وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی روش‌های تربیتی دو پیامبر برگزیده الهی (حضرت ابراهیم (ع) و حضرت محمد (ص)) مبتنی بر آموزه‌های توحیدی از منظر قرآن ۹۳- قسمت ۹

 
تاریخ: 20-07-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

۴٫مؤمن در طول زندگی با سختی، گرفتاری، تنهایی و غربت روبرو می‌شود زیرا مردم ارتباط خود را با او قطع می‌کنند و او را مسخره و تکذیب می‌کنند و در دنیایی غیر از دنیای او به سر می‌برند. ایجاست که مؤمن به تنگ می‌آید و تاب از کف می‌دهد، به گونه ای که عقل او از پویایی و نفس او از پیشروی و اراده او از پایداری و ایستادگی باز می‌ماند و در نهایت به ناامیدی ، بد بینی و احساس ضعف و شکست می‌ انجامد. آنچه این حالت را درمان می‌کند و به انسان گشادگی سینه می‌بخشد و امید، سر زندگی، پویایی و انگیزه برای تلاش در راه بندگی و جهاد در راه خدا را به او باز می‌گرداند، یاد خدا و احساس حضور او در زندگی است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
آیات متعددی از قرآن کریم برای دل گرمی و آماده سازی پیامبر در برخورد با سختی‌ها، تکذیب‌ها و مسخره گری‌ها نازل شده است:
فَاصبِر عَلَی مَا یَقُولُونَ وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ قَبلَ طُلُوعِ الشَّمسِ و قَبلَ غُروبِهَا وَ مِن ءانَاءِ الَّیلِ فَسَبِّح وَ أَطرافَ النَّهارِ لَعَلَّکَ تَرضَی
پس بر آن چه می‌گویند شکیبا باش و پیش از برآمدن آفتاب و قبل از فرو شدنِ آن، با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح‌گوی و برخی از ساعات شب و حوالی روز را به نیایش پرداز، باشد که خشنود گردی.
فَاصبِر إنَّ وَعدَاللهِ حَقٌ و استَغفِر لِذَنبِکَ وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ بِالعَشِیِّ وَالإبکارِ
پس صبر کن که وعده خدا حق است و برای گناهانت آمرزش بخواه و در شامگاهان و بامدادان به حمد پروردگارت بپرداز.
فَاصبِر عَلَی مَا یَقُولُونَ وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ قَبلَ طُلُوعِ الشَّمسِ و قَبلَ غُروبِ وَ مِن الَّیلِ فَسَبِّحهُ وَ أَدبارَ السُّجُودِ
و برآنچه می‌گویند صبر کن و پیش از بر آمدن آفتاب و پیش از غروب به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و بخشی از شب و در پس سجده ها او را تسبیح گوی.
نگرش مؤمن به زندگی
مؤمن درک جامع و فراگیری از موجودات و پدیده‌های زندگی دارد، به گونه‌ای که همه ابعاد هستی را از نظر مبدأ و غایت و سنت‌های حاکم بر زندگی در بر می‌گیرد. در این نگرش همه جانبه و فراگیر، هر چیزی ارزش واقعی خود را دارد، نه خوار و بی ارزش خوانده می‌شود، نه پرستش می‌گردد.
در تمدن‌های مادی و حتی تمدن مادی معاصر، دو رویکرد متفاوت در برخورد با پدیده‌های زندگی شکل گرفته است، که هر دو نتیجه طبیعی نگاه مادی به هستی است:
رویکرد نخست مبتنی بر پرستش جلوه‌های زندگی به ویژه لذت‌ها و هوس‌هاست؛ از این رو دنیا پرستی جای گزین طبیعی خداپرستی و دل بستگی به دنیا جای گزین دل بستگی به خدا و حقایق هستی می‌گردد.
رویکرد دوم زندگی را خوار، بی ارزش ، پوچ وبدون مبدأ و غایت وجودی می‌شمارد که در نتیجه آن، انسان در این دنیا احساس غربت، پوجی، سرگردانی و نگرانی می‌کند.
اما انسان مؤمن در پرتو ارتباط با خدا و تعامل با هستی در چارچوب جهان بینی اسلامی هر یک از پدیده‌های هستی و زندگی را در جایگاه طبیعی خود قرار می‌دهد و برای هر چیزی در حد قابلیت آن ارزش قایل است.
مؤمن از یک سو همه جلوه های این دنیا را أعراض وجود اگر چنین تعبیری درست باشد می‌داند، چرا که تنها حقیقت کامل و تامّ وجود خداوند متعال است و دیگر موجودات همه فنا پذیرند و هیچ یک از جلوه های زندگی از جمله ثروت ،همسر و فرزند هیچ ارزشی ندارند، مگر از این جهت که نعمت های الهی و اسباب خیر هستند؛ از این رو امکان ندارد مؤمن این امور را بپرستد و اجازه دهد قلب و فکر او را تسخیر کرده، جای گزین یاد خدا شومد ،ازسوی دیگر مؤمن جهان هستی را آفریده خداوند و همه پدیده‌های زندگی را نعمت الهی می‌داند که می‌تواند راه و ابزاری برای رسیدن به سعادت ابدی و خشنودی خداوند باشد و از این رو هیچ گاه زندگی را خوار و بی ارزش نمی‌شمارد و با آن به عنوان امری پوچ و بی معنا برخورد نمی‌کند.
همچنین بر این باور است که این دنیا مرحله‌ای از زندگی است که انسان در آن امتحان می‌شود تا نقش معینی را ایفا کند و باورها و رفتارهای خاصی را دنبال نماید. زندگی از نگاه مؤمن به معنای دست کشیدن از ارزش‌ها، فرو رفتن در لذت ها و پیروی از شهوات نیست. رویکرد انسان مؤمن به زندگی را می‌توان در سه امر زیر خلاصه کرد:
۱٫این دنیا نعمت و خیر الهی است که خداوند به این موجود فقیر و ضعیف (انسان) ارزانی داشته است. چنین نگرشی نه تنها انسان را به شکر وامی دارد، بلکه خوش بینی و سازگاری عاطفی با آن را نیز در او به وجود آسمان‌ها. برخی از مردم به نعمت های الهی (از جمله ثروت، همسر و فرزند) بدبین و بدگمان هستند، زیرا آنها را دام شیطان و ابزار فریب و نیرنگ او می‌پندارند، اما این پنداری نادرست است، چرا که همه اینها از نعمت های خداوند و مایه خیر و برکت هستند و به خودی خود دام شیطان نمی‌باشند، بلکه دلبستگی به آنهاست که انسان را در دام شیطان گرفتار می‌سازد.
۲٫این دنیا مرحله کوتاهی از حیات انسان و زمینه ساز زندگی جاوید است. کوتاهی و ناپایداری از ویژگی های این دنیاست و به همین جهت آن را دنیا نامیده‌اند، زیرا پست تر از آن است که قلب مؤمن را تصرف کند و محبوب و معشوق او قرار گیرد.
قرآن کریم و پیشوایان معصوم (علیه السلام) اهمّیّت فراوانی به پرورش این نوع نگرش در انسان داده‌اند، چرا که این نگرش اوجِ عواطف ایمانی و از ویژگی های مؤمن است:
أَرَضیتُم بِالحَیَاهِ الدُّنیا مِنَ الأَخِرَهِ فَما مَتَاعُ الحَیَاهِ الدُّنیا فِی الأَخِرَهِ إلَّا قَلیلٌ
آیا به جای آخرت به زندگی دنیا دل خوش کرده اید؟ متاع زندگی دنیا در برابر آخرت جز اندکی نیست.
إِنَّما مَثَلُ الْحَیاهِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
در حقیقت مثل زندگی دنیا بسان آبی است که آن را از آسمان فرو ریختیم، پس گیاه زمین از آنچه مردم و دام ها می خورند با آن در آمیخت تا آنگاه که زمین پیرایه خود را بر گرفت و آراسته گردید و اهل آن پنداشتند که آنان بر آن قدرت دارند ، شبی یا روزی فرمان [ویرانی] ما آمد و آن را چنان درو کردیم که گویی دیروز وجود نداشته است. این گونه نشانه‌ها [ی خود] را برای مردمی که اندیشه می‌کنند به روشنی بیان می‌کنیم.
… وَ فَرِحُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَهِ إِلاَّ مَتاع‏
…وآنان به زندگی دنیا شاد شدند، در حالی که زندگی دنیا در [برابر] آخرت جز بهره ای [ناچیز] نیست.
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاهِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ کانَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقْتَدِراً الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً
و برای آنان زندگی دنیا را مَثَل بزن که مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستادیم و به آن گیاه زمین [سرسبز می‌شود و] در هم فرو می‌رود، امّا بعد از مدّتی [چنان] خشک می‌شود که بادها پراکنده‌اش می‌سازند و خداست که بر همه چیز تواناست مال و فرزندان زیور زندگی دنیایند و ارزش های ماندگار نزد پروردگارت، بهتر و امیدبخش ترند.
وَ ما هذِهِ الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ
این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست و زندگی حقیقی همانا [در] سرای آخرت است، ای کاش می دانستند.
علاوه بر این آیات دیگر و روایات بسیار زیادی نیز در این دنیا را فناپذیر و محل عبور و مقدمه رسیدن به آخرت معرفی کرده اند. البته هدف از این همه تأکید و سفارش این نیست که این مسئله واضح به مسلمانان فهمانده شود، بلکه این است که مسلمانان به این امرِ مهم توجه و آگاهی یابند و آن را با همه وجود خود احساس نمایند تا بینش فکری روشنی در آنان پدید آید و آنان را به راه راست هدایت کند و انگیزه ای برای کار و فعالیّت آنان شود.
پی بردن به حقیقت زندگی این دنیا و توجه به فناپذیری و گذرا بودن آن تنها راه رسیدن به سعادت است، زیرا وابستگی به جلوه های این دنیا و تلاش برای به دست آوردن آن، گاه انسان مؤمن را به تباهی می کشاند، به گونه‌ای که آرزوهای دور و دازی در سر می‌پروراند و به دنبال موقعیت اجتماعی، خوش نامی و برانگیختن ستایش مردم می‌رود و غرق در زندگی دنیا می‌شود و حتی با برادران دینی خود بر سر اموری بی ارزش به نزاع برمی‌خیزد. چرا؟ چون در این حالت به توجه و عواطف دیگران نیازمند است و از یک جهان بینی کلی و فرا گیر که هدایتگر او در جهت تشخیص ارزش های والای ایمانی از ارزش های ناچیز باشد بی بهره است. برای انسان مسلمان و هر انسان دیگری مشکل است که بتواند درکی فراتر از دایره احساسات و واقعیت‌های بیرونی داشته باشد.
اعتقاد به گذرا و فانی بودن این دنیا تنها در کارهای روزمره نمود نمی‌یابد، بلکه در تحمل ستم‌ها، نادانی‌ها و تمسخرهای مردم نیز تأثیر بسزایی دارد؛ از این رو قرآن کریم در راستای آماده سازی پیامبر(ص) در موارد متعدد بر این نکته تأکید کرده است:
وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمیلاً وَ ذَرْنی‏ وَ الْمُکَذِّبینَ أُولِی النَّعْمَهِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلیلاً إِنَّ لَدَیْنا أَنْکالاً وَ جَحیماً وَ طَعاماً ذا غُصَّهٍ وَ عَذاباً أَلیماً
و بر آن چه می‌گویند شکیبا باش و از آنان به طرزی شایسته دوری کن و مرا با تکذیب کنندگان صاحب نعمت واگذار و اندکی مهلتشان ده همانا پیش ما زنجیرها و دوزخ است و غذایی گلوگیر و عذابی دردناک.
لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ*مَتاعٌ قَلیلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهاد
مبادا رفت وآمد [پرجنب وجوش] کافران در شهرتو را دست خوش فریب کند [این] کالایی ناچیز[وبرخورداری] اندکی] است، سپس جایگاهشان دوزخ است و چه بد قرارگاهی است.
فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً*إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً*وَ نَراهُ قَریباً*یَوْمَ تَکُونُ السَّماءُ کَالْمُهْلِ*وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ*وَ لا یَسْئَلُ حَمیمٌ حَمیماً
پس صبر کن صبری نیکو* زیرا آنان [عذاب] را دور می بینند* و [ما] نزدیکش می بینیم* روزی که آسمان‌ها چون فلز گداخته شود* و کوه ها چون پشم زده گردد* و هیچ دوست صمیمی از [حال] دوست صمیمی نپرسد.
قرآن کریم به تقویت جهان بینی و گسترش افق فکری مؤمن توجه بسیاری نموده است، زیرا شخصیت انسان به همان اندازه‌ای رشد می‌کند که افق فکری او گسترش یافته و از بینش کلی و جامعی به هستی برخوردار شده باشد. اگر انسان مفهوم حقیقی حیات را درک کند و گذرا بودن این دنیا را نیز باور نماید و آن را در زندگی به کار گیرد، در می‌یابد که طغیان و نافرمانی از خداوند چقدر زشت و ناپسند است و گناهکاران و ستم گران چقدر در نگاه تاریخ ،نظام هستی و آفریدگار جهان، پست و ناچیزند.
۳٫این دنیا محل آزمایش کارها و رفتارهای انسان در مقام بندگی و ارتباط با خداوند است:
الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُور
همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و او ارجمند و آمرزنده است.
إِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ‏ وَ لَا حِسَابَ‏، وَ إِنَّ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل
و به درستی که امروز زمان عمل است نه محاسبه و فردا زمان محاسبه است نه عمل.
فصل سوم
تربیت در لغت
از کتاب‏هاى لغت اصیل و معتبر، استفاده مى‏شود که واژه «تربیت» با دو ماده لغوى «ربو» و «ربب» مرتبط است.


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی رابطه بین سیستم های اطلاعات مدیریت و ساختار سازمانی در سازمانهای دولتی و نهادهای منتخب شهر قم- قسمت ۵۸طراحی استراتژی توسعه فوتبال استان گیلان بر اساس تحلیل SWOT- قسمت ۲ »
 
مداحی های محرم