1ـ2) اهمیت وضرورت
در اوایل دوران انقلاب صنعتی سازمانها اثر بخشی و راندمان و توانایی رقابت را با خود کارکردن نیروی کار ساده افزایش دادند .بعد از آن، در دوره های مختلف با پیشرفت سازمانها، بسیاری از آنها دستخوش تجدید ساختار در مقیاس عظیم برای حذف شغل ها و کارکنان، اضافه شده اند. سازمانها در حال حاضر، در معرض رویارویی با رقابت جهانی فزاینده و مشتریاتی با خواسته هایی به مراتب متنوع و پیچیده هستند .شرایط امروز برای سازمانها به مراتب پیچیده تر و چالش انگیز تر از گذشته است. به همین جهت شرکتها برای حفظ مزیت رقابتی خود می بایستی همچنان در کاستن هزینه ها و گسترش بازارهایشان، بوده و بر حسب ضرورت نوآور باشند . به این دلیل است که سازمانها در حال افزایش کارایی فرآیندهای خود هستند . در اینجا است که مدیریت دانش وارد عرصه می شود ( داونپورت ، 1998)..
پیتر دراکر در کتاب خود تحت عنوان جامعه پسا سرمایه داری عنوان می کند که مهمترین منابع اقتصادی، دیگر سرمایه یا منابع طبیعی و نیروی کار نیستند؛ این منبع اقتصادی بنیادی دانش است و خواهد بود ( رادینگ ، 2003). در اقتصاد مبتنی بر دانش ، سرمایه دانایی به نحو چشمگیری از سرمایه های مالی و فیزیکی پیشی می گیرد ؛ در این نظام ها دانش یا دانستن و دانش آفرینی عامل اصلی بقا و رشد سازمانها در شرایط رقابتی می شود ( ابیلی و همکاران ، 1998 ). بنابراین، در عصر کنونی که عصر دانایی نام گرفته، بایستی با به کارگیری دانش از شیوه های مختلف به مزیت های رقابتی پایدار دست یافت و در راه استفاده بهینه از منابع در اختیار سازمان، گام نهاد ( مارتنسون ، 1999).

مدیریت دانش شیوه شناسایی ، در اختیار گرفتن ، سازمان دهی و پردازش اطلاعات جهت خلق دانش می باشد که پس از آنتوزیع می شود و سپس در دسترس دیگران قرار می گیرد تا برای خلق دانش بیشتر استفاده شود (رادینگ ، 2003) . مدیریت دانش نوعی فن آوری است که بر دانش تأکید دارد و بر آن است تا از طریق به کارگیری موثر دانش به حل مشکلات بپردازد ( جی میکائیل وجرالداس ، 2003). از بررسی و جمع بندی تعاریف مختلف درباره مفهوم فوق، سرانجام این تعریف به دست آمد که مدیریت دانش عبارت است از فرآیندهای ایجاد ، جمع آوری ، سازماندهی ، انتشار، پالایش دائمی و بهره برداری از دانش. با پایه ریزی و استفاده از نظامهای نوین، از جمله مدیریت دانش اگر نتوان به تمامی اهداف افزایش کارآیی کارکنان، افزایش سطح دانش سازمانی، به روز شدن دانش، بهینه شدن تولید، افزایش قدرت حل مسایل و مشکلات سازمانی و دهها هدف مثبت و موثر دیگر دست یافت، بخش عمده ای از آنها را قطعا می توان محقق ساخت. پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان مستلزم وجود زمینه هایی است که این زمینه ها اعم از اینکه فنی یا علمی باشند، بایستی به وجود آیند. زمینه های فنی را می توان مانند رایانه و شبکه های ارتباطی و زمینه های علمی را مثل فرآیند جمع آوری و ذخیره دانش مورد نیاز سازمان در نظر گرفت. به هر حال بررسی و مطالعه این زمینه ها جهت ایجاد سیستم مدیریت دانش و ضرورت تشکیل و ایجاد مدیریت دانش گام نخست محسوب می شود. ضرورت استفاده از آنها و در واقع استفاده از پیشرفت ها در بسترهای مختلف علوم از جمله مدیریت دانش، از مهمترین ضرورت های توسعه و پیشرفت یک جامعه و سازمانهای آن محسوب می شوند. از این نظر می توان، پیاده سازی مدیریت دانش را گامی در جهت توسعه و ارتقای هر سازمانی از جمله سازمان مورد مطالعه دانست.
سیر تکاملی حرکت از جامعه صنعتی به جامعه دانشی ، بوسیله رشد سریع دارائیهای نامشهود و فعالیتهای اجتماعی نسبت به منابع مشهود توصیف شده است . به همین دلیل تحصیل سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از اشکال سرمایۀ طبقه بندی شده بانک جهانی خیلی مهم تلقی می شود. همانطور که لسر و کترل (2000) اشاره می کنند ، فعالیتهای اجتماعی نقش بر جسته ای در اقتصاد مبتنی بر دانش دارد. آنها یکدسته منابعی هستند که باعث ایجاد شایستگیها و تواناییهای لازم می شوند. ضمناً فعالیتهای اجتماعی ظرفیتهای خلق ، تسهیم و مدیریت تولید دانش را افزایش می دهند.

پیشرفت بیمه در یک کشور، می تواند منجر به حفظ ثروت ملی و تشکیل پس اندازهای بزرگ شود و در ارتباطی متقابل با رشد و توسعه اقتصادی، افزایش مبادلات و توسعه سرمایه گذاری های آن کشور می باشد. اهمیت این تحقیق برای بیمه البرز در این است که تصمیماتی که توسط مدیران بیمه ای درباره خدمات بیمه ای و نوع و میزان خدمات اتخاذ می گردد در بین اقدامات در درجه اول قراردارد، از طرف دیگر اتخاذ چنین تصمیماتی مستلزم سنجش میزان آمادگی سازمان برای پذیرش تغییرات و در نتیجه مدیریت دانش است. با توجه به این که ایجاد سرمایه گذاری های جدید، باعث توسعه و رشد اقتصادی هر کشور می شود، تأمین امنیت سرمایه ها در تداوم این رشد، از اهمیت خاصی برخوردار می شود، سرمایه اجتماعی نیر جدای از این قضیه نیست مدیران بیمه البرز با شناخت و شناسایی ابعاد سرمایه های اجتماعی خود می توانند درک بهتری از الگوی تعاملات بین فردی و گروهی داشته باشند و با استفاده از سرمایه های اجتماعی می توانند سیستمهای سازمانی خود را بهتر هدایت نمایند.
1ـ3) هدف های تحقیق
1ـ3ـ1) هدف اصلی
1ـ3ـ1ـ1) شناسایی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان آمادگی استقرار مدیریت دانش در بیمه البرز
1ـ3ـ2) اهداف فرعی
1ـ3ـ2ـ1) شناسایی رابطه سرمایه اجتماعی با عامل فرهنگ دانش در بیمه البرز
1ـ3ـ2ـ2) شناسایی رابطه سرمایه اجتماعی باعامل ساختار سازمانی در بیمه البرز
1ـ3ـ2ـ3) شناسایی رابطه سرمایه اجتماعی با عامل زیر ساخت در بیمه البرز
1ـ3ـ2ـ4) شناسایی رابطه سرمایه اجتماعی با عامل پشتیبانی از تغییر در بیمه البرز
1ـ3ـ2ـ5) شناسایی رابطه سرمایه اجتماعی با عامل نگرش به تغییر در بیمه البرز
1ـ4) فرضیه های تحقیق
1ـ4ـ1) فرضیه اهم
1ـ4ـ1ـ1) بین سرمایه اجتماعی و میزان آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش در بیمه البرز رابطه معناداری وجود دارد.
1ـ4ـ2) فرضیه های فرعی
1ـ4ـ2ـ1) بین سرمایه اجتماعی و عامل فرهنگ دانش در بیمه البرز رابطه معناداری وجود دارد.
1ـ4ـ2ـ2) بین سرمایه اجتماعی و عامل ساختار سازمانی در بیمه البرز رابطه معناداری وجود دارد.
1ـ4ـ2ـ3) بین سرمایه اجتماعی و عامل زیر ساخت در بیمه البرز رابطه معناداری وجود دارد.
1ـ4ـ2ـ4) بین سرمایه اجتماعی و عامل پشتیبانی از تغییر در بیمه البرز رابطه معناداری وجود دارد.
1ـ4ـ2ـ5) بین سرمایه اجتماعی و عامل نگرش به تغییر در بیمه البرز رابطه معناداری وجود دارد.
تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش و طرز تلقی همانطور که کخ و اسیرز (1998) اظهار داشتند، قادر است اطلاعات مفیدی جهت برنامه ریزی، سازماندهی، حفظ و نگهداری نیروی انسانی، غیبت و تأخیر و همچنین افزایش کارایی و عملکرد در اختیار مدیران قرار دهد.
مطالعات نشان می دهند، بین عدم تعهد سازمانی و مشکلات سازمانی چون ترک خدمت، غیبت، تأخیر، عدم مشارکت و درگیری فعال نیروی کار و سطح پایین عملکرد و بازدهی نیروی انسانی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد.
تعهد سازمانی به دلیل تأثیرش بر تعیین هویت با سازمان، سطح کوشش و ترک شغل، مورد بسیار مهمی تلقی می شود (استرو و رایلی، 1997).
پیامدهای وجود کارکنانی با تعهد کم ممکن است برای سازمان گران تمام شود و از این رو لازمست مورد توجه مدیریت قرار گیرد. (وارد و دیویس، 1995، 108-89).
اندیشه تعهد موضوعی اصلی در نوشته های مدیریت است . این اندیشه یکی ازارزشهای اساسی است که سازماندهی بر آن متکی است و کارکنان براساس ملاک تعهد،ارزشیابی می شوند. اغلب پرسشهایی به عمل می آید از قبیل : آیا اضافه کار خواهد کرد؟ آیاروزهای تعطیل بر سر کار خواهد آمد؟ آیا دیر می آید یا زود می رود؟
اغلب مدیران اعتقاد دارند که این تعهد برای اثربخشی سازمان ضرورتی تام دارد (میچل ، ترجمه شکرکن ،1373).
تعهد و پایبندی می تواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند، کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند، نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت بیشتری در سازمان می مانند و بیشتر کار می کنند. مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنندو برای این امر باید بتوانند بااستفاده از مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان ، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند.(مورهد و گریفن، ترجمه الوانی و معمارزاده ،1374).
در دهه های اخیر موضوع معنویت در سازمان مورد توجه روزافزون پژوهشگران قرار گرفته است به طوری که از آن به عنوان نوعی هوش یاد می شود. اهمیت معنویت در سازمان توسط مدیران، کارفرمایان و پژوهشگران به عنوان موضوعی مهم در تعامل با مشتریان و افراد جامعه در نظر گرفته میشود . به کارگیری معنویت به منظور حل مسائل سازمانی و فردی به نوعی توانایی اشاره دارد که هوش معنوی نامیده می شود. (هانسون، 2001).
علیرغم این که داشتن هوش معنوی بالا به عنوان یکی از ویژگی های مدیران و رهبران موفق مطرح است، بسیاری از مدیران از آن به عنوان راهکاری جهت واکنش به تغییرات مدیریتی بهره می برند (ویگلنس ورس، 2002).
امروزه سازمان های موفق دارای کارکنان توانمند و متعهد هستند که بطور مرتب سیستم ها و فرآیندهای کاری را بهبود می بخشند. با تغییر و تحولات گسترده در حوزه اقتصاد ، و مدیریت ، پارادایم های جدیدی ازقبیل خودکنترلی ، همکاری و مشارکت، یکپارچگی زندگی کاری و معنوی در سازمان ها مطرح گردیده است و بر الگوهای سنتی فرماندهی و کنترل حاکم گردیده و در راستای این حرکت مفاهیمی مانند هوش عاطفی و معنوی توجه مدیران و رهبران سازمان ها رو به خود جلب کرده است.

با توجه به ویژگی های هوش معنوی و خصوصیات افراد صاحب هوش معنوی و مطالعاتی که در این رابطه توسط صاحب نظران صورت گرفته می توان رفتار کارکنان دارای هوش معنوی قوی و ضعیف را از یکدیگر متمایز ساخت افراد دارای هوش معنوی بالا دارای یک سری ویژگی هایی هستند که به نظر میرسد که در بهبود عملکرد و بهره وری در سازمان های امروزی موثر است از سوی دیگر افزایش تعهد کارکنان به سازمان خود موضوعی است که همیشه برای سازمان ها جذاب و به اشکال مختلف در پی دست یابی به آن هستند زیرا سازمان ها دریافته اند که تعهد سازمانی کارکنان عامل افزایش بسیاری از روندهای مثبت سازمانی مانند بهره وری و بهبود عملکرد و مسئولیت پذیری بیشتر کارکنان می گردد.

با توجه به شرایط خاصی که شرکت های نفتی برای حفظ کارکنان توانمند و متخصص در شرایط سخت مناطق عملیاتی دارند و با توجه به گزارش هایی که حاکی از جذب این پرسنل متخصص توسط شرکتهای نفتی فعال در کشورهای حوزه خلیج فارس دارند مسئله تعهد سازمانی این افراد به سازمان و شرکت های خود و همچنین راه های نگه داشت این افراد یکی از مسائلی است که این سازمان ها با آن درگیر هستند که به نظر میرسند بحث از مولفه های اثر گذار بر تعهد سازمانی کارکنان و بخصوص موضوع این پژوهش یعنی معنویت و هوش معنوی می تواند مفید و قابل دفاع باشد.
موضوع تعهد سازمانی و هوش معنوی در کل برای سازمانها موضوعی مهم می باشد لذا با توجه به مباحث مطرح شده ما در این پژوهش به
دنبال پاسخگویی به این سوال هستیم که آیا بین هوش معنوی به عنوان متغییر مستقل و تعهد سازمانی به عنوان متغییر وابسته رابطه وجود دارد؟

در این پژوهش اهمیت و ضرورت تحقیق در دو بعد نظری و کاربردی به شرح بندهای مندرج در هریک از سرفصل های مربوطه مورد توجه است.
1-3-1)اهمیت و ضرورت تحقیق از لحاظ نظری
1-3-2) اهمیت و ضرورت تحقیق از نظر کاربردی
1- Spiritual intelligence
البته ساختار سرمایه یک سازمان میتوانند سازمانهای دیگر را هم تحت تأثیر قرار دهد مثل شرکتهای سرمایهگذاری ،بانکها و…،چون که ادامه حیات این سازمانها هم به این بستگی دارد که بتواند در تامین مالی سازمانهای دیگر شرکت کنند و از این طریق کسب درآمد نموده و در نتیجه به حیات خود ادامه دهند.پس ساختار سرمایه نقش اساسی در ادامه حیات سازمانها بازی میکند،چنانکه مشخصکننده هزینه سرمایه میباشد که اهمیت آن بیان شد. اما در شرایط پیچیده امروز ساختار سرمایه چگونه باید انتخاب شود که بهینه باشد و هزینه سرمایه را بهینه کند؟ تعیین ساختار سرمایه شرکت تابع تصمیمگیری مدیران است که با در نظر گرفتن شرایط صورت میگیرد،بعضی از روشهای تامین مالی برای شرکتها ریسک زیاد به همراه دارد و هزینه کم و در مقابل بعضی روشهای تامین سرمایه ریسک کمتر و هزینه بیشتر دارند و مدیران سعی در انتخاب ساختاری دارند که بهینه باشد و حداقل هزینه و ریسک را برای سازمانها در پی داشته باشد(تهرانی،1387،ص:418-406).سازمانها در موقعیتهای مختلف ساختارهای سرمایه مختلف را برمیگزینند،آنها گاهی روشهای پر هزینه و کم ریسک و گاهی روشهای کم هزینه و پر ریسک را انتخاب میکنند (تهرانی،1387،ص:206-175). سازمانها برای تصمیمگیریهای خود با توجه به تواناییها و محدودیتهای خود و همچنین سایر عوامل و محدودیتهایی که در محیط خارج وجود دارد تصمیم میگیرند.اما با این حال آنها برای انتخاب ساختار بهینه سرمایه با مشکل روبرو هستند و نمیتوانند به سرعت خود را با تغییرات عوامل گوناگون تطبیق دهند.متأسفانه این عدم تطبیق تغییرات ساختار سرمایه با تغییر سایر عوامل در شرکتهای ایرانی شدیدتر از سایر کشورهاست رگه باعث شده است که ساختار سرمایه و در نتیجه هزینه سرمایه غیر بهینه باشد،و در نتیجه باعث افزایش هزینهها و ریسک بالای شرکتهای ایرانی و کاهش قدرت آنها در رقابت با شرکتهای بینالمللی گشته است.این عدم تطابق به موقع از عدم شناخت رابطه سایر متغییرها با ساختار سرمایه ناشی میشود.پس برای حل این مشکل و انتخاب ساختار سرمایه مناسب در شرایط گوناگون باید رابطه متغیرهای گوناگون را با ساختار سرمایه دانست،کاری که این تحقیق در پی آن میباشد. این تحقیق سعی بر بررسی رابطه بین ساختار سرمایه با عوامل شرکتی و عوامل کشوری دارد؛در واقع هدف این پژوهش مشخص کردن پاسخ این سؤال است که: آیا رابطه معناداری بین ساختار سرمایه با عوامل شرکتی و کشوری وجود دارد؟و سازمانها تحت شرایط مختلف عوامل شرکتی و کشوری چگونه ساختار سرمایهای انتخاب کنند؟
فرضیات و سؤالات تحقیق به شرح زیر است
سؤال اصلی1
آیا عوامل شرکتی بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارند؟
سؤال فرعی1-1
آیا ریسک سیستماتیک بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال فرعی1-2
آیااندازه شرکت بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال فرعی1-3
ایا سودآوری بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال فرعی1-4
آیا نقدینگی بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال فرعی1-5
ایا نرخ مالیات بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال اصلی2
آیا عوامل کشوری بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارند؟
سؤال فرعی 2-1
آیا نرخ بهره بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال فرعی2-2
آیا بازده بازار بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال فرعی 2-3
آیا نرخ رشد GDP بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال فرعی 2-4
آیا نرخ تورم بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
سؤال فرعی2-5
آیا درآمدسرانه بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد؟
فرضیه اصلی1
عوامل شرکتی بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارند.
فرضیه فرعی 1-1
ریسک سیستماتیک بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
فرضیه فرعی 1-2
نقدینگی بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
فرضیه فرعی 1-3
سودآوری بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
فرضیه فرعی 1-4
اندازه شرکت بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
فرضیه فرعی1-5
نرخ مالیات بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
فرضیه اصلی 2
عوامل کشوری بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارند.
فرضیه فرعی 2-1
نرخ بهره بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
فرضیه فرعی2-2
بازده بازار بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
فرضیه فرعی2-3
نرخ رشد GDP بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
فرضیه فرعی 2-4
نرخ تورم بر ساختار سرمایه تاثیر معنا دار دارد.
فرضیه فرعی2-5
نرخ رشد درامد سرانه بر ساختار سرمایه تاثیر معنادار دارد.
[1] Appreciate
اطلاعات شکست بخورند با نتایجی از قبیل شکستهای مالی یا پیگردهای قانونی مواجه خواهند شد (کریتزنگر و اسمیت، 2009). درنتیجه، این الزام مطرح است که سازمانهای فعال در عرصۀ تجارت الکترونیک، سطح امنیت در تجارت الکترونیک سازمان خود را مشخص نمایند تا در صورت وجود هرگونه ضعف امنیتی در بخشهای مختلف بتوانند آن را برطرف کرده و از بروز هرگونه مشکل و نقض در سیستم تجارت الکترونیک خود جلوگیری کنند؛ بنابراین باید امنیت تجارت الکترونیک در یک سازمان کمیتسنجی شده تا مشخص شود که چه سطحی از امنیت در آن سازمان حاکم است و از این طریق مواردی که نیاز به توجه بیشتر دارد، شناسایی گردند. البته در بررسیهای امنیتی یک سازمان باید ابتدا به این سوال مهم پاسخ داد که چه سطحی از امنیت برای یک سازمان نیاز است و چگونه یک سازمان باید از نیازهای امنیتی خود مطلع شود؟ از سوی دیگر با توجه به گستردگی بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان، فعالیتهای تجاری و ریسکهای موجود در این زمینه، این الزام وجود دارد که سازمانها جهت اطمینان از حصول اهداف خود به تحقیق و بررسی دست بزنند زیرا شرکتهایی که بدون مطالعه و تحقیق دست به تجارت الکترونیک میزنند و تمام ابعاد انجام چنین کاری را مورد بررسی و تحلیل قرار نمیدهند، در رسیدن به اهداف خود موفق نخواهند بود؛ لذا در اینجا مسئلۀ اصلی این است که روشی ارائه شود که همۀ جوانب امنیت تجارت الکترونیک را از مرحلۀ پیادهسازی تا مراحل بعدی بسنجد و نقاط قوت و ضعف سیستم را مشخص نماید تا در نهایت سطح امنیت کلی شرکت را مشخص شود. در تحقیق حاضر، محقق سعی بر پرداختن به این موضوع دارد.

Keerseblick & Vanhoucke
Belanger, Hiller & Smith
Marchany & Tront
Coetzee & Eloff
Guitart,, Carrera, Beltran, Torres & Ayguadé
Yu, Guo-sun, Z & Liang
در این راستا و همانند اکثر تأمین کنندگان خدمات، نظام بانکی طی دهه های اخیر به سرعت به سمت سرمایه گذاری بر روی فناوری- های نوین ارائه خدمات به مشتریان، به عنوان راهی برای کنترل هزینه ها، جذب مشتریان جدید و تحقق انتظارات مشتریان روی آورده است و استفاده از این فناوری ها (بانکداری اینترنتی، بانکداری تلفنی، ماشین های خودپرداز و…) را به عنوان یک ضرورت راهبردی در دستور کار خود قرار داده است.
علیرغم سرمایه گذاریهای فراوان انجام شده در زمینه کاربری فناوری های اطلاعاتی در عرصه بانکداری، گزارش ها حاکی از آن است که برخی از کاربران به رغم دسترسی به فناوری ها، از آن استفاده نمی کنند. این موضوع، نیاز به انجام پژوهش برای شناسایی عوامل تعیین کننده پذیرش سیستم بانکداری اینترنتی توسط کاربران را آشکار می کند.
مطابق با آنچه در پیش آمد، این پژوهش در صدد است که تاثیر عوامل حاصل از یکپارچگی مدل پذیرش فناوری و رفتار برنامه ریزی شده را بر قصد مشتریان به استفاده از بانکداری اینترنتی مورد بررسی قرار دهد.
عصر انفجار اطلاعات، فناوری رسانه، حوزه هاى متفاوت ارتباطات را تا آنجا توسعه داده است که داده ها در دنیاى جدید ساختار سنتی را پشت سر گذاشته و انبوهى از اطلاعات را فراروی انسان قرار داده است. از این رو درک عواملی که موجب پذیرش یک فناوری می شوند و ایجاد شرایطی که تحت آن، فناوری های اطلاعاتی مورد نظر پذیرفته شود از پژوهش های مهم در زمینه فناوری اطلاعات است. به عبارتی این مسأله که چرا افراد، یک فناوری اطلاعاتی را می پذیرند و از آن استفاده می کنند و یا برعکس، آن را نمی پذیرند و از آن استفاده نمی کنند از مهمترین مباحث سیستم های اطلاعاتی است.

با توسعه سیستم های الکترونیکی برخوردار از امکانات سختافزاری و نرم افزاری تحولی در انجام فعالیت های بانکی رخ داده است که طبیعتاً، افزایش سرعت، دقت و کاهش هزینه ها را به دنبال دارد. درسال های اخیر درکشورمان بانکداری الکترونیکی پدیده ای نو تلقی می شود ازاین رو لازم است در جهت شناساندن آن به مردم تلاش های وسیعی صورت پذیرد.
از سوی دیگر، باتوجه به سیاست های بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و همچنین بند 4 مادۀ 10 قانون برنامه چهارم توسعه، پیاده سازی و توسعه سیاست های پرداخت الکترونیکی در دستور کار تمامی بانک ها قرارگرفته است. زیرا سیاست های پرداخت الکترونیکی موجب کاهش هزینه های مستقیم شبکه بانکی در پخش و جمع آوری پول نقد از جامعه می شود.
نظر به اهمیت موضوع، در این پژوهش ابتدا به شرح مختصر ادبیات مدل های مطرح و پرکاربرد پذیرش فناوری و رفتار برنامه ریزی شده پرداخته شده است و سپس عملکرد این تئوری ها در زمینه بررسی عوامل مرتبط با قصد استفاده مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی با هم مقایسه شده است.
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر بررسی عوامل تاثیرگذار حاصل از تلفیق مدل پذیرش فناوری و مدل رفتار برنامه ریزی شده، در
استفاده مشتریان بانک ملت از خدمات بانکداری اینترنتی می باشد. هدف فرعی تحقیق، بررسی نقش هریک از ابعاد مدل پذیرش فناوری و مدل رفتار برنامه ریزی شده در افزایش استفاده از اینترنت است.
بنابراین این تحقیق، در پی پاسخ به سوالات زیر است:
به منظور پوشش اهداف تحقیق و با مرور پیشینه نظری و تجربی تحقیق، فرضیههای پژوهش به صورت زیر تدوین میشود.
1-5-1. فرضیه های اصلی
1-5-2. فرضیه های فرعی