وبلاگ

توضیح وبلاگ من

وسواس، احکام و آثار آن- قسمت ۲۸

 
تاریخ: 20-07-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

پیشگیری از بروز وسواس از منظرعلم روانشناسی
براساس رویکرد شناخت ـ رفتاری نسبت به اختلال وسواس، افکار ناخواسته، تکرارى یا ناخوشایند، تا اندازه ای در تمامی انسان ها ممکن است وجود داشته باشند؛ اما بسیارى از افراد ، که از روان سالمی برخوردار هستند، این افکار را بى معنا تلقّى کرده و آن ها را به آسانى از قلمرو ذهن خود بیرون مى رانند؛ در حالی که افراد مبتلا به وسواس، خود را به خاطر داشتن چنین افکار وحشتناکى مسؤول و قابل سرزنش مى دانند و مى ترسند که این افکار به اعمال یا پیامدهاى زیان بخشى منجر شوند و کوشش مى کنند با بهره گرفتن از کارهایی مثل القاى ارادى افکار خوب به خویشتن و وارسى کردن، به خنثى سازى این افکار بپردازند.
این نوع مواجهه با افکار وسواسی مزاحم و تکرار شونده، نشان دهنده ی عدم اطلاع کافی از عملکرد نظام شناختى در مبتلایان به وسواس می باشد، که این شناخت ناکافی، باور و ادراک نادرستی از ترس ها و تهدیدها، در پى دارد که به نوبه ی خود ایجاد کننده ی اضطراب مى شوند. بر این اساس، در رویکرد شناخت ـ رفتار درمانگرى، میزان پیشگیرى از بروز وسواس، به میزان شناخت فرد از خود و تغییرات موقعیت هاى زندگى او نسبت داده می شود.
بدین ترتیب، داشتن شناخت کافی و درست از نیازها و احتیاجات، نیروهاى درونی انسان، غرایز گوناگون و نحوه ی ارضا و برآورده کردن آن ها از راه هاى منطقى و مطلوب، به هنگام مواجه شدن با مشکلات و ناکامى ها، باعث تعادل روانى بیش تر مى شوند و در نتیجه، شخص با اطمینان خاطر به زندگى بدون تشویش خود ادامه مى دهد. احساس امنیت، آرامش، تعادل روانى، احساس پیشرفت و برترى و شناخت منطقى از جمله اصول مهم در تأمین و حفظ سلامت روان انسان به شمار مى آیند. از طرفی حصول تمام این اهداف، مستلزم تربیت صحیح و درست و داشتن جامعه اى با زمینه مناسب براى پذیرش افراد متعادل و سازگار مى باشد. بنابراین پیشگیرى از دیدگاه روان شناسی، شامل کلیه روش هایى است که در نظام شناختى و اعتقادى فرد تغییر و دگرگونى ایجاد مى کنند.
پایان نامه - مقاله
همان طور که در بحث علل و ریشه های بروز وسواس دیدیم، روان شناسان از «ترس» و «اضطراب» به عنوان علت العلل ایجاد وسواس یاد کرده اند و به همین ترتیب، تمام شیوه هایی را که به نوعی مانع از تولید، رشد و فراگیری این علل ( ترس و اضطراب)می شوند را به عنوان راه های پیشگیری از بروز وسواس معرفی می کنند. این راه ها شامل راهکارهای فردی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی و دینی و مذهبی می شوند. که در این مبحث به بررسی راهکارهای فردی و خانوادگی می پردازیم و عامل دینی و مذهبی را در مبحث بعدی دنبال خواهیم کرد.
۳-۵-۱-۱- راهکارهای فردی پیشگیری از وسواس
با توجه به آن چه که روان شناسان و دین شناسان در مورد علل و ریشه های وسواس و آثار و نتایج آن گفته اند، و راه هایی که برای درمان آن پیشنهاد کرده و یا به کار گرفته اند، به توصیه های روان شناسی و دستورالعمل های تربیتی ای می رسیم که عمل به آن ها، کمک شایانی است برای جلوگیری از ابتلا به وسواس. برخی از این توصیه ها را در فهرست زیر بیان می کنیم:
مطالعه درباره ی نوع شخصیتی که دارید. اگر شخصیت شما از نوع شخصیت های وسواسی است، بیش از دیگران در معرض ابتلا به وسواس هستید.
بازنگری کلی نظام اعتقادی و باورهای خود و رفع نقائص موجود.
پرورش روح و جنبه های معنوی روحی، مثل تمرین صداقت و راستگویی، پرورش تواضع و فروتنی، دست کشیدن از خودخواهی های نامعقول و در عوض روی آوردن به بیشتردوست داشتن دیگران و…
نچسبیدن به گذشته، یا به عبارتی بررسی کردن نقاط ضعف و قوت آن چه که گذشته، سوگواری کردن بر آن ها و سپس رهاسازی کامل آن و تبدیل شدنشان به یک خاطره.
پذیرفتن خود و شرایط موجودتان به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر و کنار آمدن با کمبودها و نارسایی های موجود.
جستجو کردن راه های شادزیستن، اگرچه با یک سلام گرم وصمیمی به تصویر خودتان در آیینه.
انجام تمرینات ورزشی هم برای حفظ سلامتی جسمتان که امانتی است در دستان شما، و هم در تمرکز بخشیدن به انرژی و نیروهای روحی و روانی خودتان که ناشی از منبع فیض الهی است
ترمیم و تقویت هرچه بیشتر روابطتان با اعضای خانواده و اعتمادکردن به آن ها.
هرازگاهی پناه بردن به طبیعت، برای تبادل بارهای هیجانی و عاطفی مثبت و منفی با طبیعت و سرشار نمودن وجودتان از بارهای هیجانی مثبت.
پذیرفتن مسئولیت افکار، اعمال و رفتارهایتان، امید داشتن به آینده ای روشن و پر از موفقیت، تلاش کردن و توکل داشتن به خدا و مشروط کردن نتیجه ی هر تلاشی به خواست و تقدیر و مصلحت الهی……[۳۲۰]
۳-۵-۱-۲- راهکارهای پیشگیری وسواس در خانواده، مدرسه و جامعه
اقداماتی را که خانواده و مخصوصاً پدر و مادر می توانند قبل از بروز هرگونه مشکل روانی و هیجانی در منزل انجام دهند، تا هم خودشان و هم فرزندانشان در یک فضای شاد و بانشاط و سرشار از احساس امنیت روانی و درک متقابل، به تجربه ی خوب و بدهای زندگی بپردازند، به طوری که نه خود و نه فرزندان دلبندشان در معرض آسیب های ناشی از ابتلا به این اختلال اضطرابی فلج کننده، قرار نگیرند، عبارتند از:
آشنا شدن با انواع اختلالات اضطرابی و یادگیری روش های پیشگیری از تاثیر فشارهای روانی در ایجاد اختلالات روانی.
آگاهی یافتن از این نکته که وقتی خانواده از نظر ساختار روانی ضعیف می شود، اولین رویداد این است که یک ترس بزرگ در زندگی خانوادگی وارد می شود و این جا همان نقطه ای است، که احتمالاً وسواس پا به صحنه می گذارد.
بررسی کردن وضعیت ژنیتیکی خانواده از نظر ابتلا به وسواس و چاره اندیشی در صورت وجود زمینه ارثی.
آگاهی دادن به اعضای خانواده در مورد این که ازدواج کردن یک تغییر مهم در زندگی است و می تواند سرآغاز شکل گیری یا تشدید وسواس باشد.
حمایت کردن اعضای خانواده از یکدیگر در زمینه های مختلف عاطفی، تحصیلی، اقتصادی، شغلی و…
مثبت نگری نسبت به رفتارهای اعضای خانواده.
حسن ظن و روابط عاطفیِ صمیمانه بین پدر و مادر.
حسن ظن متقابل والدین و فرزندان نسبت به یکدیگر.
اهمیّت دادن به خواسته ها و علایق معقول ومنطقی اعضای خانواده.
مشورت کردن والدین با فرزندان و بهادادن به نظرات مثبت و معقول آنان.
هم فکری و همکاری اعضای خانواده در حل مشکلات و گرفتاری های مختلف.
فراهم کردن فرصت های تفریح، سرگرمی، تخلیه ی هیجانات مختلف و شادی و نشاط یافتن در کنار هم.
انجام و تداوم رفت و آمدهای خانوادگی و بسیاری اقدامات تنش زدای دیگر متناسب با نوع هر خانواده.
درپیش گرفتن یک شیوه متعادل وعاری از اندیشه ها واعمال اضطراب انگیز ومشوّش کننده، در تربیت وپرورش فرزندانتان.
اجتناب از اعمال فشارهای سخت ومته به خشخاش گذاشتن های کسل کننده ونگرانی آور درمورد عمل به تکالیف و رعایت نظم وانضباط های بسیار جزئی ودقیق ، در رفتار با خانواده ، علی الخصوص نوجوانان، دوری کردن از تکالیفی که برای فرد مالایطاق محسوب می شوند ودر وسع عمل او نمی گنجند.
برحذر داشتن خود وفرزندانتان از افکار واندیشه های مضطرب کننده، خیال پردازی های بی حدوحصر، تخیّلات پوچ و واهی، غوطه ور شدن در افکار ورویاهای ایده آلیستی و دست نیافتنی.
سرگرم ومشغول نمودن فرزندانتان در زمینه های مورد علاقه وتوجّه آن ها، به ویژه در دوره نوجوانی وبلوغ.
کوچک وناچیز شمردن نقص ها وعیوب جسمی و روانی افراد درنظر آنان وامیدوارساختن آن ها به کسب مقامات عالیه معنوی علیرغم وجود نقص در ظاهر آنان.
ایجاد تنوّع و جوّی شاد ونشاط انگیز وصمیمانه در فضای خانه و خانواده با ایجاد تغییرات وشرایط جدید ونیز اجتناب از عزلت وگوشه گیری وکناره گیری از جمع وحیات جمعی، وبرعکس پیوستن و حشرونشر داشتن با افراد متعادلی که نه متعصّب وسختگیر باشند ونه بی بندوبار ولاابالی، که بی شکّ تنها ماندن در افراد مستعد وسواس، سبب پرداختن به اوهام وخیالات وبروز آشوب ها وهرج ومرج های روان می گردد وبالاخره مشارکت دادن افراد در تصمیم گیری های جمعی.[۳۲۱]
داشتن رفتار سرشار از محبّت و حاکی ازحمایت های عاطفی دربرخورد با همسر وفرزندان، احترام گذاشتن به شخصیّت و خواسته های منطقی و علایق آن ها وپرهیز از تنبیه ها ومحرومیّت های شکننده، که این رفتار در جای خود مانع از شکل گیری پرخاشگری، عناد ولجاجت های کینه توزانه و خشم های افراطی در افراد می گردد. از طرف دیگر بالا بردن قدرت تحمّل افراد در سایه مراقبت وتمرین و دورداشتن آن ها از موقعیّت های اضطرار و بن بست های روحی و روانی.
آموزش درست وبنیادی تکالیف و احکام دینی وعبادی، برطرف کردن شک وشبهه های بی مورد وبی اساس در زمینه عمل به احکام و دستورات دینی، دادن آگاهی های لازم و متعادل وبه دور از سخت گیری های غیرعاقلانه به اعضای خانواده و مخصوصاً فرزندانی که در سنین بلوغ وتکلیف قرار دارند
داشتن تعامل دوستانه وحاکی از درک متقابل با اعضای خانواده.
آموزش دادن به کودکان و نوجوانان که عبادت یعنی بندگی و عبودیتِ پروردگار مهربان.
بازداشتن افراد از احساس گناه شدید وخردکننده وعذاب وجدان دائمی درصورت ارتکاب خطا واشتباه یا معصیت ونافرمانی دستورات الهی، ودرمقابل امیدوارساختن آدم ها به رأفت وفضل وبخشش وتوبه پذیر بودن خداوند رحمان و رحیم واین که خداوند از خود انسان ها به آنان دلسوزتر وخیرخواه تر است، وعدم واداشتن واجبار افرادِ مستعد وسواس به توبه وانابه در صورت لغزش وخطا.
ایجاد عادات مطلوب وعاقلانه برای دفع ادرار و مدفوع در کودکان واجتناب از وضع مقرّرات ونظم شدید در این خصوص، چراکه در غیر این صورت زمینه رعب وترس از نجاست در کودک به وجود آمده واو را برای ابتلاء به وسواس مستعد می سازد.
تلاش درجهت حفظ سلامت جسمی وارتقاء بهداشت روانی فرزندان وپرورش و تقویت اراده و روحیه اعتماد به نفس، کاهش حساسیّت ها و زودرنجی افراد، رعایت آزادی، استقلال وشخصیت فرد به اندازه مشروع ومعقول به ویژه در مورد کودکان، برای اینکه فرد بتواند اندیشه مثبتی راجع به خود داشته وخود را فردی لایق وارزشمند بداند.
توجه به نیازهای ضروری زندگی افراد مثل خواب واستراحت، تغذیه مناسب وسالم، ورزش وتفریح ، اوقات فراغت وغیره.
تعالی اخلاق ورشد و پرورش جنبه های گوناگون اخلاقی مثل گذشت وایثار، فداکاری، انفاق وغیره
مهیّا نمودن محیطی امن و به دور از ناسازگاری ها، درگیری ها و کشمکش ها، تحقیرها، ناامنی ها وممانعت های نامعقول وبی اندازه.[۳۲۲]
در کنار راهکارهای فردی و خانوادگی که از مهمترین شیوه های پیشگیری هستند، خوب است نیم نگاهی نیز به راهکارهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی داشته باشیم: در تبیین راهکارهای فرهنگی می توان به برنامه های فرهنگی عمیق تر در قالب آموزش های مدرسه ای ، نظر داشت، از جمله: تدوین برنامه های آموزشی در مدرسه، به منظور حفظ سلامت روان کودکان و نوجوانان، آموزش مهارت های زندگی و ایجاد ارتباطات سالم با دیگران، سوق دادن کودکان و نوجوانان به سوی شادزیستن عاقلانه و …


فرم در حال بارگذاری ...

« ارزیابی وضعیت حمل و نقل شهری پایدار و ارائه الگوی مطلوب در شهرهای میانی نمونه موردی شهر نیشابور- قسمت ۲۱مطالعه ی برانگیختگی،خوشایندی و غلبه ی کلمات به کار برده شده در عناوین مشترک- قسمت ۷۴ »
 
مداحی های محرم