فعالیتهایی مانند احداث بنا، تعریض و احداث راه ها و پیادهروها در فضای سبز شهری می تواند صدماتی همچون آسیب به طوقه و تاج درختان در اثر برخورد با ماشین آلات، آسیب به ریشه در حین خاک برداری، خفگی ریشه به علت فشردگی خاک ناشی از تردد ماشین آلات سنگین و مسمومیت درخت در اثر کاربرد مواد شیمیایی مانند گازوئیل، قیر، رنگ و سیمان را به دنبال داشته باشد لذا جهت حفظ درختان از گزند چنین خطراتی باید مراقبتهای لازم از درختان حین عملیات ساختمانی به عمل آید. این مراقبتها می تواند شامل ایجاد حفاظ اطراف درختان و توجه و دقت کافی هنگام استفاده از مواد شیمیایی باشد. شاخه های گونه هایی با تاجهای بزرگ مانند نمدار و افرا که معمولا برای کاشت در حاشیه معابر استفاده می شوند ممکن است برای عبور و مرور مشکلساز شوند. راه حل این مشکل هرس شدید است که زیبایی طبیعی درخت را از بین برده و آن را مستعد هجوم بیماری ها می کند. لازم به ذکر است که جهت جبران آسیبهای وارده به ریشه درختان در اثر عملیات حفاری و ساختمانی، باید ضمن برقراری توازن ریشه و تاج از طریق انجام هرسهای مناسب، آنها را از طریق کوددهی تقویت کرد. همچنین تنشهای حرارتی و رطوبتی که در فصول گرم و سرد سال به درخت وارد می شود، هوشمندانه مدیریت نمود (بلانچارد و تاتار[۴۰]، ۱۹۸۱؛ خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹).
۲-۸-۳- آسیبهای ناشی از شوری خاک
تجمع بیش از حد املاح موجود در خاک منجر به شوری خاک میگردد که این امر باعث برهم خوردن تعادل بین عناصر موجود در بستر کاشت شده و اختلالات فیزیولوژیک درختان را به همراه خواهد داشت (کولینس و همکاران[۴۱]، ۲۰۰۱). شوری خاک در اثر عواملی مانند زیادی املاح موجود در آب آبیاری، استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی و کاربرد نمک جهت یخ زدایی در سطح شهرها، تشدید میگردد که مشکلاتی را برای درخت به همراه دارد، زیرا به علت افزایش غلظت یونهای ناشی از افزایش نمک به خاک و متعاقباً افزایش فشار اسمزی محلول خاک، شیب هیدرولیکی جریان آب تغییر نموده و در نتیجه درخت با خشکی فیزیولوژیک مواجه میگردد. در این شرایط پلاسمولیز در سلولهای درخت رخ میدهد (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹). از طرف دیگر به دنبال تغییر شیب هیدرولیکی آب و مصرف آب ذخیره شده در اندامهای هوایی درخت و عدم جذب آب، درخت سریعاً دچار کم آبی شده که علائم آن ابتدا در جوانه ها و برگهای در حال باز شدن روی سرشاخه ها به صورت سرخشکیدگی نمایان شده و به تدریج خشکیدگی در شاخه های قطورتر نیز گسترش مییابد و نهایتاً منجر به مرگ درخت میگردد. این اتفاق در درختانی مانند چنار که به شوری حساسند به ویژه در سالهایی که میزان مصرف نمک جهت یخ زدایی معابر بالاست، مکرراً دیده شده است. نمکی که برای جلوگیری از یخزدگی معابر و خیابانها استفاده می شود مشکلات زیادی در بسیاری از شهرها از جمله شهرکرد، اردبیل و غیره بوجود آورد (هاواس[۴۲]، ۱۹۸۵؛ پدرسون و فوستد[۴۳]، ۱۹۹۶؛ پدرسون و همکاران[۴۴]، ۲۰۰۰). مقاوت درختان در برابر خسارت نمک از طریق مقاومت یا اجتناب است. گونه های درختی از طریق دفع یونهای Na+ و Cl– از طریق ریشهها و جلوگیری از رسیدن یونها به قسمت های آسیبپذیر انجام میشوند (آلن و همکاران[۴۵]، ۱۹۹۱). تفاوتهای اساسی بین مقاومت کلونهای مختلف صنوبر نسبت به شوری گزارش شده است (فانگ و همکاران[۴۶]، ۱۹۹۸؛ جانسون[۴۷]، ۱۹۹۹). مقاومت به شوری یک صفت کمی توارث پذیر است و بهنظر میرسد مکانسیم آن مشابه مقاومت به خشکی، سرما و قرغاب شدن است (وینیکو[۴۸]، ۱۹۹۸).
از علائم مشخص عارضه شوری در چنار، جمع شدن پنجه برگها در قسمت میانی شاخهها و ظهور برگهای بزرگتر از حد طبیعی درپاجوشها و تنه جوشهاست که ظهور برگهای بزرگ در این قسمت ها احتمالاً به علت اختلال در حرکت شیره نباتی و تجمع آن در بخش تحتانی درخت میباشد قابل ذکر است که غلظت زیاد یونهایی مانند سدیم و کلر می تواند بطور مستقیم موجب اختلال در باز و بسته شدن روزنههای درخت گردد و بدین شکل صدمات شوری را بصورت سوختگی برگها نمایان سازد (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹).
۲-۸-۳-۱- کنترل و مدیریت
عدم استفاده از آبهای شور جهت آبیاری؛ استفاده از ماسه یا مخلوط ماسه و نمک به جای نمک جهت یخ زدایی معابر؛شایان ذکر است که یکی از روش های رایج جهت برف زدایی معابر در زمستان، استفاده از نمک میباشد که اگر چه باعث کاهش نقطه انجماد یخ و برف و ذوب سریع آنها وحل مشکلات تردد وسایل نقلیه وعابرین میگردد ولی به علت جاری شدن محلول آب نمک حاصل به بستر درختان، شوری خاک را به همراه دارد. به همین علت توصیه می شود که برای برف زدایی به جای نمک از مخلوط شن و نمک استفاده گردد تا علاوه بر کاهش مصرف نمک از اصطکاک ایجاد شده توسط شن نیز بهره برداری شود.
-
- جمعآوری لایه سطحی خاک باغچهها پس از یخ زدایی معابر با نمک و جایگزینی لایه سطحی خاک.
-
- آبشویی مکرر خاک از طریق غرقاب کردن زمین و یا استفاده از سیستم آبیاری بارانی جهت شستشوی املاح اضافی موجود در خاک.
-
- استفاده از سولفات کلسیم (گچ) و کلرور کلسیم در خاک جهت جایگزینی یون کلسیم با سدیم و کاهش شوری خاک.
-
- حذف سرشاخه ها و شاخه های خشکیده در اثر شوری و فرم دهی تاج درختان پس ازقطع شاخه های خشک.
-
- کاشت درختان مقاوم به شوری در معابر و حاشیه جاده ها.
۱-۹- آلودگی خاک
اگرچه درختان مختلف با شرایط خاکهای مختلف به طور کم و بیش سازگاری یافتهاند اما خاکهای مناطق شهری شرایط بسیار متفاوتی دارند (کارول[۴۹]، ۱۹۹۲). برخی از مواد شیمیایی استفاده شده در مناطق شهری در خاک انباشته میشوند و به درختان صدمه می زنند نمک ها، علفکشها و گازهای طبیعی مهمترین عوامل ایجاد کننده این بیماریها هستند. در برخی مناطق نمک های استفاده شده برای ذوب کردن یخ در بزرگراهها تودههای سمی در آبراهه ها را وجود میآورند (بلانچارد وتاتار[۵۰]، ۱۹۸۱). علف کش هایی که بطور وسیع برای از بین بردن علف های هرز چمن ها استفاده می شوند صدمات قابل توجهی به درختان و دیگر درختان چوبی وارد می کنند. این مشکلات زمانی که از کودها و علف کش ها به طور همزمان استفاده می شود دو چندان می شود.
خاکهای اسیدی اغلب حاوی مقادیر اضافی برخی از عناصر ضروری و غیر ضروری هستند که هر یک در غلظتهای بالا ممکن است به درختان آسیب وارد کنند (ملکوتی و همکاران، ۱۳۸۴). از عناصر ضروری که به میزان زیادی مورد نیاز درختان است مانند نیتروژن و پتاسیم، معمولا اگر به مقدار بالای وجود داشته باشند سمیت کمتری نسبت به عناصر ضروری کم مصرف مانند روی، منگنز و بر دارند. برخی عناصر ضروری کم مصرف مانند منگنز و منیزیم دامنه وسیعیتری نسبت به بر و روی دارند. نه تنها عناصر در دامنه سمیت اختلاف دارند بلکه درختان مختلف حساسیت مختلفی به سطوحی معینی از سمیت برخی از عناصر دارند. غلظتی که در آن عناصر غیرضروری برای درختان سمی هستند (بننت[۵۱]، ۱۹۹۳)، بین عناصر متفاوت مختلف است و درختان نیز نسبت به آنها حساسیت متفاوتی دارند به عنوان مثال، برخی از درختان با میزان خیلی ناچیز نیکل آسیب میبینند. اما میتوانند غلظتهای بالایی از عنصر آلومینیم را تحمل کنند (وانگ و همکاران[۵۲]، ۲۰۰۸). آسیب ناشی از بالا بودن مقدار هر عنصر ممکن است اندک یا جدی و معمولا نتیجه آسیبی است که به سلولها وارد می آید اما این عنصر ممکن است در جذب یا اجرای عملکرد عنصر دیگر اختلال به وجود آورد و در نتیجه منجر به ایجاد نشانههایی از کمبود عنصری بشود که در عملکرد آن اختلال به وجود آمده است. بنابراین، سدیم بیش از اندازه در درختان، کمبود کلسیم را القا می کند در صورتی که سمیت مس و منگنز یا روی هم به طور مستقیم بر درخت تاثیر میگذارد و هم کمبود آهن را درخت القا می کند (ایزدپناه و همکاران، ۱۳۸۹).
بالا بودن مقدار نمکهای سدیمی مخصوصا نمک طعام، سولفات سدیم و کربنات سدیم باعث می شود که PH خاک بالا رود و آسیب قلیایی بروز کند این آسیبها در درختان مختلف متفاوت است و گسترهی آن ممکن است از کوتولگی تا سوختگی برگ، پژمردگی و مرگ کامل نهالها و درختان جوان باشد اگر خاک بیش از حد اسیدی باشد در رشد بسیاری از درختان اختلال ایجاد می شود و نشانه های مختلفی ممکن است تولید شود درختان معمولا در گسترهی pH بین ۴ تا ۸ رشد مناسبی دارند به علت انحلال پذیرتر بودن نمکهای کانی در محلول اسیدی است. این نمکها سپس در غلظتهایی قابل جذب خواهند بود که یا سمی برای درختان هستند یا در جذب عناصر لازم دخالت می کنند و نشانه های کمبود مواد غذایی به وجود میآورند.
بر، منگنز و مس غالبا در بیماریهای ناشی از سمیت عناصر کانی اثرگذار هستند. اگرچه سایر مواد معدنی مانند آلومینیم و آهن نیز در خاکهای اسیدی به درخت صدمه وارد میسازند. بالا بودن میزان بر برای درختان بسیار سمی است. بالا بودن میزان منگنز نیز موجب تولید بیماری پیچیدگی برگ می شود و در بافت مردگی پوست درختان نیز دخالت دارد یونهای کلر و سدیم نیز باعث کمی رشد و زوال درختانی می شوند که در حاشیه خیابانهای میرویند که در آنجا برای جلوگیری از یخ زدن جاده ها در زمستان از نمک استفاده می کنند (ایزدپناه و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۱۰- مسمومیت ناشی از مصارف نادرست سموم شیمیایی
مصرف نادرست سموم شیمیایی شامل بر روشهای ناصحیح استفاده از سموم، تکرر نابجای سمپاشی، عدم درنظر گرفتن شرایط جوی مناسب برای سمپاشی و افزایش دوز توصیه شده سم نیز یکی از عوامل بوجود آورنده بیماریهای فیزیولوژیک است که در میزبان های مختلف علائم متفاوتی از قبیل بدشکلی و سوختگی حاشیه برگها، کلروز و نکروز برگها و خشکیدگی ساقهها را بوجود میآورد. قابل توجه است که مصارف نادرست سموم شیمیایی ضمن ایجاد بیماریهای فیزیولوژیک در درختان منجر به تجمع بقایای سموم مصرفی وآلودگی محیط زیست نیز می شود. لذا موکداً مدیریت تلفیقی تنشهای درختی باتاکید برکاهش میزان مصرف سم و تعدد دفعات سمپاشی توصیه می شود.
۲-۱۱- آلاینده های هوا
ازجمله آلاینده های هوا در اکوسیستمهای شهری میتوان به فلورایدها، ازون، پروکسی استیل نیترات و دی اکسید گوگرد، اتیلن و غیره اشاره نمود. این عوامل آلوده کننده میتوانند عوارض نامطلوبی مانند کلروز، بدشکلی و نکروز گزارشاتی نیز از قهوهای شدن پهنک برگهای جوان در بید مجنون در اثر دی اکسیدگوگرد، بیرنگ شدن نوک برگهای کاج در اثر فلورایدها و ایجاد لکههای زرد متمایل به قهوهای روی برگهای چنار در اثر ازون وجود دارد. آلودگی هوا ناشی از سوختن سوختهای فسیلی، مانند NO2 و SO2 فعالیتهای بیولوژیکی و رویشی درختان را مختل می کنند (مانسزفیلد و فریراسمیت[۵۳]، ۱۹۸۱؛ گج و گوزلینسکی[۵۴]، ۱۹۸۳؛ الفتریو[۵۵]، ۱۹۸۳؛ رائو و دوبی[۵۶]، ۱۹۹۰؛ لاناراس و همکاران[۵۷]، ۱۹۹۴؛ پاندی و اگراول[۵۸]، ۱۹۹۴؛ کاریرز و همکاران[۵۹]، ۱۹۹۶). علاوه بر این، افزایش درجه حرارت و کاهش رطوبت نسبی در اکوسیستمهای شهری که به آن پدیده جزیرهی گرمای نیز گفته می شود می تواند باعث کاهش آب در برگها می شود (وایتلو و همکاران[۶۰]، ۱۹۹۲). ساکسه[۶۱] (۱۹۹۱) یک مطالعه جامع درباره اثرات فیزیولوژیکی اثرات آلودگی بر گونه های مختلف درختی انجام داد. تقریبا تمام آلایندههای هوا که در درختان باعث ایجاد خسارت میشوند بوسیلهی گازها ایجاد میشوند ولی ذرات گرد و خاک نیز ممکن است بر درختان اثرگذار باشند آلایندهای هوا از طریق جذب آلایندهای شیمیایی درون روزنهها و نشست گرد و غبار بر سطح برگ به درختان آسیب میزنند. گرد و غبار برای گونه های همیشه سبز خطرناک تر است زیرا این مواد بر روی برگها جمع میشوند با این حال توانایی درختان در حذف آلایندههای هوا یکی از مهمترین فواید کاشت درختان در اکوسیستمهای شهری است. پژوهشهای انجام شده نشان داده است افزایش میزان SO2 و O3 درختان را نسبت به صدمات یخزدگی حساستر میسازد (بارنز[۶۲]، ۱۹۹۶). صدمات آلودگی هوا به درختان در مناطق صنعتی و شهری با ترافیک بالا کاملا مشخص است. اثر مستقیم آلودگی های مختلف هوا صریحا ثابت شده است با این حال تاکنون میزان اثر آلودگی هوا و تاثیر آن بر دیگر عوامل مخرب در اکوسیستمهای شهری مشخص نشده است.
باید توجه نمود که حساسیت به آلایندهها در گونه های مختلف درختی و حتی ارقام یک گونه متفاوت است. از این رو مطالعه و معرفی درختان مقاوم به آلاینده های هوا، برای کاشت در مجموعه فضای سبز شهری لازم و ضروری است. به عنوان مثال درختان شمشاد، سرو خمرهای، یاس نسبت به دی اکسید گوگرد مقاوم و کاج نوئل و گل آهار حساس هستند. همچنین از نظر حساسیت به فلوراید، چنار و عرعر مقاوم هستند درحالی که نارون جزء درختان حساس به شمار میرود.
۲-۱۱-۱- مهمترین گازهای آلاینده
از جمله مهمترین گازهای آلاینده میتوان به فلور (از جمله مهمترین ترکیباتی است که در خالص سازی مواد معدنی بویژه تولید آلومینیم مورد قرار استفاده قرار میگیرد)، ترکیبات هیدروکربنی ( که در اثر سوختن ناقص سوختها آزاد میشوند)، دیاکسید گوگرد (در نتیجه سوختن سوختهای که دارای ناخالصیهای گوگرددار تولید میشوند)، ترکیبات اکسید نیتروژن (این ترکیبات خود به تنهایی سمی نیستند اما واکنشهایی که در جو انجام می دهند آنها را سمی می کنند)، بارانهای اسیدی (جز آلایندههای ثانویه بشمار میآیند شامل ترکیباتی از دیاکسیدگوگرد و نیتروژن با آب خالص و دیگر انواع اسیدها هستند. بارانهای اسیدی رسوب اسید نیز نامیده میشوند) اشاره کرد. آسیب مستقیمی که درختان از آلودگی هوا متحمل می شوند در مقایسه با تاثیرات غیرمستقیمی که درختان را نسبت به دیگر عوامل مخرب مستعد می سازد ناچیز است. آسیبهای ناشی از آلایندها زمانی ایجاد میشوند که درختان در یک دوره زمانی کوتاه در معرض این آلایندها قرار میگیرند در یک دوره زمانی طولانی تر این آسیبها باعث ایجاد بیماری در درختان میشوند (ایزدپناه، ۱۳۸۹؛ خداشناس، ۱۳۸۹).
۲-۱۲- تنش آبی
درختان در اکوسیستمهای شهری تحت تنشهای هستند که ناشی از محدودیت های ناشی از منابع آب بوجود می آیند. این تنشها ممکن است ناشی از مصرف مقدار بالای آبی باشد که در واکنش به درجه حرارت بیشتر موجود در شهرها یا کاهش آبی است که به سیستم ریشهای میرسد.
اختلالات رطوبتی در خاک که باعث کاهش رشد می شود شاید مهمترین عامل محیطی است که موجب کاهش آب در دسترس درخت می شود باعث کاهش رویش سالیانه، ایجاد ظاهر بیمار گونه در درخت یا مرگ آن شود. کمبود موضعی آب در بعضی خاکها باعث بوجود آمدن لکههای در برگهای درخت می شود در صورتی که قسمت های اطراف که دارای آب به حد کافی هستند رشد طبیعی دارند درختانی که دچار کمبود رطوبت خاک هستند معمولا کوتاه، سبز رنگ پریده یا زرد روشن، دارای تعدادی برگ کوچک و آویزان هستند در صورتی که خشکی ادامه پیدا کند درخت پژمرده می شود و از بین میرود. درختان بر اثر خشکیهای طولانی مدت، برگهایشان سوخته و شاخهچه هایشان کوتاه می شود دچار سرخشکیدگی و برگریزی خواهند شد و نهایتا پژمرده میشوند و از بین میروند درختانی که در اثر خشکی ضعیف شده اند در برابر بیمارگرها نیز حساسیت بیشتری دارند. همچنین در نتیجه بالا رفتن رطوبت خاک بر اثر غرقابی شدن خاک، زهکشی نامناسب، ریشه های افشان درخت بهعلت کمبود اکسیژن فاسد میشوند. فقدان اکسیژن منجر به تنش، خفگی و مرگ بسیاری از سلولهای ریشه می شود در خاکهای غرقابی شرایط برای فعالیت میکروارگانیسمهای بیهوازی مساعد است این میکروارگانیسمها مواد نیتریت داری تولید می کنند که برای درخت سمی هستند. از سوی دیگر ریشههایی که در اثر کمبود اکسیژن آسیب میبینند با از دست دادن قدرت جذب انتخابی خود اجازه می دهند که فلزات و سایر مواد سمی جذب درخت شوند. همچنین، هنگامی که قسمتی از ریشه از بین میرود، آسیب بیشتری بر اثر انگلهای اختیاری در شرایط محیطی جدید به ایجاد می شود. بنابراین پژمردگی درختان بعد از غرقاب شدن در نتیجه کمبود آب در قسمت هوایی درختان بر اثر کشته شدن ریشهها باشد اگرچه به نظر میرسد مواد سمی وارد شده به درخت است.
برگهای پایینی درختانی که در شرایط غرقابی میگیرند بصورت ناگهانی میریزند در برخی موارد لکههای سیاه یا قهوهای مرطوب روی برگ یا ساقهها ظاهر می شود و قسمت های پایینی تنه سیاه می شود. با کاهش آبیاری و دادن نور وتهویهی مناسب می توان این مشکلات را کنترل کرد.
۲-۱۳- تغییر اقلیم
تغییرات اقلیمی در اکوسیستمهای شهری باعث تغییرات فنولوژی در گونه های درختی بومی و غیربومی خواهد شد.اقلیم در مناطق سردسیر توقف رویش در نتیجه کنترل شرایط فتوپریودیکی است (هیده، ۱۹۷۴؛ هابجرگ[۶۳]، ۱۹۷۸) این واکنشی انطباق پذیری غیرمستقیم به شرایط اقلیمی رویشگاه اصلی درختان است. پس از توقف رویش، دما بتدریج کاهش مییابد این موضوع بویژه در زمستان های سرد اهمیت دارد (کوزلوسکی و همکاران[۶۴]، ۱۹۹۱). این شرایط بیشتر در اقلیمهای بری نسبت به اقلیمهای بحری با ثباتتر اند. درختان در اقلیمهای بری تمایل دارند خیلی زودتر رویش خود را آغاز کنند درنتیجه میتوانند به طور کامل از فصل رویش استفاده کنند. در اقلیمهای بحری کندتر هستند ابن سیستم آنها را در برابر خطرات سرمای زمستان محفوظ می دارد. بنابراین اگر درختانی که با اقلیمهای بری سازگاری یافته اند به مناطق ساحلی انتقال داده شوند بسیار مستعد خسارت سرمای بهاره هستند از سوی دیگر اگر درختان اقلیم های بحری را از مناطق بحری به مناطق بری انتقال دهیم دچار سرمای پاییزه میشوند اگر درختان را از جنوب به شمال انتقال دهیم اثرات مشابهی را میتوان مشاهد کرد. بنابراین باید از انتقال درختان از خاستگاه اصلی آنها جایی که انتخاب طبیعی اتفاق افتاده و آنها سازگاریهای لازم را در طول زمان کسب کردند، باید جلوگیری کرد.
میانگین دما در مراکز شهرها ۱-۳ درجه سانتی گراد گرمتر از مناطق حاشیهایی است (هریس[۶۵] و همکاران، ۱۹۹۱) در نتیجه جوانه ها ۵ تا ۲۰ روز زودتر نسبت به مناطق حاشیه باز شوند باز شدن پیش از موعد جوانه ها درختان را نسبت به سرمای دیرس بهاره آسیب پذیرتر میسازد. ارزیابی اثرات تغییرات اقلیم جهانی دشوار است اما واکنشهای فنولوژی در مجموعه درختان اروپا نشان داده است فصل رویش در طول ۳۰ سال به اندازه دو هفته افزایش یافته است. رابطه متقابل بین سازگاری اقلیمی و قابلیت ابتلا به بیماریها ثابت شده است ژنوتیپ درختان اقلیم های بری پس از آنکه به مناطق ساحلی انتقال داده شدند بیشتر مستعد ابتلا به بیماری هستند. (کوزلوسکی[۶۶]، ۱۹۹۱).
فصل سوم:
بیماریهای زیستی
-
- مهمترین بیماریهای زیستی درختان در فضاهای سبز شهری
بیماری درختی به روند غیرعادی در زندگی درخت اطلاق می شود که در اثر تحریک مداوم عوامل زنده و یا عوامل غیرزیستی (محیطی) بوجود می آید. بیماری در درخت به تغییرات فیزیولوژیکی و ظهور علائم منجر می شود. عوامل زنده بیماریزا یا بیمارگرها عبارتند از قارچها، باکتری ها، ویروسها، نماتدها و درختان انگل وعوامل غیرزیستی بیماریزا شامل عوامل محیطی متعددی مانند آلایندههای هوا، کمبود ویا بیشبود مواد غذایی مورد نیاز درخت، گرما و سرمای بیش از حد هوا میباشند که در ادامه به شایعترین آنها درفضای سبز شهری پرداخته می شود.
۳-۱- بیماری مرگ هلندی نارون
بیماری مرگ نارون یک مثال مناسب از یک بیماری جدی و کشندهی درختان شهری است. در نتیجه این بیماری در بسیاری از مناطق شهری اروپا درختان نارون از بین رفته با گونه های دیگر جایگزین شدند. درختان خانواده نارون با بیش از ۱۵۰ گونه اعم از درخت و درختچه بیشتر در نواحی معتدلهی شمالی و مناطق گرمسیری پراکندهاند. درحدود ۱۳۶ میلیون اصله نارون با بیش از ۱۰ سانتیمتر قطرتنه در مناطق شهری و حومه شهرها در شش قاره برآورد شده است که به نظر می رسد بیش از ۹۵ درصد آنها در اروپا، آمریکای شمالی و آسیا پراکنده شده باشند. علاوه برآن میلیون ها اصله درخت نیز در سرتاسر دنیا درجلگهها و کنار رودخانهها و جنگلها وجود دارند که قابل شمارش نیست و نباید آنها را از نظر دور داشت (آرکیرو و موریس[۶۷]، ۱۹۸۲ ). درخت نارون با دارا بودن قامتی بلند دارای زیبایی قابل ملاحظه ای بوده و به دلیل خصوصیات مفیدش از دیرباز در زمینه های مختلف اعم از صنعتی و زینتی به ویژه در طراحی فضاهای سبز شهری مورد استفاده قرارگرفته است (سانتینی و همکاران[۶۸]، ۲۰۰۲). بیماری مرگ هلندی نارون یکی از مهم ترین، زیان بار ترین و مخرب ترین بیماری های آوندی این درختان در نیمکره شمالی محسوب می شود (استیپز و کامپانا[۶۹]، ۱۹۸۱). این بیماری تاکنون با از بین بردن میلیون ها درخت نارون در اروپا و آمریکای شمالی موجب میلیون ها دلار خسارت اقتصادی شده است (سینکلیر و کامپانا[۷۰]، ۱۹۸۳). فرم جنسی عامل این بیماری قارچ Ophiostoma ulmi از شاخه Ascomycota و فرم غیر جنسی آن Graphium از شبه شاخه قارچهای ناقص میباشد. این بیماری یکی از مخربترین بیماریهای درختان سایهدار به ویژه گونه های نارون میباشد. البته قابل ذکر است که آسیب پذیری برخی گونه های نارون درمقابل این بیماری نسبت به گونه های دیگر این جنس کمتراست. بهعنوان مثال نارون چینی نسبت به اوجا مقاومتر است. عامل بیماری درآوند چوبی درختان مستقر می شود و علائم بیماری به صورت پژمردگی ناگهانی برگها تظاهر مییابد که برگهای پژمرده نهایتاً قهوهای وخشک میشوند. این علائم ابتدا در برگهای یک یا چند شاخه از تاج درخت به صورت یک طرفه ظاهر می شود و بتدریج در کل تاج گسترش مییابد (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹).
امکان انتشار عامل بیماری به وسیله سوسکهای پوستخوار خانواده Scolytidae این بیماری را از بیماری های مشابه متمایزمی کند. دریک قرن گذشته، انتشار سریع عامل بیماری به مناطق دور دست از یک سو و حساسیت ارقام مختلف نارون ازسوی دیگر، به ترتیب در دهه ۱۹۱۰ و ۱۹۴۰ باعث بروز دو اپیدمی با درجات شدت مختلف شده است (بریزیر[۷۱]، ۱۹۹۰). اپیدمی اول با Ophiostoma ulmi مربوط به گونه غیرمهاجم شدت بیماری زایی کمتر و اپیدمی بعدی مربوط به گونه با شدت بیماری زایی بیشتر مهاجم با نام .novo-ulmi O میباشد (بریزیر[۷۲]، ۱۹۹۱) بریزیر جدایه های با منشأ اروپایی را به نام نژاد اروپا-آسیایی اورآسیایی و جدایه های با منشأ آمریکای شمالی را به نام نژادهای آمریکای شمالی نامید(استیپز و کامپانا[۷۳]، ۱۹۸۱؛ بریزیر وکیرک[۷۴]، ۲۰۰۱). اخیراً گونه سومی به نامO. himal-ulmi در ارتباط با بیماری مرگ درختان نارون در هیمالیا یافت شده است که یک بیماری اندمیک در این ناحیه محسوب می شود (بریزیر و مهروترا[۷۵]، ۱۹۹۵). اعتقاد بر این است که این بیماری از چین منشأ گرفته وسپس طی جنگ جهانی اول به اروپا و آمریکای شمالی راه پیدا کرده است (بریزیر، ۱۹۹۱ ).
تاریخچه پیدایش بیماری در ایران به درستی معلوم نیست، زیرا تا قبل از سال ۱۳۳۸ نامی از این بیماری در نشریات ایران برده نشده است ولی بیماری برای اولین بار در سال ۱۳۳۸ در جنگل های گلستان و در ارتفاعات پایین کرنفکتر و کندسکوی بر روی درختان اوجا و ملج مشاهده شد و بعد در بقیه نواحی جنگلی و حتی فضای سبز شهری گسترش یافت (رهجو[۷۶] و همکاران، ۲۰۰۱) در سال های اخیر در شمال کشور در گرگان و در درختان نارون چتری فضای سبز داخل شهر تهران عامل بیماری مرگ نارون Ophiostomanovo-ulmi معرفی شده بود (رهنما[۷۷] و همکاران، ۲۰۰۰) گونه جدید عامل بیماری نه تنها باعث زوال شدید درختان نارون شده است، بلکه به گونه جدیدی از درختان جنگلی در شمال کشور به نام آزاد با نام علمی Zelkova carpinifolia نیز حمله کردند و این اولین گزارش رسمی از وجود بیماری مرگ درختان آزاد در استان گلستان میباشد (رهنما و طاهری[۷۸]، ۲۰۰۳). با توجه به گزارشهای بسیار از ظهور نژادهای مهاجم بیماری در کمربند جنگلی شمالی کشور از پارک ملی گلستان تا ارسباران آذربایجان (عراقی و همکاران[۷۹]، ۲۰۰۷؛ رهنما و طاهری، ۲۰۰۴ ) و مناطق فضای سبز و پارک های شهرهای بزرگ کشور در چند سال اخیر اهمیت زیادی دارد (رهجو[۸۰]، ۱۹۹۹).
۳-۱-۲- علائم بیماری
این قارچ در آوندهای چوبی درختان نارون مستقر می شود و داخل آوندها تکثیر مییابد. دراثر تکثیر عامل بیماری و تولید مواد فنلی و برخی از توکسینها (سموم) و ایجاد تایلوز (رشد بیش از حد سلولهای پارانشیمی اطراف آوندها)، آوندهای چوبی مسدود می شود و کار انتقال شیره خام درون آوندها دچار اختلال شده و درحالت پیشرفته، متوقف می شود. در نتیجه، شیره خام به قسمت های هوایی درخت (سرشاخه ها وبرگها) نمیرسد و برگها زرد، پژمرده، سپس قهوهای شده و نهایتاً خشک میشوند (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹). این علائم معمولاً از اواسط بهار در برگهای یک یا چند شاخه از چتر درخت بصورت یک طرفه نمایان میگردد و متعاقبا بیماری در سایر شاخهها گسترش مییابد لازم به ذکر است که اگر آلودگی شدید باشد و در اوایل فصل رویشی صورت پذیرد، معمولاً درخت تا پایان فصل رویشی خشک خواهد شد و اگر آلودگی در اواخر فصل رویشی رخ دهد، بیماری به کندی پیشرفت نموده و بروز شدت خسارت در فصل رویشی بعد، رخ میدهد. البته شدت آلودگی در مدت زمان خشکاندن درخت تاثیر بسزایی دارد. به بیان دیگر هرچه شدت آلودگی بیشتر باشد، درمدت زمان کوتاهتری درخت میخشکد.
۳-۱-۳- راههای تشخیص ظاهری بیماری
علاوه بر خشکیدگی یک طرفه تاج درخت که یکی از علائم واضح بیماری مرگ هلندی نارون میباشد، قهوهای شدن آوندهای چوبی در زیر پوست که به علت مکانیزم بیماریزایی بیمارگر است، می تواند به تشخیص ظاهری بیماری کمک کند. بدین ترتیب در صورتی که پوست شاخه آلوده با چاقو برداشته شود، قهوهای شدن آوندها درناحیه زیر پوست قابل مشاهده خواهد بود، همچنین اگر از شاخه آلوده، مقطع عرضی تهیه شود، دایره قهوهای رنگی دور آوندها دیده می شود
از موارد دیگری که به شناسایی این بیماری کمک می کند وجود منافذ خروجی سوسک پوستخوار است.
همچنین وجود دالانهای لاروی در زیر پوست نیز راهی برای تشخیص بیماری میباشد البته باید درنظر داشت که وجود منافذ و دالانهای لاروی حتماً دلیلی بر وجود این بیماری نیست بلکه می تواند صرفاً بیانگر آلودگی با آفت پوستخوار نارون باشد ولذا بررسیهای بیشتر ضروری خواهد بود.
در اواخر بهار و اوایل تابستان زردی و پژمردگی برگ ها در یک یا چند شاخه از تاج درخت نمایان میگردد. برگهای آلوده به سرعت قهوه ای شده و خشک میشوند . در علائم بیماری در سایر شاخه های بزرگتر نیز مشاهده شده و در اغلب موارد درخت بطور کلی خشک می شود. آلودگی های که در اواخر تابستان به وجود میآیند بکندی پیشرفت نموده و فقط شاخه های معدودی ممکن است آلودگی را نشان دهند. هرچند، پیشرفت بیماری معمولا در فصل رویشی بعد صورت میگیرد درختانی که به شدت آلوده شده اند در فصل جاری از بین می روند و آنهایی که زمستان را سپری می کنند معمولا تا پایان فصل رویشی بعد خشک خواهند شد. شاخه های آلوده همراه با تغییر رنگ قهوه ایی در آوندهای چوبی خارجی میباشند. این تغییر رنگ را در شاخه های کوچک و بزرگ، تنه و گاهی ریشه درخت می توان دید. در درختان مرده و در حال مرگ دالانهای لاروی حشره ناقل در زیرپوست تنه و شاخه های بزرگ مشاهده میشوند (بلانچارد و تاتار[۸۱]، ۱۹۹۱).
فرم در حال بارگذاری ...