با توجه به موارد معنونه به دلیل رشد و توسعه سازمان های بین المللی، نمی توان تعریفی جامع از سازمانهای بین المللی که مقبولیت جهانی داشته باشد ارائه داد. اما آنچه به نظر می رسد اینست که با فائق آمدن بر اختلافات در نحوه ارائه تعریف، به یک اتفاق نظر کلی دست یافت.
به لحاظ تاریخی جایگاه سازمان های بین المللی در جامعه بین المللی متاثر از رشد همکاری دولتها با یکدیگر و ماهیت مسائلی بوده است که در نتیجه تحولات بین المللی مطرح گشته اند. با وجود این همکاری میان دولت ها عامل بلافصل پیدایش سازمان های بین المللی نیست.
اقدامات دولتها ابتدا از رهگذر مجاری دیپلماتیک و انعقاد معاهدات بین المللی هماهنگ گردید و پس از آن برای اصلاح و روزآمد کردن اسناد موجود، تشکیل کنفرانس های بین المللی خاص و سپس منظم را در پی داشت و به این ترتیب زمینه ایجاد و سازمانهای بین المللی اولیه در قالب کمیسیون های رودخانه ای و اتحادیه های عمومی بین المللی فراهم شد. [۱۸]
بر این اساس از ابتدای قرن نوزدهم دولت ها به یکدیگر نزدیکتر شدند و در نتیجه روابط بین المللی دوام و قوام بیشتری یافت. به همین دلیل، دولتها برای حل مسائل روزمره خود سازمان هایی بنیان گذاشتند و در آن ها با یکدیگر به همکاری پرداختند. البته این احتمال وجود دارد که اندیشه سازمان های بین المللی از زمان ظهور نخستین حکومتها مطرح بوده است اما سازمانهای بین المللی در مفهوم امروزین قبل از قرن نوزدهم میلادی وجود نداشته است و یکی از دلایل این امر آن است که قبل از قرن نوزدهم سیستم بین المللی، متشکل از دولتهای دارای ثبات و استواری کافی نبود که بتواند همکاری بین المللی میان دولتها را به عنوان شرط ضروری ایجاد یک سازمان بین المللی به ارمغان آوَرَد. لذا با امضای معاهدات وستفالی در سال ۱۶۴۸ میلادی زمینه تشکیل کنگره ها و کنفرانس های بین المللی فراهم آمد لیکن هنوز تا نهادین شدن همکاری های بین المللی فاصله بسیار بود.
در هر حال سازمانهای بین المللی را نمی توان صرفا به عنوان ابزار و وسیله همکاری قلمداد نمود. سازمان ها در عرصه روابط بین المللی به تدریج از حیات مستقل برخوردار شدند و موقعیت خود را به عنوان عنصر ضروری حیات بین المللی تثبیت نمودند، تا آنجا که دیوان بین المللی دادگستری در سال ۱۹۴۹ در رای مشورتی خود جهت فراهم ساختن زمینه حضور فعال تر و موثر تر سازمان های بین المللی در حوزه روابط بین المللی ابراز داشت که نوع و ماهیت تابعان هر نظام حقوقی متاثر از نیازهای هر جامعه است. بر همین اساس سازمان های بین المللی به تدریج به عنوان ستون نظام حقوقی بین المللی جلوه گر شدند و جامعه بین المللی دولتها بر مشارکت آن ها در فرآیندهای سیاسی و حقوقی بین المللی گردن نهادند. [۱۹]
گفتار سوم:
ویژگی ها و خصوصیات کلی سازمان های بین المللی
سازمان های بین المللی دارای ویژگی های عام و مشترک هستند و افزون بر آن هر گروهی و یا هر یک از آنها نیز دارای ویژگی های خاص و مخصوص به خود است.
خصوصیات عام و مشترک سازمان های بین المللی عبارتند از:
دارا بودن استقلال و شخصیت حقوقی بین المللی، جدا و مستقل از کشورهای عضو، دائمی بودن یا دارا بودن دوام و استمرار و داشتن تشکیلات و ارکان منظم. [۲۰]
با این حال می توان سازمان های بین المللی را اینگونه تعریف کرد که:
سازمان های بین المللی به تجمعی از دولتها اطلاق می شود که بر اساس یک سند تاسیس (معاهده) تشکیل می شود و اعضاء آن اهداف مشترکی را در چارچوب نهادها و کارگزاری های ویژه با فعالیت مستمر و مداوم دنبال می کنند.
با بیان این تعریف ویژگی های سازمان های بین المللی را می توان اینگونه بر شمرد؛
سازمان بین المللی از اجتماع دولتها تشکیل می شود.
سازمان بین المللی بر اساس یک سند تاسیس ایجاد می شود.
اعضای سازمان اهداف مشترکی را دنبال می کنند.
فعالیت سازمان در چارچوب ارکان و کارگزاری های خاص صورت می گیرد.
فعالیت سازمان مستمر و مداوم است. [۲۱]
الف- اجتماع دولتها
سازمان بین المللی اصولا از اجتماع دولت هایی تشکیل می گردد که سند تاسیس سازمان را تصویب کرده اند. هریک از دولتهای عضو با اعزام نمایندگانی به سازمان از مواضع و منافع خود دفاع می کنند.
هرچند اعضای تشکیل دهنده سازمان های بین المللی معمولا از دولتها هستند، لیکن می توان شاهد سازمان هایی با موجودیت های غیر دولتی نیز بود.
مثلا طبق اساسنامه سازمان بین المللی کار، علاوه بر نمایندگان دولت ها، نمایندگان اتحادیه های کارگران و کارفرمایان می توانند در مذاکرات شرکت و در اتخاذ تصمیم سهیم باشند.
و یا قضات دیوان بین المللی دادگستری (لاهه) نماینده دولت متبوع خود به شمار نمی آیند و با حفظ استقلال رای، از مواضع حقوقی خود دفاع می کنند، حتی اگر بر خلاف مواضع دولت متبوع شان باشد.
اعضای برخی از سازمان ها، نمایندگان دولت نبوده، بلکه نماینده (مردم) هستند؛ مانند نمایندگان پارلمان اروپا
ب- تصویب سند تاسیس:
لازمه تشکیل یک سازمان بین المللی، علاوه بر اجتماع دولتها، تصویب سند تاسیس تحت هر نام توسط اعضاء است(میثاق،منشور، اساسنامه و غیره). هرگونه تجمع دولتها بدون تصویب سند تاسیس نمی تواند منجر به تشکیل یک سازمان بین المللی شود، در غیر این صورت تجمع گروهی از دولتها بدون تصویب اساسنامه نظیر کنفرانس های بین المللی خواهد بود که برای مدت معین و موضوع مشخص تشکیل و پس از تبادل نظر شرکت کنندگان خاتمه می یابد.
تصویب سند تاسیس منجر به دو امر می شود:
اعلام موجودیت سازمان
احراز شخصیت حقوقی و بین المللی
۱- اعلام موجودیت سازمان
تاسیس سازمان های بین المللی ضرورتا در پی انعقاد معاهدات چندجانبه صورت می گیرد به طوری که می توان گفت«حقوق معاهدات» بخش مهمی از حقوق سازمان های بین المللی را تشکیل می دهد لذا تصویب سند تاسیس از ضروریات اولیه تشکیل سازمان های بین المللی است و بدون تصویب، سند تاسیس لازم الاجرا نخواهد بود. [۲۲]
البته نحوه تصویب سند تاسیس در هریک سازمان های بین المللی متفاوت است. در برخی از سازمانها، سند تاسیس با تصویب تعداد محدودی از دولتها، یا با اکثریت دولتها و یا با تصویب کلیه دولتها لازم الاجرا می شود. در مواردی نیز با تصویب چند کشور خاص همراه با اکثریت دولتها لازم الاجرا می شود. [۲۳]
منشور سازمان ملل شرط لازم الاجرا شدن منشور را تصویب کلیه اعضای دایمی شورای امنیت (کشورهای خاص) و اکثریت دولت ها می داند. [۲۴]
یکی دیگر از سازمان هایی که شیوه کشورهای خاص را اتخاذ کرده، آژانس بین المللی انرژی اتمی است که شرط لازم الاجرا شدن اساسنامه را به تصویب تعداد محدودی از دولتها به ویژه برخی از دولتهای خاص (دولت های هسته ای) می داند. [۲۵]
۲- احراز شخصیت حقوقی و بین المللی:
تصویب اساسنامه به سازمان بین المللی شخصیت حقوقی بخشیده و آن را از حقوق و تکالیف خاصی برخوردار می کند. شخصیت حقوقی به سازمان ها استقلال داده و آن ها را از دولت های بوجود آورنده آن متمایز می سازد.
سازمان های بین المللی در قبال اعمال و اقدامات خود مسئول و از لحاظ بودجه، اموال، کارکنان و غیره از دولت های عضو مستقل می باشند. [۲۶]
گفتار چهارم:
عضویت در سازمان های بین المللی
حق عضویت در سازمان های بین المللی اصولا به دولتها تعلق دارد و سایر موجودیت ها از چنین حقی به طور استثنایی و ناقص استفاده می کنند. موجودیت هایی چون«نهضت های آزادی بخش» می توانند از حق عضویت محدود برخوردار شوند.
این موجودیت ها با انعقاد موافقت نامه ای به نام «موافقت نامه مشارکت» به عضویت ناظر یک سازمان بین المللی در می آیند. اعضای ناظر یک سازمان بین المللی صرفا حق مشارکت در مذاکرات مطرح شده در سازمان را داشته و دارای حق شرکت در رای گیری نیستند.
اعضای ناظر می توانند در مواردی «دولت ها» باشند، بعنوان مثال: دولت سوئیس تا پیش از عضویت در سازمان ملل متحد به عنوان «عضو ناظر» پذیرفته شده بود. [۲۷] علاوه بر دولتهای فوق، سازمان های بین المللی متعددی به عنوان عضو ناظر در سازمان ملل متحد شناخته می شوند؛ مانند: شورای اروپا، اینترپل(پلیس بین لملل)، سازمان دولت های آمریکایی، دیوان دائمی داوری، بانک توسعه آفریقایی و. . . که برخی از این سازمان ها دارای جایگاه دائمی در سازمان ملل و در جلسات و گروه های کاری سازمان مذکور شرکت می کنند. [۲۸]
عضویت در سازمان های بین المللی می تواند بدون قید و شرط باشد و یا در برخی موارد احراز برخی شرایط می تواند ضروری و الزامی تشخیص داده شود و یا در برخی اوقات با رعایت تشریفات خاصی باشند مانند دعوت سازمان از دولت خاص و یا تائید دولت از سوی یکی از ارکان سازمان، انعقاد عهدنامه خاص و یا این که یک شرط اساسی مانند رعایت حقوق بشر یا اجرای دموکراسی و یا وضعیت مطلوب اقتصادی برای عضویت در یک سازمان در نظر گرفته شود.
در خصوص سازمان هایی که ساختار منسجم و بسته ای دارند معمولا شرایط به کشورهای عضو تحمیل می شود در این قبیل از سازمان ها، ترکیب ارکان و شیوه رای دادن به نحوی تنظیم می شود که تعادل بین اعضا حفظ شود. [۲۹]
گفتار پنجم:
مزایا و مصونیت های سازمان های بین المللی[۳۰]
الف: تعریف مزایا و مصونیت:
مصونیت عبارت از حقی است که به موجب قانون، دارندگان آن نسبت به کلیه اعمالی که در اجرای وظایف خود انجام می دهند از تعقیب جزایی، مدنی و اداری در امان باشند.
مزایا اعطای امتیازاتی است که سایر مردم حق استفاده از آن را ندارند.
فرم در حال بارگذاری ...