اصولا توجه سازمانها به داشتن سرمایه انسانی خوب، منتهی به عملکرد بهتر افراد سازمان میگردد. این توجه از سوی سازمانها، مهارتها را افزایش میدهد و در نهایت منجر به عملکرد شغلی رضایتبخش افراد شاغل در سازمان میگردد. لازم به ذکر است که توجه به کیفیت سرمایه انسانی همچون تحصیلات، تجربه، مهارت و شایستگی مرتبط با کار، افزایش بازده کارکنان سازمان و در نهایت بهبود عملکرد شغلی را در پی خواهد داشت. در جدول ۱-۲ توضیح مختصری از مولفههای سرمایه فکری که توسط نیک بونتیس در سال ۱۹۹۸ ارائه شده آمده است که این سه مولفه را از حیث ماهیت، حیطه، پارامترهای اندازهگیری و دشواری کدگذاری مقایسه میکند.
جدول ۱- ۲: مفهوم سرمایه فکری
سرمایه فکری
سرمایه انسانی | سرمایه ساختاری | سرمایه ارتباطی | |
از نظر جوهره و ماهیت | فکر یا هوش انسانی | رویههای سازمانی | روابط بازار |
از نظر حیطه | درون ذهن افراد قرار دارد | در روابط درون سازمانی قرار دارد | در روابط سازمان یا خارج از سازمان قرار دارد |
از نظر پارامترهای اندازهگیری | حجم و تناسب با نیاز سازمان | کارایی و قابلیت دستیابی | مدت پایداری |
از نظر دشواری کدگذاری | بالا | متوسط | بالاترین سطح از لحاظ دشواری |
(Bontis, 1998)
۲٫۳٫۴ . سرمایهگذاری در سرمایه انسانی
تحصیل علم و دانش چه از طریق نظام آموزشی (دبستان، دبیرستان و دانشگاه) و چه از طریق آموزش ضمن کار و خدمت، نمونههایی از سرمایهگذاری در سرمایه انسانی به شمار میآید. تئودرشولتز و گری بکر دو تن از اقتصاددانان معاصر هستند که تئوری سرمایه انسانی را از مراحل کلاسیک و ابتدایی خود به صورت پیشرفته و تحلیلی امروزی ارائه کردهاند. آن ها نشان دادهاند که سرمایه انسانی نه تنها از طرق تراکم و انباشت آموزش و پرورش، بلکه از راههای بیشمار دیگری نیز به وجود میآید. متداولترین انواع سرمایهگذاری در سرمایه انسانی موارد ذیل هستند:
-
- آموزشهای قبل از مدرسه
-
- دبستان، راهنمایی، دبیرستان، مدارس فنی و حرفهای و تحصیلات عالی
-
- آموزشهای بعد از دانشگاه و فارغ التحصیلی
-
- مراقبت از تندرستی و بهداشت عمومی
-
- به دست آوردن اطلاعات کافی از عرضه و تقاضای کار و خدمات
بسیاری از اقتصاددانان متذکر میشوند که سرمایهای که از طریق چنین سرمایهگذاریهایی بدست میآیند، غیرقابل لمس و یا نامحسوس هستند. لیکن آنچه اهمیت دارد نامحسوس بودن و یا غیرقابل تقسیم بودن چنین سرمایههایی نیست، بلکه این است که این سرمایهها، جزء غیرقابل انفکاک و قسمتی از روح و مغز و بدن انسان را تشکیل میدهند. غیرقابل انفکاک بودن از روح و جسم انسان موجب میشود که سرمایه انسانی فقط در صورت حاکمیت یک نظام بردهداری قابل فروش باشد و این شاید مهمترین تفاوت بین سرمایه انسانی و سرمایه مادی باشد. از آنجا که کالاهای سرمایهای واقعی قابل خرید و فروش بوده و قیمت آن ها براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود، بنابراین، قیمتها در حقیقت منعکس کننده ارزش تقریبی تعیین شده توسط خریداران و فروشندگان است. در حالیکه برای سرمایه انسانی چنین سرمایهگذاری صورت نمی گیرد و این یکی از موانع ارزشیابی واقعی سرمایه انسانی در تئوری اقتصادی به شمار میآید. اما برای خدماتی که سرمایه انسانی ارئه میدهد، مطمئنا در بازار قیمتی وجود دارد که این غالبا همان “اجارهای” است که برای استفاده از این خدمات پرداخت میشود. در گزارشهای آماری، اجاره خدمت نیروی انسانی برای انواع نیروی کار، به صورت حقوق و دستمزد منعکس شده و این خود کافی است که در تحلیلهای اقتصادی بتوان از طریق بازار قیمتی برای این خدمات تعیین کرد. بدین ترتیب، بسیاری از موانع متذکر در فوق، جبران و این رفع نقص خود موجب میشود تا تئوری سرمایه انسانی قابل استفاده باشد. با وجود این، کالاهای سرمایهای محسوس و قابل فروش، در عین حال که برای فروش در بازار قیمت و ارزشی دارند، اجاره آن کالاها نیز براساس مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین میشود. برای مثال اتومبیل، ماشینهای کامپیوتری و یا مغازه و مسکن را میتوان خرید و یا اجاره کرد. بدین ترتیب برای کالاهای سرمایهای در بازار دو قیمت تعیین میشود: یکی قیمت خرید و فروش، و دیگری قیمت اجاره ماهیانه و یا سالیانه آن ها. در حالیکه برای سرمایه انسانی فقط ارزش اجاره تعیین میشود و تازه چنین قیمت یا اجارهای که از طریق حقوق و دستمزد بدست میآید از دقت کافی برخوردار نیست. لازم به یادآوری است که لیست قبلی در مورد سرمایهگذاری در سرمایه انسانی در غالب موارد نشاندهنده تشکیل سرمایه انسانی است که با تمام ویژگیهای سنتی خود قابل مشاهده و ملموس میباشد. سرمایه خلق شده بادوام است، لیکن زمان ارائه خدمات این نوع سرمایه محدود است. سرمایه انسانی نیز مانند سرمایه مادی بایستی نگاهداری و در صورت لزوم تعمیر، ترمیم و تعویض شود تا بیکار نشده یا مورد اتلاف واقع نشود. همچنین این سرمایه چنانچه نتواند خود را با تکنولوژی موجود تطبیق دهد، ممکن است قبل از استهلاک از دور یا رده خارج شود و یا ارزش ذهنی (subjective value) این نوع سرمایهها ممکن است افزایش یا کاهش یابد که این تغییرات به عرضه عوامل مکمل و یا تقاضای محصولات توام با آن بستگی دارد (عمادزاده، ۱۳۸۵).
فرم در حال بارگذاری ...