(۳-۱۳)
و مقدار برابر با صفر می شود. مقدار مطابق برابر است با:
(۳-۱۴)
رابطه بین و مشابه رابطه بین و ، ارائه شده توسط معادله (۳-۱۱) و بهوسیله منحنیهای پلان در شکل (۲-۳)، است. رابطه بین مقادیر n و مقادیر مطابق:
(۳-۱۵)
در شکل (۲-۳) توسط منحنیهای خط و نقطه با علامت b نشان داده شده است.
بهمنظور نشان دادن بهوسیله مثالی عددی تأثیر نبود تنشهای برشی در قسمت بالایی بخشهای قائم ae و bf در شکل (۲-۱-a) ما فرض کردیم که و و است. بین سطح و عمق ، فشار قائم وارد بر بخشهای افقی مانند یک فشار هیدرواستاتیک در تناسب ساده به عمق، همانطور که در شکل (۲-۴) بهوسیله خط مستقیم oe، افزایش مییابد. پایینتر از عمق ، فشار قائم بهوسیله معادله (۳-۱۱) تعیین می شود. همانطور که توسط منحنی ef نشان داده است، فشار قائم با افزایش عمق، کاهش مییابد و بهصورت مجانب به مقدار نزدیک می شود (معادله (۳-۱۴)).
خط تیره og در شکل (۲-۴) با فرض رسم شده است. نقاط طولی (x) این منحنی بهوسیله معادله (۳-۱۰) تعیین می شود. این شکل نشان میدهد که تأثیر وجود قوسی شدن در لایه های بالاتر بستر ماسهای بر فشار در یک نوار در حال تسلیم، در عمل منجر به وجود در یک عمق بیشتر از حدود ۸B می شود. بررسیهای مشابه برای مقادیر مختلف و منجر به این نتیجهگیری می شود که فشار وارد بر یک نوار در حال تسلیم تقریباً مستقل از حالت تنشی است که در ماسه و در ارتفاعی بیشتر از حدود ۴B تا ۶B بالای نوار وجود دارد (دو یا سه برابر پهنای نوار).
شکل ۳-۴
اگر انتقال تدریجی از بسیج کامل مقاومت برشی ماسه در قسمت پایینی بخشهای قائم ae و bf در شکل (۲-۱-a) به یک حالت بدون تنش برشی در قسمت بالایی وجود داشته باشد، تغییر تنش نرمال قائم در عمق باید به صورتی باشد که در شکل (۳-۱۰) توسط خط odf نشان داده شده است. این خط مشابه منحنی فشار بهدستآمده با اندازهگیری تنشهای موجود در ماسه بالای خط مرکزی نوار در حال تسلیم است (ترزاقی، ۱۹۳۶e).
بررسی تأثیر قوسی شدن بر روی فشار ماسه وارد بر ساپورت قائم، مانند چیزی که در شکل (۲-۱-c) نشان داده شده است، مشکلتر است. اولین تلاش برای بررسی این تأثیر بر این فرض ساده کننده بنا شد که سطح لغزش، مسطح است (ترزاقی، ۱۹۳۶e). مطابق با نتایج این بررسی، قوسی شدن در ماسه مجاور ساپورت جانبی با ارتفاع H، توزیع فشار هیدرو استاتیک را حذف کرده و فاصله قائم Ha بین نقطه اعمال فشار جانبی و لبه پایینی ساپورت را افزایش میدهد. شدت تأثیر قوسی شدن و تأثیر آن بر مقدار نسبت ، به نوع تسلیم ساپورت بستگی دارد. اگر ساپورت با واژگونی حول لبه پایینی آن تسلیم شود، قوسی شدن رخ نمیدهد. توزیع فشار زمین هیدرواستاتیک است و نسبت برابر با ۱/۳ است. تسلیم بهوسیله واژگونی حول لبه بالایی با توزیع فشار تقریباً سهمی شکل همراه است و نقطه اعمال فشار جانبی در میانه ارتفاع قرار میگیرد. نهایتاً، اگر ساپورت بهصورت موازی با موقعیت اول خود تسلیم شود، انتظار میرود که نقطه اعمال فشار جانبی بهصورت تدریجی از موقعیت اولیه خود در میانه ارتفاع به موقعیت نهایی خود در یکسوم پایینی، کاهش یابد. این بررسی مفهوم کلی قابلقبولی در مورد تأثیر عوامل مختلف میدهد، ولی به علت مسطح فرض نمودن سطح لغزش، قادر به دادن اطلاعات در خصوص تأثیر قوسی شدن بر شدت فشار جانبی نیست.
بهمنظور دستیابی به این اطلاعات ازدسترفته، لازم بود که شکل واقعی سطح لغزش در نظر گرفته شود. ازآنجاییکه لبه بالایی ساپورت جانبی تسلیم نشده است، سطح لغزش باید با سطح بالای خاکریز در زاویه راست، برخورد کند.
Ohde تأثیر این شرایط را بر شدت فشار زمین با فرض اینکه ترسیم سطح لغزشی روی یک پلان قائم، کمانی از یک دایره می شود که با سطح خاکریز در زاویه راست برخورد دارد، بررسی کرد (Ohde، ۱۹۳۸). فشار جانبی مطابق و محل نقطه اعمال آن برای یک ماسه ایده آل با زاویه اصطکاک داخلی با سه روش، محاسبه شده است.
در یکی از این سه روش، محل مرکز جرم فشار به روشی تعیین شده است که تنشهای در طول سطح لغزشی، معادله Kotter را ارضا می کند. در روش دوم فرض شده است که تنشهای نرمال وارد بر دیوار و نیز سطح لغزش تابعی از توان دوم فاصله از سطح خاکریز هستند که به ترتیب در طول پشت ساپورت جانبی و سطح لغزشی اندازه گیری شده اند. مقادیر ثابتهای آمده در توابع طوری انتخاب شده است که شرایط تعادل گوه در حال لغزش تأمین شده است. در سومین بررسی، تابع دیگری انتخاب شده است که تقریباً بیانکننده توزیع تنشهای نرمال در مرزهای گوه در حال لغزش است. باوجود تفاوتهای میان فرضیات اساسی، مقادیر بهدستآمده توسط این سه روش برای نسبت بین ارتفاع مرکز جرم فشار زمین و ارتفاع bank در محدوده کوچک ۰٫۴۸ تا ۰٫۵۶ قرار میگیرد. این مقادیر مطابق زاویه اصطکاک دیوار برابر با هستند. با این حال مشخص شده است که اصطکاک دیوار تأثیر کمی بر محل مرکز جرم فشار دارد. ازاینرو ما حق داریم فرض کنیم که این مرکز تقریباً در میانه ارتفاع ساپورت قرار گرفته است، توزیع فشار مطابق آن تقریباً سهمی است، همانطور که در سمت راست شکل (۲-۱-c) نشان داده شده است. این بررسی همچنین نشان میدهد که افزایش نسبت Ha/H ناشی از قوی شدن، با افزایش فشار افقی وارد بر ساپورت جانبی همراه است.
بحث ریاضی کلی در مورد تأثیر جابجایی دیوار بر روی فشار رانش زمین توسط Jaky (1938) انتشار یافته است.
فصل چهارم:
آزمایشات
و
مدلسازی
عددی
۴-۱- مقدمه
بهمنظور بررسی پدیده قوسی خاک از مدل فیزیکی استفاده گردید. مدل فیزیکی ساخته شده دارای دریچههایی به عرضهای مختلف که قابلیت جابجایی را دارند، میباشد. خاک مورد استفاده در آزمایشات ماسه شسته شده کارخانهای میباشد. در این فصل به گزارشی جامع از آزمایشات صورت گرفته و نتایج بهدستآمده از آن پرداخته خواهد شد.
۴-۲- مشخصات خاک مصرفی
در آزمایشات از ماسه شسته شده در دو نوع معمولی و عبوری از الک ۸ استفاده شده است.
۴-۲-۱- منحنی دانهبندی
بهمنظور به دست آوردن منحنی دانهبندی خاک موردنظر، آزمایش دانهبندی بر طبق استاندارد ASTM D 2487 صورت گرفت. در جدول ۴ - ۱ و شکل ۴ - ۱ نتایج آزمایش دانهبندی نمونه، نشان داده شده است.
جدول ۴-۱: نتایج آزمایش دانهبندی
درصد عبوری | شماره الک | |
نمونه ۱ | نمونه ۲ | |
۸۲۴/۰ | ۹۹۵/۰ | ۴ |
۵۸۱/۰ | ۹۸۷/۰ | ۸ |
۳۲۸/۰ |
فرم در حال بارگذاری ...