افرادی که دارای ناتوانیهای جسمی هستند یا معلولیت ذهنی و روانی دارند به طور عمده به دلیل مشکل در برقراری ارتباط با دیگران، درک نکردن محرکهای محیطی، مشکلات روانی مانند کاهش اعتماد به نفس و افسردگی، دارای مسایل خاصی در حوزه سلامت روان و سلامت جسمی خود هستند. این که افرادی با آسیبهای خاص جسمانی یا ذهنی چه مشکلهایی دارند یا در چه سطحی با این مشکلها روبهرو هستند، بستگی به سنی دارد که دچار این آسیب شدهاند؛ همچنین شدت و نوع آسیب نیز میتواند تاثیر زیادی در این زمینه داشته باشد (قائدی، 1389). گیرنده های بینایی مسئول قسمت عمده ای از تحریکات حسی است که برای تکمیل رشد کودک در سال های شکل گیری ضروری است. محرومیت از بینایی در سال های اولیه زندگی می تواند اثرات گسترده روانی، آموزشی و اقتصادی نه تنها برای کودک مبتلا بلکه همچنین برای خانواده و اجتماع داشته باشد. کودکانی که نابینا می شوند، میزان مرگ و میر بالایی هم در آینده خواهند داشت (سازمان بهداشت جهانی، 1992)؛ همچنین از آن جا که حس بینایی در حفظ تعادل نقش به سزایی دارد، خطر و ترس از افتادن و آسیب های متعاقب آن در افرادی که مشکل بینایی دارند بسیار مشهود است.
کم تحرکی ثمره زندگی در شهرهای بزرگ با فواصل طولانی بین نقاط مختلف شهر و تغییر در نحوه زندگی و کار انسان امروزی است. بنابراین ما هر روز از روز قبل کم تحرک تر می شویم که این امر باعث بروز عوارض متعددی می گردد. کم تحرکی می تواند منجر به کاهش حداکثر اکسیژن مصرفی فرد شود و در نتیجه، قابلیت های حرکتی و توان مندی های فردی را تحت تاثیر قرار دهد. در این شرایط برون ده و حجم ضربه ای قلب نیز کاهش پیدا کرده و از طرفی ضربان قلب در هنگام استراحت و در پاسخ به حرکت و فعالیت افزایش می یابد. در عضلات از لحاظ نوع الیاف آن تغییرات زیادی ایجاد می شود و توانایی عضلات را در انجام کارهای معمول نیز کاهش می دهد. کم تحرکی، استخوان ها، غضروف ها، مفصل ها و بافت های نرم را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. استخوان ها تحلیل می روند، غضروف ها ضعیف و آسیب پذیر شده و بافت های نرم نیز دچار تغییرات ساختاری می شوند. احساس تعادل و هماهنگی در حرکات نیز دچار اختلال می شود و در کنار این مشکلات سایر دستگاه های بدن نیز به نوعی دچار تغییرات خاص شده که در نهایت منجر به عوارض شایع ناشی از کم تحرکی می شوند (طباطبایی، 1389).
تاثیرات مثبت ورزش در پیش گیری و کنترل بیماری ها در بررسی های گوناگون گزارش شده است. با توجه به تاثیر ورزش در سلامت جسم و روان و اهمیت جنبه درمانی آن در برخی بیماری ها در کنار سایر روش های درمانی، توجه به طب ورزشی و جنبه های علمی و پزشکی ورزش افزایش یافته است (مکینون، 2001) و تمرین بدنی به عنوان درمان و مکمل در عرصه پزشکی جدید، مورد قبول محافل علمی قرار گرفته است (بور و ناجی، 1998). دانشمندان بسیاری ثابت کرده اند که تعادل در اثر انجام تمرینات اصولی گسترش می یابد. »اسپنچاد» به این نتیجه رسید که در سنین بین یازده تا شانزده سالگی در دختران و بین سیزده تا شانزده سالگی در پسران می توان این قابلیت را افزایش داد (هادوی، 1387). دانشمندان بسیاری کوشش کرده اند تا نقش مؤثر هر رشته ورزشی را در ایجاد تعادل بیشتر، تعیین کنند. «گرین لی» به این نتیجه رسید که بین ورزش بولینگ و تعادل پویا، ضریب همبستگی بالایی وجود دارد. در تحقیقات دیگر ثابت شد که ارتباطات مثبت و مختلفی بین تعادل و فعالیت هایی مانند بسکتبال، رقص و شنا وجود دارد (همان منبع).
با توجه به عملکرد مرکز بدن در حفظ راستایی قامت و وضعیت تعادل بدن در خلال فعالیت ها و نیز نظر به اهمیت حفظ و افزایش تعادل نابینایان و کم بینایان به منظور جلوگیری از آسیب و افزایش آمادگی جسمانی، در پژوهش حاضر محقق بر آن است که به بررسی این سوال بپردازد که «آیا یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل ایستا و پویای دختران نابینا و کم بینا تاثیر دارد؟»
- هدف های تحقیق
1-2-1 هدف کلی
- تاثیر یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل ایستا و پویای دختران نابینا و کم بینا
- اهداف اختصاصی
– تاثیر یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل ایستای دختران نابینا و کم بینا
– تاثیر یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل پویای دختران نابینا و کم بینا
– مقایسه میزان تاثیرگذاری یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل ایستای دختران نابینا و کم بینا
– مقایسه میزان تاثیرگذاری یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل پویای دختران نابینا و کم بینا
- اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن
با افزایش دانش و پیشرفت درمان که نتیجه تحقیقات پایه و بالینی در دهه گذشته بود امروزه، امکان پیشرفت یا درمان مؤثر بسیاری از وضعیت هایی که در کودکی بالقوه نابینا کننده اند، به وجود آمده است. همه علوم سعی دارند به گونه ای در حل مشکلات زیستی بشری نقشی بر عهده بگیرند و بشر را در دستیابی به آمال و اهدافش یاری دهند؛ تحقق این امر بدون کنکاش پیرامون مشکلات زندگی انسان غیرممکن به نظر می رسد. انسان ها بر این باورند که ضعف و ناتوانی در انجام پاره ای از فعالیت ها نباید مانع پیشرفت در سایر جنبه های ذهنی و عملی شود، بنابراین توجه و رسیدگی به مشکلات معلولین گامی در جهت رسیدن به پیشرفت محسوب می شود (ابراهیمی، 1389). یکی از پیش نیازهای مهم حرکت طبیعی، توانایی سازگاری الگوی حرکت با شرایط گوناگون محیطی است. درباره استراتژی ها و تغییرات تطابقی در راه رفتن تحقیقات زیادی صورت گرفته است
(Kurz & Stergiou, 2004) (Rougier & Farenc, 2000), و(Shumway-Cook & .Woollacott, 2001) در حالی که عقیده بر این است که اطلاعات حسی محیطی نقش مهمی در مدوله کردن الگوهای حرکتی دارند، ((Shumway-Cook & Woollacott, 2001، هنوز نقش و عملکرد متقابل گیرنده های حسی نظیر سیستم بینایی، سیستم وستیبولار و حس عمقی مفاصل به طور کامل شناخته نشده است(Dietz & Schubert , 1994) . ساختار بسیاری از تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده شامل حذف نسبی یا کامل یک دسته از اطلاعات حسی و بررسی نقش جبرانی حس های دیگر بوده است. در حالت سالم بودن دستگاه مغزی، انتظار بر این بوده است که اگر یک سری از اطلاعات به مراکز پردازش نرسند یا به طور کامل و درست به مرکز گزارش نشوند، مغز تلاش می کند تا با جایگزینی اطلاعات دیگر، حرکت موردنظر را تا حد ممکن نزدیک به حالت طبیعی و عملکردی انجام دهد.
در حال حاضر در جهان بیش از 180 میلیون نفر مبتلا به اختلالات بینایی هستند که میان آن ها 45 میلیون نابینای مطلق و 135 میلیون نیمه بینا حضور دارند و بیش از نود درصد آن ها در کشورهای درحال توسعه زندگی می کنند. هم اینک در هر پنج ثانیه یک نفر به تعداد نابینایان افزوده می گردد و در هر دقیقه یک کودک نابینا می شود. کارشناسان پیش بینی می کنند تعداد افراد نابینا در سال 2020 به 76 میلیون نفر و افراد مبتلا به نقص بینایی به بیش از 200 میلیون نفر برسد. بر اساس این گزارش در جوامع توسعه یافته، گستره نابینایی، 60 نفر در هر یک میلیون نفر است که این رقم در جوامع درحال توسعه به بیش از ده برابر یعنی 600 نفر در هر یک میلیون نفر می رسد (سایت شخصی دکتر محمد کمالی)؛ لذا با مشارکت دو سازمان غیردولتی که در زمینه نابینایی فعالیت دارند، WHO از 29 مه تا 1 ژوئن 1990، یک گردهمایی جهانی در لندن به میزبانی مرکز بین المللی بهداشت چشم، در مورد پیش گیری از نابینایی در کودکی برگزار نمود (سازمان بهداشت جهانی، 1992). به طور سنتی، برنامه های پیش گیری از نابینایی بیشتر روی نابینایی در بالغین متمرکز شده است. این مساله بیشتر نتیجه شیوع نابینایی در سنین بالای بعد از بلوغ، و به خاطر وجود بیماری های مربوط به سن مثل: آب مروارید پیری است. ولی علت دیگر آن کمبود تکنولوژی پیش گیری و کنترل مؤثر انواع مختلف نابینایی کودکان است. نابینایی تغذیه ای، عموماً خارج از برنامه های پیش گیری از نابینایی مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله حواس مهم در برنامه ریزی حرکتی، حس بینایی است. اطلاعات این حس است که باعث می شود سرعت لحظه ای مشخص گردد (Lackner & Dizio, 1988). از آن جایی که بینایی برای قرار گرفتن پا روی زمین به صورت پیشرو عمل می کند، اطلاعات فراهم آمده از بینایی با اطلاعاتی که از حس های دیگر (که عمدتاً به صورت واکنشی کار می کنند) فراهم می آید، تفاوت دارد. فقدان و ضعف یکی از 3 سیستم اصلی مربوط به حفظ تعادل در نابینایان و کم بینایان، علاوه بر ایجاد مشکلات و خطرات جسمانی، عوارض روحی، روانی و اجتماعی نیز در پی دارد؛ چرا که در بسیاری از مواقع ترس از آسیب دیدن و یا خطر افتادن، مانع از اقدام و انجام بسیاری از فعالیت های جسمانی و اجتماعی شده که همین امر تاثیرات منفی زیادی از جمله انزوا و افسردگی بر آنان می گذارد؛ لذا افزایش میزان تعادل در نابینایان و کم بینایان قابل تعمق و بررسی می باشد. گزارشات قبلی نشان داده اند که حرکات بدن در صفحه ساجیتال حین راه رفتن در دو حالت باز و بسته بودن چشم تفاوت معنی داری با همدیگر ندارند(Siler et al, 1997) ؛ همچنین Dickstein و همکاران (2004) نتیجه گرفتند که حس لمس می تواند به طور کامل جایگزین حس بینایی برای برقراری تعادل و نگه داشتن مرکز ثقل بدن در محدوده طبیعی گردد؛ با این همه هنوز به طور کامل مشخص نگردیده است که اولاً به هنگام تغییر در موقعیت تعادل بدن مثل راه رفتن در شیب نیز با جایگزینی حس لمس، حرکات مفصل در صفحه ساجیتال به طور طبیعی انجام می گیرد یا خیر؛ و ثانیاً در شرایطی همچون محدودیت حرکتی که استراتژی های تطابقی جدیدی به وجود آمده است، حذف بینایی چه اثری دارد. تعادل، یکی از اجزای غالب فعالیت های روزمره می باشد به طوری که «گامتبا» و «گری» (2002) تعادل را مهم ترین فاکتور در توانایی اجرای ورزشی بیان کرده اند (Gambetta, 1996).
متخصصین علوم ورزشی با شناخت دقیق از کارایی حرکت، جهت ایجاد تغییرات مثبت در ساختار جسمانی و روحی افراد، اجرای تمرینات هوازی را توصیه می کنند. انجام تمرینات هوازی به صورت صحیح و برنامه ریزی شده می تواند به کسب نتایج متعددی از جمله: بهبود احساس سلامتی و نشاط، کاهش فشار عصبی، کاهش یا حفظ وزن مناسب، بهبود در تحمل انجام فعالیت های روزمره زندگی، تغییرات هورمونی و بسیاری اثرات مفید دیگر در بدن گردد. به طور کلی با یک برنامه تمرینی و ورزشی مناسب هوازی می توان کیفیت زندگی خود را ارتقاء داد. اجرای تمرینات هوازی نیاز به زمان و فضای مناسب دارد. در سال های اخیر با پیشرفت فن آوری، شاهد ارائه ابزارهای پیشرفته و زیبایی جهت اجرای تمرینات هوازی به بازار هستیم. از جمله این تجهیزات که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، دستگاه تردمیل می باشد. کاربران این دستگاه نیاز به فضای زیاد جهت انجام تمرینات خود نداشته و یا در زمان های مناسب می توانند در منزل خود به فعالیت های ورزشی بپردازند (طباطبایی، 1389).
هنگام استفاده از تردمیل، فرد در حالی که نگاهی به روبرو دارد با گرفتن دسته ها ی تردمیل و یا با رها کردن آن ها به تمرین روی تردمیل ادامه می دهد. در بسیاری از موارد فرد ورزشکاری که به طور آزادانه روی تردمیل گام برمی دارد با چرخاندن سر به اطراف و یا
توجه کردن به جوانب، کنترل خود را از دست داده به طوری که در برخی مواقع منجر به سقوط وی می شود.
تاکنون مطالعات اندکی به بررسی تاثیر تردمیل بر تعادل پرداخته اند و با توجه به موارد مذکور، از آن جا که هیچ مطالعه شناخته شده ای در رابطه با بررسی تعادل نابینایان و یا کم بینایان در تمرین با تردمیل یافت نشد، همچنین با توجه به تحقیقات زیادی که در مورد اثر محدودیت حرکتی بر فرآیند راه رفتن انسان انجام شده است اما در رابطه با این موضوع هنوز اثر شیب، سرعت و مداخلات حسی همراه، بر استراتژی های به وجود آمده ناشی از آن ها به طور کامل مشخص نگردیده است، لذا محقق بر آن شد تا به بررسی تاثیر یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل ایستا و پویای دختران نابینا و کم بینا بپردازد. با امید به این که نتایج این تحقیق بتواند نابینایان را به سوی زندگی بهتر، راحت تر و کم خطرتر سوق دهد.
- فرضیه های تحقیق
1-4-1 فرض کلی
- یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل ایستا و پویای دختران نابینا و کم بینا اثرگذار است.
1-4-2 فرضیه های اختصاصی
– یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل ایستای دختران نابینا و کم بینا اثرگذار است.
– یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل پویای دختران نابینا و کم بینا اثرگذار است.
– بین میزان تاثیرگذاری یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل ایستای دختران نابینا و کم بینا تفاوت وجود دارد.
– بین میزان تاثیرگذاری یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل پویای دختران نابینا و کم بینا تفاوت وجود دارد.
1-4-3 پیش فرض
- آزمودنی ها با حداکثر سعی و تلاش خود تمرینات را اجرا می کنند.
- آزمودنی ها به صورت متوالی در جلسات حاضر می شوند و به اجرای تمرین می پردازند.
- آزمودنی ها هیچ گونه تمرین تعادلی خاص انجام نمی دهند.
- ابزارهای اندازه گیری دارای روایی واعتبار قابل قبول بوده و اندازه گیری ها به طور کامل و صحیح انجام می شود.
- تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی
1-5-1 تعادل ایستا
تعریف مفهومی: توانایی حفظ COG در محدوده BOS را گویند (Routi et al, 1997).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق تعادل ایستا با استفاده از مدت زمان ثبت شده ایستادن دانش آموزان دختر نابینا و کم بینا در تست لک لک محاسبه می شود.
1-5-2 تعادل پویا
تعریف مفهومی: حفظ حالت بدن حین حرکت همراه با انتقال وزن بدن را تعادل پویا گویند که تابع ادراک حرکتی و درک دیداری، کنش مرکز موازنه در گوش داخلی، واکنش سریع، هماهنگی خوب عصبی-عضلانی، چالاکی، انعطاف پذیری و همچنین قدرت کافی برای حمایت از بدن در وضعیت های معین می باشد ( بلوم فیلد، 2003).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق تعادل پویای آزمودنی ها با استفاده از مدت زمان ثبت شده از دانش آموزان دختر نابینا و کم بینا حین انجام تست T.G.U.G.T و امتیاز حاصل از آزمون Figure 8 محاسبه می شود.
1-5-3 نابینایی
تعریف مفهومی: نابینایی عبارت است از عدم بینایی به حدی که مانع اشتغال فرد با اتکای خود شود یا فرد را برای زندگی، وابسته به دیگران یا وسایل کمکی نماید. نابینایی می تواند دراثر برخی از بیماری ها در انسان پدیدار شود که خود درجات گوناگونی دارد (عظیمی، 1384).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق عبارت است از عدم توانایی فرد در تشخیص اشیاء.
1-5-4 کم بینایی
تعریف مفهومی: کم بینایی یا نیمه بینایی بیشتر به صورت کاهش وضوح دید یا حدّت بینایی به میان می آید و همچنان می تواند به صورت کاهش میدان بینایی و حساسیت در برابر نور نیز ظاهر شود. فردی که حدّت بینایی وی کمتر از (6.18; 03.0) 20.70 متر و بیشتر و یا مساوی با 20.400 باشد، کم بینا می باشد (روزنامه ایران، 1386).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق تعریف عبارت است از کاهش وضوح دید یا حدّت بینایی.
1-5-5 بینایی
تعریف مفهومی: اعضای بینایی چشم ها هستند. در فرد بینا شعاع های نوری که به هر چشم وارد می شود، به وسیله قرنیه و عدسی متمرکز شده، روی شبکیه می افتد و یک تصویر وارونه روی آن تشکیل می دهد که این تصویر به تکان های الکتریکی تبدیل می شود که از طریق عصب بینایی به مغز می روند و در آن جا رمزگشایی شده، باعث بینایی می شود (روزنامه ایران، 1385).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق منظور از بینا فردی است که هر دو چشمش سالم می باشد و از نظر دقّت بینایی، طبق تشخیص پزشک، بینا محسوب می شود.
1-5-6 معلول
تعریف مفهومی: بنا به ماده یک قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، معلول به فردی اطلاق می گردد که به تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان بهزیستی بر اثر ضایعه جسمی، ذهنی، روانی یا توام، اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارایی عمومی وی ایجاد گردد، به طوری که موجب کاهش استقلال فرد در زمینه های اجتماعی و اقتصادی شود (قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، 1386).
تعریف عملیاتی: دراین تحقیق عبارت است از افراد نابینا و کم بینا.
- روش تحقیق
تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بوده و طرح آن به صورت پیش آزمون و پس آزمون می باشد.
- قلمرو تحقیق
- همه آزمودنی ها تحت شرایط زمانی و محیطی یکسان مورد تمرین قرار گرفتند.
- تمام نمونه ها از سلامت کامل اسکلتی-عضلانی برخوردار بوده و هیچ گونه سابقه آسیب اسکلتی-عضلانی نیز نداشتند.
جامعه و حجم نمونه
جامعه آماری تحقیق را دختران دانش آموز جوان نابینا و کم بینای 19-13 سال کشور ایران تشکیل می دهند. نمونه آماری پژوهش را 36 نفر نابینا و کم بینا که به طور تصادفی در 2 گروه کنترل و آزمایشی تقسیم گشتند، شامل می شوند و نحوه انتخاب نمونه ها نیز، نمونه در دسترس بود.
محدودیت ها و مشکلات تقیق
- تحقیق حاضر تنها روی دختران جوان 19-13 سال انجام شد و لذا زنان با سنین دیگر و نیز مردان در آن شرکت نداشتد.
- کنترل نوع فعالیت های جانبی آزمودنی ها به طور کامل مقدور نبود.
- میزان استراحت آزمودنی ها برای پژوهشگر امکان پذیر نبود.
- نوع تغذیه آزمودنی ها برای پژوهشگر قابل کنترل نبود.
- امکان کنترل وضعیت روحی آزمودنی ها در زمان تمرین و انجام آزمون ها برای پژوهشگر امکان پذیر نبود.
- از آن جایی که در تحقیق حاضر هر فرد در گروه مداخله بدون قطع تمرینات به مدت چهار هفته و تحت نظر در تحقیق شرکت می نمود، جلب رضایت ایشان برای شرکت در تحقیق امر دشواری بود و قطع برنامه تمرینی از طرف یک فرد سبب خروج بسیاری از آنان از تحقیق شده و لذا تعداد آن ها در پایان دوره کمتر از تعداد اولیه شد.
- Proactive
- Somatosensory
- Center of Gravity
- Base of Support
فرم در حال بارگذاری ...