خصوصی سازی در مفهوم گسترده آن به شیوه های کاهش نقش دولت و واگذاری آن به بخش خصوصی و پیروی از منطق بازار در تمام تصمیمات اقتصادی اطلاق می شود. از این نقطه نظر ، فاصله از سیاست حفظ برخی از فعالیتهای مشخص در دست دولت برای توسعه بیشتر توسط بخش دولتی (انحصار زدایی)، به کاهش جایگاه نسبی بخش دولتی و واگذاری نقش بیشتر به بخش خصوصی اشاره دارد. خان و رین هارت (1990)
ورود بنگاههای جدید بخش خصوصی می تواند در وضعیتی که بخش دولتی از انحصار بر خوردار بوده است، رقابت را برانگیزد. بنگاههای دولتی موجود مجبور خواهند شد حالت تجاری بگیرند و به ضوابط و نیروهای بازار واکنش نشان دهند. فرآیند انحصار زدایی گاهی در چارچوب امر خصوصی سازی به عنوان فعالیتی موازی و مکمل توصیف شده است . علاوه بر این، خصوصی سازی نیز هنگامی نمود پیدا می کند که دولت ها تصمیم به کاهش تعهدات خود در زمینه تنظیم و هدایت رفتار بازیگران خصوصی در اقتصاد بگیرند. هدف از پیگیری سیاستهای حذف مقررات زاید این است که سیستم تنظیمی محدود کننده اهمیت کمتری بیابد.
در کشور ایران حجم بالای دولت در اقتصاد، حضور شرکتهای دولتی در فعالیتهای غیر ضروری اقتصادی، رقابت پذیری پایین اقتصاد در سطح ملی و بین المللی، عدم توسعه بخش خصوصی فعال در حوزه های سرمایه گذاری، ضعف بازار سرمایه برای توسعه بخش خصوصی، عدم توزیع مناسب منابع و فرصتها بین بخش دولتی و غیر دولتی،مشهود است. خصوصی سازی عملاً بعد از پایان جنگ تحمیلی و اجرای اولین برنامه پنج ساله توسعه ؛ از سال 1368 بطور جدی مطرح شد و دولت در صدد واگذاری بخشی از فعالیتهای اقتصادی شرکتهای دولتی به بخشهای غیردولتی بر آمد . اما خصوصی سازی به صورت سازماندهی شده و بر اساس قوانین و مقررات مشخص و شفاف با محوریت متمرکز سازمان خصوصی سازی به عنوان سازمان اجرایی مورد نظر عملاً از سال 1380 با اجرایی شدن فصل سوم قانون برنامه سوم توسعه آغاز شد و در قانون برنامه چهارم توسعه نیز به عنوان مکملی مناسب برای قانون مذکور دنبال شد.
در مفهوم عام و گسترده، خصوصی سازی در صنایع دولتی عبارت است از کاهش بخشی از فعالیتهای اقتصادی دولت. در مفهوم خاص و محدود، خصوصی سازی به معنی واگذاری مالکیت بخشی از صنایع دولتی به بخش خصوصی است. خان و کومر (1997)
عموما دو دلیل و یا دو هدف برای واگذاری صنایع دولتی به بخش خصوصی ارائه می شود: اول، کاهش مسؤولیت های دولت و خارج سازی صنایع غیر استراتژیک و غیر دولتی از حیطه مدیریت دولت. دوم، کاهش بار مالی صنایع بر بودجه کشور. تجدید ساختار و خصوصی سازی در صنعت برق پدیده ای است که در بسیاری از کشورها ضرورت آن درک و گرایش به سمت آن آغاز شده است. آیا خصوصی سازی باعث افزایش کیفیت خدمات رسانی به مشترکین می شود ؟
از طرفی رشد فزاینده مصرف انرژی الکتریکی در کشور و نیاز به سرمایه گذاری متناسب با مصرف فوق، لزوم پیروی از حرکت های نوین اقتصاد جهانی، وجود تنگناهایی از قبیل محدودیت های اعتباری ناشی از انحصار دولتی صنعت برق، عدم توان دولت برای تأمین منابع مالی لازم جهت سرمایه گذاری های روزافزون مورد نیاز، استراتژی یارانه ای تعرفه های برق و بحث کیفیت برق در ارایه خدمات، از عمده عواملی هستند که نشان می دهند ساختار سنتی فعلی پاسخگو نبوده، تجدید ساختار را در این صنعت زیربنایی الزامی می نمایند. آیا خصوصی سازی هزینه ها را کاهش می دهد ؟
اصلاحات ساختاری دقیق و با پیش بینی های لازم می تواند تصور اشتباه منشأ پولی و اعتباری وجود نارسایی ها در بخش توزیع را به تفکر استفاده بهینه از امکانات و سرمایه های موجود تبدیل نماید. از آنجا که برای اصلاحات ساختاری بخش توزیع در سند برنامه سوم توسعه کشور تکالیفی قانونی مشخص شده، اما هنوز بعد از گذشت بیش از سه سال از تصویب برنامه، چشم انداز روشنی از چگونگی و نحوه انجام تکالیف فوق ترسیم نگردیده است. لذا ضروری است که با دیدگاه جهانی و در قالب ملی، ترسیم مناسبی از نحوه اداره بخش توزیع به صورت منطق هائی با توجه به تکالیف فوق ارایه گردد. آیا خصوصی سازی قیمت تمام شده نهایی را کاهش می دهد ؟
پس از بررسی و تبیین اهداف و روش های خصوصی سازی در وزارت نیرو، نقاط قوت، ضعف، تنگناها و روش های اجرائی و اصلاحات ساختاری دربخش توزیع می پردازیم آنگاه در یک مطالعه موردی خصوصی سازی به روش برو نسپاری و نتایج آن را در شرکت توزیع نیروی برق سیستان و بلوچستان ( مطالعه ی موردی شهرستان نیک شهر) مورد بحث قرار می دهیم و با توجه به آن راهکارهایی برای دستیابی هر چه بهتر به روند مناسب و صحیح خصوصی سازی را استنتاج نمائیم.
اکنون مساله اینست که طبق اصل 44 قانون اساسی خصوصی سازی در بسیاری از شرکتهای دولتی انجام شده است به تبع ازآن در شرکت برق سیستان و بلوچستان و شهرستان نیکشهر انجام شده است اما معلوم نیست این خصوصی سازی باعث افزایش کیفیت -رضایت مندی مشترکین- بهره وری -کارائی و اثر بخشی شده است. در پژوهش کوشیده می شود با توجه به سوال مساله به این موارد پرداخته شود.
طی دو دهه اخیر مکانیزمهای خصوصی سازی در بسیاری از کشورها طراحی و به مرحله اجرا در آمده است و از آن به عنوان راه حلی در جهت منطقی نمودن ساختار اقتصادی جامعه،کاهش بار مالی دستگاهها بر بودجه دولت،افزایش کارائی،افزایش بهره وری،گسترش فعالیتها و
تجهیز منابع مالی دولت ،استفاده کارآمد از تخصص های موجود،افزایش نیروهای تخصصی و ایجاد انگیزه برای نیروهای تخصصی بهره گیری شده است.
در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی در ارتباط با خصوصی سازی در داخل و خارج از کشور انجام شده است. در اینجا به تعدادی از تحقیقات در ارتباط با خصوصی سازی اشاره می کنیم:
ولش و فرموند (2002) در پژوهش خود تحت عنوان “معرفی یک مدل جهت انجام خصوصی سازی “با هدف بهینه بودن فرایند انجان آن پرداخته است.
پژوهش دیگر حیدری در رساله دکترای مدیریت استراتژیک طرح تحقیقی با عنوان “مدل خصوصی سازی برای کشور را از طریق مرور ادبیات و استفاده از نظرات خبرگان و صاحبنظران انجام داده است .
همچنین تحقیقها و مقالات زیادی تحت عنوان بررسی اثرات خصوصی سازی در شرکتهای توزیع نیروی برق مشهد و تهران و اصفهان و همچنین کیفیت بهره وری در خصوصی سازی شرکتهای توزیع نیروی برق در ایران انجام گرفته است.
یکی از مهمترین شروع یک کار تحقیقاتی این است که طرح تحقیقاتی به صورت یک پرسش آغازین عنوان شود؛ در این پرسش محقق سعی می کند آنچه را که می خواهد بداند آشکار کند؛ بهتر بفهمد و به دقیقترین صورت ممکن در گزاره یک پرسش آغازین بیان کند.(کیوی و کامپنود، 1376).
لذا مسئله اصلی این پژوهش آن است که با توجه به روند خصوصی سازی در شرکتهای توریع نیروی برق، تاثیر این روند قبل و بعد از اقدامات چگونه بوده و توانسته گامی در جهت ارتقا کارایی و اثربخشی سازمان مذکور برداشته و نوع این تاثیر چگونه است ؟
پژوهشگر در این تحقیق سعی کرده رویکرد مقایسه ای بصورت ارزیابی خصوصی سازی قبل و بعد از اجرای برنامه های خصوصی سازی را مدنظر قرار دهد. بطور کلی اهداف این پژوهش در دو بعد نظری و کاربردی طبقه بندی می گردد. تدوین ادبیات و کمک به غنی تر شدن مبانی نظری موضوع با استفاده از نظریات علمی از یکسو و شناسایی فعالیت های تئوریک و مفهومی دیگران با رویکرد مقایسه ای از سوی دیگر بخشی از اهداف نظری این تحقیق است. و از بعد کاربردی نیز پژوهشگر قصد دارد ضمن ارزیابی اقدامات خصوصی سازی در بخش های منتخب، به رتبه بندی هر بخش با توجه به دیدگاه پاسخ دهندگان جهت ادامه اقدامات خصوصی سازی و موفقیت های بعدی را مورد مطالعه قرار دهد. و با ارائه پیشنهاداتی حرکت به سوی وضعیت مطلوب و رضایت بخش را فراهم آورد.
به بیان دیگر اهداف کلی این تحقیق عبارتند از:
Customer satisfaction .2
نقش عملیات لیزینگ در چرخه اقتصادی کشورها و اثرات مثبت و اجتنابناپذیری که در ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا و سرانجام توازن منطقی در موازنه پرداختهای جوامع صنعتی و رو به توسعه به جای گذاشته، موجب گردیده است که این شیوه اعتباری، امروز با تکیه بر تخصصها و ویژگیهای نوین اجرایی بتواند موقعیت خود را به عنوان یکی از مهمترین روشهای تأمین اعتبار در سطح اقتصاد داخلی و بینالمللی تثبیت نماید. بر این اساس، تحقیقاً بخش عظیمی از عملیات مالی، تسهیلاتی و سرمایهگذاری و تأمین اعتبار در جهان با استفاده از روشهای نوین لیزینگ انجام میپذیرد. به طوری که بر اساس بررسیهای مؤسسات مطالعاتی اقتصادی معتبر جهان روش تأمین اعتبارات از طریق لیزینگ، در بین مکانیزمهای گوناگون اعتباری، بعد از وامهای مستقیم بانکی در مرتبه دوم قرار گرفته است (آملی دیوا، 1386 :88).
رقابت روزافزون در محیطهای اقتصادی، شرکتها را بر آن داشته که پیرامون عملکرد خود هوشیارتر عمل کنند. همانگونه که هر سال میلیاردها دلار صرف مخارج سرمایهای میگردد، مؤثرترین راهها برای تحصیل تجهیزات هر روز بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد. شرکتی که از مؤثرترین روشهای کسب درآمد استفاده میکند، از این رقابت فایده خواهد برد. بنابراین لیزینگ در برابر خرید به عنوان جزء لاینفک تصمیمگیری جهت تحصیل تجهیزات سرمایهای مورد توجه قرار میگیرد (دیلن، 23:1385).
در کشور ما نیز با توجه به وجود نیاز مبرم به چنین شیوه تأمین مالی، شرکتهای مختلفی پا به صنعت لیزینگ نهادند. به طوری که بسیاری از شرکتهای دولتی و غیردولتی در حال حاضر در کشور مشغول به فعالیت در این زمینه میباشند. بنابراین شناخت عملکرد شرکتهای لیزینگ میتواند در جهت شروع فعالیتهای جدید و همچنین حفظ فعالیتهای موجود به این شرکتها یاری رساند. لذا مسئلهای که ما در این تحقیق با آن روبرو هستیم این است که عملکرد شرکتهای فعال در صنعت لیزینگ در ایران چگونه است؟
1-3-1. اهمیت و ضرورت تحقیق از لحاظ نظری
امروزه به دلیل تحولات وسیعی که طی نیم قرن اخیر در عرصه اقتصادی جهان، رخ داده است و همچنین تغییر و تحولات گسترده در زمینه عرضه و تقاضا، موجب شده است تا دست اندرکاران سیاستهای اقتصادی در کشورها، برنامههای لازم برای تأسیس شرکتهایی جدید، که میتوانند ابزارهای اعتباری در جهت رشد صنایع و اقتصاد آنها محسوب شوند را در دستور کار خود قرار دهند.
شرکتهای لیزینگ از جمله واحدهایی هستند که با تدوین مناسب آئین نامهها و مقررات فعالیت آنها، میتوانند سهم بسزایی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها داشته باشند. بر اساس بررسیهای صورت گرفته امروزه بیش از 20 درصد از کل سرمایهگذاری روی تجهیزات در دنیا، از طریق لیزینگ انجام میشود (البته این میزان فقط شامل داراییهای منقول میباشد). مطالعات نشان میدهد که روش تأمین مالی از طریق لیزینگ، در بین مکانیزمهای گوناگون اعتباری، بعد از وامهای مستقیم بانکی در مرتبه دوم قرار گرفته است و بیش از یک سوم اعتبارات از این طریق تأمین میشود.
حال با توجه به آنچه که در خصوص ضرورت و اهمیت صنعت لیزینگ گفته شد، این سؤال اساسی مطرح است که نحوه عملکرد شرکتها در صنعت لیزینگ چگونه است؟
غالباً گفته میشود که بدون ارزیابی عملکرد فعلی، هیچ بهبودی حاصل نمیشود. ارزیابیها بر پایه نتایج اندازهگیری فعالیتها و عملکرد صورت میگیرد. معمولاً کارایی و بهرهوری سازمانی با اندازهگیری نتایج عملکرد مورد ارزیابی قرار میگیرد، بنابراین هر سازمانی نیازمند
طراحی سیستمی برای اندازهگیری عملکرد میباشد که در خصوص کارایی و اثربخشی فعالیتهای بخشهای مختلف سازمان اطلاعات مربوط، دقیق و به موقع برای تصمیم گیران ارائه نماید (چن، 2009).
به طور کلی چنانچه سیستم مالی یک کشور که مؤسسات لیزینگ جزیی از آن هستند کارایی داشته باشند، منابع مالی به صورت بهینه به بخشهای کارای اقتصاد تخصیص مییابد و موجب افزایش تولید، سطح اشتغال و رشد اقتصادی خواهد شد در حالیکه تأمین مالی از طریق لیزینگ یکی از بخشهای حیاتی تأمین مالی مدرن میباشد بنابراین سنجش عملکرد و محاسبه کارایی شرکتهای لیزینگ از اهمیت بسزایی برخوردار است.
1-3-2. اهمیت و ضرورت تحقیق از لحاظ کاربردی
از آنجا که هر بنگاه اقتصادی برای ادامه حیات خود در جریان رقابت با سایر بنگاههای موجود در یک صنعت با توجه به رشد فزاینده تکنولوژی و موج گسترده اطلاعرسانی و توسعه خدمات متنوع، همواره باید از پویایی لازم برخوردار باشد، لذا کنترل و ارزیابی مستمر فعالیت آن بنگاه ضرورتی اجتنابناپذیر مینماید، بنابراین شرکتهای لیزینگ نیز به عنوان عضو فعال این سیستم از این قاعده مستثنی نبوده و ارزیابی به گونههای مختلف را در این خصوص میطلبند.
علاوه بر این کارایی شرکتهای لیزینگ از جمله موضوعاتی است که هم برای مدیران آنها و سیستم نظارتی و هم برای مشتریان و سایر ذینفعان این شرکتها حائز اهمیت است، چرا که مدیران برای باقی ماندن در عرصه رقابت با سایر شرکتها نیازمند رسیدن به بالاترین سطح کارایی بوده و از طرف دیگر مشتری و سیستم نظارتی میدانند که افزایش کارایی همواره توأم با کاهش قیمت و افزایش کیفیت خواهد بود. بنابراین در این تحقیق علاوه بر ارزیابی عملکرد و تعیین میزان کارایی شرکتها، نه تنها شرکتهای لیزینگ ناکارا رتبهبندی میشوند بلکه شرکتهای کارا نیز رتبهبندی شده که اهمیت این کار از آن جهت است که شرکتهای کارایی که در رتبههای پایینتر قرار گرفتهاند میتوانند در جهت ارتقاء کارایی خود اقدام کنند.
با توجه به تمامی مواردی که ذکر شد و همانطور که در فصل دوم تشریح میشود، به دلیل اهمیت بالای ارزیابی عملکرد و از طرف دیگر نقش مهم شرکتهای لیزینگ در توسعه اقتصاد، ارزیابی عملکرد آنها موضوع بسیار مهمی است و پس از بررسی مطالعات پیشین یافت شد که هیچگونه تحقیقی در زمینه ارزیابی عملکرد شرکتهای لیزینگ انجام نشده است بنابراین تمامی این مسائل دلیلی بر انجام این تحقیق شدند.
هدف اصلی این تحقیق «سنجش عملکرد شرکتهای فعال در صنعت لیزینگ با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها (DEA)» میباشد که در طی انجام این پژوهش اهداف فرعی زیر را نیز تحقق خواهیم بخشید؛
1-5-1. سؤال اصلی
در این تحقیق از رویکرد تحلیل پوششی دادهها به منظور ارزیابی عملکرد شرکتهای لیزینگ استفاده خواهد شد؛ بنابراین با توجه به استفاده از رویکرد تحلیل پوششی دادهها فرضیهای در نظر گرفته نشده است. لذا سؤال تحقیق به شرح زیر است:
1-5-2. سؤالات فرعی
. Leasing
. Data Envelopment Analysis
اقتصاد ایران متکی به درآمدهای نفتی است واین جریان مشکلات زیادی را برای کشور به وجود آورده، چون اقتصادکشورهایی که متکی به یک درآمد میباشند با کمترین نوسان قیمتی دربازارهای بینالمللی تحریم اقتصادی از طرف کشورهای قدرتمند دنیا، سریع تحت تأثیر قرارمیگیرد لذا متنوع کردن زمینههای درآمدی کشور و تکیه بر صادرات غیر نفتی از راهکارهای برون رفت ازاین مسأله میباشد که یکی از راهکارها، برنامهریزی جهت استفاده مطلوب از این همه جاذبه، توسعه گردشگری درکشوراست. از اینرو صنایع دستی به عنوان محصول تولیدی فرهنگی،بخش مهمی ازدرآمدارزی مورد نظرکشور راتأمین کرده وهمواره دررأس کالاهای صادراتی غیرنفتی ایران قراردارد. صنایع دستی یکی ازشاخصههای تولیدی ایران محسوب میشود صنایع دستی ایران دارای بارفرهنگی بسیاربالایی است. (امینی و حاجی بیک لو،1382، ص274)
جهان سوم نه تنها گرفتارکمبود اشتغال وسرمایهگذاری وعمومیت بیکاری است، بلکه باکمبود تکنولوژی، پایین نبودن سطح آموزش ومهارت، افزایش بیرویه جمعیت ومهاجرت روستاییان به شهرها نیز دست به گریبان است وهیچ یک ازاین مسائل نوید دورنمایی مثبت وخوشبینانهای برای ورود به عصر فراصنعتی نمیدهند.(گل محمدی، 1389، ص 75)
امروز یکی ازدلایل عمدهی ترک روستا به ویژه از جانب جوانانی که پدرانشان سالهای سال در روستا کوشیدهاند. عدم وجود امکاناتی درجهت کسب اطلاع از رویدادها و تقاضاهای جهانی ونبود شرایط ارتباط باجهان پیرامون میباشد. شاید برخی از روستاهای ما امروز دربرقراری ارتباط با شهرهای داخلی هم مشکل داشته باشند و جوان ایرانی با وجود دیدن این خلاء رو به سوی شهرهای بزرگ، روستا را ترک میکند. بی شک امروزه اگر قابلیتهای روستا را مورد توجه قراردهیم، بسیاری از مشکلات روستا و در مقابل بسیاری ازمشکلات کلان مملکتی درعرصهتجارت جهانی قابل حل شده و ارائه محصولات پرکیفیت درصادرات وکسب سهم بیشتری از بازارهای جهانی دورازدسترس نخواهد بود .صنایع دستی ایران به عنوان یکی از بارزههای تولیدی و محصولات داخلی و پرطرفدار در عرصه بین الملل چه از نقطه نظر هنری و چه ازدید مسائل بازرگانی برای کشورما یک افتخار ویک هویت است. (امینی و جاجی بیک لو، 1382، ص 274) از طرفی دیگر افراد زیادی نیز در رشتهای از صنایع دستی مهارت دارند اما به علت عدم حمایت یا به صرفه نبودن اشتغال دراین حرفه به اموری دیگر روی آوردهاند. (معموری و آزادزاده، 1388) همچنین صنایع دستی یکی از سازوکارهایی بشمار میآید که برای تولیدآن از منابع کاملاً داخلی استفاده میشود. بر اساس تحقیقات انجام شده تولیدات دستی تأثیر مستقیمی بر درآمد ناخالص ملی دارد و هرگونه افزایش در میزان تولید و بهبودکیفیت صنایع دستی درافزایش درآمد ملی تأثیر میگذارد. (امینی و حاجی بیک لو، 1382، ص 4).
صنایع دستی و هنرهای سنتی در هر منطقه، در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و غیره ایفا میکند. در واقع، هویت مردم بستگی به این هنر- صنعت دارد. امروزه استفاده از ابزار آلات فرهنگی به عنوان منبع خلاقیت نقش مهمی در توسعهی جوامع سنتی داشته و پیشبرد توسعه پایدار را در پی دارد. بیشک نمیتوان از نقش اقتصادی آن بهعنوان در آمد اصلی و جذب توریسم غافل ماند. متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل ناکارآمدی و بی توجهی دستگاههای متولی، کشورهای دیگر آثاری را به تقلید از هنرهای اصیل ایرانی تولید و با قیمت پایین و ترکیبات نامرغوب وارد بازارهای بینالمللی و ایران میکنند، بیآنکه حقوق تولیدکنندگان ایرانی را در نظر بگیرند. همین عامل باعث لطمات اقتصادی و فرهنگی به کشور شده است. (صادقی مقدم و کمیلی اصفهانی، 1391، ص 76)
به طور کلی، در تحقیقات پیشین نتایج نشان داد، واردات بی رویه صنایع دستی سایرکشورها، وجود واسطهها و ناتوانایی فروش مستقیم آثارصنایع دستی، تبلیغات ناکافی ومسائل فرهنگی اقتصادی مانند تغییر سلایق بازار مهمترین علل رکود بازار صنایع دستی به شمار میآیند .(کرباسی و یعقوبی، 1390، ص 21)
بنابراین مسئله تحقیق برآن است که عوامل تاثیر گذار بر توسعه بازار صنایع دستی را شناسایی کنیم.
صنایع دستی اصلی ترین سند هویت تاریخی ملتهاست چرا که بخشی از میراث فرهنگی ماست. این هنر-صنعت با ارزش افزوده بسیار بالا و هزینه بسیار پایین و وجود نیروی انسانی ماهر در داخل کشور که عمدتاً روستایی هستند با توجه بیشتر مسئولین، بویژه در شرایط کنونی که سیستمهای نوین اطلاع رسانی و ارتباطی درحال شکلگیری در ایران میباشند، علاوه بر ارتقاء سطح زندگی مردم روستاهای ما، می تواند ارزآوری بسیار بالایی برای ایران داشته باشد، در این راستا نباید از پیشرفتها و تجربیات رقبای سرسخت صنایع دستی درعرصه بین الملل نیز غافل شد (امینی و حاجی بیک لو،1382، ص273)، از طرفی دیگر محیط روستایی به خاطر تأمین بخشی ازمواد اولیه و نیروی کار، زمینهای لازم جهت رشد فعالیتهای صنایع دستی و سنتی را دارا میباشد.(مرادی و لنگرودی، 1384، ص4)
در شرایط فعلی که مسئله بیکاری و ایجاد اشتغال مولد همراه با افزایش تولید داخلی و توسعه صادرات غیرنفتی و فراهم نمودن زمینه مشارکت آن در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی مهمترین دغدغه مسئولین و رئوس برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور را تشکیل میدهد، توجه به صنایع دستی و اهمیت آن بدلیل ویژگیهای منحصر به فرد آن بیش از بیش مهم گردیده زیرا صنایع دستی علاوه بر جاذبههای هنری و فرهنگی و سهولت آموزش و فراگیری آن از کمترین هزینه سرانه آموزش و ایجاد فرصت شغلی در میان بحثهای مختلف فعالیتهای صنعتی برخوردار است. از طرفی صنایع دستی درایران جایگاهی ویژه دارد زیرا که جمعیت قابل توجهی درکشور به رشتههای مختلف این صنعت اشتغال دارند. با توجه به اینکه تولید صنایع دستی سهم قابل توجهی از تولیدات کشور را به خوداختصاص داده، این عرصه در صورت توجه میتواند سهم عمدهای در توسعه کشور داشته باشد. از سویی صنایع دستی میتواند در اقتصاد کشور منشا اثر باشد، این قابلیت و سرمایه گذاری مادی و معنوی در این حوزه، در نجات کشور از تک محصولی و اتکا به نفت موثر خواهد بود. همچنین صنایع دستی به روستاها پایداری داده و موجب افزایش درآمد محلی و کاهش مهاجرت به شهرها میشود (صرامی،1384،ص 1). ایران کشوری است با قومیتهای گوناگون و هر قوم فرهنگی مخصوص به خود دارد که در توالی سالها به گونهای خاص شکل گرفته
است در هر محصول صنایع دستی ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین علل وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشین و کارخانه است ایجاد اشتغال و کسب درآمد، جاذبه گردشگری، حفظ و بقای آداب و رسوم قومی، کسب درآمد ارزی و غیره میتواند از پیامدهای رونق صنایع دستی در کشور باشد بسیاری از کسانی که به این حرف مشغول بودند شغل خود را به دلیل نبود تقاضا در بازار کالا از دست دادند و متأسفانه افزایش روند مهاجرت از روستاها به شهر شاخههایی از صنایع دستی ناب و بیهمتای ایران را در معرض انقراض قرار داده است و نسل تازهای که باید چنین میراث با ارزشی را حفظ کند، بیشتر راهی شهرها شدهاند. اگرچه هنرمندان و صنعتگران زیادی درهنرهای گوناگون صنایع دستی تبحر دارند. چه بسا افراد زیادی نیز در رشتهای ازصنایع دستی مهارت دارند اما به علت عدم حمایتهای صرفه نبودن اشتغال در این حرفه به اموری دیگر روی آوردهاند. خلق صنایع دستی گروهی را به کار میگیرد، مواد اولیه آن محلی و داخلی است، هنرمندی و خلاقیت فرد در بروز آن متجلی میشود و در رقابت با ماشین و عوارض زندگی صنعتی، نوعی تنوع و آرامش ایجاد میکند.( صرامی،1384،ص 53) با توجه به قابلیتهای صنایع دستی از جمله بهرهوری بالا، امکان استفاده از مهارتهای بومی و ایجاد اشتغال، امروزه بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان به صنایع دستی به عنوان صنعتی درآمدزا و دارای ارزش افزوده مینگرند و با سرمایهگذاری در این حوزه سودهای کلانی برداشت میکنند. (معموری و آزادزاده، 1388) در واقع، صنایع دستی روستایی مکمل فعالیتهای زراعی و دامپروری دهقانان است. این بخش از فعالیت تولیدی، که کار زنان وکودکان است، جنبه تولید خانوادگی دارد و برتولید افزارمندی مبتنی نیست.( گل محمدی،1389، ص 86)
ایران به اتفاق چین و هند 3 قطب اصلی صنایع دستی جهان را تشکیل میدهند، اما به اعتقاد یونسکو ایران به لحاظ تنوع تولید و تعداد رشتههای تولیدی زنده بزرگترین کشور جهان در بعد صنایع دستی محسوب میشود هم اکنون بیش از 256 رشته فعال صنایع دستی در کشور فعال است. اما متاسفانه از لحاظ درآمدزایی و اقتصادی از پتانسیلهای موجود به خوبی بهرهبرداری نشده است. (یزدانی، 1389، ص 86) اگرچه در کشور ما صنایع دستی به لحاظ تنوع منحصر به فرد است اما در بعد شناسایی سلیقه توریسم خارجی کار چندانی صورت نگرفته است. اما چین و هند هر دو چه در تولید صنایع دستی و چه در اطلاع رسانی و تبلیغات هنر و محصولات خود روش های نوین را بکار گرفته و این هم کیفیت اجناس و هم سلیقههای بازار جهانی را مورد توجه قرار میدهد اما سیاستگذاریهای ایران برخلاف این دوکشور عمدتاً براساس حفظ سنت بوده است. ایران در سالهای اخیر شاید به دلیل واهمه از دست رفتن سنتها و ارزشها شتاب لازم برای همگام بودن با تکنولوژی روز را نداشته است. (امینی و حاجی بیک لو،1382، ص 7). همچنین ورود کالاهای صنایع دستی از سایرکشورها به ایران در سالهای اخیر افزایش دوچندانی یافته و موجب رکود در تقاضای بازار شده است. (کرباسی و یعقوبی،1390، ص 2) این کشورها و دیگر کشورهایی که در حوزه صنایع دستی فعالیت دارند با تشخیص نیاز بازار و سلیقه خریدار بازار ما را
تحت الشعاع قرار دادهاند و حتی با کپیبرداری از محصولات صنایع دستی ما و ایجاد تنوع در محصولاتشان این صنعت را با مخاطراتی روبرو کردهاند. (یزدانی، 1389، ص 54) از طرفی در ایران بخاطر نبود ارتباط فعال با خارج از کشور و عدم آگاهی از تقاضای بین المللی ازجانب تولید کننده داخلی، بسیاری ازکارشناسان داخلی صنایع دستی معتقدند که در بخش طراحی، ابتکار و خلاقیت زیادی وجود ندارد. درواقع اثری که چندین سال پیش تولید شده است. اکنون نیز به همان صورت تولید میشود در حالی که بسیاری از سلیقهها در عرصه بینالملل امروز تغییرکرده است و در جهانی که امروز با شعار لزوم محوریت مشتری تجارت می کند عدم اطلاع کافی از سلیقههای مشتریان در بازارهای از جانب تولیدکنندگان صنایع دستی موجب ربوده شدن گوی از جانب رقبای ایران شده است. (امینی و حاجی بیک لو،1389، ص 2). بنا به اطلاعات منتشره از سوی دست اندرکاران وکارشناسان صنایع دستی، فقدان تبلیغات و بازاریابی مناسب، صنایع دستی ایران را در مظلومیت قرار داده است، چنانکه از تبلیغات با عنوان حلقه مفقوده صنایع دستی کشور یاد میشود. حال آن که با تبلیغات مناسب محصولات و تولیدات این صنعت، میتوان جایگاه آنها را در بازارهای هدف تثبیت کرد و توان رقابت کشور با تولیدات سایرکشورها را ارتقا داد. تاکید مدیریت بازاریابی بیشتر تعیین محصولات بر مبنای نیاز و خواستههای بازار مورد نظر و نیز استفاده از قیمت گذاری، ارتباطات، توزیع موثر جهت آگاهی دادن، ایجاد محرک و ارائه خدمت به بازار است.( روستا، ونوس، ابراهیمی،1389، ص 16).
سوالات تحقیق:
هدف اصلی:
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه بازار صنایع دستی استان تهران
اهداف فرعی:
در محیط پویا و غیر قابل پیش بینی کسب و کار، سازمان ها با چالش جدی گسترش بازارها و افزایش سطح انتظارات مشتریان مواجه هستند. بدین منظور سازمان ها ملزم به افزایش کارایی و اثربخشی، بهینه سازی زنجیره ارزش داخلی، کاهش هزینه های عملیاتی، کاهش زمان انجام فعالیت ها، کاهش میزان موجودی، ارائه تاریخ تحویل قابل اطمینان تر و خدمات بهتر به مشتری، بهبود کیفیت و هماهنگی تقاضا، عرضه و تولید و در نهایت افزایش توانمندی خود در مواجهه با بازار رقابتی می باشند. به منظور دستیابی به این اهداف، سازمان ها به دنبال نصب و به کارگیری سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی هستند. این سیستم ها همه فعالیت ها و وظایف موجود در یک سازمان را تحت پوشش قرار داده و اطلاعات لازم و ضروری را به موقع در اختیار استفاده کنندگان آن قرار می دهد. این سیستم تمامی عملیات لازم کسب و کار و بخش های مختلف سازمان از قبیل طراحی محصول، خرید، کنترل موجودی، فروش، مالی، منابع انسانی، مدیریت سفارش، تولید و توزیع را یکپارچه کرده و به یک سیستم واحد تبدیل می کند. به همین علت بسیاری از سازمان ها به دنبال استفاده از سیستم برنامه ریزی منابع سازمان به منظور بهبود توانمندی خود در پردازش تراکنش ها، یکپارچه سازی جریان اطلاعات، افزایش دقت اطلاعات و حمایت از فرایندهای متنوع کسب و کار هستند. لیکن علی رغم پیاده سازی آن در بسیاری از سازمان ها، موانع متعددی در پیاده سازی موفقیت آمیز این نوع از سیستم ها وجود داشته و یکی از سخت ترین پروژه های سرمایه گذاری در سازمان ها به شمار می رود. به رغم آن که سالیانه میلیاردها دلار و میزان بالایی نفر ساعت به منظور پیاده سازی این سیستم ها صرف می شود، احتمال شکست آن در سازمان ها بسیار بالا بوده و برآوردها حاکی از آن است که حدود سه چهارم از پروژه های پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان با شکست مواجه می شوند. به همین علت پیاده سازی این گونه از سیستم ها همواره یکی از دغدغه های اساسی سازمان ها بوده است.
در طول دهه گذشته سیستم مدیریت منابع سازمان در بسیاری از سازمان ها در سراسر جهان اجرا و پیاده سازی شده است، لیکن موانع و مخاطرات مختلف و متعددی در روند اجرای موفقیت آمیز و سودآور آن وجود داشته است. این امر سبب شده تا پیاده سازی این گونه از سیستم ها به عنوان یکی از سخت ترین پروژه های سرمایه گذاری در سازمان ها به شمار رود. به بیان دیگر پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بسیار پیچیده، زمان بر و پر هزینه بوده، تاثیر گسترده ای در تمام سازمان داشته و احتمال بالایی مبنی بر شکاف و عدم انطباق مابین کارکردهای محیا شده توسط این سیستم با نیازمندی های سازمانی که این سیستم را پیاده سازی می کند، وجود دارد. بنابراین پروژه های پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان اغلب با شکست مواجه شده و علی رغم این که هزینه های هنگفتی صرف سرمایه گذاری در آن ها می شود، بسیاری از سازمان ها قادر به پیاده سازی کامل و موفق این سیستم نبوده اند. با عنایت به حجم بالای شکست پیاده سازی این سیستم در سازمان ها، یافتن راه حل مناسبی برای کاهش احتمال شکست ضروری می نماید (Dillard, 2006; Zhu, 2010).
در این راستا تحقیق حاضر به دنبال ارزیابی پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان در مراحل آغازین آن همانند مرحله امکان سنجی و حین پیاده سازی در سازمان ها می باشد تا میزان موفقیت آن ها را در این خصوص مورد بررسی و سنجش قرار دهد و مطابق اطلاعات سازمان مجری این سیستم، راه حل مطلوبی جهت افزایش احتمال موفقیت پیاده سازی این سیستم ارائه کند. موضوع تحقیق حاضر با هدف ارزیابی میزان موفقیت پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان، تلاش دارد تا از طریق شناسایی جامع و کامل شاخص های متعددی که به منظور ارزیابی پیاده سازی این سیستم ها در مقالات متعدد معتبر وجود دارند، سیستم استنتاج فازی را طراحی نماید تا به کمک آن احتمال موفقیت پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان را پیش از نصب آن در سازمان مجری مورد ارزیابی قرار داده و بتواند به مسئولین مرتبط و ذی صلاح در جهت تصمیم گیری بهینه در خصوص پیاده سازی آن؛ راهکار مناسب ارائه دهد. در نتیجه سازمان ها می توانند با شناسایی نقاط نیازمند بهبود، اقدامات لازم و مقتضی را برای تغییر و اصلاح شرایط و افزایش احتمال موفقیت پیاده سازی این سیستم، صورت دهند. در این پژوهش سعی بر آن است که ضمن شناسایی و فازی سازی شاخص های موثر بر موفقیت پیاده سازی این سیستم، نسبت به ارزیابی سازمان منتخب بر اساس شاخص های تعیین شده، اقدام گردد.
سازمان های بی شماری در سرتاسر جهان به دنبال پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان هستند. حدود 60 درصد از سازمان های چند ملیتی سعی در پیاده سازی سیستم های مدیریت منابع سازمان داشته اند (Dillard and Yuthas, 2006). در بیشتر مواقع پیاده سازی این سیستم نیازمند صرف مبالغ هنگفت می باشد؛ به طوری که تخمین ها حاکی از آن است که در سال 2011 تنها در کشور آمریکا بیش از چهل و هفت بیلیون دلار صرف اجرای این سیستم خواهد شد (Zhu et al., 2010). همچنین بودجه متوسطی که صرف پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان می شود، در سازمان های کوچک و متوسط معادل سه میلیون دلار بوده و در سازمان های بزرگ به بیش از یک صد میلیون دلار می رسد. به علاوه مدت زمان لازم جهت پیاده سازی این سیستم اغلب بسیار طولانی می باشد. لیکن علی رغم صرف هزینه و زمان بسیاری که سالیانه برای پیاده سازی این سیستم در سازمان های مختلف صورت می گیرد، احتمال شکست پیاده سازی این سیستم بسیار بالا بوده و حدود 60 الی 90 درصد پروژه های پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان با شکست مواجه می شود(Calisir and Calisira, 2004; Kwahk and Ahn, 2010; Verville et al., 2007; Wang et al., 2008).
این امر سبب می گردد تا بسیاری از سازمان ها در حین پیاده سازی این سیستم ، مبالغ هنگفتی (در حدود 40 الی 50 میلیون دلار) صرف متوقف نمودن آن کرده تا ریسک مخاطرات بسیار حاصل از پیاده سازی این سیستم را که در مراحل آغازین اجرا نمود پیدا می کند، به حداقل برسانند (Nicolaou and Bhattacharya, 2006). به طور مثال، شرکت دل پروژه پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمانی خود را پس از دو سال از شروع اجرای آن و با صرف هزینه ای بالغ بر دویست میلیون دلار، متوقف کرد (Wu et al., 2008). بنابراین منافع بالقوه حاصل از اجرای موفقیت آمیز پیاده سازی سیستم های مدیریت منابع سازمان از یک سو و حجم بالای شکست های گزارش شده در این خصوص که اغلب سازمان را با هزینه های بسیار هنگفت مواجه می نماید، نمایانگر خسارات جبران ناپذیر عدم موفقیت سازمان ها در پیاده سازی این سیستم است.
نتایج حاصل از این تحقیق می تواند به سازمان های ایرانی کمک کند تا با توجه به شرایط داخلی و محیطی خود و با در نظر گرفتن متغیرهای سنجش میزان موفقیت پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان، احتمال موفقیت خود را در پیاده سازی سیستم های مدیریت منابع سازمان بسنجند و از این طریق احتمال شکست خود را در اجرای این پروژه کاهش دهند.
1-5-1) سیستم مدیریت منابع سازمان هم اکنون به عنوان جدیدترین و موثرترین ابزار برنامه ریزی کل منابع سازمان مطرح بوده و شامل یک نظام بهم پیوسته اطلاعاتی، مهندسی و مدیریتی است که همه نیازهای یک سازمان را با نگرشی فرایندی و در جهت نیل به اهداف سازمان و یکپارچه ساختن تمام عملیات، برآورده می کند. پیاده سازی این سیستم با مساله و چالش هایی همراه است که در صورت نادیده گرفتن آن ها، سازمان هایی که اقدام به پیاده سازی این سیستم می کنند، با شکست مواجه خواهد شد. بنابراین با توجه به هزینه بالای
مورد نیاز برای پیاده سازی سیستم های مدیریت منابع سازمان از یک سو و مزایای بالقوه حاصل از پیاده سازی موفقیت آمیز آن در سازمان از سوی دیگر، درک شاخص های مرتبط با اجرای موفق این سیستم بسیار مهم به شمار می رود. به همین منظور در ادبیات تحقیقات و مطالعات مرتبط با پیاده سازی سیستم های مدیریت منابع سازمان، به شناسایی عوامل موثر در موفقیت پیاده سازی این سیستم ها پرداخته شده است. لیکن بیشتر مطالعات به بررسی و اندازه گیری موفقیت پیاده سازی بر اساس چند شاخص محدود می پردازند. بر این اساس این پایان نامه به دنبال تبیین و شناسایی شاخص های موثر در ارزیابی میزان موفقیت پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان بوده و بر اساس مقالات ارائه شده در حوزه مورد نظر، فهرست جامع و کاملی از این شاخص ها را ارائه می دهد.
1-5-2) بسیاری از تصمیمات در شرایطی اخذ می شوند که اطلاعات جامع و کاملی از متغیرهای موثر در تصمیم گیری، شرایط داخلی سازمان، شرایط محیطی و نتایج حاصل از اقدامات صورت گرفته وجود ندارد. بر این اساس استفاده صرف از روش تحقیق کمی و اعداد و وارقام قطعی نمی تواند به تنهایی برای حل مسائل دنیای واقعی به کار رود چرا که در این صورت، تحقیق انجام شده دارای اعتبار درونی پایینی می باشد و در نتیجه از دقت لازم برخوردار نبوده و استفاده از نتایج حاصل از آن می تواند منجر به اخذ تصمیمات نادرست گردد. بنابراین پاسخ به سوالات دنیای واقع بر اساس تلفیقی از روش تحقیق کمی و کیفی می تواند منجر به ایجاد داده های منطقی تر و معتبرتر در خصوص موضوع مورد نظر شود. بر این اساس، سیستم استنتاج فازی با استفاده از استدلال و قواعد فازی می تواند جهت تحلیل داده ها و مدل سازی جنبه های کیفی دانش انسان و فرایند پردازش داده ها بر اساس پارامترها و شاخص ها به کار رود. استفاده از منطق فازی جهت تحلیل داده ها و طراحی سیستم پیش بینی کننده، قابلیت پردازش اطلاعات مبهم را فراهم می کند. بنابراین می توان میزان موفقیت پیاده سازی سیستم های مدیریت منابع سازمان را که در گذشته تنها با استفاده از شاخص های مالی از قبیل بازگشت سرمایه، گردش نقدینگی، خالص ارزش فعلی، دوره بازگشت سرمایه و … ارزیابی می گردید، به طور دقیق تر و واقعی تر مورد بررسی قرار داد. پژوهش حاضر با استفاده از منطق فازی (که امکان انجام تحقیق در حوزه موضوع مورد نظر را تحت پارادایم تفسیری و پسا ساخت گرایی فراهم می گرداند)، می تواند نتایجی را که انطباق بیشتری با واقعیت دارند، ایجاد کند. این تحقیق با استفاده از شاخص های شناسایی شده و بررسی چند سازمان منتخب که اقدام به پیاده سازی این سیستم نموده اند، سیستم استنتاج فازی را جهت ارزیابی میزان موفقیت سازمان ها، ارائه می دهد. با ارائه سیستمی جهت سنجش و تعیین میزان موفقیت سازمان ها و ارایه راهکارهای مرتبط با افزایش احتمال موفقیت سازمان در پیاده سازی این سیستم، وضعیت جاری سازمان به لحاظ کارایی و کیفیت فرآیندها ارتقاء یافته و علاوه بر افزایش میزان بازگشت سرمایه به سازمان (ROI) و سودآوری بیشتر، به ایجاد مزیت رقابتی پایدار منجر می شود.
در نتیجه می توان اطمینان یافت که تحقیق حاضر از اعتبار درونی بالایی برخوردار است و سازمان ها می توانند از نتایج این تحقیق و راهکار پیشنهادی آن جهت کاهش احتمال عدم موفقیت خود در اجرای این پروژه، استفاده کنند. لذا با توجه به اهمیت بالای موضوع برای سازمان ها و ناکافی بودن پژوهش های گذشته در این خصوص، موضوع مورد بررسی می تواند راهگشای سازمان ها جهت تعیین میزان موفقیت ایشان در پیاده سازی این سیستم باشد.
بر این اساس، معیارهای انتخاب موضوع پژوهش حاضر شامل کسب شناخت علل موثر در موفقیت پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان در سازمان ها، اهمیت موضوع، وجود منابع اطلاعاتی کافی در خصوص موضوع مورد بررسی در پایگاه های اطلاعاتی علمی اعم از مقالات معتبر بین المللی و کتاب های به چاپ رسیده و غیر تکراری و تازه بودن موضوع بوده است. این پژوهش با توجه به تخمین میزان موفقیت این پروژه در سازمان های منتخب که اقدام به پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان کرده اند، بدیع بوده و می تواند رویکرد نوینی را به منظور تخمین احتمال موفقیت سازمان ها در به کارگیری این سیستم، ارائه دهد.
هدف اصلی تحقیق حاضر ارائه مجموعه ای از شاخص های مرتبط با ارزیابی پیاده سازی موفق سیستم برنامه ریزی منابع سازمان می باشد. این معیارها، با استفاده از روش های ارائه شده در علم منطق فازی، منجر به طراحی مجموعه قواعد استنتاج فازی جهت تخمین میزان موفقیت استقرار این سیستم و تصمیم گیری در مورد نقاط قابل بهبود جهت افزایش احتمال موفقیت می گردد.
بطور کلی می توان اهداف این پژوهش را به شرح زیر بیان نمود:
1-6-1) هدف اصلی : تدوین و ارائه سیستم استنتاج فازی جهت سنجش موفقیت سازمان در پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان
1-6-2) اهداف فرعی :
جهت توسعه سیستم استنتاج فازی توانمند در ارزیابی موفقیت پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، نیاز است که مولفه های موثر جهت سنجش موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شناسایی شده و تاثیر آن ها در موفقیت استقرار این سیستم شناسایی گردد. از این رو بر طبق بررسی و شناسایی عناصر موثر بر موفقیت استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در ادبیات تحقیق موجود در این زمینه، سوالات اصلی این تحقیق عبارت است از:
Enterprise Resource Planning (ERP)
از آنجایی که معضلاتی همچون چاقی و افسردگی به مقدار زیادی در میان بانوان رو به افزایش میباشد این امر ورزش را به عنوان راه درمانی برای نجات از این معضلات پیش روی بانوان جامعه قرار میدهد(ملدی،1389). این راهِ درمان نه تنها سلامت روحی و جسمی بانوان را ارتقا میدهد بلکه راه حلی مناسب برای ارتقا سطح زندگی ایشان در کنار خانواده و تشویق فرزندان به ورزش از دوران کودکی میباشد.
با مروری بر پروژههای انجام گرفته در کشورمان به ناکافی بودن تحقیقات در این زمینه پی برده میشود و با توجه به لزوم گسترش امر ورزش و ارتقا سطح ارزش آفرینیِ باشگاههای ورزشی، تحقیق در این زمینه امری مهم در کشورمان قلمداد میشود.
توجه به ورزش و فعالیت بدنی به عنوان راهکار اصلی پیشگیری و نیز درمان بسیاری از بیماریها محسوب شده و عامل ایجاد سلامت عمومی و کاهش سطح ناتوانی در جمعیت بیمار میگردد. از این رو باشگاههای ورزشی میتوانند کسب و کارهای سوددهی برای کارآفرینان بوده و یک کارآفرینی اجتماعی با هدف کمک به ارتقا سلامت جامعه و کاهش بیماریها محسوب شوند و در این راستا تهیهی یک مدل کسب و کار مناسب به پیشرفت هرچه بیشتر این باشگاهها کمک خواهد کرد و نوآوری مستمر در این مدل به حفظ مزیت رقابتی باشگاه خواهد انجامید(اسماعیلی،1380).
هدف اصلی
استخراج مدل کسب و کار برای باشگاههای ورزشی بانوان در استان تهران
اهداف فرعی
استخراج حوزهی محصول مدل کسب و کار باشگاههای ورزشی
استخراج حوزهی مالی مدل کسب و کار باشگاههای ورزشی
استخراج حوزهی زیر ساختار مدل کسب و کار باشگاههای ورزشی
استخراج حوزهی مشتری مدل کسب و کار باشگاههای ورزشی
سوال اصلی
چگونه می توان مدل کسب و کار برای باشگاههای ورزشی بانوان را استخراج کرد؟
سوالات فرعی
حوزهی محصول مدل کسب و کار باشگاههای ورزشی شامل چه مواردی میباشد؟
حوزهی مالی مدل کسب و کار باشگاههای ورزشی شامل چه مواردی میباشد؟
حوزهی زیر ساختار مدل کسب و کار باشگاههای ورزشی شامل چه مواردی میباشد؟
حوزهی مشتری مدل کسب و کار باشگاههای ورزشی شامل چه مواردی میباشد؟
– Afuah and Tucci
– Osterwalder
– Tsai