وبلاگ

توضیح وبلاگ من

رابطه بین ساختار سازمانی و عملکرد سازمانی با میانجی گری نوآوری خدمات در بانک ها و موسسات مالی استان گیلان- قسمت ۹

ﻫﻢ­ﺗﺮازی، ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﭼﺸﻢ­اﻧﺪاز و رﻫﺒﺮی

 

 

 

۱۳

 

لاولر(۱۹۹۶)

 

ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی

 

 

 

۱۴

 

واگنر(۱۹۹۴)

 

ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺟﻮﯾﯽ

 

 

 

۱۵

 

ﺗﻮﻣﺎس (۱۹۹۱)

 

ﺗﻨﻮع ﻧﯿﺮوی ﮐﺎر

 

 

 

۲-۱-۴) مدیریت عملکرد سازمانی
مدیریت عملکرد سازمانی فرایندی است که از طریق آن بین عملکرد سازمانی و عملکرد منابع انسانی هماهنگی و همسویی ایجاد می­ شود. به عبارت دیگر مدیریت عملکرد سازمانی عبارت است از مجموعه­ بهم پیوسته­ای از سیاست­ها و اقدامات که از طریق تمرکز بر عملکرد فردی، موجب دستیابی به اهداف سازمانی می­گردد. مدیریت عملکرد سازمانی به عنوان راهی که می ­تواند بین اهداف سازمانی و فردی همسویی ایجاد کند و سبب بهبود، رشد، توسعه و تعالی سازمان شود. به عبارت دیگر مدیریت عملکرد سازمانی عبارتست از یک سری ابزار و رویکردهایی که سازمان را در رسیدن به اهداف خود یاری می­ کند(Kim,2013) در واقع مدیریت عملکرد سازمانی یک پیوند استراتژیک را از طریق ارزیابی و ممیزی کارکنان سازمان به منظور آگاهی از مهارتها، توانایی­ها، دانش و رفتارشان فراهم می­سازد و بیانگر یکسری اقداماتی است که در راستای اهداف سازمان در دوره­ های مشخص و به هم پیوسته صورت می­گیرد تا بتواند لایه­ های مختلف سازمان از پایین­ترین سطح(افراد یا کارکنان) تا بالاترین سطح را به صورت یکپارچه، کارا و اثربخش به سمت اهداف سوق دهد. بنابراین می­توان اصول اولیه مدیریت عملکرد را در چهار دسته زیر خلاصه کرد:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

  • ایجاد یک چشم انداز مشترک از اهداف استراتژیک سازمان

 

 

 

  • تعیین اهداف عملکردی برای هر یک از افراد و گروه­ ها به منظور حصول اطمینان نسبت به هم­سویی عملکرد افراد با نیازهای سازمان

 

 

 

  • استفاده از فرایند رسمی بررسی و ارزشیابی میزان موفقیت گروه­ ها و افراد در تحقق اهداف

 

 

 

  • پیوند دادن ارزشیابی عملکرد و توسعه کارکنان­، پاداش­ دهی و ایجاد انگیزه و تقویت رفتار مطلوب، به کارگیری این اصول سبب پیوند بین اهداف استراتژیک سازمان و عملکرد کارکنان، توسعه سازمانی، پاداش­ها و نتایج سازمانی می­ شود(جزئی،۱۹:۱۳۸۸-۲۱).

 

 

مدیریت عملکرد سازمانی مسیر دست یافتن به اهداف سازمانی را تعیین می­ کند و به این علت، متغیرهایی که سبب بهبود عملکرد سازمان می­شوند از اهمیت قابل توجهی برخوردارند(محقر و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۱-۵) معرفی مدل جامع اجرایی مدیریت عملکرد سازمان

 

 

  •  

 

 

  •  

 

      1. کلیات و دامنه کاربرد مدل

     

     

 

 

 

 

 

با توجه به پیشرفت و تعمیق سیستمهای مدیریتی و به لحاظ لزوم پرداختن به نیازها و توقعات عوامل درونی و بیرونی سازمان­ها و جلب رضایت آنان، در طی سالیان اخیر شاهد تقسیم ­بندی واستقلال مدل­های مدیریتی هستیم. لیکن قطعاً میتوان بیان کرد که ریشه و محتوای اصلی بیشتر آنها مبتنی بر چرخه معروف PDCA (طرح­ریزی، اجرا،کنترل و اصلاح) است و بالطبع، سیستم مدیریت عملکرد سازمان هم مستثنی از آن نیست.مدیریت عملکرد سازمان فرایندی استراتژی و جامع است که موفقیت پایدار سازمان را از طریق بهبود عملکرد فراهم میآورد . فرایند مدیریت عملکرد به عنوان یک فرایند مدیریتی، اساسی­ترین نقش را در تحقق اهداف و ماموریت سازمانها ایفا می کند. این فرایند، سازمان و تمام منابع آن را در جهت پیشبرد استراتژی های اتخاذ شده برای دستیابی به اهداف تعریف شده در دوره های زمانی مختلف، هدایت و راهبری میکند. لازمه مدیریت عملکرد سازمانها در دوره های زمانی کوتاه مدت، معین بودن اهداف و استراتژیهای دستیابی به آنهاست و مدیریت عملکرد، فراهم آورنده شرایطی برای پیاده­سازی استراتژیهای سازمان است. البته تعیین اهداف و استراتژیها می­توانند از فعالیت­های سطح بالاتر مدیریت عملکرد سازمانها تلقی شوند. نمودار هرمی شکل شماره ۲-۲، تبیین کننده جایگاه سیسستم مدیریت عملکرد توسعه داده شده است
همانطورکه در شکل۲-۱ نشان داده شده است، طرح­ریزی دارای مسیری از بالا به پایین و دستیابی به نتایج دارای مسیری از پایین به بالاست.به عبارت دیگر میتوان اینگونه بیان کرد که تعیین چشم­انداز و اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، پیش نیاز تعیین استراتژی ها و تعیین استراتژیها پیش نیاز طرح­ریزی عملیات­اند. در این حالت، مجموعه برنامه ­های روزانه، در جهت دستیابی به چشم­انداز جاری­سازی می­شوند و موفقیت پیاده سازی این سطح از برنامه­ ها و طرح­های تضمین کننده تحقق چشم انداز سازمان خواهد بود. البته قابل ذکر است قابلیت موفقیت سازمان حاصلضربی از دقت و صحت کلیه مراحل مسیر طرح­ریزی مدیریت سازمان(از تعیین چشم انداز تا تدوین برنامه روزانه) است و ضعف در هر مرحله به صورت مستقیم موفقیت کلی سازمان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

شکل ۲-۱: تبین حوزه سیستم مدیریت عملکرد(بیاضی طهرابند و همکاران؛۱۳۸۸)

 

 

  •  

 

بررسی تحلیلی و عددی فرآیند بالج آزاد گرم لوله آلومینیومی۹۳- قسمت ۳

۲) در این روش جابجایی محوری در دو طرف لوله (تغذیه محوری) وجود ندارد و گسترش محیطی لوله اولیه حدود کمتر از ۳% است و تغییر در ضخامت لوله بسیار کم است.
۳) در این روش پروفیل‌های موضعی و شعاع گوشه‌های داخلی با اندازه کمتر از چهار یا پنج برابر ضخامت بسیار سخت است.
۴) سرمایه‌گذاری در این روش نسبت به سایر روش‌ها کمتر است.
۵) زمان فرایند معمولا طولانی است.
۲-۶-۱-۱-۲ هیدروفرمینگ فشار بالا[۳۶]
دامنه‏ی فشار مورد استفاده در این روش بین ۸۳۰ بار تا ۴۱۵۰ بار است. در این روش به دلیل انبساط بیشتر لوله، بخش‏های هیدروفرم شده دارای کرنش پلاستیک کششی بالاتری بوده که در نتیجه باعث کاهش برگشت فنری و افزایش ثبات ابعادی قطعه می‏شود.
در زیر برخی ویژگی‏های این روش آورده شده است.
۱) فشار بالاتر، در کوتاه شدن چرخه‏ی فرایند نقش به سزایی دارد.
۲) در این روش می‌توان به نسبت‏های کشش بالاتر از ۸۵% دست یافت.
۳) فشار بالا آزادی عمل بیشتری به منظور ایجاد قطعات پیچیده موجب می‏شود.
۴) در این روش استفاده از تغذیه محوری به منظور جلوگیری از نازک شدگی ناشی از فشار بالا وجود دارد.
۵) در این روش از پرس‌های بزرگ‌تر، قالب‏های مقاوم‌تر، سامانه تشدیدکننده فشار قوی‌تر استفاده می‌شود، همچنین سرمایه‌گذاری اولیه بالاتر نیاز است.
۲-۶-۱-۱-۳ هیدروفرمینگ فشار مرحله‏ای (تدریجی)[۳۷]
در این روش لوله ابتدا درون قالب قرار گرفته و سپس قالب تا مقداری مشخص بسته می‏شود. نخستین مرحله‏ی اعمال فشار با فشار پایین صورت می‏گیرد که به لوله اجازه‏ی مقاومت در برابر نیروی فشاری قالب را داده باشد. هنگامی که قالب به طور کامل بسته شد فشار بالا برای شکل‏دهی طرح نهایی و پر کردن گوشه‏های قالب اعمال می‏شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در زیر ویژگی‏های این روش آورده شده است.
۱) سرمایه‏گذاری اولیه پایین می‏باشد.
۲) نیاز به روانکاری، پرس بزرگتر، عملیات نهایی مانند آنیل کردن، شست و شو و … برطرف می‏شود.
۳) ساخت اجزای بسیار پیچیده با گوشه‏های تیز و خم‏های پیچیده بسیار آسان می‏شود.
۴) طراحی اجزایی که دارای سوراخ‏های متعدد و شکل‏های خاص می‏باشند.
در حالت فشار متغییر (تدریجی) ، در هنگام بسته شدن قالب فشار داخلی اعمال و تا بسته شدن کامل قالب به حداکثر مقدار خود می‌رسد در صورتی که در حالت فشار بالا و فشار پایین، فشار داخلی سیال پس از بسته شدن کامل قالب شروع به افزایش می‌کند.
۲-۶-۱-۱-۴ هیدروفرمینگ فشار نوسانی[۳۸]
این روش با حذف مکرر و تدریجی چروک‌های قابل برگشت ناشی از شکل‏دهی که در اثر فشار نسبتا پایین به وجود می‌آید منجر به برجستگی مسطح لوله در ناحیه تغییر شکل آن می‌شود. در نهایت این برجستگی در ناحیه شکل‏دهی منجر به توزیع بهتر ضخامت شده و از نازک شدگی موضعی و پارگی لوله جلوگیری می‌کند.
۲-۶-۱-۱-۵ هیدروفرمینگ دوبل[۳۹]
در این روش با بهره گرفتن از مکانیزم تلفیق مقدار صحیح فشار داخلی و تغذیه محوری و فشار خارجی توسط دستگاه کنترل نیرو، از ترکیدن، چروکیدگی و خم‏شدگی لوله جلوگیری می‌کند. استفاده از فشار خارجی و کنترل صحیح بر روی تغذیه محوری و فشار داخلی منجر به نازک‏شدگی کمتر و تاخیر در آغاز ناپایداری پلاستیک می‏شود. همچنین بهره‌گیری از فشار خارجی، استفاده از مواد متنوع‌تر با جنس‌هایی که قابلیت شکل‌پذیری کمتری دارند، را مهیا می‌کند.
۲-۶-۱-۲ مزایا و معایب فرایند هیدروفرمینگ لوله
فناوری هیدروفرمینگ لوله مزایا و معایبی نسبت به دیگر روش‏های شکل‏دهی دارد که در زیر به آن اشاره می‏شود.
۲-۶-۱-۲-۱ مزایای فرایند هیدروفرمینگ لوله
۱) امکان ساخت قطعات با هندسه‏ی خارجی یا داخلی بسیار پیچیده
۲) دقت ابعادی و تلرانس‌های ابعادی بالاتر
۳) تنش‌های پسماند و برگشت فنری کمتر
۴) افزایش نسبت استحکام به وزن در قطعات تولیدی به دلیل وجود عملیات تولیدی یکپارچه و حذف عملیات جوشکاری، مونتاژ و …
۵) شکل‏دهی بالا و امکان تولید قطعات ساخته شده از لوله‌های با ضخامت‌ها و مواد مختلف بدون تعویض ابزار
۶) شکل‌دهی بالا
۷) کاهش تعداد فرایندهای تولیدی به علت دارا بودن کیفت سطح خوب محصولات و قابلیت انجام چند عملیات در یک قالب
۸) کاهش هزینه‌های مواد اولیه به دلیل استفاده از لوله بجای ورق (به دلیل مشابهت بیشتر لوله به محصول نهایی نیاز به برش ورق و میزان دورریزی آن را کاهش می‌دهد)
۹) کاهش هزینه مونتاژ به دلیل کاهش تعداد قطعات
۲-۶-۱-۲-۲ معایب فرایند هیدروفرمینگ لوله
۱) زمان سیکل نسبتا طولانی در مقایسه با فرایند سنبه ماتریس
۲) سرمایه‌گذاری اولیه بالا
۳ ) عدم وجود اطلاعات کافی در رابطه با فرایند
۴) نیاز به داشتن پرس به نسبت سنگین‏تر برای غلبه بر فشار هیدرواستاتیک معکوس (که در جهت خلاف سنبه و در سطح تصویر به نسبت وسیعی عمل می‌کند)
۲-۶-۱-۳ محدودیت‌های ذانی فرایند هیدروفرمینگ لوله
در زیر به محدودیت‏های هیدروفرمینگ لوله اشاره می‏شود.
۱) محدودیت تغییرات ابعادی در دمای محیط: دمای محیط به شدت می‌تواند تغییرات ابعادی را در فرایند هیدروفرمینگ لوله با محدودیت مواجه کند. بدین صورت که برای لوله‌ی آلومینیومی ۸ تا ۱۲ درصد قطر اولیه‌ی لوله و برای لوله‌ی فولادی ۲۵ تا ۴۰ درصد قطر اولیه‌ی لوله می‌باشد. که در نهایت برای حل این مشکل و به منظور انبساط بیشتر، فرایندهای مکمل مانند هیدروفرمینگ ثانویه و فرایند آنیلینگ مورد نیاز است.
۲) محدودیت در سرعت انجام فرایند شکل‌دهی: به طور کلی چرخه‌ی کامل فرایند هیدروفرمینگ لوله بین ۲۵ تا ۴۵ ثانیه طول می‌کشد. لازم به ذکر است سرعت نرخ کرنش و یا به عبارت دیگر سرعت فرایند مذکور در دمای محیط محدود شده که خود باعث بالا رفتن زمان فرایند می‌شود.
۳) تغییرات طول در انتهای لوله: به دلیل وجود تغذیه محوری که توسط سنبه‌های محوری به دو طرف لوله اعمال می‌شود، بیشترین تغییرات طول در انتهای لوله رخ می‌دهد.
۴) عدم استحکام‌بخشی: در فرایند هیدروفرمینگ لوله تنها مقداری کارسختی در ماده به وجود می‏آید، لذا نباید انتظار بالا رفتن استحکام را برای محصول نهایی از فرایند داشت.
۵) وابسته بودن تغذیه محوری به نسبت طول به قطر لوله: در فرایند هیدروفرمینگ لوله توانایی تغذیه محوری به شدت به طول نمونه در مقایسه با قطر آن وابسته است.
۶) بالا بودن هزینه تجهیزات: در هیدروفرمینگ لوله فشار زیادی جهت شکل‏دهی لوله مورد نیاز است که همین امر مستلزم طراحی و ساخت پرس‌های بزرگتر با ظرفیت ۲۵۰۰ تا ۸۰۰۰ تن می‌باشد که خود بسیار هزینه‌بر است.
۲-۶-۱-۴ کاربرد هیدروفرمینگ لوله
از دسته صنایعی که در آن‏ها فرایند هیدروفرمینگ کاربرد دارد، می‏توان به صنایع نظامی، خودروسازی، نفت و گاز، هوافضا اشاره کرد. پس از صنعت نفت و گاز به عنوان نخستین استفاده کننده از قطعات تولید شده به روش هیدروفرمینگ، صنعت خودروسازی بیشترین استفاده را دارد.

بررسی تاثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر عملکرد صادراتی شرکت های صادرکننده سنگ تزئینی استان مرکزی- قسمت ۹

پژوهشگر برای پاسخگوئی به مساله تدوینشده و یا تصمیمگیری در مورد رد یا تائید فرضیهای که صورتبندی کردهاست، از روش های مختلف تجزیه و تحلیل میتواند استفادهکند. روش های مختلف تجزیه و تحلیل را میتوان به ۳ نوع کلی که هر یک دارای روش های خاص خود هستند، تقسیمکرد :
دانلود پایان نامه
۱-تجزیه و تحلیل توصیفی
۲-تجزیه و تحلیل مقایسه ای
۳-تجزیه و تحلیل علی (خاکی،۱۳۷۹: ۳۲۶)
بطور کلی روش های تجزیه و تحلیل مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از :
  ۳-۷-۱ رگرسیون
در تحقیقاتی که از تحلیل رگرسیون استفاده می‌شود، هدف معمولا پیش‌بینی یک یا چند متغیر وابسته از یک یا چند متغیر مستقل است. یک مدل رگرسیونی که یک متغیر مستقل داشته باشد را یک مدل رگرسیونی ساده می‌گویند. چنانچه هدف پیش‌بینی یک متغیر وابسته از چند متغیر مستقل باشد از مدل رگرسیون چند‌گانه استفاده می‌شود اما در صورتی که هدف پیش‌بینی هم زمان چند متغیر وابسته از متغیر‌های مستقل یا زیرمجموعه آنها باشد از مدل رگرسیون چند متغیری استفاده می‌شود. در تحقیقات رگرسیون هدف پیدا کردن متغیرهای مستقلی است که تغییرات متغیر وابسته را پیش‌بینی می‌کند. ازآنجائی که هدف پژوهش حاضر،پیش‌بینی تغییرات متغیر وابسته براساس متغیر مستقل تحقیق می‌باشد، از رگرسیون خطی ساده استفاده می‌شود. که معادله کلی آن به شرح زیر است:
y = β۰ + β۱x1 + ε
: x متغیرمستقل : Yمتغیر وابسته : β۰ عرض از مبدا معادل ε : خطای پیش‌بینی
۳-۷-۲- ضریب همبستگی
ضریب همبستگی، شدت و نوع رابطه (مستقیم یا معکوس) بین دو متغیر را نشانمیدهد. از آنجا که داده های تحقیق، از نوع کمی هستند، از ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون ارتباط بین آنها استفاده شده است. فرمول ضریب همبستگی پیرسون در رابطه زیر نشان داده شده است.

در این رابطه X، متغیر مستقل، Y متغیر وابسته و N حجم نمونه می‌باشند.
از این آزمون نیز جهت بررسی روابط بین متغیرها استفاده میشود.
۳-۷-۳ آزمون میانگین یک جامعه آماری :
اگر فرضیه ای در خصوص میانگین یک جامعه آماری طراحی شود با بهره گرفتن از مراحل آزمون آماری می توان صحت یا سقم فرضیه را در سطح معنی داری  تعیین کرد.
مراحل چهارگانه آزمون فرض آماری برای  به شرح زیر است .
فرض ها : بر اساس قواعد بیان شده ، فرضیه های آماری برای میانگین جامعه ، صرف نظر از فرضیه پژوهشی یکی از تعاریف زیر را خواهد داشت :
۱ ۱)  ۲ )  ۳ )
می تواند نشان دهنده ادعا یا نقیض ادعا باشد. همچنین  همان میانگین مورد آزمون است .
آماره آزمون : توزیع  بر اساس شرایط تخمین ، یکی از توزیع های z یا t را خواهد داشت . حال بر اساس هر یک از حالت های تخمین  ، آماره آزمون به این شرح تعریف می شود :
وقتی نمونه از جامعه نرمال با انحراف معیار معلوم انتخاب شود ، توزیع  صرف نظر از حجم نمونه نرمال است و در نتیجه آماره آزمون ، Z خواهد بود که چنین تعریف می شود :

هرگاه نمونه از جامعه ای نرمال با انحراف معیار نامعلوم انتخاب شود ، توزیع نمونه گیری  بر اساس حجم نمونه به شرح زیر است :
الف) اگر حجم نمونه کوچک باشد n<30 ، توزیع  از t استودنت برخوردار است و آماره آزمون :

ب) در صورتیکه حجم نمونه بزرگ باشد n>30 توزیع  بر اساس قضیه حد مرکزی از تقریب نرمال برخوردار است و آماره آزمون آن عبارتست از :

در این حالت همچنین می توان بر اساس تعریف رابطه Z و t از رابطه زیر نیز استفاده کرد :

۳ – مقدار بحرانی : در این مرحله محقق پس از تعیین مقدار  و سطح اطمینان ، آزمون خود را از نظر یک دنباله و دو دنباله بودن مشخص می کند . اگرچه نوع آزمون بر اساس حالت های مرحله اول تعریف می شود ، ولی تعیین مقدار بحرانی ( مرز  و  ) بر اساس  و نوع آماره آزمون صورت می گیرد که از جدول مربوطه استخراج می شود .
۴- تصمیم گیری: دراین مرحله مقدارآماره آزمون محاسبه شده با مقدار بحرانی مرحله سوم مقایسه می شود. اگرآماره آزمون درناحیه پذیرش  قرارگیرد، فرض  درسطح اطمینان  ۱- ۱۰۰% پذیرفته می شود. درغیراینصورت داده های نمونه دلیل محکمی برتایید  ارائه نداده وآنرا ردمی کنند.
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه
تجزیه و تحلیل داده‌ها جهت بررسی صحت و سقم فرضیات برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع‌ آوری شده از موضوع مورد تحقیق می‌باشد؛ تجزیه وتحلیل اطلاعات از اصلی‌ترین و مهمترین بخش های تحقیق محسوب می‌شود. داده‌های خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار می‌گیرند.
برای تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌ آوری شده ابتدا آمار توصیفی که به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق شامل جنسیت، میزان تحصیلات و … می‌پردازد؛ مورد بررسی قرار می گیرد. سپس آمار تحلیلی مطرح می‌گردد. سپس از طریق آزمون تی استیودنت، آزمون فریدمن، آزمون همبستگی و رگرسیون به برسی و آزمون فرضیات می پردازیم.
بخش اول – آمار توصیفی مربوط به پاسخ دهندگان
در این بخش از تجزیه و تحلیل آماری به بررسی چگونگی توزیع نمونه‌ آماری از حیث متغیرهایی چون، جنسیت، سن، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و میزان سابقه پرداخته می‌شود.
الف- جنسیت

 

جدول۴-۱- فراوانی جنسیت

بررسی علل رقابت‌های مثبت و منفی و تأثیر آن بر امنیت ملی کشور ایران ۱۷۰ص- قسمت ۶

 

تعداد

 

۸۸

 

۷۹

 

 

 

جمع

 

۱۰۰

 

۱۰۰

 

 

 

 

Source: the political Elite of Iran. P. 238

 

۵ـ فرهنگ مشارکتی

بحث از فرهنگ در کلیه شئون حیات سیاسی ـ اجتماعی انسان جاری است و آنگونه که اندیشه‌گران اجتماعی معاصر اظهار داشته‌اند تمامی پدیده‌ها اعم از انسانی یا طبیعی بر بستر فرهنگی قرار دارند که در حکم بنیان اصلی پدیده‌ها و رفتارها به شمار می‌آید. با این توصیف معلوم میشود که «رقابت سیاسی»، نیز محتاج وجود فرهنگ سیاسی است که بتواند بستر مناسب را برای مشارکت و رقابت فراهم آورد. بدین معنا که، باورها و التزامات قانونی ـ عقلی مذکور باید به مثابه هنجارهایی حساس و مهم در بطن فرهنگ سیاسی نخبگان و توده درآمده تا بتواند نتیجه‌بخش باشند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
از این دیدگاه می‌توان به طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌های آسیب‌شناسانه در موضوع «رقابت سیاسی» اشاره داشت که فصل مشترک تمامی آنها، این است که در درون فرهنگ ایرانی عناصری وجود دارد که به نوعی راه را بر مشارکت و رقابت سیاسی سد مینماید.
عواملی چون استبدادطلبی، فرد محوری، مخفی‌کاری، روحیه غیر جمعی و مواردی از این قبیل که گذشته از صحت و یا سقمشان ضعف مشارکت را در نبود یا ضعف فرهنگ سیاسی جستجو می‌نمایند. نکته مهم در بحث از فرهنگ، شیوع این هنجارها و عدم اختصاص آنها به گروه یا حزب خاصی است؛ چرا که در این صورت نمی‌توان توقع داشت رقابت سیاسی، به عنوان بازی‌ای که بازیگران آن، اعم از نخبگان و توده‌ها هستند به صورت کاملی به اجرا درآید. بنابراین، باید بسط فرهنگ مشارکتی را در پیکره هرم اجتماعی، به مثابه یکی از لوازم و مقومات «رقابت سیاسی» تلقی نمود. متأسفانه شاخصه‌های فرهنگی این بعد، در جامعه ما وضعیت مطلوبی را نشان نمی‌دهند.
تفاوت چشمگیر، بین نرخ مواد، بهره‌مندی از تسهیلات اجتماعی، نوع معیشت و اشتغال خاطر افراد در ایران تا آنجاست که می‌توان ادعا کرد برای برخی مشارکت، همچون یک نیاز اولیه و برای عده‌ای نیاز تشریفاتی و برای برخی مقوله‌ای بی‌ارزش است.
شایان ذکر است که مشکلات اقتصادی اجتماعی از این توانایی برخوردارند که مشارکت و رقابت سیاسی را از منظومه خواست‌های مردم به در کرده، بدین ترتیب اقبالی برای حضور وجود نداشته باشد، معنای کلام فوق آنست که «رقابت سیاسی» نیازمند وجود بستر فرهنگی ویژه‌ای است که در آن شهروندان، مشارکت و رقابت را امری خطیر و نیازی مهم تلقی می‌نمایند. و این امر میسر نیست، مگر آنکه فضای ذهنی و مادی متناسب با آن فراهم آید، طبیعی است که توده‌های جاهل و درگیر مشکلات روزمره، طبیعی است که نمی‌توانند به تصویری درست از رقابت دست یافته و آنرا به اجرا گذارند[۲۲].
نقش عوامل فرهنگی در گسترش مشارکت سیاسی و اجتماعی
فرهنگ از مهم‌ترین متغیرهای مشارکت سیاسی و اجتماعی است.
مشارکت افراد در جامعه‌ای که دارای فرهنگ سیاسی مشارکتی است، گسترده است؛ در مقابل، در جامعه فاقد چنین فرهنگی، مردم با پدیده‌های سیاسی و اجتماعی برخورد انفعالی دارند. در جامعه‌شناسی سیاسی، درباره عوامل مؤثر مشارکت نظریه‌های گوناگونی وجود دارد، نظریه «تفهمی ماکس وبر» با تکیه بر فرهنگ معتقد است تغییرات فرهنگی، سبب تغییرات در حوزه‌های مختلف اجتماعی می‌شود؛ اما نظریه «وترمینستی مارکس» عوامل اقتصادی را زیربنای روابط اجتماعی مانند مشارکت می‌داند.
از آنجائیکه مذهب در ایران ریشه عمیقی دارد، عوامل فرهنگی پس از عامل دین، مهمترین عوامل تأثیر گذار برمشارکت سیاسی و اجتماعی هستند که با زمینه‌سازی یک فرهنگ سیاسی مطلوب، به افزایش مشارکت اجتماعی می‌توان امیدوار بود.
همانطور که آگاهی‌های عمومی و وابستگی‌های اجتماعی، در افزایش مشارکت مردم نقش مهمی دارند، یکی از دلایل شرکت فرد در امور سیاسی و اجتماعی پیوستن به جمعیتی است که به گونه‌ای آرزوها، ارزش‌ها، نارضایتی‌ها و برداشت‌های او را منعکس می‌کند.
علمای علم سیاست معتقدند هر قدر شهروندان بیشتر به تعلقات مشترک میان خود آگاهی داشته باشند، بهتر می‌توانند تصمیم‌های سیاسی را که به مصالح عام نزدیکتر، تشخیص دهند، بشرط آنکه امکان واقعی انتخاب و مشارکت را در اختیار داشته باشند.
نمایندگان جماعتی که خواستار یک نظام سیاسی و اجتماعی خاص هستند، بر پایه وجدان ملی به یک فلسفه مشترک دل می‌بندند، این فلسفه در یک نوع تعلق اشتراک ریشه دارد که منشأ تکلیف برای افراد می‌شود و رعایت این تکالیف، افراد را از عرصه کنش تکلیف برای افراد می‌شود و رعایت این تکالیف، افراد را از عرصه کنش و واکنش‌های فردی و شخصی بالاتر می‌برد.
مبنای اجماع ملی، تاریخ و آثار فرهنگی و مذهبی یک ملت و تصور خاص او از انسان و جامعه است. در متون اسلامی نیز به تعلقات دینی اجتماعی انسان در مشارکت توجه شده است.
شهید آیت الله صدر مدار و منشاء مشارکت سیاسی و اجتماعی درونی انسانها می‌داند.
محتوای درونی انسان، درحقیقت اندیشه و اراده او را تشکیل می‌دهد و اساس جنبش ها را پدید می‌آورد.[۲۳]
در تاریخ ایران، بدلیل وجود نوع خاصی از فرهنگ سیاسی، عوامل اولیه و ثانویه جامعه پذیری، توانایی تربیت شهروندان مسئولیت‌پذیر را نداشته و زمینه را برای پیدایش اقتدارگرایی و استبداد فراهم آورده است.
نوع حکومت استبدادی، بدلیل انحصار همه امور و حقوق برای خود، ناامنی را برای همگان ایجاد می‌کرد، در این سلطه استبدادی، هیچ کس منزلت مشخصی نداشت و همه منزلت‌ها را حاکم مستبد تعیین می‌کرد.
ناامنی موجود در جامعه، به نوبه خود، سبب تقویت عناصر منفی فرهنگ از قبیل تملق، دروغگویی، ریاکاری، دم غنیمت شمری و بی‌ثباتی می‌شد و حکومت با انحصار همه امور بدست خود، عملاً مردم را از صحنه مشارکت سیاسی منزوی می‌کرد.
برای رسیدن به سنت سالم رفتار سیاسی و اقتصادی از جمله مسئولیت پذیری، قانون‌گرایی، نظم پذیری، مشارکت سیاسی و … باید به تغیر مدل فرهنگ سیاسی اقدام کرد.
بنظرمی‌رسد مدل جدید فرهنگ سیاسی مبتنی بر مشارکت، مسالمت و اعتماد، جایگزین مدل خصومت، زور و بی اعتمادی شود؛ و تنها در چنین وضعیتی، تلاش همه جانبه برای مشارکت در عرصه‌های مختلف نهادینه می‌شود و رشد و توسعه فرهنگی، نوآوری و حل مسالمت آمیز تعارضات و در نهایت قانون‌پذیری و انضباط اقتصادی و اجتماعی درونی ببار می‌آورد.
در تاریخ معاصر ایران، تلاِش‌های فراوانی- نظیر انقلاب مشروطه- برای ایجاد تحول در مدل فرهنگ سیاسی معمول شد، ولی به نتیجه نرسید؛ و اینک در پرتو انقلاب اسلامی، فرزندان پرتوان این دیار درصددند دغدغه تاریخی این ملت را با دستان چیره خود مرتفع و با تغییر پارادایم فرهنگ سیاسی، توسعه و شکوفایی و اعتلا را نهادینه کنند.[۲۴]
مرزهای وفاق و رقابت سیاسی
با تلقی «رقابت سیاسی» به عنوان کانون و عرصه زورآزمایی و به محک کشیدن گروه‌ها، تشکل‌ها، اندیشه‌ها و دیدگاه ها، می‌توان اذعان کرد «انتخابات»، به خوبی سیمای بازیگران عرصه رقابت را آشکار خواهد ساخت. انتخابات، بستری است که گروه های سیاسی و تشکل‌ها با عرضه آرا و برنامه‌های خود به افکار عمومی در تلاشند به گستره تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها یا همان کانون‌های قدرت و اقتدار وارد شوند؛ به همین دلیل این روند مستلزم رقابت و فعالیتهای تبلیغاتی گروه ها و افراد به منظور جذب اذهان و جلب آراء شهروندان است؛ همچنین به خوبی هویداست که در این روند «نحوه تعامل و رفتار رقابتی» گروه ها و دیدگاه ها بسیار مهم و تعیین کننده است.
بی‌تردید جایگاه احزاب و جناح‌های مختلف سیاسی کشور به عنوان موتور محرک افکار عمومی جهت ترغیب آنان به مشارکت انتخاباتی، بسیار قابل توجه است. آنها خواهند توانست در نهادینه شدن رفتار سیاسی و جهت‌یابی فعالیت سیاسی- اجتماعی شهروندان موثر باشند، به عبارت دیگر تعامل جناح‌ها و تشکل‌ها و اساساً بازیگران عرصه رقابت و سیاست، باید به گونه‌ای باشد که همچون الگویی فرهنگ‌ساز و جریان ساز به ایجاد و تقویت عرصه‌ای مناسب برای مشارکت سیاسی کلیه آحاد جامعه بیانجامد. در این تعامل و روابط فیمابین و متقابل بین فعالان و رقبای سیاسی با هر دیدگاه و اندیشه‌ای که دارند مسئله «وفاق» و «تفاهم» از جایگاه خطیری برخوردار است.
در مفهوم وفاق و تفاهم عمومی بین جناح‌ها و طیف‌های مختلف این نکته نهفته است که کلیه جناح‌ها و جریانات سیاسی و اجتماعی با هر رویکردی که به عرصه سیاست فرهنگ و اقتصاد و به تعبیری به نحوه مدیریت شوونات خرد و کلان جامعه دارند بایستی نسبت به یکسری شاخص‌های اقتدار و منافع ملی پایبند باشند و در چارچوب قانون اساسی و مصالح نظام حرکت کنند. بطوریکه رهبر معظم انقلاب آیه ا… خامنه‌ای در یکی از سخنرانیهای خود ضمن تبیین جایگاه احزاب و دسته‌جات سیاسی سه الگو را به عنوان مسیر فعالیتها و تعامل مطلوب آن‌ ها بیان داشتند. این سه الگو از این قرار است:
۱ـ احساس مسئولیت اخلاقی؛ به این معنا که جناح‌ها در تمام مراحل رقابت و کسب قدرت سیاسی و تعامل با گروه های فعال در فضای سیاسی کشور، نسبت به مسئولیت خطیر خویش در قبال مردم و پروردگار آگاه باشند و قدمی از این طریق الهی بیرون ننهند.
۲ـ انسجام تشکیلاتی؛ بدین معناست که اگر جناح‌ها و تشکل‌های سیاسی نسبت به تقویت مبانی تئوری و دیدگاه های خود بپردازند و بتوانند برنامه‌هایی دقیق و جامع برای مدیریت کشور ارائه دهند خواهند توانست در عرصه رقابت‌ها و مبارزات سیاسی از هر گونه شیوه‌های غیر منطقی و رفتارهای مخرب و ناپسند بی‌نیاز باشند.
۳ـ حمایت مردمی، بالاترین پشتوانه و مهمترین سرمایه یک تشکل و حزب سیاسی است و هرقدر نفوذ و جایگاه اجتماعی و به تعبیری وزن سیاسی و اجتماعی یک تفکر و یک جریان سیاسی در نزد عموم بالاتر باشد خواهند توانست به صورتی موفق‌تر و مطلوب‌تر در عرصه ظاهر شوند.
توجه بیش از پیش به این الگوها نه تنها موجب بالا رفتن مشارکت سیاسی و تشریک مساعی شهروندان در شکل‌گیری انتخاباتی سالم و فضای وفاق آمیز بین جناح‌ها خواهد شد بلکه اعتماد سیاسی و خودباوری سیاسی را نیز نزد مردم ارتقا خواهد داد و عاملی خواهد شد، در ثبات افکار عمومی و موزون بودن آهنگ تغییرات در نزد آنان.
چنانچه مطرح شد «رقابت» بین فعالان عرصه سیاست و اجتماعی، موضوعی دو وجهی است، زیرا همانگونه که رقابت سالم گویای جامعه مدنی و رشد توسعه سیاسی است، و بسترساز نشاط و تعاملی آراء و افکار مختلف در کشور محسوب میشود؛ اما اگر به نحوی منفی و ناسالم در جریان باشد، موجب هدر رفتن فرصت‌ها و از بین رفتن روحیه مشارکت و فعالیتهای جمعی شهروندان خواهد شد، لذا «رقابت سیاسی» نیازمند مرزبندی و لحاظ کردن چارچوب‌هایی است که آنرا منطقی، قانونمند و سازنده کند. در این خصوص چند نکته دیگر هم وجود دارد:
۱ـ تمام جناح‌ها و طرف‌های درگیر در عرصه رقابت‌های انتخاباتی و مسابقات سیاسی، باید خود را در میدان خدمت‌رسانی به مردم و کشور در نظر بگیرند و بر سر موضوعاتی چون منافع ملی، قانون اساسی و مصالح نظام اسلامی توافق داشته و، به گفتمان اصیل و فراگیر موجود یعنی «مردم سالاری دینی» با تمام شقوق و لوازمش پایبند و متعهد باشند.
۲ـ در رقابت‌های حزبی و سیاسی باید به روش‌های سالم برخورد اندیشه‌ها و دیدگاه ها وارد عمل شوند و در هر اقدامی سهم اخلاق و سهم منطق را رعایت کنند تا تحزب به مفهوم مثبت و سودمند آن تحقق یابد.
۳ـ همه دست‌اندرکاران این رقابت‌ها، باید به تحقق رقابت نشاط‌انگیز و قاعده‌مند کمک کنند و از تثبیت به شیوه‌های غیر متعارف و یا ایجاد فضای احساس و جنجال بپرهیزند؛ همچنین تحمل‌پذیری گروه ها، باید در حدی باشد که نسبت به پیروزی یا عدم توفیق خویش در عرصه رقابت به نحوی واقع بینانه برخورد کنند، جناح یا تفکر پیروز نسبت به طرد کامل و حذف رقیب نپردازد. و جناح اقلیت یا به تعبیری که از روی تسامح می‌توان گفت‌ «شکست خورده»، با کمک و مشورت‌دهی به جناح «پیروز»، او را در خدمت به کشور و ملت یاری رساند.
۴ـ در عرصه رقابت‌ها، نباید با تنگ نظری و انحصارطلبی به پنهان‌کاری و درو کردن افکار عمومی پرداخته شود. حوزه دیالوگ «گفتگو» بین جناح‌ها و گروه ها، اعتمادزایی و مشارکت آفرینی در بین همگان را در پی دارد و این تنگ‌نظری‌ها و رفتارهای غیر مدنی، اولین نمره‌اش دوگانگی و یا چندگانگی فاصله دار بین طرف‌های رقابت سیاسی میشود و آنگاه است که چانه‌زنی‌ها و رقابت‌ها، شخصی یا گروهی می‌شوند و این، همان رقابت ناسالم سیاسی است. موارد فوق را می‌توان به عنوان شاخص‌های موردنیاز در رقابت سالم و قانونمند در نظر گرفت که در قالب مرزهای وفاق و تفاهم ملی می‌توان آنها را عملی ساخت.
وفاق محور، علاوه بر تعامل چند بعدی و مطلوب جناح‌ها، تمام نخبگان و گروه های مرجع نیز قابل سازماندهی هستند که این خود از موجبات مشارکت بیشتر سایر شهروندان خواهد بود[۲۵].
«پس در یک پروسه و روند سیاسی هم تغییر در دیدگاه استراتژیک طرفین تعارض را باید در نظر گرفت و هم پیامدهای ناخواسته کنش‌های مستقیم را[۲۶]»

فصل چهارم

 

آسیب‌شناسی رقابت‌های سیاسی

آسیب‌شناسی رقابت‌های سیاسی در ایران
منتقدان رقابت معتقدند در حال حاضر، رقابت‌های سیاسی بنا به دلیل‌های مختلفی که در ذیل به تفصیل ارائه می‌شوند نمی‌تواند منطبق با شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه ایران باشد. این عده عقیده دارند هرچند نفس وجود تکثر و تنوع عقاید و دیدگاه‌های مختلف و امکان رقابت میان آنها ذاتاً امری مطلوب و پسندیده است، اما در عین حال، برخی مسایل و مشکلات وجود دارد که باعث میشود رقابت‌های سیاسی کارآیی خود را از دست داده و به جای همگرایی، منجر به خشونت و بحرانهای سیاسی شده و وفاق ملی را آسیب‌پذیر سازد.
استدلال منتقدان
۱ـ ضعف روحیه دگرپذیری
دگرپذیری، عبارت است از تحمل واقعیت عقیده و باور مخالف و یا عقیده‌های دیگران و نه پذیرش خود آن یا عمل به آن. دگرپذیری به معنای مخالفت نکردن یا دفاع نکردن مستحکم از نظر خویش نیست، بلکه صرفاً به معنای تلاش نکردن برای حذف دیگری و از میان بردن رقیبت است. هرگاه انسانها به قهر یا خشونت متوسل شوند تا آنچه را که موردنظرشان نیست از میان بردارند، اصل مدارا و دگرپذیری نقض خواهد شد.
منتقدان رقابت‌های سیاسی، عقیده دارند با وجود آنکه اختلاف علاقه‌ها، عقیده‌ها و سلیقه‌ها امری طبیعی است به نحوی که نمی‌توان جامعه را عاری از آن تصور کرد، اما آنچه در شرایط فعلی بصورت مسأله پیچیده درآمده است نحوه اداره این اختلافات، چگونگی برقراری ارتباط اجتماعی و تماس سیاسی است.

نقد و بررسی و ترجمه کتاب المقامه

این بخش دارای سه قسمت است: ۱ـ مقامه در گذر تاریخ. ۲ـ مقامه های یازجی.
۳ـ ویژگی های مقامه های یازجی.
در قسمت نخست، نویسنده مقامه نویسان دیگر را که در تقلید از بدیع الزمان و حریری به فن مقامه نویسی پرداخته‌اند، نام می‌برد و تصریح می‌کند که مقامه نویسی به دست حریری به چنان مرتبه‌ای رسید که دیگر کسی نتوانست مقامه‌ای در تراز مقامه‌های او بنویسد و تنها یازجی در دورۀ معاصر توانست تا حدود قابل توجهی در تقلید دقیق از حریری موفق شود. در قسمت دوم نویسنده، مقامه نویسی یازجی را مورد بررسی قرار می‌دهد و پس از بیان مطالبی در مورد سرگذشت و آثار او، شکل و ساختار مقامه‌های او را تبیین می‌کند. در قسمت پایانی نیز با برشمردن ویژگی‌هایی از جمله ثروت لغوی، سجع پردازی، اقتباس از قرآن و ادبیات، بازی‌های لفظی، فکاهه گویی وگزینش الفاظ غریب، برای مقامه‌های یازجی تصریح دارد؛ با اینکه یازجی در تقلید از حریری تا حدود قابل توجهی موفق بوده، ولی در برخی از این ویژگی‌ها به ویژه در فکاهه، شیرینی نگارش و سجع پردازی، حریری به مراتب بر او برتری دارد.
پایان نامه
۴- ۴. جایگاه کتاب در دیگر تحقیقات
از آن جایی که این کتاب از طرفی یکی از شاهکار‌های ادبی زبان عربی را مورد مطالعه قرار داده و از طرف دیگر این تحقیق به دست ادب پژوهی مشهور و توانا به نام شوقی ضیف انجام شده است، مورد استقبال گستردۀ خوانندگان و ادب پژوهان واقع شده و بارها تجدید چاپ شده است. علاوه بر این، مقامه پژوهان بعد از تألیف این کتاب پیوسته از آن بهره برده اند و بدان استناد کرده اند، که در ذیل چند نمونه به عنوان مثال ذکر می‌شود:

 

    1. «المقامه فی الأدب العربی و الآداب العالمیه»، نویسنده: حاجی زاده، مهین، نشریه: زبان و ادبیات «اللغه العربیه و آدابها» فروردین ۱۳۸۵ - شماره ۴ (۱۶ صفحه - از ۱۷ تا ۳۲)

 

    1. «قراءه نقدیه لنص نثری من مقامات الهمذانی المقامه القردیه»، نویسنده: نادر عبدالکریم حقانی، نشریه: تاریخ «الذخائر» شتاء و ربیع ۱۴۲۴ - العدد ۱۷ و ۱۸ (۱۸ صفحه - از ۴۹ تا ۶۶)

 

    1. «المقامه القردیه الفکره و البناء»، نویسنده: عبدالکریم محمد حسین، نشریه: علوم انسانی «التراث العربی» رجب ۱۴۲۴ - العدد ۹۱، (۲۷ صفحه - از ۴۱ تا ۶۷)

 

۵- بررسی کتاب «المقامه»
پس از معرفی کتاب، نوبت به بررسی آن می‌رسد. «هدف اصلی بررسی کتاب آن است که خوانندۀ احتمالی کتاب پیشاپیش آگاه شود که آیا باید کتاب مورد بحث را برای مطالعه برگزید یا خیر؟»[۶].
در این بخش ابتدا به مطالعۀ ساختار شکلی کتاب، و سپس به محتوا و درون مایۀ آن می‌پردازیم.
۵- ۱. بررسی ساختار شکلی
در این قسمت به بررسی کتاب از جهت ظاهر آن می‌پردازیم. هدف از این بررسی آن است که ببینیم آیا کتاب شرایط ظاهری یک اثر فنی را رعایت کرده است و آیا از ویژگی‌های شکلی یک نوشتۀ علمی برخوردار است یا خیر. در این بخش از مسائلی چون: عنوان کتاب، مقدمه کتاب، فصل بندی کتاب، مصادر و منابع و فهرست کتاب سخن می‌گوییم.
۵- ۱- ۱. عنوان کتاب
بررسی نام کتاب اولین گام در راه بررسی آن است زیرا عنوانی که نویسنده یک اثر علمی برای کتاب خویش بر می‌گزیند، باید تصویر روشنی از موضوع و محتوای کتاب ارائه کند. عنوان کتاب حاضر - چنانکه بارها بدان اشاره شده است- «المقامه» نام دارد.
همانطور که از این عنوان کلی کاملا واضح است، این کتاب با هدف بررسی فن مقامه نویسی نگاشته شده است و این عنوان مطلق به خواننده این اجازه را می دهد در پس و پیش واژۀ مقامه، کلمه یا عبارت‌هایی در ذهن خود تصور کند و تا حدودی حدس بزند که نویسنده قصد دارد فن مقامه نویسی را از چه منظری مورد بحث و تحقیق قرار دهد، و یا اصلا راه به جایی نبرد و به تورق کتاب اقدام کند چون همانگونه که بیان شده خواننده می تواند در قبل و بعد عنوان، چیزی از خود اضافه کند مثلاً پیدایش و تطور مقامه، یا مقامه در ادبیات عربی، یا مقامه در گسترۀ تاریخ، یا ارزش ادبی مقامه و از این قبیل حدس‌ها.
۵- ۱- ۲. مقدمه کتاب
مقدمه هر کتاب شامل معرفی موضوع، بیان تاریخچه‌ای از پیشینۀ کارهای انجام شده و بیان هدف از تألیف آن است. مقدمۀ کتاب «المقامه» مقدمۀ بسیار مختصری است ولی در عین حال، همۀ بخش‌های گفته شده را در بر دارد. در این مقدمه، نویسنده هدف اصلی خود را از تألیف این کتاب معرفی مجدد فن مقامه نویسی به نسل های کنونی بیان می کند تا با آشنایی با این منبع زبانی، ثروت زبانی خود را غنا بخشند.
۵- ۱- ۳. فصل بندی کتاب
خواننده قبل و بعد از مطالعۀ کتاب مذکور به خوبی در می‌یابد که کتاب از فصل بندی نسبتاً منطقی و به هم پیوسته‌ای بر خوردار است، به این صورت که جدای از بخش اول، در بین سه بخش دیگر آن، یک توالی تاریخی مشاهده می‌کند.
۵- ۱- ۴. مصادر و منابع
از مواردی که موثق بودن یک اثر را اثبات می‌کند، کتاب‌هایی است که نویسنده در نگارش کتاب خود از آنها استفاده کرده است. خواننده با دیدن مصادر و منابع کتاب و بررسی آنها، به اهمیت کتاب و درجه علمی آن پی می‌برد. از این روی، قسمت مصادر یک اثر علمی نقش مهمی در شناساندن آن ایفا می‌کند.
با این همه، کتاب «المقامه» شوقی ضیف فاقد این بخش است و در انتهای کتاب جز فهرست مطالب، چیز دیگری دیده نمی‌شود. در پانوشت‌های کتاب نیز تنها شرح واژگان دشوار دیده می شود.
این کاستی به خاطر غفلت نویسنده نیست بلکه بدین سبب است که کتاب یادشده اثری آکادمیک به شمار نمی‌آید و باید آن را حاصل مطالعات شخصی شوقی ضیف دانست، از این رو نباید انتظار داشت که وی برای مطالب خود منبعی ذکر کند. چون شوقی ضیف با توجه به مطالعات و تحقیقات گستردۀ خود در ادب عربی چه بسا خود را صاحب نظر و بی نیاز از ذکر آثار دیگران به عنوان منبع بداند، مانند این است که از «سیبویه» بخواهیم تا مطالب کتاب خود را مستند کند. بنا بر این شاید نتوان از این جهت بر او خرده گرفت. با این وجود در میان بخش های مختلف گاهی نظر دیگران را به منظور تأیید، رد یا نقد و یا سند مطرح می کند.
۵- ۱- ۵. فهرست کتاب
فهرست مندرجات یک کتاب از اجزاء مهم آن شمرده می‌شود زیرا بیانگر تصویری عام و کلی از کتاب و نشان‌دهندۀ توالی مباحث نسبت به یکدیگر است. همچنین با نگاهی گذرا به فهرست یک کتاب می‌توان به موضوع آن پی برد؛ بنا بر این ترتیب منطقی بخش‌ها و فصول در در ترسیم فضای کلی کتاب و نمایاندن موضوع آن نقش بسیار مهمی دارد.
هر چند در یک نظر کلی فهرست کتاب «المقامه» دارای ویژگی های فوق است ولی نویسنده میتوانسته فهرست مذکور را گسترش دهد تا خواننده تصویر دقیق تری از اجزای آن در ذهن خود تجسم کند.
۵- ۲. بررسی محتوایی کتاب
این قسمت، مهمترین بخش بررسی کتاب حاضر را تشکیل می‌دهد. درون مایه و مطالب یک اثر و شیوۀ تنظیم آنها برای یک محقق و پژوهشگر از اهمیت بیشتری نسبت به ظاهر شکلی کتاب دارد. به بیان دیگر، می‌توان کاستی‌های ظاهری یک کتاب را نادیده گرفت، ولی نمی‌توان با محتوای ضعیف و نابسامان آن کنار آمد.
در این بخش، به بررسی اسلوب نگارش کتاب، روش کار نویسنده و شیوۀ برخورد او با مطالب، و در نهایت به ویژگی‌های علمی کتاب می‌پردازیم.
۵- ۲- ۱. اسلوب کتاب
از آنجایی که این کتاب نوشتۀ یک ادیب عرب زبان است، از شیوایی و رسایی خاص خود برخوردار است، به طوری که خواننده در خواندن این اثر ـ اگر در زبان عربی از آشنایی لازم برخوردار باشد ـ هیچ گاه دچار مشکل در فهم لفظ و معنا نمی شود. نویسنده به طور کاملاً طبیعی واژه‌ها، عبارات، تعابیر، جمله و اسالیب را انتخاب و در کنار هم چیده است، به گونه‌ای که خللی در ارائۀ معنا و مضمون مورد نظر خود به وجود نیامده است.
نویسنده در کاربرد جمله‌های اسمیه و فعلیه تقریباً حد تعادل را نگه داشته، هر چند گاهی به استفاده از جملۀ فعلیه تمایل بیشتری نشان داده است. در استفاده از جملات کوتاه و بلند نیز با مهارت خاص به مقتضای مقام و مقال توجه داشته و موفق بوده است. او به خوبی از ادات ربط بین جملات و فقره ها بهره برده است. به طور کلی سبک شوقی ضیف در این کتاب به مانند دیگر کتاب های او سبکی است روان و شیوا بدور از تکلف و پیچش لفظی و معنایی، که کاملاً با معیار های عربی فصیح مطابق است و خواندن و فهم آن برای تقریباً تمام خوانندگان دشوار و ملال آور نیست.
۵- ۲- ۲. شیوۀ نویسنده در تألیف کتاب
شوقی ضیف در تألیف این کتاب شیوه‌ای خاص دارد. مقامه را از نظر معنای لغوی و اصطلاحی و همچنین تطور معنای آن در گذر تاریخ مورد بررسی قرار می‌دهد. به زمینه ها، عوامل، انگیزه ها، اهداف و آثاری که موجب پیدایش فن مقامه نویسی شده است می پردازد. در مورد مقامه نویسان نیز پس از ارائۀ سرگذشتی از آنها، اهداف و انگیزههای مقامه نویسی آنان را بررسی می‌کند و پس از آن مقامه های آنها را از نظر موضوع، سبک شناسی، زبانی، شکلی و ساختاری مورد بررسی قرار می‌دهد. در میان این بررسی‌ها و یا در پایان آنها جایگاه و تأثیر گذاری مقامه نویس و مقامه‌های او را تبیین می کند.
نویسنده در ارائه و اثبات آراء خود از استناد به متن مقامه ها، متون تاریخی، نظر دیگران و گاهی از استدلال بهره می گیرد. در مواجهه با آراء دیگران نیز به همین سبک آنها را تأیید و یا رد می‌کند و تلاش دارد بی طرفی و جنبۀ تحقیقی و علمی بحث را رعایت کند. شوقی ضیف برای ارائۀ نمونه‌هایی از مقامه‌ها، بیشتر سعی می‌کند مقامه‌هایی را عرضه کند که دارای ویژگی‌های کامل یک مقامه و فکاهه آمیز باشند، گویا قصد داشته کتاب خود را طوری تألیف کند که علاوه بر داشتن خصوصیات یک اثر تحقیقی از ویژگی‌های یک اثر ادبی نیز برخوردار باشد. او واژه‌های دشوار این مقامه‌ها را در پا نوشت ها توضیح می دهد و در پایان هر مقامه تحلیلی مختصر از آن بیان می کند.
۵- ۲- ۳. رویکرد نویسنده به موضوع
از مواردی که در بررسی یک کتاب در نظر گرفته می‌شود، مطالعۀ رویکرد نویسنده به موضوع مورد بحث و نحوۀ برخورد او با مسائل است. موضوع کتاب حاضر- چنان‌که گفته شد - بررسی فن مقامه نویسی در زبان و ادبیات عربی است. نویسنده کوشیده است تا با دیدی کاملاً علمی به این مسأله بپردازد و از غرض ورزی‌های غیر علمی اجتناب کند. ولی خواننده با مطالعۀ مقدمه و متن کتاب خواهد فهمید که نویسنده دید کاملاً جانبدارانه به این فن دارد و آن را یکی از شاهکارهای ادبیات عربی می داند که توانسته بیشتر ادبیات های مرتبط با خود را در دیگر زبان ها تحت تأثیر قرار دهد.
این رویکرد باعث شده است تا نویسنده تنها به محاسن و ویژگی های مثبت فن مقامه نویسی بپردازد و از معایب و تأثیرات سوء آن در فرهنگ و ادب عربی غافل شود و یا به آن توجه لازم نداشته باشد. از معایب و تأثیرات سوء این فن می توان رواج و ترویج فرهنگ گدایی در جامعۀ آن روز و فراهم کردن زمینۀ انحراف زبانی و ادبی (لفظ پردازی و غفلت از معنا) را نام برد. انحرافی که موجبات انحطاط ادب عربی را فراهم آورد. هر چند نویسنده در بخش اول، قسمت ویژگی های مقامه نویسی به لفظ پردازی مقامه نویسی و مقامه نویسان اشاره می کند، ولی آثار سوء این چنین حرکتی به طور دقیق مورد بررسی و ارزیابی قرار نمی گیرد.
۵- ۲- ۴. ویژگی‌های کتاب
کتاب «المقامه» دارای خصوصیت‌ها و ویژگی‌هایی است که بررسی آنها در فهم بهتر این کتاب سودمند است. در زیر به چند ویژگی مهم اشاره می‌کنیم:
۱- این کتاب دارای قلمی ساده و روان، اما مطابق با معیار های زبان عربی فصیح است. این ویژگی، کتاب مذکور را مناسب عربی آموزان ساخته است.
۲- کتاب «المقامه» کتابی است مختصر و مفید در فن مقامه نویسی که نویسندۀ آن تلاش نموده است تقریباً تمام مطالب مهم و دانستنی در مورد این فن را به صورت کاملاً علمی و با بیانی شیوا تحلیل کند.
۳- این کتاب علاوه بر جنبه های علمی و قلم ساده و روان، دارای ویژگی های یک اثر ادبی نیز می باشد. چون شوقی ضیف تلاش نموده است مقامه هایی را به عنوان نمونه مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد که از جهتی دارای بیشتر ویژگی های یک مقامه و فکاهه آمیز باشند و از جهتی دیگر از بهترین مقامه های مقامه نویس مشهور محسوب شود. تا خواننده علاوه بر آگاهی از فن مقامه نویسی، از خواندن آن نیز لذت برده باشد.
۴- یکی دیگر از ویژگی های این کتاب شیوۀ ارائۀ آراء خود نویسنده و نظرات دیگران است. شوقی ضیف تلاش دارد تا در ارائه و اثبات آراء خود، جوانب علمی و بیطرفی را رعایت کند. او برای اثبات رأی خود و یا اثبات و یا رد نظر دیگران از استناد به متن مقامه ها، سرگذشت مقامه نویسان، نظر تاریخ نگاران پیشین، و استدلال منطقی و جدلی بهره می برد.
۵- کسانی که آثار شوقی ضیف را مطالعه کرده باشند به خوبی دریافته اند که او نسبت به شیعیان و ایرانیان نظر مثبتی نداشته است و حتی گاهی در مورد آنها دچار غرض ورزی و عدم رعایت بی‌طرفی شده است[۷]. در این کتاب نیز وقتی سرگذشت بدیع الزمان همدانی را بیان می کند، در همان آغاز با اطمینان کامل بدیع الزمان را یک عرب به شمار می آورد و نظر کسانی را که او را فارس دانسته اند، نادرست می داند. این در حالی است که در همین سرگذشتی که خود برای بدیع الزمان می نگارد، تصریح می کند او در ایران به دنیا آمده و تمام عمر خود را در سرزمین های اطراف خراسان زیسته است؛ ولی با نا دیده گرفتن این واقعیتها که برای ایرانی بودن این مقامه نویس کافی است، او را به اصل و نَسَب عربی منسوب می کند. شاید خواسته است به زعم خود، با این کار بر افتخارات اعراب بیافزاید، ولی این چنین کارها به طور قطع نمی تواند عملی باشد.
بخش دوم: ترجمه کتاب «المقامۀ»
مقدّمۀ نویسنده