رضایت زناشویی
احساس خشنودی، رضایت و لذت توسط زن یا شوهر زمانی که همه جنبه های ازدواج خود را در نظر می گیرند. رضایت یک متغیر نگرشی است. بنابراین یک خصوصیت فردی زن و شوهر محسوب می شود. طبق تعریف مذکور رضایت زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذتبخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی خود دارند (دینر، آمونس، لارسون و گریفن[۸]، ۲۰۱۳).
سرسختی روانشناختی
سرسختی عبارت است از ترکیبی از باور ها در مورد خویشتن و جهان که از سه مؤلفه تعهد ، کنتر ل و مبارزه جویی تشکیل می شود (کوباسا[۹] ، ۱۹۸۸).
۱-۷-تعریف عملیاتی متغیرها
کمال گرایی: در این پژوهش توسط مقیاس کمال گرایی اهواز نجاریان، عطاری و زرگر (۱۳۷۸) سنجیده شد. این پرسش نامه دارای ۲۷ سئوال است.
سرسختی روانشناختی: در این پژوهش توسط پرسش نامه سرسختی روانشناختی اهواز کیامرئی و نجاریان (۱۳۷۶) بررسی گردید. این پرسش نامه شامل ۲۷ماده است.
رضایت زناشویی: این متغیر توسط مقیاس سازگاری زناشویی اسپینر[۱۰](۱۹۷۶) سنجیده شد ودارای ۳۲ سوال است.
فصل دوم
مفاهیم، نظریه ها، سابقه پژوهش
۲-۱ کمال گرایی
۲-۱-۱ تاریخچه کمال گرایی
انگیزه کمال و تأثیر آن در طول تاریخ مورد بررسی همه جانبه و گسترده توسط فلاسفه و روانشناسان به ویزه نظریه پردازان رویکرد روانکاوی قرار گر فته است . هر چند کمال گرایی سابقه طولانی دارد اما پزوهش های تجربی اندکی برای بررسی این سازه انجام شده است . ولی در سال های اخیر میزان این بررسی ها رو به رشد بوده است . اگر چه بر اساس شواهد موجود تفاوت های فردی زیادی در کمال گرایی وجود دارد ، اما مهم ترین مشخصه های کمال گرایی ، داشتن اهداف بلند پروازانه ، جاه طلبانه ، مبهم و غیر قابل وصول و تلاش افراطی برای رسیدن به این اهداف است و با کاوش دقیق در روحیان انسان در می یابیم که انسان دوست دار خوبی و کمال طلبی است. بدیهی است این تمایل انسان یعنی انسان کامل و بی عیب بودن به نفسه ایرادی ندارد. در همین حال انگیزه کمال و تأثیر آن بر رفتار انسان در طول تاریخ به صورت همه جانبه و گسترده ای اوسط روان شناسان به ویژه نظریه پردازان رویکرد در روان کاوی ، مورد بحث قرار گرفته است. برای مثال آدلر[۱۱] (۱۹۵۶) اشاره می کندکه تلاش برای کمال گرایی یک جنبه ذاتی انسان است. هورنای[۱۲] (۱۹۹۵) از سوی دیگر بر کمال گرایی روان نژند و طفره رفتن به دلیل ترس کمال گرایان از شکست خاص می شود، تمرکز دارد. اخیراً محققانی مانند بلیت[۱۳] (۱۹۹۵) بیان کرده اند: نیاز شدید به موفق شدن و اجتناب از انتقاد دیگران و دوری جستن از ظهور عیب و نقص های افراد کمال گرا را وادار به انجام فعالیت های مداوم و سخت به منظور دست یابی به موفقیت می کند، ولی اغلب زندگی آنها نسبت به انتقاد های دیگران و اندیشیابی افراطی و در عین حال می تواند دلیل خشنودی بسیار نا چیزی از این دستاورد ها گردد و منجر به صدمه پذیری نسبت به انتقادات و شکست ها شود. به دلیل ضرورت حفظ چهره ای توانا و کمال گرای خویش و دیگران، چنین افرادی به طور مداوم در تلاش هستند تا جایگاه خودشان را ثابت نگه دارند. بنابراین همیشه خود را تحت آزمایش می بینند و بر هر نوع شکست و انتقاد احساس نا امنی و آسیب پذیر بودن و اغلب از رو آوردن به سوی دیگران و کمک خواستن از آنها حتی از نزدیک ترین دوستان خویش برای کمک و سهیم شدن در نا راحتی های خود عاجزند (هاسل[۱۴]، ۲۰۰۹).
روانشناسان در همان اول قرن بیستم در پی مفهوم کمال گرایی بودند و در همین راستا از واژه ی perfect که به معنی: عالی و بی عیب و نقص و درست است استفاده کردند و به این ویژگی Perfectionism گفتند، یعنی گرایش افراطی به بی عیب و نقص بودن . روانشناسان ایرانی اما واژه درستی در برابرش نداشتند، بعضی ها می گفتند کامل گرایی چندان مطلب را نمی رساند، بعضی ها بی نقص گرایی را مناسب می دانستند، که یک ملغمه نا زیبا از واژه های عربی و فارسی است . و این بود که همه، از وجه مذهبی، عرفانی و نهایتاً وجه مثبت کلمه کمال منصرف شدند و حال کمال گرایی ترجمه جا افتاده Perfectionism است(تری و آونز[۱۵]، ۲۰۱۲).
۲-۱-۲ تعاریف کمال گرایی
سازه کمال گرایی در دهه ی اخیر مورد توجه پژوهشگران بسیار قرار گر فته است و هر کدام به مقتضای دیدگاه خود از آن تعریفی ارائه داده اند، با این وجود، اکثر محققان به این توافق رسیده اند که معیار های بالا برای عملکرد مفهوم اساسی کمال گرایی است (دنولت[۱۶]، ۲۰۱۰).
کمال گرایی در یک تعریف به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدن افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود( احمدپور، ۲۰۰۹).
در تعریف دیگر کمال گرایی را به این شکل تعریف می کنند: گرایش افراطی فرد به بی عیب و نقص بودن ، کوچک ترین اشتباه خود را گناهی نا بخشودنی پنداشتن و مضطربانه انتظار پیامد های شوم شکست را کشیدن(نوربالا و باقری یزدی، ۲۰۱۳). افراد کمال گرا معیار های بسیار بالایی را برای موفقیت در نظر می گیرند و اگر به آن اهداف بلند پروازانه نرسند ، خودشان را شکست خورده می دانند. آنها نسخه همه اتفاق های دنیا را با قانون همه یا هیچ می پیچند. برای کمال گرا ها نتیجه هر کاری یا شکست کامل است یا موفقیت کامل. دانش آموزی که موقع انتخاب رشته دانشگاهی، فقط دانشگاه تهران را وارد برگ انتخاب رشته می کند، ورزشکار یا مربی ای که همه مساوی گرفتن ها را یک شکست مفتضح می داند ؛ همه و همه نمونه های افراد کمال گرا هستند(بشارت، ۲۰۱۰).
در یک تعریف کمال گرایی نیاز شدید برای پیشرفت است و این گرایش به صورت معیار های شخصیتی بالا و غیر واقع بینانه آشکار می شود(سابونچی و لانچ[۱۷]، ۲۰۱۲).
دنولت (۲۰۱۲) کمال گرایی را به دو بعد کمال گرایی بهنجار و کمال گرایی روان نژندانه تقسیم می کند. وی معتقد است کمال گرایی روان نژاندانه عبارت است از : نگرانی زیاد در مودر ارتکاب اشتباه و ترس از قضاوت های دیگران .
در یک تعریف دیگر کمال گرایی را به عنوان مجموعه ای از معیار های بسیار بالا برای عملکرد که با ارزش یابی های انتقادی همراه است تعریف کرده است(بشارت، محمدی، پورنقاش و حاتمی، ۱۳۸۸).
در تعریف دیگر کمال گرایی عبارت است از گرایش فرد به داشتن مجموعه ای از معیار های بالای افراطی و تمرکز بر شکست ها و نقص ها در عملکرد است (ابراهیم زاده، ۱۳۸۵).
۲-۱-۳ نظریه ها، دیدگاه ها و ابعاد کمال گرایی
۲-۱-۳-۱ ابعاد کمال گرایی
هیویت و فلت (۱۹۹۱، به نقل از بشارت، ۱۳۸۱) مطرح نمود که کمال گرایی از سه بعد مجزا تشکیل شده است. شامل (کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی القا شده اجتماعی)
۱- کمال گرایی خود مدار
یک مؤلفه انگیزشی است که شامل کوشش های فرد برای دست یابی خویشتن کامل می باشد. در این بعد کمال گرایی افراد دارای انگیزه قوی برای کمال معیار های بالا غیر واقعی، کوشش اجباری و دارای تفکر همه یا هیچ و رابطه با نتایج بصورت موفقیت های تام یا شکست های تام می باشند. بر عیوب و شکستت های گذشته خویش تمرکز می کنند و معیار های شخصی غیر واقعی را در سر تاسر حوزه رفتاری خود تعمیم می دهند. این افراد به حد افراطی مو شکاف و اقتصاد گر هستند، به طوری که نمی توانند عیوب و اشتباهات یا شکست های خود را در جنبه های مختلف زندگی بپذیرد.
۲- کمال گرایی دیگر مدار
بعد مهم دیگر کمال گرایی شامل عقاید و انتظارات در مورد قابلیت های دیگران است. کمال گرایی دیگر مدار یک بعد بیان فردی است که شامل تمایل داشتن معیار های کمال گرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت بسیاری دارند. از آنجایی که کمال گرایی دیگر ندار با عدم اعتماد و احساس خصوصیت نسبت به دیگران همراه می باشد، این بعد کمال گرایی ممکن است به روابط بین شخصی دشوار منتهی می گردد.
۳- کمال گرایی القا شده اجتماعی
این بعد، از بیان فردی دیگران ساخته شده است. عقیده ای است که دیگران انتظار اغراق آمیز و غیر واقعی را بر شخص اعمال می کند اگر چه برآوردن آنها مشکل است، ولی شخص باید به این استاندارد ها قائل آیند تا مورد پذیرش دیگران قرار گیرد. چون این معیار های افراطی از طرف دیگران به عنوان معیار های تحصیل شده خارجی تجزیه می شوند این احساس در فرد به وجود می آید که غیر قابل کنترل هستند و منجر به احساس شکست، اضطراب ، خشم درماندگی، نا امیدی می شود، که با تفکرات خود کشی و افسردگی مرتبط می گردند و با سطوح بالای کمال گرایی القا شده اجتماعی و بر خورد با معیار های دیگران نگران می شوند. آنها از ارزیابی منفی دیگران می ترسند و از عدم تأیید دیگران اجتناب می کنند و اهمیت بیشتری برای دستیابی توجه دیگران نشان می دهند.
۲-۱-۳-۲ نظریه های کمال گرایی
۲-۱-۳-۲-۱ نظریه فروید[۱۸]
فروید (۱۶۷۵؛ به نقل از نجاریان و رحمی، ۱۳۸۹) این تئوری را بیان می دارد؛ کمال گرایان پایبند به قوانین اخلاقی شدید می باشند، بدین معنا که محرک اصلی در زندگی آنها خوشبختی نیست، بلکه تکامل یافتن و برتری یافتن است. زندگی آنها در یک سلسله (حتماً باید فلان کار را انجام داده باشد) خلاصه می شود. آنها باید در هر کاری به حد کمال برسند و بهترین نحو آن را انجام دهند و گرنه راضی نخواهند بود. شخصی با این خصوصیات باید در قضاوت صد در صد اشتباه نکند. اگر این گونه افراد به ایده آل های خود ساخته و بسیار دشوار خود نرسند، اضطراب و احساس تحقیر به آنها دست خواهد داد و خود را سرزنش می کنند. نه تنها برای این که در حال حاضر موفق به رسیدن به ایده آل های خود نیستند، بلکه برای شکست هایی که در گذشته نیز در این راه نصیب آنها شده است. حتی اگر این افراد تحت شرایط دشواری قرار گیرند؛ احساس می کنند که این عوامل نباید از رسیدن به مقاصد آنها جلو گیری بنماید، زیرا که به تصور خود باید به آنقدر قوی باشند که بتوانند تمام سختی ها را تحمل کنند.
۲-۱-۳-۲-۲ نظریه کاری هورنای
هورنای در تحلیل خود از نظریه فروید اظهار می دارد : به نظر فروید ، روان رنجور ها به وسیله کشش یا احتیاج به کامل بودن دائم، به طرف هدف رانده نمی شوند، بلکه آنها احتیاج دارند، به وانمود کردن یا تظاهر نمودن به این که در جست و جوی کمال هستند. البته درست است که این افراد به واسطه ی داشتن قوه ی (فرا خود) ظاهراً خود مختاری و استقلال زیادی تری از خود نشان می دهند، تا انواع دیگر روان نژند ها. ولی این استقلال نتیجه ی عصیان و عناد است، نه نتیجه سلامت فکر . این افراد با وجود تظاهر به استقلال فکری و عاطفی بسیار کم اراده بوده و دائما برای اخذ تصمیم به دیگران متکی می شوند . یعنی این که احساسات و افکار و رفتار آنها بر اساس آنچه حس می کنند، دیگران از آنها انتظار دارند، می باشند. همچنین به شدت روی عقاید دیگران نسبت به خود حساب می کنند و این که دیگران آنها را اشخاص کامل و بی عیب و نقص بدانند، بسیار برای آنها حائز اهمیت است. البته ، تمایل انسان به حفظ ظاهر و نیاز او به کامل بودن امری طبیعی است ولی آنچه در شخص روان نژند مورد بحث و قابل توجه است، این است که این تظاهر به قدری اغراق آمیز می شود که همه ی شخصیت او مبدل به یک ماسک می شود، به طوری که احتیاجات واقعی او تحت الشعاع میل قرار می گیرد . تمایل به کامل بودن ممکن است به صورت های مختلفی که مورد پسند اجتماع است ظاهر گردد: از قبیل نظم و ترتیب ، پاکیزگی، پشتکار، لیاقت ، سخاوت، مهارت در کار های هنری ، عملکرد های متفاوت و امثال آن . در این که در کدام یک از این موارد شخص میل به تکامل پیدا می کند، به عوامل مختلف بستگی دارد . از قبیل : استعداد های فکری ، و بالاخره نوع اضطرابی که به وسیله کامل بودن ، موفق شدن ، از شدت آن کاسته می شود( هورنای، ۱۹۵۴؛ به نقل از نجاریان و مقدم، ۱۳۹۳).
یکی از عواملی که باعث می شود (خود واقعی) که طور طبیعی رشد نکند، این است که چون مهم ترین احتیاج کودک و در شرایط نا مساعد از بین بردن اضطراب ، رفع تضاد و آرامش درونی است، دیگر چندان توجهی به احساسات، تمایلات و علایق و آرزو های واقعی و اصیل خود ندارد و به دنبال این است که خود را از آزار دیگران در امان نگه دارد. در نتیجه از وجود خود واقعی غافل و بی خبر می گردد . نهایت این که فرد راه حل همه مشکلاتی که تا کنون برای او ایجاد شده در تخیل و تصور جستجو می کند، یعنی به این طریق موفق می شود که اولاً خود را بر جسته تر از دیگران تصور می کند و احساس کوچکی و حقارت خود را تسکین دهد : ثانیاً سعی می کند تخیل و تضاد های خود را حل نماید، بدین معنی که در تصور ایده آلی که از خودش ترسیم کرده هیچگونه تضاد نمی بیند. از سوی دیگر چون فرد نمی تواند، خود فعلی را آن طور که هست، تحمل کند، خود ایده آل خود را کم و بیش را متعلق به خود تصور می کند . از خود انتظار دارد که باید به هر طریقی که شده به خود ایده آل برسد ، اما چون خود ایده آلی اساس واقع ندارد و بسیار بالا و بی نقص است ، شخص هرگز نمی تواند به آن برسد . این است که با خودش دشمن می شود، عناد و کینه می ورزد . فرافکنی در این خود بدین طریق صورت می گیرد ، که همان انتظار بلند پروازی هایی که از خودش انتظار دارد از دیگران هم پیدا کند . یعنی از آنها می خواهد که آیده آل باشند و چون نیستند آنها را هم خیلی پست و حقیر و ناقص می بیند (هورنای، ۱۹۵۴؛ به نقل از نجاریان ، عطاری و زرگر، ۱۳۸۸).
۲-۱-۳-۲-۳ نظریه آدلر
آدلر (۱۹۳۷؛ به نقل از هرمزی نژاد، ۱۳۸۰) ابتدا از میل به قدرت به عنوان نشانه ای از تلاش های ارگانیسم برای سازگار شدن با احساس درماندگی حاصل از تجارب کودکی سخن می راند، این اصرار تدریجاً به تأکید در مورد تلاش برای برتری یافتن تبدیل شد. برتری جویی در نظر آدلر از احساس حقارت ریشه می گیرد و از نظر او این دو از یکدیگر تفکیک نا شدنی هستند. نکته مهم این است که مقصود آدلر از برتری جویی، تسلط بر دیگران و کسب امتیازات اجتماعی و نظایر آن نیست، بلکه وحدت بخشیدن به شخصیت است . آدلر عقیده تلاش برای برتری را به عنوان واقعیت اساسی زندگی به شمار می آورد . برتری هدف نهایی است که در جهت آن تلاش می کنیم . منظور او برتری به مفهوم عادی این کلمه نبود و این مفهوم ربطی به عقیده برتری نداشت. تلاش برای بهتر بودن از دیگران و گرایش خود پسندانه یا سلطه جویانه یا عقیده ی کاذب نسبت به توانایی و موفقیت ها نیست . منظور آدلر از این مفهوم تلاش برای کمال و واژه ی کمال که از کلمه لاتین به معنی کامل کردن یا تمام کردن است. بنابراین آدلر پیشنهاد کرد که ما در تلاش جهت کامل کردن خودمان برای برتری می کوشیم. این هدف فطری یعنی تلاش در جهت کامل شدن به سوی آینده جهت گیری شده است. در حالی که فروید معتقد بود که رفتار انسان به وسیله گذشته تعیین می شود یعنی به وسیله غرایز و تجربیات کودکی، آدلر انگیزش انسان را بر حسب انتظارات برای آینده می دید. وی مدعی بود که ما نمی توانیم به غرایز یا تکانه های اولیه به عنوان اصولی توجیهی متوسل شویم . فقط هدف نهایی برتری یا کمال است، ولی تلاش برای دستیابی به آن در شکل روان رنجور می تواند با گرایش به قدرت و کنترل دیگران خود نمایی کند. ولی در شکل بهنجار می تواند به صورت نیروی محرکه ای جهت ارتقا به سوی اتخاذ و کمال باشد.
۲-۱-۳-۲-۴ نظریه ی پرلز[۱۹]
پرلز معتقد است، سائق انسان را وضعیت هایی نا تمام یا گشتالت های نقاص معین می کند و می گوید: هر موجود زنده ای به تمایلات و کمال گرایش دارد، هر چه این گشتالت به کمال گراییدن را باز دارد یا بگسلد برای موجود زنده زیان آور است و به وضعیت نا تمام می انجامد که بی تردید محتاج به پایان رسیدن (تمام و کمال شدن) است. پرلز نظر خود را در خصوص کمال گرایی در قالب سطور حاوی پند و اندرز این گونه بیان می کند :
ای یار کمال طلب نباش کمال طلبی زجر و نفرین است، بیم آن داری مبادا هدف را درست نبینی اما بگذری تا خود کاملی
ای یار از اشتباهات نهراس اشتباهات گناه نیست ، اشتباهات راه های متفاوت انجام دادن کار است بسا که آفریننده تر تازه هم باشد .
از افراط و تفریط حذر کن هم از کمال طلبی و هم مداوای آنی شادمانی آنی و هوشیاری آنی هراس(پرلز، ۱۹۸۰؛ به نقل از والان، ۲۰۱۳).
۲-۱-۴ عوامل موثر بر کمال گرایی
وراثت و عوامل زیست شیمیایی
شواهد واضح و مستقیمی در مورد اینکه کمال گرایی علت ژنتیکی و زیست شیمیایی دارد، وجود ندارد(والان، ۲۰۱۳).
یادگیری
اگر شما کمال گرا هستید، احتمالاً در کودکی یادگرفته اید،که دیگران با توجه به کارایی شما در انجام کارها به شما بها می دهند، درنتیجه احتمالاً شما یادگرفته اید درصورتی به خود بها دهید که مورد قبول دیگران واقع شوید. این امر میتواند شما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از این گونه انتقادات ، سبب میگردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید. اگر چنین باشد در آن صورت شما بجای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارید. کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرانهای اشاره میکند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ، به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته میشود. به هر حال مطالعات اخیر نشان میدهند که نگرش کمال گرایانه موجب اختلال در موفقیت میشود. آرزوی کامل بودن هم احساس رضایت از خودتان را از شما میگیرد و هم شما را بیش از سایر مردم (کسانی که اهداف واقع گرایانهای دارند) ، در معرض ناکامی قرار میدهد(فریدمن و بوث، ۲۰۱۱).
دور معیوب (سیکل معیوب) در روند کمال گرایی
نگرش کمال گرایانه، یک دور معیوب را بوجود میآورد. افراد کمال گرا ، نخست مجموعهای از اهداف غیر قابل دسترس را ردیف میکنند. در گام بعدی در رسیدن به این اهداف شکست میخورند، زیرا دسترسی به آن اهداف غیر ممکن میباشد. در گام بعدی، زیر فشار میل به کمال و ناکامی مزمن غیر قابل اجتناب ناشی از آن ، خلاقیت و کارآمدی آنها کاهش مییابد. و بالاخره این روند، افراد کمال گرا را به انتقاد از خود و سرزنش خود هدایت میکند، که نتیجه این روند نیز عزت نفس پایین میباشد. این مسایل، احتمالا اضطراب و افسردگی نیز به همراه خواهد داشت. در این موقعیت افراد کمال گرا بطور کامل در این لحظه، تنها ، اگر سختتر کار کنم، موفق خواهم شد. چنین افکاری ، مجددا منجر به یک دور کامل معیوب میگردد. چنین دور معیوبی با نگاهی به نحوه روابط بین فردی افراد کمال گرا، میتواند بهتر ، قابل تشریح باشد. افراد کمال گرا معمولا عدم پذیرش و طرد شدن از سوی دیگران را پیش بینی و از آن میترسند. با این ترس ، آنها در مقابل انتقاد دیگران حالت دفاعی به خود میگیرند و از این طریق دیگران را ناکام و از خود دور میسازند. کمال گراها بدون اینکه متوجه این موضوع باشند، همچنین معیارهای به شدت غیر واقع گرای خود را از دیگران نیز انتظار داشته و در نتیجه نسبت به دیگران متوقع و منتقد میگردند. در نهایت ، ممکن است، افراد کمال گرا ، به دیگران اجازه ندهند که شاهد اشتباهاتشان باشند. آنها این نکته را در نظر نمیگیرند که خود افشایی این فرصت را به آنها میدهد که دیگران به چشم یک انسان به آن نگاه کرده و دوستشان بدارند. بدلیل وجود این دور (سیکل) معیوب ، افراد کمال گرا ، غالبا در داشتن روابط نزدیک با افراد دچار مشکل هستند و به همین خاطر رضایت کمتری از روابط بین فردی خود دارند (گروث و آیسنک، ۲۰۰۹).
تلاش (پشتکار) سالم
فرم در حال بارگذاری ...