این نظام در واقع بروز اقتصاد های مرتبط و درهم تنیدهای است که میخواهد جریان تولید، توزیع و مصرف جهانی را اداره کند. اما در پس این یکپارچگی، منافع و ثروت حاصل از تولید به شکل ناعادلانه عمدتاً متوجه کانونهای قدرت و ثروت میشود که غالبا معترضانی از طیف های مختلف مردم را به همراه دارد.
آنچه مبرهن است نظام اقتصادی و سیاسی سرمایهداری، از قرن نوزدهم تا کنون به کمک تحولات تکنولوژیک و مدیریتی، دستاوردهایی در افزایش تولید و ثروت داشته است؛ یعنی سطحی از رفاه را ایجاد کرده که زندگی بهشدت ساده شده است. اما در عمل هرچه جلوتر رفته تناقضات درونی خود را شدیدتر نشان داده است؛ مثلاً در مقابل افزایش رفاه مادی شکاف طبقاتی رو به گسترشی را سبب شد و مهمتر از آن چون ماهیتاً الگوهای رشد و توسعه سرمایهداری صرفاً به جنبههای مادی بشر توجه داشته است در زمینههای معنوی نه تنها رشد نکرد بلکه دچار عقب گرد شد.
دستاوردهای تکنولوژیک در تولید کالا و خدمات هرچند توانسته با تولید ثروت و درآمد، سطح رفاه را بالا ببرد، منتها اکثریت مردم جهان و حتی بیشتر مردم کشورهای پیشرفته مثل امریکا یا اتحادیهی اروپا از این رشد درآمد و پیشرفت کمبهره و بعضاً بیبهره هستند. نتیجهی این امر چیزی نیست جز شکاف طبقاتی و گستردگی معضل فقر که یکی از موضوعات اعتراض در جنبش والاستریت است.
در حقیقت قواعد مستقیم و غیرمستقیم نظام سرمایهداری ذاتا نابرابری ایجاد میکند؛. مطالعات در امریکا نشان میدهد. بیش از نیمی از درآمد آمریکا به ۳۹۸ نفر از ثروتمندان آمریکایی تعلق دارد. اینها نشاندهندهی نابرابریهای بسیار عمیقی است که یکی از دلایل فریاد معترضان جنبش ضد وال استریت به شمار میرود.
جنبش تسخیر وال استریت که در آغاز تنها بر مطالبات اقتصادی متمرکز بود، با فراگیرترشدن اعتراضات، وجوه متفاوت اجتماعی و سیاسی را نیز در دستور کار قرار داده که همین امر، اهمیت تحقیق پیرامون آن را دوچندان کرده است. وال استریتیها با شعار معروف «ما ۹۹ درصدیم»، در عمل مطالبات اجتماعی و خواست خود برای برقراری عدالت را مورد تأکید قرار داده و علیه آنچه بیعدالتیِ یک درصد ثروتمندِ حاکم بر آمریکا میخوانند فعالیت میکنند.
در واقع جنبش ضد والاستریت یک بحران سیاسی و اقتصادی عظیمی است که برعلیه نظام بازفئودالی شده کنونی آمریکا به پا خواسته است. مسؤولان غربی در تلاش هستند که اعتراضهای ضد وال استریتی را یک جنبش اجتماعی علیه بیکاری و بحث اقتصادی و مالی در غرب نشان دهند؛ اما علاوه بر این که سرمایههای مرئی غرب شبیه بازارهای مالی با شکست، کسری و ناکامی مواجه شده است، سرمایههای نامرئی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که که دارای اهمیت بیشتری هستند، رو به زوال و نیستی گذاشتهاند لذا این تحقیق قصد دارد با نقد نظام سرمایه داری در آمریکا به علل اصلی این بحران در چارچوب تئوری “بازفئودالی شدن” دست یابد. این تئوری تقریبا آخرین دیدگاه متاخری است که در مورد نقد نظام سرمایه داری ارائه شده است و مبدع آن اندیشمندانی چون هابرماس و بی فریمن می باشند که با ارائه دلایل اجتماعی- اقتصادی و سیاسی در پی تایید این نظریه هستند که تبعیض و نابرابری حاصل نظام سرمایه داری است و این مساله خود ناشی از حاکمیت یک اقلیت قدرتمند و ثروتمند است که تمام کانون های تصمیم گیری را به دست گرفته است و در این میان جنبش ضد وال استریت در پی این پیامد نظام سرمایه داری بوجود آمده است.
فصل اول:
کلیات پایان نامه
۱-۱. طرح مساله
استمرار بحران اقتصادی و موج بیکاری در آمریکا و بسیاری تبعیضهای سیاسی و اقتصادی زمینهای فراهم کرد تا مردم معترض آمریکا، دست به تظاهرات بزنند. جنبش موسوم به «اشغال والاستریت» در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ (۲۶ شهریور ۱۳۹۰) با فراخوان مجله آدباسترز آغاز شد. این مجله در ۱۳ جولای از مردم آمریکا خواسته بود که برای مخالفت با بانکها و روشهای اعمالشده اقتصادی در پارک زاکوتی در میدان آزادی در منهتن نیویورک و در نزدیکی مرکز تعاملات مالی این شهر موسوم به «والاستریت» جمع شوند.
مجله ادباسترز، اولین مجله ای است که خود را مخالف جنبش مصرف گرایی سرمایه داری می داند، این مجله با چاپ عکسی از وال استریت و درج نشانی اینترنتی گروهی موسوم به «تسخیر وال استریت» در یکی از شبکه های اجتماعی، مدعی شد که باید قلب مؤسسات مالی جهان یعنی وال استریت آمریکا را برای مقابله با مصرفگرایی و تبدیل انسان ها به ماشینهای مصرف کالاهای تبلیغاتی آنان، هدف قرار داد.
همچنین در نسخه چاپ ژوئیه خود به مشترکان خود که در آن زمان بالغ بر نود هزار نفر بودند اعلام کرد که روز ۱۷ سپتامبر برای تحصن در وال استریت و رونمایی از جنبش تسخیر وال استریت مناسب است. بر اساس این فراخوان تظاهراتی شکل گرفت که خیلی سریع به جنبشی گسترده و فراگیر تبدیل شد و بیش از دو هزار شهر در آمریکا و ۱۵۰۰ شهر در دنیا را در برگرفت.
در واقع وال استریت نام خیابانی است که نماد اقتصاد آمریکا و بازار بورس در جهان محسوب میشود. این خیابان در سال ۱۹۲۹ و به دنبال سقوط ارزش سهام در بازار بورس نیویورک و آغاز بحران اقتصادی بیسابقه نیز شاهد تظاهرات اعتراضآمیز بود، بحرانی که بیش از ١٢ سال ادامه یافت. اکنون و بعد از ۸۰ سال، معترضان در قالب جنبش “وال استریت را اشغال کنید"، معتقدند که بانکداران و سرمایهداران اقتصاد جهان، که اغلب در وال استریت حضور دارند، قصد دارند تا مشکلات ناشی از رکود اقتصادی آمریکا را بر دوش ۹۹ درصد مردم عادی بگذارند.
جنبش ضد وال استریت در پایگاه اینترنتی خود و در بخش معرفی آورده است: «ما ۹۹ درصدی هستیم که از خانههای خود بیرون رانده شدهایم. ما از خدمات درمانی مطلوب محروم بودهایم. ما از آلودگی محیط زیست رنج میبریم. ما ساعات طولانی را برای مقدار اندکی دستمزد و بدون بهرهمندی از حقوق قانونی خود سخت کار میکنیم، البته اگر بتوانیم کاری پیدا کنیم. در حالی که یک درصد دیگر از همه چیز برخوردار است، ما از هیچ چیز برخوردار نیستیم. ما ۹۹ درصد جامعه هستیم.» occupywallst.org))
اعتراض به مسائلی همچون فقر، قدرت و نفوذ شرکتهای بزرگ، نابرابری اجتماعی، جنگهای خاورمیانه، بدهی دانشجویان و پاداشهای زیاد برای مجریان وال استریت، نفوذ نظام سرمایهداری در سیاست آمریکا، وضع نامطلوب اقتصاد و بیکاری حاصل از سیاستهای غلط دولت و اعمال نفوذ لابیهای سرمایهداری از جمله اهداف آغاز این جنبش اعلام شده است.
در این میان، شعار محوری جنبش، «۹۹ درصد در برابر یک درصد»، بازتاب جهانی وسیعی پیدا کرد و از امریکا به استرالیا، نیوزیلند، ژاپن، فیلیپین، تایوان، آلمان، انگلیس، هلند، کانادا، آفریقای جنوبی و… توسعه یافت. در حقیقت امریکا و «والاستریت» دچار شوکی به نام «خیزش مردمی علیه سرمایهداری» شد که در نوع خود طی سالهای اخیر بینظیر بوده است. البته در این خیزش نه فقط یک مطالبه اقتصادی بلکه در عمق آن یک اعتراض سیاسی نهفته است.
حضور اقشار مختلف مردم در میان معترضان این حقیقت را آشکار میکند که معترضان فقط از یک قشر خاص نیستند بلکه در این جنبش افرادی متشکل از نویسندگان مشهور، بازیگران سرشناس، سناتورها، دانشجویان، استادان دانشگاه، پزشکان، وکلا، اساتید، پرستاران، آتش نشانان، سربازان سابق ارتش و اعضای کلیسای پروتستان به چشم میخورند.
“لینا پالتون” یکی از رهبران جنبش وال استریت که به صورت داوطلبانه در سازماندهی جنبش اشغال وال استریت شرکت کرده این جنبش را بخشی از جنبش قدرتمند جهانی مردمی میداند و معتقد است که “این جنبش به دنبال گسترش عدالت اقتصادی در برابر شیوههای اقتصادی نئولیبرال، جنایات قدرتمندان وال استریت و حکومتی است که از سوی گروههای قدرتمند تجاری کنترل میشود. این جنبش در بر دارندهی گروه ۹۹ درصدی مردم است که قصد دارند به ظلم و ستم گروهی یک درصدی قدرتمندان و ثروتاندوزان پایان بخشند.” (farsnews.ir)
لینا پالتون تصریح می کند که : “افرادی که در جنبش اشغال وال استریت شرکت کردهاند به هر دو حزب آمریکا اعتراض دارند، زیرا پول و سرمایهی هنگفتی که در اختیار شرکتهای وال استریت است، باعث نفوذ همهجانبهی آن ها در فرایند سیاسی و سیستم اقتصادی کشور شده و این موضوع منجر به بیعدالتی و نابودی محیط شده است. در حال حاضر، نمایندگان منتخب ما از ما میخواهند سختی را به جان بخریم و در ازای حقوق کم، سخت کار کنیم، دیرتر بازنشسته شویم (شاید هم اصلاً نشویم) و حقوق حمایت از نیروی کار را فراموش کنیم. آن ها روی اطاعت ما شرطبندی میکنند و این کاملاً اشتباه است. علت ویرانی هر قسمتی از جامعه، ریشه در حرص و طمع شرکتهای بزرگ دارد. اگر ردپای پول را دنبال کنید، خواهید دید که همهی راهها به وال استریت ختم میشود". (farsnews.ir)
همچنین بررسی و مطالعه شعارها و خواستههای مطرح شده در جنبش میتواند در تحلیل علل پیدایی این جنبش و در نتیجه اثبات فرضیه تحقیق کمک مؤثری بنماید. شعارها و مطالباتی همچون:
- “ما قادر به درک دلیل این امر نیستیم که مجبور به پرداخت هزینههای این بحران شدهایم، در حالی که کسانی که باعث بحران شدند، همچنان به دریافت سودهای کلان ادامه میدهند. ما خسته و ناراحت از بیعدالتیهای پی در پی هستیم. ما خواهان بازگشت کرامت انسانی هستیم.”
- “یک درصدی عزیز، ما خواب بودیم. اکنون، بیدار شدیم. امضاء، ۹۹ % “
- “ما و جهان ما، در بحران است.”
- “مسئولانِ منتخب ما مقصرند.”
- “بانکداران و سودجویان وال استریت باید به عنوان مقصران اصلی جرائم مالی بزرگی معرفی شوند، که باعث ورشکسته شدن ملت ما و تخریب اقتصاد جهانی خواهند شد.”
- “۹۹ درصد یعنی اکثریت شهروندان، دیگر حاضر نیستند که اسیر اقلیت ۱ درصدی ثروتمندان باقی بمانند.”
- “من هیچی نیستم، من غیرمتعارف نیستم، من یک هرج و مرج طلب نیستم، من گیج و منگ نیستم. من یک چپگرای افراطی نیستم، من فقط یک مادر هستم که برای به دست آوردن آیندهای بهتر برای فرزندانم، اینجا حضور دارم.” (لطفیان؛ ۱۳۹۱،۵)
با استناد به این شواهد میتوان این ادعا را داشت که در نظام اقتصادی امروز امریکا، ثروت از فقرا و طبقه متوسط گرفته شده است و در بین افراد مرفه بازتوزیع می شود. اکثریت ۹۹ درصدی امریکا شاهد تنزل کیفیت زندگی خود، بر باد رفتن آرزوهایشان و کاهش امنیت خود بوده اند، فقط به این دلیل که ثروتمندترین افراد در جامعه ی امریکایی برای افزایش قدرت و ثروت خود به ضرر دیگران به هر کاری دست زده اند. نتیجه اینگونه رفتارهای غیر دموکراتیک به این فرضیه در اذهان مردم شکل می دهد که: رهبران امریکایی، اوضاع را به نفع طبقات کم درآمد تغییر نخواهند داد؛ لذا مردم خودشان باید دست به کار شوند تا مشکلاتشان حل شود. ( لطفیان؛ ۱۳۹۱،۷)
در واقع ، سیاست های دولت آمریکا فقر بیشتری را برای بسیاری از مردم و ثروت بیشتری برای شمار اندکی از مردم امریکا به ارمغان آورده است و مثلث وال استریت، شرکت های بزرگ، و کنگره ایالات متحده امریکا با سیاست های هماهنگ شده مشغول نابودی سیستماتیک کشور و طبقه ی متوسط امریکا بوده اند و هستند. با این اوصاف سرمایه داران بزرگ وال استریت امروزه با استراتژی های مختلف در نبردهای انتخاباتی اعمال نفوذ می کنند تا ثروت و قدرت از ۹۹ % مردم به ۱% بالای جامعه بازتوزیع شود.
می توان گفت که در حوزه داخلی مردم دریافته اند، که نظام سرمایه داری خلاف ادعای رفاه، کارکردی برای آنها نداشته و چنانکه ذکر شد، طبقه ثروتمند محدود بر کل جامعه حاکم بوده اند. در این میان، نظام سرمایه داری با اعمال دیکتاتوری انحصاری قدرت با ترکیبی از یک یا دو حزب نظیر، ساختار آمریکا با محوریت جمهوریخواه و دموکرات،خواسته های سرمایه داران را بر جامعه تحمیل کرده اند. نکته اساسی آنکه، این سرمایه داری نه تنها دستاوردی برای رفاه مردمی نداشته، بلکه به گسست بنیاد خانواده ها و ساختار اجتماعی و تبدیل مردم به افرادی صرفاً مادی بدون توجه به حقوق انسانی و متعالی منجر شده است.
همچنین در صحنه بین الملل در حالی که سران آمریکا با ادعای رفاه جهانی و کمک به ملت ها به اشغال سایر کشورها پرداخته اند اما در عمل همچنان از برخی حاکمان دیکتاتور حمایت کرده و حتی در این راه، در برابر ملت ها قرار گرفته اند.
اکنون ملت آمریکا دریافته اند که این ادعاها، صرفاً فریبی برای تأمین منافع سرمایه داران بوده و نه برای ارتقای جایگاه جهانی ملت آمریکا و یا کمک به سایر ملت ها. چنانکه نمود آن را در جنایات صورت گرفته درکشورهای تحت اشغال و بی تفاوتی غرب در برابر جنایات اشغالگران قدس می توان مشاهده کرد. تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا نیز نشان داد که سران آمریکا برای منافع سرمایه داران از حاکمان دیکتاتوری حمایت کرده اند که صرفاً تأمین کننده منافع نظام سرمایه داری بوده اند. این دیکتاتوری که برگرفته از عملکردهای سران کشور بوده اکنون به حقارتی برای مردم آمریکا مبدل شده است به ویژه که این امر تزلزل جایگاه جهانی آنها را به همراه داشته است.
۱-۲. اهداف تحقیق
از اهداف مهم این تحقیق آشکار ساختن این واقعیت در نظام اقتصادی- اجتماعی سرمایه داری ایالات متحده است که چگونه اقلیت کوچک یک درصدی ثروتمندان، مشغول تنظیم قوانین اقتصاد و قوانین ملی و تحمیل دستور کار نئولیبرالیسم و نابرابری اقتصادی بوده اند، که تنها پیامدش آینده ی تاریکی برای اکثریت ملت آمریکایی خواهد بود. در حقیقت این پژوهش در پی اثبات فرضیه تحقیق است که «تبعیض و نابرابری در نظام سرمایه داری آمریکا علت اصلی پیدایش جنبش ضد وال استریت است.»
همچنین این تحقیق درصدد است با رویکردی متفاوت از سایر تحلیل های ارائه شده با شیوه ای کاملا علمی و مستند به بررسی ریشه های اصلی و اهداف و عوامل ایجاد این جنبش پرداخته و راه را برای سایر مباحث علمی و آکادمیک پیرامون این موضوع هموار سازد.
۱-۳. اهمیت تحقیق
اهمیت موضوع این تحقیق ناشی از ارتباط آن با بحران های نظام های سرمایه داری است؛ از آنجا که امروزه بحران های سرمایه داری امنیت سیاسی و اقتصادی کل جهان را تحت تاثیر قرار می دهد، بررسی یکی از این بحران ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار خواهد بود
در این میان ایالات متحده آمریکا که خود را نماد نظام سرمایه داری می داند، بیش از سایرکشورها درمعرض این قبیل چالش ها قرار دارد. جنبش ضد وال استریت یکی از نمونه های اعتراض مردم آمریکا نسبت به نظام حاکم است که توانست به سرعت به یک جنبش اجتماعی فراگیر تبدیل شود و در بیشتر شهرهای آمریکا گسترش یابد..
همچنین آنچه بیش از همه ضرورت پرداختن به این موضوع را لازم ساخته ، حضور و مشارکت صاحب نظران، نخبگان، اساتید و نظریه پردازان علوم سیاسی و علوم اقتصادی در روند این جنبش است. در میان شرکت کنندگان جنبش ضد وال استریت نه تنها جوانان و افراد میانسال بلکه اساتید دانشگاه و سیاست مدارانی نیز دیده می شود که به ضعف ها و نواقص نظام سرمایه داری اعتراض دارند. این مسئله بر غنای نظری تحقیق می افزاید چرا که دیدگاه های آنان در برخی موارد قابل استناد می باشد که اهمیت تحقیق را دو چندان ساخته است.
۱-۴. سئوالات تحقیق
در این میان نظرات و دیدگاه های متفاوتی در خصوص علت های شکل گیری این جنبش مطرح شده است و به دلایلی همچون شکاف اجتماعی شدید در میان جامعه آمریکا، فقر مالی شدید و بیکاری فزاینده مردم، نارضایتی از عملکرد حکومت در حفظ منافع ملی در عرصه بین المللی به خصوص در جنگ افغانستان و عراق، چالش های موجود درنظام سرمایه داری حاکم بر آمریکا و بسیاری مباحث دیگر مطرح شده است؛ اما واقعا علت اصلی پیدایش این جنبش چه می تواند باشد؟ با توجه به مطالبی که گفته شد پرسش اصلی این تحقیق بدین صورت مطرح می شود:
«علت اصلی پیدایی جنبش “ضد وال استریت” در آمریکا چیست؟»
سئوالات فرعی دیگری هم در این فرایند قابل طرح است که در متن تحقیق به آنها پاسخ داده می شود، سئوالاتی همچون:
۱- انتقادات بنیادین نظریه پردازان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در خصوص نظام سرمایه داری چیست؟
۲- دلایل اقتصادی ایجاد این جنبش چه می باشد؟
۳- دلایل سیاسی تشکیل جنبش ضد وال استریت چیست؟
۴- دلایل اجتماعی تشکیل جنبش ضد وال استریت کدامند؟
۱-۵. فرضیه تحقیق
همان طور که اشاره شد جنبش تسخیر والاستریت، نشانگر بحران بزرگی است که کاخ سفید و حاکمیت سرمایهداری را به چالش کشیده است. فرض بر این است که در این جنبش، تودههای فرودست بر اثر تبعیض و نابرابری که خصیصه اصلی نظام سرمایهداری است؛ به غارت حاصل دسترنج خود از سوی کارتلها، کمپانیها، بانکها و مؤسسات مالی علیه والاستریت به اعتراض برخاستهاند و به احقاق مطالبات پافشاری میکنند؛ لذا این پژوهش به دنبال مطالعه فرضیه زیر است:
« تبعیض و نابرابری در نظام سرمایهداری آمریکا علت اصلی پیدایی جنبش ضد وال استریت در آمریکا و گسترش آن است.»
۱-۶. چارچوب نظری تحقیق؛ “باز فئودالی شدن”
نگرانیهایت را در به ثمر رسیدنم سپاس می گویم .
تقدیم به همسرم ، او که بودنم را با لطفش، کوتاهیم را با بزرگواریش ، ناملایماتم را با صبرش و بدیهایم را با گذتش بخشید او که زندگی ام را امید بخشید .
با سپاس و قدردانی فراوان از استاد گرانقدر جناب آقای دکتر مجید غلامی ، بزرگواری که بی هیچ دریغی لحظات ارزشمندشان را در اختیار بنده گذاشتند و با راهنمایی های خود باعث به سرانجام رسیدن این موفقیت شدند .
با تشکر از استاد ارجمند جناب آقای دکتر عزت الله فتحی که افتخار شاگردی در محضرشان را داشتم و در بحث مشاوره این پایان نامه بر عهده ایشان بود .
سپاس از استاد بزرگوار جناب آقای دکتر نامجو که علاوه بر افتخار شاگردی زحمت داوری و راهنمایی هایی در مباحث مختلف پایان نامه بر عهده ایشان بود.
و با سپاس از همه آنهایی که به من آموختند و تعالی مرا انتظار کشیدند .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ۱
۱-۱- مقدمه ۳
۱-۲- بیان مسئله ۴
۱-۳- مروری بر سابقه تحقیق ۴
۱-۴- اهداف، فرضیات و سوالات تحقیق ۶
۱-۴-۱- اهداف تحقیق ۶
۱-۴-۱-۱- هدف کلی ۶
۱-۴-۱-۲- اهداف جزئی ۶
۱-۴-۲- فرضیات تحقیق ۶
۱-۴-۳- سئوالات تحقیق ۶
۱-۵- روش تحقیق و پژوهش ۷
انگلها و بیماریهای طیور و سایر پرندگان ۹
۲-۱- انگلهای خارجی ۹
۲-۱-۱- ساسها ۹
۲-۱-۲- شپشهای گزنده ۹
۲-۱-۳- مگسهای سیاه ۱۰
۲-۱-۴- مایتهای ماکیان ۱۰
۲-۱-۵- لارومایت ها ۱۰
۲-۱-۶- سوسک بستر و لارو آن آلفیتوبیوس دپاپرینوس ۱۱
۲-۱-۷- مایتهای پر و مایتهای ایجادکننده پرریزی ۱۱
۲-۱-۸- مایتهای زیر پوستی ۱۱
۲-۲- انگلهای داخلی ۱۲
۲-۲-۱- کیسه ملتحمه ۱۲
۲-۲-۲- نای ۱۳
۲-۲-۴- پیش معده ۱۴
۲-۲-۵- سنگدان ۱۴
۲-۲-۶- روده باریک ۱۵
۲-۲-۷- روده کور ۱۶
۲-۲-۸- پوست ۱۷
۲-۳- بیماریهای انگلی طیور ۱۷
۲-۳-۱- کوکسیدیوز ۱۷
۲-۳-۲- کریپتوسپوریدیوز ۲۰
۲-۳-۳- هگزامیتیازیس ۲۴
۲-۳-۴- هیستومونیازیس ۲۷
۲-۳-۵- لکوسیتوزئونوز ۳۲
۲-۴- واکنش زنجیرهای پلی مراز( PCR ) 35
۲-۴-۱- مواد و وسایل لازم برای انجام برای انجام آزمایش PCR 36
۲-۴-۲- سنتز ۳۶
۲-۴-۳- تشخیص و تجزیه فراوردههای PCR: 37
۳-۱- نمونه گیری ۴۰
۳-۲- استخراج DNA از کبد با بهره گرفتن از کیت ۴۰
۳-۳- استخراج DNA از خون با بهره گرفتن از کیت ۴۱
۳-۴- آزمایش PCR 42
۳-۴-۱- روش کار ۴۲
۳-۵- تهیه ژل آگارز ۴۳
۳-۵-۱- مواد و وسایل لازم ۴۳
۳-۵-۲- روش تهیه بافر (۱X) TBEبرای تهیه ژل آگارز ۴۴
۳-۵-۳- روش تهیه ژل آگارز ۴۴
۳-۵-۴- روش انجام الکتروفورز ۴۴
۳-۵-۵- آنالیز محصول PCR: 45
۳-۶- آزمایشات هیستوپاتولوژی ۴۵
۳-۶-۱- رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین (H&E) : 45
۳-۶-۲- روش رنگ آمیزی اسلاید با رنگ (H&E) : 46
۳-۶-۳- تفسیر رنگ آمیزی (H&E) 47
۳-۶-۴- نتایج رنگ آمیزی (H&E) 48
۴-۱- نتایج کیفی مربوط به استخراج DNA 50
۴-۲- نتایج آزمایشات هیستوپاتولوژی ۵۱
۵-۱- بحث ۵۳
۵-۲- پیشنهادات ۵۶
منابع ۵۷
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل ۴-۱- الکتروفورز محصولات PCR به منظور تکثیر ژن انگل هیستومونیازیس در نمونههای خون و کبد بوقلمون بر روی ژل آگارز ۱%. ۵۰
شکل ۴-۲- مشاهده مقاطع انگل هیستوموناد در بین هپاتوسیتهای کبدی. ۵۱
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۴-۱- مقایسه روش ردیابی از طریق PCR و آزمایشات هیستوپاتولوژی ۵۱
چکیده
به منظور ردیابی هیستوموناس مله اگریدیس در بوقلمونهای کشتار شده در استان اصفهان، ۲۰۰ نمونه خون و ۲۰۰ نمونه کبد در کشتارگاه اخذ شد و پس از استخراج DNA، قطعه ۵۵۰ جفت بازی مربوط به ژن ۱۸SRNA تکثیر شد. علاوه بر آن، نمونههای کبد در فرمالین ۱۰% نگهداری و پس از تهیه مقاطع پاتولوژی رنگ آمیزی با هماتوکسیلین - ائوزین از نظر وجود انگل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج PCR نشان داد از ۲۰۰ نمونه خون، ۱۸ نمونه (۹%) و از تعداد ۲۰۰ نمونه کبد، ۳۲ نمونه (۱۶%) از لحاظ هیستوموناس مله اگریدیس مثبت میباشد. نتایج هیستوپاتولوژی نشان داد از بین نمونههای PCR مثبت ۷۶/۱۱ % در هیستوپاتولوژی مثبت ارزیابی شدند لذا به نظر میرسد برای شناسایی هیستوموناس مله اگریدیس PCR از ویژگی بالایی برخوردار میباشد.
کلید واژهها : بوقلمون، هیستوموناس مله اگریدیس، PCR، اصفهان.
فصل اول
«مقدمه و طرح تحقیق»
۱-۱- مقدمه
در دهه های اخیر به دلیل رشد جوامع بشری، نیاز به منابع غذایی به خصوص اقلام پروتئینی حیوانی افزایش یافته است وپرورش بوقلمون به طور صنعتی به منظور رفع بخشی از این نیاز در سراسر جهان درحال گسترش میباشد.درسال۲۰۰۴ ایالات متحده باتولید ۲۵۹۲۰۰۰ تن گوشت بوقلمون در رتبه نخست بوده است.درکشور ما نیز پرورش بوقلمون صنعتی در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته به طوری که تولید گوشت آن به صور مختلف قطعه بندی شده ویا لاشه قابل عرضه میباشد (۵).
در ایران صنعت پرورش بوقلمون از سال۱۳۵۵ آغاز گردیده وهرساله به تعداد مزارع بوقلمون درکشور اضافه میشود (۱).
باتوجه به خصوصیات پرورشی مناسب بوقلمونهای گوشتی، نظیر میزان وزن گیری، سرعت رشد زیاد (۷۴/۱۰ کیلوگرم در۱۶ هفتگی برای بوقلمونهای ماده و ۳۹/۲۰ کیلوگرم در۲۰ هفتگی برای بوقلمونهای نر) ضریب تبدیل غذایی پایین،درصد اندک افت لاشه وارزش غذایی مناسب در مقایسه سایر طیور صنعتی،پرورش این پرنده به طور صنعتی به منظور رفع بخشی از این نیازها در سراسر جهان درحال گسترش است به طوری که در سال ۲۰۰۷ ایالات متحده، اتحادیه اروپا، برزیل و کانادا ازنظر تولید گوشت بوقلمون درسطح جهان به ترتیب دررتبههای اول تا چهارم قرار داشتند (۷).
۱-۲- بیان مسئله
هیستومونیازیس [۱] بیماری تک یاختهای حاد است. هیستوموناس مله اگریدیس[۲] تک تاژک است. تکیاختههای انگلی باعث هپاتیت سکوم میشوند.سایتهای هجومی این انگل سکوم و کبد میباشد واختلال گردش خون درمراحل بعدی این بیماری به نظر میرسد وباعث یک بیماری سرسیاه در پرنده میشود.
در دهه های اخیر هیستومونیازیس موجب شده است تا آسیب جدی به صنعت طیور، به ویژه در میان بوقلمون وارد شود. موارد کمی از بروز بیماری در ماکیان نیز گزارش شده است ولی ماکیان به علت مقاومت در مقابل بیماری، بیشتر نقش مخزن بیماری را داشته و در صورت آلودگی به کرم هتراکیس گالیناروم[۳]، نقش مهمی در انتقال بیماری به بوقلمونها بازی مینمایند. جوجه بوقلمونها با خوردن تخمهای آلوده هتراکیس به بیماری مبتلا میشوند. این بیماری انتشار جغرافیایی وسیعی در دنیا دارد. مشاهدات درمانگاهی وکالبدگشایی در ایران نشان دهندهی حضور بیماری میباشد (۲۹).
۱-۳- مروری بر سابقه تحقیق
در مطالعهای که توسط Cortes و همکاران (۲۰۰۴) در گله جوجههای تجاری با ۶ هفته سن صورت گرفت نشان داد علائم کلینیکی شامل افسردگی و با آب و تاب راه رفتن، بی علاقگی وافزایش اندکی در مرگ و میر دارند. این اولین گزارش از حضور هیستومونیازیس در بورس فابرسیوس در جوجههای تجاری است (۱۰).
در مطالعهای دیگر که توسط Hurst (1980) با موضوع بررسی هیستومونیازیس در بوقلمونهای وحشی در میسی سی پی آمریکا صورت گرفت، نشان داد در جمعیت بوقلمونهای وحشی با تراکم بالا، انگل هیستومونیازیس وجود دارد (۱۹).
در مطالعهای دیگر که توسط Lotfi و همکاران (۲۰۱۲) انجام شد نشان داد انگل هیستومونیازیس در خارج از بدن میزبان به طور خیلی ضعیف زنده میماند. این بررسی در شرایط مشابه مزرعه و در دمای اتاق بر روی چند ماده مصنوعی انجام گرفت که نتایج آن شامل: تک یاخته تا یک ساعت بر روی چوب، لاستیک وفلز، تا ۳ساعت در جعبههای تخم مرغ، پوستههای تخم مرغ وآجر، تا ۶ساعت در پر و بال و خوراک بوقلمون و تا ۹ ساعت در آب لوله کشی کلر نزده و مدفوع زنده میماند. بنابراین آب آلوده و مدفوع تازه و یا هر دو میتوانند نقش مهمی در انتقال انگل بازی کنند (۲۴).
در مطالعهای که توسط McDougald (2005) با موضوع هیستومونیازیس در پرندگان در رودایسلند انجام شد نشان داد که بیماری سر سیاه باعث مرگ و میر بالا در بوقلمونها گاهی نزدیک به ۱۰۰ درصد ودر جوجهها میزان مرگ و میر ممکن است با عوارض بالا از ۲۰ تا ۱۰۰ درصد همراه باشد. دراین تحقیق نشان داده شد هیستومونیازیس به سرعت در گلهی بوقلمون از طریق تماس مستقیم پرندگان با یکدیگر پخش میشود و احتمالأ مربوط به پدیده کلوآک نوشی است. در این تحقیق بر وابستگی به هتراکیس گالیناروم به عنوان منبع عفونت ذکر شده است (۲۹).
در مطالعه دیگر که توسط Patra و همکاران (۲۰۱۳) در هند با هدف شناسایی میزان بروز هیستومونیازیس در پرندگان گوشتی از طریق مولکولی انجام شد نشان داد از ۴۰۰۰ پرنده مورد بررسی قرار گرفته ۴۰ پرنده به هیستومونیازیس مله آگریدیس مبتلا بودند یا به عبارتی میزان شیوع ۱ درصد بود (۳۲).
در گزارشی که توسط Popp و همکاران (۲۰۱۱) انجام شد نشان داد که مزرعهای ارگانیک در جنوب آلمان به مدت ۳ سال متوالی در میان جوجههای گوشتی و بوقلمونها، شیوع یک بیماری شدید ناشی از انگل تک یاخته هیستومونیازیس مله اگریدیس رخ داده است و تشخیص از طریق DNA بوده است (۳۳).
در مطالعهای دیگر که توسط Senties-Cue و همکاران (۲۰۰۹) انجام شد نشان داد در بوقلمونهایی با سن ۷ تا ۱۳ هفتگی علایمی همچون بی اشتهایی، افسردگی، اسهال، از دست دادن وزن و افزایش مرگ و میر داشتند. علائم کالبدگشایی آن شامل ضخیم شدن شدید دیواره سکوم، بزرگ شدگی بورس، پانکراس و طحال کم رنگ و زرد بود. میکروسکوپ الکترونی حضور هیستومونیازیس در کبد و سکوم را تایید کرد. این اولین گزارش حضور سیستمیک هیستومونیازیس موثر بر بورس فابرسیوس، کلیهها، ریه، پانکراس و پیش معده در بوقلمون است (۳۸).
۱-۴- اهداف، فرضیات و سوالات تحقیق
۱-۴-۱- اهداف تحقیق
۱-۴-۱-۱- هدف کلی
ردیابی انگل هیستوموناس مله آگریدیس در گلههای بوقلمون استان اصفهان به روش PCR
۱-۴-۱-۲- اهداف جزئی
برآورد میزان فراوانی
۱-۴-۲- فرضیات تحقیق
هیستومونیازیس دربوقلمونهای اصفهان وجوددارد.
۱-۴-۳- سئوالات تحقیق
آیا هیستومونیازیس در بوقلمونهای اصفهان وجود دارد؟
۱-۵- روش تحقیق و پژوهش
الف : نمونه گیری :
به منظوربررسی آلودگی Histomoniasis Meleagridisدرگلههای بوقلمون استان اصفهان، بامراجعه به کشتارگاه بوقلمون واقع دراستان اصفهان شامل شهرستانهای تیران و کرون و نجف آباد ۲۰۰ نمونه خون و ۲۰۰ نمونه کبد از ۲۰ گله بوقلمون اخذ ونمونهها درکنار یخ به آزمایشگاه منتقل گردید وتا زمان انجام آزمایشات دردمای۲۰- درجه سانتی گراد نگه داری شد.
ب : استخراج DNA
نمونه خون وکبد پس از هموژن سازی با بهره گرفتن از کیت تخلیص DNA (Korea،(Bioneer استخراج میگردد.
پرایمرهای مورد استفاده (Hmf،Hmr) براساس توالی منتشرشده توسط Liu و همکاران در سال ۲۰۱۱ سنتزگردید (۲۲).
مخلوط واکنش با حجم نهایی ۲۵میکرولیتر شامل ۴ میلی مول کلرید منیزیم، ۵ میکرومول از پرایمر، ۵/۲ میکرولیتر از بافر Taq10x، ۲/۰ میکرومول از هر کدام dNTPها،۱/۲۵ واحد از Taq DNA Polymerase و ۲ میکرولیتر از نمونه DNA میباشد. دمای واکنش شامل واسرشت سازی اولیه ۹۵ درجه سانتیگراد به مدت ۱۵ دقیقه، همراه با ۳۸ سیکل ۹۴ درجه سانتیگراد به مدت ۳۰ ثانیه (واسرشت سازی) ۵۵ درجه سانتیگراد به مدت ۱دقیقه (همسرشتسازی) و ۷۲درجه سانتیگراد به مدت ۱ دقیقه (گسترش) همراه با ۷۲ درجه سانتی گرادبه مدت ۱۰ دقیقه گسترش نهایی میباشد. محصول PCR برروی ژل ۵/۱ درصد الکتروفورز شده و میزان آلودگی به مواد Histomoniasis Meleagridis مشخص شد.
فصل دوم
« کلیات »
انگلها و بیماریهای طیور و سایر پرندگان
۲-۱- انگلهای خارجی
۲-۱-۱- ساسها
ساسهای بستر حشرات مکنده خون هستند که بوی خیلی نامطبوعی دارند و این بو هنگامی که خرد میشوند به مشام میرسد.ساسهای بستر را میتوان به وسیله سایر پرندگان به سالنهای مرغداری برد(۲).
ساسها، پستانداران و پرندگان از جمله طیور را مورد حمله قرار میدهند. انگل بالغ تا ۵ میلی مترطول داشته،شکم آن هشت قطعهای است. ساسها در سالنهای خالی میتوانند برای مدت یک سال زنده بمانند. پرندگان آلوده به ساس خیلی زود لاغر و کم خون میشوند(۸).
۲-۱-۲- شپشهای گزنده
شپش دارای چندین جنس و گونه است وممکن است پرندگان به طور همزمان با بیش از یک گونه ازآنها آلوده شوند. اندازه شپشهای طیور بین ۱تا ۶ میلی متر متغیر است ولی ممکن است شپشهای پرندگان وحشی بزرگتر باشند شپش رامعمولأ میتوان با معاینه دقیق میزبان درناحیه مخرج، نواحی زیر بالها، سر و پاها پیدا کرد.اغلب تخم شپشها را که به پرها چسبیده اند میتوان دید. تمام سیر تکاملی شپش روی میزبان صورت میگیرد ودرصورت جدا بودن از میزبان، فقط ۴ساعت میتوانند زنده بمانند و سپس ازبین خواهند رفت.احتمالأ شپشها برای اغلب پرندگان رشد یافته، به طورجدی بیماریزا نیستند، ولی پرندگان جوانی که دارای آلودگی شدید باشند دچارلاغری شده،ممکن است تلف شوند (۸ و ۵).
۲-۱-۳- مگسهای سیاه
اینها حشراتی به رنگ خاکستری، بزرگ، باپشت خمیده وبه طول ۵ میلی متر هستند. انبوهی از مگسها به پستانداران وپرندگان از جمله طیور حمله میکنند. مگس سیاه، تک یاخته عامل بیماری لکوسیتوزئونوزیز و همچنین نوعی فیلاریا به نام ارنیتو فیلاریافالی سن سیس را به اردک انتقال میدهد. مگسهای سیاه خونخوار میتوانند کم خونی شدید ایجاد نمایند و ممکن است پرندگان جوان را بکشند (۸).
۲-۱-۴- مایتهای ماکیان
طول مایتهای قرمز معمولأ از۷ /۰ میلی متر بوده، ممکن است خاکستری تا قرمز باشند. این انگلهای خونخوار ازماکیان وانواع دیگر طیور وپرندگان وحشی تغذیه مینمایند، که درنتیجه موجب کم خونی ومرگ پرندهها، بویژه پرندگان جوان میشوند. مایتهای قرمز اکثرأ در شب تغذیه میکنند و ممکن است در تمام طول روز روی بدن میزبان پیدا نشوند. آنها را اغلب میتوان به صورت کلنیهایی در شکافها یا درزهای محل خواب یا آشیانهها دیدکه میتوانند تا چندین هفته بدون غذا زنده بمانند. گزارش شده است که مایتها، عامل وبای ماکیان و عامل اسپیروکتوز را انتقال میدهند. آنها اغلب مرغهای تخمگذار موجود در قفس را آلوده میکنند.
۲-۱-۵- لارومایت ها[۴]
لارومایت نئوسکون گاستیاامریکانا یکی از انگلهای مهم بوقلمون وپرندگان درایالتهای جنوبی آمریکا میباشد. درمورد بوقلمونها لارو انگل به پوست میچسبد و موجب جراحات موضعی در پوست میشود و کیفیت لاشه را ازنظر بازار مصرف پایین میآورد. جراحات آن شبیه جوش بوده ممکن است تعداد آنها خیلی زیاد باشد.
۲-۱-۶- سوسک بستر و لارو آن[۵] آلفیتوبیوس دپاپرینوس[۶]
این سوسک ولارو آن که اغلب در بستر سالنهای پرورش طیور وجود دارند، نمیتوانند به طیور سالم حمله کنند، ولی احتمالأ عامل انتقال بیماری مارک هستند. سم بوتولیسم در این سوسکها پیدا شده، ممکن است درهمه گیریهای بوتولیسم درجوجههای گوشتی نقش داشته باشند. اغلب کرمهای پهن توسط سوسکها و سایر حشرات و احتمالأ توسط سوسک بستر انتقال مییابند.
۲-۱-۷- مایتهای پر و مایتهای ایجادکننده پرریزی[۷]
مایتهای مختلفی روی پرها یا شاهپرهای ماکیان، بوقلمون، کبوتر وگنجشک زندگی میکنند و حضور و فعالیت این مایتها موجب از دست دادن همه یا بعضی ازپرهای بدن میزبان میشود. مایتهای پر هرکدام به میزبان خاصی تمایل دارند. مایتهایی مانند کنمیدوکوپتس گالینه موجب ریزش پرهای میزبان میشوند. ازدست دادن پرها به لاغری وشاید به حساس شدن میزبان نسبت به سایر بیماریها منجر میگردد.
۲-۱-۸- مایتهای زیر پوستی[۸]
این مایت درزیرپوست ماکیان، بوقلمون، کبوتر وغاز ندولهای زرد رنگ ۱تا ۵ میلی متری ایجاد میکنند. بیماریزایی این مایتها شدید نیست و جراحات ایجادشده ممکن است موجب ضبط لاشه طیور درکشتارگاه شود.
۲-۲- انگلهای داخلی
انگلهای داخلی شامل تک یاختهها و کرمهای انگلی هستند.
کرمها متداولترین انگلهای داخلی طیورند و سبب کندی رشد، ضعف، لاغری، کاهش تولید تخم مرغ (در دوره تخم گذاری) و مرگ و میر در ماکیان (در هر سنی) میشوند.
منابع اصلی آلودگی :
۱- تخم کرم
۲- بستر و خاک آلوده
۳- تماس با مدفوع پرندگان آلوده
۴- دان و آب آلوده
۵- خوردن میزبانهای واسط مانند مگس، سوسک، حلزون و غیره
۶- انتقال آلودگی از یک سالن به سالن دیگر از راه کفش آلوده و نیز به دلیل بی توجهی در استفاده از تجهیزات آلوده (۶).
۲-۲-۱- کیسه ملتحمه
کرمهای چشم (Oxyspirura spp =گونههای اکسیسپیرورا )
طول این انگلهاتا۲سانتی متر میرسد ودر کیسه ملتحمه، اغلب زیرپلک سوم زندگی میکنند و موجب تورم بافت ملتحمه، آماس چشم، بیرون زدن پلک سوم وگاهی چسبندگی پلکها میشوند. این کرمها، ماکیان، بوقلمون، کبوتر، برخی از پرندگان تفریحی و بسیاری از پرندگان وحشی منبع عفونت برای طیور میباشند. گاهی پرندهای که جراحات شدیدی دارد درهنگام معاینه عاری از انگل میباشد. سوسکها، برای برخی از گونههای کرمهای چشم، میزبان واسطه هستند (۸).
به نظر میرسدپرندگان بومی و وحشی از اهمیت کمی در انتشار این انگل برخوردار باشند (۳۷).
۲-۲-۲- نای
سینگاموس تراکیا[۹]
این کرمها، نماتودهای قرمز رنگی هستند که در نای و گاهی در برونشهای بزرگ زندگی میکنند. این انگلها از خون میزبان تغذیه مینمایند ودر محل اتصال به نای موجب تورم نای به صورت پراکنده یا کانونی میشوند. طول کرمها تا ۲ سانتی متر میرسد. هرجفت از این کرمها شامل ۲ جنس نر و ماده اند که حالت چنگال مانند دارند ودائمأ درحال جفت گیری میباشند.
ممکن است ماکیان، بوقلمون، قرقاول، طاووس، مرغ شاخدار، جوجه غاز، بلدرچین و بسیاری از پرندگان دیگر به این انگلها مبتلا شوند. نشانههای این بیماری شامل : تنفس بادهان باز، تنگی نفس و لرزش سر میباشد. پرندههایی که بشدت مبتلا هستند ممکن است خفه شوند. کرمهای خاکی و حلزونها ممکن است به عنوان ناقل یا میزبانهای کمکی عمل نمایند، ولی سیرتکاملی آن ممکن است به صورت مستقیم هم انجام شود.
۲-۲-۳- مری و چینه دان
- کرمهای چینه دان[۱۰]
- گونههای کاپیلاریا[۱۱]
این نماتودها چینه دان و مری را مبتلا میکنند کوچکترین انگل رودهای بوقمون میباشد. مخاط را سوراخ کرده و تونلی در آن ایجاد مینمایند وموجب التهاب وضخیم شدن مخاط میشوند. طول برخی از این کرمها به ۶سانتی متر میرسد. این انگلها نازک و نخی شکل بوده، با چشم غیر مسلح بسختی دیده میشوند ولی درگسترشهای تهیه شده ازمخاط، به آسانی دیده میشوند. ماکیان، بوقلمون، غاز، اردک، مرغ شاخدار و بسیاری از پرندگان وحشی یا پرندگان تفریحی محبوس، به این انگل حساسند، نشانههای بیماری اغلب شامل کم خونی و لاغری است (۸ و ۵).
۲-۲-۴- پیش معده
حداقل سه گونه از نماتودها (دیسفارینکس، تترامرز، سیرنه آ) به عنوان انگل پیش معده طیور وسایرپرندگان محسوب میشوند. شکل بالغ این کرمها ۳ تا ۱۸ میلی متر طول داشته، براحتی با چشم غیرمسلح دیده میشود. اکثر گونهها تونلی درمخاط ایجاد کرده، برخی به طور عمقی در داخل غدد نفوذ میکنند. جراحات شامل زخم مخاط همراه با خونریزی، نکروز وتورم مخاط میباشد، که درنتیجه گاهی سبب مسدود شدن مجرا میگردد. نشانهها متغیر وگاهی شامل اسهال، لاغری و کم خونی میباشند. ماکیان، بوقلمون، کبوتر، مرغ شاخدار، بلدرچین، اردک، باقرقره و قرقاول به این انگل حساسند. مرگ و میر بالا درکبوترها وبا قرقرههای آلوده به دیسفارینکس ناسوتا اتفاق افتاده است. ملخ، سوسک و دو نوع ساس (سوباگ و پیل باگ) برای یک یاچند گونه از این کرمها، میزبان واسط میباشند.
۲-۲-۵- سنگدان
کرمهای سنگدان
حداقل دوجنس از انگلها، (کیلوسپیرورا، آمیدوستوموم) سنگدان را مبتلا میکنند. انگلهای بالغ حدود ۱ سانتی متر طول دارند و طول آنها به ۴سانتی مترهم میرسد. اکثر اینها زیر پوشش سنگدان زندگی میکنند، ممکن است سنگدان دچار زخم و نکروز شده یا قسمتهایی از آن کنده شود. ممکن است دیواره عضلانی سنگدان حالت کیسهای پیدا کند یا پاره شود. ماکیان، بوقلمون، اردک، غاز، بلدرچین و باقرقره به این انگل حساسند. ملخ، سوسک، شپشک میزبانهای واسطه یک یا چندگونه از این کرمها میباشند.
۲-۲-۶- روده باریک
کرمهای گرد[۱۲] (گونه آسکاریدیا)[۱۳]
گونههای بسیاری از آسکاریسها در روده باریک پرندگان شناسایی شده اند. اکثر آسکاریسها تنها یک گونه از پرندگان را مبتلا میکنند. این کرمها ، بویژه در پرندگان جوان، تورم روده ایجاد میکنند. نشانههای عفونت معمولأ شامل اسهال وکاهش وزن میباشد. پرندگانی که اغلب آلوده میشوند شامل : ماکیان، بوقلمون، بلدرچین (همه به آسکاریدیاگالی حساسند)،کبوتر ومرغ شاخدار میباشند. اگرچه تخم آسکاریس به وسیله ملخها و کرمهای خاکی انتقال مییابند و ماکیان را آلوده مینمایند، ولی چرخه زندگی آنها معمولأ مستقیم است.
گونههای کاپیلاریا[۱۴]
این کرمها مخاط روده پرندگان را مبتلا میکنند. بسیاری از کاپیلاریاها میزبان اختصاصی ندارند. اینها در مخاط روده باریک ویا روده کور زندگی میکنند. طول کرمهای بالغ این گروه از ۶ تا ۲۵ میلی متر متغیر است، این کرمها بسیار نازک هستند. بهترین راه تشخیص این کرمها، استفاده از میکروسکوپ میباشد و معمولأ میتوان آنهارا در گسترشهای تهیه شده از مخاط پرندگان مبتلا پیدا کرد. این کرمها با شدتهای مختلف موجب تورم روده میشوند. نشانهها شامل اسهال، لاغری و احتمالأ مرگ میباشد. پرندگانی که معمولأ به این کرمها مبتلا میشوند عبارتند از : ماکیان،بوقلمون، کبوتر، مرغ شاخدار، اردک، غاز، قرقاول و بلدرچین. بعضی از کاپیلاریاها دارای میزبان واسط (کرم خاکی) و بعضی دیگر داری مسیر تکامل مستقیم هستند.
کرمهای پهن[۱۵]
جنس و گونههای زیادی از کرمهای پهن وجود دارند که طیور و سایر پرندگان را مبتلا میکنند. بسیاری از این گونهها میزبان اختصاصی ندارند. اکثر این کرمها به آسانی باچشم قابل مشاهدهاند، درحالی که تعدادی از آنها کوچکند و به آسانی دیده نمیشوند. اکثر کرمهای پهن به وسیله یک میزبان واسطه بی مهره (حشرات، خرچنگها، کرمهای خاکی، حلزونها، زالوها )انتقال مییابند و با کنترل میزبانهای واسطه میتوان آنها را کنترل کرد. کرمهای پهن، پرنده را از غذا بی بهره میکنند و ممکن است در محل اتصال به روده جراحت ایجاد نمایند. بیماریزایی آنها نامعلوم و احتمالأ متغیر میباشد و گاهی از میزانی که تصور میشود هم پایین تر است. کرمهای پهن به ندرت در طیور مشکل ایجاد میکنند، مگر در پرندگانی که دارای چرای آزادند یا گلههای کوچک خانگی، که در آنها میزبانهای واسطه حضور دارند. سوسکهایی که در بستر زندگی میکنند و مگسهای خانگی میتوانند برای طیوری که به طور متراکم و محبوس پرورش مییابند به عنوان میزبان واسطه عمل نمایند.
۲-۲-۷- روده کور
هتراکیس گالیناروم در روده کور بسیاری ازطیور وسایر پرندگان زندگی میکند. این انگل به خوبی شناخته شده است زیرا ممکن است تخم آن حاوی تک یاخته (هسیتوموناس مله آگریدیس) عامل بیماری سرسیاه باشد. طول این کرم به ۵/۱ سانتی متر میرسد وبه آسانی قابل مشاهده میباشد واکثرأ در انتهای روده کور فراوان است. کرم موجب تورم روده کور میشود و ممکن است در دیواره روده کور ندولهای کوچکی تشکیل دهد. پرندگان حساس شامل : ماکیان، بوقلمون، مرغ شاخدار، بلدرچین، اردک، قرقاول و غاز میباشند. چرخه زندگی انگل مستقیم بوده ونیازی به میزبان واسط ندارد. پس از خروج تخمها همراه با مدفوع، در عرض ۲هفته یا کمتر به لارو عفونتزا تبدیل میشوند این تخمهای عفونتزا ممکن است توسط پرندگان و با کرمهای خاکی که بعدأ مورد تغذیه پرندگان قرار میگیرند، خورده شوند. پس از آن رویانهای تخمها در قسمت فوقانی دستگاه گوارش از تخم خارج شده و در عرض ۲۴ ساعت به سکوم که محل بلوغ آنهاست مهاجرت میکنند (۸ و ۳).
۲-۲-۸- پوست
کالیریکلوم فابا[۱۶]
یک ترماتود نیمه کروی است،که طول آن به ۵/۵ میلی متر میرسد. این کرم درون کیستهایی در پوست طیور و بسیاری از پرندگان وحشی زندگی میکند. کیستهای پوستی حدود ۴ تا ۴ میلی متر قطر داشته، معمولأ حاوی دو کرم میباشند و اغلب در ناحیه مخرج دیده میشوند. چرخه زندگی آن ناشناخته است. این جراحات نشانههای زیادی ایجاد نمیکنند ولی ممکن است به کاهش کیفیت لاشه در کشتارگاه منجر گردد.
۲-۳- بیماریهای انگلی طیور
۲-۳-۱- کوکسیدیوز
تعریف
کوکسیدیوز طیور از بیماریهای تک یاختهای طیور در تمام نقاط دنیا است. که باعث ایجاد التهاب روده میشود و کارائی پرندگان را کاهش میدهد.
تاریخچه
کوکسیدیوز از سالها پیش به عنوان یکی از بیماریهای مهم طیور، بویژه ماکیان شناخته شده است. بسیاری از اطلاعات اساسی در مورد کوکسیدیوز در دهه های ۱۹۳۰ و۱۹۴۰ حاصل شد وهنوز هم تحقیقات مهمی در این زمینه انجام میگیرد. همزمان با توسعه صنعت طیور در سراسر دنیا، گلههای بزرگتری از پرندگان در محوطههای محدود تری پرورش یافتند، که این وضعیت سبب افزایش شیوع کوکسیدیوز گردید. کسب دانش بیشتر درباره کوکسیدیا و تولید داروهای ضدکوکسیدیایی موثر، پیشگیری از خسارات زیادی را که قبلأ رایج بوده، ممکن ساخته است. امروزه کوکسیدیوز در اغلب واحدهای بزرگ پرورش طیور به خوبی کنترل میشود، ولی در جاهایی که معیارهای کنترل بیماری به کارگرفته نمیشود به صورت بیماری مهمی باقی میماند (۸).
سبب شناسی
کوکسیدیوز در ماکیان و بوقلمون به وسیله گونههایی از ایمریا ایجاد میشود. گونههای متعددی از آیمریا هادر ماکیان و بوقلمون وجود دارند ولی همه آنها بیماریزایی شدیدی ندارند. کوکسیدیاها دارای میزبانهای اختصاصی میباشند، از این رو بین گونههای مختلف طیور انتقال نمییابند (۵).
هفت گونه آیمریا عبارتنداز : آیمریا ادنوئیدس، آیمریا مله اگریدیس، آیمریا گالوپاوونیس،آیمریا مله اگریمیتیس، آیمریا دیسپرسا، آیمراینکوآ و آیمریا سابروتوندا. غالبأ ۳گونه اول در بوقلمون بیماریزا هستند (۳).
چندین گونه در مزارع بوقلمونهای تجاری در سراسرایالات متحده آمریکایافت شده است (۱۴).
انتقال
عامل بیماریزا برخلاف سایر ارگانیسمها از پرندهای به پرنده دیگر منتقل نمیشود. پرندگان با خوردن اووسیتهای هاگ دار شده که با مدفوع پرندگان بیماری دفع میگردند و بستر، آب و غذا را آلوده میکنند مبتلا میشوند (۳).
نشانههای بالینی
نشانههای بیماری در ماکیان برحسب گونههای مختلف کوکسیدیا متفاوت است. گونههایی که بیماریزایی کمی دارند، یافاقد نشانه اند یا نشانههای کمی ایجاد میکنند. گونههایی که بیماریزایی بیشتری دارند، اغلب موجب اسهال میگردند که ممکن است موکوئیدی یاخونی باشد. غالبأ به همراه اسهال ، دهیدراتاسیون به وجود میآید. متعاقب اسهال و دهیدراتاسیون، بزودی ژولیدگی پرها، کم خونی ، بی حالی، ضعف،جمع کردن سرو گردن به طرف بدن و خواب آلودگی بروز میکند.
کوکسیدیوز در مرغهای تخم گذار معمولأ با کاهش تولید تخم مرغ مشخص میگردد. در صورت استقرار کامل عفونت، ممکن است از دست دادن رنگدانههای پوست نیز مشاهده شود. آلودگی پرندگان در حال رشد بویژه جوجههای گوشتی باعث میشود که رشد مناسب آنها سریعأ متوقف شود. میزان واگیری و مرگ و میر در ماکیان بسیار متغیر است ولی ممکن است هر دو بسیار بالا باشند. کوکسیدیوز در بوقلمون نیز شبیه این بیماری در ماکیان است اما اسهال بندرت خون آلود میشود و ابتلای شدید بوقلمونهای جوان در سنین ۸ هفتگی به بالا بندرت اتفاق میافتد (۸).
جراحات
به منظور تشخیص ضایعات کوکسیدیوز میتوان آنها را بر حسب ابتلای ثلث قدامی، میانی و خلفی رودهها تقسیم بندی نمود. نوع و محل جراحات ایجاد شده در روده و بیماریزایی انگل بدین ترتیب است :
ثلث قدامی
آیمریا آسرولینا : موجب تورم روده در ثلث قدامی رودهها میشود. در موارد شدید ممکن است جراحات به قسمتهای پایین تر روده هم گسترش یابند. تورم روده ممکن است خفیف تا شدید باشد و گاهی منجر به ضخیم شدن مخاط میگردد. خطوط (پلاک های) عرضی سفید تا خاکستری اغلب در مخاط مشاهده میگردند ولی اگر به هم متصل شوند، ممکن است قابل تشخیص نباشند. در گسترشهای تهیه شده از مخاط، اووسیتها دارای اندازه متوسط و به شکل تخم مرغ میباشند. این نوع کوکسیدیوز در پرندگان مسن تر شایع است. آیمریا آسرولینا بیماریزایی نسیتأ شدیدی دارد. حضور گونههای مختلف آیمریا، معمولأ تشخیص را دشوار می کند.
ثلث میانی
آیمریا نکاتریکس : سبب تورم شدید روده در ثلث میانی، ودر موارد شدید در سرتاسر روده میشود. تورم روده اغلب با پرخونی، خونریزی، نکروز و مدفوع خون آلود مشخص میگردد. ثلث میانی روده اغلب به طور مشخصی متسع، ملتهب و ضخیم میگردد. کانونهای سفید تا زرد (شیزونتهای بسیار بزرگ) وخونریزیهای پتشی ممکن است در سطح سروزی رودهای که باز نشده، مشاهده شوند. اووسیتها فقط در روده کور تشکیل میگردند و تعداد آنها زیاد نیست، علاوه بر این، ممکن است پیش از حضور اووسیتها در مدفوع، پرندگان بمیرند.
آیمریا نکاتریس بیماریزایی شدیدی دارد و اغلب موجب مرگ و میر بالایی میشود.
آیمریا ماکزیما : تورم ملایم تا شدیدی را درثلث میانی رودهها ایجاد میکند که گاهی با ضخیم شدن دیواره روده و اتساع مشخص آن همراه میباشد. محتویات ممکن است خون آلود باشد. اووسیتها بسیار بزرگ واغلب به رنگ طلایی میباشند. آیمریا ماکزیما بیماریزایی متوسط تا شدیدی دارد.
ثلث خلفی
آیمریابرونتی : در ثلث خلفی رودهها (انتهای روده باریک، رکتوم و قسمت ابتدایی روده کور) تورم ایجاد میکند. ممکن است توده فیبرینی یا فیبرینی نکروتیکی از بقایای سلولی، مخاط مبتلا را بپوشاند یا توده پنیری شکلی در روده کور و رکتوم ایجاد نماید. اووسیتهای بزرگ هستند وهرکدام دارای یک گرانول قطبی میباشند. آیمریا برونتی بیماریزایی نسبتأ شدیدی دارد.
آیمریا تنلا : موجب تورم مشخص روده کور وگاهی ابتلای نواحی دیگر روده میشود. غالبأ در ابتدا خون در روده کور و مدفوع ظاهر میشود. بعدأ ممکن است تودهای پنیری در روده کور یافت شود. شیزونتهای بزرگی در روده کور وجود دارند. آیمریا تنلا بیماریزایی شدیدی دارد و در جوجههای جوان مرگ ومیر بالایی ایجاد میکند.
۲-۳-۲- کریپتوسپوریدیوز
کریپتوسپوریدیوز نوعی بیماری تک یاختهای است که در پرندگان با ایجاد بیماری حاد یا مزمن در دستگاههای تنفس وگوارش مشخص میگردد. البته بعضی از عفونتهای کریپتوسپوریدیایی نشانه خاصی ندارند. این ارگانیسم دارای یک چرخه زندگی کوکسیدیایی میباشد که در لبه پرزهای کوچک سلولهای اپی تلیال کامل میگردد.
وقوع بیماری
عفونت با کریپتو سپوریدیوم در ماکیان، بوقلمون، بلدرچین، قرقاول، طاووس، طوطی وپرندگان آبزی رخ میدهد. انسان و سایر گونههای پستانداران، خزندگان، دوزیستان وماهیها نیز ممکن است با این تک یاخته آلوده شوند. در میزبانهایی که ایمنی آنها تضعیف شده، کرپتوسپوریدیوز ممکن است بیماری شدید و مهلکی ایجاد نماید، ولی تضعیف ایمنی، لازمه ایجاد عفونت یا بیماری نیست.
دوگونه معتبر از کریپتوسپوریدیوم در بوقلمونها یافت شده است که شامل C.meleagridis و C.baileyi (36).
تاریخچه
۱- Tyzzer در سال ۱۹۰۷ اولین بار آلودگی موش آزمایشگاهی با کریپتوسپوریدیوم را توصیف نمود. بعدأ او دو گونه از کریپتوسپوریدیومهای آلوده کننده موش را براساس محل اختصاصی و مرفولوژی ارگانیسم مشخص نمود :کریپتوسپوریدیوم موریس (مخاط معده) وکریپتوسپوریدیوم پارووم (روده کوچک) (۴۰).
۲- همچنین Tyzzer اولین کسی بود که درسال ۱۹۲۹، آلودگی با کریپتوسپوریدیوم را در روده کور ماکیان شرح و گزارش داد، ولی هیچ نشانهای ازبیماری توجه او را جلب نکرد. اولین گزارش از واگیری و مرگ و میر ناشی از کریپتوسپوریدیوم در پرندگان در سال ۱۹۵۵ و مربوط به ابتلای قسمتهای انتهایی روده باریک بوقلمونها بود. اولین گزارش کریپتوسپوریدیوز تنفسی در گونههای مختلف پرندگان، شامل بوقلمون نیز بود (۸،۱۸) و چندین گزارش کریپتوسپوریدیوز تنفسی شدید در بوقلمونهای تجاری نیز وجود دارد (۱۶،۳۵،۳۹).
سبب شناسی
۱- براساس جایگاه ویژه بافتی ومورفولوژی ارگانیسم دو گونه کریپتوسپوریدیوم در پرندگان مشخص شده اند : کریپتوسپوریدیوم مله آگریدیس که در شرایط طبیعی تنها روده باریک را مبتلا میکند و کریپتوسپوریدیوم بایلئی که دستگاه گوارش (بخصوص بورس فابرسیوس و کلوآک) وگاهی دستگاه تنفسی را مبتلا می کند.
۲- مشاهدات درمانگاهی و مطالعات تجربی بیانگر آن است که هیچ یک از گونههای کریپتوسپوریدیوم پرندگان، پستانداران از جمله انسان را آلوده نمیسازد، بنابراین از نظر بهداشت عمومی، هیچ خطر شناخته شدهای ندارند. گونههای کریپتوسپوریدیوم پستانداران گاهی بیماری مشترک بین انسان و دام ایجاد میکنند و در این مورد انتقال بیماری از حیوان به انسان به خوبی ثابت شده است.
همه گیر شناسی
کریپتوسپوریدیوم، کوکسیدیوم کوچکی است که در موقعیت داخل سلولی ولی خارج سیتوپلاسمی، درست در غشای لبه مژه دار سلولهای اپی تلیال میزبان تکثیر مییابد. اووسیتها پس از ایجاد وارد محیط خارج سلولی میشوند، و زمانی که در مدفوع یا ترشحات قسمت فوقانی دستگاه تنفس دفع میشوند، عفونتزا هستند.
نشانههای بالینی
۱- نشانههای بالینی کریپتوسپوریدیوز مختص این بیماری نیست ومعمولأ عوامل بیماریزای دیگری نیز این نشانهها را ایجاد میکنند. ابتلای روده باریک باعث اسهال میشود که ممکن است در بوقلمونهای جوان، بلدرچین وطوطی سانان مهلک باشد. در بلدرچینهای جوان ممکن است مرگ و میر تا ۹۵ درصد افزایش یابد. ممکن است عفونتهای گوارشی درجوجههای گوشتی باعث کاهش رنگدانههای لاشه گردد.
۲- نشانههای کریپتوسپوریدیوز تنفسی متناسب بامحل عفونت میباشد. ترشح از چشم، بینی، تورم سینوسها، سرفه، تنگی نفس، نفس نفس زدن، عطسه و صداهای تنفسی وجود دارد. ممکن است عفونتهای عمقی ریه و کیسههای هوایی اتفاق افتاده، سبب مرگ و میر شود. عفونت همزمان با سایر عوامل بیماریزای تنفسی متداول میباشد (۸،۳۵،۳۹).
جراحات
۱- کریپتوسپوریدیوز روده باریک باعث اتساع روده همراه با تجمع محتویات آبکی در آن میشود. روده کور نیز ممکن است منبسط ودارای محتویات آبکی و کف آلود باشد. جراحات بافت شناسی شامل کوتاه شدن خملها همراه با نکروز و از بین رفتن سلولهای رودهای در ناحیه رأس خمل و حضور تعداد زیادی ارگانیسم در لبه مژه دار اپی تلیوم مخاطی میباشد. ارگانیسمها همچنین در مخاط تونسیلهای روده کور و درمخاط بورس فابرسیوس و کلو آک یافت میشوند. ممکن است اپی تلیوم مخاط بورس، هیپرپلاستیک و حاوی تعدادی هتروفیل باشد.
۲- کریپتوسپوریدیوز تنفسی باعث ایجاد اکسودای موکوسی خاکستری یا سفیدی بر روی سطوح مخاطی مبتلا در ملتحمه، سینوسها، بوقکهای بینی، نای، برونشها و کیسههای هوایی میشود. در بوقلمون ممکن است حجم سینوسهای تحت حدقهای به طور مشخصی افزایش یابد. عفونتهای ریوی ممکن است سفت شدن ریهها و ایجاد رنگ خاکستری در آنها گردد.
تشخیص
۱- در بیشتر موارد، کریپتوسپوریدیوز را میتوان با انجام آزمایشهای بافت شناسی بر روی نمونههای بیوپسی شده با بافتهای جمع آوری شده در کالبدگشایی تشخیص داد. دررنگ آمیزی با هماتوکسیلین _ائوزین، این ارگانیسم بازوفیلیک بوده، ۲ تا ۴ میکرون قطر دارند و با لبههای مژه دار مخاط ارتباط نزدیکی دارند.
۲- از نظر سیتولوژی میتوان جهت تأیید تشخیص استفاده نمود. گسترشهای تماسی سطوح مخاطی را میتوان به وسیله یک میکروسکوپ فازکنتراست یا فاز کنتراست متعارض مورد آزمایش قرار داد. همچنین میتوان این گسترشها را بعد از خشک شدن در هوا، با رنگ کربن فوشین قرمز یا گیمسا رنگ آمیزی کرد.در رنگ آمیزی با گیمسا ممکن است لازم باشد که آنها را از مخمرها متمایز نمود.
۳- برای مشخص نمودن اووسیت در نمونههای مدفوع، از تکنیکهای شناورسازی در محلولهای Sather’s sucrose، سولفات روی (۳۳ درصد تا اشباع) و کلرید سدیم (۳۶ درصد تا اشباع) استفاده میشود.
اووسیتها ۴ میکرون قطر دارند ودارای دیواره سلولی ضخیم ، یک جسم باقی مانده برجسته و اجسام متراکم کروی کوچکتر و اسپوروزوئیتهای هلالی میباشند.
۴- عوامل بیماریزای رایج دستگاه تنفس که با کریپتوسپوریدیوز تنفسی همراه بودهاند، شامل اشریشیا کلی، پاستورلا مولتوسیدا، ویروس بیماری نیوکاسل، آدنو ویروسها، ویروس برونشیت عفونی و رئوویروسها میباشند.
۵- بسیاری از طیور گوشتی مبتلا به کریپتوسپوریدیوز بورس، به بیماری گامبورو نیز مبتلا بوده اند ولی این حالت برای بیماریزا بودن آن لازم نیست. در سایر پرندگان نیز ممکن است، بیماریهای سالمونلوز، کاندیدیازیس، هپاتیت ویروسی بوقلمون، عفونتهای رئو ویروسی رودهها و سایر انگلها با بیماری کریپتوسپوریدیوز همراه شوند.
۲-۳-۳- هگزامیتیازیس
تعریف
هگزامیتیازیس از بیماریهای تک یاختهای بوقلمونهای جوان، اردکها، کبوتر، طاووس و بسیاری از پرندگان تفریحی میباشد که با تورم نزلهای روده و اسهال آبکی یا کف آلود مشخص میگردد.
وقوع بیماری
هگزامیتیازیس معمولأ در بوقلمونهای جوان در سن ۱ تا ۹ هفتگی و بخصوص در پرندگانی که در دورههای بعد نیز با همان امکانات پرورش داده میشوند، دیده میشود. بوقلمونهای مسن تر غالبأ، حاملهای پنهان بیماری میباشند. هگزامیتیازیس همچنین در پرندگان تفریحی (قرقاول، بلدرچین، نوعی کبک و غیره)، طاووس و اردک بروز میکند. کبوترها به شکل متفاوتی از بیماری هگزامیتیازیس مبتلا میگردند. وقوع بیماری در بسیاری از کشورها گزارش شده است. این بیماری معمولأ در ماه های گرمتر سال و در محلهایی که پرورش بوقلمون با استانداردهای ضعیف بهداشتی انجام میشود، رخ میدهد. امروزه میزان بروز هگزامیتیازیس کاهش یافته است.
تاریخچه
۱- تا چندین سال هگزامیتیازیس با تریکومونیازیس اشتباه میشد. درسال ۱۹۳۸ Hinshaw و سایرین برای اولین بار هگزامیتیازیس و عامل ایجاد کننده آن را بوضوح مشخص نمودند.
۲- در ابتدای پیشرفت صنعت پرورش بوقلمون، خسارات وسیعی را به هگزامیتیازیس نسبت میدادند. با این وجود به نظر نمیرسد که میزان بروز این بیماری با گسترش صنعت پرورش بوقلمون افزایش یافته باشد.
۳- امروزه وقوع هگزامیتیازیس بندرت گزارش میشود. ممکن است پیشرفت اقدامات بهداشتی و مدیریتی در مزارع پرورش بوقلمون میزان بروز بیماری را کاهش داده باشد. داروهای شیمیایی ضد هیستوموناس که به طور معمول برای کنترل بیماری سر سیاه استفاده میشوند، میتوانند هگزامیتیازیس را هم کنترل نمایند.
سبب شناسی
۱- عامل ایجاد کننده بیماری در بوقلمونهای جوان و بیشتر پرندگان حساس دیگر هگزامیتا مله اگریدیس میباشد. این تک یاخته با ابعاد تقریبی ۳×۹ میکرون، دارای ۸ تاژک و ۲ هسته شبیه به چشم میباشد. این انگل به طور سریع و جهشی حرکت میکند. عامل ایجاد کننده این بیماری در کبوترها هگزامیتا کولومبه است.
۲- هگزامیتا مله اگریدیس در فرورفتگیهای لیبرکون، خصوصأ در دوازدهه وابتدای ژوژنوم پرندگان مبتلا وهمین طور حاملهای مسن تر یافت میگردد. درعفونتهای فعال ممکن است تعداد تک یاختهها بسیار زیاد باشد.
همه گیری شناسی
۱- پرندگان بهبود یافته حاملهای بیماریند و با دفع انگل همراه مدفوع، موجب آلودگی آب، غذا ومرتع میگردند. پرندگان حساس، انگل را از طریق بلع دریافت میکنند. انتقال بین گونهها، مثلأ از پرندگان تفریحی به بوقلمونهای جوان براحتی صورت میگیرد. این طرز انتقال در مورد بوقلمونهای جوان در مرتع بسیار محتمل است.
۲_زمانی که در جوجه ریزیهای متوالی، جوجه بوقلمونها در همان مکان پرورش یابند، خصوصأ درموارد ضعیف بودن بهداشت، به نظر میرسد که تعداد هگزامیتاها در هر جوجه ریزی افزایش مییابد و نشانههای بیماری در جوجه ریزیهای بعدی ظاهر میشوند.
نشانههای بالینی
۱- پرندگان مبتلا در ابتدا پر جنب و جوش و عصبی هستند، آنها بیش از حد جیک جیک میکنند، میلرزند، دور منبع حرارتی جمع میشوند و دمای بدنشان زیر حد نرمال است. اسهال آبکی یا کف آلود مشاهده میشود و پرندگان به سرعت دچار دهیدراتاسیون میگردند.
۲- مدتی بعد پرندگان کسلتر میشوند و در حالت ایستاده، سر را به طرف بدن جمع میکنند، پرها ژولیده و بالها آویزان میشوند. نهایتأ پرندگان به حال اغما در آمده، دست و پا میزنند و میمیرند. به نظر میرسد که نشانههای نهایی مربوط به کاهش قندخون باشد.
۳- میزان ابتلا به بیماری بالاست. میزان مرگ و میر متناسب با سن و کیفیت امکانات پرورشی متغیر است. گاهی میزان مرگ و میر در پرندگان جوانی که تحت شرایط نامناسبی نگهداری شده و هرگز درمان نشدهاند، بسیار بالا (۷۵درصدتا۹۰ درصد) میباشد.
جراحات
لاشه دهیدراته میباشد. رودهها نرم میشوند وممکن است در بعضی مناطق، اتساع حبابی شکل داشته، حاوی مقدار زیادی موکوس و گاز باشند. معمولأ نیمه قدامی روده ملتهب میگردد. ممکن است تونسیلهای روده کور پرخون شوند.
تشخیص
۱- تاریخچه، نشانههای بالینی وجراحات کالبدگشایی براین بیماری دلالت مینمایند ولی باید از تورم روده مسری، عفونت پاراتیفوئیدی، تریکومونیازیس و بیماری سر سیاه متمایز شود.
۲- باید با بهره گرفتن از میکروسکوپ فازکنتراست یا با کاهش نور، گسترش تهیه شده از دوازدهه یک پرنده مبتلا را که به تازگی کشته شده است مورد آزمایش قرار داد. مشاهده تعداد زیادی هگزامیتا در قسمت ابتدایی روده دلالت بر هگزامیتیازیس دارد. اگر لاشه پرندگانی را که تازه مرده اند در اختیار داشته باشیم، ممکن است با سالین گرم به گسترش تهیه شده، هگزامیتا تا حد کفایت برای تشخیص، به حرکت درآیند. هگزامیتای مرده به سختی تشخیص داده میشود، بنابراین بهتر است که جهت کالبدگشایی پرندگان زنده در اختیار داشته باشیم.
۲-۳-۴- هیستومونیازیس
سرسیاه [۱۷]
انتروهپاتیت [۱۸]
تعریف
هیستومونیازیس نوعی بیماری تک یاخته است که به وسیله هیستوموناس مله آگریدیس ایجاد میشود و بوقلمون، ماکیان، طاووس، باقرقره، بلدرچین و احتمالأ سایر پرندگان را مبتلا میکند و از طریق ایجاد ضایعات نکروتیک در کبد و روده کور مشخص میگردد.
وقوع بیماری
هیستومونیازیس بیشتر اوقات در بوقلمونها، بویژه در سنین زیر ۳ ماهگی، در صورت مواجهه با انگل وعدم مصرف دارو، بروز می کند.
مطالعاتی وجود دارند که نشان میدهند که سن پرنده،یکی از عوامل موثر در بروز بیماری است.
طی بررسی انجام شده توسط Curtice (1907) نشان داده شد که ۹۰ درصد از جوجه بوقلمونهای محبوس در یک منطقه مبتلا به بیماری شدند در حالی که درهمان منطقه تنها ۲۰ درصد بوقلمونهای پیر آلوده شدند (۱۱) با این حال Kendall (1957) نشان داد تفاوت معنا داری در استعداد ابتلا به این بیماری در بوقلمونهای ۷ هفته تا ۲۰ ماهه که به صورت آزمایشگاهی آلوده به عامل هیستومونیازیس شده بودند، وجود ندارد (۲۱).
طی مطالعاتی که توسط Milks (1908)، Ohara و همکاران (۱۹۶۱) و Desowitz (1951) صورت گرفت نشان داده شدکه بروز هیستومونیازیس در جوجهها، شدیدتر ازپرندگان جوانتر است (۳۰،۳۱،۱۳).
این بیماری همچنین در ماکیان، بخصوص جوجههای گوشتی و نیز در بسیاری از پرندگانبه وقوع میپیوندد و باعث اختلالات عملکردی در سکوم و کبد میشود. پرندگان جوان بیشتر و شدیدتر مبتلا میشوند. درمناطقی که کرم خاکی وجود ندارد، وخاک آن شنی و خشک است و نیز در جاهایی که ناقلی برای انتقال هیستوموناد وجود ندارد، وقوع بیماری شایع نیست. درجاهایی که تمهیدات مناسبی برای پیشگیری از هیستومونیازیس به کار گرفته میشود، وقوع بیماری معمول نیست (۸ و ۴۱).
هتراکیس گالیناروم به عنوان ناقل هیستومونیازیس میتواند انتقال بیماری هیستومونیازیس از پرندگان یک گونه به همان گونه یا گونههای دیگر را موجب شود (۲۵،۲۶،۲۷،۲۸،۳۴).
تاریخچه
۱- هیستومونیازیس در بوقلمونها برای اولین بار در سال ۱۸۹۵ توصیف شد. زمانی هیستومونیازیس مانعی برای گسترش صنایع پرورش بوقلمون محسوب میشد به طوری که در سال ۱۹۴۵ در کارولینای شمالی باعث ۲/۳۲ درصد مرگ و میر در بوقلمونها شد. قبل از تولید داروهای ضد هیستوموناس بی خطر و سالم، این بیماری تنها به وسیله روش های نسبتأ غیر موثر و پرزحمتی کنترل میشد که برای پیشگیری از مواجهه بوقلمونها با تخمهای جنین دار کرمهای روده کور (هتراکیس گالیناروم) طرح ریزی شده بود (۸،۹،۱۲).
۲- بعد از تولید داروهای ضد هیستوموناس بی خطر و سالم، صنعت پرورش بوقلمون به رشد چشمگیری دست یافت. این بیماری امروزه شایع نیست و این داروها دیگر به صورت روزمره استفاده نمیشوند. وقتی بوقلمونها را در محلی پرورش دهند که قبلأ محل نگهداری ماکیان بوده است، بیماری به طور انفرادی رخ میدهد. این بیماری هنوز در ماکیان متداول است ولی تاثیر خفیفی روی تولید دارد و بندرت تشخیص داده میشود. هیستومونیازیس هنوز به عنوان یک عامل مهم مرگ و میر در بین سایر پرندگان خانواده گالی فرم مانند طاووس، قرقاول و بلدرچین تلقی میشود و در دهه های اخیر باعث آسیب جدی به ماکیان صنعتی به خصوص در میان بوقلمون شده است (۸،۱۷).
سبب شناسی
۱ین تک یاخته به چند فرم دیده میشود :
۱- مهاجم[۱۹]
۲-وجتاتیو[۲۰]
۳- مقاوم[۲۱]
۴- Flagallate
فرم مهاجم در ابتدای روده کور دیده میشود. فرم ساکن در مراحل پیشرفته تر در جراحات دیده میشود. مرحلهای که در روده دیده میشود آمیبی شکل است و ۵-۳۰µ است و اکتوپلاسم واضحی دارد، این فرم مهاجم است. انگل به صورت دوتایی تکثیر حاصل میکند. این فرم Vagetative به بافت حمله میکند و تاژک ندارد و اندازه اش ۸-۱۵µ است. فرمی که مقاوم است در حدود ۱۱-۱۴µ است و واجد دیواره سلولی ضخیمی است. سیتوپلاسم آن قلیایی است و واجد دانههای متعددی است. مرحلهای که دروت بافت دیده میشود فاقد تاژک است. انگل جزء تاژکدارانی است که نفوذ داخل سلولی دارند.
سیرتکاملی
در طبیعت نماتود هتراکیس گالیناروم این تک یاخته را میخورد وتک یاخته به تخمدان هتراکیس میرود. این تک یاخته توسط تخم هتراکیس وارد محتویات روده میشود و به خارج راه پیدا میکند وبه وسیله میزبان دیگر خورده میشود و هیستوموناس آزاد میشود و سبب عفونت میشود.
کرم خاکی میزبان انتقالی است. انگل در بدن کرم خاکی به همان صورت باقی میماند تا ماکیان از آن استفاده کنند. از مدفوع تازه دفع شده و هم ممکن است انتقال صورت گیرد.
بیماریزائی :
مخصوص بوقلمونهای جوان است. در روده کور وقتی انگل آزاد میشود در مجرا تقسیم دوتایی کرده و بعد به مخاط روده حمله میکند. مخاط روده ضخیم شده و رفته رفته جراحات پیشرفته تر میشود. در سکوم خون ریزی پتشی میبینیم که بعد گسترده شده و بعد پرخون میشود. تک یاخته به زیر مخاط رفته و از طریق گردش خون و سیستم باب به کبد میرود. نکروزهای کانونی در سطح کبد به صورت ماکروسکوپ لکههای زردی که به وسیله خطوط سبز مایل به زرد احاطه میشود. ضایعات ممکن است گسترده شوند و لکهای به قطر ۱سانتی متر در سطح کبد دیده میشود.
نشانههای بالینی
۱- ۷تا ۱۲ روزبعداز مواجهه با انگل، بیماری ظاهر میشود. در ابتدا بی حالی، بی اشتهایی خفیف، آویختگی بال و مدفوع زرد (گوگردی) رنگ وجود دارد. سرهاممکن است سیانوزه شود (سرسیاه)، اگرچه غالبأ این طور نیست. در ماکیان مبتلا به هیستومونیازیس ممکن است مقداری خون در مدفوع وجود داشته باشد.
۲- سپس بوقلمون مبتلا کسل میشود و در حالی که بالها را آویخته، چشمها را بسته و سر را نزدیک بدن نگه میدارد، میایستد. لاغری مفرط در موارد مزمن و معمولأ در پرندگان مسن تر، شایع میباشد.
۳- در بوقلمونهای جوان میزان واگیری و مرگ و میر بالا است وتا ۱۰۰ درصد میرسد. پرندگان مسن تر مقاومت بیشتری نشان میدهند.
جراحات
جراحات مشخصی که به خوبی بیانگر این بیماریاند، عبارتند از :
۱- هر دو شاخه روده کور، بزرگ و دیواره آن ضخیم میگردد. مخاط معمولأ قرحه دار میباشد. روده کورمعمولأ حاوی توده پنیری زرد، خاکستری یا سبز و بعضأ لایه لایه میباشد. در موارد مزمن ممکن است این توده پنیری خارج شده باشد. در بلدرچین،حتی در صورت بالا بودن مرگ و میر ممکن است در روده کور جراحاتی ایجاد نشود. در صورت سوراخ شدن دیواره کور تورم صفاق رخ میدهد.
۲- کبد دارای جراحات گرد نامنظم و فرورفته و به رنگهای متفاوت میباشد. این جراحات اغلب زرد تا خاکستری هستند ولی ممکن است سبز یا قرمز باشند. قطر آنها بسیار متفاوت است ولی اغلب ۱ تا ۲سانتی متر میباشد وممکن است با پیوستن به یکدیگر جراحات بزرگتری را ایجاد نمایند.
۳- در پرندگانی که تحت درمان قرار دارند و در گونههایی از پرندگان که حساسیت کمتری دارند یا در بوقلمونهای جوانی که در مراحل ابتدایی بیماری هستند ممکن است جراحات کاملأ مشخص نباشند. در گلههای آلوده اگر تعداد پرندگان موردآزمایش،کافی باشد معمولأ جراحات واضحی یافت میشود.
۴- در بررسی میکروسکوپی، هیستومونادها در دیوارههای متورم روده کور و در کانونهای نکروتیک ایجاد شده در کبد مشاهده میشوند.
تشخیص
معمولأ میتوان با مشخص نمودن جراحات واضح در تعداد کمی از پرندگان به تشخیص رسید. در پرندگانی که جهت کالبدگشایی کشته میشوند، گاهی میتوان عامل بیماری را در گسترش تهیه شده از روده کور، یا گسترشهای تهیه شده از حاشیه جراحات کبدی مشخص نمود. در مقاطع بافت شناسی تهیه شده از ضایعات کبدی و با رنگ آمیزی مناسب، میتوان هیستوموناد را تشخیص داد.
۲-۳-۵- لکوسیتوزئونوز
تعریف
لکوسیتوزئونوز بیماری حاد یا مزمن پرندگانی مانند بوقلمون، اردک، غاز، مرغ شاخدار و ماکیان میباشد و به وسیله تک یاختههایی ایجاد میشود که در سلولهای خونی و بسیاری از بافتهای دیگر تکامل مییابند.
وقوع بیماری
۱- این بیماری در انواع بسیاری از پرندگان وحشی (شامل بعضی از بوقلمونها، غازها و اردکها) بروز میکند، ولی معمولأ از نظر بالینی آشکار نیست. واگیریهای حاد گاهی در انواع اهلی بوقلمونها، غازها، اردکها، مرغهای شاخدار و ندرتأ در ماکیـان رخ میدهند. اکثر واگیریهای حــاد بیماری در طیـور جـوان اتـفاق میافتند در حالی که شکل مزمن بیماری معمولأ در پرندگان مسن تر(در گله مادر) به وقوع میپیوند.
۲- درطیور اکثر واگیریها در فصلهای گرم سال که پشههای سیاه فراوان ترهستند، رخ میدهند. واگیریها معمولأ در مرغداریهایی که نزدیک نهرهای آب، دریاچههای کم عمق یا نزدیک نواحی باتلاقی هستند اتفاق میافتند.
۳- در ایالات متحده لکوسیتوزئونوز در ایالتهای جنوب غربی و در مینه سوتا و ویسکانسین شیوع بیشتری دارد. تنها چند گزارش در مورد این بیماری در سایر کشورها وجود دارد. به هرحال ممکن است بیماری از آنچه انتظار میرود شایعتر باشد، زیرا پرندگان آبزی وحشی مهاجرت مینمایند و میتوان انتظار داشت که باعث بیمار شدن پرندگان آبزی اهلی گردند.
تاریخچه
لکوسیتوزئونوز سالها پیش تشخیص داده شده است. یکی از اولین گزارشها توسط دکتر Theobald smith ارائه شد، او بروز بیماری را در سال ۱۹۸۵ در بوقلمون گزارش کرد. بعضی از نشانههای اولیه لکوسیتوزئونها در پرندگان وحشی دیده شد. گزارشهای نسبتأ کمی از لکوسیتوزئونوز در پرندگان اهلی در دهه اخیر وجود دارد.
سبب شناسی
۱- عامل بیماری، لکوسیتوزئونها هستند که ممکن است طبقه بندی آنها دقیق نباشد. بعضی از گونههای این تک یاخته ممکن است بیش از یک گونه از پرندگان را مبتلا نمایند در حالی که سایر لکوسیتوزئونها تنها یک گونه را مبتلا میکنند. اسامی رایجی که به کار میروند شامل : لکوسیتوزئون اسمیتی (بوقلمونها)، لکوسیتوزئون سیموندی (اردک) لکوسیتوزئون نیوئی (مرغ شاخدار) و لکوسیتوزئون اندروزی (ماکیان) میباشند.
۲- گامتها معمولأ داخل لکوسیتها یا اریتروسیتهای تخریب شده، یا در هر دو نوع این سلولها مشاهده میشوند. تکثیر به طریق شیزوگونی فقط در اندامهای داخلی میزبان انجام میشود. اسپوروگونی در یک دیپتروس خونخوار به عنوان میزبان واسط اتفاق میافتد. پشههای سیمولید و کولیکوئید نیز به عنوان میزبانهای واسط عمل مینمایند. به نظر میرسد که پرندگان تنها میزبان اکثر لکوسیتوزئونها باشند.
همه گیر شناسی
پرندگان اهلی و وحشی که از بیماری جان سالم به در برده اند حاملهای پنهان لکوسیتوزئونها در فصل زمستان میباشند. طی فصول گرم پشههای سیاه (سیمولیده) و پشههای کوچک (کولیکوئیدها) از سطح بدن حاملها تغذیه کرده، لکوسیتوزئونها را دریافت میکنند. انگلها درون حشرات محتمل اسپوروگونی شده و به غدد موجود در محوطه دهانی آنها وارد میشوند. سپس حشرات به عنوان ناقل عمل نموده، هنگامی که از سطح بدن پرندگان حساس جوان تغذیه میکنند، لکوسیتوزئون را به آنها انتقال میدهند. پرندگانی که از این بیماری جان سالم به در میبرند، دوباره حامل بیماری میشوند.
نشانههای بالینی
شروع بیماری معمولأ به صورت ناگهانی میباشد و در مدت کوتاهی تعداد زیادی از پرندگان نشانههای بیماری را بروز میدهند. کسالت، بی اشتهایی، تشنگی، از دست دادن تعادل، ضعف و کم خونی وجود دارد. ممکن است تنفس پرنده سریع و مشکل باشد. دوره بیماری اغلب کوتاه است و پرندگان مبتلا در عرض چند روز یا میمیرند یا بهبود مییابند. میزان مرگ و میر متغیر ولی اغلب بالا میباشد.
جراحات
۱- در پرندگانی که چند روزی زنده میمانند ممکن است بزرگ شدن کبد و طحال و شواهدی از کم خونی وجود داشته باشد. بزرگ شدن طحال مشخص ترین ضایعه این بیماری میباشد.
۲- در زیر میکروسکوپ، درمغز تعدادی از پرندگان که عدم تعادل داشتهاند، شیزونتهای بزرگ (مگالوشیزونتها) دیده میشود. شیزونتهای کوچک انگل غالبأ در کبد مشاهده میگردند.
تشخیص
با بررسی گسترش خونی پرنده مبتلا، بعد از رنگ آمیزی آن به روش گیمسا یا رایت، این بیماری را میتوان تشخیص داد. بعضی از سلولهای خونی حاوی گامتهای لکوسیتوزئون میباشند. معمولأ شکل سلولهای مبتلا به وسیله گامتها تغییر میکند واندازه آنها به طور مشخصی افزایش مییابد. درمقاطع بافت شناسی کبد و مغز، معمولأ شیزونتها و مگالوشیزونتها مشخص میباشند.
۲-۴- واکنش زنجیرهای پلی مراز( PCR )
کاربرد:
تکنیک PCR کاربردهای نامحدودی در عرصههای مختلف زیست ملکولی دارد. علت اصلی این امر این است که DNA الگو به کار رفته در PCR را میتوان از منابع مختلف تامین کرد و مورد استفاده قرار داد.
به طور کلی PCR به دو منظور اصلی به کار برده میشود :
۱-تهیه نسخههای متعدد از یک ژن
۲-بررسی حضور یا عدم حضور یک ژن خاص در یک قطعه DNA
برخی کاربردها یا این تکنیک شامل:
- تشخیص عوامل عفونی (ویروسها، باکتریها، انگلها و… )
- تشخیص جهشها (P.N.D و سرطانها و… )
- کلون سازی ژن
- تعیین توالیهای کروموزومی انسان در سلولهای هیبریدی( هترو کاریونها )
- تعیین جنسیت جنین
اساس کار
توسعه و انجام PCR یک تجربه در علم بیولوژیکی ملکولی ایجاد میکند. به کمک این تکنیک میتوان ناحیه خاصی از ژن را که بین دو ناحیه شناخته شده DNA است تکثیر نموده تکثیر DNA با بهره گرفتن از پرایمرها و ملکولهای DNA الگو انجام میگیرد که تحت شرایط خاص پرایمرها به DNA الگو متصل شده و با در دسترس بودن عوامل دیگرهمانندسازی DNA، ساخت قطعهای از DNA آغاز میگردد. اگر شرایط مهیا باشد میتوان از یک قطعه DNA در ۳۰ سیکل و در مدت کوتاهی تا ۵/۱ قطعه به دست آورد.
برای انجام PCR دو پرایمر مکمل DNA مورد احتیاج است این دو پرایمر در جهت مخالف با DNA هدف هیبرید میشوند DNA بین آن تکثیر مییابد. برای سنتز DNA، یک DNA پلی مراز مقاوم به حرارت مورد نیاز است. آنزیم (Taq) پلی مراز که از یک باکتری گرما دوست به نام ترموس اکواتیکوس بدست میآید. به عنوان مهم ترین آنزیم مورد استفاده برای PCR محسوب میگردد.
۲-۴-۱- مواد و وسایل لازم برای انجام برای انجام آزمایش PCR
- DNA هدف
- PCR Buffer 10X
- آنزیم DNA پلی مراز (Taq DNA Polymerase 5u/ul )
- نوکلئوتیدها یا دزوکسی نوکلئوتید تری فسفات (dNTP 10Mm)
- کلرورمنیزیم (MgCl2 50Mm )
- پرایمر
- بافر PCR و کمک کننده ها
- آب مقطر
- میکروتیوب ۵/۰ میلی لیتری
- میکروسانتریفیوژ
۲-۴-۲- سنتز
سنتز چند مرحله دارد :
۱-مرحله واسرشت سازی قطعات DNA
در این مرحله حرارت باعث تک رشتهای شدن ملکولهای دو رشتهای DNA در حضور آغاز گرها، چهار نوع dNTP¸ بافرPCR و آنزیم DNA پلی مراز مقاوم به حرارت میشود. درجه حرارت این مرحله معمولا بین ۹۵-۹۳ درجه سانتی گراد است.
۲-مرحله هم سرشت سازی:
با پایین آوردن درجه حرارت تا حد ۶۵-۳۷ درجه سانتی گراد بسته به TM مورد استفاده موجبات اتصال آغازگرها به DNA تک رشته شده فراهم میآید. پرایمرها ۳۰-۱۸ نوکلئوتید میباشند و اگر امکان داشته باشد پرایمرها را به گونهای طراحی میکنند که TM پرایمرها یکسان باشند.
برای بدست آوردن TMپرایمر هااز فرمول زیر استفاده میشود :
(تعداد بازهایC¸G) ×۴+(تعداد بازهایTM=2×(T¸A
درجه حرارت مناسب برای جفت شدن پرایمر و DNA هدف ۵-۳ درجه سانتی گراد زیر TM میباشد چون آنزیم پلی مراز در درجه حرارتهای مختلف فعال است از همان درجه حرارت لازم برای جفت شدن پرایمر و DNA هدف به منظور طویل شدن DNA نیز استفاده میشود.
۳-بسط آغازگرها :
در این مرحله آنزیم DNA پلی مراز از ۳ انتهای پرایمر همانند سازی میکند. این آنزیم در ۷۲ درجه سانتی گراد بین ۴۵ تا ۱۰۰ نوکلئوتید در ثانیه همانند سازی میکند که این میزان بستگی به PH بافر غلظت نمک و DNA هدف دارد. سپس این فرایند حداقل برای ۲۰ سیکل دیگر تکرار میشود.
در فرایند PCR¸ درجه حرارت ۹۷-۹۴ درجه سانتی گراد برای جدا شدن دو زنجیره DNA و ۷۵-۵۵ درجه سانتی گراد برای همانند سازی لازم است ولی نهایتا سیکل آخر همانند سازی[۲۲] ۵ دقیقه طول میکشد تا تمامDNA به رشتههای دو زنجیرهای تبدیل شود.
۲-۴-۳- تشخیص و تجزیه فراوردههای PCR:
فراوردههای PCR عبارت از یک قطعه (یا قطعاتی) از DNA هستند که طول آنها معمولا برابر با ناحیه حد وسط در آغاز گر میباشد.
برای تشخیص و تعیین هویت قطعات تکثیر یافته از روشهای مختلف میتوان سود برد که این موارد عبارتند از :
الف) ژل الکتروفورز
ب) تشخیص آنی ناحیه تکثیری
ج) تشخیص ایمونولوژیکی فراوردههای PCR
د) ارزیابی به وسیله جرقه با SPA[23]
از مجموع موارد فوق تنها به توزیع مختصری در مورد روش ژل الکتروفورز که آسانترین و متداول ترین روش مورد استفاده است میپردازیم.
ژل الکتروفورز :
آسانترین، متداول ترین روش مورد استفاده برای تشخیص و تجزیه فراورده PCR الکتروفورز است. الکتروفورز مقداری از فراوردههای PCR بر روی ژل آگارز یا ژل پلی اکریلامید، رنگ آمیزی ژل با اتیدیوم بروماید( یک ماده رنگی که دارای خاصیت فلورسنت است) و آنگاه مشاهده ژل در زیر فرابنفش(uv) یکی از ساده ترین روشها برای تشخیص و بررسی فراوردههای PCR پس از رنگ آمیزی و با تابش نور uv به ژل مشاهده DNA و ژل، امکان پذیر میگردد. حال میتوان از ژل عکس برداری کرد و نتیجه را ثبت کرد.
مارکرهای مقیاسی و فراوردههای PCR مربوط به کنترل آزمایش را میتوان در چاهکهای جانبی ژل قرار داد تا امکان تعیین دقیق اندازه قطعات تکثیر شده فراهم آید. مارکرهای DNA در اندازههای مختلف به صورت تجاری قابل تهیه میباشند.
فصل سوم
«مواد و روش کار»
۳-۱- نمونه گیری
پس ازهماهنگی با کشتارگاههای صنعتی استان اصفهان واقع در شهرستانهای تیران و کرون و نجف آباد تعداد ۲۰۰ نمونه خون و۲۰۰ نمونه کبد جمع آوری گردید توضیح اینکه از هر گله تعداد ۱۰نمونه خون و ۱۰ نمونه کبد اخذ گردیده است. سپس نمونهها در کنار یخ به آزمایشگاه زنده یاد دکتر فرشاد زمانی دهکردی واقع در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد انتقال داده شد. نمونهها تا زمان انجام آزمایش در دمای۲۰- درجه سانتی گراد نگه داری شدند.
۳-۲- استخراج DNA از کبد با بهره گرفتن از کیت
استخراج DNA با بهره گرفتن از کیت ساخت شرکت سینا ژن ایران (DNPTM Kit) طبق دستور العمل کیت به صورت زیر انجام شد.
۱- به ۱۰۰µg از نمونههای کبد گرفته شده، مقدار ۱۰۰µl بافرپرتئاز و ۵µl پرتئاز اضافه شد و به مدت یک ساعت در دمای ۵۵ درجه در Heater قرار داده شد تا آنزیم اثر کند.
۲- مقدار ۲۵۰محلول Lysis اضافه شد و به مدت ۱ دقیقه ورتکس شدید انجام شد.
۳- ۳۰۰µl از Percipitation به آرامی به تیوبها اضافه گردید و ده مرتبه واژگون شد (Inverting).
۴- نمونهها به مدت یک شب در دمای ۲۰- درجه سانتی گراد قرار داده شدند.
۵- نمونهها به مدت ۸ دقیقه در۱۳۰۰۰ دور بر دقیقه سانتریفیوژ و مایع رویی خارج شد.
۶- ۵۰۰µl از بافرشستشو دهنده (Wash Buffer) به تیوبها افزوده و ۵مرتبه واژگون شد.
۷- نمونهها به مدت ۵دقیقه در ۱۳۰۰۰ دور بر دقیقه سانتریقیوژ و مایع رویی خارج شد.
۸- تیوبها را به صورت وارونه روی یک کاغذ تمیز فشار داده تا آبگیری شود.
۹- نمونهها را به مدت ۵ دقیقه در دمای ۶۵ درجه سانتی گراد در داخل Heater به منظور خشک کردن رسوب حاصله به صورت در باز قرار داده شد به طوریکه تیوبها پس از این مدت بو ندهند.
۱۰- پس از خشک شدن رسوب حاصله در ۵۰µl آب مقطرحل شد.
۱۱- به مدت ۵ دقیقه با دور rpm13000 سانتریفیوژ میشود.که محلول رویی حاوی DNA میباشد.
۳-۳- استخراج DNA از خون با بهره گرفتن از کیت
استخراج DNA با بهره گرفتن از کیت ساخت شرکت سینا ژن ایران (DNPTM Kit) طبق دستور العمل کیت به صورت زیر انجام شد.
۱- ۲۰۰µlخون بهمراه ۷۰۰µlLysis و به مدت ۱ دقیقه ورتکس شدید انجام شد.
۲- ۵۰۰µl از Percipitation به آرامی به تیوبها اضافه گردید و ده مرتبه واژگون شد (Inverting).
۳- نمونهها به مدت یک شب در دمای ۲۰- درجه سانتی گراد قرار داده شدند.
۴- نمونهها به مدت ۸ دقیقه در۱۳۰۰۰ دور بر دقیقه سانتریفیوژ و مایع رویی خارج شد.
۵- ۵۰۰µl از بافر شستشو دهنده[۲۴] به تیوبها افزوده و ۵ مرتبه واژگون شد.
۶- نمونهها به مدت ۵دقیقه در ۱۳۰۰۰ دور بر دقیقه سانتریقیوژ و مایع رویی خارج شد.
۷- تیوبها را به صورت وارونه روی یک کاغذ تمیز فشار داده تا آبگیری شود.
۸- نمونهها را به مدت ۵ دقیقه در دمای ۶۵ درجه سانتی گراد در داخل Heater به منظور خشک کردن رسوب حاصله به صورت در باز قرار داده شد به طوریکه تیوبها پس از این مدت بو ندهند.
۹- پس از خشک شدن رسوب حاصله در ۵۰µl آب مقطرحل شد.
۱۰- به مدت ۵ دقیقه با دور rpm13000 سانتریفیوژ میشود.که محلول رویی حاوی DNA میباشد.
۳-۴- آزمایش PCR
جهت تکثیر قطعه ژن کد کننده آنتی ژن انگل هیستوموناس مله اگریدیس، از ۲ زوج پرایمر اختصاصی منتشر شده توسط وی لی و همکاران درسال ۲۰۱۱ (۲۲) که با بهره گرفتن از توالی ژنوم شماره ژن بانک AF293056 (33) توسط شرکت سینا ژن سنتز شده است، مورد استفاده قرار گرفته است :
Hmf 5´-GAAAGCATCTATCAAGTGGAA-3´(forward)
Hmr5´-GATCTTTTCAAATTAGCTTTAAA-3´(reverse)
۳-۴-۱- روش کار
جهت انجام آزمایش PCR و تکثیر ژنهای مورد نظر از دستگاهMastercycler Gradiant Eppendorf ¸ Germany)) با حجم نهایی ۲۵ میکرو لیتر شامل: ۱ میکروگرم نمونه DNA و ۱میکرولیتر از هر پرایمر، ۲ میکرولیتر منیزیوم کلراید و ۲۰۰ میکرولیتر از dNTP و ۵/۲ میکرولیتر از بافر ۱۰x و ۱ میکرولیتر از آنزیم Taq پلیمراز بود (Fermentas, Germany). واکنش PCR در شرایط دمایی زیرانجام شد.
برنامه حرارتی مورد استفاده شامل یک سیکل ۹۵ درجه سانتی گراد به مدت ۱۵ دقیقه و ۳۸ سیکل تکراری شامل واسرشت سازی در دمای ۹۴ درجه سانتی گراد در ۳۰ثانیه همسرشت سازی در دمای ۵۵ درجه سانتی گراد به مدت ۱ دقیقه و گسترش در دمای ۷۲ درجه سانتی گراد برای ۱ دقیقه و گسترش نهایی در دمای ۷۵ درجه سانتی گراد به مدت۱۰ دقیقه انجام شد.
۳-۵- تهیه ژل آگارز
۳-۵-۱- مواد و وسایل لازم
- پودر آگارز (ساخت شرکت Fermentas آلمان )
- بافر۱X TBE
- بافر بار گذاری[۲۵]
-اتیدیوم بروماید
-آب مقطر
-سمپلر در حجم های مختلف
-سر سمپلر زرد و آبی
-دستگاه ماکروویو
-ترازوی دیجیتال
-ظروف شیشه ای آزمایشگاهی
- قالب و شانه مخصوص ژل
-تانک الکتروفورز
- منبع تنظیم ولتاژ برق[۲۶]
-دستگاه تصویر بردار ژل[۲۷]
۳-۵-۲- روش تهیه بافر (۱X) TBEبرای تهیه ژل آگارز
مقادیر ۹۹/۱۰۸ گرم از پودرTris base، ۶۵/۵۵ گرم ازپودر Buric Acid و ۴۴/۱ گرم از پودر EDTA را با یکدیگر مخلوط کرده و با آب مقطر به حجم ml1000 رسانده تا TBE (10X) ساخته شود. سپس (۱۰X)TBE را به نسبت۱به ۱۰ با آب مقطر مخلوط کرده تا TBE با غلظت ۱X تهیه شود.
۳-۵-۳- روش تهیه ژل آگارز
برای ساخت ژل آگارز ۱% پودر آگارز را به میزان ۳/۰ گرم وزن کرده و با ml30 بافر (۱X) TBE مخلوط کرده و حرارت داده تا پودر آگارز ذوب شود و در بافر TBE کاملاً حل شود و پس از آنکه حرارت محلول حاصل کاهش یافت مقدار ۲ میکرولیتر محلول اتیدیوم بروماید (mg/ml 10) اضافه گردید. سپس محلول حاصل را در قالب مخصوص ژل (Cast) ریخته و شانه ژل (Comb) را جهت تعبیه چاهک داخل ژل قرار داده و اجازه می دهیم تا ژل منعقد شود.
۳-۵-۴- روش انجام الکتروفورز
۱-شانه ژل را از ژل خارج کرده و ظرف ژل را به همراه قالب آن در تانک الکتروفورز حاوی بافر TBE(1X) قرار داده به طوری که بافر تمام سطح ژل را بپوشاند.
۲-مقدار ۵ میکرو لیتر از نمونههای DNA استخراج شده با ۲ میکرولیتر Buffer 6X مخلوط میگردد و درون چاهکها ریخته میشود.
۳-تانک الکتروفورز به منبع جریان Power Supply وصل شد و ولتاژ دستگاه روی ۸۰ ولت تنظیم میگردد.
۴-پس از حدود ۲۰-۳۰ دقیقه جریان ولتاژ را قطع نموده و ژل را برای بررسی روی دستگاه uvidoc قرار داده و پس از بررسی صحت DNA استخراج شده از آن عکس گرفته شد.
۳-۵-۵- آنالیز محصول PCR:
محصول PCR بر روی ژل ۱ درصدآگارز با ولتاژ ۸۰ ولت برای مدت ۳۰ دقیقه الکترفورز گردید سپس ژل مورد نظر با اتیدیم بروماید رنگ آمیزی و با دستگاه UV doc مشاهده شد.
۳-۶- آزمایشات هیستوپاتولوژی
برای رنگ آمیزی بافتها از روش رنگ آمیزی استاندارد با نام ائوزین هماتوکسیلین استفاده شد.
برای انجام آزمایشات هیستوپاتولوژی، نمونههای بافتی که قبلا در فرمالین ۱۰% قرار داده شده بودند جهت تهیه لام به آزمایشگاه ارسال و پس از تهیه لام هیستوپاتولوژی به روش هماتوکسیلین-ائوزین (H&E) رنگ آمیزی گردید، که در ادامه مختصری درباره این روش رنگ آمیزی توضیح داده خواهد شد.
۳-۶-۱- رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین (H&E) :
طریقه ساخت رنگ هماتوکسیلین :
مواد مورد نیاز :
۱-پودر هماتوکسیلین: ۵ گرم
۲-الکل اتیلیک: ۵۰ سی سی
۳-پتاسیم آلوم : ۱۰۰ گرم
۴-آب مقطر : ۹۵۰ سی سی
۵-اکسید مرکوریک : ۲/۵ گرم
۶-اسید استیک : ۴ سی سی
رنگ هماتوکسیلین را در ارلن کوچک ریخته و به آن الکل اضافه میکنیم. به کمک حرارت روی بخاری یا داخل بن ماری ۵۶ درجه، رنگ را داخل الکل خوب حل میکنیم. پودر پتاسیم آلوم را در یک ارلن مناسب ریخته و به آن آب مقطر اضافه میکنیم به کمک حرارت و تکان دادن مکرر پودر را داخل آب مقطر حل میکنیم، در حالی که این محلول گرم است. محلول الکلی هماتوکسیلین را به آن اضافه میکنیم و محتوای ارلن را حرارت داده و مرتب تکان میدهیم. هنگامی که محلول جوش آمد، بی درنگ در کم تر از ۱ دقیقه ارلن را از حرارت دور کرده و با احتیاط پودر اکسید مرکوریک را اضافه میکنیم، مجددا محلول را حرارت میدهیم تا رنگ ارغوانی تیره ظاهر شود. سپس محلول را از حرارت دور کرده میگذاریم تا سرد شود. اسید استیک اضافه میکنیم، بعد از آن محلول را صاف میکنیم. در این موقع محلول قابل استفاده است ولی بهتر است ۲ تا ۴ هفته رنگ بماند بعد مورد استفاده قرار گیرد.
ساخت رنگ ائوزین
رنگ ائوزین : گرم، الکل خالص : ۱۳۰ سی سی
رنگ ائوزین را در الکل حل کرده، قبل از استفاده به ازای هر ۱۰۰ سی سی محلول رنگ ۵/۰ سی سی اسید استیک اضافه گردد. این محلول رنگ استوک (ذخیره) است که هنگام استفاده باید به نسبت یک حجم رنگ با دو حجم الکل ۸۰ درجه رقیق گردد.
ساخت محلول دیفرانسیانسیون (محلول اسید الکل) :
۱ سی سی اسید کلریدریک به اضافه ۱۰۰ سی سی الکل ۷۰ درجه خوب مخلوط میکنیم.
۳-۶-۲- روش رنگ آمیزی اسلاید با رنگ (H&E) :
اسلاید را در زنبیل رنگ آمیزی قرار داده، زنبیل را داخل دستگاه اتو با دمای ۶۰ درجه قرار میدهیم. حدود۲۰-۳۰ دقیقه در اتو بماند. با این کار برش به سختی روی سطح لام میچسبند. حال زنبیل حاوی اسلاید را به ترتیب در محلولهای ذیل انتقال میدهیم رعایت زمانهای ذکر شده الزامی است.
۱-بوکال محتوی گزیلول : ۵ دقیقه
۲-گزیلول : ۲ دقیقه
۳-الکل ۱۰۰ درجه : ۲ دقیقه
هدف داده کاوی آشکار کردن روندها یا الگوهایی که تا کنون ناشناخته بوده اند برای گرفتن تصمیمات بهتر است که این هدف را بوسیله به کارگیری روش های آماری همچون تحلیل لجستیک و خوشه بندی و همچنین با بهره گرفتن از روش های تحلیل داده به دست آمده از رشته های دیگر )همچون شبکه های عصبی در هوش مصنوعی و درختان تصمیم در یادگیری ماشین( انجام میدهد . چون ابزارهای داده کاوی روند ها و رفتارهای آینده را توسط رصد پایگاه داده ها برای الگوهای نهان پیش بینی می کند با عث می شوند که سازمان ها تصمیمات مبتنی بر دانش گرفته و به سوالاتی که پیش از این حل آنها بسیار زمان بر بود پاسخ دهند .
داده کاوی یک ابزار مفید برای کاوش دانش از داده حجیم است. . داده کاوی یافتن اطلاعات بامعنای خاص ازیک تعداد زیادی ازداده بوسیله بعضی ازفناوری ها به عنوان رویه ای برای کشف دانش ازپایگاه داده است، که گام های آن شامل موارد زیر هستند .
۱-پاک سازی داده ها :حذف داده دارای نویز و ناسازگار
۲-یکپارچه سازی داده: ترکیب منابع داده گوناگون
۳-انتخاب داده: یافتن داده مرتبط با موضوع از پایگاه داده
۴-تبدیل داده: تبدیل داده به شکل مناسب برای کاوش
۵-داده کاوی: استخراج مدل های داده با بهره گیری از تکنولوژی
۶- ارزیابی الگو: ارزیابی مدل هایی که واقعا برای ارائه دانش مفید هستند
۷-ارائه دانش: ارائه دانش بعد ازکاوش به کاربران بوسیله استفاده از تکنولوژیهایی همچون ارائه بصری .
ابزارها و تکنیک های داده کاوی
با توجه به تنوع حجم و نوع داده ها، روش های آماری زیادی برای کشف قوانین نهفته در داده ها وجود دارند. این روش ها می توانند با ناظر یا بدون ناظر باشند. در روش های با ناظر، نمونه هایی از مواردخسارتی موجود است و مدلی ساخته می شود که براساس آن، خسارتی یا غیر خسارتی بودن نمونه های جدید مشخص می شود. این روش جهت تشخیص انواع خسارت هایی مناسب است که از قبل وجود داشته اند]فولادی نیا و همکاران ۱۳۹۲[ .
روش های بدون ناظر، به دنبال کشف نمونه هایی هستند که کمترین شباهت را با نمونه های نرمال دارند. برای انجام فعالیت هایی که در هر فاز داده کاوی باید انجام شود از ابزارها و تکنیک های گوناگونی چون الگوریتمهای پایگاه داده، تکنیکهای هوش مصنوعی، روش های آماری، ابزارهای گرافیک کامپیوتری و مصور سازی استفاده می شود. هر چند داده کاوی لزوما به حجم داده زیادی بعنوان ورودی نیاز ندارد ولی امکان دارد در یک فرایند داده کاوی حجم داده زیادی وجود داشته باشد.
در اینجاست که از تکنیک ها وابزارهای پایگاه داده ها مثل نرمالسازی، تشخیص و تصحیح خطا و تبدیل داده ها بخصوص در فازهای شناخت داده و آماده سازی داده استفاده می شود. همچنین تقریبا در اکثرفرآیند های داده کاوی از مفاهیم، روشها و تکنیک های آماری مثل روش های میانگین گیری )ماهیانه، سالیانه و . . . (، روش های محاسبه واریانس و انحراف معیار و تکنیک های محاسبه احتمال بهره برداری های فراوانی می شود. یکی دیگر از شاخه های علمی که به کمک داده کاوی آمده است هوش مصنوعی می باشد.
هدف هوش مصنوعی هوشمند سازی رفتار ماشینها است. می توان گفت تکنیک های هوش مصنوعی بطور گسترده ای در فرایند داده کاوی به کار می رود بطوریکه بعضی از آماردانها ابزارهای داده کاوی را بعنوان هوش آماری مصنوعی معرفی می کنند.
قابلیت یادگیری بزرگترین فایده هوش مصنوعی است که بطور گسترده ای در داده کاوی استفاده می شود. تکنیک های هوش مصنوعی که در داده کاوی بسیار زیاد مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از شبکه های عصبی، روش های تشخیص الگوی یادگیری ماشین و الگوریتمهای ژنتیک ونهایتا تکنیک ها و ابزارهای گرافیک کامپیوتری و مصور سازی که بشدت در داده کاوی بکار گرفته می شوند و به کمک آنها می توان داده های چند بعدی را به گونه ای نمایش داد که تجزیه وتحلیل نتایج برای انسان براحتی امکان پذیر باشد .
روش های داده کاوی
عمده روش های داده کاوی عبارتند از روش های توصیف داده ها، روش های تجزیه و تحلیل وابستگی، روش های دسته بندی و پیشگویی، روش های خوشه بندی، روش های تجزیه و تحلیل نویز.
می توان روش های مختلف کاوش داده را در دو گروه روش های پیش بینی و روش های توصیفی طبقه بندی نمود. روش های پیش بینی در متون علمی به عنوان روش های با ناظر[۱] نیزشناخته می شوند. روش های دسته بندی[۲]، رگرسیون[۳] و تشخیص انحراف[۴] از روش های یادگیری مدل در داده کاوی با ماهیت پیش بینی هستند. در الگوریتم های دسته بندی مجموعه داده اولیه به دو مجموعه داده با عنوان مجموعه داده های آموزشی[۵] و مجموعه داده های آزمایشی[۶] تقسیم می شود که با بهره گرفتن از مجموعه داده های آموزشی مدل ساخته می شود و از مجموعه داده های آزمایشی برای اعتبار سنجی و محاسبه دقت مدل ساخته شده استفاده می شود. هررکورد شامل یک مجموعه ویژگی است.
یکی از ویژگی ها، ویژگی دسته نامیده می شود و در مرحله آموزش براساس مقادیر سایر ویژگی ها برای مقادیر ویژگی دسته، مدل ساخته می شود. روش های توصیفی الگوهای قابل توصیفی را پیدا میکنند که روابط حاکم بر داده ها را بدون در نظرگرفتن هرگونه برچسب و یا متغیرخروجی تبیین نمایند. درمتون علمی روش های توصیفی با نام روش های بدون ناظر[۷] نیز شناخته می شوند ]صنیعی آباده ۱۳۹۱[.
روش های توصیف داده ها[۸]
هدف این روشها ارائه یک توصیف کلی از داده هاست که معمولا به شکل مختصر ارائه می شود. هر چند توصیف داده ها یکی از انواع روش های داده کاوی است ولی معمولا هدف اصلی نیست واغلب از این روش برای تجزیه و تحلیل نیاز های اولیه و شناخت طبیعت داده ها و پیدا کردن خصوصیات ذاتی داده ها یا برای ارائه نتایج داده کاوی استفاده می شود .
روش های تجزیه و تحلیل وابستگی [۹]
هدف این روشها پیدا کردن ارتباطات قابل توجه بین تعداد زیادی از متغیر ها یا صفات می باشد . یکی از روش های متداول برای کشف قواعد وابستگی مدل Apriori است که نسبت به سایر مدلهای کشف قواعد وابستگی سریعتر بوده و محدودیتی از نظر تعداد قواعد ندارد . کاوش قواعد تلازمی یکی از محتواهای اصلی تحقیقات داده کاوی در حال حاضر است و خصوصا بر یافتن روابط میان آیتم های مختلف در پایگاه داده تاکید دارد . سه مدل CARMA و GRI و Fpgrowth سه الگوریتم دیگر از قواعد وابستگی هستند.
روش های دسته بندی و پیشگویی[۱۰]
دسته بندی یک فرایند یافتن مدل است که برای بخش بندی داده به کلاس های مختلف برطبق بعضی محدودیت ها استفاده شده است. به بیان دیگر ما می توانیم بگوییم که دسته بندی یک فرایند تعمیم داده بر طبق نمونه های مختلف است. چندین نمونه اصلی الگوریتم های طبقه بندی شامل C4. 5 ، K نزدیکترین همسایه[۱۱]، بیز ساده و SVM است .
یکی از این نوع الگوریتم ها نظریه بیز می باشد. این دسته بند از یک چارچوب احتمالی برای حل مساله استفاده می کند. یک رکورد مفروض با مجموعه ویژگی های (A1, A2…. An) را درنظر بگیرید. هدف تشخیص دسته این رکورد است. در واقع از بین دسته های موجود به دنبال دسته ای هستیم که مقدارP(C|A1, A2…. An) را بیشینه کند. پس این احتمال را برای تمامی دسته های موجود محاسبه کرده و دسته ای که این احتمال به ازای آن بیشینه شود را به عنوان دسته رکورد جدید در نظر می گیریم.
رگرسیون نیز نوع دیگری از این الگوریتم ها است. پیش بینی مقدار یک متغیر پیوسته بر اساس مقادیر سایر متغیرها بر مبنای یک مدل وابستگی خطی یا غیر خطی رگرسیون نام دارد. درواقع یک بردار X داریم که به یک متغیر خروجی y نگاشت شده است. هدف محاسبه y یا همان F(X) است که از روی تخمین تابع مقدار آن محاسبه می شود.
درخت تصمیم[۱۲]
درخت تصمیم از ابزارهای داده کاوی است که در رده بندی داده های کیفی استفاده می شود. در درخت تصمیم، درخت کلی به وسیله خرد کردن داده ها به گره هایی ساخته می شود که مقادیری از متغیر ها را در خود جای می دهند. با ایجاد درخت تصمیم بر اساس داده های پیشین که رده آنها معلوم است، می توان داده های جدید را دسته بندی کرد. روش درخت تصمیم به طور کلی برای دسته بندی استفاده می شود، زیرا یک ساختار سلسله مراتبی ساده برای فهم کاربر و تصمیم گیری است. الگوریتم های داده کاوی گوناگونی برای دسته بندی مبتنی بر شبکه عصبی مصنوعی، قوانین نزدیکترین همسایگی و دسته بندی بیزین در دسترس است اما درخت تصمیم یکی از ساده ترین تکنیک هاست . از انواع درخت های تصمیم می توان C4. 5 و C5 و Meta Decision Tree و Random Forest وJ48 را نام برد.
۲-۳-۵-شبکه عصبی[۱۳]
روش پرکاربرد دیگر در پیشگویی نتایج استفاده از شبکه های عصبی می باشد. شبکه های عصبی مدل ساده شده ای است که بر مبنای عملکرد مغز انسان کار می کند. اساس کار این شبکه شبیه سازی تعداد زیادی واحد پردازشی کوچک است که با هم در ارتباط هستند. به هریک از این واحد ها یک نرون گفته می شود. نرون ها بصورت لایه لایه قرار دارند و در یک شبکه عصبی معمولا سه لایه وجود دارد . اولین لایه )لایه ورودی ( ، دومین )لایه نهان (و سومین )لایه خروجی (. لایه نهان می تواند متشکل از یک لایه یا بیشتر باشد .
۲-۳-۶- استدلال مبتنی بر حافظه[۱۴]
توانایی انسان در استدلال براساس تجربه، به توانایی او در شناخت و درک نمونه های مناسبی که مربوط به گذشته است، بستگی دارد. افراد در ابتدا تجارب مشابهی که در گذشته داشته را شناسایی و سپس دانشی که از آن ها کسب کرده است را برای حل مشکل فعلی به کار می گیرند. این فرایند اساس استدلال مبتنی بر حافظه است. یک بانک اطلاعاتی که از رکوردهای شناخته شده تشکیل شده است مورد جستجو قرار می گیرد تارکوردهای از قبل طبقه بندی شده و مشابه با رکورد جدید یافت شود.
از این همسایه ها برای طبقه بند ی و تخمین زدن استفاده می شود. [۱۵]KNN یک نمونه از این الگوریتم هاست. فرض کنید که یک نمونه ساده شده با یک مجموعه از صفت های مختلف وجود دارد، اما گروهی که این نمونه به آن متعلق است نامشخص است. مشخص کردن گروه می تواند از صفت هایش تعیین شود. الگوریتم های مختلفی می تواند برای خودکار سازی فرایند دسته بندی استفاده بشود. یک دسته بند نزدیک ترین همسایه یک تکنیک برای دسته بندی عناصر است مبتنی بردسته بندی عناصر در مجموعه آموزشی که شبیه تر به نمونه آزمایشی هستند.
باتکنیک Kنزدیکترین همسایه، این کار با ارزیابی تعداد K همسایه نزدیک انجام می شود. . تمام نمونه های آموزشی در یک فضای الگوی چند بعدی ذخیره شده اند. وقتی یک نمونه ناشناخته داده می شود، یک دسته بند نزدیکترین همسایه در فضای الگو برای K نمونه آموزشی که نزدیک به نمونه ناشناخته هستند جستجو می کند. نزدیکی بر اساس فاصله اقلیدسی تعریف می شود .
۲-۳-۷-ماشین های بردار پشتیبانی
SVM [۱۶] اولین بار توسط Vapnik در سال ۱۹۹۰ معرفی شد و روش بسیار موثری برای رگرسیون و دسته بندی و تشخیص الگو است .
SVM به عنوان یک دسته بند خوب در نظر گرفته می شود زیرا کارایی تعمیم آن بدون نیاز به دانش پیشین بالاست حتی وقتیکه ابعاد فضای ورودی بسیار بالاست. هدف SVM یافتن بهترین دسته بند برای تشخیص میان اعضای دو کلاس در مجموعه آموزشی است .
رویکرد SVM به این صورت است که در مرحله آموزش سعی دارد مرز تصمیم گیری را به گونه ای انتخاب نماید که حداقل فاصله آن با هر یک از دسته های مورد نظر را بیشینه کند. این نوع انتخاب مرز بر اساس نقاطی بنام بردارهای پشتیبان انجام می شوند.
۲-۳-۸-روش های خوشه بندی [۱۷]
هدف این روشها جداسازی داده ها با خصوصیات مشابه است. تفاوت بین دسته بندی و خوشه بندی این است که در خوشه بندی از قبل مشخص نیست که مرز بین خوشه ها کجاست و برچسبهای هر خوشه از پیش تعریف شده است ولی در دسته بندی از قبل مشخص است که هر دسته شامل چه نوع داده هایی می شود و به اصطلاح برچسب های هر دسته از قبل تعریف شده اند. به همین دلیل به دسته بندی یادگیری همراه با نظارت و به خوشه بندی یادگیری بدون نظارت گفته می شود .
۲-۳-۹- روش K-Means
یکی از روش های خوشه بندی مدل K-Means است که مجموعه داده ها را به تعدادثابت و مشخصی خوشه، خوشه بندی می کند. روش کار آن به این صورت است که تعداد ثابتی خوشه در نظر میگیرد و رکوردها را به این خوشه ها اختصاص داده و مکرراً مراکز خوشه ها را تنظیم می کند تا زمانیکه بهترین خوشه بندی بدست آید.
۲-۳-۱۰-شبکه کوهنن
شبکه کوهنن نوعی شبکه عصبی است که در این نوع شبکه نرون ها در دو لایه ورودی و خروجی قرار دارند و همه نرون های ورودی به همه نرون های خروجی متصل اندو این اتصالات دارای وزن هستند. لایه خروجی در این شبکه ها بصورت یک ماتریس دو بعدی چیده شده و به آن نقشه خروجی گفته می شود. مزیت این شبکه نسبت به سایر انواع شبکه های عصبی این است که نیاز نیست دسته یا خوشه داده ها از قبل مشخص باشد، حتی نیاز نیست تعداد خوشه ها از قبل مشخص باشد. شبکه های کوهنن با تعداد زیادی نرون شروع می شود و به تدریج که یادگیری پیش می رود، تعداد آنها به سمت یک تعداد طبیعی و محدود کاهش می یابد.
۲-۳-۱۱-روش دو گام[۱۸]
این روش در دو گام کار خوشه بندی را انجام می دهد. در گام اول همه داده ها یک مرور کلی می شوند و داده های ورودی خام به مجموعه ای از زیر خوشه های قابل مدیریت تقسیم می شوند. گام دوم با بهره گرفتن از یک روش خوشه بندی سلسله مراتبی بطور مداوم زیر خوشه ها را برای رسیدن به خوشه های بزرگتر با هم ترکیب می کند بدون اینکه نیاز باشد که جزئیات همه داده ها را مجددا مرور کند.
۲-۳-۱۲-روش های تجزیه و تحلیل نویز[۱۹]
بعضی از داده ها که به طور بارز و مشخصی از داده های دیگر متمایز هستند اصطلاحاً بعنوان داده خطا یا پرت شناخته می شوند که باید قبل از ورود به فاز مدلسازی و در فاز آماده سازی داده ها برطرف شوند. با وجود این زمانیکه شناسایی داده های غیر عادی یا غیر قابل انتظار مانند موارد تشخیص تقلب هدف اصلی باشد، همین نوع داده ها مفید هستند که در این صورت به آنها نویز گفته می شود .
دسته های نامتعادل]صنیعی آباده ۱۳۹۱[.
مجموعه داده هایی که در آنها ویزگی دسته دارای توزیع نامتعادل باشد بسیار شایع هستند. مخصوصاً این مجموعه داده ها در کاربردها و مسائل واقعی بیشتر دیده می شوند.
در چنین مسائلی با وجود اینکه تعداد رکوردهای مربوط به دسته نادر بسیار کمتر از دسته های دیگر است، ولی ارزش تشخیص دادن آن به مراتب بالاتر از ارزش تشخیص دسته های شایع است. در داده کاوی برای برخورد با مشکل دسته های نامتعادل از دو راهکار استفاده می شود:
مبحث سوم- دعوای قائممقامی ۱۲۴
گفتار اول- دادگاه صالح در رسیدگی به دعوای قائممقامی ۱۲۷
بند اول- صلاحیت دادگاه مدنی ۱۲۸
بند دوم- صلاحیت دادگاه کیفری ۱۲۹
(طرح دعوای قائممقامی ضمن دعوای کیفری توسط بیمهگر) ۱۲۹
گفتار دوم- دعوای پیش از پرداخت ۱۳۱
بند اول- جلب مسئول حادثه به دادرسی توسط بیمهگر ۱۳۱
بند دوم- طرح دعوای قائممقامی (اصلی) پیش از پرداخت غرامت ۱۳۶
گفتار سوم- دعوای پس از پرداخت ۱۳۶
بند اول- امکان وصول طلب از عاملزیان ۱۳۶
بند دوم- تقصیر مشترک عاملزیان با بیمهگذار ۱۳۷
گفتار چهارم- اشخاص مورد رجوع ۱۳۹
بند اول- امکان رجوع به بیمهگر مسئولیت ۱۳۹
بند دوم- رجوع بیمهگر به ضامن در بیمه اعتباری ۱۴۲
بند سوم- رجوع بیمهگر به مسئول فعل غیر ۱۴۳
گفتار پنجم- حق تقدم زیاندیده و بیمهگذار بر بیمهگر ۱۴۴
گفتار ششم- اشخاصی که بیمهگر قائممقام آنها میشود ۱۴۹
گفتار هفتم- اقدامهای معارض با دعوای قائممقامی ۱۵۲
گفتار هشتم- حدود قابلیت استناد به ایرادات ۱۵۳
بند اول- ایراد تهاتر ۱۵۴
بند دوم- ایراد ابراء یا صلح ۱۵۵
بند سوم- ایراد مرورزمان ۱۵۶
بند چهارم- ایراد فسخ ۱۵۸
بند پنجم- ایراد سقوط حق ۱۵۹
بند ششم- ایراد مالکیتمافیالذمه ۱۵۹
بند هفتم- ایراد تعلیق تأمین ۱۶۰
نتیجهگیری و ارائه پیشنهادها ۱۶۱
فهرست منابع و مآخذ ۱۶۹
مقدمه
از آغاز بیمه های خصوصی با هدف تأمین خاطر و تضمین مال و جان افراد اجتماع و سرمایهگذاری پدید آمدهاند. این بیمه ها از جانب شرکتهای بیمهی دولتی و خصوصی و در کنار سایر نهادهای تأمینی دولتی (مانند تأمیناجتماعی)، نقش مهمی در جبران خسارات ایفاء مینمایند. بیمه های خصوصی و عمومی وسیله جبران بخش مهمی از خسارات هستند و این در حالی است که نهاد مسئولیتمدنی علیرغم اهمیت و گستردگی مباحث حقوقی آن، به اصطلاح در عمل از متن به حاشیه کشیده شده است که باید در موضوع فلسفه بیمه و مسئولیتمدنی به این سؤال پاسخ داد که هستها و نیستها و بایدها و نبایدهای این دو نهاد در تعامل با یکدیگر و با توجه به نقش بنیادین هریک کداماند؟
اصولاً مسئولیتمدنی به عنوان منبع اصلی جبران خسارت بوده و بیمه ها در این بین به عنوان منابع فرعی جبران خسارت نقش ایفا میکنند؛ با این حال بیمه ها در عمل به لحاظ فراگیری و اجباری بودن برخی از آنها و قطعیالوصول بودن مبلغ خسارت و نداشتن تشریفات و فقدان زمینهی اطاله دادرسی، نهاد مهمی در نظام جبران خسارت به شمار میروند.
قائممقامی بیمهگر وسیله احیا و زندهنگهداشتن نهاد مسئولیتمدنی در کنار بیمه ها است. این که قراردادهای خصوصی تضمینکننده جبران خسارت اشخاص بوده نباید سبب شود تا عاملان خسارات واردشده در پناه این قراردادها به هر دلیلی رهایی یابند. شاید از انتقادهای جدی بر مکانیزم صنعت بیمه این موضوع باشد که چرا در پناه حمایت قراردادی بیمهای برخی عاملان زیان از وظیفهی قانونی جبرانخسارت مدنی خود – به دلیل بهصرفهنبودن دعوای قائممقامی برای بیمهگران- شانه خالی میکنند. این سخن ظریف مدنظر نویسندگان خارجی نیز قرار گرفته است. به عنوان نمونه به گفته پاتریسژوردن استاد مسئولیتمدنی کشور فرانسه «با ایجاد نظام تأمیناجتماعی، اجتماعیشدن خطرات محقق میشود و مسئولیت فردی به عنوان عامل جبرانکننده خسارت از بین میرود. نهادهای تأمیناجتماعی، مسئولیت را از فرد به گروه انتقال میدهد و به این ترتیب وجود مسئولیتمدنی مورد تهدید قرار میگیرد. اما بدون تردید مسئولیتمدنی یک نقش را برای خود حفظ میکند و آن در مرحلهای است که نهادهای پرداختکننده در جستجوی آن هستند که مبلغی را که به زیاندیدگان پرداختهاند، از مسئولین حوادث دریافت دارند، ولی این دیگر آن نقش اصلی جبران خسارت که مسئولیتمدنی ایفا میکند نیست.» (ژوردن، ۱۳۸۵، ترجمه مجید ادیب: ص۴۱)
تنوع بسیار موضوعات بیمهای سبب شده تا اشخاص، در سطوح مختلف جامعه از این امتیاز قانونی تأمینکننده امنیت مالی، روانی و شغلی بهرهمند گردند. گستردگی انواع قراردادهای بیمه موجب میشود افراد با عناوین مختلف بیمهای روبرو شوند، که البته برای انتخاب و انعقاد هر کدام نیاز به مشورت با اهل فن این قراردادها خواهند داشت. با این حال کلیه بیمه های خصوصی از یک جهت دستهبندی شدهاند؛ یک دسته بیمههائی هستند که برای پرداخت غرامت و جبران خسارت تأسیس شدهاند مانند بیمه های اشیاء و بیمه های مسئولیت و دیگری بیمههائی هستند که علاوه بر تضمین خاطر نوعی سرمایهگذاری به حساب میآیند. بیمه های عمر در زمره بیمه های اشخاص، از این قببیل هستند. این تقسیمبندی موجب شد که نویسندگان حقوق بیمه، در اقامهی دعوای قائممقامی در بیمه های اشخاص به طور مطلق تردید نمایند (ژان لوک اوبر، ترجمه محمود صالحی،۱۳۷۸: ص۱۴-۱۵) و منکر صحت آن در بیمه های درمانی و خسارت بدنی گردند، که این مسئله به دلیل وجود غلبه جنبهی سرمایهگذاری در بیمه اشخاص بوده است. بیمهگذار علاوه بر تضمین و آسایش خاطر با انگیزههایی دیگر نیز اقدام به انعقاد قرارداد بیمه مینماید؛ از جمله این که بیمهگذار در مواقعی که دارایی مسئولحادثه برای پرداخت کل یا قسمتی از غرامت کافی نیست، از طریق بیمه جبران خسارت گردد. به علاوه این که وی میخواهد بدون فوت وقت و تحمل زحمت و هزینه طرح دعوی در دادگاه که نتیجهی مطلوب آن نیز قطعی نیست، زیان واردشده به خویش را جبران نماید و در مقابل مبلغی را هم بابت حقبیمه بپردازد و همچنین از مراجعه به عاملزیان نیز صرفنظر کند. مسئلهی قائممقامی بیمهگر یا همان جانشینی یا به تعبیر دیگر رجوع بیمهگر به عاملزیان از نهادهای مهم حقوقبیمه است که از حیث مفهوم، مبنا، قلمرو، شرایط و آثار قابل بحث و بررسی است. اگر از کنار حوادث موجد خسارت، که کسی مسئول وقوع آنها نیست بگذریم ( که این حوادث هم معمولاً سهم بالایی از خطرات بیمهای را به خود اختصاص میدهند) در فرضی که شخصی یا اشخاصی مسئول خسارت وارد شده به بیمهگذار باشند، بیمهگر میتواند به استناد قائممقامی موضوع ماده ۳۰ قانون بیمه مصوب ۱۳۱۶ علیه ایشان اقامه دعوا نماید. از منظر حقوقدانان فرانسوی رجوع بیمهگر به اشخاص مسئولحادثه به دلایل اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و قضائی مورد تأیید حقوقدانان قرارگرفته است. از بعد اخلاقی، گفته شده اخلاق حکم میکند که مسئولحادثه میبایست نتایج مسئولیت خویش را بر عهده گیرد و اگر به بیمهگذاری که از طریق بیمه جبران خسارت شده است، اجازه اقامه دعوا علیه مسئولحادثه را بدهیم، از این طریق به او اجازه دوبار جبران خسارت را دادهایم. در دیدگاه حقوق فرانسه اگر داراشدن بیمهگذار از این طریق غیراخلاقی نباشد که هست حداقل میتوان گفت غیرعادی است. به علاوه این که دعوای قائممقامی مانع از آن میشود که مسئولحادثه، ناعادلانه از عدم پرداخت خسارت سودی ببرد؛ چون رها کردن ثالث خود امری خلاف اخلاق اجتماعی است. از نظر اجتماعی نیز عدم اجرای دعوای قائممقامی خطر افزایش وقوع خسارات را به دنبال خواهد داشت و به این ترتیب ثالثی که میداند از اقامهی دعوای مسئولیت در امان خواهد بود (به ویژه زمانی که زیاندیده او نیز بیمه شده باشد) دیگر در رفتار خویش احتیاط لازم را نمینماید. قائممقامی به لحاظ اقتصادی نیز ضروری به نظر میرسد چرا که اگر بیمهگران فقط موظف به جبران سیستماتیک خسارات بیمهشدگان باشند، ممکن است به دلیل افزایش خسارات منجر به پرداخت، به تصدیگری در امر بیمه رغبت کمتری نشان دهند؛ و این امر در نهایت به ضرر جامعه خواهد بود. (گروتل، ۲۰۰۸: ۱۰۱۵-۱۰۱۷)[۱] به نظر میرسد این سخن نویسنده فرانسوی بدون توجه به واقعیت امر و بدون دقت در میزان حق بیمه های دریافتی از مشتریان بیمه صورت گرفته است! وی در نهایت از نظر حقوقی میگوید اگر رجوع بیمهگر را اجازه نداده و همزمان زیاندیده را به دلیل گرفتن خسارت از بیمهگر در رجوع ممنوع بدانیم، به ثالث اجازه دادهایم تا به این وسیله از تعهدقانونی خویش (جبرانخسارت) علیرغم برقرارشدن مسئولیتش به موجب قانون، بگریزد که این نتیجه، با اساس مسئولیتمدنی (موضوع ماده ۱۳۸۲ به بعد قانونمدنی فرانسه) تعارضی بزرگ و مستقیم دارد و رد حقرجوع بیمهگر نیز موجب انتفاع مسئولحادثه میگردد. در فرانسه به حکم «اصلجبرانخسارت» که اصل بنیادین حقوق مسئولیتمدنی است، جبران یک خسارت برای دو بار ممنوع است؛ زیرا هدف جبران خسارت، جبران کامل آن میباشد، نه کمتر و نه بیشتر. پس به این ترتیب با پذیرش و اجرای دعوای قائممقامی، از عدم مجازات مسئولحادثه و نیز داراشدن بلاجهت زیاندیده اجتناب میشود. (گروتل، همان)[۲] اما در اینجا یک شبهه در حقوقبیمه ایران و فرانسه بدون پاسخ گذاشته شده است. آیا گرفتن وجه حاصل از دعوای قائممقامی در کنار حقبیمههای اخذ شده موجب دارا شدن بیدلیل و ناعادلانه بیمهگران نمیشود؟!
دربارهی سابقه پژوهش یا همان پیشینهی موضوعی این پایان نامه باید گفت مسئله قائممقامی بیمهگر و حتی قائممقامی مدنی علیرغم اهمیت و کاربردی بودن تاکنون به عنوان موضوعی مستقل جهت انجام پژوهش و تحقیق مورد توجه حقوقدانان قرارنگرفته است. تاکنون مرسوم بوده که نویسندگان حقوق بیمه ایران تنها مختصر صفحاتی را به موضوع قائممقامی اختصاص دهند. این امر در جریان تدوین پایان نامه پیشرو موجب دشواری امر پژوهش به خصوص در حوزهی منابع حقوق داخلی میگردید اما لطف وجود اساتید بزرگوار، فاضل و دانشمندی که اینجانب را یاری نمودند، این قبیل مشکلات و نیز دشواریهای خاص مطالعهی تطبیقی را (از جمله عدم دسترسی به منابع و پیچیدگی قلم برخی نویسندگان خارجی) آسان مینمود. وجود کتب، مقالات و نظرات اساتید به پیشبرد امر تحقیق کمک شایانی نموده است. مقالات استرداد مزایای تأمیناجتماعی از محل دین مسئولیتمدنی و شرط مخالف قائممقامی بیمهگر اثر آقای دکتر ایزانلو و نیز کتاب بیمه مسئولیتمدنی اثر مشترک ایشان و استاد دکتر کاتوزیان و همچنین مقالهی قاعدهی ضمان ید شامل تقریرات درس حضرت آیت الله مهدویکنی اثر حجهالاسلام استاد دکتر سعدی و سایر مقالات بیمهای و پایاننامههای مرتبط مورد استناد قرار گرفتهاند.
این اثر در دو فصل تهیه و تنظیم شده است. فصل اول آن به بیان مفهوم، مبنا و قلمرو قائممقامی بیمهگر و فصل دوم به شرایط، موانع و دعوای قائممقامی بیمهگر در حقوق بیمه ایران و فرانسه میپردازد. لازم دانستیم به جهت تبیین بهتر مفهوم و مبنای موضوع مطرح در یک مبحث به تبیین مفهوم نهاد قائممقامی پرداخته و وجه تمایز آن را با نمایندگی آشکار سازیم. از مسائل دیگر این فصل تبیین جایگاه قائممقامی و نمایندگی در قوانین و نیز بیان اقسام قائممقامی (از دو جهت موضوع و منشأ) و تبیین مفهوم، تعریف و تاریخچه قائممقامی بیمهگر در حقوق ایران و فرانسه میباشد. آگاهی از وضعیت قائممقامی در دو کشور ما را با مشکلات نظری و عملی این نهاد آشنا میسازد. پس از اشارهای به سیاستهای کلی (در باب مزایای بیمهای و مدنی) و مبنای رجوع بیمهگر مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. در این قسمت به دنبال تبیین این امر هستیم که آیا میتوان مبنای مشترکی برای دو کشور در قبال نهاد قائممقامی بیمهگر تصور نمود یا خیر و آیا مصادیقی که ادعا شده از نهادهای مشابه قائممقامی بوده و بر قائممقامی دراثر پرداخت مبتنی است (مانند غصب و رهن مکرر) شباهتی با قائممقامی بیمهگر دارند یا خیر؟ این که آیا دعوای قائممقامی در هر یک از انواع بیمه ها به چه شکل وجود دارد و آیا اساساً این دعوا در کدامیک از انواع بیمه ها (اعم از اموال و اشخاص) قابل طرح میباشد سوالاتی هستند که در این رساله به آنها پاسخ داده خواهد شد. قائممقامی بیمهگر به صراحت ماده۳۰ قانون بیمه و سایر قواعد بیمه ای دارای شرایط و موانعی است که در فصل دوم به بررسی تفصیلی آنها پرداخته شده است. از جمله دیگر مسائل مهم این فصل میتوان به نقش پرداخت در جانشینی بیمهگر، قانون حاکم و دادگاه صالح، دعوای قائممقامی پیش و پس از پرداخت غرامت و حدود قابلیت استناد به ایرادات اشاره نمود که هر یک به صورت تحلیلی و تفصیلی مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.
پس از نگاهی اجمالی به دیدگاه حقوق بیمه ایران و فرانسه به موضوع، اکنون به مهمترین سؤالات مطرح درباره قائممقامی میپردازیم. بر اساس توضیحات مربوط به محتوای پلان این پژوهش سؤالات اساسی این پایان نامه عبارتاند از:
۱) آیا قائممقامی بیمهگر و اصول حاکم بر بیمه با مفهوم اصل جبران خسارت در مسئولیتمدنی با یکدیگر هماهنگی دارند؟
۲)قلمرو قائممقامی بیمهگر دربرگیرنده کدام یک از انواع بیمههاست؟ آیا علاوه بر بیمههای اموال در بیمه مسئولیت و به ویژه بیمههای اشخاص هم امکان قائممقامی وجود دارد یا خیر؟
۳) حدود قابلیت استناد ایرادات از سوی مسئولحادثه علیه بیمهگر تا چه میزان است؟
سؤالات دیگری نیز در پایان نامه پاسخ داده میشود. در فرضی که بیمهگذار به همراه زیاندیده خسارتی را وارد نموده باشد بر اساس میزان مسئولیت هر یک رجوع بیمهگر به مسئولین خسارت چگونه خواهد بود به عبارت دیگر پاسخ این پرسش داده میشود که اثر خطای مشترک بیمهگذار بر قائممقامی بیمهگر چیست؟ دیگر آن که بر اساس این نکته که درج شرط مخالف قائممقامی از لحاظ حقوقی امری صحیح شناخته میشود حدود صحت شرط در فروض مختلف ورود خسارت توسط اشخاص و تفاوت مشروطله و مشروطعلیه وضعیت شرط به چهصورت خواهد بود؟ به بیان دیگر اسقاط حق قائممقامی بیمهگر با درج شرط مخالف قائممقامی در فروض مختلف صحیح است یا خیر؟ ابهام دیگری که نیاز به رفع و بررسی عمیقی دارد آن است که موانع قانونی قائم مقامی بیمهگر کداماند و دایره وسعت این موانع تا چه حدی است و سیاست قانونگذار ایران و دیدگاه حقوقدانان ایران و فرانسه در این زمینه چیست؟ مسئله دیگر آن است که در دعاوی قائممقامی بیمه های مسئولیت، بیمهگر در رجوع به مسئولحادثه قائممقام چه کسی میگردد و نیز در این بیمه ها بیمهگر در جایگاه قائممقامی حقرجوع به چه اشخاصی را خواهد داشت؟ در فروض مختلف آیا بیمهگر میتواند به خود بیمهگذار یا بیمهشده یا اشخاص ثالث تحتتکفل او رجوع نماید؟ صلاحیت محاکم با توجه به خصوصیات دعوای قائممقامی در انواع بیمه ها چگونه است؟
رویکرد و هدف نویسنده از نگارش این پایان نامه تحقق توسعه و ارتقای صنعت بیمه بهوسیلهی کشف و معرفی مبانی قائممقامی و تحقیق و پژوهش پیرامون ابعاد مختلف موضوع مطرح (مبانی، شرایط و آثار) میباشد چراکه این موضوع در عرصه نظر و عمل تاکنون مورد توجه ویژه نبوده است؛ باشد تا از این طریق حقوق بیمهگران، بیمهگذاران و بیمهشدگان حفظ و صیانت گردد. ضمناً در این اثر آخرین تحولات بیمهای را در یکی از مترقیترین نظامهای حقوقی دنیا (یعنی حقوقبیمه کشور فرانسه) با تکیه بر جدیدترین منابع حقوقبیمه این کشور مورد مطالعه قرار دادهایم.
این پژوهش تطبیقی، با روش کتابخانهای و از نوع نظری (توصیفی- تحلیلی) میباشد که در این مجموعه تقدیم حضور خوانندگان میگردد.
فصل اول :
مفهوم، مبنا و قلمرو
قائممقامی بیمهگر
در حقوق خصوصی، قائممقامی در کنار نهاد نمایندگی خودنمایی میکند. شناخت مفهوم قائممقامی در حقوقمدنی و تفاوت مفهوم قائممقامی با مفهوم نمایندگی از مباحث مهم این بخش است. در حقوق بیمه مقوله رجوع بیمهگر در قالب قائممقامی مطرح میشود. بیمهگر دین عاملزیان را نمیپردازد و همچنین رجوع او به مسئولحادثه، به نمایندگی از بیمهگذار نیست. بیمهگر با پرداخت غرامت به تعهد بیمهای خویش عمل میکند و بر اساس الزام قانونی مبتنی بر شرط ارتکازی در نوع قراردادهای بیمه، از حق رجوع به عامل زیان بهرهمند میگردد. در این فصل در کنار مفهوم قائممقامی به مرور سیاستهای کلی مطرح در مورد مزایای جبران خسارتی در نظام مسئولیتمدنی و بیمه ها، مبنای قائممقامی بیمهگر در حقوق اسلامی و نیز قلمرو جانشینی در انواع بیمه ها(خسارتی و سرمایه گذاری)میپردازیم.
فصل اول- مفهوم، مبنا و قلمرو قائممقامی بیمهگر
مبحث اول- مفهوم قائممقامی
قائممقامی یا همان جانشینی به عنوان یکی از مفاهیم رایج در حقوقمدنی است که در زمینه های گوناگونی در روابط حقوقی افراد مطرح میگردد. وسعت مفهوم قائممقامی و گستردگی مباحث مربوط به آن نیاز به طرح مباحث مفصل و رسالهای مستقل دارد. اما ارتباط بحث قائممقامی با موضوع این رساله، به ناچار طرح آن را هرچند به طور مختصر ایجاب نموده است. در این مبحث علاوه بر تعریف قائممقامی به طور کلی، به بیان تفاوت قائممقامی با نمایندگی، اقسام آن و مفهوم قائممقامی بیمهگر میپردازیم. قبل از هر چیز در این نوشتار باید به معرفی واژگانی چند بپردازیم. این واژگان عبارت اند از:
قائممقامی: این اصطلاح از کلمه قیام به معنای «ایستادن» در جایگاه دیگری گرفته شده است. قائممقامی در حقوقمدنی، تجاری و حقوقبیمه به کار میرود.
جانشینی: این واژه مترادف قائممقامی و معادل پارسی آن است. در این واژه تعبیر متفاوت «نشستن» کسی در جای دیگری مدنظر واضع لغت قرار گرفته است.
بازیافت (ریکاوری): در ادبیات فنی بیمه ای از این دو واژه در معنای «جانشینی» استفاده میکنند. اما در حقوقبیمه واژه «رجوع» و «جانشینی» (قائممقامی) متداول است.
حقرجوع: حقی که به نفع بیمهگر در اثر تحقق قائممقامی برقرار میشود را «حقرجوع» گویند.
اشکال پانزدهم- تضاد حکم ارتداد با تساوی ادیان یا پلورالیسم دینی
عده ای با اتّکاء بر مبانی لیبرالیسم و روش پوزیتویسم (تجربه گرائی) در قالب پلورالیسم دینی سعی در توجیه و ترویج ارتداد از اسلام دارند.
نویسندۀ کتاب قبض و بسط تئوریک شریعت در مقالۀ «صراطهای مستقیم»( کیان۲۶، فروردین ۷۶، ص۴)که بنظرمی رسد ترجمه نظریه «جان هیک» و محمد آرکون و فضلالرحمان است، تلاش می کند با انکار حقانیت اسلام و عرفی سازی و تنزل آن در حد دین های تحریف شده و ساختگی، رأی به تساوی ادیان داده و از این رهگذر راه را برای از بین بردن قباحت تغییر عقیده از اسلام به سمت هر دینی غیر از اسلام باز کند اعم از هندو یا تایلندی و یا شیطان پرستی آمریکایی و مهمتر از همه بهائیگری که نقطه اوج اباحه گری و ارتداد می باشد!
ایشان می گوید:
اولاً: نباید بر چیزی به نام عقاید حقه تاکید کرد، «زیرا مستلزم ابطال دیگران است». اصول اعتقادات و معارف اسلامی نیز حداکثر در حد دگم هایی تلقی می شود که هر مذهبی مقداری از آنها را برای پیروان خود دارد و قابل اثبات یا ابطال (و لذا علمی) نیست. از حقانیت و بطلان عقاید نمی توان مطمئن شد، و امکان داوری وجود ندارد. بنابراین همه عقاید علی السویه باید به رسمیت شناخته شود.( این مطلب دقیقاً استدلال لاادریون و ملحدین پوزیتویست می باشد که داده های دینی را شناخت ناپذیر می دانند. ر ک. فصل ۴٫ نقش تجربه گرائی و علم زدگی در ظهور ارتداد.)
ثانیاً: دین «شریعتی» یعنی احکام فقهی اسلام نیز، مانع پلورالیسم خواهد بود. پس وظایف عملی، و مناسک و احکام فقهی را نباید از شاخص های اصلی دین داری دانست. (یعنی می توان مسلمان بود ولی نماز نخواند – روزه نگرفت – حج و مهریه و نفقه و عقد و ازدواج و ارث و قصاص و دیات و … را قبول نداشت).
ثالثاً: اخلاق نیز، معیارهای متفاوت دارد و در موارد بسیاری، نمی توان قضاوت کرد که کدام روش اخلاقی، صحیح است و کدام غلط؟ بنابراین علاوه بر عقاید و احکام، در اخلاق نیز به نوعی نسبیت قایل می شویم.
به قول ایشان: «چون به یقین نمی دانیم رأی که درست است، به همه ارج می نهیم و هیچ کدام را از میدان خارج نمی کنیم. (پلورالیسم اپیستمولوژیک) وی معتقد است آنان که شک نیاورده و یقین دارند، و از وحدت می گویند و تن به کثرت و تردید نمی دهند، تحمل ناپذیرترین جانوران روی زمین اند» و جامعه پلورالیستیک، جامعه ای است غیر ایدئولوژیک. و نباید در آن تفسیر خاصی از دین بشود و عزم بر الگو دادن و وحدت طلبی در امر دین و اخلاق و زندگی، عزم محال است و وزر و وبال.
به اعتقاد او «اساساً به جای نزاع حق و باطل، باید از نزاع، حق و حق ، گفت. تاکنون عده ای را اهل هدایت، و عده ای را اهل ضلالت، می دانستند. حال آن که نباید پیدایش عقاید گوناگون (که احیاناً آنان را باطل می پنداریم) را محصول تحریف، توطئه، بدخواهی بدخواهان، جعل جاعلان و کفر کافران دانست که عناوین صرفاً فقهی و دنیوی است.»( رحیم پور ازغدی، مجله نقد، شماره ۴، پاییز ۱۳۷۶، ص ۷۷ و ۹۵ و ۹۰ و ۹۱)
الف – در این مقاله، مرز بین مومن و کافر، توحید و شرک، ظلم و عدل، خوب و بد، زشت و زیبا، حق و باطل، فرو می ریزد و کلاً فلسفه ارسال رسل، بیهوده و بسیاری از آیات قرآن کریم که از حق و ناحق، و انحراف ادیان، توسط دنیاپرستان سخن گفته دروغ و در نتیجه، خداوند متعال کذاب محسوب می شود که فرموده است:” إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ”(آل عمران، ۱۹) و ” وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ"(آل عمران، ۸۵)
ب – انتقاد دیگر بر این نظریه عبارت است از: اصل قرار دادن تساوی ادیان و تکثّرگرایی به عنوان امری قطعی و خدشه ناپذیر و تضاد آن با حکم به قول آنها غیرانسانی ارتداد، که نتیجه حاصله از آن حذف اسلام و اثبات حقانیت ادیان غیراسلام می شود!
ج – عدم صداقت در ادعّا، زیرا با حربۀ پلورالیسم راه را برای خود باز می کنند. می گویند چون معلوم نیست چه کسی درست می گوید و چه کسی نادرست؛ همه ادیان بر حقاند سپس از دینی که نمی پسندند، یک حکم ظاهرا ضدانسانی پیدا کرده و با همان یک حکم که فلسفه آن را تعمداً نمی فهمند کل اسلام را مورد اتهام قرار داده و مجوز اخراج آن دین از دایرۀ پلورالیسم را صادر می فرمایند. و پلورالیسم مورد ادعا و دروغین و پرعیب خود را نیز در کمال ناباوری زیر پا گذاشته و اسلام را در دایرۀ آن جای نمی دهند! به اعتقاد ما این یک پارادوکس فلسفی است که انسان دم از پلورالیسم دینی بزند ولی اسلام را قبول نداشته باشد.
د . همچنین ایشان معلوم نیست به چه دلیل واژه هائی چون کفر و جهل و بدعت و تحریف که در قرآن آمده است را عناوین صرفاً فقهی قلمداد می کند وقتی قرآن کریم انحراف دین یهود را ناشی از تحریف علماء یهود می داند با این سخن آقای سروش خداوند دروغگو می شود زیرا این عناوین ساختۀ فقهاء هستند و انحراف یهودیان ناشی از تحریف و توطئه نیست! خدا نعوذ بالله هم علماء یهود را بناحق متهم کرده و هم ظالمانه آنها را لعنت و وعدۀ جهنّم داده “فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَهً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَهٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِیلًا مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ" (مائده، آیه ۱۳)
پس به [سزاى] پیمان شکستن شان لعنت شان کردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم [به طورى که] کلمات را از مواضع خود تحریف مى کنند و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند و تو همواره بر خیانتى از آنان آگاه مى شوى مگر [شمارى] اندک از ایشان [که خیانتکار نیستند] پس از آنان درگذر و چشم پوشى کن که خدا نیکوکاران را دوست مى دارد.
ه . چگونه ممکن است که انسان دم از پلورالیسم دینی و آزاد اندیشی بزند ولی مخالفین خود را جانورانی تحمل ناپذیر خطاب کند؟! آیا این جملات نشانۀ آزاد اندیشی است یا یک پارادوکس کاملا منطقی و واقعی؟!
اگر در این سخن سفسطه آمیز جان هیک که می گوید:
«اسلام نیز، این امتیاز را دارد که تاثیری مثبت و سازنده بر حیات میلیونها انسان نهاد و بخش عظیمی از جهان را غنای فرهنگی بخشید و البته این خال هم بر چهرۀ اوست که پاره ای از کشورهای اسلامی، مجازاتهای زننده و غیرانسانی را در حق مجرمان روا می دارند».( فصلنامه نقد، شماره ۴، پاییز ۷۶، چاپ دوم، پلورالیزم دینی، ص ۸۹٫)
تأمل بیشتری شود در می یابیم تمام این بافتن ها و تاختن ها برای گفتن همین یک جمله اخیر علیه جزائیات اسلام است که مانع اباحه گری ملحدان و مفسدان فی الارض است!
این شبهه را فقط از این جهت آوردیم تا نشان دهیم حکم ارتداد با پلورالیسم دینی مورد ادعای غربگرایان نیز در تضاد است و مانعی بزرگ بر سر راه مدافعین جریان ارتداد می باشد. و هدف این تئوریها چیزی جز ریشه کن کردن اسلام نیست گرچه به ظاهر صورتی علمی بدان می دهند.
استاد جعفر سبحانی می فرمایند:
پلورالیزم دینی (به معنی تساوی همه ادیان) نتیجه ای جز انکار وحی – آن هم به صورت محترمانه – ندارد، وحیی که اساس شرایع آسمانی را در مثلث عقاید، احکام و اخلاق تشکیل می دهد، و با انکار وحی چیزی به نام «دین» و «شریعت» باقی نمی ماند.(سبحانی، ۱۳۸۱: ۷۹)
ایشان به کرّات فقه را مورد حمله، تحقیر و تمسخر قرار داده و آن را جزو شاخصه های اصلی دینداری به حساب نمی آورد و آن را مانع حضور اسلام در باشگاه پلورالیسم می داند. تاکید و اصرار ایشان بر حذف فقه که پرچم اسلام و وجود آن علامت مسلمان بودن و به قول امام خمینی تمام فلسفه اسلام را آشکار می کند. تکرار سخنان اگوست کنت و ملی گراهاست که با حربه عقلانیت و علم گرائی،عصر دین داری را پایان یافته می دانند و تکرار حیله دراویش است که با حیله وصول به حقیقت به ترک شریعت سفارش می کنند و تکرار سخن فرق ضّاله ای چون اسماعیلیه و بهائیت است که به نسخ شریعت محمدی قائل هستند و تأکید همه این فرقه ها بر نسخ و حذف شریعت و فقه اعجاز این حدیث را ثابت می کند و پرده از این حقیقت برمی دارد که واقعا ” فقهاء حصون اسلام هستند ” و نشان می دهد که فقه و شریعت اسلامی بزرگترین سدّ و دژ در مقابل دشمنان اسلام بوده و حفظ اسلام با دژ شریعت و فقهاء امکان پذیر است.(ر.ک. بخش مرجئه، ص۹۹، از ج ۳، بحوث فی الملل و النحل، جعفر سبحانی، کتاب تلبیس ابلیس، ابوالفرج ابن الجوزی، در مورد اباحه گری صوفیان و کتاب فتنه باب از اعتضاد السلطنه در مورد پیدایش و اهداف بابیان و بهائیان)
و اشکال دیگر این است که این پلورالیسم مورد ادّعا بر نوعی شکاکیت محض، نسبی گرائی و پوزیتویسم استوار است که به موضوع شناخت شناسی مربوط می باشد. و تا حدودی در فصل دوم از بخش دوم مورد انتقاد قرار گرفته است.
ایشان مدعی است که بر هیچ چیزی به عنوان عقاید حقّه نمی توان تاکید کرد چون امکان داوری وجود ندارد و به یقین نمی دانیم چه کسی درست می گوید و چه کسی نادرست. پس همه درست می گویند و ارتداد حقّ است! به این شبهه که بیشتر به نوعی بیماری روانی است در فصل دوم از بخش دوم اشاره خواهیم کرد و برای آنکه بدانیم مبنای این نظریه جزو افکار منسوخ شده غرب است و هیچگونه نوعآوری در آن نیست. رجوع شود به نظرات پوزیتویستهائی چون اگوست کنت و هربرت اسپنسر که عقاید دینی را شناخت ناپذیر می دانند. و سر از لاادریگری درآورده اند. که در فصل مذکور به آن پرداخته ایم.
اشکال شانزدهم- حکم ارتداد مخالف سیستم دستگاه ادراکی بشر است
از جمله دلایل مخالفین حکم ارتداد و مدافعین جریان ارتداد این است که می گویند: انسان در بعد عقلانی به تهیه و جمع آوری معلومات علمی می پردازد و آن را به قوه فاهمه و تحلیل کننده عقل می سپارد و در نهایت به نتیجه ای می رسد که محصول تلاش عقلانی اوست.
همچنانکه از بلعیدن غذا اختیار هضم و توزیع مواد غذایی به سراسر بدن از اختیار آدمی خارج است. نتیجه حاصل از تلاش قوه فاهمه انسان نیز خارج از اختیار آدمی است. چه بسا دستگاه ادراکی ما به نتیجه ای برسد که خود ما پیش بینی نمی کردیم و یا آن که دینداران را خوش نیاید. آیا باید چنین فردی را به خاطر تلاش علمی اش سرزنش کرد؟! و او را از اعتقاد به دسترنج علمی اش بر حذر داشت.
اتفاقا روش عقلا ایمان به ماحصل دستگاه عقلانی انسان است. یعنی ایمان به آنچه انسان عقلا به مدد براهین عقلی آن را تصدیق یا تکذیب می کند. پس نمی توان کسی را از ایمان به ماحصل و نتیجه تلاش علمی اش برحذر داشت بلکه تنها می توان او را سفارش به تحقیق و مطالعه بیشتر کرد. پس ایمان و کفر از دایره تکلیف خارج است. چرا که ایمان و کفر حاصل عمل غیر اختیاری تفکر است. و عمل غیر اختیاری را تکلیف کردن شایسته و سزاورا نیست. از این رو داشتن هر عقیده ای را باید حق هرکس دانست و برای هر صاحب عقیده ای حق حیات قائل شد. سلب حیات کردن از کسی که به تحقیقی علمی دست یازیده است و به عقیده ای غیر از عقیده دینداران معتقد شده است، با روح تحقیق و تلاش علمی و نیز با مقتضای دستگاه تفکر انسان در تعارض می باشد.( نقل شبهه از کتاب آزادی عقیده، مهدی عزیزان.( توضیح آن که نویسنده این کتاب پس از طرح این شبهه در پی پاسخ آن است، این شبهه از اعتقادات ایشان نیست!))
پاسخ: این شبهه تا آنجا که از نحوه عمل دستگاه تعقل و تفکر سخن می گوید سخنی صحیح است ولی از آنجا که می گوید: کسی را نمی توان تکلیف به ایمان نمود و از کافر شدن برحذر داشت به خطا رفته و خواسته یا ناخواسته دچار مغلطه شده است.
دقت شود آنچه که در اختیار ما نیست نتیجه حاصله و استنتاج منطقی از مقدمات قیاس است. که ما را به نتیجه ای می رساند که عقلا آن را تصدیق و یا تکذیب می کنیم. یعنی عقل وجود یا عدم یک حقیقت را تصدیق می کند. تا اینجا حقیقت، حقیقت است چه ما به آن اعتقاد داشته باشیم و اعتراف زبانی کنیم و چه نکنیم!
مثل اینکه عقل ما پس از آزمایش و تجربه بفهمد زمین گرد است. عقل کرویت زمین را تصدیق کرده است ما نیز قلبا و وجدانا به آن یقین داریم.
اکنون تسلیم شدن به این حقیقت و اعتراف و اعلام و تصدیق این حقیقت می شود ایمان و انکار این حقیقت و تکذیب آن می شود کفر. که اگر صاحب شبهه صادقانه می گوید باید گفت: جانا سخن از زبان می گوئی. همه سخن ما این است که رأی قلبی خود را اظهار کند نه آنکه آن را به دروغ انکار نماید.
در واقع کفر نکول و جحود و انکار و تکذیب حقیقتی است که عقل به آن معترف است. پس اعلام ایمان و اعلام کفر امری است کاملا اختیاری و آنچه غیراختیاری است آن تصدیق عقلی واقعیت خارجی می باشد. که ایمان قلبی نیز به دنبال آن تحقق یافته و خارج از اراده می باشد. اکنون اعلام ایمان مطابق با کشف عقلی می شود. اعتراف و تصدیق زبانی مطابق با واقع( تصدیق قلبی و وجدانی) و انکار زبانی آنچه قلب باطناً به آن معترف است می شود کفر، و کفر و نفاق از هم اینجا پدید می آید. که عده ای علی رغم معرفت درونی خود، تظاهر به کاری می کنند که به آن اعتقاد قلبی ندارند.
بنابراین هیچ قوه عاقله ای به کفر ختم نمی شود. زیرا اعتقادات غلط نیزتصدیق واقعیت ذهنی است که از روی جهل چیزهایی را تصدیق کرده است که در عالم واقع وجود خارجی ندارد مثل این که قبلا فکر می کردند خورشید به دور زمین می چرخد. اعلام این نظریه غلط است، ولی کفر نیست بلکه نوعی ایمان جاهلانه مطابق با واقعیت قلبی محض می باشد ولی مطابق با واقعیت خارجی نیست.
در واقع این کافر است که برخلاف نتیجه علمی دستگاه ادراکی خود سخن می گوید و سران کفر هستند که بالاجبار از پیروان خود می خواهند. حقایق مکشوفه عقل خود را انکار و تکذیب نمایند. یعنی آن چیزی که صاحب این شبهه آن را مخالف دستگاه ادراکی بشر می داند در واقع ارتداد است نه حکم ارتداد زیرا حکم ارتداد می گوید: مرتد دروغ نگوید. تصدیق قلبی و عقلی خود را انکار و تکذیب و جحود نکند. ولی سران کفر می گویند: عکس مکشوفات و تصدیق های عقلی خود را بگویید!
اسلام می گوید: به آنچه که قلب و عقل شما به حقانیتش نائل شده تسلیم شوید، ایمان آورید و تصدیق کنید و اعتراف کنید و بگوئید: آمنا و سلمنا ولی کفر و استکبار می گوید: آن را تکذیب کنید.
“وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُفْسِدِینَ” (نمل آیه ۱۴)
و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت از روى ظلم و تکبر آن را انکار کردند پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود.
یعنی در برابر نتیجه عقلی و تصدیق علمی خود تسلیم نشده و سر فرود نیاوردند. همچنان که شیطان علی رغم علم به توحید اَبی “و استکبر و کانَ منَ الکافرین” شد و برتری انسان را بر خود نپذیرفت و به ستیز با خدا برخاست .
به نظر می رسد این مسأله مخالف دستگاه ادراکی و تکوینی بشر است، تا حکمی که می گوید: مرتد نباید چنین طغیان و سرکشی در برابر دستگاه ادراکی و نتیجه حاصله و یقینی آن داشته باشد و باید تسلیم یقین قلبی خود شده و مطابق آن عمل کند. اتفاقاً در اسلام عمل به یقین واجب و عمل بر خلاف آن حرام می باشد هم عقلاً و هم شرعاً.
۳-۲- رویکرد دوم (رویکرد محدودیت حکم ارتداد)
افراد شاخص در این رویکرد عبارتند از: دکتر صبحی منصور، دکتر صبحی صالح، محمد منیر ادلبی؛ نویسنده کتاب آزادی در قرآن، آقای موسوی غروی و محمد حسن مرعشی، شیخ محمود شلتوت که به نوعی دفاع انفعالی از حکم ارتداد پرداخته و آن را یا از اساس انکار کرده و یا به مقتضیات زمان پناه برده و یا آنکه به جنبه تخفیفی آن استناد جسته و یا اجرای آن را تنها مخصوص معصوم(ع) دانسته اند و برای عصر حاضر آن را تعطیل شده می دانند. این افراد در واقع به جای پاسخ به شبهه به پاک کردن اصل موضوع پرداخته اند.