توسعه شهر تا ۱۳۴۵
توسعه شهر تا ۱۳۵۵
نیروی ناشی از حضور مرقد امام هشتم شیعیان، به رغم شرایط سخت، ناامن و نامساعد زمینه ای، موجب شکل گیری و بقای شهر مشهد در طول تاریخ گشته است. “مشهد در سیر تحول تاریخی، بی نصیب از چتر امنیتی حکومت های مرکزی بوده و در زیر فشار و هجوم مکرر حکومت ها و قبایل مختلف مغولی، تیموری، غز و ترکمن (که تا اوایل دوران معاصر نیز ادامه داشت) و مرزهای نا امن شرقی، علی رغم تمایل به گسترش و توسعه در درون حصار خودش محدود بوده است. (نیایی پرست و صفایی یزدی، ۱۳۸۹: ۴۷)
تاریخ مستند و مکتوب آن حاکی از استقرار دو قریه معروف نوغان و سناباد (از توابع توس) در نزدیکی یکدیگر است. توسعه این دو قریه در کنار مرقد امام هشتم شیعیان به مرور زمان “مشهد” یعنی محل شهادت را ایجاد کرد. نام مشهد اولین بار اواخر قرن چهارم هجری به وسیله مقدسی آورده شده است. این شهر در دوران پر تحول شکل گیری رشد و گسترش خود شاهد تحولات، ویرانی ها و آبادانی های متعددی بوده است و با افول نیشابور در قرن هشتم به مهمترین شهر خراسان مبدل شد. (قصابیان، ۱۳۷۷)
بافت قدیمی شهر مشهد یعنی قریه سناباد مانند دیگر شهرهای همجوار خود نیشابور و عشق آباد، شطرنجی بوده و هسته اولیه آن تحت تأثیر شهر های همجوار قرار داشته است. اما این شهر به مرور تحت رواج ایدئولوژی اسلامی به شکل شعاعی در آمده و عنصر مذهبی در این شهر قوی و کانون شهر تلقی می گردد. بعد از اسلام و تبدیل بافت شطرنجی به بافت شعاعی، چندین حصار در طی سال های متمادی به گرد شهر کشیده شد. قدیمی ترین حصار شهر مشهد، حصار سوری بن معتز است که به دستور سلطان محود غزنوی (به جبران ویرانی هایی که پدرش در آستان قدس رضوی به بار آورد) در سال ۴۲۸ هجری ساخته شد. در سال ۹۵۰ ه.ق. به دستور شاه طهماسب حصار دوم شهر مشهد با محیطی حدود ۱۸۰۰ متر و ۱۴۱ برج و ۶ دروازه پیرامون شهر کشیده شد. حصار دوم بزرگتر از نیاز مردم شهر در نظر گرفته شده بود و این مناطق بیشتر شامل باغات و مزارع شهر بودند. مشهد در طول تاریخ ۴ حصار داشت که تا زمان قاجار در قالب همان حصار چهرم باقی ماند. (نیایی پرست و صفایی یزدی، ۱۳۸۹: ۴۸)
در زمان صفویه مشهد رونق می گیرد و به صورت مهمترین زیارت گاه شیعیان ایران در می آید. فرمانروایان صفوی، تشیع را مذهب رسمی حکومت خویش اعلام می کنند و مجموعه ای از اقدامات موثر را برای رونق مشهد انجام دادند و احداث اولین خیابان به مفهوم مدرن آن به دستور شاه عباس در سال ۱۰۲۱ از دروازه پایین خیابان به حرم و از آن به دروازه بالا خیابان یادگاری از آن دوران است.
مک گرگور وسعت شهر را در دوره قاجار حدود ۷۰۰ هکتار و جمعیت آن را ۴۰۰۰۰ نفر برآورد می کند. (سیدی، ۱۳۷۸، ۲۹۷)
در این دوره جمعیت شهر مطابق با سرشماری سال ۱۲۵۷ شمسی که توسط زینالعابدین میرزای قاجار صورت گرفته است؛ در حدود ۵۷۲۷۱ نفر و تعداد خانهها ۷۶۶۶ که از این میان تعداد ۲۴ باب اجارهای و ۴۷ باب وقفی بوده است.
ادموندا ادونوان انگلیسی که در سال ۱۲۹۷ قمری در هیات خبرنگار از این شهر بازدید کرده است در بیان احساس و نظر خود در وهله اول دیدن دورنمای شهر زبان به تحسین گشوده و بیان میدارد که در مشرق زمین بجز استانبول دورنمای هیچ شهری به زیبایی مشهد نیست.
دورنمایی از شهر مشهد، (ماخذ: مک گرگور، ۱۸۷۵ میلادی )
فریزر سفرنامه نویس انگلیسی که در سالهای ۱۲۳۷ و ۱۲۵۰ قمری از مشهد دیدن کرده است در مورد بافت عمومی و خانههای مردم در این دوره میگوید:” در خانهها خوب نیست و نمایی ندارد اما غالبا از این درها که داخل میشوید به حیاطهای پاکیزه با باغچههای با صفا برمیخورید.”
مساله ای که در مورد شهر مشهد تاریخی مهم است این بوده که این شهر همواره دارای بافتی فشرده و متراکم در درون حصار خودش بوده و به نحوی که زمین خانه ها و خود خانه ها نسبت به دیگر شهر های ایران بسیار کوچک بودند و به جای گسترده شدن بر زمین به ارتفاع می رفتند (خانه های تاریخی مشهد دو طبقه بوده اند). (محمودی، ۱۳۸۷) به نظر می رسد دو عامل بر شکل گیری این ساختار تأثیر گذار بوده است:
در مشهد قدیم ارزش زمین و خانه ها به نزدیکی آن به حرم بوده است و این همجواری تا یک شعاعی معنی دار بوده است، گویی خانه ها به هم فشرده می شدند تا به منشا شهر نزدیک تر باشند.
نا امنی بیش از حد مرزهای شرقی در طول تاریخ شکل گیری شهر مشهد، این شهر همواره جایگاه تاخت و تاز حکومت ها و قبایل مختلف بوده و این فشردگی را به ساختار دفاعی شهر نیز می توان نسبت داد. این ناامنی تا زمان قرارداد آخال (۱۲۹۹) بسیار جدی بود و تنها پس از آن بود که حصار شهر آرام آرام اهمیت خود را از دست داد.
در دوران حکومت پهلوی اول و از ۱۳۰۰به بعد همزمان با مداخلات بزرگی که در بافت تاریخی شهر و اطراف حرم مطهر انجام شد، ساختار شهر متحول گردید. در این زمان عناصر جدید شهری در اطراف شهر تاسیس شدند که بر نحوه استقرار جمعیت در دوره های بعدی تأثیر گذاشتند. در این دوره بافت شهری همچنان پیوستگی خود را حفظ می کند. اما به سرعت و خارج از حصار قدیمی شهر، رشد و گسترش می یابد. در این دوره با شکل گیری و رونق میدان شهدا (میدان مجسمه) شهر هویتی دو قطبی پیدا می کند و سازمان فضایی شهر متفاوت می شود.
نقشه مشهد سال ۱۳۳۴
در این دوره (پهلوی اول) الگوی عمومی شهر عبارت بود از چندین برش طولی و عرضی که بافت تاریخی را به منظور تأمین دسترسی سواره قطع کرده بود و در محل برخوردشان میدان شهدا شکل گرفته بود
در دوره پهلوی دوم و در دهه ۴۰ که اصلاحات اراضی انجام شد و موجی از مهاجرت روستاییان به شهر ها شکل گرفت، رشد شتابان شهری در مشهد و دیگر شهرهای ایران آغاز شد. بافت شهری مشهد در این دوره دارای سه لایه تاریخی، قدیمی و جدید می شود. طرح جامع مشهد در ۱۳۴۶ به مشاور ابلاغ می گردد و در ۱۳۴۹ به پایان می رسد. ارتفاع ساختمان ها در جداره خیابان های بافت تاریخی و قدیمی به طور چشمگیری افزایش می یافت. اما در بافت جدید بیشتر ساختمان ها یک یا دو طبقه بودند. از سال ۴۶ به بعد توسعه شهر عملا در راستای خطوط طرح جامع بود. ایجاد پارک ملت و دانشگاه فردوسی در غرب جاده سنتو از عوامل تأثیرگذار بر توسعه شهر به سمت غرب بودند. (نیایی پرست و صفایی یزدی، ۱۳۸۹: ۵۰) و گسترش سریع افقی را تجربه کرده است و اراضی وسیعی در غرب شهر (که توسط طرح جامع اول برای گسترش شهر در نظر گرفته شده بود) به بافت شهری تبدیل شد. از طرف دیگر بعد از انقلاب و در دوران جنگ حومه نشینی بی رویه در سمت شرق و شمال مشهد تماما در اراضی کشاورزی حد فاصل مشهد و کشف رود شکل گرفت. توسعه شهر در فاصله ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ متجاوز از ۱۸ آبادی و مرکز جمعیتی را در خود ادغام کرد.
نقشه شهر مشهد ۱۳۳۴
۴-۲-معماری و شهرسازی
بافت قدیم شهر مشهد به لحاظ شرایط اقلیمی و فرهنگی و اجتماعی خاص خود در خور توجه و تامل می باشد. این نکته نیز که خانههای سنتی متاسفانه به سرعت رو به انهدام و ویرانی دارند؛ کمتر از بناهای عمومی مورد توجه محققان و پژوهشگران معماری بوده اند و به این ترتیب کمتر اطلاعات مکتوبی از این آثار در دست داریم بر اهمیت این پژوهش میافزاید.
شهر مشهد در گذشته دارای سه حصار بوده و گسترش شهر به سمت غرب (حرم امام رضا) بوده است. ساخت اصلی شهر فعلی در ۲۵ سال اول قرن حاضر پایه ریزی شده است. خیابان، میدان و ساختمانهای دولتی سه عامل هدایت توسعه شهر را به عهده داشته اند. شهر دارای دو مرکز اصلی است. چهار سمت شهر از طریق چند خیابان اصلی به میدان مرکزی اتصال می یابد. توسعه شهر در دهه ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۵در جنوب غربی و غرب صورت گرفت. راه آهن و فرودگاه تأثیر زیادی بر چگونگی هدایت توسعه داشته اند. در دهه ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵، جاده جدید تهران باعث توسعه شهر به سمت جنوب گردید. از سال ۴۵ به بعد توسعه شهر منطبق با طرح جامع هدایت شده است. در سال ۱۳۵۵ محور اصلی جاده سنتو، دانشگاه و پارک ملت توسعه شهر را به سمت غرب تشدید نمودند. ساختار کالبدی شهر به صورت قطاعی است. مراکز تجاری و خدماتی در اطراف حرم و قطاع غربی تمرکز یافته اند و واحدهای مسکونی در دو محور غرب و شرق قرار دارند.
دخالت در بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر بافت تاریخی مثل خیابانهای طبرسی ،امام رضا ،بهار و غیره آغازگردید . علاوه بر دخالت های فیزیکی فعالیتهای دیگری نیز در زمان رضاخان در شهر مشهد انجام گرفت و زمینه رشد شهر را فراهم نمود که مهمترین آنها عبارتند از : تأسیس بیمارستان امام رضا(ع) در سال ۱۳۱۳، تاسیس کارخانه قند آبکوه در سال ۱۳۱۴، تاسیس دانشکده پزشکی در سال ۱۳۱۸و غیره . خریداری اولین کارخانه برق در سال ۱۳۱۵و نصب آن در خیابان طبرسی، ورود ماشین به شبکه حمل و نقل درون شهری با ۲دستگاه اتوبوس در سال ۱۳۱۸،جایگزینی تدریجی آن به جای درشکه از اقداماتی است که در طی سالهای (۱۳۰۰-۱۳۲۰) در شهر مشهد انجام گرفت و نقش مهمی در رشد فیزیکی شهر داشت .مشهد در اولین سرشماری عمومی کشور که درسال ۱۳۱۸از چند کشوربه عمل آمد دارای ۷۶۴۷۱نفر جمعیت بوده است.
تحولات شهر مشهد دردوره محمدرضا پهلوی (۱۳۲۰-۱۳۵۷ ه-ش) مشهد از شهریور ۱۳۲۰ که مصادف با اشتعال ایران توسط نیروهای متفقین به دلیل وجود ناامنی در مناطق روستایی و امنیت مناسب در مشهد به علت وجود پادگانها و مراکز نظامی و نیز خشکسالیهای جنوب خراسان بویژه در سال زراعی ۱۳۲۶-۲۷و تاسیس دانشگاه مشهد درسال ۱۳۲۶ ه-ش پذیرای جمعیت زیادی بود که در رشد جمعیت نقش داشتهاند. به دنبال دگرگونی های سیاسی، اقلیمی و آموزشی فوق، تحولات تکنیکی به ویژه مجهز شدن شبکه حمل و نقل درون شهری به وسایل نقلیه جدید (افزایش اتوبوسها از ۲ دستگاه به ۷۷ دستگاه ، ورود تعداد ۱۰ دستگاه تاکسی در سال ۱۳۲۸ که تا سال ۱۳۲۴ به ۲۰۰ دستگاه افزایش یافت) و از همه مهمتر برقراری ارتباط بین مشهد و تهران از طریق شبکه راه آهن در سال ۱۳۳۶ ه-ش و نیز پرداخت وام به دارندگان زمین های وقفی توسط بانک رهنی در سال ۱۳۳۶ ه-ش از عواملی بودند که دست به دست یکدیگر داده و جمعیت شهر مشهد در سال ۱۳۳۵ ه-ش به ۲۴۱۹۸۹ نفر رسانده است. بطوریکه رشد سالانه جمعیت در طول ۱۶ سال(۱۳۱۹-۱۳۳۵ه-ش) به طور متوسط ۲٪ بودهاست . از حدود سال ۱۳۳۵ ه-ش به دلیل تغییرات اساسی در ساخت اقتصادی کشور به ویژه درآمد حاصل از فروش نفت، مستحکم شدن سیاستهای تجاری - اقتصادی و فرهنگی، گسستگی نظام ارباب رعیتی به دنبال اجرای اصلاحات ارضی در سا ل ۱۳۴۲ ه-ش ، رشد جمعیت نیز دچار تغییر و تحولاتی اساسی گردید به طوری که جمعیت شهر مشهد از ۲۴۱۹۹۸ نفر در سال ۱۳۳۵ ه-ش به ۴۰۹۶۱۶ نفر در سال ۱۳۴۵ رسید که نرخ رشد سالانهای در حدود ۵/۴ درصد داشتهاست.
همچنین وسعت شهر نیز از ۱۶ به ۳۳ کیلومتر مربع یعنی بیش از ۲ برابر افزایش یافت .توسعه شبکه حمل و نقل هوایی، تاسیس کارخانجات و توسعه فعالیتهای بهداشتی نیز از جمله مواردی بودند که در توسعه فیزیکی شهر مشهد موثر واقع شدند.
مشکلات ناشی از رشد جمعیت ، بی توجهی به نحوه استفاده از اراضی ، توسعه نامنظم شهر و سایر مشکلات عمومی باعث گردید که تهیه طرح جامع شهر در سال ۱۳۴۶ به مهندسین مشاور ابلاغ گردد. این طرح برای یک دوره ۲۵ ساله (۱۳۴۵-۷۰) در پنج مرحله ۵ ساله تنظیم و در سال ۱۳۵۰ به شورای عالی شهر سازی تسلیم و پس از تصویب مراحل اجرایی آن، در سال ۱۳۵۲ به شهرداری ابلاغ گردید. در طرح جامع سمت توسعه آینده شهر به صورت پیوسته در غرب شهر با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت ۴۰۹۶۱۶ نفر در سال ۱۳۴۵ به ۱۴۶۵۰۰۰ در سال ۱۳۷۰ پیش بینی گردید. در این طرح وسعت شهر از ۳۳/۴ به ۱۷۰ کیلومتر مربع افزایش مییافت .
همگام با مراحل تهیه طرح جامع، تفضیلی شهر از نظر فیزیکی و جمعیتی به رشد ادامه میداد بطوریکه جمعیت مشهد در سال ۱۳۵۵ به ۶۶۷۷۷۰ نفر افزایش یافت .درطرح جامع ، الگوی مداخله در بافت قدیم شهر و به ویژه اطراف حرم مطهر نیز تهیه و نقشه پیشنهادی ارائه گردید ولی به مرحله اجرا در نیامد. در سال ۱۳۵۴ طرح توسعه حرم اجرا شد که تعداد زیادی از بازارچهها ، مساجد، مدارس قدیمی، واحدهای تجاری و مسکونی تخریب و بازار رضا(ع) نیز به منظور واگذاری به صاحبان مغازههای تخریبی در مشرق میدان آب ساخته شد.
تحولات شهر مشهد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) کشور ایران در دهه ۱۳۵۰آبستن تحولات سیاسی عظیمی بود که در سال ۱۳۷۵ به پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی ساختار سیاسی - حکومتی کشور منجر گردید . اثرات انقلاب در ابعاد شهری شامل : تصویب قانونی اراضی موات شهری(۱۳۷۵) تصویب قانون زمین شهری (۱۳۵۸) تصویب قانون زمین شهری (۱۳۶۱) طرح مجدد الگوی نوشهرها (۱۳۶۴) و… بود که بر کیفیت شهرنشینی تاثیر بسزایی داشت. سال ۱۳۷۵ به دلیل وقوع کودتای مارکسیستی در افغانستان حدود ۰۰۰/۵۵۷ نفر از مهاجرین افغانی در خراسان ساکن شدند که از این تعداد حدود ۲۹۶۵۰۰ نفر (۵۳/۲ ٪) در شهر مشهد به ویژه در حاشیه قلعه ساختمان و گلشهر سکنی گزیدند . همچنین در نتیجه وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عدهای از مهاجرین جنگ تحمیلی وارد خراسان و به ویژه شهر مشهد شدند . عوامل فوق به همراه مهاجرتهای روستا - شهری دست به دست هم داده و باعث رشد سریع جمعیت شهر در این دوره گردید به طوری که جمعیت از ۶۶۷/۷۷۰ نفر درسال ۱۳۵۵ به ۱/۴۶۲/۵۰ نفر در سال ۱۳۶۵ با نرخ رشدی معادل ۸ ٪ در سال افزایش یافت که بالاترین نرخ رشد جمعیت شهری در ایران بودهاست. مساحت شهر نیز در این دوره (۶۵-۱۳۵۵) از ۷۸ به ۲۲۰ کیلومتری با نرخ رشد معادل ۱۱ ٪ در سال، افزایش یافت .
۴-۲-۱-خانه و محله در مشهد:
شناسایی محلات از این جهت اهمیت دارد که آداب و رسوم، اعتقادات و بسیاری از آثار تاریخی گذشته و ویژگیهای آنها را برای ما قابل فهم می کند. در این جا لازم است به این مطلب اشاره شود که به علت رشد روزافزون شهر، محلات به قدری از لحاظ محدوده و کیفیت تغییر کرده اند که تشخیص وضع قدیمی و اصلی آنها بسیار دشوار است. به عنوان مثال بعضی از ریزمحلات با یکدیگر ادغام شده و برخی به کلی گم شده اند. مشکل دیگر مربوطه، ایجاد اسامی جدید و برهم خوردن نظام قدیمی اطلاق نام بر محلات است. درنتیجه تطبیق نامهای قدیم و جدید و تشخیص محدوده کالبدی و یا محدوده متاثر از نامگذاری محلات امری مشکل است. از همه این موارد مهمتر، نقشه ای کامل که حاوی اطلاعاتی از محلات در دوره مورد نظر باشد وجود ندارد. با این حال در این مجال سعی بر این داریم تا با بهره گیری از نوشته های برخی از سیاحان و کتب تاریخی دسته اول تا حدودی به محدوده و ماهیت محلات و فضای حاکم بر آنها دست پیدا کنیم.
به اقتضای زندگی شهری قدیم، محله های اصلی و بزرگ مشهد برای خود استقلال داشته اند و در مواقع ضروری و استثنائی می توانستند در برابر حوادث غیر مترقبه و دشوار بدون نیاز به سایر قسمتهای شهر مقاومت کنند. هر محله برای خود قبرستان عمومی، حمام، آب انبار، مسجد، مدرسه، تکیه، کاروانسرا و تیمچه داشته است. حتی این احتمال وجود دارد که برخی از محلات و گذرها دارای حصار و در نیز بوده باشند. (سیدی، ۱۳۷۸).
مشهد در دوره قاجار مطابق سفرنامهها دارای شش محله بزرگ و اصلی و زیر محلههای کوچکتر بوده است که به ترتیب عبارتند از:
محله خیابان علیا(بالا خیابان)، خیابان سفلی(پائین خیابان)، نوغان، عیدگاه، سرشور و سراب و زیر محلههای کوچکتر چهنو، چهارباغ، پاچنار، عشرتآباد، ارگ، تپلالمحله، کشمیریها، غرشمالها، جدیدیها(یهودیها) و سرحوضان. همچنین دروازههای شهر همنام با محلات آن بوده است که عبارتند از: دروازه نوغان، پائین خیابان، بالا خیابان، عیدگاه، سراب و ارگ.
اولین گسترش شهری در اواخر سالهای قاجار و از سمت غرب و جنوب غربی آغاز گردید و در نتیجه هسته اصلی شهر قدیم، یعنی حرم مطهر قدری به سمت شرق متمایل شده است.
فریزر تاجر انگلیسی که در سال ۱۲۳۷ هجری (۱۸۲۱ میلادی) به مشهد آمده، شرح جالب توجهی درباره مشهد نوشته است. وی در بخشی از شرح خود درمورد محلات این چنین می نویسد:[۵۷]
«مشهد سی و دو محله دارد و هر یک به کدخدایی سپرده شده است ولی سکنه بعضی محلات خیلی کم می باشد و بعضی جاها خاصه در طرف شمال و شمال غربی زمینهایی دیده می شود که باغ جای زراعت شده است.»
ولی احتمال می رود آمار فریزر درست نباشد، یعنی او محله را به معنی کوچه گرفته باشد زیرا وجود این همه محله، عادی به نظر نمی رسد. بخصوص که صنیع الدوله (اعتمادالسلطنه) تصریح کرده است که شهر مشهد در این زمان یعنی سال ۱۳۰۲ قمری که سال طبع «مطلع الشمس» بوده است، ۶ محله بزرگ و ۱۰ محله کوچک داشته است و چون بین زمان تالیف مطلع الشمس و سفر فریزر شصت و چند سال بیشتر فاصله نیست، این مقدار اختلاف نباید باشد. بعلاوه بعد از فریزر باید تعداد محله ها بیشتر شده باشد نه کمتر. البته غیر از صنیع الدوله کسان دیگری هم تایید کرده اند که مشهد ۶ محله اصلی داشته است. از جمله زین العابدین ابن محمد ولی میرزا که در زمان ناصر الدین شاه قاجار و حکمرانی رکن الدوله به مشهد آمده و سکنه مشهد رضوی را سرشماری کرده، ۶ محله به اسامی «سراب، سرشور، عیدگاه، بالاخیابان، پایین خیابان و نوقان» را ذکر کرده است. مرحوم ادیب هروی نیز در کتاب (حدیقه الرضویه) در ضمن نقل حوادث توپ بندی حرم مطهر رضوی بطور غیر مستقیم نوشته است که مشهد ۶ محله اصلی دارد.
صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) اسامی محلههای شهر مشهد را به این ترتیب ذکر کرده است: «محلههای بزرگ شامل خیابان علیا (بالاخیابان)، خیابان سفلی (پایین خیابان) ، سراب، چهارباغ، عیدگاه و نوغان و محله های کوچک شامل: محله پاچنار، ارگ، سرسوق، سرحوضان، جدیدیها، هرویها، تپالمحله، غیر شمارها (غرشمالها- منظور کولیها هستند.)، کشمیریها و چاهنو.» وی ادامه میدهد: «محله ارگ بین مغرب و جنوب مشهد و ارگ دولتی متصل به روی شهر است.»
احداث خیابان اصلی شهر یعنی بالا و پایین خیابان سبب شکلگیری و تفکیک محلات مشهد شد که عبارت بودند از : سرآب، سرشور، عیدگاه، نوقان، بالاخیابان و پایین خیابان.
کروکی شهر بر روی عکس هوایی سال ۱۳۳۵ در پایین مشخص شده است. این کروکی حصار دوره قاجار و دروازه های شهر و همین طور محدوده کلی محلات را نشان می دهد. این کروکی بر اساس توصیف سیاحان در سفرنامه ها و مطالبی که از کتب پژوهشگران تاریخ مشهد در سالهای گذشته نوشته شده است، تهیه گردیده است. البته شاکله اصلی مطالب استناد شده از مورخین و سیاحان بر یک نظر اتفاق داشته اما از میان سعی شده به تالیفات نویسندگان معتبرتر و نظراتی که تعدد تکرار آنها در متون مختلف وجود داشته، بیشتر استناد شود.
موقعیت محلات قدیم و خانههای تاریخی مورد بررسی در بافت سنتی دوره قاجار منطبق بر نقشه سال ۱۳۳۵
۴-۲-۲-نظام قرارگیری بافت مسکونی و جهت گیری ابنیه:
در این بند درصدد یافتن نظام موجود در ساختار قرارگیری و نحوه چیدمان بناها در کنار هم خواهیم بود. سؤالی که در این جا مطرح می شود این است که ساختار شکل گیری بافت شهری متاثر از چه عواملی است. در پاسخ به این سؤال باید گفت که بافت کالبدی شهر بازتاب تاثیرات پیچیده و متقابل عوامل مختلفی چون شرایط طبیعی و جغرافیایی، خصوصیات اعتقادی و فرهنگی، نظامهای سیاسی و حکومتی و غیره است. با نگاهی به عکس هوایی سال ۱۳۳۵ درمی یابیم که مهمترین عامل مؤثر در شکل گیری بافت شهر مشهد، هسته مرکزی آن یعنی حرم مطهر بوده است. این عامل که با توجه به تقسیم بندی فوق عاملی اعتقادی و فرهنگی است، نظام دهنده اصلی و شاخص ابنیه و معابر شهر بوده است. اگر بپذیریم که یکی از اهداف در نظام قرارگیری ابنیه و نحوه تفکیک قطعات زمین دسترسی به معبر مورد نیاز باشد، می بایست به این نتیجه کلی اشاره کنیم که هر بنای معماری به واسطه لزوم دسترسی، از معبری در مجاورت خود بهره می برد. با توجه به عکس هوایی سال ۱۳۳۵ در نگاه اول به نظر می رسد که معابر شهر مشهد از هسته اصلی شهر یعنی حرم امام رضا تبعیت کرده اند و چون فرم مجموعه حرم دایره ای بوده لذا معابر به صورت تار عنکبوتی در حاشیه آن قرار گرفته اند. اما با توجه به نقشه های دوره قاجار مشخص است که فرم ابتدایی مجموعه حرم دایره ای نبوده است.
نمایش حالتهای ممکن قرارگیری خانه ها
نمایش حالت های ممکن قرارگیری خانه ها
با توجه به نقشه های خانیکوف و مک گرگور از مشهد، هندسه مجموعه ابنیه حرم مطهر به شکل مستطیل بوده است. ضمناً در تاریخ شهرسازی دوره پهلوی گفتیم که در سال ۱۳۰۹ فلکه ای به دور حرم مطهر ساخته شده که از فرم دایره تبعیت کرده است. حال اگر بخواهیم نظام قرارگیری معابر را تحت تاثیر مجموعه ابنیه حرم مستطیل شکل بدانیم باید به نظامی شطرنجی دست یابیم. اما همانطور که مشاهده می شود، نظام معابر شهر تار عنکبوتی است، لذا این موضوع که در برخی جاها مطرح می شود که معابر شهر مشهد از فرم حرم منتج شده اند و درنتیجه آن به صورت تار عنکبوت شکل گرفته اند، نظریه مردودی است. همانطور که گفتیم حرم مطهر به عنوان یک عامل اعتقادی در ساخت ابنیه شهر تاثیر گذارده است. این مطلب را می توان با توجه به جهتگیری ابنیه از جمله خانه ها در عکس هوایی سال ۱۳۳۵ بررسی کرد.
کاملاً مشهود است که اکثر قریب به اتفاق قطعات زمین طوری تفکیک شده اند که راستاهای فرعی و یا اصلی آنها به سمت حرم است.( به عبارت دیگر اگر فرم سایت خانه ها ۴ ضلعی منتظم باشد، همواره دو ضلع آنها به هسته مرکزی شهر یعنی حرم میرسد) برای رسیدن به این هدف ابنیه به صورت دایره وار در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و درنتیجه برای دسترسی به آنها باید فرم معابر نیز تار عنکبوتی باشد. اما از آنجا که وسعت و ابعاد قطعات زمینها متفاوت بوده، این فرم تار عنکبوتی به صورت نامنظم و پرپیچ و خم ایجاد شده است. لذا در شکلگیری بافت شهری در مشهد این بناها و خانه های شهر بودند که سبب پدید آمدن فرم تار عنکبوتی برای معابر شده اند.
فرم در حال بارگذاری ...