مدیران بانکها جهت مشارکت در طرحهای اقتصادی و یا پرداخت اعتبار به بنگاههای خصوصی نیازمند اطمینان خاطر بابت تضمین دریافت اصل و بهره تسهیلات پرداختی خویشند که این امر میسرنیست مگر با توانایی تفکیک شرکتها به دو بخش فعال و ورشکسته (در شرف ورشکستگی) از طریق بررسی سطح آستانه ورشکستگی آنها. در ادبیات مالی واژههای غیر متمایزی برای ورشکستگی وجود دارد برخی از این واژهها عبارتند از: وضع نامطلوب مالی، شکست، عدم موفقیت واحد تجاری، وخامت، ورشکستگی، عدم توان پرداخت دیون و غیره. گوردن در یکی از اولین مطالعات آکادمیک بر روی تئوری ورشکستگی، آنرا بهعنوان کاهش قدرت سودآوری شرکت تعریف میکند که احتمال عدم توانایی بازپرداخت بهره و اصل بدهیها را افزایش میدهد (Gordon ,1971). دان و براد استریت اصطلاح شرکتهای ورشکسته را اینگونه تعریف میکنند: واحدهای تجاری که عملیات تجاری خود را بهعلت واگذاری یا ورشکستگی یا توقف انجام عملیات تجاری یا زیان توسط بستانکاران متوقف میکنند (Strite & Dun, 2003).
نسبتهای مالی یکی ازابزارهای ارزیابی شرکتها توسط سرمایهگذاران ونیز ابزاری برای مدیریت واحد تجاری بهمنظورارزیابی وضعیت موجود و همچنین پیشبینی وضعیت آتی واحد تجاری است. نسبت یا شاخص مالی معیاری است که بهمنظورارزیابی شرایط مالی وعملکرد یک شرکت بکار میرود که با تجزیه و تحلیل و تفسیر این نسبتهای مختلف مالی توسط تحلیلگران زبده و با تجربه اطلاعات مفیدی از موقعیت مالی شرکت بدست خواهد آمد، در صورتیکه این اطلاعات را نمیتوان از صورتهای مالی بطورمستقیم استخراج نمود. درسالهای اخیر تحلیلگران مالی به این نتیجه رسیدهاند که مجموعهای از نسبتهای مالی را میتوان بهمنظور پیشبینی تداوم فعالیت مالی شرکت مورد استفاده قرارداد و با کمک مدل به پیشبینی وقایع مشخص درآینده میپردازند (کدخدایی،1382). مدلهای پیشبینی ورشکستگی درواقع ترکیبی ازنسبتهای مالی هستند که توسط تحلیلگران با تجربه طی سالهای زیادی درنقاط مختلفی از جهان مورد آزمون قرارگرفته و به دنیای علم و دانش عرضه شده اند. اسپرینگیت، زیمسکی، اوهلسون و آلتمن با استفاده ازروشهای علمی تجربی با ایجاد مدلهای پیشبینی ورشکستگی موفق به طراحی مدلهایی دراین زمینه شدند که به نام خود آنها معروف است. در این تحقیق پیشبینی ورشکستگی شرکتها به کمک مدلهای اسپرینگیت و زاوگین مورد بررسی قرارگرفته است از آنجایی که بررسی تمامی عوامل تأثیرگذار برورشکستگی شرکتها در مجال این تحقیق نمیگنجد و با توجه به اینکه هیچ یک از تحقیقات پیشین به تعیین رابطه میزان اعتبارات بانکی و سطح آستانه ورشکستگی شرکتها نپرداختهاند لذا تلاش شده است با جمعآوری اطلاعات و بررسی اسناد و مدارک در این پژوهش بتوان به پرسش زیر پاسخ داد:
چه رابطهای بین میزان اعطای تسهیلات بانکی و سطح آستانه ورشکستگی شرکتهای زودبازده در ایران وجود دارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
1ـ با توجه به اینکه از مهمترین دغدغه مدیران کسب سود و دستیابی به اهداف شرکتها و پشبرد برنامههای آن است انتخاب نرخ(مبلغ) مناسب تسهیلات بانکی میتواند در این مهم به آنها یاری رساند.
2ـ هیچ تحقیقی تاکنون به بررسی رابطه بین نرخ (مبلغ) تسهیلات بانکی و سطح آستانه ورشکستگی شرکتهای زودبازده در ایران نپرداخته است لذا این موضوع برای اولین بار در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
3ـ ضرورت ارزیابی و اندازهگیری عوامل موثر بر ورشکستگی براساس مدلهای اسپرینگیت و زاوگین در شرکتهای زودبازده در ایران.
4ـ کمک به مدیران بانکها برای تعیین انواع شرکتها از نظر احتمال ورشکستگی جهت تصمیم برای اعطا یا عدم اعطای تسهیلات به آنها.
5ـ استفاده از تجزیه و تحلیل نسبتها در مدلهای اسپرینگیت و زاوگین در پیشبینی بحرانهای مالی شرکتها.
1-4 اهداف تحقیق
هدف اصلی
تعیین رابطه میان میزان تسهیلات اعطایی بانکها و سطح آستانه ورشکستگی شرکتهای زودبازده.
اهداف فرعی
- تعیین رابطه بین میزان تسهیلات اعطایی بانکها و سطح آستانه ورشکستگی بر اساس مدل اسپرینگیت
- تعیین میزان تسهیلات اعطایی بانک ها و سطح آستانه ورشکستگی بر اساس مدل زاوگین
1-5 سوالات تحقیق
سوال اصلی:
چه رابطهای بین میزان تسهیلات اعطایی بانکها و سطح آستانه ورشکستگی شرکتهای زودبازده وجود دارد؟
سؤالات فرعی:
- چه رابطهای بین میزان تسهیلات اعطایی بانکها و سطح آستانه ورشکستگی بر اساس مدل اسپرینگیت در شرکتهای زودبازده وجود دارد؟
- چه رابطهای بین میزان تسهیلات اعطایی بانکها و سطح آستانه ورشکستگی بر اساس مدل زاوگین در شرکتهای زودبازده وجود دارد؟
. Beaver, W.H.(1966)
. Altman, E.I.(1968)
.Springate, Gord, L.V. (1978)
.Ohlson, J.A. (1980)
. Zmijewski Mark.E (1984)
فرم در حال بارگذاری ...