وبلاگ

توضیح وبلاگ من

اثر 12 هفته تمرین هاتا یوگا (روش تیموتی مک کال) برسطوح سرمی ویسفاتین، رزیستین،هموگلوبین گلیکوزیله

مطالعات همه­گیرشناسی ارتباط مستقیمی را بین نداشتن فعّالیّت­ بدنی و بروز و ظهور عوامل خطرزای قلبی- عروقی از جمله پرفشار خونی، مقاومت به انسولین، انواع دیابت، دیس- لیپیدمی و چاقی نشان داده­اند. رابطه بین فعّالیّت بدنی و مقاومت به انسولین اولین بار در سال 1945 پیشنهاد شد. سپس مطالعات مداخله­گر و مقطعی رابطه بین فعّالیّت بدنی و حسّاسیت به انسولین را نشان دادند. مطالعات مقطعی مقادیر پایین­تر انسولین و سطوح بالاتر حسّاسیت به انسولین را در ورزشکاران، وقتی که با افراد غیر فعّال مورد مقایسه قرار گرفته اند، نشان داده­اند (سیولیک و گومیراز، 2004). اثر تمرین بدنی روی حسّاسیت انسولینی از 12 تا 48 ساعت پس از جلسه تمرین مشاهده شده است و 3 تا 5 روز پس از آخرین جلسه تمرین به حالت اولیه بر می­گردد و این حالت با ضرورت توجه به توالی و نظم برنامه تمرینی بدنی تقویّت می­شود (اریکسون و همکاران، 1997). در یک مطالعه نشان داده شده است که در افراد مبتلا به مقاومت به انسولین، حسّاسیت به انسولین به مقدار 22 درصد پس از اولین جلسه بهبود می­یابد و 42 درصد نیز پس از 6 هفته تمرین و این نشان دهنده اثر کوتاه مدّت و بلند مدّت تمرین بدنی روی حسّاسیت به انسولین است (پرسگین و همکاران، 1996).

 

 

چنین به نظر می­رسد که برخی از اثرات ورزش یوگا مانند کاهش فشار خون، کاهش قند خون، کاهش کلسترول خون، بهبود کیفیّت زندگی، افزایش اعتماد به نفس، بهبود افسرگی، اضطراب، استرس و کیفیّت خواب و همچنین افزایش انعطاف پذیری، ثبات عضلانی و افزایش دامنه حرکت در عضلات در افراد دیابتی موجب بهبود بیماری دیابت و بهبود وضعیّت زندگی افراد دیابتی می­گردد (مانجوناس و تلس، 2005؛ اوکن و همکاران، 2006).

 

 

یانگ و همکاران (2011)، با استفاده از یک برنامه 3 ماهه تمرین یوگا در افراد دیابتی نوع 2 دریافتند که این مدت تمرین یوگا تأثیر معناداری بر وزن، فشار خون سیستولیک، فشار خون دیاستولیک، انسولین، کلسترول تام و تری گلیسرید این افراد داشت. همچنین الکساندر (2012)، الگوهای تمرین یوگا و و فعّالیّت بدنی پس از یوگا در افراد دیابتی را مورد بررسی قرار دادند. آن­ها دریافتند تمرین یوگا باعث بهبود کیفیّت زندگی در افراد دیابتی می­شود. از طرفی فوکوهارا و همکاران (2005)، دریافتند که سطوح ویسفاتین پلاسما به طور مثبت و معناداری با مقدار چربی احشایی و جلدی همبستگی دارد. همچنین قنبری نیاکی و همکاران (2010)، اثر یک وهله فعّالیّت شدید را بر غلظت ویسفاتین، انسولین، لاکتات و گلوتاتیون بررسی کردند. آن­ها مشاهده کردند که غلظت ویسفاتین، انسولین و گلوکز بلافاصله بعد از فعّالیّت به­طور معنی­داری افزایش پیدا کردند، اما بعد از 45 دقیقه به حالت اول خود برگشتند. همچنین برما و همکاران (2008)، به بررسی اثر میزان ویسفاتین در افراد دیابتی و غیر دیابتی چاق پس از دو ماه تمرین ورزشی پرداختند. آن­ها دریافتند که بعد از تمرینات ورزشی، غلظت ویسفاتین به طور معنی­داری در گروه بیماران دیابتی نوع 2 بیشتر از گروه افراد چاق غیر دیابتی بود. همچنین کادوگلوا و همکاران (2007)، به بررسی اثر ورزش بر سطوح رزیستین در بیماران دیابتی نوع 2 پرداختند، داده­ها نشان داد که غلظت رزیستین به طور معنی­داری با تمرینات ورزشی کاهش یافت. آن­ها پیشنهاد کردند که تمرینات ورزشی بدون کاهش وزن موجب کاهش رزیستین و سایتوکاین­های التهابی در بیماران دیابتی نوع 2 می­شود. رشیدلامیر و همکاران (2013)، به بررسی اثر تمرین هوازی بر سطوح رزیستین سرم زنان جوان فعّال پرداخت، آن­ها دریافتند، 8 هفته تمرین هوازی بر زنان جوان فعّال علاوه بر کاهش وزن و درصد چربی باعث کاهش سطوح رزیستین سرم شد که این موارد می­تواند مؤثر بر کاهش خطر بیماری قلبی- عروقی در بیماران دیابتی گردد.

 

 

در مجموع، آنچه که از مطالب ارائه شده بر می­آید این است که هنوز ارتباط بین ویسفاتین و رزیستین و مقاومت انسولینی با توجه به عدم سازگاری نتایج بدست آمده در تحقیقات مشخص نیست. همچنین اثر ورزش یوگا به عنوان ابزاری برای درمان دیابت، نیز بر سطوح ویسفاتین و رزیستین در پاره­ای از ابهام باقیمانده است. بنابراین، این موضوع که ممکن است ورزش یوگا با ویژگی ضدالتهابی خود موجب بهبود سطوح ویسفاتین و رزیستین پلاسما، مقاومت به انسولین و همچنین عوامل خطرزای قلبی- عروقی شود، به نظر دارای اهمیّت قابل توجهی می­باشد. از آنجائیکه مرور پیشینه تحقیقی نمی­تواند به طور مناسب و دقیقی نمائی از اثرات تمرین بر سطوح خونی ویسفاتین و رزیستین پلاسما ارائه کند؛ و تاکنون مطالعات اندکی به بررسی تغییرات خونی این آدیپوکین­ها پس از ورزش یوگا در افراد دیابتی پرداخته­اند، بررسی اثر تمرینات ورزشی به­ویژه تمرین یوگا بر عوامل خطرزای التهابی قلب و عروق و دیابت که همواره به عنوان برنامه­های درمانی و تندرستی پیشنهاد می­شود، می­تواند مورد توجه محققان قرار گیرد. تحقیق حاضر به منظور پاسخ به سوالات زیر قصد دارد به بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر سطوح ویسفاتین و رزیستین پلاسما، مقاومت به انسولین، گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و نیم­رخ چربی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بپردازد.

 

 

1-3   ضرورت انجام تحقیق

 

 

دیابت نوع 2 به سرعت در دنیا در حال افزایش می­باشد. در سال 2000 ، 171 میلیون نفر در دنیا مبتلا به دیابت بودند و این میزان تقریباً درسال 2030 به 366 میلیون خواهد رسید (آندریولی). بین 85-90 % این افراد مبتلا به دیابت نوع 2 هستند. این بیماری باعث ایجاد یک بار سنگین بر سلامتی انسان می­شود، و عواقب آن روی سیستم عصبی کلیه و اختلال در بینایی است (استفان و همکاران، 2001). امروزه دیابت نوع 2 به میزان بسیار وسیعی در سنین جوانی نیز مشاهده می­شود. دیابت نوع 2 اغلب نتیجه شیوه زندگی نامناسب می­باشد. تعداد زیادی از مردم که دچار این بیماری هستند چاق و غیر فعّال و بدون فعّالیّت فیزیکی می­باشند (استفان و همکاران، 2001).

 

 

در بین راهکارهای پیشگیرانه و درمانی، انجام فعّالیّت­های بدنی با شدّت پایین تا متوسط پیشنهاد شده است. مطالعات همه گیرشناسی پیشنهاد می­کند که داشتن یک زندگی فعّال که در آن برنامه­های منظم ورزشی گنجانده شده باشد، موجب جلوگیری از ابتلا و افزایش بیماری­ها می­شود. همچنین اثرات طولانی مدّت یوگا در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 بر شاخص­های التهابی مشخص نشده است. اما به طور محتمل بیان شده که، افرادی که از یک برنامه طولانی مدّت تمرین یوگا استفاده کرده­اند، بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی در ارتباط با سلامت را تجربه کرده­اند (یانگ و همکاران، 2011؛ الکساندر، 2012).

 

 

از این رو، مطالعه روی پپتیدهای تنظمی و عمل آنها بر پانکراس می­تواند موجب افزایش دانش درباره نقش آن­ها در عملکرد سلول­های بتا و دیابت نوع2 شود. دانش بدست آمده می­تواند برای یک برنامه­ریزی و استراتژی جدید برای پیشگیری و درمان بیماری مفید باشد و از آنجا که شیوع این بیماری رو به رشد است، برای افزایش سلامتی عمومی، در جائیکه سؤال چگونه زیستن (شیوه زندگی) برای مواجهه با بیماری مطرح می­شود، ضرورت انجام تحقیقات بیشتر، اهمیّت پیدا می­کند.

 

 

1-4  اهداف تحقیق

 

 

1-4-1  هدف کلی

 

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر غلظت ویسفاتین، رزیستین سرم، مقاومت به انسولین و نیم­رخ لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

 

1-4-2  اهداف جزئی

 

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر غلظت پلاسمایی ویسفاتین زنان مبتلا به دیابت نوع2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر غلظت پلاسمایی رزیستین زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر گلوکز ناشتای زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر هموگلوبین گلیکوزیله زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر TG زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر LDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر HDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر VLDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

    • بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر کلسترول تام زنان مبتلا به دیابت نوع 2

 

 

 

1-5  فرضیه­های تحقیق

 

 

 

    • فرضیه اول: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر غلظت ویسفاتین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد

 

 

    • فرضیه دوم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر غلظت رزیستین زنان مبتلا به دیابت نوع2 دارد

 

 

    • فرضیه سوم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد

 

 

    • فرضیه چهارم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر گلوکز ناشتای زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد

 

 

    • فرضیه پنجم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر هموگلوبین گلیکوزیله زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
    • دانلود مقالات

    •  

 

 

    • فرضیه ششم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر LDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد

 

 

    • فرضیه هفتم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر HDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد

 

 

    • فرضیه هشتم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر VLDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد

 

 

    • فرضیه نهم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر TG زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد

 

 

    • فرضیه دهم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنی­داری بر کلسترول زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد

 

 

 

1-6  متغیر­­های تحقیق

 

 

1-6- 1 متغیر­های مستقل

 

 

 

    • تمرین یوگا: متغیر مستقل مطالعه حاضر تمرین هاتا یوگا شامل حرکات کششی و نرمشی ویژه هاتا یوگا (پاوان موکت آسانا)، حرکات اصلی (آساناها)، تمرین هوازی سلام بر خورشید (سوریاناماسکار)، تمرینات تنفسی ویژه بیماران دیابتی، تنفس شکمی (کاپالابهاتی)، تحت عنوان (پرایاناما)، آرام سازی بدن (مراقبه)، آرامش روح و روان (نیایش)، بود.

 

 

 

1-6-2 متغیر­­­های وابسته

 

 

 

    • غلظت ویسفاتین پلاسما

 

 

    • غلظت رزیستن پلاسما

 

 

    • شاخص مقاومت به انسولین

 

 

    • گلوکز ناشتا

 

 

    • هموگلوبین گلیکوزیله

 

 

    • TG

 

 

    • LDL

 

 

    • HDL

 

 

    • VLDL

 

 

    • کلسترول تام

 

 

 

1-7  محدوده تحقیق

 

 

 

    • نداشتن هرگونه عوارض دیابتی (نوروپاتی، نفروپاتی، رتینوپاتی)

 

 

    • تحت درمان نبودن با انسولین

 

 

    • عدم شرکت در فعّالیّت­های ورزشی به مدّت بیش از 20 دقیقه یا هر گونه تمرین­های هوازی و مقاومتی منظم در طی 6 ماه گذشته

 

 

    • عدم تغییر داروی خوراکی پایین آوردن قند خون، چربی، ضد فشار خون در طی دو ماه گذشته

 

 

    • عدم کاهش وزن بیش از 5 در صد در طی دو ماه گذشته

 

 

    • نداشتن چاقی بیش از حد ( (BMI<40

 

 

    • عدم مصرف داروهای هورمونی و هورمون درمانی مانند تیرو ئید و غیره

 

 

    • یائسه نبودن آزمودنی­ها

 

 

    • عدم مصرف مشروبات الکلی، سیگار و مواد مخدر

عکس مرتبط با سیگار

 

 

1-8 محدودیت های غیر قابل کنترل

 

 

در محدوده زمانی اجرای برنامه، موارد زیر در کنترل دقیق پژوهش گر نبود.

 

 

 

      • شرایط فردی و روانی آزمودنی ها (از آزمودنی ها خواسته شد الگوی عمومی فعّالیّت­های مرتبط با سبک زندگی خود را به طور مستمرگزارش کنند تا با بازخورد لازم برای حفظ کیفیت برنامه ارائه شود).

 

 

      • تغذیه آزمودنی­ها (از کلیه آزمودنی­ها که الگوی تغذیه­ای متداول خود را تغییر ندهند، همچنین از بیماران دیابتی خواسته شد داروی ضد دیابت و ضد فشار خون را در طی اجرای مطالعه حفظ کنند، سه مقطع زمانی یک هفته پیش از فعّالیّت، هفته ششم و هفته پایانی سطح انرژی دریافتی و هزینه انرژی روزانه را که با (پیوست) اندازه­گیری می­شد اطلاع رسانی کنند.

 

 

 

1-9  تعریف اصطلاحات و واژه­های پژوهش

 

 

1-9-1 تعریف نظری

 

 

ویسفاتین:

 

 

یک مولکول شبه سایتوکینی است که اثر اینترلوکین 7 و عامل سلول بنیادی بر شکل گیری کلونی pre-B-lymphocyte را افزایش می­دهد و همچنین در عضلات اسکلتی، کبد، و مغز استخوان وجود دارد (رونگ­واوسک و همکاران، 2002). به علاوه، گزارش شده که PBEF یک سایتوکین التهابی بوده و در نوتروفیل­ها تنظیم مثبت می­شود و مانع از آپوپتوزیس نوتروفیل­ها در التهاب و عفونت ایجاد شده، می­شود و یا آنرا به تأخیر می­اندازد (یانگ و همکاران، 2006).

 

 

رزیستین:

 

 

در پاتولوژی مقاومت انسولینی ناشی از چاقی و دیابت نوع 2 نقش دارد و در سال 2001 با عنوان ژن تنظیم منفی TZD در آدیپوسیت موش­ها کشف شد (پراونس و همکاران، 2003).

 

 

رزیستین در انسان­ها به طور کلی به وسیله سلول­های تک هسته ای گردش خون تولید و ترشح می­شود (هلیبرون و همکاران، 2004). مطالعات انسانی انجام شده در سال­های اخیر یافته­های متناقضی را در مورد نقش رزیستین در متابولیسم گلوکز گزارش کردند. چند گروه پیشنهاد کردند که سطوح رزیستین با چاقی، مقاومت انسولینی و دیابت نوع 2 ارتباط دارد (اوچی و همکاران، 2007). اما گروه­های دیگر تغییراتی در سطوح رزیستین در چنین شرایطی مشاهده نکردند(گبر و همکاران، 2005).

بررسی شیوع و مکانیزم آسیب­های زانو در تکواندوکاران مرد حرفه­ای ایران

مطالعه و بررسی آسیب های ورزشی و شناخت عوامل ایجاد کننده و برنامه­ریزی جهت پیشگیری از آنها در ورزش حرفه­ای امروزی از اهمیت و جایگاه ویژه­ای برخوردار است. چرا که بروز این آسیب­ها سالیانه مخارج سنگینی بر دوش باشگاه­های ورزشی وارد می­کند(3). ورزش تکواندو از سبک­های غنی و زیربنایی هنرهای رزمی است که سابقه­ی آن به 1500 سال قبل برمی­گردد. شیوهء مبارزه در آن آزاد و به گونه­ای است که از دست­ها و پاهای غیرمسلح برای ضربه زدن و دفاع در برابر حریف استفاده می­شود. در این ورزش ضربه به سر و صورت حریف آزاد است. به دلیل طبیعت برخوردی ورزش تکواندو و استفادهء زیاد از حرکاتی مانند ضربه­زدن، ساق­به­ساق شدن و افتادن، میزان شیوع آسیب در این رشته­ی ورزشی در سطح بالایی است(4و11).

 

 

 

در بین رشته­های مختلف ورزشی، ورزش تکواندو را می­توان به دلیل جذابیت­های خاصش، پرطرفدارترین ورزش رزمی در بین کشورها و ملت­ها معرفی نمود. چرا که در حال حاضر بیش از 150 کشور، این ورزش را بعنوان یکی از ورزش­های رسمی کشور خود پذیرفته­اند(2). این رشته­ی ورزشی در 140 کشور دنیا به صورت رسمی دنبال می­شود و 120 کشور به صورت رسمی در فدراسیون جهانی تکواندو عضوند(11). در ایران علاقمندان زیادی به ورزش پرتحرک تکواندو می­پردازند بطوریکه این ورزش بصورت یک ورزش مدرسه­ای در آمده است(3).

 

 

 

در مطالعه­ای  بیرر و هالبروک در طول 18 سال به بررسی شیوع آسیب­های ورزش­های رزمی پرداختند که نتایج آن 36 درصد آسیب در تکواندو و 31 درصد در کاراته و 7 درصد در جودو را نشان داد(12). تحقیقات گذشته بالاترین ناحیه شیوع آسیب تکواندوکاران را اندام تحتانی با میانگین 64/53 درصد گزارش کردند. در این میان مفصل زانو یکی از شایعترین محل­های بروز آسیب در اندام تحتانی محسوب می­شود(13).

 

 

 

مفصل زانو در حقیقت بزرگترین مفصل بدن و یکی از مهمترین مفاصل بدن از لحاظ ایجاد ثبات و استحکام تحمل وزن بدن است. با وجود این به دلایلی همچون فشار نسبتا زیاد و بافت عضلانی نا متعادل از آسیب­پذیرترین مفاصل بدن بشمار می رود(14). ورزش تکواندو به دلیل طبیعت برخوردی، دارای 80 درصد تکنیک­های ضربه است(13). بدلیل اینکه در این ورزش حدود 90 درصد از ضربات از طریق خم و راست شدن زانو به بدن حریف وارد می­شود دور از ذهن نخواهد بود که زانوها در معرض آسیب بیشتری قرار داشته باشند(3).

 

 

 

اولسن و همکاران(2006) به این مطلب اشاره کردند که بهترین راهبرد جلوگیری و پیشگیری از آسیب شناسایی فاکتورهایی است که موجب بروز آسیب می­شوند(15). در سالهای گذشته تحقیقات چندی در جهت ارزیابی میزان آسیب­های رخ داده در ورزش­های رزمی بخصوص تکواندو صورت گرفته است ولی تحقیقاتی که بطور اختصاصی آسیب­های مفصل زانوی تکواندوکاران را ارزیابی کند یافت نشده است. لذا هدف از این تحقیق بررسی شیوع و مکانیسم آسیب­های مفصل زانو در تکواندوکاران حرفه­ای است.

 

 

 

1-3-  اهمیت و ارزش تحقیق

 

 

 

تکواندو یکی از هنرهای رزمی است که می­توان آن را بعنوان اولین ورزش رزمی المپیکی مطرح کرد. هم­اکنون تکواندو را می­توان بعنوان پر طرفدارترین ورزش رزمی در جهان معرفی کرد. در ایران نیز این ورزش حدود 40 سال سابقه دارد و افراد زیادی به صورت آماتور و حرفه­ای به این ورزش مشغولند(2). به دلیل ماهیت مبارزه­ای و رقابتی این رشته ورزشی، احتمال بروز آسیب ورزشکاران این رشته در سطح بالایی است(4و11). یکی از شایعترین مفاصل آسیب­پذیر در تکواندوکاران مفصل زانو می باشد.

 

 

 

هر ساله مبالغ هنگفتی صرف درمان آسیب­های ورزشی در ورزشکاران می­شود که مفصل زانو از جمله این آسیب­هاست که پس از آسیب، ورزشکاران را تا مدتی از صحنه ورزش دور می­کند. و این از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد(16).

عکس مرتبط با اقتصاد

 

اولسن و همکاران (2006) به این مطلب اشاره کردند که بهترین راهبرد جلوگیری و پیشگیری از آسیب شناسایی فاکتورهایی است که چگونگی اتفاق افتادن آسیب را شرح می­دهد(15). بنابراین بررسی آسیب­های مفصل زانو در ورزش تکواندو با توجه به سیل عظیم طرفداران و ورزشکارانی که در این رشته فعالیت دارند و همچنین شیوع زیاد آسیب­های زانو در این ورزش(2)، توجه ویژه­ای را می­طلبد. در تحقیقات گذشته آسیب­های مفصل زانو در ورزش تکواندو کمتر مورد توجه و بررسی واقع شده است و تا کنون اطلاعات مفیدی در این زمینه ارائه نشده است، بنابراین ضرورت انجام یک بررسی و تحقیق علمی در این زمینه جهت بالا بردن میزان آگاهی افراد به منظور پیشگیری از وقوع آسیب کاملا احساس می شود، لذا هدف از این تحقیق بررسی شیوع علل و مکانیسم آسیب­های مفصل زانو در تکواندوکاران حرفه­ای است.

 

 

 

1-4-   اهداف تحقیق

 

 

 

1-4-1-  هدف کلی

 

 

 

بررسی شیوع و مکانیزم آسیب­های زانو در تکواندوکاران حرفه­ای ایران.

 

 

 

1-4-2-  اهداف فرعی تحقیق

 

 

 

    1. تعیین شیوع آسیب­های زانو در تکواندوکاران لیگ برتر ایران.

 

 

    1. تعیین مکانیزم آسیب رباط متقاطع قدامی در تکواندوکاران حرفه­ای ایران.

 

 

    1. تعیین مکانیزم آسیب رباط متقاطع خلفی در تکواندوکاران حرفه­ای ایران.

 

 

    1. مقایسه میزان بروز آسیب­های زانوی تکواندوکاران حرفه­ای ایران در پای برتر با پای غیر برتر آنها.

 

 

    1. مقایسه میزان بروز آسیب­های زانوی تکواندوکاران حرفه­ای ایران در پای اتکا با پای ضربه­ی آنها.

 

 

    1. مقایسه تکواندوکاران دارای آسیب ACL با تکواندوکاران دارای آسیب PCL از لحاظ بروز آسیب در پای برتر یا پای غیر برتر آنها.

 

 

    1. مقایسه تکواندوکاران دارای آسیب ACL با تکواندوکاران دارای آسیب PCL از لحاظ بروز آسیب در پای ضربه یا پای اتکای آنها.

 

 

    1. مقایسه تکواندوکاران دارای آسیب ACL با تکواندوکاران دارای آسیب PCL از لحاظ موقعیت پای آسیب دیده در لحظه بروز آسیب.
    2. پروژه دانشگاهی

    3.  

 

 

    1. مقایسه میزان بروز آسیب­های زانوی تکواندوکاران حرفه­ای ایران در دو حالت حمله و دفاع.

 

 

    1. مقایسه میزان بروز آسیب­های زانوی تکواندوکاران حرفه­ای ایران در مسابقه و تمرین.

 

 

    1. مقایسه میزان بروز آسیب­های زانوی تکواندوکاران حرفه­ای ایران در راندهای مختلف مسابقه.

 

 

    1. مقایسه نوع آسیب­های مفصل زانو “کشیدگی، پارگی، در­رفتگی” در تکواندوکاران حرفه­ای ایران.

 

 

    1. مقایسه میزان بروز آسیب­های زانوی تکواندکاران حرفه­ای ایران در زمان­های مختلف لیگ برتر تکواندو.

 

 

 

1-5-  فرضیه­ها یا سوالهای ویژه تحقیق

 

 

 

    1. بین میزان بروز آسیب در اجزای آناتومیک مختلف موجود در زانوی تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین مکانیزم­های مختلف بوجود آورنده آسیب رباط متقاطع قدامی، در تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین مکانیزم­های مختلف بوجود آورنده آسیب رباط متقاطع خلفی، در تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین میزان بروز آسیب درپای برتر و پای غیر برتر در تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین میزان بروز آسیب در پای ضربه و پای اتکا در تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین تکواندوکاران دارای آسیب ACL و تکواندوکاران دارای آسیب PCL از لحاظ بروز آسیب در پای برتر و پای غیر برتر آنها تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین تکواندوکاران دارای آسیب ACL و تکواندوکاران دارای آسیب PCL از لحاظ بروز آسیب در پای ضربه و پای اتکای آنها تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین تکواندوکاران دارای آسیب ACL و تکواندوکاران دارای آسیب PCL از لحاظ موقعیت پای آسیب دیده در هنگام بروز آسیب تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین میزان بروز آسیب در دو حالت حمله و دفاع در تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین میزان بروز آسیب در دو زمان تمرین و مسابقه در تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین میزان بروز آسیب در راندهای مختلف مسابقه در تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد

 

 

    1. بین نوع آسیب­های مفصل زانو “کشیدگی، پارگی، در­رفتگی و استخوانی” در تکواندوکاران حرفه­ای ایران تفاوت وجود دارد.

 

 

    1. بین میزان بروز آسیب­های زانوی تکواندکاران حرفه­ای ایران در زمان­های مختلف لیگ برترتکواندو ایران، تفاوت وجود دارد.

 

 

 

1-6-  محدودیت­های تحقیق

 

 

 

1-6-1-  محدودیت­هایی که کنترل آنهادر اختیار محقق نبوده است

 

 

 

چون تحقیق گذشته نگر بوده و از آزمودنی­ها در مورد گذشته سوال شده است امکان دارد اطلاعات راجع به آسیب­های جزیی و خفیف بطور کامل بیاد نیامده باشد. به هر حال برای کاستن از شدت این محدودیت، ابتدا پرسش نامه بطور دقیق و شفاف طراحی شده و سپس منظور و هدف از هر سوال بطور کامل برای فرد آسیب­دیده شرح داده شد. و در آخر مدارک پزشکی بازیکنان آسیب­دیده در باشگاه­ها مورد بررسی قرار گرفت.

 

 

 

1-6-2-  محدودیت هایی که کنترل آنها در اختیار محقق بوده است

 

 

 

برای کنترل برخی عوامل، محدودیت­های زیر از طرف محقق اعمال شده است.

 

 

 

برای کنترل نوع رشته، جامعه آماری فقط به رشته ورزشی تکواندو محدود شده است.

 

 

 

برای کنترل جنس، جامعه آماری فقط به مردان اختصاص داده شد.

 

 

 

برای کنترل میزان تجربه و سطح مهارت، جامعه آماری فقط به تکواندوکارهای حاضر در لیگ برتر  محدود شد.

 

 

 

1-7-  تعریف واژه­ها

 

 

 

1-7-1-  تعاریف نظری

 

 

 

پیچ خوردگی (اسپرین)

 

 

 

اسپرین زمانی رخ می­دهد که بر مفصل و لیگامنت آن نیرویی فراتر از دامنه طبیعی آن وارد شود و تارهای لیگامنت بصورت کامل یا تعدادی تارها، پاره می­شود.که در هنگام اتفاق افتادن این آسیب ممکن است فرد آسیب دیده صدایی شبیه به پوپ بشنود(9).

 

 

 

استرین

 

 

 

استرین زمانی رخ می­دهدکه یک تاندون بر اثر نیرو و فشار بیش از حدکشیده یا پاره (به صورت کامل یا ناقص) شود(9).

 

 

 

در­رفتگی

 

 

 

جابه­جا شدن استخوان در مفصل از جای اصلی خود که ممکن است همراه با پارگی و آسیب به لیگامنت­ها و کپسول مفصلی باشد، را در­رفتگی گویند(9).

 

 

 

شکستگی

 

 

 

زمانی رخ می­دهد که استخوان درز یا شکاف برداشته و یا شکسته شود. شکستگی بسته به نوع آن، همراه با آسیب به بافت نرم اطراف شکستگی و پوست آن ناحیه می باشد(9).

 

 

 

بیش­تمرینی

 

 

 

زمانی ورزشکار دچار بیش­تمرینی می­شود که زمان کافی برای بهبودی و استراحت بعد از تمرین و فعالیت خود نداشته باشد. تکرار فشار بر لیگامنت، تاندون، مفصل و استخوان منجر به ایجاد این آسیب می­شود(9).

 

 

 

1-7-2-  تعارف عملیاتی

 

 

 

بازی خانگی (میزبان)

 

 

 

زمانی که بازی در شهر و یا استادیوم اختصاصی تیم مورد نظر انجام گیرد، بازی خانگی نامیده می­شود.

 

 

 

بازی خارج از خانه(میهمان)

تاثیر بی خوابی بر برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی بازیکنان آماتور فوتبال در پست‌های مختلف بازی

بیشتر ورزشکاران، متخصصان و مربیان ورزشی بر این باورند که استراحت فیزیکی و خواب به مدت زمان کافی برای تمام اجراهای ورزشی و فعالیت های بدنی حیاتی است. اما متاسفانه، شواهد و مدارک کافی برای اثبات این ادعا وجود ندارد. از طرفی، برخی از مدارک موجود پیشنهاد می­کنند که ورزشکاران از تأثیرات بی­خوابی بر اجرا نگران هستند (لگر و همکاران، 2005). با این وجود، در حال حاضر اطلاعات علمی کافی در زمینه تاثیرات فیزیولوژیکی و روانشناختی بی­خوابی وجود ندارد. به طور کلی می­توان گفت که تأثیر بی­خوابی بر عواملی چون قدرت عضلانی، توان هوازی و بی­هوازی و بعضی از متغییرهای فیزیولوژیکی مانند ضربان قلب، تهویه و مصرف اکسیژن) به طور کافی مشخص نشده است (دواسمس و همکاران، 1995). در مورد روابط جنبه­های متعدد خواب و عملکرد ورزشی مطالعات تقریبا اندکی انجام گرفته است. یکی از دلایل اندک بودن مطالعات و شواهد مربوط به این زمینه می­تواند این باشد که اعمال بی­خوابی به آزمودنی­ها می‌تواند از لحاظ اخلاقی با مشکل مواجه است.

 

 

مطالعاتی که برتأثیر بی­خوابی انجام شده است نشان داده‌اند که بی­خوابی 72-30 ساعته واکنش­های قلبی-تنفسی به ورزش و اجرای هوازی و غیرهوازی را تغییر نمی­دهند (کوپس و همکاران، 1993؛ دواسمس و همکاران، 1995). به هر حال مشاهده شده است که 30 ساعت بی­خوابی متغیرهای قلبی-تنفسی در ورزش را کاهش می­دهد (آزبوی و همکاران، 2009). گزارش شده است که اجرای ورزشی در بعضی از افراد می‌تواند نسبت به بی­خوابی حساس باشد و در برخی دیگر چنین نباشد (آزبوی و همکاران، 2009). مطالعات تجربی بسیار کمی بر روی تأثیر بی­خوابی در اجرای ورزشی اجرا شده است (آزبوی و همکاران، 2009). در واقع چند مورد از تحقیقاتی که بر روی تأثیر بی­خوابی بر اجرای ورزش انجام شده است یافته­های متناقضی را گزارش کرده­اند و هیچ تحقیقی نیز به مطالعه تاثیر بی خوابی بر بازیکنان آماتور فوتبال نپرداخته است.

 

 

پیشرفت روزافزون علوم ورزشی و یافته های جدید در قلمرو ورزش و کاربرد آنها در توسعه و بهبود وضعیت جسمانی، روحی و روانی، اجتماعی، فیزیولوژیکی، تکنیکی و تاکتیکی ورزشکاران،موجب جهش حیرت انگیز رکوردها و نتایج حاصل از اجرای حرکات ورزشی شده است. این پیشرفت و ترقی مدیون گزارش های تحقیقی بیشماری است که در زمینه کاربرد علوم ورزشی از قبیل علم تمرین، فیزیولوژی ورزش، روانشناسی ورزش، تغذیه ورزش و غیره صورت گرفته است. فوتبال یکی از رایج ترین و محبوب ترین ورزش ها در جهان محسوب می شود (اکبلوم، 1986؛ تامیلتی، 1993؛ اینکلار، 1994؛ جوردن و همکاران، 1996). در سال های اخیر، مدارس فوتبال حرفه ای متعددی برای تربیت بازیکنان جوان و مستعد در سراسر جهان دایر شده است (استرویر و همکاران، 2004)که نشان از رشد روزافزون آن در بین نوجوانان و جوانان کشورهای جهان دارد. در طی سال های گذشته، اطلاعات علمی قابل توجهی در مورد فیزیولوژی و پزشکی فوتبال جمع آوری شده است. این تحقیقات عمدتا نیمرخ آنتروپومتریک و فیزیولوژیک ایده آل بازیکنان نخبه و آماتور فوتبال در آمریکا و غرب اروپا را ارزیابی کرده اند، در حالی که اطلاعات توصیفی در مورد ویژگی های بازیکنان نخبه و آماتور فوتبال در سایر نقاط جهان بسیار کم و محدود است (استوجیک، 2003). در کشور ما نیز با توجه به رشد روزافزون فوتبال در بین نوجوانان و جوانان کشور، بجاست که با تعمق بیشتر به این رشته نگریسته شده و با استفاده از روش های علمی، موانع موجود تا حد امکان شناسایی و از سر راه برداشته شوند. فوتبال ورزشی دشوار است که در آن فعالیت های متعددی به صورت هوازی و بی هوازی از قبیل دوهای با شتاب تند شونده یا کند شونده سریع، تغییر جهت های سریع، شوت زدن، تکل زدن و … وجود دارد (بنگسو و لیندکوسیت، 1992؛ ویسلوف، 1998). بر اساس نتایج تحقیقات، بازیکنان فوتبال برای موفقیت در آن نیاز به ویژگی های فیزیکی و فیزیولوژیکی سطح بالایی از قبیل توان هوازی، توان بی هوازی، قدرت عضلانی، سرعت، چابکی و انعطاف پذیزی دارند (میناسیان، 1376؛ بنگبو و همکاران، 1991؛ آرناسون، 2004) که بی خوابی می تواند تاثیری بر این فعالیت ها داشته باشد. با این همه، گزارش تحقیقات مختلفی (بنگبو همکاران، 1991؛ ریلی، 1994؛ استرویر و همکاران، 2004) نشان داده اند که الگوی فعالیت های بازیکنان فوتبال در پست های مختلف بازی متفاوت است. با توجه به اینکه نیازهای فیزیولوژیکی بازیکنان در پست های مختلف بازی متفاوت است، انتظار می رود که این ویژگی ها در پست های مختلف بازی نیز متفاوت و تاثیر بی خواب نیز بر آنها متفاوت باشد (دیسالو و پیگوزی، 1998). بیشتر تحقیقات انجام شده در این زمینه نیز موید این مطلب است که نیمرخ فیزیولوژیک بازیکنان فوتبال در پست های مختلف بازی متفاوت است (پوگا و همکاران، 1991؛ دیویس و همکاران، 1992؛ ورما و همکاران، 1997؛ ویسلوف، 1998؛ بنگسبو، 2002).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

مکانیزمی که توسط آن بی­خوابی کوتاه مدت (کمتر از 36 ساعت) می­تواند بر اجرای جسمانی تاثیر بگذارد، همچنان که بسیاری از تحقیقات پیشین اشاره کرده­اند، واضح نیست. این امر می‌تواند به دلیل تغییرات ایجاد شده در عوامل قلبی-عروقی مانند اکسیژن مصرفی، نسبت تبادل تنفسی، ضربان قلب و یا سایر فاکتورهای عصبی از قبیل زمان عکس العمل ارادی و غیر ارادی باشد (فیلیپ و همکاران، 2005؛ تومپوروسکی و همکاران، 1986). در برخی تحقیقات نشان داده شده است که دوره­های محرومیت طولانی از خواب (تا 65 ساعت) اختلالاتی را در خلق و خوی بوجود آورده و باعث می­شود که عملکرد شناختی فرد کاهش یابد. این موارد با طولانی شدن دوره بی­خوابی افزایش می­یابد (نایتون 1970؛ مورگان، 1982؛ ویلکینسون، 1985).

 

 

متأسفانه، مطالعه مشابهی در مورد تاثیرات بی­خوابی بر زمان عکس العمل انجام نگرفته است. اما تعداد اندکی از تحقیقات آزمایشگاهی

پروژه دانشگاهی

 نشان داده­اند شماری از عملکردهای حسی، ادراکی و حرکتی می­تواند توسط بی­خوابی و یا نداشتن خواب کافی تغییر یابند (لاموند و همکاران، 2006). بی­خوابی کامل  ممکن است بر توجه، اجرای روانی- حرکتی، عملکرد، زمان عکس­العمل، حافظه کوتاه مدت، چابکی، عملکرد بصری، خستگی و …. تأثیر منفی بگذارد (هاکی و همکاران، 1997، هورن و استبرگ، 1976). صرف نظر از گزارشات مربوط به تأثیر منفی بی­خوابی بر اجرای بهینه در عملکردهای اجرایی ساده (دپینیو و همکاران، 2006)، ثابت شده است که عملکردهای پیچیده نیز می­تواند توسط بی­خوابی تحت تأثیر قرار گیرد (هاریسون و همکاران، 2000). عوامل ویژه­ای از قبیل انگیزش، تمرکز، زمان واکنش، بازخوردهای اجرایی و وظایف چندگانه حرکتی می­تواند تحت تأثیر بی­خوابی و یا کم­خوابی قرار گیرند (لنگفریسیر و همکاران، 1994).

 

 

در واقع، شمار زیادی از انسان­ها اعتقاد دارند که میزان 5 ساعت خواب در طول شبانه روز برای عملکرد مطلوب آنها کافی می‌باشد، اما واقعیت این است که این میزان خواب تنها برای برآورده ساختن نیازهای اولیه بدن آنها کافی می­باشد و با از دست دادن یک یا دو ساعت خواب به طور منظم موجب پدید آمدن وام خواب می‌شود (بویانت، 1992). اما متأسفانه، مطالعاتی که بتواند تأیید کننده این ادعا باشند بسیار اندک هستند و نمی­توان به طور قطع آن را رد یا تایید کرد.

 

 

لذا، با توجه به اندک بودن شواهد و مطالعات مربوط در این زمینه و نیز تناقض موجود در میان این مطالعات، در این تحقیق قصد داریم اثر یک دوره 24 ساعتی محرومیت از خواب بر روی برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی بررسی نماییم که: آیا توان هوازی بیشینه، توان بی هوازی بیشینه، سرعت، چابکی و زمان عکس العمل در پست های مختلف بازی بازیکنان آماتور فوتبال تاثیر دارد یا نه؟

 

 

3.1 فرضیات تحقیق:

 

 

 

    1. توان هوازی بیشینه (آزمون بروس) در بازیکنان فوتبال آماتور در پست های مختلف بازی، قبل و بعد از یک دوره 24 ساعتی محرومیت از خواب تفاوت معنی داری دارد.

 

 

    1. توان بی‌هوازی بیشینه (آزمون رست) در بازیکنان فوتبال آماتور در پست های مختلف بازی، قبل و بعد از یک دوره 24 ساعتی محرومیت از خواب تفاوت معنی داری دارد.

 

 

    1. سرعت (آزمون دو 45 متر) در بازیکنان فوتبال آماتور در پست های مختلف بازی، قبل و بعد از یک دوره 24 ساعتی محرومیت از خواب تفاوت معنی داری دارد.

 

 

    1. چابکی (آزمون دو 9*4) در بازیکنان فوتبال آماتور در پست های مختلف بازی، قبل و بعد از یک دوره 24 ساعتی محرومیت از خواب تفاوت معنی داری دارد.

 

 

    1. زمان عکس العمل در بازیکنان فوتبال آماتور در پست های مختلف بازی، قبل و بعد از یک دوره 24 ساعتی محرومیت از خواب تفاوت معنی داری دارد.

 

 

 

4.1  هدف و ضرورت تحقیق

 

 

هدف عمده هر شاخه­ای از علوم مختلف، گسترش اطلاعات مربوط در آن زمینه و در نتیجه بهبود و افزایش کارآیی آن است که در این راستا علوم ورزشی نیز مستثنی نمی­باشد. یکی از نیازهای اساسی انسان خواب است و در اغلب موارد اختلال خواب یک نشانه زودرس در بیمار­ی­های روانپزشکی است (کاپلان و همکاران، 2002). چرخه خواب و بیداری یکی از چرخه­های بیولوژیک است که توسط عملکرد فیزیولوژیک، در روشنایی و تاریکی، برنامه­های کاری، مراقبت و سایر فعالیت­ها تحت تأثیر قرار می­گیرد و ساعت بیولوژیک انسان نقش مهمی را در این چرخه بازی می­کند (لیما و همکاران، 2002). در بین اختلالات خواب، بی­خوابی و احساس خواب آلودگی طی روز از شایع­ترین مشکلات پیش روی افراد است. شماری از جمعیت­های شاغل و ورزشکار ممکن است در معرض بی‌خوابی و یا کم­خوابی قرار گیرند. شیوع اختلالات خواب در جوامع انسانی بین 15 تا 42 درصد است (تروپی و همکاران، 1990).

 

 

عملکرد ورزشکاران در طول روزها، در مناطق مختلف جهان که هر کدام شامل مناطق زمانی خاصی هستند و مرتبا برای مسابقات به جاهای مختلف سفر می‌کنند هنوز به طور کلی مطالعه نشده است (بینک و همکاران، 1986). شواهدی وجود دارد که نه تنها اجرای ورزشی این ورزشکاران در این مناطق خاص ضعیفتر می‌شود، بلکه همچنین تعیین برنامه­های ورزشی و به دنبال آن برنامه تمرینات جدی این ورزشکاران را کاهش می‌داد (ویلمور و کاستیل، 1380). چندین عامل ممکن است در این عوامل منفی دخیل باشند که شامل بی نظمی ساعت بدن در هماهنگی فوری به این مناطق جدید زمین است (انجمن پزشکی آمریکا، 1994) که ورزشکاران را ملزم می‌کند با این شرایط غیرطبیعی بدنی و کمبود و کاهش خواب به تمرین و مسابقه بپردازد که در نهایت منجر به کاهش کلی در اجرا و خلق و خوی می­شود (آزبوی و همکاران، 2006، فیلیپ و همکاران، 1989). هماهنگی ضعیف ساعت بدن و کمبود خواب همچنین در افراد شب کار هم دیده شده است (بینک و همکاران، 1986). که همچنین برای آنها باعث اجرای ضعیف­تر با افزایش اشتباه در تصمیم­گیری و بروز حوادث ناگوار شده است (فیلیپ و همکاران، 1989،بویانت و همکاران، 1992، چن و همکاران، 1991، هیوم و همکاران، 1993).

 

 

مخصوصا این مسئله برای مربی­های تیم­ها خیلی مهم است چون مسئول برنامه­های تمرینی و هماهنگی در مسابقات ورزشکاران هستند و بعید است برای مربیان که فعالیت بازیکنان را بیشتر از حد معمول ادامه بدهد که در نهایت منجر به تخمین اشتباه بازیکنان از سرعت سازگاریشان با منطقه جدید زمانی بشود.

 

 

مطالعات مربوط به تأثیر بی­­خوابی بر پاسخ­های قلبی-عروقی به ورزش نشان داده است که کمبود خواب از 30 تا 72 ساعت تغییری را در پاسخ­های قلبی-عروقی به ورزش نشان نداده است (گریفیت و همکاران، 2006، رایک و همکاران، 1972)، همچنین در اجراهای هوازی و بی‌هوازی (هیل و همکاران، 1994). این عقیده وجود دارد که خواب کافی برای حداکثر اجرای ورزشی ضروری است (سوئیسی و همکاران، 2003).

تأثیر سطح تمرین بر نمو و بالیدگی جنسی دختران ورزشکار نوجوان

امروزه، ژیمناست‌های جوان برنامه تمرینی با میزان و شدت پیشرونده ازسنین پایین انجام می‌دهند. برای مثال، اغلب ژیمناست‌های دختر زبده به سن 5 یا6 سالگی، بیش‌ از20 تا 30 ساعت در  طول هفته، سراسر کودکی و نوجوانی تمرین می‌کنند. شرکت طولانی در ژیمناستیک سطح بالا ممکن است ورزشکاران جوان را در  معرض عقب ماندگی نموی یا بلوغ دیررس قرار دهد (6). با توجه به افزایش تعداد شرکت‌کنندگان دختر نوجوان در تمرین ورزشی شدید، مسائل تندرستی مربوط به سه‌گانه زنان قهرمان مسئلۀ نگران‌کننده‌ای شده‌است. در برخی فعالیت‌ها مانند ورزش‌های هنری/نمایشی و ورزش‌های نیازمند قدرت بدنی بالا، افزایش وزن می‌تواند به طور منفی، عملکرد را تحت تأثیر قراردهد (7). در نتیجه، زندگی یک  ورزشکار نوجوان شرکت‌کننده در این فعالیت‌ها اغلب شامل ترکیبی از تمرین بدنی شدید به همراه استرس برای رسیدن به اهداف وزنی نامعقول، جهت بهبود عملکرد ویا جذابیت بصری می‌شود . در نتیجه تلاش برای کنترل وزن یا رسیدن به اندام مطلوب، منجر به الگوهای ناهنجار غذاخوردن می‌شود که با تأخیر در نمو و بالیدگی جنسی ورزشکاران نوجوان مرتبط شده است (8).به طور میانگین، ورزشکاران دختر بیش‌تر رشته‌ها، قامتی برابر یا بالاتر از میانگین جمعیت مرجع دارند. در بازیکنان بسکتبال، والیبال، تنیس و شنا نشان‌داده‌شده که از ده سالگی به بعد میانگین قامت‌ها بالای صدک پنجاهم جمعیت مرجع است (9). گرچه ژیمناست‌ها، پیوسته مقادیر میانگین پایین‌تر از صدک پنجاهم را نشان می‌دهند (10). با وجود قامت کوتاه طبیعی ژیمناست‌های سطح بالا و فواید تندرستی آشکار فعالیت بدنی در طول نمو، این نگرانی وجود دارد که  شرکت ژیمناست‌ها در رژیم‌های تمرینی سنگین  ممکن است آن‌ها را در معرض اثرات معکوس نمو و بالیدگی قرار دهد. این نگرانی، منبع بحث‌های بسیار در متون پژوهشی شده است و با دشواری در تشخیص بین زمینه ژنتیکی در قامت کوتاه و بالیدگی تأخیری و اثرعوامل محیطی مانند تغذیه و ورزش که ممکن است روی نمو وبالیدگی اثر گذار باشند، ترکیب شده است (6).

 

 

سن  قاعدگی در ژیمناست‌ها از شناگران و بازیکنان تنیس که تمرین را در سن یکسانی شروع می‌کنند دیرتر است (11). بریسون و همکاران (1982) بر اساس نظریه فریسون متذکر شدند که قاعدگی یک رویداد پایانی در بلوغ است واگر آن تحت تأثیر تمرین ورزشی قرار گیرد پس مراحل قبلی رشد جنسی نیز باید تحت تأثیر قرار بگیرند (12). برنینک وهمکاران (1982) دریافتند این موضوع در مورد رشد سینه و رشد موهای زهار برای ژیمناست‌ها و نه شناگران، زمانیکه با یکدیگر و با غیر ورزشکاران به سن 13-9 سال مقایسه شدند  صحت دارد (13). البته برقراری رابطه علی بین تمرین ژیمناستیک و عقب ماندگی نموی یا بلوغ دیررس، به خاطر تعامل پیچیده بین عوامل محیطی و ژنتیکی بسیار مشکل است (6).

 

 

 به نقل از مالینا و همکاران (2013) این مسئله مورد توجه دهه‌های 1970 و 1980 بوده است. زمانی‌که اندام نادیا کمانچی و الگا کربوت در بازی‌های المپیک و قهرمانی جهان به‌عنوان جثه‌های دختران قبل از بلوغ با اندام دختران قبل از بلوغ المپیادهای  1950ام (لاریسا لاتینیا) مقایسه شد، محققان دریافتند میانگین سن‌ ژیمناست‌های هنری/نمایشی دختر از اواسط 1960 تا 1980 افزایش یافته است اما میانگین قد و وزن آن‌ها تغییر اندکی داشته است (14-16). حداقل سن برای شرکت‌کنندگان در مسابقات جهانی در سال 1987، 13 سال بود و در مسابقات جهانی در سال 1997 به 16 سال افزایش یافت. میانگین سن از زمانی‌که افزایش یافته است به این شرح است:  16.5 سال (مسابقات جهانی 1987)، 17.4سال (مسابقات جهانی 1997)، 18سال (بازی‌های المپیک 2000)، 18.8سال  (بازی‌های المپیک 2008).

 

 

ولی برخلاف افزایش سن، میانگین قد و وزن‌ شرکت‌کنندگان از سال   1987(kg45،cm154) تا سال 2000 (kg43،cm152) و تا بازی های المپیک  2008 (kg45،cm153) ،کمی تغییر یافته است  (17, 18).

 

 

نگرانی‌ها راجع به نمو خطی و رشد بلوغ در کودکان شرکت‌کننده در ژیمناستیک افزایش یافته است (19, 20). اغلب قامت کوتاه و بلوغ تأخیری مشاهده شده در ژیمناست‌های هنری/نمایشی دختر به اثر تمرین شدید ژیمناستیک نسبت داده شده است (21).شاید این، اکتساب زودتر سطوح پیشرفته تمرین و رقابت در میان دختران، به‌ویژه در طول فاصله جهش نمو نوجوانی را منعکس می‌سازد. از طرفی، بنا به نتایج اکثر تحقیقات، تمرین اثری روی نمو و بالیدگی ندارد. طرفداران این عقیده که تمرین ژیمناستیک تأثیر آشکاری روی نمو و بالیدگی ورزشکاران جوان ندارد طبق معمول به این شواهد می‌پردازند که ادعا می‌کند ژیمناست‌های سطح بالا قبل از شرکت در ورزش ژیمناستیک به نسبت کوتاه بودند (6). با مرور ادبیات دریافتیم تا کنون روشن نشده که این اثر طبیعت یا تربیت / تمرین است . برای پاسخ به این سؤال که آیا مشخصات نمو و بالیدگی مشاهده شده در ژیمناست‌ها پیامد تمرین، رشدجسمانی طبیعی یا تعامل بین این دو است، باید مطالعات بیش‌تری انجام شود (10). همچنین بیش‌تر مطالعات از تأثیر بالقوه تمرین روی بالیدگی جنسی بر میانگین سن شروع قاعدگی دیرتر که در ورزشکاران دختر مشاهده شده، متمرکز شده‌اند (22). نیز اغلب  مطالعات انجام شده  روی ورزشکاران، عوامل تأثیرگذار مانند وضعیت اجتماعی- اقتصادی و … بر سن قاعدگی را در نظر نگرفته‌اند (23). همچنین مطالعات کمی تأثیر تمرین ورزشی بر رشد سینه و موهای زهار را در نوجوانان بررسی کرده‌اند (24). پلومن (1989) با مطالعه تحقیقات قبلی دریافت سن قاعدگی در ورزشکاران در مقایسه با  جمعیت مرجع ، دیرتر رخ می‌دهد و اندازه تأخیرها تا حدودی به  رشته ورزشی وابسته است. یک مسئله در این مطالعات وجود دارد و آن این است که بار تمرینی یا دیگر عوامل محیطی یا ژنتیکی تأثیرگذار بر قاعدگی احتمالا اندازگیری نشده است (24, 25). با وجود این مشکلات، ارتباط قوی بین ورزش و تأخیردر قاعدگی وجود دارد و نشان دادن اینکه آیا رابطه علت و معلولی بین ورزش و تأخیر در سن قاعدگی وجود دارد  با اهمیت است (24). به نقل ازمالینا اطلاعات کافی درباره تأثیر تمرین شدید در ورزش‌هایی مانند وزنه‌برداری، غواصی، ژیمناستیک، اسکیت که به کوتاهی قد و تغییرات تناسب بدن منجر می‌شود وجود ندارد (26). آکادمی طب اطفال امریکا، خطرات تمرین شدید و ورزش حرفه‌ای در ورزشکاران جوان را مشخص کرد و عنوان کرد :” اگر چه نگرانی های زیادی درباره ورزش های رقابتی و شدید در کودکان وجود دارد، اما اطلاعات کافی درباره پذیرش یا رد این خطرات وجود ندارد (27). همچنین تحقیقات قبلی اثر عوامل موثر بر نمو و بالیدگی جنسی را علاوه بر تمرین، کنترل ننموده و نیز بنا به پیشنهاد مطالعات قبلی، بار، شدت و سطح تمرین در پژوهش های قبلی مشخص نشده است.از طرفی با مطالعۀ پژوهش‌های قبلی دریافتیم تأثیر تمرین ورزشی بر نمو و بالیدگی جنسی  در رشته‌های والیبال و تنیس روی میز که شدت آن‌ها کمتر از ژیمناستیک است و معمولا ورزشکاران از سن 5 یا 6 سالگی وارد این رشته نمی‌شوند، کمتربررسی شده است. لذا با توجه به نتایج مطالعات قبلی و چالش­های موجود هدف از تحقیق حاضر پاسخ علمی به پرسش­های زیر است :

عکس مرتبط با اقتصاد

 

بین ورزشکاران رشته­های مختلف ورزشی در نمو و بالیدگی جنسی چه تفاوتی وجود دارد؟  بین ورزشکاران با وضعیت مختلف بلوغ در نمو و بالیدگی جنسی چه تفاوتی وجود دارد؟      بین ورزشکاران با سطوح مختلف تمرین در نمو و بالیدگی جنسی چه تفاوتی وجود دارد؟

 

 

1-3:ضر ورت تحقیق

 

 

نمو بهینه به هر دو عوامل محیطی و ژنتیکی بستگی دارد. عمدتا قد بزرگسالی یک کودک در حال رشد تحت شرایط مطلوب به زمینه ژنتیکی وابسته است (28). در میان عوامل محیطی که می توانند الگوی بهینه نمو را تغییر دهند استرس و تمرین بدنی شدید است (29). ارلاندسون و همکاران (2008) در مطالعۀ طولی خود روی ژیمناست‌ها، شناگران و تنیس‌بازان 18-9 ساله به این نتیجه رسیدند که ژیمناست‌ها به طور معنی‌داری کوتاه‌تر از تنیس‌بازان و شناگران در همه سنین تقویمی در طول نوجوانی بودند (30). به نقل ازکلینترو و پلیلی (2003) میانگین درصد چربی ژیمناست‌ها به طور معنی‌داری کمتر از گروه کنترل بود (31). گرچه این یافته‌ها به ارتباط بین تمرین ورزشی شدید و نمو در دختران ژیمناست اشاره دارند، ولی آن‌ها قطعی نیستند . در تفسیر اطلاعات نمو و رشد ورزشکاران، بسیاری متغیرهای دیگر از قبیل شدت و شطح تمرین نیز باید مورد توجه قرارگیرند (11). همچنین فعالیت‌های ورزشی ممکن است رشد بلوغ،

دانلود مقالات

 بالیدگی جنسی و رویداد اصلی‌اش قاعدگی را تحت تأثیر قرار دهد (4, 32, 33). تأثیر این عوامل در ورزش‌های مختلف از قبیل شنا و ژیمناستیک ثبت شده است (34). کلیسنسو همکاران (1992) دریافتند سن شروع قاعدگی در ژیمناست‌ها 2.1±15.6سال ودر جمعیت کنترل 1.2±13.2 سال می‌باشد (35).

 

 

گرچه فعالیت بدنی و ورزش عموما تأثیرات مثبت روی نمو کودکان دارد اما ممکن است در صورت انجام آن به طور افراطی و بسیار شدید، تأثیرات منفی بر جای بگذارد. نیاز به بررسی کمی و کیفی برنامه‌های تمرین کودکان احساس می‌شود تا  حدود فعالیت بدنی شدید در طول دورۀ کودکی و نوجوانی را مشخص نمایند (2).

 

 

1-4:اهداف تحقیق

 

 

1-4-1-: هدف کلی تحقیق

 

 

تأثیر سطح تمرین بر نمو وبالیدگی جنسی دختران ورزشکار نوجوان

 

 

1-4-2: اهداف ویژه

 

 

 

    1. مقایسه نمو دختران پیش، حین، پس از بلوغ با سطوح کم، متوسط، بالای تمرین دررشته‌های مختلف ورزشی

 

 

    1. مقایسه بالیدگی جنسی دختران پیش، حین، پس از بلوغ با سطوح کم، متوسط، بالای تمرین دررشته‌های مختلف ورزشی

 

 

 

1-5: فرضیه‌های تحقیق

 

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر قد دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر قد نشسته دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر طول پای دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر وزن دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر وزن عضله دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر وزن چربی دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر درصدچربی دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر وزن آب بدن دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر رشد سینه دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی و وضعیت بلوغ بر رشد موهای زهار دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

    1. سطوح مختلف تمرین و رشته مختلف ورزشی بر سن قاعدگی دختران ورزشکار نوجوان تأثیر معنی‌داری دارند.

 

 

 

1-6:  قلمرو تحقیق

 

 

 

    1. کلیه آزمودنی‌ها دختر بودند.

 

 

    1. دامنه سنی کلیه آزمودنی‌ها 18-9 سال بود.

 

 

    1. آزمودنی‌ها ساکن شهر اراک بودند.

 

 

    1. کلیه آزمودنی‌ها سالم بودند .

 

 

    1. آزمودنی‌ها از افرادی انتخاب شدند که درحال حاضر در باشگاه‌های شهر اراک مشغول به فعالیت بودند.

 

 

    1. شرکت در پژوهش و اندازه‌گیری‌ها با رضایت والدین صورت می‌گرفت .

 

 

    1. اندازه‌گیری تمامی شرکت کنندگان در پژوهش در آزمایشگاه تربیت بدنی دانشگاه اراک انجام گرفت.

 

 

    1. آزمودنی‌ها از میان ورزشکاران با سطوح مختلف قهرمانی انتخاب شدند.

 

 

 

1-7: محدودیت‌های تحقیق

 

 

 

    1. آزمودنی‌ها از نظر مراحل رشد شناختی پیاژه در یک مرحله قرار نداشتند و آنهایی که در مرحله عملیات عینی قرار داشتند امکان داشت به درستی پرسشنامه‌های تعیین سطح فعالیت بدنی را پر نکنند.

 

 

    1. از آنجایی‌که آوردن نمونه‌ها از باشگاه‌های ورزشی به دانشگاه اراک با مشکلاتی همراه بود نمونه گیری از مدارس صورت گرفت.

 

 

    1. با توجه به اینکه اندازه‌گیری صفات ثانویۀ رشدی با استفاده از جدول تانر به صورت خودگزارشی انجام گرفت ممکن است آزمودنی‌ها مرحلۀ رشدی که در آن قرار داشتند به درستی تشخیص نداده باشند.

 

 

    1. با توجه به اینکه وزن انسان در صبح با غروب متفاوت است یا وقتی دختران در دوران قاعدگی هستند وزن آن‌ها متفاوت می شود، این امکان وجود نداشت وزن‌کشی تمام آزمودنی‌ها در یک زمان از روز و تحت شرایط یکسان انجام شود.

 

 

    1. از آزمودنی‌ها خواسته شده بود قد پدر و مادرشان را در پرسشنامه بنویسند و این احتمال است که به درستی پاسخ نداده باشند و این منجر به نتیجه‌گیری نادرست خواهد شد.

 

 

    1. یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر نمو و بالیدگی جنسی، هورمون رشد و هورمون های جنسی است که در بدن افراد ترشح می شود وکنترل این عوامل غیرقابل اجرا بود.

 

 

    1. عامل دیگر که اصلی‌ترین عامل موثر بر نمو است، تغذیه است که کنترل مستقیم آن غیر ممکن بود.

 

 

 

1-9: تعاریف نظری و عملیاتی واژه­ها و اصطلاحات

 

 

 

    1. نمو: نمو افزایش کمی در اندازه است. افزایش در اندازه یا تودۀ بدن به عنوان یک کل یا اندازه کسب شده توسط بخش‌های ویژه‌ای از بدن است (2).

 

 

    1. بالیدگی: بالیدگی تغییرات کیفی که با سن اتفاق می‌افتد بالیدگی به تغییرات سازمان یافته در کارکرد دستگاه‌ها و بافت‌ها اشاره می‌کند (2).

 

 

    1. بالیدگی جنسی: قابلیت کارکردی کامل دستگاه تولید مثل است (2).

 

 

    1. نوجوانی : دورۀ انتقال بین خردسالی و بزرگسالی که شامل تغییرات بیولوژیک ، شناختی و اجتماعی – هیجانی می‌شود (36).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

تأثیر موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی بر بهبود اجرای ورزشی

 اجرا یا عملکرد ورزشی ورزشکار امری بسیار پیچیده است که عوامل فیزیولوژیک و روان­شناختی (جسمانی و روانی) چندی از جمله وضعیت تغذیه، عملکرد دستگاه عصبی مرکزی، قدرت و مهارت، شرایط محیطی و تولید انرژی آن را تحت تأثیر قرار می­دهند (54). عوامل فیزیولوژیک به تنظیم انرژی در گروه­های عضلانی خاص و عوامل روانشناختی به خوشایند­بودن فعالیت­بدنی، تمایل و انگیزه انجام آن مربوط می­باشند. بنابراین عوامل فیزیولوژیک تا حد زیادی بر اجرای جسمانی و مغزی، ظرفیت متابولیک تولید انرژی از مواد غذایی، قدرت و استقامت عضلانی مؤثرند (26). از طرف دیگر چگونگی پردازش اطلاعات در مغز و ارسال سیگنال­های عصبی از دستگاه عصبی مرکزی به عضلات که خوشایند­بودن، تمایل و انگیزه اجرای جسمانی، زمان عکس­العمل، هماهنگی حرکتی و ثبات آن را تحت تأثیر قرار می­دهد، کنترل عصبی اجرای جسمانی را تحت تأثیر قرار می­دهد. لذا استرس یا فشار ناشی از  فعالیت­بدنی و ورزش، ممکن است اجرای مغزی و جسمانی را تضعیف ­کند و در نتیجه قدرت و استقامت عضلانی، تمرکز حواس یا قدرت مغزی، درک، توجه، هوشیاری، حالات خلقی و  غیره را تحت تأثیر قرار داده موجب کاهش اجرای ورزشی ­شود (11). بطور کلی چنین می­توان اظهار کرد که پاسخ فرد نسبت به استرس یا فشار  ناشی از فعالیت­بدنی یا ورزشی به درک شرایط موجود نظیر میزان احساس فشارکار یا شدت فعالیت­بدنی و خستگی و میزان آمادگی جسمانی ورزشکار بستگی دارد (54). دستگاه­های عصبی، غدد درون­ریز و ایمنی تقریباً بطور منحصر به­فردی پاسخ فرد به فشارکار یا شدت فعالیت­بدنی را مدیریت می­کنند. دستگاه عصبی باید توانایی برقراری ارتباط با قسمت­های مختلف خود، پردازش اطلاعات و ارسال فرامین مناسب به سراسر بدن بخصوص عضلات در حال کار را بوسیله یک سیستم نروترانسمیتری دقیق، پیچیده و پرکار داشته باشد. دستگاه عضلانی نیز بایستی قادر به انجام فرامین صادره از طرف مغز باشد. مربیان و ورزشکاران به وجود این رابطه تنگاتنگ کاری بین دستگاه عصبی-عضلانی آگاهند و به دنبال استفاده از راهبردهای عملی و اثربخش برای تقویت این رابطه کاری در جهت بهبود اجرای ورزشی و یا تسریع ریکاوری می باشند که گاهاً به دوپینگ ورزشی منتهی می­شود. با بهتر شدن روش­های شناسایی و کشف موارد دوپینگ و امکان محروم شدن از رقابت­های ورزشی، مربیان و ورزشکاران در پی استفاده از راه­های قانونی و مجاز برای افزایش توده، قدرت، انرژی و استقامت عضلانی، عملکرد مغزی، تسریع در ریکاوری و بهبود حالات خلقی و بطور کلی توسعه اجرای ورزشی می­باشند. لذا به منظور تأثیر مستقیم بر ظرفیت و عملکرد فیزیولوژیک دستگاه­های خاصی از بدن و یا کاهش فشارهای روانشناختی به استفاده از کمک­های ارگوژینک روی آورده­اند. این کمک­ها به صورت فیزیکی یا مکانیکی، شیمیائی یا فارماکولوژیک، تغذیه­ای و روانشناختی ارائه می­شوند که ممکن است موجب افزایش عملکرد دستگاه عصبی مرکزی، افزایش مقدار ذخیره یک ماده بازدارنده، افزایش اتکا به ذخایر سوختی خاصی از طریق مهیا کردن یک منبع سوختی مکمل، کاهش تولید محصولات متابولیکی که واکنش­های انرژی­زا را مهار می­کنند، افزایش جریان خون و اکسیژن­رسانی و کاهش زمان برگشت به حالت اولیه­ی یا تسریع در ریکاروی گردند (4). بنابراین کمک­های ارگوژنیک روش­های مختلفی هستند که توسط آنها می­توان به طور مستقیم ظرفیت فیزیولوژیکی برخی دستگاه­های خاص را در بدن از جمله دستگاه عصبی-عضلانی تحت تأثیر قرار داد و یا با رفع فشارهای روانشناختی که موجب افت ورزشی ورزشکار می­شوند اجرای ورزشی ورزشکار را بهبود بخشید و یا در بازگشت به حالت اولیه­ی آن تسریع به وجود آورد (37). در طبقه­بندی و یا مقوله­های مختلف کمک­های ارگوژنیک مواردی مختلفی مطرح شده که پخش موسیقی نیز یکی از آنها می­باشد (4). مربیان و ورزشکاران متناسب با رشته ورزشی، میزان آمادگی جسمانی و شرایط فصلی مسابقه از کمک­های ارگوژنیک یک یا چند مورد فیزیکی، فیزیولوژیکی و یا سایکالوژیک استفاده می­نمایند. اگر طی دوره تمرینی سازگاری­های تمرینی و تغذیه­ای دلخواه در بدن ورزشکار بوجود نیامده باشند به احتمال قوی عملکرد دستگاه عصبی و عضلانی با بروز خستگی در این دو دستگاه، تضعیف شده و به عملکرد ورزشی ورزشکار لطمه وارد می­شود. کاهش ظرفیت فیزیولوژیکی برخی دستگاه­های خاص در بدن از جمله دستگاه عصبی-عضلانی و یا فشارهای روانشناختی باعث بروز زودرس خستگی و موجب افت ورزشی ورزشکار می­شوند (11). همه­ی ما کم و بیش با این موضوع برخورد داشته­ایم که گاهی یک ورزشکار به علت بروز خستگی زودرس، عملاً کارآیی خود را از دست داده و اغلب نیز چنین وضعیتی باعث شده نتواند نتیجه ورزشی مطلوبی را کسب کند. لذا طرح­ریزی راهبردهای مقابله­ای برای به تأخیر انداختن خستگی ناشی از کاهش ظرفیت فیزیولوژیکی و یا فشارهای روانشناختی از نظر فیزیولوژیک و علم تمرین شایسته­ی توجه است تا مربیان ورزشی بتوانند با استفاده از اطلاعات بدست آمده در این زمینه، میزان درک فشارکار و بروز خستگی زودرس در بازیکنان خود را مهار کرده یا آن را به تأخیر اندازند و با بهبود عملکرد فیزیولوژیکی دستگاه­های بدن از جمله دستگاه عصبی-عضلانی بازیکنان خود از وجود آن­ها تا انتهای یک رقابت ورزشی استفاده نموده و به نتیجه­ی دلخواه خود نایل شوند. گزارش شده است که موسیقی‏ ممکن است موجب بهبود اجرا و تمرینات‏ ورزشی شود. در طول تمرینات منظم مانند دویدن، موسیقی می‏تواند تمرکز ورزشکار را محدود و در نتیجه توجه شخص را نسبت به احساس خستگی‏ منحرف کند. این تکنیکی است که بسیاری از دوندگان‏ ماراتن و ورزشکاران ورزش­های سه‏گانه  به آن به ‏عنوان‏ مسئله‏ای مهم و منحصر به فرد می‏نگرند. موسیقی میزان‏ برانگیختگی شخص را تغییر می‏دهد و بنابراین به ‏عنوان‏ شکلی از تحریک که اهمیت زیادی در مسابقات دارد، مورد استفاده قرار می‏گیرد. همچنین موسیقی به عنوان مسکنی برای فرو نشاندن اضطراب و افزایش اعتماد به نفس وزرشکاران بکار گرفته می­شود و درک زمان و فشارکار را تحت تأثیر قرار می­دهد (47). به دلیل وجود تشابهاتی بین ریتم موسیقی و الگوی حرکات بدن انسان،‏ گوش دادن به موسیقی در مورد ناتوانی فیزیکی و اجرای ورزشی مفید واقع می­گردد. بنابراین تطابق موسیقی با ورزش، همواره‏ افزایش بازده شرکت‏کنندگان در تمرینات ورزشی‏ را به دنبال داشته است. در ارتباط با این نکته، در صورتی که خصوصیات ریتمی موسیقی از الگوی مهارت­های فیزیکی‏ پیروی ‏نماید، قادر است اکتساب‏ و اجرای مهارت­های حرکتی را افزایش داده و محیط آموزشی بهتری‏ را ایجاد نماید (48). برای اثبات این مورد شواهدی از ورزش­های‏ ژیمناستیک و شنا ارائه شده است (38). به همین دلیل در طبقه­بندی انواع موسیقی به موسیقی کاربردی اشاره شده و برخی محققین در زمینه ویژگی­های این گونه موسیقی و استفاده از آن در امر ورزش، درمان و توانبخشی تحقیقاتی را انجام داده­اند که می­توان به تحقیق پریست و چو در این رابطه اشاره نمود. مغز نیز همانند امواج صوتی، ارتعاشات مخصوص به خود را داشته و از آنها جهت ارتباط با قسمت­های دیگر بافت عصبی و بخش­های مختلف بدن استفاده می­کند (20). این ارتعاشات مغزی همان فعالیت الکتریکی مغز یا امواج مغزی هستند که خصوصیات ریتمی موسیقی می­تواند بجای تبعیت از الگوی مهارت­های فیزیکی یعنی آنچه در مورد موسیقی کاربردی مطرح است، از آن­ها پیروی نماید. در موسیقی امواج مغزی، خصوصیات ریتمی موسیقی از ارتعاشات مغزی یا همان فعالیت الکتریکی مغز که امواج مغزی نامیده می­شوند تبعیت می­کند. تا کنون در امر ورزش، درمان و توانبخشی همانند موسیقی کاربردی، موسیقی امواج مغزی مورد پژوهش قرار نگرفته­ است. لذا لازم است که در این زمینه نیز تحقیقاتی صورت گیرد تا میزان تأثیرگذاری موسیقی امواج مغزی در مقایسه­ی با موسیقی کاربردی مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین در باره­ی پاسخ­های فیزیکی و فیزیولوژیکی به موسیقی کاربردی، بیشتر میزان درک فشارکار، ضربان قلب، قدرت گرفتن با دست و سرعت را مورد ارزیابی قرار داده­اند در صورتی که می­توان تحقیقاتی در باره­ی تأثیر موسیقی کاربردی و امواج مغزی بر میزان لاکتات خون، حداکثر اکسیژن مصرفی، تهویه­ی دقیقه­ای، فشار خون و غیره را مورد بررسی قرار داد.

 

 

1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش

 

 

 نتایج تحقیقاتی که در رابطه با موسیقی­درمانی و توانبخشی انجام شده­است نشان داده­اند که از موسیقی می­توان به عنوان عامل افزایش­دهنده توانایی­های فیزیکی، محرک روان­شناختی، تسهیل­کننده­ی تغییرات مثبت حالات خلقی و کاهش­دهنده­ی درک فشار کار توسط فرد حین فعالیت­بدنی و ورزش استفاده نمود. همچنین در باره­ی پاسخ­های فیزیکی و فیزیولوژیکی به موسیقی، در زمینه­ی تأثیر موسیقی بر فعالیت­های­بدنی و ادراکی، درک زمان، حافظه، رفتارهای حرکتی و غیرحرکتی، سلامتی عمومی، سلامتی روان، احساس درد، اجراهای حرکتی و ورزشی هوازی و بی­هوازی و ورزش­های رقابتی و قهرمانی مطالعاتی انجام شده است. مطالعاتی که در رابطه­ی با دو مورد آخر یعنی اجراهای حرکتی و ورزشی هوازی و بی­هوازی و ورزش­های رقابتی و قهرمانی انجام شده­اند، بیشتر میزان درک فشار کار، ضربان قلب، قدرت گرفتن با دست و سرعت را مورد ارزیابی قرار داده­اند در صورتی که می­توان تحقیقاتی در باره­ی تأثیر موسیقی بر میزان لاکتات خون، حداکثر اکسیژن مصرفی، تهویه­ی دقیقه­ای، فشار خون و غیره را مورد بررسی قرار داد. خصوصیات ریتمی موسیقی که در این مطالعات مورد استفاده قرار گرفته است از الگوی مهارت­های فیزیکی‏ پیروی ‏می نموده است در صورتی که می­توان از موسیقی استفاده کرد که خصوصیات ریتمی آن به جای پیروی از الگوی مهارت­های فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کند. در زمینه ورزش­ قهرمانی نیز مربیان و ورزشکاران به منظور تأثیر مستقیم بر ظرفیت و عملکرد فیزیولوژیک دستگاه­های خاصی از بدن و یا کاهش فشارهای روان­شناختی به استفاده از کمک­های ارگوژنیک روی آورده­اند. این کمک­ها به صورت فیزیکی یا مکانیکی، شیمیائی یا فارماکولوژیک، تغذیه­ای و روانشناختی ارائه می­شوند و ممکن است موجب افزایش عملکرد دستگاه­های خاصی از بدن از جمله دستگاه عصبی مرکزی و به تبع آن دستگاه عضلانی شوند (4). گوش دادن به موسیقی بر اساس الگوی مهارت­های فیزیکی می­تواند شاخص­های فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی را تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی-عضلانی، تأخیر در بروز خستگی و تسریع در ریکاوری شود (39). حال این سؤال مطرح است که اگر خصوصیات ریتمی موسیقی به جای پیروی از الگوی مهارت­های فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کند آیا تغییرات فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی بارزتر و در دامنه وسیعتری ایجاد خواهد شد؟ آیا این تغییرات بارزتر و وسیعتر موجب بهبود بیشتر اجرای ورزشی و تسریع در ریکاوری خواهند شد؟ تا با طرح­ریزی راهبردهای خاص موسیقیائی به ­توان موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی-عضلانی، تأخیر در بروز خستگی و تسریع در ریکاوری شد و ورزشکاران بتوانند با استفاده از نتایج بدست آمده موجبات بهبود اجرای ورزشی خود و تسریع در ریکاوری را بوجود آورده  با بکارگیری راهبردهای قانونی و سالم طی مسابقات ورزشی، زمان حضور در رختکن­ها و در فواصل بین رقابت­های ورزشی از حداکثر ظرفیت­ها و توانایی­های فیزیکی، فیزیولوژیکی و روان­شناختی خود در رقابت­های ورزشی استفاده کنند و به نتایج ورزشی مطلوب نائل شوند. دستگاه عصبی باید توانایی برقراری ارتباط با قسمت­های مختلف خود، پردازش اطلاعات و ارسال فرامین مناسب به سراسر بدن بخصوص عضلات اسکلتی در حال کار را بوسیله­ی امواج مغزی و یک سیستم نروترانسمیتری دقیق، پیچیده و پرکار داشته باشد. دستگاه عضلانی نیز بایستی قادر به انجام فرامین صادره از طرف مغز باشد. مربیان و ورزشکاران به وجود این رابطه­ی تنگاتنگ کاری بین دستگاه عصبی-عضلانی آگاهند و به دنبال استفاده از راهبردهای عملی و اثربخش برای نتایج تحقیقاتی که در رابطه با موسیقی­درمانی و توانبخشی انجام شده­است نشان داده­اند که از موسیقی می­توان به عنوان عامل افزایش­دهنده­ی توانایی­های فیزیکی، محرک روان­شناختی، تسهیل­کننده­ی تغییرات مثبت حالات خلقی و کاهش­دهنده­ی درک فشار کار توسط فرد حین فعالیت­بدنی و ورزش استفاده نمود. همچنین در باره­ی پاسخ­های فیزیکی و فیزیولوژیکی به موسیقی، در زمینه­ی تأثیر موسیقی بر

دانلود مقالات

 فعالیت­های بدنی و ادراکی، درک زمان، حافظه، رفتارهای حرکتی و غیرحرکتی، سلامتی عمومی، سلامتی روان، احساس درد، اجراهای حرکتی و ورزشی هوازی و بی­هوازی و ورزش­های رقابتی و قهرمانی مطالعاتی انجام شده است. مطالعاتی که در رابطه­ی با دو مورد آخر یعنی اجراهای حرکتی و ورزشی هوازی و بی­هوازی و ورزش­های رقابتی و قهرمانی انجام شده­اند، بیشتر میزان درک فشار کار، ضربان قلب، قدرت گرفتن با دست و سرعت را مورد ارزیابی قرار داده­اند در صورتی که می­توان تحقیقاتی در باره تأثیر موسیقی بر میزان لاکتات خون، حداکثر اکسیژن مصرفی، تهویه­ی دقیقه­ای، فشار خون و غیره را مورد بررسی قرار داد. خصوصیات ریتمی موسیقی که در این مطالعات مورد استفاده قرار گرفته است از الگوی مهارت­های فیزیکی‏ پیروی ‏می نموده است در صورتی که می­توان از موسیقی استفاده کرد که خصوصیات ریتمی آن به جای پیروی از الگوی مهارت­های فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کند. در زمینه­ی ورزش­ قهرمانی نیز مربیان و ورزشکاران به منظور تأثیر مستقیم بر ظرفیت و عملکرد فیزیولوژیک دستگاه­های خاصی از بدن و یا کاهش فشارهای روان­شناختی به استفاده­ی از کمک­های ارگوژنیک روی آورده­اند. این کمک­ها به صورت فیزیکی یا مکانیکی، شیمیائی یا فارماکولوژیک، تغذیه­ای و روان­شناختی ارائه می­شوند و ممکن است موجب افزایش عملکرد دستگاه­های خاصی از بدن از جمله دستگاه عصبی مرکزی و به تبع آن دستگاه عضلانی شوند (4). گوش­دادن به موسیقی بر اساس الگوی مهارت­های فیزیکی می­تواند شاخص­های فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی را تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی-عضلانی، تأخیر در بروز خستگی و تسریع در ریکاوری شود (18). حال این سؤال مطرح است که اگر خصوصیات ریتمی موسیقی به جای پیروی از الگوی مهارت­های فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کند آیا تغییرات فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی بارزتر و در دامنه وسیعتری ایجاد خواهد شد؟ آیا این تغییرات بارزتر و وسیعتر موجب بهبود بیشتر اجرای ورزشی و تسریع در ریکاوری خواهند شد؟ تا با طرح­ریزی راهبردهای خاص موسیقیائی به ­توان موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی-عضلانی، تأخیر در بروز خستگی و تسریع در ریکاوری شد و ورزشکاران بتوانند با استفاده از نتایج بدست آمده موجبات بهبود اجرای ورزشی خود و تسریع در ریکاوری را بوجود آورده  با بکارگیری راهبردهای قانونی و سالم طی مسابقات ورزشی، زمان حضور در رختکن­ها و در فواصل بین رقابت­های ورزشی از حداکثر ظرفیت­ها و توانایی­های فیزیکی، فیزیولوژیکی و روانشناختی خود در رقابت­های ورزشی استفاده کنند و به نتایج ورزشی مطلوب نائل شوند. دستگاه عصبی باید توانایی برقراری ارتباط با قسمت­های مختلف خود، پردازش اطلاعات و ارسال فرامین مناسب به سراسر بدن بخصوص عضلات اسکلتی در حال کار را بوسیله­ی امواج مغزی و یک سیستم نروترانسمیتری دقیق، پیچیده و پرکار داشته باشد. دستگاه عضلانی نیز بایستی قادر به انجام فرامین صادره از طرف مغز باشد. مربیان و ورزشکاران به وجود این رابطه­ی تنگاتنگ کاری بین دستگاه عصبی-عضلانی آگاهند و به دنبال استفاده از راهبردهای عملی و اثربخش برای تقویت این رابطه­ی کاری در جهت بهبود اجرای ورزشی و یا تسریع ریکاوری می باشند که گاهاً به دوپینگ ورزشی منتهی می­شود. به نظر می­رسد این روش قانونی و سالم جایگزین مناسبی جهت رفع عوارض دوپینگ ورزشی و کسب نتایج مطلوب باشد. از نتایج این تحقیق در زمینه­ی بهبود و درمان بیماری­های روحی-روانی نظیر افسردگی که فعالیت­بدنی برای بهبود آن­ها مفید است نیز می­توان استفاده نمود. نتایج احتمالی این پژوهش برای مربیان و ورزشکاران فرصتی به وجود می­آورد تا بجای استفاده از روش­های ارگوژنیک غیرمجاز که اغلب اوقات عوارض جبران ناپذیری برای ورزشکار درپی دارد از یک برنامه­ی کمک­های ارگوژنیک مجاز، ساده، کم­هزینه و در دسترس استفاده کنند.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

1-4-اهداف پژوهش

 

 

1-4-1 هدف کلی

 

 

 هدف کلی از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر بهبود اجرای ورزشی در دانشجویان دختر تربیت­بدنی بود.

 

 

1-4-2- اهداف اختصاصی

 

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر پردازش اطلاعات مغزی

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر بیشینه­ی ظرفیت هوازی

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر میزان لاکتات خون

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر میزان درک فشارکار

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر میزان احساس توانمندی

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر میزان درک خستگی

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر میزان زمان فعالیت­بدنی تا بروز حالت واماندگی

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر ضربان قلب

 

 

    • بررسی تأثیر گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر میزان شدت خستگی

 

 

 

1-5- فرضیه­های پژوهش

 

 

1-5-1- فرض کلی

 

 

 گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه بر بهبود اجرای ورزشی دانشجویان دختر تربیت­بدنی تأثیر متفاوتی دارد.

 

 

1-5-2- فرضیه­های اختصاصی

 

 

 

    • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر پردازش اطلاعات مغزی دارد.

 

 

    • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر بیشینه­ی ظرفیت هوازی دارد.

 

 

    • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر میزان لاکتات خون دارد.

 

 

    • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر میزان درک فشار کار دارد.

 

 

    • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر میزان احساس توانمندی دارد.

 

 

    • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر میزان درک خستگی دارد.

 

 

    • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر میزان زمان فعالیت­بدنی تا بروز حالت واماندگی دارد.

 

 

    • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر ضربان قلب دارد.

 

 

  • گوش­دادن به موسیقی مهیج، آرامش­بخش، ترکیبی و تحریک­کننده­ی امواج مغزی حین فعالیت­بدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظه­ای بر میزان شدت خستگی دارد.
 
مداحی های محرم