(Petty and Guthrie, 2000) منبع :
۲-۲-۲) تعریف سرمایه فکری
به راستی سرمایه فکری چیست و علت توجه و تمرکز سازمانها برای شناسایی و اندازه گیری آن به چه علت است ؟
آیا ترازنامه می تواند ارزش واقعی یک شرکت یا سازمان را مشخص نماید ؟ آیا جایگاهی در ادبیات گزارشات مالی در خصوص حلقه اصلی خلق ارزش یعنی منابع انسانی وجود دارد ؟
یکی از عوامل مهم در الگوی رقابتی شرکتها استفاده و تربیت نیروهای متخصص، استفاده از دانش و تکنولوژی روز در صنعت می باشد، لذا عامل تبدیل منابع به حداکثر ارزش همان حلقه ارزش آفرین در سازمانهاست. ادبیات حسابداری این مفهوم را به عنوان سرمایه فکری می شناسد. سنجش کمی سرمایه فکری سازمانها به معنای میزان منابع ارزش آفرین در سازمان است و این خود نشان دهنده ارزش سازمان می باشد لذا ضرورت اندازه گیری سرمایه فکری برای سازمان و گزارشگری آن برای ذینفعان بر اندیشمندان عرصه مالی پوشیده نیست. در مورد سرمایه فکری، تعریف مشترکی وجود ندارد و پژوهشگران تعاریف گوناگونی ارائه دادهاند، که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
سرمایه فکری، دانش، اطلاعات، اموال دانشی و تجربیاتی است که با بکارگیری آنها میتوان تولید ثروت نمود. این سرمایه جمع نیروهای فکریست، از اینرو شناسایی آن دشوار و بکارگیری مؤثر آن دشوارتر است.(استوارت، ۱۹۹۷)[۴۱]۱
سرمایه فکری، زبانی است جهت فکر کردن، صحبت کردن و انجام اقداماتی که به محرکهای درآمد آتی سازمان مربوط میشوند که شامل روابط با مشتریان و شرکا، تلاشهای نوآوری، زیرساختار سازمانی و دانش و مهارت های کارکنان سازمان است. به عنوان یک مفهوم، سرمایه فکری با تکنیکهایی همراه است که مدیران را در جهت تقویت مدیریت توانمندتر میسازد.(رز و دیگران،۱۹۹۷)[۴۲]۲
سرمایه فکری پنهان است ولی پس از کشف شدن و بکارگیری آن، منابع جدیدی برای سازمان به ارمغان خواهد آمد که موجب افزایش توان رقابتی و پیروزی خواهد شد. (بونیتز، ۱۹۹۶)
سرمایه فکری واژهای است که به ترکیبی از دارایی نامشهود بازار، اموال فکری، انسانی و زیرساختار اطلاق می شود که سازمان را جهت انجام وظایفش یاری می رسانند.(بروکینگ، ۱۹۹۷)[۴۳]۳
سرمایه فکری شامل همه دارایی ها و فرآیندهایی است که به شکل مرسوم در ترازنامه سازمان مورد توجه قرار نمیگیرند. همچنین همه دارایی های نامشهود (نظیر نشانهای تجاری) و جمع دانش همه اعضای سازمان و تغییر شکل عملی دانش آنها را شامل می شود. (رز و دیگران، ۱۹۹۷)
سرمایه فکری شامل مواد هوشمند، دانش، اطلاعات، اموال فکری و تجربههایی است که با بکارگیری آنها میتوان تولید ثروت نمود. در نهایت سرمایه فکری، خرد جمعی یا مجموعهای از دانشهای مفید در نظر گرفته می شود.(استوارت،۱۱۹۷)
سرمایه فکری، پیگیری و استفاده موثر از دانش(محصول نهایی) در تقابل با اطلاعات و مواد خام است.(بونیتز، ۱۹۹۸)
سرمایه فکری به عنوان یک المان از ارزش بازاری سازمان در نظر گرفته می شود.(الویت و دیگران، ۱۹۹۹)[۴۴]
سرمایه فکری یک موجودیت پیچیده و گریزان[۴۵] است اما زمانیکه کشف شود و مورد استفاده قرار گیرد سازمان را قادر میسازد تا با یک منبع جدید در محیط رقابت کند.(بونیتز، ۱۹۹۶)
سرمایه فکری به مجموعه منحصر بفردی از منابع مشهود و نامشهود شرکت اطلاق می شود. (گوپتا و دیگران[۴۶]،۲۰۰۱)
سرمایه فکری یک ماده فکری است که جمعآوری و شکلبندی شده و برای تولید دارایی هایی با ارزش بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.(کلین و دیگران[۴۷] ، ۱۹۹۴)
سرمایه فکری مجموعه ای از اطلاعات و دانش کاربردی برای خلق یک ارزش در سازمان است. (ادوینسون و دیگران[۴۸]، ۱۹۹۷)
سرمایه فکری دانش سازمانی وسیع و گسترده ای است که برای هر شرکت منحصر بفرد است و به شرکت اجازه میدهد تا بطور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول انطباق دهد. (موریسن[۴۹]، ۱۹۹۸)
سرمایه فکری جریان دانش در درون شرکت ها است. (دایرکس و کول[۵۰]، ۱۹۸۹)
سرمایه فکری مجموعه ای از دارایی های دانش محور است که به یک سازمان اختصاص دارند و در زمره ویژگیهای یک سازمان محسوب میشوند و از طریق افزودن ارزش به ذینفعان کلیدی سازمان، به طور قابل ملاحظهای به بهبود وضعیت رقابتی سازمان منجر میشوند(مر، ۲۰۰۴).
سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی ناملموس بازار، دارایی فکری، دارایی انسانی و دارایی ساختاری است که سازمان را برای انجام فعالیتهایش توانمند میسازند(بروکینگ و دیگران[۵۱]۱، ۲۰۰۱).
سرمایه فکری جمع همه چیزهایی است که افراد سازمان میدانند و برای سازمان در بازار، مزیت رقابتی ایجاد می کند(استوارت، ۱۹۹۱).
سرمایه فکری دانشی است که قابل تبدیل شدن به ارزش باشد.(ادوینسون[۵۲]۲،۱۹۹۱)
بنابراین از دید حسابداری دارایی های فکری مانند حق اختراع یا اموال فکری دارای مانده ی بدهکار است در حالی که سرمایه فکری جمع ثروت بنگاه است که در دارایی فکری سرمایه گذاری شده است ودارای مانده ی بستانکار است (ویدا مجتهد زاده، ۱۳۸۱).
در پایان باید گفت که پیدایش اقتصاد دانش محور باعث افزایش اهمیت سرمایه فکری به عنوان یک موضوع تحقیقاتی شده است. اکنون زمان مناسبی برای انجام تحقیقات در زمینه سرمایه فکری است. امروزه جامعه محققان سرمایه فکری در جایگاه مهمی قرار دارند. این محققان از سالها پیش نبرد و مبارزهای را برای قبولاندن اهمیت سرمایه فکری آغاز نموده و سمینارها و مقالات و کتب زیادی را در این زمینه ارائه کردهاند و بیشتر تلاشهای صورت گرفته در زمینه توسعه چارچوب سرمایه فکری بوده است. اکنون این ضرورت بوجود آمده است که آنها بر روی اندازهگیری و مدیریت و افشاء آن تمرکز کنند. باید گفت که موضوع علم سرمایه فکری یک موضوع بین رشتهای است و در بر گیرنده علوم مختلفی مانند حسابداری، مدیریت دانش، اقتصاد و مدیریت منابع انسانی و… است. هر چند امروزه این اعتقاد وجود دارد که مطالعه سرمایه فکری بیشتر به عنوان یک هنر توصیف میشود تا یک علم و در بر گیرنده عوامل روانی و خلاقیت است و بیشتر شامل ادغامی از مطالعات رفتاری (رفتارهای مشتری و سازمانی) است (لیم ودیگران[۵۳]۳، ۲۰۰۴).
۲-۲-۳) انواع طبقه بندی اجزای سرمایه فکری
در زمینه طبقه بندی اجزاء سرمایه فکری تاکنون مدلهای زیادی ارائه شده است. در ادامه این طبقه بندیها را با نام محققان آنها ذکر میکنیم و به شرح اجزای این طبقه بندی ها می پردازیم ولی باید توجه کرد که همانند تعریف سرمایه فکری، هنوز یک طبقه بندی جهانشمول درباره اجزای سرمایه فکری وجود ندارد.
طبقه بندی Bontis در سال ۱۹۹۸ و ۲۰۰۰
طبقه بندی Stewart در سال ۱۹۹۷
طبقه بندی Goran Roos در سال ۱۹۹۷
طبقه بندی Amie Brooking
طبقه بندی Sveiby در سال ۱۹۹۷
طبقه بندی Eustace و همکارانش
طبقه بندی Edvinsson و Malone
طبقه بندی Chen و همکارانش
طبقه بندی Hannas و Lowendahl
طبقه بندی Petty و Guthire
طبقه بندی سازمان برای همکاری و توسعه اقتصادی
طبقه بندی Lim و Dallimore در سال ۲۰۰۴
طبقه بندی Norton و Kaplan در سال ۱۹۹۲
و سایر طبقه بندیهای دیگر که ارائه شده
بونتیس[۵۴]۱ (۱۹۹۸) ابتدا به سه نوع سرمایه انسانی، ساختاری و مشتری اشاره کرد و در سال ۲۰۰۰ طبقه بندی خود را بصورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی [۵۵]۲ و دارایی یا مالکیت معنوی تغییر داد. منظور از سرمایه انسانی سطح دانش فردی است که کارکنان یک سازمان دارای آن میباشند که این دانش معمولاً بصورت ضمنی میباشد. منظور از سرمایه ساختاری کلیه دارایی های غیرانسانی یا قابلیت های سازمانی[۵۶]۳ است که برای برآورده کردن نیازهای بازار مورد استفاده قرار میگیرد و منظور از سرمایه ارتباطی کلیه دانش به کار گرفته شده در روابط یک سازمان با محیط خود شامل مشتریان، عرضه کنندگان، مجامع علمی و غیره است که به عقیده ایشان مهمترین جزء یک سرمایه فکری، سرمایه مشتری است بخاطر اینکه موفقیت یک سازمان در گرو سرمایه مشتری آن است و منظور از مالکیت معنوی، آن قسمت از دارایی های نامشهود است که بر اساس قانون، مورد حمایت و شناسایی قرار گرفته است مانند کپی رایت، حق اختراع و حق امتیاز(بونیتس و همکاران[۵۷]۱ ، ۱۹۹۸)
ردیف اول
سرمایه فکری
سرمایه انسانی
سرمایه ساختاری
سرمایه مشتری
فرم در حال بارگذاری ...