مقرات گیج کننده مربوط به محصولات (چانگ و چئونگ)
پیچیدگیهای فنی و رویهای ( لئونیداس لئونیدو، شارهی)
لازم به ذکر است که شناسایی مشکلات صادرات در مراحل فرایند صادرات نیاز به بررسیهای میدانی در جامعه خاص صادرکنندگان مورد نظر دارد. میتوان گفت که طی مراحل بالا در جهت دستیابی به اهداف توسعه صادرات امری ضروری مینماید. لذا بایستی با برنامه ریزی مناسب در جهت شناسایی و تقویت محرکهای صادراتی، حل مسائل و مشکلات اولیه صادرات، شناسایی متغیرهای عملکرد صادراتی و توسعه و تقویت آنها و در نهایت رفع مشکلات و محدودیتهای پیشآمده در مراحل بعدی صادرات، در مسیر توسعه صادرات گام برداشت(بلوران تهرانی، ۱۳۸۱).
۲-۲-۵-۷ قابلیت های رقابتی بنگاه های کوچک و متوسط صادراتی
یکی از شاخص های ارزیابی رقابتپذیری، رشد صادرات است. به عنوا مثال، یکی از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر فرایند اصلاح ساختاری، یادگیری و ارتقاء سطح رقابتپذیری، حضور بنگاههای داخلی در بازارهای بین المللی از طریق ترغیب آنها در صادرات بوده است. شواهد بسیاری برای اثبات مدعیان موجود است که توسعه صادرات(بجای آزادسازی واردات) می تواند مهمترین عامل رقابتپذیری پویا باشد. از طرفی رقابتپذیری تحت تأثیر و ناشی از عوامل محیط خرد(صنعت) و محیط کلان می باشد(قربانی، ۱۳۸۱). بر مبنای این ایده، متغیرهای کلان اقتصادی و عوامل نهادی برای رقابتپذیری در سطح ملی مهم و برای ایجاد ثروت مهم هستند اما کافی نمیباشند. ثروت به طور واقعی در سطح خرد و به وسیله عملیات بنگاهها در هر اقتصاد ایجاد می شود. طبق آنچه که گفته شد رویکردهای رقابتپذیری را میتوان در خصوص رقابتپذیری بنگاه به دو گروه دستهبندی کرد؛ رویکرد مبتنی بر منابع و رویکرد دانشی که مربوط به داخل سیستم هستند، در گروه رویکردهای دروننگر و رویکرد بازار را با عنوان رویکرد خارجی یا بروننگر قلمداد کرد. به عبارتی جهت تعیین جایگاه رقابتی در بازار و سنجش آن میباید بر این دو دسته عوامل درونی و بیرونی تأکید و توجه داشت(شم آبادی، ۱۳۸۶).
۲-۲-۵-۷-۱ عوامل درون سازمانی
الف: قابلیت های مدیریت
امروزه، جهان در عصر تغییر و تحولهای پیچیده، شتابنده و دور از انتظار به سر میبرد. در چنین شرایط و فضایی، سازمانها و شرکتهایی قادر به حفظ موقعیت و دوام و بقا خواهند بود که با بهره گیری از مدیریت و مدیران لایق و کارآمد با این تحولات و تغییرات مواجه گردیده و موفق و سربلند بیرون آیند قابلیت مدیریت یک قدرت رقابتی درک شده است که از طریق هدفگذاری و اتخاذ سیاستهای صادراتی توسط مدیریت عالی ارزیابی می شود. این ارزیابی با توجه به مزیت رقبا در بازارهای صادراتی تعریف میگردد(آقا زاده، ۱۳۸۵).
ب: قابلیت های بنگاه
مطالعات موجود در زمینه تجارت خارجی در سالهای اخیر به طور تدریجی از فرض وجود تقارن و همگنی در میان بنگاههای صنعت معین فاصله گرفته و وجود ناهمگنی در میان بنگاهها را مورد توجه بیشتری قرار داده است. مبنای بیشتر این مطالعات بر این واقعیت بنا نهاده شده است که در درون یک صنعت معین تنها بخشی از بنگاهها وارد بازارهای صادراتی شده و مابقی به فروش محصولات خود تنها در بازارهای داخلی اکتفا می کنند. مطالعات نظری این پدیده را این گونه توجیه می کند که ورود به بازارهای صادراتی مستلزم تقبل برخی از هزینه های ثابت است که برای تأمین مالی آن میبایست بنگاه به یک سطح معین از سوددهی دست یابد تا بتواند موانع ورود(هزینه های ثابت) به بازارهای صادراتی را پشت سر گذارد(والتر[۵۹]، ۲۰۰۰).
ث: هدفگذاری صادراتی محصول جدید
یکی از قابلیت های مهمی که در شرایط رقابتی به بهبود جایگاه رقابتی شرکت در بازارهای صادراتی منجر می شود، قابلیت هدفگذاری صادراتی است. قابلیت های هدفگذاری صادراتی در بازارهای صادراتی عبارتند از: مهارت های برنامه ریزی صادرات، وجود اهداف روشن در زمینه بازاریابی صادرات، طراحی استراتژی های خلاقانه صادراتی و جامعیت فرایند صادرات بیان می کنند. هدفگذاریهای صادراتی، جایگاهی رقابتی ایجاد می کنند که شرکت در رابطه با ترکیب هزینه، محصول و عناصر خدمات در یک بازار خاص خارجی بدست میآورد(پورآذری، ۱۳۸۱).
ج: قابلیت آمیخته بازاریابی محصول جدید
استراتژی بازاریابی به تعریف و ارائه اولویتها پرداخته، رویکرد سازگار و یکپارچهای برای کلیه عناصر اساسی بازاریابی مشخص می کند. به اعتقاد ویلسون و گیلیگان[۶۰] استراتژی بازاریابی عبارت است از فرایند برنامه ریزی و اجرای ایده اولیه، قیمت گذاری، ترفیع و توزیع ایده ها، محصولات و خدمات برای ایجاد مبادلاتی که اهداف فردی و سازمانی را تحقق بخشد. اتخاذ تصمیم برای ورود به بازارهای صادراتی نیاز به انطباق میان قابلیت های بنگاه با ویژگیهای بازارها دارد. این انطباق از طریق در اختیار قرار گرفتن منابع و قابلیاتهای بنگاه در جهت طراحی راهکار آمیخته بازاریابی مناسب میسر میگردد(احمدی، ۱۳۸۲). همچنین تحلیل نحوه عرضه آمیخته بازاریابی سازمان صادرکننده به عنوان متغیری که مستقیماً با عملکرد صادراتی بنگاه در ارتباط است، نمیتواند در برنامه ریزی راهبردی که با هدف توسعه صادرات شکل میگیرد، نادیده انگاشته شود. از این رو برای تنظیم عملکرد کسب و کار در بازارهای رقابتی همچون صادرات، کارآفرینان باید فعالیتهای بازاریابی را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند(دهقان، ۱۳۸۴).
۲-۲-۵-۷-۲ عوامل برون سازمانی
با نگاه سیستمی به سازمان و آن را به عنوان یک مجموعه منظم تلقی کردن، به این نتیجه میرسیم که یک شرکت و یا یک سازمان نه خودکفا و نه خودشمول، بلکه منابع را مبادله می کند و به محیط بیرونی وابسته است. محیط خارجی از عواملی تشکیل می شود که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر سازمان اثر میگذارند. همچنین سطوح مدیریت بازاریابی، عوامل و روندهای فناوری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، اثراتی عمده بر موفقیت و یا ناکامی سازمانها ارتباط دارند. تقسیم بندیهای مختلفی برای محیط سازمانی صورت پذیرفته است. در یک تقسیم بندی توسط کاتلر[۶۱]، سطوح مختلف محیط به محیط کلان(سطح ملی و بین المللی) ارائه شده است، اگر محیط شرکت را به محیط کلان یا عمومی و خرد یا تخصصی تقسیم کنیم، محیط کلان می تواند تأثیر عمیقی بر شرکت و محیط خرد آن داشته باشد.
الف: محیط کلان
بطور کلی میتوان گفت که محیط کلان عبارتست از مجموع عواملی که بر سازمان تأثیر میگذارند و از حیطه کنترل سازمان میباشند(آقازاده، ۱۳۸۵).
ب: محیط خرد (سطح صنعت)
محیط خرد، محیط نزدیک به شرکت و در واقع صنعت و بازاری است که شرکت در آن فعالیت می کند و عوامل تشکیلدهنده آن از ارتباط تنگاتنگی با سازمان و فعالیتهایش برخوردارند. یک صنعت گروهی متشکل از چند بنگاه که یک محصول یا طبقه و دستهای از محصولات مشابه و جایگزین نزدیک یکدیگر را تولید و یا عرضه می کند.
با توجه به ماهیت عوامل محیطی خرد و کلان، میتوان این گونه اظهار داشت که این دو عامل بیرونی دارای ارتباط تنگاتنگی با مفهوم آمیخته بازاریابی هستند و بنگاه می تواند با بهره گرفتن از عناصر بازاریابی از قابلیت های موجود در محیط برای ارتقاء جایگاه رقابتی خود بهره گیرد(فهیمی فر، ۱۳۷۶).
۲-۳ پیشینهی پژوهشهای انجام شده:
۲-۳-۱ پژوهشهای انجام شده در داخل:
- میرفخرالدینی و دیگران(۱۳۹۱) در پژوهش با عنوان بررسی رابطه کارآفرینی شرکتی و تعالی عملکرد سازمانی در شرکت پیشگامان کویر یزد به این نتیجه دست یافتند که متغیرهای نوآوری، خودنوسازی، اقدامات ریسک آمیز جدید، فرهنگ سازمانی، محیط سازمانی و مولفه های درون سازمانی بر عملکرد شرکت پیشگامان تاثیر مستقیم دارند.
- تقی زاده و دیگران(۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان ارزیابی تأثیر ابعاد ساختاری سازمان بر گرایش به کارآفرینی شرکتی (مطالعه موردی) به این نتایج دست یافتند که در جامعه مورد نظر شاخص های رسمی بودن، تمرکز و تخصصی بودن یر روی کارآفرینی شرکتی تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
- ایمانی پور و زیودار(۱۳۸۷) پژوهش با عنوان بررسی رابطه گرایش به کارآفرینی شرکتی و عملکرد (مطالعه موردی: نمایندگی های فروش شرکت سهامی بیمه ایران در شهر تهران) انجام دادند. نتایج تحلیل های آماری بر داده های گردآوری شده متشکل از کارکنان نمایندگی ها مشخص می کند که گرایش به کارآفرینی شرکتی دارای همبستگی مثبت و معناداری با عملکرد است.
- حسن صابری(۱۳۸۷) پژوهشی تحت عنوان عوامل موامل مؤثر بر عملکرد صادرات و نقش آن در تعهد صادراتی و انطباق استراتژی بازاریابی شرکتهای کوچک و متوسط(مطالعه موردی صنعت فرش ایران) انجام داد که هدف این تحقیق بررسی نقش عملکرد صادراتی گذشته شرکت به عنوان یک متغیر مستقل و تاثیرگذار بر تعهد صادراتی و انطباق استراتژی های بازاریابی است .با بهره گرفتن از مطالعه داده های حاصل از بیش از ۱۸۰ مدیر بنگاهای کوچک و متوسط مسئول صادرات فرش دستبافت در ایران نشان میدهد که عملکرد صادراتی گذشته یک نقش بحرانی در ایجاد تعهد صادراتی بنگاههای کوچک و متوسط و تعیین استراتژی بازاریابی آنان ایفا می کند .به طور کلی روابط مستقیم و غیر مستقیم میان متغیرهای مختلف تاثیرگذار در صادرات در قالب مدلی تعیین و سپس با آزمون فرضیه های مدل به تبیین این روابط پرداخته می شود.
- دیوانداری و دیگران(۱۳۸۶) پزوهشی تحت عنوان بازارگرایی و عملکرد کسب وکار درایران انجام گرفته که مدل مفهومی این تحقیق نشان دهنده ارتباط مستقیم وغیرمستقیم (از طریق ایجاد ارزش (بین بازارگرایی و عملکرد کسب و کار است. یافته ها در این تحقیق نشان میدهد که از نظر خبرگان کلیت مدل مفهومی بازارگرایی و عملکرد کسب وکار در ایران با برخی اصلاحات مورد تایید میباشد سه عامل بازارگرایی، ایجاد ارزش وعملکرد کسب وکار از اهمیت یکسانی برخوردارند.
- دهدشتی (۱۳۸۴) پژوهشی تحت عنوان عوامل موثر بر عملکرد صادراتی شرکتهای کوچک و متوسط در ایران انجام داد. رفتار صادراتی شرکتهای کوچک ومتوسط و همین طور عواملی که نقش مهمی را در موفقیت صادراتی آنها ایفا می کند از اهمیت ویزهای برخوردار است .تحقیقات بسیاری در مورد شناسایی این گونه عوامل انجام گرفته که در این پژوهش تعدادی از این نظریات عرضه گردیده در این گونه تحقیقات عوامل درون سازمانی و برون سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
- رحمان سرشت و کریمی (۱۳۸۲) پژوهشی تحت عنوان مدلی برای ارتباط راهبردهای توسعه بازار صادراتی با عملکرد شرکتهای تولیدی صادرکننده محصولات غذایی در ایران انجام دادند که هدف این پژوهش تبیین رابطه میان راهبردهای توسعه بازار و عملکرد صادراتی و شناسایی عواملی است که میتوانند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهند. نتایج حاکی از این است که در اغلب معیارهای عملکرد صادراتی(شامل سطح صادرات و رشد نسبی صادرات) تفاوت معنیداری میان دو راهبرد تمرکز بازار و گسترش بازار وجود ندارد .در این پژوهش کسب سهم بازار بیشتر به عنوان هدف صادراتی تطبیق محصول با نیازهای مشتریان در بازارهای هدف، فائق آمدن بر محدودیتهای لجستیک، دیدگاه بین المللی مدیریت، بهرهمندی از قابلیت های تولیدی، قیمت گذاری رقابتی و دیدارهای منظم از بازارهای صادراتی، به عنوان عواملی شناسایی شده اند که با راهبرد تمرکز بازار هماهنگی دارند. در مقابل دستیابی به حجم فروش بیشتر، حل مشکلات و محدودیتهای قیمت گذاری، برخورداری از قابلیت های تولیدی و توانمندیهای بازاریابی عواملی هستند که با راهبرد گسترش بازار تناسب دارند.
۲-۳-۲ پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور:
- برت و واینستاین[۶۲](۲۰۱۳) در پژوهشی با عنوان رابطه میان بازارگرایی، انعطاف سازمانی و کارآفرینی شرکتی و نأثیر آن ها عملکرد به این نتیجه دست یافتند که همبستگی معنادار میان بازارگرایی، انعطاف سازمانی و کارآفرینی شرکتی و رابطه مستقیم و معنادار میان هر سه متغیر وجود دارد.
- ناتانایل و دیگران[۶۳] (۲۰۱۲) در پژوهش تحت عنوان بررسی نقش گرایش کارآفرینانه شرکت در موفقیت محصول جدید صادراتی تحت سطوح مختلف شدت رقابت و سرمایه مالی به این نتیجه رسیدند که رفتار بازارمحور صادراتی، شدت رقابت، دسترسی به میزان منابع مالی و گرایش و رفتار کارآفرینانه صادراتی هر کدام به نوعی بر عملکرد محصول جدید صادراتی تأثیر معنادار دارند.
- کاوین و دیگران[۶۴](۲۰۱۰) در پژهشی با عنوان برسی تأثیر کارآفرینی شرکتی بر میزان فروش به این نتیجه دست یافتند که گرایش به کارآفرینی شرکتی تأثیر مثبت و معناداری بر رشد فروش دارد.
- لی و گریفیس[۶۵] (۲۰۱۰)در مطالعه خودشان رابطه بین استراتژی بازاریابی صادرات و عملکرد صادراتی را در یک شرکت در حال توسعه صادراتی در کشور کره بررسی کرده اند. نتایج حاصل از این تحقیق به ترتیب زیر است-۱ سازگاری محصولات تولیدی این شرکت با سلایق غذایی مشتریان خارجی ۲-تنظیم قیمتهای صادراتی با توجه به شرایط بازارخارجی۳- انجام صادارت مستقیم ۴- انجام ترفیعات تجاری در بازارهای هدف میتوانند بر صادرات کشور کره موثر باشند.
- لین و کاو (۲۰۰۹)[۶۶] پژوهشی تحت عنوان تاثیرات نوآوری در جهتگیری بازارهای صادراتی و یادگیری مسائل جهتگیری در اجرای عملکرد تجاریبه انجام رساندند. هدف از این پژوهش فراهم نمودن تحلیلهای کمی، جهتگیری و یادگیری آن، جهتگیری کارآفرینی و عملکردهای نوآورانه به عنوان فاکتورهای موفق در شرکتهای دارای تکنولوژی گسترده میباشد یک مدل ساختاری برای بررسی این ساختارها ارائه شد .برای تست مدل از ۳۳۳ شرکت خلاق که شامل شرکتهای نوآور تایوان بود استفاده کردند. نتایج حاکی از این شد که ساختار سازمان) تشکیل و عدم مرکزیت( نقش واسطهای را در روابط میان نوآوری و عملکرد تجاری ایفا نمیکند .اما حدود این تشکیلات در ساختار سازمانی تاثیر منفی در رابطه میان عملکرد تجاری بر جای میگذارد.
- بارت[۶۷]۲۰۰۸) ) تحقیقی تحت عنوان رفتار بازارمحور صادراتی و عملکرد ضادراتی انجام داد و به این نتیجه رسیدند که صادراتمحوری و یادگیریمحوری تاثیر مستقیم بر کیفیت روابط بر جا میگذارد و بالاخره عملکرد صادرات نتیجه و حاصل کیفیت در روابط میباشد.
فصل سوم:
روش شناسی پژوهش
۳-۱ مقدمه:
در این فصل به بررسی چگونگی روش تحقیق، گردآوری داده ها و تحلیل آنها جهت استفاده از داده های خام در راستای فرضیات تحقیق پرداخته می شود. همچنین تعریف وتفصیل مفاهیم اساسی همچون (جامعه آماری، نمونه گیری و…) ارائه گردیده و مفاهیم اساسی فوق برای تحقیق حاضر بررسی میگردد.
۳-۲ روش تحقیق:
پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش کاربردی میباشد. این پژوهش از نظر منطق اجرای پژوهش از نوع قیاسی، از نظر نحوه اجرای توصیفی- پیمایشی ، از نظر نوع داده ها پژوهش کیفی است.
۳-۳ متغیرهای پژوهش:
جدول ۳-۱ متغیرهای پژوهش
نام متغیر
دوره برگشت یک طرح سرمایهگذاری، تعداد سالهایی که برای پوشش هزینه اولیه سرمایهگذاری لازم است، را به ما نشان میدهد. بر اساس این ضابطه طرح یا گزینهای که در کوتاه مدت اصل مبلغ سرمایه گذاری انجام شده را برگشت دهد، برتری مییابد. دوره برگشت سرمایه نسبتی است از هزینه اولیه سرمایهگذاری به جریان نقدی سالانه، مشروط بر اینکه جریان نقدی سالانه مساوی باشد.
I = هزینه سرمایهگذاری اولیه
اگر جریان نقدی سالیانه مساوی نباشد باید از رایطه ذیل استفاده نمود :
در برخی از مواقع دوران احداث طرح نیز جزء دوره برگشت سرمایه محسوب میشود. همچنین این امکان وجود دارد که یک طرح سرمایهگذاری در طول عمر اقتصادی خود حتی سود نداشته باشد بلکه هزینههای سرمایهگذاری را از طریق استهلاک بازگرداند، لذا این ضابطه به سودآوری ارتباطی ندارد و صرفاً بیانگر مدت زمان برگشت سرمایهگذاری است و در حقیقت ضابطهای برای در نظر گرفتن مشکل نقدینگی طرحها است. این روش یک روش مناسب برای سرمایهگذاران ریسک گریز است که مایل اند هر چند وقت یکبار اصل سرمایه خود را داشته باشند. استفاده از این روش نوعی تعدیل در مقابل ریسک و نامطلوبی است. از جمله معایب این روش عبارت است از (اسکونژاد، ۱۳۸۰):
وقتی که دو یا چند طرح سرمایهگذاری که زمان تحقق سود آنها یکسان نیست با هم مقایسه میشوند روش دوره برگشت سرمایه روشی گمراه کننده جهت تعیین سودآوری طرحها خواهد بود (اسکونژاد، ۱۳۸۰).
۲-۱-۱۱- ارزش فعلی خالص(NPV)[18]
محاسبه ارزش فعلی یک فرایند مالی، تبدیل ارزش آینده کلیه دریافتها و پرداختها به ارزش فعلی در زمان حال یا مبدا پروژه می باشد. چنانچه به ازای حداقل نرخ جذب کننده i برای یک پروژه ارزش فعلی هزینه ها بیش از ارزش فعلی درآمدها باشد پروژه غیر اقتصادی خواهد بود. و چنانچه باشد، ارزش فعلی هزینهها کمتر از ارزش فعلی درآمدها بوده و پروژه اقتصادی است. اگر باشد پروژه اقتصادی است، زیرا حداقل نرخ جذبکننده برای سرمایهگذاری تأمین گشته است. معیار ارزش فعلی خالص مزایای قابل ملاحظه زیر را دارا میباشد (اسکونژاد، ۱۳۸۰):
۲-۱-۱۲- روش نرخ بازده داخلی(IRR)[19]
یکی از روشهایی که امروزه در تعیین و انتخاب اقتصادی ترین پروژهها متداول میباشد، روش نرخ بازده داخلی است. در این روش ضابطه قبول یا رد یک پروژه، براساس معیاری (نرخی) به نام نرخ بازگشت سرمایه میباشد. در حقیقت تعادل درآمدها (درآمدهای سالیانه، ارزش اسقاطی و. . . ) و هزینهها (سرمایه اولیه، هزینههای سالیانه و. . . ) تحت یک نرخ امکانپذیر است (البته نه همیشه با یک نرخ) و آن نرخ (یا نرخها) نرخ بازگشت سرمایه است. اگر فرایند مالی پروژهای از سرمایه اولیه P، ارزش اسقاطی SV و درآمد سالیانه A و عمر مفید n تشکیل شده باشد، حل رابطه زیر (i) که همان نرخ بازگشت سرمایه است را مشخص مینماید :
برای سرمایهگذاران گاهی اوقات مهم است که این نرخ را بدانند، همچنین مؤسسات وامدهنده بینالمللی برای توجیه اقتصادی پروژه های دولتی محاسبه نرخ بازده داخلی را الزامی میدانند. اگر ارزش فعلی خالص پروژهای مثبت باشد، چنین نتیجه میشود که نرخ بازده داخلی آن پروژه از نرخ بازدهی مورد قبولی که برای سرمایه گذاری به کار برده شده است بیشتر است و بالعکس، اگر ارزش فعلی خالص پروژهای منفی باشد، نرخ بازده داخلی آن از نرخ مورد قبول کمتر است و نیز اگر ارزش فعلی خالص پروژهای صفر باشد، نتیجه گیری میشود که تمام سرمایه به کار رفته در پروژه به انضمام بهره های متعلقه در هر سال برگشت داده شده و نرخ بازده داخلی پروژه معادل نرخ بازدهی مورد قبول است(مجیدیان، ۱۳۷۷).
از مزایای این روش قابل فهم تر بودن نتایج آن برای افرادی که آشنایی کافی با مفاهیم ارزیابی طرحها ندارند، میباشد. همچنین با بهره گرفتن از این روش اولویت پروژههای مختلف را در تخصیص بودجه میتوان تعیین نمود. نقطه ضعف این روش آن است که برای به دست آوردن IRR نیاز به استفاده از روش های درون یابی است که موجب بروز خطای محاسباتی میشود.
۲-۱-۱۳- معیار نسبت فایده به هزینه یا شاخص سودآوری[۲۰]
برای محاسبه نسبت فایده به هزینه یا شاخص سودآوری، ارزش فعلی جریان فایدهها را بر ارزش فعلی جریان هزینه ها تقسیم می نماییم.
B/C=BPV/CPV
اگر نسبت به دست آمده بزرگتر از ۱ باشد طرح از نظر مالی و اقتصادی قابل توجیه است و در غیر اینصورت طرح دارای توجیه مالی و اقتصادی نمی باشد. با توجه به اینکه شاخص سود آوری و نسبت فایده به هزینه از روی ارزش فعلی خالص مشتق می شودو براساس پارامترهای همان روش محاسبه میگردد، بنابراین وقتیکه ارزش فعلی خالص صفر باشد نسبت فایده به هزینه حتما یک می باشد و بالعکس(اسکونژاد، ۱۳۸۰). از این ضابطه نمی توان برای انتخاب بهترین گزینه از بین گزینههای مختلف استفاده نمود، زیرا این نسبت از چگونگی طبقه بندی فایده و هزینه تاثیر می پذیرد. برای مثال بر حسب اینکه ارزش اسقاط در آخر دوره از جریان هزینه کسر یا با فایده جمع گردد ضابطه مورد بحث نتیجه متفاوتی خواهد داشت.
۲-۱-۱۴- نرخ تنزیل در تحلیل هزینه ـ فایده
تجزیه و تحلیل هزینه ـ فایده نوعاً در مسائلی که بعد زمان در آن مطرح باشد، به کار گرفته میشود. عامل زمان از چند جهت قابل بررسی است که مهمترین تأثیر آن در تعیین نرخ تنزیل است.
۲-۱-۱۵- رجحان زمانی
تصمیمات عمده درباره اجرا یا عدم اجرای پروژهها فقط منوط به استفاده از منابع در یک لحظه از زمان نمیشود، بلکه این تصمیمات در برگیرنده تعهد به منابع و یا انتظار بازده در زمان آینده علاوه بر زمان حال میباشند. نقطه شروع مناسب برای بررسی مسائل مربوط به بعد زمانی در ارزیابی پروژه درنظرگرفتن ترجیحات افراد نسبت به مصرف در زمانهای مختلف است. از آنجا که مصرف در هر لحظه از زمان کالایی متفاوت از مصرف در لحظه دیگر است، یک فرد مصرف کننده دارای رجحان زمانی میان مصرف در دورههای مختلف است که این رجحان به وسیله نرخ نهایی رجحان زمانی MRTP[21] او اندازهگیری میشود. مثلاً فرد نسبت به مصرف اضافی یک ریال در یک سال و مصرف اضافی ۱۰/۱ ریال در سال بعد بیتفاوت باشد او دارای نرخ نهایی رجحان زمانی ۱۰% در سال میباشد. رجحان زمانی مستقل از هر نوع نظام مبادله است و نرخ نهایی رجحان زمانی نباید با نرخهای بهره که پدیدهای از نظام اقتصادی است، اشتباه شود. به عبارت دیگر مفهوم رجحان زمانی کاملاً مستقل از امکان قرض دادن میباشد. دریک اقتصاد مبتنی بر بازار، هر فرد نوعاً مقادیری را که میخواهد قرض بدهد و یا قرض بگیرد با در نظر گرفتن امکان معامله با افراد خاص انتخاب نمیکند، بلکه انتخاب هر شخص در ارتباط با نرخهای بهره ارائه شده توسط بانکها و یا سایر مؤسسات مشابه میباشد(خلیلی عراقی، ۱۳۸۴).
۲-۱-۱۶- بی اطمینانی در برآوردها
هر برآوردی می تواند توأم با اشتباه و بی اطمینانی باشد، زیرا به ندرت ممکن است رویدادهای آینده با پیش بینی های قبلی تطابق داشته باشد، زیرا هر تصمیم گیری مبتنی بر یک سلسله فرض در مورد تحولات سیاسی و اجتماعی، توسعه فناوری، قیمت منابع مورد نیاز و محصول طرح در آینده است. چون در اکثر موارد پیش بینی وضع آینده بر اساس اطلاعات ناقص درباره شرایط اقتصادی انجام می شود، تردید و نا اطمینانی نسبت به برآوردها فزونی مییابد و حتی کاربرد و استفاده از آخرین فنون پیشرفته پیشبینی اقتصادی نمیتواند نا اطمینانی نسبت به بسیاری از عوامل موثر بر سودآوری طرحهای سرمایه گذاری را از میان برد. اشتباه و نا اطمینانی، در سه زمینه زیر می تواند بروز کند :
۱- اشتباه در برآورد و تعیین تقاضای گذشته و کنونی، یا به سخن دیگر، اشتباه در آمارهای موجود
۲- اشتباه در برآورد و تعیین نیاز یا تقاضای آینده
۳- اشتباه در برآورد و تعیین نیاز و تقاضای آینده، بنا به دلایل اقتصادی یا غیر اقتصادی، مانند بحران سیاسی، جنگ، عوامل اجتماعی و غیره که به طور اتفاقی روی می دهد و پیش بینی آن میسر نیست. در عمل در تمام تصمیم گیریهای مربوط به طرحهای عمرانی، عامل تردید کم و بیش جلوه گر می شود. تصمیم گیران به هنگام بررسی و سنجش مطلوبیت طرح (خودآگاه و یا ناخودآگاه) عناصر نا اطمینانی موجود در طرح را ارزیابی می کنند و آنرا به ریسکهای شناخته شده تبدیل می نمایندو آنگاه با توجه به امکان تحقق این ریسکها در مورد پذیرش یا رد طرح تصمیم می گیرند (راهنمای تهیه گزارش توجیه طرح، ۱۳۸۰).
۲-۱-۱۷- تحلیل حساسیت
تحلیل حساسیت، فن ساده و آسانی برای ارزشیابی پیامدهای تغییرهای نامساعد بر بازده اقتصادی طرح است. به این منظور، باید ارزش یک یا چند عامل متغییر طرح، تغییر داده شود و سپس بر این مبنا، ارزش خالص کنونی و نرخ بازده اقتصادی آن محاسبه شود. میزان تغییر عامل مورد نظر، باید بر اساس تجربه در مورد طرحهای مشابه قبلی و سایر ملاحظات صورت پذیرد. معمولاً عوامل متغیر طرح تک تک تغییر داده میشود و در هر مورد محاسبات ارزش خالص کنونی و نرخ بازده اقتصادی طرح انجام می گیرد، گاه نیز می توان ترکیبی از تغییرها را با هم انجام داد و سپس، محاسبات یاد شده را به عمل آورد. تحلیل حساسیت، باید در مورد اقلام عمده طرح و اقلامی صورت پذیرد که نسبت به آن بی اطمینانی و تردید قابل ملاحظه ای وجود دارد.
۲-۲- انرژی خورشیدی
آرایه انرژی ستاره خورشید یکی از منابع عمده انرژی در منظومه شمسی می باشد. طبق آخرین برآوردهای رسمی اعلام شده عمر این گوی آتشین بیش از ۱۴ میلیارد سال می باشد. در هر ثانیه ۲/۴ میلیون تن از جرم خورشید به انرژی تبدیل میشود. با توجه به وزن خورشید که حدود ۳۳۳ هزار برابر وزن زمین است. این کره نورانی را میتوان بهعنوان منبع عظیم انرژی تا ۵ میلیارد سال آینده به حساب آورد. خورشید از گازهایی نظیر هیدروژن (۸/۸۶ درصد) هلیوم (۳ درصد) و ۶۳ عنصر دیگر که مهمترین آنها اکسیژن، کربن، نئون و نیتروژن است تشکیل شدهاست. میزان دما در مرکز خورشید حدود ۱۰ تا ۱۴ میلیون درجه سانتیگراد میباشد که از سطح آن با حرارتی نزدیک به ۵۶۰۰ درجه و به صورت امواج الکترو مغناطیسی در فضا منتشر میشود(حاج سقطی، ۱۳۸۰).
زمین در فاصله ۱۵۰ میلیون کیلومتری خورشید واقع است و ۸ دقیقه و ۱۸ ثانیه طول میکشد تا نور خورشید به زمین برسد. بنابراین سهم زمین در دریافت انرژی از خورشید میزان کمی از کل انرژی تابشی آن میباشد. سرمنشاء تمام اشکال مختلف انرژیهای شناخته شده تاکنون شامل ( سوختهای فسیلی ذخیره شده درزمین، انرژیهای بادی، آبشارها، امواج دریاها و. . . ) موجود در کره زمین از خورشید میباشد. انرژی خورشید همانند سایر انرژیها بطور مستقیم یا غیر مستقیم میتواند به دیگر اشکال انرژی تبدیل شود، همانند گرما و الکتریسیته و. . . . ولیکن موانعی شامل ( ضعف علمی و تکنیکی در تبدیل بعلت کمبود دانش و تجربه میدانی - متغیر و متناوب بودن مقدار انرژی به دلیل تغییرات جوی و فصول سال و جهت تابش - محدوده توزیع بسیار وسیع ) موجب گردیده که نتوان استفاده مناسبی از این موحبت خدایی داشته باشیم. استفاده ازمنابع عظیم انرژی خورشید برای تولید انرژی الکتریسته، استفاده دینامیکی، ایجاد گرمایش محوطه ها و ساختمانها، خشک کردن تولیدات کشاورزی و تغییرات شیمیایی و. . . . . اخیرا شروع گردیده است(حاج سقطی، ۱۳۸۰).
در سال ۱۸۳۰ ستاره شناس انگلیسی به نام جان هرشل[۲۲] یک جعبه جمع آوری خورشیدی را برای پختن غذا در طول یک سفر در افریقا استفاده کرد. کاربردهای الکتریکی فتوو لتایکها را آزمایش میکنند یک فرایند که توسط آن انرژی نور خورشید به طور مستقیم به الکتریسیته تبدیل میشود. الکتریسیته میتواند به طور مستقیم از انرژی خورشید تولید شود و ابزارهای فتوولتایک استفاده کند یا به طور غیر مستقیم از ژنراتورهای بخار ذخایر حرارتی خورشیدی را برای گرما بخشیدن به یک سیال کاربردی مورد استفاده قرار میدهند(چن، وانگ و چانگ، ۲۰۰۸)[۲۳].
۲-۲-۱- تاریخچه انرژی خورشیدی
شناخت انرژی خورشیدی و استفاده از آن برای منظورهای مختلف به زمان ماقبل تاریخ باز میگردد. شاید به دوران سفالگری، در آن هنگام روحانیون معابد به کمک جامهای بزرگ طلائی صیقل داده شده و اشعه خورشید، آتشدانهای محرابها را روشن میکردند. یکی از فراعنه مصر معبدی ساخته بود که با طلوع خورشید درب آن باز و با غروب خورشید درب بسته میشد.
ولی مهمترین روایتی که درباره استفاده از خورشید بیان شده داستان ارشمیدس دانشمند و مخترع بزرگ یونان قدیم میباشد که ناوگان روم را با بهره گرفتن از انرژی حرارتی خورشید به آتش کشید گفته میشود که ارشمیدس با نصب تعداد زیادی آئینههای کوچک مربعی شکل در کنار یکدیگر که روی یک پایه متحرک قرار داشتهاست اشعه خورشید را از راه دور روی کشتیهای رومیان متمرکز ساخته و به این ترتیب آنها را به آتش کشیدهاست. در ایران نیز معماری سنتی ایرانیان باستان نشان دهنده توجه خاص آنان در استفاده صحیح و مؤثر از انرژی خورشید در زمانهای قدیم بودهاست.
با وجود آنکه انرژی خورشید و مزایای آن در قرون گذشته به خوبی شناخته شده بود ولی بالا بودن هزینه اولیه چنین سیستمهایی از یک طرف و عرضه نفت و گاز ارزان از طرف دیگر سد راه پیشرفت این سیستمها شده بود تا اینکه افزایش قیمت نفت در سال ۱۹۷۳ باعث شد که کشورهای پیشرفته صنعتی مجبور شدند به مسئله تولید انرژی از راه های دیگر (غیر از استفاده سوختهای فسیلی) توجه جدیتری نمایند(کعبی نژاد، ۱۳۸۷).
حجم نمونه با بهره گرفتن از جدول مورگان با سطح اطمینان ۹۵ درصد و خطای ۵ درصد، ۱۸۰ نفر بود. که از این تعداد ۱۸۰ پرسشنامه قابل استفاده جمع آوری شد.
در این تحقیق بعد از تعیین دقیق کارخانه فولاد نمونه گیری به روش تصادفی ساده انتخاب شد، نمونه گیری درکارخانه فولاد شاهین در شهر بناب انجام شد و سرانجام پرسشنامه در روزها و ساعات مختلف در بین کارکنان توزیع شد.
متغیرهای تحقیق شامل ۲ متغیر است که ۱ متغیر آن مستقل و ۱ متغیر آن وابسته می باشد.
متغیرسیستم مدیریت دانش مشتری متغیر مستقل تحقیق و نوآوری استراتژیک متغیر وابسته تحقیق را تشکیل می دهند.
قلمرو موضوعی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سیستم مدیریت دانش مشتری با نوآوری استراتژیک مبتنی بر بازار صادرات صنعت فولاد می باشد.
تحقیق فوق درسال ۱۳۹۴ انجام گرفته است.
کارخانه فولاد شاهین واقع در شهر بناب می باشد.
این پایان نامه، پنج فصل را شامل می شود که در فصل اول، به کلیات (تبیین موضوع، اهمیت و ضرورت، اهداف و فرضیه ها و تعاریف مفاهیم ) پرداخته می شود. در فصل دوم، ادبیات و مبانی نظری پژوهش، در قالب رابطه بین سیستم دانش مشتری و نوآوری استراتژیک اشاره خواهد شد. در فصل سوم، مواد و روشهای، استفاده شده در تحقیق بیان خواهد شد. در فصل چهارم فصل دادههای خام به دست آمده از ابزارهای پژوهش، با بهره گرفتن از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت، فرضیه ها و چگونگی تأثیرگذاری متغیر مستقل بر روی متغیر وابسته سنجیده می شود. در فصل پنجم، به بحث و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات، جهت بکارگیری سیستم دانش مشتری در شرکت فولاد برای رسیدن به نوآوری استراتژیک پرداخته خواهد شد.
در این فصل، ابتدا به تعریف مسئله، ضرورت انجام پژوهش، فرضیه ها، اهداف پژوهش و معرفی متغیرهای پژوهش پرداخته شد و پس از آن به روش انجام پژوهش، قلمرو پژوهش و ساختار کلی پژوهش پرداخته شد و در انتها به نتایج پژوهش پرداخته شد.
گفتاراوّل
در هر پژوهش فهم و آشنایی با مفاهیم اصلی و سابقه پژوهش های انجام گرفته در آن زمینه بسیارحائز اهمیت بوده و در واقع به محقق کمک می کند تا به کمک مطالعات کتابخانه ای پیش زمینه مورد نیاز جهت انجام تحقیق را بدست آورد در این فصل، ابتدا به شرح مفاهیم اصلی متغیرهای مختلف تحقیق و پژوهشهای مرتبط آن ها و در ادامه به بررسی پیشینه تحقیقات انجام گرفته در داخل و خارج می پردازیم.
از نظر ولف[۱۷]، دانش مخلوطی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظام یافته است که چهارچوبی برای ارزشیابی و بهره گیری از تجربیات و اطلاعات جدید ارائه می دهد و اطلاعات کاربردی و سازماندهی شده برای حل مسائل است.
دانش ترکیبی سازمان یافته از داده میباشد که با مجموعههای از قوانین، رویه ها و عملیات آموخته شده به واسطه تجربه و عمل تلفیق شده است. به یک معنا دانش مفهومی است ساخته و پرداخته ذهن. بر این اساس، دانش همان اطلاعات یا داده است، تنها به واسطه معناست که اطلاعات حیات یافته و تبدیل به دانش می گردد ( وظیفه دوست و همکاران،۱۳۹۳: ۱۶۳).
از نظر ویگ[۱۸]، دانش شامل حقایق و باورها، مفاهیم و اندیشه ها، قضاوت ها و انتظارات، روش شناسی یا علم اصول و نحوه انجام فنون است ( صلواتی و همکاران،۱۳۹۰: ۲۲). موفقیت و تداوم حیات سازمانها در برخورداری از دانش و اطلاعات است. و دستیابی به این هدف با مدیریت دانش و به کارگیری مدل مناسب برای پیاده سازی آن در هر سازمان امکان پذیر است. از طرفی در استقرار مدیریت دانش علاوه بر پرداختن به فرایند های دانش در نظر گرفتن زیر ساخت های مورد نیاز آن و همچنین فرآیندهای مدیریت دانش ضروری است. تمایز قائل شدن میان داده، اطلاعات و دانش کار آسانی نیست، به طور کلی داده ها به عنوان حقایق خام، اطلاعات به عنوان مجموعه ای سازمان یافته از داده ها و دانش به عنوان اطلاعات معنادار تلقی می شوند. داده و اطلاعات براساس “تفسیر ” از هم متمایز می شوند. در تعریف دیگری، محققان دانش را به دو بخش تقسیم نموده اند: دانش صریح و دانش پنهان، فرایند ایجاد ارزش با تسهیم دانش پنهان از طریق معاشرت با دیگران یا دریافت دانش به صورت دیجیتال یا آنالوگ آغاز میگردد. سپس دانش توسط دیگران درونی میگردد و این فرایند دانش جدیدی میسازد که مجدداً این دانش به اشتراک گذاشته می شود و فرآیندهای ذکر شده تکرار میگردند. این فرآیندها میتوانند به عنوان ” نوآوری” بیان شوند. ذخیره سازی، فرموله نمودن و توزیع دانش صریح در سازمان آسان است در حالی که دانش نهان خیلی شخصی است و ذخیره سازی، پذیرش، کد گذاری و انتشار آن بین مردم دشوار می باشد. دانش نهان به دو بعد تقسیم می شود: بعد فنی و بعد شناختی.
بعد فنی به مهارت فرد و بعد شناختی به مدل ذهنی فرد اشاره مینماید. دانش به عنوان یک عامل کلیدی در رقابتهای جهانی و به عنوان یک پایه و اساس مزیت رقابتی بالقوه برای یک واحد اقتصادی برای شناسایی یا توسعه هسته یا مرکز شایستگیها در نظر گرفته شده است (الدن وای و همکاران، ۲۰۱۳: ۱). اساسیترین مشخصه سازمانهای هوشمند قرن بیست و یکم، تأکید بر دانش و اطلاعات است. برخلاف سازمانهای گذشته، سازمانهای امروزی دارای تکنولوژی پیشرفته بوده و نیازمند کسب، مدیریت و بهره برداری از دانش و اطلاعات به منظور بهبود کارآیی، مدیریت و پیگیری تغییرات پایان ناپذیر هستند. شرکت ها برای خدمت بهتر به مشتریان و باقی ماندن در یک صنعت باید دوره زمانی تولید را کاهش دهند، با حداقل دارایی های ثابت عمل کنند، زمان توسعه محصول را کوتاه کنند، کارمندان را توانمند سازند، سازگاری و انعطاف پذیری را ارتقاء دهند، اطلاعات را تسخیر کرده و دانش را خلق و تسهیم کنند. هیچ یک از این اقدامات بدون تمرکز پیوسته برخلق، به روزرسانی، در دسترس قراردادن، کیفیت دانش و استفاده از آن به وسیله کلیه کارکنان و تیمهای کاری اتفاق نخواهد افتاد ( یوسفی و همکاران،۱۳۹۱: ۳۱ و۳۰).
دانش اهرم کسب و کار است. دانش کسب و کار بر دو پایه استوار است:
۱- مدیریت آنچه قبلا می دانستیم؛
۲- نوآوری، که ایجاد دانش کاربردی کردن آن است
اهرم دانش در شش مورد قابل دسته بندی است:
۱- دانش مشتری
۲- دانش کارکنان
۳- دانش محصولات
۴- دانش فرآیندها
۵- دانش روابط
۶- دانش دارایی
یکی از موضوعات غالب در حوزه ی مدیریت دانش بحث تولید یا خلق دانش است. خلق دانش، منبع کلیدی نوآوری در هر سازمانی است. عامل حیاتی در بحث مدیریت دانش، تولید و انتشار اطلاعات، تفسیر اطلاعات پردازش شده و تبدیل آنها به دانش است. چندین روش وجود دارد که به وسیله آنها می توان دانش را برای سازمان تولید کرد. یکی از بدیهی ترین روش ها، اکتساب یک سازمان با دانش آن است و یا استخدام افرادی است که دانش مورد نظر سازمان را با خود به همراه دارند (محمدی فاتح،۱۳۹۰: ۲۲).
زنجیره دانش، مجموعه ای از تعاملها است که چرخه نوآوری یک سازمان را تشکیل میدهد. مدیریت دانش نوعی هماهنگی بین این چهار سلول زنجیره دانش ایجاد می کند و سرعت نوآوری را شتاب میبخشد. چهار مرحله زنجیره دانش، جریان دانش را در یک موسسه تعریف می کند ( فراپائولو، ۱۳۸۸: ۳۰ و ۲۹ ).
چهار پیوند در زنجیره دانش وجود دارد که منحصر به فرد بودن و تداوم هر سازمان را معین می کند. این موارد عبارتند از:
۱- آگاهی داخلی؛
درونی
بیرونی
۲- واکنش های داخلی؛
۳- واکنش های بیرونی؛
آگاهی
۴- آگاهی بیرونی.
واکنش
شکل شماره ۲-۱٫ پیوند در زنجیره دانش
دانش فردی، بهره برداری، استفاده از تواناییها و ظرفیتهای موجود شرکت در مدیریت دانش مشتری توسط افراد یک شرکت می باشد.
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثرات کود بیولوژیک نیتروکسین و محلول پاشی کود اوره روی عملکرد و اجزاء عملکرد گندم، در سال زراعی۹۳-۱۳۹۲ در مزرعه ای واقع در ۶ کیلومتری شهر سلماس بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور و سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول کود نیتروژنه در ۳ سطح (۲۰۰ کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی اوره، ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی اوره + کود بیولوژیک نیتروکسین و کود بیولوژیک نیتروکسین) و محلول پاشی کود اوره به عنوان فاکتور دوم در ۴ سطح (شاهد، مرحله پنجه زنی، مرحله ساقه روی و مرحله گلدهی) در نظر گرفته شدند. نتایج نشان دادند که اثر کود بیولوژیک نیتروکسین بر ارتفاع بوته، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، طول سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، شاخص برداشت و عملکرد دانه معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه در تیمارهای آزمایشی کود شیمیایی کامل اوره و کود بیولوژیک نیتروکسین و ۵۰ درصد کود شیمیایی اوره بدست آمد و هر دو تیمار از نظر عملکرد دانه در یک گروه آماری قرار گرفتند. اثر محلول پاشی کود اوره نیز روی صفات مذکور به غیر از وزن هزار دانه معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه به میزان ۹۲/۶۴۹ گرم در متر مربع با محلول پاشی کود اوره در مرحله پنجه زنی مشاهده شد.
واژه های کلیدی: شاخص برداشت، عملکرد، کود بیولوژیک، گندم، نیتروژن،
مقدمه
رشد روز افزون جمعیت، امکانات موجود را چنان تحت تأثیر قرار داده است که به منظور تأمین غذای مورد نیاز، باید بازنگری در روش های متداول کشاورزی و استراتژی های مربوط به استفاده بیشتر و بهینه از زمین و افزایش تولید در زمینه غلات به ویژه گندم، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد (کاظمی اربط، ۱۳۸۷). گندم در ایران اساس تغذیه مردم را تشکیل می دهد و برای کشاورزان ایرانی مهمترین زراعت محسوب می شود. از ۱۴ میلیون هکتار زمین های مزروعی که تقریبا ۷ مکیلیون هکتار آن سالیانه زیر کشت گیاهان مختلف قرار میگیرد حدود ۵/۵ تا ۶میلیون هکتار آن به زراعت غلات اختصاص دارد که به تنهایی گندم حدود ۲/۴ میلیون هکتار آن را اشغال می کند (صادق زاده اهری، ۱۳۸۵). گندم مهمترین گیاه زارعی است که در سطح گسترده ای از جهان کشت می شود. دامنه سازگاری و اهمیت انواع مختلف گندم را می توان از این واقعیت استباط کرد که این گیاه در هر ماه از سال در یکی از نقاط جهان در حال برداشت است و سطح زیر کشت آن حدود ۱۶ درصد کل زمین های زراعی جهان می باشد ( فراهانی و احمد زاده، ۱۳۸۶).
برای دستیابی به عملکرد بالا در غلات و عمدتاً گندم که پایه اصلی تغذیه در اکثر جوامع به حساب می آید، ضرورت افزایش عملکرد این گیاه در واحد سطح اجتناب ناپذیر بنظر می رسد در این میان نقش تکنیکهای زراعی صحیح و زمانبندی دقیق مصرف کودهای شیمیایی بخصوص کودهای نیتروژنه در افزایش عملکرد در واحد سطح بسیار مهم می باشد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۸۶). البته عملکرد یک گیاه زراعی تحت تأثیر چندین عامل و اثرات متقابل آنها قرار می گیرد. این عوامل بطور کلی شامل آب و هوا، خاک، عوامل اجتماعی و اقتصادی هستند (حسن زاده قورت تپه و همکاران، ۱۳۸۷). مدیریت مصرف کودهای شیمیایی به خصوص کود نیتروژن از معمول ترین و متداول ترین تحقیقات زراعی است، چرا که کمبود و ازدیاد این عنصر، هر دو مضر شناخته شده است و مصرف کود نیتروژن را مهمترین و موثرترین عنصر فزاینده عملکرد دانه می دانند (بخشایی و همکاران، ۱۳۹۳). نیتروژن یکی از عناصر غذائی ضروری برای رشد گیاه می باشد. تولید محصولات زراعی به مقدار زیادی تحت تأثیر کاربرد این عنصر قرارمی گیرد بنابراین حاصلخیزی خاک و نیتروژن خاک تقریبا مترادف همدیگر هستند. کودهای نیتروژنه نقش اساسی در افزایش عملکرد و همچنین بالابردن کیفیت دانه گند م ایفا می کنند. گندم در مراحل مختلف رشد نیاز متفاوتی به نیتروژن دارد، بنابراین کاربرد نیتروژن به میزا ن مشخص و در زمان معینی مهم می باشد (لطف الهی، ۱۳۹۱). سیستم های کشاورزی متداول نشان داده اند که اگرچه به کمک کودهای شیمیایی و سموم، در کوتاه مدت میتوان به عملکردهای بالایی دست یافت ولی پایداری حاصلخیزی خاک و سلامت خاک زراعی در این سیستمها زیر سوال است و مطالعات بلند مدت نشان میدهند که استفاده فشرده از کودهای شیمیایی عملکرد گیاهان زراعی را کاهش می دهد که این کاهش در نتیجه اسیدی شدن خاک، کاهش فعالیتهای بیولوژیک خاک و افت خصوصیات فیزیکی می باشد (آده دیران و همکاران، ۲۰۰۴). اگرچه کاربرد کودهای بیولوژیک به علل مختلف در طی چند دهه گذشته کاهش یافته است ولی امروزه با توجه به مشکلاتی که مصرف بیرویه کودهای شیمیایی به وجود آورده است، استفاده از آنها به عنوان یک رکن اساسی در توسعه کشاورزی پایدار مجدداً مورد توجه واقع شده است و بدون تردید کاربرد کودهای بیولوژیک علاوه بر اثرات مثبتی که بر کلیه خصوصیات خاک دارد، از جنبه های اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی نیز مثمر ثمر واقع شده و میتواند به عنوان جایگزینی مناسب و مطلوب برای کودهای شیمیایی باشد (بخشایی و همکاران، ۱۳۹۳). کاربرد کودهای بیولوژیک بویژه باکتری های محرک رشد گیاه به صورت تلفیق با مصرف کودهای شیمیایی مهم ترین راهبرد تغذیه تلفیقی گیاه برای مدیریت پایدار بوم نظام های کشاورزی و افزایش تولید آنها در سیستم کشاورزی پایدار با نهاده کافی می باشد (سلمانی بیاری و همکاران، ۱۳۸۹). کودهای بیولوژیک و آلی به عنوان یک راه حل موثر در تغذیه گیاهی در کشاورزی پایدار مطرح گردیده است (فاهد و آباد الفتاح، ۲۰۰۸).
محلول پاشی برگی یکی از روش های سریع در پاسخ گیاه به کود بوده که علاوه بر صرفه جویی در مصرف کود، در حفظ محیط زیست در راستای نیل به کشاورزی پایدار نقش بسزایی دارد (ملکوتی و تهرانی، ۱۳۸۰).
این تحقیق نیز با هدف بررسی تأثیر کود بیولوژیک (نیتروکسین) و محلول پاشی کود اوره روی عملکرد و اجزای عملکرد گندم زرین در شرایط اقلیمی شهرستان سلماس، انجام شد.
در این طرح اهداف زیر مورد مطالعه قرار میگیرد:
- بررسی تاثیر کود بیولوژیک نیتروکسین روی عملکرد دانه گندم.
بررسی تاثیر کود بیولوژیک نیتروکسین در کاهش مقدار مصرف کود شیمیایی اوره.
- بررسی تاثیر محلولپاشی نیتروژن در مراحل مختلف رشدی گیاه روی عملکرد و اجزای عملکرد دانه گندم.
فصل اول
کلیات و بررسی منابع
۱-۱-طبقه گندم
گندم از خانواده گندمیان یا غلات (Graminae)، طایفه هوردیه (Hordeae) و به جنس تریتیکوم (Triticum) تعلق دارد و از لحاظ تعداد کروموزوم، هگزاپلوئید بوده و نام عملی آن تریتیکوم آئستیووم (Triticum aestivum) است (کاظمی رابط، ۱۳۸۷).
۱-۲- گیاهشناسی گندم دوروم
۱-۲-۱- ریشه
ریشه های گندم از انواع افشان و سطحی است. ریشه های بذری از بذر و ریشه های نابجا از محل طوقه خارج می شوند و همگی هم قطر هستند و عمق فعالیت ریشه های آن در خاک در حدود ۳۰ سانتی متر است که در خاک های نرم و مناسب تا عمق ۸۰ سانتی متر نفوذ می کند (ایرانی و همکاران، ۲۰۱۰).
۱-۲-۲- ساقه
ساقه گندم، مثل تمامی غلات، استوانه ای بند بند و به استثنای گره ها توخالی است. شکل استوانه ای و وجود دسته های فیبر در آن موجب استحکام ساقه می شود و این ویژگی تا اندازه ای ساقه را در برابر ورس مقاوم می سازد و علاوه بر ساقه اصلی، ساقه های فرعی نیز از طوقه نشأت می گیرند که در اصطلاح به پنجه مشهورند (کاظمی رابط، ۱۳۸۷).
۱-۲-۳- برگ
روی ساقه گندم بطور معمول تعداد ۸-۷ برگ وجود دارد که از محل گره های ساقه خارج و بطور متناوب در طول ساقه قرار می گیرند. هر برگ شامل دو قسمت بنام های پهنک (همان تیغه باریک و بلند) و غلاف است که ساقه را در بین دو گره در بر میگیرد (نور محمدی و همکاران، ۱۳۸۶).
برگ انتهای ساقه گندم که جوانتر از سایر برگها است برگ پرچم نامیده می شود. اهمیت آن بیشتر از سایر برگهای گندم است زیرا این برگ نقش عمده ای در فتوسنتز و تامین و ذخیره کربوهیدرات های ذخیره ای دانه دارد. بنابراین هر عملی که موجب کاهش سطح برگ پرچم شود یا از بوجود آمدن آن جلوگیری کند تأثیر نامطلوب زیادی را در کاهش عملکرد دانه ها خواهد گذاشت (ایرانی و همکاران، ۲۰۱۰).
۱-۲-۴- گل آذین
در انتهای ساقه گندم، یک سنبله وجود دارد که دارای یک محور اصلی است و بر روی آن سنبلچه ها به طور متناوب قرار می گیرند، هر سنبلچه دارای ۳ تا ۵ گلچه است که پس از عمل لقاح، در حدود دو گلچه در هر سنبلچه بارور و تبدیل به دانه می شوند. هر گلچه شامل یک تخمدان یک برچه ای و سه عدد پرچم است. سنبلچه ها توسط پوشش هایی به نام، گلومل احاطه شده اند (نور محمدی و همکاران، ۱۳۸۶).
۱-۲-۵- دانه
دانه گندم همانند سایر غلات از نوع گندمه یا میوه خشک ناشکوفا است که سخت و بدون پوشش می باشد. دانه ها نوک تیز، کشیده طویل و درشت هستند (کاظمی اربط، ۱۳۸۷).
۱-۳-اکولوژی گندم
گندم در محدوده وسیعی از شرایط آب و هوایی جهان رشد می کند و دارای بیشترین سطح پراکندگی در دنیا است و در محیط های تنش دار و کم بازده که در معرض تغییرات شدید اقلیمی در طی فصل رشد هستند، نیز کشت می شود (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۸۶).
۱-۴-میزان تولید و سطح زیر کشت گندم
گندم در بین گیاهان زراعی وسیعترین سطح زیر کشت را به خود اختصاص داده است و بعد از گندم نان، گندم ماکارونی یا دوروم بیشترین، سطح زیر کشت و اهمیت را در بین گونه های مختلف گندم دارد (نورمحمدی و همکاران، ۱۳۸۶). در سال ۲۰۰۷ میلادی، سطح زیر کشت گندم در دنیا حدود ۲۱۹ میلیون هکتار با عملکرد ۶۲۵ میلیون تن بود. از این سطح تنها ۱۱ درصد به کشت گندم دوروم اختصاص داشت که تولیدی معادل ۶۰ میلیون تن را دارا بود (فائو، ۲۰۰۷). در ایران هر سال حدود ۶/۶ میلیون هکتار زیر کشت گندم قرار دارد (صادق زاده اهری، ۱۳۸۵).
۱-۵- اهمیت و ارزش تغذیه ای گندم
شبکه مدیریت ، عمدتا ، به پنج نقطه در داخل چهار ربع مطالعات اوهایو ، به زبانی مردم پسند اشاره کرده است . (بلانچارد ، ۱۳۸۹ :۹۹ )
۲-۴-۵ خصوصیات مورد انتظار رهبری
چهارخصوصیت عمده ای را که به عنوان عوامل موفقیت رهبری یک گروه یا سازمان بر شمرده اند عبارتند از :
- رهبر باید به عنوان” یکی از ما “درک شود این خصوصیت بیان می کند که رهبر باید در گروه عضویت داشته باشد وبه عنوان یک عامل خارجی تلقی نگردد
- رهبر باید به عنوان” بیشترین ما “درک شود . رهبر لازم است در گروه نقش بارز ومحوری داشته وشخصیت او ، انعکاس جامعی از معیارها وارزشهای گروه باشد
- رهبری به عنوان” بهترین ما” شناخته شود. بیشترین ما بودن برای انجام نقش رهبری لازم است ، اما کافی نیست .رهبر باید از نظر معنوی نیز به عنوان یک متخصص فوق العاده برتر درک شده باشد وسیمای یک شبه پدر را در گروه داشته باشد
۵ – کنترل
موفقیت در اجرای برنامه ها بستگی به برقراری نظام کنترل دارد .بنابراین ، برنامه ریزی و کنترل دوعامل اساسی در اداره اثر بخش سازمان می باشند هدف اصلی از کنترل امور در مدیریت این است که مدیر از آنچه انجام می شود قبل از آنکه به صورت مشکل جدی در آید آگاه گردد .دلیل دیگری که نقش واهمیت کنترل را در سازمان های ایران به شدت می طلبد ، ضعف در نظام صحیح ارزشیابی کارکنان است .معمولا ، نتیجه ی آن در واگذاری مشاغل و پست ها به کار برده می شود که متاسفانه این کار جدی تلقی نمی گرددودر بسیاری از سازمانها به اهمیت شایسته سالاری و لیاقت در انتصابات توجه نمی شود.(نجف بیگی،۴۵:۱۳۸۹)
۲-۵- ۱ ضرورت واهمیت کنترل
گفته شد که کنترل در مدیریت موجب می شود تا مدیر از مشکلات بالقوه آگاه گردد مشکل مدیران عالی هنگامی است که آنان نتوانند هدفهای تعیین شده را تحقق بخشند مشکل سطوح مدیریت میانی وپایه نیز آن است که موفق به دستیابی هدفهای واحدهای تحت سرپرستی خود نشوند ، مانند هدفهای اداری و استانداردهای تولیدی . بنابراین ، همه ی اشکال وانواع کنترل مدیریت به این دلیل طراحی می شوند که به مدیر درباره پیشرفت فعالیت ها که از اهمیت زیادی برخوردار است ، اطلاعات دقیقی داده شود . ( نجف بیگی ۱۳۸۹ : ۴۵)
فقط با کنترل است که برنامه ریز به صحت پیشرفت خود پی خواهد برد . به همین دلیل است که باید این نظر را پذیرفت که هیچ برنامه ای بدون کنترل بدرستی اجرا نمی شود وکنترل هم بدون وجود برنامه مفهوم و معنا پیدا نمی کند کنترل ابزار کار مدیران در رده های مختلف سازمان از مراتب عالی تا رده های سرپرستی است و لزوم آن را در مراتب مختلف به سادگی می توان احساس کرد . سازمان بدون وجود یک سیستم موثر کنترل در تحقق ماموریتها ی خود موفق نبوده و نمی تواند از منابع خود به درستی استفاده کند . ( نکویی ، ۶۶:۱۳۷۹ )
۲-۵-۲ تعریف کنترل
از کنترل ، تعاریفی گوناگون به عمل آمده است که اگر چه از جهت لفظی ممکن است متفاوت باشند ، اما از نظر مفهوم ومعنی یکسان و مشابه اند تمامی این تعاریف ، کنترل را نوعی مقایسه وتطبیق بین آنچه هست و آنچه باید باشد دانسته اند .بر اساس تعاریف مذکور :
کنترل فعالیتی است که ضمن آن، عملیات پیش بینی شده با عملیات انجام شده مقایسه می شوند ودرصورت وجود اختلاف وانحراف بین آنچه باید باشد و آنچه هست به رفع واصلاح آن ها اقدام می شود .( الوانی ، ۱۳۸۹ :۱۲۰ )
کنترل عبارت ازارزیابی تصمیم گیری ها و برنامه ها از زمان اجرای آنها واقدامات لازم برای جلوگیری از انحراف عملیات ، نسبت به هدف های برنامه وتصحیح انحرافات احتمالی به وجود آمده می باشد .( احمدی ، ۱۳۸۸ :۱۶۴ )
کنترل عبارت است از آگاهی از آن چه که رخ می دهد ( عملکرد سازمان ) در مقایسه با آن چه که از قبل تعیین شده است . ( نجف بیگی ، ۴۳:۱۳۸۹)
۲-۵-۳ فرایند کنترل (مراحل )
فرایند کنترل جریان مستمری است بین اندازه گیری ، مقایسه و عمل یا آنچه که رخ داده است در این فرایند ، چهار مرحله وجود دارد :
- برقراری استانداردهای عملکرد
- اندازه گیری عملکرد واقعی
- مقایسه عملکرد انجام شده در مقایسه با استاندارد های تعیین شده
- انجام اقدامات اصلاحی (در صورت لزوم ) (نجف بیگی ، ۱۳۸۹: ۴۶ )
برنامه هدف ها
کانالهای ارتباطی
استاندارد ها
سنسورها یا حس کننده ها کانالهای اطلاعاتی تنطیم کننده (مدیر )
کانال ارتباطی
خروجی ها فعالیت ها ورودی ها
۲-۱۱ فرایند کنترل (همان منبع )
یکی از وظایف اصلی مدیر، طراحی سیستم کنترل در سازمان است وبرای این طراحی در سازمان مراحل زیر باید طی شود :
- تعیین نتایج مورد انتظار در کنترل ( بایدها )
- تعیین شاخص برای سنجش نتایج مورد انتظار
- تعیین استاندارد یا الگوی مطلوب ( الوانی ، ۱۳۸۹ :۱۲۴ )
فرایند کنترل برابر شکل ۲-۱۲ دارای چهار مرحله به شرح زیر می باشد :
گام اول
تعیین معیار یا شاخص عملکرد
معیار ها یک مقدارکمی ، کیفی اندازه گیری طراحی شده برای نظارت کردن فرد ، پول ، کالای سرمایه ای یا فرایند ها می باشد
گام دوم
اندازه گیری عملکرد یا عملیات
در این مرحله مدیران باید عملکرد واقعی را برای تعیین انحراف از معیار ، اندازه گیری نمایند
گام سوم
مقایسه عملکرد با معیار تعیین شده
در این گام مقایسه صورت می گیرد ، اگر انحراف از معیار وجود داشته باشد ، ضرورت انجام اقدامات اصلاحی تشخیص داده می شود
گام چهارم
انجام اقدامات اصلاحی : زمانی که علت یا علل انحراف از معیار مشخص شد ، برای اجتناب از مشکلات بعدی باید اقدامات اصلاحی صورت گیرد ( احمدی ، ۱۳۸۸ :۱۶۴ )
گام ۱
تعیین معیار عملکرد