سیاست تقسیم سود هر شرکتی نقش مهمی در ارزش سهام آن شرکت دارد. شرکتها پس از پایان سال مالی درصدی از سود بدست آمده را تقسیم میکنند و سود تقسیمشده به عنوان یکی از منافعی است که سهامداران بدست میآورند (تهرانی، ۱۳۸۲). تئوریهای مختلفی درباره سیاست تقسیم سود ارائه شده است که هر یک بر موارد خاصی تمرکز کرده و آن جنبه را مورد توجه قرار دادهاند. برخی از این تئوریها عبارتند از:
گوردون و والتر (۱۹۵۰) معتقدند که سیاست تقسیم سود بر ارزش شرکت مؤثر است و بستگی به جایگاه مؤسسات از نظر رشد دارد. آنها مؤسسات را به لحاظ رشد به سه گروه تقسیم میکنند:
۱) مؤسسات در حال رشد (Growing Firms): مؤسساتی که در آنها نرخ هزینه سرمایه کمتر از نرخ بازده مورد انتظار میباشد و از فرصتهای رشد مناسبی برخوردار هستند، سود خود را انباشته میکنند.
۲) مؤسسات بالغ یا عادی (Normal Firms): در این مؤسسات نرخ هزینه سرمایه و بازدهی مورد انتظار برابر است و لذا در پرداخت یا انباشتن سود بیتفاوت هستند.
۳) مؤسسات در حال افول (Declining Firms): این مؤسسات در انتهای منحنی عمر خود قرار دارند و نرخ هزینه سرمایه آنها از نرخ بازده مورد انتظار بیشتر است و بنابراین عدم تقسیم سود منجر به کاهش قیمت سهام آنها میشود.
ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ مقادیر ﻣﺨﺘﻠﻒ نرخ هزینه سرمایه و نرخ بازده مورد انتظار در ﺗﻌﻴﻴﻦ ارزش شرکتها ﻧﺸﺎن میدهد ﻛﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺗﻘﺴﻴﻢ سود بهینه دﻗﻴﻘﺎً ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ ﻧﺮخ ﺑﺎزده مورد انتظار و ﻧﺮخ هزینه سرمایه دارد. در شرکتهای رﺷﺪی ﺑﺎﻛﺎﻫﺶ ﺳﻮد ﻧﮕﻬﺪاری ﺷﺪه ارزش ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻴﺰ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ و در شرکتهای در حال افول ﻋﻜﺲ اﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺻﺎدق اﺳﺖ. در ﻣﻮرد شرکتهای ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﭘﺮداﺧﺖ ﺳﻮد و ﻳﺎ ﻧﮕﻬﺪاری ﻋﺎﻳﺪات در ارزش ﺷﺮﻛﺖ بیتأثیر اﺳﺖ (معاونت مطالعات اقتصادی بورس تهران، ۱۳۸۹).
با وجود دامنه وسیعی از ادبیات تجربی و عملی در مورد سیاست تقسیم سود، به دلیل تنوع روشهای تقسیم سود در طول زمان و در بین شرکتهای مختلف، مسئله تقسیم سود کماکان یکی از معماهای پیچیده در علوم مالی شرکتی میباشد. توضیح جایگزین این موارد میتواند بر اساس تقسیمبندی مدیران بر اساس اعتقاداتشان باشد. مدیران را میتوان به دو دسته «عقلایی» و «فرااعتماد» طبقهبندی کرد (سانجای، ۲۰۱۲). در این پژوهش بر آنیم تا از طریق ایجاد یک مدل رگرسیونی بین فرااعتمادی مدیریت و تصمیمات تقسیم سود، این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. پیشبینی اصلی این مدل این است که مدیران دارای فرااعتمادی نسبت به مدیران عقلایی به این دلیل که تأمین مالی خارجی را بسیار پرهزینه میدانند، سود کمتری پرداخت میکنند تا از این طریق سود را در شرکت انباشته کرده و برای سرمایهگذاریهای آتی منابع کافی در اختیار داشته باشند.
با عنایت به مطالب فوق میتوان اذعان نمود که فرااعتمادی یکی از عواملی است که میتواند بر سیاست تقسیم سود شرکتها تأثیر داشته باشد. لذا مسئله اصلی این تحقیق بررسی رابطهی فرااعتمادی مدیریت و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میباشد.
با وجود اینکه مطالعات فراوانی در مورد تأثیر فرااعتمادی مدیریت بر مسائلی از جمله تصمیمات سرمایهگذاری، ادغام و تصمیمات تأمین مالی صورت پذیرفته است؛ تأثیر آن بر سیاست تقسیم سود تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است. مطالعات انجامگرفته در مورد سیاست تقسیم سود، به وضوح نشان میدهد که سرمایهگذاری و تصمیمات تأمین مالی به تنهایی قادر به تعیین سود سهام نمیباشند؛ بنابراین یک مدیر دارای فرااعتمادی ممکن است از یک طرف سود سهام را کاهش دهد اگر اعتقاد داشته باشد که در آینده نیازهای سرمایهگذاری بالایی دارد؛ و از طرف دیگر ممکن است به دلیل اعتقاد به بالا بودن وجه نقد حاصل از سرمایهگذاری فعلی سود سهام را افزایش دهد؛ بنابراین تأثیر اعتقادات یک مدیر دارای فرااعتمادی بر سیاست تقسیم سود به عنوان یک پرسش باقی مانده است که باید هم از لحاظ مفهومی و هم از نظر تجربی پاسخ داده شود.
هدف این تحقیق بررسی رابطهی فرااعتمادی مدیریت و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میباشد. در این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم:
“که فرااعتمادی مدیریت چه تأثیری بر میزان سود تقسیمی شرکتها دارد”.
این مطالعه بر موارد زیر تمرکز خواهد کرد:
اهداف کاربردی
سازمان بورس، شرکت بورس اوراق بهادار تهران، شرکتهای سرمایهگذاری، کارگزاریها، سرمایهگذاران، مدیران ارشد و مالی شرکتهای بورسی و غیربورسی، دانشجویان و محققان میتوانند از نتایج این پژوهش جهت شناخت و پیشبینی سیاست تقسیم سود شرکتها و ارزشگذاری آنها استفاده نمایند.
فرضیه اصلی
فرضیههای فرعی
نسبت اهرم مالی بر رابطه بین فرااعتمادی مدیر و سیاست تقسیم سود تأثیر میگذارد؛
تحقیق حاضر از نظر هدف، از نوع تحقیقات بنیادی محسوب میشود. تحقیق بنیادی، پژوهشی است که به کشف ماهیت اشیاء پدیدهها و روابط بین متغیرها، اصول، قوانین و ساخت یا آزمایش تئوریها و نظریهها میپردازد و به توسعه مرزهای دانش رشته علمی کمک مینماید. هدف اساسی این نوع پژوهش تبیین روابط بین پدیده ها، آزمون نظریه ها و افزودن به دانش موجود در یک زمینه خاص است. همچنین از نظر نحوه گردآوری دادهها این تحقیق توصیفی (از آن جهت که به شناخت بیشتر شرایط موجود و یاریدادن به فرایند تصمیمگیری میانجامد) و از نوع همبستگی میباشد؛ زیرا میزان وابستگی متغیر وابسته و متغیر مستقل را نسبت به هم بررسی میکند.
در این پژوهش ابتدا یک مدل رگرسیون یک متغیره برای بررسی تأثیر فرااعتمادی مدیریت بر سیاست تقسیم سود ایجاد میشود و سپس متغیرهای تعدیلی را برای بررسیهای تکمیلی وارد مدل رگرسیون مینماییم و در واقع یک مدل رگرسیون چند متغیره جزء به کل به شرح زیر ایجاد میشود:
Y=α+β۱ X۱+ βi Xi (فرمول 1-1)
متغیرهای مدل رگرسیون به شرح زیر میباشند:
متغیر مستقل (۱X): متغیر مستقل همان فرااعتمادی مدیران است که روشهای مختلفی برای ارزیابی آن ارائه شده است. مالمِندیِر و تِیت (۲۰۰۵ و ۲۰۰۸) تصمیمات مربوط به اعمال اختیار معامله سهام شرکت را به عنوان معیار ارزیابی اعتقادات بارز مدیران مورد استفاده قرار دادند. از آنجایی که مدیران به خاطر ویژگیهای اختیار معامله سهام در معرض ریسک بالایی قرار دارند، مدیران ریسک گریز نسبت به نگهداری اختیار سهام بیعلاقه هستند و تمایل دارند که اختیار معامله را سریعتر اعمال کنند؛ بنابراین مدیرانی که اختیارهای معامله را برای مدت طولانی تری نگهداری میکنند، نسبت به عملکرد آینده دارای فرااعتمادی هستند. در ایران اختیار معامله سهام تاکنون به وجود نیامده است بنابراین از معیار لین و همکاران (۲۰۰۵) در مقالهی ایشیکاوا (۲۰۱۰) به شرح زیر استفاده میشود:
(فرمول1-2)
میانگین قیمتی ۶ ماهه منتهی به پایان سال مالی/ (سود واقعی– سود پیشبینی)
چنانچه مقدار عبارت فوق مثبت باشد نشاندهنده مدیریت فرااعتماد و در غیر اینصورت مدیریت محافظهکار و یا به عبارتی عقلایی میباشد.
متغیر وابسته (Y): متغیر وابسته در این تحقیق میزان پرداخت سود میباشد که به صورت نسبت سود پرداختی به سود هر سهم (D/E) اندازهگیری میشود.
متغیرهای تعدیلی:
رشد شرکت (X2): درصد تغییر داراییهای شرکت در انتهای دوره نسبت به ابتدای دوره.
جریان نقد عملیاتی (X3): نسبت درآمدهای عملیاتی قبل از کسر استهلاک به ارزش دفتری داراییها.
سطح عدم تقارن اطلاعاتی (X4): عدم تقارن اطلاعاتی را از طریق داراییهای مشهود میسنجیم که عبارت است از نسبت داراییهای ثابت و تجهیزات به کل داراییها. هر چه سطح داراییهای مشهود بیشتر باشد نشاندهندهی عدم تقارن اطلاعاتی کمتری است (مالمندیر و تیت، 2008).
نسبت مالکیت نهادی (X5): نسبت مالکیت نهادی عبارت است از نسبت مجموع سهام در اختیار بانکها و بیمهها، هلدینگها، شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای تأمین سرمایه و صندوقهای سرمایهگذاری، سازمانها و نهادهای دولتی و شرکتهای دولتی در پایان سال مالی به کل سهام منتشره شرکت ( روبین (2007) ،کوئتو (2009)).
اهرم مالی (X6): عبارت است از نسبت مجموع داراییها به حقوق صاحبان سهام.
در این تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای استفاده شده است. در این روش از مقالههای موجود در نشریات معتبر که از سایتهای علمی اینترنتی اخذ گردیده است، به علاوه مجلههای علمی، نمایهها، پایاننامههای دکترا و کارشناسی ارشد و کتابهای مرتبط با موضوعات استفاده شده است. در این تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از سایت سازمان بورس اوراق بهادار، نرمافزارهای رهآورد نوین و تدبیر پرداز استفاده میگردد.
تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از تحقیق حاضر شامل دو بخش به شرح زیر میباشد:
۱) آمار توصیفی:
به منظور توصیف یافتهها، از جداول فراوانی و همچنین نمودارهای هیستوگرام استفاده میگردد. ضمن این که به منظور توصیف بهتر دادهها از شاخصهای مرکزی نظیر میانگین و مد و همچنین شاخصهای پراکندگی نظیر انحراف معیار بهره گرفته خواهد شد.
۲) آمار استنباطی:
تحلیل استنباطی با توجه به دادههای بدست آمده از سایت سازمان بورس اوراق بهادار، نرمافزارهای رهآورد نوین و تدبیر پرداز در محیط نرمافزاری SPSS و EViews با اعمال آزمونهای آماری مناسب و با توجه به فرضیات تحقیق تجزیه و تحلیل خواهد گردید.
در این تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای استفاده شده است. در این روش از مقالههای موجود در نشریات معتبر که از سایتهای علمی اینترنتی اخذ گردیده است، به علاوه مجلههای علمی، نمایهها، پایاننامههای دکترا و کارشناسی ارشد و کتابهای مرتبط با موضوعات استفاده شده است. در این تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از سایت سازمان بورس اوراق بهادار، نرمافزارهای رهآورد نوین و تدبیر پرداز استفاده میگردد.
قلمرو تحقیق
رابطهی فرااعتمادی مدیریت و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار.
قلمرو زمانی این تحقیق شامل اطلاعات مربوط به سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ (دوره پنج ساله) میباشد.
مکان این تحقیق بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ میباشد. روش نمونهگیری حذفی سیستماتیک با اعمال شرایط زیر میباشد:
۱) اطلاعات مالی شرکتهای مورد آزمون در دوره زمانی پژوهش در دسترس باشد.
۲) شرکتها از ابتدای سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده باشد و وقفه معاملاتی بیش از ۳ ماه نداشته باشد.
۳) شرکتها در فاصله زمانی تحقیق تغییر دوره مالی نداده و سال مالی آنها منتهی به ۲۹ اسفند باشد.
۴) جزء موسسههای مالی، سرمایهگذاری و بانکها نباشد.
فرااعتمادی: تمایل به ارزیابی خود بسیار بالاتر از دیگران (آلیک و همکاران، ۱۹۹۵). فرااعتمادی را میتوان به عنوان «بالا دانستن احتمال وقوع رخدادهای مطلوب در آینده بیش از واقع» و یا «داشتن اطلاعات دقیق از وقایع آینده» تعریف کرد (هکبرات، ۲۰۰۸). منشأ اصطلاح فرااعتمادی، علوم روانشناسی میباشد لیکن در سالهای اخیر با ادبیات مالی و اقتصادی ترکیبشده و جایگاه ویژهای در بررسی ویژگیهای غیر عقلایی انسان پیدا کرده است (بِنویت، ۲۰۰۹).
سیاست تقسیم سود: سیاست تقسیم سود به اتخاذ تصمیمات در مورد چگونگی پرداخت سود سهام مربوط میشود. اینکه شرکت در حال حاضر سود را به صورت نقدی پرداخت کند و یا اینکه آنرا ذخیره کرده و مبالغ بیشتری در آینده پرداخت نماید. علاوه بر این شرکت میتواند سود سهام را به شکل سهام جایزه پرداخت کند. انتظارات سهامداران در مورد سود سهام به آنها در ارزشگذاری سهام شرکت کمک میکند.
مالی رفتاری: مالی رفتاری، مطالعه چگونگی تأثیرگذاری روانشناسی بر تصمیمگیریهای مالی و بازارهای مالی است (شفرین، ۱۹۸۵). مالی رفتاری را به سادگی میتوان به عنوان «نگرش به دانش مالی با ذهن باز» دانست (تالر ۱۹۹۳). مالی رفتاری مطالعه اثرات روانشناسی بر روی رفتار افراد در بازارهای مالی است. مالی رفتاری مورد توجه است زیرا به توضیح «چرایی و چگونگی بازارهایی که ممکن است کارا نباشد»، میپردازد (سِوِل، ۲۰۱۰).
عدم تقارن اطلاعاتی: عدم تقارن اطلاعاتی بدین معنی است که یکی از طرفین معامله تجاری در مورد دارایی مورد مبادله از مزایای اطلاعاتی نسبت به طرف دیگر برخوردار است. دو نوع اصلی عدم تقارن اطلاعاتی عبارتند از: ۱) انتخاب نادرست (adverse selection) و ۲) مخاطرات اخلاقی (moaral hazard). انتخاب نادرست به این دلیل اتفاق میافتد که برخی از افراد داخل شرکت همانند مدیران نسبت به سرمایهگذاران خارج از شرکت اطلاعات بیشتری در مورد وضعیت فعلی و یا چشم اندار آتی شرکت داشته باشند. مخاطرات اخلاقی شکل دیگری از عدم تقارن اطلاعاتی است که به دلیل جدا بودن مدیریت از مالکیت ممکن است ایجاد شود. در واقع به این دلیل امکان کنترل مستقیم تلاش مدیریت در جهت منافع مالکان وجود ندارد (ویلیام اسکات، ۲۰۰۵).
این تحقیق شامل ۵ فصل به شرح زیر میباشد:
فصل اول: کلیات تحقیق
فصل دوم: چارچوب نظری و پیشینه تحقیق
فصل سوم: روششناسی تحقیق
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها
در پایان نیز پیوستها و نگارهها ارائه میشود.
– Overconfident
– Dividend Irrelevance Theory
– Bird in the Hand
– Tax Priority
با توجه به گستردگی وظایف ، فعالیت ها و برنامه های دولت وجود یک سیستم اطلاعاتی یکپارچه برای انجام امور مالی دولت الزامی است. سیستم حسابداری نقدی سنتی بوده و دارای مشکلات فراوانی از نظر قانونی ، ساختاری می باشد که منجر به عدم محاسبه دقیق بهای تمام شده خدمات خروجی می گردد و از طرف دیگر سیستم حسابداری تعهدی میزان تعهدات پروژه های عمرانی را به صورت دقیق تر نشان داده و موجب شناسایی کلیه دارایی ها و بدهی ها می شود .
حسابداری تعهدی نشان می دهد که آیا درآمدهای حاصل شده در این دوره توانسته اند هزینه های این دوره را پوشش دهند یا مقداری از هزینه های این دوره را به سال های آینده منتقل کرده اند از سویی دیگر ایجاد این سیستم به ارزیابی مناسب عملکرد مدیریت و تصمیمات بهتر در سازمان کمک می کند.
بدین ترتیب تغییرات صورت گرفته در طبقه بندی اقلام بودجه ای و طبقه بندی آن بر مبنای تکالیف قانونی ، استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی و بهای تمام شده کالا و خدمات ، استقرار و به کار گیری سیستم حسابداری تعهدی باعث بهبود عملکرد مالی سازمان ها و متضمن استفاده کارآمد و اثر بخش از بودجه دولتی است.
مصرف بهینه منابع عمومی ، شفافیت مالی و اتخاذ تصمیمات اقتصادی کلان مستلزم تغییر مبنای اندازه گیری است. برای این منظور دولت های اصلاح گرا طی دهه های گذشته متوجه ضرورت اجرای سیستم حسابداری تعهدی در بخش دولتی شده اند (مهدوی 1379).
لذا در این پژوهش بر اساس پرسش نامه، در معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور وزارت امور اقتصادی و دارایی به دنبال شناسایی شکاف بین استانداردهای نظام حسابداری سنتی و عملیات واقعی حسابداری و بودجه ریزی عملیاتی می باشد که جامعه آماری آن را ذیحسابان و معاونین ذیحساب ، کارکنان بخش مالی و بودجه ، خزانه معین استان تشکیل می دهند که نتایج بیانگر وجود چالش های واقعی در عمل به بودجه ریزی عملیاتی است.
تغییر از حسابداری نقدی به تعهدی ، نه تنها یک تغییر سیستم حسابداری بلکه تغییری مفهومی در به کار گیری اصول و استانداردهای حسابداری در مدیریت بخش عمومی است. (کردستانی ، 1388)
با بررسی سرفصل های متداول که در حال حاضر توسط دستگاه های اجرایی دولتی و حسب مورد بخش عمومی مورد استفاده قرار می گیرد ، میتوان دریافت که سیستم حسابداری از کفایت لازم برخوردار نبوده و به اصلاحات اساسی نیاز دارد. (باباجانی ، 1371)
همچنین یکی دیگر از مواردی که ضرورت بازنگری در سرفصل های حسابداری فعلی مورد استفاده در دستگاه های اجرایی را بازگو می نماید زائد و غیر کاربردی بودن برخی از سرفصل های حسابداری و یا بخشی از یک رهنمود خاص می باشد ، به نوعی که دیگر دیدگاه ذیحسابان و مدیران مالی و همچنین کارشناسان مالی دستگاه های اجرایی از مقبولیت لازم برخوردار نیست و به طور کامل استفاده نمی شود. اجرای بودجه ریزی عملیاتی نیازمند بسترهایی است که عدم توجه به آنها ، بودجه ریزی را در عمل با مشکلاتی مواجه می سازد یکی از این بستر ها ، وجود ساختار مناسب حسابداری است که باید با بررسی واقعیت های موجود در آن به نبال شناسایی نقاط ضعف در اجرای آن بود. زیرا به نظر می رشد بین استانداردهای اعلام شده و عملیات واقعی حسابداری ، شکاف بزرگی نمایان است.
لذا در این تحقیق به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر اجرای روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت (بهای تمام شده ) در حسابداری دولتی و رعایت استانداردهای تدوین توسط دستگاه اجرایی می پردازیم.
ملکرز و ویلاغبی (2000) با انجام پژوهشی تحت عنوان «اجرای بودجه بندی عملیاتی: دیدگاههای مخالف موفقیت” با استفاده از روش اینترنتی و توزیع پرسش نامه بین مدیران اجرایی و قانون گذاران بودجه دریافتند که 45 ایالت آمریکا در سال 1997 تغییرات و اصلاحات بودجه بندی عملیاتی را به نحوی تجربه کرده اند. بنا به گزارش آنها کمتر از 20 ایالت داده های عملکرد را به برنامه ریزی و مدیریت مرتبط می سازند. 15 ایالت به صورت مؤثر تصمیمات بودجه بندی را بر مبنای داده های عملکرد انجام می دهند .
1-2- اهداف تحقیق
1-2-1- هدف اصلی :
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سیستم حسابداری دولتی و استقرار بودجه ریزی عملیاتی در معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور می باشد.
1-2-2- اهداف فرعی :
1- تعیین نوع رابطه بین موانع و مشکلات قانونی سیستم حسابداری دولتی و بودجه ریزی عملیاتی
2-تعیین نوع رابطه بین موانع ومشکلات ساختاری سیستم حسابداری دولتی و بودجه ریزی عملیاتی
3- تعیین نوع رابطه بین موانع ومشکلات عوامل انسانی سیستم حسابداری دولتی وبودجه ریزی عملیاتی
1-3 – اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :
بازنگری در نظام حسابداری دولتی فعلی و استقرار رویکرد تعهدی ، برای تحقیق هدف اصلی حسابداری بخش عمومی ، یعنی پاسخگویی دولت به ملت در قبال منابعی که از محل بودجه عمومی در اختیار دارد ضروری می باشد. این مبنای عملکرد و در نهایت ارتقای سطح شفافیت مالی را فراهم می آورد. نقطه اتصال برنامه های تحول در تحقق اهداف و دستیابی به نتایج مطلوب ، تحقق نظام بودجه ریزی عملیاتی و نهادینه سازی محاسبه قیمت تمام شده فعالیت ها به عنوان پایه و اساس اجرای این نظام می باشد. و در نهایت دولت باید برای تلفیق کامل اطلاعات هزینه ای و عملکرد برنامه ها در یک فرآیند واحد اقدام نماید. این فرایند شامل بودجه ریزی بر اساس هزینه تمام شده ، برقراری توازن بین ردیف های بودجه مربوط به برنامه ها و فعالیت ها و نتایج حاصل از آن ها و بالاخره اصلاح تنظیم حساب های بودجه ای در صورت لزوم می باشد.
البته سیستم حسابداری و گزارشگری مالی دولت ، ابزاری در راستای انجام مسئولیت پاسخگویی دولت می باشد و اهمیت پاسخگویی مالی بخش عمومی به اندازه ای است که از آن به عنوان ویژگی اساسی مدیریت نوین بخش عمومی یاد می شود (جونا ، 2013).
1-4- مدل تحلیلی تحقیق
با توجه به اهداف تحقیق ، جهت انجام آن از پرسشنامه نظری و کاربردی استفاده شده است لذا متغیرهای تحقیق را می توان به شرح زیر نام برد. به نحوی که در سیستم حسابداری دولتی متغیر مستقل بود و متغیر وابسته نیز «بودجه ریزی عملیاتی» می باشد.
متغیرهای تحقیق در قالب مدل مفهومی زیر قابل ترسیم است :
1-5- فرضیه های تحقیق
شاید بتوان گفت که اساسی ترین بخش هر پژوهش تهیه و تدوین درست فرضیه ها ست. چرا که فرضیه ها بستر و زمینه ای هستند که مسیر و جهت پژوهش را تعیین و تبیین می کنند. پرسش نامه پژوهش در راستای فرضیات و اهداف تدوین شده و نتیجه تحقیق تائید یا رد فرضیه هایی است که مورد آزمون قرار گرفته اند. فرضیه هایی که در پژوهش حاضر مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند به شرح ذیل است :
1-5-1- فرضیه اصلی :
بین حسابداری دولتی و استقرار بودجه ریزی عملیاتی در معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور وزارت امور اقتصادی و دارایی رابطه معناداری وجود دارد.
1-5-2- فرضیه های فرعی
بین ابعاد حسابداری دولتی(قانونی ، ساختاری و انسانی) و بودجه ریزی عملیاتی رابطه معناداری
1-6- روش تحقیق
از آنجایی که هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین حسابداری دولتی و استقرار بودجه ریزی عملیاتی در معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور می باشد. نوع روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی – پیمایشی و از شاخه میدانی بوده و لازم به ذکر است که در این نوع پژوهش از روش تحقیق با استفاده از تکنیک های جمع آوری اطلاعات (پرسش نامه ، مصاحبه) و نمونه آماری ، اطلاعات لازم جمع آوری می شود.
پژوهشگر ضمن فعالیت در محل تحقیق به طور مستقیم نتایج پایلوت ، آزمایشی بودجه ریزی عملیاتی را در چند دستگاه اجرایی به شکل ملموس بررسی و به جمع آوری اطلاعات مؤثر و واقعی پرداخته و در نهایت به آزمون فرضیه هایی که از پیش بر اساس شواهد و اطلاعات خود و مستندات موجود ارائه نموده دست می یابد. تعمیم نتایج بدست آمده به کل جامعه آماری آخرین گام در این نوع پژوهش کاربردی است.
1-7 – جامعه آماری تحقیق
قدر مسلم آن است که اجرای یک تحقیق بدون تعیین قلمروهای آن امکان پذیر نخواهد بود و هر چه امور محدود تر و تعریف شده تر باشند محقق هم در جمع آوری و تجزیه و تحلیل آنها راحت تر عمل خواهد کرد. جامعه آماری در تحقیق عبارتست از کلیه عناصر و افرادی که در یک مقیاس جغرافیایی مشخص (جهانی یا منطقه ای) در یک صفت مشترک باشند (حافظ نیا ، 1382 ،19).
با توجه به ماهیت تحقیق مورد نظر ، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان در معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور است که شامل 512 نفر می باشد.
1-8- قلمرو تحقیق
1-8-1- قلمرو موضوعی :
این تحقیق از لحاظ قلمرو موضوعی در حیطه مباحث مدیریت مالی می باشد.
1-8-2- قلمرو مکانی :
قلمرو مکانی تحقیق شامل وزارت امور اقتصاد و دارایی می باشد. به عبارتی این تحقیق در معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور انجام شده که شامل 512 نفر می باشد.
1-8-3 – قلمرو زمانی :
پژوهش حاضر مربوط به دوره تحقیق از تیرماه لغایت آذرماه 1393 می باشد.
1-9- برآورد حجم نمونه و روش نمونه گیری
حجم نمونه آماری باید طوری انتخاب گردد که قابلیت تعمیم پذیری به کلی جامعه آماری را داشته باشد . حجم کل جامعه آماری برابر 511 نفر می باشد که با استفاده از نمونه گیری و فرمول کوکران ، تعداد نمونه 220 مورد محاسبه قرار گرفته است.
برای انجام کارهای پژوهشی این تحقیق ابزار گردآوری اطلاعات لازم است. این ابزارها شامل پرسشنامه ، مصاحبه ، مشاهده و بررسی مدارک و اسناد می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات در مورد مبانی نظری تحقیق حاضر استفاده از مطالعات کتابخانه ای است که از نوع ابزار بررسی مدارک سازمانی و اسناد ثانویه است. برای گردآوری اطلاعات و داده های آماری تحقیق نیز از ابزار پرسشنامه با مقیاس لیکرت جهت شناسایی روابط بین متغیرهای تحقیق استفاده شده است.
جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش نیز بسته به نیاز بخش های مختلف ، از روش های متعددی استفاده شده که مهمترین آن ها به
قرار زیر است :
1- مطالعات نظری و کتابخانه ای :
یکی از مراحل جمع آوری اطلاعات استفاده از کتابخانه می باشد که اهداف آن به شرح زیر است :
الف ) کسب اطلاعات اولیه راجع به موضوع مورد تحقیق
ب) اخذ تصمیم در مورد اینکه چه محلی و چه اشخاصی باید مورد مطالعه قرار گیرند
ج) اطلاعات یافتن از سوابق موضوع
د) گرفتن تجربه از آنچه تا به حال انجام شده
استفاده از آمارها ، کتاب ها ، مآخذ و اسناد موجود
2- کتاب های مختلف فارسی و لاتین :
محقق با انجام مطالعات کتابخانه ای جهت تکمیل بخش هایی از این تحقیق از جمله فصول دوم و سوم سعی در فراهم آوردن پایه علمی مناسب برای پژوهش داشته است . بدین منظور با استفاده از کتب موجود در کتابخانه های مختلف و با استفاده از متون متنوع ، تلاش کرده تا اطلاعات دقیق و صحیحی درباره موضوع پژوهش داشته و پایه علمی مناسبی برای روش های تحلیل در اختیار گیرد.
3– رساله ها و پایان نامه ها :
در بخش تاریخچه پژوهش با مراجعه به رساله های دکتری و پایان نامه های کارشناسی ارشد موجود در دانشگاه های معتبر کشور سعی در استفاده از نقاط قوت آن ها در راستای بهبود روش کار شده و برای انجام یک کار علمی و بی نقص اقدام به مطالعات گسترده سایر پایان نامه ها با مفاهیم استانداردهای حسابداری دولتی و بودجه ریزی عملیاتی شده است .
4- پرسشنامه :
در این تحقیق جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده می گردد.
1-10- روش تجزیه تحلیل داده ها :
در تجزیه تحلیل داده ها از تکنیک ملی آمار توصیفی (میانگین) مد ، میانه ، واریانس ، انحراف معیار) و استنباطی (کولموگروف – اسمیرنوف همبستگی اسپیرمن یا پیرسون و رگرسیون) استفاده شده است. به منظور بررسی نرمال بودن متغیرهای پژوهش از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف استفاده خواهد شد. در این آزمون فرض صفر به این صورت بیان می شود که متغیر مورد نظر از نظر توزیع نرمال در جامعه برخوردار است همچنین فرض آماری به این صورت بیان می شود که « متغیر مورد نظر از توزیع نرمال در جامعه برخوردار نیست» . لذا اگر سطح معنی داری بدست آمده (p) از مقدار آلفای مورد نظر(05/0)بزرگتر باشد فرض صفر تأیید و متغیر از نرمالیتی برخوردار است. همچنین اگر مقدار معنی داری بدست آمده(p) از مقدار آلفای مورد نظر(05/0)کوچکتر باشد فرض صفر رد و متغیر از نرمالیتی برخوردار نیست در صورتی که داده ها دارای توزیع نرمال باشند از آزمون همبستگی پیرسون و در غیر این صورت از معادل ناپارامتریک آن یعنی آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده می گردد. همچنین با نتایج رتبه بندی موانع مربوط به حسابداری دولتی در آزمون فریدمن تعیین می گردد.
1-11- تعاریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق
جنبه قانونی : قانون یعنی تعیین درجات حقوق و حدود حقوق که در اینجا بیشتر قوانین اساسی و قانون محاسبات عمومی کشور و قوانین مرتبط دیگر در حوزه مالی مطرح است. و در هر کشوری قانون اساسی با تشریفات ویژه ای وضع می گردد و سایر قوانین در چارچوب آن قانون وضع می شود . و یکی از وظایف اصلی شورای نگهبان ، اظهار نظر در خصوص عدم مغایرت مصوبات مجلس اسلامی با قانون اساسی است ، مثل اصل 52 ، بودجه سالانه کل کشور (روح الهی ، 390).
ساختاری : چارچوبی که سازمان بر اساس آن بنا می شود شامل مشخصه هایی از قبیل سطوح سلسله مراتب ، خطوط فرماندهی و روابط می باشد. گروه بندی فعالیت های ضروری برای دستیابی به اهداف ، تخصیص هر گروه از فعالیت ها به یک مدیر و به همراه قدرت و اختیار لازم برای نظارت بر آن و تأمین هماهنگی افقی و عمودی در ساختار هر سازمان ضروری است. (سایت راهکار مدیریت)
توانمندی : یکی از عوامل مهم در شکست پروژه ها ، فقدان توانمندی سازمانی می باشد. از نگاه (والتون ، 1985) قدرت در سازمان می بایست به گونه ای عمل نماید که کنترل بر کارکنان را کاهش داده و از سوی دیگر با کاهش کنترل موجب افزایش تعهد و اعتماد آنان را فراهم نماید به گونه ای که نیل به اهداف سهل الوصول تر شده و منافع سازمان تضمین گردد. توانمند سازی خود می تواند یک نگاه استراتژیک در راستای افزایش عملکرد سازمانی تلقی شود (mason 1995).
آموزش : آموزش تجربه ای است مبتنی بر یادگیری و به منظور ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در فرد ، تا او را قادر به انجام کار و بهبود بخش توانایی ها ، تغییر مهارت ها ، دانش ، نگرش و رفتار نماید. آموزش مستلزم استفاده از برنامه های پیش بینی شده ای است که شایستگی های موجود در کارکنان را تقویت و موجب کسب دانش ، مهارت و توانایی های تازه در فرد می گردد. به گونه ای که بهبود عملکرد شغلی را تسهیل می کند. (پژوهشکده باقرالعلوم (ع))
مهارت : مهارت نتیجه پایدار اجرای حرکاتی است که هدف گرا می باشد که به وسیله آن شخص در وجود خود امکان به حرکت در آوردن اجزاء یک مجموعه را برای حرکت متناسب همه اجزاء به سوی اهداف تعیین شده فراهم می آورد. و مهارت های مدیریتی تابع سلیقه ها و یا رفتارهایی که عادات افراد ، آنها را تعریف نموده نمی باشند (رشد ، 1392)
کارایی : عبارتست از نسبت ستاده به داده و یا به بیان دیگر نسبت تولید کالا یا خدمات نهایی به منابع به کار دفتر در آن کارایی یک مفهوم کمی است و اصولاً به میزان رضایت مشتری یا میزان دستیابی به اهداف مورد نظر اشاره دارد. کارایی انجام دادن صحیح کار می باشد که یکی از اجزاء بهره وری تلقی می شود. (دراکر ، 1996)
اثر بخشی : اثربخشی عبارت است از درجه یا میزانی که سازمان به هدف های مورد نظر خود نائل می آید. اثربخشی یک مفهوم کلی دارد. به بیان ساده تر اثر بخشی را می توان «انجام کارهای درست» نامید و برای تعریف مفهوم آن می بایست گامی فراتر نهاد که نیازهای آموزشی و داشتن برنامه مناسب ، درست اجرا گردد و ارزیابی مناسبی از فرایند بدست آید. (دراکر ، 1996)
شفاف سازی مالی : اطلاعات صورت مالی کمک می کند تا سهامداران نسبت به عملکرد گذشته و توانایی ، ضعف ها ، نقدینگی و اثربخشی مدیریت را ارزیابی کنند و در اثر افشای اطلاعات مالی و شفافیت آن ، احتمال تقلب کاهش یافته یا کشف آن راحت تر صورت گیرد . شفافیت مالی و پاسخگو بودن ، تنها نسبت به سرمایه گذاران و سهامداران نیست. بلکه نسبت به کل جامعه و ذینفعان می باشد (علوی ، 1390).
1-12- محدودیت ها و مشکلات تحقیق
با توجه به فاصلۀ مکانی پاسخ دهندگان در سطح استان تهران و بیم اینکه در پاسخ به برخی از سؤالات پرسش نامه (حتی بر اساس مشخصات بدون نام) مسئولیتی متوجه پاسخ دهندگان باشد و شاید یکی از اسرار اداری افشا شود. در پاسخ به سؤالات با مشکلاتی مواجه شدیم و در بعضی مواقع ، دقت و حوصلۀ پاسخ به سؤالات از سوی کارکنان دیده نشد. اختلاف سطوح کارشناسی و مدیریت بخش ها نیز در دسترس به کارکنان زمان بر و نیاز به هماهنگی و توجیه داشت.
در بازار کسب و کار امروز، توجه شایانی به مفهوم ارتباطات بین فراهم کننده خدمت و مشتریان شده است. امروزه آنچه حائز اهمیت است برقراری ارتباطاتی با کیفیت با مشتریان به منظور ارتقاء کیفیت ذهنی ادراک شده آنان از خدمت میباشد که این امر به نوبه خود سبب ایجاد وفاداری در مشتریان خواهد شد. امروزه، با شدیدتر شدن رقابت در بخشهای خدماتی، نقش وفاداری مشتری برجسته تراز گذشته شده است. در دیدگاه امروزی بازاریابی شامل رشد دادن و توجه به رضایت مندی، کیفیت از دیدگاه مشتری، وفاداری و ارتباط موثر با مشتری میباشد. در نتیجه سازمانهای امروزی تلاش میکنند تا مشتریانی وفادار داشته باشند) اراسیل،2002)
با توجه به این که در بخش خدمات روابط بین فردی گسترده بین ارائه دهنده خدمت و مشتریان وجود دارد، نقش ارتباط در این بخش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ارتباط مفید و موثر با مشتریان باعث ایجادوفاداری مشتریان می شود که ان هم به نوبه ی منجر به افزایش سهم بازار، نرخ بازگشت سرمایه و سودآوری بالاتر برای سازمانهای, خدماتی خواهد شد) بالوگلو،2002)
سازمانها با درکی که از اهمیت رضایت مشتری کسب کرده اند، به تدریج در حال فاصله گیری از بازاریابی سنّتی و گرایش به سمت بازاریابی رابطه مند هستند. (رنجبریان و همکاران،1388)
حفظ و نگهداری مشتری و تبدیل او به یک مشتری وفادار بر ارزش حیاتی سازمان می افزاید. در بازاریابی رابطه مند باید توجه داشت که نیازها، شخصیت، و موقعیت مشتریان با یکدیگر متفاوت است. از این رو، برای اجرای بازاریابی رابطه مند باید به نیازها،شخصیت، موقعیت، و علایق شخصی مشتریان توجه داشت. بازاریابی رابطه مند یکی از ابعاد کلیدی راهبرد بازاریابی مدرن است،زیرا بر ایجاد روابط نزدیک و پایدار با مشتری تأکید می کند)ویل،2009).
آنچه که بازاریابی رابطه مند را فراگیر کرده است کاربرد آن در همه زمینه های بازاریابی از قبیل کالاهای مصرفی، خدمات، و تجارت بین کسب و کار می باشد(مورفی،2006).
مشتریان سرمایه های ارزشمند برای سازمان ها محسوب می شوند لذا سازمان ها بایستی حداکثر تلاش خود را جهت حفظ ان ها و کسب رضایتمندی ان ها به عمل اورند در این راستا ایجاد رابطه ی مطلوب و قوی با مشتریان از عوامل مهم و تاثیرگذار در جهت حفظ و رضایتمندی ان ها می باشد.
بازاریابی رابطه مند برای مشتریان مزایای زیر را در بر دارد: 1. اعتماد به معنی کاهش اضطراب، اعتماد به محصول یا ارائه دهنده ی خدمت، داشتن احساس وفاداری به ارائه دهنده ی خدمت، و 2. منافع اجتماعی به معنی شناخت کارکنان از مشتریان، آشنایی مشتریان با کارکنان، توسعه ی روابط دوستانه با کارکنان. (روشنی، .( 1388
برای قدرت رابطه چند مدل ارائه شده است.که تنها به بررسی تاثیر چند عامل بر قدرت رابطه پرداخته اند و از تاثیر عوامل دیگر غافل مانده اند برای مثال،تان(2009)،هرینگتن و همکاران(2009)، حیدرزاده و همکاران(1391)، لیو و همکاران(2008). با توجه به اینکه مدل های موجود به بررسی برخی عوامل موثر بر قدرت رابطه پرداخته اند از عوامل موثر دیگر غافل بوده اند لذا در این زمینه خلأ تحقیقاتی احساس شد. لذا برآن شدیم با مطالعه ی بیشتر و بررسی متغیرهای اثر گذار دیگر مدلی جامع تر و دقیقتر از قدرت رابطه ارائه کنیم.
در این پژوهش ضمن بررسی عوامل موثر بر سرمایه گذاری رابطه ادراک شده ارتباط ان با قدرت رابطه ونیز پیامدهای قدرت رابطه بررسی می شود.
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش
در اقتصاد امروزی که به طور فزاینده ای رقابتی می شود، تعادل قدرت از سازمان ها به طرف مشتریان تغییر یافته است. مشتریان انتخاب های بیشتر و اطلاعات بهتری دارند و برایشان هزینه عوض کردن شرکت کمتر شده است. در همین حال افزایش ” کالایی شدن” محصولات وخدمات)یعنی اینکه مشتریان بیشتر محصولات و خدمات را به عنوان یک کالای ساده، نه لوکس یا غیر قابل دسترسی، در نظر می گیرند)موجب شده است که سازمان ها راه های کمتری برای ارائه پیشنهادهای دارای ارزش متمایز به مشتریان داشته باشند.
امروزه، عصر وفاداری است اعم از وفاداری مشتری، وفاداری کارکنان، وفاداری مدیریت، وفاداری به جامعه و اصول، آرمان ها و اعتقادات و … . تحقیقات بسیاری نشان داده اند که رضایتمندی ، کلید نهایی موفقیت و سودآوری نیست . در حقیقت مفاهیم بازاریابی هم که تا دیروز بر این مهم تأکید می ورزید، دیگر آن را به رسمیت نمیشناسد، بلکه امروزه تنها مشتریانی که احساس تعلق خاطر نسبت به سازمان دارند برای سازمان, به عنوان سرمایه هایی سودآور و طولانی مدت به شمارمیروند( جی و همکاران،2008).
در نتیجه تعداد فزاینده ای از سازمان ها در حال تمرکز بر بهبود تجربه مشتری هستند به نحوی که میزان حفظ مشتری و درآمد را افزایش دهند، در عین حال که هزینه ها تحت کنترل باشند)پپارد،2000).بنابراین تعجب آور نیست که بسیاری از شرکت ها مقادیر زیادی را خرج برنامه های ایجاد ارتباط با مشتری و به دنبال ان تبدیل ان به یک قدرت برای خود می نمایند. با توجه به نقش خدمات و کیفیت ارائه شده همراه آن، مشتریان عمدتاً به علت این که خدمات قابل لمس نیستند آن ها را نادیده می گیرند. سازمان ها با در نظر گرفتن رضایت مشتری هم فروش خود را چندین برابر می کنند و هم نوعی رابطه دوستانه بین مشتری وسازمان ایجاد می کنند. در این میان نقش قدرت رابطه و سرمایه گذاری رابطه ادراک شده بسیار مهم و تاثیر گذار خواهد بود.ایجاد یک رابطه متقابل و تاثیر گذار که منجر به جلب اعتماد مشتریان شود نقش کلیدی در ایجاد رضایت در مشتریان و همچنین وفاداری در انان می شود. در این میان شناسایی عوامل موثر بر قدرت را بطه و تاثیر ان بر رضایت و وفاداری مشتریان امری ضروری به نظر می رسد. سازمان های خدماتی و مالی با شناسایی و ایجاد عوامل موثر بر قدرت رابطه گام بلندی در راستای اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود و تحقق اصل مشتری مداری بر خواهند داشت. کوتاهی در ایجاد
سازمانهای مشتریمدار و عدم درک اهمیت نقشی که مشتریان ایفا میکند اشتباه بزرگ و هزینهبرداری است. عدم ارتباط حقیقی و پایدار منجر به نابودی عواملی چون نوآوری، وفاداری مشتری و رشد سودآور در شرکتها شده است. سازمان ها برای موفقیت در اینده نیاز به درک بیشتری از نیازهای مشتری خواهند داشت. بنابراین اهمیت ارتباط با مشتری مهم تر از هر چیز دیگری خواهد شد. لذا بررسی عوامل موثر بر قدرت رابطه با مشتریان وچگونگی تاثیر این عوامل به سازمان های خدماتی و مالی کمک خواهد کرد تا با سرمایه گذاری بیشتر بر عوامل تاثیر گذار و حذف عوامل نامرتبط از رابطه ی ایجاد شده با مشتریان حداکثر استفاده را نموده و ان را به یک مزیت رقابتی برای خود تبدیل نمایند. به کارگیری مفید و موثر از ارتباط قوی ایجاد شده با مشتریان مزایای فراوانی برای سازمان ها به خصوص سازمان های خدماتی و مالی که می توان به کاهش هزینه ها، شناسایی و مورد هدف قرار دادن بهتر مشتریان، افزایش وفاداری مشتریان، شناسایی الگوها و روندهای مصرف مشتریان، کاهش هزینه های بازاریابی، افزایش نگهداری مشتریان و … می باشد.
1-4 اهداف و فرضیات تحقیق:
1-4-1 اهدف کلی:
1– بررسی روابط همزمان بین مقدمات سرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده(روابط بین فردی، برخورد ترجیهی، کیفیت خدمات، همکاری، تعلق، قدرت متوازن، ارزش های مشترک و عدم تعارض مخرب)، اعتماد، تعهد، قدرت رابطه و برایند ان(خودافشایی، تبلیغات دهان به دهان مثبت، وفاداری رفتاری و مصونیت رقابتی)
2- تعیین مدل مناسب برای قدرت رابطه
1-4-2فرضیات تحقیق
1- بین ارتباطات بین فردی و سرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده ارتباط معنادار وجود دارد
2- بین بین برخورد ترجیهی و سرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده ارتباط معنادار وجود دارد
3- بین کیفیت خدمات وسرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده ارتباط معنادار وجود دارد
4- بین همکاری و سرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده ارتباط معنادار وجود دارد
5- بین تعلق و سرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده رابطه ی معنادار وجود دارد
6- بین قدرت متوازن و سرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده رابطه ی معنادار وجود دارد
7- بین ارزش های مشترک و سرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده ارتباط معنادار وجود دارد
8- بین عدم تعارض مخرب و سرمایه گذاری رابطه ی ادراک شده ارتباط معنادار وجود دارد
9- بین سرمایه گذاری رابطه ی ادارک شده و اعتماد ارتباط معنادار وجود دارد
10- بین اعتماد و تعهد ارتباط معنادار وجود دارد
11- بین تعهد و قدرت رابطه ارتباط معنادار وجود دارد
12- بین قدرت رابطه و خودافشایی ارتباط معنادار وجود داد
13- بین قدرت رابطه و تبلیغات دهان به دهان مثبت ارتباط معنادار وجود دارد
14- بین قدرت رابطه و واداری رفتاری ارتباط معنادار وجود دارد
15- بین قدرت رابطه و مصونیت رقابتی ارتباط معنادار وجود داد
1-5سوالات پژوهش
1-6 قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق شامل سه حوزه موضوعی، مکانی و زمانی میباشد.
حوزه موضوعی: حوزه موضوعی پژوهش ، رفتارمصرف کننده و بازاریابی رابطه میباشد.
قلمرو مکانی: مکان گردآوری دادههای خام این پژوهش موسسات خدماتی و مالی (بانک و بیمه) در شهر ایلام میباشند.
قلمرو زمانی: بازه زمانی پژوهش از فروردین1393 تا خرداد 1393 میباشد.
1-7 روش تحقیق
تحقیق حاضراز نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش پیمایشی –توصیفی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. بطوریکه برای گرد آوری اطلاعات مربوط به پیشینه پژوهش و چارچوب نظری متکی به روش کتابخانهای و برای گرد آوری داده های مربوط به آزمون سوالات و سنجش نظرات اعضاء از روش میدانی با استفاده از پرسشنامه بهره گرفته شده است. حجم جامعه پژوهش نامحدود است و روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفته است. برای انتخاب حجم نمونه مناسب متناسب با نوع و هدف تحقیق بطوری که جامعه آماری این تحقیق مشتریان بانک ها و شرکتهای بیمه ای شهر ایلام می باشد. تعداد نمونه از فرمول حجم نمونه آماری از جامعه نامحدود، تعیین میشود. پرسشنامه این پژوهش از دو نوع سئوالات عمومی و تخصصی تشکیل شده است. سئوالات عمومی شامل ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخدهندگان شامل: جنسیت، سن، سطح تحصیلات، است. سئوالات تخصصی به ارزیابی نگرش مشتریان نسبت به متغیرهای مدل بر مبنای طیف لیکرت میپردازد.
در این بخش ابتدا نوع و روش تحقیق بیان شده سپس جامعه آماری و نمونه آماری را مشخص کرده و در مورد ابزار گردآوری داده ها بحث خواهد شد و پس از آن به روایی و پایایی آن پرداخته می شود.
از آنجا که تحقیق حاضر به دنبال بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق به طور همزمان میباشد و از مدل معادلات ساختاری استفاده می شود، لذا یک پژوهش کاربردی است . در این پژوهش از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده می شود.
1-8 کاربرد نتایج تحقیق
داشتن قدرت رابطه ای مطلوب و موثر موجب رضایت و وفاداری مشتریان می شود.سازمانهای خدماتی، مالی با در نظر گرفتن رضایت مشتری هم فروش خود را چندین برابر می کنند و هم رابطه دوستانه بین مشتری و سازمان ایجاد می گردد. بکارگیری قدرت رابطه به عنوان یک استراتژی برای جذب، نگهداری و بهبود روابط با مشتری در نظر گرفته می شود. با توجه به نقش مهم خدمات، برای سازمان های خدماتی مهم است که عوامل موثر بر قدرت رابطه را درک نمایند.قدرت ارتباطی موثر منافعی همچون وفاداری بیشتر مشتریان، افزایش توان سازمان در شرایط بحرانی، حاشیه سود بیشتر و واکنش مثبت مشتریان را به همراه خواهد داشت. لذا می توان ادعا کرد ایجاد یک رابطه ی مثبت و پایدار با مشتری به قدرت و مزیت تبدیل می شود که نقش مهمی در موفقیت سازمان دارد و سازمان ها با بهره گیری از این امتیاز در برابر رقبا به موفقیت چشمگیری نائل می شوند.
1-9 تعریف متغیرها
در این بخش تعریف مفهومی و عملیاتی هر یک از متغیرهای تحقیق بیان میشود.
الگوهای ارتباطی به مدد تحولات ساختار اجتماعی و اقتصادی و تغییرات ارزشی ناشی از آن، در سالهای اخیر تغییرات زیادی داشته است و مشکلات بسیاری را به وجود آورده است. از جمله مشکلاتی که امروزه خانوادهها با آن مواجه هستند، مسأله ارتباط و دوستیهای دختران و پسران جوان پیش از ازدواج است. تغییرات نظام ارزشی و تغییر ساختار اقتصادی ایران، به تدریج، زمینه را برای بروز الگوهای نوینی از رفتارهای جنسی در میان بخشی از جوانان ایرانی فراهم کرده است؛ شکلگیری ارزشهایی نوین و پیدایش الگوهای جدیدی از رفتار که به مثابهی پاسخهایی به نیازهای درونی ارضا نشدهی آنان عمل میکنند. اندک تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است نشان میدهد که روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران در حال افزایش است (ارمکی، 1390؛ سلیمانینیا و همکاران، 1384؛ گرمارودی و همکاران، 1388؛ خلجآبادیفراهانی و مهریار، 1389). به نظر میرسد بخصوص طی دو دهه اخیر، الگوی روابط جنسی پیش از ازدواج در جوانان دچار تغییرات فراوانی شده و اکنون با تحولات قابل توجهی در حوزه ارزشها و باورهای جوانان همراه شده است. بیشتر این روابط پنهانی و دور از چشم والدین شکل میگیرد و تداوم مییابد. در این بین، جوانی جمعیت و رفتارهای پرخطر جوانان (ارمکی، 1390؛ زادهمحمدی و احمدآبادی، 1388)، به یکی از عوامل هشدار دهنده در ایران تبدیل شده است. در ایران حدود 30 تا 70 درصد نوجوانان به نوعی با این مسئله در گیرند(حسینی دولتآبادی و سعادت، 1391؛ گلزاری، 1384). در یک تحقیق گسترده که روی 75 هزار نفر از نوجوانان 14 تا 19 ساله در سراسر کشور انجام شده است، 45 درصد از نمونهها عنوان کردهاند که مسائل جنسی فکرشان را آزار میدهد و 35 درصد مطرح نمودهاند که بخاطر مسائل جنسی گاهی به دردسر افتادهاند (حسینی دولتآبادی و سعادت، 1391، میرباقری، 1381).
علاوه بر موارد مذکور، دگرگونیهای ساختی و اجتماعی چون گسترش شهرنشینی، صنعتی شدن، افزایش میزان سواد، حضور زنان در عرصههای اجتماعی، گسترش مکانهای مشترک، گسترش کمی و کیفی وسایل ارتباط جمعی نیز به پیدایش و افزایش شکل جدیدی از روابط بین شخصی جوانان جامعه کمک کرده است که موجب تقویت گرایش و میل جوانان جامعه به داشتن روابط و معاشرتهایی قبل از ازدواج شده است (حسینی دولتآبادی و سعادت، 1391 ؛ آزاد ارمکی و همکاران، 1379؛ جوکار، 1383؛ احمدنیا و مهریار، 1383؛ موحد و همکاران، 1385).
بر اساس پژوهشیکه بر روی ۱۴۱555 نفر دانشآموز دختر و پسر دوره متوسطه در سال تحصیلی ۱۳۸۷-۱۳۸۶ صورت گرفت نتایج نشان داد که 105046 دانشآموز یعنی 3/74 درصد دارای رابطه غیر مجاز با جنس مخالف بودهاند (سایت تابناک، 1393). بررسی سازمان ملی جوانان بر روی 7 هزار نفر از دختران و پسران مجرد 15 تا 29 ساله نشان داده که 55 درصد جوانان با جنس مخالف خود ارتباط دارند. در این پژوهش 30 درصد افراد نمونه فقط رابطه دوستی را انگیزه خود از برقراری رابطه دانستهاند، حدود 34 درصد انتخاب همسر و 14 درصد نیز رابطه جنسی را دلیل دوستی برشمردند. 43 درصد دخترانی که رابطه داشتهاند بیان کردند که تنها با یک نفر رابطه دوستی داشتهاند و 57 درصد با بیش از یک نفر دوست بودهاند. این نسبتها برای پسران 24 و 76 درصد است. 24 درصد از کسانی که با جنس مخالف ارتباط داشتهاند بیان کردهاند که رابطه آنان به آمیزش جنسی منجر شده است. در استانهای خوزستان و گیلان بیش از دیگر استانها این رابطه به رابطه جنسی منجر شده است (سازمان ملی جوانان، 1388، سایت تحلیلی خبری عصر ایران، 1388). با توجه به اینکه در استان خوزستان بیشتر از دیگر استانهای کشور روابط دختر و پسر پیش از ازدواج به رابطه جنسی منجر شده، ضرورت انجام چنین پژوهشهایی در شهرستانهای استان خوزستان ضروری به نظر میرسد. بهبهان یکی از شهرستانهای استان خوزستان است. جمعیت شهر بهبهان ترکیبی از قومیتهای فارس، لر و عرب میباشد. طبق بررسیهای انجام شده در شهر بهبهان پژوهشی در این زمینه انجام نشده است و امکان دسترسی به اطلاعات توسط محقق در شهر بهبهان سبب گردیده است تا این شهر برای مطالعه انتخاب گردد.
شهر بهبهان شهری نسبتا سنّتی است و مردم این شهر نسبت به اعتقادات و ارزشهای گذشته و سنت پایبند هستند. خانوادهها نگرش نسبتا منفی به روابط دختر و پسر قبل از ازدواج دارند. با توجه به این که در چند سال اخیر رشد چشمگیر استفاده از ماهوارهها و رسانههای جمعی خارجی در بین ساکنین این شهر با مخالفتهای قانونی روبه رو بوده، روابط دختر و پسر حاکی از مسألهدار بودن آن است و این گونه روابط گسترش بسیاری داشته است. همچنین با واکاوی بیشتر این پدیده میتوان به بروز شکاف ارزشی در بین نسلهای جوان در این شهر پی برد. همین امر باعث شده است که محقق به دنبال عوامل زمینه ساز برقراری این گونه ارتباطات باشد. بنابراین این پژوهش در صدد بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر گرایش پسر و دختر به رابطه با جنس مخالف در شهرستان بهبهان است. سوالات اساسی تحقیق عبارتاند از اینکه وضعیت گرایش به رابطه با جنس مخالف در بین جوانان شهرستان چگونه است؟ مهمترین عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر این گرایش کدامند؟
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
یکی از پدیدههای اجتماعی جامعهی معاصر ایران در حوزه ارتباطات و دوستیها، مسئله معاشرت و ارتباط دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج است. در سالهای اخیر افزایش سوادآموزی و تحصیلات دانشگاهی در بین جوانان، دسترسی به رسانههای جهانی، مهاجرت به شهرها و همچنین دسترسی گسترده به فنآوریهای نوین ارتباطی (اینترنت، چت و تلفن همراه) موجبات تسهیل در ارتباطات دختر و پسر و دوستیابی راحت و آسان آنان شده است. از آنجا که مسایل مربوط به روابط دختر و پسر و نیازهای اساسی این افراد و دلایل گرایش آنها به ارتباط با جنس مخالف، در کشور ما کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است، ضرورت پرداختن به مسئله روابط دختر و پسر پیش از ازدواج، در کشور به دلایلی از اهمیّت ویژهای برخوردار است: 1- روند افزایش روابط جنسی پیش از ازدواج، با تغییر آرام ارزشها به تدریج منجر به تغییر در ساختار خانواده و کارکردهای آن و سپس با تغییر گفتمان غالب، حتی میتواند منجر به تغییرات اجتماعی گستردهتر شود؛ 2- تامین نامناسب و ناصحیح این نیازها یا قرار گرفتن آنها در مسیر نادرست، فرد را به لحاظ روحی و روانی در روابط اجتماعی و زندگی خانوادگی با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهد کرد؛ 3- در سطح فرهنگی رابطه با جنس مخالف باعث توسعه و ترویج هنجارشکنی دینی، سست شدن ایمانها و صلب توفیق و ترویج فرهنگهای غلط در جامعه میشود ؛ 4- در سطح فردی این گونه دوستیها و روابط باعث افزایش آسیبهای روحی روانی، اصطکاک و تعارض جوانان و والدین، کسب عادت ثانویه به ارتباط با جنس مخالف، ایجاد استرس، افسردگی، عصبانیت، بدبینی و بیماریهای روانی در شخص میشود؛ 5- در سطح اجتماعی سبب ایجاد بحران اخلاق در نسل آتی، نهادینه شدن روابط دختر و پسر به عنوان رقیبی برای خانواده، رواج الگوهای همزیستی غیر خانوادگی، ناامنی عاطفی، ناامنی فیزیکی، افزایش مزاحمتها، درگیری با قانون، سلب اعتماد در روابط زناشویی و افزایش احتمال طلاق، گسست در روابط خانوادگی و افزایش آثار طلاق در اثر سست شدن کانون خانواده و … میشود(فولادی،1388).
علاوه بر موراد فوق، دختر و پسر در رابطهی متقابل، ممکن است در معرض فعالیتهای مضر زیادی قرار بگیرند که به سبب وجود عشق در رابطه، سوءاستفاده به نظر نرسد؛ اما در واقع، آنان وارد روابط آسیبزا شدهاند و خود از آن بیخبرند. در چنین روابطی، یکی از طرفین، از دیگری سوءاستفاده میکند که ممکن است از نوع جنسی و جسمی باشد؛ حتی ممکن است افراد ناخواسته در معرض موقعیتی خطرناک همچون تجاوز جنسی و بارداری قرار بگیرند. با توجه به اینکه در استان خوزستان، بیشتر از دیگر استانهای کشور، روابط دختر و پسر پیش از ازدواج به رابطه جنسی منجر شده، این امر باعث شده که این استان بعد از استان سیستان و بلوچستان رتبه دوم قتلهای ناموسی در کشور را به خود اختصاص بدهد به طوری که چهل درصد از قتلهای رخ داده در استان مربوط به قتلهای ناموسی میباشد (عطاشنه، 1370، 114).
بافت فرهنگی شهر بهبهان سنتی و مذهبی است به طوری که این شهر را دارالمومنین لقب دادهاند. در سالهای اخیر ما شاهد تغییرات سریع فرهنگی در سطح این شهر بودهایم که میتوان از روابط دختر و پسر به عنوان یکی از مسائل جدید فرهنگی این شهر نام برد. با این تفاصیل پژوهش حاضر به دنبال این است که با بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دختر و پسر به رابطه با جنس مخالف، و نیز شناسایی میزان تأثیر متغیرهای ممیزان میزان امکان ازدواج، نظارت خانواده، نگرش دوستان، رسانههای نوین ارتباطی، میزان دینداری و متغیرهای زمینهای و جمعیتی، به یکی از مهّمترین مسائل اجتماعی این شهر پاسخی قانع کننده ارائه دهد و در جهت کاهش عواقب و تبعات منفی روابط آزاد دختر و پسر، مثمر ثمر باشد.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلّی تحقیق
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر گرایش پسران و دختران مجرد شهر بهبهان به رابطه با جنس مخالف.
1-4-2- اهداف فرعی
1- بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی (جنس، سن، قومیت و میزان سواد) و گرایش پسران و دختران شهر بهبهان به رابطه با جنس مخالف.
2- بررسی رابطه بین میزان امکان ازدواج و گرایش پسران به رابطه با جنس مخالف.
3- بررسی رابطه بین نظارت و میزان کنترل توسط خانواده و گرایش پسران و دختران شهر بهبهان به رابطه با جنس مخالف.
4- بررسی رابطه بین نگرش مثبت دوستان به رابطه با جنس مخالف و گرایش پسران و دختران شهر بهیهان به رابطه با جنس مخالف.
5- بررسی رابطه بین میزان مصرف رسانههای ارتباطی نوین(اینترنت، ماهواره، موبایل) و گرایش پسران و دختران شهر بهبهان به رابطه با جنس مخالف.
6- بررسی رابطه بین ابعاد دینداری وگرایش پسران و دختران شهر بهبهان به رابطه با جنس مخالف.
1-5- کاربرد نتایج پژوهش
نتایج حاصل از این پژوهش برای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ وزارت ورزش و جوانان؛ سازمان ملی جوانان و شورای عالی جوانان به عنوان عالیترین مرجع سیاستگذاری و برنامهریزی کلان در حوزه امور جوانان کاربردی خواهد بود.
هرچند که بحث مصرف و سنجش آن از دیرباز مورد توجه جامعهشناسان قرار گرفته است اما در دهههای اخیر و با اولویت یافتن الگوهای صحیح مصرف در جامعهی ایرانی و نامگذاری سال88 به اصلاح الگوی مصرف و سالهای پس از آن ، حکایت از این واقعیت دارد که مصرف به ویژه مصرف بیرویه و تجملی به مبحث اساسی در جامعهی ایران تبدیل شده است. یکی از خصیصههای بنیادین انسان نیازمند بودن و بر همین اساس مصرف کننده بودن است. این موجود برای تداوم حیات خویش نیازمند مصرف کالاها و خدماتی است که نیازهای اولیهی او را برآورده سازد. بنابراین نیاز و مصرف همراهان همیشگی انسانها در طول تاریخ بشر بوده اند.
اما امروزه مصرف و نیاز از هم فاصله گرفتهاند و شکافی بین آنها به وجود آمده است به نحوی که دیگر مصرف انسانی مطابق با نیازهای انسانی نیست، بلکه مصرف چیزی بیش از آن است، و این شکاف را مصرفگرایی پر کرده است. مصرف در پایان قرن بیستم به واقعیتی چند بعدی تبدیل شده که در کنار ابعاد و الزامات اقتصادی، معانی فرهنگی و الزامات اجتماعی بسیاری را با خود دارد (باکاک، 1993: 3).
یکی از ویژگیهای انسانها در طول حیات بشری رفتار مصرفی آنهاست. هر فردی برای آنکه به حیات فردی و اجتماعی خود ادامه دهد، لازم است در حوزههای گوناگون زندگی مقداری از تولیدات بشری را مصرف کند. مصرف ابعاد گوناگونی را در بر گرفته و تمامی مظاهر مادی و معنوی تولیدات بشری را شامل میشود.
رفتارهای مصرفی انسانها، از یکسو بر جنبههای گوناگون زندگی اقتصادی و اجتماعی آنها تأثیر گذاشته و از سوی دیگر، تحتتأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. میزان و نوع مصرف میتواند بیانگر مسائلی چون سبک زندگی، طبقه و حتی نوع نگرش افراد باشد و از سوی دیگر، مصرفگرایی با نمادها و علائم خاص خود امروز نمایانگر سبکزندگی، تمایلات، تفکرات و آیدهآلها و به مثابه بازنمایی کنندهی هویت عاملان آن، کارکردهای جدیدی یافته است. در عصر حاضر انسانها تمایل دارند که کیستی خود را با کالاها و خدماتی که مصرف میکنند یا گوناگونی و تنوع مصرف، به خصوص مصرف کالاها یا خدماتی که نام و مارک مشهور دارند معرفی کنند (موحدو دیگران، 1389: 8).
بنابراین مصرفگرایی، ضامن چیزی جز نیازهای کاذبی نیست که در خدمت صنایع و کشورهای صنعتی قرار گیرد. البته انسان خود نیز از لحاظ روانی برای راحت طلبی، تجمل پرستی و حتی متمایز کردن خویش از افراد دیگر با در اختیار گرفتن کالاها و خدمات بیشتر آمادگی دارد تا بدین وسیله بین خود و سایر گروههای جامعه شکافی را به وجود آورد و از این شکاف برای تثبیت وضعیت اجتماعی خود استفاده کند.
زمانی مصرفگرایی پدیدهای مخصوص جوامع پیشرفتهی صنعتی و غرب بود، اما امروزه به مدد گسترش رسانههای ارتباط جمعی که در بیشتر جوامع در جهت منافع نظام سرمایهداری فعالیت میکنند، پدیدهای جهانی گشته است. رسانههای ارتباط جمعی امروزه نقش بسیار مهمی در شکل دادن به ارزشها و نگرشها و تمایلات مردم در جامعهی معاصر دارند. پیامهای رسانهای میتوانند ارزشهای جدیدی را ایجاد کنند، کاربردهای آن را به نحو اغراقآمیز نشان دهند و محیطی فرهنگی را برای به کارگیری آن توسط افراد جامعه ایجاد کنند (اینگلهارت، 1990: 67). بنابراین رسانهها توانستهاند توزیع کنندهی ارزشهای مصرف در بین جوامع باشند.
1-2 تعریف مساله و بیان نکات اصلی
مصرف از جمله مفاهیمی است که در چند دههی اخیر در ادبیات علوم اجتماعی، گسترش زیادی داشته است. به همین دلیل محققان از دیدگاههای گوناگون به آن نگریستهاند و به تبیین و توضیح، تغییر، تبعات و تأثیرات آن پرداختهاند. در این میان، برخی از جنبهی جامعهشناسی و اقتصادی به این موضوع نگریستهاند. مصرف در اصطلاح اقتصادی عبارت است از «ارزش پولی کالاها و خدماتی که از سوی افراد خریداری و تهیه میشود» (اخوی،1380: 151). به عبارت ساده، مصرف، یعنی بهرهگیری از چیزی برای برآورده کردن یک یا چند نیاز ساده. بنابراین، شناخت شیوههای درست مصرف و رعایت آن و آشنایی با راههای درست استفاده از سرمایه و ابزار کار و لوازم زندگی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. مصرف که از آن به واژهی”استهلاک” نیز تعبیر شده، «فرآیندی است که در آن ارزش استفاده چه به صورت تبدیل آن در فرایند تولید (مصرف تولیدی) و چه بهصورت استفادهی ناب و سادهی آن در هنگام مالکیت برای ارضاء نیازها (مصرف مصرفی یا مصرف نهایی)، از بین میرود» (رزاقی،1374: 35). از آنجاییکه این فرایند، در واقع همان عمل افراد برای استفاده از کالا یا تولید آن است؛ علاوه بر محسوب شدن بهعنوان یک فعالیت اقتصادی، یک مقولهی اجتماعی و فرهنگی قلمداد شده و یک مرام و خواست فرهنگی و اجتماعی بهشمار میرود که حوزههای فرهنگی و اجتماعی را نیز در برمیگیرد. این فرایند در دورههای مختلف انقلاب صنعتی، فرهنگهای گوناگونی بهخود گرفت و در هر دوره، براساس امکانات تولید صنعتی، فرهنگ مصرفی ویژهای شکل گرفت و نظریههای اقتصادی مناسب آن پدیدار گردید؛ تا اینکه در قرن بیستم، فرهنگ مصرفگرایی مطابق نیاز جامعه سرمایهداری به مصرف بیشتر (که در اثر تولید انبوه بهوجود آمده بود)، در غرب ظاهر شد و بهتدریج دامنهی آن به کشورهای در حال توسعه و جهان سومی گسترش یافت. جامعهای که این فرهنگ بر آن حاکم گردد، همان جامعهی مصرفی خواهد شد؛ که در آن، بنا به نظر بودریار، «مصرف مبتنی بر خواست، مطرح میشود؛ نه صرفاً مبتنی بر نیاز، یعنی مصرف با میل آمیخته میشود و سلیقه و میل افراد در جامعه، بر نوع آن تأثیر میگذارد» (بهار،1386: 169). در جامعهای که شعار خرید و مصرف بیشتر رواج مییابد، مصرفگرایی، به نوعی وجهه اجتماعی و نه به یک نیاز ضروری تبدیل میشود؛ بلکه گاه بهعنوان «تمایز یک گروه از گروه دیگر یا بهعنوان بیان یک منزلت اجتماعی» خواهد بود(همان: 170). پس مصرف در ایجاد سبک زندگی و الگوی مصرف در بین افراد نقش مؤثری دارد.
در فرهنگ لغت، الگوی مصرف علت رفتاری است که مصرفکننده در یک برههی زمانی از خود نشان میدهد و بیانگر تأثیرپذیری از عوامل متعدد است که الگوی مصرف نام دارد. الگوی مصرف در هر جامعه عبارت است از آن نوع چهارچوب مصرفی که اکثریت افراد جامعه هنگام مصرف از آن الگو تبعیت کرده و شکل و میزان مصرف خود را بر آن منطبق میسازند. الگوی مصرف مطلوب عبارتست از مطلوبترین روش مصرف در جامعه به عبارت دیگر انطباق الگوی مصرف جامعه با موازین دینی، عقلی و منطقی به طوری که در آن حد کمی و کیفی مصرف، بهینه و مبتنی بر منافع فردی و جمعی باشد. در حقیقت فهم الگوی مصرف در جامعهی جدید به فهم نگرش و افقهای ذهنی انسان مدرن وابسته است.
نقش زنان در مصرف از این جهت اهمیت دارد که زنان با توجه به نقش مادری در خانواده، از اصلیترین عناصر فرآیند جامعهپذیری فرزندان و نسل آیندهی جامعه هستند و بر نحوهی مصرف و سبک زندگی نسلهای آتی جامعه تأثیرگذارند. در کشور ما نیز برای دستیابی به دستاوردهای دنیای امروز دگرگونیهایی در گسترهی اجتماع رخ داده که بازتاب عمیق آن، نقش برجستهی زنان در دنیای اشتغال است (توسلی،1387: 56). در دهههای اخیر، زنان که هم حضور بیشتری در عرصههای شغلی و تحصیلی یافتهاند و هم در اثر تغییر سبک زندگی غالباً مسئولیت خرید و تهیه اقلام مصرفی خانوادهها را برعهده گرفتهاند، بیشتر مخاطب تبلیغات مصرفی شدهاند و نحوهی حضور و الگوهای ارزشی و نگرشی و رفتاری آنها تأثیرات فردی و اجتماعی مهمتری بر جای گذارده است. (رفعت جاه،1386: 8- 137).
پژوهشهایی در ایران، حول موضوع مصرف انجام شده که حاکی از وضعیت بحرانی مصرف، بهخصوص در میان جوانان است. به عنوان مثال در پژوهشی با عنوان «روند تجمل گرایی در ایران بین سالهای 1375-1362»، پژوهشگر پس از بررسی 8 گروه کالا در سطح مناطق شهری و روستایی به این نتیجه رسیده است که سهم کالاهای تجملی در طول جنگ روند نزولی داشته ولی پس از پایان جنگ به شدت سیر صعودی یافته است؛ یعنی روند سهم مصرف کالاهای تجملی از کل مصرف خانوارها نشان میدهد که گرایش به مصرف کالاهای لوکس به شدت افزایش یافته است (کریم خان زند، 1375: 165).
ایرانیها از نظر رشد مصرف لوازم آرایش، رتبه 3 را در دنیا دارند. در کشور ما تنها 10 درصد از لوازم آرایش موجود در بازار از مجاری قانونی وارد کشور شده اند. سن مصرف لوازم آرایش به 15 سال رسیده است در حالیکه در کشورهای توسعه یافته، تمایل به آرایش بیشتر در زنان مسن دیده میشود که طراوت و شادابی پوست خود را از دست دادهاند. ایران از نظر تعداد جراحی زیبایی بینی در دنیا مقام اول است. 80 درصد از زنان و 60 درصد از مردان به انجام عمل زیبایی تمایل دارند. رئیس انجمن جراحان پلاسیتک و زیبایی بیان میکند
که 60 تا70 درصد از تقاضاهای جراحی زیبایی بهویژه جراحی بینی غیرضروری است. (ترکاشوند، 1388، 36). این آمار و ارقام نشان میدهد که جامعهی ایران روزبه روز به سمت تجملی شدن یا به عبارتی به نمایش درآوردن بیشتر خود تمایل پیدا میکنند و هزینههای هنگفتی برای در معرض توجه قرار دادن خود پرداخت میکنند.
علی خواه معتقد است بر طبق پژوهشهای انجام شده در سالهای اخیر، عناصر نظام ارزشی جامعه از وضعیت مذهبی- معنوی به اولویت و غلبهی عناصر مادی و در نتیجه انتظارات مصرفی در حال جابجایی است. (علی خواه، 1387: 250) جدا از آن که بروز این تحولات را تا چه میزان گسترده و یا محدود بپنداریم و جدا از آن که چه داوری ارزشی از این تحولات داشته باشیم، نباید از اهمیت و تأثیرات آن در سطح زندگی روزمره غافل شد (شالچی، 1387: 112).
در ارتباط با مصرف اولین بحث که به ذهن میرسد ارتباط طبقه با مصرف نمایشی است. تأثیر طبقه شغلی بر الگوی مصرف در دو شکل عمده در نظر گرفته میشود. اول از همه سطح درآمد مهم بود. در نظام طبقه بندی بعضی از شغلها حتی اگر درآمد اعضای آن کمتر از درآمد طبقه پایینتر باشد، به علت منزلت اجتماعی بالاتر در جایگاه بالاتری قرار دارد. دیگر اینکه منزلت اجتماعی بالاتر یک شغل، مرتبط با صلاحیتهای تحصیلی میباشد. لذا، سطوح تحصیلی به علت اینکه بر الگوی مصرف تأثیر میگذارد مهم هستند. به نظر باکاک برای زنان نقشهای شغلی مبنایی بود تا هویت اجتماعی و روانشناسیشان را بر آن بنا کنند. باکاک در تبیین جایگاه نوع فعالیت زنان عنوان میکند زنان برای فراهم نمودن کالاهای مصرفی، شغلهای موقت را انتخاب میکنند (باکاک، 2001: 33). پس زنان از طریق شغلهایی که دارند میتواند نقش مؤثری در مصرف کالاها داشته باشند.
بوکان از شهرهای مهم کردنشین در شمال غربی ایران و در استان آذربایجان غربی واقع شده است و چهارمین شهر کردنشین ایران به شمار میآید. طبق سرشماری سال1390، جمعیت بوکان 170600 تن بوده و سومین شهر پرجمعیت استان آذربایجان غربی محسوب میشود. بوکان دومین شهر مهاجرپذیر ایران، و دومین شهر بعد از ارومیه نسبت به سطح باسوادی در استان میباشد. عروس کردستان از القاب بوکان میباشد. موقعیت ممتاز جغرافیای و امنیت نسبی، بوکان را به منطقه مهمی تبدیل کرده است. این شهر با قرارگیری بر سر راههای ارتباطی سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به ویژه نزدیکی به منطقه تجاری بانه از موقعیت ویژهای برخوردار است بطوری که در آینده می تواند به دروازهی تجاری تبدیل شود.
بوکان به دلیل موقعیت جغرافیای و استراتژیکی فوق العاده و نیروی انسانی تحصیل کرده در تجارت(صادرات و واردات) دارای مزیت نسبی است. این شهر در مسیر ارتباطی ارومیه، تبریز و با مناطق کردنشین ایران و نیز شهر سردشت دارای جاده بین شهری میباشد. بیشتر کالاهای وارداتی اقلیم کردستان عراق از طریق سردشت به شهر بوکان انتقال مییابند . سهم بوکان از صنعت آذربایجان غربی 7/6 درصد است. جمعیت شهر بوکان در شش ماه دوم هر سال بیش از 17000 نفر افزایش مییابد که ناشی از مهاجرت فصلی مردم عنوان شده است. 71 درصد از جمعیت کل شهرستان مربوط به جمعیت شهری است. مطابق با همین روند، بوکان در سالیان اخیر همراه با گسترش شهرگرایی، رشد صنعت، اشتغال بیشتر زنان و تولید انبوه کالاها و به مدد رسانههای ارتباطی چون ماهواره و موج تبلیغات کالاها با پدیدهی مصرفگرایی در اشکال گوناگون مواجه شده است. به طوری که، با بالا رفتن سطح زندگی و رفاه، نیازهای تفریحی و گذران اوقات فراغت بصورت هرچه بهتر و مرفهتر دغدغهی اصلی افراد گشته است. همه این عوامل میتوانند زمینه را برای مصرف بیشتر و به ویژه مصرف نمایشی و تجملاتی بودن افراد فراهم آورد.
بنابراین، میتوان عنوان کرد که این پژوهش کاربردی است و یافتههای آن میتواند گوشهای از مشکلات مربوط به زنان را هموار کند. همچنین نتایج این تحقیق میتواند مورد استفاده دستگاههای اجرایی و سیاست گذاری همچنین فرمانداری، کانون امور بانوان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و…. در بوکان مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، مسأله حایز اهمیت این است که به بررسی وضعیت مصرف در بین زنان شاغل و خانه دار پرداخته شود. بنابراین، سوال اساسی این پژوهش این میباشد که آیا زنان شاغل و خانهدار در مصرف نمایشی دارای تفاوت هستند یا خیر؟ و عوامل تأثیرگذار بر آن کدامند؟ این پژوهش درصد پاسخگویی به این سؤالات است.
1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
مصرف آشکار توسط تعدادی از نویسندگان در گذشته مورد مطالعه قرار گرفته است. با این حال، بیشتر مطالعات با توسعه نظریه وبلن و یا مصرف آشکار با انواع دیگر مصرف از جمله پایگاه مصرف در ارتباط است. بنابراین، این پژوهش به این دلیل حائز اهمیت است که بحث در مورد وضعیت مصرف نمایشی و عوامل مؤثر بر آن را با توجه به مباحث جامعه شناسی بررسی و شناسایی میکند. در نگاه نخست، باید عنوان کرد که برخی از رفتارهای اجتماعی خانواده که همواره مورد مشاهده قرار میگیرند، نیازمند تحلیل است. با اندکی مبالغه، میتوان خانواده و اجتماع را آینهی تمام نمای یکدیگر دانست.
بسیاری از مسائل اجتماعی، بازگویهای از مسائل خانواده و نشانگر سبک زندگی حامل بر خانواده است و بسیاری از موضوعات اجتماعی، چه در حوزه سیاست و چه در حوزه فرهنگ و اقتصاد، در خانواده بازتاب مییابد. تحولات سریع جوامع در قرون اخیر که بر ارزشها و رفتارهای افراد نیز تأثیر گذاشته و هم از تحولات اجتماعی تأثیر پذیرفته ، نگرانیهای زیادی را در ارتباط با سطح مصرف و رفتارهای مصرفی افراد به ویژه زنان در پی داشته است. اگرچه افزایش میزان مصرف کالاهای مختلف را در دو دههی اخیر میتوان نشانهی رشد اقتصادی وتوسعهی رفاه عمومی قلمداد کرد، این مصرف به ویژه در برخی از مرزها چنان بیرویه است که میتواند نشانهی یک ناهنجاری رفتاری اجتماعی در جامعه کنونی باشد، بدیهی است اصلاح هر گونه رفتار فردی و اجتماعی بیش از هر چیز مستلزم مطالعه و شناخت علمی آن است تا بتوان ساختارهای بنیادی و درونی این مسئله را شناسایی کرد (رفعت جاه، 1386: 8- 137). ساختارهای درونی جامعهی بوکان در طی چند سال اخیر دچار تغییر و تحولاتی شده است. افزایش جمعیت، گسترش تحرک بیشتر، بالا رفتن سطح تحصیلات افراد به ویژه در بین زنان ، توسعه اقتصادی و ارتباط با سرچشمه های تجاری در بانه، سردشت و عراق و تبریز توانسته است تنوعات زیادی را در زمینه لوازم خانگی،پوشاک و پارچه، لوازم آرایشی و… ایجاد کند و بنابراین زنان بوکانی برای خرید دارای انتخاب زیادی هستند که نتیجهی آن گسترش مصرفگرایی بیشتر در بین آنان میباشد. بنابراین برای اینکه بتوان موضوع مصرف و ساختارهای دخیل در آن را درک کرد باید ابتدا آن را خوب شناخت و مورد بررسی دقیق قرار داد.
در جوامع نوین، مصرفگرایی به یک فعالیت اجتماعی اصلی تبدیل شده است و اکثر خانوادهها این فعالیت را انجام میدهند. کارکرد نمایشی مصرف ناشی از این واقعیت در دنیای مدرن است که جهتگیری مصرف تنها ناشی از ضرورت رفع نیازهای زیستی نیست؛ بلکه انتخابی است که هویت متمایز را آشکار میسازد. امروزه مصرف و نیاز از هم فاصله گرفتهاند و شکافی بین آنها به وجود آمده به نحوی که دیگر مصرف انسانی مطابق با نیازهای انسانی نیست؛ بلکه مصرف چیزی بیش از آن است و آن شکاف را مصرف گرایی پر کرده است. (موحدو دیگران، 1389: 8). بنابراین برای شناخت بهتر مسائل و علت رفتار و کنش افراد باید شرایط و زمینهی بروز آن رفتار را مورد بررسی و شناخت قرار داد تا بتوان برای برنامهریزی در جهت بهبود آن اقدام کرد.
همچنین از آنجا که اثرگذاری فرهنگی بر جامعهی زنان، صرفاً از طریق پرداختن صوری و سطحی به ارزشها در سطح نهادهای رسمی نیست، برنامه ریزی فرهنگی نیز نیازمند شناخت محیط عمل انسان است. انسانها به سبب برخورداری از توان ذهنی، ارزشها و نگرشهای خود، اقدام به تفسیر برنامهها میکنند و واکنش نشان میدهند( فاضلی،1382: 27 ). بنابراین پیش شرط هرگونه برنامه ریزی فرهنگی، شناخت جامعه مورد نظر، جهت پیش بینی تفاسیر و واکنشهای احتمالی است. از سوی دیگر، روندهای تحولات فرهنگی کشور - جدا از آنکه این تحولات تا چه حد گسترده یا محدود و یا مثبت و منفی شمرده میشود – نشان از تحولات در حوزه زنان و خانواده دارد که نباید از اهمیت تحولات فرهنگی در سبک زندگی غافل شد. این واقعیت را باید در نظر داشت که زن ایرانی از تجربهها و اهداف و خواستههای متفاوتی با زنان دیگر برخوردار است (کرمی قهی و زادسر، 1392: 88). در کنار تحولات کشور، زنان بوکانی نیز تحت تأثیر این تغییر و تحولات قرار گرفته اند و جریانهای فرهنگی آنان را بیشتر به عرصهی اجتماع کشانده است.
1-4- اهداف تحقیق
هدف بنیادین این پژوهش تحلیل اجتماعی و شناسایی عوامل مؤثر بر مصرف نمایشی در بین زنان شاغل و خانه دار میباشد. رسیدن به این تحلیل نیازمند شناسایی عوامل تأثیرگذار بر مصرف نمایشی در بین زنان است. در این راستا پژوهش حاضر سعی میکند که ضمن ارائه تحلیل اجتماعی مصرف نمایشی، عوامل شاخص و مهمی که در این امر ضروری میباشند به طور دقیقتری بررسی، شناسایی و عملیاتی شوند و به نوعی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن مورد ارزیابی قرار گیرد. لذا هدف این پژوهش بررسی مؤلفههای تأثیرگذار در رابطه با مصرف نمایشی است. بطوری که یافتههای این پژوهش بتواند سیاستگذاران را در کاهش مصرف نمایشی در بین زنان یاری رساند و الگوی درست مصرف را در بین زنان ترویج دهد. در این پژوهش متغیرهای دینداری، انگیزه تمایز، میزان استفاده از رسانه، علاقه به جلب توجه، طبقهی (پایگاه اقتصادی- اجتماعی) فرد، سرمایههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرند و این متغیرها از درون چارچوب نظری مطرح شده در ارتباط با مصرف نمایشی بیرون کشیده شده است و ارتباط هر کدام از این متغیرها با مصرف نمایشی در دو گروه از زنان شاغل و خانهدار مورد بررسی قرار میگیرد. در نهایت متغیرهای تأثیرگذار بر مصرف تعیین میشوند.
علاوه بر این ، پژوهش حاضر اهداف فرعی دیگری را نیز به شرح زیر دنبال میکند: