ساختار اجتماعی
رؤیای آمریکایی
آنومی فشار برای موفقیت مادی
سلطه اقتصاد در تعادل نهادی قدرت
کنترل های نهادی ضعیف
رفتار اجتماعی
سطوح بالای جرم
شکل ۳-۶- مدل تحلیلی ارتباط بین سازمان اجتماعی کلان و جرم؛
منبع: (مسنر و روزنفلد، ۸۵:۲۰۰۷ به نقل از؛ بیرن و مزراشمیت، ۲۰۱۱: ۱۲۱).
نقد: تحلیل های مبتنی بر نظریه های فشار در تبیین بزهکاری و رفتارهای پرخطر نقطه شروع خوبی است، اما از ضعف هایی نیز برخوردارند. برای نمونه، دورکیم در تبیین رفتار انحرافی عوامل فرهنگی مانند قومیت را در نظر نگرفته است، در حالی که عوامل فرهنگی می تواند تأثیر بسیار زیادی بر رفتار بزهکارانه داشته باشد. مرتون بیشتر رفتار بزهکارانهی گروه های فقیر و محروم جامعه را بررسی نموده، در حالی که گروه های ثروتمند و متعلق به طبقات متوسط و بالا نیز مرتکب بزهکاری و رفتار پرخطر می شوند. این نظریه ها، همچنین آرزوهای طبقات فرودست و فرادست جامعه را یکسان فرض می کنند. در نهایت، این نظریه ها نقش نظام کنترل اجتماعی را نادیده می گیرند.
۳-۲-۴-۱-۳- نظریه انحراف فرهنگی
نظریه انحراف فرهنگی، سومین شاخه از نظریه های ساختاری است که عناصری را از هر دو نظریه بیسازمانی اجتماعی و فشار باهم ترکیب می کند. مطابق با این نظریه، به دلیل فشار و انزوای اجتماعی، فرهنگ خاص طبقهی پایین در محله های بی سازمان و از هم گسیخته به وجود می آید. این خرده فرهنگ های مستقل[۱۹۷] مجموعه ی مشخصی از ارزش ها و باورها را دربر می گیرد که در تضاد با هنجارهای اجتماعی مرسوم و متعارف هستند. رفتار مجرمانه بیانگر همنوایی با ارزش ها و سنت های خرده فرهنگی طبقهی پایین و نه به عنوان طغیان علیه جامعه می باشد. ارزش های خرده فرهنگی در فرآیندی که انتقال فرهنگی[۱۹۸] نامیده می شود، از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود(سیگل، ۲۰۱۲: ۱۹۳). نظریه های هنجارهای رفتاری سلین، خرده فرهنگ بزهکارانه کوهن، فرهنگ طبقهی پایین میلر، فرصت افتراقی کلووارد و اهلین و کد(رمز) خیابان اندرسون در ادامه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
فقر:
- فقدان فرصت
- آنومی
جامعه پذیری:
- جوانان طبقه پایین به شکلی جامعه پذیر می شوند که برای اهداف و ایده های طبقه متوسط ارزش قایل شوند. اما، محیط زندگی شان مانع دستیابی به موفقیت ها در آینده می گردد.
خرده فرهنگ:
- فرصت های بلوک شده(مسدود)، باعث شکل گیری گروه هایی با سبک های زندگی و ارزش های متفاوت می شود.
ارزش های انحرافی:
- خرده فرهنگ جدید ارزش هایی را ایجاد و حفظ می کند که توسط فرهنگ بهنجار، انحرافی و نابهنجار قلمداد می شوند.
جرم و بزهکاری:
- اطاعت از ارزش های خرده فرهنگی، جوانان را در رفتارهای مجرمانه مانند مصرف مواد و خشونت درگیر می کند.
حرفه های مجرمانه:
- برخی از اعضای گروه بزهکار، می توانند موقعیت خود را به شکل حرفه ی مجرمانه در بیاورند، بقیه مصرف کننده ی مواد یا مرتکب اعمال خشونت آمیز می شوند.
شکل ۳-۷- عناصر نظریه انحراف فرهنگی. منبع: (سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۴).
۳-۲-۴-۱-۳-۱- نظریه هنجارهای رفتاری تورستن سلین
این مفهوم که طبقهی پایین در واکنش به فشار، فرهنگ خاصی را به وجود می آورد، به کار کلاسیک تورستن سلین[۱۹۹] در سال ۱۹۳۸ با عنوان تضاد فرهنگی و جرم[۲۰۰] برمی گردد. وی در این اثر تلاش نمود تا ارتباط بین سازگاری فرهنگی و مجرمیت را نشان دهد(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۳).
سلین بر این باور است که جرم نتیجه برخورد فرهنگها و ناشی از تعارض موجود بین آنها است؛ یعنی تضاد موجود بین قوانین یک کشور و هنجارهای رفتاری[۲۰۱] خاص یک گروه قومی یا نژادی. هنگامی که تعارض فرهنگها به وجود می آید، اطاعت از هنجارهای خردهفرهنگی میتوانند به عنوان عملکرد مجرمانه خود را نشان دهند. این نوع از تعارضها، فرهنگهای موازی را به وجود میآورند که باعث ایجاد دو گروه از هنجارهای متناقض و مغایر هم میشوند. آشفتگی و تشویش آنان می تواند افراد را وادار کند که دست به ارتکاب جرایم بزنند(کسن[۲۰۲]، ۱۳۸۵: ۹۴-۹۵).
موضوع اصلی این واقعیت است که اغلب ما متعلق به چندین گروه اجتماعی هستیم. در یک جامعه پیچیده، تعداد گروه هایی که افراد به آنها تعلق دارند – خانوادگی، همسالان، شغلی و مذهبی – فراوان است. تضاد هنجارها زمانی است که قواعد واگرای رفتار کم و بیش موقعیت خاص زندگی را مدیریت و هدایت می کنند که در آن شخص خود را می یابد. مطابق با دیدگاه سلین، تضاد فرهنگی زمانی رخ می دهد که قواعد بیان شده در قانون جنایی با هنجارهای رفتاری یک گروه خاص برخورد پیدا می کنند(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۳).
سلین کمتر در پی اثبات نظریه خود است زیرا او تنها به ارائه مثالهایی اکتفا می کند که تضاد موجود بین قوانین و هنجارهای رایج در درون گروه های خاص را نشان می دهند. وی قانون ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی در ایالات متحدهی آمریکا را یادآوری می کند که در دهه ۱۹۲۰ اجرا میشد و مغایر با خواستهی تعداد بیشماری از آمریکاییها بود. وی همچنین به مشروعیت شرطبندی، وجود برخی باورها در میان اقلیتهای قومی و نژادی که عنوان میکردند تعرض به آبرو بایستی با خون پاک شود و یا خون با خون شسته می شود و اینکه فرد زناکار بایستی به مجازات مرگ محکوم شود و خرید و فروش کالاهای مسروقه در بین برخی از خانوادههای فقیر اشاره می کند(کسن: ۱۳۸۵: ۹۵).
۳-۲-۴-۱-۳-۲- نظریه خرده فرهنگ بزهکارانه آلبرت کوهن
کوهن[۲۰۳] در کتاب خود تحت عنوان پسران بزهکار[۲۰۴] (۱۹۵۵)، نظریه خرده فرهنگی را با تفکیک نمودن رفتار انحرافی جوانان از انحرافات اجتماعی بزرگسالان و تأکید بر بزهکاری پسران طبقات پایین تدوین کرد. کوهن در پاسخ به این سؤال که چرا خرده فرهنگ بزهکارانه وجود دارد و به جوانان منتقل می شود؟ نظریهای کلی درباره چگونگی پیدایش خرده فرهنگ بزهکار ارائه می دهد(احمدی، ۱۳۸۴: ۷۲). نظریه خرده فرهنگی به طور کلی استدلال می کند که رفتار بزهکارانه ریشه در واقعیت جمعی خرده فرهنگ بزهکارانه دارد. به همین خاطر، محققان باید پویایی های خاص فرهنگی که آن خرده فرهنگ-کدهای صحبت کردن و رفتار، سبک های لباس پوشیدن، عواطف مشترک، مسایل مشترک – را مشخص می کند، شناسایی کنند(فرل[۲۰۵]، ۲۰۰۹: ۲۲۵).
بحث اصلی کوهن این است که عضویت در طبقهی اجتماعی با ارزش های اجتماعی و سبک های زندگی ارتباط دارد. ارزش طبقهی پایین از طریق آنچه که وی آن را تعامل و کنش طبقه – محور می نامد، به وجود می آید. با توجه به شیوه های تربیت کودک در طبقهی متوسط و طبقه کارگر(پایین)، احتمالاً افراد متعلق به طبقه پایین به کودکان می آموزند که رفتار باید خودانگیخته و پرخاشگرانه باشد. ارزش های این طبقه بر زمان حال با تأکید اندکی بر برنامه ریزی درازمدت تمرکز می کنند. اجتماعی شدن یا آموزش در طبقات پایین به ملایمت پیش می رود و کودک یاد می گیرد از دستورات پیروی کند. برخلاف این، کوهن بیان می کند که در طبقه ی متوسط، اجتماعی شدن و تربیت کودک با تأکید بر ارزشها و سبک های زندگی اغلب متضاد با مواردی است که در طبقه ی پایین مطرح می باشد. ارزش های طبقه متوسط شامل پویایی ذاتی و جاه طلبی، مسؤولیت پذیری فردی، پیشرفت و موفقیت، کامروایی معوق، کنترل رفتار خشن، تمرین تبعیت از قانون و احترام به اموال دیگران می باشد(برگ و استیوارت[۲۰۶]، ۲۰۰۹: ۲۲۹).
در حالی که دو نظام ارزشی طبقاتی متفاوت وجود دارد، در مدرسه عمدتاً ارزش های طبقهی متوسط حاکم است. در نتیجه جوانان متعلق به طبقهی پایین، خودشان را با معیارهای مقیاس طبقهی متوسط ارزیابی می کنند(شومیکر، ۱۳۸۹: ۱۸۰). جوانان طبقهی پایین که نه تنها با ارزشهای طبقهی متوسط خو نگرفته اند، بلکه کاملاً با آن بیگانه اند. بنابراین مدرسه به مکانی تبدیل می شود که شکست افراد را تضمین می کند. بر مبنای ارزشهای مدرسه، کسی موفق می شود که خصایص طبقه ی متوسط را داشته باشد، در حالی که جوانان طبقهی پایین فاقد چنین ویژگی هایی هستند و در رقابت با جوانان طبقه متوسط شکست می خورند. این شکست احساس ناکامی و سرخوردگی را در آنان ایجاد می کند، در نتیجه جوانان طبقهی پایین که دچار ناکامی شده اند، در منطقه هایی که زندگی می کنند، خرده فرهنگ های بزهکار را به وجود می آورند(ممتاز، ۱۳۸۱: ۱۰۰-۱۰۱).
کوهن اظهار داشت که بزهکاری پسران عمدتاً محصول شکاف انتظارات طبقهی متوسط از آنها و آنچه ایشان خودشان فکر می کردند می توانند انجام دهند می باشد. در واقع بزهکاری پسران طبقهی کارگر ناشی از فشار هدف – وسیله ای طبقهی متوسط بر آنها است و این در حالی است که خانواده به آنها کمک اندکی در انطباق با مدرسه و کسب تلقی مثبت نسبت به آن می کند. بنابراین، کوهن معتقد است نه تأکید نامتوازن بر اهداف و وسایل فرهنگی، بلکه شکاف بین آنها موجبات انحراف پسران را فراهم مینماید(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۳-۱۷۴).
۳-۲-۴-۱-۳-۳- نظریه فرهنگ طبقه پایین والتر میلر
میلر[۲۰۷] نیز از منظر خرده فرهنگی به رفتارهای بزهکارانه جوانان طبقهی پایین می پردازد. از نظر وی، نظام فرهنگی طبقهی پایین برحسب محتوای نمادین آن، یا چیزی که با عنوان علایق کانونی[۲۰۸] مطرح می شود، متمایز می گردد. علایق کانونی شبیه به ارزش هایی است که عناصر یک فرهنگ را نشان می دهد و توجه عمیقی را به خود جلب می کنند(برگ و استیوارت، ۲۰۰۹: ۲۳۰). نظریه میلر مبتنی بر ویژگی های طبقاتی جوانان طبقات پایین جامعه است و خرده فرهنگ های بزهکاری که بزهکاران طبقات پایین جامعه به وجود می آورند، پاسخ به خرده فرهنگ طبقه خود است(احمدی، ۱۳۸۴: ۷۴).
میلر معتقد است که پسران طبقهی پایین از خرده فرهنگ خود تبعیت می کنند. آنها زمانی در چشم جامعه کلان، بزهکار جلوه می کنند که بخواهند رفتار مقبول خرده فرهنگ خود را در پرتو ارزش های این خرده فرهنگ ها نشان دهند(میلر، ۱۹۵۸ به نقل از، محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۴).
علایق کانونی یا ارزش های خرده فرهنگ طبقهی پایین به شرح زیر است:
۱- دردسر طلبی[۲۰۹]: در اجتماعات طبقهی پایین، افراد براساس میزان درگیری واقعی یا بالقوهشان در ایجاد دردسر و مشکل ارزیابی می شوند. رفتارهایی مانند درگیری و نزاع، مصرف مشروبات الکلی، و رفتارهای جنسی منجر به بروز دردسر می شوند.
۲- سرسختی[۲۱۰]: مردان طبقهی پایین در پی شناخته شدن و به دست آوردن شهرت به خاطر مبارزه طلبی و سرسختی شان هستند. آن ها از لطافت و نرم خویی اجتناب کرده و به جای آن به دنبال کسب توانایی فیزیکی، قابلیت درگیری و دعوا و مهارت ورزشی هستند. افرادی که نتوانند این توانایی ها را کسب کنند، باید ننگ صفاتی مانند ضعیف، بی عرضه و بی اراده و سست را بپذیرند.
۳- زرنگی[۲۱۱]: اعضای طبقهی پایین خواهان شناخته شدن به عنوان افرادی زیرک و زبل و همچنین باهوش و زیرک هستند. آن ها همچنین توانایی فریب مخالفان شان را دارای میباشند. گرچه تحصیلات رسمی در میان آن ها ارزش به حساب نمی آید، اما داشتن تکنیکهای بقا و مهارت هایی برای بازی هایی مانند قمار، فریب دیگران و دانست راه هایی برای فرار از مجازات برای شان ضروری است.
۴- هیجان طلبی[۲۱۲]: اعضای طبقهی پایین تلاش می کنند تا به سرگرمی و هیجان دست یابند تا بدین وسیله زندگی بی روح و سرد خود را تغییر دهند. جستجو و تلاش برای هیجان طلبی ممکن است منجر به قماربازی، درگیری، مست شدن و فعالیت های جنسی گردد.
۵- تقدیرگرایی[۲۱۳]: شهروندان طبقهی پایین معتقدند که زندگی شان در دستان نیروهای معنوی قدرتمندی است که سرنوشت آن ها را رقم می زنند. خوش شانس بودن، به دست آوردن ثروت مناسب و بردن جوایز بزرگ از جمله رؤیاهای روزانه ی این افراد است.
۶- خودمختاری[۲۱۴]: مستقل بودن از نهادها و افرادی مانند پلیس، معلمان، والدین از ضروریات زندگی افراد طبقهی پایین محسوب شده و از دست دادن کنترل نوعی ضعف غیرقابل قبول برای آن ها به شمار می آید که با سرسختی شان ناسازگار است(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۴).
برای تحقق این ارزش ها است که پسران تجربه و کیفیات شخصی خاصی را پرورش می دهند و از این رهگذر به بزهکاری گرایش پیدا می کنند. آنها از این طریق زندگی را با والدین و همسالان شان تجربه نموده و جامعه پذیر می شوند. این جامعه پذیری هم از فرهنگ طبقهی متوسط متنفر است و این افراد به غفلت از هنجارها و ارزش های فرهنگ غالب می پردازند. بدین ترتیب، از نظر میلر، بزهکاری پسران محلات بدنام، محصول جامعهپذیری در خردهفرهنگ بزهکارانه خصوصاً در محلات بدنام است(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۴).
Merkes, M. (2010). Mindfulness-based stress reduction for people with chronic diseases. Australian Journal of Primary Health; 16(3), 200-210.
Modinos, G., Ormel, J., & Aleman, A. (2010). Individual differences in dispositional mindfulness and brain activity involved in reappraisal of emotion. Social Cognitive and Affective Neuroscience, 5(4), 369–۳۷۷٫
Morgan, J. K., Izard, C. E., & Hyde, C. (2014). Emotional Reactivity and Regulation in Head Start Children: Links to Ecologically-Valid Behaviors and Internalizing Problems. Social Development Issues, 23(2), 250-266.
Morone, N. E., Lynch, C. S., Greco, C. M., Tindle, H. A., & Weiner D. K. (2008). “I felt like a new person.", the effects of mindfulness meditation on older adults with chronic pain: qualitative narrative analysis of diary entries. Journal of Pain, 9(9), 841-848.
Murphy, C. M., & O’Farrell, T. J. (1994). Factors associated with marital aggression in male alcoholics. Journal of Family Psychology, 8(3), 321–۳۳۵٫
Nagele, E., Jeitler, K., Horvath, K., Semlitsch, T., Posch, N., Herrmann, K. H., Grouven, U., Hermanns, T., Hemkens, L. G., & Siebenhoferm, A. (2014). Clinical effectiveness of stress-reduction techniques in patients with hypertension: systematic review and meta-analysis. Journal of Hypertension, 32(10), 1936-1944.
Nauman, E. (2014). Can Mindfulness Make Romantic Conflict Less Stressful? Retrieved from http://greatergood.berkeley.edu/article/item/can_mindfulness_reduce_conflict _in_relationships.
Neacsiu, A. D., Bohus, M., & Linehan, M. M. (2014). Dialectical Behavior Therapy: An Intervention for Emotion Dysregulation. In: Gross, J.J. (ed.), Handbook of Emotion Regulation. New York: Guilford.
Neuser, N. J. (2010). Examining The Factors of mindfulness: A confirmatory Factot Analysis of the Five Facet mindfulness Questionnaire. School of professional psychology paper, 128.
Nyklicek, I., & Kuijpers, K. (2008). Effects of mindfulness-based stress reduction intervention on psychological well-being and quality of life: Is increased mindfulness indeed the mechanism? Annals of Behavioral Medicine, 33, 331-340.
Ogles, B. M., Lunner, K. M., & Bonesteel, K. (2001). Clinical significance: History, application and current practice. Clinical Psychology Reviwe, 21, 421-446.
O’Kelly M., & Collard, J. (2012). Using Mindfulness with Couples: Theory and Practice. In Vernon, A. (Ed.), Cognitive and Rational-Emotive Behavior Therapy with Couples : Theory and Practice Hardcover. New York: Springer.
O’Leary, K. D., Heyman, R. E., Jongsma, A. E. Jr. (2014). The Couples Psychotherapy: Treatment Planner. New Jersey: Wiley.
O’Leary, K. D., Malone, J., & Tyree, A. (1994). Physical aggression in early marriage: prerelationship and relationship effects. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 62(3), 594–۶۰۲٫
O’Leary, K. D., & Smith, D. A. (1991). Marital interactions. Annual Review of Psychology, 42, 191–۲۱۲٫
Paulson, S., Davidson, R., Jha, A., & Kabat-Zinn, J. (2013). Becoming conscious: the science of mindfulness. Annals of the New York Academy of Sciences, 1303, 87-104.
Penton-Voak, I. S., Thomas, J., Gage, S. H., McMurran, M., McDonald, S., & Munafò, M. R. (2013). Increasing Recognition of Happiness in Ambiguous Facial Expressions Reduces Anger and Aggressive Behavior. Psychological Science, 24(5), 688–۶۹۷٫
Peterson, J. L., & Zill, N. (1986). Marital disruption, parent-child relationships, and behavior problems in children. Journal of Marriage and the Family, 48, 295-307.
Piet, J., Wurtzen, H., & Zachariae, R. (2012). The Effect of Mindfulness-Based Therapy on Symptoms of Anxiety and Depression in Adult Cancer Patients and Survivors-A Systematic Review and Meta-Analysis. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 80(6), 1007-1020.
Pignata, S., Boyd, C., Gillespie, N., Provis, C., & Winefield, A. H. (2014). Awareness of Stress-reduction Interventions: The Impact on Employees’ Well-being and Organizational Attitudes. Stress Health, .
Pinsof, W. M. (2002). The death of til death do us part: The twentieth century’s revelation of the limits of human pair-bonding. Family Process, 41, 133–۱۵۷٫
Ponnet, K. (2014). Financial Stress, Parent Functioning and Adolescent Problem Behavior: An Actor-Partner Interdependence Approach to Family Stress Processes in Low-, Middle-, and High-Income Families. Journal of Youth and Adolescence, 43(10), 1752-1769.
Prasko, J., Diveky, T., Kamaradova, D., Sandoval, A., Jelenova, D., Vrbova, K., Sigmundova, Z., & Vyskocilova, J. (2011). Therapeutic letters - changing the emotional schemas using writing letters to significant caregivers. European Psychiatry, 27, 1.
Proulx, C. M., Helms, H. M., & Buehler, C. (2007). Marital Quality and Personal Well-Being: A Meta-Analysis. Journal of Marriage and Family, 69, 576–۵۹۳٫
Ramel, W., Goldin, P.R., Carmona, P.E., & McQuaid, J.R. (2004). The effects of mindfulness meditation on cognitive processes and affect in patients with past depression. Cognitive Therapy and Research, 28, 433-455.
Rice, T.R., & Hoffman, L. (2014). Defense Mechanisms and Implicit Emotion Regulation: A Comparison of a Psychodynamic Construct with One from Contemporary Neuroscience. Journal of the American Psychoanalytic Association, 62(4), 693-708.
Robles, T. F., Shaffer, V. A., Malarkey, W. B., & Kiecolt-Glaser, J. K. (2006). Positive behaviors during marital conflict: Influences on stress hormones. Journal of Social and Personal Relationships, 23(2), 305–۳۲۵٫
Rosenzweig, S., Reibel, D.K., Greeson, J.M., Edman, J.S., Jasser, S.A., McMearty, K.D., & Goldstein, B.J. (2007). Mindfulness-based stress reduction is associated with improved glycemic control in type 2 diabetes mellitus: a pilot study. Alternative Therapies in Health and Medicine, 13(5), 36-38.
Rothbart, M.K., Sheese, B.E. (2014). Temperament and emotion regulation. In: Gross, J.J., editor. Handbook of Emotion Regulation. New York: Guilford, pp. 331–۳۵۰٫
Salmon, P. G., Sephton, S. E., & Dreeben, S. J. (2011). Mindfulness-Based Stress Reduction. In Herbert, J. D., Forman, E. M. (Ed.), Acceptance and Mindfulness in Cognitive Behavior Therapy: Understanding and Applying the New Therapies. New Jersey: Wiley.
Schwartz, D., & Proctor, L. J. (2000). Community violence exposure and children’s social adjustment in the school peer group: The mediating roles of emotion regulation and social cognition. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 68(4), 670–۶۸۳٫
Segal, Z. V., Williams, J. M. G., & Teasdale, J. D. (2002). Mindfulness Based Cognitive Therapy for Depression: A New Approach to Preventing Relapse. New York: Guildford Press.
Seligman, M. E. P. (1995). The effectiveness of psychotherapy: The Consumer Reports Study. American Psychologist, 50(12), 965–۹۷۴٫
Shamir, H., DuRocher Schudlich, T. & Cummings, E. M. (2001). Marital conflict, parenting styles, and children’s representations of family relationships. Parenting: Science and Practice, 1(1-2), 123–۱۵۱٫
Sharma, M., & Rush, S. E. (2014). Mindfulness-Based Stress Reduction as a Stress Management Intervention for Healthy Individuals: A Systematic Review. Journal of Evidence-Based Complementary & Alternative Medicine, 19(4), 271-86.
Song, T. M., An, J. Y., Hayman, L. L., Woo, J. M., & Yom, Y. H. (2014). Stress, depression, and lifestyle behaviors in Korean adults: A latent means and multi-group analysis on the Korea health panel data. Behavioral Medicine, 17, 1-10.
Song, Y., & Lindquist, R. (2014). Effects of mindfulness-based stress reduction on depression, anxiety, stress and mindfulness in Korean nursing students. Nurse Education Today, 35(1), 86-90.
Strand, E. B. (2004). Interparental conflict youth maladjustment: The buffering effects of pets. Stress, Trauma and Crisis, 7, 151-168.
Sun, T.F., Kuo, C.C., & Chiu, N.M. (2002). Mindfulness meditation in the control of severe headache. Chang Gung Medicine Journal, 25(8), 538-541.
Teasdale, J.T., Segal, Z.V., Williams, J.M.G., Ridgeway, V.A., Soulsby, J.M., & Lau, M.A. (2000). Prevention of relapse/recurrence in major depression by mindfulness-based cognitive therapy. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 68(4), 615–۶۲۳٫
Tosi, H.L. & Tosi, D. (1970). Some correlates of role conflict & ambiguity among public school teachers. Journal of Human Relations, 18: 1068-1075.
Turner, J. C. (1982). Towards a cognitive redefinition of the social group. In: H. Tajfel (ed.), Social Identity and Intergroup Relations. Cambridge: Cambridge University Press.
Unger, D. G., Brown, M. B., Tresel, P. A., & McLeod, L. E. (2000). Interparental conflict and adolescent depressed mood: The role of family functioning. Child Psychiatry and Human Development, 31 (1), 23-41.
Van den Broucke, S., Vandereycken, W., & Norre, J. (1997). Eating Disorders and Marital Relationships. London: Routledge.
Van Orden, K.A., Braithwaite, S., Anestis, M., Merrill Timmons, K., Fincham, F.D., Joiner, T.E., & Lewinsohn, P. M. (2012). An exploratory investigation of marital functioning and order of spousal onset in couples concordant for psychopathology. Journal of Marital and Family Therapy, 38, 308-319.
Varvogli, L., & Darviri, C. (2011). Stress Management Techniques: evidence-based procedures that reduce stress and promote health. Health Science Journal, 5(2), 74-89.
Vieten, C., & Astin, J. (2008). Effects of a mindfulness-based intervention during pregnancy on prenatal stress and mood: Results of a pilot study. Archives of Women’s Mental Health, 11(1), 67–۷۴٫
Voerman, J.S., Vogel, I., de Waart, F., Westendorp, T., Timman, R., Busschbach, J.J., van de Looij-Jansen, P., de Klerk, C. (2015). European Journal of Pain, .
Voydanoff, P. (2005). Social Integration, Work-Family Conflict and Facilitation, and Job and Marital Quality. Journal of Marriage and Family, 67, 666–۶۷۹٫
Walker, A. P. (2000). Parenting Stress: A comparison of mothers and fathers of Disabled and Non-Disabled children. Doctor of Philosophy (Clinical Psychology), Dissertation for PhD, University of North Texas.
Walsh, J. J., Baliant, M. G., Smolira, D. R. SJ., Fredericksen, L. K. & Madsen, S. (2009). Predicting individual differences in mindfulness: The role of trait anxiety, attachment anxiety and attentional control. Personality and Individual differences, 46(2), 94- 99.
پلیمریزاسیون توسط مخلوطی از رادیکالهای ایجاد شده ناشی از آغازگر، که در آب میباشد آغاز میشود. مونومرها توسط ماده فعال سطحی در یک محیط آبی مخلوط شده و میسلهایی را ایجاد میکنند که در حقیقت تهیه یک پیش امولسیون[۱۵] میباشد. سپس رادیکالهای ناشی از آغازگر توسط یکی از روشهای
۱- درون میسل (میسلار) ۲- همگن (هموژن) ۳- قطرهای به شروع پلیمریزاسیون و تشکیل ذرات میپردازند (اسکوگلاند[۱۶]، ۱۹۹۵).
مونومرهای اکریلیکی از قبل به صورت مخلوط درست میشوند (پیش امولسیون) و در حین واکنش توسط آب و ماده فعال سطحی وارد میسلها میشوند. در این مرحله یکی از روشهای زیر توسط آغازگر تشکیل ذرات شیرابه را میدهند که مخلوط کلوییدی ذرات پلیمری در محیط آبی میباشد.
انواع مواد فعال سطحی آنیونی، غیریونی، آمفوتریک و فعال استفاده میشوند.
مواد فعال سطحی آنیونی متداول عبارتند از:
۱- نمکهای الکیل اریل سولفونات،
۲- نمکهای الکیل دی فنیل اتر سولفونات،
۳- نمکهای الکیل سولفات،
۴- نمکهای الکیل دی فنیل اتر سولفونات،
۵- نمکهای پلی اکسی اتیلن الکیل اتر سولفات،
۶- نمکهای دی الکیل سولفو سوکسینات،
۷- نمکهای الکیل سولفات،
۸- نمکهای پلی اکسی اتیلن الکیل اتر سولفات،
۹- نمکهای پرفلورو الکیل سولفات،
۱۰- صابونهای اسید چرب،
۱۱- نمکهای الکنیل سوکسینیک اسیدها.
مواد فعال سطحی کاتیونی متداول عبارتند از:
الکیل آمینهای زنجیر بلند،
نمکهای آمونیوم کواترنری زنجیر الکیل بلند.
مواد فعال سطحی غیر یونی متداول عبارتند از:
پلی اکسی اتیلن الکیل اترها،
پلی اکسی اتیلن الکیل اریل اترها،
استرهای اسید چرب پلی اکسی اتیلن گلیکول.
مواد فعال سطحی آمفوتریک متداول عبارتند از:
مشتقات پلی وینیل الکل،
نشاسته و مشتقات آن،
سلولز و مشتقات آن،
الیگومرهای پلی اکریلیک اسید.
این نوع مواد فعال سطحی همراه مواد فعال سطحی غیریونی دیگر یا به تنهایی به عنوان عامل امولسیون کننده عمل میکنند (ون هرک، ۲۰۰۵).
رشد زنجیرها و تشکیل ذرات پلیمری با یکی از واکنشهای زیر انجام میشود:
درون میسل (میسلار): آغازگر وارد میسلها شده و مرحلهی انتشار انجام میشود تا مونومرهای درون میسلها، ذرات پلیمر رشد یافته و متورم شده را تشکیل دهند.
همگن (هموژن): رادیکالهای ایجاد شده در فاز آبی با اضافه کردن مونومرها انتشار مییابند. سپس الیگومرهای محلول در آب را ایجاد میکنند. تا زمانی که به حد حل شدگی در آب برسند و سپس فاز محلول را ترک کنند. این ذرات سپس خود را به مواد فعال سطحی میرسانند و پایدار میشوند و مونومرها را جذب میکنند که باعث ادامه پلیمریزاسیون میشوند.
قطره ای: آغازگر وارد قطره های کوچک مونومر میشود و باعث انتشار پلیمریزاسیون میشود.
شکلهای ۱-۱ و ۱-۲ تمامی این سه مرحله را به تصویر میکشند.
شکل ۱- ۱ نمایش اجزای مختلف پلیمریزاسیون در روش ناپیوسته (ون هرک، ۲۰۰۵).
شکل ۱- ۲ نمایش اجزای مختلف پلیمریزاسیون در روش نیمه پیوسته (ون هرک، ۲۰۰۵).
پایان: در این مرحله پس از رشد زنجیرها و تشکیل ذرات توسط یکی از واکنشهای ترکیب زنجیرها و یا تسهیم نامتناسب رشد زنجیرها متوقف میشود (کرندال و همکاران، ۱۹۹۵ ؛ ون هرک ؛ دیلارد[۱۷] و همکاران، ۲۰۰۰).
۱-۱-۶ سینتیک هوموپلیمریزاسیون امولسیونی رادیکالی
سرعت پلیمری شدن که معادل با سرعت انتشار بیان میشود به توان اول غلظت رادیکال آزاد ([R˙]) بستگی دارد. بر طبق نظریه اسمیت-اوارت با فرض حالت پایا با مساوی قرار دادن سرعتهای آغاز (Ri) و پایان (Rt) میتوان این غلظت را از عبارت سرعت حذف کرد.
R → ۲R˙ M +R˙ RM˙
(۱-۱) Ri = Rt = kt [R˙] یا [R˙] = (Ri / kt)1.2
که در این رابطه kt ضریب سرعت پایانی است. معادله ۱-۱ با این فرض به دست میآید که غلظت رادیکال آزاد با گذشت زمان به طور قابل ملاحظهای تغییر نمیکند و نیز هیچ واکنش بازدارنده وجود ندارد. با جاگذاری معادله ۱-۱ در رابطه Rp عبارتی برای سرعت به دست میآید (مهدویان و همکاران، ۱۳۸۷ ، ص ۷۱).
RM˙n + M1 RM˙n+1
شکل کلی
خیلی زیاد
زیاد
متوسط
کم
خیلی کم
امتیاز بندی
۵
۴
۳
۲
۱
۳-۱۱-آزمونهای آماری در تحلیل استنباطی:
آزمون اولویت بندی فریدمن
آزمون مقایسه چند نمونه وابسته، به این روش انجام میشود. این آزمون مشابه ناپارامتری تحلیل واریانس با اندازههای تکراری است. دادهها در این آزمون عبارتند از مقادیر متغیرها به ازای مشاهدات مختلف. فرض میکنیم k متغیر را میخواهیم آزمون کنیم و برای هر متغیر، n بار اندازهگیری خاصی را تکرار کردهایم. در هر سطر، مقادیر را از ۱ تا k رتبه میدهیم. رتبه مشاهدات درون سطر i ام است. این رتبهدهی را در تمام سطرها تکرار میکنیم. مجموع رتبههای هر متغیر را با به ازای j=1,…,k به دست میآوریم. مقدار مبنای آماره آزمون قرار میگیرد.
آزمون همبستگی
یکی از تعاریف اساسی در علم آمار تعریف همبستگی و رابطه بین دو متغیر میباشد. بطور کلی شدت وابستگی دو متغیر به یکدیگر را همبستگی تعریف میکنیم. ممکن است علاوه بر شدت همبستگی جهت همبستگی نیز مورد نیاز پژوهشگر باشد. بطور کلی ضرایب همبستگی بین ۱- تا ۱ تغییر میکنند و رابطه بین دو متغیر میتواند مثبت یا منفی باشد. محاسبه ضرایب همبستگی تا حدود زیادی متاثر از مقیاس اندازهگیری متغیرها است. در صورتی که هر دو متغیر کمی باشند، دو ضریب همبستگی معروف، به نام پیرسون در حالت پارامتریک (در صورتی که متغیرها دارای توزیع نرمال باشند) و ضریب همبستگی اسپیرمن در حالت ناپارامتریک(در صورتی که متغیرها دارای توزیع نرمال نباشند) وجود دارند و با توجه به مقدار سطح معنی داری، فرض صفر مورد آزمون قرار میگیرد.
تحلیل رگرسیون ساده و چند گانه
در آمار برای بررسی و آزمون تاثیر یک یا چند متغیر مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون ساده یا چندگانه استفاده می نمایند. خروجی این تحلیل ضرایب هر یک از متغیرهای مستقل و سطح معنی داری آنها است.
آزمون فرض مقایسه میانگینهای دو گروه
در مواردی که منظور پژوهشگر آزمودن برابری میانگینهای دو گروه، با توجه به یک متغیر وابسته باشد، در صورتی که گروهها مستقل باشند از آزمون t استیودنت برای گروههای مستقل استفاده میشود. با بهره گرفتن از یک نمونه تصادفی از دو جامعه و محاسبه میانگین و انحراف معیار نمونه ها، آماره آزمون t استیودنت
تشکیل و با توجه به مقدار سطح معنی داری، فرض صفر مورد آزمون قرار میگیرد.
آزمون فرض مقایسه میانگینهای چند گروه (آزمون تحلیل واریانس یکطرفه- آزمونF )
هر گاه بخواهیم برابری بیش از دو میانگین را مورد آزمون قرار دهیم از تحلیل واریانس استفاده میکنیم. در مواردی که یک متغیر مستقل داشته باشیم و آزمودنیها به طور تصادفی به بیش از دو گروه تقسیم شده باشند، تحلیل واریانس یکطرفه به کار برده میشود. در تحلیل واریانس یکطرفه فرض صفر برای برابری تمام میانگینهاست و فرض مقابل این است که حداقل میانگین دو جامعه با هم متفاوت است. آماره این آزمون، F میباشد و با توجه به مقدار سطح معنیداری، فرض صفر مورد آزمون قرار میگیرد.
۳-۱۲-قلمرو پژوهش:
الف- قلمرو مکانی: حوزه ستادی وزارت نیرو
ب- قلمرو زمانی: قلمرو زمانی محدود زمانی این تحقیق ۱۹/۳/۹۲ لغایت ۱۹/۹/۹۲ و زمان توزیع و جمع آوری پرسشنامه
ج- قلمرو موضوعی: قلمرو موضوعی از دو قسمت تشکیل شده است
۱) سرمایه اجتماعی شامل سه بعد ساختاری، شناختی و ارتباطی میباشد.۲) عوامل رضایت شغلی شامل وجود عوامل سازمانی، ماهیت کار، محیط کار و عوامل فردی میباشد.
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل آماری
۴-۱-مقدمه
تحلیل های آماری بر دو گونهاند: الف) تحلیلهای توصیفی و ب) تحلیل های استنباطی . محقق از دو طریق به تحلیل دادهها میپردازد: ۱- توصیف جامعه از طریق داده های نمونه و ۲- آزمون فرضیه.
در فصل حاضر با بهره گرفتن از دادههای حاصل از پرسشنامه، در ابتدا توصیف مشخصات فردی افراد مورد پژوهش با بهره گرفتن از جداول فراوانی و نمودارهای مناسب آمده است. در ادامه جداول فراوانی، میانگین و انحراف معیار وضعیت شاخصهای ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و مولفه رضایت شغلی از دیدگاه افراد مورد پژوهش تهیه شده است. در ادامه اولویت بندی شاخصهای ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و مولفه رضایت شغلی از دیدگاه افراد مورد پژوهش مشخص شده است. در پایان فرضیههای پژوهش از جمله بررسی تاثیر ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی بر رضایت شغلی و همچنین بررسی وضعیت رضایت شغلی در جنسیت ها، تحصیلات، موقعیتهای شغلی، سوابق کاری و … مختلف مورد آزمون قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیلهای آماری داده ها ارائه شدهاند.
در ذیل به ترتیب نتایج تحلیلهای توصیفی و استنباطی مذکور آمده است.
۴-۲- آمار توصیفی مشخصات فردی افراد مورد پژوهش
- جنسیت
جدول شماره ۱- توزیع فراوانی پاسخ افراد مورد پژوهش
ردیف
جنسیت
فراوانی
آرایش بوتهها در داخل یک تراکم معین دارای اهمیت است. پس عرض ردیف کاشت و تراکم گیاهی فاکتورهایی هستند که عملا باید مورد توجه قرار گیرند. آرایش بوتهها یا وضعیت هندسی بوتهها را میتوان با تغییر عرض ردیف و فاصلهی بین بوتههای روی ردیف تغییر داد. هر چقدر که ردیف پهنتر باشند، بذر بیشتری در طول یک ردیف باید بکاریم تا اینکه به یک تراکم معین برسیم. در جائیکه بوتهها بسیار متراکم کاشته شدهآند، سیستم ریشه هر بوته کاهش کوچک میماند و ذخیره کوچکی برای استخراج عناصر غذایی در اختیار دارد. گستردگی کمتر سیستم ریشه در بوتههایی که بسیار متراکم کاشته شدهاند، سبب حساسیت بیشتر آنها نسبت به خشکی میشود. فاصلهی بوتهای نزدیکتر در ردیفهای پهن موجب جذب نور ناموثر در ابتدای فصل و زودتر آغاز شدن رقابت در روی ردیف میشود. وقتی ردیفها بهصورت جفت ردیف (دوردیفه) در هر پشته کشت شوند، میتوان تراکم بیشتری را بطور یکنواخت کشت نمود و حداکثر محصول را بدست آورد. زیرا در چنین شرایطی رقابت بین بوته ها بر سر رطوبت، نور و مواد غذایی کاهش مییابد و گیاهان فضای بیشتری جهت رشد در اختیار دارند(۸۴).در انتخاب تراکم بوته و آرایش بوته برای یک گیاه زراعی توجه به رقابت گیاهان در برابر عواملی مانند نور، آب و مواد غذایی اهمیت دارد(۲۳). در بررسی چهار تراکم کاشت (۵۰، ۷۰، ۹۰ و ۱۱۰ هزار بوته در هکتار) و دو جهت کاشت (شمالیجنوبی، شرقی غربی و شملا شرقی، جنوبغربی) گزارش نمودند که با افزایش تراکم بوته در هکتار عملکرد علوفه (ماده خشک) و ارتفاع ساقه افزایش بافتند و با توجه به نتایج بدست آمده بهترین تراکمهای کاشت برای حصول حداکثر عملکرد علوفه و دانه در سورگوم در منطقه بم به ترتیب ۱۱۰ و ۷۰ هزار بوته در هکتار و بهترین جهت کاشت، جهت شمالی- جنوبی میباشد(۴۳).
در بررسی سه تراکم کاشت (۲۵، ۳۵ و ۴۵ بوته در متر مربع) بر روند رشد و عملکرد تر و خشک هیبریدهای سورگوم (اسپیدفید و جامبو) و یک رقم سودانگراس نشان داد که بین تراکمهای مورد نظر اختلاف معنیداری از نظر عملکرد علوفه تر و خشک مشاهده نمیشود، اما مقایسه میانگینها نشان از برتری تیمار ۳۵ بوته در متر مربع با ۹۴/۸۰ تن علوفه تر و ۶۳/۳۷ تن علوفه خشک داشت(۱۱).
طبق بررسیهای انجام شده عملکرد ماده خشک سورگوم میتواند تحت تاثیر فاصله بوتهها بر روی ردیف (تراکم در واحد سطح) قرار گیرد. در بررسی چهار سطح تراکم (۲۵۰، ۳۰۰، ۳۵۰ و ۴۰۰ هزار بوته در هکتار) عملکرد بالاتر ماده خشک، علوفه تر، برگ و ساقهی خشک، نسبت برگ به ساقه و نیز عملکرد پروتیین در تراکم ۳۰۰ هزار بوته مشاهده شد(۴۱و۲۱). در بررسی تاثیر میزان بذر مصرفی و نوع خاکورزی در خصوصیات مرفولوژیک سورگوم علوفه ای رقم هگاری در پاکستان مشاهده کرد که با کاهش فاصلهی کاشت بوتهها (افزایش تراکم گیاهی)، ارتفاع و وزن خشک ساقه افزایش ولی قطر ساقه کاهش مییابد(۵۴).
با کاهش فاصلهی کاشت (افزایش تراکم کاشت) ارتفاع بوته بهطور معنیداری افزایش مییابد که منجر به افزایش وزن خشک ساقه میگرد(۹۴).اثر متقابل نیتروژن و تراکم اثر معنیداری بر شاخص برداشت جو نداشت(۹۰).برهمکنش مقادیر کود نیتروژن و آرایش کاشت (تراکم بوته)بر درصد پرتیین خام تاثیر معنیداری نداشت(۴). چون عملا با افزایش تعداد بوته در واحد سطح وزن هر بوته کاهش مییابد در نتیجه بعد از تراکم معینی افزایش تعداد بوته خنثی میگردد و عملکرد در حدی ثابت میماند (۲۱). در مواردی که گیاهان با هم فاصله زیادی داشته باشند افزایش دادن تراکم گیاه در ابتدا منجر به افزایش محصول خشک بهصورت خطی مستقیم خواهد شد. چنین موردی بهعلت عدم وجود رقابت بین گیاهان میباشد اما افزایش بیشتر در تراکم گیاه باعث بازده نزولی میشود (۳۵). یافتند که سطوح مختلف تراکم بوته تنها از نظر صفات درصد ساقه و قطر ساقه در سطح احتمال ۱ درصد تفاوت معنیدار نشان دادند بهطوریکه با افزایش تراکم بوته، درصد ساقه و تا حدودی ضخامت ساقه کاهش یافت(۱). گزارش کردند که اثر تراکم بوته بر روی عملکرد ماده خشک علوفه و ارتفاع ساقه معنیدار نگردید(۳۸). از گزارشات موجود چنین برمیآید که تراکم بوته در افزایش عملکرد بیتاثیر نمیباشد. افزایش تعداد بوته در واحد سطح در مقدار ماده خشک، کیفیت علوفه و ارتفاع نیز موثر بوده است(۵۲).(آبینگتون و لومینه[۸]، ۱۹۶۸) گزارش دادند که افزایش عملکرد دانه در گیاهان زراعی با افزایش حاصلخیزی خاک، افزایش آب در دسترس برای گیاه و افزایش تراکم بوته در واحد سطح تا حد دستیابی به تراکم بوته مطلوب بطور توام قابل حصول است. اما افزایش تراکم بوته بیش از تراکم بوته مطلوب را بخاطر رقابت بین گیاهان مجاور، خوابیدگی و غیره علیرغم افزایش حاصلخیزی خاک و آب در دسترس برای گیاه عامل مهمی در کاهش عملکرد میدانند.نشان داده است در مواقعی که سطح خاک مرتبا به وسیله بارندگی و یا انجام آبیاری مرطوب میشود، تبخیر از سطح خاک باعث حذف منبع جریان گرمای محسوس شده و تبخیر و تعرق در دو فاصله ردیف باریک و پهن یکسان میشود. ایجاد سایه توسط سایهانداز در فاصله ردیف باریک میزان جریان گرمای محسوس را کاهش داده و در بعضی مواقع میزان تبخیر و تعرق نسبت به فاصله ردیف چهن کمی کاهش مییابد. بنابراین در مواقعی که آبیاری انجام میگیرد و یا رطوبت سطح خاک توسط بارندگی تامین میشود میتوان انتظار داشت که عملکرد به ازای هر واحد تبخیر و تعرق (راندمان مصرف آب)[۹] در فاصله ردیف باریک بهخاطر افزایش وزن دانه که در نتیجه افزایش قابل ملاحظه راندمان دریافت نور حاصل شده افزایش یابد(۷۶). در تحقیقات خود نشان داده اند که تابش خالص (Rn) در سورگوم کشت شده در فاصله ردیف پهن ۵ درصد بیشتر از سورگوم کشت شده در فاصله ردیف باریک است و تراکم بوته بالاتر تابش خالص را در سطح خاک کاهش داده و جذب انرژی توسط گیاه را افزایش میدهد(۷۷). گزارش نمودند معنیدار نبودن تعداد ردیف دانه در بلال در دو الگوی کاشت مختلف و تراکم بوته، نشانگر پایداری نسبتا بالا و ژنتیکی بودن این مولفه و عدم وابستگی آن به تغییرات محیطی میباشد(۲۶). به این نتیجه رسید که در رقم دیررس سینگلکراس ۷۰۴ با افزایش تراکم گیاهی وزن تر و خشک برگ نسبت برگ به ساقه افزایش یافت.کشتهای با تراکم بیشتر که سایهاندازی متقابل را افزایش میدهند، باعث کاهش نسبت برگ به ساقه میگردند، ساقه ذرت علاوه بر حفظ و نگهداری برگها و دانهها بهعنوان اندام ذخیرهای مواد جامد قابل حل که بیشتر ساکارز است نیز ممکن است به عملکرد کمک کنند(۷و۳۷). اصولا افزایش تراکم موجب رشد آهسته ارتفاع بوته ذرت میگردد، قطر ساقه نیز با افزایش تراکم کاهش یافته و در نتیجه مقاومت گیاه نسبت به ورس کاهش پیدا میکند(۲۶). طی آزمایشاتی نتیجه گرفتند که تراکمهای بیشتر از حد مطلوب و قطع تشعشعات در مرحله گلدهی بطور معنیداری تعداد دانه را کاهش میدهد و در تراکمهای پایینتر و شرایط مطلوب، تعداد دانه بیشتر تابع پتانسیل ژنتیکی گیاه میباشد(۵۲). اظهار نمود با افزایش تراکم کاشت ذرت از ۶۰۰۰۰ به ۸۰۰۰۰ بوته در هکتار، وزن هزار دانه با افزایش هر ۱۰ هزار بوته در هکتار ۵/۶ گرم کاهش مییابد(۶۳). با بررسی چهار تراکم کاشت (۴۵، ۵۵، ۶۵ و ۷۵ هزار بوته در هکتار) و چهار تاریخ کاشت (۲۰ فروردین، ۹ اردیبهشت، ۲۹ اردیبهشت و ۱۷ خرداد) گزارش نمودند که عملکرد کمی و کیفی علوفه تر و خشک تحت تاثیر تراکم بوته و تاریخ کاشت قرار گرفت و حداکثر عملکرد علوفه خشک، پروتیین و فیبر خام به ترتیب ۷۳۳۰، ۴/۶۴۴ و ۲۰۴۸ کیلوگرم در هکتار در تراکم ۷۵ هزار بوته در هکتار بدست آمد. اگرچه با افزایش تراکم، عملکرد علوفه افزایش یافت و در تراکم ۷۵ هزار بوته در هکتار به حداکثر رسید، ولی از آنجا که با افزایش تراکم، طول بلال که صفت بسیار مهمی برای فروش آن است، کاهش یاقته و بازار پسندی آن به شدت افت میکند، لذا نامبرده توصیه کرد ذرت شیرین با هدف استفاده از بلال و علوفه آن با تراکم ۶۵-۵۵ هزار بوته در هکتار کشت شود(۳۶). با مطالعه اثر تراکم بوته روی میزان فتوسنتز برگهای ذرت را در تراکمهای ۲۰، ۸۰ و ۱۲۰ هزار بوته در هکتار گزارش نمودند میزان فتوسنتز خالص گیاه در تراکمهای ۲۰ هزار بیشتر از ۸۰ هزار و در تراکمهای ۸۰ هزار بیشتر از ۱۲۰ هزار بوته بود(۶۸). با بررسی چهار تراکم کاشت (۳۳/۱۳، ۶۶/۱۶، ۳۳/۳۳ و ۶۶/۶۶ هزار بوته در هکتار) و فاصله ردیفی ثابت ۷۵ سانتیمتر گزار ش کردند که بطور کلی با افزایش تراکم علوفه تر و خشک افزایش مییابد و بیشترین عملکرد علوفه تر و خشک را تراکم ۶۶/۶۶ هزار بوته در هکتار، با متوسط عملکرد علوفه تر ۱۱۴ و علوفه خشک ۰۷/۲۱ تن در هکتار تولید نمود(۲۳). با بررسی سه فاصله ردیف (۴۵، ۶۰ و ۷۵ سانتیمتر) و چهار فاصله بوته بر روی ردیف (۴، ۶،۸ و ۱۰ سانتیمتر) در منطقه کرج اعلام کردند که کاهش فاصله بین خطوط کاشت و افزایش تراکم بوته بر افزایش عملکرد ماده خشک و پروتیین اثر مثبت داشته و بهطور کلی مناسبترین الگوی کاشت و تراکم بوته در این منطقه ۴۵ و ۴ سانتیمتر برای سورگوم علوفهای جامبو بوده که بیشترین میزان عملکرد کمی و کیفی از آن بدست میآید(۴۴). در بررسی سه تراکم کاشت (۶۰، ۷۵ و ۹۰ هزار بوته در هکتار) و سه الگوی کاشت نشان دادند که تراکم گیاهی اختلاف معنیداری را در صفات، عملکرد ماده خشک، عملکرد بلال سبز، عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد دانه در ردیف هر بلال، وزن هزار دانه، طول و قطر بلال نشان دادوتراکم ۹۰ هزار بوته در هکتار بیشترین تولید ماده خشک و عملکرد بلال سبز را داشت ولی بالاترین عملکرد دانه و شاخص برداشت از تراکم ۷۵ هزار بوته در هکتار بدست آمد. دیگر صفات ذکر شده با افزایش تراکم افزایش یافتند(۷). با بررسی چهار سطح تراکم (۷/۷، ۱۰، ۴/۱۵، و ۲۰ بوته در متر مربع) و چهار سطح نیتروژن (۰، ۴۰، ۸۰ و ۱۲۰ کیلوگرم در هکتار) نتیجه گرفتند که میزان ۱۲۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار عملکرد دانه را افزایش داد ولی در اثر افزایش تراکم، بیشترین میزان عملکرد دانه در تراکمهای ۴/۱۵ بوته در متر مربع حاصل شد. برهمکنش نیتروژن و تراکم بوته نیز معنیدار بود. افزودن ۸۰ کیلوگرم نیتروژن و بالاترین سطح تراکم بوته، بیشترین مقدار دانه را تولید کرد. اختلاف عملکرد میان سطوح مختلف نیتروژن و تراکم، به دلیل افزایش شمار دانه در شاخههای اصلی خوشه و افزایش شمار خوشه در متر مربع بود. همچنین گزارش نمودند در همهی تیمارها، میزان پروتیین دانه با افزایش نیتروژن افزایش یافت، ولی تراکم بوته تاثیر معنیداری بر میزان پروتیین دانه نداشت(۱۴). گزارش کردند که تراکم، صفاتی مانند عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و تعداد دانه در پانیکول را تحت تاثیر قرار داد و افزایش آن باعث افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و کاهش تعداد دانه در پانیکول شد ولی روی صفاتی مانند وزن هزار دانه و شاخص برداشت تاثیر نکرد. باتوجه به نتایج این آزمایش برای دستیابی به حداکثر عملکرد دانه باید میتوان از تراکم ۲۶۰ هزار بوته در هکتار استفاده کر(۸)د. نتایج آزمایش نشان داد که افزایش تراکم کاشت باعث افزایش ارتفاع ساقه و شاخص سطح برگ گردید اما قطر ساقه و تعداد پنجه را کاهش داد. بیشترین عملکرد علوفه تر و خشک و نسبت برگ به ساقه در تراکم ۳۵۰ هزار بوته در هکتار بدست آمد. تراکم بر درصد پروتئین و خاکستر تاثیر معنیداری نداشت(۱۹). در بررسی سه تراکم کاشت (۶۵، ۷۵ و ۸۵ هزار بوته در هکتار) و سطوح مختلف کودهای نیتروژن و پتاس به این نتیجه رسیدند که تراکمهای مختلف کاشت بر عملکرد دانه، تعداد دانه در بلال و وزن صد دانه اثر معنیداری گذاشت، بهطوریکه بالاترین عملکرد دانه (۱۴۷۲۴ کیلوگرم در هکتار) متعلق به تراکم کاشت ۷۵ هزار بوته در هکتار بود. همچنین بین سطوح مختلف کودهای نیتروژن و پتاس از نظر صفاتی مانند عملکرد دانه، تعداد دانه در بلال و وزن صد دانه اختلاف معنیداری مشاهده شد، بهطوریکه در سطح احتمال ۵ درصد بیشترین عملکرد دانه در بلال و وزن صد دانه به تیمار کودی ۱۵۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار و ۱۰۰ کیلوگرم پتاسیم در هکتار تعلق داشت. در این آزمایش اثر متقابل تراکم کاشت و کودهای نیتروژن و پتاس بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه ذرت فاقد هر گونه اختلاف آماری معنیداری بودند.تراکم کاشت و سطوح نیتروژن بهطور معنیداری میانگین ارتفاع ساقه، شاخص سطح برگ و تعداد کل پنجه در متر مربع را افزایش داد. اثر عمده افزایش تراکم کاشت و نیتروژن، سایه انداختن و افزایش رقابت برای دریافت نور بود که منجر به افزایش ارتفاع بوته و شاخص سطح برگ گردید. اثر متقابل نیتروژن وتراکم روی میانگین ارتفاع ساقه، شاخص سطح برگ و تعداد کل پنجه در متر مربع اثر معنیداری داشت. با افزایش تراکم کاشت نسبتهای بالاتر نیتروِژن اثرات بیشتری بر روی میانگین ارتفاع ساقه، شاخص سطح برگ و تعداد کل پنجه در متر مربع داشت، که نشان داد بالاترین کارایی کاربرد نیتروژن، در بالاترین تراکم کاشت بود. به هرحال، اختلاف معنیداری بین سطوح ۱۰۰ و ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن وجود نداشت. عملکرد علوفه غالبا با افزایش تراکم کاشت افزایش یافت. بالاترین عملکرد علوفه تر (۱/۴۹ تن در هکتار) کل ماده خشک (۵/۱۰ تن در هکتار)، ماده خشک برگ (۲/۴ تن در هکتار) و ماده خشک ساقه (۳/۶ تن در هکتار) در تراکم ۵۰ بوته در متر مربع با اختلاف معنیداری نسبت به سایر تراکمهای کشت بدست آمد(۶)..با بررسی ۳ تراکم کاشت (۲۵، ۳۳ و ۵۰ بوته در متر مربع ) و نسبتهای نیتروژن سرک (۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار) مشاهده شد که با افزایش تراکم گیاه میانگین ارتفاع ساقه، شاخص سطح برگ، تعداد کل پنجه، در متر مربع، علوفه تر کل، ماده خشک کل، مادهی خشک برگ و عملکرد خشک ساقه را افزایش یافت. به هرحال، افزایش تراکم درصد پروتیین خام را کاهش داد و اثر معنیداری بر روی نسبت برگ به ساقه نداشت. افزایش سطوح نیتروژن میانگین ارتفاع ساقه، شاخص سطح برگ، تعداد کل پنجه در متر مربع، عملکرد کل علوفه تر، عملکرد ماده خشک کل، درصد پروتیین کل، درصد پروسیک اسید را افزایش داد و نسبت برگ به ساقه را کاهش داد. تراکم مطلوب گیاهی و سطوح نیتروژن سرک برای این آزمایش ۵۰ بوته در متر مربع و ۲۰۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن بود. سطوح کود نیتروژن نیز عملکرد کل علوفه تر، عملکرد کل ماده خشک، عملکرد ماده خشک برگ و عملکرد ماده خشک ساقه را افزایش داد. درصد ماده خشک ساقه با افزایش کود نیتروزن افزایش یافت. سرعت تولید ماده خشک در چین دوم بهعلت کاهش نیتروژن خاک در چین اول (جذب بوسیله گیاه، شستشو و عمل تبخیر) بالاتر بود. اثر متقابل نیتروژن و تراکم کاشت بر روی عملکرد علوفه تر کل، عملکرد ماده خشک کل، عملکرد ماده خشک ساقه و عملکرد ماده خشک برگ معنیدار شد. بالاترین عملکرد علوفه تر کل و عملکرد ماده خشک کل با ۵۰ بوته در متر مربع و کاربرد ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار نیترون بدست آمد. به هر حال اختلاف معنیداری بین سطوح ۲۰۰ و ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن بر روی عملکرد کل علوفه تر، عملکرد کل ماده خشک، عملکرد ماده خشک ساقه و عملکرد ماده خشک برگ وجود نداشت. افزایش تراکم گیاهی بهطور معنیداری درصد پروتیین خام را کاهش داده است. بالاترین درصد پروتیین خام در گیاهانی بود که در کمترین تراکم کاشت رشد یافتند که ممکن است به علت مصرف تجملی نیتروزن و یا رقابت کمتر میان گیاهان برای جذب مواد غذایی باشد(۳۱و۵۵). در بررسی سه تراکم کاشت (۵۵، ۶۵ و ۷۵ هزار بوته در هکتار) و چهار تاریخ کاشت (۵ اردیبهشت، ۲۰ اردیبهشت ، ۴ خرداد و ۱۹ خرداد) گزارش کردند که اثر تراکمهای مختلف بر عملکرد معنیدار شدند و بیشترین عملکرد در تراکمهای ۶۵ هزار بوته در هکتار با عملکرد ۲/۱۱ تن در هکتار بدست آمد و تراکمهای ۵۵ هزار و ۷۵ هزار نسبت به بهترین تراکم به ترتیب ۹/۲۶ و ۴/۱۶ درصد کاهش عملکرد داشتند. نتایج این آزمایش تراکم ۶۵ هزار بوته را مناسبترین تراکم گزارش کرد.تراکم گیاه میتواند عملکرد علوفه و کیفیت آن را تحت تاثیر قرار دهد. یک افزایش در تراکم کاشت میتواند قابلیت دسترسی به آب را برای تک بوته کاهش دهد و باعث کمبود آب گردد. تراکم گیاه همچنین میتواند مورفولوژی گیاه، مادهی خشک و ترکیبات شیمیایی و پارامترهایی که کیفیت علوفه را تحت تاثیر قرار میدهند، بر روی آنها اثر بگذارد. نتایج نشان داد که تراکم کاشت اثر معنیداری بر روی تعداد برگ نداشت. تغییرات تراکم از کم به متوسط بهطور معنیداری تخصیص مادهی خشک به ساقهها و برگها را افزایش داد در حالیکه تخصیص مادهی خشک به پانیکل را کاهش داد. اثر متقابل تراکم و آبیاری بر روی مادهی خشک، تعداد برگ و توزیع مادهی خشک میان اندامهای مختلف گیاه را بهطور معنیداری تحت تاثیر قرار داد. اثر تراکم کاشت بر روی محتوای پروتیین خام تحت تاثیر مرااحل رشد بود. آبیاری در ابتدای گلدهی افزایش مثبتی بر روی محتوای پروتیین خام در تمام تراکمها نشان داد(۱۳). بررسی ۳ تراکم کاشت (۲۰۰، ۲۶۰ و ۳۳۰ هزار بوته در هکتار) و سه سطح آبیاری (۲۰، ۱۰۰ و ۱۸۰ میلیمتر) نشان داد که آبیاری بالا باعث افزایش ارتفاع گیاه و مادهی خشک میگردد و تراکم کاشت اثر معنیداری بر روی ارتفاع گیاه نداشت اما روی قابلیت هضم علوفه اثر معنیداری داشت (کارمی[۱۰] و همکاران، ۲۰۰۵). در بررسی سه سطح نیتروژن (۰، ۷۵ و ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار) و تراکم کاشت (۱۰، ۲۰ و ۳۰ بوته در متر مربع) در سه رقم سورگوم علوفهای مشاهده شد که نیتروژن و تراکم کاشت اثری روی ارتفاع گیاه نداشتند. اثر نیتروژن روی عملکرد دانه در گیاه معمولا معنیدار نبود و افزایش تراکم گیاه به طرف افزایش عملکرد دانه در گیاه تمایل داشت. هم نیتروژن و هم تراکم کاشت عملکرد مثبتی روی عملکرد دانه در واحد سطح داشتند. اثرات رقم، سطوح نیتروژن و تراکم کاشت بر روی محل تشکیل برگ پرچم متغیر و به سال و مکان وابسته بود. میتوان نتیجه گرفت که افزایش سطوح نیتروژن و تراکم کاشت غالبا بهترین عملکرد دانه و اجزای عملکرد را در سورگوم میدهند(۷۴). با بررسی چهار سطح نیتروژن (۰، ۴۰، ۸۰ و ۱۲۰ کیلوگرم در هکتار) و تراکمهای کاشت (۵۳۳۰۰، ۸۸۸۰۰، ۶۶۶۰۰ و ۱۳۳۳۰۰ بوته در هکتار) اظهار داشتند که اثر متقابل تراکم کاشت و سطوح نیتروژن بر روی هیچکدام از پارامترها معنیدار نشد. بعلاوه، تراکم کاشت کمترین اثر را برروی عملکرد دانه و اجزای عملکرد داشته است. به هر حال، عملکرد دانه یک واکنش درجه دوم را نسبت به سطوح نیتروژن داشت و کاربرد ۴۰، ۸۰ و ۱۲۰ کیلوگرم در هکتار نیتروزن در سال عملکرد را ۳۹، ۴۳ و ۴۵% در هر سال را افزایش داد(۵۸).
فصل سوم
مواد و روش ها
۳-۱-موقعیت جغرافیایی و ویژگی های آب و هوایی محل اجرای آزمایش:
به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی کود اوره و تراکم های مختلف کاشت بر روی رشدونمو سورگوم علوفه ای آزمایشی در تابستان سال ۱۳۸۹ در شهرستان کوهدشت با طول جغرافیایی ۴۷ درجه و۴۰ دقیقه شرقی و عرض جفرافیایی۳۳ درجه و۳۶ دقیقه شمالی، با ارتفاع ۱۲۰۰ متر از سطح دریا انجام شد. این منطقه در جنوب غرب ایران قرار گرفته و دارای اقلیم نیمه گرمسیری با تابستان گرم وخشک با میانگین بارندگی سالانه ۴۵۰ میلی متر می باشد. آمار آب و هوایی منطقه در طول فصل زراعی درجدول ۳-۱ آمده است.
جدول ۳-۱ آمار آب و هوای منطقه در طول فصل زراعی
ماه | بارندگی(میلیمتر) | رطوبت نسبی(٪) | حداقل دما (درجه سانتی گراد) | حداکثر دما(درجه سانتی گراد) |
متوسط دما(درجه سانتی گراد) | ساعات آفتابی | تعداد روزهای یخبندان |
فروردین | ۶/۷۶ | ۳۵/۵۰ | ۰۸/۵ | ۴۱/۲۰ | ۷۴/۱۲ | ۴۸/۸ | ۲ |
اردیبهشت | ۲۵ | ۶۴ | ۹۴/۸ | ۰۷/۲۶ | ۵۷/۱۵ | ۲۸/۸ | ۰ |
خرداد | ۷/۱۰ | ۴۶ | ۶۵/۱۲ | ۳۶/۳۵ | ۱۵/۲۲ | ۳۶/۱۲ | ۰ |
تیر | ۰ | ۳۰ | ۹۴/۱۶ |