هدف کلی این پژوهش تجدیدحیات شهری باتاکید بر ضرورت مداخلات اجتماعی در بافت فرسوده شهرها است .
ب ) اهداف جزئی
۱ ) بررسی نقش مردم و اجتماع و تأثیر آن بر روی احیاء بافت فرسوده شهری
۲ ) بررسی بی اطلاعی مسئولین در باب شیوه های مشارکت مردم در بافت فرسوده شهری
۳ ) بررسی نقش نادیده گرفتن اولویت ها و نیازهای مردم در بافت فرسوده شهری
۱-۵ سؤالات تحقیق
۱ ) میزان مشارکت مردم در احیای بافت فرسوده شهری چگونه است ؟
۲ ) مردم با چه شیوه هایی می توانند در احیای بافت فرسوده شهری مشارکت داشته باشند ؟
۳ ) اولویت ها و نیازهای مردم در احیای بافت فرسوده شهرها کدام گزینه است ؟
۱-۶ فرضیه های تحقیق
۱ ) به نظر می رسد که بین نقش مردم و اجتماع و تأثیر آن بر احیای بافت فرسوده شهری رابطه وجود دارد .
۲ ) به نظر می رسد بین عدم اطلاع از شیوه های مشارکت مردم توسط مسئولین و احیای بافت فرسوده شهری رابطه وجود دارد .
۳ ) به نظر می رسد بین نادیده گرفتن اولویت ها و نیازهای مردم و احیای بافت فرسوده شهری رابطه وجود دارد .
۱-۷ دامنه ، قلمرو زمانی و مکانی پژوهش
۱-۷-۱ تحولات تاریخی کالبدی
سیمای تاریخی استان کرمانشاه
بطوریکه اسناد بابلی، ایلامی، آشوری و غیره نشان میدهند، هزارههای پیش از میلاد، مردمی در کوهستانهای زاگرس زندگی میکردند که کسی از منشأ آنها و این که در چه تاریخی و طی چه حوادثی به این محل آمدند، مطمئن نیست. گروهی از قوم شناسان آنها را آزیاتیک (آسیایی) و گروهی دیگر از نژاد آریایی میدانند. در کتیبهها نام بسیاری از ساکنان زاگرس آمده است نظیر: لولوبی، کوتی، مانایی، آمادا، پارسوا، کاسی، کردوخی، و … که برخی از آنها آریایی بودهاند. در میان ایشان گروه های لولوبی، کوتی، کاسی، کردوخی با کردها ارتباط نژادی داشتهاند. در کتیبههای بابلی و آشوری نامی از کردوخی نیامده ، اما در آثار یونانی سده چهارم پیش از میلاد صریحاً به واژه کردوخی برمیخوریم، ساکنان زاگرس به استناد کتیبهها همچنین شامل: طوایفی چون کامی، منایی یا مانایی، نایری، خالدی و سوباری نیز بودهاند. همانطور که گفته شد آگاهی دقیق از منشأ ایشان در دست نیست ولی آثار باقی مانده از این قوم ثابت میکند که سامینژاد نبودهاند. این که چگونه از دوردستترین نقاط آسیا به این کوهستان آمدهاند هنوز معلوم نیست. همانطور که گفتیم گروهی آنان را آزیاتیک و برخی ایشان را پیشتازان هند و اروپایی دانستهاند.در دوران قبل از ورود آریاییها به ایران در منطقه زاگرس، اقوامی زندگی میکردند که بومی این منطقه بودند. این اقوام به ترتیب از شمال به جنوب، کوتی، لولوبی، کاسی و ایلامی خوانده میشدند.
باستانشناسان به دلیل وجود عواملی چند از جمله شکل جمجمههای به دست آمده از این اقوام آنها را نژاد سامی یا هند و اروپایی نمیدانند و برای تمایز با این دو نژاد، آنها را اقوام آسیایی نام نهادهاند. فرهنگ این اقوام از یک سو ، متأثر از تمدنهای نیرومند بینالنهرین، آشور، بابل و … بود و از سوی دیگر متکی به برخی باورهای اولیه، اسطورهای – دینی که شالوده آن بر پایه پرستش الههای که مظهر زندگی و باروری بود، نهاده شده بود. ساخت اجتماعی جامعه نیز بر این اساس مبتنی بر تفوق زن بر مرد بود. مجموعه این تفکرات با تفکرات آریاییان فاتح در هم آمیخت و فرهنگ جوامع غربی ایران را پدید آورد. اثرات این فرهنگ هنوز هم در زندگی مردم کوهستانهای زاگرس باقی مانده است. در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد، اقوامی در دامنهها و درههای زاگرس اسکان یافتند که پس از به قدرت رسیدن، به تصرف شهرهای بینالنهرین پرداختند. از این اقوام در تاریخ به نام «گوتی» و «کاسی» یاد شده است. لولوبیها یا لولوها که آنان را اجداد لرها نیز شمردهاند. در
گذشتههای دور در ذهاب کرمانشاه و شهر زور سلیمانیه زندگی میکردند. منطقه کرمانشاهان از دیرباز از لحاظ ارتباطی دارای اهمیت فوقالعاد های بوده است. چنانچه دو راه مهم و پرآوازه (راه شاهی) و (جاده ابریشم) از این سوی میگذشته است. پس از اسلام نیز جاده معروف بغداد به خراسان که به راه بزرگ خراسان اشتهار دارد. از این منطقه عبور میکرده است، اهمیت این ناحیه به حدی بوده که به دروازه آسیا معروف گردیده است. کانونهای حکومتی این منطقه در این دوران خصوصیات ویژهای به قرار زیر داشته است:
- قلمرو جغرافیایی آنها با قلمرو واحدهای جغرافیایی یا طبیعی منطبق است.
- در اکثر این قلمروها دو نوع معیشت مبنی بر یکجانشینی و مبتنی بر کوچنشینی همراه و همزمان وجود دارد.
- قدرت حکومتی در این کانونهای سیاسی غالباً ناشی از غلبه نظامی کوچنشینان و بعضاً ناشی از ائتلاف دو قدرت یکجانشین (مدنی) و کوچنشین (ایلامی) است. نظام اجتماعی – اقتصادی این حکومتها، مبتنی بر زراعت و دامپروری به شکل توأم است.
- در دوران این حکومتها معمولاً تضادی بین این دو نیروی کوچنشین به چشم میخورد.
- هر زمان که مردم کوچنشین موفق به ایجاد قدرت بزرگی شوند (بر اثر غلبه نظامی یا ائتلاف سیاسی) کانون حکومت مجاور را ضمیمه خود میکنند بیآنکه بتوانند استقلال محلی آن را به کلی معدوم کنند.
نقشه شماره۱ : موقعیت استان کرمانشاه درسرزمین جمهوری اسلامی ایران
نقشه شماره ۲ : موقعیت شهرکرمانشاه دراستان کرمانشاه
۱-۷-۱ تاریخچه شهرکرمانشاه
شهر کرمانشاه به روایتی توسط بهرام چهارم که شاه کرمان بوده است ساخته شده است و به همین لحاظ کرمانشاه نام گرفته است که وجه تسمیه این شهر است. کرمانشاه قدمت تاریخی فراوانی دارد و دورانهای تاریخی متعددی را پشت سر نهاده است. اهمیت تاریخی کرمانشاه از سایر شهرهای استان بیشتر است و دارای جاذبههای تاریخی مهمی چون بیستون، تاقبستان است. جاذبههای تاریخی شهر کرمانشاه علاوه بر دو نقطه یاد شده در بافت تاریخی شهر قرار دارد. از جاذبههای قدیمی و تاریخی کرمانشاه میتوان به بازار شهر اشاره کرد که واجد عناصر تاریخی با ارزشی چون سراها، تیمچهها و راستههای متعددی میباشد.
۱-۷-۲ بافت قدیم شهرکرمانشاه
از نقطه نظر اجتماعی، فرهنگی ، اقتصادی ، کالبدی ، بافت تاریخی بخش جدایی ناپذیر مجموعه شهر موجود است و بخش چشمگیری از تاریخ شهر در کالبد این بافت تجلی یافته است. این بخش از شهر بیانگر ارزشها ، باورها، هنرها، توان فنی ، توانهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی … نسلهای گذشته شهر کرمانشاه می باشد. ظهور کلی این توانها را میتوان در« فرهنگ اجتماعی » قدیمی شهر ارزیابی نمود. این فرهنگ در دل خود ساخته ها و یافته هایی داشت که تاریخ شهر حاصل آنست. این تاریخ ، بافت و ابنیه را نیز شامل می شود. بافت قدیمی شهر مرکز اقتصادی وتجمع فعالیت های تجاری , خدماتی و اجتماعی شهر و …) محسوب میشود. شهر تاریخی کرمانشاه در دل خود فضاهای کارکردی وسیعی چون: بازار بزرگ شهر , تاریکه بازار ( در محله فیض آباد) و همچنین خیابانهای مدرس و سایر خیابانهای وابسته به آن و محله های قدیمی و معتبر را جای داده است که نقش مهمی در حیات فرهنگی , اجتماعی ، اقتصادی ، تجاری و بازرگانی شهر کرمانشاه درحال حاضر دارند. مردم شهر به لحاظ اقتصادی کاملاً به شهر قدیم کرمانشاه وابسته هستند ، بنابراین از این نظر می توان گفت که شهر کرمانشاه به بافت تاریخی قدیم (فرسوده فعلی) وابسته است. محدوده تاریخی شهر کرمانشاه , هم اکنون هسته مرکزی کالبدی شهر را تشکیل داده است و به لحاظ ساختار شهری به شکل شعاعی و مرکزی با بخشهای میانی و جدید شهر پیوند دارد. در عصر پهلوی با احداث معابر متقاطع و عریض نظیر خیابانهای مدرس (سپه ) و مطهری (سیروس) ساختار قدیمی شهر دگرگون شد و پیوستگی آن از هم پاشید و این ساختار ارگانیک در شبکه ای از خیابانهای شطرنجی گرفتار شد. علیرغم آن از این دوره به بعد دو ساختار قدیمی (محور بازار) و جدید (محور مدرس) در کنار هم فعالیت های اقتصادی و اجتماعی شهر را سازمان داده اند. محور بازار به عنوان هویت تاریخی شهر به حیات اجتماعی و اقتصادی خود ادامه داده و در حال حاضر جایگاه مهمی در روند تحولات شهر دارد و خیابان مدرس نیز قدمتی بیش از پنجاه سال دارد و هم اکنون بخشی از هویت تاریخی شهر محسوب می گردد. نوسازیهای عصر پهلوی اول و دوم, صرفاً محدود به بدنه خیابانها بود و به عمق محدوده قدیمی شهر راه نیافت. بنابراین توسعه فعالیت های تجاری , خدماتی و کارگاهی کوچک (خدماتی) در اطراف خیابان مدرس در ابعاد منطقه ای, شهری و مرکز شهری , نقش ویژه ای به این خیابان داده
است و از طرفی معضلات فراوانی برای شهر ایجاد نموده است .
۱-۷-۳ ساختار قدیمی شهر
شهر کرمانشاه همچون سایر شهرهای تاریخی ایران دارای ساختار اولیه مشخصی است که منطبق با همان الگوی کهندژ های ادوار میانه است . ارگ حکومتی ، مسجد جامع ، بازار و راه ارتباطی چهار عنصر اصلی این کهندژ هستند . سه عنصر بیرونی این ساختار ربض ، شارسان و کوره ها می باشند .( حبیبی ، سید محسن : ۱۳۸۲)
الف ) مرکز حکومتی
دیرین ترین حکایاتی که از مرکز حکومتی شهر در دست است مربوط به زمان فریدون میرزای فرمانفرما است . ولی به نظر می رسد که سابقه ارک حکومتی کرمانشاه به دوره کریم خان و حتی صفوی بر می گردد .
ب ) مسجد جامع
مسجد جامع کرمانشاه در شمال دارالحکومه قرار داشته است و همانند شهرهای قدیمی در جوار (غرب) آن مدرسه قرار داشته است . این مدرسه در دوره پهلوی اول نوسازی شد و مجموعه مدرسه کزازی را تشکیل داد . پیرامون حیاط مسجد جامع را قبلاً حجره های طلاب تشکیل می داد و طبق معمول حوض وسط حیاط سازمان فضائی مجموعه را کامل می کرد . صحن اصلی بعداً خراب شد و بازسازی آن با مصالح نامرغوب و بدون معماری صحیح انجام گرفت که در شأن این یادمان نبود . متأسفانه مقارن با اواخر جنگ تحمیلی با تخریب مسجد بدون طرح و نقشه و با بهره گرفتن از سازه های نامربوط و قطعات پیش ساخته صحن و شبستان مورد بازسازی قرار گرفت و نماهای بیرونی آن نیز بدون نقشه و با الگوهای ابتدایی نماسازی و توسط معماران و بنایان سنتی اجراء شد . هر چند که مسجد جامع اکنون مصلای شهر کرمانشاه است ، ولی فاقد ارزش های معماری است . بنابراین سازمان میراث فرهنگی استان کرمانشاه اخیراً بدنبال بازسازی هائی که در بافت مرکزی کرمانشاه
انجام گرفته است ، تصمیم گرفته که با تهیه طرح معماری مناسب و با بهره گرفتن از تجارب اساتید معتبر ، این بنای معظم را با معماری ای در شأن آن به جایگاه واقعی خود در مرکز بافت شهر کرمانشاه برگرداند .
د ) بازار کرمانشاه
بازار کرمانشاه در بخش های مختلفی از این گزارش ، از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. گفته شده است که بازار کرمانشاه طویل ترین بازار ایران است که از دروازه تیر فروش ها شروع و در جنوب غرب شهر از دروازه توپخانه و باروت فروش ها خارج می شده است . بازار کرمانشاه در امتداد راه غرب به شرق قرار داشته و تمام ارتباط با عراقین و عتبات از میانه آن می گذشته است . در دو سوی راسته بازار، کاروانسراها و تیمچه ها و سراها قرار دارند و این نشانگر آن است که راه از همین مسیر عبور می کرده است .
می توان ادعا کرد که بازار کرمانشاه بخشی از راه ابریشم بوده است . در زیربناهای بازار کرمانشاه آثار و ابینه ای از ادوار گذشته وجود دارد . ولی نظر به اینکه کاوش ها و تحقیقاتی در این مورد صورت نگرفته در مورد دیرینه باستانی آن نمی توان اظهار نظر کرد . بافت مرکزی کرمانشاه یک مجموعه متعادل است که در گذشته ای نه چندان دور همه عناصر آن با یکدیگر در تعادل و تعامل بوده اند و بازار محور اصلی حیاتی آن را تشکیل می داده است . ولی در ادوار اخیر در بافت شهر دخالت های زیادی صورت گرفته است و حیات بافت به مخاطره افتاده است بخشی از این خطرات متوجه بازار است . با تقویت خیابان مدرس بعنوان محور اقتصادی اصلی و مرکز شهر، موضع اقتصادی بازار تضعیف خواهد شد و کشش اقتصادی پروژه های بزرگ مدرس رونق فعالیت ها را به سوی خود جذب خواهد کرد
ساختاروبافت مرکزی شهر
ساختار مرکز شهر کرمانشاه همانند همه شهرهای قدیمی پس از کهن دژ محلاتی تشکیل داده اند که مرکز را احاطه کرده اند . شبکه های اصلی معابر از مرکز شهر جدا شده و پس از عبور از مرکز هر محله به خارج از شهر امتداد یافته اند . پیرامون شهر هر چند که بارو نداشته است ، ولی هر ورودی دارای دروازه و جمعاً شهر دارای هفت دروازه اصلی بوده است اما بجز شبکه های شعاعی شبکه ای دایره ای مراکز محلات را به یکدیگر مرتبط می کرده است . ترکیب این دو نوع معابر ، شبکه ای تار عنکبوتی یا شعاعی ـ مرکزی را ایجاد کرده که بصورت ارگانیک و نامنظم آمد و رفت بافت را تأمین می کرده اند .
۱-۷-۶ شبکه ارتباطی اولیه
در بافت قدیمی کرمانشاه سه دسته شبکه معابر وجود دارد :
شبکه اولیه و اصلی بافت .
شبکه هائی که در دهه ۱۳۱۰ و در دوره پهلوی اول بر بافت تحمیل شدند .
شبکه های متأخر که در اثر قانون نوسازی و یا بنا به پیشنهاد طرح های شهرسازی ایجاد گردیدند. تعریض خیابان مدرس که هیچگونه تحلیل ترافیکی ای ندارد از جمله شبکه های اخیر می باشد .
اصلی ترین شبکه های بافت را کوچه ها تشکیل داده اند که بسیار نامنظم و فاقد عرض مشخص می باشند . عرض این معابر گاهی به یک متر تقلیل می یابد . بعلت عدم امکان کنترل توپوگرافی در این شبکه ها، بخش هائی از بافت بویژه در دو طرف خیابان حداد عادل کوچه هائی گود افتاده دارند که در بارندگی ها دچار آب گرفتگی می شوند و دیواره بناها تا نیمه رطوبت دارد .
فرم در حال بارگذاری ...