با گسترش شرکتهای سهامی و مطرح شدن تئوری نمایندگی و افزایش وظایف و اختیارات هیأت مدیره شرکتها، همواره این امکان وجود دارد که مدیران اقداماتی انجام دهند که در جهت منافع خودشان و عکس منافع سهامداران باشد. این امر ناشی از وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران شرکت میباشد. به این دلیل که برای مدیران امکان دسترسی انحصاری به بخشی از اطلاعات و نیز تهیه و ارائه اطلاعاتی همچون اطلاعات مالی وجود دارد و سهامداران نمیتوانند اعمال و فعالیتهای مدیران را بطور مستمر مشاهده و کنترل نمایند. استفادهکنندگان از اطلاعات مالی نیز همواره از عدم تقارن اطلاعات حسابداری ناراضی بودهاند و همواره به دنبال اطلاعاتی هستند که بتوانند جهت تصمیمگیریهای منطقی از آن استفاده نمایند. در صورتی که، اطلاعاتی قابل اتکا وجود داشته باشد که بتوان از آنها در فرآیند تصمیمگیری استفاده نمود، آنگاه اطلاعات مذکور، مربوط تلقی خواهند شد. بنابراین، شناسایی ساز و کارهایی که بتواند به ایجاد معیارهای با قابلیت اتکا و کاهش تضاد منافع موجود بین ذینفعان کمک نماید، بسیار حائز اهمیت خواهد بود. این امر منجر به بحثهای متعددی شده است که موضوع حاکمیت شرکتی از اصلیترین آنهاست. حاکمیت شرکتی راهکاری جهت از بین بردن عدم تقارن اطلاعاتی موجود بین مدیران و سهامداران، از طریق تعدیل تضاد منافع، میباشد و یکی از مهمترین مکانیزمهای آن، بهبود ساختار هیأتمدیره میباشد (صدیقی، 1392).
از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیرموظف مستقل در هیأت مدیره شرکتها و عملکرد نظارتی آنها به عنوان افرادی مستقل، به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت کمک میکند. البته باید توجه داشت که مدیران اجرایی شرکت، نقش مهمی را در ایجاد ترکیب مناسبی از مدیران موظف و غیرموظف، در میان اعضای هیأتمدیره، ایفا میکنند. وجود چنین ترکیبی از عناصر اصلی یک هیأت مدیره کارآ و مؤثر محسوب میشود. زیرا در حالیکه مدیران موظف، اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیت شرکت ارائه میکنند، مدیران غیرموظف با دیدگاهی غیرحرفهای و بیطرفانه، در مورد تصمیمگیری مدیران مذکور به قضاوت مینشینند. بدین ترتیب هیأتمدیره شرکت با دارا بودن تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم، یک ساز و کار بالقوه توانمند حاکمیت شرکتی به حساب میآید (طالب نیا و تفتیان، 1388).
هیأتمدیره نقش مهمی را در راهبری (حاکمیت) شرکتها و سازمانها ایفا میکند. هیأتمدیره شرکت در برابر نظارت بر کیفیت محتوای اطلاعاتی سود مندرج در صورتهای مالی پاسخگو است، بنابراین، رفتار آنها، رفتار مدیران ارشد را به منظور تضمین اینکه اقدامات آنها مطابق با منافع سهامداران، سرمایهگذاران، بدهکاران و سایر اشخاص ثالثی که با شرکت در ارتباطند، کنترل میکند. برخی از محققان استدلال میکنند که هیأت مدیره کوچک در مقایسه با هیأتمدیره بزرگ کارآتر است و همچنین هیأتمدیره مستقل از کیفیت بالاتری برخوردار است زیرا آنها در برابر تأثیر نادرست مدیران از آسیب پذیری کمتری برخوردارند، در واقع هرچه ترکیب هیأتمدیره از اعضای برون سازمانی بیشتری تشکیل شده باشد، اطلاعات بهتری را ارائه خواهند داد، که ممکن است، این عمل بر کیفیت اطلاعات مالی و در نتیجه سود گزارش شده تأثیرگذار باشد (دیمیتروپولس و آستریو، 2013).
با توجه به مطالب عنوان شده در بالا، پرسشهای اصلی این تحقیق به صورت زیر مطرح میشوند:
1- آیا بین محتوای اطلاعاتی سود و ترکیب هیأتمدیره رابطهای وجود دارد؟
2- آیا بین کیفیت اطلاعات مالی (به موقع بودن اخبار خوب و بد) و نسبت اعضای غیرموظف هیأتمدیره رابطهای وجود دارد؟
3- آیا بین کیفیت سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأتمدیره رابطهای وجود دارد؟
- اهداف تحقیق
اطلاعات حسابداری یکی از منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیمگیریهای اقتصادی است. این اطلاعات عمدتاً در سه گروه صورتهای مالی، گزارشهای کمی و تجزیهوتحلیلهای خاص طبقهبندی میشوند. در تصمیمگیریهای اقتصادی هر یک از اطلاعات میتواند به تنهایی یا تواماً و یا حتی همراه با اطلاعات خارج از سیستمهای حسابداری بکار گرفته شود. بیشتر سرمایهگذاران و تدوینکنندگان قوانین اعتقاد دارند که برخی از ویژگیهای حاکمیت شرکتی (مانند وجود اعضای غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره و اندازه هیأت مدیره) به حفظ منافع سهامداران کمک نموده و هرگونه تضاد منافع بین آنها و مدیریت را کاهش میدهند. بهبود ساختار هیأتمدیره به عنوان یکی از مکانیزمهای حاکمیت شرکتی، از طریق همسو نمودن منافع مدیران و سهامداران، به سرمایهگذاران کمک مینماید و قابلیت اتکای اطلاعات مالی و همگرایی فرآیند گزارشگری مالی را تقویت میکند. بر اساس مطالعات اکتشافی و بررسی وضعیت موجود در بازار سرمایه ایران، چگونگی تأثیر ترکیب هیأتمدیره بر محتوای اطلاعاتی سود حسابداری از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین، اولین هدف ما در این تحقیق به صورت زیر میباشد:
1- بررسی رابطهی بین محتوای اطلاعاتی سود و ترکیب هیأتمدیره در شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران.
سود یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش بنگاههای اقتصادی است. به دلیل وجود محدودیتهای ذاتی در حسابداری ممکن است سود گزارش شده در صورتهای مالی منطبق با سود واقعی نباشد برای حل این مشکل از مفهوم کیفیت سود کمک گرفته شده است. مطالعات محققان نشان داد که مدیران جهت گزارش اخبار بد بر مبنای به موقع بودن، انگیزههای قابل توجهی دارند زیرا آنها میخواهند خود را در برابر مسئولیتهای قانونی ممکن حفاظت نمایند. لذا هدف بعدی ما دراین تحقیق بدین صورت مطرح میشود:
- بررسی رابطهی بین به موقع بودن اخبار خوب و بد در سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأتمدیره در شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران.
اگر مدیریت سود فرصتطلبانه با استفاده از سیستمهای نظارتی کنترل شود، سودهای حسابداری قابل اتکاتر و حاوی اطلاعات مفیدتری هستند. پیسنل و دیگران(2000)، نشان میدهند که نظارت قابل انتساب به حاکمیت شرکتی ظرفیت مدیران برای مدیریت سود را کاهش میدهد. نظارت قابل انتساب به حاکمیت شرکتی توانایی بهبود قابلیت اتکای سودهای حسابداری را دارد، بنابراین قابلیت اطلاع رسانی مفید سودهای حسابداری را بهبود میبخشد. حاکمیت شرکتی همچنین از طریق هم راستا کردن منافع مدیران و سهامداران و افزایش قابلیت اتکای اطلاعات مالی و درستی فرآیند گزارشگری مالی به سهامداران کمک میکند. هدف آخر ما در این تحقیق به صورت زیر مطرح میشود:
- بررسی رابطهی بین کیفیت سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره در شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران.
- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
نقش هیأتمدیره به عنوان یکی از مکانیزمهای حاکمیت شرکتی، در ادبیات مرتبط با آن بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در حاکمیت شرکتی، هدف، برخورداری از یک هیأتمدیره مؤثر و کارآ است و دستیابی به این هدف، مستلزم ارزیابی خصوصیات هیأتمدیره است. اثربخشی هیأت مدیره در شرایط مختلف از قبیل اندازه و ترکیب آن بیان شده است. ارزیابی کارآیی هیأتمدیره میتواند به سرمایهگذاران فعلی و بالقوه، تحلیلگران و تدوینکنندگان مقررات کمک بیشتری نماید. تحلیلگران روی ارائهی اطلاعات قابل اتکا به سرمایهگذاران و همین طور دستیابی به تصمیمات سرمایهگذاری سودآور متمرکز شدهاند. بنابراین، ارزیابی کیفیت هیأتمدیره میتواند عملکرد قابل توجهی را با در نظر گرفتن کیفیت صورتهای مالی و ارزش شرکت استنتاج نماید. علاوه بر این، تدوینکنندگان مقررات در برابر امنیت عملکرد درست بازار از طریق انتشار اطلاعات با ارزش به تمام اشخاص علاقهمند، پاسخگو هستند. در نتیجه، اطلاعات ناشی از حاکمیت شرکتی میتواند برای فعالان بازار و اعضای نظارتی سودمند باشد. هدف از ارائهی این تحقیق بررسی این موضوع است که چگونه کیفیت محتوای اطلاعاتی سود حسابداری سالانه بر اساس اندازه و ترکیب هیأتمدیره، در بازار سهام تهران متفاوت است. که بر اساس رابطهی بین حاکمیت شرکتی و مربوط بودن حسابداری، دو دلیل اصلی برای انگیزهی تحقیق پیرامون این رابطه وجود دارد: انگیزهی نخست ما به این دلیل است که این تحقیق از طریق بررسی ساختار حاکمیت شرکتی بر کیفیت محتوای اطلاعاتی اطلاعات حسابداری میتواند بینش بیشتری را در رابطه با موضوع شفافیت شرکت ارائه دهد. دومین دلیل برای تحقیق در این زمینه، افزایش اهمیت حاکمیت شرکتی دریافت شده از سوی سرمایهگذاران و تدوینکنندگان مقررات است. در نتیجه یافتههای این تحقیق میتواند برای فعالان بازار سرمایه با ارزش باشد چرا که آنها بینش اضافی و سودمندی را در رابطه با کیفیت مدیریتی شرکتها و تأثیر آنها روی مربوط بودن سود ارائه دهد. این تحقیق نخستین تحقیقی است که در بازار بورس تهران به بررسی ترکیبی ساختار هیأتمدیره بر محتوای اطلاعاتی سود میپردازد که میتواند به رشد تحقیقات مربوط به حاکمیت شرکتی اضافه شود.
– Gillan
– Dimitropoulos and Asteriou
فرم در حال بارگذاری ...