در مطالعات مشخص شده است که اسپرماتوزوآ بالغ انسان اغلب سطوح بالایی از قطعه قطعه شدن DNA را نشان میدهد که این آسیب DNA، یک عامل مهم در تعیین عملکرد اسپرم میباشد و با طیف گستردهای از عوارض جانبی بالینی در ارتباط است. از جمله این عوارض میتوان به افزایش اختلالات در مرحله لقاح و پیش از لانه گزینی،کم شدن میزان لانه گزینی، نقص در رشد و نمو جنین و بروز سقط جنین اشاره کرد(R. Aitken & De Iuliis, 2010).
بازهایDNA به آسیب اکسیداتیو حساس بوده که در نتیجه سبب قطعه قطعه شدن DNA و آسیب جزیی در DNAسلولها مانند اسپرم میشوند که می تواند منجر به عوارضی در فرزندان از جمله : بیماریهای ژنتیکی غالب مانند آکندروپلازیا، شرایط عصبی پیچیده مانند اسکیزوفرنی، صرع، بیماری دو قطبی، اوتیسم و با افزایش ناهنجاریهای مادرزادی سبب افزایش نرخ مرگ و میر و سقط می شود(Singh, Muller, & Berger, 2003).
هنگامیکه آسيب اکسیداتیو وسيع باشد، آپوپتوز يا مرگ برنامهريزي شده سلول[15] و فراگمنته شدن ژنوم جنين رخ ميدهد و در مواقعی که آسیبهای اکسیداتیو کمتر است، لقاح اتفاق میافتد اما اووسیت باید شکستهای DNA را ترمیم کند(Kodama, Yamaguchi, Fukuda, Kasai, & Tanaka, 1997).
آپوپتوز يا مرگ برنامهريزي شده سلول، يک پاسخ غيرالتهابي به آسيبهاي بافتي است که توسط يکسري تغييرات بيوشيميايي و ريختشناختي[16] مشخص ميگردد. اين فرآيند ظرفيت سلولهاي سرتولي را از طريق کنترل توليد بالاي گامتهاي نر و حذف اسپرماتوزوآهاي غيرطبيعي حفظ مينمايد. ROS با فعالسازي کاسپازها يک واکنش زنجيرهاي را آغاز ميکنند و سرانجام منجر به آپوپتوز ميگردند(Agarwal, Makker, & Sharma, 2008).
همچنين ROS ميتواند به DNAی ميتوکندريايي نسبت به DNAی هستهاي آسيب بيشتري برساند. بعد از القای ROS، آسیبهای وارده به DNA افزایش یافته و از طریق فعال شدن سیتوکروم C و در نهایت فعال شدن کاسپاز3 در تمام سلولهای زایا از جمله اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتوسیت ثانویه، اسپرماتوگونیا و اسپرماتوزوآ، آپوپتوز مشاهده می شود. در نتیجه تعداد اسپرم کاهش یافته و حالت اولیگواسپرمی ایجاد می شود. گمان ميرود که چنين آسيبهايي ميتوانند عامل بيماريهايي چون ناباروري در انسان باشند. مجاورت نزديکDNAی ميتوکندري به زنجيره انتقال الکترون، مکانيسمهاي ناکارآمد ترميم DNA و فقدان هيستونها که مسبب فشردگي ساختار کروماتين هستند، به عنوان دلايل حساسيت DNAی ميتوکندري پيشنهاد ميشوند(George, Jiao, Bishop, & Lu, 2012).
1-2-6-1-2- اهمیت سلامت DNA اسپرم
تراکم کروماتین اسپرم نقش مهمی در حفاظت از ژنوم پدر، در فرایند لقاح و باروری تخمک دارد. در نتیجه بررسی سلامت DNAاز اهمیت خاصی برخوردار است.
همچنین در تحقیقات گذشته نشان داده شده است که:
از این رو بررسي و ارائه راهکارهايي در زمينه آسيب DNAی اسپرم ميتواند براي درمان زوجهاي نابارور حياتي باشد.
1-2-6-2- استرس اکسیداتیو در اسپرم
اسپرماتوزوآ نیز همانند دیگر سلولهایی که در شرایط هوازی زندگی می کنند، با تضادی در مورد اکسیژن مواجه است. یعنی از یک سو برای بقاء خود به اکسیژن نیازمندند و از سوی دیگر متابولیتهای اکسیژن نظیر ROSها میتوانند برای بقاء سلول مضر باشند. در نتیجه ROS تولید شده در سلول باید مدام غیرفعال شود به طوری که غلظت آن همیشه در حد بسیار اندک برای عملکرد طبیعی سلول باشد و اگر تعادلی بین تولید و حذف ROS نباشد، منجر به ایجاد شرایط استرس اکسیداتیو می شود(Saleh & HCLD, 2002; Turner & Lysiak, 2008).
در واقع به علت این که میزان سیتوپلاسم اسپرم بالغ کم است و غلظت آنزیم های از بین برندهی ROS در اسپرم اندک میباشد، اسپرم بیش از دیگر سلولها مستعد ایجاد استرس اکسیداتیو است. در ضمن، به علت این که غشاء اسپرم حاوی مقادیر بالایی از اسیدهای چرب غیراشباع میباشد، آسیبپذیری آن در برابر استرس اکسیداتیو زیاد است. همچنین به دلیل شکل خاص اسپرم، آنزیم های آنتیاکسیدان داخل سلولی نمی توانند غشاء پلاسمایی احاطه کننده آکروزوم و دم را حفاظت نمایند(Fanaei, Azizi, & Khayat, 2013).
1-2-6-3- استرس اکسیداتیو و بیماریهای دیگر
استرس اکسیداتیو در دیگر بیماریهای انسان از جمله: آترواسکلروز، سرطان، دیابت، آسیب کبدی، روماتوئید آرتریت، آب مروارید،ایدز، بیماریهای التهابی روده، پارکینسون، بیماری نورون حرکتی و شرایط مرتبط با تولد زودرس دخیل است( Pasqualotto, F et al., 2000).
1-2-7- اثراتROS
1-2-7-1- پراکسیداسیون لیپیدی غشای پلاسمایی اسپرم
اسیدهای چرب که حاوی بیش ازدوکربن با پیوند دو گانه هستند اسیدهای چرب غیر اشباع (PUFA[17]) نامیده میشوند. لیپیدهای موجود درغشای پلاسمایی اسپرم که به شکل اسیدهای چرب غیر اشباع هستند از حساسترین مولکولها میباشند. حملات ROSبه PUFA در غشای سلولی منجر به شروع آبشاری ازواکنشهای شیمیایی بنام پراکسیداسیون لیپیدی می شود که این پراکسیداسیون لیپیدی برای تحرک اسپرم، ظرفیتیابی اسپرم و نفوذ به اووسیت ضروری میباشد(J. Aitken, Buckingham, & Krausz, 1994; R. J. Aitken, Clarkson, & Fishel, 1989).
1-2-7-2- اثر روی تحرک اسپرم
پراکسیداسیون لیپیدی یک علت عمده برای از دست دادن تحرک دراسپرم است، در نتیجه افزایش سطح ROS با کاهش تحرک اسپرم ارتباط دارد. با این حال، مکانیسم دقیقی برای این رویداد مشخص نیست.
یک فرضیه حاکی از آن است که H2O2 از سراسر غشاء به داخل سلولها منتشر شده و مانع از فعالیت برخی آنزیم های حیاتی مانند گلوکز 6- فسفاتدهیدروژناز (G6PD) می شود و از طریق شنت هگزوز منوفسفات، دسترسی درون سلولی نیکوتین آمید آدنین دینوکلئوتید فسفات (NADPH) را کنترل می کند. NADPH به عنوان یک منبع الکترون توسط اسپرم برای تولید ROSاستفاده می شود. مهار G6PD منجر به کاهش NADPH و تجمع گلوتاتیون اکسیده می شود که می تواند دفاع آنتیاکسیدانی اسپرماتوزوآ را کاهش و پراکسیداسیون فسفولیپیدهای غشاء را افزایش دهد(Gomez, Irvine, & Aitken, 1998; Suleiman, Ali, Zaki, EL‐MALIK, & Nasr, 1996)
1-2-8- ROS و استرس اکسیداتیو مایع منی
هنگامیکه تعادل بین ROS تولیدی و آنتی اکسیدانها از بین میرود، آسیبهای اکسیداتیو قابل توجهی برای اکثر ارگانلهای سلولی به دلیل آسیب دیدن کربوهیدراتها، پروتئینها، لیپیدها و DNA رخ داده و در نهایت منجر به مرگ سلول می شود. غشای پلاسمایی اسپرم غنی از اسیدهای چرب غیراشباع است و به راحتی توسط ROS، تحت پراکسیداسیون لیپیدی قرار میگیرد. لوکوسیتها و اسپرماتوزوآي نابالغ موجود در منی، H2O2 را از طریق سیستم NADPH اکسیداز تولید می کنند. پراکسیداسیونH2O2 سمیترین شکل ROS برای اسپرماتوزوآ میباشد و به علت نفوذ به غشا بهراحتی ارگانلهای سلولی را تحت تاثیر قرار میدهد. این در حالی است که غشا نسبت به رادیکال هیدروکسیل نفوذناپذیر بوده و اثر نمودن آنها زمانبر است. در بافتی مانند بیضه با متابولیسم بالا، استرس اکسیداتیو می تواند آسیبرسان باشد، بنابراین ظرفیت آنتیاکسیدانهای بافت بسیار مهم است.
امروزه مطالعات زیادی مبنی بر اینکه استرس اکسیداتیو در حضور آنتیاکسیدانها بر عملکرد اسپرم طبیعی تاثیر نداشته و در نتیجه باروری اتفاق افتاده است، وجود دارد( Pasqualotto, F et al., 2000) .
1-2-9- ROS و ناباروری
بطور معمول در مردانی که علت ناباروری آنها ناشناخته است، برهم خوردن توازن بین ROS و آنتیاکسیدانها، از دلایل محتمل ناباروری است(Agarwal et al., 2006). طی مطالعات اخیر، در نمونههای منی 25 تا 40 درصد مردان نابارور مقادیر بالایی از ROS گزارش شده است. همچنین در نمونههای منی مردان بارور، ظرفيت کلي آنتياکسيداني[18] (TAC) بالاتر از مردان نابارور است(Lewis, Boyle, McKinney, Young, & Thompson, 1995). از طرف دیگر، نیمی از مردان اولیگواسپرمی، سطح بالایی از ROS را در مایع منی نشان می دهند(R. J. Aitken et al., 1989). حمله ROS به اسپرم، سبب کاهش بقا و افزايش نقص در شکل ظاهري اسپرم ميشود(E De Lamirande & Gagnon, 1992)،که این آسیب وارده به عوامل متفاوتی نظیر مقدار و مدت زمان تماس سلول با عامل اکساينده، اکسيژن، دما، غلظت يونها، پروتئينها و مهارکنندههاي ROS بستگي دارد. در مطالعاتی مشخص شده است که غلظت پائين پراکسيد هيدروژن، روي تحرک اسپرم اثري ندارد، اما از نفوذ اسپرم به اووسيت جلوگیری ميکند(R. Aitken, Harkiss, & Buckingham, 1993).
شکل(1-2): ارتباط بین افزایش تولید ROS با ناباروری(Singh et al., 2003).
1-2-10- آنتی اکسیدانها
از عوامل از بین برندهی رادیکالهای آزاد میتوان به آنتی اکسیدانهااشاره کرد که بهعنوان سد دفاعی سلول، در برابر استرس اکسیداتیو عمل می کنند. آنتیاکسیدانها به پنج گروه تقسیم میشوند:
1) ترانسفرین[19]، هموپکسین[20] از پروتئینهایی هستند که سبب کاهش دسترسی سلول به پیش اکسیدانهایی مانند آهن و مس میشوند.
2) آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز[21](SOD) از جمله عواملی هستند که سبب از بین بردن رادیکالهای آزاد و دیگر انواع ROS میشوند.
3) پروتئینهایی که سبب حفظ مولکولهای زیستی در برابر استرس اکسیداتیو میشوند، مانند: پروتئینهای شوک حرارتی[22].
4) α-توکوفرول[23]، گلوتاتیون از مولکولهایی هستند که دارای وزن مولکولی پائین بوده و میتوانند ROS را به دام اندازند.
5) ویتامینهای E و C ازجمله عواملی هستند که به صورت غیرآنزیمی در بیضه به عنوان آنتیاکسیدان عمل می کنند(Agarwal & Sekhon, 2010).
1-2-10-1- نحوه عملکرد آنتیاکسیدانها به دو روش طبقه بندی می شود:
عمدهترين آنزيمهای آنتياکسيدانی که در بافت بیضه پستانداران بيان میشوند عبارتند از: سوپراکسيد ديسموتاز، کاتالاز و گلوتاتيون پراکسيداز(Zini & Schlegel, 1997). همچنین برخی عوامل غيرآنزيمي که به عنوان آنتیاکسیدانی در بيضه عمل می کنند میتوان به ويتامين C، ويتامين E و ملاتونين اشاره کرد که در کاهش استرس اکسيداتيو بيضه موثر ميباشند(Choudhary, Chawala, Soni, Kumar, & Vyas, 2010; Lewin & Lavon, 1997; Park, Park, Lee, & Shin, 2003; Uguralp, Usta, & Mizrak, 2005; Zini & Schlegel, 1997).
در جدول (1-1) مکانيسم عملکرد برخی از آنتی اکسيدانهاي مهم ذکر شده است.
جدول(1-1): انواع آنتیاکسیدانها و مکانیسم عملکرد آنها(Choudhary et al., 2010)
مکانیسم عملکرد |
از منظر متعصبان هاردیم، خشونت گاه بهترین راه و در مواردی خاص تنها راه نیل به اهداف است؛ ولی حتی اگر در این راه شکست نیز بخورند سعی آنها بیهوده انگاشته نمی شود . اعتقاد آنها بر این است که اعتراض خشونتبار همواره یک کیدوش هشم[۱۳۱](نوعی تقدس بخشی به نام خداوند) است. خواه این مسأله دارای تاثیرات فوری کاملاً نامناسب باشد یا نباشد(کیرشنبام، ۱۳۸۹: ۲۳۵-۲۳۳) (هایلمن،۱۹۹۲: ۹۰-۸۴).
۲ـ۱ـ۲ـ گزینش گری:
سبک رایج در جماعت های سنتی یهودی، به ویژه در جماعات اشکنازی اروپای شرقی و مرکزی قبل از ظهور مدرنیزاسیون و این جهان باوری، کاملترین بیان از جامعه یهودی محسوب می شود. از این رو، جریان ارتدکس افراطی هاردیم این جامعه سنتی یهودی را به عنوان سبک استاندارد زندگی برای مشروعیت بخشی به زندگی یهودیان سنتی در دوران مدرن به حساب میآورد. از این منظر، تعصبات افراطی هاردیم را میتوان در دامنهای وسیع، نوعی «نوسنتگرایی[۱۳۲]» نامید، اصطلاحی که در این جا عامدانه به کار میرود، چرا که تعصبات هاردیمی سنخیّت زیادی با تعصبات سنتی ندارد. اگر چه وفاداری سنت گرایان دینی به شیوه زندگی سنتی قطعی است و هیچگونه تلاشی نیز برای انطباق با جامعه مدرن انجام نمیدهند، به نظر میرسد که یهودیان هاردیم قادر اند در صورت نیاز از سنت روی برگردانند. شاید یکی از گزینشیترین برخوردهای هاردیم با مدرنیته در عرصه آموزش آموزههای دینی و استفاده از مطبوعات باشد. آنان در این دو حیطه بیشتر مجبور به هماهنگ کردن خود با شرایط جدید شده اند.
یکی از تلاش های هاردیم آن بود که سیستم آموزش سنتی یهودی را در مناطق محروم اسرائیل گسترش دهد تا از این طریق بتواند جوانان معتقد بیشتری را تربیت کند. به لحاظ تاریخی، آموزش یهودی با هیدر[۱۳۳] آغاز می شود، که مخصوص کودکان پسر است و از سن حدود سه و چهار سالگی آغاز می شود هیدر از ابتدا فقط مخصوص مردان بوده است و طبق آموزههای تلمود و هالاخا، زنان به تعلیم و تربیت نیاز ندارند و صراحتاً از برخی از اشکال آموزش منع شده اند. همچنین، تا عصر مدرن اکثر زنان یهودی آموزش رسمی نمیدیدند یا بیسواد بودند. که با روی کار آمدن دولت مدرن با این انحصار تحصیل رسمی مخالفت شد و هاردیمیها که طرفدار شکل سنتی آموزش بودند مجبور شدند مؤسساتی را برای آموزش زنان هاردیمی راه بیندازند تا آنان آموزش درجه دومی را ببینند. قابل ذکر است که هیدر فقط آموزش متون مقدس یهودی است و هیچ موضوع دنیویی مانند حساب و هندسه، زبان خارجی و حتی گرامر زبان عبری را شامل نمی شود (کرومر،۱۹۸۸: ۱۸۲-۱۷۹) (کرومر،۱۳۸۹: ۲۰۷).
ساختار روزنامههای هاردیمی جالب توجه است. هاردیمیها حتی در مقالههایی که در روزنامه های خود منتشر می کنند، اجازۀ چاپ هر مقالهای را نمیدهند و معمولاً روزنامههای آنها کمیتهای دارد که وظیفه اش سانسور و تصمیم گیری در این مورد است، که افکار عمومی چه چیزی را باید بداند و چه چیزی را نباید بداند.
روزنامهی رسمی هاردیم با عنوان یاتد نه امان[۱۳۴] به وسیله خاخام شاس[۱۳۵] اداره و کنترل می شود. این روزنامه به شکل جدی به دست هیأتی پنجنفره از خاخامها اداره می شود که ریاست آن را خاخام ناتان زوهاوسکی[۱۳۶] به عهده دارد، و حداقل یکی از اعضای کمیته هر عصر غیر از شبت[۱۳۷] (سبت) تمام مقالهها و آگهیها را میخواند چون چیزی که باید چاپ شود کاملاً باید متناسب با فرهنگ تلمودی و توراتی باشد، و کلماتی خاص مانند، آگهی یا تلویزیون اجازه چاپ ندارند، یا مثلاً اصطلاح صلیب سرخ که مربوط به مسیحیت می شود، کاملاً ممنوع است(بائومل،۲۰۰۲: ۱۷۵-۱۷۲).
در واقع این کمیته سانسور هر چیزی که قرار است چاپ شود را نظارت می کند، و آزادی را یک مفهوم ناشناخته به حساب میآورد، البته آنها آزادی را به شکلی متفاوت معنا می کنند، آنها معتقدند که این حق مردم است که بعضی چیزها را نداند. در واقع خاخامها تصمیم میگیرند که مردم چه چیزی را ندانند. بسیاری از منتقدان هاردیم این گروه را با تأکید بر استدلالهای فوق یک گروه فاشیست میداند یا آنها را با نازیها مقایسه می کند (آلموند،۲۰۰۳: ۳۳)
۲ـ۱ـ۳ـ جهان بینی مبتنی بر دوگانهانگاری:
تظاهرات کنندگان هاردیمی که به شکل خشونت بار عمل می کنند خود را تنها اعضای جماعتی میدانند که واقعاً ارتدکس و خداترس است. اقدامات آنها مستند به مجموعه کتابهایی در خصوص مبارزات یهودیت هاردیمی است. هر کدام از مجلدات آن مجموعه یکی از مبارزات را روایت می کند ( مثلاً مبارزه علیه حفاری های باستانی در شهر داوید). بدون استثنا، همه روایتها در قالب نمایشهای اخلاقی بیان شدهاست. مثلاً شجاعت و قربانی شدن معترضان در برابر برخورد بیرحمانه و سبعانهی پلیس اسراییل. در واقع، داستان جنگ خیر علیه شر را تداعی می کند(فریدمن،۱۹۸۹: ۱۷۹-۱۷۵).
بسیاری از افراد دیگر جامعه هاردیم نسبت به استفاده از خشونت رویکردی یکسان دارند. تقریباً همه اعضا، حتی متعصبان منفعل، با اهداف معترضان موافق اند. حتی آنهایی که استفاده از خشونت را تقبیح می کنند، شجاعت یا قربانی شدن افراد نگران را تحسین می کنند. بنابراین، تعجبی ندارد که هر گاه متعصبان این گروه توقیف یا محاکمه میشوند، رهبران گروه های مختلف هاردیم سعی می کنند قدرتها را به شیوه های مورد قبول خودشان تحت فشار قرار دهند.
از نظر آنها، یهودیان این جهان باور به دو گروه مجزا تقسیم میشوند: کسانی که موجب فساد اند و کسانی که فاسد شده اند. مطابق این طرز فکر، جنبش صهیونیسم همواره قصد تخریب یهودیت سنتی را داشته است. در سراسر تاریخ مهاجرت به اسرائیل و مخصوصاً در دورۀ مهاجرتهای گروهی ( مانند مهاجرت از شمال آفریقا و خاورمیانه در دهه ۱۹۵۰ و از روسیه و اتیوپی در زمان حاضر) رهبران این جهان باور بیشترین تلاش خود را معطوف به مرتدسازی یهودیان عامل به مناسک دینی کرده اند. در نتیجه، کسانی که بندگی تورات را ترک کرده اند جوابگوی جرم و گناه خود نیستند. مسئولیت آنها به گردن کسانی است که گمراهشان کرده اند. از این رو، هاردیم ماهیت افراد منحرف شده را متفاوت پنداشته، موافق شناسایی هویت کسانی بود که موجب انحراف دیگران شده اند(فریدمن،۱۳۸۹: ۱۱۶) (کرومر،۱۹۸۸: ۱۸۵).
در هاردیم این اعتقاد وجود دارد که سرنوشت تاریخی مردم یهود از رابطه خاص میان ملت یهود و خدا نشات گرفته است. ملت یهود نمیتواند از سرنوشت محتوم تاریخی خود، یعنی تبعید و رهایی، که هر دو از اندیشه های بنیادین هویت یهودی اند بگریزد. هاردیم حضور یهودیت را در قالب حقیقت سیاسی کنونی صهیونیسم و دولت اسرائیل تعریف می کند، به شکلی که گویی یهودیت در شرایط تبعید قرار دارد. در حالی که طرفداران صهیونیسم حضور یهودیت را در قالب بازگشت یهودیان به تاریخ تعریف می کنند، هاردیم تلاش صهیونیستی برای کنترل تاریخ یهود را، شورشی علیه خدا میداند. این دیدگاه نهایتاً به سیاست و اصل انزواگرایانه نسبت به نهادهای صهیونیستی و دولت اسراییل می انجامد(فریدمن،۱۹۸۹: ۲۰۶).
تفکر صهیونیستی همواره به خاطر عقبهی اروپایی هاردیم آنها را تحقیر کرده است و یکی از دلایلی که هاردیم در اسراییل تا دهه هشتاد نفوذ چندانی نداشت همین بود. آنها معتقدند خاخام های ارتدوکس ضد صهیونیست هاردیم نقش به سزایی در قتل عام یهودیان در آلمان زمان هیتلر داشتند. آنها با ممنوع کردن مهاجرت مؤمنان خود به سوی فلسطین باعث کشته شدن یهودیان به دست هیتلر شدند. از نظر صهیونیستها، این رفتار مطیعانه نسبت به نازیها فرجام ضروری یهودیت در میان یهودیان پراکنده در دنیا خواهد بود، یهودیانی بدون غرور و برعکس آمادهی قبول تحقیرآمیزترین راه حلهای سازش با جامعه غیر یهودی فراگیر. در ایدئولوژی صهیونیسم بعد از جنگ جهانی دوم، قتل عام یهودیان اروپایی هاردیم را بیاعتبار میسازد و ایجاد دولت اسرائیل را توجیه می کند (هایلمن،۱۹۹۲: ۱۰۱-۹۹).
اما از دهه پنجاه، تفسیر دیگری از قتل عام، در واکنش نسبت به استدلال صهیونیستی، بین هاردیمیها شکل گرفت. در این تفسیر، صهیونیسم است که با عدول از رفتار سنتی زندگی در تبعید، که عبارت بود از جست و جوی راه حلی سازشی با غیریهودیان، موجب بروز این فاجعه شده است. این واقعیت که رفتار سنتی غالباً مبتنی بر کرنش در برابر غیریهودیان یا خریدن حسن نظر آنان بوده هیچ جای انتقادی ندارد، زیرا این رفتار به تدواوم یهودیت در میان یهودیان پراکنده در دنیا انجامیده است. در این چشم انداز، قتل عام به عنوان مجازات خداوند نسبت به آنهایی عرضه می شود که فرمانهای تورات را نادیده گرفتهاند و خواستهاند به ملتها تشابه یابند، نخست از طریق شباهتپذیری سپس با سعی در ایجاد یک کشور یهودی شبیه به کشورهای مدرن (کپل،۲۶۹:۱۳۷۵-۲۷۱). این تفسیر خاص از تاریخ است که به هاردیم اجازه میدهد تا پیوند خود را با نسلهای جوانی که در فرهنگ غیردینی غرق بوده اند و از آغاز دهه هفتاد با توبه کردن به سوی هاردیم جذب شده اند حفظ کنند.
۲ـ۱ـ۴ـ مطلقانگاری و خطاناپذیری:
از نظر هاردیم اصطلاح ملت یهود فقط در بستر وحدت راز آمیز اسراییل، تورات و خدا معنا پیدا می کند. بنابراین، هویت یهودی فقط در موضع ایمان به خدا و تورات (چه مکتوب و چه شفاهی) به عنوان مظهر ارادهی الهی معنا میدهد. از این رو، تورات باید از طریق احکام هلاخایی اطاعت شده و توسط حکمای توراتی هر نسل تفسیر شود.
همان طور که در بخش واکنش به حاشیهای شدن دین گفته شد، گروهی از تندروهای هاردیمی گاهی از اوقات در برابر شرایطی که باب میلشان نبود واکنشهای خشونت آمیز نشان میدادند و این واکنشها معمولاً از طرف خاخامهای هاردیمی حمایت میشد، یا در صورت بروز از سمت طرفدارن هاردیم واکنشی منفی نشان داده نمیشد. این که این افراد چگونه به خود حق چنین اقداماتی را می دهند از حوصلهی این بحث خارج است، اما یکی از مهمترین دلایل رجوع به متون مقدس و تفسیرهای به شدّت لفظگرایانه از آنهاست. ادبیات هاردیم سرشار از ارجاع به منابع خاخامی و تلمودی در خصوص وظایف دوگانه است، یا به طور رسمی یهودیان را توبیخ می کند، یا عقوبتی برای خطاکاری آنها در نظر میگیرد(حکاک،۲۰۱۲: ۱۲۹). مثالی که مکرراً به کار برده می شود تعصب خاخامی فینحاس[۱۳۸] کاهن است{باب ۲۵ از کتاب اعداد آیات ۱ تا ۱۵ می گوید: ۱) هنگامی که بنی اسرائیل در شطیم اردو زده بودند، مردانشان با دختران قوم موآب[۱۳۹] زنا کردند. ۲) این دختران، آنها را دعوت میکردند تا در مراسم قربانی بت هایشان شرکت کنند. مردان اسرائیلی گوشت قربانی ها را می خوردند و بت ها را پرستش می کردند۳) چندی نگذشت که تمامی اسرائیل به پرستش بعل فغور که خدای موآب بود روی آوردند. از این جهت، خشم خداوند به شدت بر قوم خود افروخته شد. ۴) پس خداوند به موسی چنین فرمان داد: « همه سران قبایل اسرائیل را اعدام کن. در روز روشن و در حضور من آنها را به دار آویز تا خشم شدید من از این قوم دور شود» ۵) بنابراین، موسی به قضات دستور داد تا تمام کسانی را که بعل فغور را پرستش کرده بودند، اعدام کنند.۶) ولی یکی از مردان اسرائیلی گستاخی را به جایی رساند که در مقابل چشمان موسی و تمام کسانی که جلو در خیمه گریه می کردند، یک دختر مدیانی را به اردوگاه آورد.۷) وقتی که فینحاس(پسر العازار و نوه هارون کاهن) این را دید از جا برخاسته، نیزه ای برداشت.۸) و پشت سر آن مرد به خیمهای که دختر را به آن برده بود وارد شد. او نیزه را در بدن هر دو آنها فرو برد. به این ترتیب بلا رفع شد. ۹) در حالی که بیست و چهار هزار نفر از قوم اسرائیل در اثر بل به هلاکت رسیده بودند.۱۰و ۱۱) خداوند به موسی فرمود:« فینحاس غضب مرا دور گردانید. او با غیرت الهی حرمت مرا حفظ کرد، بنابراین من هم قوم اسرائیل را نابود نکردم.(۱۲و ۱۳) حال، به خاطر آنچه که او انجام داده است و برای غیرتی که برای خدای خود دارد و به سبب این که با این عمل برای قوم اسرائیل کفاره نموده است، قول می دهم که او و نسل او برای همیشه کاهن باشند» ۱۴) مردی که با آن دختر مدیانی کشته شد، زمری نام داشت. او پسر سالو ، یکی از سران قبیله شمعون بود. ۱۵) آن دختر نیز کزبی نام داشت، او دختر صور، یکی از بزرگان مدیان بود.}. کشتن زمری یکی از بزرگان قبیله شمعون توسط او و دختر مدیانی مورد تجاوز زمری در جلو چشمان موسی و همه فرزندان قوم بنی اسرائیل موجهترین دلیل برای توسل به زور تلقی می شود. از آن زمان به بعد، این موضوع مورد بحث بوده است که گاهی لازم است متعصب با غیرتی باشی و قانون را با دستان خودت اجرا کنی (عهد قدیم، باب اعداد: ۱۶-۵).
تلمود درباره این رویداد، تجزیه و تحلیل اجتماعی زیر را از عمل فینحاس ارائه میدهد: اگر چه خداوند در کتاب مقدّس از فینحاس ستایش کرده است، تلمود رفتار او را صرفاً در قالب امری تجربی توجیه می کند. نگرش دو جانبه در مورد چنین اعمال خشونتبار و شدیدی ممکن است در میان اندیشمندان تلمودی قابل درک باشد. تلمود میگوید اگر زمری، فینحاس را میکشت نمی بایست مجازات شود، زیرا فینحاس شکنجهگر بوده است و زمانی که کسی همتای خود را با اسلحه در دست تعقیب کند و فرد تحت تعقیب جان تعقیبکننده را بگیرد، نباید او را مجازات کرد زیرا او در حقیقت جان افرادی را که تحت تعقیب بوده اند نجات داده است. با این وجود، رفتاری مانند رفتار فینحاس زمانی قابل توجیه است که بدون برنامه ریزی قبلی، در جوی سرشار از عصبانیتِ غیرقابل کنترل انجام شود. (فریدمن،الف۱۳۸۹: ۱۹۵)
برخلاف تردیدهای بزرگان هلاخا، آنها تصدیق می کنند که چنین خشونتهایی بیانی اجتناب ناپذیر از احساسات دینی ست. اما همانطور که در تلمود گفته شده است، این داستان بر جنبه مهم دیگری از نشانه های تعصب دینی تأکید می کند: تنش میان متعصبان و رهبرانشان. فینحاس با عمل خود در مقابل کل اجتماع، ضعف رهبری حضرت موسی را به نمایش میگذارد. در حقیقت، مبارزه با رهبری یکی از جنبه های قطعی و اجتناب ناپذیر تعصب دینی است. اگر چه خشم آنها متوجه گناهکاران است، سرانجام به انتقاد از رهبران حاکم میانجامد. هر چند این رهبران از حمایت افراد محترم نیز برخوردار باشند (حکاک،۲۰۱۲: ۸۹).
در واقع، از منظر هاردیم، تاریخ ابزار ارتباط خدا با مردم است. روندها و رویدادهای سیاسی برای یهودیان حاوی پیامهایی است که دستور عملها، مجازاتها و پاداشها را تأیید می کند. تحلیل سیاسی و تاریخی اگر به درستی انجام شود، همعرض تفسیر و خواست الهی است. تحلیل سیاسی به همراه متون دینی، منازاعت مستمر را به سوی رستگاری هدایت خواهد کرد. این رویکرد عمومی به واسطه پیام الهی به خوبی نشان داده شده است که هاردیم آن را در سه رخداد کلیدی هلوکاست، جنگ شش روزه[۱۴۰] و جنگ یوم کیپور، مشاهده کرده است (کرومر،۱۳۸۹: ۲۰۱(.
بسیاری از خاخامهای هاردیمی اعتقاد دارند که در هولوکاست نزدیک به یک و نیم میلیون کودک یهودی کشته شده اند و قوم یهود مستحق آن بوده است. آنان این واقعه را تنبیهی الهی می دانستند که نه تنها به خاطر گناهان مدرنیته و بیایمانی یهودیان، بلکه به خاطر کاهش یافتن مطالعه تلمود در اروپا است. هاردیمی ها و تمام طرفدارنشان معتقد اند که مرگ هر یهودی و حتی کودکان بیگناه به خاطر مسائل طبیعی نیست، بلکه کنش مستقیم خداوند است؛. آنها معتقد اند که خداوند هر یهودی و گاهی کل اجتماعی یهودی را به خاطر گناهانشان مجازات می کند (آلموند،۲۰۰۳: ۳۱)
از طرف دیگر هاردیم معتقد است جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ نشان داد که خدا نه تنها از طریق بلای ناگوار بلکه از طریق رهایی نیز با یهودیان سخن میگوید. جنگ شش روزه که اسراییل، به واسطه آن معبد کوه در بیت المقدس و منطقه مرکزی سرزمین اسرائیل در کتاب مقدس را تصرف کرد و همچنین اشتیاق و هیجان درباره سرزمین را در خیلی از یهودیان بیدار ساخت، علامت خدا برای شروع رستگاری تفسیر می شود. تکمیل الحاق سرزمین پیشنیاز تکمیل یهودیان و همچنین پیش نیاز تکمیل رستگاری کل جهان است.
طبق نظر هاردیم ، پس از جنگ ۱۹۷۳ که از سوی مصر و سوریه در مقدس ترین روز تقویم ـ یوم کیپورـ علیه اسرائیل آغاز شد، هر گونه تردید یهودیان درباره معنی آن پیروزی و جنگ مداوم با اعراب از میان رفت. تلفات زیاد و سپس پیروزی، هر دو، تذکر خداوند به یهودیان بود تا مفهوم بحران اعراب و اسرائیل را به عنوان نزاعی عادی سیاسی کنار بگذارند و در نتیجه از اعتماد به هرگونه توافق صلح اجتناب ورزند و صرفاً به خدا و به سرنوشت منحصر به فرد یهودیان اعتماد کنند. از دید بنیادگرایان، صلح فقط با مسیح در نقطهی اوج فرایند رستگاری حاصل خواهد شد ( لاستیک[۱۴۱]،۱۳۸۹: ۱۴۴-۱۴۲)
۲ـ۱ـ۵ـ هزارهگرایی و موعودگرایی:
برخلاف مسیحیان و مسلمانان، نکتهای که محور نگرانیهای یهودیان در آخرالزمان را تشکیل می دهد یک چیز است، آن هم مسیح: این که آیا او خواهد آمد؟ اگر قرار به آمدن او باشد، آن زمان کی است؟ آیا یهودیان مومن میتوانند تا حدی به ظهور زودتر او سرعت ببخشند؟ یا اینکه دوره طلایی آخرالزمانی برای آنها زودتر از فردی خاص خواهد رسید؟ آیا خداوند این کار را به واسطه انسان انجام می دهد یا این اتفاق به شکل معجزه آسایی رخ میدهد؟
اعتقاد یهودیان به آخرالزمان با تجربه منحصر به فرد تاریخی یهودیان پیوند خورده است. تقریباً از قرن هشتم قبل از میلاد، پیامبران مختلف نوید ظهور یک منجی را به یهودیان میداده اند. علت این که فرقههای مختلف در یهودیت دیدگاه های متفاوت و گاهی متناقض نسبت به یهودیت دارند برخورد با منجیان دروغینی است که آنها تجربه کرده اند. معمولاً تبعید و قتل سزای این منجیان دورغین بوده است.
گروهی از یهودیان به افرادی که آنها را نجات داده یا به آنها محبت کرده اند، مانند اسکندر و کوروش، مسیح (منجی) گفتند. گروهی دیگر معتقد اند که مسیح واقعی بین همان مسیحهای کذابی بوده است که به دست خود یهودیان کشته شده است. اما بحث اعتقاد به منجی در بین یهودیان از زمانی جدی شد که یهودیان از حدود سالهای ۱۳۵ بعد از میلاد از اورشلیم به دست پادشاه روم اخراج شدند و پراکندگی از این زمان شروع شد. مسأله خاخامهای یهودی در این باب که چگونه میتوان ارتباط یهودیان در تبعید را با خدا همچنان نگاه داشت مسأله ظهور منجی بود که باید در هالهای از ابهام و شک به آنها ارائه میشد (لنوهارد،۲۰۱۰: ۱۲۵-۱۲۱)(هوربری[۱۴۲]،۱۹۹۸: ۲۷-۲۳).
همچنین مناسک یهودی متمرکز است بر اسطورهی سِفر خروج و داستانهای مربوط به یهودیان در زادگاه باستانیشان. با این وصف، یهودیان تا پیش از وقوع هولوکاست نازی، ( یکی از دو ایام تعطیلی اصلی یهودیان «روشاشانا[۱۴۳]» و دیگری «یوم کیپور[۱۴۴]») برای تبریک گفتن به یکدیگر از جمله «سال بعد در اورشلیم» استفاده میکردند که از جهت نمادین یا پیش گویانه به عنوان نوعی ابزار امید به وقوع آخرالزمان (واقعهای که از نظر آنها وقوعاش به تأخیر افتاده بود) درک و فهم میشد. زمانی که صهیونیستها تغییر شکل دادن وعدهی مسیحیایی رستگاری و تبدیل آن به یک برنامهی عملی در اواخر سدهی نوزدهم را آغاز کردند، رهبران دینی از این برنامه دچار انزجار و نفرت شدند. آنان در واکنش به جریان فوق، این گونه استدلال کردند که انتظار برای صهیون (ارض موعود) یک انتظار و امید الهی و معنوی است که تحقق آن فقط در آخرت و یا پایان جهان امکان پذیر است، زمانی که منجی موعود بازگشته و سرزمین اسرائیل را به مالکان بر حق آن اعطا خواهد کرد. رهبران دینی، به ویژه هاردیمیها، نتیجه گرفتند که تبدیل کردن این تصویر دینی به یک واقعیت سیاسی هم احمقانه است و هم کفرآمیز. برخی از خاخامهای هاردیمی تا آنجا پیش رفتند که صهیونیست ها را کافر و ملحد اعلام کردند (کپل[۱۴۵]،۱۳۷۹: ۱۸۳).
بعد از مخالفتهایی که از طرف دینداران یهودی بعد از شکل گیری دولت ضد صهیونیستی به وجود آمد، هر یک از گروه های مخالف یک نوع پیشگویی را در مورد آینده ارائه میدادند. به شکل کلی می توان ۱۵ میلیون یهودی موجود در جهان را به چهار گروه تقسیم کرد که هر یک از آنها روایتی خاص از آینده و آخرالزمان دارند: ارتدوکسها، محافظه کاران، اصلاح طلبان و نوگرایان.
ارتدوکسها که بسیاری از بنیادگرایان یهودی را نیز شامل میشوند کاملاً به بخشهای کتبی و شفاهی تورات معتقدند و باور دارند که دستورات و احکام آن باید نعل به نعل رعایت شود و آخرالزمان باید کاملاً از نشانه های تورات تفسیر شود و به اعتقاد آنها مسیح خواهد آمد و اسراییل را بازسازی می کند. در زمینه اعتقاد به آخرالزمان ارتدوکسها به دو دستهی هاردیم و ارتدوکس مدرن تقسیمی میشوند. وجه تمایز آنها در اعتقاد به آخرالزمان به نوع موضعگیریشان در برابر دولت اسرائیل ارتباط دارد. ارتدوکسهای مدرن از دولت اسراییل حمایت می کند چون اعتقاد دارند که صهیونیسم، غیر از بعد ضدخاخامیش ابعاد دینی زیادی دارد. اما برخلاف آنها هاردیم رویکردی تشکیکی نسبت به دولت اسراییل دارد و معتقد اند که صهیونیسم نه تنها غیردینی است، بلکه میخواهد در روند ظهور مسیح ( منجی) دخالت کند. کاری که فقط در ارادهی خداوند است. آنان معتقد بودند که اگر صهیونیستها به راه خود ادامه دهند، در این صورت زندگی یهودی از به جا آوردن اصول دینی و یادگیری متون مقدس دینی منحرف خواهد شد و به طرف یک پروژهی سیاسی خارج از کنترل خاخامها سوق پیدا خواهد کرد (لیبمن،۱۹۹۳،۳۶۰-۳۵۹) (میزونسکی،۲۰۰۴: ۹۳).
بیشتر اعضای فرقهی هاردیم میپذیرند که تلاش برای تحمیل هلاخا به بقیهی جامعه بیمعناست و کشور یهود تنها زمانی می تواند یک کشور یهودی بشود که مسیح موعود بیاید. چنین اعتقادی با عقیدهی «پروتستانهای پیشاهزارهباور»، که خودشان را به مثابه بقایای نجات یافته بشر تا هنگام «بازگشت عیسی» تلقی می کنند، تطابق دارد(سولوویتیچیک،۱۹۹۴: ۱۹۹).
اعضای هاردیم معتقد اند از آن جایی که حالت تبعید حالتی تقدیری است، انسان نمیتواند با اقدامات خود باعث برطرف شدن این حالت (یعنی جدایی بین انسان و پروردگار) شوند. برخی از اعضای هاردیم، بنا به همین اعتقاد، حتی حاضر به شناسایی اسرائیل به عنوان زادگاه یهودیان نیستند، هر چند بنا به مصالح عملگرایانه تا حدی خود را با این مقوله سازگار کرده اند. آنان در عوض، خودشان را یهودیان واقعی تلقی می کنند که حالا در درون کشور صهیونیستی این جهان باور اسراییل به حالت تبعید به سر میبرند. (روتون،۱۳۹۱: ۶۰-۵۹)
طبق روش فکری آنها، مشیت الاهی مردم اسرائیل را خارج از حیطهی قوانین طبیعی علیت و موضوع پاداش و کیفر مستمر الهی قرار داده است. در نتیجه، یهودیان متعهد و ملزم اند که یک فرایند اطاعت سیاسی را طی کنند و صبورانه منتظر آمدن مسیح موعود باشند: «اگر خدا نخواهد که خانهای ساخته شود، سازندگان آن خانه راه به جایی نخواهند برد. اگر خدا نخواهد که از شهری حراست کند نگهبانها شب بیهوده پاس خواهند داد.» (بائومل،۲۰۰۶: ۱۶۵) مطابق این دیدگاه، هرگونه تلاش انسان «برای تسریع آخرالزمان» دخالتی در قلمرو الاهی است. بنابراین، از نظر هاردیم تلاش صهیونیسم برای بازگشت به تاریخ شورشی علیه سلطنت الهی بوده است.
بنابراین، واضح است که ضدیت هاردیم با دولت اسرائیل صرفاً به این خاطر نیست که این دولت موجودیتی سیاسی ـ دنیوی است، بلکه مخالفت آن با هر حکومت یهودی است که قبل از مسیح موعود ظهور کند. چنین حکومتی، حتی اگر قرار باشد طبق قانون یهود رفتار کند، « بیحرمتی به تورات» محسوب می شود. در واقع ایده کلی حکومت هلاخایی نوعی تناقضگویی است، چرا که وجود چنین حکومتی، بر اساس تورات، نوعی طغیان علیه یکی از اساسیترین عقاید خود تورات (صبورانه در انتظار ظهور مسیح بودن) است.(کرومر،۱۳۹۰: ۲۱۱-۲۱۰)
زمانی که امیدواری خود را با صراحت در مورد نابودی کشور کافر و متمرد اسرائیل به این شکل بیان می کنند: « خدای جهان….. میداند که چگونه عالمیان را به سعادت و نیکی برساند و موانع ظهور مسیح (اشاره به دولت اسرائیل) را از سر راه بردارد، بدون آن که در اسراییل آسیبی به کسی برسد… او که خانههای اسرائیلیان در مصر را در اختیار دیگران گذاشت و آنهایی را که منتظر رستگاری بودند نجات داد، به هنگام رستگاری در آینده، چیزهای شگفتانگیزی را به ما نشان خواهد داد» (فریدمن، ۱۳۸۹ الف: ۲۱۰).
خاخام کوک، پایه گذار جنبش گوشآمونیم، جزء ارتدوکسهای مدرنی بود که به نحوی از دولت اسرائیل حمایت میکردند و حتی معتقد به یادگیری علوم جدید برای اداره دولت مدرن بودند تا زمینه برای ظهور منجی فراهم شود. اما گروهی تندرو در میان هاردیمیها با نام «نگهبانهای شهر» (ناتوری کارتا[۱۴۶]) که شدیداً مخالف پایهگذاری دولت یهودی بودند بر آن بودند که فقط خداوند است که به وسیله منجی خود می تواند کشور اسرائیل را به حالت اول بازگرداند و هرگونه تلاش یهودیان برای پایهگذاری دولت خود نوعی مداخله در کار خداوند است(کرومر،۱۹۸۶: ۴۰۱).
با این حال، طبق آمارهای موجود، نزدیک به ۱۵ هزار نفر یهودی موعودگرا در اسرائیل زندگی می کنند و نزدیک به ۳۵۰ هزار یهودی موعودگرا در آمریکا. این یهودیان، از نظر شکل رفتار و نوع پوشش تفاوت چندانی با بقیه افراد ندارند. آنها تمام ویژگیهای یهودیان را دارند و مناسک آنها را اجرا می کنند، با این تفاوت که معتقد اند که مسیح همان موعود است که باید منتظر ظهورش بود، البته چندان علاقهای به بیان این بخش از اعتقاد خود ندارند. در میان هاردیمی ها نیز افرادی پیدا میشوند که موعودگرا به این معنی اند؛ یعنی مسیح را قبول دارند. این افراد زمانی که با خانواده برای خوردن غذای شبت دور میز می نشینند، مسیح مهمانی ویژه در کنار میز آنها به حساب می آید و بشقابی را برای او کنار می گذارند.
آنها معتقد اند که مسیح یهودی بوده است، اما اتفاقاتی که بعد از مرگ برای او افتاد به بحث معاندانهای الهیاتی تبدیل شده است. کتابهای تاریخی، به ویژه کتابهایی که در مورد تاریخ مسیح در قرن اول میلادی نوشته شده، تمایل دارند نگاهی ضد یهودی ارائه دهند و با این جدایی که بین مسیحیان و یهودیان ایجاد می کنند، بخشی از تاریخ و یهودیانی را که به مسیح اعتقاد داشته و او را منجی میدانستند و حتی بعد از مرگ او منتظر ظهور وی اند نادیده می گیرند. همچنین، آنها معتقد اند که چون ما یهودی هستیم موظف به عمل و اعتقاد به تورات ایم و یکی از نکاتی که در تورات بر آن تاکید شده ظهور مسیح است. این گروه نیایش های متعددی برای مسیح دارند که قبل از خوردن غذا، قبل از رفتن به سفر، قبل از مسافرت و قبل از خواب باید آن را بخوانند(هایلمن،۱۹۹۲: ۴) (لنوهارد،۲۰۱۰: ۱۳۰)(هوربری،۱۹۹۸: ۷۱). به طور کلی، موعودگرایی در هاردیم عنصری کم رنگ به حساب می آید و در این زمینه آنها بیشتر در مورد فاجعهی ظهور یک مسیح دروغین در قرن هفدهم بحث می کنند.
گرایش هزارهگرایانه در هاردیم را میتوان به دلیل اقلیت بودن یهودیان اروپایی دانست که هاردیم نیز جزیی از آن گروه است. یعنی آنها همواره امید به روزی داشته اند که با ظهور موعود از ظلم و ستمی که بر آنها به عنوان گروه های اقلیت میرود از بین برود و یهودیان در کنار یکدیگر زندگی کنند. البته این گرایش به موعودگرایی نیز با احساس برگزیده بودن میان هاردیمیها ارتباط تنگاتنگ دارد.
۲ـ۱ـ۶ـ خود حق پنداری:
شاید مهمترین ویژگی بنیادگرایی یهودی، که در هاردیم نیز ملموس و مشهود است، احساس خود حق پنداری، برگزینندگی و منحصر به فرد بودن است. آنها خود را به لحاظ کیفی با تمام ملل دیگر متفاوت میدانند. این بینش به طور کامل در نقطهی مقابل ایدئولوژی صهیونیسم کلاسیک قرار دارد. اساس صهیونیسم اعتقادی بود که بنیانگذاران صهیونیسم در اواخر قرن نوزدهم مطرح کردند. صهیونیستها این اعتقاد را، که موجب ترس و تنفر غیریهودیان نسبت به یهودیان نیز شد، به این حقیقت پیوند زدند که یهودیان به روشی غیرعادی زندگی میکردند، از همسایگانشان جدا بودند، در همه جا اقلیت عجیب و غریبی تلقی میشدند و در هیچ جا اکثریت نبودند. اگر یهودیان میتوانستند در جایی کشوری متعلق به خود داشته باشند و در آنجا اکثریت باشند، می توانستند عادی شوند. البته امکان این وجود دارد که در کشورهای دیگر اقلیت یهودی وجود داشته باشد، همچنان که اقلیت آلمانی یا ایرلندی وجود دارد، اما با این کار سامیستیزی متوقف میشد و یهودیان از طریق دولتشان میتوانستند مطابق اصطلاح مشهور صهیونیستها « ملتی باشند مانند ملتهای دیگر» (فریدمن،۱۳۸۹ ب: ۶۵) (هایلمن،۱۹۹۲: ۱۳۶).
در نظر هاردیم، ایده عادی شدن یهودیان ایدهای فریبنده است. از منظر آنان، یهودیان ذاتاً غیر طبیعی خلق شده اند ـ آنها برای ماموریتی در این جهان خلق شده اند که آنها را فراتر از هنجارها، قوانین و مقولاتی میبرد که برای مردم دیگر کاربرد دارد. صهیونیسم برای بازگرداندن یهودیان به سرزمین اسرائیل تاسیس شده اما در مورد چرایی این عمل خوب توجیه نشده است ـ صهیونیسم برای عادی کردن مردم نیامده، بلکه وظیفه اش زمینهسازی ادامه نقش ویژه یهودیان به عنوان یاور خدا برای رستگاری جهان است. در این فرایند، انتظار میرود غیریهودیان (شامل عربها و غیرعربها) و در حقیقت همه ملتها، علیه یهودیان بجنگند. در این جنگ، آنها نماد سرپیچی اقوام نابرگزیده از پیام رستگاری قوم برگزیده اند.(لاستیک،۱۳۸۹: ۱۴۱)
چنان که قبلاً اشاره شد، استراتژی هاردیمیها در برخورد با دنیای بیرون از خود همیشه جدایی و انزوا بوده است. این گرایش در مقوله های پزشکی مثل اهدای خون و اعضا نیز بروز پیدا می کند. خاخامهای هاردیمی با مسأله اهداء خون و اعضا و یا دریافت آن بسیار سخت گیرانه برخورد می کنند. آنها معتقد اند که دریافت خون از یک فرد یهودی بیاعتقاد که رژیم غذایی یهودی را رعایت نمیکند جایز نیست، چون این خون می تواند با خود روحیات و خلقیات بد را به بدن فرد هاردیمی انتقال دهد. در مورد انتقال اعضا هم همین دیدگاه وجود دارد. بعد از اعتراضهایی که از طرف این جهان باورها و خاخامهای غیر هاردیمی صورت گرفت ( چون خاخامهای غیر هاردیمی گرفتن خون و اعضای بدن را، چون مایهی نجات جان انسان است، جایز دانستند) به وسیله بعضی از خاخامهای هاردیم مانند شاین برگر[۱۴۷] این رویکرد تعدیل شد و توصیه شد که تا حدّ امکان، یهودی متقی از خون و جوارح یهودی متقی دیگر که رژیم غذایی یهودی را رعایت کرده است استفاده کند و تا جایی که ممکن است در صورت عدم اطمینان از این عمل بپرهیزد (هایلمن،۱۹۹۱: ۲۳۹-۲۴۱).
یکی دیگر از مصادیق خود حق پنداری هاردیم در توجیهی مشهود است که هاردیمی ها برای حمایت از دولت اسرائیل و رهایی از سربازی انجام می دهند. آنها معتقد اند که دولت یهودی اسرائیل به سبب حمایتی که از تلمود و آموزههای آن انجام میدهد، باقی مانده است. نوع گفتمان آنها این گونه است که افراد با تلاش برای حفظ آموزههای تلمودی، به خودشان و حتی نزدیکانشان برای ورود به بهشت کمک می کنند و اگر باران می بارد و یا هوا مناسب است به خاطر تلاش دانش آموزان تلمودی برای مطالعه و یادگیری هر چه بیشتر آموزههای تلمود است. همواره بین اسرائیلیهای این جهان باور و هاردیمیها، به خاطر مزایایی که آنها، به ویژه در رفتن به سربازی، دارند اختلاف وجود دارد. این درحالی است که هاردیمیها این مسأله را با تفسیرهای خاص از تلمود و تأکید بر این امر که مطالعه و اهتمام آنها بر مطالعه تلمود باعث پیروزی اسرائیل در جنگ های مختلف با دشمنان شده است توجیه کرده اند. اعتقادی که توانسته اند دولت اسرائیل را به ژذیرفتنش قانع کنند(بائومل،۲۰۰۶: ۱۷۳).
اعضای هاردیم از مشارکت در دستگاه نظامی اسراییل بیش از مشارکت سیاسی پرهیز می کنند. این مهمترین عاملی است که آنها را از جامعه اسراییل جدا می کند و از طرفی به آنها قدرت میدهد. البته این جدا بودن و خاص بودن همیشه از طرف اسرائیلیها خوشایند نبوده است، چرا که نیروی نظامی نیرویی وحدتبخش و مؤثر برای حفظ تمامیت ملی است و سربازان اسرائیلی که کشته میشوند شهیدان قهرمان معرفی میشوند. بنابراین، هاردیم هیچ گاه از چنین قهرمانانی برخوردار نیست. نیروهای این جهان باور معمولاً هاردیمی ها را مردمانی حاشیهای و غریبه می شناسند. هاردیم انتخاب کرده است که از مردم جدا باشد، چون میترسد از جامعه این جهان باور اسرائیل تاثیر پذیرد. از نظر هاردیم، اگر مرد یا زن جوانی با یهودیان غیردینی فعالیت کند تجربه هولناکی را پشت سرگذاشته است و باید دوباره در دوره های آموزش دینی شرکت کند، چون ایمان او در این شیوه زندگی تحلیل رفته است(لیبمن،۱۹۹۳: ۳۵۲-۳۵۱).
یکی از ایرادهایی که این جهانباورها به هاردیم به خاطر تحریم دوره سربازی گرفتند زمانی بود که حزب لیکود میخواست برای انتخابات با هاردیم ائتلاف کند. سوالی که رسانه ها مطرح کردند آن بود که هاردیم چگونه می تواند در عین منع کردن مردان و زنان خود از مشارکتهای نظامی، آن هم در حالی که اسرائیل همواره در معرض تهدید قرار دارد،در موقعیت بالای اداری قرار بگیرد؟! (آنتون،۲۰۰۸: ۱۳۳)
۲ـ۱ـ۷ـ مرزهای بسیار روشن:
یکی از راههای شناخت چگونگی مرزبندی هاردیم با دنیای بیرون خود شناخت مفهوم تبعید و نسبت صهیونیسم با هاردیم است. مفهوم تبعید از منظر دینی در جامعه سنتی صرفاً جغرافیایی و سیاسی نیست. این امر بیشتر بعد دینی دارد، چرا که ماهیت تاریخی یهود را یگانه پایه رابطه میان یهودیان و خدا میداند. برای تعریف این واقعیت تاریخی لازم است توجه بیشتری به معنای هلاخایی آن شود. به هر حال، تعریف واقعیت سیاسی تبعید می تواند ساز و کار انطباق با شرایط منحصر به فرد یهودیان در دو بعد سیاسی و دینی باشد. در واقع، مفهوم تبعید نه تنها شکل مناسبات زندگی روزمره یهودیان معتقد را مشخص و تنظیم می کند، بلکه نسبت آنها را با جامعه غیر یهودی مشخص مینماید.
جنبش صهیونیسم که ماهیتی دنیوی دارد در پی استقرار جامعهای یهودی بود که نه تنها در سطح فنی و تکنیکی، بلکه در سطح ارزشی فرهنگی نیز مدرن است و پیش بینی می شود که در چنین جامعه دموکراتیکی غیریهودیان از تساوی کامل حقوق فردی و دینی برخوردار باشند، و این درست برعکس تبعیض، شکنجه و آزاری است که یهودیان و فرهنگ یهودی در جوامع غیر یهودی از آن رنج بردهاند. هاردیم معتقد است که صهیونیسم مانعی جدی در آرمان تبعید ابدی یهودی ایجاد می کند و انزوای تاریخی یهود را خدشهدار مینماید و در عین حال زمینه ارتباط با غیر یهودیان، آزارندگان یهودیان، را امکان پذیر می کند. با این که هاردیم در مقایسه با گوش آمونیم ارتباط با غیریهودیان را میپذیرد، این ارتباط را در حفظ شرایط تبعید و در صورت لزوم معنا دار میداند، نه زمانی که مرزهای یهودی و غیر یهودی کاملاً برداشته شده است (رازوینسکی،۱۹۸۹: ۹۹-۹۰) (هایلمن،۱۹۹۲: ۶۳).
تمایز رفتاری در گروه هاردیم بسیار چشمگیر است و حضور تفکر بنیادگرایانه را در زندگی روزمرهی اعضای این گروه میتوان مشاهده کرد: از اصرار برای انجام نیایش و رفتن به کلیسا تا رعایت روزهای خاص مانند اعیاد مخصوص. هاردیمی ها از خوردن غذا در مکان های رسمی مانند فرودگاه ملی اسراییل، حتی اگر به شکل پاک مطابق شریعت یهود ارائه شده باشد، امتناع می کنند و در عوض، غذاهایی را که توسط خاخامهای ضد صهیونیست هاردیمی تایید شده باشد ترجیح می دهند. بعضی از آنها حتی از خوردن غذایی که در خانهی پدر و مادر دینی شان تهیه شده نیز، با وجود توهین دردناکی که در این مسأله نهفته است، میپرهیزند (آنتون،۲۰۱۰: ۱۰۹).
از نظر هاردیمی ها طبق این آیات تلمود، (از نظر آنها این آیات کاملاً تمثیلی و کنایی هستند. چون کل کتاب تلمود نمادین است؛ و به شکل تمثیلی ارتباط بین خداوند و اسراییل را توضیح می دهند)، این آیات دستور عمل خداوند در مورد چگونگی برخورد با اسراییل و افراد غیریهودی در دوران تبعید را به یهودیان ارائه میدهد. که به سوگندهای سه گانه معروفند، خداوند فرمان داده است که ۱) یهودیان در تبعید نباید به سرزمین فلسطین بازگردند؛ ۲) یهودیانی که بین ملتهای غیر یهود زندگی می کنند نباید بر عیله آنها شورش کنند ۳) همچنین غیر یهودیان در عوض نباید یهودیان را مورد آزار و اذیت قرار دهند. (کتوبوت[۱۴۸]، آیات ۱۱۰-۱۱۱) گروهی از هاردیمیها معتقدند که باید به این سوگندها تا زمان ظهور مسیح و بازپسگیری اسرائیل پایبند بود. به همین دلیل، پایبندی به این سوگندها شامل مخالفت با صهیونیسم و دولت اسرائیل نیز می شود. آنها به هیچ وجه به دولت اسرائیل مالیات نمیدهند و مزایای دولتی را نمیپذیرند؛ آنها از این طریق مرز بین خودشان به عنوان یهودیان واقعی با افرادی که صرفاً تظاهر به یهودی بودن می کنند (صهیونیستها) را روشن مینمایند. حتی این مخالفت با افراد در ظاهر یهودی به شکلی بود که بعضی از خاخامهای رادیکال هاردیمی به شکل عمومی از یهودیان میخواستند که برای سلامتی یاسر عرفات که در بستر بیماری افتاده بود دعا کنند. همچنین با بعضی از گروه های مسلمان که طرفدار جدایی فلسطین از اسرائیل بودند همکاری میکردند (کرومر،۱۹۸۸: ۱۵۵-۱۵۱) (فریدمن،۱۹۸۹: ۱۹۱).
درون جامعه هاردیم نیز افراد بر حسب میزان وفاداری به شیوه سنتی زندگی به طور سلسلهمراتبی طبقه بندی میشوند. مثلاً همان گونه که وفاداری به سنت در شکل ظاهری (لباسهای سنتی، ریش، موهای به اطراف ریخته شده) مشروع تلقی می شود، انزوا طلبی یکی از بهترین نشانه های وفاداری قاطعانه به سنت های اسراییل قدیم است و افرادی که در جامعه هاردیمی این کنش رادیکال را در پیش میگیرند خود را از دیگر اعضای جامعه هادریمی متمایز میدانند. (کرومر،۱۹۸۱: ۱۱۵).
همان طور که ذکر شد، همواره بین یهودیان این جهان باور و طرفداران هاردیم اختلافات جدی وجود داشته است، یکی از مهمترین موارد آن نزاع بر سر آموزشهای تلمودی بین یهودیان است که این جهان باوران با آن مخالف اند، نمونه یا مصداق دیگر آن تعبیر بسیاری از خاخام های هاردیمی در مورد هولوکاست است. آنها معتقد اند که این پدیده کفارهی گناهان نه تنها اینجهان باورها، بلکه همه یهودیان اروپا در کاهش دادن آموزش تلمود مخصوصاً میان کودکان یهودی است (آلموند،۲۰۰۳: ۳۱) (روزنک[۱۴۹]،۱۹۹۳: ۳۸۰)
شکل ۱‑۴:طرح شماتیکی از پوست انسان که نمایانگر تنوع حسگرها و عملگرها و سازه کاملا هوشمند آن میباشد.[۶۹]
شکل ۱‑۵: مقایسه بین سیستم عصبی انسان و ساختار SHM. [69]
همانطور که بیان شد، تفکر در محیط زیست میتواند به پیدایش ایدههای جدید کمک کند. برای مثال ایدههای تعبیه حسگرها در بهترین وضعیت، کوچکسازی، خود ترمیمی و کاهش پیچیدگی آنها و نیز ساخت مواد هوشمند از جمله مواردی میباشد که از محیط زیست الهام گرفته شده است.[۶۵]
مانیتورینگ سلامت سازهها روشی برای ساخت مواد و سازههای هوشمند
مقدمه
با پایان دهه۱۹۸۰ مفهوم سازههای هوشمند بیشتر و بیشتر در ذهن مهندسان طراح جای گرفت. امروزه پیدایش این مواد کمک بزرگی به پیشرفت صنایع هوافضا و عمران کرده است. مفهوم مواد و سازههای هوشمند، گام بزرگی در جهت تکامل اشیای ساخت دست انسان برداشته که در شکل(۱-۶) ارائه شده است. روند پیاپی تولیدات ساخت دست بشر از ساده به پیچیده، با بهره گرفتن از مواد همگن بدست آمده از طبیعت پس از کشف چند نوع ماده(بویژه کامپوزیت) زمینه را برای ساخت سازههایی با خواص تطبیقپذیری برای مصارف خاص مهیا کرده است. امروزه مواد کامپوزیت و چند ماده دیگر در قریب باتفاق سازهها جایگزین مواد همگن شدهاند. [۶۰,۶۲,۶۵]
شکل ۱‑۶ : سیر تکامل مواد.[۶۵].
سازههای هوشمند سازههایی هستند که قادر به حس تغییرات، انطباق و واکنش در برابر تغییرات محیط زیست میباشند. فلسفه طراحی سازههای هوشمند بوسیله ادغام حسگرها، عملگرها، کنترلرها و پردازندههای سیگنال ایجاد شده است.[۶۰]
مرحله بعد ساخت مواد و سازههای تطبیقپذیر با شرایط متغیر محیطی میباشد. این امر مستلزم ساخت آنها بطور فعال، حساس، کنترلپذیر و تطبیقپذیر میباشد که در مراحل مختلف ازجمله هوشمند سازی با دو یا سه نوع کیفیت انجام میشوند.
در واقع کلیه دستاوردها در این زمینه بوسیله تعبیه حسگرهای خاص میسر میشود. گام بعدی حرکت به سوی سازهها و مواد با هوشمندی بیشتر و قابلیت خود ترمیمی میباشد[۶۵]. تا به امروز در زمینه سازههای خود ترمیم کننده[۳۳] تلاش کمی صورت گرفته است. امروزه در زمینه مهندسی راه و ساختمان نوعی بتن خود ترمیم کننده که شامل الیاف شکننده و پر شده از مواد چسبنده تو خالی میباشد, تولید شده است که در زمان وقوع ترک در الیاف(که میتواند سبب شکستگی سازه شود)، ماده چسبنده منتشر شده و از رشد ترک جلوگیری میکند. مشابه این مورد میتوان به ماتریس مرکب پلیمری کاربردی اشاره کرد.[۶۵]
تستهای غیرمخرب
مقدمه
در فرایند تعمیرات اساسی [۳۴] هواپیما، تمامی قطعات جداشدنی از یکدیگر جدا شده[۳۵] و کلیه رنگها برداشته میشوند. در صنعت تعمیر و نگهداری اصطلاحا می گویند هواپیما لخت شده، بطوریکه بازرسها بتوانند آسیبها را در بدنه و مولفههای سازهای تشخیص دهند. به هرحال نه همه نواحی هواپیما برای بازرسیهای بصری قابل دسترسی بوده، نه همه آسیبها بوسیله روشهای بصری شناسایی میشوند. در این جا [۳۶]NDT، قانون کشف آسیب را به کار میگیرد. این روش امکان بازرسی نواحی داخلی هواپیما را بدون جداسازی مهیا میکند. روشهای NDT همچنین امکان کشف آسیبهای بسیار کوچک که بوسیله روشهای بصری قابل تشخیص نبوده را فراهم میکنند. بطور مثال روشهای بازرسی مافوق صوت[۳۷] و جریان مخالف متلاطم[۳۸]، بطور گسترده برای تعیین محل ترکهای نازک سازه هواپیماهای فلزی که بدون این روش امکان کشف آنها مهیا نمیباشد، استفاده میشوند [۵۱]. تکنیکهای ماورا صوت نظیر اسکن مافوق صوت C[39] میتوانند عیبهایی نظیر حفرهها، تخلخل، جدایش اتصالات، تورق، ترک خوردگی رزین و شکستگی یا آرایش نادرست الیاف را کشف کنند.[۵۱]. همچنین تکنیکهای دمانگاری[۴۰] تستهای غیرمخرب توانایی کشف عیبهایی نظیر تورق، جدایی اتصالات، سوراخها، آسیبهای ناشی از ضربه، نفوذ رطوبت در سازههای لانه زنبوری[۴۱] را دارند [۷۰]. تکنیکهای اشعه ایکس[۴۲] نیز برای پیدا کردن عیبهای نهان سازهای و به منظور تعیین محل نفوذ آب در سازههای کامپوزیتی ساندویچی[۴۳] استفاده میشوند [۳۲].
امروزه برای کشف علائم اولیه شکنندگی کامپوزیتها دیگر کمتر از تکنیکهای تستهای غیرمخرب شامل آکوستوگرافی[۴۴]، ظرفیت کاوش نواحی بزرگتر از مافوق صوت، تکنولوژی ناوبری موقعیت القایی فوتون[۴۵] و… استفاده میشود [۵۲]. در حال حاضر از ترکیبی از تکنیکهای مافوق صوت، پرتونگاری و دمانگاری به عنوان تکنیکهای اولیه تستهای غیرمخرب، در بازرسی سازههای کامپوزیتی هواپیما استفاده میشود.
مزیت تکنیکهای NDT رایج برای بازرسی سازههای کامپوزیتی غیر قابل بحث میباشد. به هرحال محدودیتها و نگرانیهایی در رابطه با این روش وجود دارد. طبق تحقیقات گسترده مشخص شده است که ۱۵ درصد از دلایل اصلی سوانح هوایی, خطای انسانی در فرایند تعمیر و نگهداری میباشد [۶۰]. به منظور افزایش قابلیت اطمینان در کشف آسیب، استفاده همزمان از سیستم SHM وNDT برای مانیتورینگ سلامت و تعمیر و نگهداری سازههای کامپوزیتی پیشنهاد میشود.
تکنیکهای SHM ،NDE
SHM از ترکیب چند روش بوجود آمده است. که مبنا و اصول آن با NDE مشترک میباشد که این امر بوضوح در شکل(۱-۷) نشان داده شده است[۶۵]. در حقیقت تکنیکهای NDE بوسیله ادغام حسگرها و عملگرهای سیستم مانیتورینگ سازه SHM پوشش داده میشوند.
شکل(۱-۸) که از مرجع[۶۵] گرفته شده است، بیانگر موضوع ارزیابی غیرمخرب مواد آماده[۴۶] میباشد. البته شاید بهتر باشد که آن را ارزیابی غیرمخرب سازه آماده[۴۷] یا ارزیابی غیرمخرب ساختار مشترک[۴۸] نامید.
نرم افزار هوشمند
سنسورها /عملگرها
محاسبات
مانیتورینگ سلامت
سازه
سازهها
پردازش سیگنال
مواد
ارزیابی
غیر مخرب
شکل ۱‑۷: اجزای اصلی سیستم SHM.[65]
به هرحال امروزه تستها و ارزیابیهای غیرمخرب کاراییهای فراوانی دارند. سیستمSHM با بهرهگیری از ارزیابیهای غیرمخرب، مانیتورینگ سراسری و دائمی سازه, قابلیت اطمینان بسیار بالاتری نسبت به تستهای غیرمخرب فراهم کرده است.
تکنیکهای مانیتورینگ سلامت سازه
انواع تکنیکهای موجود
تکنیکهایی بر اساس حس[۴۹] تغییرات کرنش در مسیر بارگذاری: زمانی که سازه تحت بارگذاریهای عملیاتی میباشد، کرنش با بهره گرفتن از حسگرهای الکتریکی نظیر کرنشسنج الکتریکی، حسگرهای نوری(تمرکز این پروژه بر روی این روش میباشد که توضیحات کاملی از نحوه عملکرد و مدلسازی عددی آن در فصلهای آتی ارائه میشود) نظیر حسگرهای فیبرنوری و یا مبدلهای پیزو الکتریک[۵۰] اندازهگیری میشود. حسگرهای فیبرنوری نظیرFBG[51] در سیستم مانیتورینگ سلامت سازههای کامپوزیتی به عنوان کرنشسنج استفاده میشوند [۱۳,۲۲,۳۰,۴۲]. در فیبرهای نوری شبکههای فولادی براگ(براگ گریتینگ)[۵۲] بوسیله روشن کردن هسته فیبرنوری و الگوی سهبعدی(فضایی) نور لیزر اشعه ماورای بنفش[۵۳]، ساخته شدهاند. تغییرات سهبعدی و پریودیک شدت نور لیزر موجب تغییر پریودیک متناظر با ضریب شکست[۵۴] الیاف(فیبر) میشود. سرورهای فیبر به عنوان آینه(انعکاس دهنده) طولموج انتخابی عمل کرده و سبب انعکاس حرکت نور در محور الیاف میشوند. آسیبها در مجاورت فیبرنوری بوسیله مقایسه بین طولموج منعکس شده ناشی از ساختار آسیب و حالت کالیبره(طولموج سازه سالم و بدون آسیب) کشف میشوند [۱۳]. FBG ها پایدار، کوچک و حساس بوده و به همراه حسگرهای روبوست[۵۵] برای کشف تغییرات کرنش و درجهحرارت سازههای کامپوزیتی استفاده میشوند.
تکنیکهای موج تنش[۵۶]: نمونه دیگری از روشهای متداول SHM برای هواپیماهای مجهز به سازه کامپوزیتی میباشند(طرز عملکر آن مشابه گزینه بعدی میباشد).
تکنیکهایی بر اساس حس تغییرات امواج صوتی: روشهای امواج مافوق صوت(AU)[57] و انتشار امواج صوتی(AE) [۵۸] از این قبیل میباشند. فلسفه ایجاد این روش این است که هر آسیب یک سیگنال صوتی منتشر میکند. سیگنالهای صوتی تولیدی با ترک دادن ماتریس، شکستگی الیاف یا تورق و… برای تعیین نوع، محل و شدت آسیب شناسایی میشوند. امواج صوتی مافوق صوت، موجهای تنش را از یک منبع که با انعکاس موج ناشی از آسیب اثر میکند، تولید میکنند. بدینترتیب تغییر در موجهای تنش پردازش شده و آسیبهای سازهای کشف میشوند. هر دو تکنیک(موج تنش و صوتی) برای شناسایی ویژگیهای آسیب به آنالیز سیگنالی پیچیدهای نیاز دارند[۶۰] .
تکنیکهایی بر اساس حس ارتعاشات[۵۹]: شامل تکنیکهای امپدانس، واکنشهای دینامیکی سازه، روش کاهش تصادفی[۶۰]، پاسخهای فرکانسی[۶۱] میباشد. در این روش آسیبها بوسیله مقایسه واکنشهای ارتعاشی سازه ناقص(آسیب دیده) با سازه سالم(که شرایط آن بطور بین المللی تعریف شده است) کشف میشوند. این تکنیکها برای آنالیز سازههای پیچیده و بحرانی به آنالیز سیگنال پیچیدهای نیاز دارند[۶۰].
تکنیکهایی بر اساس حس تغییرات پتانسیل الکتریکی: این روش بوسیله الکترودهایی اندازهگیری پتانسیل الکتریکی و حسگرهای الکترومغناطیسی انجام می پذیرد.[۴۸,۶۰]
تکنیکهایی بر اساس حس تغییرات فشار: فلسفه این روش اندازهگیری تغییرات فشار است. روش مانیتورینگ خلا نسبی(CVM) [۶۲] در سال ۱۹۹۵ بوسیله یک کمپانی استرالیایی سیستمهای مانیتورینگ سازهای ابداع شده است[۴۸]. این سیستم بر اساس قاعده کلی کشف آسیب بوسیله حس تغییرات در فشار هوا توسط یک سری حسگرهای نصب شده بر روی سطح سازه کار میکند. حسگرها شامل حسگرهای خودچسبنده [۶۳] بوده که برای مانیتورینگ ترک سطح و جلوگیری از پخش آن استفاده میشوند(توضیحات بیشتر در بخش(۱-۹-۴) ارائه شده است).
تکنیکهای ترکیبی: شامل ترکیبی از دو یا چند گزینه از موارد بالا و برای نیل اهداف خاص میباشد[۴۸].
یک مرحله از عمر سازه وجود دارد که سازه به SHM نیاز پیدا میکند که مرحله بین پایان فرایند ساخت و بهرهبرداری از سازه میباشد.
حسگرهای رایج در مانیتورینگ سلامت سازه
مقدمه
حسگرها میتوانند پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی را حس کنند. تمرکز این پروژه بر روی حسگرهای مکانیکی و فیزیکی بخصوص حسگرهای فیبرنوری میباشد. حسگرها میتوانند کرنشسنجهای مقاومتی یا حسگرهای نوری حساس به کرنش و درجهحرارت در شبه بارگذاریهای استاتیکی و یا حسگرهای انتشار امواج صوتی[۶۴] برای شبه بارهای ناشی از ضربه باشند.
تنوع حسگرها SHM بر اساس نوع سازه
تنوع حسگرهای استفاده شده در SHM بشدت به نوع سازه وابسته میباشد. شکل(۱-۸) انواع حسگرهای مورد استفاده در دو کاربرد مهم این سیستم، یعنی، مهندسی عمران و هوافضا را نشان میدهد. این آمارها بر اساس محاسبات کارگاههای بین المللیSHM (1997-2009) ارائه شده است.[۶۵]
شکل ۱‑۸: انواع حسگرهای مورد استفاده سیستم مانیتورینگ: مقایسه بین مهندسی هوافضا
و مهندسی عمران برگرفته از کارگاههای بین المللی SHM.[65]
.انواع حسگرهای مانیتورینگ سلامت سازهها
ECFS[65]: برای مانیتورینگ خوردگی سازههای فلزی استفاده میشود.
CW[66]: برای کشف ترک در کلیه سطوح استفاده میشود. [۱۸]
شکل ۵‑۲۲- اندازه های متفاوت مش برای آببند ۶۹
شکل ۵‑۲۳- فشار آببندی برای PA6 ۷۰
شکل ۵‑۲۴- فشار آببندی برای UHMWPE-glass ۷۰
شکل ۵‑۲۵- فشار آببندی برای UHMWPE-ceramic ۷۱
شکل ۵‑۲۶- فشار آببندی برای NBR ۷۱
شکل ۵‑۲۷- فشار آببندی برای سیلیکون ۷۲
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول ۴‑۱- ضرایب مدل آگدن NBR و سیلیکون ۵۶
جدول ۴‑۲- ضرایب مدل الاستیک PA6، UHMWPE-glass و UHMWPE-ceramic ۵۶
چکیده
امروزه در صنایع مختلفی همچون صنایع هوا فضا، انرژی اتمی، صنایع شیمیایی، پالایشگاهها، صنایع پتروشیمی و … نیاز به استفاده از مکانیزم هایی با فشار بالا میباشد تا امکان انجام و تکمیل فرایندهای مربوطه فراهم شود. افزایش فشار درون محفظهای سیلندری شکل انجام میگیرد و در نتیجه چنین محوطهای باید در مقابل نفوذ سیال درون محفظه به بیرون آن، آببند باشد. با بالا رفتن فشار مشکلات فراوانی در زمینه نشست سیال پدید می آید چرا که با پیشرفت فرایند، اختلاف فشار بیرون و درون سیستم افزایش یافته و در نتیجه، تمایل سیال به نشست افزایش مییابد. به گونه ای که مخزن موجود مانند بمبی می شود که کوچکترین اخلال در سیستم آببندی موجب نشت و حتی انفجار و خسارات جبران ناپذیری میگردد. بنابراین برای انجام چنین فرآیندهایی (فرآیندهای فشار بالا)، آببندی ایمن از ضروریترین نیازهاست. این پژوهش به طراحی یک آببند فشار بالا بر اساس طرح بریجمن می پردازد، به گونه ای که با بهره گرفتن از فشار سیال و افزایش آن توسط مجموعه آببند عملیات آببندی با اطمینان صورت گیرد. برای بررسی عملکرد آببند از شبیهسازی به کمک نرمافزار آباکوس استفاده شده است. رینگهای مختلف آببندی بررسی میگردد و در نهایت رینگی که بتواند علاوه بر ایجاد فشار کافی (فشاری بیش از فشار سیال)، توزیع یکنواختتری از فشار را داشته باشد (به منظور جلوگیری از آسیب آببند)، انتخاب میگردد. در این پژوهش از PA6، UHMWPE-glass، UHMWPE-ceramic، NBRو سیلیکون برای آببند فشار بالا استفاده شده است. PA6، UHMWPE-glass، UHMWPE-ceramic رفتار الاستو- پلاستیک و تابع زمان دارند. از این رو، برای شبیهسازی آنها از مدلهای الاستیک و ویسکوالاستیک استفاده می شود. NBRو سیلیکون رفتار هایپرالاستیک و تابع زمان دارند و برای شبیهسازی آنها از مدلهای هایپرالاستیک و ویسکو الاستیک استفاده می شود.
کلمات کلیدی: آببندی، فشار بالا، بریجمن، پلیمرها، هایپرالاستیک
فصل اول
مقدمه
تاریخچه
لوندبرگ[۱] در سال ۱۸۹۶ در سوئد اولین اختراع مربوط به او- رینگ را به ثبت رسانید. در سال ۱۹۳۷ کریستنسن[۲] در آمریکا اختراعی را ثبت کرد که در آن برای بهبود آببندی در یک سیستم ترمز هیدرولیکی از رینگهای لاستیکی استفاده کرده است. یک مقطع طولی از این سیستم در شکل ۱‑۱ نشان داده شده است. در شکل ۱‑۲ بزرگنمایی بخشی از شکل ۱‑۱ شامل او- رینگ لاستیکی مشاهده می شود. این او- رینگ از لاستیک تراکمپذیر با دانسیتهی بالا ساخته شده است.
در ابتدا او- رینگ، به عنوان یک آببند ساده و مستحکم در سیستمهای هیدرولیکی، توسط صنعت هواپیمایی در طول جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵-۱۹۳۹) به کار گرفته شد اما از سال ۱۹۵۰ استفاده از آن توسط خودروسازان و صنایع دیگر بسیار گسترش یافت [۱]، [۲].
شکل ۱‑۱- مقطع طولی از یک سیستم ترمز هیدرولیکی [۲]
شکل ۱‑۲- بزرگنمایی بخشی از شکل ۱‑۱ شامل او- رینگ لاستیکی [۲]
تاکنون نمونههای زیادی از شبیهسازی لاستیک به کمک اجزا محدود انجام شده، که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره می شود.
در سال ۲۰۰۲ آنیس و همکاران یک نوع آببند لاستیکی Push-Button Diaphragm را مدل کردند [۳].
در سال ۲۰۰۹ جوان و همکاران مکانیزم آببندی یک نوع شیر را بهینهسازی کردند. این آببند از جنس NBR است [۴].
در سال ۲۰۰۹ لی و همکاران شکست یک لاستیک بوش مانند را که در اتومبیل بهکار میرود، بررسی کردند [۵].
در سال ۲۰۱۳ تاسورا و همکاران تغییر شکل یک آببند الاستومری از نوع lip را شبیهسازی کردند [۶].
در سال ۲۰۱۴ لیو و همکارانش عمر رینگ آببندی از جنس لاستیک سیلیکون را، که در موتور جت به کار میرود، بررسی کردند [۷].
در سال ۲۰۱۴ زویی و همکاران شکست آببند یک پمپ را شبیهسازی کردند [۸].
در همه این موارد برای مدل کردن لاستیک از تابع مونی- ریولین استفاده شده که به غیر از مورد چهارم، پارامترهای این تابع از داده های آزمون کشش تک محوره بهدست آمدهاند. در مورد چهارم تاسورا وهمکارانش پارامترهای متفاوتی را برای تابع مونی- ریولین در نظر گرفته و با بهره گرفتن از داده های تجربی و روش کمترین مربعات بهترین پارامترها را انتخاب کرده اند.
آببندها یکی از مفیدترین طرحهایی هستند که تا کنون ساخته شده اند و امروزه کاربرد بسیار گستردهای دارند. قطعاً بدون آنها بسیاری از محصولات نمیتوانستند به بازار راه پیدا کنند.
برخی از ویژگیهای او- رینگ که باعث شده از ابتدا تا کنون برای آببندی بهکار رود، عبارتند از:
می تواند برای آببندی سیلندرها و پیستونهای استاتیکی تا فشار psi۵٠٠٠ بهکار رود (فشار می تواند ثابت یا متغیر باشد).
او- رینگها برای سیلندر و پیستونهای رفت و برگشتی تا فشار psi5000 عملکرد رضایت بخشی دارند و ممکن است مقدار کمی نشتی (چند قطره در هر ۱۰۰ حرکت) داشته باشند. برای سیستمهای دورانی هم عملکرد مشابهی دارند اما در همه این موارد باید سرعت حرکت سطوح پایین نگهداشته شود.
یک او- رینگ را در شرایطی که فشار به صورت تناوبی به یک طرف او- رینگ و سپس به طرف دیگر آن اعمال می شود، میتوان بهکار برد. در بارگذاری شدید یا موارد خاص دیگر برای افزایش طول عمر مجموعه آببند میتوان مکانیزم را به صورتی طراحی کرد که به هر او- رینگ فقط در یک جهت فشار اعمال شود. گاهی برای اطمینان بیشتر به جای یک او- رینگ از چند ردیف او- رینگ استفاده می شود. در این صورت قبل از آسیب، او- رینگ اول که در معرض فشار قرار دارد کل نیروی اعمالی را تحمل می کند.
اثرات تغییر دما از C°۱۸+ تا C°۱۲۱+ روی عملکرد او- رینگها، به ماده بهکار رفته برای آنها بستگی دارد. لاستیک مصنوعی می تواند به صورت دائمی در معرض دمای بالا یا دمای پایین و برای مدت کوتاهی در معرض تغییرات دمایی گسترده قرار بگیرد. آببندها در دماهای خیلی پایین ممکن است شکننده شوند اما در صورت گرم شدن انعطافپذیری عادی خود را بدون ایجاد هیچگونه مشکلی دوباره بهدست میآورند. اگر آببندها به مدت طولانی در معرض حرارت شدید قرار بگیرند، سختی آنها به صورت دائمی افزایش مییابد و از بین میروند. معمولاً ضریب انبساط حرارتی لاستیک مصنوعی به اندازهای کم است که تغییرات دمایی مشکلی برای طراحی ایجاد نمیکند (این ویژگیها برای تمامی ترکیبات الاستومری صادق نیست.).
آببندهای او- رینگی به دلیل سادگی، استحکام بالا، قیمت ارزان و نصب آسان نسبت به سایر آببندها کاربرد بیشتری دارند.
گرچه او- رینگها کاربرد زیادی دارند اما برای همه مسائل آببندی راه حل مناسبی نیستند. برای مثال در مواردی که:
سرعت دورانی بیش از min/ft1500 است.
محیط با مواد الاستومری ناسازگار است.
فضای کافی وجود نداشته باشد.
از آنها نمی توان استفاده کرد [۹].
فصل دوم
انواع رینگهای آببندی
مقدمه
آببندها به منظور محدود کردن یا جلوگیری از نشت سیالات بهکار میروند. مجموعه آببند معمولاً شامل یک رینگ لاستیکی و یک گلند[۳] است. گلند شیاری است که روی فلز یا ماده سخت دیگر برای نگهداشتن رینگ لاستیکی ایجاد می شود (شکل ۲‑۱) [۹].
سیستمهای آببندی بسیار گستردهاند. برخی از مواردی که در انتخاب نوع آببند موثرند عبارتند از:
نوع سیال
فشار موجود در دو طرف آببند
حرکت نسبی بین آببند و سطوحی که با آن در تماس است، برای مثال دورانی، رفت و برگشتی، سرعت بالا یا پایین
میزان آببندی مورد نیاز
درجه اعتبار آزمون
آماره آزمون KMO
۰۰۰/۰
۷۴۲/۰
از میان تعداد ۴ متغیر، میتوان یکی از آن ها را انتخاب کرد که ۰۵۹/۵۸ درصد از واریانس کل را تبیین میکند.
متغیر مذکور عبارت است از:
سوال ۱۶ : گذراندن دوره های آموزشی روش های پرداخت در بیع بین الملل تا چه اندازه موجب استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی در بیع بین الملل می گردد؟
به عبارت دیگر در عوض استفاده از ۴ سوال، میتوان یک سوال را از پاسخگویان پرسید و این متغیر را اندازه گیری کرد.
پرسشهای سنجش عوامل موثر بر تمایل واردکنندگان به استفاده از روش پرداخت اعتباراسنادی در بیع بین المللی کالا
پرسشنامه تحقیق از سوالات متعددی استفاده کرد تا عوامل موثر بر تمایل واردکنندگان به استفاده از روش پرداخت اعتباراسنادی در بیع بین المللی کالا را اندازهگیری کند. اکنون میتوان با توجه به پاسخ هایی که به کل پرسشهای عوامل موثر بر تمایل واردکنندگان به استفاده از روش پرداخت اعتباراسنادی در بیع بین المللی کالا داده شده، از روشی آماری استفاده کرد که نشان میدهد آیا میتوان تعداد سوالات را کاهش داد. این روش با بهره گرفتن از مقدار اعتبار آزمون، امکانپذیری کاهش متغیرها را نشان میدهد و علاوه بر آن مشخص میسازد که متغیرهای انتخاب شده، چند درصد از واریانس کل را تبیین می کنند و شامل کدام یک از متغیرها میشوند.
با توجه به جدول ۴-۳۳ مشاهده می شود که اعتبار آزمون KMO از ۰۵/۰ کمتر است و لذا امکان کاهش تعداد متغیرها وجود دارد.
جدول ۴-۳۳ مقدار آماره آزمون KMO جهت امکانپذیری کاهش متغیرها
درجه اعتبار آزمون
آماره آزمون KMO
۰۰۰/۰
۷۳۱/۰
از میان تعداد ۱۶ متغیر، میتوان ۴ تای آن ها را انتخاب کرد که ۸۳۳/۶۱ درصد از واریانس کل را تبیین میکنند.
چهار متغیر مذکور عبارتند از:
سوال ۱: کاهش ریسک دریافت کالای مغایر با شرایط قرار داد تا چه اندازه موجب استفاده از روش اعتباراسنادی در پرداخت های بین ا لمللی می گردد؟
سوال ۷: حمایت قوانین بین الملل در صورت بروز مشکل میان خریدار و فروشنده تا چه اندازه موجب استفاده از این روش در پرداخت های بین المللی می گردد ؟
سوال ۱۱: هزینه های خرید در روش اعتبار اسنادی به جهت وجود بانکها به عنوان واسطه تا چه اندازه نسبت به سایر روش های پرداخت کاهش می یابد؟
و سوال ۱۶: گذراندن دوره های آموزشی روش های پرداخت در بیع بین الملل تا چه اندازه موجب استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی در بیع بین الملل می گردد؟
به عبارت دیگر در عوض استفاده از ۱۶ سوال، میتوان ۴ سوال را از پاسخگویان پرسید و این متغیر را اندازه گیری کرد.
برای سنجش فرضیه های فوق از تعداد سؤال های زیادی استفاده شد که محقق، برای تسهیل کار پژوهشگران آتی، فرضیه هایی را آزمون کرد که از سؤال های بیشتری برای سنجش آن ها استفاده شده بود. اما در مورد سایر فرضیات از یک یا دو سؤال استفاده گردید که به دلیل عدم ضرورت، از آن صرف نظر شده است.
۴-۳-۲)آزمون FRIEDMAN
به منظور بررسی تفاوت میان تحقق فرضیات تحقیق، بین آنها آزمون friedman انجام شد که با توجه به جدول ۴-۳۴ مشاهده می شود که اعتبار این آزمون برابر ۰٫۰۰۰ و کمتر از ۰٫۰۵ بوده، بنابراین بین میزان تاثیر هر کدام از مولفه های مطرح شده در فرضیات بر تمایل به استفاده از اعتبارات اسنادی تفاوت معنی دار وجود دارد.
جدول ۴-۳۴ مقدار اعتبار آزمون فریدمن
Test Statisticsa
N
۱۵۰