۲-۶- آزادسازی ظرفیت و تصحیح ضریب توان
سیستم برق رسانی ماه تابستان به طور معمول ضریب توان ۸/. را دارا میباشد. بنابراین اکثر بارهای متصل به شبکه توزیع مطابق شکل (۲-۳) جریان پس فاز نسبت به ولتاژ شبکه دارا میباشند.
شکل ۲-۳ : نمودار فازوری و مثلث توان بار توزیع نمونه
اگر مولفههای اکتیو و راکتیو جریان I را در ولتاژ دو سر بار VR ضرب کنیم رابطه حاصل را میتوان روی مثلثی به نام مثلث توان مطابق شکل (۲-۳) نمایش داد. مثلث توان رابطه موجود مابین کیلووات، کیلووار و کیلوولت آمپر را نشان میدهد. با افزودن خازن میتوان مولفه راکتیو Q توان ظاهری بار S را کم یا حذف کرد.
شکل ۲-۴ : چگونگی افزایش توان ظاهری و توان راکتیو برحسب ضریب توان بار در ضمن ثابت نگهداشتن توان اکتیو
شکلهای (۲-۴) و (۲-۵) افزایش مولفههای توان راکتیو را به ازای هر ۱۰% تغییر ضریب توان نشان میدهد. حتی ضریب توان ۸/۰ آنقدر بزرگ است که باعث افزایش ۲۵% توان ظاهری (کیلوولت آمپر) خط خواهد شد. در این ضریب توان ۷۵ کیلووار ظرفیت خازنی برای حذف ۷۵ کیلووار مولفه راکتیو لازم است.
شکل ۲-۵ : نمایش تغییر توانهای اکتیو و راکتیو بر حسب ضریب توان بار در ضمن ثابت نگه داشتن توان ظاهری
چنانچه پیشتر گفتیم توان راکتیو در یک نیروگاه و انتقال آن به بارهایی که در فواصل دور قرار گرفتهاند از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست، اما میتوان به سهولت با نصب خازن در مراکز بار به این هدف دست یافت. شکل (۲-۶) تصحیح ضریب توان یک سیستم معین را نشان میدهد مطابق این شکل خازنها توان راکتیو پیش فازی را از منبع میکشند، یعنی توان راکتیو پس فازی را تحویل بار می دهند.
شکل ۲-۶ : نمایش تصحیح ضریب توان
فرض میکنیم یک بار با توان اکتیو P، توان راکتیو Q و توان ظاهری S در ضریب توان پس فاز تغذیه می کند. هنگامی که خازن Qc را در مکان مطلوب نصب میکنیم ضریب توان Cosθ۱ به Cosθ۲ بهبود مییابد. که در آن طبق رابطه (۲-۱۴) خواهیم داشت:
(۲-۱۴)
بنابراین مطابق شکل (۲-۶) توان ظاهری و توان راکتیو (با تامین توان راکتیو، Qc) بترتیب از S1 به S2 و از Q1 به Q2 کاهش مییابد. بدیهی است که کاهش جریان راکتیو باعث کاهش کل جریان می شود و در نتیجه تلفات توان را پایین میآورد لذا تصحیح ضریب توان، با کاهش ظرفیت کیلوولت آمپری و کاهش تلفات در تجهیزات بین نیروگاهها و نقطه اتصال خازن شامل خطوط انتقال و توزیع و ترانسفورماتورهای پست است، باعث صرفهجویی در هزینه های سرمایه گذاری و سوخت می شود. ضریب اقتصادی توان، ضریب توانی است که در آن منافع اقتصادی حاصل از نصب خازنهای موازی، درست با هزینه نصب و بهره برداری خازنها برابر شود. در گذشته، ضریب توان اقتصادی حدود ۹۵% بود اما امروزه هزینه های زیاد نیروگاهها و سوخت، ضریب توان اقتصادی را به سمت ۱ سوق داده است. ولی هر چه ضریب قدرت به عدد یک نزدیکتر شود تاثیر خازنها در بهبود ضریب توان، کاهش کیلوولت آمپر انتقالی، افزایش ظرفیتها و کاهش تلفات مسی خط با کاهش جریان خط به شدت کاهش مییابد. بنابراین، هزینه نصب خازنهای لازم برای رساندن به عدد ۱ هرچه به یک نزدیک تر شویم، زیادتر است.
۲-۷- کاهش تلفات و تلفات پیک شبکه توزیع
با تامین توان راکتیو در محل مصرف مشترکین، جریان عبوری از خط کاهش یافته لذا تلفات خط کاهش مییابد. حال با در نظر گرفتن هر کیلووات ساعت تولید انرژی، سود ناشی از کاهش تلفات انرژی در اثر خازن گذاری مشخص می شود. کاهش تلفات در زمان پیک شبکه منفعت خوبی به همراه دارد. با کاهش تلفات در پیک نیروگاهها از حدود نامی خود فاصله میگیرند در نتیجه نیاز به تولید کمتر می شود ضمن اینکه با افزایش مشترکین جدید احداث نیروگاههای جدید به تعویق افتاده و در هزینه احداث نیروگاه جدید نیز صرفه جویی می شود. انرژی صرفهجویی شده بر اثر خازن گذاری طبق رابطه (۲-۱۵) تعریف می شود:
(۲-۱۵)
که در آن انرژی صرفهجویی شده سالیانه با نماد ACEΔ، توان راکتیو سه فاز ناشی از بکارگیری خازنها تصحیح ضریب توان Qc3φ (KVAR)، کل مقاومت خط تا مرکز بار (Ω)، بار سه فاز اولیه بدون تصحیح (KVA)، ولتاژ خط VLL بر حسب کیلوولت، بنابراین منافع سالانه ناشی از انرژی صرفهجویی شده را میتوان طبق رابطه (۲-۱۵) محاسبه کرد. که هزینه انرژی بر حسب (کیلووات ساعت/واحد پول)، منافع سالانه ناشی از انرژی صرفه جویی شده Ec بر حسب (سال/واحد پول).
(۲-۱۵)
۲-۸- بهبود پروفیل ولتاژ
درآمد شرکتهای برق رسانی به علت افزایش ولتاژ ناشی از خازن گذاری در سیستم که موجب افزایش مصرف انرژی می شود، بالا میرود. این امر به ویژه برای مصرف کننده های خانگی درست است. افزایش مصرف انرژی به ماهیت وسایل بکارگرفته بستگی دارد. مثلا مصرف انرژی لامپها با مربع ولتاژ افزایش مییابد. بنابراین منافع حاصل از درآمد ناشی از کیلووات ساعت افزوده مصرف انرژی را میتوان طبق رابطه (۲-۱۶) محاسبه نمود. که درآمد سالانه افزوده ناشی از افزایش کیلووات ساعت مصرف انرژی CBECΔ بر حسب (سال/واحد پول)، افزایش مصرف انرژی BECΔ بر حسب درصد (%). کیلووات ساعت مصرف انرژی اولیه یا مبنا BEC بر حسب (KWh/year)، هزینه انرژی Ec بر حسب (کیلووات ساعت/واحد پول) میباشد.
(۲-۱۶)
از جمله مزایای دیگر خازن گذاری در شبکه توزیع و فوق توزیع میتوان به آزادسازی ظرفیت فیدرها و تجهیزات وابسته به آن، تعویق یا حذف هزینه های سرمایه گذاری ناشی از بهبود و یا توسعه سیستم و آزادسازی ظرفیت پست توزیع نام برد. علاوه بر این خازن گذاری سبب آزادسازی ظرفیت تولید و انتقال در شبکه قدرت نیز میگردد. بنابراین خازنها به کمینه کردن هزینه های بهره برداری کمک می کنند و برقرسانی به مصرف کنندگان جدید را با کمترین سرمایه گذاری در سیستم ممکن میسازد. امروزه شرکتهای برقرسانی آمریکا به ازای هر KW2 ظرفیت تولید نصب شده KVAR1 خازنهای قدرت نصب کرده اند تا از منافع اقتصادی آن بهرهمند شوند.
۲-۹- بهای خازن
انتخاب هزینه های بهینه مربوط به خازن گذاری تنها از طریق آنالیز سود/هزینه در سیستم قدرت حاصل می شود. معمولا هزینههایی همچون هزینه اولیه خرید خازن که به صورت واحد پول بر کیلووار، هزینه پرسنلی نصب خازن و هزینه تعمیر و نگهداری خازن که به صورت یک هزینه ثابت به ازاء هر بانک خازنی است، در محاسبات لحاظ میگردد. البته با توجه به تکنولوژیهای مختلفی که برای ساخت خازن وجود دارد هر کارخانه مشخصات و هزینه های مربوط به خازن تولیدی خود را در اختیار مصرف کننده قرار میدهد.
فصل سوم
خازن گذاری در شبکه توزیع
۳-۱- مقدمه
در این فصل از پروژه ابتدا انواع روش های خازن گذاری در شبکه توزیع دو حوزه تحلیلی شامل برنامه ریزی عددی، دینامیکی، اعداد صحیح و همچنین هوشمند شامل روش آبکاری فولاد، جستجوی جدولی، الگوریتم ژنتیک، سیستمهای خبره و عصبی، قوانین فازی به طور اجمالی ارائه می شود. سپس به پیشینه تحقیقات انجام شده در حوزه جایابی بهینه خازن و کنترل توان راکتیو در شبکه توزیع با هدف کاهش تلفات و بهبود پروفیل ولتاژ به روش های هوشمند اشاره شده است.
۳-۲- انواع روش های خازن گذاری در شبکه توزیع
خازن گذاری در شبکه توزیع به دو شیوه تحلیلی و ابتکاری انجام می شود که در ادامه به انواع روش های بکار گرفته شده در مطالعات اخیر اشاره خواهد شد.
۳-۲-۱- روش های تحلیلی
روش های تحلیلی از ابتداییترین روش های مورد استفاده در خازن گذاری بوده اند، به بیان ساده در این روش بعد از تعریف یک تابع هدف خطی، نقطه بهینه تابع هدف با مشتقگیری محاسبه میگردد. روش های تحلیلی بیشتر در زمانی مورد استفاده قرار میگرفت که واحدهای محاسبات و منطق و کامپیوترهای با سرعت بالا دسترسپذیر نبودند یکی از قوانین ساده و معروف جایابی خازن که از روش های تحلیلی حاصل شده است، قانون ۳/۲ میباشد. در این روش میتوان فیدری بدون شاخه های جانبی و بار یکنواخت را که ولتاژ در تمام نقاط آن یکسان است مطابق شکل (۳-۱) در نظر گرفت و با حداقل کردن تلفات و مکان، مقدار خازن را در زمانیکه هدف استقرار تعداد مشخصی خازن در فیدر باشد مطابق روابط (۳-۱) و (۳-۲) تعیین کرد.
شکل ۳-۱: نصب تعداد مشخص خازن در فیدر با بار یکنواخت
که n تعداد خازن و Xi مکان iامین بانک خازنی است، بدین ترتیب مکان بهینه اولین خازن به فاصله ۳/۲ طول فیدر از ابتدای فیدر و مقدار بهینه خازن ۳/۲ میزان توان راکتیو کل فیدر است. در این روش فرضیاتی همچون یکنواختی بار فیدر و متقارن بودن بار لحاظ گردیده است که در هر شبکه توزیع واقعیت ندارد. همچنین محاسبات فوق تنها با هدف کاهش تلفات در یک سطح بار در نظر گرفته شده که به دور از واقعیت است و بار در پریودهای مختلف متفاوت میباشد.
(۳-۱)
(۳-۲)
در مقالات [ - ] جایابی خازن با بهره گرفتن از روش های تحلیلی انجام شده است در این مقالات روشی برای تخمین سطح مقطع معادل فیدر درحالتی که فیدر از هادیهای مختلف تشکیل شده باشد، ارائه شده است. علاوه بر این جهت محاسبه تلفات برای کلیه سطوح بار با توجه به ضریب بار فیدر ضریبی برای محاسبه تلفات ارائه گردیده است. در [ - ]با در نظر گرفتن تابع هدف به صورت کاهش تلفات پیک، دو مسئله جایابی خازن و جایابی تنظیم کننده های ولتاژ بررسی شده است. در مقالات فوق عموما شبکه متعادل در نظر گرفته شده و عملکرد خازنهای قابل کلیدزنی به صورت اتصال یا عدم اتصال به شبکه میباشد همچنین تابع هدف تلفات تنها با توجه به جریان راکتیو محاسبه گردیده است.
۳-۲-۱-۱- روش های مبتنی بر برنامه ریزی عددی
با پیشرفت فناوری و در دسترس قرار گرفتن منابع محاسباتی قوی، در حل مسائل جایابی خازن روش های تحلیلی جای خود را به روش های عددی عموما روش های مبتنی بر تکرار جهت دستیابی به مقدار حداکثر یا حداقل تابع هدف دادند که با بکارگیری این روشها امکان تعریف توابع مصرف به صورت پیچیدهتر فرآهم شده به طوری که نکات واقعی یک شبکه توزیع لحاظ گردد و شرایط حاکم بر مسئله به طور کامل تری بیان شود. روش های مبتنی بر برنامه ریزی عددی را میتوان تحت عناوین برنامه ریزی خطی، برنامه ریزی اعداد صحیح و برنامه ریزی دینامیکی تقسیم بندی کرد.
۳-۲-۱-۲- برنامه ریزی خطی
برنامه ریزی خطی یکی از روش های ریاضی است که جهت بیشینه و کمینه کردن یک تابع هدف، با توجه به محدودیتها و شرایط، بکارگرفته می شود، تفاوت اصلی برنامه ریزی خطی با دیگر روش های ریاضی در این است که اهداف و شرایط مسئله به صورت خطی بیان میشوند، به بیان ساده ساختار اصلی یک مسئله برنامه ریزی خطی با رابطه (۳-۳) و (۳-۴) بیان می شود.
(۳-۳)
با هدف اینکه محدودیت های زیر ارضاء شوند:
(۳-۴)
همانطور که مشخص است کلیه روابط فوق به صورت خطی بیان شده اند، روش حل مسئله جایابی و تعیین اندازه ظرفیت مورد نیاز خازنی در [] به صورت برنامه ریزی خطی است. در این مقاله با تقریب تلفات در یک شبکه توزیع مسئله به صورت خطی بیان شده و با بهره گرفتن از برنامه ریزی خطی مکان و مقدار بهینه خازن تعیین گردیده است. البته در این مقاله نگاه عمیقی به شرایط و حالتهای ممکن در شبکه توزیع وجود نداشته و تنها بهینهسازی برای دو شین انجام شده است. باید مد نظر داشت که در نظر گرفتن تغییرات خطی متغیرها از جمله فرضیاتی است که حل مسئله جایابی و اندازهیابی خازن را به شکل حل مسئله با فرضیات غیر واقعی نشان میدهد.
۳-۲-۱-۳- برنامه ریزی اعداد صحیح
به این روش، بیشتر مسائلی ارجاع داده میشوند که تمام و یا قسمتی از متغیرها دارای مقادیر صحیح باشند. از آنجایی که تعداد بانکهای خازنی و مکان استقرار خازنها را میتوان به صورت اعداد صحیح بیان کرد. روش برنامه ریزی اعداد صحیح جهت حل مسائل خازن گذاری قابل استفاده خواهد بود در [] با ارائه یک پخش بار سریع جایابی و مقداریابی خازن در شبکه توزیع با این روش انجام شده است.
۳-۲-۱-۴- برنامه ریزی دینامیکی
یکی دیگر از روش های ریاضی است که در مسائل بهینهسازی استفاده می شود. اصول اولیه این روش بر پایه جداسازی مسئله به تعدادی زیر مسئله است. بعد جداسازی مسئله به زیر مسئلهها، هر زیر مسئله در حالتهای ممکن بررسی شده و بهینه میگردد. سپس با توجه به مقادیر بهینه هر زیر مسئله نقطه بهینه برای کل مسئله بدست می آید. از مشکلات این روش مدل سازی و تقسیم مسئله به چند زیر مسئله میباشد. در [] با تقسیم بندی تابع هدف به قسمتهای کاهش تلفات انرژی، کاهش پیک و آزادسازی ظرفیت حالتهای بهینه برای هر یک بدست آمده و در نهایت پاسخ بهینه کل تابع هدف مشخص گردیده است.
۳-۲-۲- روشهای ابتکاری
معمولا روش های عددی دارای پیچیدگی زیاد میباشند و در مواردی نیز اطلاعات کافی در مورد اصل مسئله به روش های عددی وجود ندارد. در این حالات برای رسیدن به یک جواب معقول در مورد مکان و مقدار بهینه خازنها در شبکه توزیع، از روش های ابتکاری استفاده می شود. این روشها مبتنی بر قواعد شهودی و تجربی هستند و فضای جستجو کمتری را نسبت به روش های بهینهسازی دیگر در نظر میگیرند. در عین حال باید توجه کرد که با بکارگیری این روش معمولا به نقطه بهینه اصلی در مقایسه با روش های عددی نمی توان رسید. در [] از روش ابتکاری در حل مسئله خازن گذاری استفاده گردیده است. در این مقاله ابتدا فیدری که دارای بیشترین توان تلفاتی است انتخاب شده و سپس از بین گرههایی که بار آنها از فیدر انتخاب شده میگذرد، گرهای که بار آن بیشترین تاثیر را در تلفات فیدر دارد به عنوان نقطه کاندید خازن گذاری معرفی می شود. اکثر روش های جایابی خازن مبتنی بر روش های تجربی دارای الگوریتم توضیح داده شده هستند. در [] با ارائه الگوریتم ابتکاری، مسئله جایابی خازن در شرایطی که بار تغییر می کند بررسی شده است. بدین صورت که ابتدا مصرف کلاسهای مختلف بار برای اوقات مختلف مانند فصول مختلف، روزهای کاری هفته و روزهای تعطیل دستهبندی شده و با توجه به نمونهبرداریهایی که از بار منطقه تحت مطالعه انجام شده برای هر یک از موقعیتهای زمانی یک ضریب تعریف شده است که توسط این ضریب میزان وزن کاهش انرژی در دوره های مختلف سال مشخص میگردد. در تحقیق [] ابتدا گرههای حساس شبکه، با همان روش تجربی بدست آمده و سپس مقدار بهینه خازنها با هدف حداقل کردن تلفات به صورت تحلیلی محاسبه شده اند. در [] نیز از روش ابتکاری برای تعیین مکان خازن و مقدار آن استفاده شده است. منتهی بیشتر بحث این مقاله در مورد ارائه یک دستگاه اندازه گیری توان و ارائه روشی برای تخمین توان مشترکین است.
۳-۲-۲-۱- روش آبکاری فولاد
در محیط هایی که با رشد باکتری همراه بود subculture انجام داده و در محیط Blood agar برای جداسازی تک کلونی کشت داده و گرمخانه گذاری شد.
برای شناسایی نوع باکتری جداشده ابتدا با روش گرم استاندارد رنگ آمیزی شد و اسلایدها با بهره گرفتن از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت.
بعد از تعیین نوع گرم باکتری جداشده آزمایشات بیوشیمیایی شامل تست های کاتالاز، اکسیداز، اوره، قند و غیره برای تفریق گونه صورت گرفت. در برخی موارد از محیط کشت های اختصاصی نیز استفاده شد (۶۱).
۳-۳-۳- آماده سازی نمونه ها جهت آزمایشات آسیب شناسی
پس از ۲۴ ساعت از نمونه گیری تعویض فرمالین صورت گرفت. از بین نمونه ها تعداد ۱۰۰ نمونه به طور تصادفی جهت تهیه مقاطع هیستوپاتولوژیک انتخاب شدند. پس ازپایداری نمونه ها مقاطعی به ضخامت ۵ میلی متر تهیه شد و نمونه ها طبق روش متداول آبگیری، شفاف سازی و قالب گیری شدند. در مرحله بعد با بهره گرفتن از دستگاه میکروتوم، مقاطعی به قطر mµ ۵ جهت بررسی های هیستوپاتولوژیکی تهیه شده و پس از رنگ آمیزی به روش هماتوکسیلین-ائوزین توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند.
علاوه بر این تعدادی از نمونه ها جهت مشاهده ذرات آمیلویید با روش کنگورد و برای مشاهده مایکوباکتریوم عامل سل با روش اسیدفاست رنگ آمیزی شدند.
سپس از تعدادی مقاطع بوسیله فتومیکروسکوپ دوچشمی مدل Olympus,Tokyo,Japan)) عکس و اسلاید تهیه شد.
فصل چهارم
نتایج
با بررسی ۱۰۰۰ کلیه حذفی متعلق به بزهای کشتار شده در کشتارگاه شیراز ، تعداد ۸۰ کلیه واجد ضایعه هیستوپاتولوژیک تشخیص داده شد. بر اساس این میزان آلودگی ۸ درصد محاسبه گردید. از بین ۸۰ نمونه ضایعه دار در آزمایشات باکتری شناسی ۱۲ نوع باکتری جدا شد. نتایج حاصل ازبررسی ضایعات پاتولوژیک در دو قسمت ضایعات ماکروسکوپی و میکروسکوپی بیان شده است. علاوه بر این نتایج باکتری شناسی به صورت مجزا شرح داده می شود.
۴-۱- ضایعات ماکروسکوپی
۴-۱-۱-کلیه دارای لکه های سفید
تعداد ۳۰ کلیه در این گروه قرارگرفتند. در سطح کورتکس نواحی سفید مدوری وجود داشت که در بعضی موارد از سطح برآمده بودند. تمام کلیه ها بزرگتر از حالت طبیعی بودند. ۲۵ عدد از کلیه ها کاملا رنگ پریده تر از حالت عادی به نظر می رسیدند. درهمه نمونه ها در نواحی سفید چسبندگی کپسول به پارانشیم بافت دیده شد و به سختی کپسول جدا می شد(تصویر شماره ۱- ۴و۲- ۴). در ۳ مورد نواحی سفید به صورت سر سنجاقی دیده شد(تصویر شماره ۳- ۴) و در بقیه موارد قطر نواحی سفید متغیر بود. در۲ مورد در سطح کورتکس و مدولا نقاط خونریزی مشاهده شد.
تصویر شماره ۱- ۴: کلیه با لکه های سفید
تصویر شماره ۲- ۴:کلیه دارای نقاط سفید . نواحی سفید هم در سطح بافت
و هم درمقطع برش مشهوداست.
تصویر شماره ۳- ۴: کلیه با نقاط سفید سرسنجاقی
۴-۱-۲- خونریزی و پرخونی
مجموعا ۱۲ کلیه مبتلا به این ضایعه بودند. از این تعداد ۵ مورد کاملا به رنگ قرمز تیره درآمده بودند. اندازه و قوام بافت طبیعی به نظر می رسید ولی کپسول در بیشتر نمونه ها چسبندگی داشت. برش طولی این کلیه ها با خروج خون از سطح مقطع همراه بود (تصویرشماره۴- ۴). ۳ مورد خونریزی پتشی داشتند که از روی کپسول قابل مشاهده بود (تصویرشماره ۵- ۴).
تصویر شماره ۴- ۴: پرخونی کلیه .کورتکس ومدولا به رنگ قرمز درآمده اند.
تصویر شماره ۵- ۴ : خونریزی پتشی درسطح کلیه. نقاط خونریزی به صورت
یکنواخت تمام سطح بافت رادربرگرفته است.
۴-۱-۳- آبسه کلیوی
این حالت در تعداد ۹ نمونه مشاهده شد. تغییر ظاهری بافت شامل ایجاد یک یا چند آبسه در بافت بود. این آبسه ها کاملا از سطح برآمده بودند و قطر آنها از ۵/۰ سانتی متر تا ۴ سانتی متر متغیربود. در ۳ مورد آبسه های متعددی وجود داشت که باعث تغییر شکل ظاهری کلیه شده بود (تصویرشماره۶- ۴). در ناحیه آبسه چسبندگی کپسول و ضخیم شدگی آن دیده می شد. در ۲ مورد علاوه بردرگیری شدید کورتکس و مدولا در لگنچه نیز آبسه مشاهده شد. در یک نمونه قطب قدامی کلیه به وسیله آبسه ی پنیری شکل جایگزین شده بود و چسبندگی شدیدی با بافت مجاور داشت (تصویرشماره۷- ۴). در یک نمونه علاوه بر آبسه های متعدد اتساع لگنچه نیز دیده شد (تصویرشماره ۸- ۴). چرک موجود در بیشتر آبسه ها کرمی رنگ، پنیری و لایه لایه بود.
تصویر شماره۶- ۴: آبسه کلیوی. تغییر شکل ظاهری کلیه
تصویر شماره ۷- ۴ : آبسه کلیوی. اندازه یکی از آبسه ها بسیار بزرگ است.
b
a
تصویر شماره ۸- ۴ :آبسه کلیوی. علاوه بر آبسه های متعدد اتساع لگنچه
(a: آبسه)(:bاتساع لگنچه)
۴-۱-۴-کلیه بزرگ رنگ پریده
هشت عدد از کلیه ها از اندازه طبیعی بزرگترو رنگ پریده تر به نظر می رسیدند. در این گروه اکثراً کلیه ها در برش مرطوب بودند و قوامی کمتر از حالت طبیعی داشتند.کپسول چسبندگی نداشت وتورم بافت کلیه دیده می شد (تصویر شماره ۹- ۴).
تصویر شماره ۹- ۴: کلیه بزرگ رنگ پریده
۴-۱-۵-کلیه چروکیده
پنج عدد از نمونه ها کوچکتر از اندازه طبیعی و دارای سطحی ناصاف و لوبوله بودند. درموقع برش قوام بافت افزایش یافته بودوخطوط سفیدرنگ فرورفته ای در سطح آن نیز وجود داشت که به لگنچه کشیده می شد. در این کلیه ها شکل طبیعی کلیه از بین رفته و مرز کورتکس و مدولا نامشخص بود (تصویر شماره ۱۰- ۴).
تصویر شماره ۱۰- ۴: کلیه چروکیده. درسطح کلیه لکه ها و خطوط سفید دیده می شود
که فرورفته تر از سطح بافت می باشند.
۴-۱-۶-پیلونفریت
چهار کلیه دارای این ضایعه تشخیص داده شدند. لگنچه حاوی چرک و ترشحات بود. بیشترین تغییرات در مدولای داخلی و لگنچه دیده شد. آثار آماس و خونریزی در مدولا مشاهده شد .کلیه ها و میزنای متورم و چسبندگی کپسول در آن ها وجود داشت. قوام بافت بیشتر از حالت طبیعی به نظر می رسید (تصویر شماره ۱۱- ۴).
تصویر شماره ۱۱- ۴: پیلونفریت. وجود چرک و ترشحات لزج در لگنچه.
نواحی سفیدی در کورتکس دیده می شود.
۴-۱-۷-کلیه پلی سیستیک
سه مورد از کلیه ها واجد این ضایعه بودند. در پارانشیم این کلیه ها چندین حفره کیستی کوچک قابل رویت بود.این کیست ها هم در کورتکس و هم در مدولا دیده شدند. این کیست ها کروی و با دیواره ای نازک و حاوی مایع آبکی شفافی بودند و به کلیه ظاهری اسفنجی شکل و حفره دار داده بودند (تصویر شماره ۱۲- ۴).
تصویر شماره ۱۲- ۴: کلیه پلی سیستیک
۴-۱-۸-کلیه دارای اسکار
در ۲ نمونه ، نواحی سفید کوچک و فرورفته ای به قطر کمتر از ۱ سانتی متر در کورتکس وجود داشت که در آن ها چسبندگی کپسول نیز مشاهده می شد. قوام بافت افزایش یافته بود و ضایعه به صورت تکی ایجاد شده بود. در برش طولی ضایعه فقط محدود به کورتکس بود و سایر نواحی ظاهری طبیعی داشتند.
۴-۱-۹-انفارکتوس
دو مورد از کلیه ها واجد ضایعه انفارکتوس تشخیص داده شدند.این ضایعه به صورت تکی دیده شد. در سطح کورتکس نواحی رنگ پریده ای مشاهده شد که با هاله ای قرمز رنگ ناشی از پرخونی و خونریزی احاطه شده بود واین قسمت ها از سطح برآمده بودند (تصویر شماره ۱۳- ۴).
۳- توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه و ترور وتخریب موسسات به منظورمقابله با نظام
۴- جاسوی به نفع اجانب .
۵- کلیه جرائم مربوط به قاچاق و مواد مخدر.
۶- دعاوی مربط به اصل ۴۹ قانون اساسی .
دادگاه انقلاب در مرکز هر استان و مناطقی که رئیس قوه قضائیه تشخیص دهد تشکیل می شود . دادگاه انقلاب با حضور رئیس و دادرس علی البدل تشکیل می شود ومانند دادگاههای عمومی فقط در چهارچوب کیفرخواست صادره ازدادسرا صلاحیت رسیدگی به پرونده را دارند.
درمورد فوق یک استثناء وجود دارد وان پرونده های مربوط به اصل ۴۹ قانون اساسی است که بدون مطرح شدن در دادسرا مستقیما به دادگاه انقلاب ارسال می شود.
۳-۲-۶- دادسرا و دادگاه نظامی
برای رسیدگی به جرائم نظامی اشخاص که در نیروهای مسلح انجام وظیفه می کنند صلاحیت رسیدگی دارد . یک نظامی می تواند مرتکب جرم عمومی نیز شود.
در دادسرا فقط به جرائمی رسیدگی می شود که در حین انجام وظیفه ویا به بلحاظ ارتکاب شغلی و کاری مرتکب شده باشد مانند غیبت از محل خدمت ، توهین به فرمانده و….. که در قانون جرائم نیروهای مسلح احصا شده است .
براساس یک بخشنامه از سوی رهبر رسیدگی به اتهامات پرسنل وزارت اطلاعات به سازمان قضایی نیرو های مسلح داده شده است.
اگرپلیس یا ضابطین دادگستری درحالی که به عنوان ضابط دادگستری در حال انجام وظیفه هستند مرتکب جرم شوند رسیدگی به جرم آنها در صلاحیت دادگاه عمومی وانقلاب حسب مورد است .
دادگاه نظامی به دو گروه یک و دو تقسیم می شوند. دادگاه نظامی یک به جرائم مهم مثل اعدام، صلب، قصاص رسیدگی می کند و سایر جرائم در دادگاه نظامی دو رسیدگی می شود.
دادگاههای نظامی به دو دسته تقسیم می شوند :
الف ) دادگاههای نظامی دو
ب) دادگاه نظامی یک
بموجب مواد ۲و۳ قانون آیین دادرسی نیرو های مسلح مصوب ۲۲/۲/۶۴ دادگاههای نظامی به دادگاههای نظامی یک و دو تقسیم می شود کیفیت تشکیل و صلاحیت دادگاههای نظامی یک ودو مانند کیفیت تشکیل و صلاحیت محاکم کیفری یک و دو می باشد
دادگاههای نظامی یک همانند دادگاه کیفری یک جرائم زیر رسیدگی می نماید :
نکته : دادگاههای نظامی صلاحیت رسیدگی به جرائم خاص نظامی مرتبط با وظایف خاص نظامی حین خدمت نظامیان را بر عهددارد همچنین دادگاههای نظامی صلاحیت رسیدگی به کلیه جرائم امنیتی نظامیان و نیز صلاحیت رسیدگی به جرائم اسرای بیگانه واسرا نظامی ایران را دارد و همچنین دادگاههای نظامی علاوه بر موارد مذکور صلاحیت رسیدگی به جرائم کارکنان وزارت اطلاعات که در رابطه با اسناد طبقه بندی شده و اسرار نظامی و جرائم مرتبط با خدمتشان را دارد
مرجع تجدید نظر احکام و آرای دادگاههای نظامی : همان گونه که گفته شد دادگاه نظامی یک به جرائم سنگین نظامیان رسیدگی می کند به عبارت دیگر جرائمی که مجازات آنها شدید است در دادگاه نظامی یک رسیدگی می شود و مرجع تجدید نظر دادگاه نظامی یک دیوان عالی کشور می باشد همچنین دادگاه نظامی دو دارای مجازات کمتر رسیدگی می کند مرجع تجدید نظر دادگاههای مذکور دادگاه نظامی یک می باشد (مواد۲و ۳ قانون نظر آرای دادگاهها مصوب ۱۷/۵/۷۲ )
نکته : دادگاههای نظامی بر خلاف دادگاههای عمومی و انقلاب که بر اساس آیین دادرسی کیفری ۷۸ عمل می کنند دادگاههای نظامی به موجب قانون آیین دادرسی کیفری ۱۲۹۰ رسیدگی می نماید.
۳-۲-۷- دادگاه ویژه روحانیت
از محاکم اختصاصی است صلاحیت رسیدگی به کلیه جرائم روحانیون را دارد (ماده ۲ آیین نامه دادسراهاودادگاههای ویژه روحانیت ) دادگاهها و دادسرای ویژه روحانیت بر اساس دستور مقام رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) تشکیل گردید طبق اصول پنجم وپنجاه هفتم و پنجاه هشتم قانون اساسی تا زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی ادامه کار آن را مصلحت بداند به جرائم اشخاص روحانی رسیدگی خواهد کرد و پرداخت و حقوق و مزایا قضات و کارکنان آن تابع مقرارت مربوط به قوه قضائیه می باشد (ماده۵۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۲۱/۱/۷۹)
داد سراهای و دادگا ههای ویژه روحانیت به موجب آیین نامه دادسراهای و دادگاههای ویژه روحانیت مصوب ۱۴/۵/۶۹ تشکیل و رسیدگی می نماید.
احکام دادگاههای ویزه رو حانیت از سوی محکم علیه یا شاکی یا قائم مقام قانونی آنان قابل اعتراض است در صورت عدم اعتراض در مهلت قانونی قطعی خواهد بود و چنانچه دادستان کل ویژه روحانیت احکام قطعی یا غیر قطعی دادگاه ویژه روحانیت را خلافشرع یا خلاف قانون بداند نسبت به رای صادره اعتراض نموده و عندالزوم حکم را متو قف می کند و پرونده را جهت رسیدگی به تجدید نظر ارسال نماید
دادگاه تجدید نظر روحانیت مرجع رسیدگی به اعتراض است که پس از اصول پرونده و رسیدگی به شرح زیر اقدام می نماید :
الف) در صورتی که رای صحیح و منطبق با موازین و شرع و آن را ابرام می نماید
ب ) در صورتی که اساس رای صحیح بوده ولی متضمن اشتباه جزئی در محاسبه محکم به یا ماده استنادی و غیره باشد رای اصلاحی صادر می نماید
ج) در صورتی که رای صادره داری ایراد ناشی از نقص تحقیقات باشد دادگاه تجدید نظر موارد نقص را مشخص نموده و رای صادره نقض و پرونده را جهت رفع نقص به دادگاه بدوی رسیدگی شده اعاده می نماید شعبه مذبور مکلف است پس از رفع نقص حکم مقتضی صادر نماید.
د) در صورتی که رای صادره دارای ایراد اساسی باشد آنرا نقض نموده و را ساٌ رسیدگی و انشاء می نماید آرای صادره از محاکم تجدید نظر قطعی است(باقری، ۱۳۸۴، ص ۳۱۲)
۳-۳- مراجع عالی
این مراجع شامل :
مراجعی که در مقام تجدیدنظر از آراء صادره دادگاهای بدوی اقدام می کنند و خودشان درابتدا به پرونده رسیدگی نمی کنند .
مراجع عالی عبارت اند از:
۳-۳-۱- دادگاه تجدیدنظر استان
این دادگاه مطابق ماده ۲۰ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و به منظورتجدیدنظر اراء دادگاههای عمومی و انقلاب در مرکزهر استان تشکیل شده که مرکب از یک رئیس و دو عضو مستشار است که حداقل با حضور دو قاضی رسمیت می یابد.
مواردی که در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر است یا اراء قابل تجدیدنظر در ماده ۲۳۹ قانون آئین دادرسی کیفری احصا شده است:
الف : جرائمی که به موجب قانون مشمول حد قصاص نفس و اطراف باشد.
ب: جرائمی که مجازات قانونی آن اعدام یا رجم است .
ج : ظبط اموال بیش از یک میلیون ریال و مصادره اموال
د : جرائمی که طبق قانون مستلزم پرداخت دیه بیش از خمس دیه کامل است .
ابزارمورد استفاده این پژوهش دو پرسش نامه است ،شامل:
۱-پرسش نامه نظام پیشنهادات که دارای ۲۵سئوال است این پرسش نامه توسط بردبار (۱۳۹۱) برای اندازه گیری نظام پیشنهادات طراحی شده است. که دارای ۵ بعد است
سیستم بازخورد مناسب: سئوالات ۱تا ۵
نیروی انسانی خبره: سئوالات ۶ تا ۱۰
امکانات و تکنولوژی مناسب: سئوالات ۱۱ تا ۱۵
آموزش کارکنان: سئوالات ۱۶ تا ۲۰
پایگاه اطلاع رسانی: سئوالات ۲۱ تا ۲۵
روش نمره گذاری بر اساس طیف لیکرت ۵ گزینه ای است. اعتبار و روایی آن توسط میرز با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ ۸۹/۰ به دست آمد.
۲-پرسش نامه نظام مدیریتی: دارای ۲۰ سئوال است این پرسش نامه توسط چین (۲۰۱۳) برای اندازه گیری نظام مدیریتی طراحی شده است. و روش نمره گذاری بر اساس طیف لیکرت ۵ گزینه ای است. اعتبار و روایی آن توسط چین (۲۰۱۲) با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ ۸۲/۰ به دست آمد.
ابزار اندازهگیری تحقیق باید قادر باشد اطلاعات و دادههای لازم جهت تجزیه و تحلیل و نتیجهگیریهای نهایی را در اختیار محقق بگذارد و بدین منظور باید از روایی و پایایی برخوردار باشد. روایی از واژه روا به معنای جایز و درست است و روایی به معنی صحیح و درست بودن است. در پژوهش منظور از روایی آن است که وسیله اندازهگیری، بتواند خصیصه مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازهگیریهای نامناسب میتواند هر پژوهش علمی را بیارزش و ناروا سازد. آن در اصل به صحت اندازهگیری محقق بر میگردد.
در تحقیق حاضر بعد از مطالعه منابع کتابخانهای، مقالات فارسی و لاتین محقق پرسشنامههای پژوهش را تهیه کرد که پرسشنامهها ابتدایی به استحضار استاد محترم راهنما رسید، که ایشان با توجه به ماهیت کار اصلاحات لازم را انجام دادند. پس از تایید شدن پرسشنامه توسط استاد محترم، باز برای اطمینان بیشتر آن را به تایید چند نفر از اساتید رسانده و در نهایت پرسشنامه را آماده کردیم.
یکی دیگر از ویژگیهای ابزارهای اندازهگیری، به ویژه پرسشنامه، پایایی یا اعتماد آن است. منظور از پایائی پرسشنامه این است که پرسشها باثبات باشند به عبارت دیگر ثبات و پایائی آنچه که بوسیله ابزار و یا روش تعیین میشود.
در این تحقیق به منظور کسب پایایی پرسشنامه از میان روش های عمده برآورد ضریب پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. بدین صورت که در ابتدا ۳۰ پرسشنامه بین پاسخ دهندگان توزیع و پس از پاسخگویی جمع آوری گردید. سپس به کمک نرم افزار آموس (AMOS) مقدار آلفای کرونباخ محاسبه گردید که این مقدار برای پرسشنامه نظام پیشنهادها ۷۸/۰ و برای پرسشنامه نظام مدیریت ۸۶/۰به دست آمد.
| مولفهها | مقدار آلفای کرونباخ |
| سیستم بازخورد مناسب | ۸۴/۰ |
| نیروی انسانی خبره | ۷۱/۰ |
| امکانات و تکنولوژی مناسب | ۷۰/۰ |
| آموزش کارکنان | ۸۲/۰ |
| پایگاه اطلاع رسانی | ۸۳/۰ |
| جمع | ۷۸/۰ |
بدیهی است که کنار سبز خزر نیز فرهنگ و ادب متناسب با موقعیت تاریخی و جغرافیایی و گویشی خود را دارد که با واسته به زندگی و شغل و کسب کارکنان آن است، که انگیزههایی برای پیرایش شعر و ادبشان شده است (همان: ۱۴).
از گیلانیان معاصر که به فارسی شعر گفتهاند شادروان حکیم صبوری، حسام الاسلام گیلانی (دانش)، ادیب السطنه سمیعی، اسمعیل دهقان وجودی، ظاهر سری، محمود خان ژولیه، گلچین گیلانی و وهاب زاده حدیدی را باید نام برد.
از مرحوم اشرف گیلانی مدیر و نویسنده روزنامه نسیم شمال که در نهضت مشروطه نقشی درخشان داشته و شعرهای فکاهی و انتقادی و همایش بر ضد استبداد وی فراگیر شده بود، شهرت جهانی دارد، باید جداگانه یاد کرد (همان: ۲۵).
بومی سرودها ساده و بیپیرایهاند و خصلت جمعی دارند و شباهتهای میان قومها دیده میشود. بهطور کلی ادبیات بومی جز ادبیات عامیانه میتواند محسوب شود، زیرا گاه این ادبیات با زبان محلی منطقه بیان کننده مسایل جغرافیایی زیست بوم شاعر است، گاه زبان رسمی برای بیان مسایل اجتماعی بهره میبرد.
۲-۴ نماد
یکی از عناصر سازنده و دخیل در بیان مضامینی که باید در پرده ابهام باقی بمانند، نماد است. در شعر غنایی استفاده از عناصر خیالی، رکن اصلی ادب غنایی است و یکی از عناصر خیال در شعر هم رمز یا نماد (symbol) است. «شاعران و نویسندگان جهان یکی از انواع مهم ادبیات را ادبیات غنایی شمردهاند که شاعر در آن به بیان احساسات و عواطف شخصی خود میپردازد و در ادبیات فارسی شعر غنایی، مهمترین وگستردهترین نوع شعر است» (فرشیدورد، ۱۳۷۳: ۳۰). در تعریف لغوی نماد آمده است: ««نماد» با فتح و سکون دال (بر وزن سواد) از «نمود» بر وزن (ودود) است؛ «نمودن» یعنی «نشان دادن»: همچنین از ریشه «نمود» و «نمودن» به ضم نون، به معنی «ظاهر شدن و نمایان گردیدن» هم در برخی مـتون و فـرهنگهای کهن به چشم میخورد. نماد مـعنی فـاعلی نیز دارد؛ یعنی «ظاهر شونده و نمایان گردنده» . در صیغه مصدری (نماییدن) و با مفهوم متعدی (نمایان گردانیدن) نیز آمده است. نزدیک به همین معنی کلمات «نمایه» و «نمودن» و گاه «نمونه» و مانند آنها در برخی مـتون قـدیمی در متون علمی کهنتر فـارسی، مـترادفهایی مانند «مثل»، «مثال»، «نمودگار»، «مظهر»، «جلوه» برای این واژه به چشم میخورد. برای نمونه در وجه دین ناصر خسرو، کیمیای سعادت غزالی و ترجمه تفسیر سور آبادی، واژگان مذکور- اگر چه در برخی صفحات با اندکی اخـتلاف- به مـعنی«نماد» به کار رفته و در بسیار جای، مطابق با معنی امروزی نماد به کار گرفته شدهاند (قبادی،۱۳۷۷: ۱۶). در لغتنامه دهخدا برای تعریفی از نماد آمده است: «نماد از نظر لغوی بر وزن سواد به معنی نمود باشد که ماضی نمودن است. یعنی ظاهر شد و نماد به معنی فاعل آمده است که ظاهر کنندهاست» (دهخدا، ذیل واژه نماد).
در فرهنگ عمید نماد اینگونه تعریف شده است: (اسم) ۱- نشان یا علامتی با معنای خاص؛ سمبل.
۲- (ریاضی) هر نشانه یا حرفی که برای نشان دادن کمیت، عمل، یا رابطهای به کار میرود مانند: و (عمید، ذیل نماد: ۱۳۸۹). هنری کربن میگوید: «نماد فراخوان مرتبهای از خودآگاهی یا ذهن است، که با مرتبه بداهت عقلانی تفاوت دارد و نماد، سر و رازی است، که تنها وسیله بیان چیزی است، که به طریق دیگر قابل بیان نیست و هرگز به یکباره واضح و آشکار نمیشود، بلکه هر بار به شیوهای نو میتوان آن را میآموخت» (ستاری، ۱۳۸۴ : ۳۱). نماد با آنکه در ادبیات فارسی دارای سابقهای طولانی است، ولی در مورد آن پژوهش و واکاویهای اندکی به عمل آمده است. «نمادگرایی (سمبولیسم = symbolism) یکی از باستانیترین، پردامنهترین، پرنفوذترین، پیچیدهترین، ژرفترین و شاید زیباترین شیوههایی است که انسان به کمک آنها، درونمایه پرتکاپویی «خیال» ، «اندیشه» و «شهود» خود را به صورت «هنر» آفریده است» (ناظرزاده کرمانی، ۱۳۶۸ : ۲-۳).
نماد امروزه در دو مفهوم گسترده و خاص مطرح میشود. «نماد در مفهوم وسیع کلمه، تعریف واقعیتی انتزاعی یا احساس و تصوری غایب برای حواس، به یاری تصویر یا شیء است…هر علامتی اعم از حرف، عدد، شکل، علامت اختصاری، کلمه، قول و حتی حرکت چه به صورت اشاره با چشم و لب و دست و چه به صورت رقصها و مراسم مذهبی، خواه در جوامع ابتدایی و خواه در جوامع متمدن که ناظر بر مفهومی ویژه در ورای ظاهر نمایش خود باشد، نماد یا رمز محسوب میشود» (ستاری، ۱۳۷۶: ۷).
نماد در معنی خاص نیز، هر گروه از محققان برای خود تعریفی مجزا، مربوط به رشته خود را مطرح میکنند. «اکو در کتاب نشانهشناسی و فلسفه زبان که مهمترین بخش آن بحث نماد است نشان داده که تعریفهایی که تاکنون از نماد ارائه شده است، چندان متفاوت است، که گزاف نیست اگر بگوییم بحث از پدیدهی واحدی در میان نیست و همچنین اکو از کتاب «نماد هماهنگی خصوصی» نوشته ریموند فرت نقل میکند که سرانجام نمیتوان تعریفی دقیق از نماد ارائه کرد» (احمدی، ۱۳۷۸ :۶).
شوالیه در تعریفی جامع از نماد میگوید: «نماد زنده نیست. مگر سرشار از معنی باشد. اما وقتی معانی روشن باشد به عبارت دیگر، اگر بتوان برای آن بیان پیدا کرد، بیانی که به بهترین وجه چیزهای پنهانی و غیر مترقب یا پیش حس شده را دستهبندی و بیان کرد، آنگاه نماد مرده است و دیگر ارزشی جز یک ارزش تاریخی ندارد، اما نماد برای زنده بودن نباید فقط از ورای ادراک عقلی و جاذبههای زیبا شناختی بگذرد، بلکه باید زندگی خاصی را دوباره زنده کند: تنها نمادی زنده است که برای بیننده بیان متعالی آن چیزی باشد که از پیش حس شده اما هنوز شناخته نشده است. بدین ترتیب نماد ناخودآگاه را به اشتراک مساعی فرا میخواند، نماد زندگی را در برمیگیرد و رشد آن را تقویت میکند. نماد، واقعیت، هدف، علامت روابط فوق عقلانی و تخیلی را میان سطوح هستی و میان جهانهای کیهانی، بشری و الهی برقرار میکند، سخن هوگوفون هوفمانستهال به یاد میآید، که نماد آنچه نزدیک است دور میکند، آنچه دور است نزدیک، به شیوههایی که حواس بتواند، هر یک از دو را درک کند» (شوالیه، ۱۳۷۸ : ۳۷ - ۳۸).
در کشورهای دیگر نیز نظریاتی در مورد نماد بیان شده است زیرا در ادبیات کشورهای دیگر نیز از نماد بسیار در استفاده شده است. «نماد در هنر سطوح مختلف و بر طبق اعتقادات و رسوم اجتماعی که الهام بخش هنرمند است عمل میکند. در میان چینیان نمادها ممکن است گاهی مبیّن بیش ازیک تعاریف دلپذیر نباشد. یک ظرف یا بشقاب نقاشی شده که از سوی میهمانی به عنوان هدیه به میزبانش تقدیم میشود، بر اثر انتخاب تصاویر تزیینی آن ممکن است برای دریافت دارندهی آن، عمری طولانی، فرزندان بسیار، یا حتی موفقیت در امتحانات دولتی آرزو کند» (هال، ۱۳۹۰: ۱۵ پیشگفتار).
۲-۴-۱ تعریف اصطلاحی نماد
نماد در حوزههای گوناگون دانش بشری نقش بنیادی دارد، و تمامی زمینههای علوم باطنی و معنوی را دربرمیگیرد. نماد زادگاه هنر است و با عینیترین و ملموسترین گفتار انسانی یعنی شعر، ارتباطی گسترده دارد.
«اصطلاح «نماد» به عنوان یک اسم عام، مفهوم بسیار وسیعی دارد، آنچنان که میتوان از آن برای توصیف هر شیوهی بیانی که به جای اشارهی مستقیم به موضوعی، آن را غیر مستقیم و به واسطهی موضوعی دیگر بیان میکند، استفاده کرد؛ این اصطلاح در حوزهی وسیعی از معرفتشناسی و دانش بشری به کار میرود و در قلمرو ادبیات و شعر از پیشینهای طولانی و پرفراز و نشیب برخوردار است» (صرفی، ۱۳۸۲: ۱۵۹).
اریک فروم معتقد است که همهی انسانها نمادین مشترکی دارند که جلوهها و اثرهای آن را میتوان در رویاها، اساطیر و زندگی متعارف و روزمرهی آنها دید. به اعتقاد او، «زبان نمادین، زبانی است که تجربیات و احساسات درونی انسان را مانند تجربیات حسی توصیف میکند؛ درست مثل اینکه انسان به انجام دادن کاری مشغول بوده یا واقعهای در دنیای مادی برایش اتفاق افتاده باشد. در زبان نمادین، دنیای برون، مظهری از درون یا روح و ذهن ما است» (فروم، ۱۳۷۷: ۱۵).
دربارهی تعریف نماد باید نوشت، به دلیل قلمرو وسیع استفاده از نماد و نامحدود بودن و پویایی آن و چند معناییاش تعاریف گوناگون از نماد ارائه شده است.
«اصل کلمهی یونانی symbol است، به معنی نیمی از چیزی که به دو قسمت شده. پس مفاهیمی که از یک نماد به ذهن منتقل میشود نیز بخشی از مفهوم اصلی را نشان میدهد. مثلاً گل سرخ علاوه بر زیبایی میتواند بر مفاهیم دیگری از قبیل: عشق، طراوت، جوانی و عمر کوتاه و …. نماد قرار گیرد» (میرصادقی، ۱۳۷۶: ۲۸۱).
«نماد دارای جنبهی ناخودآگاه وسیعی است، که هرگز به طور کامل توضیح داده نشده است و کسی هم امید به تعریف یا توضیح آن ندارد، و ذهن آدمی در کندو کاو نماد تصوراتی میرسد، که خارج از محدودهی استدلال معمولی است» (افشار، ۱۳۷۹: ۵۹).
با وجود این سعی خواهیم کرد در حد وسع خویش تعاریفی که صاحب نظران از نماد ارائه کردهاند، بدون رد یا قبول آنها، در این بحث بیاوریم.
«رمز کلمهای است عربی، که در زبان فارسی نیز به کار میرود. این کلمه در اصل مصدر مجرد از باب «نَصَرَ یَنصُر» و «ضَرَبَ یَضرب» است. معنی آن، به لب یا به چشم یا به ابرو یا به دهان و یا به دست یا به زبان اشاره کردن است. این کلمه هم مانند زبان عربی، در زبان فارسی نیز به معنیهای گوناگون به کار رفته است، از جمله: اشاره، راز، سر، ایما، دقیقه، نکته، معما، نشانه، علامت، اشارت کردن پنهانی، نشانهی مخصوصی که از آن مطلب درک شود، چیری نهفته که میان دو یا چند کس که دیگری بر آن آگاه نباشد و بیان مقصود با نشانهها و علایم و قرارداد معهود است» (پورنامداریان، ۱۳۸۹: ۱).
در فرهنگ واژگان ادبی، کلمهی نماد همراه با رمز و مظهر به عنوان معادل سمبل (symbol) ذکر شده است. در تفکر غربی، نمادپردازی با نظریات شارل بودلر در فرانسه مطرح شد، و در روانشناسی با نظریات فروید و یونگ قوت گرفت و بعد از مدتی، به نام مکتب سمبولیسم پایهگذاری شد.
«رمز چیزی است از جهان شناخته شده و قابل دریافت و تجربه، از طریق حواس که به چیزی از جهان ناشناخته و غیرمحسوس، یا به مفهومی جز به مفهوم مستقیم و متعارف خود، اشاره میکند، به شرط اینکه این اشاره مبهمی برقرار داد نباشد، آن مفهوم نیز یگانه مفهوم قطعی و مسلّم آن تلقی نگردد» (همان: ۲۳).
یونگ معتقد است که: «نماد بهترین تصویر ممکن برای تجسّم، چیز نسبتاً ناشناختهای است که نمیتواند آن را به شیوهای روشنتر نشان داد» (یونگ، ۱۳۷۷: ۱۶).
«نماد موجب تکامل روحی انسان و پیشبرد او به سوی معنویت شده؛ درکی زیباشناسانه به او میبخشد تا رد پهنهی هستی، رابطهی خود با جهان و عوالم برتر را دریابد و راه رهایی از جنبهه ای وجودی را در پرتو شناخت خود و دنیای اطرافش پیدا کند و به ماوراء حقیقت دست یابد» (زمردی، ۱۳۷۸: ۱۵).
یونگ اعتقاد دارد نماد بهترین تصویر ممکن برای تجسم چیزی نسبتاً ناشناخته است که نمیتوان آن را به شیوه روشنتر نشان داد و در تعریف نماد میگوید: «آنچه ما نماد مینامیم، یک اصطلاح است، یک نام یا نمایه، که افزون بر معنای قراردادی و آشکار و روزمره، خود دارای معانی متناقض نیز باشد. نماد شامل چیزی گنگ و ناشناخته یا پنهانی از ماست» (یونگ، ۱۳۷۷: ۱۶). از تعاریفی که نقل شد، معلوم میشود که هر رمز اعم از عرفانی و جز آن رشته اتصالی است که آدمی را به منبع قدرتی برتر از مرتبه هستی وی میپیوندد، و رمز نوعی دریافت فهم و درک حقیقت است و میتوانیم آن را اینگونه تعریف کنیم: نماد چیزی است که عموماً شیء کم و بیش عینی، که جایگزین چیزی دیگر شده است، که آن چیز معنای گسترده و فراتز از چیز عینی دارد، بدون آنکه آن دو چیز قراردادی باشد.
۲-۴-۲ کارکرد نمادهای ادبی
نمادها، در آثار ادبی نقشهای مهمی بازی میکنند، به طوریکه دکتر فتوحی میگوید: «۱- نمایش کل به وسیلهی جزء: در تفکر نمادگرا، هر شیء نمایندهی یک جهان و یک شکل آرمانی و آئینهای برای دین کل مطلق است. شاعر عارف نمادگرا از جزء به سوی کل حرکت میکند. در اندیشهی مولانا «جزءها را رویها سوی کل است». عارف در جزء کل مطلق را میبیند. آینه برای شاعر نماد کل هستی است (آینه= جز و جهان = کل). ۲- گذرگاه ورود به عالم باطن: تصویر نمادین دریچهی ورود به دنیای باطن و عالم ورای عقل است. نماد، حرکت دهنده است و مخاطب را به دنیای بیرون از پنج حس وجهان فراسوی تن میبرد، از اینروی چونان معبری برای ورود به آن عالم است. مثلاً از نظر مولانا زبان نمادین «نردبان» آسمان است: «نردبان آسمان است این کلام / هر که از اینروی آید به بام» (مثنوی / دفتر سوم) و از تعابیر کف، در، نردبان و روزن، مفهوم گذرا را افاده میکند. ۳- سرچشمهی آگاهی: نماد در خودش تأویل میشود و به کلیّت متن وحدت میبخشد، نه مانند تصویر کلاسیک معنی را تزئین میکند و نه مثل تصویر رمانتیک ظرف احساس است، بلکه از اندیشه و احساس جدائی ناپذیر است و پیوسته از آن معرفت و آگاهی میجوشد. مثلاً در منطقالطیر، ایدهی اتحاد و فنا در کل بدون تصویر سیمرغ قابل تصور نیست» (فتوحی، ۱۳۸۵: ۱۸۱). «۴- القاکنندهی احساس: تصویر کلاسیم توصیفگر احساس است و تصویر رمانتیک انتقال دهندهی احساس در قالب شیء و با واسطه با آن، اما تصویر نمادین احساس را در درون مخاطب بیرون میکشد، نمادها احساس گنگی و گمشدگی در ما برمیانگیزد و این در حقیقت یک نوع القای احساس است» (همان: ۱۸۲). «۵- نظامدهندهی افکار و احساسات: نماد نقطهایست برای تمرکز لذا تمام تصورات پراکنده و گوناگون و متناقض پیرامون آن جمع میشود. در واقع تصویر نمادین محملی است برای تمرکز و استقرار فکر و احساس بر روی آن دریافتها و تصورات. نماد از طریق تثبیت ایدهها حرکتی جاودانه را در تاریخ فرهنگ آغاز میکند و آن معانی و ایدهها را استمرار میبخشد» (همان: ۱۷۸).
۲-۴-۳ نمادگرایی در ادب فارسی
نماد، اصطلاحی مشترک بین علوم مختلف است ولی نمود اصلی آن در ادبیات میباشد، عنصری است. «در ادبیات فارسی مکتبی با خصوصیات مکتب نمادگرایی و شاعرانی با چنین شیوهی کار در دورهای مشخص وجود ندارد. ولی میتوان بعضی از خصوصیات آن را در اشعار بیشتر شاعران متصوفه یافت که بیتهای آغازین مثنوی مولوی از بهترین نمونههای آن است. علاوه بر آن در شعر فارسی معاصر نوعی از شعر اجتماعی نمادگرا که تفاوت کلی با نمادگرائی فرانسوی دارد رایج شده است که پیشاهنگ و مبدع آن نیما یوشیج است. این نوع شعر به خصوص از سال ۱۳۳۲ به بعد تحت تأثیر محیط سیاسی ایران رواج بیشتری یافت و بسیاری از شاعران معاصر آن را تجربه کردهاند. شعر تمثیلی و نمادین زمستان اثر مهدی اخوان ثالث، نمونهای درخشانی از این نوع است» (میرصادقی، ۱۳۷۶: ۲۸۵).
امروزه سمبلیسم به عنوان یک مکتب ادبی مطرح شده در ادبیات جلوه نموده است ولی نمادگرایی از روزگار کهن توسط شاعران ایرانی مورد استفاده قرار میگرفت. «ابتدای زمینهسازی و شکلگیری نماد در شعر، از سبک خراسانی آغاز شد. اگرچه زبان طبیعی، ساده و روان و نیز عدم تعقید و ابهام در سبک خراسانی، استفاده از بدیع و بیان را طبیعی و متعدل میساخت؛ اما مقولههایی مانند کنایه رمزی را میتوان پیریزی بحث ابهاو و به تبع آن، نماد دانست» (رسولیان آرانی، ۱۳۹۲: ۱۶۵).
۲-۴-۴ سمبولیسم اجتماعی و بنیانگذار آن در ایران
سمبولیسم مکتبی است که در ادبیات دارای جلوههایی شاخص چون نمادهایی در شاهنامه و اشعار نیما میشود. «سمبولیسم در مفهوم عام آن، باور به این است که میتوان پندارها و عواطف را در نمادهایی آشنا یا ناآشنا عینیّت بخشید و به مخاطب اثر هنری انتقال داد و بدین طریق به جای توصیف واقعیت آن را در هیأت نماد نزد مخاطب حاضر کرد… هنر یادکردن از چیزی به صورت خرده خرده، تا آن که وصف حالی برملا شود یا برعکس، هنر انتخاب چیزی و وصف حالی را از آن بیرون کشیدن، اما بعد میگوید که این حال را باید از طریق یک سلسله رمزگشاییها بیرون کشید… سمبولیم، فقط نشاندن یک مفهوم به جای یک مضمون نیست، بلکه استفاده از تصاویر عینی و ملموس برای بیان عواطف و افکار انتزاعی است» (چدویک، ۱۳۷۶ :۱۰۹-۱۱۰). سمبولیسم را میتوان هنر بیان افکار و عواطف نه از راه مستقیم، بلکه از طریق اشاره و استفاده از نمادهایی برای ایجاد آن عواطف و افکار در ذهن خواننده دانست. نیما یوشیج، بنیانگذار و نمایندهی واقعی جریان سمبولیسم اجتماعی و شعر ققنوس او نخستین تجربه از این دست در شعر معاصر است. پس از نیما باید از شاملو، اخوان، فروغ، کسرائی، آتشی و شفیعی یاد کرد که در دهههای سی و چهل از قرن حاضر این جریان را به اوج خود رساندند. علی اسفندیاری (نیما یوشیج) در خصوص سمبل میگوید: «آنچه وسعت دارد، پوشیده است و برای نظرهای عادی پیچیده، مبهم و گنگ به نظر میرسد. آنچه عمق دارد، باطن هم دارد، باطن شعر شما با خواندن دفعه اول البته به دست نیاید، سعی کنید در این کار ماهر باشید. سمبولها شعر را عمیق میکنند، دامنه میدهند، اعتبار میدهند، وقار میدهند و باعث میشوند خواننده خود را در برابر عظمتی بیاید. سمبولها را خوب مواظبت کنید، هر قدر آن طبیعیتر و مناسبتر بود، عمق شعر شما طبیعیتر و متناسبتر خواهد بود، ولی سمبول کاری نمیکند، باید آن را پرداخته ساخت. باید فرم و طرح و احساسات شما به آن کمک کند» (پورنامداریان، ۱۳۷۸: ۱۵۱). محقّق شهید جناب آقای مهدی زرقانی در کتاب «چشم انداز شعر معاصر» در مورد اوج و فرود سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر ایران مینویسد: «نیمه دهه سی تا میانه دهه چهل، دوره اوج سمبولیسم اجتماعی در ایران است. از اواسط دهه چهل، دو جریان شعری پدید آمد که سمبولیسم اجتماعی را از رونق انداخت. نخست پیدایش تدریجی شعر چریکی که بیشتر به صراحت میل داشت تا نمادگرائی و دیگر شعر موج نو و حجم که به تکراری بودن سمبولهای جامعهگرا اعتراض داشتند. این هر دو جریان سبب شد که سمبولیسم اجتماعی از آن رونق و شکوه خود باز ماند. بیشتر مجموعههای سمبولیک جامعهگرا که در این دوره منتشر شد از آنِ شاعرانی است که در دهههای قبل ظهور کرده بودند، مثل سیاوش کسرائی» (زرقانی، ۱۳۸۴: ۶۸۹).
۲-۴-۵ شیوه تحلیل و درک مفهوم نماد
پی بردن به معنای اصلی رمزها به دلیل نبودن قراین و دلایلی آشکار که نشاندهندهی این معنا اصلی باشد بسیار دشوار است. از طرفی دیگر هر نمادی ممکن است بیشتر از یک معنا و مفهوم داشته باشد و مجموعهای از معانی را القا کند. از اینجهت نمیتوان با درک یک یا چند برای نمادها، تصور کرد که کل مفهوم آنها شناخته شده است. به همین دلیل غالب نقد و تحلیلها که بر آثار رمزی نوشته میشود با هم متفاوت و بعضاً مغایر است. در اینباره سخن «چیاردی» که میگویند. «معنی یک شعر هیچگاه آن چیزی نیست که به ظاهر دربارهاش صحبت میشود اگر درباره همه شعرها صادق نباشد لااقل دربارهی شعرهای رمزی که علاوه بر معنای ظاهری دارای معنای ضمنی و پنهانی دیگر نیز میباشد» (احمدپور، ۱۳۷۴: ۷). میتوان درست باشد هرچند «پیرامونویل» مینویسد: «بررسی و تحلیل رمز به مثابه آن است که پردههای پیاز را از هم جدا بکنیم تا ببینیم پیاز کجاست» (دوبوکور، ۱۳۷۶: ۵).
یونگ نیز مینویسد: «ما در تلاش خود برای درک نمادها نه تنها با خود نماد بل تمامیت وجودی فردی که آن نمادها را آفریده سرو کار داریم» (یونگ، ۱۳۸۹: ۱۳۲).
همچنین بسیاری از رمزشناسان، معتقدند که مطالعه و بررسی زمینهها و شناخت عمیق از رمز و اسطوره، نیاز به بررسی تمدنهای دیرین انسانها و شناخت نوع و روش زندگی آنها و طرز تفکر مردم آن دوران دارد که این امر در بستر پژوهشهای انسانشناسی و تاریخی جای میگیرد و نیاز به پشتکار و زمانی طولانی برای بررسی و مطالعه دارد.
«دکتر پورجوادی ضمن بحثی ارزنده درباره الفاظ شعر عرفانی، با مقایسه الفاظ نمادین شعر عرفانی و الفاظ نمادین قرآن مجید، به این نتیجه رسیدهاند که: شناخت معانی الفاظ نمادین، از راه تعریف میسر نیست، زیرا ما نمیتوانیم این الفاظ را خارج از متن در نظر بگیریم. ما باید این الفاظ را داخل متن در نظر بگیریم و سعی کنیم در جهتی حرکت کنیم که لفظ بدان اشاره میکند … معانی نمادین الفاظ را فقط از راه تأویل میتوان کشف کرد» (صرفی، ۱۳۸۲: ۲۰).
«بنابراین برای فهم معانی نمادین یک اثر ادبی را چند بار مطالعه کنیم، تا با توجه به قرینهها و حال و هوای حاکم بر یک اثر ادبی بتوانیم نمادین بودن آن را ثابت کنیم، و شیوهی بهکارگیری نمادها را در آن بررسی کنیم و برای توضیح و تأویل نماد در درجهی اول شناخت پدیدآورندهی اثر خیلی مهم است تا از این طریق قادر باشیم شعور و بصیرتی همساز و همسنگ آنها پیدا کنیم و علاوه بر این، باید با تجارب صوفیانه و احوال و عوالم روحانی آشنایی نسبی داشته باشیم و به تشبیهها و مجازها و استعارهها و … به کار رفته در یک اثر ادبی دقت کافی را به خرج بدهیم و همچنین اسطورهها و آیینهایی که در یک اثر ادبی به کار رفته را خوب بفهمیم و از طریق مردمشناسی با مردمان عصر شاعر یا نویسنده، به راحتی بتوانیم ارتباط برقرار کنیم، تا اگر چه نتوانیم نمادها را دقیق تفسیر و تأویل کنیم، حداقل به نادرست تفسیر نکنیم» (همان: ۲۱).
فصل سوم
شرح احوال و آثار شاعران
و معرفی آثار
در این فصل، با آثار و شرح زندگی «بهمن صالحی»، «عبدالرضا رضایینیا» و «غلامرضا رحمدل» آشنا میشویم. هدف ما معرفی بیشتر این شاعران و آثارشان میباشد که در این پایاننامه از آثارشان برای بررسی و تحلیل استفاده شده است.
۳-۱ آشنایی با بهمن صالحی