شود. دومین مفهوم واحد خرید میباشد و به این مفهوم است که خرید می تواند توسط یک فرد یا یک گروه انجام شود. همانطور که مفهوم رفتار مصرف کننده نشان میدهد، فرایند مبادله شامل یک سری از مراحلی است که با اکتساب شروع شده و باحرکت به سمت مصرف کننده ادامه یافته و با کنارگذاری کالا یا خدمت پایان میابد. هنگام بررسی مرحله اکتساب، پژوهشگران عوامل موثر بر انتخاب کالا یا خدمت از سوی مصرف کنندگان را تحلیل می کنند(موون و مینور، ۱۳۸۹).
رفتار مصرف کننده نه فقط فعالیتهای مصرف کنندگان را آزمایش می کند، بلکه دلایل این رفتارها را نیز توضیح میدهد. در سطح کلان، بازاریابان به تغییرات جمعیت شناختی، ارزشهای اجتماعی، عوامل محیطی، باورها و فعالیتهایی که بر چگونگی تعامل مصرف کننده یا بازار اثر میگذارد، علاقمند هستند. سطح خرد رفتار مصرف کننده بر رفتار انسانی و دلایل پشت این رفتارها تمرکز دارد. بنابراین مفاهیم جامعه شناسی و روانشناسی بطور برجسته در مطالعه رفتار مصرف کننده مورد توجه قرار میگیرند (گیلبر و نلسون[۴۵]، ۲۰۰۳).
اهمیت درک صحیح از رفتار مصرف کننده در تعریف بازاریابی به عنوان یک فعالیت انسانی معطوف به ارضای نیازها و خواسته از طریق فرایند مبادله یافت می شود. بازاریابان برای موفقیت در فرایند مبادله باید درک صحیحی از عواملی که خواسته و نیازهای مصرف کننده را تحت تاثیر قرار می دهند، داشته باشند. داشتن درک صحیح از مصرف کنندگان و فرایند مصرف، مزیتهای متعددی را در بر دارد. این مزیتها شامل کمک به مدیران در جهت تصمیم گیری، کمک به قانونگذاران و تنظیم کنندگان برای وضع قوانین مربوط به خرید و فروش کالا و خدمات و در نهایت کمک به مصرف کنندگان در جهت تصمیم گیری بهتر میباشد. علاوه بر این، مطالعه رفتار مصرف کننده در فهم عوامل مربوط به علوم اجتماعی به ما کمک می کند ( موون و مینور ۱۳۸۹).
۱-۱-۲ دیدگاه های پژوهشی در مورد رفتار مصرف کننده:
یک مشخصهی کلیدی رشته رفتار مصرفکننده، پایگاه تحقیقاتی آن است. تحقیقات انجام شده رفتار مصرفکننده را جهت راهنمایی به سه جنبه تقسیمبندی میکنند. این تقسیمبندی به عنوان راهنما، در مورد این که چگونه فکر کنیم و عوامل موثر در رفتار اکتسابی مصرفکننده را شناسایی کنیم عمل میکند (موون و مینور،۱۳۸۹).
۱-۱-۱-۲ دیدگاه تصمیمگیری: در طول دهه ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰، پژوهشگران بر این نظریه که مصرفکنندگان تصمیم گیرندگانی عقلایی هستند تمرکز داشتند. ریشههای این رویکرد در روانشناختی و اقتصاد قرار دارد. در این رویکرد چنین بررسی میشود که مصرفکنندگان چگونه به وجود یک مسئله پی میبرند و در خلال سلسله مراحلی سعی در حل منطقی آن میکنند. این مراحل شامل تشخیص مسئله، تحقیق، ارزیابی، انتخاب و ارزیابی بعد از اکتساب است (صمدی، ۱۳۸۲).
۲-۱-۱-۲ دیدگاه تجربی: در این دیدگاه فرض بر این است که مصرفکنندگان گاهی بر اساس تصمیمگیری کاملاً عقلایی خرید نمیکنند. در مقابل گاهی آنها برای سرگرمی، خیالپردازی و هیجانات و احساسات مبادرت به خرید کالا و خدمات میکنند (صمدی،۱۳۸۲). ریشههای این دیدگاه در روانشناسی انگیزشی و همچنین حوزههای جامعهشناسی و انسانشناسی است. محققانی که دیدگاه تجربی را به خدمت میگیرند از روشهای تفسیری تحقیق استفاده میکنند. مفسران برای کسب مفهومی از فرایند مصرف، حتی به ثبت فرهنگ عامه و سنتهای جامعه نیز میپردازند (موون و مینور، ۱۳۸۹).
۳-۱-۱-۲ دیدگاه رفتاری: در این دیدگاه فرض بر این است که نیروهای قوی محیطی مصرفکننده را به سمتی سوق میدهند که او بدون احساسات و یا باورهای قوی از پیش ساخته شده، اقدام به خرید یک محصول نماید. در این هنگام مصرفکننده از طریق فرایند عقلایی تصمیمگیری یا متکی بر احساسات، اقدام به خرید محصول نمیکند. در عوض خرید او ناشی از تاثیر مستقیم رفتار از طریق نیروهای محیطی از قبیل ابزارهای ارتقای فروش، هنجارهای فرهنگی، محیط فیزیکی و یا فشارهای اقتصادی است. ذکر این نکته لازم است که اکثر خریدها دارای عناصری از هر یک از سه دیدگاه مطرح شده هستند (صمدی، ۱۳۸۲).
۲-۲ فرایند خرید مصرف کنندگان
اغلب شرکت های بازاریابی به دنبال آنچه مصرف کننده میخرد، شیوه خرید، تعداد خرید، مکان و علت خرید و… می باشند تا پاسخ های مناسبی برای آنها بیایند. اگرچه پاسخ به این موضوعات تا حدودی قابل بررسی است، اما آگاه شدن از علت های رفتاری مصرف کننده در یک برهه خاص از زمان چندان آسان نیست. پرسش اساسی بازاریابان حرفه ای این است که مصرف کنندگان در مقابل تلاش های بازاریابی شرکت چه واکنش و عکس العملی از خود نشان می دهند. پاسخ به این سوال موجب پیش افتادن شرکت نسبت به سایر رقبا و کسب مزیت رقابتی برای شرکت می گردد (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۷۹). لذا در اینجا مطالعه رفتار افراد بسیار اهمیت پیدا می کند. رفتار افراد نیز در زمان خرید تحت تاثیر عوامل متعددی قرار میگیرد، به گونه ای که رفتار خرید را رفتار موقعیتی هم نامیدهاند (استرن[۴۶]، ۱۹۶۲).
صاحبنظران معتقدند فرایند خرید با شناخت نیاز آغاز می شود. مصرف کنندگان پس از شناخت یک نیاز، به جستجو و کنکاش اطلاعات درباره خردهفروشان و محصولاتی که ممکن است نیاز را ارضا کند میپردازند. پس از جمع آوری اطلاعات به ارزیابی گزینه ها پرداخته و تصمیم به میگیرند. به دنبال خرید، برخی از اشکال احساس و رفتار بعد از خرید، پس از اینکه تصمیم مورد ارزیابی قرار میگیرد، وجود خواهد داشت. میزان زمان صرف شده در طول هر یک از مراحل فرایند خرید، بنا به ماهیت خرید متغیر است ( کشکولی، ۱۳۹۱).
زمانی که خرید از ریسک بالایی برخوردار است، مصرف کننده زمان بیشتری را صرف جستجوی اطلاعات و مراحل ارزیابی خواهد نمود. چنین تصمیمات خریدی تصمیمات پیچیده و تصمیمات با درگیری ذهنی بالا نامیده میشوند. در رابطه با خریدهای طبق عادت یا روزمره، فرایند تصمیم تقریبا ساده و با درگیری ذهنی پایین میباشد؛ به گونه ای که هیج فرایند رسمی جستجوی اطلاعات یا ارزیابی انجام نپذیرفته و مصرف کننده گان بر تجربیات پیشین خود اتکا خواهند نمود (واتسون و اتال[۴۷]، ۲۰۰۲).
یک مصرف کننده نوعی در مورد خرید کالا یا خدمت معین و مورد نیاز خود معمولا یک فرایند سه مرحله ای را میگذراند که به شرح ذیل میباشد:
فرایند تصمیم قبل از خرید
فرایند تصمیم حین خرید
فرایند تصمیم بعد از خرید
مباحثی که از دید بازاریابی عنوان میگردند، عموما با این هدف که چگونه به جذب، حفظ و افزایش وفاداری مشتری پرداخته شود، آورده شده اند. اما از دیدگاه مصرف کننده آنجه که بیشتر در عمل به وقوع میپیوندد، مطرح است. در متدولوژی سالامون مباحثی که در هر یک از این فرایندها مطرح میگردد متفاوتند. در این متدولوژی در واقع هر یک از فرایندهای ذکر شده از دو دیدگاه مصرف کننده و بازاریاب مورد بحث قرار میگیرند. مثلا از دید بازاریابی موضوعاتی که قبل از خرید مطرح میباشند این است که چگونه طرز فکر و نگرش مصرف کننده به سوی کالاهای ما سوق مییابد یا تغییر می کند و یا ابزارهای مورد استفاده آنها برای مقایسه مارکهای تجاری مختلف کدامند. اما موضوعاتی که قبل از خرید از دید یک مصرف کننده نوعی مهم میباشند، این است که بهترین منابع اطلاعاتی برای یادگیری بیشتر در مور یک کالا و کالاهای جایگزین کدامند و یا این که مصرف کننده چگونه تصمیم به برطرف کردن نیاز به وجود آمدهی خود مینماید. باید توجه داشت که آگاهی از موضوعاتی که در هر مرحله ( براساس نگرش مصرف کننده و بازاریاب ) مطرح میگردد، نخستین گام در راه مدیریت موفق رفتار مصرف کننده میباشد ( سالامون[۴۸]، ۱۹۹۹).
در متدولوژی دیگری از کاتلر و آرمسترانگ فرایند تصمیم خرید مصرف کننده طی ۳ مرحله و ۵ گام در شکل (۱-۲) آورده شده است.
| مرحله اول: فرایند پیش از خرید |
گام ۱٫ شناسایی مشکل |
| گام ۲٫ جستجوی اطلاعات و ارزیابی گزینه ها |
۱۳۸۵
تعداد
۱۰۴۸۴۲
۳۰۷۷۴۴
۱۹۶۰۸
-
۴۳۲۱۹۴
درصد
۳/۲۴
۲/۷۱
۵/۴
-
۱۰۰
۱۳۹۰
تعداد
۱۴۶۶۶۰
۴۰۵۵۸۱
۲۹۲۶۹
۱۱۴۲
۵۸۲۶۸۲
درصد
۲/۲۵
۶/۶۹
۵
۲/۰
۱۰۰
مأخذ: مرکز آمار ایران ، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۳۵-۱۳۹۰
۳-۲-۴-۳-۲ نسبت جنسی
نسبت جنسی عبارت است از نسبت تعداد مردان به زنان که معمولاً به صورت درصد بیان می شود. به عبارتی دیگر نسبت جنسی بیانگر تعداد مردان در برابر هر ۱۰۰ نفر زن میباشد.
متوسط میزان نسبت جنسی در محلات شهر یزد ۱۰۷ میباشد. ولی میزان این متغییر در سطح محلات شهر یزد متفاوت است. در بررسی نسبت جنسی در میان مناطق ۳ گانه شهر یزد در سال ۱۳۸۵، منطقه سه دارای بیشترین نسبت جنسی و منطقه یک دارای کمترین نسبت جنسی میباشد.
شکل(۳-۳): بررسی نسبت جنسی در مناطق شهری یزد (۱۳۸۵)
۳-۲-۴-۴ تراکم جمعیت در سطح شهر یزد
تراکم جمعیتی به معنای تعداد جمعیت در واحد سطح و معمولاً به صورت نفر در هکتار بیان میشود. متوسط تراکم جمعیتی محلات شهر یزد در سال ۱۳۸۵، ۴۰ نفر در هر هکتار میباشد که نسبت به سال ۱۳۷۵، ۷ نفر در هر هکتار افزایش داشته است.
با توجه به آمار و ارقام سال ۱۳۹۰ شهر یزد بالغ بر ۱۷ هزار هکتار مساحت دارد که با توجه به شمار جمعیت آن که بالغ بر ۵۸۲ هزار نفر است. متوسط تراکم ناخالص در سطح شهر برابر ۲۰ نفر در هکتار است. گسترش بی رویه شهر در سال های اخیر و تداخل سطوح مختلف کاربری های متفاوت به ویژه سطوح مربوط به کارخانجات بزرگ در درون بافت شهری، محوطه راه آهن و فرودگاه و عرصه های وسیعی از قبیل عرصه های تاریخی و حریم های آثار باستانی و میراث فرهنگی عمده ترین علت کاهش تراکم در این شهر می باشد. زیرا در حالی که در اکثر شهرهای بزرگ کشور میزان تراکم ناخالص بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفر در هکتار است، تراکم شهر یزد نشان دهنده فراوانی اراضی شهری و بدون جمعیت مناسب می باشد.تراکم جمعیت در محلات شهر یزد تنوع بسیار و گستردگی فراوان دارد. در بافت های قدیمی شهر مانند گازارگاه میزان تراکم ناخالص تا حدود ۱۲۰ نفر در هکتار افزایش می یابد. در محله خراشاه نیز تراکم ۱۱۰ نفر در هکتار گزارش شده است.در محله قاسم آباد ۴/۱ نفر در هکتار گزارش شده است. تراکم مطلوب و متعادل در محلاتی همچون صفائیه ۴/۳۸ نفر در هکتار و یا در محله سردوراه ۵۲ تا ۵۹ نفر در هکتار مشاهده می شود. این تفاوت های آشکار نشان می دهد که فضاهای بسیاری در درون بافت شهری گنجایش جمعیت پذیری فراوان دارد و توسعه و گسترش شهر در اراضی اطراف شهر ضرورتی ندارد.
از مقایسه تراکم جمعیتی مناطق سه گانه شهر یزد میتوان چنین نتیجه گرفت که شهر یزد در تمامی مناطق با افزایش تراکم روبه رو بوده است و البته این افزایش در منطقه ۲ چشمگیرتر است.
تراکم جمعیتی در محلات مرکزی شهر بالاتر از تراکم جمعیتی در محلات حاشیهای است و این امر شاید ناشی از روند توسعه شهر از مرکز به سمت پیرامون و نیز توزیع مناسبتر خدمات و امکانات در مرکز شهر یزد باشد که جمعیت بیشتری را به سوی خود جذب کرده است.
شکل (۳-۴): مقایسه تراکم جمعیتی مناطق شهر یزد طی سالهای ۱۳۷۵ ـ ۱۳۸۵
۳-۲-۴-۵ خصوصیات اجتماعی شهر و محلات مختلف آن
شهر یزد از باستانی ترین شهرهای کشور در جبهه میانی فلات ایران و در همسایگی کویر مرکزی است که سابقه سکونت و زندگی شهری در آن به هزاره های قبل از اسلام باز می گردد که به این منطقه، ایساتیس به معنای بزکوهی اتلاق می شود.
محدوده محلات تاریخی و قدیمی شهر شامل ۴۲ محله قدیمی و سنتی این شهر است. ولی این محلات با تغییرات ساختمانی و شبکه های ارتباطی و به ویژه شهرک سازی سال های تغییر کرده و محلات عملکردی رایج امروزی شهر با آن متفاوت است.
جهت بررسی متغیر های دما و انرژی و بررسی تاثیر این مقادیر بر یکدیگر نمودار های مختلفی در سیستم نرم افزاری ایجاد و پارامترهایی که در هرنمودار منحنی آنها قابل مشاهده است تعیین می گردد. در آزمایش نخست مربوط مربوط به این تحقیق پارامترهای زیر توسط نرم افزار SCADA پایش و نمودار آن جهت تحلیل های بعدی رسم می گردد .
پارامترهای دما SP,AT,MT,UBT, ENT بر حسب درجه سانتی گراد
پارامتر مربوط به توان مصرفی لحظه ای POWER بر حسب وات
انرژی مصرف کل ENERGY بر اساس kWh کیلووات ساعت
چون طول سیکل گرمایشی ۶ ساعت می باشد محدوده رسم نمودار ۸ ساعت در نظر گرفته می شود تا کل نمودار مورد نیاز را در بر گیرد . اضافه کردن نمودار ها در نرم افزار SCADA مطابق با شکل انجام می شود .
شکل ۴-۱۱- اضافه کردن نمودار ها در نرم افزار SpecView
۴-۵-۲-بررسی و تحلیل نمودار های مرتبط با مصرف انرژی در آزمایش اول
بعد از START پروگرامر فرایند حرارتی بر اساس الگوریتم کنترلی تعریف شده در نرم افزار انجام و نمودارهای تعریف شده توسط نرم افزار رسم گردید. نمودار پارامترهای مرتبط با دما مطابق شکل ۴-۱۲- می باشد .
شکل ۴-۱۲- نمودار پارامترهای دما بر حسب زمان درآزمایش اول
همانطور که در نمودار مشاهده می شود منحنی AT نسبت به SETPOINT دارای نوسان زیادی است .علت این نوسان شدید اعمال حداکثر توان در هر سیکل گرمایشی است با توجه به اینکه مدت زمانی به طول می انجامد که ترموکوپل تغییر دما راحس کند و سیستم کنترل با توجه به این دما خروجی را قطع یا وصل نماید بنابراین اعمال حداکثر توان به سیستم و مدت زمانی که طول می کشد تا این اعمال توان اثر خود را را نشان دهد باعث نوسان شدید در منحنی AT می شود در هنگام پایین آمدن دما تا روشن شدن مجدد نیز همین اتفاق اتفاق رخ می دهد .
نمودار شکل مربوط به پارامترهای مرتبط با مصرف انرژی است که مقدار توان مصرفی لحظه ای و مقدار کل توان را نمایش می دهد .
شکل ۴-۱۳- نمودار مربوط به پارامتر های مصرف انرژی در آزمایش اول
رنگ قهوه ای مقدار توان لحظه ای و رنگ نارنجی مقدار انرژی مصرفی را نمایش می دهد .مطابق نمودار انرژی مصرفی کل در این فرایند معادل ۹/۳ کیلوات ساعت می باشد و مقدار اوج بار مصرفی برابر با ۵۱۰۰ وات می باشد. منحنی توان دارای نوسانات بسیار شدیدی است .با توجه به اینکه حداکثر توان کوره معادل ۵۱۰۰ وات می باشد بنابراین در طول ۶ ساعت امکان اعمال انرژی حرارتی به میزان ۶۰۰/۳۰ =۵۱۰۰x6 کیلووات ساعت به فرایند گرمایشی وجود دارد در حالیکه کل انرژی مصرف شده در این آزمایش ۹/۳ کیلوات یا ۱۳ درصد انرژی کل می باشد است .بنابراین مشخص می شود که لزومی نداشته که در طول فرایند حداکثر توان گرمایشی به سیستم اعمال گردد و می توان اوج بار سیستم را کاهش داد .در صنایع کم کردن اوج بار مصرفی مرتبط با فرایند های حرارتی علاوه بر کاهش هزینه های مستقیم باعث پرهیز از کارکرد تجهیزات در حداکثر ظرفیت و کاهش استهلاک در آنها می گردد.
نمودار شکل بعد نمودار پارامترهای دما و انرژی به صورت توام می باشد. طبق نمودار مشخص است که مدتی بعد از اعمال توان گرمایشی به کوره با یک نوسان شدید در دما مواجه هستیم و مقدار AT ازSP بیشتر می شود اگر منحنی انرزی و منحنی گرمایشی را مقایسه کنیم مشخص می گردد که روند رشد نمودار انرژی با توجه به مرحله منحنی گرمایش تغییر می کند .به طور مثال در هنگام بالا رفتن SP مقدار مصرف انرژی بیشتر و در هنگام نگهداری در دمای مشخص مقدار مصرف انرژی کمتر می شود.
شکل ۴-۱۴- بررسی نمودار مربوط به پارامترهای دما و پارامترهای مصرف انرژی به صورت توام
با توجه به اینکه یکی از اهداف ما در مدیریت مصرف انرژی کاهش اوج بار می باشد با توجه به انرژی مصرف شده درهر مرحله می توانیم یک حد نهایی برای اوج بار تعریف کنیم .برای تعریف این حد نهایی در ابتدا فرض می شود که در هر مرحله حداکثر توان مورد نیاز از ۵/۱ برابر مبانگین توان تجاوز ننماید .Pmax=1.5*Pave بر مبنای این پیش بینی برای هر مرحله از سیکل گرمایشی یک حد نهایی تعریف می کنیم واین حدود را در الگوریتم کنترلی نرم افزار SCADA وارد می کنیم و فرایند را در آزمایش شماره ۲ تکرار می نماییم .
۴-۶-آزمایش دوم بررسی روند مصرف انرژی در روش کنترل ON/OFF با اعمال محدودیت در اوج بار مصرفی
۴-۶-۱-اصلاح برنامه نرم افزاری جهت انجام آزمایش دوم
یکی از اصول مدیریت مصرف انرژی پایش و اصلاح مستمر فرایند جهت رسیدن به هدف مورد نظر می باشد با توجه به نتایج بدست آمده از آزمایش اول و مقدار انرژی مصرف شده درهر مرحله می توانیم یک حد نهایی برای اوج بار تعریف کنیم .برای تعریف این حد نهایی در ابتدا فرض می شود که در هر مرحله حداکثر توان مورد نیاز از ۵/۱ برابر مبانگین توان تجاوز ننماید Pmax=1.5*Pave بر مبنای این پیش بینی برای هر مرحله از سیکل گرمایشی یک حد نهایی تعریف می کنیم واین حدود را در الگوریتم کنترلی نرم افزار SCADA وارد می کنیم و فرایند را در آزمایش شماره ۲ تکرار می نماییم .
جدول ۴-۶-تعیین مقدار اوج بار در هر مرحله
با محاسبه حد نهایی توان برای هر مرحله Segment الگوریتم کنترل در نرم افزار SCADA به صورت زیر تغییر می کند :
ON Situation:
IF ER>2 THEN DAC=P max.seg
OFF Situation :
IF ER=0 OR ER<0 THEN DAC=2048 (4-7)
Pmax.seg مقدار حد نهایی مجاز برای توان در هر segment می باشد که در جدول ۴-۴ آمده است .
بعد از اعمال حدود نهایی توان در نرم افزار مجددا سیکل گرمایشی تکرار می گردد .
۴-۶-۲-بررسی و تحلیل نمودار های مرتبط با مصرف انرژی در آزمایش دوم
بعدازاعمال تغییرات مجددا سیکل آزمایشی در مرحله دوم تکرار می گردد.منحنی پارامترهای دما مطابق با شکل۴-۱۵ می باشد.
شکل ۴-۱۵ نمودار پارامترهای دما بر حسب زمان در فرایند آزمایشی ON/OFF با حدود توان کنترل شده
همانطور که در نمودار دما مشخص است با اعمال محدودیت توان در هر مرحله مقدار نوسان دمای AT از SETPOINT تا حد بسیاری نسبت به آزمایش اول کاهش پیدا کرده و دقت کنترل دما بسیار بیشتر شده است و نوسان دما از مقدار تعیین شده بسیار کمتر شده است بنابراین اعمال محدودیت برای اوج بار مصرفی در بهبود عملکرد فرایند تاثیر بسیاری داشته است .
نمودار بعدی (شکل ۴-۱۷-) نمودار پارامترهای انرژی می باشد . همانظور که در شکل مشاهده می شود با اعمال محدودیت توان در هر Segment مقدار انرژی کل مصرفی برای انجام سیکل حرارتی از مقدار ۹/۳ کیلووات ساعت در آزمایش اول به ۷/۳ کیلووات ساعت در آزمایش دوم کاهش پیدا کرد ه است و با انجام اصلاح در سیستم نرم افزاری به میزان ۲/۰ کیلوات در مصرف انرژی صرفه جویی شده است که معادل ۵ درصد صرفه جویی در مصرف انرژی می باشد و مقدار اوج بار مصرفی از ۵۱۰۰ وات به ۱۵۰۰ وات کاهش پیدا کرد ه است که این کاهش معادل ۷۰ درصد می باشد .
شکل ۴-۱۶- نمودار پارامترهای مصرف انرژی بر حسب زمان در فرایند آزمایشی ON/OFF بعداز اعمال محدودیت توان
در شکل ۴-۱۷نمودار مربوط به پارامترهای دما و انرژی به صورت توام آورده شده است . شکل ۴-۱۷- نمودار مربوط به پارامترهای دما و پارامترهای مصرف انرژی به صورت توام
منحنی ها این موضوع را تایید می نماید که با اعمال محدودیت توان مقدار نوسان ازSP تا حد بسیاری کاهش یافته است و مقدار نوسان دمای قطعه داخل کوره هم تا حدود بسیاری کاهش پیدا کرد ه است.علاوه بر کاهش مصرف انرژی و کاهش اوج بار اعمال محدودیت در مقدار توان باعث بالابردن عمر قطعات مانند المنت ها ی حرارتی –جداره عایق وسیستم کنترل توان می گردد کارکرد المنت ها و سیستم کنترل توان در حداکثر ظرفیت ، افزایش هزینه های ناشی از تعمیرات و نگهداری را به دنبال دارد.
۴-۷-آزمایش سوم : بررسی روند مصرف انرژی در روش کنترل PID
با توجه به اینکه یکی از اصول فرایند مدیریت مصرف انرژی استفاده از تمامی فرصت ها برای کاهش مصرف انرژی می باشد جهت بهبود عملکرد سیستم روش کنترل بر مبنای الگوریتم PID در نرم افزار پیاد ه سازی گردید.
۴-۷-۱-طراحی نرم افزار جهت انجام آزمایش سوم –روش کنترلی PID
الگوریتم PID برا اساس مقدار خطا ER و تغییرات آن در واحد زمان میزان افزایش یا کاهش مقدار خروجی توان در واحد زمان را محاسبه کرده و ودر خروجی سیستم اعمال می گردد البته در این الگوریم رنج تغییرات خروجی بین ۰ تا ۱۰۰ محدود می گردد.
رابطه بین مقدار خروجی و ضرایب PID بر اساس رابطه زیر است [۴۳] .
(۴-۸)
Kp یا Gain برابر است با ۱۰۰/P که P همان Proportional Band می باشد.
ki معادلkp/I می باشد که I همان Integral Time بر حسب ثانیه می باشد که عمل انتگرال گیری از میزان خطای eدر این بازه زمانی انجام می شود. t زمان بر حسب ثانیه است
kd برابر باkpXD است که D همان Derivative Time می باشد که در صورت تغییرات خطا er در واحد زمان بر خروجی سیستم تاثیر گذار است با توجه به اینکه بازه زمانی برای نمونه برداری ۱ ثانیه است و محاسبه خطا و تغییرات آن در هر یک ثانیه اتفاق می افتد جهت پیاده سازی این الگوریتم در نرم افزار رابطه بالا به صورت رابطه زیر تبدیل می گردد[۴۳] .
(۴-۹)
CO(k) مقدار خروجی در زمان فعلی است .
CO(K-1) برابر با مقدار خروجی در یک ثانیه قبل است .
e (k) مقدار خطا در زمان فعلی است
e(k-1) مقدار خطا در یک ثانیه قبل است .